پروپاگاندای ایرانی!

همه شاهد بودیم که عدم حضور فرهاد مجیدی در تیم استقلال، ابتدای این فصل از لیگ برتر فوتبال ما، چه غوغایی در رسانه ها به پا کرد. از جراید ورزشی بگیر تا زرد و نارنجی و قهوه ای و حتی روزنامه های سیاسی! تقریبا نزدیک یک ماه، درباره این «عدم حضور»، هر متن و حاشیه ای که می شد، نوشته شد. و آنقدر داغ و آتشین، که گویی لیونل مسی، بارسلونا نرفته!! یا کریس رونالدو، رئال نرفته!! آن روزها اما بنا به استقلالی بودنم، نیز علاقه ذاتی ام به فوتبال، فاصله ای تا جو گیر شدن نداشتم؛ بلکه من هم وارد گود شوم و در این «عدم حضور»، حاضری بزنم! با این همه دمی درنگ کردم که آیا نیامدن فرهاد مجیدی به استقلال، مگر چقدر مهم است حالا؟! چند خبر؟! چند گفت و گو؟! چند مقاله؟! چند نقد؟! چند تا تیتر یک؟! و اصلا خود فوتبال ما چی هست، که عدم حضور یک بازیکن در تیم سابقش این همه باید سر و صدا کند؟! همان ایام فکر کردم سهم جوانانی نظیر احمدی روشن ها و داریوش رضایی نژادها، نخبگان علمی و هسته ای، دانشجویانی که در عرصه نانو شبانه روز مشغول ممارست اند، بچه های غرورآفرین المپیادهای جهانی، و جوانانی که در کنج آزمایشگاه ها، غریبانه، کار سنگین مطالعاتی پژوهشی انجام می دهند، بلکه فلان دارو، داخل کشور تولید شود و شر تحریم بخوابد، از رسانه های ما چیست؟!

به روایت دوست و اعتراف دشمن، سال های اخیر، رشد علمی کشور، به همت شماری از دانشجویان و اساتید، بسیار چشمگیر بوده. در اغلب علوم و فن آوری ها، ارتقای رتبه و اعتلای نمره پیدا کرده ایم که در نمودارهای بین المللی کاملا مشخص است. در بحث انرژی هسته ای، پزشکی، فن آوری های فضایی، نانو و… به یمن کار و ابتکار و اختراع جوانان اهل دانش، افتخار آفرینی تبدیل به متاعی رایج شده. این همه شکوه و اقتدار اما چه جایی در رسانه های کشور دارد؟! این بچه ها کی «تیتر یک» می شوند؟! کی «چهره» می شوند؟! کی راهی به رسانه پیدا می کنند؟! برای انعکاس این همه موفقیت علمی، روزنامه علم محور ما کجاست؟! آیا متاثر از تلاش موفقیت آمیز نخبگان علمی کشور، جای خالی یک روزنامه، هفته نامه، یا حتی ماه نامه و گاه نامه علمی، -نه علمی تخیلی!!- در میان این همه جراید سیاسی و ورزشی و سینمایی خالی نیست؟! آیا نباید در ازای این همه رشد علمی، لااقل یک روزنامه با محوریت علم و فن آوری داشته باشیم؟! اینک اما فرهاد خان مجیدی به استقلال برگشته! آن از اول فصل که عدم حضورش ترکاند، این هم از نیم فصل که حضورش! واقعا ببینید چه حجم از کلمه و جمله و عکس و تیتر، اختصاص به این موضوع حیاتی (!) پیدا کرده؟!

فوتبال آلمان به عبارتی کلا ۳ روزنامه فوتبالی دارد، اما فوتبال ما حکایت «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی»، پر از رسانه است. رسانه هایی که مجیدی و مجیدی ها را در بوق می کنند، و آنقدر آلودگی صوتی تولید می کنند، که از هیج نخبه ای، صدایی شنیده نمی شود. در این مجاهدت نفس گیر علمی، انگار حتما باید به شهادت برسند نخبگان ما، بلکه شناخته شوند!

وقتی فوتبال بیش از لیاقت خود، قدر رسانه ای می بیند و صدر اخبار می نشیند، لابد رسانه نخبگان را به ایشان نداده ایم… و می بینیم همین طور است!

در همان روزهایی که فرهاد مجیدی نیامد، و در همین روزهایی که به لیگ برتر ما شرف حضور داد، لابد احمدی روشن ها و رضایی نژادهای فراوانی به کار علمی تحقیقاتی خود مشغول بوده و هستند، اما آمدن و نیامدن یک فوتبالیست در این فوتبال نیم بند، آنقدر پر کرده رسانه های ما را، که جایی برای تنفس رسانه ای اهل علم و فن آوری نیست.

