یادش به خیر… “جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین”

آخرین روز اولین ماه سال ۱۳۹۰ اهالی کردستان میزبان رئیس جمهور بودند تا نودمین سفر استانی هیات دولت، حکایت از تلاش شبانه روز قوه مجریه در بهبود وضع اقتصاد و معیشت مردم داشته باشد. واقعیت این است اگر از این پس تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری جناب دکتر احمدی نژاد، دولت محترم دست به سیاه و سفید نزند، لااقل در زمینه های اقتصادی از ۲ دولت سازندگی و اصلاحات کارنامه درخشان تری دارد. نوشتن ۹۰ سفر استانی کار راحتی است. نوشتن هدفمندی یارانه ها کار راحتی است، اما تا این همه به سرانجام رسد، هزینه اش جوانی محمود احمدی نژاد بوده است. بابت این همه کار، چه ما انکار کنیم خدمات دولت را، و چه ابتکار کنیم و “خسته نباشید” به اعضای کابینه بگوییم، جوانی احمدی نژاد در عرض چند سال هزینه خنده بر لب آن روستایی شد که حالا قصد دارد با پس انداز یارانه ای که می گیرد، برای خودش چرخ خیاطی بخرد و به سهم خود به تولید و پیشرفت و “جهاد اقتصادی” کمک کند و با سودی که می کند و پولی که به دست می آورد، آرزو دارد برود “کربلا” و “بین الحرمین” را از نزدیک ببیند.
اگر فکر می کنید در این روزهای پر حرف و حدیث، این چند خط را نوشتم که بر انحراف جریان حاشیه دولت، ماله بکشم، شما را متهم به “استحاله” خواهم کرد؛ شک نکنید!
اگر “آقا” گفت؛ “جذب حداکثری”، لابد شامل حال دکتر احمدی نژاد هم می شود. اگر “آقا” گفت؛ “به احدی ظلم نکنید”، لابد به رئیس جمهور هم نباید ظلم کرد. اگر “آقا” گفت؛ “توهین غلط اندر غلط است”، لابد فحش دادن به مردی از جنس مردم هم غلط است. اگر “آقا” گفت؛ “جهاد اقتصادی”، لابد انتقاد بی خود از طرح هدفمندی یارانه ها -به جای کمک به دولت- و چوب گذاشتن لای چرخ خدمات دولت هم خلاف نظر رهبر حکیم است… و اگر “آقا” در فتنه ۸۸ گفت؛ “این عمار”، لابد بیش از احمدی نژاد، منظورشان همین کسانی است که این روزها آب را برای ماهی گیری، گل آلود گیر آورده اند و نه فقط “عمار” که “عیار” هم شده اند و همچین وسط دعوی، مشغول تعیین نرخ هستند، که انگار ما فراموش می کنیم بی بصیرتی شان در جنگ نرم را که تا امروز هم ادامه دارد…
برای من که به استناد مطالب انبوهم، بی شک در ردیف منتقدین پر و پا قرص مکتب ایرانی ام، لاجرم فقط یک دسته از “منتقدین مکتب ایرانی” منصف و دلسوزند؛ همانان که نه “سران فتنه” می خوانم شان و نه “خواص بی بصیرت” می دانم شان. این ۲ دسته را حتی در باب نقد مکتب ایرانی، حکایت این است؛ “کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی”.
واضح تر سخن بگویم؛ یکی مثل “ع. م” قبل از آنکه منتقد مشایی باشد، منتقد حرفهای احمدی نژاد است در مناظره. این شخص معتقد به “ولایت هاشمی” و “منتقد “عدالت علی” است. هم او حتی آن زمان که حضور مشایی در کنار دکتر تا این حد برجسته نبود، باز هم از سر تعلق خاطر به هاشمی، خدمات احمدی نژاد را می کوبید؛ فلان نقطه ضعف را برجسته می کرد و هزاران نکته زیبای دولت عدالت محور را نمی دید. چنین شخصی اول باید جریان انحرافی خانه کرده در نفس اماره خود را اصلاح کند و بعد پای در گلیم نقد مکتب ایرانی بگذارد؛ چون این شخص “امار” است؛ منتهی با “الف”… و امار با الف برای علی، “عمار” نمی شود.
دیگری “ا. ت” است؛ وی نیز از همان روز اول استقرار دولت، و هم تمام دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که خدماتش با تحسین بی سابقه رهبر انقلاب روبرو شد، علم انتقاد بلند کرد و با بهانه و بی بهانه دولت را مورد حمله قرار می داد؛ آنقدر که گویی با احمدی نژاد مشکل شخصی دارد… و البته کمی تا قسمتی داشت! “ا. ت” آرزو داشت آلترناتیو آقای هاشمی در جمهوری اسلامی باشد، اما مردم هرگز وی را برای ریاست جمهوری صاحب صلاحیت ندانستند، چرا که آنقدر میان جناح موسوم به راست آن زمان، با آقای هاشمی معتقد به اختلافات بنیادی نبودند. اینچنین بود که احمدی نژاد، تقاص رای ندادن مردم در ادوار گذشته به “ا. ت” را از همان روز اول ریاست جمهوری اش پرداخت و کاری نبود که بکند و این شخص از وی انتقاد نکند. این شخص نه فقط هرگز به فرمان و امر رهبر برای کمک جریان های سیاسی به قوه مجریه به عنوان مسئول اصلی امور اجرایی کشور، گوش نداده است، که حتی کارهای خوب دولت را هم در ردیف اعمال مکتب ایرانی، بی رحمانه نقد می کند و در خلال همین طرح هدفمندی یارانه ها، دنبال نکته گیری می گردد تا مگر بهانه ای برای کوبیدن دکتر پیدا کند. چنین شخصی اول باید جریان انحرافی خانه کرده در نفس اماره خود را اصلاح کند و بعد پای در گلیم نقد مکتب ایرانی بگذارد؛ چون این شخص “امار” است؛ منتهی با “الف”… و امار با الف برای علی، “عمار” نمی شود.
