این نوشته در روزنامه وزین وطن امروز/ ۱۶ اسفند ۸۹ کار می شود
قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ طرحی از عباس اسلامی
شیخ الشیوخ از وبلاگ گروهی آنتی بالاترین
۲ طرح از سجاد (سرباز ماه)
خسته اما امیدوار از وبلاگ “عقل عشق”
کاری از برادر خوبم “حسن”
آرام و ریز و سرد و تمیز عین بلور. عین دانه دانه های سفید روی روسری سیاه “خانوم جون” که هر وقت سر می کند، چند سالی جوان تر نشانش می دهد. این شاید آخرین برف بود که می آمد و به زودی “آدم برفی” آب خواهد شد و دل دخترک، تنگ خواهد شد برای آن بخار خاکستری که گرم نشسته بود روی شیشه سرد پنجره قشنگ خانه جمع و جور خانوم جون، که این فروردین ۸۷ را رد می کند؛ ماشاء الله! دخترک با انگشت اشاره شروع کرد نقاشی کشیدن. خانه مادربزرگ را کشید. یک کرسی هم گذاشت -یا کشید- در اتاق کناری تا گرم کند کبوتر پشت پنجره را که داشت می لرزید از شدت سرما و نای پرواز نداشت. پنجره را باز کرد و تکه نانی خشک گذاشت برای کبوتر. از همان سنگک آب گوشت ظهر جمعه. کبوتر آمد کنار کرسی نقاشی دخترک روی شیشه پنجره تا غذای خود را گرم بخورد. گمانم قبلش “بسم الله” گفت کبوتر که دل دخترک شاد شد. خانه خانوم جون تنها فرقش با آپارتمان شماره ۱۱ این است که “درخت” دارد، وسط باغچه ای کوچک، آن گوشه حیاط. این درخت، نماینده خداست در روی زمین تا اکسیژن مورد نیاز مادربزرگ را تامین کند. این درخت، هم در حیاط خانه مادربزرگ است و هم مایه حیات پیرزنی که حالا چشمانش دو دو می زند. نوک انگشتانش گزگز. بی عینک تار می بیند، بی عصا نمی تواند راه برود، اما هنوز آنقدر قصه بلد است که تا بهار تعریف کند برای نتیجه اش که یادگار “محسن” خدا بیامرز است… یکی بود، یکی نبود؛ این دخترک یعنی “زهرا” نوه شهید “محسن سلامی” است. حالا بسیاری از شهدا “پدربزرگ” شده اند. پدربزرگ هایی با ۲۵ سال سن. به همان جوانی عکس روی قاب دیوار. سیاه و سفید. ساده. ساده و صمیمی مثل درخت وسط باغچه حیاط خانوم جون که دخترک حتی اسمش را هم نمی داند. “بهار” نام خانوادگی هر درختی است. زمستان که تمام شود، رجعت می کند دوباره بهار. بس است هجرت پرستوها. بهار با شکوفه برمی گردد و آفتاب با پرستو و خانوم جون دیشب خواب دیده بود که محسن با همان لباس خاکی داشت بند پوتین هایش را محکم می کرد. پرسید: دوباره جنگ شده پسرم؟ محسن جواب داد: نه مادر، داریم آماده می شویم برای ظهور. شاید خدا می خواهد ابرهای فتنه را کنار بزند از جلوی خورشید. شما هم آماده باشید.
***
بیرون خانه خانوم جون، دختر چکمه به دوش به جای دماغ بر صورت آدم برفی، هویج گذاشته بود. “آدم حرفی ها” به “آدم برفی ها” که می رسند، انحنای نوک بینی و عمل زیبایی، ارزشش را از دست می دهد. آدم برفی به زودی آب خواهد شد و هویج باقی خواهد ماند. این هویج به جز ویتامین “A” چیز دیگری هم دارد و آن این است که خدا، من و شما و دخترک و خانوم جون و ماندانا را بسی زیباتر آفریده، از این آدم برفی های ما آدم حرفی ها، که ۲ روزه آب می شوند. بالای تیر برق، “یاکریم” که بالش خیس شده بود، نگاهش به کبوتر پشت پنجره افتاد که زیر کرسی، خوابش برده بود. هنوز بریده ای از تکه نان باقی بود. “یاکریم” بال هایش را تکانی داد و آمد کنار کبوتر. آرام، که چرت کبوتر را پاره نکند. وسطای راه، در همان آسمان بود که دید هنوز روی درخت، برگی هست که زرد شده، خشک شده، اما روی درخت است.
***
خانوم جون، زهرا را کنارش خوابانده بود. زهرا این سئوال را که پرسید، خوابش برد؛ “یعنی عزیز! بابامحسن، کی می آید که ما امام زمان مان را ببینیم؟” خانوم جون گفت: می ترسم بگویم کی، زودتر بیاید… و بعد عینکش را درآورد که بگیرد کنار نتیجه اش بخوابد. خواب بود یا بیدار، درست نفهمید؛ دید که یک یاکریم و یک کبوتر داشتند از پشت پنجره، دخیل به خورشید نقاشی زهراکوچولو می بستند. هوای خانه خانوم جون، آفتابی بود، اما هنوز برف می آمد.
یک جواب عمومی به یک نامه خصوصی/ تقی عزیز! عطر تی رز، بوی ناسزا نمی دهد
تقی عزیز! با سلام. از آخر نامه خصوصی ات شروع کنم این جواب عمومی را. آن عطر تی رزی که به تو دادم، مال ۶ سال پیش بود. الان متوجه که هستی؟… یارانه ها هدفمند شده و اگر چه بی تاثیر، اما در تحریم اقتصادی دشمن هستیم؛ این مقدار که از آن عطر باقی مانده، لطف کنی و فقط در عروسی ها مصرف کنی، رحم کرده ای به جیب ما!
آن متن بهاریه ام، گفتی قشنگ بود. تقدیم به روح خدابیامرز خانوم جونت. بالای همین نوشته، اگر لطف کنی و لایق بدانی، بهاریه ای دیگر خواهی خواند، که این یکی را به خودت تقدیم کرده ام. من اگر در کیهان، اساتیدی چون شما نداشتم، یارای قلم زنی ام نبود. خوب می نویسم یا بد، جفتش گردن خودت است و یکی هم خانم صباغ زاده که عاشق قلمشم هنوز… و اگر میان زن و شوهر، نخواسته باشم بذر اختلاف بپاشم، هنوز در آرشیو بریده های روزنامه هایی که جمع می کنم، نوشته های مناسبتی ایشان هست. حتما سلام برسان.
تقی عزیز! خوب یادم هست در دومین جلسه خاستگاری -خانمم می گوید؛ خاستگاری، خواستگاری نوشته می شود!- وقتی می خواستم به همسر آینده ام که خانواده ای شهرستانی و به شدت کیهان خوانند، پز بدهم که با این و آن رفیقم، یکی هم گفتم که شماره تقی دژاکام را در گوشی ام دارم. گفت: دبیر سرویس شهرستان های کیهان؟ گفتم: بله… پس چگونه از یاد ببرم، ایام جوانی را، روزگاری که بابهانه و بی بهانه و بعضا دزدکی به تحریریه کیهان می آمدم تا از نزدیک نویسندگان محبوب خود را ببینم؛ محمد ایمانی، قدرت الله رحمانی، بهروز ساقی، محمدجعفر بهداد… و یکی هم خود تو را. درست ۹ سال پیش در تحریریه کیهان از همه تان امضاء گرفتم که البته محمد ایمانی و قدرت الله رحمانی ندادند؛ یعنی که یعنی! اما تو برایم چیزکی هم نوشتی. مفید و مختصر. با یک خط قشنگ. شاید یادت نباشد، اما من خوب یادم هست؛ روزی قبل از نیمه شعبان بود و هنوز آن را دارم: “بسم الله الرحمن الرحیم. ان شاء الله برای امام زمان، من و تو سرباز خوبی باشیم و قدر رهبر را که جانشین مولاست، خوب بدانیم. سرباز کوچک انقلاب/ تقی دژاکام/ نیمه شعبانی که شاید مثل این باران، خوش ببارد آن مرد بر چشمان ما”… چه امضای قشنگی داری!
تقی عزیز! عاشق جملات آخر نامه هایت هستم. “اسفند ماه برفی و زمستانی ۸۹” قشنگ بود و به کل بهاریه من می ارزید. نمی دانم چرا آنقدر که از “دی” و “بهمن” بوی بهار می شنوم، از اسفند نمی شنوم. شاید به خاطر شلوغی بیش از اندازه شهر باشد و این همه دود که به جای اسپند حاجی فیروز، از کنده آلوده و اگزوز این زندگی ماشین زده بدتر از قبرستان بلند می شود.
تقی عزیز! گور بابای هر فیلم، اعم از سینمایی، مستند، کوتاه، صد ثانیه ای، منفی ۱۸ و مثبت ۲۶ که بخواهد بین من و تو را خراب کند. من البته یک اصول گرا هستم و رفاقت و حق نان و نمک از اصول من است. همچنان که دفاع از مظلوم از اصول من است. روزی خود تو را بی دفاع ببینم، و ببینم که بی جهت -حتی با جهت- دارند بیش از استحقاقت می زنند و به قولی شورش را در می آورند، قطعا سکوت نخواهم کرد. جخت بلا به خاطر همین اصل از سعید تاجیک دفاع کردم. حرفها دارم با تو. خوب گوش کن.
تقی عزیز! چند سال است مرا می شناسی؟ گمانم حدود ۱۰ سال. اذعان کرده ای به خلوصم، اما کاش اعتراف می کردی در این ۱۰ سال که با هم در این فضای واقعی و حقیقی، سر و سری داشتیم، آنقدر مبادی آداب بوده ام که لااقل نخواهم از هیچ ناسزایی به هیچ کس دفاع کنم و با توجه به این شناخت، از توی بزرگوار توقع داشتم به جای این نامه خصوصی، یا در کنارش، نامه عمومی می نوشتی و می نوشتی؛ حسینی که من می شناسم، اگر چه متن “لطفا به سعید تاجیک فحش ندهید” را نوشت ولی جدای از ظاهر آن نوشته، در باطن، قصدی جز دفاع از مظلوم، در برابر این همه فحش به اسم نقد، و این همه توهین به بهانه نهی از منکر، نداشت. نه از دوستان فضای مجازی، که حداقل از رفقای عرصه واقعی، توقعم این بود.
تقی عزیز! طنز روزگار آنجاست که آن مطلب را وقتی داشتم می نوشتم، هنوز نقد شما را نخوانده بودم و چون می دانم که در صداقتم شک نداری، به تو می گویم که آن نوشته اصلا ارتباطی با نقد شما به آن فیلم نداشت. دگر بار نگاهی به لینک های متعدد مطلب تان بیاندازید، تا ببینید که جز شما بودند کسان دیگری که دچار سر درد شده بودند. در عجبم که چگونه آن همه سزا و یا ناسزا را به خود گرفته ای! و بیشتر از دوستان فاش نیوز در عجبم که شما را گرا دادند که حسین، تو را با “اظهارات تند” نواخته است!
تقی عزیز! من هم مثل عزیزانم “ساقی” و “رحمانی” قبول دارم که آینه وقتی روی آدمی را راست می نماید، باید به جای آینه، خود را شکست، اما بگذار حالا که قرار است از پرده برون افتد راز، من هم ابراز کنم چند نمونه ای را. خوب شد این نامه را نوشتی. من خشم صادقانه را -حتی نمی گویم نقد صادقانه را- به اظهار نظر از روی هوا و هوس و حسد -اعم از تمجید و انتقاد- ترجیح می دهم. تو صادقی برادر. پس به تو می شود حرف حساب زد.
تقی عزیز! کاش در این نامه مملو از پند و اندرز لطف می کردی و کلمات “کور” و “کر” را در وصف این شاگرد خود به کار نمی بردی. اما من چون مالک اشتر علی نیستم و قصدی هم برای رفتن به زیارت امام رئوف و دعا برای شما ندارم، با افتخار می گویم که تقی دژاکام مرا “کور و کر” خوانده و به هر کسی افتخار نقد نمی دهد. برای من “کور و کر” تو شرف دارد به افرادی که منافقانه “داداش حسین” خطابم می کنند و باز هم منافقانه “حسین افراطیانی” ام می خوانند. بگذار با تو درد دل کنم.
تقی عزیز! با عزیزی که من و شما، ایشان را “آقا” صدا می زنیم، در جلسات ۲ شنبه های بیت، دیداری “خصوصی-عمومی” داشتم؛ سال گذشته. آنانکه موظف بودند، گفتند که از محتوای این دیدار به دوستانت خواستی بگو، اما به خبرگزاری ها، نه. عزیزان فاش نیوز اما برای من بیشتر از جنس استاد و دوست بودند، پس با کلی ذوق و شوق به ایشان هم گفتم آنچه باید و تاکید کردم “خبر” نشود و مع الاسف، در کاری غیر اخلاقی، -غیر اخلاقی تر از تمام ناسزاهای سعید تاجیک- خبر شد و در صفحه اول این سایت به عنوان “خبر اول” و البته به بدترین شکل از حیث حرفه ای کار شد و در متن خبر، البته آنقدر اخلاق مراعات شده بود، که اشاره کردند؛ “فلانی البته به ما گفت؛ خبری اش نکنید!” مع الاسف تمام ذوق و شوقم از دیدار با “آقا” و خواندن یک دل نوشت برای ایشان، آنجا در کامم زهر شد که بانیان دیدار تماس گرفتند و گفتند؛ آخرش هم نتوانستی خودت را کنترل کنی! این عمل غیر اخلاقی، قطعا با دل یک فرزند شهید که تمام خون پدرش را هزینه بصیرت ۸۸ کرد و هرگز از آن پشیمان نخواهد شد، بد تا می کند؛ خیلی بد!
تقی عزیز! اساتید من در این سایت، در عملی غیر اخلاقی، مرتکب دروغی بزرگ شده اند و توهم خود را به عنوان “خبر” به خورد مخاطب داده اند. من کی و کجا شما را –شخص شما را- با “الفاظی تند” نواخته ام؟! که حالا دوستان، منت بر سرم بگذارند که اگر جز تقی دژاکام کس دیگری بود، چنین و چنان می کرد؟! آیا مخاطب من در آن نوشتار، یک شخص بود یا یک موج؟! آیا وقتی خود شما علیه آشوبگران عاشورا سخن می گویید و می نویسید، میان اجزای این آشوب، تفاوت قائل می شوید، یا نظر به اینکه لابد مخاطب، بدیهیات را می فهمد، همه این پیکره را با هم می نوازید؟ قطعا در چنین نوشته ای، منظور شما از فلان فتنه گر که اعدام باید گردد، آن عالم اخلاق و محترمی نیست که در انتخابات به موسوی رای داد و البته آشوب عاشورا را هم هرگز محکوم نکرد! پس تقی عزیز! نه نیاز به این ذکر است که من، فرزند شهیدم و نه لازم به این تذکر، که شما مومنی هستی که مسجد دیده ای و بسیجی ای هستی که جبهه رفته ای. آیا اخلاق، این فرض را بر شما واجب نمی کرد و نمی کند که بدانی، چون منی می دانم در آن ۸ سال، جنگ کرده ای؟!… و آیا اخلاق، این فرض را بر شما قطعی نمی کرد و نمی کند که لابد منظور من از آن نوشته، شخص “تقی عزیز” نبوده است؟!… پس می خواهی به شما بگویم که روی کدام صندلی ناهار خوری “کیهان”، برایم از جبهه خاطره تعریف کرده ای؟! می خواهی بگویم که همان شب اهدای عطر، در آن ۵ ساعتی که با هم گپ زدیم، به کجاهای خاک مقدس جبهه، گذر بحث مان افتاد؟! گرفتن بی دلیل یک ناسزا به خود، آیا عملی اخلاقی است؟!
