تلفن روی پیغامگیر

دیشب بی خوابی به سرم زده بود اساسی. چی کار کنم، چی کار نکنم، گفتم یک تماسی با «اوباما» برقرار کنم، اما از شانس چیز ما، گوشی این نفله، روی پیغامگیر بود؛

– به صندوق پیام های صوتی من بدبخت بیچاره قرومساخ خوش آمدید. از اینکه فعلا دستم بند است، متاسفم؛ عجالتا برای رکب خوردن از جمهوری اسلامی، متاثر از بیداری اسلامی، عدد یک، برای فرو کردن گاز فلفل در چشم معترضین نظام سلطه، عدد دو، برای شنیدن آهنگ پیشواز «من هواپیمامو می خوام»، عدد سه، برای عزاداری به مناسبت سالگرد ۹ دی، عدد چهار، و برای گند زدن به ابرقدرتی آمریکا با ذکر «صد رحمت به بوش»، عدد پنج را فشار دهید.

وقتی دیدم همچین است، گفتم؛ گور بابای اوباما! بعد در دلم گفتم؛ چیز در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم! القصه! به ذهنم رسید یک حال و احوالی از «ممد تمدن» بگیرم؛

– با عرض پوزش در حال حاضر برای جواب دادن به زنگ شما، پیش شرط هایی دارم! برای دست دادن به نااهلان و نامحرمان در ایتالیا، عدد وان، برای تکذیب پول گرفتن از ملک عبدالله، همان عدد وان، برای تردید داشتن درباره همه چیز، عدد توو، برای علاقه به شرکت در انتخابات، اما در عین حال تحریم انتخابات، عدد تیری یا ایلِوِن یا هم اینکه توئِل، برای رابطه زیرزیرکی با جریان انحرافی، عدد فُر، برای ادا و اطوار درآوردن برای نظام، عدد فایو، و برای شنیدن صدای دشمن از اردوگاه اصلاح طلبان، عدد سیکس را فشار دهید. در غیر این صورت، با فشار دادن کلید مربع، منتظر تصمیم من برای رفع تردید در زمینه برداشتن گوشی باشید.

ما را می گویی! شاکی از این اوضاع، گفتیم زنگ بزنیم به بعضی ها، ببینیم آخه این چه وضعشه؟!

– به سیستم پیغامگیر ما(دامت برکاته!) خوش آمدید. برای عبور از بحران، عدد یک، مطلع شدن از کمک های امام به من در جریان فتح خرمشهر، عدد دو، برای شنیدن همان مواضعی که قبلا در نمازجمعه گرفته بودم، عدد سه، برای بلوتوث خواب دیشبم، عدد چهار، پول دادن به محافظ ها، عدد پنج، پی بردن به بی بصیرتی خودتان، عدد شش، وقف دانشگاه آزاد، عدد هفت، اینکه من قبلا گفته بودم این چیزها رو، عدد هشت، پیدا کردن چیزی در این دنیا به نام خانواده ما، عدد نه، به نام شما زدن آن، توسط خودم، عدد ده، نگرانی از خطر تفرقه نیروهای انقلاب، عدد یازده، تکرار همان مواضعی که قبلا در نمازجمعه گرفتم، عدد دوازده، آپ کردن دوباره نامه سرگشاده در سایت، عدد سیزده، خوردن ساندویچ، همراه با «ف. ه» در خیابان انقلاب، عدد چهارده و…

از اونجا رونده، از اینجا مونده، گفتیم یک تماسی با همین مدیر مسئول کیهان بگیریم، ببینیم ایشون در جریان هست یا نه؟!

