نمی دانم این نقد به جمهوری اسلامی، به ویژه رسانه ملی، ایضا سایر رسانه ها، حتی وبلاگ من و شمای بچه حزب اللهی وارد است یا نه، اما نظام، مجرم هم نباشد، لااقل از نظر بعضی ها و با نیت های مختلف و بعضا مخالف، متهم است به استفاده ابزاری از جماعتی که بدحجاب می خواندش و با «گشت ارشاد» می گیردش! یعنی همه ما تقریبا متهمیم؛ ایام انتخابات، رای دادن این افراد را دال بر تنوع افکار و تعاطی سلایق و نشانه جذب حداکثری حساب می کنیم، در رسانه مان خیلی واضح، نشان شان می دهیم، گفت و گوی شان را بی هیچ سانسور تصویری، پخش می کنیم، به شکل کاملا تابلو؛ ذوق مرگ شده هم پخش می کنیم، لیکن آب انتخابات که از آسیاب افتاد، با گشت ارشاد استقبال می کنیم از ایشان! سخن اینجاست؛ اگر بدحجابی، آنقدر بد است که گشت ارشاد را لازم می کند، پس تبلیغ بدحجابی، حتی موقع رای دادن به انتخابات همین نظام، گیرم حتی هنگام جان دادن برای جمهوری اسلامی، چه ضرورتی دارد؟! و اگر بدحجابی، مثل همین ایام انتخابات، آنقدر امر مذمومی نیست و حکایت شتر دیدی، ندیدی است، آیا بهتر نیست گشت ارشاد بالکل جمع شود؟! با طرح این ۲ پرسش، می خواهم سئوالات دیگر خودم را ذیل همین بحث، ادامه دهم. در این متن، نه قصد صدور حکم دارم، نه نیتی برای تضعیف حماسه ملی ۱۲ اسفند که ما خود در شمار حماسه خوانانیم. این نوشته فقط در حکم «طرح مسئله» است و البته کتمان نمی کنم در بطن خود، دغدغه حجاب دارد و ایضا نقد نگاه غیر فرهنگی، شل و ول، رها، بی بند و بار، ناراست و نادرست حکومت و دولت به معضل بدحجابی.
۱: آیا می توان از گشت ارشاد و ترویج البته شاید ناخواسته بدحجابی به بهانه امر مقدس انتخابات، هم زمان با هم دفاع کرد؟!
۲: آیا این ۲ مقوله با هم قابل جمع اند یا غیر قابل جمع؟!
۳: آیا طرح این سئوالات، در مقطع کنونی، تضعیف حماسه ملی یوم الله ۱۲ اسفند است؟!
۴: آیا می توان به بهانه امر مقدسی مثل انتخابات، واجبی چون حجاب را برای مدتی بی خیال شد؟!
۵: معنی روشن اوجب واجبات بودن حفظ نظام، دقیقا یعنی چه؟!
۶: آیا نشان دادن یک بدحجاب در حین شرکت در انتخابات، ترویج خواسته یا ناخواسته بدحجابی محسوب می شود یا نه؟!
۷: آیا نشان دادن یک بدحجاب در حین شرکت در انتخابات، بهترین تبلیغ برای بدحجابی حساب می شود یا نه؟!
۸: آیا همین مسئله برای بانوانی که با حجاب کامل، -نه لزوما حجاب برتر- در انتخابات شرکت می کنند، در حکم تبلیغ حجاب است یا نه؟!
۹: در صورت مثبت بودن جواب، کدام تبلیغ، موثرتر است در اینجا؟! بدحجابی یا حجاب؟!
۱۰: اصلا این مسئله به مقوله تبلیغ، ربط دارد یا خیر؟!
۱۱: آیا گیر دادن به بدحجابی از نوع گشت ارشادی، در وقت خودش لازم، و تبلیغ اینکه در انتخابات جمهوری اسلامی، حتی بدحجاب هم می آید و رای می دهد، در وقت مقتضی؛ هر ۲ اقدامی درست است؟!
