یکم: آیا مجلس شورای اسلامی، آنطور که بعضی ها ادعا می کنند، «شعبه ای از بیت رهبری» است؟! این را رهبر یا دفتر ایشان خواسته اند، یا نمایندگان مجلس، به بهانه ولایت پذیری، برای هر نفسی که می کشند، از «آقا» کسب تکلیف می کنند؟! اما گیرم که این ادعا، دروغ باشد؛ آیا فرد خاطی نباید به دلیل این «افترای بزرگ»، مورد محاکمه و بازخواست قرار گیرد؟! و آیا حضرت مدعی العموم، تکلیفی در این موارد ندارد؟! به راستی! حد و مرز آزادی بیان در نظام ما کجاست و چگونه ترسیم می شود که سید شهیدان اهل قلم، مجبور شد بگوید: در جمهوری اسلامی، آزادی برای همه هست، الا حزب اللهی ها؟! آیا در نظام جمهوری اسلامی، رهبر، بیت رهبری و کلیت نهاد مجلس، مثلا اندازه رئیس محترم مجلس، منزلت ندارند که نقد دومی، مستوجب بازداشت است، لیکن درباره اولی، خیلی راحت می توانی ادعا کنی که شعبه ای از دفتر رهبری است، مجلس؟!
دوم: هم الان در ۳ روزنامه مشغول کارم، اما در این همه سال، شمار روزنامه هایی که از چپ و راست، در آن خبرنگاری و روزنامه نگاری کرده ام، متاسفانه یا خوشبختانه از عدد انگشتان ۲ دست، فراتر رفته! این، البته به جز همکاری ام با هفته نامه ها و رسانه های فضای مجازی است. اعتراف می کنم و مدیران مسئول و سردبیران این رسانه ها را «شاهد» می گیرم که کمترین زنگ ها و تماس ها، بابت تذکر و تنبه، از سوی «بیت رهبری» بوده. چیزی نزدیک به عدد صفر! دستگاه قضایی و مجلس و دولت و فلان نهاد و بهمان ارگان، گاه گداری البته زنگی به تکذیب و تذکر زده اند که گاه، محق بوده و گاه نبوده اند، اما از سوی دفتر ولی امر، نه امر خاصی بوده و نه نهی ویژه ای. آیا «روزنامه های زنجیره ای» که هنوز هم زنجیره ای اند، می توانند در عین اینکه شعبه ای از دفتر رهبری باشند، پایگاه دشمن هم باقی بمانند؟! قصه دیگر رسانه ها نیز، صرف نظر از خط و مشی شان، قطعا همین است. منتهای مراتب، هر جا رهبر عزیز خواسته باشند تذکری به رسانه ها بدهند، اغلب، خلاصه شده در یک «بیان عمومی»، و در منظر همه ملت. در این باب، گذشته از شان «آقا» و جایگاه بیت ایشان، که اساسا بسی بالاتر از خط کش گذاشتن روی مطالب رسانه هاست، باید اندازه چند مثنوی، از آزادی جراید در این نظام الهی سخن گفت. جرایدی که در کمال آزادی، نقل قول می کنند حرف بعضی ها را که مجلس، شعبه ای از بیت رهبری است!!
سوم: قطعا نقش رسانه ها در آرایش و ویرایش افکار عمومی، بسیار مهم تر از نقش مجلس است. آنکه مجلس را شعبه ای از دفتر رهبری می داند، لابد و به طریق اولی، باید بپذیرد که رسانه ها نیز شعبه ای از دفتر رهبرند، اما چه دروغ است همه این ادعاهای پوچ و بی اساس.
چهارم: در تاریخ جمهوری اسلامی، هیچ مجلسی، شعبه ای از دفتر رهبری نبوده. نه زمان امام و نه امروز. مجلس، شعبه ای از شعبات متعدد مردمسالاری دینی در نظام ماست که مقبولیتش را از رای مردم، اما شرعیتش را از تایید ولی فقیه می گیرد. این مهم، بسی فرق دارد با اینکه ما برداریم و ادعا کنیم، مجلس، شعبه ای از دفتر رهبری است. نه مجلس و دولت که انتخابی اند، حتی نهادهای انتصابی، نظیر دستگاه قضایی و صدا و سیما هم شعبه ای از دفتر ولی فقیه نیستند و نمی توانند باشند. کشاندن بحث ولایت و ولایت پذیری، به «شبهه شعبه» از آن دست کج فهمی هایی است که البته مسبوق به سابقه است در شبهه آفرینان.
پنجم: مجلس هشتم اصول گرایان، حتما از مجلس ششم اصلاح طلبان، کارنامه بهتری داشته. با این همه گوش دادن به فرامین ولی فقیه، بسی تفاوت دارد با اینکه ما مدعی شویم مجلس، شعبه ای از دفتر ولی فقیه است. نگارنده، مجالس ششم و هشتم و کلا ادوار مجلس را، جملگی با هم و به یک اندازه، مستقل از دفتر رهبری می دانم، هر چند کتمان نمی کنم، مجلسی ممکن است به راه ملت و ولایت، نزدیک تر باشد از مجلسی دیگر. همچنان که دولتی از دولت دیگر.
ششم: مهم تر از این حرف ها، شاید تبیین و تفسیر رابطه مجلس باشد با حکومت یا حتی دولت. چندی است بعضی اصلاح طلبان یا منتقدین، در داخل، عنوان «وکیل الدوله» را طرح می کنند و در ادامه همین روند، اپوزیسیون خارج نشین، پرده از عنوان «وکیل الحکومه» برمی دارد! این شبهات، همگی با هم، نشانی غلط دادن است. مجلس، جزیره جدا افتاده ای از جمهوری اسلامی نیست و مثل دولت، ذیل همین نظام تعریف می شود. وظیفه نماینده در مجلس، نه «خصم الدوله» شدن است، نه «وکیل الدوله» بودن. مجلس البته از دولت، مستقل است، اما نهادی وابسته به جمهوری اسلامی است و از حکومت، مستقل نیست، چه اینکه مدیون همین حکومت است و الا روزگار ماضی هم بود که نماینده مجلس ما را، سفارت خانه های دول خارجی معین می کردند. مجلس، در جمهوری اسلامی، نیامده به جنگ دولت، بلکه آمده برای موزون تر کردن آهنگ حکومت، در ۲ باب وضع قانون و نظارت. معنای نظارت اما نه رقابت است و نه عداوت.
هفتم: آیا بهتر نیست به جای سخنرانی در مذمت وکیله الدوله شدن یا حتی نکوهش خصم الدوله بودن، صادقانه بگوییم که دست قوای مقننه و مجریه، در حل مشکلات مردم، و حرکت در جهت پیشرفت و عدالت، باید در دست هم باشد؟! این اگر اسمش، وکیل الدوله شدن است، از آنجا که هم برای مردم و هم برای نظام، سود دارد، حتما چیز خوبی است! از آن طرف، اگر اسم نظارت حرفه ای نمایندگان بر قوه مجریه، خصم الدوله بودن است، این هم چیز خوبی است! گیر کار مجلس اما، این اسامی نیست، معانی مستتر در ورای این اسامی است.
هشتم: مردم با هزار و یک امید، نماینده به مجلس می فرستند، همچنان که با هزار و یک امید، رئیس جمهور معین می کنند. مع الاسف، میان قوای مقننه و مجریه، بر سر به رخ کشیدن رای مردم، چشم و هم چشمی، سایه انداخته! اینجاست که ما مردم، موظفیم به جای آدم ها، حتی لیست ها، رای به برنامه ها بدهیم. نه اصول گرا بودن فلانی درد ما را دوا می کند، نه اصلاح طلب بودن بهمانی، نه حتی اصول گراتر بودن این و آن! آنچه از همه این اسامی، مهم تر است، رای دادن ما به نماینده هایی است که «نماینده آلام و آمال ملت» باشند. در غیر این صورت، مجلس می شود شعبه ای از شبهه و شبهه آفرینی، و نماینده مجلس، نه فقط از مسئله های ما، و از مسئله های نظام ما، کم نمی کند، بلکه «مسئله سازی» می کند.
¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤
بخش مهمی از تنظیم رابطه کارشناسانه، میان قوای مقننه و مجریه، دست ما ملت است. نماینده ما، چه خوب که نماینده ما باشد؛ نه وکیل الدوله و نه خصم الدوله.
مجلس، اگر چه جای سخنرانی هم هست، اما باشگاه احزاب نیست، و اگر چه جای رجل سیاسی هم هست، اما مکان سیاسی بازی نیست. مجلس، شعبه ای از اراده ملت است. در راس امور بودنش تضعیف می شود اگر که ما با رای مان، نماینده ای را راهی بهارستان کنیم، که به جای مجلس، اوهام خودش را در راس امور می داند! مجلس، با «وکیل خوب»، محل جلوس است بر سر قانون و نظارت، اما با «وکیل بد»، حتما نیازمند نظارت است! بر ماست که درباره این همه نامزد، به نیکی قضاوت کنیم و رای مان را درست مدیریت کنیم.
امروز اگر با چشم باز، رای ندهیم، فردا باید ۴ چشمی، مراقب همان هایی باشیم که صفرا می افزایند سرکنگبین رای مان را! پس از یاد نبریم که «رای ما» در راس امور مجلس است! این رای ماست که مشخص می کند رابطه مجلس با دولت، کارشناسانه خواهد شد، یا دوستانه و احیانا خصمانه!
مجلس، شعبه ای از رای ماست، و اگر از ماست که بر ماست، بیت رهبری، بی گناه است وقتی که مجلس ششم، کارنامه بدی می گیرد، یا حتی وقتی که مجلس دیگری، کارنامه بهتری!! مجلس، بیخ ریش رای خودمان ماست…
وطن امروز/ ۸ اسفند ۱۳۹۰
بسم الله…
“آیا در نظام جمهوری اسلامی، رهبر، بیت رهبری و کلیت نهاد مجلس، مثلا اندازه رئیس محترم مجلس، منزلت ندارند که نقد دومی، مستوجب بازداشت است، لیکن درباره اولی، خیلی راحت می توانی ادعا کنی که شعبه ای از دفتر رهبری است، مجلس؟!”
وقتی به راحتی تائید صلاحیت می شود، به خودش اجازه می دهد هر حرفی را بزند!
متن شما جامع و کامل بود.
ما کم ندیدیم در این چند وقت اخیر، چنین مسائلی را!
“نه مجلس و دولت که انتخابی اند، حتی نهادهای انتصابی، نظیر دستگاه قضایی و صدا و سیما هم شعبه ای از دفتر ولی فقیه نیستند و نمی توانند باشند.”
فهم این مسئله برای بعضی ها سخت است؛
همانطور که هنوز اهمیت جایگاه ولایت فقیه را درک نکرده اند.
“مجلس، بیخ ریش رای ما ملت است…”
رفتار برخی از این کاندیداها مثل کسی است که در باتلاق فرو می رود و برای بقا، به هر چیزی چنگ می زند! آخر کسی نیست بگوید: عزیزان! مجلس که باتلاق نیست… مجلس جای بهشتی هاست.
شما هم که نوشته ای به برنامه رأی بدهید! کدام برنامه؟ کیست که برنامه ای ارائه کند؟!
انصافاً با این اوضاع تبلیغاتی کاندیداهای بی برنامه، تصیم گرفته ام سه رأی خودم را بدهیم به:
حسین املاکی- حسین خرازی- حسین فهمیده.
والا!
“حد و مرز آزادی بیان در نظام ما کجاست و چگونه ترسیم می شود که سید شهیدان اهل قلم، مجبور شد بگوید: در جمهوری اسلامی، آزادی برای همه هست، الا حزب اللهی ها؟!”
۴۵۰۶۲۰ ثانیه تا حماسه بزرگ انتخابات!
بچه هایی که مثل من رأی اولی اند می فهمند من چی می کشم!
http://camp707.com/archives/2803 بروزم.
وقتی افراد به وظیفه و مسئولیت به دید پست و شغل و مقام نگاه کنند، باید در راه برتری جویی و کسب منافعشان با هم بجنگند و به هر دست آویزی چنگ بزنند!
بعضی از این آقایون اصلا حواسشون نیست که چی میگن!!
هر روز یه حرف بی معنا و تازه ازشون می شنویم.
آیا اینها واقعا از ورود به مجلس، قصد خدمت به انقلاب و ملت رو دارن؟!!
سلام و عرض ادب.
سپاس بابت این متن.
جدا این مسئله، برایمان سوالی بی جواب است!!
معیار برخورد با چنین اظهار نظرهائی چیست؟
دقیقا همان که شما اشاره کردید.
” آیا در نظام جمهوری اسلامی، رهبر، بیت رهبری و کلیت نهاد مجلس، مثلا اندازه رئیس محترم مجلس، منزلت ندارند…”
چه کسی پاسخگوی این سوال است؟
آقای قدیانی!
از مطالب این روزهایتان و فضای حاکم بر سایت، درس های زیادی گرفتیم.
مدیریتتان بی نظیر است.
سپاسگزارم.
……………………….
خدا آخر و عاقبت همه را ختم به خیر بفرماید. انشاالله
هنوزم وقتی میام اینجا از دیدن بلاهایی که سر کامنت ها میاد حالم بد میشه. توهین به شعور افراد…
روزگار غریبی است برادر!
سایت به این خوشگلی. مدیر به این ماهی.
بچه ها یه کمی بهتر کامنت بذارید تا داداش هم عصبانی نشه دیگه!!
بد کامنت میذاریم، داداش عصبانی میشه و دعوامون میکنه و اینجوری میشه که همه میترسیم کامنت بذاریم!!
اینجا الان کجاست؟
شش استفتای انتخاباتی از مقام معظم رهبری و پاسخهای حجتالاسلام فلاحزاده بهعنوان نماینده ایشان، به نقل از “خبر معارف” :
۱- با توجه به اینکه انتخابات نقش مهمی در زندگی ما دارد، آیا شرکت در انتخابات واجب است؟
به نظر حضرت آقا برای کسانی که شرایط را دارند و امکان شرکت در انتخابات برای آنها وجود دارد؛ واجب است.
۲- به چه کسانی باید رأی بدهیم، آیا آزادیم که به هرکسی رأی بدهیم یا باید به مسائلی توجه داشته باشیم؟
افرادی که شورای نگهبان صلاحیت آنها را تایید کردند، صلاحیت نمایندگی را دارند اما به حکم عقل، بین صالح و اصلح، اصلح باید انتخاب شود.
۳- صحبت کردن در مورد کاندیدای انتخاباتی تهمت و غیبت محسوب می شود یا خیر؟
صحبت کردن به معنای مشاوره و استفاده از فکر دیگران یا مشاوره دادن به دیگرانی که می خواهند رأی بدهند در حدی که در انتخاب آن فرد تاثیر دارد، غیبت و تهمت محسوب نمی شود اما آن مواردی که تاثیری ندارد و ربطی ندارد به این موضوع غیبت است و گاهی هم ممکن است تهمت باشد، بنابراین افراد مراعات کنند که اگر در مورد نامزدها هم صحبت می کنند، صحبت های نامربوط نباشد، یعنی مربوط به خود نامزد باشد.
ثانیا مربوط به موضوع انتخاب باشد یعنی فردی که می خواهد وکیل مردم شود و از مسائل دیگر که گاهی جزو اسرار زندگی افراد است، از بیان آنها بپرهیزند که گاهی غیبت و گاهی هم تهمت و جزو گناهان کبیره است و درج درسایت هم همین حکم را دارد، بنابراین مقلدان مراعات کنند.