  از این اشخاص فراوان اند؛ چه اصلاح طلب و چه حتی اصولگرا. به همان دلیل که من مشایی را اصولگرا نمی دانم، این اشخاص را هم اصولگرا نمی خوانم؛ هر چند “بی بصیرت” بخوانم شان، و لزوما “جریان انحرافی” ندانم شان.
بزرگ خاندان این جماعت اما کسی نیست جز نویسنده نامه بی ادبانه و سرگشاده معروف که دوست دارم به جای “حروف اختصاری” نام شان را به طور کامل قید کنم. وی کسی نیست جز “اکبر هاشمی رفسنجانی”. ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام البته هرگز منتقد جریان انحرافی در حاشیه دولت نبوده و نیست. شاید حتی در نوشته های بعدی، برای تان نوشتم که این روزها دست جریان معروف به “انحرافی” و “خاندان هاشمی” به شدت در دست هم است. فقط به عنوان نمونه می گویم که جریان انحرافی بسیار دوست می داشت که آقای هاشمی در سمت ریاست مجلس خبرگان رهبری باقی بماند و در این زمینه برنامه ریزی های “اطلاعاتی-امنیتی” هم کرده بود. من هرگز قبول نمی کنم که جناب هاشمی منتقد مکتب ایرانی باشد، چرا که ایشان فی المثل نامه سرگشاده خود را به ضامن آرای ما -ولی فقیه- نوشت و نه به علاقمندان جشن جهانی نوروز.
اینکه چرا امروز زبان آقای هاشمی علیه همه چیز و همه کس -به نحو خاص!- باز شده است، انتقاد مهم ماست از جریان انحرافی و توقع داریم جناب دکتر لااقل به حرمت سخنان شان در مناظرات انتخاباتی،  و مواضع شان در مبارزات انتخاباتی، حساب خود را از این جریان جدا کند، اما “دیدید گفتم ها”ی امروز آقای هاشمی، نه فقط از بار اشتباهات متعدد ایشان چیزی کم نمی کند، که بیانگر کار هوشمندانه خبرگان رهبری در سپردن ریاست این مجلس به فرد دیگری است.
هم آن روز که آقای هاشمی به جای تمکین به رای مردم، خاندان خود را مبدل به “آل الفته ۸۸” کرد، نشان از اشتباهات ایشان در موضع گیری داشت، و هم امروز که از یک سو؛ در خلوت و در پیمانی شاید هنوز نانوشته، مددحال جریان انحرافی است، و از سویی دیگر؛ چنان حرف می زنند که ترجمه دقیقش این می شود؛ “دیدید دیروز که گفتم احمدی نژاد فلان و بهمان است، حق با من بود؟!”
نه آقای هاشمی! حق با شما نبود و نیست؛ حق با ما بود که دیروز به جای شما و دست پرورده های شما ۳ بار به احمدی نژاد رای دادیم، چون جناب دکتر “مردی از جنس خدمت” بود و شما از این جنس نبودید، و امروز هم حق با ماست که منتقد هر جریان انحرافی ای هستیم؛ خواه جریان انحرافی سران فتنه باشد، خواه خواص بی بصیرت و خواه حاشیه دولت. آری، امروز هم حق با ماست که از متن دولت، از ۹۰ سفر استانی، از محروم نوازی -که شما گداپروری اش خواندید!- از انرژی هسته ای، از استکبار ستیزی، از نانوتکنولوژی، از ماهواره امید، از هدفمندی یارانه ها، از مسکن مهر، از مهرورزی… و از تمام خوبی های بیشمار دولت محترم و به ویژه شخص محمود احمدی نژاد دفاع می کنیم.
آقای هاشمی! اگر احمدی نژاد فقط یک مشایی دارد، سران فتنه و مهدی و فائزه و عفت هاشمی و… حتی مهاجرانی و… حتی تر داریوش همایون -که این اواخر عمر زیاد از شما تعریف می کرد!- مشایی های بیشمار حضرتعالی اند. فردی با یک مشایی کجا، و فردی با هزاران مشایی کجا؟!
آقای هاشمی! هیچ نوشته ای در این کشور، انحرافی تر از نامه سرگشاده شما نبود. شما دیروز بر حق نبودید، چرا که به رای ما مردم تمکین نکردید، و امروز هم بر حق نیستید چرا که شمشیر علیه کار حق دیروز ما کشیده اید و تلویحا “دیدید گفتم” می گویید. شما حداقل از فتنه ۸۸ به این سو، یعنی از دیروز تا امروز بر حق نیستید، چرا که از دیروز تا امروز امثال داریوش همایون از شما طرفداری می کنند… و اگر پرده بیافتد، همگان خواهند دید که مکتب ایرانی هم حامی شماست!

