🙂 بچه ها! نمی دونم چرا هنوزم امید دارم انتخابات بره مرحله دوم!! 🙂
یسار
ملت، تنها نیست! ۲ تا چشم که خودم دارم، ۲ تا هم مدتهاست از توی مخاطب قرض گرفتهام، عین این دیدهبانهای زمان جنگ، همه کار و زندگی را کنار گذاشته، آسیمه سر و دوان دوان، دارم اخبار قوه مجریه را رصد میکنم، بلکه به بهانه یک کار اساسی، ابتکاری موثر، اقدامی بنیانی یا خدمتی در خور شأن ملت، تعریفی از دولت کرده باشم، اما چه گویم که ناگفتنم بهتر است! نه من، بلکه سایر همکارانم در «وطن امروز»، و نه فقط دوستان وطن، بلکه سایر رسانههای اصولگرا، از مکتوب گرفته تا مجازی، مدام از این خبر به آن خبر میروند و علیالدوام از این لینک به آن لینک، تا مگر از برکه دولت اعتدال، شاه ماهی خدمت، صید کنند؛ خبر ممتاز و متمایزی نیست که نیست! در انتهای یادداشت چهارشنبه، از دولت محترم خواستم مشخصا همان وعده انتخاباتی افزایش ارزش پول ملی را عملی کند، اینک چند پله پایینتر، از دستاندرکاران میخواهم که به اصلاح معایب اتوبوسهای اسکانیا بپردازند، جان مردم را عزیز بشمرند و بیش از این پلیس خدمتگزار را درگیر کوتاهیهای خود نکنند. خلاصه! ما آماده انعکاس خدمات دولتیم، شرط است که دستگاه اجرا، فرصتسوزی نکند و چون ما منتقدانی را قدر بداند، آن هم نه با تمجید -که اساسا نمیخواهیم!- بلکه با کار برای این مردم. کار از دولت، حمایت رسانهای از ما. منتقد از این بهتر؟ منتقد از این منصفتر؟ واقعا من چه کنم که آماده نشستهام برای تبلیغ خدمات دولت اما بعضیها هنوز در حال و هوای ایام تبلیغات، کار اصلی خود را ول کرده، یک روز گیر به رسانه ملی میدهند، یک روز به شخص ضرغامی فحش میدهند، یک روز جواب منتقد را با درشتی میدهند، یک روز به دشمنشکنترین بچههای این انقلاب، لقب «همصدا با اسرائیل» میدهند و دگر روز، آنجا که میخواهند کار کنند، سبد کالا را به نفع طعنه خانم شرمن، توزیع میکنند، این هم از مرحله دوم هدفمندی یارانههایشان که همه چی دارد، الا تدبیر! این مقال، هرگز جای نقد مرحله دوم هدفمندی نیست اما به همین یک قلم اکتفا کنم و بگذرم. جریمه کردن مردم از کدام جایگاه قانونی؟! آمدیم و به غلط یا درست، فردی خود را برای گرفتن یارانه محق بداند. این فرد به علت تعلق نگرفتن یارانه، باید جریمه شود؟! آن هم ۳ برابر؟! اصلا برای چه باید جریمه شود؟! و برای چه ۳ برابر؟! واقعا این چه تدبیری است که حق خودمان، یعنی پول خودمان را باید از دشمن، صدقهای و قسطی بگیریم اما از مردم ۳ برابر؟! اگر پوپولیسم بد است، خردهگرفتن بیمبنا و قاعده بر آحاد مردم، از آن هم بدتر است! خب، اینهاست که دست من آماده برای تعریف از دولت محترم را میبندد. آنوقت من الان باید دقیقا از کجای کار بعضیها تعریف کنم؟! متاسفانه دولت، قلم آدمی را مجبور به انتقاد میکند و الا رسانههای اصولگرا، ذاتا آماده برای حمایت رسانهای از خدمات دولتند و من رجز نمیخوانم، مستدل سخن میگویم. سوال: «چرا معتقدم رسانههای اصولگرا، بیش از نقد، آماده برای حمایت از خدمات دولتند؟» جواب: «با شرح صدر و رواداری، این دولت را آنچنان که شایسته و بایسته است، هرگز نقد نکردهاند». آنی به روزنامههای «جوان»، «رسالت» و… نگاه کنید! آنی به «فارس»، «تسنیم» و… نگاه کنید! کجا این رسانهها، آنطور که واقعا لایق اعتدال بوده، بعضیها را نقد کردهاند؟! صدالبته سیاهنمایی و مغلطه، مواجهه رسانههای زنجیرهای بود با دولت سابق. دولت قبل، سفر استانی میرفت، میگفتند پوپولیسم! به مردم یارانه میداد، میگفتند گداپروری! منباب عدالت، سهام توزیع میکرد، میگفتند کار بیخود! به اقشار محروم، مسکن مهر میداد، میگفتند عامل همه گرانیها! دست نوازش بر سر حاشیهنشینها میکشید، میگفتند عامل همه نگرانیها! و ۸ سال تمام حاضر نشدند به رئیسجمهور قانونی کشور، «رئیسجمهور» بگویند! دروغ البته زیاد گفتند! احمدینژاد به مشتی فتنهگر در چند خیابان مرکزی تهران، لقب «خس و خاشاک» داد، رسانههای زنجیرهای، رئیسجمهور قانونی کشور را متهم کردند که به ۱۳ میلیون رای فلانی، خس و خاشاک گفته! و همچنان بر طبل این اتهام میکوبند! باورم هست؛ دولت اعتدال اصلا نقد را ندیده! رسانههای اصولگرا اگر واقعا میخواستند مزه زخم نقد غیرمنصفانه را بر تن این دولت بچشانند، باید همان میکردند که زنجیرهایها با دولت سابق کردند، ما اما در رسالت مطبوعاتی خود، ترس از خدا داریم، نه واهمه از کدخدایی که دیگر نیست! ما انصاف داریم، لاف گزاف نمیبافیم. به چند سبب، راقم این سطور معتقد است اصولا لیف نقد رسانههای اصولگرا بر تن دولت اعتدال نخورده. اولا؛ اگر نام کاری که زنجیرهایها با هر ۲ دولت قبل کردند، «نقد» بود، مواجهه ما با دولت فعلی، در حکم قلقلک کف پای توافق ژنو میماند! ثانیا؛ لحظهای قیاس کنید حجم قصور و تقصیر دولت اعتدال را با میزان نقد رسانههای اصولگرا. آیا توزانی برقرار است؟! چند مثال میزنم. از روز آغاز به کار این دولت، ببینید وزیر راه و شهرسازی درباره مسکن مهر، چقدر سخن مغایر با سخن قبلی گفته؟! آیا به اندازه ابعاد این مغایرت، نقد شده؟! به ماجرای تامل برانگیز وزیر نفت و پرونده کرسنت نگاه کنید! آیا نقدی فراخور خبط صورت گرفته انجام شده؟! شگفتا که همین میزان نقد هم با انگ اخلال در امنیت ملی، تحمل نشد! به اتهاماتی که رئیس دستگاه اجرا، وزیر خارجه، مشاوران عالی و… بر گرده اصحاب نقد، نیمی از ملت، اقشار محروم، رسانه ملی و… وارد کردهاند، بنگرید! آیا انتقادات صورت گرفته، اندک تناسبی با فقط و فقط این اتهام که «رایدهندگان به سایر نامزدها، رای به بیقانونی دادهاند» دارد؟! درباره محیط زیست، بنزین و شرکتهای خودروساز، آیا نقدهایی که شده، کوچکترین تناسبی با اظهارات متناقض دستاندرکاران دارد؟! درباره توافق ژنو، واقعا جالب است. توافق به زعم عقل و دین، به باور دل و هوش، بد و نامتوازن بسته شده، از علما گرفته تا لبوفروش و راننده تاکسی، تا حتی فلان دلال لیبرال هم منتقد دارد، آن وقت میزان اتهام قبیله توافق به اهالی نقد، از کم و کیف نقد منتقدان، اگر بیشتر نباشد، قطعا کمتر نیست! ثالثا؛ فرض کنید متاثر از وحدت اصولگرایان، و هماندیشی تکلیف و نتیجه، و همنشینی آرمان و واقعیت، یک اصولگرا رئیسجمهور ایران میشد. باز فرض کنید در دوره ریاست جمهوری این فرد اصولگرا، شخصی خودش را جلوی وزارت نفت، آتش میزد، یا افتضاح برفروبی از جادههای شمال و قطع چندروزه گاز پیش میآمد، یا توزیع شخمی سبد کالا در نهایت منجر به کشته شدن چند نفر میشد، یا اتوبوسهای اسکانیا اینقدر کشته روی دست ملت میگذاشت، یا شخص رئیسجمهور منتقدانش را «بیسواد» میخواند، یا مشاور ارشدش ادعا میکرد نیمی از ملت به بیقانونی رای دادهاند، یا مرحله دوم هدفمندی یارانهها، دقیقا عین همین دولت کلید، کلید میخورد که همه ملت، گیج و گنگ بمانند چه باید بکنند و چه نباید؛ آیا جز این است که زنجیرهایها، پدر این رئیسجمهور اصولگرا را درمیآوردند؟! آیا جز این است که آتشسوزی یک نفر، مقابل وزارت نفت را رسما به انقلابهای عربی گرهمیزدند؟! آیا جز این است که رنگ لوگوی خود را با دود آتش، ست میکردند؟! آیا جز این است که در این باره، تا ماهها، تیتر یک میرفتند و مکرر، ویژهنامه حقوق بشری درمیآوردند؟! آیا جز این است که بزدلانه، وطنفروشانه و در اوج بیغیرتی، نامه به رئیسجمهور آمریکا، دبیرکل سازمان ملل و دیدهبان حقوق بشر مینوشتند که؛ «چه نشستهاید، مردم ایران در صف توزیع سبد کالا جان دادهاند؟!» من که این روزها در هر نوشتهام توصیهای مصداقی به دولت محترم میکنم، بد نیست همین جا از دولت بخواهم در کنار این همه همایش پرخرج و برج و البته بیخودی که با «خزانه خالی» برگزار میکند، یک همایش کمهزینه اما مفید برای تجلیل از رسانههای اصولگرا ترتیب دهد که اینهمه شرح صدر بیمثال دارند. اینکه روزنامه دیرپای «کیهان» هر از چندی در یادداشت روز خود و بعضا به قلم مدیرمسؤولش، محسنات دولت را برمیشمرد، از دولت خبر خوب کار میکند و صف دولت را از فتنهگران جدا میخواند، بیانگر اوج مناعتطبع رسانههای اصولگراست، و الا بعد از ۶ ماه، ۲ سفر استانی رفتن، کار سهلی است که خیلی دیگر نیاز به داشتن صندلی در صدر قوهمجریه ندارد! دولت آیا متشکر از مناعت طبع رسانههای اصولگرا هست؟! آیا این همه رواداری را شاکر هست یا معالاسف، هنوز در حال و هوای مناظره، مشغول معرفی «کاسب تحریم» به این و آن است؟! مکرر اعضای این دولت، حتی در خلال دومین سفر استانیشان از «کاسب تحریم» چماق بر فرق منتقد بلند کردهاند، این در حالی است که رئیسجمهور اولا؛ «مؤدب و باهوش» آمریکا، ثانیا؛ طرف توافق بعضیها، یک بار برای همیشه پرونده «کاسب تحریم» را بست و جملهای گفت که نگارنده با مناعت طبع، از انتشار مجدد آن میگذرد. آری، ما هنوز سفره نقد این دولت را پهن نکردهایم و بنای بر این کار هم نداریم، چرا که بویژه این دولت را، نیازمند کمک خود میدانیم. برف را مگر سرهنگها و سربازها بروبند که پارو دست گرفتن، دست مرد اهل جبهه و جنگ و جهاد و کارگری میخواهد. دولت، به این دست بلند است که نیاز دارد، نه دست پست جان کری. دولت، به دست دوست نیاز دارد، نه دست دشمن. دست دادن به دشمن، از اعتماد به دوست و اعتقاد به شعائر یوماللهی دوست میکاهد. دست دشمن، دست کینهبسته است اما دست دوست، دست پینهبسته. در کوی توافق با دشمن، بعضیها اگر خاکروبه شکایت بیمصداق نیز بر سر رسانههای اصولگرا، بر سر دوست و خیرخواه خود بریزند، ما از مالکاشتر یاد گرفتهایم، راه خود کج کرده، به مسجد رویم و دعا کنیم برای ایشان. ما دعا میکنیم برای دولت. آن سفره که پهن است، سفره دعای ماست، و الا میزان نقد ما اصلا نسبتی با حجم کجیها و کاستیها ندارد. انتظاری از رسانه هست و انتظاری از قوه اجرا. نقد اگر جزو وظایف اصلی رسانه است اما کار، کار، کار و باز هم کار، انتظار از دستگاه اجراست. طرفه حکایت اینجاست؛ آنقدر که دولت به نقد، و بعضا به شکایت و اتهام بستن و… مشغول است، رسانههای منتقد نیستند! تو گویی دولت، رسانه است و ما مسؤول اجرا! به هر حال، وقتی امالشعائر یک دولت، «اعتدال» باشد، لابد دولت میشود «منتقد» و این «منتقد» است که منباب اعتدال (!) باید بار کار را بر دوش بکشد! فیالواقع اما اختیارات قوه مجریه، دست دولت محترم است، نه ما. ما در رسانههای اصولگرا با مناعتطبع، فقط ۲۰ درصد وقت خود را صرف نقد کردهایم، درحالی که صددرصد بعضی کارهای دولت، ایراد حتی از زاویه عقل ابزاری دارد و الا از کار درست که در «نامه خصوصی» دفاع نمیشود! ما و مردم، از دولت محترم، مطالبه تدبیر داریم. ما و مردم، با شرح صدر، بسیاری جاها اصلا نقد را درز گرفتهایم و بسیاری جاها به نقدی مختصر و نه آنچنان که باید و شاید، بسنده کردهایم. چنین محترمانه نقدی، خدمت بیشتر از ناحیه دولت میطلبد، نه شکایت فزونتر! رسانه جز قلم، آه دیگری در بساط ندارد. من که چهارچشمی دارم اخبار دولت را رصد میکنم. توپ در زمین دولت است! امکانات، پول، اختیارات در زمین دولت است! با این همه نعمت، کارهای دیگری جز نقد منتقد هم میتوان کرد! خدمت مدبرانه هم میتوان کرد! و مرحله دوم هدفمندی یارانهها را بدون نیاز به جریمه ۳ برابری هم میتوان عملی کرد! الان آحاد ملت ماندهاند در این «خوداظهاری کوفتی»، دقیقا چه باید بنویسند که جریمه نشوند، آنهم ۳ برابر یارانهای که قرار است بگیرند! «تدبیر» بیش از آنکه شعار دولت باشد، شرط ماست برای ادامه همین مشی روادارانه با دولت. ما زنجیرهای نیستیم! اهل سیاهنمایی نیستیم! عقدهای نیستیم! ما دنبال راهکار میگردیم برای تعامل سازنده با دولت اعتدال. سابقه ما روشن است. ما مثل بعضی زنجیرهایها نیستیم که با پول ملت، علیه مقدسات ملت قلم بزنیم. چشمداشت ما از دولت، خدمت به ملت است. ملت، تنها نیست!
