قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس
مدیر وبلاگ پایداری تا ظهور و این طرح خوب
کاری از ابراهیم
امیرعلی تصاویری فرستاده که هوایی می کند مرغ دل را
دیوونه داداشی/ امام صادق علیه السلام: هیچ نوروزی نیست مگر اینکه ما در آن منتظر فرج هستیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست. ایرانیان آن را حفظ کردند و شما (اعراب) آن را وانهادید.
منبع: بحار، جلد ۵۹ صفحه ۹۲
(۱۵ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
سجاد، سرباز ماه/ قسمتی از نامه حضرت امام خمینی(ره) به سید احمد خمینی: از وصیت های من که در آستان مرگ (هستم) و نفس های آخر را می کشم به تو که از نعمت جوانی برخورداری آن است که معاشران خود و دوستان خویش را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجه به معنویات و آنانکه به حب دنیا و زخارف آن گرایش ندارند و از مال و منال به اندازه کفایت و حد متعارف پا بیرون نمی گذارند و مجالس و محافل شان آلوده به گناه نیست و از اخلاق کریمه برخوردارند، انتخاب کن که تاثیر معاشرت در دو طرف صلاح و فساد اجتناب ناپذیر است و سعی کن از مجالسی که انسان را از یاد خدا غافل می کند، پرهیز نمایی که با خو گرفتن با این مجالس ممکن است از انسان سلب توفیق شود که خود مصیبتی است جبران ناپذیر.
(۹ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
شیخ الشیوخ از وبلاگ گروهی آنتی بالاترین/ در پایان ارشاد القلوب نقل شده است؛ خداوند در شب معراج از پیامبر پرسید: ای احمد آیا میدانی بهترین شادمانی کدام است؟ و جاودانه ترین زندگی چیست؟
ندا آمد: بهترین شادمانی آن است که انسان همیشه مشغول به ذکر من باشد و از آن خسته نشود و نعمتهای مرا فراموش نکند و مرا بشناسد و شب و روز به دنبال جلب رضایت من باشد و جاودانه ترین زندگی این است که، همیشه مراقب نفس خویش باشد تا دنیا نزد او کوچک و بی ارزش شود و آخرت نزد او بزرگ و با ارزش گردد، خواسته مرا برای خواسته خودش ترجیح دهد و به دنبال رضایت من باشد و مرا آنچنان که هستم بزرگ بداند، همیشه متذکر علم و اطلاع من به خودش باشد. در لحظه، لحظه شب و روز پیشامد گناه مرا مراقب خویش بداند و آن چه را که نمی پسندم از قلبش بدر کند، باشیطان و وسوسه هایش مخالفت کند، شیطان را در قلبش جای ندهد. وقتی این کار را انجام داد قلبش را با جام محبت سیراب میکنم تا غیر مرا در قلبش جای ندهد و ذکر و فکر وهمت و سخن اش پیرامون نعمتهایی باشد که به بندگان محبوبم ارزانی داشته ام. چشم قلب و گوشش را می گشایم تا با قلبش بشنود و با آن به جلال عظمت من خیره شود. دنیا را برایش تنگ و کوچک مینمایم و لذّات دنیا را برایش بی ارزش و خوار می کنم تا از آن ها نفرت داشته باشد و از دنیا و آنچه در آن است بر حذرش می دارم، آن طور که چوپان گوسفندانش را از چراگاههای کشنده حفظ می کند. اینجاست که از مردم فرار می کند و از دنیای فانی به جهان باقی میرود و از خانه شیطان به منزل رحمان می شتاید، و او را با هیبت و عظمت زینت می بخشم. این بهترین شادمانی وهمان زندگی جاودان است و این مقام والای کسانی است که به خواسته خدا راضی اند.
(۱۲ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
چشم انتظار/ شهید مدرس می گفت: اگر من نسبت به بسیاری از اسرار، آزادانه اظهار عقیده می کنم و هر حرف حقی را بی پروا می زنم، برای آن است که چیزی ندارم و از کسی هم نمی خواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع کم کنید، آزاد می شوید. باید جان انسان از هر گونه قید و بندی آزاد باشد تا مراتب انسانیت و آزادگی خویش را حفظ نماید.
منبع: مردان علم درمیدان عمل
(۹ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
سجاد، سرباز ماه/ قسمتی از نامه امام خمینی به سید احمد؛ فرزندم! با قرآن این کتاب بزرگ معرفت آشنا شو. اگر چه با قرائت آن. و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است. آخر این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب، محبوب است، اگر چه عاشق و محب، مفاد آن را نداند و با این انگیزه حب محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد. ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه این که قرآن کتاب ما است به سجده رویم از عهده بر نیامده ایم.
(۷ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
سیدمرتضی/ شب عاشورا است، عباس در خدمت اباعبدالله(ع) نشسته است. در همان وقت یکی از نفرات دشمن نزدیک میآید و فریاد میزند: عباس بن علی و برادرانش را بگویید بیایند. عباس میشنود، ولی مثل اینکه ابداً نشنیده است، اعتنا نمیکند، آنچنان در حضور حسین(ع) مودّب است که آقا به او فرمود: «جوابش را بده، هرچند فاسق است!»
جلو می آید، میبیند شمر بن ذی الجوشن است. روی یک علاقة خویشاوندیِ دور که از طرف مادر با عباس دارد -هر دو از یک قبیله اند- وقتی از کوفه آمده است، به خیال خودش امان نامهای برای ابالفضل و برادرانِ مادری او آورده است؛ به خیال خودش خدمتی کرده است. تا شمر حرف خودش را گفت، عباس پرخاش مردانه ای به او کرد و فرمود: «خدا تو را و آن کسی که این امان نامه را به دست تو داده است، لعنت کند! تو مرا چه طور شناخته ای؟ دربارهی من چه فکر کرده ای؟ تو خیال کرده ای من آدمی هستم که برای حفظ جان خودم، امام و برادرم، حسین بن علی را اینجا بگذارم و بیایم دنبال تو، آن دامنی که ما در آن بزرگ شده ایم و آن پستانی که از آن شیر خورده ایم ، ما را اینطور تربیت نکرده است.»
منبع: برگرفته از کتاب گفتارهای معنوی، ج ۲ صفحه ۸۵
صلوات: برای معرفت و ادب علمدار کربلا، یل ام البنبن
(۴ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
سلامت تن زیباست اما پرنده عشق، تن را قفسی می بیند که در باغ نهاده باشد و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق آسانتر بریده شود؟ و مگر نه آنکه از پسر آدم عهدی ازلی ستانده اند که حسین را از سر خویش بیشتر دوست داشته باشد؟
(۹ دیدگاه)
- بایگانی: یمین
۱- نمازهای پنج گانه را در پنج وقت بخوانید. نماز شب را حتما بپادارید.
۲- روزهای دوشنبه و پنج شنبه را حتی المقدور روزه بگیرید.
۳- اوقات خواب را کم کرده و بیشتر قرآن بخوانید.
۴- برای عهد و پیمان اهمیت فوق العاده قائل شوید.
۵- به تهیدستان انفاق کنید.
۶- از مواضع تهمت دوری نمایید.
