۲ قطبی امروز: “انقلابی و ضد انقلاب”

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ امین ۲۰۶۰

تقی عزیز، کامران خوب… و خودم؛ چند شب پیش در خانه استاد دژاکام

سرباز، وبلاگ زمین کربلا

فدایی رهبر

میلاد پسندیده

خطاب به دشمنان جمهوری اسلامی: غلط اندر غلط کردید بیشمارید…

این  “یادداشت تطبیقی” در روزنامه وطن امروز، یک شنبه/ ۲۸ فروردین ۹۰ کار شده است

در این چند سال که با رای مردم، دولت و مجلس و شورای شهر و شهرداری از اصلاح طلبان به دست اصولگرایان افتاد و این همه “انتخاب” بود و “انتصاب” نبود، باید دید کارنامه را که چه بوده نمره. تعریف اگر لازم است، مدح کرد و انتقاد اگر، نقد. چشم بر هم بزنیم، وقت بلند شدن ما از این مسند است و آیا باز مردم، مجلس و شورای شهر و شهرداری و دولت را به اصولگرایان بسپرند، آیا نه. گفت: “خوش بود گر محک تجربه آید به میان”…
یک: مقایسه حکمرانی اصلاح طلبان با زمامداری اصولگرایان
یک/ ۱: قیاس در ابعاد داخلی
در مقام بررسی، قیاس باید کرد کارکرد اصولگرایان را با عملکرد دوم خردادی ها. در عصر حاکمیت دوم خرداد، آنچه بیش از همه جلوه گر بود، پنجه کشیدن علیه اصول و مقدسات بود که اواخر کار حتی صدای رئیس جمهور وقت را هم درآورد. اگر الان مراجع نسبت به دولت انتقاداتی دارند، از یاد نبرده ایم آن اصلاح طلبی را که تقلید از همین مراجع را به سخره گرفت و وقتی به چنگ قانون افتاد، دولت و مجلس اصلاحات به جای آنکه نگران احترام مرجع و حوزه و درس و بحث و عمامه و عبا باشند، آقاجری را تا حد یک قهرمان بالا بردند؛ همین کسانی که امروز دم از جایگاه مرجعیت می زنند! بارها گفته ام و نوشته ام و البته شان خود را پایین آورده ام که خاتمی منافق است. خاتمی همان کسی است که اواخر کار دولت دوم خرداد از اردوگاه اصلاح طلبان صدای پای دشمن شنیده بود، اما بعد صدای همه ملت -حتی اقلیت مجلس هشتم- را درآورد؛ وقتی که در ایتالیا با زنان نامحرم دست داد و وقتی که در ویلای جرج سوروس با مردان نامحرم… وقتی که این هر ۲ را کتمان کرد و وقتی که از سران فتنه حمایت کرد و وقتی که پشت شان را خالی کرد و وقتی که ادعا کرد قصد بازگشت به نظام دارد! اگر خمینی گفت که ملت ما از ملت صدر اسلام بهتر است، باید گفت که خاتمی از منافقان صدر اسلام هم منافق تر است که با آن همه نفاق و تزویر، هنوز هم از سفره ۳۰۰ هزار شهید جمهوری اسلامی حیا نمی کند که بلند شود و گورش را گم کند. آنچه در آن روزگار به رکن رکین شهادت نسبت دادند و به ثارالله و خود الله و حضرت روح الله و ولایت فقیه، مگر از یاد می رود؟ آن همه فحش و ناسزا به پشت گرمی همین آقای خاتمی داده شد که لجن نامه ها را “بهار مطبوعات” می خواند. دوم خرداد راستی که بهار مطبوعات نبود، خزان وجدان هایی بود که راهپیمایی علیه خدا را نشانه دموکراسی می دانستند، اما کوچکترین انتقاد از خود را برنمی تافتند و تیتر یک می کردند که “دور جدید حمله به خاتمی”. من همین جا قبل از شروع بحث، روی سخنم را برگردانم طرف قوه قضائیه و بپرسم که چه شد پس محاکمه این منافق ملعون؟! ما درباره خاتمی، نه به حصر راضی می شویم و نه به حبس. ما فقط به اجرای عدالت و عمل به مر قانون، در حق این محارب راضی می شویم…
و اما مختصر و مفید بخواهم خلاصه کنم که چه کردند داعیه داران اصلاحات، یکی همین اهانت مکرر بود به آرمان ها و مقدساتی که جمهوری اسلامی در راه اعتلایش ۳۰۰ هزار شهید داده است و با احتساب خون حسین غلام کبیری و امیرحسام ذوالعلی، همچنان دارد جان تقدیم اسلام ناب می کند.
