قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ عکس: امین چیذری
از قرار، سعید جلیلی عزیز، خودشان هم در انتخابات سال ۸۴ به احمدی نژاد -فرد اصلح حضرت علامه مصباح- رای نداده اند. این مهم -بسیار مهم!- نشان می دهد که هم رای نبودن با علامه، به خصوص گروه پایداری، در میان امت حزب الله و دوستان اهل مقاومت، بسی مسبوق به سابقه است! و اگر از منظر بصیرت سیاسی بیشتر باشد، کاملا درست می نماید، لااقل بدیهی و غیر قابل شماتت!! نیز موید این نکته است که آدمی می تواند، نه اهل سازش باشد و نه تسلیم، لیکن لزوما هم رای علامه نباشد!! ما از قبل هم به گروه های سیاسی گفته بودیم که؛ آقا سعید با ماست!! و منتقد شعار «نه سازش، نه تسلیم؛ یار جلیلی هستیم». این وسط چند سئوال پیش می آید؛ ۱: دکتر جلیلی که سال ۸۴ به احمدی نژاد رای نداده اند، به چه کسی رای داده اند؟! ۲: محض سئوال؛ آیا احیانا به جناب قالیباف رای نداده اند؟! ۳: دقیقا جرم انسان بی بصیرت، ضد انقلاب و مخالف خط ولایتی که متفاوت با رای علامه مصباح رای می دهد، چیست؟! ۴: و آیا ممکن است این فرد خاطی را از قطار انقلاب پیاده نکرد یا اینجا هم بحث پارتی بازی اما از نوع حزب اللهی آن درمیان است؟! یعنی سعید جلیلی چون سعید جلیلی است، قابل اغماض است، اما من چون حسین قدیانی هستم، باید فحش بشنوم؟!
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
صرف نظر از این دعاوی، سعید جلیلی را از فلان گروه مدعی، خیلی بیشتر دوست می دارم، همچنان که شخص علامه را نیز. من از زاویه انقلاب و ولی فقیه، آدم ها را دوست می دارم، نه از پنجره احزاب سیاسی. ارادت، از کانال کمیل ولایت، صداقت بیشتری دارد تا آب باریکه سیاست! مهم این است که حالا یعنی امروزه روز، پی به حکمت رای آن زمان سعید جلیلی برده ام! ماهی بصیرت را اما هر وقت از آب گل آلود سیاست بگیری، تازه است؛ گیرم بعد از ۸ سال!! و البته که رایم به بزرگوار دیگری است. لیکن اگر باز کننده این راه صواب و ثواب، آقاسعید جلیلی است، با افتخار می گویم؛ زنده باد «پایی که جا ماند».
پانوشت ۱: آخرای «آژانس شیشه ای»، سکانسی هست که «فاطمه» برای همسر خود «حاج کاظم»، پاکتی می فرستد. حاج کاظم که در گیر و دار آژانس، ملتهب و داغان است، پاکت را باز می کند و با دیدن «چفیه و پلاک» بغض می کند و می گوید؛ «فاطمه! این بهترین پیامی بود که می تونستی برای من بیاری…».
پانوشت ۲: نگارنده، متاثر از فشار بی رحمانه بعضی دوستان، درون «آژانس انتخابات» مشغول تحمل همه رقم ناسزا و توهین بودم… تا اینکه «پاکت ۸۴» باز شد… حاج سعید! این بهترین پیامی بود که می تونستی برای من بیاری…
پانوشت ۳: دوست نداشتم این متن را عمومی کنم اما دوستان کاملا مومن و واقعا حزب اللهی، به جرم نابخشودنی یک رای متفاوت، بد و بی رحمانه دارند می زنند… بد و بی رحمانه و نامردی! در اوج بی معرفتی! چند نفر به یکی! جایی از «آژانس شیشه ای» که دیگر به اینجای حاج کاظم رسیده بود، بنده خدا برداشت گفت: مجبورم اگه زخم بندازین، زخم بندازم…
پانوشت ۴: تا همین الان ۱۳ وبلاگ علیه «قطعه ۲۶» متن نوشته اند. بعضا وبلاگ هایی که سالی یک بار به روز می کنند!! من کاری ندارم که این خط را خودجوش گرفته اند یا از جاهایی که قرار است به جنگ ضد انقلاب بروند، اما به خدا من نامزد انتخابات نیستم! عارف و حسن روحانی نیستم! فتنه و انحراف نیستم! ساکت هیچ کدام نیستم! جنگ هم سنم قد نمی داد… و الا می رفتم و از شرتان راحت می شدم! از شرم راحت می شدید! خیلی بی معرفت اید خیلی! روزی چند تا کامنت و SMS قرار گذاشته اید؟!… آری، کار را به جایی رسانده اید که مجبورم بگویم؛ «امنیت ملی مرا بی بی سی تعیین نمی کند». من آدمی نیستم که برم اون ور آب، به انقلاب فحش بدم، همین ور آب دارم ازتون فحش می شنوم، اما اگه زخم بندازین، زخم می ندازم… دیگه زخم می ندازم! زخم ۸۸ از دشمن، و حالا زخم ۹۲ از دوست!! زخم دیروز بعد از چند ساعت عمل، به هوش که آمدم، دیدم جراحان ریشم را تراشیده اند!! اما اعتراف می کنم این یکی ملال انگیزتر است… ریشه ام را نشانه رفته… با این شدت که می زنند، گمانم مشکل شان با رایم نیست، با راهم است… با بیعتم… با ولایتم… با اینکه فقط بعد از شنیدن نام معصوم و خمینی و خامنه ای، صلوات می فرستم، و لا غیر! و لا غیر… با شجاعت می گویم که در بیعت علامه نیستم… و اهل هیچ بدعتی نیز نیستم! ان شاء الله بعد از انتخابات خواهم نوشت که اهانت کنندگان اصل کاری به علامه والامقام آیت الله مصباح یزدی چه کسانی اند…
پانوشت ۵: چونان ایام خوش فتنه باز هم همه حرفم این است؛ «بابای ماست خامنه ای».
تذکر ضروری: ساعاتی پیش، بعضی سایت ها از قول سعید جلیلی، اظهارات برادر ایشان مبنی بر رای ندادن دکتر جلیلی به احمدی نژاد در سال ۸۴ را تکذیب کردند!! بماند که سایت اصلی منبع خبر، خیلی زود و در اقدامی قابل تامل، خبر تکذیب سعید جلیلی را از سایت خود حذف کرد!! طرفه حکایت اینجاست که قبلا نیز در «زندگی نامه دکتر سعید جلیلی» که توسط هواداران ایشان تنظیم شده بود، به رای ندادن دکتر جلیلی به احمدی نژاد در سال ۸۴ اشاره کاملا واضحی شده بود!! نزدیکان سیاسی ایشان نیز ظاهرا بارها از خود دکتر جلیلی شنیده بودند که آن دوره به کس دیگری رای داده اند. قضاوت بیشتر با شما مخاطب فهیم و بصیر.