تقی عزیز! پس مرادم از آن نوشته، شما نبودی برادر. اما ناسزا چه به تقی دژاکام باشد و چه به غیر از او بد است و مستوجب حد شرعی است. بالای این نوشتار، توقعم را از شما و از آنجا که مرا خوب می شناسی، بیان کردم. بدان که من هم لااقل همان اندازه خودت از فحش و ناسزا بدم می آید، آنقدر که باز هم از سر طنز روزگار تا کنون به خود جرئت نداده ام که آن فیلم را ببینم. می دانم آنقدر صادقم می دانی، که بی نیاز از سوگند باشم. با توجه به شناختی که از آقاسعید داشتم، همان روز به اعتبار یک تلفن، که به صداقت فرد پشت خط، کمی تا قسمتی ایمان داشتم، به ذکر خبری در قطعه ۲۶ بسنده کردم که ملت همیشه در صحنه، “ف. ه” را از سیدالکریم بیرون کردند، اما بعد که از طریق یک تماس دیگر فهمیدم که این بیرون کردن همراه با اعمال شاقه بوده، دیگر خبری در تایید این کار در قطعه ۲۶ کار نشد. چه اینکه فردای آن روز باز هم خانواده مزبور به سیدالکریم رفت و باز هم همان اتفاق افتاد، اما این بار از کنار این خبر داغ، عبور کردم. الحمدالله آرشیو این وبلاگ پیش روی همه هست. تا اینکه بحث آن فیلم پیش آمد. تماس زیاد بود که دفاع کنم از کار سعید که دقیقا نمی دانستم محتوایش چیست. این کار را برای چند روز نکردم، اما وقتی دیدم به بهانه رفتار و گفتار سعید تاجیک، چنین سازماندهی شده علیه او تاخته اند، این بار با همان اخلاصی که بدان اشاره کردی، به قصد دفاع، آن متن را نوشتم. اگر از ظاهر آن نوشته، همچین بر می آید که از فحاشی دفاع کرده ام، تصحیح می کنم و تو خود چون ظاهر و باطنم را می شناسی، معترفی که به کدام قصد، خود را هزینه کرده ام. راستش تازه دیروز و یکی هم امروز بود که از طریق ۳ تماس تلفنی، ملتفت شدم که تقریبا چه گذشته در آن فیلم. فحش و فحاشی، قطعا محکوم است اما عده ای از دوستان، به جای یقه آقاسعید، چنان گریبان مرا چسبیده اند، که گویی بازیگر نقش اول آن فیلم، من بودم!
تقی عزیز! من نویسنده قطعه ۲۶ هستم. لازم باشد از هر کسی عذر می خواهم و دیده ای که شهامت این کار را دارم، اما قطعا دلیلی نمی بینم که بخواهم از “ف. ه” معذرت بخواهم. من، نه سعید تاجیکم و نه تقی دژاکام. چه کنم که “فائزه” نه در لغت، که در عمل سیاسی، دقیقا بر وزن کلمه ای است که بیشتر برای مفاسد اجتماعی به کار می رود؟! تو لابد خبط و خطاهای آقازاده ها را بیشتر از من می دانی، و چون بیش از من، کیهانی هستی و به اخبار پشت پرده اهالی خرید، دسترسی داری، لطف کن و قبول کن که نیازی به عذرخواهی از “ف. ه” ندارم. القصه! بچه حزب اللهی بیشتر فحش شنیده از سران کفر و سران فتنه، تا اینکه ناسزایی گفته باشد. سر تا پای خاندان مبارک ایرانی، فحاشی به خون شهداست و مگر نامه سرگشاده، چیزی جز ناسزا بود؟! آیا مردمداری دولت احمدی نژاد را “گداپروری” خواندن، فحش نیست؟! آیا برای خاندان مبارک ایرانی، و ایضا سران فتنه قباحت آور و شرم آور نیست که دشمن سالهاست -سالها پیش از این فیلم- به بهانه دفاع از ایشان به من و شما و ما و همه بدترین ناسزاها را می دهد؟! آیا لطف می کنی که با دوربین موبایلت، یک فیلم از پشت صحنه کامنت های “آب و آتش” و “قطعه ۲۶” تهیه کنی، تا ببینی که قبل از این فیلم هم هواداران عمدتا خارجی سران فتنه، لحن صحبت شان چیزی جز فحش و ناسزا نبوده است؟! اگر فحاشی بد است -که بد است- مدعی ما هستیم یا دشمن؟! من بعد از اطلاع از اصل قصه، حتما پنهانی به آقاسعید خواهم گفت که کاش “ف. ه” را بدون فحش از شهرری بیرون می کردی، اما آشکارا به سایت بالاترین و فیس بوک و جرس و… می گویم که اصولا یک انسان، نباید ناسزا بگوید. گیرم با جمهوری اسلامی مشکل دارید، چه کار به خون پدر من دارید؟! با من مشکل دارید، چرا به جای شماره موبایلی که در بالاترین لو دادید، به تلفن خانه زنگ می زنید؟! چرا اینقدر فحش می دهید؟!
تقی عزیز! فکر کنم می دانی که قطعه ۲۶ بارها و بارها به دعوت دشمن آن سوی مرز، فحش و ناسزا شنیده است. یکی هم لابد به این جرم که چرا اصولا “قطعه ۲۶” که شاگرد “آب و آتش” است و در آن “بابای ماست خامنه ای”، پربازدیدترین وبلاگ فارسی زبان است. چرا به عنوان یک استاد، در دفاع از شاگرد خود و در مذمت فحاشی، سخنی تا به حال نگفته ای؟! و چرا من تا به حال درباره ناسزاهایی که “آب و آتش” از دشمن شنیده، دشمن بددهان را ننواخته ام؟! آن فیلم را هرگز نخواهم دید، اما حتی با وجود این فیلم، ما شاکی پرونده اخلاق و ادب هستیم، یا دشمن؟! بگذریم که تضمینی به کنترل خشم عاشورایی این ملت نیست. به هیچ وجه نمی خواهم مجوز ناسزا صادر کنم، که خود قربانی فحشم، اما من وقتی از تو به خاطر یک نوشته گیرم غلط، کر و کور می شنوم، با همین درصد به خانم “ف” چه باید گفت؟! البته که فحش نباید داد، اما عدالت را که می توان اجرا کرد! عدالت را که نمی توان اجرا کرد، مطالبه عدالت که می توان داشت! مطالبه عدالت که نمی توان داشت، اما…
اما تقی عزیز! دست آقای هاشمی را هم بوس کنی، باز این جماعت به تو، به من، به همه ما فحش خواهند داد؛ بدترین ناسزاها. می دانی به کدام جرم؟ به این جرم که مقتدای مان خامنه ای است. دشمن به خاطر ادب سیاسی ماست که به ما فحش اجتماعی می دهد، نه به خاطر فلان کسی از جبهه خودی، که کاش بی ادبی نمی کرد. گیرم من بی ادب، تو که در وبلاگت رعایت ادب را می کنی، آیا رویت می شود کامنت های دشمن را نشان خلق الله بدهی؟! به تو برای چه فحش بد می دهند؟!
تقی عزیز! نهی از منکر یک فریضه است، اما الان منکر اصلی سران کفر و فتنه اند. زیباتر آن است که من و شما وقتی می خواهیم دشمن اصل کاری را نشانه برویم، همدیگر را پیوند وبلاگ خود کنیم. جای پشت هم ایستادن، لینک کردن، موضع دست جمعی اتخاذ کردن، اینجاست… و می بینی دشمن علیه ما متحد است و من و تو علیه دشمن، بسیار بیش از این، لااقل همان اندازه وقتی که می خواهیم غضنفرها را نقد کنیم، به وحدت نیاز داریم.
تقی عزیز! مظلوم این ماجرا ما هستیم، نه خاندان سران فتنه، و نه اهالی دیار کفر. آری! من و شما و دیگر دوستان، که به روایت لینک بالاترین، در کامنت و پیامک و موبایل و تلفن منزل و نشانی خانه و… از دشمن فحش می شنویم. فحش اگر بد است، بسیجی هیچ وقت نمی دهد. اگر هم جایی به خطا چیزی گفت، نهی از منکر، گاهی در “ستر” باشد، بهتر است. عمومی اش هم البته اگر اصراری هست، حدی هم دارد. خوب می دانم که “امر به معروف و نهی از منکر”، نه برای دشمن، که برای برادران دینی است، اما من و شما، ما، جملگی الان در جهادیم. جز این است؟… و گیرم که در جهاد با دشمن هم باید مثل روزگار صلح، دوست را نهی از منکر کرد. از جمله منکراتی که شما هرگز آن را نهی نکرده ای، سکوت عده ای از نویسندگان و هنرمندانِ ان شاء الله متعهد در همین فتنه ۸۸ بود. منکر زیاد بود که شما نهی اش نکردی! من جمله منکر سکوت عده ای از دوستان مشترک مان! کاری که من کردم؛ چون برای من اصولم حتی از اصل رفاقت و لوطی گری، مهمتر است و مهمترین اصل برای من، “ولایت فقیه” است. نویسنده و هنرمند متعهدی که در اوج فتنه علیه “آقا” مرتکب “منکر سکوت” شد، خیلی بیش از امثال سعید تاجیک باید توسط شما نهی می شد و نقد می شد. جز این است؟!… و الا دوستی من با شما به لحاظ کیفی و کمی از دوستی با سعید تاجیک بیشتر بوده است. من فقط یک بار آقاسعید را بنا بر وعده قبلی دیده ام، که آنهم برای گفت و گوی اختصاصی با ایشان بود. دیگر هر چه بوده، اتفاقی بوده. در بهشت زهرا. در اغتشاشات. در تشییع پیکر شهدا. من از شما بسیار بیشتر از سعید تاجیک توقع حرمت رفاقت دارم. خوب یا بد، بیخ ریش خودت هستم و دست پرورده امثال خودت هستم. من اگر اهل ناسزا باشم، تو مقصری، اما هم من و هم شما در فضای واقعیت که خوب همدیگر را می شناسیم، بیش از آنکه ناسزا داده باشیم، فحش شنیده ایم. غیر از این است؟!
تقی عزیز! برخی از آنان که تو در “آب و آتش” بیش از “قطعه ۲۶” تحویل شان می گیری، مع الاسف در ازای هر یک تیری که به دشمن می زنند، به بهانه نقد و امر و نهی، چند تیر می زنند به سینه جبهه خودی. من بیش از شما قبول دارم که باید به جای مارادونا، گاهی به فکر مهار غضنفر بود، اما غضنفر، نهایت یک گل به دروازه خودی می زند، دو گل می زند، سه گل می زند، چهار گل می زند… چه خبر است؟! دروازه بان به اندازه کافی، امر به معروف و نهی از منکر شد!… پس لطفا به دروازه دشمن حمله کنید!
تقی عزیز! تو در جنگ نرم می بینی که دشمن با سوء استفاده از پسر همت و دختر باکری، می خواهد این تلقی را جا بیاندازد که خانواده شهدا بر نظام اند، نه با نظام. این وسط فرزند شهیدی پیدا می شود که می گوید “بابای ماست خامنه ای” و “نه ده” را می نویسد. به دشمن می گوید “غلط کردید بیشمارید” و باز هم تکرار می کند. صفارهرندی در مقدمه همین کتاب، “ادبیات غیرت” را مدیون این فرزند شهید می داند، نه “ادبیات ناسزا” را… استاد من و تو کی و کجا نوشت: “ادبیات ناسزا مدیون جوان کله شقی است که به “ف. ه” نازکتر از گل گفت”؟! می دانی چیست آخر کار این غضنفرها؟ یکی می گوید: “رابطه ما با رهبر، رابطه فرزند و پدری نیست، رابطه پیرو و ولی امر است.” دیگری می گوید: “تو غلط می کنی که بیت رهبری، خانه ات باشد”. آن یکی می گوید: “تو اگر ستاره کهکهشان راه شیری هم باشی، باز نمی توانی با استفاده از علم نجوم، سخنان رهبر را بیابی”… و توی تقی دژاکام خوب می دانی که این نکته گیری ها برای چیست و از چه زاویه ای است. آیا تا کنون این منکرات را نهی کرده ای؟! یا به کرات با لینک و پیوند حمایت شان کرده ای؟! تو خوب می دانی وقتی من می گویم “بابای ماست خامنه ای”، منکر رابطه پیرو و ولی امر نیستم؛ بلکه می خواهم از خون سرخ یک شهید در راه همان هدفی که برایش به شهادت رسید، هزینه کنم که از خوش روزگار، این شهید، بابااکبر خودم است. حرفی هست؟!
تقی عزیز! من کار ندارم که چه کردند با پسر همت و دختر باکری، که آغوش سران فتنه را به سینه پر سکینه نظام ترجیح می دهند، اما راستش دلم این روزها از دست تو هم شکسته است. تو که مرا در این فضای مجازی نشناخته ای. تو که در عالم واقعیت، استادم بوده ای. تو که بر صداقتم، بیش از خلوصم اذعان داری. تو که خوب می دانی من چرا می گویم؛ “بابای ماست خامنه ای”.
تقی عزیز! چون دوست دارم خامنه ای برای همیشه بابایم بماند، مجبورم گاهی سهم بی معرفتی برادران ناخلفم را بدهم. گرفتن گاه گاه گوش غضنفر، فحش نیست؛ تاکتیک من است و الا اینقدرش را ناسزا رواست که مرا “کر و کور” خطاب کنی. من که مرادم از آن نامه، تو نبودی، اما تو نامه ات را خصوصی به من نوشتی. مزاح کنم با تو؟… همچین گاهی از ادب و اخلاق حرف می زنی، که انگار گاهی یادت می رود، دبیر سرویس شهرستان های کدام روزنامه هستی!!؟؟… سئوالی ازت بکنم؟… این همه که دشمن، کیهان را بی ادب می خواند و به حاج حسین آقای شریعتمداری -استاد محترم و دشمن خفه کن من و تو- بدترین فحاشی ها را در انواع و اقسام رسانه ها نثار می کند، آیا حاج حسین هم تا کنون فحش ناموس به دشمن داده است؟!… نه عزیز! دشمن ما ذاتا اختیار زبانش دست خودش نیست و بی شرم و حیاست. در این بزم، هر که مودبتر است، جام بلا بیشترش می دهند. بگذریم که حاج حسین مقرب هم هست و جرم دیگرش این است که نماینده حضرت ماه است در موسسه کیهان. روزنامه ای که آمریکا و اسرائیل مثل سگ ازش می ترسند.
تقی عزیز! بس کنم که عطر تی روز بوی ناسزا نمی دهد!
آهان! خیلی دلم برایش تنگ شده. رفتی مشهد، زیاد دعایم کن! خیلی زیاد!
اول شدم؟
سلام
خدا قوت
سلام بر حسین*
وای چقدر ناز نوشتید. اشکمو در آورد ولی خیلی لطیف بود.
چه با احساس، ممنون داداش حسین خیلی قشنگ بود.
دوباره میخونم.
هوای خانه خانوم جون همیشه آفتابی ست ،حتی وقتی شب است.
چه زیبا بود…
سلام علیکم
قلمتون استوار.
ببخشید این را می گویم اما خواهش می کنم
به خاطر ستاره ها از حرف هایتان یک قدم هم عقب نشینی نکنید.
فائزه یک …..است برای این انقلاب .
هر چه بگوییم از سزا و ناسزا لیقاتش است .
به امید ظهور دولت یار
التماس دعا
یا حق
“خدا، من و شما و دخترک و خانوم جون و ماندانا را بسی زیباتر آفریده،” و ماندانا چه کسی بود؟ دختر چکمه به دوش بود؟
سلام حاجی
دو شب نخوابیدم تا این کلیپ برای بحرین آماده شد!(در زیر زمین مسجدمان،کانون ۹ دی، مشهد )
حتما ببینش و تقاضا دارم رو صفحه اول هم بگذاری(در صورت صلاحدید!)
این اتفاقات اخیر دور و برت نکنه شما رو از تحولات مهم بحرین عقب بندازه.
ببخشید که اینقدر پر رو هستم.
عمومی هم نشه بهتره،آخه ریا میشه!!!
یا علی
دریافت کلیپ بحرین با حجم ۱۱ مگابایت : http://s1.picofile.com/file/6408080480/Bahrain_9dai_blogfa_com.wmv.html
کیفیت بالا
دریافت کلیپ بحرین ۲ با حجم ۵.۵ مگابایت :http://s1.picofile.com/file/6410275650/Bahrain_9dai_blogfa_com.wmv.html
کیفیت پایین
همیشه باخودم میگم وای به حال این آدمهایی که گرفتاراعتیادهستندوهرکس یه جوری معتادشده ولی ازوقتی که خودم گرفتاراعتیادشدم می بینم اون طوری هم که فکرمی کردم بدنیست بلکه خیلی هم باحاله ولی اعتیادمن یه فرقی داره اونم اینه که من به قطعه ی مقدس ۲۶اعتیادپیداکردم وبه داداش حسین قدیانی و به هیچ وجه دوست ندارم به مراکزترک اعتیادمراجعه کنم . داداش حسین بچه بسیجی هااین دل نوشت هات به شدت اعتیادآوره یه فکری بکن بااین همه معتاد
ممنون. خوب بود.