***
مجال نیست. باید ببندم این نوشته را به چند تذکر:
۱- گاهی یک جریان که منتقد جریانی انحرافی است، خود منحرف است! لزوما هر آنکس که با باطل می جنگد، بر حق نیست.
۲- احمدی نژاد آنقدر بر گردن امثال من حق دارد که لازم است معایب و محاسنش را با هم و منصفانه بگوییم.
۳- اولین و مهمترین رسالت ما کمک به دولت در جهت آرمان “جهاد اقتصادی” است. هر آنکس که ادعا می کند از دیگری ولایت پذیرتر است، باید در این مورد بیشتر به دولت کمک کند.
۴- لزوما وظیفه ما با علمایی چون علامه مجاهد؛ مصباح یزدی، یکی نیست. وظیفه بر ایشان حکم می کند که از مکتب ایرانی انتقاد کند، اما وظیفه بر ما حکم می کند که حتی امروز هم “عسلویه” را پررنگ تر از “مشایی” بنویسیم و تذکر “جهاد اقتصادی” را برای لحظه ای از یاد نبریم. از نظر من “جهاد اقتصادی” یک حکم حکومتی است. بر اساس این حکم، حتما باید به دولت محترم و شخص احمدی نژاد در انجام وظایف خدماتی اش کمک کرد و کارهای حسنه دولت -و نیز دیگر قوا و نهادها را- برجسته کرد.
۵- باور دارم اگر در راه کمک به دولتی که ۹۰ سفر استانی رفته است، جان دهیم، حتما حکم مان “شهید” است. ما باید هزار بار در این راه به شهادت برسیم، و بعد در کسب فیض شهادت در راه نقد جریان انحرافی بکوشیم؛ چرا که مسئله اصلی ما و حکومتی ترین حکم رهبر ما “جهاد اقتصادی” است. البته همه جریانات انحرافی، و نه فقط مکتب ایرانی! در عین حال، حمایت از منتقدین منصف جریان انحرافی نظیر مراجعی چون آیت الله نوری همدانی و اصولگرایانی چون حسین شریعتمداری بر ما فرض است… و این ۲ نکته که گفتم، قطعا قابل جمع.
۶- باید مراقب توطئه رودررو قرار دادن دکتر -به بهانه نقد مشایی- و اصول و مقدسات از یک سو، و از سوی دیگر رهبر انقلاب و بسیج و سپاه و کلیت جریان اصولگرا و توده های ملت همیشه در صحنه باشیم. حتی اگر بر دکتر اشکالاتی وارد باشد، گمانم برای حفظ احمدی نژاد در مجموعه نیروهای انقلاب اسلامی، جان دادن اگر چه فعلا لزومی ندارد، ولی به وقت لزوم رواست؛ چرا که “محمود احمدی نژاد” رای ماست… آیا دکتر را آسان به دست آورده ایم، که آسان از دستش دهیم؟!
۷- همان مصلحتی که حکم می کند فعلا با سران فتنه برخورد عادلانه صورت نگیرد، قطعا حکم دیگرش این است: زنده باد گفتن و دست مریزاد گفتن به آن احمدی نژادی که روز اول ریاست جمهوری اش با امروز، حکایت کار و خدمت را باید از سپیدی مو و چین و چروک صورتش جست و جو کرد. در کنار این اما نقد آن رئیس جمهوری که بی دلیل دل به برخی اطرافیانش بسته است، اگر چه ضرورت دارد، لیکن در صورت افراط در باب همین نقد، ضررش بیشتر از سود خواهد بود.
۸- بی شک مرزبندی ما با جریان انحرافی و شخص مشایی دائمی است و معتقدیم یکی از توطئه های اصلی این جریان، رودررو قرار دادن دکتر با همان کسانی است که به او رای داده اند.