۱۲: چرا هر ۲ کار با هم درست است؟! چرا هر ۲ کار با هم درست نیست؟!
۱۳: آیا رای دادن افراد بدحجاب، مصداق جذب حداکثری است و برایش باید خیلی خوشحال بود؟!
۱۴: آیا رای دادن افراد بدحجاب، حتی اظهار علاقه شان به جان نثاری در راه رهبر، امری غیر عادی است؟!
۱۵: اگر غیر عادی و خیلی مهم است، درجه مسرت ما از این فتح الفتوح چقدر باید باشد؟! آیا حق خرکیفی برای ما محفوظ است؟!
۱۶: چرا بعضی از ما فکر می کنیم تصویر رای دادن افراد بدحجاب، مشتش محکم تر بر دهان دشمن فرود می آید، تا تصاویر دیگر؟!
۱۷: آیا پیروزی جمهوری اسلامی، یکی هم در کشاندن افراد بدحجاب، پای صندوق آراست، یا این مهم، اصلا ربطی به مبحث پیروزی و شکست ندارد و امری بدیهی است؟!
۱۸: چرا و با کدام دلیل، بعضی از ما، از رای دادن افراد بی حجاب در انتخابات، بیشتر خوشحال می شویم، تا رای دادن مادر ۴ شهید؟!
۱۹: دلیل علاقه ما به استفاده مکرر از تصاویری که مع الاسف ۲ فردای دیگر، با گشت ارشاد می گیریم شان، و شیطان پرست و غرب زده و عامل برهنگی فرهنگی و حتی مخالف با راه رهبر، معرفی شان می کنیم، چیست؟!
۲۰: این افراد، عاقبت از نظر ما، جان نثار جمهوری اسلامی اند یا عامل نظام سلطه؟! یا هر ۲؟!
۲۱: آیا روزی که به ساز ما می رقصند، خوب، و دگر روز، محکوم اند؟!
۲۲: آیا مشکل، کمی تا قسمتی از ناساز بودن، سیاسی بودن، و غیر فرهنگی بودن ساز فرهنگی ما نشات نمی گیرد؟!
۲۳: آیا پیروزی بزرگ تر جمهوری اسلامی، نمی تواند آنجا باشد که به دنیا بگوید؛ معضل بدحجابی را حل کرده ام؟! به جای آنکه علی الدوام در بوق کند رای دادن افراد بدحجاب را؟!
۲۴: میان جمهوری اسلامی و حکومت لائیک ترکیه در همین بحث حجاب، منهای شعار، چه تشابهات و تفاوت هایی دیده می شود؟!
۲۵: این نقاط اشتراک و افتراق در چیست؟!
۲۶: جمهوری اسلامی به عنوان اوجب واجبات، قرار است بماند که چه بشود؟!
۲۷: بر فرض که نگاه رسانه های ما به مقوله رای دادن افراد بدحجاب، ترویج بدحجابی محسوب شود، آیا انتخاباتی حتی با مشارکت ۱۲۰ درصدی(!) نزد خدا چقدر و تا کجا ماجور است، اگر که نقض حکم مسلم خدا در همین انتخابات، مرتب ترویج شود؟!
۲۸: چرا هنگام آپ کردن تصاویر افراد بدحجاب هنگام رای دادن، حتی رسانه های متعهد، می گردند و آن بدحجاب زیباتر و البته با آرایش بیشتر را پیدا می کنند؟!
۲۹: چرا گشت ارشاد دقیقا به همین افراد در خیابان گیر می دهد؟!
۳۰: فرض کنیم اگر در مساجد و مدارس حوزه رای گیری، روی دیوار بزنند که «خواهرم! لطفا حجابت را رعایت کن»، آیا این کار، مصداق بارز امل بودن است؟!
۳۱: آیا فرد بدحجاب، با دیدن این پیام روی دیوار، قهر می کند و دیگر، رای نمی دهد؟!