۴- نامزدهایی که برای انتخابات شدن شام می دهند یا هزینه های آنچنانی می کنند، آیا مصداق اسراف دارد؟
بعضی از موارد ممکن است اسراف هم باشد؛ گاهی مواقع اسراف نیست، اطعام است. افراد باید متوجه این نکته باشند که اطعام جزو شرایط منتخب نیست باید ببینیم خود فرد آیا صلاحیت دارد یا ندارد. صلاحیت به همان معنای اصلحی که گفته شد، باید دید اصلح است یا خیر.
۵- استفاده از بیت المال برای تبلیغات انتخاباتی چه حکمی دارد؟
استفاده از بیت المال چه برای تبلیغات انتخاباتی و یا غیر انتخاباتی حتی برای تبلیغات دینی کلاً باید برحسب قوانیین باشد، یعنی مقراراتی که برای مصرف بیت المال و اموال دولتی مشخص شده است و خلاف آن هم شرعا حرام است و هم موجب ضمان است. کسی که خرج کند، ضامن است و باید جبران کند و به این معنا نیست که خرج می کنیم، بعدا هزینه آن را می پردازیم، نه اصل کار خلاف است.
۶- مقام معظم رهبری شرکت در انتخابات را واجب دانستند، انتخابات اصلح را هم واجب دانستند، در بحث انتخاب اصلح شروط دیگری هم هست؟ بعضی می گویند در انتخاب اصلح مقبول جامعه هم مطرح است، آیا انتخاب اصلح قیدی دارد یا خود انتخاب اصلح از دید فرد مهم است، ولو اینکه هیچ کس به آن رأی ندهد؟
مقبول جامعه بودن یا نبودن از همان رأی مردم مشخص می شود که آیا مقبول هست یا خیر. شهرت افراد دلیل اصلح بودن ایشان نمی شود، ممکن است کسی مشهور باشد ولی اصلح نباشد، یا یک کسی مشهور نباشد ولی اصلح باشد. سعی کنید به اصلح رأی بدهید ولو آنکه آن فرد، شهرتی بین مردم نداشته باشد.
اینجا قطعه ای از بهشت است؛
نه با قلم که با خون باید نوشت…
“مجلس، شعبه ای از رای ماست.”
این روزها نمی شود به برنامه ها هم زیاد اعتماد کرد… امروز یک حرف می زنند، فردا خودشان هم کتمان می کنند.
خدا به همه ی رای هایمان رحم کند.
حسین قدیانی: نه! انصافا خودتان ببینید… وقتی کامنت تان، مثل همین، آرایش و ویرایش درستی دارد، چقدر بهتر می شود. پس با حفظ نکات گفته شده، ستون نظرات خودتان را مثل همیشه، زیبا و زیباتر نگه دارید.
با اجازه ی داداش حسین.
جناب عابر!
بلاهایی که سر کامنت ها میاد، جز خودمون، هیچ کس مقصر نیست. حالا شما، سالی، واحدی!! از اینجا گذر کردی، حالت بد شده؟!!!!!! شما دلتون به حال کسی نسوزه.
بعدشم؛ هیچ کس بیشتر از خود داداش حسین، برای بچه ها دلسوز تر نیست.
اتفاقا” این عین معرفت و مرامه. و ربط دادن هر چیزِ نامربوط، به شعور و بی شعوری، از فرهنگ پایین آدمه!
از جنابعالی تقاضا داریم! که مثل یک عابر محترم، تا چراغ سبزه، سریع از روی خط عابر عبور کنید…
سلام!
تمام این چیزهایی که شما این روزها نوشتید، هم بسیار عالی بود، هم کلی چیز تازه یادمان داد.
اما مشکل من همچنان باقی است.
این را واقعا می گویم که هنوز درست نمی شناسم این حضرات کاندید را!
چند نفری نامشان آشناست. اما سی نفر را عمرا بتوانم درست انتخاب کنم.
جمعه نزدیک است و من هرچه می گذرد بیشتر دچار استرس می شوم.
هر طوری که صلاح می دونید مرا راهنمایی کنید.
حسین قدیانی: این کار را شاید در قطعه ۲۶ به نحوی انجام دادم، شاید هم نه!
کاملا بی ربط!!
به نظرم؛ یکی از مهمترین دلایل عدم رعایت نگارش کامنت ها، عجله کردنه. که این رو بارها، داداش حسین و سید احمد، یاد آوری کردند. البته… این رو برای خودم می گم؛ از حقیر، که به مرز چهل سالگی دارم می رسم و درصد خطاها زیاد، چندان بعید نیست!! ولی بقیه، رعایت کنند!!
اونهایی که ادعا کردند: (مجلس، شعبه ای از بیت رهبری است!) و بعضی جاها هم، اطاعت از امر ولی فقیه رو، طوق بردگی فرض کردند! و…، اگر از روی نادانی و جهل به موضوع باشد، که وا اسفا به ما، که بدون شناخت، یا حداقل به اعتماد دیگران، به اونها رأی دادیم. و اگر هم از روی آگاهی و تعمد، چنین اظهار نظرهایی بکنند، جز چند نقطه! چیز دیگه ای نمی تونم در وصفشون بگم…
سلام حاج حسین سالار.
مخلصیم حاجی.
داداش! من انتخابات تهرانم. از بین این همه نامزد، ۱۰ نفر بیشتر نتونستم پیدا کنم.
لازمه که حتما به ۳۰ نفر رای بدیم؟
دچار استرس شدم!
یک نکته!
راهنمایی هایی که داداش حسین، در قالب متن های انتخاباتی، در این چند روز فرمودند، هر چند که کلیات و مفاهیم آن، در همه جا قابل استناد است، لکن؛ برای هر منطقه و شهر و شهرستان، ناچارا” باید بومی سازی شود. بدین معنی که، ممکن است بعضی شهرهای بزرگ، وضعیتی مشابه تهران داشته باشند. اما کسانی که در شهرهای کوچک، یک و یا دو نماینده دارند، وضعیتشان متفاوت است. از جهتی هم کارشان راحت تر، و هم سخت تر است. راحت تر، به این خاطر که، تکلیفشان با لیست و جبهه و … روشن است. و فقط باید روی سوابق فرد، برنامه های احتمالی! و حضور در دایره ی اصولگرایی، سنجش شود. و به نظرم، اینجا دیگر فرقی نمی کند، که تفکراتش به پایداری، نزدیکتر باشد، یا متحد، یا سایر مشتقات اصولگرایی! هنگامی که رقیبش، یک اصلاح طلب افراطی، یا وابسته به جریان انحرافی است.
به هر حال، خیلی از قوانین را، آرای نمایندگان تصویب می کند. و چهره بودن و سرشناس بودن، همه جا کارساز نیست. ضمن این که بی تأثیر هم نیست.
پس…
حضور با توکل به خدا، و متکی نبودن به صرف لیست و جبهه، استرس انسان رو کم می کنه. هر چند که استرس اصلی، که همون تعدد لیست هاست، متأسفانه همچنان پا بر جا!
چشم انتظار! چه جواب قشنگی دادین به “عابر”.
ممنون و آفرین.
قطعه خوب و قشنگی داشتیم
وه چه یاران یه رنگی داشتیم
نت، ما را لایق خود کرده بود
قطعه ما را عاشق خود کرده بود
نفرت از عاملین فتنه داشتیم
انتقاد از ساکتین فتنه داشتیم
قطعه کامنت ما را دوست داشت
هر بسیجی قطعه را دوست داشت
روز ها در پی پست پرپر میزدیم
برای (اول آیا) به هر در میزدیم
این بار دگر ما هم بر هم شدیم
ما به هم دگر نامحرم شدیم
ارث ما این انشعابات مانده است
خاطراتی ز آن انتخابات مانده است
“مجلس، شعبه ای از اراده ملت است.”