دومین ویژگی برجسته زمامداری دوم خردادی ها اما جنگ بود با دیگر ارکان نظام. گویی مهمترین وظیفه دولت این بود که در جلد یک حزب -حزب مشارکت- فرو رود و هر روز علیه همین قوه قضائیه -که ما از آن به عنوان مرجع محترم و قانونی، به صورت آرمان خواهانه عدالت مطالبه داریم- بیانیه صادر کند. انگار که مجلس هیچ کار مهمتری نداشت الا نزاع هر روزه با شورای نگهبان. روزی صد بار جناب کروبی به آقای جنتی نامه می نوشت علیه نظارت استصوابی؛ آن زمان که هنوز چند رایی بیشتر از آرای باطله داشت! می دیدی که اعضای شورای شهر به جای تصویب قانون برای حل معضلات شهری، وظیفه ای جز حمله به “سیمای لاریجانی” نداشتند و می دیدی که “لوایح ۲ قلو” بیش از آنکه به کار مشکلات معیشتی ملت بیاید، کاخ سفید را خوشحال می کرد. اگر روزگاری در همین مملکت، دیکتاتوری به توپ بست مجلس را، در عصر دوم خرداد این مجلس بود که به توپ بسته بود همه ارزشها و اصول را، حتی انرژی هسته ای را. خرجش را هم آمریکا می داد. آخرین مجلس دوم خردادی ها را به یاد بیاورید؛ یادتان هست آن همه افراط و دشمن دوستی و خودپرستی و کج کاری و کم کاری، موجبات قهر همین آقای کروبی با نمایندگان متحصن را پدید آورد؟!… بله، این جماعت حتی صدای شیخ بیسواد بعد از این را هم درآورده بودند؛ او که خود ۲۵ بهمن بیانیه آمریکا را خواند و از منافقین خواست کار جمهوری اسلامی را یک سره کنند! این بار کروبی صدایی خفه نکرد، بلکه صدای ناطق و شیخ دیپلمات را هم درآورد و به جمع عماران، چند تایی افزود!… تا آنجا که من مطایبه ام گل کرد و به مزاح نوشتم در “قطعه ۲۶” که “آمریکا در چه فکریه، ایران پر از عماریه”!… وای که دوم خردادی ها مجلس را تبدیل کرده بودند در راس همه امور آمریکا!… و از خانه ملت، صدای زنگ دشمن می آمد. تصور کنید شماره تلفن مجلس شورای اسلامی، مجلس “آیت” و “دیالمه” افتاده بود روی پیغام گیر کاخ سفید. جمهوری اسلامی در همان مجلس باید این وطن فروشان را حبس می کرد تا به صرافت فتنه ۸۸ نمی افتادند. جرم بزرگی که جمهوری اسلامی مصلحت دید با رافت از آن بگذرد و شاید همین بخشش بی جا باعث شد که مجرمین چند سال بعد در سر سودای “آشوب عاشورا” بپرورانند. القصه باورم هست اگر مسئولین نظام، تاج زاده و بهزاد نبوی و عبدالله نوری و موسوی خوئینی ها و… را در همان “فتنه ۱۸” تیر محاکمه کرده بود، سران فتنه بعد از این قطعا می دیدند که فتنه آفرینی در جمهوری اسلامی آنقدرها هم بی هزینه نیست. در مجلس به وقت تحصن ادعا می کردند “روزه سیاسی” گرفته ایم؛ دهان شان بوی ژامبون گوشت خر تراوا می داد! زر مفت می زدند لابد که بعدها در روز قدس علنی روزه خواری کردند. کیست بی بصیرت ترین خواص جریان اصولگرایی؟!… هر که باشد، یک تار مویش را به این جماعت منافق دروغ گو نمی دهم. بی بصیرتی کجا، بدذاتی کجا؟!
سومین جلوه عصر اصلاح طلبی، دعوای اصلاح طلبان بود با خودشان. یکی می گفت باید تندتر حرکت می کردیم و دیگری معتقد بود که اگر ما اسم خود را اصلاح طلب گذاشته ایم، پس “فتح سنگر به سنگر” مگر نه آنکه کار چریک های انقلابی است؟! یکی می گفت خاتمی بی عرضه است و دیگری می گفت باید کروبی بشود همه کاره اصلاحات. کار این دعوای درون گروهی -که البته برای خدا نبود!- آنقدر بالا گرفت که یکی از جماعت خودشان، اصلاح طلبان را قیاس با اسب هایی گرفت که در سربالایی به همدیگر لگد می زنند و یکدیگر را گاز می گیرند! توهین به حیوان نجیب کرده بود!… و این همه در واپسین سال های عصر حاکمیت دوم خرداد بود؛ روزهایی که نمرات سیاه کارنامه را می دیدند و هر گروهی، گروه دیگر را مقصر این تیره روزی معرفی می کرد. البته آن اول همه شان با هم ادعا می کردند که “نمی گذارند کار کنیم” لیکن وقتی این لطیفه بی مزه بر لب خودشان هم خنده جاری نکرد، شروع کردند به گاز گرفتن همدیگر و لگد انداختن به یکدیگر. اصولا “فتنه گران بعد از این” اخلاق ثابت شان همین است؛ منتهی گاه علیه مقدسات پنجه می کشند، گاه علیه رای اکثریت، گاه علیه قانون، گاه علیه خیمه عزا در روز عاشورا و گاهی هم علیه خودشان. بی تهذیب پای در گلیم تحزب گذاشتن و بی پیر به خرابات رفتن، منتج به همین نتایج شوم می شود. یادتان هست روزی صد مرتبه، انگار که خاتمی خیابان است، می خواستند از این بدبخت عبور کنند؟! هی می گفتند خاتمی بی عرضه است؛ هر چند که این یکی را راست می گفتند. خاتمی نه به کار ما آمد، نه به کار دوم خرداد و نه به کار جرج سوروس. یک بار فیلم آمد و خندید، یک بار فیلم آمد و گریه کرد… اما از ۹ دی به این طرف اشک ریختنش واقعی است!
چهارمین خصوصیت بارز برجای مانده از دوران دوم خرداد، زیاد “مردم مردم” گفتن بود و کم کار کردن برای همین مردم. خاتمی زیاد دم از مردم می زد اما برای او کرباسچی از همه ملت بیشتر اهمیت داشت و از سر همین تعلق خاطر بود که طولانی ترین جلسه هیات دولت اصلاحات به آزادی این مجرم از زندان برمی گشت. دوم خردادی ها زیاد دم از مردم می زدند، اما وقتی همین مردم در صف مایحتاج روزانه خود ایستاده بودند، یکی شان مردم را لشکر قابلمه به دست جناح راست خواند و یا وقتی همین مردم ایستاده بودند در صف انتظار اقلام معیشتی، یکی شان گفت: مرگ موش هم توزیع کنی، این مردم صف می ایستند!