سلام
به نام خدا
و درود خدا بر مولا علی (ع) که فرمود: هیچ ثروتی چون عقل، و هیچ فقری چون نادانی نیست. هیچ ارثی چون ادب، و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست. (حکمت ۵۴)
و خوشا به حال آن مومنی که اگر تکه تکه شود حاضر نیست فحش دهد و دهانش را نجس کند. حتی اگر یک زن بدکاره (به معنای واقعی کلمه) و کسی که گناهانش بر همه محرض باشد را ببیند بازهم فحش نمیدهد.شهدا این چنین بودند وگرنه شهید نمیشدند.
منتظر حضور شما هستم
داداش جانم ممنونم بابت این متن دلنشین بهاری؛
زیبا بود.
خیر دنیا و آخرت نصیبت.
دوستان ازتون تقاضا میکنم لطف کنید و کامنتهای کوتاه تری بگذارید؛ واقعا بعضی از کامنتها طولانی و اعصاب خورد کن میشه.
لطف کنید و کمی همکاری کنید!
ناراحتی کروبی از هاشمی
موسوی خوئینی ها و مجید انصاری از اعضای مجمع روحانیون مبارز از جمله افرادی بوده اند که نقش مهمی در فراخوان ۲۵بهمن موسوی و کروبی داشته اند.
به گزارش جهان یک منبع آگاه در گفت وگو با ندای انقلاب پس از گذشت بیش از ۱۵ روز از ۲۵ بهمن ابعاد جدیدی از ماجرای آشوب اسرائیلی ۲۵ بهمن را بازگو کرد.
وی گفت:موسوی خوئینی ها و مجید انصاری از اعضای مجمع روحانیون مبارز از جمله افرادی بوده اند که نقش مهمی در فراخوان ۲۵بهمن موسوی و کروبی داشته اند و بر همین اساس با طرح ریزی که مجمع روحانیون انجام داد مقرر شد که موسوی و کروبی در روز ۲۵ بهمن از وزارت کشور درخواست راهپیمایی نمایند.
این منبع آگاه افزود: بر همین اساس قبل از درخواست راهپیمایی، دیدارهای بسیاری از سوی برخی از اعضای مجمع روحانیون به طور خصوصی با مهدی کروبی انجام شده است که در این جلسات کروبی یکی از شرایط خود را برای صدور بیانیه راهپیمایی حمایت همه جانبه و قوی هاشمی رفسنجانی از این اقدام شده که با واسطه این تضمین به وی داده شد.
گفتنی است پس از اظهارات چند روز اخیر هاشمی و محکوم نمودن اقدامات سران فتنه کروبی از این موضعگیریهای بسیار ناراحت شده و برای سران مجمع روحانیون خط و نشان کشیده که آنها را رسوا می نماید.
گفتنی است پس از آنکه سران فتنه اندک حمایت خود را در سطح جامعه از دست داد مجمع روحانیون نقش محوری بیشتری را برای جریان فتنه ایفا می نماید.
یکشنبه گذشته چند فرد ناشناس با مراجعه به منزل حجت الاسلام والمسلمین ‘شیخ مهدی اسناوندی’ از روحانیون سرشناس منطقه ورامین در استان تهران از وی تقاضا می کنند برای اقامه نماز میت بر جنازه یک شخص بی بضاعت با انان همراه شود.
به گزارش شیعه نیوز،حجت الاسلام” اسناوندی” دعوت آنان را پذیرفته و با انان به طرف محل اقامه نماز حرکت میکند. جنایت کاران در مسیر حرکت وی را ربوده و به امامزاده هاجر واقع در جاده چرمشهر به ورامین منتقل نموده و ایشان را با طناب به ضریح امامزاده بسته و با ریختن بنزین به اتش میکشند و از محل متواری میشوند.
با شعله ور شدن اتش و دود ناشی از ان چند فرد که از نزدیکی امامزاده عبور میکردند متوجه اتش سوزی داخل امامزاده شده و پس از مراجعه با صحنه دلخراش و بدن نیمه جان این روحانی مواجه میگردند.
پزشکی قانونی اعلام نموده است این روحانی پیش از به اتش کشیده شدن مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است.
پیکر این شهید مدافع مکتب حقه تشیع روز دوشنبه گذشته با حضور پرشور علاقمندان به خاندان عصمت و طهارت طی مراسم باشکوهی به خاک سپرده شد.
احتمالا کار جلبک ها بوده
سلام بر قطعه مقدس ،معزز و تا ابد سرافراز ۲۶
{شاید خدا می خواهد ابرهای فتنه را کنار بزند از جلوی خورشید. شما هم آماده باشید.}
پایگاه خبری- تحلیلی کانترپانچ: اعراب به رهبران ایران بیش از سران خود احترام می گذارند
پایگاه خبری- تحلیلی کانترپانچ در مقاله ای با بررسی تحولات اخیر خاورمیانه و شکست طرح های آمریکایی در این منطقه، قیام های مردم دنیای عرب را نشانگر انتفاضه وسیع به منظور پایان دادن به تسلط امپریالیست ها بر دولت های عرب دانست.
این پایگاه خبری آمریکایی در ابتدای این مقاله با یادآوری طرح نومحافظه کاران آمریکایی به موسوم به «تأثیر دومینویی» که قرار بود با سرنگونی طالبان و صدام حسین در افغانستان و عراق آغاز شود، می نویسد: قرار بود این طرح با فروپاشی سران «غیردوست» رژیم های مخالف آمریکا مثل ایران و سوریه که منافع آمریکا و اسرائیل را در منطقه تامین نمی کنند، ادامه یابد.
بنابراین گزارش، البته در این طرح قرار نبود که هیچ تهدیدی متوجه رژیم های «دوست» یعنی مصر، تونس، اردن، عربستان سعودی، یمن، بحرین و دیگر هم پیمانانی که در صف دوستان ایالات متحده قرار داشتند، شود.
در حقیقت قرار بود تا نوع رژیم های «مستقل» تغییر کرده و کشورهای مخالف آمریکا تبدیل به کشورهای وابسته ای شوند که همراه با طراحی های ژئوپولیتیکی آمریکا و اسرائیل در منطقه حرکت کنند.
به گزارش فارس،کانترپانچ در این مقاله می افزاید: همان طور که انتفاضه فلسطینیان برای پایان بخشیدن به اشغالگری صهیونیست ها شکل گرفته است، قیام های گسترده مردم دنیای عرب نیز نشانگر یک انتفاضه وسیع به منظور پایان دادن به تسلط امپریالیست ها بر دولت عرب است.
کانترپانچ ادامه می دهد: این مطلب که اعراب تا چه حد از سران خود به خاطر خدمت به منافع آمریکا و اسرائیل متنفر و از رفتار وحشیانه ای که با فلسطینی ها می شود خشمگین هستند، در نظرسنجی ها نیز قابل مشاهده است. به طوری که براساس نظرسنجی انجام شده از سوی نشریه «مانثلی ریویو» مردم کشورهای عربی همواره برای رهبران ایرانی احترام بیشتری قائل هستند. این در حالی است که رهبران ایران نه عرب هستند و نه سنی؛ با این حال اعراب به سران ایران بیش از سران عرب خود احترام می گذارند. زیرا ایرانی ها از انقلاب سال ۱۹۷۹این کشور، برخلاف سران کشورهای عربی، به سختی در مقابل سیاست های امپریالیستی در منطقه ایستادگی کرده اند.
این مقاله در پایان تصریح می کند: برای جمع بندی باید گفت که دنیای عرب و مسلمانان هم اکنون تنها علیه دیکتاتورهای محلی مثل مبارک در مصر و یا بن علی در تونس قیام نکرده اند بلکه مهم تر از آن اعراب علیه حامیان امپریالیست این دیکتاتورها و استعمارگران نوین آن سوی مرزها قیام کرده اند.
همچنین،کانترپانچ در گزارش دیگری به نقل از کنت پولاک مدیر مرکز صهیونیستی سابان در کنفرانس لابی صهیونیستی موسوم به «جی استریت» تصریح کرد که انقلاب های عربی خاورمیانه آن قدر وقت مقامات آمریکایی را گرفته که آنها دیگر فرصت توجه به ایران را ندارند.
سلام
من الآن نوشته های آقای قدیانی رو درباره ماجرای حاج سعید خوندم و نامه های خصوصی و … الخ
… وقتی با خودم کلنجار میرم میبینم نمیشه فرض کرد که آقا از این کاری که سعید تاجیک کرد رضایت داشته باشن
ولی آسیاب قوه قضائیه هم باید به نوبت باشه حاج سعید آخر صف طولانیه این آسیابه
سلام به همگی
به به! بهار
داداش اینم یه طرح واسه نزدیکی به انتخابات خبرگان
http://www.islamupload.ir/images/37uqf1k36c4dkhtr6c1m.jpg
حسین قدیانی: طرح خوبی است اما فکر کنم در صفحه اصلی قطعه بگذارم، وبلاگ را هوا می کنند؛ راضی که نیستید؟!
جواب گمشده
لطفا شما دیگه این دعوا را گرم نکن
تازه یه کمی آرام شده
“تقی عزیز! عطر تی رز، بوی ناسزا نمی دهد” ولی این جمله بوی خوشی نمی دهد. امیدوارم شامه من مشکل پیدا کرده باشد.
با سلام آقای قدیانی چرا یک مدتیه شما برای روزنامه کیهان مطلب نمی نوسید؟
ما را چه شده است که اگر در ١٠٠ نوشته حسین قدیانى به یکى نقد داشته باشیم سریع نقد مى کنیم اما ٩٩ اثر فوق العاده اش برایمان عادى شده است!
داداش حسین بسیجى ها بى نظیر است چه آنجا که فتنه گران و خواص بى بصیرت را مى نوازد و چه در چنین نوشته هاى لطیفى.
http://islamupload.ir/images/fugi5ecoxqav9oohf8.jpg
سلام علیکم
حاجی بزن خسته گیت در بره
خدا قوت
آبدارچی تونم تحویل بگیرین بابا
خیلی مخلصیم
حسین قدیانی: تو عزیز مایی. این چه حرفیه که می زنی پسر خوب؟! بابت طرح هایی که می کشی، ممنون. نمی دانم چگونه لطف شما بچه های خوب قطعه را جواب بدهم؟
حجت‌الاسلام پناهیان:
تهمت نباید زد، ناسزا نباید گفت، اما”غلظت”در مبارزه با منافقان را هم نباید کم کرد
حجت الاسلام علیرضا پناهیان با اشاره به آیه‌ی ۹ سوره‌ی تحریم که دستور جهاد و سخت‌گیری با منافقین را می‌دهد، گفت: «اگر لازم باشد با منافقی مبارزه کنیم، لازم نیست حتما اسم او را منافق بگذاریم. اما هیچگاه مبارزه با نفاق و رفتار منافقانه را نباید ترک کرد. زیرا بر طبق آیه قرآن، با منافقان باید با غلظت رفتار کرد.»
به گزارش رجانیوز، این استاد حوزه و دانشگاه در جلسه‌ی هفتگی هیئت محبین اهل‌بیت(ع) در قم، ادامه داد: «تذکر به قوه‌ی قضائیه برای رعایت قانون و اخلاق، معنایش این نیست که غلظت مجاهده با نفاق را باید کم کرد. تهمت نباید زد، ناسزا نباید گفت، اما با رفتار منافقانه باید شدیداً برخورد کرد.»
پناهیان در ادامه با یادآوری تفاوت‌های جهاد با کفار و منافقین، گفت: «در جهاد با کفار، نگرانی از دست دادن جان، مهمترین مانع جهاد است. اما در جهاد با منافقین، نگرانی از دست دادن آبرو و اعتبار اجتماعی مهمترین مانع جهاد است. دیروز هرکس جان جهاد داشت، باید به جنگ میرفت، امروز هر کس آبرودار است، باید به جهاد با منافقین بپردازد؛ و در این میان هرکس آبروی بیشتری دارد، جهاد برای او واجب‌تر است.»
فرازهایی از این سخنرانی که در ادامه‌ی سلسله مباحث “انقلابی بودن” بیان شده است، در زیر آمده است:
آیه‌ای که از جهاد و سخت‌گیری با منافقین سخن می‌گوید
• یکی از ارکان انقلابی بودن، مجاهدت در راه خداست. انقلابی کسی است که اهل جهاد است و انواع جهاد را می‌شناسد، و برای انواع مجاهدت‌ها آماده است. یکی از انواع سخت جهاد هم، جهاد با نفاق است.
• خداوند در سوره‌ی توبه، آیه ۷۳ و همچنین تحریم، آیه ۹ می‌فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ؛ ای پیامبر! با کافران و منافقان به جهاد برخیز و نسبت به آنان سخت‌گیری کن [و درشتخو باش] که جایگاهشان دوزخ است و دوزخ بد بازگشتگاهی است.»
• علامه طباطبایی در ذیل همین آیه می‌فرماید: “جهاد” و “مجاهدت” به معنای سعی و بذل نهایت درجه کوشش در مقاومت است -چه به زبان باشد و چه به دست- تا آنجا که منتهی به کارزار شود. در تفسیر نمونه نیز در ذیل همین آیه آمده است: «مراد از جهاد با آنها همان توبیخ و سرزنش و تهدید و انذار و رسوا ساختن آنها، و یا در بعضی از موارد تالیف قلوب آنها است، چه اینک «جهاد» معنی وسیع و گستردهای دارد، و هر گونه تلاش و کوشش را شامل میشود، تعبیر به «وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ» (بر آنها سخت بگیر و خشونت کن) نیز اشاره به خشونت در سخن و افشاگری و تهدید و مانند آن است.»
• نکته‌ای که در این آیه وجود دارد، این است که در آیات دیگر قرآن اکثرا از جهاد با «کفار» سخن گفته شده است و در مورد «منافقین» از برحذر بودن(هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ) سخن گفته شده است. اما در این آیه، که یکبار دیگر در سوره‌ی توبه تکرار شده، دستور «جهاد» نسبت به منافقین نیز صادر شده است. خصوصا اینکه دستور غلظت هم داده شده است (وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ). کما اینکه خداوند هم با غلظت با آنها برخورد میکند (و مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ). البته جای دیگری دستور قتل منافقان هم داده شده که بحث دیگری است. (سوره احزاب آیه‌ی۶۱)
• منافق در میان جامعه‌ی اسلامی زندگی میکند و نامسلمانی او معمولا پنهان است؛ مبارزه و مجاهده با او طبیعتا دشوارتر است، آنهم مبارزه‌ای سخت گیرانه. این مبارزه سخت‌تر از مبارزه با کفار است.
• این آیه بیشتر در زمان امیرالمؤمنین(ع) اجرا شد و البته مورد اعتراض نفهم‌‌ها هم قرار گرفت؛ که چرا مسلمان کشی را باب کرده‌است. زیرا حضرت در سه جنگ جمل، صفین و نهروان، در واقع با سه گروه از منافقین جنگیدند. امام صادق(ع) در تفسیر آیه ۹ سوره‌ی تحریم فرمودند: جَاهَدَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الْکُفَّارَ وَ جَاهَدَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلَامُ الْمُنَافِقِینَ، فَجَاهَدَ عَلِیٌّ (ع) جِهَادَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه (تفسیر قمی/۲/۳۷۷)
علی(ع) گردن عَمرو را زد، اما احترامش را حفظ کرد
• اگر لازم باشد با منافقی مبارزه کنیم، لازم نیست حتما اسم او را منافق بگذاریم. اما هیچگاه مبارزه با نفاق و رفتار منافقانه را نباید ترک کرد. زیرا بر طبق آیه قرآن، با منافقان باید با غلظت رفتار کرد.