دیروز گفتم استرس دارم برای انتخابات و نمی تونم اصلح رو تشخیص بدم. امروز توکل به خدا کردم و شروع کردم به تحقیق. چیزای خیلی جالبی راجع به کاندیداهای شهرمون فهمیدم که امیدوارم کمک کنه به انتخاب درست. البته تحقیقم فقط در حد سوابق کاریشون بود نه برنامه هاشون. ظاهرا بعضیا برنامه خاصی بجز انتخاب شدن ندارن. فعلا به تحقیقات ادامه میدم و امیدم به خداست تا اون دنیا بتونم جوابگوی انتخابم باشم.
واقعا این جمله درسته که “مجلس، شعبه ای از اراده ملت است” بنابراین از ماست که بر ماست.
رأیی بدیم که باری از روی دوش انقلاب بلند کنه؛ نه اینکه خودش بار بشه روی دوش انقلاب عزیز. درست نمیگم؟
بابا ما خبرهای این آقا رو به عنوان “طنز” می خونیم! سخت گرفتید ها! بچه که زدن نداره!!
یه پیام “بی زرگانی”
ساعت ۲۳:۴۸
تعداد افراد آنلاین: ۲۲ نفر
ماشالله…
داداش حسین بی همتا، فــــــــــــــدائی داری…
تحلیل خوبی بود. ممنون.
اما به نظرم این حرف مطهری بیشتر به متلک می مانست تا کج فهمی.
“مجلس، شعبه ای از شعبات متعدد مردمسالاری دینی در نظام ماست ….”
با تمام وجود امیدوارم در این انتخابات حضور مردم به گونه ای باشد که تیتر اول همه خبرگزاریها فقط و فقط ایران باشد. هرچند متاسفانه رسانه های معاند در این مواقع هم کور میشوند و هم کر!!!
آقای قدیانی، پست های شما در مورد انتخابات آنقدر عالی هستند که فکر میکنم نه تنها مردم ایران رو به حضور پرشور و با بصیرت ترغیب میکنند،بلکه ما رو هم وسوسه میکنند که هر جور شده تا انتخابات خودمونو برسونیم ایران و اول صبح بریم تو صف و رای بدیم و بعدش با انگشت جوهری و خیالی آسوده از انجام تکلیف برگردیم سرجای اولمون! باور کنید جدی میگم……
تقدیم به بزرگ زاده عزیز!!!!!!!!
-آنروزها صحبت از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا و بررسی سلب صلاحیت وی در مجلس شورای اسلامی بود. از مسجد اعظم ارومیه به همراه دو نفر از دوستان، بیرون آمدیم و در ماشین فولکس آقا مهدی [باکری] نشستیم. هنوز مسجد از جمعیت پر بود و ما منتظر یکی دیگر از دوستان داخل مسجد بودیم. من به آقا مهدی گفتم: به نظر می رسد که مجلس در مورد رئیس جمهور خیلی تند می رود. مگر به این راحتی ها می شود از رئیس جمهور سلب صلاحیت کرد. ایشان فرمودند: دَدَه! (پدر) این حداقل کاری هست که مجلس می کند، اگر کسی در مقابل ولی فقیه بایستد، باید اعدام شود.
حسین علایی، مهدی باکری در اندیشــه و عمل، چاپ اول، صفحه ۳۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۲- ما که رفتیم، مادر پیری دارم و ۱ زن و سه بچه قدو نیم قد، از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام: قیامت یقه تان را میگیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید.
(قسمتی از وصیتنامه شهید مجید محمدی)
۱- مجلس، شعبه ای از بانک مرکزیه!
۲- همین الان یا به قول خودت، هم الان! ۳ جا کار میکنی، دم عیدی چه حالی بکنی!!
۳- حتما لیست مورد نظرت رو حتی اگه شده در لفافه، بگو.
امروز لیست پایداری رو نگاه میکردم، یکی از نامزدها متولد ۵۸ بود!
مثل اینکه با اون یکی نامزدی اشتباه گرفته بود!
حسین قدیانی: مورد ۲ خیلی باحال بود، اما کاش قسمت عیدی اش، واقعیت داشت!!
جوجه تیغی (گفت و شنود)
گفت: چه خبر؟!
گفتم: یکی از مدعیان اصلاحات که به انگلیس پناهنده شده است می گوید؛ اگر در ایران مانده بودم، بعید نبود که در انتخابات شرکت کنم.
گفت: خب! چطوری؟!
گفتم: ایشان می گوید؛ البته می دانم که شورای نگهبان صلاحیت مرا تایید نمی کرد.
گفت: حرف حساب زده! فهمیده حقشه که رد صلاحیت بشه!
گفتم: چه عرض کنم؟! یک جوجه تیغی گوشه ای نشسته و زار زار گریه می کرد. پرسیدند چیه؟ چته؟! گفت؛ هیچکس حاضر نیست منو بغل کنه!
داداش غصه نخور. پارتی که شما پیش خدا داری، رد خور نداره.
بحثهای مجلس و دولت و فلان و فلان همش بهانست.
ما همه به عشق تو میایم اینجا. یدووووونه ای….
سلام داداش!
در این فضای شاید خاکستری، آدم دلتنگ مردان خدایی و خاکی می شود…
و کمی هم دلتنگ تو… و قطعه ات…
………………………….
سلام
به بهانه فیلتر شدن سایت های ارزشی:
“فیلتر”مان کنید، ملت ما “پایدار”تر می شود!
http://tarjoman-e-eshgh.mihanblog.com/post/37
—–
یاد فیلتر شدن قطعه افتادم و اونهمه سوال بی جواب…
**یا قاضی الحاجات**
جناب آقای قدیانی بدون دامت برکاته!
با عرض سلام!
مدتی است به قطعه شما سرک می کشم اما سعادت و توان اظهار نظر نسبت به افاضات غرور آفرین شما را ندارم.
هم اکنون همای سعادت روی دوشم نشسته و سوال و پیشنهادی دارم:
با توجه به اینکه خیلی از افراد هم سنگر و هم فکر جناب عالی(بی ادبیه اما نمی دونم چرا واژه عالی جناب سر خورد توی ذهنم؟!) در سراسر وطن عزیزمان زیاد هست(مثلا در شهرستان ما فسا) آیا بهتر نیست مکان، حزب یا جریانی، همه این افراد را یه جا و تحت یه لوای مقتدر جمع کند تا هم باعث ایجاد وحدت گردد و هم راجع به برخی موارد مثل بازداشت دوست عزیزمان، اتحاد و اعتراض ما، نیروی فشاری جهت احقاق حقمان باشد؟
با تشکر/ مدیریت پارک!
سلام. داداش حسین! منم استرس دارم. هر کاری میکنم، نمیتونم ۳۰ نفر اصلح را پیدا کنم. لطف کنید، مثل همیشه، روشنمان کنید. با تشکر از لطف شما.
قطعه ای از بهشت؟
چه جالب!
ممنون از قاصدک منتظر به خاطر راهنمایی اش.
اما من منظورم این بود این سایت متعلق به کدام جناح ما اصولگرایان است؟!
و در ضمن، فقط به عنوان یک تازه وارد سؤالی برام ایجاد شده!
اینجا اگر قطعه ای از بهشت است، پس چرا همش پر از توهین و تهمت و ناسزاست؟
حس غرور عجیبی بهم دست داد وقتی اصغر فرهادی روی صحنه آکادمی رفت تا اولین اسکار را برای ایران سبز به ارمغان بیاورد. حس غروری که زمان نخل طلای کن کیارستمی بهم دست داده بود. زمانی که خاتمی در کاخ الیزه مورد استقبال متفاوت شیراک قرار گرفت. زمانی که خاتمی در مجمع عمومی گفتگوی تمدنها را جاری کرد.