– به سیستم پیامگیر صوتی من خوش آمدید. برای باخبر شدن از جزئیات اوضاع دنیا در ۱۵۰ سال آینده، عدد پنج، برای پیش بینی نتایج هر انتخاباتی، کلا(!) عدد چهار، برای دادن اطلاعات به خبرنگاران کیهان، عدد سه، برای شنیدن جوک آخر «گفت و شنود» روزنامه فردا، عدد دو، برای دیدن نیمه پنهان دشمنان، عدد یک، برای توبه و بازگشت به دامن نظام، عدد صفر، برای تاسف خوردن به خاطر عدم درج ثواب بازجویی در نظام مقدس جمهوری اسلامی، عدد منفی یک، برای…

*** *** ***

همون نصف شبی از خانه زدم بیرون و با اولین توله شیری که سر راه دیدم، نشستم درد دل. به این شیر نوجوان گفتم: چی شده که راه به راه، ما داریم شیر می بینیم؟! نه به اونکه داشت چیزتون منقرض می شد، نه به اینکه حالا دارین گله به گله جلوی چشم مون مانور می دین؟! این بچه شیر به من گفت: اگه آمریکا به مخیله اش هم حمله به ایران خطور کند، ما گربه ها هم برای دشمن، شیر می شویم!! من به او گفتم: «آن یکی شیری است اندر بادیه، این یکی شیری است اندر بادیه؛ آن یکی شیری است که آدم می خورد، این یکی شیری است که آدم، می خورد»، حالا تو کدومشی؟! که این شیر، از این سئوال من ناراحت شد و رفت! من هم برگشتم خانه و دوباره شماره اوباما رو گرفتم:

اوباما: بفرمایین!

من: سلام. من RQ170 هستم!

اوباما: تو الان کجایی بی معرفت؟!

من: پیش شهاب ۳ هستم. جای شما خالی!

اوباما: تو چرا قبل از اینکه به دام ایرانی ها بیفتی، خودکشی نکردی؟!

من: آخه در اسلام و جمهوری اسلامی، خودکشی حرامه! فعلا دیگه حال ندارم؛ به «زنبیل»، سلام برسون، بگو؛ پشت چیزش رو دید، منو هم می بینه!! راستی! شهاب ۳ باهات یه کار واجب داره…

***

نالوطی، قطع کرد!

روزنامه کیهان/ ۴ دی ۱۳۹۰

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…
    ـــــــــــــــــــــــــــــــ

    ممنون داداش حسین؛
    طنز زیبائی بود.

    فلاکت اوباما!
    غرب زدگی خاتمی با آن “وان، تو، تری” گفتنش!

    “ما(دامت برکاته!)” و “پیدا کردن چیزی در این دنیا به نام خانواده ما، عدد نه، به نام شما زدن آن، توسط خودم، عدد ده”

    مواجه شدنتان با “شیر نوجوان” که خیلی غیرمنتظره بود!

    و در آخر آن جمله معنا دارِ RQ “شهاب ۳ باهات یه کار واجب داره…”

    همه اش عالی بود داداش حسین…

  2. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    حسین جون عالی بود. عالی.
    چقدر خندیدم. پیامگیر کیهان که آخرش بود.
    حرف نداری داداش
    حسین قدیانی: حالا باز برو توی طنزای زمانای قبلم و نظر بده که اونا خنده دار بودن، طنزای جدیدت بی خود!!!

  3. سیداحمد می‌گوید:

    داداش در این چند وقت اخیر، این یکی از خنده دار ترین طنزهای شما بود!
    یعنی هم طعنه و کنایه زیاد داشت و هم خنده!
    سالاری…
    حسین قدیانی: خب طنز همینه دیگه!! باید ۱۰ تا بنویسی، تا چند تاش بگیره. این ذات طنزنویسیه. حتی ستون «گفت و شنود» هم که عالیه، از این قاعده پیروی می کنه. حتی مرحوم گل آقا هم همه طنزاش خنده دار نبود لزوما. من خوب ستون روزنامه اطلاعات ایشون رو می خوندم. گاهی معمولی، گاهی کنایه دار، و گاهی خنده دار بود، اما همیشه خوب بود!! تاکید دارم بگم که همیشه خوب بود، مثل «گفت و شنود»

  4. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    این چی بود؟؟؟

    من اصلا موندم چی بگم!