• حتی اگر لازم باشد قوه‌ی قضائیه با کسی که رفتار غیرقانونی انجام داده است برخورد قانونی کند، نباید مبارزه و مجاهدت زبانی و فرهنگی با منافقان پایان پذیرد، و همه‌ی مبارزه به عهده‌ی قانون گذاشته شود. نباید مجاهدت با منافق را رها کرد و یا از غلظت آن کاست.
• در جهاد با منافق، نه تنها قانون، بلکه اخلاق را هم باید رعایت کرد. در آیین جنگ با کفار نیز همین‌گونه است. مانند امیرالمؤمنین(ع) که در جنگ خندق، گردن «عمرو بن عبد ود» را زد، اما به دلیل حفظ احترام و منزلتی که در قبیله‌ی خود داشت، زره او را درنیاورد. همچنین علی(ع) در زمان مذاکره‌ی نماینده‌ی خود با معاویه ـ گرچه معاویه دوران مذاکره را طولانی کرد تا فرصت آماده‌سازی لشکر را پیدا کند ـ اما جنگ را شروع نکرد و با وجود ضرری که سپاه حضرت از این ناحیه متحمل شد، قانون مذاکره را رعایت کرد.
• اگر منافق دست به اسلحه برد، با اسلحه، و اگر با هر سلاحی که آمدند با همان سلاح با آنها باید مجاهده کرد؛ آنهم با «غلظت». تذکر قوه‌ی قضائیه برای رعایت قانون و اخلاق، معنایش این نیست که غلظت مجاهده با نفاق را باید کم کرد. تهمت نباید زد، ناسزا نباید گفت، اما با رفتار منافقانه باید شدیداً برخورد کرد. اینکه معنای این غلظت چیست، باید به اقتضائات و شرایط نگاه کرد. ولی غلظت باید احساس شود.
• پیامبر(ص) هرگاه در مقابل نفاق کوتاه می‌آمدند به دلیل بصیرت نداشتن مردم بود. اگر پیامبر با نفاق برخورد شدیدتری نداشتند، به دلیل کم بودن اصحاب ناب بوده است. کما اینکه دو جریان توطئه‌ی قتل حضرت توسط منافقین، یکی بعد از جنگ تبوک و یکی بعد از روز غدیر، در توضیح علت نکشتن توطئه کنندگان، به همین نکته اشاره کردند. (أَکْرَهُ أَنْ یَتَحَدَّثَ النَّاسُ وَ یَقُولُوا إِنَّ مُحَمَّداً قَدْ وَضَعَ یَدَهُ فِی أَصْحَابِ: اعلام الوری/۱۲۳) اما در زمان ظهور حضرت حجت(عج)، با منافقین مانند کفار برخورد میشود. (ثُمَّ یَدْخُلُ الْکُوفَةَ فَیَقْتُلُ بِهَا کُلَّ مُنَافِقٍ مُرْتَاب: ارشاد مفید/۲/۳۸۴؛ لَا یَقْتُلُ أَحَداً مِنْهُمْ إِلَّا کَافِرٌ أَوْ مُنَافِقٌ: بحارالانوار/۵۲/۳۸۶)
در جهاد با منافقین، نگرانی از دست دادن اعتبار اجتماعی مهمترین مانع جهاد است
• در جهاد با کفار، جان می‌دهی و آبرو پیدا میکنی. در جهاد با منافقین، جان نمی‌دهی، اما آبروی خود را در میان بی‌بصیرت‌ها از دست می‌دهی.
• در جهاد با کفار، نگرانی از دست دادن جان، مهمترین مانع جهاد است. اما در جهاد با منافقین، نگرانی از دست دادن آبرو و اعتبار اجتماعی مهمترین مانع جهاد است. دیروز هرکس جان جهاد داشت باید به جنگ میرفت، امروز هر کس آبرو دار است باید به جهاد با منافقین بپردازد؛ و در این میان هرکس آبروی بیشتری دارد، جهاد برای او واجب‌تر است.
• جهاد با مال بر کسانی واجب است که از تمکن مالی برخوردار هستند و مال بیشتری دارند. جهاد با جان بر کسانی واجب است که از توان جسمی برخوردار هستند و توانمندتر هستند. جهاد با آبرو ـ که آبرو مهمترین ابزار جهاد با منافقین است ـ بر کسانی بیشتر واجب است که اعتبار و آبروی بیشتری دارند.
• اهمیت آبرو در مبارزه با نفاق به‌گونه‌ای است که امام حسین(ع) در مبارزه با یزید، که مبارزه با نفاق روشن بود، در سخنانی که خطاب به ۷۰۰ نفر از تابعین و انصار در «منی» ایراد کردند، به اسلحه‌ی آنها نگاه نمی‌کرد، بلکه به «آبروی» آنها که از قِبَل اسلام بدست آورده بودند، اشاره می‌فرمود و به اینکه حاضر نبودند از آبروی خود برای مبارزه با نفاق هزینه کنند اعتراض می‌فرمودند. (ثُمَّ أَنْتُمْ أَیُّهَا الْعِصَابَةُ، عِصَابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ، وَ بِالْخَیْرِ مَذْکُورَةٌ، وَ بِالنَّصِیحَةِ مَعْرُوفَةٌ، وَ بِاللَّهِ فِی أَنْفُسِ النَّاسِ مَهَابَةٌ یَهَابُکُمُ الشَّرِیفُ وَ یُکْرِمُکُمُ الضَّعِیفُ…. أَ لَیْسَ کُلُّ ذَلِکَ إِنَّمَا نِلْتُمُوهُ بِمَا یُرْجَی عِنْدَکُمْ مِنَ الْقِیَامِ بِحَقِّ اللَّهِ؟….)( تحف العقول/۲۳۷)
• اما بعضی‌ها نمی‌خواهند در راه خدا ضرر کنند. بعضی‌ها می‌خواهند مورد تأیید و پسند همه باشند و هیچکس نسبت به آنها بغض نداشته باشد. همانطور که مرد باید در بدن خود زخم جراحت جهاد داشته باشد. بنابر فرمایش رسول خدا(ص) کسی که زخم در بدن نداشته باشد، و در اثر جهاد در راه خدا ضرری به او نرسیده باشد، خجالت‌زده خواهد بود. مَن لَقِیَ اللّه َ بغیرِ أثَرٍ مِن جِهادٍ لَقِیَ اللّه َو فیهِ ثُلْمَةٌ.(میزان الحکمة/۲۸۲۸) در جریان مبارزه با نفاق هم باید به آبرویش نزد برخی لطمه خورده باشد.
• بنابر صریح آیات قرآن، تمام پیغمبران الهی را مسخره کردند، آنوقت برخی مراقب هستند کسی مسخره‌شان نکند. در حالی‌که هرکس بیشتر مراقبت کند که از ناحیه‌ی جان و مال و آبرو ضرر نکند، و به این دلیل به ترک جهاد بپردازد، بیشتر نزد خدا منفور خواهد شد.
کسی که مجاهد را اذیت کند، خدا بر او غضب خواهد کرد
• در دفاع مقدس، بعضی‌ها دنبال مسئولیت‌های پرخطرتر بودند. مثلاً بعضی‌ها تخریب‌چی بودند و از خدایشان بود که جان خود را برای باز کردن معبر بدهند و پیش‌مرگ دیگران شوند. امروز کجا هستند کسانی که آرزو داشته باشند اعتبار خودشان را در راه جهاد با منافقان از دست بدهند و باکی نداشته باشند؟
• البته وقتی به ارزش جهاد نگاه کنیم سختی‌های جهاد کاهش پیدا میکند. رسول خدا(ص) در مورد مجاهدین در راه خدا می‌فرمایند: اعمال همه بندگان در مقایسه با ارزش جهاد مجاهدانِ در راه خدا، به اندازه‌ی مقدار آبی است که پرستویی با منقار خود از دریا برداشته است، در مقابل عظمت آب دریا.(ما أعْمالُ العِبادِ کُلِّهِم عِند المُجاهِدینَ فی سبیلِ اللّه ِ إلاّ کَمِثْلِ خُطّافٍ أخَذَ بمِنْقارِهِ مِن ماءِ البَحرِ(میزان الحکمة/۲۸۴۴)
• جهادگران از حمایت‌های عجیب پروردگار برخوردار میشوند. رسول اکرم(ص) در روایت دیگری می‌فرمایند: اتَّقوا أذَی المُجاهِدینَ فی سبیلِ اللّهِ «از آزردن مجاهدانِ در راه خدا بپرهیزید»، فإنَّ اللّهَ، یَغْضَبُ لَهُم کَما یَغْضَبُ للرُّسُلِ« زیرا خداوند به خاطر آنان به خشم می آید همچنان که به خاطر پیامبران به خشم میآید»، و یَسْتَجیبُ لَهُم کَما یَسْتَجیبُ لَهُم. «و دعای آنان را اجابت می کند همچنان که دعای پیامبران را اجابت میکند.»(میزان الحکمة/۲۸۵۶)
• اگر تاکنون سران فتنه زنده هستند، صدقه سر مهربانی مقام معظم رهبری و حزب اللهی‌هاست، زیرا قطعاً ایشان هنوز اینها را نفرین نکرده‌اند که اگر نفرین کرده بودند، بر اساس همین روایت، نابود شده بودند. حتی نیازی به زدن و بستن نداشتند. اما آیا اینها رهبری و مؤمنین را اذیت کرده‌اند یا نه؟ بنابراین یقیناً خداوند بر آنها غضب کرده است.
• نمونه‌ی اعلای مجاهدی که خدا به خاطر غضب او غضب کرد حضرت صدیقه‌ی کبری، زهرای اطهر(س) بود که رسول خدا(ص) فرمود یَغضِبُ لِغَضَبِها…
قطعه قطعه مهره
سلام
متن لطیف و عمیقی بود
خدا صبر و آرامش و سلامتی به تمام خانواده ای شهدا عنایت کنه بخصوص شما و مادر محترمتون …
راستی دو تا متن قبلی من نمی تونم نظر بذارم !!! کادر می پره !!!
نقد طلا و مس موشکافانه بود
ممنون ک هستین
http://s30.aks98.com/files/04821018797598690081.jpg
سلام حاج حسین
این طرح رو به زدم برای قطعه
یا علی
وبلاگ گروهی آنتی بالاترین
مثل همیشه قشنگ بود
سلام برادر چرا جواب سوال منو(راجع به صدا وسیما و رهبری)ندادین؟؟؟من منتظرما………..
السلام علیک یا مادر؛ یا فاطمة الزهرا….
http://islamupload.ir/images/cw88b255f99ziqdyi0f.mp3
سلام
“می ترسم بگویم کی، زودتر بیاید…”
قشنگ بود. دستت درست! خسته نباشی.
خدا قوت . یا علی مدد
یک حرفه که توی اوج مظلومیت واسه قلب بچه شیعه میشه مثل کرسی نقاشی زهرا براکبوتر ویاکریم.”داریم
آماده میشویم برای ظهور.”
اما بندپوتین هایم انگار بدجوری گره خورده است توی هم.
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش بحال روزگار
سلام
بهاریه ی زیبایی بود
یاعلی
سلام حسین اقا یه توفیقی به ما بده
یه سری به وبلاگ حقیر بزن
مطلب جدید نوشته شد
“وسطای راه، در همان آسمان بود که دید هنوز روی درخت، برگی هست که زرد شده، خشک شده، اما روی درخت است.”
عجب تعبیر آشنایی. این جمله را فقط کسانی می فهمند که متن “ای برگ زودتر از پاییز زرد نشو” را خوانده باشند. حداقل من که این طوری برداشت کردم…
(عزیز! بابا محسن, کی می اید تا ما امام زمان مان را ببینیم?خانوم جون گفت:می ترسم بگویم کی,زودتر بیاید…)
آخرین حربه هاشمی برای ابقای ریاست خبرگان چیست؟
بخشی از تحلیل حجت الاسلام روانبخش :
یش بینی می شود آخرین پرده این سناریو، سخنرانی پیش از دستور آقای هاشمی همراه با بغض و گریه باشد تا شاید با این حربه و با تحریک عواطف بزرگان، فضا را به نفع خود تغییر بدهد. شایان ذکر است که آقای هاشمی چندین بار تا کنون از جمله در فیلم انتخاباتی اش در سال ۸۴ و در آخرین نماز جمعه اش ۲۶ تیر سال گذشته از این حربه استفاده کرده است. ولی رشد فکری و بالابودن سطح بصیرت مردم موجب شد که نه تنهاهیچ تاثیری بر آن ها نداشت بلکه نتیجه معکوس گرفت. به یقین این سلاح زنگ زده بر خبرگان ملت که عصاره خوبی ها و بصیرت ملت اند، هیچ تاثیر نخواهد گذاشت و با رای قاطع به آیت الله مهدوی کنی، جای خالی آیت الله مشکینی را پر خواهند کرد.
با سلام
پایگاه مجازی غدیر در راستای تبلیغ در فرهنگ اسلامی و ولایت مداری در دنیای مجازی قصد دارد تا با وب سایت ها و وبلاگ هایی که در این امور تلاش میکنند را از قرار دادن لینک و لوگو و انجام عمل متقابل آنها همراهیشان کند .
اگر مایل به این امر هستید لطفا ما را در جریان قرار دهید .
با تشکر
http://www.ghadirnet.com
سلام…
داداش عزیز تر از جانم
تو رو به حرمت خون “پدر بزرگ های ۲۵ ساله”،مواظب خودت باش…
در این روزهای حساس چرا؟؟
دوستان ببینید و بصیرت داشته باشید که با یک حرکت خطا چه طور به جان هم افتادید و مشکل اصلی رو فراموش کردید براستی که عده ای با بی بصیرتی و ناخواسته در زمین هاشمی بازی
می کنند
سلام.این طرح رو از روی دلتنگی زدم… می پسندی؟
http://www.pic.iran-forum.ir/images/362bmnzgu6lpr90wsgw.jpg
ماشالله به هردو شما وتبریک به مادرانی که اینطور فرزندانی تربیت میکنند.
ولا تهنوولاتحزنووانتم الاعلون.
سلام حاج حسین
ببینم شما خسته نمیشید؟ بابا اصلا به شماها چه که دارند سر حزب اللهی ها رو زیر آب میکنن به خاطر هیچی؟!!!
ما اگه نخوایم بدونیم که چه کسایی جلوی این بی دین ها وایسادن باید کی رو ببینیم؟
مگه شما زندگی نداری؟
مگه بیکاری برادر؟
تو باید سکوت کنی و مثل بقیه ی اون کسایی که ادعای بسیجی بودن میکنن و از هر دشمنی بدتر رفقارو میکوبن ، رفقاتو بکوبی؟
مگه نمیدونی ؟؟؟؟؟؟؟
مد شده…….
بله شما هم باید “دق” کنی !!!!!!!
تو هم باید “سردرد” میگرفتی !!!
حسین!
تو چرا “دق” نکردی؟
بابا این حرامی ها به تمام دارو ندار ما یعنی حضرت امام خامنه ای توهین کردند و ناسزا گفتند،کسی دق نکرد.کسی سردرد نگرفت.
حالا همه رگ گردن کلفت کرده اند.
تو چرا رگ گردن کلفت نکردی حسین؟!!!!!!!
مگه ندیدی با فاحشه چه برخورد بدی کردن؟!!!!!!!
__________________________
بابا این قائله فقط یه جور آروم میگیره ، اونم اینه که سعید تاجیک رو بگیرن و حد بزنن!!!!!
و اما من از طرف خودم میگم: اگر سعید رو زودتر از فاحشه گرفتن و خواستن بهش حد بزنن باید منو هم حد بزنن . وگرنه منم این دفعه واقعا دق میکنم
اون موقع است که ما بچه بسیجی ها همه با هم باید دق کنیم!
خییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی فوق العاده بود. خیییییییییییییییییییییییییییییلی.
حدس ما هم همین بود ولی انصافا می شد شباهت هایی بین دو متن دید. این سر درد فکر کنم عجیب کار دست این دو دوست قدیمی و دو رفیق شفیق فعلی داد!
به هر حال خدا رو شکر به خیر گذشت و چقدر دلم آرام گرفت وقتی این جواب عمومی به نامه خصوصی را خواندم.
خدا هردوی شما بزرگواران را حفظ کند و دل و جانتان را به نور ولایت بیش از پیش روشن!