وطن امروز/ ۱۰ اسفند ۱۳۹۲
(۸۵ دیدگاه)
- بایگانی: یساردولت به عهد ۲۲ بهمن وفادار باشد قوای سهگانه بویژه قوه مجریه باید هم شان با همه ۲۲ بهمنها و به تبع آن ۲۲ بهمنِ سی و پنجم، کار کنند. بالاخص، دیپلماسی ما باید تابعی از قول و قرارهای ملت با آرمانهای انقلاب اسلامی باشد. گمانم این مهم، چکیده سخنان رهبر انقلاب در جمع مردم تبریز بود. امام خامنهای به پشتوانه ملت، همان ملتی که برای بار سی و پنجم، پیام «استقامت و وحدت» را به گوش جهانیان رساند، به دستاندرکاران امر کردند که این پیام اولا شنیده شود، ثانیا مبنای کار قرار گیرد. امر از موضع ملت، یعنی امر از موضع بالا. تنفیذ شعارهای مردم توسط امامشان، دیگر هیچ جای شک و شبههای باقی نمیگذارد. اگر فقط بر مبنای یک جمله از سخنان رهبر در جمع مردم تبریز، ما نقض قرار در توافق هستهای نخواهیم کرد، بر مبنای همه سخنان ایشان در همان جمع، فرض است که دولتمردان، نقض قرار با پیام حماسی ملت نکنند.
فیالمثل اگر توافقی، نامتوازن و ضعیف بسته شود، این نقض قرار با شعارهای ملت در یومالعیار ۲۲ بهمن است. اگر تقسیم بر ۲ کردن مردم، بیسواد خواندن اصحاب نقد، درشتگویی به جای پاسخگویی و… مخل پیام مهم «وحدت» است، معالاسف عدم رابطه عقلانی میان دادهها و گرفتههای یک توافق دیپلماتیک، ناقض پیام «استقامت» خواهد بود. دولت باید دقت کند در این امهات. فرقی نمیکند؛ هر دولتی باید دقت کند در این امهات. از آنجا که شعارهای ما مردم، با تنفیذ و نظر مثبت اماممان مواجه شده، دولت باید هماهنگ با وحدت و استقامت گام بردارد، که این مهم، بلاشک، همراهی با ملت و ولایت است. دولت باید به جای جبههبندیهای بیخود، جبهه شکر بر خاک بساید که ملتش چنین ملتی است و امامش چنین امامی. ما مردم، همچنان که رهبر انقلاب فرمودند، نه از دعا و نه از کمک در حق دولت محترم، فروگذار نمیکنیم، لیکن دولت هم باید پایههای نسبتا لرزان اعتماد خود به تودههای ملت را تقویت کند. بعضی بیتدبیریها، زاییده بعضی بیاعتمادیهاست. اقتصاد صدقهای و دیپلماسی صدقهای به طریق اولی منتج از بیاعتمادی به مردم است. اینک دیگر، هم ملت ما به عنوان دوست و خیرخواه دولت، خودش را کاملا نشان داده و هم دشمنان ما به عنوان دشمن و بدخواه دولت، کاملا عیار خود را معلوم کردهاند. زیبنده نیست برای هیچ دولتی، اگر که بیش از دوست، اعتماد به دشمن داشته باشد. صدالبته اگر خلفوعده با دشمن، کار ناپسندی است، خلفوعده با دوست، به مراتب کار ناپسندتری است. دولت قبلی هم آنجا ضربه خورد که خلفوعده با دوست کرد و خیال کرد «خیر» در بیرون مرزهاست. اعتماد به ملت، آن هم ملت مقاومی مثل ملت ایران که ۳۵ سال از عمر «آشتیملی»اش میگذرد، وزن دولت را در مناسبات بینالمللی افزایش میدهد. بویژه این دولت، با توجه به پایگاه رای خود، نیاز مبرم به افزایش وزن معنوی دارد. بهزعم نگارنده، مهمترین دلیل بد بسته شدن توافق ژنو، این است که دولت با بیاعتمادی به ملت و بعضا بیاعتقادی به شعارهای ملت، پشت خود را از حمایت مردمی خالی کرد. اعتماد به ملت اما به حرف نیست و باید در مقام عمل، خودش را نشان دهد. از ریز ریز کارهای دولت تا کاری مثل مذاکره با «۱+ ۵» باید وحدت و استقامت ببارد. وحدت و استقامت، هم خواسته مردمی است که به این دولت رای دادهاند، هم خواسته مردمی است که به این دولت رای ندادهاند. وحدت و استقامت، خواست همه ملت است. همچنان که ۲۲ بهمن مال همه ملت است. نقض قرار با پیام ملت در یومالله ۲۲ بهمن، منجر به اصلاح معایب توافق ژنو نخواهد شد اما اعتماد دولت به شعارهای ملت، چارهساز و گرهگشاست. دولت باید ملت را و شعارهای ملت را الگوی رفتار و گفتار خود قرار دهد. حسن ملت به این است که اگر رای میدهد عمومی رای میدهد، اگر نقد میکند عمومی نقد میکند، اگر مدح میکند عمومی مدح میکند و اگر پیام وحدت و استقامت به گوش دولتمردان میرساند، این پیام را نه در نامههای خصوصی، بلکه در روز خدایی ۲۲ بهمن اعلام میکند. ملت، دیپلمات نیست؛ حرف را صاف میزند. ملت، انقلابی است؛ با خرد و عقل بیشتری نسبت به دیپلماتها حرکت میکند. ملت، وحدت دارد؛ حتی پاسدار زبان نیک و شیرین فارسی است. ملت، استقامت دارد؛ حتی در ایام سی و چند روز مقاومت خرمشهر با خالیترین دست ممکن. آری! ما از یک ملت دیرین سخن میگوییم که ۲۲ بهمن ۹۲ سی و پنجمین جشن پیروزیاش بود. فوقالعاده هوشیار است ملت ایران. هوشیار و «رند» به همان معنی که در اشعار حافظ فارسیسخن به کار رفته است. همان ملتی که در ۲۴ خرداد ـالبته ۰/۷ درصدیـ رای به «گشایش» داد، در ۲۲ بهمن ـ و صدالبته صددرصدی ـ دست رد بر سینه «سازش» زد و در ذیل ۲ پیام استراتژیک وحدت و استقامت، به گوش دولتمردان رساند که؛ «گشایش در حوزه اقتصاد، هرگز از راه سازش در حوزه سیاست خارجه نمیگذرد». الحمدلله ما یک رهبر بشدت مردمسالار داریم، و یک خامنهای دقیقا عین خمینی داریم که سخن به پشتوانه ملت بیان میکند و آنگاه خود، ملت و دولت را امر به مشاهده دست برتر خدا میکند. همان امام خامنهای که چند روز بعد از ۲۴ خرداد، حکم به تنفیذ رای ملت به رئیس دستگاه اجرا داد، چند روز بعد از ۲۲ بهمن هم، پیامهای غرای ملت در یومالله ۲۲ بهمن را تنفیذ و ابلاغ فرمود. ما روزی چون روز ۲۴ خرداد را زیاد تجربه کردهایم. سوم تیر و دوم خرداد و… همه، روز رای ما ملت بوده است. لیکن روز ۲۲ بهمن، جز ۲۳ تیر و ۹ دی، نظیر دیگری ندارد. ما به دولتها فقط برای ۴ سال، شاید هم ۸ سال رای میدهیم اما آنچه رای تاریخ مصرفدار ما را کامل و جاودان میکند، راه ماست. یومالله ۲۲ بهمن ماست. ما ملت، فقط مرد روزهای انتخابات نیستیم که دولتی را معین کنیم و بازگردیم خانههای خود. ما رصد میکنیم رفتار و گفتار دولتمردان خود را، دقیق و عمیق. یومالله ۲۲ بهمن، روز این رصد است. این رصد، هفت دهم درصدی نیست؛ صددرصدی است. اینجا دیگر بحث ۴ سال و ۸ سال نیست، اصلا بحث سن و سال نیست، بحث یک تمثال باشکوه به نام «انقلاب اسلامی» است. ما مرد روزهای امتحانات هستیم، مرد روز کوفتن بر دهان دشمن بیادب و بددهان. ما ملت، حواسمان به همه جا هست. ما نه فقط از دین و سرزمینمان پاسداری میکنیم، بلکه زبان ملیمان، «فارسی» را نیز مراقبیم. زبان فارسی، خود مقوم، بلکه عامل وحدت ماست. از منِ ترک گرفته تا آن بلوچ و عرب و لر و بختیاری و ترکمن و کرد و… افتخار میکنیم به زبان فارسی. اگر هر یک جداگانه، زبان مادری داریم، زبان مادری همه خاکمان را و همه ملت مان را «فارسی» میدانیم. قلههای ادب، ادبیات و شعر فارسی در همین سده اخیر را نگاه کنید! هر یک مختص قومی عزیز و زبانی شریف بودهاند، اما اشتهارشان به «فارسی» و «فارسیگویی» بوده است. نگهبان زبان فارسی در وهله اول، اقوام و زبانهای همین دیارند. زبان فارسی به عبارتی در حکم همین ۲۲ بهمن، وحدتآفرین و غرورافزاست. اگر آن روز که خرمشهر ـخاک وطنـ به اشغال دشمن درآمد، همه و همه از هر قوم و زبانی، متحد و یکدل به دفاع بلند شدند، فارسی هم ـزبان وطنـ از هر قوم و زبانی مدافع دارد. مدعی و مدافع زبان فارسی، همه مردم این دیارند. همچنان که مدعی و مدافع انقلاب اسلامی، همه مردم این دیارند. اگر خواب دشمن درباره براندازی انقلاب اسلامی تعبیر شد، رؤیای دشمندوستان هم درباره زبان فارسی تعبیر خواهد شد. زبان فارسی مثل انقلاب، مدافع از لر و ترک و گیلک و مازنی و ترکمن دارد. به شهدای جبهه غرب در ایام دفاع مقدس نگاه کنید! آیا همه مال همان منطقه غرب کشور بودهاند؟! به شهدای جبهه جنوب در ایام دفاع مقدس نگاه کنید! آیا همه مال همان منطقه جنوب کشور بودهاند؟! زبان وطن هم مثل خاک وطن، فدایی از جایجای کشور دارد. من تعجب میکنم از نماینده بعضیها در امور اقوام و اقلیتها که این بدیهیات را نمیفهمد و با بعضی بیتدبیریها، آب به آسیاب دشمن میریزد. معالاسف گویا بعد از دیپلماسی صدقهای و اقتصاد صدقهای، اینک نوبت توجه ـ بخوانید بیتوجهی! ـ صدقهای به زبان فارسی و اقوام ایرانی است. زبان وطن، مثل خاک وطن، مثل دین وطن، برای همه اقوام این دیار تقدس دارد. ما در جنگ، مکرر شهید غیرمسلمان داشتیم. ما در جنگ، مکرر، شهید از جایجای وطن داشتیم. خداوند منان نقشه زیبایی برای وحدت این ملت کشیده. بعضیها خجالت از خون شهدای متحد و یکدل ما نمیکشند؟! به خدا با تاختن به زبان فارسی، کسی روشنفکر نشده! آن روز، شوکت و جلال ما از دست رفت که فیالمثل در شبهقاره هند، با حیله انگلیسیها، زبان فارسی، جایگاه اول خود را از دست داد. آن روز، زبان ما در برابر دشمن، حتی در باب علم و فناوری، کوتاه شد، که زبان فارسی، مورد بیمهری قرار گرفت. انقلاب اسلامی، علاوه بر احیای وحدت و استقامت این ملت، زبان و خط ملی این ملت را هم احیا کرده است. آنکه در دنیا میخواهد مصطفی چمران و مصطفی احمدیروشن را بشناسد، لاجرم باید رجوع کند به زبان فارسی و خط فارسی. من دارم فارسی مینویسم؛ به همان خط وصیتنامه فارسی شهیدان باکری ترکزبان. به همان خط وصیتنامه فارسی شهیدان دوامی و املاکی خطه شمال. به همان خط وصیتنامه فارسی شهید کرد، شهید بلوچ، شهید عرب، شهید لر. من دارم فارسی مینویسم؛ بیتدبیری از این بدتر که فلانی را کردهاند نماینده خود در امور اقلیتها؟؟!! کاش بگیرند پیام این ملت را. بگیرند پیام زبان این ملت را. اگر قرار بر نگرفتن پیام باشد، دیگر چه فرقی میکند عربی برای بعضیها سخن بگویی، ترکی، گیلکی و…؟ چه مضحک! در فتنه ۸۸ علیه رای همه این اقوام، لشکر کشیدند، اینک دایه مهربانتر از مادر، برای زبان مادریشان شدهاند! نشناختهاند این ملت را، این ملت را که جدا جدا برای خود «زبان مادری» دارد، اما زبان مادری همه میهن سرافرازش را «فارسی» میشمارد. نشناختهاند این ملت را، نشناختهاند! شناخته بودند، این نبود توافقشان. این نبود توزیع سبد کالایشان. این نبود که به جای تنبیه وزیر نفت، بابت قطع گاز در برف شمال، از او تشکر کنند. نشناختهاند این ملت را. پیام این ملت، «وحدت» است؛ آن وقت بر مدار تفرقه، کارهای خطرناک میکنند. پیام این ملت، «استقامت» است؛ آن وقت اینچنین با دشمن توافق میکنند. نقض قرار با زبان فارسی و خط فارسی، نقض قرار با «وحدت و استقامت»، نقض قرار با این ملت نستوه است. میگویی نه، از خمینی و خامنهای بپرس، از وصیتنامه شهدا. مهمترین وفای به عهد امروز این است که دولت به پیام ملت در ۲۲ بهمن بویژه شعار استقامت و وحدت متعهد باشد.