۳۲: آیا لااقل به صداقت جمهوری اسلامی، -اگر نه کارنابلدی اش!- در امر ترویج حجاب، پی نمی برد؟!
۳۳: اگر مثلا خواهران فعال در امر انتخابات، هنگام اخذ رای افراد بدحجاب، بدحجابی را نهی از منکر کنند، تاثیر این نهی از منکر، بیشتر است یا گشت ارشاد فردای خیابان؟!
۳۴: آیا اصلا چنین نهی از منکری، مصلحت هست؟! یا اینکه درست و به جا و به موقع نیست؟!
۳۵: آیا پذیرش، بلکه استقبال تا حد خرکیفی از رای دادن افراد بدحجاب، به مرور زمان، تبدیل به پذیرش بدحجابی به عنوان یک «هنجار طبیعی» نمی شود؟! و ناخواسته باعث ریشه دار شدن، بلکه نهادینه شدن بدحجابی نمی شود؟!
۳۶: آیا جمهوری اسلامی به بهانه حفظ خودش یا حتی افزایش میزان مشارکت در انتخابات، می تواند به گونه ای عمل کند که ناخواسته مروج نوع خاص و مضحکی از «عرفی گرایی حکومتی» شود؟!
۳۷: واکنش همین ۲ بدحجاب معروف و جوانی که روز رای گیری، کف دست شان را با پرچم ایران، نقاشی کرده بودند و عکس شان را به جز قطعه ۲۶ و کیهان و یالثارات، همه و همه، حتی توی بچه حزب اللهی هم کار کردی، فردا که نظام مقدس ما می رود و با گشت ارشاد، با ایشان برخورد می کند، به جمهوری اسلامی چیست؟! واکنش شان به ما چیست؟!
۳۸: آیا حداقل همین ۲ نفر، دوره بعد هم می آیند رای بدهند؟!
۳۹: آیا ما داریم با بدحجابان بازی می کنیم، یا با بدحجابی مبارزه می کنیم؟!
۴۰: اگر جمهوری اسلامی یا لااقل بخشی از آن، قائل به مبارزه با بدحجابی نیست، آیا جمع کردن چیزی از جنس گشت ارشاد، عاقلانه تر به نظر نمی رسد؟! نمی گویم حجاب را آزاد کند، می گویم حداقل گشت ارشاد را جمع کند!! آیا جمع کردن گشت ارشاد، با این حال و روز، -تاکید می کنم با این حال و روز!- بهتر نیست؟!
۴۱: وقتی بدحجابی، وارد اداره ای دولتی، حتی حکومتی می شود و می بیند که روی دیوار از پذیرش افراد بدحجاب، عذر خواسته شده، اما عملا او را بیش از دیگران تحویل می گیرند، چه قضاوتی درباره تصمیم نظام در مواجهه با معضل بدحجابی می کند؟!
۴۲: اگر همین فرد نگاه کند و متوجه شود که حجاب خانم های مسئول در آن اداره، از حجاب خودش بدتر است، چه؟!
۴۳: فرض کنید املی، احمقی، حالا هر که! اصلا یکی در مایه های من، گیرم فردی از درون خودم! این پیشنهاد را بدهد که روز رای گیری، از رای دادن خانم های بدحجاب، جلوگیری شود و رای دادن منوط به رعایت حجاب گردد؛ آیا این «پیشنهاد بی شرمانه»، اما لااقل صادقانه، مثلا خیلی زشت تر از عدم صداقت رسانه های جمهوری اسلامی در حل معضل بدحجابی است؟! آیا در شرایطی که همه ما انگار فرزندان مطیعی، -در عرصه فرهنگ، نه سیاست!- برای دهکده جهانی مک لوهان شده ایم، صرف وجود چنین شخص املی، با چنین پیشنهادی غنیمت نیست؟! آیا همین که خواب خوش ما را آشفته کند، جدای از منطقی یا غیر منطقی بودن پیشنهادش، قابل احترام نیست؟! آیا این صدا، در گلو خفه نشود، بهتر نیست؟! آیا باشد و طعنه ها را بشنود، بهتر نیست؟! آیا در شرایطی که همه و همه، حتی بچه حزب اللهی ما هم روشنفکر شده و فرق بدحجاب زیبارو با بدحجاب احیانا زشت را هنگام آپ کردن سایت و وبلاگش متوجه می شود، وجود چند تا امل، ضرورت ندارد؟!