من قطعا نمی خواهم منکر جذابیت های متن و حاشیه فوتبال شوم، اما فوتبال ایرانی و فوتبالیست ایرانی، متاثر از رسانه های ظاهربین ما لوس و ننر بار آمده اند. از طرفی، بیش از لیاقت شان رنگ رسانه را به خود می بینند، و از طرفی، بیش از حدشان، پول می گیرند. حرفه ای پول می گیرند، بی آنکه حرفه ای تمرین کنند! در فوتبال تراز اول دنیا، گویی بازیکن، بنده یا برده باشگاه است. بازیکنان حتی اگر مسی یا رونالدو باشند، صبح تا شب در اختیار باشگاه اند. بازیکن ایرانی اما در ۲۴ ساعت، فقط ۲ ساعت تمرین الکی می کند، آن وقت حرفه ای پول می گیرد و مثل حرفه ای ها سوار پورشه می شود. خب! این طوری هاست که باری پیش از این نوشتم؛ «اگر آنچه مسی بدان مشغول است، فوتبال خوانده می شود، حکما آنچه برهانی آبی ها و نوروزی قرمزها انجام می دهند، چیزی فراتر از یه قل دو قل نیست!»

واقعا این همه رسانه لازم دارد فوتبال ما؟! و آیا این همه جوان ایرانی که برای اعتلای نام کشور، کار علمی می کنند، لایق هیچ رسانه مستقلی نیستند؟! به آنکه باید بپردازیم، اصلا نمی پردازیم، و به آنکه نباید، شبانه روز! اگر دنیا بفهمد فوتبال زپرتی ما این همه رسانه دارد، حتما به ما خواهد خندید! و اگر متوجه شود که ماهواره «امید»، بی رسانه، و امیدآفرینان، بی روزنامه اند، در عقل پروپاگاندای ایرانی، شک می کند!

جوان/ ۷ دی ۱۳۹۱

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “اصلا خود فوتبال ما چی هست، که عدم حضور یک بازیکن در تیم سابقش این همه باید سر و صدا کند؟!”

    گل گفتید!

  3. سیداحمد می‌گوید:

    این جمله “این بچه ها کی «تیتر یک» می شوند؟! کی «چهره» می شوند؟!” را که در ابتدای متن خواندم، با خودم گفتم -هر وقت شهید شدند- چند خط پایین تر، دیدم خودتان هم گفتید!

    “انگار حتما باید به شهادت برسند نخبگان ما، بلکه شناخته شوند!”

  4. سیداحمد می‌گوید:

    نمی دانم سخن درستی است یا نه؛
    اما حس می کنم هم رسانه های فوتبالی مان زیادی زیادند و هم رسانه های سیاسی مان!

    ممنون داداش حسینِ نکته سنج!

  5. بسیجی می‌گوید:

    لایک داشت!
    حرف دل…

  6. صاعقه گمنام می‌گوید:

    حیف که من پرسپولیسی ام!!!
    اما حرفتون گل بود یه گل خیلی حرفه ای در حد مسی…
    فوتبال ما خیلی بوی گند میده…
    http://www.enekas.info/?p=48640

  7. بشیر می‌گوید:

    سلام؛
    تشکر…

  8. یه دوست می‌گوید:

    «اگر آنچه مسی بدان مشغول است، فوتبال خوانده می شود، حکما آنچه برهانی آبی ها و نوروزی قرمزها انجام می دهند، چیزی فراتر از یه قل دو قل نیست!»

    از این قسمتش خیلی خوشم اومد.

  9. ناشناس می‌گوید:

    فوتبال که بوی گند میده و ارزش نگاه کردنه و دنبال کردن نداره!
    سینما هم که همش از نظر شما سیاه نماییه جامعه ی سفید ماست!
    شبکه های اجتماعی هم که آب به اسیاب دشمن ریختنه!
    ماهواره که حرامه!
    خرید کردن هم که اسرافه(بگذریم که پولش هم نیست)!
    مسافرت اونور آب هم که خیلی بده…
    موسیقی هم که گناهه و لهو لعبه!
    مطالعه کتاب و مقاله و سایت و روزنامه… هم فقط اونهایی که مورد تایید حضرات قرار می گیرند! یعنی گور بابای جریان آزاد اطلاعات!
    خب این جوان خوشبخت ایرانی دلش به چی خوش باشه؟
    آهان یادم اومد بره تو مسجد بزنه تو سر و کله ی خودش و عزا بگیره… آهان! این جوری گذراندن اوقات فراغت، از نظر نویسنده خیلی عالیه…

  10. سجاد می‌گوید:

    خیلی حرف دل بود!