موفقیت بزرگ فرهادی را به فرج ا… سلحشور، مسعود ده نمکی، احمد نجفی، ابوالقاسم طالبی، محمدرضاشریفی نیا، حمیدرضاپگاه، جمشید هاشم پور، داریوش ارجمند، بهاره افشاری، محمد صادقی و همه شرف فروشان تسلیت میگم.
حسین قدیانی: تا آنجا که من می دانم، تا شرفت را نفروشی، بعضی ها به تو جوایز بین المللی نمی دهند!! بگذریم که بوش، با قرار دادن ایران در لیست کشورهای محور شرارت، گند قشنگی زد به تز گفت و گوی تمدن های یک بی شرف!!
خیلی خوب به شبهات پرداختید. حال و روز بعضی ها، واقعا تاسف برانگیز شده. چه ظلمی می کنند به این نظام؛ با این قبیل حرف های بی سر و ته شان و تهیه خوراک برای ضدانقلاب.
“حدیث انتخاب”
۲* رسول خدا صلی الله علیه و آله:
کارگزاران شما [نتیجه] اعمال شما هستند…
(شرح شهاب الاخبار، ص۲۶۰)
من در میان شما باشم یا نباشم، به شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید این انقلاب، بدست نااهلان و نامحرمان بیفتد.
“امام خمینی رحمه الله”
……………………
وصیت شهید حیدر باقری:
بدانید هر رای که شما به صندوق می ریزید، مشت محکمی است که به دهان ضد انقلاب و اربابان آمریکایی می زنید و یک قدم او را وادار به عقب نشینی می کنید.
سلام!
امروز خیلی زجر کشیدم اما نتونستم حرف بزنم، احساس کردم تو این محیط دارم خفه میشم.
من خبرنگارم و همیشه سعی کردم خودم رو زیاد درگیر اتفاقات یا حاشیه های بعضی از خبرهای بی ربط نکنم.
اما امروز خیلی فرق داشت خبر گرفتن اسکار اصغر فرهادی بین بچه های سرویس فرهنگ و ادب خیلی سر و صدا کرد. رفتم بالا بینشون، دیدم همه خوشحالن اما زجر کشیدم! میدونید برای چی بود؟! برای عکس فرهادی و روبوسی با اون خانم!
وقتی اعتراض کردم، همه برگشتن نگام کردن و گفتن تو خبرنگاری! یه کم فکرتو باز کن! حالا انگار چیکار کرده!
آقای قدیانی! میشه امشب قلمتونو خرج اسکار فرهادی کنید؟! هر چند شاید ارزششو نداشته باشه…
“هم این و هم آن”
http://www.kayhannews.ir/901208/2.htm#other200
یگانه سادات عزیز!
زجری که میکشیم، رزم ماست.
از بس حالم بد شد یه چیزی نوشتم خطاب به آقای فرهادی……………..
با مطلب: فرهادی یا طالبی! مسئله در این است!
به روزم….http://saleky.persianblog.ir/
هر چهار سال یک بار
شناسنامه؛ استامپ می شود
انگشت سبابه ام درد می کند
تریبون ها؛ قد می کشند
من؛ کف می زنم
و تمام کوچه ها آسفالت می شود
امتحانات است یا انتخابات نمی دانم؟
پای اولین صندوق صدقات می ایستم
و برای تمام صندوق ها سلامتی آرزو می کنم.
“اکبر اکسیر”
ممنون! سلاله ی ۹ دی، از حدیث کوتاه و زیبایتان.
……………………………………
همین فرهادی اگه جایزه اسکارش رو مثلا تقدیم میکرد به یک شهید
(فرض محال که محال نیست و همچین کاری جرات و شهامت هم لازم داره)
از طرف همین جلبکها، مورد لعن و طعنه و نفرین قرار میگرفت.
به هرحال، دیدن اصغر فرهادی در کنار غولهای سینما، اگرچه غرور آفرین نبود
ولی جالب بود.
بازی رنگها …
مصطفی واحدی اسفند ۹۰
در و دیوار شهرها پر شده از پوسترهای افرادی که به ظاهر موجه هستند و در باطن ا… اعلم،
ای کاش تمام سال ایام تبلیغات انتخاباتی بود که محرومین مورد اهمیت بودند و همت انقلابی و عدالتخواهی سر مشق کارها و فعالیتهای روزانه ی مسولان بود. شعارهای آرمانی کنار عکسهای زیبا شده توسط فوتوشاپ ذره ای به اجرا در می آمد.
آری تمامشان دیریست که درد دین دارند و دایه دار نظریه های جهانی برای مدیریت اقتصاد ،جامعه ، اخلاق و رفع معضلات جامعه هستند.
خاکی تر از خاک، شجاع تر از حضرت قمر بنی هاشم، دردمند تر از فقرا و دلسوز تر از مقام معظم رهبری در مورد انقلاب و حتی انقلابهای منطقه، همه کارنامه ی درخشان عملکرد بر دست و گیوه های عدالتخواهی را به پا کرده اند. آری تا کمر برای مردم خم میشوند و خادم ملت اند.
سفره های رنگین شام با کیفیت LED از اکبر جوجه گرفته تا ران فیل و گوشت ماهیچه ی شیر آمریکایی(که البته در این مورد هدفهای ضد استکبار جهانی نهفته است که نژاد شیرهای آمریکایی را به انقراض بکشند)، از کمک هزینه ازدواج تا بن کتاب و حتی ارسال گوشت و نان و روغن به درب خانه ها، از مسئولین رئوف که وابسته به یک کاندیدا هستند تا خوش رویی تمام نامزدهای یک کرسی مجلس…
حضور حداکثری در این یکی دو ماه قبل از اتخابات در صفوف نماز از واجب گرفته تا مستحب و میت و آیات و …
شکوه آشپزخانه های شخصی در ایام محرم و صفر و پذیرایی هیات ها و …
همه به برکت اتخابات مجلس است
هر ستادی یک کمیته ی امداد و است یک مطبخ آماده برای صرف غذا با منویی بسیار متنوع ….
بازار ارج نهادن و احترام گذاشتن به تک تک آحاد مردم گرم گرم است.
و شهوت لمس کردن پارچه ی یشمی مخمل صندلی مجلس تضادها و قاعده ها و عقاید را هم به استسهال کشانده. به هر وسیله ای باید رای را از آن خود کنی…
آنها که دم از رجایی می زنند هنوز الفبای زندگی رجایی که خدا محوری و ولایت پذیریست را ندارند، و الباقی که دم از انقلاب و جبهه و ولایت میزنند گویی نمی دانند که آن بزک کردگان و عروسکان خیمه شب بازی تهاجم فرهنگی که در ستادشان مشغول به فعالیت هستند از پایه مخالف این انقلابند.
کانون های قدرت و ثروت یارکشی کرده و هر یک به نوعی به یک کاندیدا متصل شده اند و آماده ی آنند که از این مرکب گل کاری شده به بهترین وجه بارکشی و سوء استفاده کنند.
حنجره ها دیگر به خر خر افتاده از فرط خستگی در گرفتن حقوق مردم در پشت تریبونها و خواب نیز از پلکها چند وقتی است فرار کرده و صدای مناجات شبانه نامزدها (الهی انا محتاج لرای امتی و مشتاق لجلوس کرسی مجلسی، و انا مدیر و مدبر و مخلص و … انت ناظر لنیت قلبی فی الرفع الحوائج المالی فی اهل بیتی و ذریتی…) حاکی از خضوع وخلوصشان در عرصه ی انتخابات است.
دیگر بس است حرف و ظاهر سازی و گریه و تعظیم…
و یادآورد می شوم ای نامزد که دوره ی خدمتت در مجلس ۴ سال است و شاید اولین شب خانه ی آخرتت به خاطر عوام فریبی ها و بی تقوایی ها چند صد سال به طول انجامد.