۴۴: آیا صداقت، اولین پیش فرض یک کار فرهنگی بلندمدت نیست؟!
۴۵: در صورت وجود شرط فوق الذکر، آیا دیگر، افراد بدحجاب، پای صندوق آرا حاضر نمی شوند؟! آیا افراد بدحجاب، از بی صداقتی و ۲ گانگی تصمیمات فرهنگی نظام، بیشتر ناراحت می شوند، یا زمانی که ببینند جمهوری اسلامی، حتی کوباندن مشت محکم بر دهان دشمن را، بهانه توجیه بدحجابی نمی کند؟! و در امر مبارزه با معضل بدحجابی، اخلاص دارد؟! آیا در صورت عمل به دومی، تکلیف افراد بدحجاب با معضل بدحجابی، یعنی با خودشان، روشن تر از پیش نمی شود؟!
۴۶: از حیث روان شناسانه، آیا خاطره خوش رای دادن، آمیخته با حجاب خوب، -ولو برای دقایقی!- سبب پیوند حجاب و مشارکت در یک امر ملی نمی شود؟!
۴۷: آیا تجمیع صداقت و کار فرهنگی، حتی با چاشنی زمختی قانون و اندکی سخت گیری، اما نه از نوع گشت ارشادی، بیش از مبارزه عجیب و غریب امروز با معضل بدحجابی، جواب نمی دهد؟!
۴۸: اگر از یک جامعه آماری بدحجاب، سئوال شود که از نظر شما، آیا جمهوری اسلامی، اراده ای بر مبارزه درست و واقعی با معضل بدحجابی دارد یا خیر، پاسخ شان چیست؟!
۴۹: اگر روزی، اغلب بانوان شرکت کننده در انتخابات جمهوری اسلامی را خانم های بدحجاب تشکیل دهد، این بیانگر پیروزی جمهوری اسلامی است، یا شکست نظام، لااقل در بحث حجاب؟!
۵۰: انتخابات، چقدر مگر از حجاب مهمتر است؟! آزادی بیان چقدر مگر از حجاب، مهمتر است؟! حقوق بشر، حتی رای بشر، چقدر مگر از حجاب مهمتر است؟!
¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤
بگذارید این همه سئوال را با پرسش های پیوسته دیگری تمام کنم و تاکید کنم که این نوشته را «طرح مسئله» بدانید و زیاد در پی نظر نگارنده با سوء استفاده از چینش سئوالات نباشید. جمهوری اسلامی با انتخابات ۶۵ درصدی، حتی ۱۲۰ درصدی(!) بیشتر می تواند بر دهان آقای اوباما مشت بکوبد، یا با حجاب صد در صدی؟! آیا جمعه، حکم صریح و البته صحیح خداوند، به نفع کوباندن مشت محکم بر دهان استکبار، تعطیل نبود؟! بود یا نبود؟! آیا فلان بدحجاب، برای آنکه جذب حداکثری رسانه های ما، بیشتر بر دهان استکبار آوار شود، بهتر نبود کلا کشف حجاب می کرد موقع رای دادن؟! آیا میان «گفتار/ گفتمان» جمهوری اسلامی، با «رفتار/ کارکرد» نظام در امر مبارزه با بدحجابی، تناسبی دیده می شود؟! آیا متاسفانه تضاد دیده نمی شود؟! آیا رفتار نظام، بی آنکه خود بخواهد، ترویج قطعی بدحجابی نیست؟! آیا سی و چند سال پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، موضع گیری فلان پیرزن بدحجاب، علیه اسرائیل، چقدر باید مسرورمان کند؟! یعنی تا حد خرکیفی؟! یا باید کمی تا قسمتی هم ناراحت از جواب این سئوال اساسی باشیم که؛ آیا حجاب زنان ما در روز ۱۲ فروردین ۵۸ موقع رای دادن، بهتر بود یا حجاب زنان ما در روز ۱۲ اسفند ۹۰؟! آیا در زمینه ترویج حجاب و مبارزه صادقانه، کارشناسانه، البته محکم و اصولی و سفت و سخت و بی برو برگرد با بدحجابی، چه بذری کاشته ایم، که الان دنبال برداشت محصول «حجاب برتر» باشیم؟! بر فرض که بدحجابی، معضل اجتماعی، حتی گناه است؛ در این گناه، آیا همه بار معصیت، روی دوش افراد بدحجاب است؟! چقدر از تقصیر، گردن خود جمهوری اسلامی است؟! چند درصدش گردن رسانه های ما؟! نه عزیز! من فقط چند تایی سئوال پرسیدم. من فقط سئوال پرسیدم که انتخابات، چقدر از حجاب مهمتر است؟! چقدر و تا کجا؟!