  11. برف و آفتاب می‌گوید:

    نیمه‌ی پر لیوان رو ببینید؛

    یه قل دو قله اینهمه هزینه صرفش می‌شه. اگه واقعا “فوتبال” بود باید بارمونو می‌بستیم تو کوچه می‌نشستیم!

  12. ناشناس می‌گوید:

    [ناراحت]

  13. سینا می‌گوید:

    منم وقتی بچه تر(!) بودم یه مدت خیلی احمقانه جوگیر شده بودم. رو دیوار اتاقم پوستر حجازی، منصوریان و محمد نوازی رو زده بودم.
    هر روز یه روزنامه ورزشی میگرفتم و طوری دقیق و با ولع اخبارش رو میخوندم که انگار حالا چی نوشته! دو سوم خبراش هم شایعه و چرت پرت بود و یادمه روزهای تابستون روزی دو سه ساعت روزنامه ورزشی میخوندم. سر استقلال بحث و دعوا میکردم و حتی گاهی بعد از باختنش گریه میکردم!!!
    خلاصه الان که فکر میکنم میبینم خیلی علاف بودم و کارهای بسیار مسخره ای میکردم….
    جالبه داداشم که چند سال ازم کوچیکتره الان دقیقا همون حالت قبلا من رو داره ولی نسبت به تیم بارسلونا. شاید از اون موقع من هم جوگیرتر!
    اگه بگم چقدر پول خرج خرید لباس های بارسا کرده مختون سوت میکشه.
    ولی باز بارسا یه کم ارزشش رو داره.

  14. مسعودساس می‌گوید:

    واقعاً ما چرا اینقدر رسانه ی فوتبالی داریم؟!
    هر روز هم شاهد دست گلهای جدیدشون هستیم.

  15. نسیم می‌گوید:

    …………

  16. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    حتما به ما خواهند خندید!

    “به آنکه باید بپردازیم، اصلا نمی پردازیم، و به آنکه نباید، شبانه روز!”

  17. سیداحمد می‌گوید:

    شبکه یک، برنامه “ثریا” را ببینید.
    بی ارتباط با این متن نیست!

  18. محمدرضا نوری می‌گوید:

    هههییی روزگار!
    سلام؛
    خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم.
    نمی دونم چرا؟ نمی دونم چی شد اصلا الان اینجام؟
    به هر علتی که نبودم یا هر علتی که الان هستم، مهم نیست!
    این مهمه که وقتی صفحه لود شد، احساس خوبی بهم دست داد.
    یاد روزهایی افتادم که هر روز یه سری می زدم، روزهای قشنگی بود.
    همین احساس خوب کافیه…
    برقرار باشید.
    یاعلی

  19. به جای امیر می‌گوید:

    غار (گفت و شنود)

    گفت: یک عضو گروهک موسوم به «ملی مذهبی»! که از دولت فرانسه پناهندگی گرفته در مصاحبه با رادیو فردا گفته است، اصلاح طلبان در داخل کشور به بن بست رسیده اند.
    گفتم: توضیح واضحات داده! حالا منظورش چیه؟
    گفت: تقی رحمانی به رادیو فردا گفته است باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که اصلاح طلبان را نه حاکمیت قبول دارد و نه مردم و ما هم که در خارج کشور هستیم کاری از دستمان ساخته نیست و علت سردرگمی خاتمی و سایر دوستانمان همین است.
    گفتم: دو نفر رفته بودند شکار شیر، یکی از آنها به طرف شیر شلیک کرد ولی تیرش به خطا رفت و شیر به آنها حمله کرد. یکی رفت بالای درخت و دیگری وارد یک غار شد. کسی که وارد غار شده بود، هر چند دقیقه یک بار از غار بیرون می آمد و با غرش شیر دوباره داخل غار می رفت. رفیقش از بالای درخت گفت؛ خب! توی غار بمان! چرا هی بیرون می آی. و دوستش گفت؛ آخه یک شیرهم توی غاره!

  20. صبا می‌گوید:

    “و اصلا خود فوتبال ما چی هست،”
    واقعا!!

  21. سیداحمد می‌گوید:

    این هم پارسال، چنین شبی!
    واقعا به یاد ماندنی و فوق العاده بود!

    http://www.ghadiany.ir/?p=10749

  22. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    اصولا از این عبارت که “ما ایرانی‌ها فلانیم و بهمانیم” حالم بهم می‌خوره ولی با این‌حال تو این مورد مشکل رو باید تو خودمون ببینیم، کلی وقت واسه دیدن فوتبال و بحث و جدل می‌ذاریم ولی دریغ از یه درازنشست ساده!
    همین می‌شه که فلان سایت اخبار و حواشی فوتبال، جز ۵ سایت اول ایران و ۵۰۰ سایت اول جهان می‌شه!
    نتیجه‌شم می‌شه همین که طرف کل هیکلش دو زار نمی‌ارزه؛ ثروت و شهرتش تنه به فلک می‌زنه!