خاتمی آمده بود دموکراسی، قانون و اخلاق را بر سر سفره مردم بیاورد اما همین ها را هم دوم خردادی ها دروغ می گفتند؛ نشان به نشان همین مرگ موش! اصولا وقتی در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جاسوسی به اسم بنی صدر حتی می تواند رئیس جمهور شود، و اصولا وقتی در همین حکومت الهی-مردمی، سالوس ریاکاری مثل آقای خاتمی، نفر اول امور اجرایی کشور می شود، بهتر آن است که رئیس جمهور به جای سخن گفتن از آزادی، برای مردم در مقام عمل کار کند. این مردم چه بدی داشتند برای خاتمی که مفت فروخت شان به پول ملک عبدالله؟! پولی که باید ملک عبدلی خرج مستراح های خراب “منی” کند، می دهد به خاتمی! خاتمی هم می گیرد! خدا را شکر آنان که پول حرام می خورند ولایت سیدعلی را قبول ندارند. خدا را شکر که خاتمی با ما نیست. خاتمی حقش بود که در مملکت آل خلیفه یا مُلک مَلِک عبدلی اپوزیسیون می شد، تا می فهمید دیکتاتوری یعنی چه. الحق که آزادی در سفره این مردم بود که یکی مثل خاتمی شد رئیس جمهور، ولی کاش در این دیگ اینقدر باز نبود که عده ای بخواهند بی حیایی کنند. آزادی در سفره این مردم، مدیون ۲۲ بهمن ۵۷ است، نه بدهکار خاتمی. دوم خرداد که سهل است، سوم خرداد و نهم دی ماه هم مدیون ۲۲ بهمن است. خاتمی چون برای به ثمر رسیدن این انقلاب، مزه زندان رژیم ستم شاهی را نچشیده بود و حتی یک سیلی هم نخورده بود، خیال می کرد فرشته آزادی است. غلط اندر غلط کرده بود که فرشته آزادی باشد. سال ۸۸ به خوبی نشان داد که خاتمی ملیجک شیطان بزرگ است، نه فرشته آزادی. فرشته آزادی خون دیالمه بود. خون آیت. خون نواب. خون دل شیخ شهید عصر مشروطه بالای دار. فرشته آزادی ولایت فقیه بود که انتخابات را آزادانه برگزار کرد و منتخب ملت، رئیس جمهور ملت شد. فرشته آزادی ولایت فقیه است که باز هم از آرای ملت پاسداری کرد و اجازه نداد سران فتنه با قمه کشی و قلدری و آشوب و هرج و مرج و خرید و وطن فروشی در رای مردم دست ببرند. چطور وقتی از دل همین انتخابات، خاتمی می شود رئیس جمهور، و آن دیگری؛ کروبی رئیس مجلس می شود، جمهوری اسلامی نظام خوبی است، اما همین که مردم خوی کثیف این منافقین را شناختند و به ایشان رای ندادند، جمهوری اسلامی می شود نظام دیکتاتوری؟! همین دوگانگی هاست که اگر به آقای خاتمی، سالوس ریاکار بگویی، حق داری. این فقط جامعه مدنی یک فرد سالوس ریاکار است که در آن واحد هم ریشه در مدینه النبی دارد و هم ریشه در ویلای جرج سوروس. درش به شهر پیامبر باز می شود، پنجره اش به کاخ سفید و در رواَش به قصر ملک عبدالله!
خاتمی اما خود و دوم خرداد را منادی قانون و اخلاق می دانست. یک چیز آدم بگوید به این منافق ها!… آیا شورای نگهبان یک نهاد قانونی نبود؟ آیا در عصر دوم خرداد، فقها و حقوق دانان این نهاد قانونی به بهانه نقد، مجبور به تحمل هر ناسزایی نبودند؟! آیا اینکه در بهار مطبوعات، رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس که خیل کثیرشان شهدا بودند، سربازان وحشی قوم آتیلا نوشته و خوانده شدند، قانون بود یا اخلاق که خاتمی هنوز هم پز روزنامه هایش را می دهد؟! سرباز وحشی تر از قوم آتیلا “آل الفتنه” سال هشتاد و اشک بودند که تحت لوای همین منافق، خیمه عزای حسین بن علی را آتش زدند. اینکه ادعا کنی فرهنگ شهادت، خشونت آفرین است، قانون بود یا اخلاق؟! اینکه مجلس شورای اسلامی را بدل به سنگر آمریکا کنی، قانون بود یا اخلاق؟! اینکه از علمایی در حد و اندازه عالم مجاهد؛ مصباح یزدی در بهار مطبوعات کاریکاتور بکشی، قانون بود یا اخلاق؟! راه اندازی پروژه های ۱۸ تیر و قتل های زنجیره ای و رودررو قرار دادن دانشجویان و نهادهای نظام، قانون بود یا اخلاق؟! رئیس جمهور باشی و به جای کار کردن برای ملت، عامل این پروژه ها شوی تا چشم ها را نسبت به نظام -همان نظامی که رئیس جمهورش هستی!-  بدبین کنی، قانون بود یا اخلاق؟! آقای خاتمی! از بس دروغ گفته ای، روز روشن را روز بخوانی، همه گمان به شب می برند. این قانون بود یا اخلاق و یا دموکراسی و یا “زنده باد مخالف من” که در بهار ادعایی مطبوعات، یک صدای واحد از یک حزب واحد، همزمان از گلوی چند روزنامه زنجیره ای بیرون می آمد و اغتشاش و دروغ و توهم و تشویش را به جای “دانستن”، حق مردم می دانست؟! روزنامه ای که با پول وزیر ارشاد شما می چرخید، باری در همان عصر بی حیایی کرد و خود را لو داد که اگر روزنامه مرا ببندید دولت فلان کشور اروپایی چنین و چنان می کند! اسلام را هم بگذاریم کنار، به جرم وطن فروشی، خاک بر سرت آقای خاتمی. فتنه ۸۸ را هم بگذاریم کنار، روزنامه های هوادار تو نوشتند که اگر علی در خیبر و بدر آدم نمی کشت، فرزندش حسین در کربلا با آن وضع به شهادت نمی رسید. حرمله سپاه عمرسعد یا هروله خواهر حسین؟!… راستش را بگو؛ اهل کدامین قبیله ای؟!… راستش را بگو؛ قبله ات کعبه است یا جیب ملک عبدالله؟!… لابد مومن نیستی که گدایی کردی از پادشاه شیعه کش عربستان. من در بصیرت تو شک ندارم؛ شک دارم در ایمانت. تو رئیس جمهور این کشور بودی. گیرم خودت ایمان نداشتی، از ایمان مردمی که به تو اعتماد کرده بودند، خجالت نکشیدی که از آل سعود پول گرفتی بی حیا؟!… خودت بگو؛ کدام ناسزا سزای اعمال زشت توست، همان را نثارت کنم… 