۷- در مجالس پرخرج و باشکوه شرکت نکرد و خود نیز چنین مجالسی نداشته باشید.
۸- لباس ساده بپوشید.
۹- زیاد صحبت نکنید. دعاها را زیاد بخوانید. خصوصا دعای روز سه شنبه را.
۱۰- ورزش کنید.
۱۱- بیشتر مطالعه کنید.
۱۲- دانش های فنی را بیاموزید.
۱۳- دانش تجوید و عربی را بیاموزید و در هر زمینه ای هوشیار باشید.
۱۴- کار نیک خود را فراموش کنید. گناهان گذشته را به یاد آورید.
۱۵- از نظر مادی به تهیدستان و از نظر معنوی به اولیاء الله بنگرید.
۱۶- از اخبار روز دنیا و مربوط به مسلمین با اطلاع شوید.
(۶ دیدگاه)
- بایگانی: یمینقطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس
مدیر وبلاگ پایداری تا ظهور و این طرح خوب
کاری از ابراهیم
امیرعلی تصاویری فرستاده که هوایی می کند مرغ دل را
به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!
***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
(۲۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!
***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
(۲۴ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
(۲۶ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
(۳۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
(۸ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
(۱۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:
۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)
***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
(۷ دیدگاه)
- بایگانی: یسار
سلام بر حسین*
سلام بر حسین
#اهانت از شما، تجمع، شعار، طومار، پوستر، بنر، شعر و اینا با ما…..#
http://sms88sms.persianblog.ir/post/766/
ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه(س)
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
جای عمو عباس خالی تو کوچه های بنی هاشم
سلام علیکم
دیگه کدوم بقیع ؟ کدوم کوچه ی بنی هاشم ؟
خدا لعنتشون کنه این وهابیها و سگ سنی ها رو که از خشت و گل خونه اهل بیت هم میترسن .
خدا لعنتشون کنه .
من شعر برادرمون عشستقان اسماعیل رو تکمیل میکنم البته با اجازه :
.
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
یاحق
مادر به اشک روضه مرا شیر داده است/ دز شیر آب کرده ولی سود با من است
خدا لعنت کنه باعث و بانی تخریب بقیع رو.
آقا کی میایی؟
سلام
جای باران است وقتی نیستی
فصل طوفان است وقتی نیستی
این فضای چاردیواری سرد
کنج زندان است وقتی نیستی
چشم آغاز تمام قصهها
خیس پایان است وقتی نیستی
هیچکس در چشم این آئینه نیست
قحط انسان است وقتی نیستی
زیر پرچمهای شیطان هرکسی
یک مسلمان است وقتی نیستی…
هر هفت روز، یک بار ندبه، اثر ندارد
عادت شده برامان، خون جگر ندارد
این انتظار و غفلت، یک ادعای کذب است
آسودگی دختر ، وقتی پدر ندارد !!!؟؟؟
باور نکرده است دل، بی او یتیم مانده
سرگرم کار دنیا، از او خبر ندارد .
این است پیام غیبت: مولای ما غریب است
در بین شیعه حتی، سیصد نفر ندارد !!!
ماییم و یازده قرن خورشید پشت پرده
او هست و یازده قرن ، سیصد قمر ندارد!
باید به پا بخیزیم؛ ایمان، عمل، شهادت
دینداری خداوند، راهی دگر ندارد
حالا چه می نویسی،از عشق و داغ هجران
دیگر بس است سرودن، وقتی ثمر ندارد.
آقا اجازه! خسته ام از این همه فریب،
از های و هوی مردم این شهر نا نجیب.
آقا اجازه! پنجره ها سنگ گشته اند،
دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب.
آقا اجازه! باز به من طعنه می زنند
عاشق ندیده های پر از نفرت رقیب.
«شیرین»ی وجود مرا «تلخ» می کنند
«فرهاد»های کینه پرست پر از فریب!
آقا اجازه! «گندم» و «حوا» بهانه بود،
«آدم» نمی شویم! بیا: ماجرای «سیب»!
باشد! سکوت می کنم اما خودت ببین..!
آقا اجازه! منتظرند اینهمه غریب….
خیلی دور نسیت روزی که بخاطر فتنه اسی مشا به خیابون بریزیم
و بر سر منافقین بکوبیم. ما بچه حزب الهیا با احدی شوخی نداریم
حتی اگه محمود احمدی نژاد باشه. تا وقتی دست بوس رهبر باشه
روی سر ما جا داره . همین اسی مشا اگر میتونست کیهان رو هم تعطیل میکرد
ولی خوب خدا رو شکر کسی زورش به حاج حسین نمیرسه.
خلاصه کلام ما چاکر و مخلص و نوکر رهبریم. همین
سلام داداش حسین.
خیلی خوبه که خلاقیت بچه ها رو به نمایش میذارین.
واقعا این تصاویر مرغ دل رو هوایی میکنه.
السلام علی الباکین علی الحسین….
تا گدای آستان حضرت زهرا شدم****قطره ای ناچیز بودم راهی دریا شدم
سلام داداش . چه عکس های قشنگی . تا بحال ندیده بودم . دل من هم مسافر مدینه شد .
خدا ازشون نگذره که الان دیگه اثری از این کوچه نذاشتن باقی بمونه .
سلام
خوبید؟؟دلمان هوای قطعه کرده بود …
خوبید انشالله؟
سوالی دارم چون خیلی وقته نیومدم…نمیدونم سفرنامتون چی شد!سفرنامه حجتونااا چاپ شد؟
چ جوری تهیه کنیم؟
پاسخ میدید؟ایا؟
راستی یک سری عکس گذاشتم تشریف میارید؟؟نظرتونم که اصولا افتخار نمیدید بگین 🙁
http://simkhardaredel.blogfa.com/
http://simkhardaredel.blogfa.com/
التماس دعا یازهرا س
۱ روزو نیم نبودمااا!!!!!!!!!چه قدر مطلب!!!!!!!!!برم بخونم
ســــــــــــــــلام قولا من رب رحیم
سحرخیز مدینه کی می آیی؟
عزیز بی قرینه کی میایی؟ شفای درد سینه کی میایی؟ عزیزم مادرت چشم انتظاره… سحرخیز مدینه کی میایی؟
آخی…
این تنها کلمه ای بود که موقع دیدن عکسها گفتم،خداشاهده.تا حالا ندیده بودمشون.
یازهرا،ای یگانه بانوی دیار عصمت،یاعلی ای اولین مظلوم دیار امامت،کوچه ی بنی هاشم را دیروز- محمدی مسلک نماها- خراب کردند،امروز هم قرآن هارا – عیسوی مسلک نماها- نه بر سر نیزه که نه،پاره پاره می کنند؛
دریغا…دریغا که این پست فطرتان جاهل،نمی دانند ما را از ازل با کوی عاشقان آشنا کردند،نمی دانند که اگر همه ی نشانه ها را هم از بین ببرند،قلب ما منزلگاه پاکان آل محمد است.
چراغی را که ایزد برفروزد/هرآنکس پف کند ریشش بسوزد.