وطن امروز/ ۱ اسفند ۱۳۹۲
(۶۹ دیدگاه)
- بایگانی: یسارنامه حسین قدیانی به رئیسجمهور حضور محترم جناب آقای روحانی! با سلام و عرض ادب؛ احتراماً، من برایم این روزها یک سؤال پیش آمده و آن اینکه آیا آیتالله جوادی آملی هم که در نقد توافق ژنو فرمودند: «بعد از دست دادن به آمریکاییها باید انگشتان دست خود را شمرد»، در ردیف همان «عده معدود بیسواد»ی هستند که «از جایی تغذیه میشوند» یا خیر؟! سایر مراجع عظام چطور؟! امامان جمعه و جماعات چطور؟! علمای اعلام چطور؟! خود نخبگان و دانشمندان هستهای چطور؟! معالاسف آنقدر توافق ضعیفی بستهاید که علاوه بر خوبان روزگار حتی صدای هوشنگ امیراحمدی دلال رابطه با آمریکا هم درآمده است! آیا زیباتر نیست که در تقابل با اصحاب نقد، پاسخگویی متین را جایگزین فرافکنی کنیم؟! به راستی چگونه است که شما رئیسجمهور خونریز آمریکا را «مؤدب و باهوش» میدانید اما با مردم وطن خود، اینگونه سخن میرانید؟! و وقتی شما چنین سخن میگویید، دیگر چه انتظاری از مشاوران ارشد حضرتعالی است که رای نیمی از مردم را رای به بیقانونی نخوانند؟! آقای روحانی! این رفتار و گفتار، قطعا زیبنده دولتی که قرار بود مدد از خرد و خردورزان بگیرد نیست. انشاءالله با تغییر نگاه به مردم و اصحاب نقد، شاهد تدبیر واقعی -و نه شعاری!- در دولت کنونی باشیم و از یاد نبریم که دولتها به عبارتی همه موقتند و آنچه باقی و ماناست، ملت عزیز و سرافراز ایران است. والسلام!
وطن امروز/ ۱۶ بهمن ۱۳۹۲
(۷۵ دیدگاه)
- بایگانی: یسار…به سخندانی نیست اگر یلدا شب شادی است که به قصهگویی مهربانانه بزرگترها میگذرد، حقا که دیشب یلدای ستم بر کرامت تودههای مردم بود. «سبد، صف، بیتدبیری» آن هم در سرمای چند درجه زیر صفر برای این مردم معیشت نمیشود. و حالا میتوان به عمق حکمت نهفته در این مثل پی برد که «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست». اقتصاد با کلید نشان مردم دادن حل نمیشود، با سخنرانی حل نمیشود، با نگاه به بیرون حل نمیشود. وقتی در عالم مباحث نظری، مشاوران ارشد دولت اعتدال به اقشار محروم جامعه توهین میکنند و در بدترین جمله ممکن رای نیمی از ملت را رای به بیقانونی میخوانند، رسیدگی به معیشت مردم در عالم واقعیت هم دقیقا میشود حکایت همین توزیع غیرمدبرانه سبد کالا. وقتی حتی در حرف هم احترام مردم نگه داشته نمیشود، دیگر چندان جای تعجب نیست که در مقام عمل، حرمتی برای مردم در نظر گرفته نشود. صدالبته «اقتصاد صدقهای» ادامه منطقی «دیپلماسی صدقهای» است. در دیپلماسی صدقهای، حق مردم را در نازلترین اقساط ممکن از دشمن میستانی، و در اقتصاد صدقهای، حق مردم را در نازلترین شکل ممکن به ایشان میدهی، آنقدر که تا لحظه نگارش این سطور ۲ قربانی هم روی دست اقتصاد این ملت باقی میگذاری. خب! آیا نباید حق داد به آن پیرمردی که در صف مرغ فروشگاه اتکای میدان شهدا داشت میلرزید و میگفت: «حق است که وزرای اقتصادی دولت، همه با هم استعفا دهند، رئیسجمهور استعفایشان را قبول کند و مدیرانی مهربانتر با مردم و لایقتر درباره اقتصاد جایگزین کند تا به خاطر چند کیلو مرغ مجبور نباشیم ۵ ساعت آن هم در سرمای ۵ درجه زیرصفر صف بایستیم». رسیدگی به معیشت مردم بهواسطه توزیع سبد کالا، خود یک بیتدبیری است و توزیع سبد کالا با این سبک و سیاق، بیتدبیری دیگری. طبیعی است این همه بیتدبیری، زیبنده دولتی که شعار تدبیر را سر دست گرفته، نیست. خوب یا بد، «سبد، صف، بیتدبیری» از صدر تا ذیل، دستپخت دولت اعتدال است و این یکی را دیگر نمیتوان گردن فلانی و بهمانی انداخت. متاسفانه این قبیل بیتدبیریها، دودش قبل از همه به چشم «مردم» میرود و دقیقا از همین منظر، دولت محترم باید متوجه ابعاد بیتدبیری خود در حوزه معیشت باشد. «تدبیر» در این دولت، شعاری بیش نخواهد بود الا آنکه، آقایان اساسا نگاه خود را به مردم تغییر دهند، از تقسیم ملت بشدت پرهیز کنند، رای مردم را یگانه و واحد بخوانند، حرمت همگان را نگهدارند و بیش از تمرکز بر بیرون، نگاه به همین جامعه خود داشته باشند. ما همچنان که بارها گفتهایم، کمافیالسابق منتظریم تا بیآنکه «رسانه دولت» باشیم، در قامت «بولتن خدمت»، به انتشار اخبار کار و تلاش دولت اعتدال بپردازیم. آری! ما «منتظر» باقی میمانیم، لیکن وقتی از دولت، آنجا که میخواهد کار کند، «بیتدبیری» میبینیم، نمیتوانیم چشم بر یلدای ستم این مردم نازنین ببندیم. این دولت، هرچند دهم درصد که باشد و هرچند که مشاوران ناخوب داشته باشد، حداقل ۴ سال از عمر جمهوری اسلامی است. فلذا ما هیچ دلیلی برای مخالفت ذاتی با آن نداریم. ما خود را اپوزیسیون هیچ دولتی از دولتهای جمهوری اسلامی نمیدانیم اما چه کنیم که بیتدبیری دولت تدبیر، همچنان که حائل میان دولت و مردم است، حائل میان ما و دولت نیز هست!
وطن امروز/ ۱۵ بهمن ۱۳۹۲
(۵۰ دیدگاه)
- بایگانی: یساربا لایحه بودجه کاملا موافقم! یادداشت مهمان/ اکبر محتشمی: من یکی با لایحه بودجه کاملا موافقم چرا که لااقل میتوانم به مفاد آن از مجاری همین دولت و همین رسانههای خودمان دسترسی پیدا کنم و این خودش به تنهایی موضوعیت دارد! من با بودجه تقدیمی به مجلس کاملا موافقم چرا که جزئیات آن را لازم نیست از زبان حرامیان عالم و رسانههای غربی بشنوم و احیانا شوکه شوم! و این مهم، آنجا که داریم درباره دولت اعتدال سخن میگوییم، کم از فتحالفتوح ندارد! من با اولین بودجه دولت اعتدال موافقم، چرا که این یکی، واقعا و البته انشاءالله «براساس آنچه مرقوم شده» پیش میرود! و از این حیث، جای شادمانی است! من با این لایحه موافقم، چرا که با نقد آن، یا حتی نقض آن، دشمن هشدار نمیدهد گزینه نظامی همچنان روی میز است! و این، بسیار عالی است! من با بودجه سال ۹۳ بشدت موافقم، یکی هم از آن رو که معطوف به آن، هر چه هست حق و حقوق ملت خودمان پرداخت میشود و هرگز به دشمن، امتیازات دندانگیر داده نمیشود! و این به تنهایی عالی است! من با بودجه پیشنهادی از سوی قوه مجریه به قوه مقننه موافقت دارم، چرا که در هیچ بندی از آن لحاظ نشده رانندگان تاکسی، لبوفروشها و دیگر اقشار زحمتکش جامعه، باید بروند خفقان بگیرند! و این خودش کلی پیشرفت به حساب میآید! من با بودجه موافقم، چرا که در آن، حقوق سرهنگها و سربازها به جرم جنگیدن با دشمنان ملت، احیانا قطع نشده! و این نکته بسیار مهمی است! من با بودجه موافقم، چرا که هرچند نیمی از ملت، رای به بیقانونی دادهاند اما برایشان در بودجه پیشنهادی، حق حیات درنظر گرفته شده! و چه چیزی از این بهتر؟! من با بودجه همرأی هستم، چرا که نیمی از مردم کشورم از نظر مشاوران ارشد همین دولت، به بیقانونی رای دادهاند اما باز هم برای ایشان در بودجه حق و حقوقی در نظر گرفته شده! نکتهای که حتی در منشور حقوقبشر کورش هم دیده نمیشود و دقیقا مختص همین دولت است! من با کلیات، بلکه جزئیات بودجه کاملا موافقم، چرا که کارمندان، کارگران و کلا همه آحاد ملت، لازم نیست حق و حقوق خود را در اقساط بلندمدت، آنهم از طریق مجاری غیربانکی استیفا کنند! و این به تنهایی حفظ عزت مردم وطنم است! من موافقت خود را با بودجه اعلام میکنم، چرا که برخلاف بعضی توافقها در هیچ یک از بندهای آن، خبری از پول گرفتن، آن هم داخل چمدان نیست! و دیگر بهتر از این چه چیز میتواند باشد؟! من با بودجه تقدیمی کاملا موافقم چرا که متاثر از این لایحه، لااقل دستاوردهای هستهای جوانان وطن، پلمب نمیشود! و این برای دولتی که روز ۳۰ دی در کارنامهاش به شکل محسوسی میدرخشد، موفقیت بزرگی است! آری، من با بودجه موافقت دارم، چرا که آموختهام وقتی اختلاف اصولگرایان، بیش از رای اکثریت، در روی کارآوردن یک دولت ۰٫۷ درصدی نقش دارد، قناعت به حداقلها بشدت موضوعیت پیدا میکند.