تاریخ را بخوانیم؛ هنوز خاتمی رئیس جمهور بود که با رای مردم، شورای شهر تهران به دست جماعتی از اصولگرایان افتاد؛ آن هم در انتخاباتی که وظایف نظارتی با شورای نگهبان نبود و همگان حتی اعضای نهضت غیر قانونی آزادی، می توانستند بخت خود را برای “آری” گرفتن از مردم بیازمایند. در آزادانه ترین، بلکه بی حساب و کتاب ترین انتخابات جمهوری اسلامی اما ورشکسته های سیاسی که از فیلتر تعدادی از نمایندگان مجلس به راحتی گذشتند، باز هم نتوانستند از مردم رای بگیرند و مردم بریده از دوم خردادی های نابه کار، این بار به مهندس چمران و دکتر شیبانی اعتماد کردند و تنی چند مثل ایشان را رهسپار شورای شهر کردند. از دل همین شورای شهر اصولگرا اما محمود احمدی نژاد شهردار تهران شد. مرد لاغر اندامی که جز خواص اهل سیاست، کسی وی را نمی شناخت. شهرداری که لباس رفتگران بر تن می کرد و بیش از اندازه کار می کرد و در صف نماز جمعه کنار مردم عادی می نشست و همانجا به نامه های شان رسیدگی می کرد، خیلی زود بر سر زبان ها افتاد. مردی که چو افتاده بود لباس هایش از لباس محافظانش ارزان تر است و در شهرداری، همان شام دیشب خانه را به عنوان ناهار می برد و می خورد. آنقدر بود که چندی بعد، مردم، او را با “رجایی” مقایسه کردند. در اینکه شهردار وقت تهران ویژگی های مردمی نظیر ساده زیستی، عدالت طلبی و خلق و خوی ضد اشرافی داشت، البته هیچ شکی نبود و همچنین در مدیریت جهادی اش، اما بخشی از دلیل حب مضاعف مردم همه جای ایران به شهردار وقت تهران، ناشی از بغض ایشان بود به زمامداری دوم خردادی ها در عصر اصلاحات که البته هنوز دوره شان تمام نشده بود. مردم با خود می گفتند اگر شهرداران ما یقه سفیدهایی مثل کرباسچی و الویری و ملک مدنی بودند، پس این دیگر کیست که در هفته چند روز ۱۲ ساعت تمام در اتاقش می نشیند و به جای برج سازان و باندبازان، به مشکلات ایشان رسیدگی می کند؟! واقعیت این است اگر دوم خردادی ها برای مردم کار می کردند، آوازه احمدی نژاد اینقدر زود و تصاعدی در هر کوی و برزنی و بخش و روستایی نمی پیچید. اگر احمدی نژاد شهردار شدن خود را مدیون رای اصولگرایان بود، ولی نیمی از راز و رمز محبوبیتش در مقام شهردار تهران را بدهکار اصلاح طلبان است!… البته بی آنکه بخواهم منکر خصلت های بعضا منحصر به فرد دکتر شوم! اصلاح طلبان کم کار، کج کار، پر ادعا، اشرافی، لاف زن و حوصله بر هم زنی که باعث شدند یکی مثل محمود احمدی نژاد، سوار اسب سفید آرزوهای مردم شود و مردی از جنس مردم شود. به گمانم این روزها اینکه احمدی نژاد ادعا می کند با اصولگرایان نسبتی ندارد، همان اندازه غیر منصفانه است که نقد بی رحمانه بخشی از همین اردوگاه اصولگرایان، نه به حاشیه سازان، که به خدمات دولت. واقعیت این است حتی اگر محمود احمدی نژاد مدعی باشد، رئیس جمهور شدنش ناشی از بی اعتنایی به حکمیت شیوخ اصولگرا بود، -ادعایی که می تواند درست باشد و البته نباشد!- اما قطعا نمی تواند منکر این شود که اولین جرقه رئیس جمهور شدنش را همان اعضای اصولگرای شورای شهر زدند که وی را رهسپار خیابان بهشت کردند. بیراه نیست اگر ادعا کنیم که راه “پاستور” برای احمدی نژاد از “بهشت” گذشت. با این همه رئیس جمهور اینقدرش را آزاد هست که خود را به هر دلیلی اصولگرا نخواند، لیکن این ادعا در شرایط کنونی به ۲ دلیل کاملا واضح، گفتن و یا کتمان کردنش علی السویه است. شاید اصلا آنقدرها مهم و حساس نباشد. بخوانید:
نخست اینکه پس از فتنه بعد از انتخابات تا یوم الله ۹ دی، و به ویژه پس از آن روز حماسی تا حوادث روز ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ دیگر سخن گفتن از ۲ قطبی “اصلاح طلب/ اصولگرا” محلی از اعراب ندارد. تقسیم بندی “اصلاح طلب/ اصولگرا” البته بر خلاف تقسیم بندی “راست/ چپ” مرحوم و “روحانیون/ روحانیت” مغفور، در زمان خودش تقسیم بندی نسبتا درستی بود. حتی اگر درست مثل تقسیم بندی های مرسوم گذشته علمی نبود و منطبق با موازین علوم سیاسی نبود، اما زمان خودش کم و بیش می شد با کمی اغماض خاتمی و کروبی را اصلاح طلب و قالیباف و لاریجانی را اصولگرا خواند. می شد عبدالله نوری را اصلاح طلب و ناطق نوری را اصولگرا خواند. امروز اما “سران اصلاحات”، نام دیگرشان -یعنی نام درست ترشان- “سران فتنه” است. اصولا کسانی که برای روز ۲۵ بهمن بیانیه آمریکا و اسرائیل را به اسم خودشان مصادره کردند تا منافقین دست به آشوب بزنند، “سران انقلاب مخملی” هستند، نه “سران اصلاحات مدنی”. در چهارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی قطعا نمی توان شعار “جمهوری ایرانی” سر داد. همچنان که در چهارچوب رای ما به مردی از جنس مردم، سر دادن شعار “مکتب ایرانی” غلط انداز است!… بگذریم.
