به یاد وبلاگ قطعه‌ی بیست و شش

یه ‌قطعه‌ی کوچکی بود از بهشت
یه ‌قلم و ‌دستی که باش می‌نوشت

یه ‌شاه‌راه طویلی از کامنت‌ها
مثل راه شیری و بی‌انتها
ستاره‌های کهکشان این راه
جمله گرد طواف «حضرت ماه»
«سیداحمد» خدا بیامرزتش
«پیام بی‌زرگانی» بود عادتش
اند مرام… اند هواداری بود
تیکه‌کلامش «فدایی داری» بود
فداییان قطعه‌ی بیست ‌و‌ شیش
کم نبودند البته هم کم و بیش
اونی که اما کم نداشت حواشی
دیوونه بود «دیوونه‌ی داداشی»
از اون پای‌کارهای آس‌‌و‌‌پاس بود
پیله‌ای که رسما اون‌جا پلاس بود
همیشه پای ثابت و برقرار
یا منتظر بودش یا «چشم‌انتظار»
اون‌وقتا خب اینستا و اینا نبود
هیچ ویروسی مثل کرونا نبود
رئیس هیچ‌قوه «رئیسی» نبود
ویروس اگه بود «انگلیسی» نبود
یه نت بود و یه «ح‌سین‌ ق‌دیانی»
فکر کن مثل نگین سلیمانی
«شمع سوزان ماه تابان» یعنی
خلاصه یه‌ کلام: «یعنی که یعنی»
اما حالا… اگه رفتی اینستا
خواستی یه پست بذاری فوری واستا
عکس شهید نذاری فوتی فقط
از زنده‌هام «سلبریتی» فقط
از همه آدما… از همه اقشار
بین هنرمندا ترجیحا «افشار»
این‌جا، اون‌جا، هرجا، با هر لباسی
بارباپاپا، زبل‌خان یا رئیسی
واسه این‌که پستت یهو نپره
«مثبت هجده» بذاری به‌تره
اگه نخواستی، نداشتی از اونا
آمار بده از واکسن کرونا
یه‌چی بگو شیرین مثل قند باشه
دشمن‌شاد و «اینستاپسند» باشه
فقط یه‌کاری کن صفحه‌ات قشنگ شه
پر از عکس شاخ و داف و پلنگ شه
بعدش توی فالوئرات ولوش کن
هرکی نکرد لایک، اونو آنفالوش کن
کامنتاشم راستی نخونده پاک کن
حرف حساب زد، زرتی #بلاک کن

به قلم «دیوونه‌ی داداشی»

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. حسین قدیانی می‌گوید:

    به نام خدایی که قطعه‌ی بیست و شش را آفرید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.