وطن امروز/ ۱۳ بهمن ۱۳۹۲
(۴۸ دیدگاه)
- بایگانی: یسارآقایان! سر بولدوزر را بچرخانید طرف دشمن در این حدود ۱۶۰ روز که از عمر دولت اعتدال میگذرد، اندازه ۴ سال دولتهای قبلی، ملت ایران از طرف کاخ سفید، تهدید به حمله و استفاده از گزینه نظامی شده است، آنهم در حالی که در این دولت، اندازه تمام عمر جمهوری اسلامی به دشمن امتیاز داده شده. اگر در دولتهای قبلی، یانکیها، هفته به هفته بلکه ماه به ماه، آن روی سگ خود را به جمهوری اسلامی نشان میدادند، فیالحال کمتر روزی پیدا میشود که کاخ سفید پاسخ این همه حسن نیت دولت مستقر را با ادبیات عاری از ادب ندهد و حرف از حمله و برچیدن کامل هستهای و احیانا خشکاندن ریشه ملت ایران نزند. در آخرین نمونه، رئیس قوه مجریه که مشاور ارشدشان معتقد است؛ «رایدهندگان به غیر از روحانی، رأی به بیقانونی دادهاند»، در سوییس، نه یک بار و دو بار بلکه مکرر سخن از تبدیل دشمنی ۳۰ ساله آمریکا و ایران، به دوستی و محبت راندهاند اما هنوز کلامشان منعقد نشده، وزیر خارجه آمریکا یک بار دیگر حمله نظامی را به رخ ملت رشید ایران میکشد. جان کری در حالی که روحانی داشت درباره گل و بلبل سخن میگفت و در حالی که فقط ۳ روز از اجرای توافق ژنو گذشته بود، میگوید: «اگر ایران توافق ژنو را نقض کند، گزینه نظامی روی میز خواهد بود»! آقایان برای یک بار هم که شده باید ملت را محرم اسرار خود بدانند و بگویند اصولا در این توافق، چه امتیاز دندانگیری به دشمن دادهاند که کاخ سفید، نقض آن را مترادف با حمله نظامی تفسیر میکند؟! البته در اینکه آمریکا کما فیالسابق هیچ غلطی نمیتواند بکند، شکی نیست اما عاقبت باید نشست و بررسی کرد که دهان این حرامیان عالم را کدامین ادبیات سست و کدامین توافق نامتوازن، این همه علیه ملت ایران باز کرده است؟! شگفتا! تهدید به حمله در صورت نقض توافق، در شرایطی مطرح میشود که طبق مفاد آن، توافق قابل بازگشت است! صد البته آقایان روحانی و ظریف، گاهی جوابی به دشمن میدهند اما این جواب، معالاسف آنقدر خفیف است که در لابهلای اظهار دوستی به طرف آمریکایی، گم و گور میشود! وانگهی! مردم ماندهاند جوابهای ولو نه چندان انقلابی اصحاب سیاست خارجه را باور کنند یا آنچه دارند به چشم خود در صحنه عمل میبینند؟! به عنوان مثال، وزیر امور خارجه دولت اعتدال میگوید؛ «آمریکا اگر مغلطه کند، هیچ چیز را برنمیچینیم»، لیکن مردم مشاهده میکنند که هنوز یانکیها مغلطه نکرده، خیلی چیزها برچیده شده، خیلی امتیازات به دشمن داده شده و خیلی از تاسیسات هستهای پلمب شده! ما البته بنا را بر صداقت آقای ظریف میگذاریم. سلمنا بزرگوار! مغلطه از این بدتر که جان کری بگوید اگر توافق نقض شود، ما از گزینه نظامی استفاده میکنیم؟! و آیا حق این نیست که ناظر بر این همه مغلطه، نه فقط دیگر چیزی برچیده نشود بلکه برچیدهشدههای قبلی هم فک پلمب شود؟! متاسفانه از این گیر و گورها پر است در اذهان عمومی، حتی رأیدهندگان به دولت اعتدال. روزی آقای روحانی اعلام میدارند؛ «انرژی هستهای، بخشی مهم از غرور ملی ایرانیان است» و بلافاصله سخنگوی کاخ سفید اظهار میدارد: «بعد از توافق نهایی، ایران باید بخش قابل ملاحظهای از تاسیسات هستهای خود را کنار بگذارد». مغلطه از این آشکارتر؟! توهین از این بدتر؟! و آیا دولت اعتدال، زیر بار این ننگ میرود که طبق فرموده خود، بخش مهم و قابل ملاحظهای از غرور ملی را کنار بگذارد؟! من باب نصیحت یا وصیت یا هر چه، من برای رهایی از این وضعیت، یک فرمول پیش پای رئیس قوه مجریه میگذارم و آن اینکه؛ «ایشان لااقل همان اندازه بغض مشاوران عالی به سایر رأیدهندگان، یعنی به نیمی از ملت خودشان، بغض داشته باشند نسبت به سران کاخ سفید». ما از خاطر نبردهایم که آقای روحانی به ملت خود، «کلید» نشان داد، نه بولدوزر، فلذا بهتر است دولت اعتدال، بولدوزر را خرج بیگانگان کند! بیگانگانی که زیاد مغلطه میکنند و مرتب از خط قرمز وزیر امور خارجه عبور میکنند! توافق ژنو، خودش آنچه زیاد دارد گره است. این توافق، فقط گره بر چرخ سانتریفیوژها نزده، بل از آنجا که بخش مهمی از غرور ملی را لکهدار کرده و متضمن منافع دشمن بوده، در درازمدت، به معیشت و اقتصاد کشور هم آسیبهای فراوان خواهد زد. آنجا که دولتها میخواهند کمکاری خود در زمینه اقتصاد را لاپوشانی کنند، از غرور ملی به عنوان گوشت قربانی، یعنی سیبل استفاده میکنند. اگر دولت گذشته در ۴ سال دوم خود، «مقاومت» را مانع رشد اقتصاد معرفی میکرد، اینک دولت هفت دهم درصدی، «هستهای» را بهانه کرده. و این هر ۲ اشتباه بوده و هست. این همه پلمب بر تاسیسات هستهای زده شد بلکه یکی هم ادبیات دشمن با ما اصلاح شود. اصلاح که نشده هیچ، هارتر هم شدهاند سگهای کاخ سفید. آن روز که رهبر انقلاب میفرمودند؛ «من به این مذاکرات خوشبین نیستم»، متاثر از دیدن همین روزها در خشت خام تجربه بود. و آن روز هم که امام راحل، آمریکا را شیطان بزرگ معرفی کرده بودند، باز همین روزها را میدیدند. اینک مغلطه دشمن اثبات شده. و وقت آن است که آقای ظریف، صداقت خود را نشان دهند. در سردر وزارت امور خارجه ما شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» نقش بسته است. عکسش هست، سندش هست! توافق ژنو در وهله اول، نقض این شعار است. تو اما وقتی در خلال یک توافق، «آری» هم به غرب بگویی و هزاری هم از تبدیل دشمنی ۳۰ ساله به دوستی سخن برانی، باز جان کری از گزینه نظامی سخن میگوید! اما خب! هزاری هم مشاوران ارشدت، رأی نیمی از ملت را رأی به بیقانونی بخوانند، ما باز از در «هوش و ادب» با دولت خود سخن میگوییم و هرگز دولت را دولت فقط نیمی از ملت نمیدانیم. آقایان! حال باید متوجه شده باشید که چرا این ملت با آمریکا، جز به زبان «مرگ بر آمریکا» سخن نمیگوید! اگر اینچنین جان کری، هار شده، «مرگ بر آمریکا»ی این دولت کم شده. شک نکن! آقای روحانی! رأی به بیقانونی، همین آرای عاری از هوش و ادب اوباما و جان کری است. به مشاورانت بگو، عمومی و رسا بگو؛ سر بولدوزر را بچرخانند طرف دشمن این ملت واحد، بلکه از این پس، هر چه فریاد دارند بر سر آمریکایی بکشند که اینگونه جواب حسن نیت رئیس قوه مجریه ما را میدهد.
وطن امروز/ ۶ بهمن ۱۳۹۲
(۶۰ دیدگاه)
- بایگانی: یساردفاع تمام قد از روحانی آقای روحانی خیلی خوب هست. اصلا همه چیز خوب هست و دیگر از این بهتر، محال است! هیچ نقدی هم به ایشان، دولت اعتدال و قرارداد کرسنت وارد نبوده، نیست و نخواهد بود هست! آقای روحانی کاملا فرهنگی هست. فرهنگیترین رئیس جمهوری اسلامی، همین آقای روحانی بوده هست. سوابق جنگی – امنیتیشان هم، سرهنگی نیست و با نیات فرهنگی صورت گرفته هست. آقای روحانی، بهترین رئیسجمهور ایران، بلکه هم بهترین رئیسجمهور دنیا هست. صرفنظر از آقای اوباما، آقای روحانی در «هوش و ادب» سرآمد همه رؤسای جمهور هست. بعد از تلفن این به آن -یا هم اینکه آن به این!- دیگر گزینه نظامی از روی میز اوباما محو شده هست! و آمریکا با ما خیلی خوب شده هست! و به جای تهدید ملت ایران، همهاش اسرائیل را دعوا میکند که چرا با ۲۵۰۰ کلاهک هستهای، آتشبیار هر جنگ و نزاعی شده هست! فیالحال بعید نیست که اوباما و جان کری، اسرائیل را از صحنه جهان محو کنند! احتمالش هست! در داخل هم آقای روحانی، رئیسجمهور بسیار پرکاری هست. آقای روحانی با ممنوعالقلم کردن نویسندهها بسیار مخالف هست و در این زمینه و کلا همه زمینهها خیلی صادق هست. آقای روحانی وقتی با دشمنان اصلکاری ملت ایران، قائل به مذاکره هست، ببین با رسانههای داخلی، دیگر چی هست؟! این دولت که حتی با «مکنونات دشمن» هم قائل به نگاه فرهنگی است، قطعا با نگاه سرهنگی به «مطبوعات دوست» مخالف هست و الان هم دقیقا همینگونه هست. ما هم خیلی خوشحال هست! و هوا هم اصلا آلوده نیست! این شهردار تهران هم یک چیزی دارد برای خودش میگوید! آقای روحانی «براساس آنچه مرقوم میدارند» یک جور فرهنگی هست و براساس آنچه مرقوم نمیدارند، یک جور دیگر فرهنگی هست که آن را انشاءالله بعدا مرقوم میدارند! آقای روحانی، آنقدر طرفدار آزادی بیان بویژه آزادی بعد از بیان هست که مخالف توقیف هفتهنامهها و تذکر به روزنامههای منتقد هست. این دولت، تنها دولتی بوده هست که در ۱۵۰ روز اولش به هیچکدام از مطبوعات، کارت زرد نداده هست بلکه یه بارکی از کارت قرمز استفاده کرده هست! از نظر سریعالقلم کردن ممنوعالقلمها، دولت آقای روحانی به دولت آقای هاشمی و شخص ایشان به شخص اوشان سور زده هست. از کربلای ۵ بگیر تا کرسنت، این دولت، فاقد خط قرمز هست. آقای روحانی معتقد هست؛ «ما هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم و کلا همه هنرمند هست». دولت آقای روحانی با تذکر دادن به روزنامهها که چی را بنویسید، چی را ننویسید، کاملا مخالف هست. این دولت، با بستن جراید مخالف هست. آقای روحانی اعلام کرده هست که روزنامهنگار نباید هنگام نقد مثلا یک قرارداد نفتی پر از مفسده، دچار لکنت شود و همینگونه هم هست. و قلمها هرگز در نقد آقای زنگنه، در منگنه نبوده هست! آقای روحانی گفته هست که با نقد دولت موافق هست اما این وسط مسالهای هست و آن اینکه آیا اصولا نقدی به این دولت وارد هست؟ جواب «خیر» کاملا معلوم هست! مشاوران آقای روحانی به همه اقشار جامعه احترام میگذارند هست و خودشان حقوقدان هست. آقای روحانی با اینکه خودشان سوابق امنیتی دارند اما سرهنگ نبوده هست و منکر نگاه امنیتی به روزنامهها هست. در دولت آقای روحانی، رانندگان تاکسی، به «مرز جاودانگی» رسیده هست. الان برخلاف همه دولتهای قبل، از ادبیات گرفته تا لبنیات، همه چیز خوب هست و شیر، پنیر، کره و ماست، اصلا گران نشده هست و اگر هم شده هست، به خاطر «ظروف بستهبندی» بوده هست. این جمله مال یکی از بزرگان اقتصادی دولت اعتدال هست. او معتقد هست؛ «تخممرغ هم اگر گران شده، برای این بوده که هوا خیلی سرد هست و ملت بیشتر خواهان تخممرغ هست». آقای ظریف هم خیلی خوب هست و مذاکره با آمریکا، همه چیز را عالی کرده هست. اون تحریمهای هوشمند بودش علیه ملت ایران؟ الان دور جدیدش، ادامه همان ادوار قبلی هست! یا هم اینکه مربوط به بحث حقوق بشر هست! آقای ظریف، علاوه بر آنکه دیپلمات خیلی خوبی هست، در فیسبوک هم فعال هست. و فقط اگر بعد از مذاکره با آمریکاییها، انگشتان دستشان را هم بشمرد، از این هم بهتر هست! وزیر امور خارجه، سال نوی ببرهای تامیل را به گرگهای تبت، تبریک عارض هست، اما چون فیسبوک فیلتر هست چشم بر فتوحات بینالمللی والفجر ۸ و کربلای ۵ خودمان بسته هست که آنهم تقصیر فیلترینگ هست! «اوباما و جان کری را باید درک کرد، آنها در فشار هست». این را وزیر امور خارجه از همه ملت خواهان هست. مذاکرات هم خیلی خوب هست. این، روح مذاکرات هست که مجروح شده هست. دولت اعتدال، از رانندگان تاکسی تا علما و مراجع، همه را داخل آدم حساب میکند هست. جواب قالیباف را هم داده هست! ممنون میشویم فقط بگویند قیمت گوجهفرنگی، سر کوچه این یکی رئیسجمهور چند تومان هست؟!