    یعنی ترکوندی…

  5. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    اتفاقا تلنگر زدن هر از گاهی لازمه.
    هنوزم میگم “گیری بر الگوگیری” به جز فریدالدین هندبال !! نکته دیگه ای نداشت.
    ولی عمرا جسارت نکنم، کی گفتم بی خوده؟
    تقصیر خودته که توقع ما ها رو بردی بالا.
    عوضش امشب جبران کردی اساسی. از اون مطالبی هست که ۱۰ بار دیگه هم
    بخونم باز میخندم.
    شما ننویسی هم روی سر ما جا داری.
    حسین قدیانی: گذشته از شوخی، روی جوابی که به مبصر دادم، دقت کن! گیری بر الگوی گیری، قطعا نمی شد خنده دار باشه. کنایه اش غلبه بر خنده اش داشت…

  6. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    دقت کردم. فقط شما هم دقت کن اگر درباره مطلبی، طنزت نگرفت
    در دام تکرار نیفتی. چون کنایه و ایهام و نکته زیر پوستی و هرچی که بوده
    قبلا زده شده.
    حسین قدیانی: آره! اینو خیلی قبول دارم.

  7. ستاره خرازی می‌گوید:

    مدیر مسئول کیهان
    خیلی ماهه
    از همه جالب تر همین بود
    چند دقیقه پیش تو سایت روزنامه کیهان بودم که این خبر رو دیدم

    ثبت نام کاندیداهای انتخابات مجلس نهم از امروز آغاز می شود.
    براساس اطلاعیه شماره ۵ ستاد انتخابات وزارت کشور، ثبت نام از کاندیداها به مدت ۷ روز یعنی از سوم دی ماه تا دهم دی ماه ادامه دارد و کاندیداهای نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی می توانند با مراجعه به ستادهای انتخابات سراسر کشور اقدام به ثبت نام کنند.
    مسئولان وزارت کشور پیش از این اعلام کرده اند از افرادی که نقص مدرک داشته باشند اساساً ثبت نام به عمل نخواهد آمد.
    مدارک لازم برای ثبت نام چنین است:
    ۱- اصل کارت ملی و سه نسخه تصویر آن.
    ۲- اصل شناسنامه عکسدار و سه نسخه تصویر کلیه صفحات آن.
    ۳- عکس جدید ۴ در ۳ ده قطعه (ترجیحاً با زمینه روشن )
    ****زبل خان می تونه چند تا از عکسای خوشگلشو که با سوروس جونش گرفته و هنوز کسی ندیده امروز اول وقت بیاره تحویل بده (ترجیحا با زمینه تاریک)

    ۴- اصل و تصویر آخرین مدرک تحصیلی و یا مدرک معادل که معتبر باشد.
    ****اینو که دیگه نگو مایه افتخار

    ۵- اصل و تصویر گواهی رسمی مبنی بر قبول استعفاء و عدم اشتغال در پست و مقام و مشاغل مشمول استعفای موضوع ماده ۲۹ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی.
    ****اگه به جای این استعفاها، دست از سر جمهوری اسلامی بر میداشت چقدر خوب بود، آخه یه چیزی اخ باشه بعد دودستی هم بچسبن بش دیگه نوبره
    ولمون کن

    ۶- اصل و تصویر برگ پایان خدمت وظیفه عمومی و یا مدرکی معتبر دال بر روشن بودن وضعیت مشمولیت خدمت وظیفه عمومی.
    ****ایشون و دوستاشون هنوز دوره سربازی رو میگذرونن منتها باسه …..

    به استناد ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخاب شوندگان هنگام ثبت نام باید دارای شرایط زیر باشند:
    ۱- اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
    ****قربون این اصل برم، جون مادرتون پاش وایسید و گرنه من اگه یه روز علیه نظام کاری کردم حق ندارید به من بگید نمی تونم نماینده شم گفته باشم همین الان تکلیف منو روشن کنید

    ۲- تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران.
    ****اوه اوه این دیگه از اون اصلاس،………

    ۳- ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه.
    ****برای دیدن این مطلب فتنه ۸۸ رو دانلود کنید، نه سابقش بیشتر از این حرفاس حیف نیست سابقه ۸ ساله مطیع ولایت بودنش مطرح نشه، گناه داره تو استخدامش موثره