    تقاضا وقتی نباشه عرضه‌ی بالا معنی نداره…

  23. دلخون می‌گوید:

    بی ربط:

    جبهه که آمد، گفتند بچه است، بهتره امدادگر بشه.

    هر کس می افتاد، داد می زد: امدادگر… امدادگر.

    اگر هم خودش نمی توانست، دیگرانی که اطرافش بودند، داد می زدند:

    امدادگر… امدادگر…

    … خمپاره منفجر شد

    اینبار همین بچه ی امدادگر افتاد

    رزمنده ها نمی دانستند چه کسی رو صدا بزنن!

    ولی خودش گفت:

    یا زهرا… یا زهرا…

  24. یلدا می‌گوید:

    سلام…

  25. مسعودساس می‌گوید:

    بعد از عملیات والفجر ده وقتی که برای مرخصی ۴۸ ساعته می آمدم، به یکی از بچه های ساکن خیابان نزدیک خانه مان برخوردم. رفاقتی با هم نداشتیم و فقط به چهره می شناختمش. آدرسی داد که بروم و خبر سلامتیش را به خانواده بدهم؛ موقع برگشتن پدرش را دیدم و به او گفتم که “عزیز” صحیح و سالم است و هیچ گونه نگرانی از بابت او نداشته باشید. وضع طوری بود که نمی توانستم صبر کنم تا او کاغذی بدهد. بنده خدا که وضع مرا دید گفت: ((از طرف من او راببوس.))
    برگشتم “حلبچه”. جلو سنگر اورژانس پیکر چند شهید را دیدم و با خود گفتم بد نیست یک نگاهی بکنم. جلو آمدم. چشمم افتاد به پیکر “عزیز” که در میان شهدا آرام خفته بود.
    پیغام پدرش را با بوسه ای بر پیشانیش رساندم…
    :::…از کتاب فرهنگ جبهه…:::

  26. عمارنامه می‌گوید:

    سلام و درود؛
    دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
    http://www.ammarname.ir/link/17026
    ما را با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
    موفق و پیروز باشید .
    عمارنامه http://ammarname.ir/—- info@ammarname.ir
    یا علی

  27. صاعقه گمنام می‌گوید:

    اصلا معلومه چه خبره؟!
    ::وزیر بهداشت برکنار شد!::

    میشه یکی به ایشون بگه چه خبره بابا؟!

  28. سربدار ولایت می‌گوید:

    مثل همیشه عالی.

  29. مسعودساس می‌گوید:

    به جای اینکه فکر نون و آب مردم باشه یاد گرفته سر یه سری مسائل بی خود، اینو از اینجا برداره بذاره اونجا؛ اونو از اونجا برداره بذاره اینجا!
    *****************
    مهندس نیکزاد، وزیر راه و مسکن و شهرسازی و ارتباطات و فن آوری اطلاعات و با حفظ سمت وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی!!!
    *****************
    وضعی ها …

  30. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    داداش گلم، مملکتی که پربیننده ترین برنامه تلویزیونش
    ۹۰ و عادل فردوس باشه، فوتبالشم همینه.
    دیشب بازی منچستر و نیوکاسل رو میدیدم، جیگرم حال اومد.
    بعضی چیزا واقعا مناسب فیزیک و آب و هوای ایرانی جماعت نیست.
    یکیش همین فوتباله. ایران از قدیم الایام مهد پزشکی و نجوم و
    فلسفه بود. تو فکر کن ابوعلی سینا بجای طب میرفت دنبال توپ!!
    الان بجای قانون، کتاب مینوشت: چگونه با گیوه، کاشته بزنیم!

  31. فدایی ولایت می‌گوید:

    فوتبال ما هیچی نداشته باشد، نقد حسین قدیانی را که دارد…!

  32. جمکرانی می‌گوید:

    “اگر دنیا بفهمد فوتبال زپرتی ما این همه رسانه دارد، حتما به ما خواهد خندید!”
    اینو خوب اومدی اخوی.