بسم الله…
ایول به این ملت، و ای ول به شما داداش حسین عزیز. دلتنگ شده بودم بنیادی!
“تحریم ما عین مشارکت ما، و مشارکت ما عین وقاحت ماست!!”
ترکاندیمان!!!
کلی خندیدیم!
دمتون گرم
ماشاءالله به ملت ایران!
ماشاءالله به ملتی که همه برای ماه ستاره هستند!
اللهم عجل لولیک الفرج
«در کجای قرآن آمده ملت ایران باید دم به ساعت، یعنی هنوز اثر سیلی ۲۲ بهمن پاک نشده، سیلی سخت دیگری در روز ۱۲ اسفند به دشمن بزند؟!»
آقای چیز با این خبرگزاری عجیبش، روی همه دوستانش را سفید کرده!
ممنون داداش حسین!
یاس معطر (به جای گفت و شنود)
در سالروز رحلت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س) این ستون را به سروده ای از علی اکبر لطیفیان در سوگ آن بزرگوار اختصاص می دهیم؛
و دانه ریخت بیایی کبوترش باشی
دوباره آینه ای در برابرش باشی
نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی
میان راه پرستوی پرپرش باشی
«مدینه» شهر غریبی برای «فاطمه»هاست
نخواست گمشده ای مثل مادرش باشی
خدا تو را به دل بی قرار ما بخشید
و خواست جلوه ای از حوض کوثرش باشی
به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را
چو دید آمده ای سایه سرش باشی
اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
و تا همیشه تو یاس معطرش باشی
نگاه تو همه را یاد او می اندازد
به چهره ات چه می آید که خواهرش باشی
خدا نخواست تو هم با «جواد» کوچک او
گواه رنج نفس های آخرش باشی
شعر انتخاباتی!
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901212001205
از دست تو در پیش که فریاد برم؟… از دادستان همچو تویى داد برم؟
گر لطف کنى، نــــــوازیم با نظرى… صاحـب نظـران را همه از یـاد برم!
“امام روح الله”
شیلنگ آقای فریب به هیکل همه تحریم چی ها (خبر ویژه)
http://www.kayhannews.ir/901213/2.htm#other206
طبل تحریم انتخابات هم سوراخ از کار در آمد! (خبر ویژه)
http://www.kayhannews.ir/901213/2.htm#other207
گرگیجه رسانه کودتا از شکست پروژه تحریم (خبر ویژه)
http://www.kayhannews.ir/901213/2.htm#other208
هر چه قدر ملت عزیز ما، فهیم و دوست داشتنی و مقتدر است؛ همان قدر دشمنان مان، بی عقل و مفلوک اند. همیشه بعد از حماسه های برجسته ی ملت، اراجیفی از این دست به هم می بافند. از رو هم نمی روند. بعضی وقت ها خیلی دوست دارم، قیافه شان را این جور وقت ها ببینم. الان اون یارو سازگارا فردا میخواد بیاد چی بگه؟
باز صد رحمت، به ریاست خبرگزاری چیزنا!!!
http://jamnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=64551&Serv=26
چقدر به این کوته فکرها گفتیم خاتمی منافق و غیر قابل اعتماد است؛ حرفمان را گوش نکردند!