کجاست اون خونه ؟
چی شد اون کوچه؟
حرم بقیع کجاست؟
امامانمان چرا حرم ندارند؟
مگر شیعه مرده است؟
یا صاحب الزمان آقا زودتر بیا که برای امامانمان حرم بسازیم
سلام. برای یه نشریه دانشجویی وبه مناسبت هتک حرمت قران قرار شد مطلبی بنویسم.
هرچه کردم دائما متن شما با اصطلاحات خاص شما میاید در ذهنم . هر چی به ذهنم اومد رو نوشتم و در آخر دیدم شباهت بسیلری به متن شما پیاده کرده،خواستم اجازه ای گرفته باشم بابت این تقلید و شباهت
اینقدر این متن شما رو خوندم که شاید بدون اغراق بتونم بعضی قسمت هاش رو از حفظ بگم!
نفستون حق،قلمتون پرشور
یا علی
این تصاویر خودشون یک دنیا حرف دارن.
یک دنیا اشک…
وقتی این تصاویر رو میبینم فقط یاد مظلومیت خودمون,بچه شیعه ها,میوفتم…
سلام
آقای قدیانی من به شما یه معذرت خواهی بدهکارم!!!
اوایل که به قطعه مقدس ۲۶ می اومدم و سر میزدم و کامنتها رو میخوندم همش با خودم فکر میکردم اینجا شده مثل یه وبلاگ خصوصی که فقط دوستای صمیمی خودتون نظر میذارن یا شما فقط نظرات دوستان خودتون رو تأیید میکنید!!
حتی میخواستم راجع به این موضوع یه نظر هم بذارم که خداروشکر نذاشتم
چون به مرور زمان و آشنایی بیشتر من با قطعه و ستاره ها و خوندن بعضی از کامنتها که نشان دهنده ی این بود که ستاره ها تازه وارد هستن به این نتیجه رسیدم که فضا اینجا انقدر صمیمی و خوبه که هر کی حتی برای اولین بار هم وارد این قطعه میشه احساس راحتی و صمیمیت میکنه.
خدارو شکر میکنم که خواهران دیگه هم مثل من فضای قطعه ی مقدس ۲۶ رو برای خودشون امن میدونن!
امید وارم این امنیت همیشه پایدار و برقرار باشه مخصوصا برای ما خواهران
آقای قدیانی به خاطر این فکرای اشتباه حلالم کنید
یا حق
میگن زمانی که حرم بقیع تخریب شد به زور حکومت اون زمان شیعیان رو مجبور به این کار کردن.شیعیان از خراب کردن حرم خودداری میکردند اما امام حسن(ع)به خواب یکی از بزرگان شیعه میان و می فرمایند که خود شیعیان حرم رو خراب کنند چون اگه دشمن بخواد خراب کنه به مزار امامن هم جسارت میکنه.اینجوری میشه که حرم بقیع به دست خود شیعیان خراب میشه که با خون دل خراب میشه!واین اوج مظلومیت بقیع و امامان بقیع و شیعیان است
انشاالله به زودی زود حرمی با شکوه برای بقیع و همچنین کوچه ها بنی هاشم به دست شیعیان باز سازی میشود!!! انشاالله
یه مدینه ، یه بقیعه
یه امامی که حرم نداره
سینه زنها کسی نیست تا
سر قبرش یدونه شمع بذاره
امون ای دل، امون ای دل، امون ای دل ، امون از غریبی …
خدارو شکر میکنم که خواهران دیگه هم مثل من فضای قطعه ی مقدس ۲۶ رو برای خودشون امن میدونن!
امید وارم این امنیت همیشه پایدار و برقرار باشه مخصوصا برای ما خواهران
یا حق
سلام , آقا حسین نظر پنجم فکر کنم تفرقه زا باشه بین شیعه و سنی . تجدید نظر بفرمایید
با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد
در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد
ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد
شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد
***
احساس کرد از همه عالم جدا شدست
در بیت هاش مجلس ماتم به پا شدست
***
در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود،به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت
***
باز این چه شورش است که در جان واژه هاست
شاعر شکست خورده طوفان واژه هاست
***
بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت
دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت
یک بیت بعد واژه لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
***
حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند
دارد غروب فرشچیان گریه می کند
***
با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید
بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید
او را چنان فنای خدا بی ریا کشید
حتی براش جای کفن بوریا کشید
***
در خون کشید قافیه ها را حروف را
از بس که گریه کرد تمام لحوف را
***
اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت
این بند را جدای همه روی نیزه ساخت
خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت
***
بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود
او کهکشان روشن هفده ستاره بود
***
خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن
پیشانیش پر از عرق سرد و بعد از آن
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن
شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن
***
در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ کس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس
سلام افسر جنگ نرم
خدا لعنت کنه اهانت کنندگان به کتاب الله را
خدا لعنت کنه جمیع وهابیون را
سلام.
تا چند ساعت دیگر به ماموریت می رم و تا ده روز ممکنه به اینتر نت دسترسی نداشته باشم خواستم بگم اگه تو این مدت حضور نداشتم بدونید هر جا باشم دلم با شماست .
سلام.
کوچه های بنی هاشم… یاد کوچه های شام افتادم که کاروان اسرا، خاندان بنی هاشم از اونجا عبور کردند و … تمام صحنه های سوریه جلو چشمم ظاهر شد. چقدر دلم تنگ شده…
از بهشت زمین ، با ” آه چاه یا چاه آه ” به روزم . منتظرت هستم .
با ” باب الجواد به باب المهدی می نازد” به روزم. منتظرتون هستم.
javanemruz.persianblog.ir
بسم رب المهدی
شنیدیم پاکستان را آب برده
یکی شما هستید و یکی ما
ایران و آمریکا
بیایید تقسیم :
به درگاه خدا دعا کردن برایشان با شما در جوار ابلیس نقشه ریزی امریکایی صهیونیستی اش با ما
دغدغه اش با شما پز حقوق بشرش با ما
کمک رسانی با شما تروریسم با ما
اعزام نیروی کمکی با شما اعزام هواپیمای بدون سرنشین با ما
چادر و زیر انداز و پتو با شما سوراخ سوراخ کردنشون با ما
آب و غذا و دارو با شما رگبار و بمب و خمپاره با ما
باندپیچی زخم و مداوای دردها با شما …
اللهم عجل لولیک الفرج
با سلام
آدرس ۸ طرح پوستر آپلود شده با موضوع هتک حرمت قرآن کریم خدمتتان ارسال می گردد.
امید است مورد رضایت باریتعالی قرار گیرد.
از آنجا که در سایت اصلی گروه امکان اطلاع رسانی میسر نبود خواهشمند است اطلاع رسانی گردد.