***
ما با منتقدین غیر منصف دولت یک فرق اساسی داریم؛ آنها برای بریدن احمدی نژاد، هورا، بلکه هوار می کشند و ما… ما می شکند دل مان. هی دکتر! به رای مان رحم نمی کنی، به دل مان رحم کن که از شب تا صبح در خیابان ولیعصر داد می زدیم و حتی برای آنکه در هیچ شعاری و هیچ کری ای، از طرف مقابل کم نیاوریم، -علی رغم میل خود و سبک دانستن برخی مقایسه ها- می گفتیم و حال شان را می گرفتیم که؛ “جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین”!

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    عجب تیتری!
    چقدر خاطره داریم از این شعار؛

    خسته نباشید داداش حسین.

  2. فدایی رهبر می‌گوید:

    یادش بخیر “جومونگ ایران زمین سه کاندیدو زد زمین”

    تقدیم به قطعه مقدس ۲۶

    http://s29.aks98.com/files/33110314631626517002.jpg

  3. شریفی می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی

    صلوات برمحمد(ص)و آل محمد(ص) وباآرزوی سلامتی برای رهبرعزیز وگرامی مان

    سیدعلی آقاکه جانم فدای او مامطیع امرحضرت آقا هستیم .خسته هم نباشید برادرم.

  4. ابوالقاسم می‌گوید:

    سلام داداش
    بسیار عالی
    مثل همیشه کلی استفاده کردیم
    موفق باشی
    یا علی

  5. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  6. چشم انتظار می‌گوید:

    فعلا ای ول تاکامل بخونم

  7. سیداحمد می‌گوید:

    عالی بود داداش؛
    بی تعارف و راحت بخواهم نظرم را بگویم؛ باید عرض کنم احساس خوبی بعد از خواندن این متن پیدا کردم. (دلم خنک شد!)

    با توجه به حاشیه های عجیب و غریبی که این روزها به وجود آمد حسابی اعصابمان به هم ریخته بود.
    چقدر عالی حرفی که این چند روز در دلمان مانده بود را بیان کردید.

    ماشالله داداش حسین؛
    عاشق شهامت و شجاعتتم؛
    خیلی مردی؛
    ممنون یادآوردی کردید که همه بدبختی هایمان از کجا آب می خورد!
    لعنت خدا بر فتنه گرِ دشمن شاد کن.