حالا مجبور شدند در سایت هایشان تیتر بزنند “خاتمی مُرد”
یکی یکی خبر مرگ همه رفقایشان را هم اعلام می کنند!
امروز انگشت آبی ام را کردم در چشم استکبار!
امروز ساندیس زدیم به عشق احمدی روشن!
چه جالب!
من همین الان داشتم تو کیهان همین متنو میخوندم و تعجب کرده بودم که چرا تو سایت قطعه ۲۶ نیست؟؟!!!
تا اینکه اینو دیدم…
باحال بود… مخصوصا بخش مربوط به خاتمی.
اوف… عالی
و باز هم اوف، چون برای اولین بار با موبایل، کامنت میدهم!
خیلی هم سخت است!! امیدوارم درست برسد!!!
دوستان محترم!
قطعه ۲۶ تا دقایقی دیگر به روز می شود…
“اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطمة معصومه سلام الله علیها”
۱۶۷* امام صادق علیه السلام:
همه ی شیعیان من، با شفاعت او (حضرت معصومه س) وارد بهشت خواهند شد…
(بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۱۶)
کلمات “آبرو” و “مصونیت” به احتمال قریب به قطع، و یقین و کلمه “امنیت” به احتمال زیاد برای اولین بار، از زبان امام خامنه ای درباره ضرورت رای و حضور در پای صندوقهای رای بیان شد. تحلیلش با شما.
دقت کردین در رای دادن رفسنجانی؟!
می خواست کمی مکث کنه که عکاسها و خبرنگارا تصویربرداری کنن راحت تر، اما برگه اش از دستش انگاری سُر خورد تو صندوق. اندکی بدون برگه سر انگشتاشو روی صندوق نگه داشت. بعد دید که ضایعه گویا! دستاشو از صندوق دور کرد. هم خندم گرفت هم دلم براش سوزش گرفت. آخر عمری مگه مجبور بودی اینقدر خودتو جایز الخنده و جایزالسوژه و جایزالناسزا و جایزالنقطه چین کنی بزرگوار؟!
من رای دادم و این رای من مشت محکمی بر دهن دولت های مستکبر جهان است.
ای شهید!
اگر سرخی خون تو نبود، امروز سر انگشتان ما آبی نمی شد.
**یا ارحم الراحمین**
اینارو نگه چی بگه؟!
………………..
دوستان محترم!
قطعه ۲۶ امشب با یک متن علیه هاشمی به روز می شود…
جان من؟!!! چه شود!
فقط تو را به خدا جان به لبمان نکن اخوی! زودتر بگذار متن را که بدجوری منتظریم!
آرملیا جان!
اگه خواستی به من هم سر بزن.
اینم لینکش: http://mimsad.parsiblog.com/Posts/19/
“مرتیکه های نمک به حرام، آنقدر خام رفتار می کنند که انگار «منافق اولی» هستند!!”
سلام، عالی بود…
هرکی که رأی نداده، حق نظر نداره!
کاش همینطوری بود.
فدات شم؛ بدبختی اینجاست اونایی که رای نمیدن، بیشتر غر میزنن و نظر میدن.
خواب! (گفت و شنود)
گفت: رسانه ها و مقامات خارجی و گروه های اپوزیسیون و بسیاری از مدعیان اصلاحات فضای رسانه ای را روی سرشان گذاشته بودند که در انتخابات مجلس نهم کسی شرکت نمی کند!
گفتم: حیوونکی ها! خب! حالا چی میگن؟!