در زمانه ای که شمار قلیلی از رئوس اصلاحات به جرم براندازی به دست قانون افتاده اند، و شمار کثیری شان به همین جرم متهم اند اما هنوز از نظام ۳۰۰ هزار شهید جز مهرورزی و عطوفت چیزی ندیده اند، بزرگ ترین دروغ، اصلاح طلب خواندن جماعت اهل انقلاب مخملی است. گیرم که دیروز می شد خاتمی و کروبی و موسوی و موسوی خوئینی ها و… را اصلاح طلب خواند، اما امروز نمی شود. یعنی در مقام عمل، اهالی کاریکاتور کشیدن از انقلاب اسلامی، “میکروب سیاسی” اند، نه به تعریف علوم سیاسی، “اصلاح طلب”… و وقتی در یک ۲ قطبی، یک قطب کارکرد نام خود را از دست می دهد، اصل این تقسیم بندی دچار خدشه می شود. هرگز نمی خواهم بگویم که ما چون دیگر “اصلاح طلب” نداریم، پس “اصولگرا” هم نداریم. اتفاقا ما امروز هم اصلاح طلب داریم و هم اصولگرا، اما نه در ۲ قطب جدا از هم، بلکه در یک صف و در یک صنف. چیزی که ما امروز داریم “اصلاح طلب اصولگرا” و یا “اصولگرای اصلاح طلب” است، اما جدای از این عناوین، به خصوص بعد از ۲۵ بهمن، بهترین تقسیم بندی که می تواند تجلی جامعه سیاسی عصر ما باشد، ۲ قطبی “انقلابی/ ضد انقلاب” است. حوادث بعد از انتخابات سال ۸۸ نشان داد که سران اصلاحات، سران فتنه هستند و حادثه روز ۲۵ بهمن نشان داد که دیگر حتی بحث فتنه هم در میان نیست و سران فتنه، ضد انقلاب اسلامی اند. ۲ گانه “انقلابی/ ضد انقلاب” اما بیانگر امنیتی بودن فضای سیاسی جامعه نیست. تعریفی دقیق از فضای جامعه سیاسی عصر ماست. زیر مجموعه قطب انقلاب، بدیهی است که هم اصلاح طلب داشته باشد و هم اصولگرا، اما کسی که در خدمت اهداف دشمن حرکت می کند، و بر این حرکت اصرار دارد، خواه خود را اصلاح طلب بخواند، خواه اصولگرا، ضد انقلاب است. یکی از ایراداتی که به نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد است -یعنی ایراد به جایی است- این است که چرا روز انتخابات درون خانوداه خود را به محل نزاع “انقلابی/ ضد انقلاب” تبدیل می کند؟! اینکه آمریکا و اسرائیل قبل از انتخابات می آیند و از فلان نامزد و بهمان کاندیدا حمایت می کنند، بیش از آنکه مهر تاییدی بر وجود آزادی بیش از حد در کشور ما باشد، نشان دهنده پاره ای از اشکالات در سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی است. واقعیت این است که سالهاست -به درازی عمر انقلاب- که جمهوری اسلامی به اسم انتخابات دارد رفراندوم برگزار می کند؛ اتفاق طنز-دراماتیکی که حتی در مهد کودک های آزادی هم رخ نمی دهد. مردم ما در انتخابات ریاست جمهوری می آیند که برای جمهوری اسلامی، رئیس جمهور تعیین کنند، لذا این فرد، حتما باید زیرمجموعه انقلاب باشد، نه عضو ضد انقلاب. اصلاح طلب و یا اصولگرا بودن این فرد مهم نیست. تعداد عکس هایش با خمینی ملاک نیست. حتی تعداد عکس هایش با خامنه ای ملاک نیست. ملاک انقلابی بودن و ضد انقلابی بودن، حال فعلی افراد است؛ با این حساب و به طریق اولی قطعا مهم نیست که این فرد با رئیس جمهور -هر کسی که می خواهد باشد؛ چه رجایی، چه هاشمی، چه خاتمی و چه احمدی نژاد- چه نسبتی دارد و چند عکس گرفته است.
دومین نکته در بحث رابطه احمدی نژاد با جریان اصولگرا، چیزی فراتر و مهمتر از ادعای دکتر است و آن خدمات متقابل این ۲ به یکدیگر است. اگر شورای شهر اصولگرا در سال ۸۱ و به عبارت اصح در سال ۸۲ به محمود احمدی نژاد رای داد تا وی شهردار تهران شود، و از این حیث دکتر بدهکار جریان اصولگراست، در عوض شهردار وقت تهران هم آنقدر خوب کار کرد که مردم از رای خود به اصولگرایان، نه فقط پشیمان نشدند که اکثریت مجلس را هم به اصولگرایان سپردند. اینجا بود که احمدی نژاد بنا به هر دلیلی صلاح دید خارج از چرخه حکمیت اصولگرایان وارد انتخابات ریاست جمهوری شود، و دست بر قضا رئیس جمهور هم شد.
حساسیت روی این سخن جناب رئیس جمهور که خود را مدیون اصولگرایان نمی دانند، با وجود تقسیم بندی “انقلابی/ ضد انقلاب” حساسیت بی خودی است. اصلا مهم نیست که ماشین رجال سیاسی با چه رنگی حرکت می کند. مهم پلاک این ماشین است. به عنوان مثال؛ قالیباف خواه خود را اصولگرا بداند، خواه علم اصلاحات بلند کند، خواه بگوید اصولگرای اصلاح طلب است، خواه با رنگ اصلاح طلب اصولگرا ماشین شهرداری را حرکت دهد؛ مهم این است که وی زیرمجموعه نیروهای انقلاب اسلامی است و اگر برای هر انتخاباتی نامزد شود، من نوعی شاید مثلا به عملکرد ایشان در فتنه ۸۸ نمره خوبی ندهم، اما مطمئن هستم نامزدی که می خواهم بررسی اش کنم که به درد این سمت می خورد یا نه، مهره دشمن نیست. یکی ۲ نمره منفی دارد، اما “بوستان ولایت” هم در پرونده اعمالش هست. کارنامه نیروی انتظامی و شهرداری را هم دارد. وی را با سایر رقبایش -که آنها هم زیر مجموعه انقلاب اند- سبک سنگین می کنم و رای خود در صندوق می اندازم. وقتی که سال گذشته سال “همت مضاعف، کار مضاعف” بود، و وقتی که امسال سال “جهاد اقتصادی” است، و وقتی که جهت گیری حرکت آتی کشور توسط رهبر در زمینه کار و تولید و اقتصاد معنی پیدا کرده است، از همه سال ها خنده دارتر و البته گریه دارتر است که روز رای گیری بخواهم به بقای جمهوری اسلامی، “آری” بدهم.