وطن امروز/ ۲۱ دی ۱۳۹۲
(۱۴۴ دیدگاه)
- بایگانی: یساروصیتنامه
روزنامهدیواری حق
روز قدر
ماشاءالله حزبالله
آر. کیو هشتاد و هشت
قطعهی بیست و شش
نه ده
قطعات قطعه
تفحص
آمار قطعهی بیستوشش
اطلاعات
نوشتههای تازه
- مصاحبه با هیوا محمودزاده، لبوفروش
- توصیه یک لبوفروش به وزیر ارشاد!
- باز هم دیگ پلوی سفارت!
- ملت، تنها نیست!
- دولت با منتقدان آشتی باشد
- گفت و شنود/ غنچه!
- این بود اعتدال؟!
- دولت به عهد ۲۲ بهمن وفادار باشد
- کیلومترها جلوتر از همصدایی با اسرائیل!
- «یک تن آجر» جواب آقای «مؤدب و باهوش»
- انقلابیتر از بهمن ۵۷
- مشکل از «مجری» نیست؛ از دستگاه اجراست
- خدمت بیمنت سرهنگها
- نامه یک بیسوات به «وطن امروز»
- نامه حسین قدیانی به رئیسجمهور
- محسنات دولت را هم ببینید!
- …به سخندانی نیست
- نامه یک پلنگ به ابتکار
- با لایحه بودجه کاملا موافقم!
- گزینهها پوسید روی میز
- اصلا ما هم سن علیرضا!
- نامه ای به ابراهیم حاتمی کیا
- هستهای ملت و دیپلماسی دولت
- آقایان! سر بولدوزر را بچرخانید طرف دشمن
- رنگ آزاد است الا برای ما/ با شال اشتون لوگو را «ست» نکن!
- غرور ملی شکست، نه ساختمان تحریم
بسم الله…
بچه ها؛ امشب “قطعه ۲۶” با یک متن جدی (!) هم به روز می شود…
شما نخندی کی بخنده!
🙂
شما میگی، حکماً میشه دیگه!
منم!
🙂
من فکر می کردم فقط خودم هنوز تو رویاهای انتخاباتم! 🙂
گر چه از هفتم! انتخابات گذشته و سعی کردم دیگه بهش فکر نکنم اما چند بار خواب دیدم انتخابات رفته دور دوم!
آخرین بار هم دیروز صبح بود که خواب انتخابات رو دیدم که چند تا اصولگرا بودن دور اول تایید نشدن اما به دور دوم رسیده بودن!! بعد من همش داشتم بحث می کردم که اینها چرا به نفع قالیباف کنار نمی رن! یه دیدار هم با آقای هاشمی تو خوابم داشتم که نصیحت کردن اگر قالیباف این کار رو نمی کرد نتیجه می گرفت! آخرش هم نمیدونم چی شد خود آقای هاشمی که رد صلاحیت شده بود دور دوم رو برد!! 🙂 🙁
بغض؛
هفتم چیه؟!
چهلم هم داریم اینجا!
😀
از یه چیز حسین قدیانی خوشم میاد، اونم اینکه سعی نمی کنه با ژست های مسخره خودشو خیلی شنگول نشون بده و بگه من هیچ ناراحت نیستم از نتیجه انتخابات.
طبیعیه که ما حس خوبی از این نتیجه نداریم دیگه!!
بی خیال بابا
الآن شما این حرفو میزنی، فردا یه عده دوباره شروع میکنن به پیامک سازی
انجام فلان عمل برای کشیده شدن انتخابات به دور دوم!!
اگر الان بگیم
:::شتر در خواب بیند پنبه دانه:::
به خودمون توهین کردیم آیا؟!
میره مرحله دوم؛ یه طرفش که قطعا جلیلیه، حالا اون طرفش بین قالیباف و روحانی تردید وجود داره.
چیزی که مهمه اینه که جلیلیه حتمیه و ضمنا قالیباف ساکت فتنه و کاندیدیه که خرج های میلیاردی کرده!!!!!!!!!!!!!!!
الله اعلم…
آقا سید؛
ما هم به همین امید اینجا میایم! 🙂
سلام؛
عجب تصویری، دری قدیمی، برادر حسین قدیانی جلوی در نیمه باز چوبی، قدیمی و خاکی، جمله ی بالای تصویر که حس خاصی میده به آدم: امیدواری به دور دوم انتخابات حس اینکه نه تنها انتخابات بلکه انگار آدمی دوست داره هر چیزی قبلا بد اتفاق افتاده برگرده اونم با رفتن به داخل این خونه پر رمز و راز که فکر کنم تصاویر بعدش بعدا بیاد.
ممنون از جناب حسین قدیانی که حرف دلش رو صریح میزنه راحت میگه و با چوب خط و معیار انقلاب و رهبری شاخص ها رو در نوشته هاشون نشون میدن. خدا قوت
من که می گم؛
اگه انتخابات به دور دوم هم بره که بعید نیست!! باز هم “ناپایدار” می گه؛ بین قالیباف و روحانی به غرضی رأی بدین!! که “گفتمان اپراتور چهارم” زیر سئوال نره 🙁
آیتالله مصباح همان روزهای اول انتخاب شدن احمدینژاد گفته بود:
«دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد؛ قبل از برگزاری مرحلۀ اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفت: نگران نباشید، احمدینژاد رئیسجمهور میشود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیاء پیش از نیمه شب به خواب میرود. در خواب به او ندا میرسد که بلند شو برای احمدینژاد دعا کن، وجود مقدس ولیعصر (عج) دارند برای احمدینژاد دعا میکنند. میگوید من حتی اسم احمدینژاد را نشنیده بودم و اصلاً او را نمیشناختم! خود ایشان نیز در تاریخ دهم دیماه قاطعانه گفته بود که من رئیسجمهور خواهم شد. کسانی با او شوخی میکردند که این چه حرفی است میزنی؟ چه کسی به تو رأی میدهد؟ چه کسی تو را میشناسد؟ گفته است این قول یادتان باشد، امروز ۱۰ دی ۸۳ است، من رئیسجمهور خواهم شد! حالا خواب دیده یا کسی به او گفته است من نمیدانم»! (گفتمان مصباح، رضا صنعتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۸۸۳).
تو چند تا بزرگراه از جمله امام علی(ع) نوشته رقابت تمام شد حالا نوبت رفاقت است
بهتره تمومش کنیم. بسیج دانشجویی دانشگاه ما که زمان تبلیغات خودش و به هر آب و آتیشی زد واسه اینکه جلیلی رو کاندید اصلح معرفی کنه و واقعا تو بعضی تبلیغاتشون و پیامک ها که می فرستادند آدم انگشت به دهن میشد از منطقشون! حالا هر روز کلی ایمیل و پیامک میده تا یه جور وانمود می کنن که ما چون وظیفه گرا هستیم نه نتیجه گرا پس تکلیف از دوشمون ورداشته شد! اما باز همش می خوان دیگران رو مقصر شکستشون بدونن. تازه کلی هم پیش بینی می کنن که ای کسانی که به روحانی رای دادین فلان بلا به سر کشور میاد یا به طور کل بیچاره میشیم! آخه دیگه امید و انگیزه ای واسه آدم برای خدمت و کمک به رئیس جمهور منتخب باقی می مونه؟ واقعا تموم شد حتی اگه نخوایم باور کنیم. خود من حتی نمی تونستم تصور کنم روحانی رو حتی رو صندلی احمدی نژاد نشسته! انقدر تو شوک بودم…
با این که رشته تحصیلیم تحلیل و بررسی علوم سیاسی بوده بد جوری از سیاست داره بدم میاد
آخ که چه کشیدم زمان دانشجویی اونم رشته علوم سیاسی و در زمان گند کاری دولت اصلاحات، باورتون نمیشه چه زجری میکشیدم و چه گریه هایی میکردم شب ها برا کشورم که اونجور داشتن خرابش میکردن، آخه اون موقع تازه ۲۰ سالم شده بود و خیلی آرمانی فکر میکردم تمام روز هفته با بچه ها درگیر کار فرهنگی بودیم تو فتنه ۱۸ تیر ۷۸ قریب یکماه بی خوابی کشیدیم چه حرفهایی که نشدیم چه زخم زبون هایی که نخوردیم یه شب نامردها در یکی از حوزه هایی علمیه رو آتش زدند. بلافاصله یک ساعت بعد رادیو فردا اونو اعلام کرد تو اون ۴ سال دوره کارشناسی ۸ سال پیر شد چهره ام، شبا ۵/۶ بار تو خواب میپریدم یهو مینشستم سر جام، یه شب داداش بزرگترم که حوزوی بود اومده بود خونمون پشت بام خوابیده بودیم فردا صبحش دیدم به مامانم میگه (حمید) دیشب نزدیک ۱۰ بار از خواب پرید چش شده تو این مدت ببریدش دکتر ، طفلک داداشم فکر میکردد گرفتار درد عاشقی شدم نمیدونست درد عاشقی من وطنمه، کشورمه فکر میکرد عاشق دخترای در و همسایه شدم
عاقبت یه روز یه تفال زدم به قرآن آمد که : آیا فکر میکنی با غصه خوردن و تنهایی قادر به رفع مشکلات هستی ، انموقع بود که تصمیم گرفتم خودمو بزنم به بی خیالی ولی نمودونم چرا موقع انتخابات که میشه دوباره تشنج سیاسی میکنم
الهم العجل لولیک الفرج
الهم اجعل عواقب امورنا خیرا
این روزا بدجوری دلم هوای ضریح شش گوشه رو کرده… جاتون خالی اردیبهشت ماه بود رفتم دیار غربت مدینه و مکه (چه حالی میداد سپیده دم هایی بقیع………… و ………… یعنی میشه؟؟؟؟؟؟؟؟)
جبهه پایداری همچون شما اعتقاد ندارند باید به هر قیمتی انتخابات را برد. نگاه شما همواره نگاه نتیجه گرایی و برد و باختی است و نگاه آنها نگاه تکلیف محور که برد و باخت در آن معنی ندارد………….
کار نشد نداره!
مگه شما نمی دونید؟! الان توی مرحله دوم انتخابات هستیم!
سلام؛
هیچکس مثل حداد عادل نتونست با خدای خودش معامله بکنه.
پیروز این انتخابات در آسمان ها از نظر رعایت تقوا به نظر من، بهترین برنده است.
