قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ عکس: علی اکبر بهشتی
قبل التحریر ۱: دین مبین اسلام، آنقدر عمیق و محکم، اما دقیق و با ملاحظه است که فی المثل مسافر یا بیمار لایطاق را از گرفتن روزه، معاف کرده، تا بعد قضای آن را به جا آورند. اسلام حقا که برترین دین، کامل ترین دین، بلکه تنها دین، و حد واسط سهل گیری های شل و ول مسیحیت و سخت گیری های بی حد و مرز یهود است. شگفتا! در همین احکام روزه، نیک اگر بنگری خواهی یافت که چقدر خدا هوای بنده خود را داشته است تا مبادا روزه سبب فشار مافوق طاقت گردد. اندک مروری بر رساله مراجع گرانقدر تقلید، این حافظان راستین شریعت و شعور و شرعیت، من جمله موید این مهم است که اگر روزه دار دید تشنگی و گرسنگی دارد به قیمت جان او تمام می شود، مکلف است روزه خود را پیش از اذان افطار کند و اگر بعدا قضای آن روزه را به جا آورد، هیچ بر او گناهی نوشته نخواهد شد. القصه! یکی از افراد بیرون از دایره مراجع عظام شیعه که در توهم بزرگی و تصور پوچ تصاحب رساله غوطه ور است، هفته گذشته با سوء استفاده از اعتدال موجود در احکام اسلام، ایضا اعتدال به وجود آمده در ایام ماضیه و فضای جاریه (!) حرف خنده دار و مضحکی زد، راه تفریط پیمود و قند در دل معاندان آب کرد! این جناب مدعی شد؛ «هر وقت روزه دار احساس تشنگی کرد، می تواند تا آن حد که رافع عطش باشد، آب نوش جان کند!» این فرد اساسا فراموش کرده که یکی از فلسفه های روزه، اتفاقا همین است که آدمی تشنه و گرسنه شود، و اگر قرار بر این باشد که موقع تشنگی یا گرسنگی، و با اندک فشاری، آب بنوشیم، خب اصلا چه حاجت به روزه داری است؟!؟! واقعا جای این سئوال از محضر ایشان باقی است؛ «با در نظر گرفتن حکم جنابعالی، اصولا فرق میان ماه رمضان و سایر ماه های سال در چیست؟!؟! و مگر نه این است که در الباقی ایام نیز، آدمی هنگام تشنگی، آب می نوشد؟!؟! گیرم چند قلوپی بیشتر!!» ماه رمضان آمده که ما، یکی هم متحمل فشار عطش شویم و تا اذان مغرب صبر پیشه کنیم؛ جز این صبر به عشق خدا -و نه فقط به حکم خدا- مزه رمضان، حقا که از بین می رود. آنچه برای روزه دار، استثناء شده، مال موارد کاملا استثنائی است که بسیار به ندرت پیش می آید، نه اینکه حکم بدهیم؛ «هر که احساس تشنگی کرد و به فشار دچار آمد، می تواند اندازه چند قلوپ آب بخورد!» من هم الان خودم خنده ام گرفته!! 🙂 مگر کسی هم هست که روزه باشد، اما دچار فشار و تشنگی و گرسنگی نشود؟؟!!
قبل التحریر ۲: اینکه «اسلام» را تنها دین شمردم، اولا؛ برگرفته از این آیه شریفه است؛ «ان الدین عندالله الاسلام». بنابراین ما هر چند در مقام واقعیت، منکر ادیان آسمانی دیگر نمی شویم، اما در عالم حقیقت، اصولا و اساسا به دینی جز اسلام، آنهم «اسلام امیرالمومنین علی علیه السلام… به به از نام بلند علی» قائل نیستیم. ثانیا؛ یهودیان اگر واقعا به یهودیت اعتقاد داشته باشند، باید بر اساس آموزه های حضرت موسی، دست از آئین یهود بردارند و به اسلام بگروند، چرا که وعده رسالت «محمد» -درود خدا بر او و خاندان او باد- مهم ترین و آخرین بشارت کلیم الله بوده است. ایضا مسیحیان، خود به نیکی می دانند -و حتی در انجیل بارنابا به وضوح خوانده اند- که تداوم مسیح و امتداد مسیحیت در دین اسلام است. طرفه حکایت اینجاست؛ ما مسلمین، بیش از یهودیان و مسیحیان، به فرامین ۲ پیامبر آسمانی شان باورمندیم.
با این دست فرمان، لابد در آینده به اینجا هم خواهند رسید
– اگر روزه دار، برای خوردن سحری، دیر از خواب بلند شد و دید که؛ «ای دل غافل! تا اذان صبح به افق آن قبرستانی که در آن ساکن است، همه اش ۱۰ دقیقه مانده»، می تواند آرام و با طمانینه، غذایش را کوفت کند تا هنگام اذان صبح. همین که اذان را دادند، بر روزه دار فرض است که برود نماز صبحش را خیلی سریع، بی حضور قلب، و با عجله بخواند و بعد برگردد سر سفره، الباقی غذا را بلمباند!! در این حالت، اگر مثلا تا نیم ساعت و ۳۳ ثانیه بعد از اذان صبح، غذا خوردن روزه دار طول کشید، بر این روزه دار خوابالو فرض است که دقیقا نیم ساعت و ۳۳ ثانیه هم از آن طرف، دیرتر افطار کند!! اما آمدیم و طرف در دقیقه ۲۰ دید که دیگر نمی کشد!! او باید به اندازه ای که شورش درنیاید، آب، آب هویج یا شیربستنی -در برخی منابع به آب ذغال اخته سن ایچ و دیگر هیچ هم اشاره شده!- میل کند. حال جای این سئوال پیش می آید که؛ «تکلیف این ۱۰ دقیقه و ۳۳ ثانیه چه می شود؟» هیچ! روزه دار باید فردای آن روز، دقیقا ۱۰ دقیقه و ۳۳ ثانیه زودتر دست از خوردن سحری بکشد!! منتهی شرط است که این بار فرد روزه دار، شب زودتر بخوابد تا از آن ور هم زودتر بلند شود، در غیر این صورت، محاسبه ریز دقایق سحری و افطار، با شخص مکلف، و خارج از توان منِ کمترین است!!