احمدی نژاد و قالیباف و اخوان لاریجانی و… را من دیگر “اصولگرا” نمی خوانم و خاتمی و موسوی و کروبی و… را مدتهاست که “اصلاح طلب” نمی دانم. اسامی اول از جمله نیروهای انقلاب اند و اسامی دوم از جمله نیروهای ضد انقلاب. ممکن است علی الظاهر کسی اصلاح طلب باشد اما زیرمجموعه نیروهای انقلاب باشد و ممکن است کسی علی الظاهر اصولگرا باشد، ولی ضد انقلاب باشد. پلاک ماشین از رنگ ماشین مهمتر است.
از آنجا که این بند مطول تحلیلی که می خوانید، مروری بر تاریخ دارد، باید بگویم که مقایسه عصر معروف به اصولگرایی با دوره موسوم به اصلاح طلبی، قیاس میان جریانی است که سعی داشت نظام جمهوری اسلامی را ناکارآمد نشان دهد، با جریانی که تمام هم و غم اش افزودن بر کارآیی نظام است. در عصر دوم خرداد شهرداران همین تهران، یکی شان که به جرم اختلاس راهی زندان شد. هنوز هم قیمت ملک و خانه و تراکم و… از دست مدیریت آقای کرباسچی به تمامه خلاص نشده است. ۲ شهردار دیگر اما آقایان ملک مدنی و الویری بودند. چه مانده از ایشان در ذهن پایتخت نشینان؟! در دوره اصولگرایی اما نمره احمدی نژاد و قالیباف، هر ۲ درخشان است. احمدی نژاد لابد آنقدر خوب کار کرد که مردم او را از خیابان بهشت به پاستور بردند، تا فقط شهردار تهران نباشد، رئیس جمهور همه ایران باشد. آن دیگری؛ قالیباف است که اگر چه شکل مدیریتی اش با دکتر فرق می کند ولی جزء ۵ شهردار برتر دنیاست. نمی دانم این تعبیر درست باشد یا نه، اما معتقدم احمدی نژاد و قالیباف، گر چه با رویکردی متفاوت، اما هر ۲ شهوت کار کردن دارند و این چیز خوبی است. اگر احمدی نژاد با سفرهای استانی به فکر “جنوب شهری های ایران” است، قالیباف هم انصافا جنوب شهر تهران را زنده کرده است. این روزها به برکت کارآمدی جریان اصولگرا به همان نسبت که در شهرهای متمول، استخر و سونا هست، در شهرهای نسبتا محروم هم هست، و باز به همین برکت، جنوب شهر تهران از نظر امکانات تفریحی و رفاهی، بعضا از بعضی مناطق شمال شهر، جلوتر است. شما مقایسه کنید شخص علی لاریجانی را با شخص مهدی کروبی، به عنوان روسای مجلس اصولگرا و اصلاح طلب. مجلس ششم را به یاد آورید با آن همه دعوا و کشمکش و نزاع و مجادله و تحصن و دشمن دوستی با مجالس هفتم و هشتم. دولت فعلی را مقایسه کنید با آن دولت. این رئیس جمهور را با آن رئیس جمهور. الان اگر در حاشیه دولت، مسئله سازی می شود، اما در آن دولت، مسئله سازی و بحران های هر روز، متن قصه بود. امروز طولانی ترین جلسات هیات دولت در شهرستان ها تشکیل می شود، اما در عصر اصلاحات، بنا به اعتراف وزرای خود آقای خاتمی، ایشان اصلا حال و حوصله و کشش مباحث اقتصادی را نداشت. دولت آن روز به جای نان، دعوای روزنامه ها را سر سفره مردم می آورد، اما الان دولت، یارانه ها را به حساب خود مردم واریز می کند. در عصر دوم خرداد، حالیا که این هم ملاکی است؛ رهبر حکیم در نامگذاری سال ها بیشتر به اصول و مقدسات تاکید داشتند که راه را گم نکنیم، اما الان می گویند “همت مضاعف” و “جهاد اقتصادی”… یعنی که صرف نظر از حاشیه های مسئله ساز، از جهت حرکت قطار جریان اصولگرا رضایت دارند و به سرعت بیشتر می اندیشند. وزرای فرهنگ احمدی نژاد را مقایسه کنید با آن مردکی که قبل از فتنه از کشور در رفت! اصلا قابل قیاس نیست. دوره انکار ارزش ها کجا و عصر کار و ابتکار کجا؟! حتی مقایسه کنید دعوای درون گروهی اصلاح طلبان را با منازعات گاه و بی گاه اصولگرایان. آنجا خود می گفتند که سهم حزب ما بیش از این است در دولت و یا مجلس. یادتان رفته؟! یادتان رفته که مدیران اقتصادی دولت دوم خرداد از بس هر کدام یک ساز می زدند و از بس آقای خاتمی بند را ول کرده بود، رهبر در دیدار هیات دولت آن زمان به رئیس جمهور وقت تذکر داد که مثل افسر راهنمایی سر چهارراه باشد و یک نظم و انظباطی به چهارراه حرکت دولت بدهد. می دانید چرا دکتر معین رئیس جمهور نشد؟ چون خاتمی خوب کار نکرد. حتی یکی از مهمترین دلایل شکست موسوی در انتخابات اخیر این بود که خاتمی از او حمایت کرد و او هم از این حمایت خوشش می آمد!
در همین باب هنوز هم نکته هاست؛ جریان اصلاحات به شدت شخص محور بود. هنوز هم برای برخی ها خاتمی یعنی اصلاحات، و اصلاحات یعنی خاتمی. این در حالی است که جریان اصولگرا شخص محور نیست. کار محور است. هر کسی اصولگراتر است که بیشتر کار کند. از حواشی بکاهد و بر کار بیافزاید.