التماس دعا اجرتان با حضرت علی اصغر(ع)
شهادت نصیبتان
جعفرپیشه
مدیر هنری و مسئول سایت گروه سایبری ترویج حجاب و عفاف
http://www.hijab-poster.ir
http://jafarpisheh2.persiangig.com/image/motafaregheh/hijab-poster-jafarpisheh%2001.jpg
http://jafarpisheh2.persiangig.com/image/motafaregheh/hijab-poster-jafarpisheh%2002.JPG
http://jafarpisheh2.persiangig.com/image/motafaregheh/hijab-poster-jafarpisheh%2003.jpg
http://jafarpisheh2.persiangig.com/image/motafaregheh/hijab-poster-jafarpisheh%2004.jpg
http://jafarpisheh2.persiangig.com/image/motafaregheh/hijab-poster-jafarpisheh%2005.jpg
http://jafarpisheh2.persiangig.com/image/motafaregheh/hijab-poster-jafarpisheh%2006.jpg
http://jafarpisheh2.persiangig.com/image/motafaregheh/hijab-poster-jafarpisheh%2007.jpg
http://jafarpisheh2.persiangig.com/image/motafaregheh/hijab-poster-jafarpisheh%2008.jpg
نه این پایان قصه نیست ! تظاهرات کشمیر ادامه دارد . شبانه یکی از دوستانم پیامک می دهد باغ قلهک و دفتر حافظ منافع رفت روی هوا ! می نویسم با بمب ؟ پاسخ می دهد نه با کوکتل ! …..
داداش حسین میشه بیاد بقیش رو بخونه نظر بده ؟
شما هم بدجوری واسه این آقا وحید اشتری نوشابه باز می کنی ها ! چی میشه یه بارهم یه دونه از این نوشابه ها واسه ما باز کنی؟
سلام
ای کاش مطلبی هم درمورد کار هایی که بیخ گوشمان انجام میشه و تازگس هم نداره یزنی مثل اینمطلب
http://www.akharinnews.com/index.php?option=com_content&task=view&id=10254&Itemid=36
تصمیم گرفتم برای اینکه اعتراض خودمون به آتش زدن قر آن نشان بدیم هر کدام با یه طرح این عمل را محکوم کنیم
و طرحها را در این زمینه جمع آوری کنیم
من تو وبلاگم یه طرح گذاشتم و چون دیدم دوستان اینجا تو طراحی دستی دارند گفتم پیشنهاد بدم
خوشحال میشم تو این طرح شریک باشیم
http://jomasabz.pelakfa.com/post-37542.html
لعنت بر وهابیت
باسلام به اهالی محترم قطعـــــــــــــــه ۲۶
بامطالب جور وا جور سیاسی و اخبار به روز مجلس خبرگان و …. .
بروزیم
با تشکر مردی با عبای شکلاتی از وبلاگ گروهی آنتی بالاترین
سلام
الان که این کوچه نیست ولی وقتی نوحه خانم خونده میشه همه جا برای بچه شیعه کوچه بنی هاشم میشه.حالا اگه تو مدینه باشی و این نوحه هلالی رو بخونی و سینه بزنی برای حضرت فاطمه…مطمئنا اگه خود خدا نگهمون نداره بدون شک هممون جون میدیم.مرسی آقای امیر علی و مرسی آقای قدیانی که این عکسارو گذاشتید.
پاشید بریم مدینه فقط به عشق زهرا
مغیره در کمینه به پشت درب زهرا
ای مدینه آماده باش غیرتیا دارن میان
اینا همه جبهه این برای جون دادن میان
قاصد غم خبر داده از خونه ی اماممون
تو بستر شهادت و خون خوابیده مادرمون
پاشید بریم عیادتش کمک بدیم به دخترش
وقت نماز یه چادر خاکی چرا کرده سرش
جبهه ایا پاشید بریم به کوچه باریک و تنگ
خبر دادن که دشمنا جمه شده اند برای جنگ
ما همگی صف شکنیم سینمونو سپر کنیم
به جبهه مادرمون به پشت در سفر کنیم
الهی که سینه ما بشکنه از ضرب لگد
صورت ما کبود بشه به دست اون دشمن بد
مدینه رو ببین همه شادی کنن کف بزنن
به کشتن مادر ما با تیغشون …بزنن
به سوی این خانه چرا حیوون خونخوار اومده
زود بیایید بسیجیها که قنفذم داره میاد
.
.
بقیشو شرمم میاد کلمه هاشو بنویسم…خودتون گوش بدید….یا فاطمه!
اینم کلیپش:
http://mobarezclip.persiangig.com/video/Pashid%20berim%20madineh.3gp
سایت خبری-تحلیلی آوینی فیلم آمد
سایت خبری-تحلیلی آوینیفیلم جهت پرداختن به سینمای ارزشی و همچنین مشکلات و معضلات سینماگران، بررسی فیلمهای در حال اکران، بانک اطلاعات تولیدات سینمایی و سینماگران و بیان دیدگاههای شهید آوینی افتتاح شد.
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی، سایت خبری- تحلیلی آوینی فیلم با رویکرد فرهنگی، جهت پرداختن به سینمای ارزشی و همچنین مشکلات و معضلات سینماگران، بررسی فیلمهای در حال اکران، بانک اطلاعات تولیدات سینمایی و سینماگران، اخبار و تولیدات مؤسسه فرهنگی هنری شهید آوینی و بیان دیدگاههای شهید آوینی در این حوزه افتتاح شد.
علاقمندان میتوانند از طریق آدرس اینترنتی http://www.avinifilm.ir به این سایت مراجعه کنند.
با سخنرانی آیت الله مصباح به روزم
امروز بقعه ی شهدا هم بقیع شد/ آری گدای شهر/درهم ندیده مردم دیروز روزگار/از یمن دولت شهدا مستطیع شد.
http://mahdibedashti.blogfa.com/
طلبه ای که خیلی وقته ننوشته رو فیلتر کردن ، نمی دونم چه جوری کسی رو که جنبش وبلاگی برای پاکستان و اعتراض به قرآن سوزی رو راه انداخته از مصادیق محتوای مجرمانه دیدنش ، من به ( با تمام اختلافاتی که باهاش داشتم ) احترامش یه پست گذاشتم و به کمیتهء فیلتر هم ای میل زدم شما رو نمی دونم چه جوری می خوای کمک کنی …
سلام آقای قدیانی.شما انقدر تند تند مطلب میذارید من اصلا وقت نمیکنم هرروز بیام قطعه.هر بار میام چشمام در میاد.نمیدونم شما چطور انقدر از چشمها دستاتون کار میکشید.چشمان و دستانتان پر توان باد.راستی کامنتی که توی پست”به ما جه که کجا رفته بودی”گذاشته بودم تایید نکردین.حرف بدی زده بودم؟
امید آخر دلهای داغدیده بیا-بیا توای شب اندوه را سپیده بیا-به طول غیبت واشک مدام وسوز دلت -که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا-قسم به مهر رخت کشته تیرگی مارا-به ناله ای که حسین از جگر کشیده بیا-به آن سری که به دیدار دخترش آمد-به کودکی که به ویرانه آرمیده بیا
ناگفته هایی از سیره رهبر معظم انقلاب در گفتگو با حداد عادل
با متن بالا بروزیم
با سلام و خدا قوت
اگر آن روزی که وهابی های ملعون قبور ائمه بقیع را خراب کردند و نذورات ان را به تاراج بردند یا در همین ۲۲ سال قبل که سلمان رشدی ملعون کتاب آیات شیطانی را نوشت یا نزدیکتر بیاییم در همین چند سال قبل با حمله به حرم عسکریین ما مسلمانها (کاری به نوع مذهب ندارم) محکم در مقابل مسببین این حوادث می ایستادیم و سیاسی کاری نمی کردیم حالا شاهد همچین اتفاقی نبودیم که ملعون دیگری در آمریکا جلوی چشم ما و رسانه های جهان قرآن ما انسانها را پاره کند و بسوزاند و هیچ کاری نتوانیم بکنیم پس بهتر است قبل از جوالدوز زدن به دیگران (که باید زد) سوزنی هر چند ریز به خود بزنیم.