    راستی؛ گمنام بودن این عزیزان به نظر حقیر سودش بیشتره! آخه با این محافظت به اصطلاح شدیدی که از این عزیزان میشه چند روز بیشتر در خدمتشون هستیم و می تونیم از زحماتشون استفاده کنیم.
    گمنام بودن، به شهادت رسیدن. اگه معرفی بشن به همه که دیگه هیچ…

  33. هستی می‌گوید:

    هووووووووووووووووف
    به قول نظر ناشناس پس من اوقات فراغتمو چی کار کنم؟؟؟
    الهی بمیرم برای سیدعلی خامنه ای که چه ها که برای دانشجو نمی خواد…
    و هی میگه دانشجو لطفا برای خودت ارزش قائل باش و من دانشجو هم میگم…
    بالاخره همیشه کسایی که چرت و پرت میگن باید بیشتر باشن دیگه… ناچارا مای کثیر در کنار شماییم و تا آخر با شما…

  34. حاج... می‌گوید:

    شما معرکه ای. خیلی دلم می خواست از نزدیک با شما حرف بزنم…
    کاش مملکت ما بیشتر از یه دونه حسین قدیانی داشت. یا حداقل قدر همین یه دونه رو هم می دونست و بهش نمی گفت مزدور بسیجی.
    خوش به حالتون که می دونید و مطمئن اید حضرت ماه شمارو دوست داره… خوش به حالتون که یه رزمنده ی به تمام معنا در فضای سایبری هستید. شما وظیفتون رو در قبال این مردم و مملکت انجام دادید…
    لطفا تو ذهنتون نگید؛ من دشمن مملکت نیستم، دشمنم آمریکاست! می دونید که تو همین مملکت، شما و امثال شما دشمن زیاد دارید!
    کاش…

  35. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    “به یمن کار و ابتکار و اختراع جوانان اهل دانش، افتخار آفرینی تبدیل به متاعی رایج شده.”

    در کل دنیا به اندازه تعداد انگشتان دست هم نیستند، کشورهایی که تکنولوژی غنی سازی را دارند. هر سانتریفیوژی ۹۰ تا قطعه دارد که ساخت شان خیلی پیچیده است. صالحی می گفت؛ در یکی از بازدیدها البرادعی و همکارانش، باور نمی کردند که بچه های خودمان اینها را می سازند و مدام می گفتند که حتما قطعات را از بقیه کشورها می خرید. می گفت؛ بچه های انرژی هسته ای جلوی چشم خودشان ۹۰ تا قطعه را ساختند و آنها مات و مبهوت شده بودند که ایرانی ها چه جوری به این علم دست پیدا کرده اند…

  36. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    تصاویری از برف امروز مشهد الرضا(ع)
    http://rajanews.com/detail.asp?id=146445

    برف روی گنبد طلا
    http://www.ghadiany.ir/?p=11437

  37. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    در یه اداره فسقلی هم وقتی مدیر یک بخش عوض میشه، یه چند ماهی طول میکشه که جناب مدیر جدید، سوار بر کار شود و چم و خم کار دستش بیاد و…
    حالا من نمی فهمم یعنی چی که مثل آب خوردن تو کشور ما “وزیر” عوض میشه!!
    صبح وزارت خونه دست وزیره، شب دست سرپرست!!!

  38. سیداحمد می‌گوید:

    تغییر وزرا و اطرافیان، سرگرمی جدید جناب دکتر است!
    ترجیحا وزرای خوب و فعال و مردمی!

  39. وارش می‌گوید:

    بسم ا…

    سلام؛
    عربها پول های کلان می دهند و به خیال خودشان باشگاه های اروپایی را می خرند و صاحب باشگاه می شوند. از آن طرف اروپایی ها هم پول می گیرند هم سود و سرگرمیشان را دارند… ما هم پول می دهیم و از آن طرف دیگرانی چون خوزه نفعش را می برند مفت و مجانی…

    بعد از شهدا چه کرده ایم…؟؟؟؟؟؟؟؟

  40. صاعقه گمنام می‌گوید:

    …………………………………

  41. ... می‌گوید:

    بازدید امروز: ۳۱۳

    از عددش خوشم اومد!

  42. قرآن نت می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

    کُن فی الفتنة کابن اللّبون لا ضَرع فیحلب و لا ظَهر فیرکب
    در فتنه و آشوب همچون بچه شتر دو ساله باش، نه پستانی دارد که دوشیده شود؛ و نه پشتی دارد که سواری دهد.

    فقط خدا می داند سال ۸۸ چه کسانی هم سواری خوبی دادند هم شیر!!

    مرحوم آیت الله مجتهدی ره فرمودند:

    در کربلا داش مشتی ها رفتن به یاری امام حسین علیه السلام و شهید شدند، مقدس ها استخاره کردند، استخاره شان بد آمد!
    همین جمله بس است برای خودی و بی خودی ها!
    چه بی خودی ها که خودی شدند و چه خودی ها نخودی…
    شاید اگر بصیرتمان بالاتر بود نباید می گذاشتیم کار به جایی بکشد که بخواهد ۹ دی ای هم بیاید.
    ای کاش همان موقع که بوی فتنه را حس کردند …
    استخاره شان بد در نمی آمد!!
    _________________________________
    پوستر زیارت اربعین به فارسی و عربی در

    http://quran-net.mihanblog.com/post/362
    _________________________________

  43. محمد می‌گوید:

    این همان چیزی است که برای ما برنامه ریزی کردند و دارند پیاده میکنند…
    مخلص حسین آقا هم هستیم.