  8. قاصدک منتظر می‌گوید:

    (ما با منتقدین غیر منصف دولت یک فرق اساسی داریم;انها برای بریدن احمدی نژاد هورا,بلکه میکشند,و ما…ما می شکند دلمان.هی دکتر !به رای مان رحم نمی کنی,به دلمان رحم کن.)

  9. ف. طباطبائی می‌گوید:

    هی دکتر! به رای مان رحم نمی کنی، به دل مان رحم کن که از شب تا صبح در خیابان ولیعصر داد می زدیم و حتی برای آنکه در هیچ شعاری و هیچ کری ای، از طرف مقابل کم نیاوریم، -علی رغم میل خود و سبک دانستن برخی مقایسه ها- می گفتیم و حال شان را می گرفتیم که؛ “جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین”!

    متنتون خیلی خوب بود. سپاس ویژه بابت زحماتتون. این تکه از متن اشکمو در آورد. واقعا کاش این چند جمله به گوش احمدی نژاد میرسید. واقعا چه انرژی و وقت و هزینه ای برای رای آوردن دکتر صرف کردیم. کاش دلمونو نسوزونه.
    عجب شبائی بود. یادش به خیر…

  10. سیداحمد می‌گوید:

    داداش بابت این بخش مربوط به “احمد توکلی” واقعا ممنونتم؛
    خوب توصیف کردی این آدمو!
    حسین قدیانی: اصلا این شخصی که اسم کاملش را بردی، نمی شناسم. منظورم “آنتونی تیلمن” بود؛ حماسه سرای هلندی.

  11. سیداحمد می‌گوید:

    عجب!
    شخصیت “آنتونی تیلمن” شباهت زیادی به آن شخصی که بنده اسم بردم دارد!
    شخصی که جرات کاندید شدن در شهر و استان خودش را ندارد چون مطمئن است که رقیبش آرای باطله خواهد بود!

  12. شمیم..... می‌گوید:

    سلام و درود………..

    مؤید باشید…….

  13. حی علی الجهاد می‌گوید:

    ما با منتقدین غیر منصف دولت یک فرق اساسی داریم؛ آنها برای بریدن احمدی نژاد، هورا، بلکه می کشند و ما… ما می شکند دل مان. هی دکتر! به رای مان رحم نمی کنی، به دل مان رحم کن که از شب تا صبح در خیابان ولیعصر داد می زدیم و حتی برای آنکه در هیچ شعاری و هیچ کری ای، از طرف مقابل کم نیاوریم، -علی رغم میل خود و سبک دانستن برخی مقایسه ها- می گفتیم و حال شان را می گرفتیم که؛ “جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین”!

  14. هوشنگ می‌گوید:

    وقت خواندن این متن دلم از چشمم در متن جلوتر بود و راستش را بخواهید میتوانستم خط های بعدی را بدون رسیدن چشم به آنها بخوانم .
    چون دقیقا حرف دلم بود .
    آخیش!!! چه کیفی کردم . حال کسی را داشتم که متن خودش را در قطعه برای بار اول میخواند . آنهم با این ادبیات زیبا .
    کیف داره . نداره ؟

    این روزها مهمترین کار بعد از ادای دین روزانه در جهاد اقتصادی ، یادآوری عملکرد عوامل فتنه در ذهن مردم است . اگر میخواهیم که جریان انحرافی سقوط کند و دکتر احمدی نژاد از این بلا برهد ، باید هر روز خاطره فتنه گری فتنه گران در سال هشتاد و اشک تازه شود .

  15. دانشجو می‌گوید:

    سلام
    عالی بود حسین جان
    بصیرت یعنی همین. یعنی دیدن جریان فتنه و خواص! بی بصیرت و جریان انحرافی با هم
    خلاصه خوبش را در همان ۶ و ۷ گفته ای
    همان طور که جریان انحرافی سعی در تقابل ریاست جمهوری با حامیانش می کند، خواص بی بصیرت حامی فتنه هم سعی در تقابل ریاست جمهوری با آقا و سپاه و … دارند
    شما که دستت می رسد بیشتر روشنگری کن
    یا علی

  16. مریم می‌گوید:

    سایتی برای جمع‌آوری امضا
    به منظور حمایت از خیزش‌های اسلامی منطقه، اگر تعداد امضاهای این جنبش به بیش از یک میلیون برسد، دبیرکل سازمان ملل طبق قوانین حقوقی آن سازمان باید به ملت‌های دنیا پاسخگو باشد.