سلام خداقوت
تقدیم به قطعه۲۶
http://img.b-zone.ro/images/60464236602379073824.bmp
نمی دانم چقدر مسلمانان مقیم آمریکا کار کردند برای محکومیت این زشتکاری. امیدوارم روزی این مسلمانان کفرنشین که هر فعالیت علمی و کاری و اجتماعی آنها به نوعی کمک به تثبیت این کشور است روزی مشمول آیه زیر نشوند:
….
….
رهبر معظم انقلاب، تنها شخصیتی که لباس رهبری امت بر قامت ایشان زیبنده است
با مطلب بالا بروزم
تصاویر خیلی حرف دارن
ما بلد نیستیم تفسیرشون کنیم
ســـــــــــــــــــلام قولا من رب رحیم
خدا قوت داداش حسین بچه بسیجی ها . دلتنگ قطعه بودم خیلی زیاد…
امام صادق (ع): به راستى که مؤمن با برادر مؤمنش آرامش پیدا مىکند، چنان که تشنه، با آب خنک آرامش مىیابد.
ما هم با سر زدن به قطعه شاد می شیم و به آرامش می رسیم.
ببخشید یادم رفت سلام کنم
سلام علیکم و رحمه الله
در ضمن پریسا خانم اولا ماشالا که داداش تند تند آپ میکنه
ثانیا شما کجایی وقتی میگه تا ساعاتی دیگر اما منظورش تا روزهایی دیگره؟ هییییییییییییی
🙂
انقلاب زینبی
خطبهى فراموش نشدنى زینب کبرى در بازار کوفه یک حرف زدن معمولى نیست، اظهارنظر معمولى یک شخصیت بزرگ نیست؛ یک تحلیل عظیم از وضع جامعهى اسلامى در آن دوره است که با زیباترین کلمات و با عمیقترین و غنىترین مفاهیم در آن شرائط بیان شده است. قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوى است. دو روز قبل در یک بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین بردهاند، این جمع چند ده نفرهى زنان و کودکان را اسیر کردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روى شتر اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا میکنند، بعضى هلهله میکنند، بعضى هم گریه میکنند؛ در یک چنین شرائط بحرانى، ناگهان این خورشید عظمت طلوع میکند؛ همان لحنى را به کار میبرد که پدرش امیرالمؤمنین بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به کار میبرد؛ همان جور حرف میزند؛ با همان جور کلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندى مضمون و معنا: «یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ اى خدعهگرها، اى کسانى که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنبالهرو اسلام و اهلبیت هستید؛ اما در امتحان اینجور کم آوردید، در فتنه اینجور کورى نشان دادید.
اصول انقلاب امور سلیقهاى نیست که هر که از یک گوشهاى در بیاید، سنگ اصول را به سینه بزند؛ بعد که سراغ این اصول میرویم، مىبینیم بیگانهى از انقلاب است. اصول انقلاب، اسلام است؛ قانون اساسى است؛ رهنمودهاى امام است؛ وصیتنامهى امام است؛ سیاستهاى کلى نظام است که در قانون اساسى معین شده است که این سیاستهاى کلى بایست تدوین بشود؛ رهنمودهاى امام است؛ وصیتنامهى امام است.
ایشالا براتون حرم میسازیم حرم مثه حرم امام رضاع میسازیم
در آغوش پیامبر
در روز اربعین هم، بعد از آن روزهاى تلخ و آن شهادت عجیب، اولین زائران اباعبداللَّهالحسین علیهالسّلام بر سر قبر امامِ معصومِ شهید جمع شدند. از جمله کسانى که آن روز آمدند، یکى «جابربنعبداللَّه انصارى» است و یکى «عطیةبن سعد عوفى» که او هم از اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسّلام است. جابربنعبداللَّه از صحابهى پیامبر و از اصحاب جنگ بدر است؛ آن روز هم علىالظّاهر مرد مسنّى بوده است؛ شاید حداقل شصت، هفتاد سال از سنین او – بلکه بیشتر – مىگذشته است. اگر در جنگ بدر بوده، پس لابد قاعدتاً در آن وقت باید بیش از هفتاد سال سن داشته باشد؛ لیکن «عطیه» از اصحاب امیرالمؤمنین علیهالسّلام است. او آن وقت جوانتر بوده؛ چون تا زمان امام باقر هم «عطیةبن سعد عوفى» علىالظّاهر زندگى کرده است. «عطیه» مىگوید: وقتى به آنجا رسیدیم، خواستیم به طرف قبر برویم، اما این پیرمرد گفت اول دم شطّ فرات برویم و غسل کنیم. در شطّ فرات غسل کرد، سپس قطیفهاى به کمر پیچید و قطیفهاى هم بر دوش انداخت؛ مثل کسى که مىخواهد خانهى خدا را طواف و زیارت کند، به طرف قبر امام حسین علیهالسّلام رفت. ظاهراً او نابینا هم بوده است. مىگوید با هم رفتیم، تا نزدیک قبر امام حسین علیهالسّلام رسیدیم. وقتى که قبر را لمس کرد و شناخت، احساساتش به جوش آمد. این پیرمرد که لابد حسینبنعلى علیهالسّلام را بارها در آغوش پیامبر دیده بود، با صداى بلند سه مرتبه صدا زد: یا حسین، یا حسین، یا حسین!
سلام………………….
دارم می رم مشهد؛ نائب الزیاره همه قطعه ۲۶ یها.
سلام
ما هم هستیم
ارادتمند
سلام
کلیپ صوتی: خاطره ای از آیت الله مصباح در مورد استفاده امام خامنه ای از گوشت یخ زده در دوران ریاست جمهوری ایشان
http://www.modafeclip.com
منم دارم یه هفته میرم مشهد یه هفته نمیتونم سربزنم اما نه ده رو دارم با خودم میبرم که دلم تنگ نشه هرچند که از بس خوانده ام تقریبا از حفظم.(البته بعضی قسمتها را) فقط نمیدونم چرا نامه ملانصرالدین به شیخ روتوی کتاب نذاشتید اول که کتابو خریدم سریع توی فهرستش دنبال نامه ملا به شیخ گشتم اما نبود.طنز ان نوشته برایم خیلی جالب و خاص بود.منم نائب الزیاره هم قطعه ایها هستم.
موتور گازی (گفت و شنود)
گفت: در نشست تعدادی از اعضای گروه های ضد انقلاب در لندن، یکی از حاضران با اشاره به مرگ فتنه ۸۸ خطاب به بهاءالله مهاجرانی و کدیور افندی می گوید؛ آیا هنوز هم فکر می کنید که کاری از دست شما برمی آید؟!
گفتم: خب! جواب آنها چه بوده است؟
گفت: بهاءالله گفته است، اکثریت مردم ایران طرفدار ما هستند!