و برای خود نیز از خدا مدد میجوییم که در این امتحان ثابت قدم بوده و بتوانیم در این بازی رنگها، انتخابی اصلح کنیم که آنچه گفته شد معیار های از عدم صلاحیت نمایده مجلس جمهوری اسلامی است.
ومن ا… توفیق
http://www.faupload.com/upload/90/Esfand/99copy.jpg
سلام. زنده باشی برادر. همه جور لذت می بریم با قلمت. دمت گرم و راهت پر رهرو باد.
درس هم پس می دهیم؛
رای دادن یا ندادن مسئله این است!
http://arshiha.persianblog.ir/post/122/
إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم
شاکر هستیم که سابقه گذشته انتخاباتی ایران اسلامی نشان داده که زد و بندهای سیاسی در سطح کلان کمترین اثر در نتیجه آن را دارد. احزاب به لحاظ محتوایی و هم تشکیلاتی آنقدر نقص دارند که در مقابل کوچکترین فشاری از اشخاص دست اول سیاسی از اصول ادعایی خود عدول کرده و حتی نظر جامع تشکیلاتی را بهسادگی برای آنها زیر پا میگذارند و البته این تنها ناشی از نگاه قدرت محور سیاسیون به یک حزب است و همین موضوع امروز آنچنان گریبانگیر اصولگرایان شده است که تشکیلات ادعایی شان را در حد سهمخواهی زمان انتخابات کوچک کرده است و این ره فقط به سوی ترکستان میگراید.
انتخابات عرصه امتحانات شما سیاسیون شده است. شمایی که امروز داعیه لسانتان اصول گرایی و کدخدایی سیاسی انقلاب است، آیا جز مایهی ننگ حامیان انقلاب و سرافکندگی مردم هستید؟ اشخاصی که برای نیل به مسندها و کرسیهای بیتالمال، به تعبیری تکلیفی؛ جز احساس خطر دائمی را بهانه نمیکنند.
وای! که خود را وارث جایی میدانید که هر کرسی آن با خون بیش از هزار شهید آبیاری شده است. پس کی فرصت خدمت میابید؟!
اکنون و در آستانه انتخابات، نظامی که هیچ گاه در گرماگرم فتنهها زمین نخورده است چگونه درگیر سهمخواهیهای غیر انسانی شده است. سیاسیون! آن عده مردمی که تنها دلیل اعتقادشان به نظام دینی رفتار و عملکرد پاکدستانی چون رهبر عزیزانقلاب است با این فضا چه برخورد درخوری داشته باشند؟ نتیجهای جز کم شدن اعتماد میبینید؟ هاشا به غیرت شما از عزت و کرامت ملتی که فقط برای اصل نظام به میدان میآیند.
اما اصفهان که قطب رزمندگان و فدائیان نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است امروز جولانگاه افرادی شده که به تعبیر امیر بیان چون اشتری که به علف تازه بهاری رسیدهاند به مال خدا چنگ میاندازند! مرد صداقت باشید و ارث پدری نداشتهیتان را که با بیتالمال آمیخته شده و آن را مبذول مینمایید مشخص کنید. صرف هزینههای انتخاباتی در شهرداری یک نفر آن هم در ماههای منتهی به انتخابات و ریخت و پاش فعلی دیگر کاندیداها را کدام عقل سلیمی خدمت میداند. شمشیر از رو بستهاید که بجای وابستگی به کانون ثروت عدهایی از بیتالمال هزینه کرده و میکنید. وظیفه سنگین شورای نگهبان است که امثال شما را بیش از پییش زیر ذره بین قرار دهد و از بازیهای سیاسی شما نهراسد که إن شاءالله همین گونه است و الا این خیانت، بسیار بزرگ تر از دست درازی به بیتالمال خواهد بود.
اشتباه بزرگی است که گمان میکنید تنها حزب و مجموعه اصلح هستید. آن زمانی که بنام جبهه متحد اصفهان دم از اتحاد زدید در اعضا اصلی و کمیته داوری قدرتخواهی خود را به وضوح نشان دادید و بسیاری، اعم از تشکلهای دانشجویی بارها هشدار شدید به این اقدام را دادند و عدهای (بسیار ساده انگارانه و با عنوان برخورد منصفانه) زیر این علمی که علمدارانش صلاحیت نداشتهاند قرار گرفتند و امروز میبینند آنچه که پیش بینی میشد. اکنون هم که نتیجه زد و بند مخرب شما لیست ضعیف شده وجود در لیست نه به صلاحیت صرف که بیشتر به تشخیص گردانندگان پشت صحنه بستگی دارد و این تشکیلات شماست؟!
جمعیتی که از یک سوراخ دو دوره متوالی گزیده میشود و وارد سیاسی بازی جام اصفهان میشود محکوم به بازی خوردن است هرچند نتایج این بی اخلاقیهای سیاسی را حق خود نداند.
تعدادی هم به هر بهانه پای محیط علمی-سیاسی نمیگذارند اما از هر اقدامی ظاهری جهت اغواء مردم استفاده میکنند. متأسفانه این نوع اقدامات بیشرمانه مورد نظر تعداد دیگری از کاندیداها نیز قرار گرفته که افشا و برخورد با این اعمال قبیح در این برهه وظیفه خواص اصولگرای شهری است.
تشکلهای دانشجویی اصفهان با افتخار به استقلال کامل از تک تک افراد و گروهها ضمن تواصی سیاسیون به حق، هشدار جدی خود از پیامدهای فضای آلوده سیاسی فعلی را که جز کاهش اقبال و اعتماد مردم به انتخابات نیست اعلام میکند و همچون گذشته بیواسطه اعلام موضع نموده هر نکته لازم را بدون کوچکترین هراسی به امت شریف منتقل خواهد کرد که بدترین نوع خیانت، خیانت به مردم است(امام علی (ع)). بیشک افرادی راهگشای وضع پیچیده سیاسی هستند که به فرموده امام خامنهای امانتدار، متخصص، مخالف شدید فساد، دردشناس مردم،عدالتخواه، جوانگرا و شجاع باشند.
برادر عزیزمان جناب آقای دکتر زاکانی سخنگوی جبهه متحد اصولگرایان در همایش مشارکت حداکثری در انتخابات فرمودند: «ما تلاشمان را برای اینکه ساکتین فتنه در لیست جبهه متحد نباشند، کردیم اما زورمان بیشتر از این نرسید؛ اینکه گفته میشود آقای الف هم در لیست ما وجود دارد، دلیلش این است که زورمان نرسید».
این جملات را باید یک «اعتراف بزرگ» دانست! اما اعتراف به چه؟
۱٫ اعتراف به اینکه در لابهلای لیست جبهه متحد، علیرغم تلاشهای صورتگرفته و علیرغم آنچه تاکنون جبهه متحد ادعا میکرد، سرانجام تعدادی از عناصر نامطلوبی که به عنوان ساکتین فتنه شناخته میشوند، توانستهاند نفوذ کنند.
۲٫ اعتراف به اینکه جبهه متحد تاکنون با مردم و بدنه اجتماعی اصولگرایی برخورد صادقانهای نداشته است؛ زیرا تا قبل از این، همواره اینگونه تبلیغ میشد که «ساکتین فتنه» خط قرمز جبهه متحد است و یکی از ملاکهای اصلی صلاحیت ورود به لیست جبهه متحد مرزبندی صریح با فتنه بوده است.
۳٫ اعتراف به اینکه سهمخواهیها و قبیلهگراییها نتیجهای جز نفوذ عناصر نامطلوب در جبههای که قرار بود سامانه وحدت نیروهای انقلاب باشد، نداشته و سرانجام به اسم وحدت اصولگرایان، با ساکتین فتنه وحدت شده است.