داداش حسین! عاشقانه و نه منافقانه مخلصم.
عـــــــــــــــــــــــــالی بود
عالی نوشتی داداشم؛
خیلی خیلی عالی نوشتی.
عزیز دلم کاری به جناب دژاکام ندارم که رفیق شماست و احترامش لازمه اما اونائی که میگن:
(“رابطه ما با رهبر، رابطه فرزند و پدری نیست، رابطه پیرو و ولی امر است.” دیگری می گوید: “تو غلط می کنی که بیت رهبری، خانه ات باشد”. آن یکی می گوید: “تو اگر ستاره کهکهشان راه شیری هم باشی، باز نمی توانی با استفاده از علم نجوم، سخنان رهبر را بیابی)
دیگه هر کی ندونه من و شما میدونیم که دردشون چیه!
بذار از حسادت بمیرن!
همه این مثلا وبلاگ نویسها اگر با هم جمع بشن و بتونن یه متن تو مایه های “من مستاجر نیستم خانه ام بیت رهبریست” بنویسن، با همون تاثیر گذاری و پر انرژی، من حاضرم همه دارائیمو به نامشون کنم!
لعنت خدا بر شیطان….
خصوصی
سلام
با عرض پوزش
اینجا میم جمهوری جا افتاده: گیرم با جهوری اسلامی مشکل دارید، چه کار به خون پدر من دارید؟!
“اما الان منکر اصلی سران کفر و فتنه اند”.پناه می بریم به خدا از شر سران کفر و عروسک های خیمه شب بازی شان
سلام. عجب… پس فیلم رو ندیده دفاع میکنی و توقع داری نقد نکنن نگاهت رو!!! یه بار فیلم رو میدیدی این همه داستان درست نمیشد…
حسین قدیانی: دیدن و شنیدن فحش، کار اخلاقی ای نیست. این یکی را من از شما مودب ترم! بگذریم که اصولا یک بچه بسیجی، چنین فیلمی را برای دیگران بلوتوث نمی کند و الا در جرم بازیگران فیلم به شدت شریک است، جناب یک دانشجو!
(تقی عزیز! حرف ها دارم با تو ,خوب گوش کن….
دروازه بان به اندازه کافی, امر به معروف و نهی از منکر شد,…پس لطفا به دروازه دشمن حمله کنید!)
تیروز نه تنها بوی ناسزا نمی دهد بلکه بوی ماه دارد.
حسین آقا با تمام این حرف ها
درست که فحش های آقا سعید خوب نبود اما دمش گرم ایول که جلوی این ظالم واستاد
من اینطور برداشت کردم که شاید شما از مواضعت عقب کشیدی اما به هر حال دمتون گرم
…………………………………………..
حسین قدیانی: برای آن عزیز که گفتی، خیلی دعا می کنم که بمانند.
اونهایی که رفتن برای این مملکت کشته شدن واسه این بود که بقیه زندگی کنن نه اینکه بقیه هم به جون کندن بیفتن، آدمهای زیادی رو می شناسم که عزیزی رو از دست دادند اما نیومدن انتقامش رو از مردمی که شور زندگی دارن بگیرن، اگه واقعا دنبال انتقام هستی دنبال مسببش بگرد نه کسایی که خودشون هم قزبانی هستن
آقای دژاکام شماره شما را نداشتند که ناراحتی شان را تلفنی به شما بگویند و بفهمند که روی سخن شما نبودند ؟ آیا باید مسئله رسانه ای می شد؟ آیا باید کلام دوستان شان را که منظور متن شما ایشان هستند را می پذیرفتند؟ دوستان مورد نظر آقای دژاکام روی چه اصلی پی بردند که مورد نظر شما از متن ایشان هستند ؟
در این مورد بی تقوایی دیده نمی شود ؟ زود و بی اساس قضاوت کردن دیده نمی شود ؟ شیطنت دیده نمی شود؟
اگر در نظرم غیبت می بینید تایید نکنید و حلالیت بگیرید .
خدایا مارا از شر آتش هوای نفس برهان
پدرت مرد تا مردمش زندگی کنند اما تو نمی خواهی بگذاری
حسین قدیانی: اگر چه پدر من نمرده است و به شهادت رسیده، اما ای مردم! لطفا بروید و زندگی تان را بکنید!
(تقی عزیز! حرف ها دارم با تو,خوب گوش کن….
دروازه بان به اندازه کافی , امر به معروف ونهی از منکر شد,…پس لطفا به دروازه دشمن حمله کنید.)
این قطعه نه تنها بوی ناسزا نمی دهد بلکه بوی ماه می دهد.
“این روزها من یتیم تر از روزهایی ام که فقط ۳ سالم بود. باور کن رفیق!”
تو رو حضرت زهرا اینطوری حرف نزن، دق میکنم….
سلام
این روزها کلا از هیچ چیز هم که سر در نیاورم .. این چند جمله را خیلی خوب میفهمم… می دانی! آدم وقتی ۱۰۰ سالش هم که باشد، باز جای سایه پدر را هیچ چیز پر نمی کند. این روزها من یتیم تر از روزهایی ام که فقط ۳ سالم بود. باور کن رفیق!
سلام بر داداش حسین عزیز
خیلی مخلصیم
حسین قدیانی: دیدن و شنیدن فحش، کار اخلاقی ای نیست. این یکی را من از شما مودب ترم! بگذریم که اصولا یک بچه بسیجی، چنین فیلمی را برای دیگران بلوتوث نمی کند و الا در جرم بازیگران فیلم به شدت شریک است، جناب یک دانشجو!
اولا اون فیلم رو اونوری ها نشر دادن برای ضربه زدن. نه اینکه بچه بسیجی ها برای هم بلوتوثش کنن! ثانیا مگه خدایی نکرده فیلم خصوصی و خانوادگی بوده؟! اتفاقی بوده که علنی افتاده. بله اگه به ما بود که نشرش نمیدادیم اما وقتی اونوری ها منتشرش میکنن ما باید خودمون رو به ندیدن بزنیم و بگیم انشاءالله که گربه بوده؟!
بگذریم حاج حسین آقا. ما بریم قبل از اینکه از خجالتمون در بیای…
سوگواری (گفت و شنود)
گفت: نتانیاهو در سفر به شیلی طی مصاحبه ای از شرایط بسیار سخت اسرائیل خبر داده و خواستار حمایت آمریکا و اروپا از دیکتاتورهای منطقه شده است.
گفتم: باید به این حیوون وحشی گفت اگر از آمریکا و اروپا کاری ساخته بود، خودشان را از این بن بست خردکننده نجات می دادند.
گفت: اتفاقا یکی از خبرنگاران هم به نتانیاهو گفته «نباید روی کمک آمریکا و اروپا حساب کند چون شرایط آنها هم بهتر از اسرائیل نیست».
گفتم: حیوونکی ها!
گفت: روزنامه انگلیسی گاردین هم نوشته است «آمریکا و اروپا و اسرائیل، فقط می توانند در مراسم خاکسپاری سران عرب متحد خود شرکت کرده و ابراز تاسف کنند»!
گفتم: شخصی در یک مجلس ختم، دستمال کاغذی به شرکت کنندگان تعارف می کرد ، یکی از حاضران به او گفت؛ دستمال چیه؟ پوشک بیار! میخوام از ته دل گریه کنم!
یادت باشه که شام از کوفه بدتر بود
یه پیام “بی زرگانی” برم؟
ساعت ۲:۴۸ نیمه شب
تعداد افراد آنلاین: ۲۶ نفر
ماشالله…
داداش حسین بی همتای بسیجیها فـــــــــــــــــــــــدائی داری….
سلامتی داداش حسین عزیز
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…
داداش حسین: این نیز گذشت! قطعه ۲۶ با کمک شما خوبان از یک هفته فحش و ناسزای دوست و دشمن سربلند بیرون آمد. این “۲۶” دوستی که هستند، برای من بیشتر لذت بخش است تا ۱۵۰ نفری که معلوم نیست کی هستند و از کجا هستند و چی هستند.
به [علی می گوید:]
ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون.
و مپندار کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند,بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.
بعد هم کی به شما کار داره,به قول اقای قدیانی شما بروید زندگیتان را بکنید,وبه نظر من زندگی شما با مردگی فرقی ندارد.
{ان شاء الله برای امام زمان، من و تو سرباز خوبی باشیم و قدر رهبر را که جانشین مولاست، خوب بدانیم}این دعا بهترین دعایی است که حتی الان و بعد از گذشت ۹ سال می شود در حق هردوشما بزرگواران کرد.
یک چیزی بگویم فضای قطعه عوض شود،آن روزی که خبر اتفاق شهر ری را در وبلاگ گذاشتید که مردم این خاندان را از حرم بیرون کرده اند با خودم گفتم ای کاش منم اونجا بودم .آرزومه که ای کاش یه روزی یه جایی خدا فراهم می کرد این فائزه رو می دیدم ،حالشو جا می آوردم تا دیگه نره ساندویچی و خرید شب عید.بعد به خودم گفتم خوب اگه فائزه را می دیدی چی کار می کردی مثلا؟ می دونید چی به ذهنم رسید این که اتفاقا چون یک بسیجی دخترم، دستم بازتره برای ادب کردنش، دونه دونه موهای سرشو می کندم.[قهقهه]
نه فحش است و نه ناسزا و نه حد دارد.
این روزها من یتیم تر از روزهایی ام که فقط ۳ سالم بود. باور کن رفیق!
فکر دل ما رو نمیکنین داداش حسین؟
درود
من جزو اون دسته ای هستم که از نظر شما خونشون مباحه.بهتر بگم برای من فرقی بین شما ودوستان بسیجیتون وخاتمی وکروبی وموسوی و…. وجود نداره .همتون از یک قماشید.وارثان …..
هستید.اگر مظلوم نمایی نمی کنی ونمی گی بهم فحش دادی …بایدبگم که اونها چماق بدستان دیروزند وشما باتوم بدستان امروز.تو میگی به من وپدرم فحش میدهند ومحکوم می کنی ولی من می گم فحش دادن بدتره یا سرکوب زن وبچه مردم توخیابونها.نگو که ندیدی ونکردی که همه دیدند ومی دونند ابعاد جنایات توورفیقات رو.حساب ما وشما از فحش گذشته.فقط خون تسویه می کنه این حسابو.یا می کشیم یا کشته میشیم.
یه چیزم بگم تا یادم نرفته…اون روزی که شرشما وارباباتون ازسر این ملت کم کردیم یادی ازتو وامثال تو نمی کنیم اما ازپدرت یاد می کنیم چون ازنظر ما جونش رو برای دفاع از وطنش فدا کرده واین برای ما مقدس.به امید ازادی
حسین قدیانی: از ادب شما ممنون اما عزیز! آیا نمی شود یکی هم زن و بچه مردم باشد و هم ایرانی و هم همسایه من و شما، اما روز عاشورا، آشوب کند؟ با این همه همین که به پدرم حرف بدی نزدی، ممنون. این سقف مطالبه من از جنبش محترم سبز است!
کار طنز روزگار دیگه شهید و فرزند شهید باید همیشه مظلوم باشند
الهی فدات شم که خودت بهتر از من میدونی کی هوای این قطعه از بهشتو داره.
برای سلامتی و آرامشت و دور شدن بلا از شما و خونواده محترم:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ
مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ
عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ
بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ
وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ.
لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ
بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ
لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ . اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ
آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ
أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ
أُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ.
(رفقا لطفا همه بخونید)
سلام
می دونم چرا هر چی می نویسی به دلم میشینه
چون آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
واقعا از هر دو متن لذت بردم
ان شاء الله شهید بشی!
شهید علمدار: برای بهترین دوستان خود آرزوی شهادت کنید!
البته شما استادی
یا حق
به بعضی ها وامثال بعضی ها که خیال خام در سر می پرورانند;
که می خواهید بکشید یا کشته شوید,انشاالله به درک واصل خواهید شد وبه یکی از ارزوهایتات خواهید رسید.و تاستارگان حضرت ماه و اربابشان هستند ارزوی دوم را با خود به گور خواهید برد.ودر پایان نه ستاره ماه و نه پدر ستاره ماه ونه پدر جد ستاره ماه به یاد شما نیاز ندارند .یادتان پر از علف های هرز.
با اجازه آقای سیداحمد
ساعت ۳:۳۴ نیمه شب
افراد آنلاین: ۲۳ نفر
ببخشیدا …
خدا زیاد کنه بسیجی پای کار رو
لحن متن بامداد اگر نگویم که دقیقا مثل منافقین است ولی یک پله کوتاه تا رسیدن به آنها بیشتر فاصله ندارد . در جواب این منطق امام ( ره ) گفت که : بکشید ما را ملت ما بیدارتر میشوند .
چه آرزویی بالاتر از کشته شدن به دست شقی ترین و بی آبروترین آدمها در این زمانه
دوستان جدای از اصل موضوعی که سبب ردوبدل شدن گلایه نامه بین این دو عزیز شد و اگر عمومی نمیشد بهتر هم بود ولی روش کار آنها به اتدازه یک درس سه واحدی ادبیات انتقادی برای علاقه مندان آموزنده بود . نکته اینحا است که حتی یک درس سه واحدی هم انتها دارد . لطفا اساتید معظم ، ما را مهمان یک درس دیگر اما از نوع غیر انتقادی و گلایه کنند .
بسم الله
ممنون از جوابیه تان.
دشمنان نظام این آرزو را به گور خواهند برد که میان ستاره های حضرت ماه تفرقه ببینند.
کلا خیلی پررویی!
امیر حسین می گوید
بابا این قائله فقط یه جور آروم میگیره ، اونم اینه که سعید تاجیک رو بگیرن و حد بزنن!!!!!
و اما من از طرف خودم میگم: اگر سعید رو زودتر از فاحشه گرفتن و خواستن بهش حد بزنن باید منو هم حد بزنن . وگرنه منم این دفعه واقعا دق میکنم
اون موقع است که ما بچه بسیجی ها همه با هم باید دق کنیم!
من می گویم اگر شما فاحشه را با بقیه افراد خانواده مبارک ایرانی من جمله مادرش که از اسمش “عفت ” هیچ بویی نبرده محاکمه واقعا عادلانه کنید من و تمام افراد خانواده ام تک تک حاضریم بجای سعید تاجیک حد بخوریم
واقعا شرم اور است در فرانسه ژاک شیراک که انصافا در بین تمام رئیس جمهورهای فرانسه برای استقلال و اقتدار کشورش بیش از همه ارزش قائل بود و جلوی سوء استفاده آمریکا نسبت به چاپ بیش از حد دلار ایستاد و باجهای اساسی نداد برای اختلاس محاکمه می شود ولی در ایران امثال مبارک ایرانی و نوچه هایش مثل خاتمی به جرم وطن فروشی و خیانت و جاسوسی محاکمه نمی شوند اختلاس و دزدی پیشکششان
ه
اللهم اشغل الظالمین بالظالمین
سلام داداش
تو رو خدا …
قسمتون دادم
من کار پوستر ، کلیپ سازی و … انجام میدم
تو رو خدا به دوستانی که وقت میذارن تا پوستر برای شما و وب تون درست کنند
بگید به جای این کار کم منفعت ، پوستر فرهنگی واسه آقا … واسه مهدویت … واسه جهان اسلام …
واسه خیلی چیزای دیگه طراحی کنند
طراحی پوستر برای شخص شما یا وب تون ممکنه باعث بشه شما دچار حب نفس بشین
و این اصلا خوب نیست
با وجودی که میشناسمتون و می دونم آدم فروتن و حتی خجالتی هستید
اما یادمون نره بزرگان دین و ائمه هم تا آخرین لحظه از نفسشون به خداپناه میبردند
ما نمیخوایم داداش بسیجی مون رو توی این روزگار قحطی معرفت از دست بدیم
از طرفی هم گفتم کار فرهنگی پوستر و بولوتوث و.. هم در زمینه های مختلف خیلی کم داریم
پس..