بنده هم به قالیباف رای دادم…
داغمون رو تازه نکن……
چهار سال بعد رو هم بی خیال بشین…. چون خودی ها نمیزارن!!!!!!!!!!!!!
اینا گفتن که بدون برنامه وارد شده بودند و واسه همین شکست خوردند و تصمیم گرفته اند که از همین حالا برای چهار سال بعد برنامه ریزی کنن!!!!!!!!!!!
خدا به ما رحم کنه…..
آرزو بر جوانان عیب نیست!
اوا
مگه نرفته؟
وااااا!!! داداش حسییین؟؟!!!
ببخشید اولین چیزی که به ذهنم رسید همین بود… 🙂
حالا اینجا کجاست که بهمون تعارف زدید بفرماییم؟
آره دیگه از بس خودسونامی پندارها مطمئن بودن که ریاست جمهوری تو مشتشونه هنوز تو توهم مرحله دوم هستن!!!
بابا تموم شد همه چی و خیر مملکت تو همین انتخاب رقم خورد ان شاالله!!!
آره!
آقایون اصولگرا که میگن روحانی اصولگرا بوده! و توی هفته نامه هاشون میتیترن!: شکستی که اصلاح طلبان با پیروزی روحانی خوردند!!!
دیگه چرا بره دور دوم!
نمی دونم اینا چرا انقدر اصرار دارند که بگن دیگه اصلاح طلبی وجود نداره و بین مردم پایگاه اجتماعی ندارند!
عجب طنز تلخی آقای قدیانی!!! 🙁 😀
باش تا صبح دولتت بدمد……
شک نکن!! 🙂
میدونین گاهی فکر میکنم انتخابات این دوره
شبیه مسابقه ی خرگوش و لاک پشت بود.
ما به خودمون مطمئن و اونا به بردشون ایمان داشتند.
و این شد که اونا بردند.
علیرضا؛
قبلا هم فهمیده بودیم که اغلب پایداری چی ها درک درستی از مسائل ندارند، فهم سیاسی شان پایین است و کمی تا قسمتی هم بی تقوا هستند و خدانترس!!
به خدا لازم نیست برای یک طنز نیم خطی، داداش حسین را متهم کنی به اینکه می خواست انتخابات را به هر قیمتی ببرد و…
آیتالله مصباح همان روزهای اول انتخاب شدن احمدینژاد گفته بود:
«دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد؛ قبل از برگزاری مرحلۀ اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم. ایشان گفت: نگران نباشید، احمدینژاد رئیسجمهور میشود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیاء پیش از نیمه شب به خواب میرود. در خواب به او ندا میرسد که بلند شو برای احمدینژاد دعا کن، وجود مقدس ولیعصر (عج) دارند برای احمدینژاد دعا میکنند. میگوید من حتی اسم احمدینژاد را نشنیده بودم و اصلاً او را نمیشناختم! خود ایشان نیز در تاریخ دهم دیماه قاطعانه گفته بود که من رئیسجمهور خواهم شد. کسانی با او شوخی میکردند که این چه حرفی است میزنی؟ چه کسی به تو رأی میدهد؟ چه کسی تو را میشناسد؟ گفته است این قول یادتان باشد، امروز ۱۰ دی ۸۳ است، من رئیسجمهور خواهم شد! حالا خواب دیده یا کسی به او گفته است من نمیدانم»! (گفتمان مصباح، رضا صنعتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۸۸۳).
هدف ما این بود قالیباف دلار رو بیاره پایین که روحانی آورد!!!
واقعا مردم عجیب غریبی داریم اصلا قابل پیش بینی نیستن… قبل انتخابات به یه کس دیگه فکر میکنن روز انتخابات اسم یکی دیگرو می نویسن!!
سلام
هی داغ ما رو تازه که هست، تازه ترش می کنیدااا…
ولی بازم شکر در ظاهرم که شده ملت باهم بیشتر رفیق شدن و امیدوار…
هر چند که برای ما خود نتیجه شیرین نباشه و البته آینده ی مبهم، تلخ تره.
راستی مگه اصولگراها تو شورای شهر تهران پیروز نشدن؟ پس چرا امروز تو سایتهای خبری زمزمه ی برکناری قالیباف از شهرداری توسط اصلاح طلبا شنیده میشه! 🙁
چی بگم… ما مامور به وظیفه بودیم و نتیجه ای که به خدا سپرده شده مطمئنا بهترین نتیجه هست…
من که هنوز باورم نشده روحانی رییس جمهور شده!
(دکترا میگن: آدما وقتی یه مصیبت و شوک بهشون وارد میشه،اولش اون اتفاق انکار میکنن!)
در حال حاضر من در مرحله انکار بسر میبرم! همش میگم اوووه کو تا تنفیذ رییس جمهور! 😐
دیروز رفتم دانشگاه اکثر هم کلاسی هام به روحانی رای دادن… من موندم چطور؟؟ میگن تو مناظره ها به این نتیجه رسیدن…(متعجبم!)
مرحله دوم شروع شده؛
به خاطر همینه که هنوز بعضی ها، قالی رو می تکونن!
استقلالیا همینجورین. همیشه امیدوارن!
۴۴۹* امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام:
مبند دری را که باز کردنش برای تو مقدور نیست…
انتظار داشتیم توی نیمه شعبان داداش حسین یه متن درباره امام زمان می نوشت…
بیانات رهبر عزیز امروز:
دولت کنونی در کنار نقاط ضعفش، نقاط قوت فراوانی نیز دارد و چقدر خوب بود که نامزدهای محترم با نگاهی منصفانه در کنار بیان نقاط ضعف، به خدمات مهم دولت و کارهای زیربنایی و سازندگی آن نیز اشاره می کردند.
***************
در این انتخابات نیز می شد بهانه گیری کرد و با راه اندازی اختلاف و دعوا، عظمت و شکوه حضور ملت را نادیده گرفت و کام مردم را تلخ کرد اما رفتار با نجابت و قانونمدارانه دیگر نامزدها، برای مردم احساس آرامش و شادی به همراه آورد و این قانونگرایی باید برای همیشه و برای همه درس باشد.
***************
رمز حضور عظیم ملت در انتخابات امسال، اعتماد و علاقه عمومی به نظام جمهوری اسلامی، اعتماد به ناظران و مجریان انتخابات و امیدواری ملت به حرکت مستمر و پیش رونده ایران عزیز بود و این، حقیقتی بسیار مهم و انکارناپذیر است.
ایشان در همین زمینه به سخنان خود در چند روز قبل از انتخابات اشاره و خاطرنشان کردند: آن روز گفته شد اگر احیاناً کسانی هستند که دلشان با نظام خیلی صاف نیست اما برای ایران و منافع ملی اهمیت قائلند در انتخابات شرکت کنند که لابد برخی از رأی دهندگان در زمره این افراد هستند.
ایشان افزودند: این واقعیت نشان می دهد حتی کسانی که طرفدار نظام نیستند به نظام و انتخابات آن اعتماد دارند چرا که می دانند جمهوری مستحکم اسلامی، مثل شیر در مقابل طمع ورزان ایستاده و از کشور، منافع ملی و عزت ملی، بخوبی دفاع می کند.
برادر حسین؛ سخن از زبان ما می گویی!
خوشم میاد شما هم عین ما هنوز دوره ی انکار رو سپری نکردی تا به نقاهت برسی!
آخ خدا! ثانیه به ثانیه می سوزم از وادادن بازی برده…
شبی در گیر و دارِ معنویات!
ندایی از درونم، ناله سر داد
بدو گفتم، که جِنّی یا پریی!؟
بگفتا؛ ای حسین جان، قِطعَت آباد!
پَری و جنّی و ارواحِ حیران؟!
نه جانم، من همینم: آدمیزاد
بگفتم؛ پس چرا، در ماورایی؟!
بگفتا؛ “رجعتی” مردانه رخ داد!
بگفتم؛ تو مگر هوگو چاوزی؟!
که ناگه، در دلم “الهام” افتاد!
بدو گفتم؛ سئوالی از تو دارم!
بپرسا ای صنم، بی داد و فریاد
درِ گوشش یَواشک، پُرسه کردم
گمانم از بَرَش، مقبول افتاد!
سئوال این بود، از ابوالمشاغل
شنیدستی، به دور دوم افتاد؟؟!!
بگفتا؛ من ندانم، نیّتت چیست.
بگفتم؛ جان من، بیس چار خرداد!
بگفتا؛ غم مخور از دورِ دوم!
اسی و سرگشاده، گشته اند شاد 🙂
اسی با رأی بالا، از رقیبان
به دنبالش کسی، از “اکبر”آباد!
بقیّه، لاجرم بازنده هستند
مبارک بادِتان، شیرین و فرهاد!
بگفتم؛ این دو تن، نامردمانند
چرا تو نامشان را، می کنی یاد؟!
یکی انگ تقلب، بر وطن زد
یکی محمود ما را، داد بر باد! 🙁
یکی با ملتِ! صهیون، رفیق و
یکی با خودپرستی، تکیه بر باد!
بنازم آن “نگهبــــــــانِ” امیـــــــن را
که یکجا، هر دو مُفلس را، هوا داد! 🙂
بگفتم؛ حال، بشنو از نیِ من!
به میدان آمده، چون شاخ شمشاد
حکایت می کند، از آن حماسه
که “آقا” وعده اش را، پیش از آن داد
“کلید” و قفل و رمز و رازِ آن را
عزیزِ فاطمه (س)، یکجا به ما داد
که همت، چاره سازِ این جهاد است
ببین چونان نموده، شهرت آباد؟!
گَرَت، با انحــــراف و پایداری
چو بستی، تا ابد، فریاد فریاد!!
بماند. دردِ دلهایم زیاد است
از آن یاری، که بَد پیمانه ام داد!
زِ دشمن، انتظاری بیش از این نیست
چه نالم از “رفیقان” دادِ بی داد
اُدلار
http://hayatkhalvat-a.blogfa.com/post/137
دست چپ آقای قدیانی کلیده؟ گرم کن تنش هم که به بنفش میزنه! آخه این چه طرز در باز کردنه؟! من دیگه حرفی برای گفتن ندارم آقای مجری…
البته یه چیز دیگه هم بگم: فکر کنم داره به سایه اش تعارف می کنه اول اون بره داخل!!
جناب دوست!
فرق بین تسبیح با کلید، و رنگ بنفش با کاربنی رو، هم فهمیدیم!! 🙂
هر چند، که تسبیح گردوندن حسین قدیانی، کلید حل خیلی از مشکلاته…
برادر! این احساس رو همه مون داریم.
بعد انتخابات رفتم سر قبر خالی بابام یه دل سیر گریه کردم.
سلام آقای قدیانی؛
خدا قوت!
من تازگی با قطعه ۲۶ آشنا شدم…
و هر روز چند بار به اینجا سر می زنم آخه دارم آرشیو رو هم می خونم.
خواستم ازتون تشکر کنم… آخه نوشته هاتون خیلی دلنشینه و کلا یه فضای دوست داشتنی داره اینجا…
موفق باشید.
یاعلی
یه چیز بگم بترکی از خنده!
دوره لیسانس، تو دانشگاه فرزند شهید حدود ۱۰ تا بودیم. یه روز یکی از بچه ها که کلاس نداشت و فرزند شهید هم بود به یکی از بچه های دانشگاه، می گه برو سر کلاس فلانی (یکی دیگه از فرزندان گرانقدر) بگو که بابات اومده دم در دانشگاه، کلید موتور رو می خواد… اینو پسره اومد گفت، اونایی که قضیه رو می دونستن رفتن رو هوا و کلاس ترکید!
سلام؛
مگه نرفته مرحله دوم!؟
چرا توهم بیجا می زنین شما؟
بابا قالیباف و جلیلی رفتن مرحله دوم، حالا باید ببینیم ولایتی رای میاره یا رضایی، ولی به شخصا معتقدم غرضی اول میشه!
کاش می شد!!
کاش هیچ وقت آقای قالی باف با آقای ولایتی ائتلاف نمی کرد…
کاش پایداری ها می فهمیدن معنی تکلیف چیه…
کاش به جز خودشون کس دیگه ای رو هم می تونستن ببینند…
کاش همون اصلح واقعی رو هم تشخیص می دادن…
کاش اصول گراها انقدر تو مناظره به جون هم نمی افتادن…
کاش مثل اصلاح طلب ها اتحاد داشتن…
کاش نتیجه این انتخابات درس عبرتی بشه برای پایداری ها…
کاش یکم از کارشون پشیمون می شدن…
کاش می شد دوباره برگردیم به قبل انتخابات…
ای خدا….
امیدوارم انتخابات بعدی از این اتفاق ها نیوفته، امیدوارم!!
بی ربط!