  44. ابوالفضل می‌گوید:

    واقعا!
    ولی فرهاد اومده دیگه نوبت نشون دادن عدد ۵ هست.
    ۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴۴ تایی ها

  45. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۳۷۸* امیرالمومنین حضرت علی علیه ‏السلام:

    هر کس به کار غیر مهم بپردازد؛ کار مهم‏تر را تباه ساخته است!

    (غررالحکم، ج۲، ص۳۳۰)

    “به آنکه باید بپردازیم، اصلا نمی پردازیم، و به آنکه نباید، شبانه روز!”

  46. برف و آفتاب می‌گوید:

    🙁
    هرچی شبکه‌های تلوزیون رو این‌ور اون‌ور می‌کنیم از ۹ دی خبر نیست که نیست 🙁

  47. سیداحمد می‌گوید:

    برای امشب ظاهرا چند تا برنامه ساختن!

  48. بچه قمی می‌گوید:

    بی ربط:
    سلام آقای قدیانی!

    ۱: دو سال پیش بود که با وبلاگتان آشنا شدم، ولی اعتراف می کنم که هنوز یک سال هم نشده که نوشته هایتان را می فهمم! تازه آنهم نصفه نیمه! قبلا یکی دو بار با نام های متفاوت کامنت گذاشته ام که الان در همین حد یادم میاد که چرت و پرت نوشته بودم.(اصلا نفهمیدم تاییدشان کردید یا نه!) اوایل فکر می کردم نوشته هایتان توهین و استهزا در خود دارد. خواهش می کنم مرا بابت این طرز فکر غلط ببخشید. خدارا شکر که پیش کسی غیبت قطعه را نکردم!
    ۲: اعتراف دیگر اینکه روزی روزگاری از متن “دهم: علی النقی” چند جمله به حساب خودم گلچین کردم و برای دوستان پیامک زدم. بعد هم کلی وجدانم مرا عذاب داد که چرا سرقت ادبی و …؟ برخی دوستان هم که متن را متوجه نشدند و sms دادند یعنی چه؟(شاید جملات را بد انتخاب کرده بودم که ربطش را به هم متوجه نشدند!) من هم برای شیرفهم کردنشان فقط یک “شعر هادوی” (چنین عبارتی داریم؟!) تحویلشان دادم. (این یکی سرقت ادبی نبود، پیامک معروفی بود) خلاصه لذت خواندن متن به آن زیبایی از دماغمان درآمد!
    ۳: خیلی اهل کامپیوتر نیستم، اما هر وقت برای درس گذرم به اینترنت می افتد، به قطعه مقدس ۲۶ هم سری می زنم و کلی ازتان درس می گیرم. کتاب هایتان را جایی ندیده ام که بخرم، فقط “قطعه ۲۶” را از کتابخانه گرفته ام و هنوز تمام نشده. به نظرم حال و هوای کاغذ و کتاب دلنشین تر از سایت و مانیتور است.
    *
    همه اینها را گفتم که مرا حلال کنید. در حرم دختر گل ها حتما دعایتان می کنم.

  49. برف و آفتاب می‌گوید:

    بله. دیشب هم موضوع دیروز امروز فردا ۹ دی بود.

    برنامه می‌خوایم چیکار. سرود پخش کنند. شور و حماسه و از این حرف‌ها می‌خوایم.

  50. سیداحمد می‌گوید:

    خجسته باد فرارسیدن سالروز زیباترین چهارشنبه خدا، بر حماسه سازان ۹ دی!

    “۹ دی” نوشت های سال ۹۰؛ به همراه بهترین متنی که در وصف ۹ دی نگاشته شد!
    http://www.ghadiany.ir/?p=10816
    http://www.ghadiany.ir/?p=10731
    http://www.ghadiany.ir/?p=10697
    http://www.ghadiany.ir/?p=10673
    http://www.ghadiany.ir/?p=10614
    http://www.ghadiany.ir/?p=10573

    چهارشنبه اتوبوسی که…
    http://www.ghadiany.ir/?p=177 یا http://www.ghadiany.ir/?p=10431

  51. سیداحمد می‌گوید:

    السلام علیک یا بقیة الله…

    سلام بر حسین
    اللهم الرزقنا زیارت الحسین به کربلا…

    http://uploadtak.com/images/i828_madahimanyenokar.mp3

  52. سنگربان می‌گوید:

    حماسه ۸ دی و ۹ دی بر همه قطعه ای ها مبارک…
    چه کار خوبی کردید این لینک هارو گذاشتید؛ اتفاقاً صبح داشتم همین لینک ها رو می خوندم…