گفتم: خب! دیگه چی؟!
گفت: سؤال کننده می گوید؛ اگر اینطور است پس جمعیت عظیم ۹ دی چه بود؟ و چرا در سالگرد ۲۲ خرداد و روز قدس امسال با وجود آنهمه فراخوان و التماس و درخواست، هیچکس به حمایت از اپوزیسیون به خیابان ها نیامد؟!
گفتم: حیوونکی ها…!… خب! جوابشان چی بوده؟!
گفت: کدیور افندی گفته است اگر مخالفان جمهوری اسلامی اهمیت نداشتند، تمام رسانه ها در آمریکا و اروپا از آنها حمایت نمی کردند!
گفتم: یارو با یک موتور گازی توی اتوبان حرکت می کرد و هر چند ثانیه یک بار از یک ماشین بنز جلو می زد. راننده بنز میزنه کنار و بهش میگه، آخه تو چطوری با اون موتور فکسنی از من جلو می زنی؟ و یارو میگه؛ ببخشید آقا! کش شلوارم به آینه بغل ماشین شما گیر کرده!
سلام , آقا حسین نظر پنجم فکر کنم تفرقه زا باشه بین شیعه و سنی . تجدید نظر بفرمایید
سلام علیکم
تحسن یک جانباز مقابل بیناد شهید
http://www.jahannews.com/vdcawyn6w49nem1.k5k4.html
.
جهت اطلاع آقای زریبــــــــــــــــــــــــــــــــــــافـــــــــــــــــــــــــــــــــان
خصوصی
سلام حاج آقا
اگر زحمتی نیست تحصن رو اصلاح کنید . متشکرم
سلام. خیلی جاها توی خیلی از وبلاگا اسمتون ودیده بودم.خیلی دلم می خواست یه روزی وبتون و بخونم واز مطالبی که حسابی ازش تعریف می کنن بهره مند بشم. امروز خیلی اتفاقی پیداش کردم .وبتون ومی گم . خوشحال شدم . بی نهایت. یقینا جای تعریف داشت.شدیدا التماس دعا
دستور العمل جریان فتنه برای نفوذ در پایگاه های بسیج
یکی از این برنامهها موسوم به “ایجاد اتاق فکر نیروهای بسیجی” است که در توضیح آن آمده است: “این اتاق از نیروهای جنبش سبز که عضو بسیج هستند، تشکیل میشود. در این اتاق، افراد حتما از اسامی مستعار استفاده میکنند و اطلاعات و اخبار این اتاق برای جنبش و مبارزات، بسیار حیاتی است و میتواند از وارد آمدن خسارات و ضربات شدید به جنبش نیز جلوگیری کند. این اتاق ضمن کمک به ریزش نیرو به نفع جنبش، باعث همبستگی و همدلی بیشتر بین جنبش و نیروهای مردمی درون سپاه، بسیج و نیروی انتظامی نیز میشود…”.
جریان فتنه سبز همچنین با رویکرد نفوذ و تاثیرگذاری در نیروهای ارزشی بسیجی، به هواداران خود تاکید کرده است: “… شاید برای شما هم پیش آمده باشد که با طرفداران حکومت از جمله بسیجیان صحبت کنید و سعی کنید نظر آنها را به جنبش جلب کنید. در این صورت متوجه میشوید که حکومت از طرق مختلف و با القای …
http://jahannews.com/vdca0yn6y49ney1.k5k4.html
بــــه آن تـــن کـــــه بـــر او کــــفـــن شـــــد حصیــــــر ؛
امــــیـــــــری “حــــســـیــــــــن” و نـــعـــم الامـــــیـــــــر …
ببخشید من دلم گرفته ….
چند خط روضه اونم از زبان عمه جان زینب (س)
از زیـنـبـیـه تـازه رسیــدم ، کـه وای ای
بالا سرت رسیـدم و دیـدم ، کـه وای وای
نیزه ، ز جای جای تـن تـو درآمده (یا صاحب الزمان)
حتــی لبــاس های تـــن تـــو درآمده ….
چند لحظـه می شود که سرم درد می کند …..
از بــــس دویـــده ام کــمــــرم درد می کند …..
بعد از غروب روز دهم ای غیور محض ،
از قوم ما کسی به اسارت نرفته بود …
حتی کسی به بزم جسارت نرفته بود ….
بعد از تو کار ما به کجاها کشیده است …………
(وا حزنا)
بسم رب الشهداء و الصدیقین
طرحی برای :
تو ای پرنده آشیانه ات کجاست …؟
http://img.b-zone.ro/images/85966992954677039016.jpg
…
در پناه خق
سلام
خواهشا متنو بزارید دیگه،تا امشب میتونم سر بزنم بعدش دیگه معلوم نیست کی بتونم بیام.احتمالا حالاحالاها نشه،خواااااهش میکنم تا امشب دیگه بزارید
از “امیرعلی”ام واقعا ممنون،خیلیا مثل من تا حالا این عکسا رو ندیده بودن،خیلی هوایی میکنن دلو…
***
به سفارش سید احمد:
بازدید امروز: ۱۲۴۲
بازدید دیروز: ۴۴۰۴
افراد آنلاین: ۲۲
بازدید کل: ۷۲۶۶۰۴
به قول سیداحمد:
فـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدائی داری داداش حسین بسیجیا
ایشاالله یه حرم میسازیم یه حرم با اشکامون
یه سقاخونه هم کنار قبر ام البنین……….
یا حسین
خدا قوت حاجی
عکس: گاف شهرداری تهران
http://rajanews.com/Detail.asp?id=62051
وقتی شجریان به ( غلط کردم ) می افتد
http://jahannews.com/vdcdfo0foyt0ss6.2a2y.html
پیش بینی هپلی چه زود محقق شد!
داداش دلمون برا متنهاتون تنگ شده همه اش شده عکس..البته به قول آبجی طاهره این تصاویر یک دنیا حرف دارن اما بازم با اینکه هنوز کلی از مطالب یک ماه اخیر رو نخوندم دلم متن جدید می خواد.
اهالی قطعه عادت کردن به هر روز اپ کردن شما . داداش حسین ما، کو اون همت مضاعفتون که روزی ۷-۸ تا پست می ذاشتید؟! خودتون بد عادتمون کردید حالا هم مشتاقانه منتظریم…
روایت ناصر حجازی از عیادتش توسط اسفندیار جان
آقای مشایی، پس از کلی اصرار میخواستند بیایند عیادت و با اینکه دلم راضی نبود، به آتیلا گفتم بگو بیایند. آمدند و یک عکاس هم با خودشان آوردند. زمان رفتن ۵میلیون تومان گذاشتند داخل پاکت که قبل از رفتن به آتیلا گفتم این پول را پس بفرست و بگو من که بچهگدا نیستم. خیلیها میآمدند تا خودشان را نشان بدهند. آنها به ما احتیاج دارند نه ما به آنها.
سلام!
دو تا طرح برای روی جلد “سمفونی مورچه ها” طراحی کردم(شامل: روی جلد-عطف-پشت جلد)
که امیدوارم ارزشش رو داشته باشه! یه نگاه بهش بندازید!