تو رو خدا…
قند تو دلم آب شد این نامه رو خوندم…به مناسبت از بین رفتن سوء تفاهم ها و به کوری چشم فائزه همه لبخند بزنید
حسین عزیزدرموردفحش هایی که به شماوآن ستاره ی بی بدیل خمینی که توسط دشمن فتنه گرداده می شودفقط خدامی تواندحقشان راکف دستشان بگذاردکه امیدوارم هم دراین دنیاباشدهم درآن دنیااماازدشمن جزفحاشی وعربده کشی وتهمت وناسزاانتظاردیگری نیست به قول خودت اگردست مبارک ایران راهم ببوسیم آنهادست ازسرمابرنمی دارندهرچندکه اعتقادراسخ دارم القابی که بنیان گذارآن داداش حسین بچه بسیجی هاباشد لایق سران فتنه ازراس تاذیل است لکن تنهاوتنهانکته ای که باقی می ماندهمین است که مانبایدخودمان راباآنهامقایسه کنیم که یک تارموی گندیده سعیدتاجیک وتقی دژاکام وحسین قدیانی و…ارزش داردبه کل سوابق گذشته آنان. می بوسمت
“این روزها من یتیم تر از روزهایی ام که فقط ۳ سالم بود. باور کن رفیق!”
…باورکردم…باور کردم…باور کردم…
باور کن،… آدم نیستم که دق نکردم!…
اینجا هست قطعه ای از بهشت *** که نه با قلم با خون باید نوشت
دست مریزاد ای بسیجی پیرو مولا
اینجا هست قطعه ای از بهشت **** که نه با قلم باخون باید نوشت
متاسفم برای کسانی که فرق مردن و شهادت را نمی فهمند.متاسفم برای کسانی که به شهدا فحش می دهند. چقدر پست هستند اینها. درود بر شما و پدر شهیدتان
سلام داداش…
۱-صبح با چشمای ورم کرده از بیدار خوابی شب قبل بیدار می شیم ، باز به قطعه سر می زنیم.ظهر ،عصر ، شب،نیمه شب ما شده قطعه.دست خودمون نیست…تو این آلزایمر سرای دنیا که همه شهید رو فراموش کردن ،فقط قطعه بوی شهید میده…همه عشقمون شده کامنت گذاشتن ،همه امیدمون شده تایید کامنت های ما با دست مبارکت ،که خون بابا اکبر توش جریان داره.ببین چه اجری می بری!…حاضر بودم فحش بشنوم(هم از دوست وهم از دشمن) ولی اجر کار شما رو داشتم…اصلا چند تا فحش اونا رو برام بفرس!
۲-میدونیم چقدر بهت فشار می یارن که چرااین مطلب رو زدی،چرا این عکس رو زدی ،چرا این کامنت ها رو تایید کردی و…ببخش اگه کامنت های ما بصیرت نوشته های شما رو نداره،ما کامنت می گذاریم،هرچه بادا باد ؛ولی غافل از اینکه سبک سنگین کردن اون وقت می بره وبه جای اینکه باری رو از دوش شما برداریم،به اون بار اضافه می کنیم.ما رو حلال کن…
با مطلبی تحت عنوان “طراحی نمای جایگاه سخنرانی حضرت ماه” همچین بگی نگی به روزیم. سری بزنید.
سلام داداش حسین
به خدا اگر دژاکام کمی انصاف داشته باشد (شما می‌گویید دارد) باید با این جوابیه شما عرق شرم بر پیشانیش بشیند.
درود بر تو
چرا بعضی از اساتید نمیتوانند ببینند که شاگردانشان از آنها جلو میزنند و خیلی بالاتر میروند؟
عزت داداش حسین زیاد
حسین قدیانی: برادر عزیز! اولا هنوز هم خیلی از تقی دژاکام عقبترم. ثانیا ایشان دل پاکی دارد که از حسد حتما خالی است. حتما بابت این کامنت از خدا طلب مغفرت کن و نظرت را درباره تقی، اصلاح کن. می دانم که از دست من ناراحت نمی شوی. یعنی حق نداری که ناراحت شوی. از بودنت در قطعه ۲۶ ممنون. می دانم که آدم خالص و صادقی هستی برادر.
فکر می کنم موضع گیری صحیحی کردید. البته مومن در هیچ چارچوبی نمی گنجد…
آقا حسین سلام علیکم عیب ما شیعیان سید خراسانی این است که وقتی به ما فحش می دهند گذشت می کنیم و می گوئیم : قالو سلاما و بعد وقتی اینطور جریانات پیش می آید غیرتمان به جوش می آید و نمی توانیم از برادران مان بگذریم که نباید هم گذشت ولی خاندان ملعون تا کوچک ترین اتفاقی می افتد به دو می روند ق ق و خوب از قدیم گفته اند هر کس اول شکایت کرد برنده است، اما ناراحتی ندارد مسلمان و شیعه اگر اشتباه کند به عمد یا به سهو، منظورم را که می فهمید!!!!! مرد و مردانه پای آن می استد . من ممطمئن هستم اگر از خود آقا سعید بپرسید پای رای ق ق به شکایتهای مکرر خاندان ملعون می ایستد اما دو حالت دارد در این بین یا ما هم کنار او می ایستیم و یا سکوت کرده و با این سکوت دل او را می سوزانیم .وگرنه دشمنان خدا هر حرکتی کنند مغلوب مومنین هستند آگر مومنین وحدت را حفظ کنند و پای هر حکمی در کنار هم باشند.شما تصور کنیدفیلم اجرای حد(خدای نکرده) که میلیونها بسیجی آنرا محکوم کنند یعنی می شود هر حرکت را با وحدت تبدیل به زهر کرد در کامشان!!! اما حالت دوم ما هم تمام فحش ها و …. آنها را مدرک کنیم و به ق ق ببریم و….
راستی یادم رفت خداحافظی کنم ( از دست این خاندان ملعون ) که وقتی در موردشان حرف می زنم حسابی حواسم پرت می شود) خدا همواره یارو حافظ شما شیعیان باشد.
* تشکر ویژه از برادر خوب و هنرمند “سجاد” عزیز *
…و البته شرمنده ی این همه لطف!
سلام علیکم
ماششششششششششششالله چقدر استاد اخلاق اینجا تردد میکنه . نمی دونم چرا با این همه استاد تا حالا ، ایران گلستان نشده ؟
خواهشا” برید در خلوت خودتون تفکر کنید و ببینید تا حالا چند بار فحاشی کردید ؟ بعد از اینکه به نتیجه رسیدید نمی خواد بیایید اینجا آبروی خودتونو ببرید فقط خواهشا” از پله های منبر آهسته بیایید پایین مباد زمین بخورید با تشکر .
ما یک استاد تغذیه داشتیم ، همیشه میگفتند که : جواب آدم ها رو باید با رفتار خودشون داد اینجوری تازه طرف ، می فهمه که چقدر رفتارش زشت بوده .
من که فیلمی در این رابطه ندیدم ( البته خوشحال میشدم با کارگردان ، فیلمبردار و منشی صحنه ی این فیلم آشنا میشدم و یه امضا هم میگرفتم . ) اما غرضم اینه که اگر فحاشی شده جواب کسی با رفتار خودش داده شده .
فحش دادن خوبه ؟ حالا تو فحش بخور. عیبش کجاست ؟ سردسته ی اغتشاش گران بلقیس خانم نبود که ! همین خانمی بود که امروز برادران محترم مثلا اصولگرا از ایشون به عنوان ( یک زن ) یاد میکنند . البته چون ضعیفه بودن به سایز ایشون نمی خورد و بر همه هم این موضوع واضح و مبرهن بوده ترجیح دادند از این کلمه ( ضعیفه ) استفاده نکنند .
از بعد از انتخابات مگه شماها گذاشتید دهان آدم بسته بمونه . انقدر بی ادبی کردید . انقدر از آخرین ورژن بی ادبی استفاده کردید که ما هم در اثر همنشینی با شما چهار تا کلمه فحش یاد گرفتیم .
حالا همون ها رو داریم به خودتون پس میدیم . خوبه ؟
پس لطفا ” دیگه ناراحت نشید .
پ ن :
یه تشکر ویژه از آقای سعید تاجیک
پ ن ۱: این موضوع سبب نشه از مهدی هاشمی غافل بشیم .
پ ن ۲: خانم جون برای بازسازی چهره بابات ، این روش جواب نمی ده . چون قبلا موقع ساندویچ خوردن سوتی دادی .
پ ن ۳: آقای قدیانی به دلایلی با نام وزین خودمان نمی توانیم کامنت بگذاریم بعدا” توضیح خواهیم داد .
خصوصی
il,kd ;i aa jh nhnha nhvi نمی دونم چرا با این نام کامنت گذاشته شد قرار بود این نوشته بشه .
( همونی که شش تا داداش داره) . گرفتید که ؟
بلاگفای نامرد،
امروز لینک قطعه رو از پیوندهای وبلاگم،
بدون اجازه حذف کرد
و دیگه هم هر کار می کنم، لینک نمی کنه!
کسی راهی بلده، برای حل این مشکل؟
چقدر علی مطهری هستید؟
محمدرضا شهبازی
بیان نظرات عالم گستر و جهان فروز آقای علی مطهری که با حفظ سمت فرزند شهید مطهری نیز هستند، باعث شد تا خیل هواداران ایشان درخواست کنند که زیر نظر وی مدارج رشد و تعالی را طی کرده و هرکدام بتوانند در آینده برای خود علی مطهری شوند. این درخواست با موافقت کریمانه قطب عالم استدلال و مرشد هر کر و لال رو برو شده و ایشان برای پذیرفتن شاگردان خویش آزمون ورودیه ای تدارک دیده اند که در ذیل می آید. از آنجا که رافت از سرو کول ایشان میبارد، وی پاسخ هر سئوال را مشخص کرده و فرمودند که جواب همه سوالات گزینه “د” است.
سوال اول: دو خط موازی در بی نهایت به هم…
الف) می رسند
ب) نمی رسند
ج) اگر احمدی نژاد بگذارد می رسند.
د) اگر احمدی نژاد آن حرف ها را در مناظره نمی زد خیلی زود تر از اینها هم به هم می رسیدند.
سوال دوم: بهترین و مهمترین شکل هندسی که در نظام جمهوری اسلامی نیز نقش برجسته ای دارد چیست؟
الف) دایره متساوی الساقین
ب) ذوزنقه متحد المرکز
ج) ۱۲ ظلعی قائم الزاویه
د) استوانه
سوال سوم: با توجه به اینکه حتما جواب سوال قبل را گرینه “د” انتخاب کرده اید بفرمایید کدام گزینه زیر غلط است:
الف) دایره، استوانه ای است که در مناظره ها در سرش کوبیده اند
ب) نقطه، استوانه ای است که ریز می بینندش
ج) لوزی، شکلی است که استوانه نیست
د) هیچ کدام
سوال چهارم: برای سوختن یک … به … نیاز است.
الف) دماغ- بی توجهی رییس جمهور
ب) سطل آشغال- مناظره
ج) آتشفشان- نامه سرگشاده
د) گزینه جیم نیست
سوال پنجم: در چه صورت می توان برای کسی دق کرد؟
الف) نامش فائزه باشد
ب) نام پدرش اکبر باشد
ج) نام برادرش مهدی باشد
د) همه موارد
سوال ششم: برای فائزه هاشمی می توان چه کار کرد؟
الف) با پیک موتوری برایش ساندویچ فرستاد تا مجبور نباشد به مکانهای شلوغ و پر خطر تردد کند
ب) خیاط خصوصی استخدام نمود تا برای خرید لباس مجبور نباشد به مکانهای شلوغ و پر خطر تردد کند
ج) برایش درخت خرما خرید تا مجبور نباشد برای خوردن خرما به حرم حضرت سیدالکریم تردد کند
د) برایش دق کرد
سوال هفتم: به نظر شما و بر اساس شواهد موجود، آن زنی که در تاریخ گفته شده جا دارد تا مرد مسلمان برایش بمیرد چه نام داشت و به چه علت بود؟
الف) عفت – خلاف نظر او موسوی رای نیاورد
ب) زهرا رهنورد – مردم لرستان به داماد خود رای ندادند
ج) فخرالسادات – شوهرش در زندان بود
د)فائزه – ساندویچ از دهانش کشیدند
سوال هشتم: مهمترین دلیل….. ، …..بود.
الف)شکست مسلمانان در جنگ احد- سخنان احمدی نژاد در مناظره
ب) عدم راهیابی ایران به جام جهانی- سخنان احمدی نژاد در مناظره
ج) ایجاد عقده های روانی در یک نماینده مجلس – سخنان احمدی نژاد در مناظره
د) همه موارد به اضافه همه موارد دیگر در تاریخ که ممکن است کسی در چیزی شکست خورده یا در آینده بخورد
سوال نهم: نقش کدام یک از نهاد های زیر به اشتباه ذکر شده است؟
الف) قوه قضاییه: محاکمه احمدی نژاد همزمان با محاکمه هر کس دیگر
ب) مجلس: درخواست محاکمه احمدی نژاد همزمان با محاکمه هر کس دیگر
ج) مجمع ترخیص مصلحت: جلوگیری از محاکمه هر کس دیگر
د) هیچ کدام
سوال دهم: برای جلوگیری از اغتشاش چه کارهایی میتوان انجام داد؟
الف) پخش ساندویجی ها در نقاط مختلف شهر
ب) انتقال میدان هفت تیر و لباس فروشی های اطراف آن از تهران
ج) جلوگیری از تکثیر عایشه های زمان
د) محاکمه احمدی نژاد به خاطر مناظره ها
سوال یازدهم: چه کسی حق دارد خاندان هاشمی را نقد کند؟
الف) هیچ کس
ب) چه غلط ها
ج) احمدی نژاد در مناظره ها
د) علی مطهری آنهم فقط در دهه هفتاد
سوال دوازدهم: بودجه کشور را چگونه و چرا باید تصویب کرد؟
الف) یک دوازدهم- تا دولت تنبیه شود
ب) یک پنجاه و سوم- تا دولت بیشتر تنبیه شود
ج) یک سیصد و شصت و پنجم – تا دولت و مردم با هم تنبیه شوند
د) همه موارد تا دل علی مطهری خنک شود
با اجازه آقای قدیانی بزرگوار:
یه وبلاگ جدید ساختم، فقط برای لینک دادن مطالب وبلاگهای دوستان. البته وبلاگهایی که مثل وبلاگ خودم غریبند و کمتر دیده می شوند.
آدرسش همون چای پولکیه از نوع میهن بلاگش: chaypoolaky.mihanblog.com
بابت زحماتی که می کشید، بسیار ممنونم و دعاگو. التماس دعا
با سلام
آقای قدیانی چرا نمی خواهید باور کنید مساله ناسزا گویی به -به قول شما- “ف ه ” نیست؟! مساله سوء استفاده از این قضیه است؟! مساله این است که ما نباید بهانه بدهیم به دست یک قومی که به بنی اسراییل پنالتی! زده اند.
من کمترین – که همیشه چوب بسیجی بودنم را خورده ام – از خواندن نامه های خصوصی عمومی هر دو بزرگوار فهمیدم که اصل قضیه فحش به اون خانم نیست بلکه اصل اصیل موضوع خود واژه ی زیبای این شجره ی طیبه -بسیج- است که نباید حتی به ناسزا به آنهایی که حتی لایقش هستند آلوده شود.
من دیدم چطور این وبلاگ همش نظرات موافق داره و اینقدر یکدسته
نگو که نظرات بررسی میشن و مثل همیشه فیلتر
به هرحال خودت که میخونیش بازم از خدا میخوام قفلی رو که به دل های شما و امثال شما زده باز کنه
تا این مملکت روزی با جنگی شبیه جنگ داخلی لیبی آزاد نشه
سلام
اخوی فیلم را ندیده بودی اینطور از ایشان دفاع کردی.من به واسطه دفاع شما از سعید تاجیک رفتم فیلم را نگاه کردم پس لطفا به ما هم گیر نده که چرا این فیلم را دیدی…
ولی خوشم آمد از این صداقت که گفتی فیلم را ندیده ای و خوشم آمد از تقوایت که فیلم را ندیده ای(دارم تعریف میکنم ها).
حسین جان اگر انتقادی می شود شما این انتقاد را نه انتقاد یک دوست که انتقاد یک برادر کوچکتر بگیر چون از تقدیر الهی اتفاقا بابای من هم خامنه ای است.
ما پیرو همان پیری هستیم که فرمود:”یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.”پس یک موی سر تو شرف دارد به کل این کاخ نشینان.