    ۴- داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن.
    ****تبصره: داشتن مدرک، بدون درک کافی است
    ۵- نداشتن سوء شهرت در حوزه انتخابیه
    ****الان دیگه اشک خاتمی از خوشحالی در میاد آدم باورش نمیشه یه نفر تمام شرایط بالا رو داشته باشه، خدا شما رو باسه این نظام حفظ کنه، تا حالا کجا بودی برادر

    ۶- سلامت جسمی در حد برخورداری از نعمت بینایی، شنوایی و گویایی.
    ۱۰۰۰۰۰%
    ۷- حداقل سن، سی سال تمام و حداکثر هفتاد و پنج سال تمام.
    ****بابا تازه اول راهی بپر بالا
    راستی اگه خانم بچه ها هم مثل خودت با لیاقتن بگو بیان

  8. پری می‌گوید:

    به قول کامنت اون یکی متن اینجا کلاس درسه. البته من خیلی وقته به این نتیجه رسیدم.
    چیزی که تو این پست یاد گرفتم:
    ما نباید از طنز فقط دنبال خنده باشیم. و هرچی تیکه انداختن و حالگیریش بیشتر باشه بیشتر خوشمون بیاد. خندوندن یه وسیله است برای جذاب کردن نوشته. مخصوصا برای کسانی که اهل مطالعه نیستند. ” کنایه و ایهام و نکته زیر پوستی و هرچی که بوده” برای اهل مطالعه تکراریه. اما برای کسی که فقط قسمت طنز روزنامه رو می خونه خیلی مفیده.

  9. پری می‌گوید:

    گاوگیجه گرفتن شماره ها هم خیلی بامزه بود. البته من معنی گاوگیجه رو نمی دونم. شاید تو متن هایی باشه که من نخوندم.
    زنگ تفریح خنده داری بود. ممنون.

  10. مثل باران می‌گوید:

    [قهقهه]

    روحم شاد شد!!

    صبحانه با طعم طنــــــــــــــــــز!

  11. سلاله 9 دی می‌گوید:

    آقای قدیانی! این را درست نوشته اید؟

    “گیری بر الگوی گیری، قطعا نمی شد خنده دار باشه.”

    چرا با قطعیت اینگونه می نویسید و زیر سوال می برید؟ شاید کنایه اش غلبه داشته باشد، اما اینگونه هم نبود که خنده دار نباشد.
    حسین قدیانی: یکی دو جاش البته خوب خنده داشت، اما همچین مطالبی، خب دیگه! بار کنایه شون بیشتره!

  12. ها ها ها ها
    هو هو هو هو
    یو هو هو هو
    هی هی، ها ها

    این ها همه فقط از قسمتِ فلانی “دامت برکاته” بود.
    اگه بخوام حالتم رو تو بقیه متن بنویسم باید کلی از این “ها ها هی هه هه” بزارم.
    همین رو به توان صد کنید دیگه.

  13. ف. طباطبائی می‌گوید:

    جدا خیلی خیلی دلچسب بود.
    چند بار هم که بخونی، شیرینیش کم نمیشه.
    ممنون آقای قدیانی.

    “نالوطی قطع کرد”
    باید هم قطع می کرد! آخه اینا ناجور از شهابِ ما می ترسن.

  14. سلاله 9 دی می‌گوید:

    خاک تو سر خاتمی با این بیگانه پرستی اش و عدد انگلیسی بلغورکردن اش.

    این طنز جزء آن دسته از طنزهایی بود که به شدت مرا به وجد می آورد، به خصوص صندوق صوتی آن از خود راضی دامت برکاته.
    “بلوتوث خواب دیشبم و پی بردن به بی بصیرتی خودتان” عالی بود.