    http://www.petitiononline.com/ssi2011/petition.html

    http://www.petitiononline.com/ssi2011/petition.html

  17. تا آسمان می‌گوید:

    با خامنه ای کسی نگردد گمراه / او در شب فتنه می درخشد چون ماه
    در هر نفسم برای او می خوانم / لا حول و لا قوه الا بالله
    بسیار عالی بود. التماس دعا

  18. ابوالفضل می‌گوید:

    کور باد چشمی که بدخواه علیست….. راه خوشبخی فقط راه علیست…..

    نه آقای هاشمی! حق با شما نبود و نیست؛ حق با ما بود که دیروز به جای شما و دست پرورده های شما ۳ بار به احمدی نژاد رای دادیم، چون جناب دکتر “مردی از جنس خدمت” بود و شما از این جنس نبودید، و امروز هم حق با ماست که منتقد هر جریان انحرافی ای هستیم؛ خواه جریان انحرافی سران فتنه باشد، خواه خواص بی بصیرت و خواه حاشیه دولت. آری، امروز هم حق با ماست که از متن دولت، از ۹۰ سفر استانی، از محروم نوازی -که شما گداپروری اش خواندید!- از انرژی هسته ای، از استکبار ستیزی، از نانوتکنولوژی، از ماهواره امید، از هدفمندی یارانه ها، از مسکن مهر، از مهرورزی… و از تمام خوبی های بیشمار دولت محترم و به ویژه شخص محمود احمدی نژاد دفاع می کنیم….

    ما با منتقدین غیر منصف دولت یک فرق اساسی داریم؛ آنها برای بریدن احمدی نژاد، هورا، بلکه هوار می کشند و ما… ما می شکند دل مان. هی دکتر! به رای مان رحم نمی کنی، به دل مان رحم کن که از شب تا صبح در خیابان ولیعصر داد می زدیم و حتی برای آنکه در هیچ شعاری و هیچ کری ای، از طرف مقابل کم نیاوریم، -علی رغم میل خود و سبک دانستن برخی مقایسه ها- می گفتیم و حال شان را می گرفتیم که؛ “جومونگ ایران زمین، احمدی نازنین”!……..
    قربون قلمت….
    خدا پشت وپناهت…..

  19. چشم انتظار می‌گوید:

    اگه ده بارهم این متن روبخونم بازم کمه . توچقدرزلالی ستاره .

  20. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش عزیز :
    شرمنده همون کاری که “سیب”درکامنت “جدایی محمودازاسی” انجام داد ، منم درکامنت”یادش بخیر” انجام دادم . البته انشاءالله دیگه تکرارنمی شه البته اگه شمااجازه ندین.

  21. چشم انتظار می‌گوید:

    این مطلب روسایت شهیدآوینی هم کارکرده

  22. علیرضا می‌گوید:

    سلام،
    این روزها نیاز بیشتری به تحلیل درست از اوضاع پس از فتنه است.
    درست که فتنه ۸۸ خوابیده لکن فتنه گران بیدارن.
    موفق باشی.

  23. حسن می‌گوید:

    با سلام
    آقای قدیانی اگر این مطلب را در ستون سمت راست خوانده بودم شاید آن انتقادات را نمی کردم
    ولی هنوز از اینکه مرا فقط بدلیل انتقاد از نحوه برخورد با مشائی(نه اصل برخورد) طرفدار مشائی دانستی دلخورم
    حق بده تو هم اگه کسی بهت چنین حرفی میزد ناراحت میشدی
    به هرحال ازت معذرت میخواهم
    خدا با پدر شهیدت محشورکند آمین
    سایه ولایت امام خامنه ای بر سر امت ایران مستدام

  24. سربازکوی دوست می‌گوید:

    سلام دادشی جونم عالی بودخداخیرت بده روشنمون کردی
    مردم همیشه نورخدامنجلی شوددرسینه ای که مملومهرولی شود من افتخارمی کنم اری خداکند که جانم فدای حضرت سیدعلی شود

  25. مجید می‌گوید:

    سلام خسته نباشید !برادر عزیزم این نوشته آب سردی بود بر دل آشفته من !خدا شما را حفظ کند
    یا علی

  26. کیوان می‌گوید:

    سلام برادر… متن شما را در وبلاگم با ذکر نامتان منتشر کردم … حلال بفرمائید

  27. سوسو می‌گوید:

    فر ما نده جوانم را دوست دارم.