  53. نسیم می‌گوید:

    نه دی را بگذار عشاق روایت کنند…

    بسم الله الرحمن الرحیم

    درد نوشت:

    خواستم من هم از نه دی بنویسم، دیدم نمی توانم، از سیاست نوشتن سابقه ی شلیک می خواهد در میدانی که اهل صبر و بصیرتش بسیجیان گمنام امام خامنه ای بودند. من کجا واین قافله ی عشق کجا؟ سیاستی که عین دیانت است نه بازی های قدرت طلبانه ی سیاست بازان…

    گفتم نسیم! قلمت را غلاف کن. این شکار، دام هر صیاد نیست.
    بگذار حسین قدیانی بنویسد در قطعه ی خون دلهایش که بوی بهشت می دهد و جای قدم متبرک نگاه های سید علی در صفحاتش جا مانده…

    نه دی را بگذار عشاق روایت کنند، من چه بگویم؟… جز اینکه بگویم: نه دی! خوشا به حال آنانکه تا به تو برسند خون دلها خوردند. خوشا به حال آنانکه در سه راهی شهادت چهار راه ولی عصر تو مشت و لگد خوردند و زخمی شدند و حتی چادر را که یادگاری زهرا بود از سرشان کشیدند.

    خوشا به حال آنانکه تا به تو برسند جانبازی کردند و گمنام حضور داشتند. من فقط توانستم در انقلاب، یک روز با تو همراه شوم و تشنگی را بچشم؛ تشنه ی همین آب که شایعه ها کردند بهتر از آن را به ما دادند تا حضور پیدا کنیم!! پا به پای آنانکه با عشق و بی توقع آمده بودند و لبیک گویان به ولایت، با زینب و اهل حرم، همراه شدند، همان مردمانی که پیامبر در شأنشان فرمود: پیامبر و امامشان را ندیده اند و از روی نوشته ای ایمان می آورند. وآن روز خیلی ها از روی نوشته های سوخته ی پرچم های ظهر عاشورا ایمان آوردند به ولایت غریبانه ی عشق، در زمانه ای که فساق و جهال، حاکمان جهانند!

    من چه بگویم؟ جز اینکه بنویسم: نه دی!… تو را دوست دارم که تو با حسینم آشنا کردی، تو را دوست دارم که تو یزیدیان را رسوا کردی، تو را دوست دارم که نگذاشتی فتنه جویان کودتای هشت ماهه بار دیگر ولایت عشق را به مقتل برند.

    تو را دوست دارم که تو سلمان را پیش رسول الله رو سفید کردی تا مردمان سرزمین پارس ثابت کنند که علمداران آن نهضت عظیمی هستند که محمد در مدینه و علی در کوفه و حسین از کربلا آغاز کرد.

    تو را دوست دارم که نگذاشتی دوباره علی تنها بماند.

    این همه مغموم نباش نه دی! که نام شهیدانت را رسانه های ناجوانمرد اهل تردید، به گوش فرزندان سرزمینم نرساندند… تو با حسین غلام کبیری آشنایی. تو با همه ی آن بسیجیان گمنامی که در غربت کشته شدند و ندای هل من ناصرشان در گوش تهرانی که می رفت کوفه شود خفه شد. همین تهرانی که از ندا آقا سلطان، مفلوک بیچاره ای که پرچم خونخواهی اش را دستگاه های کفر و نفاق علم کردند قصه ها و یاوه ها شنید و از اشک های مادر حسین نشنید… من هم نشنیدم! چه بگویم؟… دیر نیست آن روز که موعود باز گردد و همین بچه های بی ادعای مسجدها که می شناسی، همین ها که پای روضه های حاج منصور بزرگ شدند و می کشی مرا حسین گویان به سر و سینه می زدند؛ همین ها از تهران، پایگاه عدالت خواهی در جهان خواهند ساخت و شهیدانت، شهیدان غریب و گمنامت مظهر حقیقت طلبی و ولایت پذیری عاشقانه خواهند شد. پس منتظر باش نه دی!

    «من هرگز اجازه نمی دهم که فریاد های نه دی در درونم خاموش شود!… این یوم الله، عجیب، قلعه ی خیبر را بار دیگر به دستان علی فتح کرده است!»

    روایت فتح…

  54. سیداحمد می‌گوید:

    آقایان صدا و سیما؛

    ممنون از زحماتتان! لطف کنید دیگر برای فتنه ۸۸ و ۹ دی و … فیلم نسازید.
    با تشکر از زحمات شبانه روزیِ شما… خیلی خسته شدید!!!