منتظر نظرتون هستم…
یاعلی…
http://ups.night-skin.com/uploads/89-6/1374920286.jpg
http://ups.night-skin.com/uploads/89-6/1335355142.jpg
سلام علیکم
خداقوت
با مطلب “آقای هاشمی شما ولایتمدار نیستید …” به روزیم
سری بزنید شما و دوستان …
موفق باشید
حرفی نماند………
دستشون درد نکنه.اما یه سوال ساده.حتما باید قرآن آتیش بگیره تا بریم سراغش ؟ تا به فکر پوستر ساختن در موردش بیوفتیم ؟
جنبش سبز میخواد تو بسیج نفوذ کنه؟؟ زکی
بچه بسیجی با شلوار کردی هم میتونه بره بیرون!
ولی این بچه سوسولا ۲ ساعت جلو آینه فقط رو مو و ابروشون کار میکنن!
عمرا دووم نمیارن!
خدایا این جنبش سبزیا رو مینداختی وسط پاکستان تا قدر این مملکت رو میدونستن
خدایا بخاطر ناشکری این احمقا مبادا این نظام رو از ما بگیری
ما با گرونی و تورم و اجاره خونه سنگین و هزار تا کوفت زهر مار دیگه کنار میایم
ولی بی انقلاب و بی سید علی نه. خدایا چی میشد کروبی بفرستی وسط سیلاب!!
تا دیگه از ویلای فرمانیه زر زر نکنه.
خدایا ما اهل کوفه نیستیم ، ما اهل کربلائیم. ما ۷۲ تن نیستیم ما ۷۲ میلیون حسینی هستیم
حالا این ۳ -۴ میلیون رو هم بخاطر ما ببخش. یه وقت بخاطر این ۳-۴ تا واسه ما زلزله نفرستیا
خدایا به قلم این داش حسین هم برکت و به باتومهای بچه بسیجیا استقامت و به کوتوله های سیاسی قامت
اعطا بفرما الهی آمین
سلام داداش حسین
سلام بچه ها . چقدر دلم برای شما و برای قطعه ۲۶ تنگ شده بود
راستش رفته بودم سفر ولی اینقدر دلتنگ قطعه شده بودم امروز صبح با ۲ روز تعجیل آمدم تهران شنیده بودم دوستان در سفر بیتابی مکنند ولی فکر نمی کردم خودم هم اینطور گرفتار شوم که قید سفر را بزنم. دلمون شده کبوتر جلد قطعه نازنین ۲۶ . داداش کولاک کردید تو این ۳ روز که نبودم خدا قوت . چه خبر از راهپیمایی بعد از نماز جمعه ؟
درخصوص این عکسها من هم دلم خیلی گرفت من قبلاً هم عکس ضریح امامان بقیع را دیده بودم لعنت خدا بر دشمنان اهل بیت و دشمنان اسلام. فکرش را کنید با چه حسرتی به ضریح امامان دیگر نگاه می کنند تا آنها را هم خراب کنند با چه بغض و عنادی به قرآن نگاه می کنند که چطور بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز هم پابرجاست و تحریف نشده؟ و چرا اینقدر هر روز بر پیروانش افزوده می شود؟ احمقها نمی دانند یکی از اعجاز قرآن ما مسلمانان همین است. نمی دانند کورخوانده اند دیگر ضریح هیچ امامی خراب نمی شود . نمی دانند که ظهور منجی بشریت نزدیک است.و به زودی بساط جور و ستم شان برچیده می شود. انشاء الله
سایت” دیر عمار” با نوشته ی جدید “یکی مرا از دست خدا نجات دهد” به روز رسانی شد.
یه سر بزنید.
سلام
امدم حاضری بزنم
مدتیه کامنت های ما رو خط در میان تایید میکنی . سنمون هم که بفهمی نفهمی بالاست. حالا همه فکر میکنن ریق رحمت و اینا
بگذریم
دوست داشتی تایید نکن
ولی
حاضرررررررررررررررررررررررررررر
#برای برو بچه های در غربت “شب آفتابی”+گزارش تصویری#
۵۰۰ نفر، هرشب ۳ساعت، بیش از ۱۰قسمت را برای چند هزار تماشاگر نمایش می دهند. اینجا هم مثل هیأت و شب های مسجد ارک باید پاهایت را در سینه ات جمع کنی تا شده یک نفر دیگه هم از بیرون و ته سوله بیاید داخل و بنشیند روی موکت ها. حدادعادل عزیز در نوشته اخیرش بسیاز زیبا فضای مراسم را برای تان ترسیم می کند که دیگر هیچ نیازی به توضیحات دوباره در این نوشته نیست. اما احساس کردم چند نکته را باید با شما در جریان بگذارم. البته شما قبلش باید نوشته حداد عادل عزیز را بخوانید تا با حال و هوای مراسم آشنا شده و درک فضای نمایش و زحمت بچه ها برایتان شیرین شود:
* زیباترین های مراسم، درآمیختگی جمعیت با محوطه خود ِنمایش است. در سمت راست سوله، زن ها و سمت چپ هم مردها نشسته اند. ما بین آقایان و خانم ها راهی ست با عرض حدود ۲متر که در حین مراسم گاهی نمایش و تئاتر به آنجا هم کشیده می شود یعنی درست در کنارت. مثلاً آنجا که تابوت مادر سلام الله علیها را حسنین و زینب از وسط جمعیت تشییع می کنند. یا لحظه به عقب بردن آن جوان مجروح شده توسط نیروهای امدادی در جنگ با عراق.
* از تکان دهنده ترین قسمت های مراسم به معنای واقعی، میشه به لحظه بصدا درآمدن آژیر خطر در نمایش حمله هوایی عراق به ایران اشاره کرد که با انفجارهای پی در پی فوگازها در چند ده متری خودت، موج های انفجار را بر روی پوست صورتت کاملاً لمس میکنی. لحظه ای که از آن به بعد همه حواس شان را جمع می کن تا مبادا یک دفعه ای انفجاری صورت بگیرد و آنها را میخ کوب خودش کند. همزمان با انفجارهای نخست میتوانی صدای گریه بچه های کوچک در کنار پدرومادرانشان را با گره خوردن خنده های بزرگترها به بچه ها را تماشا کنی. خنده هایی شاید برای پنهان کردن ترس ابتدایی خودشان از انفجارها!…..
http://sms88sms.persianblog.ir/post/767/
»» از بزرگوارانی که با حضور خود دلگرمی برای بچه های برگزاری مراسم بودند می توان از: حجت الاسلام شهاب مرادی، حجت الاسلام والمسلمین حمید رسائی؛ نماینده تهران در مجلس، دکتر حسینی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سردار همدانی فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) نام برد.
http://sms88sms.persianblog.ir/post/767/
سلام داداش
این چه رسمیه
مقام قرآن بالا تره یا مرجعیت شیعه
چرا آقای وحید پیام نمی ده!