از کتاب رستاخیز جان. “شهید سید مرتضی آوینی”
اما عجیب اینجاست، که باز هم، این همان دهکده ای است، که در زیر آسمانش، بسیجیان در رَمل های فکه زیسته اند، همان دهکده ی جهانی، که در نیمه شب هایش ماه، هم بر کازینوهای « لاس وِگاس » تابیده است، و هم بر حسینیه « دوکوهه » و گورهایی که در آن، بسیجیان از خوف خدا، و عشق او می گریسته اند. دنیای عجیبی است، نه؟
داغوووووووووووووووووووووونما… له لهم من!
🙁
… بابا… حسین جان! برو تو این خونه با صفا حالشو ببر… دیگه گذشت… 🙂
آقا نگران نباشید! روحانی آدم منطقی ایه؛ حتی قراره از آقای قالیباف هم استفاده کنه که برای من که اصلاح طلبم، خوشحال کننده هست این خبر.
امیدوارم پست وزارت راه و مسکن را به ایشان بدهد.
سلام
آقا ما امشب شام نداریم…
پس چی شد وعده وعیدهای آقای روحانی؟!!
لطفاً رسیدگی کنید.
سید احمد!!!!!!!!!
بفهم داری چی میگی خواهشا!
بی تقوا بودن و خدا نترس بودن خود را به دیگران تعمیم ندهید….
ما هم قبلا فهمیده بودیم که امثال شما حربه ای جز تمسخر ندارند…….
اینجوری نوشتم که بهانه ای برای تایید نکردن نداشته باشی…..
این هف هش ده! روزی که نبودی، پس رفته بودی تو این خرابه
سراغ جن گیری! هی میگم این از کجا پیش بینی میکنه؟!
همشم درست در میاد! ازش بپرس دلار تو آذر چند میشه؟
بخریم یا بفروشیم؟؟
دلها به یاد خدا آرام می گیرد. هنوز دیر نشده عرض ارادتی خدمت حضرت صاحب لطفا!
سید احمد! فکر نکن ما خسته میشیم میریم میخوابیمااا!! ما منتظر اون متن جدی داداش حسین ایم،
از من گفتن بود!
بی ربط:
بیانات امروز رهبرانقلاب:
“ما به مردم گفتیم احیانا اگر کسی هست که با نظام اسلامی، دل صافی ندارد، ولی برای آینده و منافع کشور اهمیت قائل است در انتخابات بیاید… و این انتخابات نشان داد کسانی که طرفدار نظام هم نیستند به نظام اعتماد دارند… و می دانند جمهوری اسلامی از منافع و عزت کشور دفاع می کند”.
سلام
زنده باشی پهلوون!
یک ایرانی؛
به همین خیال خوش باش…
سلسله گفتگوهای برخط”ویژه” با حضور نورالدین عافی نویسنده کتاب نورالدین پسر ایران
http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?cid=13&lid=7835
من که هنوز از کما در نیومدم.
ترو خدا از وهابیها با خون بنویس
“…وبن الاکله الاکباد، العین و بن العین، علی لسانک و لسان رسولک صلی الله علیه و آله، اللهم العنهم جمیعا…”.
=))
امیدوار باشید!
۸ سال امیدوار باشید ….
اهالی برره در رزمایش دفاعی از دشمن فرضی شکست خوردن!
داستان کار ماست!!!
سیداحمد؛
بهتره یه نگاه به نوشته های چندسال پیش آقای قدیانی بندازید که چطور آقای قالیباف رو می نواختند! این قدیانی چی هایی مثل شما هستند که درک درستی از مسائل ندارند و فهم سیاسی شان پایین است و کمی تا قسمتی هم بی تقوا هستند و خدا نترس!! که آقای قدیانی به هر طرف میل کنند شما هم اون طرف ضعف می کنی!!
جز بی تقوایی، چی میشه گفت به کسانی که روزی شهرداری رو دزد مجسمه ها می دونستند و امروز براش سینه چاک می کنند؟! در هر دم ماجرا بی بصیرت بودید!
آقا ما هم خودمون به قالی رای دادیم ولی سید احمد فکر نکنم منظورش همه پایداری ها بوده باشه؛
به هر حال ما دوستان زیادی داریم که به جلیلی رای دادن، اونها هم با قصد قربت رای دادن، دیگه خیلی نباید شلوغش کرد.
یعنی باید باور کنیم نیمه شعبان اومد و رفت ولی حاج حسین متنی رو آماده نکرده؟؟!!
قطعا در دست اقدامه، من یقین دارم… و ما همچنان منتظر…
چرا یه دفعه رنگ عوض کردی حسین جان؟!
تو کتاب نه ده چه کنایه هایی که به قالیباف نزدی، حالا چی شده؟ نذار فکر کنم به خاطر پول و چاپ سرمقاله تو وطن امروزه؟؟!!
از شما انتظار نداشتم به این زودی رنگ عوض کنی.
خدا شفا بده!
دروغ که شاخ و دم نداره.
متن جدی هم یکیش… امشب تموم شد!!
یعنی از قالیباف کشیدن بیرون، هنوز بی خیال حسین نشدن!
بمیرم حسین جان!
نه!
بمیرم حسن جان!
سلام
“هدف ما این بود قالیباف دلار رو بیاره پایین که روحانی آورد…!!!”
نه، خوشم اومد…
حکیمانه بود 🙂
حامد توکلی؛
آی گفتی!
تازه این بخش کوچکی از افاضات هر روزۀ این عزیزانه!!!
نزدیک یک ماهه که هر روز بیش از ۱۰۰ کامنت (میانگین) مجبورم تایید نکنم…
مدافعان حقوق گروه پایداری!
حواستون باشه دارید به اسم دفاع حمله می کنید به حسین قدیانی. چقدر راحت تهمت می زنید به این بنده خدا…
🙁
۱۳ روز مانده تا ماه میهمانی رب العالمین…
اولین باری بود که اینجا سر می زدم… واقعا از اغلب قضاوت هاتون ناراحت شدم.
برادر! مراقب تندروی هاتون باشید. یادمه یه بار هم آقا تو زمینه ای تذکر دادند. خدا قاضیه ها…
مراقب باشید.
سلام
ای بسا که دلیل علیل جدایی ما، منیت ماست… و همین هاست که فی الواقع می بینیم خروجی اخلاص سازی، می شود بازگشت بی توبه بعضی ها به اخبار رسانه ملی!! مگر می شود همه چیز تکلیف باشد الا وحدت؟!
این امری مسلم است که خیلی چیزها مستقیم به یک موضوع ارتباط ندارد اما بادقت می توان فهمید ارتباطش را به آن موضوع مثلا نیاز نیست صریحا از امام زمان بنویسی اما نوشته هایی مثل فهم بصیرت و تکلیف و اینکه چه چیزی امام علی علیه السلام را خانه نشین کرد و… صد در صد می تواند به آمادگی برای ظهور امام زمان ربط داشته باشد.
میگن مشهدی ها در ماه رمضان بهتر از همیشه حرم آقا علی بن موسی الرضا(ع) رو زیارت می کنند مشهدی ها خوشا به سعادتتان!! مانند آیت الله شب زنده دار که به نیابت از مردم یک شهر به حضرت معصومه سلام الله سلام می دهند شما مشهدی ها هم به نیابت همه مردم ایران به آقا سلام بدید…
اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی و من حجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهیدصلواه کثیره تامه زاکیه متواصله متواتره کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک
http://www.afsaran.ir/link/267816
http://www.nooreaseman.com/forum209/thread49252.html
سیداحمد
از این به بعد به جای تا ساعاتی دیگر بنویس تا چند روز آینده…
اینجوری ما هم مجبور نمیشیم هر چند ساعت یکبار به سایت سر بزنیم.
سیدعلی؛
یعنی من این ساعت هم باید از دست شماها حرص بخورم؟!
“قطعه ۲۶” چهار ستون مختلف داره. شما یه کمی با دقت نگاه کنی، می بینی که ستون یسار دیشب آپ شده!!!
انتخابات رفته مرحله بعدی ولی تا برگزاریش باید ۴ سال صبر کنیم و توی این روزها می تونیم خیلی کارها بکنیم…
سلام…
جالبه یه سری از اصولگراهای نزدیک به گروهک پایداری نمی خوان شکستو بپذیرن و پروژه ی کی بود کی بود من نبودم راه انداختن!
تو مطالبشون میگن چون روحانی آخوند بود و مردم به روحانیون علاقمند هستن پس بهش رای دادن و گفتمان ما که گفتمان مقاومت هست شکست نخورده!!!
عجب دور و زمونه ای شده!
من زیانی که گروه پایداری به جمهوری اسلامی وارد می کنه رو حتی بیشتر از زیان اکبر گنجی و اصلاح طلبان تند رو می دونم.
“قول و قرارهایی که با علی هاشمی گذاشتیم”
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920403000501
من که خودم باز باید حماسه خلق کنم “کنکور”
رای اولم که سوخت، ببینم با برگه بعدیم چه می کنم!!؟؟
و
یوم الحسرت الانتخابات و یوم الحسرت الکنکور البته خدا نکند.
😐
بازخوانی حادثه ۶ تیر ۶۰ (ترور مقام معظم رهبری)
ویژه نامه ترور ۶ تیر ۶۰
http://www.aviny.com/Occasion/enghelab_jang/6tir/88/vijename.aspx
کل ماجرا
http://www.aviny.com/Occasion/enghelab_jang/6tir/88/1lahze.aspx
:))
یک زمانی اصول گرایی مترادف با انقلابی گری بود… بحمدالله سرعت انقلاب با گذر از پیچ و خم مسائل نظری و عملی در سالهای اخیر بسیار پیشرفته تر از محدود شدن در چنبره گروه های اصول گرا و فروع گرای فعلی است… بخصوص موج سخنان اخیر مقام معظم رهبری بالاتر از تحلیل های مرسوم در محافل سیاسی است… آنجا که در ظرف چند روز دو بار می فرمایند؛ حتی کسانی که به اوضاع نظام هم علاقه ای ندارند ولی به کشور و منافع آن علاقه مندند در انتخابات شرکت کنند. یک نمونه از این موج و اوج است… پیام انقلاب مخاطبان زیادی در داخل و خارج از کشور در میان همه آزادیخواهان تشنه عدالت دارد… دیدگاه احمدی نژاد کمک فراوانی به جذب مخاطبان عام انقلاب می کند… اگر انصاف دهیم و مسائل فرعی را از اصلی تمییز دهیم تا با یک شکست انتخاباتی، جهان را تمام شده ندانیم، البته افراط در راست گرایی متمایل شدن به چپ گرایی است چنانکه الانه در صحنه سیاست امروز کشور مسائل عجیب و غریبی را می بینیم. فاعتبرو یا اولی ابصار…
http://www.jahannews.com/vdcirwarut1a3p2.cbct.html
بعضی هاش خیلی قشنگه. نشنیده بودم!!
داستان این انتخابات، همون داستان جنگ احد بود، همه ی طرفها فقط به دنبال غنیمت بودن، چه جلیلی، چه قالیباف و چه… فوقع ما وقع
والسلام
سید احمد!
من نمی دونم تو چرا اینقد حرص می خوری؟
یه سوال بپرسم منافقم نمی کنی؟ یا موضع بگیری؟
از سال ۹۰ تو سایت قطعه هستم
اگه نیازی به معرفی هست، تا معرفی کنم.
ببین: مگه عملکرد اقای قالیباف تو فتنه و شهرداری مورد نقد نبود؟ (همون بحث آب بازی و …)
امثال: حاج سعید و دکتر عباسی و حاج آقا پناهیان و… از ایشون حمایت کردند و این عزیزان کسانی بودند که تو فتنه ما اونها رو عمار می دانستیم.
حال جمایت علما جدا!!!!!!!
بله این اشتباهه که از ایشون سنبل ساختن.
ولی آرا خاکستری که گفتید، به سمت قالیباف هستش به نظرتون یه خورده سازشی نبود؟
بنده اینا برام سوال شده و هیچ گونه قصدی ندارم.
کاش می شد قطعه رو تهدید کرد
شکلک های زرد رو تمدید کرد… 🙂
برگزاری مراسم بزرگداشت شهید انتظار شیخ حسن شحاتة
حزب الله سایبر: پس از جنایات اخیر مزدوران سلفی علیه شیعیان مظلوم مصر و دیگر کشورهای اسلامی، جمعی از وبلاگ نویسان، دانشجویان و جوانان ایرانی در نظر دارند همزمان با هفتمین روز عروج دانشمند شیعه مصری الشیخ حسن شحاتة، مراسم بزرگداشتی را برگزار نمایند.
این مراسم روز یکشنبه ۹۲/۴/۹ از ساعت ۵ بعد از ظهر در خیابان شریعتی بالاتر از پل رومی کوچه رضایی مقابل دفتر حافظ منافع مصر در تهران برگزار خواهد شد.