    *************
    درباره متن “گیری بر الگوگیری” هم بله، بار کنایه اش بیش تر بود، اما بعضی قسمت هایش واقعا خنده دار بود و شب یلدا با خانواده به این متن خندیدیم ؛ لزوما هم، نظرات همه، نباید یکسان باشد و قشنگی اش هم به همین اختلاف سلیقه هاست. فکر کنم فقط درباره ی شاهکارهای هنری، اکثریت، نظر یکسانی بدهند.
    این “همیشه خوب بود”ی را که شما درباره نوشته های گل آقا و گفت و شنود، مطرح کردید، درباره طنزهای خودتان هم صدق می کند. بله، می شود از نظر سطح درجه بندی شان کرد؛ اما این خوب بودن درباره همه اش صدق می کند. بدون هیچ اغراقی و به عنوان یک مخاطب می گویم. در طول این نزدیک دوسالی که دارم طنزهای تان را می خوانم، فقط دو تا را نپسندیدم که هر دو را هم مطرح کردم که یکی را خودتان صحه گذاشتید که با عجله نوشته اید و آن یکی را هم مطرح کردید که خود سوژه از پرداختی که شما به موضوع کرده بودید، ناب تر بوده است. به جز این دوتایی که گفتم، بقیه اش از نظر من، درخور و مناسب بوده است.

  15. ف. طباطبائی می‌گوید:

    یکی از یکی جذاب تر بود.

    “ما دامت برکاته! پی بردن به بی بصیرتی خودتان، عدد شش”
    همه بی بصیرتن جز تو و بچه هات!!

  16. ف. طباطبائی می‌گوید:

    خانم پری

    گاوگیجه همون سرگیجه ست، اما یه کمی دُزش بالاتره!!

  17. سیداحمد می‌گوید:

    چقدر این طنز شیک شده؛
    خیلی هنرمندی داداش حسین!

  18. پری می‌گوید:

    وجه تسمیه اش چیه؟

  19. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    یک طنز به معنای واقعی.
    خیلی زیبا حرفتان را زدید. طعنه ها عالی بیان شده اند.
    سپاسگزارم آقای قدیانی.

  20. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    کاش یه زنگ هم به شیخ بیسواد میزدی. احتمالا با این پیام روبرو میشدی:
    به سیستم پیغامگیر ننجون خوش آمدید.
    به شما که عرض میکنم، عدد یک
    کلا چقدر وقت دارم، عدد دو
    برای تولید کف، عدد سه!
    چگونه آخرتمان را بر باد بدهیم، عدد چهار
    دول عربی، عدد پنج
    برقراری ارتباط با آرای باطله، عدد شش

  21. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    – به سیستم پیامگیر تصویری “قطعه” خوش آمدید؛
    برای رد یا تایید کامنت، هر دو، عدد یک!!
    اول شدن از انتها، عدد دو
    نمایش خودکار چند نقطه چین، عدد سه
    و برای دریافت و دیدن «فونت درشت»، عددی نیست!!
    لطفا برای خروج از سیستم، عدد بیست و شش را هم زمان فشار دهید!!

  22. قطره می‌گوید:

    خیلی خوب مثل همیشه!

  23. پری می‌گوید:

    دیوونه داداشی هم قشنگ نوشت!

  24. بی تاب هویزه می‌گوید:

    سلام
    آقای قدیانی! پیغامگیر کیهانتون فوق العاده بود. چشم حاج آقا اینا روشن که ببینن دست پروردشون چه شیطنت ها که نمی کنه!
    “برای دیدن نیمه پنهان دشمنان، عدد یک
    برای تاسف خوردن به خاطر عدم درج ثواب بازجویی در نظام مقدس جمهوری اسلامی، عدد منفی یک…”
    خداییش ریسه رفتیم از خنده! طیب الله به این قلم و ذهن.
    دردو دلتون با بچه شیره هم که هیچی دیگه:)) اما اگر با اون میمون جدیده درد دل می کردید به نظرم می شد، طنز مطلب رو بیشتر کرد.

  25. مسعودساس می‌گوید:

    سلام
    تا قبل از ستاره های آخر فوق العاده بود
    تشکر داداش

  26. سلام عالی بود
    راستی شماره هاشونم به ما نمیدید تا یه احوالی ازشون بگیریم.