حسین آقا به مادر هم سلام ما را برسان،بگو: شما مادر همه دوستداران حسین قدیانی هستید،منافق و ضد انقلاب همیشه اینطور فحاش بوده اند،فحش های آنها اصلا مهم نیست ( درست است که دل را به درد می آورد) ولی همگی این سختیها فدای یک لحظه از مصیبتهای سیدالشهدا…
جوجه وبلاگ نویستم کاک حسین
خدا قوت داداش
موفق باشی در تمام عمر
شما و همه ی فرزندان شهید ما را باید حلال کنید که در قبال این یتیمی کشیدن ها
کاری برای انقلاب نکردیم و شرمنده ی شهداییم .
از این سیاهی به خدا
شهدا شرمنده ایم
به امید تشکیل بسیج جهانی اسلام
سلام داداش
سلام! بر حسین کربلا و درود بر ماه بنی هاشم
سلام
حالا که چند تا مطلب در مورد بهار نوشتید بد نیست که در مورد عیدای ما بچه های جنگ هم مطلب بنویسید و از حال و روزمون و البته شوق و ذوقی که برای اومدن عید داشتیم بگید. یادش بخیر دفتر مشق های کادو شده که باید تا صفحه آخرش پر میشد! یادش بخیر مهمونی میرفتیم یه دفعه صدای آژیر بلند میشود و پناهگاه و …
چقدر سختی کشیدیم ولی همش خاطره انگیز بود.
حسین قدیانی: البته ای بهمن ۵۷ ای! شناسنامه من پنجاه و نه ای است ها!
ببخشید جناب قربانعلی ظاهرا شما تازه وارد این عرصه شدید . اگر تشریف ببرید به سایتهای مخالف ، تعجب نخواهید کرد که کامنت های ما نیز فیلتر و بعضا سانسور می شود .
و اگر اینجا فیلتر میشود به خاطر همان فحاش ها و فحاشی هایی ست که مشام شما را می آزارد . بد است ؟
اگر بد است لطفا بفرمایید به کدام ساز شما باید رقصید . باتشکر
یه پیام “بی زرگانی”
ساعت ۱۴:۳۲
تعداد افراد آنلاین: ۲۶ نفر
ماشالله حزب الله…
داداش حسین عزیز بسیجیها فـــــــــــــــــــــــــــدائی داری….
خوشحال شدم. امیدوارم به کوری چشم دشمن رشته محبت شما و استادتون محکم تر شه.
سلام؛
نامه خصوصی و جواب عمومی را با هم خواندم. فکر می کنم «ف.ه» به اندازه ی کافی کس و کار دارد که پر و بالش بدهند، اما نمی دانم چرا جناب دژاکام و همه ی کسانی که دلشان شکسته و سرشان درد گرفته به یک نهی از منکر خصوصی برای جناب تاجیک بسنده نکردند؟
اینجا که نظر گذاشتم آمدند در وبلاگم کشیدنم به فحش…
عجب موقعیت استراتژیکی دارد این قطعه خوش بوی ۲۶ و حالا که برگشتم سعی کردم همه نظرات رو بخونم … وعجب بچه های مخلصی
سلام
خدا به عزت و بصیرت خودت و قلمت بیافزاید. هرچه متن پیش میرفت، قلمت گرم تر می شد، کاش ادامه میدادی بسیجی(یکنواخت و بدون اینتر). اخوی مشتاق حرفهای نگفته تم. خسته ام از اینکه یه عده همیشه نقش “آدم حرفی” رو بازی میکنن و حکم به عمل میدن بعد به آدمایی مثل کاوه و سعید و . . . پشت میکنن!! آخه دیکته ننوشته غلط نداره. ولی اگه یه مردی پیدا شد و حرکتی کرد، گیرم از بیست نمره ۱۴ بگیره، به ۱۴ و به ۱۲ قسم که این نمره خیلی بهتره از نمره کسی ی که اصلا دیکته نمی نویسه. انصاف نیست فقط نمره ۱۴ ها رو تنبیه کنیم.
[[ … ما شاکی پرونده اخلاق و ادب هستیم، یا دشمن؟! بگذریم که تضمینی به کنترل خشم عاشورایی این ملت نیست…….. البته که فحش نباید داد، اما عدالت را که می توان اجرا کرد! عدالت را که نمی توان اجرا کرد، مطالبه عدالت که می توان داشت! مطالبه عدالت که نمی توان داشت، اما… ]]
جانم فدای رهبر
بسم الله
سلام حاج حسین آقا.
دست شما درد نکنه. بسیار لذت بردیم. ممنون
اللهم وفقنا فی نصرت دیننا و قائدنا. یاعلی
آفرین به ادب و شرفت داداش حسین
صدها بوسة فرشته های خوب خدا بر دستان مادر محترمت، که اینگونه تربیت ات کرده
هزاران تکبیر و صلوات برای شادی قلب امامی که با ماست و دلش از این تفکرات خالص و بی ریا شاد می شود
و یه عالمه خلوص تقدیم قلمت که شیوا و روان می نویسد
….
داداش حسین، به نظرم هر چی دشمن تو فضای سایبر بیشتر داشته باشی بهتره !
چون این اراذل وقت کمتری برای کرم ریختن توی سایتهای دیگه پیدا می کنند ! تو هم پوستت کلفت تر میشه 🙂
۲ تا جواب به کامنتت دلم رو سوزوند : ۱- همین که به پدرم حرف بدی نزدی، ممنون. این سقف مطالبه من از جنبش محترم سبز است! ۲-این روزها من یتیم تر از روزهایی ام که فقط ۳ سالم بود. باور کن رفیق!
این آخری حالم رو گرفت ! داداش حسین ! من از خودت یاد گرفتم با یاد آقامون عشق کنم و یتیم نباشم ! پس این حرف رو دیگه نزن… هر وقت فکر کردی یتیم تر از اون روزایی، یادت بیار که اون روزا بابای ما نبود خامنه ای (خودت یادمون دادی !) لبخند بزن برادر 🙂
سلام
چه جواب بلندی به حضرت دژاکام دادی!
سلام دوباره
در مورد حجم بالای فحش ها و ناسزاها در نظرات می توان از نرم افزارهایی که IP های مزاحم را بلاک می کنند استفاده می کرد.
تمام عزت عمرم در این است/که مولایم امیرالمؤمنین است
سلام تصویری از همکاری موسوی و قذافی در
http://www.mohajernet.ir
چقدر متن بهاریه دلنشین و زیبا بود… در نامه تان هم رسم ادب شاگرد و استادی را بیشتر یاد گرفتیم، بسیار خوب پاسخ دادید.
خدا قوت در این روزهای سخت. (هر چند که روزگار سخت در برابر ما انسان های سخت کم اورده، اصلا خاصیت مومن همین است که “مومن از کوه استوارتر و سخت تر است.”)
شادی روح شهدا علی الخصوص شهید اکبر قدیانی صلوات
رو چشمم داداش حسین
ولی به من حق بدهید که ناراحت باشم از دست دژاکام، وقتی این متن را خواندم و فهمیدم اینقدر زود قضاوت کرده و این انتقادهای ناراوا را به شما روا داشته، دلم شکست.
در ضمن این را زیاد شنیده‌ام که بسیار شاگردانی بوده‌اند که از استادان خود سبقت گرفته و به درجات بالایی رسیده اند.
عزت داداش حسین زیاد
سلام من تازه با قطعتون آشنا شدم امروز برای اولین بار رفتم پیش بابا اکبرتون. حس عجیبی داشت انشاالله خدا شمارو برای اسلام تا ظهور حضرت (عج) حفظ کنه
سلام
من یک سوالی دارم اگر آقای هاشمی منصوب مقام رهبری برای ریاست مجمع تشخیص نظام هستند و این همه تعریف و تمجید مقام رهبری از ایشان که تا چندی پیش صدایش تا ثریا هم رسید ، حالا تظاهرات جلوی منزل ایشان و هتاکی به خودش و خانواده اش از سوی مدعیان حامی ولایت ، از چه نوع صیغه ای هست؟ و سوال مهمتر اینکه چرا مقام رهبری با این افراد دستور برخورد صادر نمی کنند؟ اصلا چرا مقام رهبری در رابطه با هتک حرمت به خاندان حضرت امام خمینی(ره) و شخص سید حسن آقا برخورد نمی کنند؟جدا چرا؟ آیا مقام رهبری موافق این هتک حرمت ها هستند؟
حسین قدیانی: هتک حرمت واقعی، آن بود که در روز عاشورا اتفاق افتاد. من سخنگوی رهبر نیستم، ولی مگر “نواده روح الله، سیدحسن نصرالله” هتک حرمت است؟! هتک حرمت، همراهی با سران فتنه است که عاقبتش می شود همین شعار!
حسین قدیانی: برای آن عزیز که گفتی، خیلی دعا می کنم که بمانند. می دانی! آدم وقتی ۱۰۰ سالش هم که باشد، باز جای سایه پدر را هیچ چیز پر نمی کند. این روزها من یتیم تر از روزهایی ام که فقط ۳ سالم بود. باور کن رفیق!
آخیییییییی دلم گرفت
توی این دو سه روز که بین استاد و شاگرد نامه نگاری بود بعضی ها اومدند ماهی گیری
کوسه گرفتن نهنگ گرفتن
خلاصه خیلی هایی اومدن با اسم دوست اما خوشحال تر از همیشه که آخ جون حالا حال قدیانی رو می گیریم
فکر کنم آقای دژاکام الان خوب می دونه که اون که به آرمان های انقلاب ایمان داره و با تمام وجودش ولایی هرگز نه فحش می پسنده نه از فحش دفاع می کنه اگه لحنش اینطوری باشه باطن رو باید دریافت
و اینکه ماهی گیری از آب گلالود هنره بعضی هاست که مجالش همین نامه هاست
اما بعضی وقت ها این رو هم باید بدونیم که پشت بوم دو طرف داره زیاد از ترس این ورش عقب نریم که اونوری بیفتیم
داداش قدیانی یه آینه بگیر جلوی فحش ها شاید اون بتونه بابای بعضی هارو پیدا کنه
سلام
به نام خدا
و درود خدا بر مولا علی (ع) که فرمود: هیچ ثروتی چون عقل، و هیچ فقری چون نادانی نیست. هیچ ارثی چون ادب، و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست. (حکمت ۵۴)
و خوشا به حال آن مومنی که اگر تکه تکه شود حاضر نیست فحش دهد و دهانش را نجس کند. حتی اگر یک زن بدکاره (به معنای واقعی کلمه) و کسی که گناهانش بر همه محرض باشد را ببیند بازهم فحش نمیدهد.شهدا این چنین بودند وگرنه شهید نمیشدند.
اصلا در شان شما نبود
فکر می کنید الان (رهبرمون)حضرت ماه از دستتون راضیه؟؟؟؟
حسین قدیانی: این سئوال را باید از “آقا” بپرسید!… و اما از نظر همه شهدا اسرائیلی ها مثل سگ دروغ می گویند! شما خودت را ناراحت نکن! و یک کارنامه از خودت ارائه بده، ببینم در ۸ ماه جنگ تحلیلی، چند تیر به دشمن زدی و چند تیر از دشمن خوردی! اگر اسمت را دوست گذاشته ای، دشمن را بزن تا “آقا” از دستت راضی باشد.
راستش وقتی نوشته ات رو درباره تاجیک خوندم کلی تعجب کردم و کلی ناراحت شدم. آخه پسر خوب وقتی از چیزی دفاع می کنی حداقل باید بدونی چیه. چند روز پیش بی بی سی نوشته ات رو با آب و تاب تحت پوشش قرار داد که بله طرفداران حکومت فحاشن. ناراحت نشی ولی تو و تاجیک خدمت ارزنده ای به استکبار کردین. بی بی سی الکی نمی یاد نوشته هاتون رو پوشش بده.کلی وجهه منفی برا حزب الله درست کردن. کلی هم بقیه رو متهم کردی که وبلاگ دو زاری هستن. امام حسین رو هم که مصادره کردین. امامی که خودش هم همانند جدش رحمه للعالمین هست و هیچ کس حق نداره مصادره کنه حضرت رو. قصه رسول ترک رو شنیدی؟
گذشته ها گذشته حسین آقا مهم اینه که بشه جبران کردن و آب رفته رو به جوی برگردوند. هر جوری هم بخوایم توجیه کنیم فحش جایی در قاموس بچه شیعه نداره. شنیدی که مرد شامی به امیرامونین جلوی امام حسن (که فدایشتان شویم) دشنام داد و حضرت چه برخوردی کرد. رهبری که از امیرالمونین بالاتر نیست. جاتون بودم سعی می کردم اشتباه رو تصحیح کنم. اولا در آینده هیچ گونه فحاشی انجام نشه. آخه نمی دونم تعبیر …شه اجتماعی از کجا بوجود اومد و معنیش چیه؟ کلمات بهتر نداریم؟ تو کدوم حدیث یا دعا دیدی از فحش استفاده بشه؟ تعبیراتی مثل شغال جهت تشبیه بکار رفتن یعنی هدف امام مقایسه اون افراد با شغال در صفت خاصی بوده که در شغال عینیت داشته. فحش هیچ جایی نداره. دوما عذرخواهی از رفتار گذشته ولو این که اون فرد فائره (خدا ان شا الله لعنتش کنه و طعم ذلت رو بهش بچشونه) باشه. سوما گردن گرفتن تقاص اشتباه. سعید تاجیک فاصله اش با پاک پاک شدن حداکثر چند ضربه شلاق است!
ببخشید که این قدر خودمونی و با صراحت نوشتم ولی مگر مومن نباید آینه مومن باشد؟
حسین قدیانی: آینه ات بشوم؟!… “امیرالمومنین” را درست بنویس. و اما بی بی سی قبل از این خدمت ارزنده من به استکبار، به بسیجی ها می گفت “نیروهای سرکش”! آن زمان چه کسی به استکبار خدمات ارزنده ارائه می داد؟! به خاطر دفاع از شما بسیجی ها، هم از دشمن فحش بشنوی و هم از دوست، انتقاد، خدمت ارزنده روزگار به من است! من بیش از تو از فحش بدم می آید رفیق! چون در کامنت بالای شما که تاییدش نکردم، فحش بدی را تحمل کردم، چون مدتها قبل از این فیلم، بی بی سی و رفقایش زبانشان آلوده بود. از اینکه آینه من شدی ممنون، اما لطف کن و برای قلب اسرائیل، شیشه تیز باش. لطف کن و اهل مبارزه باش و جگر ناسزا شنیدن از دشمن را داشته باش. لطف کن حد شرعی سران فتنه را تا پاک پاک شدن، نه برای من، که برای خودت بگو.
یاد قصه های “خان جون” رادیو هفت از شبکه آموزش افتادم!
در هر صورت دستتان درد نکند… بیست
واقعا واضح بود که منظور شما دژاکام نیست ! عجب خبطی ! بنده که یک ساعتی تو وب بودم می دونستم خطاب کیا هستند !! چطور این اشتباه از یه حرفه ای سر زد ؟
سلام به همگی
۱-فقط میتوانم بگویم ماشاءالله, دست مریزاد الهی چشم دشمنات کور بشه.
۲- خیلی بسیار فراوان خوشحالم که حدسم (که در ذیل نامه آقای دژاکام کامنت گذاشتم) در مورد اینکه متن داداش حسین خطاب به ایشان نبوده؛ درست بود. بصیرت را حال میکنید.
۳- خیلی ممنونم که دیگه از لفظ ف ا ح ش ه استفاده نکردی.
۴- با اینکه خیلی سخت پسندم هر روز که میگذره بیشتر عاشق فهم و درایت و تدین و بصیرت و قلمت میشم. فدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــی داری.
۵- تو را به جان هر کی دوست داری کامنت های این جلبک ها اعم از منافق و هتاک را تایید نکن. این ها که این همه تریبون و سایت و وبلاگ و… دارند. بروند اونجا هر چقدر می خوان وزوز کنند. آقا اینجا عشاق رهبر دور هم جمع شدن که انرژی و بصیرت بگیرن و در همه جا نشر بدن. حرفی هست؟ اینجا بهشت است و ورود منافق ممنوع. حرفی هست؟؟؟ اَی بر خرمگس معرکه لعنت!