شادی روح امام وشهدا وسلامتی امام خامنه ای
صلوات
صلوات
صلوات
داداش جون نمیدونم چرا ماها به خاطر سوزوندن قرآن اینقدر عصبانی میشیم که میریم جلو سفارت و بعضی هامون حسرت میخورن که چرا نتونستن از دیوارهای سفارت برن بالا. اونوقت حرم و آثار عترت رو که هم ارزش با قرآنه نابود میکنن ماها به روی خودمون نمیاریم و روسای جمهورمان در آغوش فهد و ملک عبدالله مسافحه میکنن. ادعا مون هم اینه که بچه شیعه ایم.
من که معمولا وقتی از خدا حج رو میخوام بهش میگم بعد از نابودی وهابی ها. چون نمیخوام به اندازه پول یه حج به این حرومزاده ها بدم تا بعدش در کنار بوش و نتانیاهو به ریش امثال من بخندن و مشروب کوفت کنن.
سلام
بروزم با:
آغاز یک انحراف،نگاهی کوتاه به کارنامه ی مرد خاکستری
التماس دعا
یا علی سید علی
گزارش تصویری واکنش کاریکاتوریست های ایرانی به اهانت نسبت به قرآن کریم
http://ravayat.ir/shownews.asp?c=0&id=10899
سلام علیکم
البته قبلا هم شهرداری گاف داده بود در ماه مبارک رمضان .. کلی گشتم تا پیداش کردم
.
گاف شهرداری در بنرهای ماه رمضان+عکس
شهرداری تهران در یکی از بنرهایی که به مناسبت ماه رمضان منتشر کرد، در چاپ کلمه ابوحمزه ثمالی، به جای ‘ثمالی’، ‘شمالی’ نوشته است. یعنی ‘ابوحمزه شمالی!
http://www.mashreghnews.ir/images/News/a3/Image056.jpg
http://www.mashreghnews.ir/images/News/a3/Image055.jpg
سلام به همگی… با طرح های جدید و به خصوص طرح هولوکاست شدید منتظرتونم
http://grenade.pelakfa.com
سلام و عرض ادب
غرض همین بود که حاصل شد
التماس دعا
سلام
اللهم عجل لولیک الفرج و احفظ قائدنا
اللهم فک کل اسیر
با مطلبی تحت عنوان\” یک ماه کجا و ۲۸ سال کجا\” با توجه به برنامه راز هفته پیش با حضور حمید داوود آبادی به روزم
حتما تشریف بیاورید
به امید رهایی
التماس دعا
با سلام
با دو طرح جدید در زمینه اهانت جنون آمیز به قرآن مجید به روزم
منتظر حضورتان هستم
سلام.
ظاهرا ما قبل از سفر قسمتمون نمیشه که متن این تصاویر و مصاحبه رو بخونیم.ان شاالله بعد از سفر.
الآن آخرین ساعات حضور من در قطعه داره سپری میشه.از همون اول که اینجا وبلاگ قطعه ۲۶ بود تا حالا نشده بود که دو روز پشت سر هم سر نزنم.ولی حالا یــــــــــــــــــــــــــــــــــــک هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــفته نیستم!!!!!!!!!!
🙁
سلام چند تا سوال دارم:
چرا دولت درزمینه مسائل جهان اسلام وگروه هایاسلامی شل کارمی کنه؟ مثلا اخوان المسلمین خیلی ظرفیت عظیمی است چرا مسئولین آن نباید با مسئولین ما دیدار داشته باشند؟ چرانباید بااحمدی نژاد دیدارداشته باشند؟چرا نباید با رهبر انقلاب دیدار داشته باشند؟ چرا نباید نشست های تخصصی با آن ها داشت؟ چرا نباید درباره ولایت فقیه واصل فقیه با آن ها بحث کنیم ؟چرا نباید از آن ها درمجامع بین المللی به طور صریح حمایت کنیم ؟
دولت وبه خصوص وزارت خارجه مسئولند با ان جیو های اسلامی با گروه های اسلامی با جنبش های سیاسی کل دنیا ارتباط برقرار کند وآن ها را تقویت کند ارتباط فقط این نیست که با کشوری روابط اقتصادی گسترش بدهیم ویا این که ما از اونا اونا هم ازما مثلا ایران وآفریقا دفاع کنند آقا فرمودند به جز کمیت باید دقت به محتوای کار داشته باشند چرا نباید به بوسنی سفرکرد وبا آن ها محکم صحبت کرد واز آن ها صراحتا حمایت کرد؟ چرا نباید در نشست های آن ها مثلا سالگرد جنگ بوسنی دربوسنی شرکت کرد ؟
چرا نباید به یمن سفر کرد وبا مقامات یمن وبعد از آن با شیعیان صعده صحبت کرد؟ چرا نباید آن ها را تقویت کرد ؟چرا نباید به آن ها تسلیحات نظامی وفرهنگی داد ؟چرا نباید کمک مادی کنیم ؟چرا به مسلمانان کشمیر بی تفاوتیم؟ صراحتا اعلام کنیم که باید کشمیر از هند وپاکستان جدا شود هند چه خیری برای ما داره چون مثلا بعضی موقع ها ازشون تسلیحات می خریم باید این مسئله رها کرد چرا سخنگوی وزارت خارجه درباره ی این مسائل صحبت نمی کند؟ چرا نباید باکمک مسلمانان کشورهای مختلف ان جیو های مختلف درکشورهای مختلف بااستفاده از نیروهای داوطلب به راه باندازیم؟ مگر امام نبود که فرمود باید هسته های مقاوت حزب الله شکل بگیره که رسمیش میشه ان جیو پس چرا اصلا اجازه ساخت ان جیو درایران را نمی دهند؟ درهین فتنه این انجیوها ی مستکبر بودند که فتنه رو قوی تر کردند الته اونا در را ه شیطان بودند ولی مگر نیروهای داوطلب وحزب اللهی کمه پس چرا این ان جیو های حزب اللهی وولایتی رو به رسمیت نمی شناسند چرا مخالفت می کنند ؟ومیگویند مسائل به شما ربطی نداره یعنی اونا بیشتر از امام می فهمند هاشا به کرمشون
به هرحال دستگاه دیپلماسی ودولت باید شیوه ی دیگری را درپیش گیرند
من دیگه میرم.
این آخرین کامنت منه.
خدافظی…
🙁
سلام
عکس های قشنگی هستند ،
می بخشید که من خیلی وقت ها بی ربطم ، ولی این ناوگان آزادی که قرار بود بعد از ماه رمضون راه بیفته ، منتفی شده ؟
البته این ناوگان بین المللی هست و حتی گفته میشه چند ده کشتی بهش می پیوندن و کشتی های تک به تکش رو هم می دونم ، کشتی مریم از لبنان از کانادا و از نیویورک و همینطور از ایران یه عده داوطلب هستن . می دونم خبرهاش تا حدی سری هست ، ولی دیگه هیچی پیدا نمی کنم حتی توی سایت IHH و جاهای دیگه
سلام
در تکمیل این تصاویر برای آرامش دل هم شده تصاویر لینک زیر رو ببینید حتماً
http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/imamaliclub/topicid/2174451
شک ندارم با دیدن این تصاویر حسرت میخورید که ای کاش همون روز و همون لحظات اونجا حضور داشتید!!!!!!!
سلام اینم آدرس سایت تا ببینم دیگه چه بهانه ای واسه لینک ندادن میاری! holocartoons.com
خیلی عالی بود جملات