  27. زهرا می‌گوید:

    جسارت بنده رو ببخشید اما به نظر من اصلا قشنگ نبود.
    ذائقه من با بقیه دوستان که خوششون اومد فرق داره.

  28. سلاله 9 دی می‌گوید:

    پری؛

    وجه تسمیه اش در این است که گاو در چراگاه، گاهی آن قدر سرگرم چریدن می شود که اگر دور هم بشود از بقیه، نمی فهمد. پس از سیر شدن برای یافتن دیگر گاوها و صاحبش گیج میزند و حیران می شود.

  29. مسعودساس می‌گوید:

    حالا که خنده جوره:
    ————————-
    نزدیک عملیات بود و موهای سرم بلند شده بود. باید کوتاهش می کردم. مانده بودم معطّل تو آن برهوت که جز خودمان کسی نیست، سلمانی از کجا پیدا کنم.
    تا اینکه خبردار شدم که یکی از پیرمردهای گردان یک ماشین سلمانی دارد و صلواتی موها را اصلاح می کند. رفتم سراغش. دیدم کسی زیر دستش نیست. طمع کردم و جَلدی با چرب زبانی قربان صدقه اش رفتم و نشستم زیر دستش. اما کاش نمی نشستم. چشمتان روز بد نبیند، با هر حرکت ماشین بی اختیار از زور درد از جا می پریدم.
    ماشین نگو تراکتور بگو!! به جای بریدن موها، غلفتی از ریشه و پیاز می کندشان. از بار چهارم هر بار که از جا می پریدم با چشمان پر از اشک سلام می کردم. پیرمرد دو سه بار جواب سلامم را داد. اما بار آخری کفری شد و گفت:«تو چِت شده سلام می کنی؟یک بار سلام می کنند». گفتم:«راستش به پدرم سلام می کنم». پیرمرد دست از کار کشید و با حیرت گفت:«چی؟ به پدرت سلام می کنی؟ کو پدرت؟». اشک چشمانم را گرفتم و گفتم:«هر بار که شما با ماشینتان موهایم را می کنید، پدرم جلو چشمم میاد و من به احترام بزرگتر بودنش سلام می کنم!!».
    پیرمرد اول چیزی نگفت. اما بعد پس گردنی جانانه ای خرجم کرد و گفت: «بشکنه این دست که نمک نداره». مجبوری نشستم و سیصد چهارصد بار دیگر به آقا جانم سلام کردم تا کارم تمام شد!
    “رفاقت به سبک تانک”
    —————————–
    شادی روح شهدای پیرمرد صلوات

  30. زهرا می‌گوید:

    چون طنزه و از زبان یکی از پست ترین آدمای دنیاس دلیل نمیشه که از بعضی کلمات استفاده کنید.
    شأن قلم شما بالاتر از این حرفاس. امیدوارم منظورمو رسونده باشم.
    تو هر شرایطی می نویسید ادب خیلی مهمه. اینجا خیلی ها دارن از شما یاد میگیرن.

  31. یلدا می‌گوید:

    دل خوش سیری چند ؟؟؟
    کاش یه الماس ۶ میلیاردی داشتم شاید میخندیدم.
    الان به بد بختی خودم زار بزنم بهتره.

  32. سیداحمد می‌گوید:

    یلدا؛

    امیرالمومنین می فرماید:

    اَلکَفُّ عَمّا فى أَیدِى النّاسِ عِفَّةٌ وَکِبَرُ هِمَّةٍ؛
    طمع نداشتن به آنچه در نزد مردم است، (نشان) عزت نفس و بلند همتى است.

  33. پری می‌گوید:

    ممنون از توضیحتون. خیلی بامزه است!

  34. رضا می‌گوید:

    عالی بود………..
    به امید موفقیت شما و اهالی خطه بصیرت

  35. سیداحمد می‌گوید:

    کیهان ۴ دی، بسیار بسیار ارزشمند است!

  36. جواد می‌گوید:

    ممنون حاجی جان
    کاش این اون شب وقتت بیشتر بود و به چند نفر دیگه می زنگیدی!