  28. سوسو می‌گوید:

    فرمانده جوانم را خیلی دوست دارم .آن طوری نوشتم که بخش بخش بخوانید.که بدانید چقدر خوب است.راستی داداش حسین آیات القرمزی چی؟بحرین؟شیعه ی در خون.در شنکنجه وتجاوز؟بنویسید برای این دل زخم خورده مان.فاطمیه ای است امسال در بحرین.کاش به جای کاروان غذا به غزه استشهادی برود به بحرین.چون ما شیعه آن امامی هستیم که خلخال از پای زن یهودی در آمدن را غمی می دانست که مرد برایش سزاوار بود بمیرد.

  29. آصف می‌گوید:

    سلام
    خیلی وقته علی رغم خوندن گاه و بی گاه مطالبت ، نظری نذاشتم. اما این متنت فرق داره..خیلی زیاد…عمیق بود..مرا برد به ۶ سال پیش..به اردیبهشت و خرداد ۸۸٫٫اونقدر دلم رو لرزوند که نیم ساعته نمی تونم جلو بغض شکسته ام رو بگیرم…چقدر خون دل خوردیم تا دکتر ، پیروز شد و حالا چقدر خون دل می خوریم وقتی دکتر را همیشه در کادری محبوس میان آنها می بینیم…دهان دشمن به رویمان باز شده…..هی دکتر…کاش صدایمان به تو می رسید..
    اگر امید به آمدن او نداشتیم، چه راحت کمرمان زیر بار غم های این دنیای دون می شکست..
    ممنونم ازت آقای قدیانی…خیلی ممنونم.

  30. یک خواننده می‌گوید:

    من فکر میکنم هر کس رهبر را دشمن شاد بکنه عاقبت بدی در انتظارش است / این شرایط اسف بار اوضاع سیاسی وقتی کمی بحث منطقی می کنیم خیلی ها مغالطه میکنند امروز و دیروز و فردا را یکی میکنند و انگار واقعا معنای ولایت پذیری را نمیفهمند / دوست دارم حضرت ماه بداند که چقدر سرباز دارد

  31. یک خواننده می‌گوید:

    دوست دارم حضرت ماه بداند چقدر سرباز دارد

  32. علیرضا ح می‌گوید:

    خوب بود ولی ای کاش به جای ع.م از ع.ف استفاده می کردی
    حیف استاد شهید نیست که همچین پسری دارد؟

  33. محمد می‌گوید:

    جمع کن بساطتو آقا!!! فعلا که دکتر شما را به هیچ حساب نمی کنه 🙂 دم مشایی گرم که همه شما را ریخته ته سطل آشغال و با دکتر نشستن به ریشتون میخندن! خداییش دلم خنک شد من که از این به بعد طرفدار سرسختشم با هر کی هم حرف زدم همین عقیده را داشته زور بی خود نزن که رفتنی شدی!هه هه هه 🙂

  34. محمد می‌گوید:

    اگه مردی نظر منو نشون بده می خوام جواب دوروبری هایت را بشنوم دمت گرم!

  35. ناشناس می‌گوید:

  36. امیدوار می‌گوید:

    هو الحق
    خسته نباشید
    از متن هاتون لذت می برم هرچند گاهی لحن تندتون رو هم نمی پسندم.
    یک نکته ای توجه ام رو خیلی جلب کرد .نکته ای که درباره آقای مصباح نوشته بودید…
    واقعیت اینه که ما تو هر جایگاهی که هستیم باید این هنر رو داشته باشیم که تشخیص بدیم بهترین برخوردی که می تونیم بکنیم،بهترین کاری که می تونیم انجام بدیم ،بهترین واکنشی که می تونیم نشون بدیم چیه؟
    همه باید گوش به حرف رهبری باشیم و هنرمند…
    همه باید در راستای تحقق سخن رهبری در تلاش برای دامن نزدن به اختلافات باشیم.
    التماس دعا
    لحظه هاتون پر ذکر
    یا علی مدد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.