۴٫ اعتراف به اینکه سامانه معیوب و ناقص ۷+۸ کارآمدی لازم و قدرت جلوگیری از نفوذ ساکتین فتنه را نداشته و اگر امثال علی مطهری هم نتوانستهاند وارد لیست شوند، نه به خاطر اعتقاد اعضا به حذف ساکتین فتنه و فیلترینگ قوی ۷+۸ بلکه یا به جهت زور امثال آقای زاکانی بوده و یا از ترس آبروریزی بیشتر بوده است.
۵٫ اعتراف به اینکه همه دغدغهها و نگرانیهایی که جبهه پایداری از ماهها پیش در خصوص ناکارآمدی ۷+۸ و خطر حضور نمایندگانی از طرف آقایان لاریجانی و قالیباف در آن مطرح میکرد، صحیح و منطقی و دوراندیشانه بوده است، هرچند همواره با بیمهری و کملطفی دوستانی نظیر دکتر زاکانی مواجه میشد.
۶٫ اعتراف به اینکه خطر اتصال و نزدیکی به کانونهای قدرت و ثروت که از مدتها پیش توسط مقام معظم رهبری نسبت به آن هشدار داده شده بود، تا حدودی نادیده و ناشنیده گرفته شده و متأسفانه این جبهه در این پرتگاه خطرناک لغزیده است.
۷٫ اعتراف به اینکه نمیتوان به لیست ۳۰ نفره جبهه متحد از صدر تا ذیل رأی داد؛ و مردم باید برای شناخت افراد لیست تلاش بیشتری کنند. زیرا با وجود تلاشهای مخلصانه امثال آقای زاکانی متأسفانه تعدادی از ساکتین فتنه با توسل به کانونهای قدرت و ثروت توانستهاند در لیست جبهه متحد نفوذ کنند.
اما نکته پایانی؛
با این اعتراف بزرگ باید فاتحه «لیست جبهه متحد» را خواند. اعتراف آقای زاکانی و اذعان به حضور عناصر نفوذی در این لیست، تأکید و تأیید مجددی است بر اینکه «لیستی رأی دادن» هیچ وجه و حجیّت شرعی ندارد.
با این وصف، از برادر مخلص و عزیزمان جناب آقای دکتر زاکانی انتظار میرود شجاعانه روشنگری کرده و با معرفی اسامی افراد نفوذی در لیست جبهه متحد مانع رأیآوری ساکتین فتنه آن هم به اسم اصولگرایان شوند.
تکمیلی
یک سایت نزدیک به آقای زاکانی پس از انتشار مطلب فوق ادعا کرد که چنین نقل قولی از زاکانی صحت ندارد که جهت اطلاع سایت مزبور لینک خبر درج شده در سایت نسیم در ادامه آمده است:
‘همایش مشارکت حداکثری در انتخابات’/۲- زاکانی: ما تلاشمان را برای اینکه ساکتین فتنه در لیست جبهه متحد نباشند کردیم اما زورمان بیشتر از این نرسید/ اگر با جبهه پایداری رقابت کنیم زمینه ظهور کسانی که در مجلس ششم حضور داشتند را فراهم کردهایم.
وطنم ای شکوه پابر جا….
http://www.faupload.com/upload/90/Esfand/سالار-وطنم.mp3
سلام!
بعد از حدود دو ماه تونستم متنتون رو بخونم.
خیلی خیلی خیلی جالب بود.
استدلالات خوبی داشت و خیلی قشنگ تبیین کردید.
خیلی ازش لذت بردم.
فقط یه چیزی رو متوجه نشدم و اون اینکه کی گفته مجلس شعبه ای از بیت رهبریه؟
آخه من فرصت نداشتم اخبارها رو بخونم.
موفق و موید باشید زیر سایه آقا امام زمان و در رکاب امام خامنه ای
وارث؛
جمله “مجلس شعبه ای از بیت رهبری است” را در گوگل سرچ کنید، متوجه می شوید این حرف از کدام … است!
(نقطه چین را طبق میل خودتان پر کنید!)
حسین قدیانی: الف) علی پروین! ب) علی لاریجانی! ج) علی شون! د) هیچ کدام!
اسم علی لاریجانی رو نبر داداش!
خیلی خطرناکه! خیـــــــــــــــــلی خطرناکه!
الان علی، از آقا صادق خطرناک تر شده!!!
**یا ارحم الراحمین**
سلام. صبح هر چقدر تلاش کردم وارد وبلاگ شما، دوئل، عکاس مسلمان و تلخندک بشوم باز نشد، اما باقی وبلاگها باز شدند، خیلی حالم گرفته شد، طوری که به بعضی از دوستان هم این خبر را دادم، فکر کردم فیلتر شدید!!!!!
بازم خدا رو شکر.
حس غرور برای ایران سبز خیلی بامزه بود سمندری!
به نظرم یه جای دیگه هم همچین حس غروری برای ایران سبز بوده یادش رفت بگه. حضور مهاجرانی تو الجنادریه. این یکی واقعا برای ایران سبز شعف انگیز بود و همین جور حسهای مختلف بود که بیرون میزد. افتخار بزرگی برای ایران سبز بود. واقعا دست بوسی ملک عبدلی!
ممنون از داداش حسین و سید احمد گرامی
دقیقا به جواب سوالم پی بردم 😀
خدا آخر عاقبتمون رو با این «علیون» ختم بخیر کنه
البته باز گاهی علی پروین قابل تحمل تر از باقی علیون هستش ها. حداقل عین بعضیها جفنگ نمیگه.
آقازاده مطهری مگه نگفته؟ چیکار به دامادشون داری؟!
پسر کو ندارد نشان از پدر *** تو بیگانه خوانش، بخوانش تو خر!
اسلامی ایرانی می گوید:
امروز لیست پایداری رو نگاه میکردم، یکی از نامزدها متولد ۵۸ بود!
مثل اینکه با اون یکی نامزدی اشتباه گرفته بود!
بنده عرض میکنم:
آقای اسلامی ایرانی عزیز! سن نمایندگان مجلس اول و کلا مسوولین اول انقلاب چقدر بود؟؟ متوسط سن سرداران جنگ چند سال بود؟ همت و حاج احمد و حسن باقری و بقیه چند سال داشتند که هر کدومشون یه لشکرو هدایت میکردن؟؟ ازینا که بگذریم. دانشمندان هسته ای کشورمان چند سال دارن؟
لطفا آپ جدید “نشست انتخاباتی بلوغ (به چه کسی رای بدهیم)”
را در وبلاگ “بلوغ راهی به سوی آسمان ” بخوانید.
“اعلام موجودیت لیست “اصولگرایان اصلح” در تهران”
http://www.nedayeenghelab.com/vdcfcedm.w6dmtagiiw.html
حسین قدیانی: این کامنت را تایید می کنم و احتمالا به اغلب اعضای این لیست رای خواهم داد.
فوری: دادستان تهران از محمد حسن نکوپندار(سایت نارنجک) شکایت کرده است.
چرا؟: به جرم طرح زدن و انتقاد ضربتی علیه آقایان علی لاریجانی و قالیباف…
داستان: سایت نارنجک(محمد حسن نکوپندار) در چند روز قبل طرح هایی از آقایان علی لاریجانی و قالیباف منتشر کرده است که باعث روشن شدن ما(بسیجیان و حومه) شده که موجب نگرانی، دلهره و آزردگی بعضی ها شده است.
نکته: دست و پایتان به هر جا می رسد این مطلب رو یک کلاغ چهل کلاغ کنید!
پایان: فراموش نکنید که قبضه نارنجک از دستتان رها نشود.