دیگر نکته این است که رشد جریان اصولگرا در سیستم مدیریتی کشور رشد پله به پله و از پائین به بالا بود. این جریان اول به شورای شهر رفت، بعد شهرداری، بعد مجلس و بعد ریاست جمهوری. در نقطه مقابل برای دوم خردادی ها دقیقا عکس این حالت اتفاق افتاد. دوم خردادی ها در شرایطی خاتمی را رئیس جمهور خود می دیدند که اصلا آمده بودند در انتخابات ببازند تا مگر از ورای آرای آقای خاتمی در دوم خرداد بتوانند حزبی قوی تشکیل دهند. دولت دوم خرداد، عصر دولتمردی کسانی بود که از پیروزی شان، بیشتر هول شدند، تا رقیب شان از شکست! خانه دوم خرداد مثل کاخی است که پنت هاوسش زودتر از طبقات پایین، و اتاقهایش قبل از ستون و پی ساخته شده بود. گفت: “خشت اول را چو بنهادند کج، تا ثریا می رود دیوار کج”… اما بدبختی دوم خردادی ها آنجا بود که اول، خشت آخر را کج بنا نهاده بودند!
از عمر جمهوری اسلامی بیش از ۳۰ سال می گذرد اما دولت اصلاحات عمر مفید این نظام را چند سال کاهش داد. اصولا “زنده باد مخالف من” در جمهوری اسلامی، بود که یکی مثل آقای خاتمی رئیس جمهور شد، اما آنان که نمک شهدا را خورده بودند، نمکدان شکستند و در روزنامه های هوادار همین آقای خاتمی نوشتند که جنگ بعد از سوم خرداد اشتباه بود! یعنی که امام اشتباه کرد! یعنی که همت و برادران باکری که هر ۳ شهید بعد از فتح خرمشهر هستند، اشتباهی به شهادت رسیده اند!… و یعنی پیام به خامنه ای، که دولت دوم خرداد حال و حوصله “مرگ بر آمریکا” را ندارد!… یعنی که ما حاضریم هر روز علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان، سپاه، بسیج، قوه قضائیه، صدا و سیما… صدا و سیما چیست؟!… خود امام، اصل ولایت فقیه، انقلاب اسلامی، نهضت حسینی، عاشورا، زیارت عاشورا، حتی خدا راهپیمایی کنیم، اما با آمریکا، شعارمان این است: “گفت و گوی تمدن ها”!
اینجاست که من یک بار پیش از این گفتم: خامنه ای نبود، خاتمی استعداد این را داشت که کشور را ۲ دستی تقدیم آمریکا کند… و آن روز البته هنوز جریان اصولگرا هم نبود. نه احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود و نه قالیباف شهردار تهران. پس در جمهوری اسلامی فقط یک نفر می تواند ادعا کند که من بدهکار خط و خطوط سیاسی نیستم و آن ولی فقیه است؛ هم خمینی و هم خامنه ای. اگر برای عده ای مدیریت درست و حکیمانه رهبر ما بعد از فتنه ۸۸ مشخص شد، ما از زمان خمینی و از زبان خمینی، خامنه ای را شناخته بودیم. حضرت ماه، تمام زندگی اش “یاعلی” است. تمام زندگی ما بسیجیان خامنه ای هم “یاعلی” است. از لحظه تولد تا دم عروج، شعار ما “یاعلی” است. هر نفسی که ما و رهبرمان می کشیم، ممد نام “علی” است. ما “دست علی” به “سیدعلی” داده ایم. این درست که خامنه ای خود را غلام قنبر علی می داند، اما ولی فقیه ما آخرین سفیر یوسف زهراست. مالک در راه مصر، حکمش همان حکم علی بود. مسلم در راه کوفه، حکمش همان حکم حسین بود. برای ما امر سیدعلی، امر علی است چون که خمینی گفت: ولایت فقیه امتداد ولایت معصوم است. موضع همیشگی ما همان موضع امام خمینی است. آمریکا آمده بود در خاورمیانه نقشه راه بکشد، اما الان فلان گنده لات رژیم اشغالگر قدس می گوید که حتی وقت ندارد سرش را به دیوار بکوبد! ما که آخرش هم نفهمیدیم در منطقه “نقشه راه” دارد کشیده می شود یا “نقشه ماه”؟!… “خورشید” که بتابد، ما خودمان سر اسرائیل را به دیوار خواهیم کوفت. تا آن روز نقشه این است: زجرکش شدن شب پرستان.  
یک/ ۲: قیاس در ابعاد خارجی
در این باب نکات مختلفی را می توان اشاره کرد. مثل بحث هسته ای. در دوره دوم خرداد چیزی نمانده بود که در غلتان با آب نبات معاوضه گردد، اما در عصر حاکمیت جریان اصولگرایی دنیا پذیرفته است که باید به زندگی در کنار “ایران هسته ای” عادت کند. در بحث انرژی هسته ای، زمان دوم خرداد، حرکت ما یکی به پیش و یکی به پس بود. قدمی جلو می رفتیم و قدمی عقب برمی گشتیم. دوم خردادی ها اسم ترس خود را “دیپلماسی” گذاشته بودند و در سالهای آخر علنا گفتند که اصلا انرژی هسته ای به شرش نمی ارزد! اگر ایستادگی دانشمندان هسته ای، دیپلمات های حکومتی، ملت و ولایت فقیه نبود، در غلتان انرژی هسته ای را داده بودیم و در عوض، خاتمی می توانست یک بار دیگر پاریس را از نزدیک ببیند تا یک بار دیگر ژاک شیراک تحقیرش کند! خاتمی به جای حل مشکلات مردم آنقدر مثل فلاسفه سخن گفت و آنقدر دم از “گفت و گوی تمدن ها” زد تا دیگر آمریکا با ما کاری نداشته باشد، ولی عوض آن همه لبخند خاتمی، جرج بوش، ما را یکی از ۳ کشور محور شرارت خواند و در همان سال های خوب و گل و بلبل گفت و گوی تمدن ها، هم به عراق و هم به افغانستان لشکرکشی کرد.