  55. آزاد اندیش می‌گوید:

    ساندیس خور در ویکی پدیا
    http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B3%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%B1

    سلام و عرض ادب، اصلا دلم نیومد این را اینجا نگذارم!
    🙂
    یا آقای سید احمد هم موافقم با این فیلم مزخرفش! آبروی من رفت به همه گفتم ببینن! دارم فیلمنامه(در حد طرح) مینویسم، برا تحریم (کلاس اولی هستم البته)!

  56. برف و آفتاب می‌گوید:

    آزاد اندیش؛ لینکی که گذاشتید عالی بود! کلی خندیدیم! 🙂

  57. لعنت بر ضد ولایت فقیه می‌گوید:

    فوتبال ما بوی رفسنجانی می دهد…

  58. نسیم می‌گوید:

    استاد پناهیان می گفت سکوت خدا نشانه ی تکبر اوست.
    این بنده های خدا چقدر متخلقند به اخلاق الله
    مثل اینکه سوال پرسیدم آقا…

  59. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    تا نیم ساعت دیگر “قطعه ۲۶” به روز می شود…

  60. ح ص‌ن می‌گوید:

    احسنت! حرف دل من!
    ایران علاوه بر تحریم رسانه ایِ بین المللی، در رسانه داخلی هم غریب است!!

  61. قرآن نت می‌گوید:

    بسم الله

    گر او طلبد بی سر و بی دست شویم… از بهر ولی نوکر دربست شویم
    عید ۹ دی آمده ای حق طلبان… ساندیس بیاورید تا مست شویم

  62. رحیم می‌گوید:

    السلام علیک یا اباالفضل العباس

    سلام حاج حسین!
    مطلب را خوب آمدی.
    با این همه
    باز هم
    زنده باد فرهاد مجیدی…
    :d

  63. mOon8..! می‌گوید:

    خدایا…
    معمای مرا جواب می دهی آیا؟؟؟
    من، از تو، بس دور…
    تو، به من، چه نزدیک…!!

  64. مهدی منتظر می‌گوید:

    سلام؛
    همیشه برایم جای سوال داشت که چطور ممکنه آدمی مثل قدیانی تا این حد از یک تیم فوتبال طرفداری کنه. با آمار گیری شخصی خودم به این نتیجه رسیده بودم که طرفدارای تعصبی تیم های فوتبال اکثرا یا زیر ۲۳-۲۴ ساله هستند یا معمولا سطح تحصیلات بالایی ندارند. باعرض معذرت از همه طرفدارای متعصب فوتبال یکی از رذایل اخلاقی عصبیتهای قومی است که در متون اسلامی از ان به عنوان عصبیتهای جاهلیت نام برده می شود.این خصلت طرفداری تعصبی از فوتبال برای جوانان زیر ۲۴ سال که معمولا شور و شر جوانی دارند و گاهی احساساتشان برعقلشان غلبه دارد تا حدی قابل قبول است و به شخصه با کسی هم که اهل تعمق فکری باشد وهم اهل طرفداری شدیداز فوتبال برخورد نداشته ام اما جای تعجب داشت که شخص فرهیخته ای مثل قدیانی با سن حدود ۳۶-۳۵ سالگی چطور محل اجتماع نقیضین بصیرت و عصبیت است. خوشحال شدم وقتی می بینم این تناقض به سمت بصیرت در حال کم شدن است. پیشاپیش از ایشان و همه دوستداران متعصب تیمها به خاطر لحن تند نظرم معذرت خواهی می کنم. خوشحالتر می شوم اگر به من ثابت کنید که نظرم اشتباه است چون حتی روی نظر خودم تعصب ندارم و اگر اثبات شود که اشتباه است از ان عدول می کنم.
    حسین قدیانی: دوست عزیز؛ اولا من و ۳۶ سال سن؟! پیرمان کردی رفت که!! فوقش ۳۳ سال ام باشه!! ثانیا خوب یا بد، روزگاری فوتبالیست بودم، الان هم هفته ای ۲ بار فوتبال بازی می کنم، هر چند با یک زانوی خراب! ثالثا نه به فوتبال تعصب دارم و نه به استقلال، اما هر جفت شان را دوست می دارم و گاهی چیزکی از فوتبال می نویسم… تا این حدش اجتماع نقیضین بصیرت و تعصب نیست گمانم…

  65. سوخته دل می‌گوید:

    سلام؛
    خدا قوت
    من هم اهل فوتبالم ولی فوتبالیست های امروز ما لیاقتشون از… هم کمتره. خدا رو خوش نمیاد با شخصیت های بزرگی مثل احمدی روشن ها مقایسه بشن… اگه همه ی مردم ایران مثل فوتبالیست هامون بودند این انقلاب به اینجا نمی رسید و از فتنه ها با سربلندی نمی گذشت.

  66. بازتاب: پروپاگاندای ایرانی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.