گفت: اما، دو ساعت بعد از شروع رأی گیری و حضور بی سابقه مردم پای صندوق های رأی، دنده عقب گرفته اند و حتی خاتمی هم که شرکت در انتخابات را تحریم کرده و شرط گذاشته بود، پای صندوق رفت و رأی داد!
گفتم: احتمالا خاتمی تحت شکنجه مجبور به رأی دادن شده! یا این که او را شستشوی مغزی داده اند!
گفت: خبرگزاری های بزرگ آمریکایی و اروپایی اعتراف کرده اند که محاسباتشان درباره عدم حضور مردم غلط از آب درآمده و چیزی شبیه یک خواب بوده است!
گفتم: خانمی به همسرش گفت؛ دیشب خواب دیدم یک انگشتر الماس گران قیمت برایم خریده ای، تعبیرش چیست؟ همسرش گفت؛ تا دوشنبه صبر کن، تعبیرش را خواهی دید! و روز دوشنبه یک بسته کادویی به همسرش هدیه داد. توی بسته، کتاب تعبیر خواب بود!
خیلى اى ول بود… مثل همیشه!
بنازم این جماعت از خود راضی مثلا مخالف رو…
اینایی که من می شناسم هیچی کم ندارن که هیچ، کلی هم اضافه واسه ولخرجی و اسراف دارن، اما همش مشغول غر زدن هستن!
**یا ذالجلال و الاکرام**
ای بت شکن خامنه ای
الله سنّن یار اولسون
دشمنلرین خار اولسون
جان سنه قربان اولسون
یا حق
من رای داده ام به تو و رای میدهم به تو
از کاسه چشم های مرا گر درآورند…
سلامتی آقای امیری اسفندقه شاعر انقلابیمون، صلوات!
دشمن با تمام توان تحریممان کرد! ما با یک انگشت تحقیرش کردیم.
**یا قاضی الحاجات**
چفیه یعنی مهر و قرآن و پلاک/ رد ترکشها و قلبی چاک چاک
چفیه یعنی تیر سرخ و پر خطر/ می خزد بر پشت گردن یا کمر
چفیه یعنی اینکه می افتد زپا/ شیعه شیری قهرمان جبهه ها
چفیه یعنی ویلچر و قطع نخاع/ انـفـجـار مـیـن و ردی از عـصـــا
چفیه یعنی پیکری در انـفـجـار/ می شود پر پر چو گلهای بهار
تکه پاره می شود جسم و تنش/ نیست حـتـی دکـمـه پیراهنش
می کشد پر، روح پاکش تا خدا/ می شود همسـایـه آل عـبـا
بار دیگر به همت امت حماسه حضوری پر از شکوه و عظمت رقم خورد تا مرضی خداوند و منویات مقام عظمای ولایت محقق گردد. بار دیگر اتخاباتی آزاد و سالم به معنای حقیقی کلمه برگزار شد و برای چندمین بار فتنه گرانی که در بهار ۸۸ برای ملت خواب پژمردگی دیده بودند پژمرده گشتند. و آنچه در این حماسه اثبات شد که البته اولین بار نبود، نمایش وفاداری امت به نظام و آرمانهای آن بود، این حماسه حضور، در حالی رقم خورد که دشمنان کینه توز داخلی وخارجی نظام، بارها و بارها از مردم تقاضای تحریم کرده بودند…
بسم الله
سلام؛
کاری متفاوت… اینبار برای خدا!
خدای من تنها تو هستی که “هو الحی القیوم ”
پوستر در:
http://quran-net.mihanblog.com/post/253
سلام جناب برادر ارزشی حسین قدیانی!