سلام به دوستان خوب قطعه ۲۶
واسه ختم بخیر شدن این سوتفاهم صلوات بفرستید
جدی گفتم ..بفرست دیگه…
http://www.pelak89.blogfa.com
پلاک ۸۹ دوباره شروع بکار کرد
تا کور شن اونایی که فکر میکنن ما بینمون دعوا افتاده…
دیدین که در نهایت ادب و احترام همدیگرو نقد مینکنیم… دوست اونیه که با نقد هاش باعث رشد بشه و الا دوست نیست که …انشا.. خدا کدورت ها رو اصلاح کنه…
کور بشه اونی که دوستی و وحدت مارو نمیتونه ببینه…بخدا نابود کنه دشمن های اسلام وانقلاب رو ..با بغض گفتما!!
وخدا به اقای قدیانی و امثالشون صبر،بصیرت،تشخیص و صفای باطن بده…
دعا واسه فرج فراموش نشه..
به بچه های قطعه ۲۶ پیشنهاد می کنم مجموعه کلیپ های سکته رو از لینک زیر دانلود کنن-خلاصه اگه نبینید از دستتون رفته-http://tabeen.ir/nava-nama/241-nava.html
سلام حسین جان!
نمی دانم یادت میآید بنده را یا نه ولی زیاد مهم نیست!!
به هرحال امیدوارم قطعه۲۶ که مانند استخوان در گلوی دشمن است خوب به مبارزه با دشمن ادامه بدهد ولی حسین جان بهتر از حقیر می دانی که سنگرهای دشمن متفاوت است و حتماً انواع و اقسامش را دیده ای که چگونه می خواهند هرطور شده همین حکومت ضد آمریکایی را چپ کنند.
به خاطر همین خواستم بگویم خطر اینکه خودی هایی در لباس میش ودر باطن گرگ بخواهند بیشتر از خاندان هاشمی به انقلاب ضربه بزنند، خیلی بیشتر است.
با برادرم دژاکام هم در مورد تحلیلهایش و هم اینکه گاهی اوقات هر حرف و سخن راستی را در محضر اهل بیت و حضرت ماه و استاد نمی شود گفت و باید اقرار کنم که این را خودت به آموختی…
خدا را گواه می گیرم یکی از این جلبکها در پی ام به من گفته بود…برو قطعه ۲۶ ببین چگونه به جان هم افتاده اند طرفداران قطعه و همان جا توی دهنش زدم به معنای حقیقی کلمه و باید بپذیریم که گاهی اوقات نیروی زیاد و باهدفمان را باید جایی به کار بگیریم که بدانیم رو به جلوست…
قلمت تند است و صریح و از همین جا اعلام می کنم که من ضعیف هستم پس اگر جواب می خواهی دهی ذکری بگو و بگذر!!
خدا قوت.
“به امید برقراری حکومت حقیقی اسلام ناب”
سلام بر تمامی ستارگان حضرت ماه و مخصوصا داداش حسین گل خودم و سید احمد و البته آقای تقی دژاکام:
یه افتخار نصیبم شد; چند شب پیش کلی به خاطر حضرت ماه فحش خوردم.
دشمن انقدر ضعیف شده که حتی دیگه من رو هم بی نصیب نمیذاره.
اینیم دیگه کله شقی رو از داداش حسین عزیز تر از جان یاد گرفتم که فحش خوردن رو افتخار می دانم ولی فردای ظهور اگر حضرت حجت(عج) به من بگه چیکار کردی در راه من ؟ میگم فحش خوردم.
حالا که بازار فحش حسابی داغ شده به تمام ستاره ها پیشنهاد می کنم پروژه فحش خوردن از دشمن رو راه بندازند.
خالصانه مخلصیم
سلام برادر!
پریروز همین که از مدرسه اومدم مامانم گفت:بفرما!هی من میگم افراطی بگو چرا میگی!؟ببین تو آب و آتش دربارش چی نوشتن!خب راست میگه آقای دژاکام.خیلی تند رفته بود!آسیبی که این آدمای تندرو میزنن خیلی بیشتره و…”
همون طور که داشتم گوش میکردم (و البته حرص میخوردم)به این فکر میکردم که چه جوابی بدم!ولی نتونستم!یعنی ترجیح دادم چیزی نگم چون وقتی از شما دفاع میکنم مامانم تا چند روز نمیذاره بیام تو قطعه مقدس ۲۶!میگه میترسم تو هم …به خاطر همین عقیدمو بروز نمیدم!
خلاصه
امروز تا اومدم خونه و گفتم چه خبر مامان گفت حسین قدیانی نامه ی آقای دژاکامو جواب داده!گفتم چطور بود؟نخواست بگه عالی بود،حرف نداشت!گفت بد نبود!ولی فهمیدم چه کیفی کرده!
ولی من بیشتر حال کردم!چه خوب که شما گاهی بعضی جوابهایی رو که ما در دل داریم ولی نمیتونیم به زبان بیاریم رو اینقدر زیبا مینویسید!
خدا قلمتون رو در راه خودش حفظ کنه!انشاالله!
راستی حلال کنید مامانمو بابت اون حرفا!خب سن که میره بالا گاهی ترس آدم زیاد میشه!ملاحظه کار تر میشه!نمیتونه شجاعت جوونارو درک کنه!خلاصه که ببخشدشون!
باز هم ممنون!
خدانگهدار!
افرین و افرین و افرین عجیبه از اقای اب و اتش که اولا صحبت های شما را به خودش بر می دارد به قول ما ضمیر مرجع خودش را پیدا می کند و ثانیالازم نبود ایشان اینقدر اب و تاب بدهند در حد یک محکوم کردن کافی بود اما متاسفانه کلی بحث می کنند که اصلا با خطای خاندان هاشمی قابل مقایسه نیست عجیبه از ایشان عجیبه و افرین بر شما و افرین وتاسف از رییس قوه قضاییه کاش یک بار دیگه اون نامه زیبای شما به ایشان را می گذاشتید تا شاید ایشان بیدار شوندوکمی هم اطراف خودشان را نگاه کنند
در علم روزنامه نگاری ، جمله معروفی است که معمولاً در ابتدای کلاس خبر نقل می کنند تا معلوم شود هر اطلاع رسانیی «خبر» نیست و خبر ، علاوه بر عنصر اطلاع رسانی، باید واجد ویژگی شگفتی یا غیر منتظرگی باشد و آن جمله این است :
« اگر سگی پای آدمی را گاز بگیرد خبر نیست ؛ اما اگر آدمی پای سگی را گاز بگیرد خبر است.»
آقا تقی دژاکام با این دوجمله به نحو احسن به خدمت فائزه هاشمی رسیدن امیدوارم شما هم که شاگرد ایشون خودتون رو میدونید به اینجا برسید نه اینکه یک صفحه مفصل بنویسید بعد در پست بعدی به روتوش اون بپردازید
باورکنید که عمل اقای تاجیک هیچ جای دفاعی نداشت و جز اینکه این چند روزه به بهانه عمل ایشون بارها بارها به مراتب به ساحت بسیج مظلوم حمله شده و این فعل (فحاشی اقای تاجیک) تبدیل به کارت برنده معاندان در بحثهای سایبری و غیرسایبری شده نتیجه ی دیگری نداشته و از طایفه هاشمی یک خاندان طاهر و پاک و مظلوم ساختن
امیدوارم خدا همه ما رو هدایت و عاقبت بخیرکنه
حسین قدیانی: وقتی سگ پای آدم را گاز بگیرد؛ اگر سگ هار باشد، آدم می میرد، و در آن صورت خبر مرگ عدالت را باید مخابره کرد! چیزهایی که از روزنامه نگاری می دانید، کامل نیست!
آن موقع ها که اشتباه میکردیم باباطوری نگاهمون میکرد که تا آخرش رومی خوندیم.
حضرات “خشم صادقانه” ما شاگردان بدی نیستیم.سعی میکنیم اشتباه نکنیم. اگر هم خبطی شد نگاهمون کنید( از آن پدرانه هایش) حد کارمون رو میخوریم.انگار قضاوت هامون نم کشیده که عجولانه سر از درایت هامون در میارن.
فرزند شیعه یتیم کوچه ی بنی هاشم شد. وقتی که دلش میان در ودیوار ماند وآفتاب دست بسته گریه در چاه میریخت.
دم در خانه گوشه ای کز کرده بود منتظرباباو……”می ترسید بگوید کی زودترمی آمد”
این روزها من یتیم تر از روزهایی ام که هنوز به دنیا نیامده بودم .باور کن رفیق.
خدا قوت به حاج حسین آقا وآقاسید احمد آقا.
خصوصی
“رفیق ورفیق.بسیجی وبسیجی.شاگرد واستاد و….دعوا کنند ابلهان باور کنند”
ما ازاون ابلهاش نیستیما.دیگه دیگه.
بسمه تعالی
با سلام
حاج حسین حلال کن من فکر کردم شما با توجه به دیدن فیلم از این اقدام دفاع کردی و کلی از شما انتقاد کردم
هر چند نوشته های خیلی از وبلاگ نویسان در این باب رو هم قبول ندارم چون در راستای تضعیف مبارزه با منافقان بود
حجت‌الاسلام پناهیان:
تهمت نباید زد، ناسزا نباید گفت، اما”غلظت”در مبارزه با منافقان را هم نباید کم کرد
اقای قدیانی من چند وقتی که با اندیشه کده شما اشنا شدم . واقعا اعتیاد اوره. قلم زیبایی داری
تو نت زیاد می گردم و سابقه مدیریت تو انجمن های بزرگ رو هم دارم. در بر خوردی که با کاربران جوان انجمن ها داشتم واقعا به عینه دیدم که جوانان از این فتنه گران بیزارند و چه اندک اند خود فروخته گان وابسته به ازادی های حیوانی این لجن زار بد بو .گاهی وقت ها دلم می لرزد که که نکند روزی مردم این انقلاب را تنها بگذارند ولی وقتی به سر کوچه مان می روم این نکته اذین بخش خاطرم می شود که همه مردم ایران متعلق به شمال تهران نیستند که فقط دقدقه شان حذف گشت ارشاد باشد مردم ما ان هایی هستند که صدای اذان برایشان دلنشین ترین نوا هاست و ……….
احسنت بر شما!
“اما تقی عزیز! دست آقای هاشمی را هم بوس کنی، باز این جماعت به تو، به من، به همه ما فحش خواهند داد؛ بدترین ناسزاها. می دانی به کدام جرم؟ به این جرم که مقتدای مان خامنه ای است.”
از سمفونی مورچه ها چه خبر؟ به آسینتامن(؟) بگید دلمون براش خیلی تنگ شده ها! اگه میشه بیاد و یه خبری از مورچه ها به ما بده! خیلی ممنون که پیام من رو بهش خواهید رساند 🙂
حسین آقا ترسیدم! یواش تر برادر! ان شا الله که اجازه دارم برادر خطابت کنم؟ ممنون که تذکر دادی اگر می تونی اشتباه املاییم رو درست کن که خوب نیست لقب سرورمان آن طور باقی بماند.
برادرم در این مدت کلی استدلال کردیم که گذشته افراد رو ملاک قرار ندیم. کی گفتم گذشته شما بد بود؟ کی خدمات شما رو زیر سوال بردم؟ به همان ذات اقدسی که همه می پرستیم خودم را مدیون امثال تو و بیش از تو امثال سعید تاجیک می دانم. خوب می دونم اون وقتی که در اوج فتنه ضد انقلاب در خیابان جولان می داد و ما در خانه هایمان بودیم همین بچه های جنوب جونشون رو گرفتن کف دست و اومدن خیابون و ضد انقلاب رو سرجاش نشوندن. پس اصلا خدمات شما رو زیر سوال نبردم.
اجازه بده کمی هم تند برم. فکر کردی خیلی هنره آدم از دشمن فحش بشنوه از دوست انتقاد! بزرگان ما که فقط فحش و مسخره شنیدن و اصلا دوستی وجود نداشت. تو کجا بودی اونوقتی که انبیای عظام رو بعد از کلی مجاهدت به جرم لا اله الله گفتن لای درخت اره می کردن؟ اونوقتی که سر انبیا رو به خاطر هوس یک زن نابکار می بریدن کجا بودی؟ این طبیعت راه خداست. اگر فحش نشنوی که باید به خودت شک کنی. ما همیشه متهمیم و همیشه باید فحش بخوریم و هم زمان منت همه را بکشیم! در این مسیر اونی که فعال تره سهمش بیشتره.خدا رو شکر کن که در این راه فحش می خوری و طعم سختی های انبیا و ائمه رو می جشی. فکر می کنی اون وقت که حرام زاده پسر حرام زاده روی منبر مسجد که خانه خداست جلوی همه صفت کذاب رو بکار برد بر حضرت زینب چه گذشت؟
نگو من! بیش از تو از فحش بدم می آید. این “من” همان شیطان است جای آن عمل کن ای برادر. تو درست است که خیلی بیشتر مجاهدت کرده ای ولی به همان نسبت هم جایگاهت حساس تر است و لغزشت خطرناک تر. این لغزش هم از همان جنس بود. گفتم حداکثر چند ضربه شلاق و حکم حد صادر نکردم که آن در صلاحیت فقهاست (یعنی حداکثر رو گفتم).در مورد سران فتنه هم حکم صادر نمی کنم ولی حداکثر را می گویم حداکثر این است که باید دست و پایشان از جهت خلاف بریده شود و به صلیب کشیده شوند تا بمیرند. دلت خنک شد! سعی می کنم به بقیه توصیه هات هم عمل کنم. برایمان دعا کن. حرفم رو با حدیثی از صادق آل محمد (ع) به پایان می برم. حضرت به شقرانی که از نسل غلام آزاد شد رسول الله بود ولی مبتلا به شرابخواری بود فرمود:
ای شقرانی، کار خوب از هر کسی خوب است، ولی از تو به دلیل انتسابی که با ما داری ( و مردم تو را وابسته به خاندان رسالت می دانند) خوب‌تر و زیباتر است؛ کار بد نیز از هر کس بد است ولی سرزدنش از تو به دلیل همین انتساب، زشت‌تر و قبیح تر است.
*راستی الان دیدم: خودت نه خوذت! چوب خدا صدا نداره برادر!
سیداحمد: نمی خواهید بس کنید؟!
سلام،
خدا قوت / یا علی
“چه خبر است؟! دروازه بان به اندازه کافی، امر به معروف و نهی از منکر شد!… پس لطفا به دروازه دشمن حمله کنید!”
ساعت ۴:۴۵ دقیقه صبح است تا نوشته شما را تا آخر نخواندم نتوانستم بخوابم
بسیار زیبا و به جا بود هر دو قسمت آن
خدا قوت
درجواب سحر:
“این فعل (فحاشی اقای تاجیک) تبدیل به کارت برنده معاندان در بحثهای سایبری و غیرسایبری شده . . .”
معاندان و منافقان غلط میکنن از بسیجی برگ برنده داشته باشند.
اونا مصداق اون جمله یار سفر کرده هستند که گفت: “اونا اگر به دریا دست بزنند نجس میشه”
بقول حسین آقا: این بسیجه که از اونا طلبکاره ، نه اونا که مدتهای مدیده که دارن فحاشی از نوع ادبی و غیر ادبی میکنن.
غیر از اینه که همین خانم بی ادب توی عاشورای ۸۸ زیر پل کالج به همراه (مردم خداجوی) به (( ناموس فکری )) مون بی ادبی کرد؟ (تا کی بگیم انشاءالله گربه بوده باشد؟)
معاندان و منافقان غلط میکنن از بسیجی برگ برنده داشته باشند.
خیلی هم غلط میکنن
کار تاجیک بسیار بسیار بسیار بسیار غلط غلط غلط بوده و هیچ جای توجیه ندارد علی (ع) گفت به دشمنان خود هم فحش ندهید اگر ما ادعا داریم مرید و شیعه علی هستیم به هیچ وجه حق توهین به احدی را نداریم
سلام
ای بابا نمیدونستم یه عالمه فاصله هست بین پنجاه و هشت تا پنجاه و نه !
البته فاصلش شاید به تعداد شبهای پر از اضطرابی باشه که ما پنجاه و هشتی ها از شما بیشتر گذروندیم هر چند چون شبهای مقاومت بودن یه جورایی قشنگ و خاطرانگیزند.
راستی بهمن پنجاه و هفت از کجا پیداش شد؟!
التماس دعا