مصاحبه اختصاصی با “چشمالو”

“قدقد آن لاین”/ “چشمالو” نام اسبی است که در “مختارنامه” نقش “دلدل” را بازی می کند. گفت و گو می کنیم با ستاره این روزهای رسانه ملی.

*سلام اسب!
-علیک سلام.
*ابتدا کمی خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید.
-من “چشمالو” هستم؛ بازیگر نقش دلدل.
*از نژاد خودت برای ما بگو.
-از ناحیه مادر جزء اسب های ترکمن هستم، اما پدری، می رسم به اسب عرب. اجداد من را همین طور بگیری بری عقب، می رسی به اسب “یالکوب” که پسر عموی اسب مالک اشتر بود. ایییععع!
*بله؟!
-هیچی!
*برای بازی در نقش دلدل، چقدر پول گرفتی؟
-ای بابا! من خریت کردم، چک سفید امضا کردم. الان که خرشان از پل گذشته، یونجه آدم را هم به زور می دهند!!
*بیشتر دوست داری نقش مثبت بازی کنی یا منفی؟!
-من چون در طویله مش حسن کارم را با تئاتر شروع کردم، فرقی نمی کند!
*از عواقب شهرت بگو!
-الان من با خانواده نمی توانم برای چرا بروم. همه قواطر (جمع مکسر قاطر!) چشم شان دنبال ماست!
*الاویغ (جمع مکسر الاغ!) چطور؟
-با الاویغ راحتم!
*اگر جای مختار، شمر صاحب تو بود، باز هم به همین خوبی سواری می دادی؟
-من به کار بازیگری، به صورت حرفه ای نگاه می کنم؛ البته کتمان نمی کنم که این مسائل در کار آدم بی تاثیر نیست! با این همه دوست ندارم وارد مسائل سیاسی شوم! هیچ وقت سیاسی نبودم!
*از آرزوهایت برای ما بگو!
-لابد می دانید؛ الان زین دلدل به دلیل مسائل امنیتی و خطراتی که از طرف آل زبیر، مختار را تهدید می کند، ضد گلوله است. خیلی دوست دارم بعد از دلدل هم این زین را به من بدهند!
*تو بهتر سواری می دهی یا ۲۰۶ تیپ ۵؟!
-نمی دانم چرا همه خبرنگاران این سئوالات حاشیه ای را از من می پرسند.
*شنیده ام که قرار است با سلول های بنیادی، نسل جدیدی از اسب های هوشمند را وارد بازار کنند؟
-مثلا؟
*همین اسب تراوا!
*اسب جماعت به ضد انقلاب کولی نمی دهد!
-ولی در همین مختارنامه بالاخره اشقیا هم اسب داشتند؟! یا مثلا هنوز پلیس انگلیس از اسب استفاده می کند!
*ما همان طور که انس و جن خوب و بد داریم، اسب خوب و بد هم داریم!
-در میان اسب های سریال مختارنامه شایعه شده که بیشترین دست مزد را تو گرفته ای؟!
*چند بار باید به این سئوال پاسخ بدهم؟! در ثانی مگر ما اسب ها خرج نداریم؟! تو از قیمت یونجه بعد از هدفمندی یارانه ها خبر نداری، حرف مفت نزن. این سریال دارد روی یال من می چرخد، اما من در مجموع از خر زربی کمتر گرفتم! چرا؟ چون پارتی نداشتم و همیشه شیهه ام را رک کشیده ام! من در طول مختارنامه، همیشه تواضع داشتم و حتی  یک بار هم یورتمه نرفتم! الان اسب داریم که زیرابرو برمی دارد، خالکوبی می کند، ماتیک می مالد به لبش و چشم در چشم آدم، قلیان USB دار می کشد!! من هم می توانستم برای نعل خودم ترمز ABS نصب کنم، یا برای زینم سنسور بگذارم، اما نکردم! الان هم پشیمان نیستم، اما شما نگاه کنید؛ حتی در تیتراژ هم اسمی از من نیست! آیا من بد اسبی بودم برای مختار؟! من مسابقات اسبدوانی کورس بهاره گنبد را ول کردم و آمدم تلویزیون، اما حالا هر جا که می روم، همه می خواهند از دست مزد من باخبر شوند! این رسم روزگار نیست! خیلی دلم گرفته. خیلی! (گریه دلدل)
-از اینکه وقت تان را در اختیار ما قرار دادید، متشکرم!
*مرسی! هینده! پتیکو پتیکو پتیکو!!

امضا: “ریزگرد آواره”

روزنامه جوان/ ۴ تیر ۱۳۹۰

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. ط.عبدی پور می‌گوید:

    خییییییییییییلی قشنگ بود خییییییییییییلی!!!!!!! کلی خندیدم

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “اگر جای مختار، شمر صاحب تو بود، باز هم به همین خوبی سواری می دادی؟
    -من به کار بازیگری، به صورت حرفه ای نگاه می کنم؛ البته کتمان نمی کنم که این مسائل در کار آدم بی تاثیر نیست! با این همه دوست ندارم وارد مسائل سیاسی شوم! هیچ وقت سیاسی نبودم!”

    عالی!

  3. سیداحمد می‌گوید:

    امضا: “ریزگرد آواره”
    🙂

  4. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    خیلی باحال بود مخصوصا قسمت سوال درباره دستمزدش.کلی خندیدم

  5. سلاله 9 دی می‌گوید:

    {همیشه شیهه ام را رک کشیده ام!}
    طنز پردازی تان بی نظیر است.

  6. نفیسه بهادری می‌گوید:

    خیلی باحال بود،خیلی.این به کار بردن رنگهای آبی و قرمز را در متن خیلی دوست دارم.مرسی

  7. ف. طباطبائی می‌گوید:

    “سلام اسب” همین جمله اول کلی جالب بود.
    جدا از سوالای تخصصی شما جواب های اسب ما رو یاد صحبت های بعضی ها انداخت.
    چه اسب با اصالتیه.
    داداش حسین خدا قوت.

  8. م.طاهری می‌گوید:

    تیتر را که دیدم فقط داشتم فکر می کردم چشمالو یعنی چی!

  9. چشم انتظار می‌گوید:

    باورکن داداش همین دلدل شرف داره به امثال ….

  10. چشم انتظار می‌گوید:

    این چشمالو احتمالامخفف چند چیزه :
    (چشم آلو ) یعنی چشماش آلوییه یاچشماش آلبالوگیلاس می چینه .
    ( چشم مالون ) یعنی دائم داره چشماشو میمالونه .
    (چشما – لو ) یعنی ازچشماش می شه همه چیزرو فهمید .
    ( چشم اَلو ) یعنی باچشماش باهات حرف می زنه یا چشماش ازدیدنت داره اَلو(آتیش) میگیره
    خلاصه :
    مصاحبه با این چشمالو باهرمعنایی که مدنظره ، یقیناباارزش ترازمصاحبه های پرازحاشیه وپرطمطراق باآدامهاییه که ازقضا (سیاسی) هم نیستند !

  11. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    …ایییععع!
    *بله؟!
    -هیچی!
    …*مرسی! هینده! پتیکو پتیکو پتیکو!!

    دوباره این دیالوگ‌های اختصاصی 🙂 :))

  12. نقی می‌گوید:

    سلام!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.