– فرضا روزه دار می بیند که تا اذان مغرب، مثلا یک ساعت و ۴۵ دقیقه مانده. بر او واجب است که دستش را بگذارد روی شکمش! به محض شنیدن اولین صدای قار و قور، می تواند برود ساعت را به مقدار لازم جلو بکشد!! یا اینکه با سیم کارت رایتل، زنگ بزند به یکی از آشنایان ساکن در جایی که آنجا افق مشتی تری دارد!! و به او با قصد قربت بگوید؛ هی ناقلا! دل من پیش تو، افق تو مال من!!
– ظهر شده و روزه دار احساس گرسنگی می کند. می تواند از بستگان بخواهد که حواسش را پرت کنند!! بدیهی است مدت پرتی حواس، اگر بیش از نیم ساعت باشد، خیلی دیگر تابلوست!! ذکر این نکته لازم است که روزه دار باید مطمئن شود که حواسش از نوشیدن آب پرت شده یا خوردن غذا؟؟!! قطعا احکام اینقدر هم دیگر شل و ول نیست که تو حواست برای خوردن ۴ تا خرما از یخچال پرت شود، اما بروی چلوکباب بخوری!!
– در هنگام روزه سیاسی، با تداعی خاطرات تحصن وکیل الشیاطین در مجلس ششم، خوردن ژامبون بوقلمون در جای خلوت بلامانع است!!
– روزه دار در خانه است و مهمان دارد. از سویی گرسنگی هم بیداد می کند. به بهانه چشیدن غذا، می تواند تا آن حد که قشنگ سیر شود، غذا را مزمزه کند!! حال آمدیم و همین فرد، فردای آن روز، جایی مهمانی دعوت بود و باز هم احساس گرسنگی کرد!! صرف نظر از اینکه فرد مذکور بهتر است معده و لوزالمعده خود را به دکتر نشان دهد، استثنائا باید با رمز «چند خوردی چرب و شیرین از طعام» صبر کند، لیکن دقیقا دقایقی که گرسنه شده را مد نظر قرار دهد. مثلا ۲ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۵۶ ثانیه. این فرد می تواند زمان به دست آمده را یا یک جا، یا به مرور در روزه های آتی از ماه رمضان طلبکار باشد و از آن برای خوردن زودتر افطار یا منت گذاشتن سر خداوند استفاده کند!!
– هنوز نیم ساعت از سحری نگذشته که فرد می بیند تشنه شده! ناظر بر زمان زیاد باقی مانده تا افطار، این فرد باید تا خرخره و آنقدر آب بخورد که در طول روز، دیگر دچار تشنگی نشود که احیانا دوباره بخواهد آب بخورد!! طبعا اگر در این هنگام، فرد روزه دار، بازی دربیاورد و فقط تا حد رفع عطش آب بخورد، دیگر نمی تواند در طول روز آبی بنوشد حتی اگر به قیمت جانش تمام شود!! گفته باشم؛ نگید نگفت!!
– اگر روزه دار در طول روز، احساس تشنگی کرد، فقط باید آب بخورد، آنهم چند قلوپ!! اما یک وقت هست که تشنگی دارد به طرف فشار می آورد. در اینجا باید دید فشار، حداقلی است یا حداکثری؟! اگر فشار کم بود، علاوه بر آب، می تواند از آب میوه هم استفاده کند، اما اگر فشار زیاد بود، نوشیدن دوغ، ماء الشعیر و پپسی هم توصیه شده!!
تذکر: از آنجا که دوغ، بدتر آدم را تشنه می کند، بعد لمباندن دوغ* دوباره می توان آب نوشید، تا حدی که اثر دوغ از بین برود!! لذا یک وقت می بینی تشنگی شما کاملا برطرف شده، اما چون هنوز اثر دوغ در دهان آدمی هست، بر روزه دار فرض است که آنقدر آب بخورد که کاملا مزه دوغ از بین برود!! در این باب، آنچه اهمیت دارد از بین رفتن اثر دوغ است، نه رفع شدن تشنگی شما!!
تبصره: اگر فرد متمولی، خارج از این موارد، روزه خود را عمدا بخورد، از آنجا که این از خدا بی خبر، علی القاعده نباید اعتقادی به مقوله «گداپروری» داشته باشد، بر او حتم است که به جای اطعام فقرا، به ۶۰ نفر از اغنیا آنهم در رستوران برج سفید افطاری بدهد!
تکمله: در ماه های غیر از ماه مبارک، برای خواندن نماز صبح ادا، تا وقتی که فرد، صبحانه نخورده باشه، وقت داره واسه نماز!!
*شاید شماری از خوانندگان این ایراد را بگیرند که «لمباندن» معمولا برای غذا به کار می رود، نه نوشیدنی ها. ایشان غافل اند که دوغ، خودش یک غذای کامل است!!
وطن امروز/ ۳۰ تیر ۱۳۹۲/ شماره ماقبل آخر!