    جمعشون جمع بود، خُلِشون کم بود( شیخنا رو می گم) !!!!!

  37. چشم انتظار می‌گوید:

    با وجود این که همیشه آرزوم اینه که شب ها خواب راحت داشته باشین، ولی برای خلق چنین آثاری امیدوارم هر از چند گاهی، حسابی بی خوابی بیاد سراغتون!

  38. مجنون می‌گوید:

    سلام
    دلمون و شاد کردی
    خیرببینی

  39. م.طاهری می‌گوید:

    از آن طنز های خوب قطعه بیست و ششی بود

  40. چشم انتظار می‌گوید:

    حالا که همه با یکی ارتباط تلفنی داشتند من هم یه تماس با ف ه داشتم که اون هم تلفنش روی پیامگیر بود. ولی چند تا فرق داشت اولا” صدای منشی به یک آقای سن بالا می خورد که میگفت از اینکه با ف ه(ی) بابا (فریدالدین هندبال کازرونی) تماس گرفتید بسیار ممنونم در حال حاضر با توجه به اینکه صندوق پیامگیر ف ه(ی) بابا روم به دیوار پر از …. هست لطفا” چند ساعت دیگه تماس بگیرین.
    چند ساعت دیگه…
    باسلام مجدد.
    برای سفارش (چیز برگر) با شماره تلفن موسوی به خاطر چیزش. برای سفارش (رست پیف) با شماره ی خاتمی به خاطر پیفش. برای سفارش هات داگ با شماره تلفن کروبی به خاطر داگش. برای سفارش کوسه ماهی با شماره ی بابام به خاطر….شش، و برای بازگشت به منوی اصلی با شماره ی غفلت خانوم به خاطر این که همه چی به مامان بر می گرده، تماس حاصل فرمایید. در غیر این صورت منتظر فتنه ی بعدی مدیر اپراتور(م ه) از لندن باشید. در ضمن از این به بعد این شماره به اسی منحرف واگذار گردیده است. بوووووووووق.

  41. پاییز می‌گوید:

    جالب بودمخصوصا قسمت دامت برکاته

    خسته نباشید.

  42. ابوالفضل می‌گوید:

    داداش حسین حالا ما این اعداد رو به چه شماره ای پیامک کنیم؟!

    ۰۹۱RQ170SaAHAB3
    درسته شمارش؟!

  43. ابوالفضل می‌گوید:

    دمت گرم چشم انتظار!

  44. سید محمود می‌گوید:

    داداش حسین-دم شما گرم-متن خیلی قشنگی بود-خدا خیرتون بده-خیلی عالی بود-بی نظیر

  45. مالک می‌گوید:

  46. پرستو می‌گوید:

    🙂

  47. قاصدک منتظر می‌گوید:

    بر پیغامگیر تلفن بعضی ها
    اعداد و ببین ردیف شده یعنی ها
    اقا خودمانیم چه کیفی دارد
    این جور می زنید به برجک بعضی ها

  48. سنگربان می‌گوید:

    چقدر چیز داشت این متن….
    یاد چیز چیز گفتن بعضی ها افتادم، البته بلا نسبت شما …..

    طنز جالبی بود…
    ممنون……

  49. ناشناس می‌گوید:

    سلام!خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مسخره بود…حیف که ادمش نیستی باهات بحث کنم.متنفر ازشما-اوبامادامت درکات-

  50. پری می‌گوید:

    “حیف که ادمش نیستی باهات بحث کنم” یعنی اینکه حیف که اگه بحث رو شروع کنم حالمو می گیری!!

  51. بازتاب: طرح / سال نو؛ بدبختی نو مبارک!

  52. متفاوت می‌گوید:

    سلام به بروبچه های قطعه ۲۶٫
    من اولین باریه که اینجا کامنت می زارم، ولی این مطلب واقعا طنز زیبایی بود .
    خدا خیرت بده حسین آقا . . .

  53. مهدی می‌گوید:

    شما معنی قرومساخ رو می دونید؟

  54. حمید رضا می‌گوید:

    حسین جون دمت گرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.