حضور جوانان ایرانی در این مراسم می تواند موجب التیام دل دردمند شیعیان مصری گردد و غم آنها را تسلی بخشد.
من هم هنوز باورم نمی شه چی شده!
سید احمد خودتی حسین آقا؛ نه؟ ملت فهمیدن برا خودت کامنت میذاری…..
آهن آب دیده را زنگ عوض نمی کند
چهره انقلاب را جنگ عوض نمی کند
به دشمن علی بگو به کوری دو چشمتان
پیرو خط رهبری رنگ عوض نمی کند
یا علی
فقط خواهشاً دفتر حافظ منافع مصر رو تسخیر نکنید!!! یه دفعه مصرم ما رو تحریم می کنه حالا بیا درستش کن!
سلام…
دوست داشتم قبل از انتخابات فرصتی بود و سر می زدم و یا شخصا با خودتون حسین آقا صحبتی جدی با استناد و البته مدارک مشهود می کردیم…
اول در مورد اون متن ابتدای وب “پیامک ها را دیلیت کنید، مالک از خیمه عبور کرده” واقعا ممنون که بیان دقیقی داشتید… چیزی که مورد بحث چند روزه ام با برخی از همین ها که به قول خودشان “اصلح” را می شناسند و رای آقا رو می دانند و دلایل واهی قطاری از ربط دادن سخنان آقا به نامزدشان…
بله، رسانه های اونور باز هم خصمانه با ملت رفتار کردند اما حضور مردم خاکی بر دهنشان بود… از اقدامات خصمانه شان همین ها بود که دست گذاشتند روی تعدد رای آقای قالیباف و بر ضدش علنا عمل کردند چون حضورش رو به ضرر خودشون می دونستن… در مقابل با اقداماتی سعی کردند تا سبد رای اصلاح طلبی را پر کنند و شخص خاصی که به علت اطناب از ادامه واضحش صرف نظر می کنم… اما استفاده اساسی و ایجاد شکاف بین اصولگرایان رو با برنامه هاشون در مورد جلیلی ادامه دادند تا از ظرفیت دیدن برنامه های ماهواره ای توسط عموم مردم و همچنین اهمیت سخنان آقا در جامعه استفاده سوء کنند و با نسبت دادن جلیلی به آقا و بیان تبعیت همه جانبه ش از آقا که تاکید می کردند ایشون فقط ۱۰۰% تابع آقاست بتونن رای آقایان قالیباف و دکتر ولایتی رو کاهش بدن و رای گروهی که فریفته حرف این شبکه های سازمان یافته ضد اسلام و ایران رو به سبد نامزد مقابل بریزند و رای اون گروه “اصلح” خواه رو به سبد جلیلی بریزن تا رای اصولگرایی واقعی شکافته و در عمل از انتخاب دور بشه…
تبلیغات منفی دیگه ای هم داشتند که اتفاقا برعکس اینها بود و با صحبت نکردن و بی اهمیت جلوه دادن آقایان رضایی ، دکتر ولایتی و مهندس غرضی ذهن ها رو به سمت نامزدهای دیگر گرایش می دادند تا در مرحله بعد خواست خودشان رو در مورد تبلیغ کنن و همون مطالب بالا که در مورد تبلیغات شون در مورد آقای روحانی و آقای قالیباف و جلیلی داشتند…
اما ای کاش که آقای قالیباف مشی برنامه گرایانه خودشون در مناظره های اول و دوم را در مناظره سومم هم داشتند و با بیان اهداف روشن و اصول گرایانه خودشون از تندروی ها بیزاری می جستند اما متاسفانه نمی دونم چی میشه اسمشو گذاشت لابی یا هر چیز دیگری که کم کم داشت بین ایشون و جلیلی اتفاق می افتاد و واضح بود هم از حرف هاشون در مورد دیگران و هم اظهار نظر جدی نکردن در مورد حرف های هر کدوم در مورد طرف مقابل… مثلا حرف های نسنجیده که آقای قالیباف در مورد آقای ولایتی و قضیه جنبش عدم تعهد و… داشتند که اختلافی رو بین دیدگاه ها نشون داد و هرچند که آقای دکتر ولایتی در بسیاری از موارد نخواستند بیشتر مباحث باز شود که رای اصولگرایی کمتر از این بشود وگرنه حقایقی بود که می توانست گفته شود…
ناشناس؛
شما حرص نخور!
مثل اینکه تحریما اثر خودشو گذاشته!!!
بلند نشی بیای واسه پوستت خوب نیست…
سلام؛
می شه؟
چی شد؟
سلام؛
راستی از سمفونی مورچه ها و آسینتامین در این خانه خبری هست؟ فکر نمی کنم نباشه… فرشته ها همه جا مراقب اند…
۱۲ روز مانده تا ماه میهمانی رب العالمین…
اللهم عجل لولیک الفرج…
چرا قالیباف شکست خورد؟ http://alef.ir/vdcaa6n6e49no61.k5k4.html?191183
یک بی احتیاطی از رئیس جمهور منتخب
http://jahannews.com/vdciwwaryt1a3p2.cbct.html
آقا فرمودن؛ “با پول شبهه ناک نمیشه دلها رو جذب کرد…”.
.
.
.
فرقه پایداری این جمله رو می گه، بعد نتیجه می گیره که پول تبلیغات قالی شبهه ناک بوده!! خب، با این حساب پول تبلیغ جلیلی هم شبهه ناک می شه که!!!! بگذریم که توی خیلی از شهرها جلیلی اگه بیشتر از قالیباف تبلیغ نکرد، کمترم نکرد… و اما موسسه بعضی از علامه ها، مگه با پولی غیر از پول بیت المال اداره می شه؟؟؟؟
به روزم…
منم فکر میکنم ازبکستان جای ایران میره جام جهانی!
چرا نمى شه؟
هدی؛
ای بابا اینا هنوز درگیر کوبیدن قالیباف هستن!!! یکی به اینا بفهمونه انتخابات تموم شده روحانی هم شده رئیس جمهور… خیالتون راحت دیگه قالیباف تو این دوره نمیتونه رئیس جمهور شه و همه چی تموم شده
به روزم…
چه والیبال قشنگی بود!
دمشون گرم… لذت بخش بودن دیدن بازیشون!
مسئولان بر سر چه میراثی دعوا می کنند؟
کلیپی زیبا از شبکه نصر با منویات حضرت امام خمینی ره
http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?cid=13&lid=7836
سلام
خیلی وقته که متنهاتونو می خونم آقای قدیانی و ازشون لذت می برم. توی انتخابات رایم به یه نفر دیگه بود ولی بازم متنهاتون رو می خوندم. هر کسی یه تحلیلی واسه باخت اصولگراها می گه، منم می خوام تحلیل خودم رو بگم؛ اصولگرا زمانی باخت که اصول رو رها کرد… منظورم خیلی از همین نماینده های مجلسه…
من که می گم هنوز دیر نشده…
عزیز چند وقتی بود که وبلاگتو دنبال می کردم و با خودم می گفتم دمش گرم چه صادقانه مطلب می نویسه! اما این اتفاقات اخیر نظرم در مورد شما عوض شد. دلیلش هم این بود که دیدم مثل برخی از همین به ظاهر بزرگان و خواص، شما هم کمی رنگ به رنگ شدی! یعنی نمی دونم با وزیدن نسیمی چرخیدی. عزیز جان طرفداری شما از آقای بهشت رو می گم! مطالب شما در گذشته نشانگر عدم حمایت از تفکرات و رفتار سیاسی ایشان بود. ولیکن به یکباره در این دوره شده بودید رئیس ستاد وبلاگی ایشان! در مجموع نظر شما هم محترم است ولی همیشه نامی ماندگار است که صادق، خوش قلب، خوش نیت، آزاده، شجاع، خالص و یک کلامی انسان دلی باشد.
داش حسینY
اتول جدید مبارک. بی خیال انتخابات… تا آقا رو داریم غم نداریم. برزیلته!
بس که باحالی داداش حسین 🙂
دور دوم ما ۴ سال دیگه است؛ با تمام قوا…
مــــــی شه؟
عدالت هم خوب چیزیه…
دوستان؛
سایت درست برایتان باز می شود؟
با باز کردن پست های مختلف، به صفحه نامربوطی نمی رسید؟
سیداحمد؛
آره! بد باز میشه بعدش هم میره webgozar.com، چرا؟
وبگذری که در گوشه سایت قرار دارد، این مشکل را ایجاد کرده؛
مشکل از قطعه ۲۶ نیست!
انشالله بر طرف شود به زودی!
سلام
شما رو با (اتوبوسی که…) شناختم/ بعد از نه ده هر از گاهی به وبلاگتون سر می زدم… از قبل انتخابات تا امروز وقت نکردم به قطعه ۲۶ سر بزنم… اما امروز با حیرت نوشته های روزهای اخیرتون رو می خونم…
http://nedaankhafiyya.loxblog.com/
سلام؛ من تو این فضا جدیدم! ولی به توصیه دوستان که گفتن باید روشنگری کرد وبلاگی ساختم.
خوشحال میشم دوستان سری بزنید و راهنماییم کنید بهتر بشه.
سلام؛
راستی سفرنامه کسی در میعاد و داستان یا رمانی که حسین آقا در حال نوشتنش بود در چه حالیه؟
قصد چاپ ندارند؟
سلام.
به روزیم…
یاعلی
چرا نشه؟
کار نشد نداره
واقعا خیلی خوشحالم که “قطعه ۲۶″ برایم یکی از راه های شناخت تکلیف و بصیرت و هوشیاری است.
دوستان محترم؛
یادتان می آید بعد از نوشتن متن “تبریک به گروه پایداری بابت اول شدن روحانی” http://www.ghadiany.ir/?p=19524 بعضی ها گفتند که داداش حسین تند رفته و افراط کرده و چه و چه؟!
دیروز اغلب سایت ها از قول سخنگوی گروه پایداری نوشته بودند: “روحانی در نشست خبری اش پس از انتخابات ریاست جمهوری مواضعی گرفت که اگر قبلا بیان کرده بود، ما در انتخابات به او رای می دادیم”! گویا شبیه این حرف را دبیر کل پایداری ها هم گفته بود…!
خدایی آخر افراط و تفریط اند این پایداری چی ها… به خاطر ۴ تا موضع گیری مثلا درست، اینگونه عاشق روحانی شده اند، اما هنوز هم قالیباف را می زنند! و البته بیش از قالیباف، داداش حسین را! البته پایداری چی ها بیش از آنکه افراطی یا تفریطی باشند، کج فهم و نادان اند، به خصوص در سیاست ورزی…
واقعا می گویم که خدا را شکر بابت داشتن نویسنده بصیری مثل داداش حسین…
امشب متن وبلاگ را از دست ندهید بچه ها!
اگه بشه!
من نیز با حرف شما کاملا موافقم، اصلا زیر بار نمی روند که واقعا بد کردند!
سلام…
سلام… نمی دونم بعد از چند وقته که اومدم… ولی می دونم خیلی وقته که نبودم…
یه زمانی بود اینجا شعر می گفتن برا بچه هایی که کامنت می ذارن… اون وقتا ما هم بودیم…
الان سیداحمد رو آشنا دیدم… اسمشون رو…
در هر صورت… ما آمدیم…
التماس دعا
بهشتی باشید
مرحله دوم نیاز نیست!
من دیشب خواب دیدم روحانی استعفا داده!
حل حاجی
اول سلااااااااااااااام…
بابت غیبت بسییییییییار طولانی معذرت! کنکوری بودم.
داداش! خدا امید هیچ جوونی رو ناامید نکنه. امیدوار باشید، بابا تموم شد ته دیگشم خوردن!
سلام بر داداش گلم…………
ستوده؛
یه زمانی بود اینجا شعر می گفتن برا بچه هایی که کامنت می ذارن…
اون وقتا ما هم بودیم!! 🙂
….
خادم الشهدا، رحیل، خط شکن، “ستوده”، یاس
زهرا رمضانپور، امیر، سلام، یه دوست، ناشناس…
می دونی چرا نمی تونی باور کنی؟
چون هنوز به دموکراسی و مردم سالاری اعتقاد نداری و فکر میکنی نامزد تو باید همیشه انتخاب بشه و بقیه نفهم و بی بصیرتند!
ای کاش کمی متوجه بودی و احترام قائل بودی برای نظر بقیه، نه اینکه الکی و با زور بگی مبارک باشه.
تاسف برای شما خیلی کمه!!!!
کسی که ربناالله بگه و مقاومت کنه، نه ترسی بر اون هست و نه غمگین میشه
اینو من نمیگم، پایداری و علامه مصباح هم نمیگن آقا حسین! قرآن میگه…
با سلام…