کلا با مطالبت حال میکنم. اینم یه شعر از روزبه بمانی که حرف دل ماست:
ای مبتلاتر از همه ما را جواب کن/ راهی برای رفتن ما انتخاب کن/ این زندگی وعده ما و شما نبود/ ما را برای این همه مردن مجاب کن/ ما بین آسمان و زمین تاب خورده ایم/ ما زهر از جام پر از آب خورده ایم/ ما که بنای رفتنمان راه راست بود/ عمری میان یسار و یمین تاب خورده ایم…
سلام حسین جان!
احساس میکنم یه مقدار سایت داره شلوغ پلوغ میشه ها!!!!!
تقدیر سارکوزی از فیلم جدایی…
http://ww1.rajanews.com/detail.asp?id=118194
کی بود حس غرور کرده بود؟!!!
بیل (گفت و شنود)
گفت: مگر اوباما نگفته بود که تحریم نفتی ایران برای ایجاد نارضایتی در مردم و نهایتاً اعتراض آنها به مسئولان جمهوری اسلامی ایران است.
گفتم: البته که گفته بود و اضافه کرده بود که این تحریم ها انتخابات مجلس در ایران را تحت الشعاع قرار داده و باعث حمایت مردم از اصلاح طلبان می شود!
گفت: ولی حالا اوباما اعتراف کرده که هزینه تحریم نفتی ایران بر دوش مردم آمریکا سنگینی می کند و شبکه ای.بی.سی می گوید افزایش سرسام آور قیمت بنزین در آمریکا و اروپا که نتیجه این تحریم هاست به جای آن که انتخابات مجلس ایران را مختل کند، انتخاب مجدد اوباما را به خطر انداخته است!
گفتم: یارو بی هوا پای خود را روی بیل گذاشت و دسته بیل محکم توی صورتش خورد و با عصبانیت به عده ای که از این حالت به خنده افتاده بودند گفت؛ به جای خنده و مسخره کردن یکی واسطه دعوا شود و ما را از هم جدا کند!
قبل از اینکه شما ایده ی تبلیغی خودتون رو اجرا کنید، عده ای که عددی هم نیستند، دست به انتشار لیست های یک شبه برای تطهیر چهره ی کاندیدهای مورد حمایت آقای کانون ثروت زدند.
سایتهای ۵۹۸ و بی باک هم فیلتر شدند. از جامعه ای که بزرگانش از بنی صدر در مقابل شهید مظلوم بهشتی حمایت کردند چه انتظاری میشود داشت.
گرفتی چی میگم؟ (اگه نگرفتی به افشاگری روح الله حسینیان در سایت رجا مراجعه کن.)
ولی خب آزادی بیان برای همه هست به جز سایت های ارزشی که بخوان از کسانی که در راه ولایت پایدارند حمایت کنن. اصلا چه معنی داره وقتی که جبهه متحد اصولگرایی هست و آیت الله بزرگی همچون آیت الله مقتدایی دامت برکاته از آن حمایت میکنن، سایت اصولگرا بره و از جبهه پایداری که کوچک زادگان در آن عضو هستن و بزرگ زادگان درش نیستن حمایت کنه!
حقیقت باز به سخن سید شهیدان اهل قلم پیوست. “در جمهوری اسلامی برای همه آزادی هست مگر حزب اللهی ها”
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقای قدیانی شما گفتید که شک دارید کسی بسیجی باشد و شلاق این نظام را نخورده باشد. من هم شک دارم کسی از جبهه ولایی که به گفتمان سوم تیر نفس میدهد حمایت کند و سایتش فیلتر نشود. پس شما که فیلتر نشدید معلوم میشود در همان خطی حرکت میکنید که آن ها میخواهند. واقعا برای خودم و شما و بصیرت متاسفم.
کاش آیت الله مصباح تمام آبرویش را هزینه ی این گفتمان نمیکرد. مگر چه اشکالی داشت م. ه یا ف. ه.
کانون ثروت و قدرت همیشه بد هستند و تفاوتی ندارد که چه کسی پرچمدار آن باشد. پس در نتیجه اتحاد با این کانون ها برای حزب الله غیر ممکن و نشدنی است.
چقدر جای این سخن امام در سایت ها خالی است که فرمودند: “ما مامور به انجام تکلیف هستیم نه نتیجه”.
حسین قدیانی: البته مامور به انجام منیت و غرور و گرفتار شدن در آفت بصیرت هم نیستیم!!
آرام آرام… عجلوا بالصلاة…
دوستان محترم!
تا دقایقی دیگر قطعه ۲۶ با ۲ متن به روز می شود…
آقای اسلام ایرانی یا خانم اسلام ایرانی!!
دیالمه هم همسن این آقای متولد ۵۸ بود؛ در ضمن، فکر کنم، بذر پاشم ۵۸ باشه که از خیلیا لایق تره که من اگه ساکن تهران بودم، حتما به ایشون رای میدادم. عمیقا معتقدم مجلس نیاز به هوای تازه دارد. مگه داداش حسین خودمون چند سالشه؟! ماشالله یه لشکره…
حسین قدیانی: اولا «اسلامی ایرانی» به شدت مضاعف، مرد است!! ثانیا به جز تعریف آخرت، تقریبا قبول دارم باقی نظرت را…
……………………..
می کشی مرا حسین!
“اولا «اسلامی ایرانی» به شدت مضاعف، مرد است!”
نمیدونید چقدر با این جمله خندیدیم؛ قشنگ ترین جمله ای بود که در وصف اسلامی ایرانی، می شد گفت!
………………………………..
حسین قدیانی: با کمی پس و پیش، لیست «اصول گرایان اصلح» را مناسب می دانم که در سایت «ندای انقلاب اسلامی» درج شده.
دوباره سلام!
الان نظرات را خوندم…به هیجان اومدم! منم یه چیزکی در مورد اسکار فرهادی نوشتم. بخونید خوشحال میشم!
http://nimekhosusii.parsiblog.com/Posts/111
باشه…ولی کامل نیست. البته به نظر من!
در هر حال ممنون از جواب.
نوری زاده و دوستان بعد از انتخابات ایران:
————–_ ———– (/_\)
————————-,((((^`/-
————————((((–(۶-/-
———————-,(((((-,,—-/
–,,,_————–,(((((–\”._–,’,;
-((((\\-,…——-,((((—\—-`,@)
-)))–;’—-`”‘”‘””((((—(——´´
(((–\————(((——/
-))–نوری زاده،مهاجرانی|
((–|——–.——-‘—–|
))–/—–_-‘——`t—,.’)
(—|—y;—,-“”””-./—/\–
)—/-.\–)-\———`/–/
—|.\—(-(———–\-\’
—||—–//———-\\’|
—||——//——-_\\’|ا
—||——-))—–|_\–||
—/_/—–|_/———-||
—`'”——————\_|
نمی دانم چرا ما ایرانی فرق دوغ و دوشاب نمی توانیم بدانیم. یا میدانیم ولی خود را تو کوچه بن بست از پیش تعیین شده ساکن و همه عمر به این سکونت افتخار نموده و در جا میزنیم. چرا شما آقا و یا سرکار خانم نویسنده خود را کاسه ای میدانید که از آش داغ ترید؟
وقتی وکلا خود را با افتخار وکیل الدوله میدانند و یا با کمال افتخار اعلام مینمایند اگر بفهمیم قانونی فکر آقا را هم ناراحت نموده است آن قانون را را با همه ادعای استقلال ذبح شرعی میکنیم! شما چرا با دلایل آبکی دارید خرما به بغداد و برنج به گیلان میبرید و ادعای آزادی و آزاد منشی دارید؟
نکته/ انشای ۹۰ در صد نوشته ها از آبشخوری واحد است همین. هر چند چاپش نمیکنید که اگر این کار به عمل بر آمد همه نوشته شما قابل نقد خواهد بود هر شماره با ده تا دلیل ثبت شده در نوشته های برادران ارزشی که همه ضد تئوری پردازی شما هستند.
ببینیم تا چه در نظر آید؟