اگر می شود بشود به این سوال پاسخی دهید؟ در خور داغ دیدگی من که این را نوشتم:
فـرض کـن حــضــرت مـــهـــدی(عـــج)بـه تـو ظـاهـر گـردد، ظـاهـرت هـسـت چـنـانـی
کـه خـجـالـت نـکـشی؟ بـاطـنـت هـسـت پـسـنـدیـده صـاحـب نـظـری؟ خـانـه ات لـایـق
او هـسـت کـه مـهـمـانـت گـردد؟ لـقـمـه ات در خـور او هـسـت کـه نـزدش بـبـری؟ پـول
بـی شـبهـه ز هـمـه دارایـیـت داری آنـقـدر کـه یـک هـدیـه بـرایـش بـخری؟ حـاضـری
گـوشی هـمـراه تـو را چـک بـکنـد؟ بـا چـنـیـن شـرط کـه در حـافـظـه دسـتی نـبـری؟
واقـفـی بـرعـمـل خـویـش تـو پیش از دگـران، مـیتـوان گـفـت تـو را شـیـعـه اثـنـا عـشـری؟
………..«ا لـــــهـــــم ا لـــــار ز قـــــنـــــی رضـــــایـــــت ا لـــــمـــــهـــــدی»………..
سلام فرمانده!
دفعه اولم هست که اینجا کامنت میدم البته زیاد میام.
این دم آخری گفتم یه خبری از من داشته باشید.
هم سلام و هم خداحافظی شد!
زیاد کار نکردم دو سه ماهی بود فقط؛
بعد تصمیم عوض شد البته با مشورت.
میدونم وقت ندارید اگه وقت داشتید یه سری به وبم بزنید کارام تعریف نداره خدایی.
متن خداحافظی هم نوشتم که برای چی میرم.
یا علی داداش حسین…
زورو! (گفت و شنود)
گفت: سایت گویانیوز معروف به «سیانیوز» و چند سایت ضدانقلابی دیگر خطاب به کیهان نوشته اند «خاتمی دیگر رهبر جنبش سبز(!) نیست»!
گفتم: حالا به کیهان چه ربطی دارد که خاتمی رهبر فتنه سبز باشد یا نباشد؟!
گفت: نوشته اند خاتمی دیگر رهبر جنبش نیست که کیهان بخواهد از رأی دادن او علیه جنبش سوءاستفاده کند!
گفتم: مگر چیزی به نام فتنه سبز وجود خارجی هم دارد که بحث رهبری آن در میان باشد؟!
گفت: نوشته اند خاتمی به جنبش(!) خیانت کرده و رهبران ما موسوی و کروبی هستند که در حصر به سر می برند!
گفتم: ولی برخی از خبرها حکایت از آن دارد که حصر موسوی و کروبی به درخواست خودشان بوده تا از انتقام مردم در امان باشند و از مسئولان امنیتی هم خواسته اند این قضیه لو نرود!
گفت: یعنی گروههای اپوزیسیون بعد از اینهمه پالس و نشانه هنوز متوجه این موضوع نشده اند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! از یک خل و چل پرسیدند؛ اسب سفید رستم، چه رنگی بود و مال کی بود؟ جواب داد؛ رنگش مشکی بود و مال زورو بود!!
همه مسئولان دارند می گویند ۶۴ درصد با نظام موافقند و به نظام آری گفتند.
من با این نظر کاملا مخالفم.
اگر کسی در این انتخابات رای نداده، نشان از مخالفت با نظام نیست، بلکه مخالفت با مجلس است.
مخالف اصل مجلس هم نیست، با نوع انتخاب نمایندگان یا نوع ساز و کاز یا حزب بندی مشکل داره و انتقاد داره. برای همین رای نداده ولی اگر رفراندوم جمهوری اسلامی باشه، مطمئن باش آره میگه و اگر خدای نکرده جنگی باشه، به خاطر کشورش و دینش می جنگه اما الان بدلیل انتقادش به این جمع بندی رسیده که شرکت نکنه.
به نظر من این اظهار نظر مسئولان خطرناک هست و ناخواسته ۶۴% را در مقابل ۳۶% قرار میدن و اون ۳۶% درصد را که به قسمتی از نظام ایراد و انتقاد دارند (که کاملا عادیست) مخالف کلیت نظام جلوه می دهند که این کار به نظرم عواقب بسیار بدی دارد.
…………..