عجبا که خاتمی این نامردی و بی عهدی را از غربی ها دیده بود، اما باز هم در فتنه ۸۸ سر از ویلای جرج سوروس درآورد تا در کنار سالوسی و ریاکاری و چاپلوسی اربابان ابرقدرتی، لقب برازنده دیگرش “منافق ملعون” باشد. مصداق بارز “لعن علی عدوک یاعلی” همین منافق ملعون است که الان چند صباحی است دیگر نمی خواهد به نظام برگردد؛ چند ماه پیش هوس کرده بود برگردد، که ما ملت او را به غلط اندر غلط کردم انداختیم؛ با ۲ نقطه!… همین جا… و ماه ها بعد از فتنه ۸۸ جا دارد به دشمن که خواب براندازی برای ما دیده بود، بگوییم: غلط اندر غلط کردید بیشمارید! 
در عصر اصولگرایی اما باز هم شعار “مرگ بر آمریکا” احیا شد، اما ایران بیش از آنکه محور شرارت باشد، محور تحولات منطقه است و هم سنی مصری و فلسطینی به جمهوری اسلامی امید بسته اند و هم شیعه لبنانی و بحرینی. حالا آمریکا به جای حمله به عراق و افغانستان، به دفاع فکر می کند تا از امنیت ملی اش که توسط روستاییان حومه منامه به خطر افتاده محافظت کند. آمریکایی که آمده بود در داخل کشور و با کمک سران فتنه کاریکاتور انقلاب اسلامی بکشد، حالا با کپی برابر اصل “آزادی” که همان “التحریر” است، باید دست و پنجه نرم کند. اگر خاتمی با مبارک دست داد، الان مردم مصر با ملت و دولت ایران همصدایی می کنند. اگر خاتمی به فکر “گفت و گوی تمدن ها” بود، الان “اسلام” حرف اول و آخر را در منطقه می زند و “بیداری اسلامی” جهانشمول شده است. من کاری با شیعیان بحرین ندارم؛ اگر سنی های مصر بعد از ۳۰ سال جلوی سفارتخانه رژیم صهیونیستی، تجمع می کنند و خواهان قطع مذاکره مصر و اسرائیل اند، اگر دیکتاتوری مبارک که مورد حمایت آمریکاست را نمی خواهند، اگر استقلال و آزادی می خواهند، اگر اسلام می خواهند، اگر به جای خاندان متمایل به آمریکا، دنبال حق تعیین سرنوشت برای خودشان هستند، قطعا دارند از دفتر مشق ۳۰ سال پیش جمهوری اسلامی، دیکته می نویسند؛ با این تفاوت که ما در درون، -نه از بیرون- نعمتی داشتیم و داریم به اسم ولایت فقیه که ایشان ندارند و همین بی رهبری، کارشان را مشکل و قصه شان را دراز کرده است.
مروری بر ۲ نوع دیپلماسی در ادوار اصلاحات و اصولگرایی، دگر بار نشان می دهد که ایستادگی پای اصول فراملی و جهانی انقلاب اسلامی، هم حقیقت است، و هم مصلحت. دورخیز البته گاهی اوقات یک تاکتیک درست و منطقی است؛ آدم گاهی چند قدمی عقب برمی دارد که بهتر از بلندی پرواز کند، اما دورخیز برای بهتر برخواستن، یک چیز است و سینه خیز تا آغوش غرب رفتن، یک چیز دیگر.
دو: در ۲ قطبی “انقلابی/ ضد انقلاب” مشخصا تکلیف اصولگرایان چیست؟!
دو/ ۱: “چه چیز” به جای “چه کس”
مهمترین نقطه ضعف جبهه بی جبهه دوم خرداد این بود که همیشه دنبال آدم یا فرشته نجات می گشت، بی آنکه بداند از آن شخص چه می خواهد. اصولگرایان باید از این سرنوشت عبرت بگیرند و “چه کار کنیم” و “چه می خواهیم” را به اینکه “دنبال چه کسی برویم” و “به چه کسی رای بدهیم” ترجیح دهند. در جبهه اصولگرایی باید “برنامه ها” بر “افراد” غلبه داشته باشد. برنامه هم معلوم است؛ حتی نیاز به نوشتنش نیست. نیاز به کاغذبازی و جلسه پشت جلسه نیست. فرق اساسی اصولگرایان با اصلاح طلبان همین است که گروه دوم، هنوز هم گاهی می گویند که ما اول باید اصلاحات را تعریف کنیم! ما اما اصولگرایی را سالها قبل و در مقام عمل و بی نیاز از حرافی تعریف کرده ایم. اصولگرایی یعنی گرایش ما در کارها باید به سمت اصول مان باشد. مهمترین اصول اصولگرایان، همان اصول انقلاب اسلامی است. همین اصول جمهوری اسلامی است؛ اسلام، قرآن، ولایت فقیه، پشتیانی از ولی فقیه، خدمت شبانه روز به مردم، ساده زیستی، دشمن ستیزی. حال ممکن است یک مدیر اصولگرا، در چند تا از این مشخصات، برجسته تر باشد، و آن دیگری در چند تای دیگر. این برجسته بودن برخی صفات تا جایی که مصداق “نومن ببعض و نکفر ببعض” نشود، کاملا طبیعی است. ما از خدمات هر مدیر اصولگرا به ۲ دلیل حمایت می کنیم: یکی اینکه این خدمت باعث می شود علاقه مردم به جریان اصولگرا افزایش پیدا کند و دلیل مهمتر این است که خدمات مدیران اصولگرا در هر بخش، باعث بالارفتن کارآیی اصل نظام می شود. اگر قالیباف در شهرداری خوب کار کند، سودش می رود در جیب جمهوری اسلامی و مردم به نظامی که برایش از جان عزیزان شان گذشته اند، امیدوارتر از قبل می شوند. اگر احمدی نژاد در طرح سخت و نفس گیر هدفمندی یارانه ها موفق باشد، باز هم به هکذا. این مورد قطعا شامل حال دیگر مدیران اصولگرا هم می شود.
دو/ ۲: اصولگرایان وظیفه انتقاد از همدیگر را دارند یا نه؟!
باید گفت تکلیفی که روی دوش مدیران اجرایی اصولگراست، قبل از نقادی، البته حمایت از همدیگر است. مهمترین وظیفه ما نقد یکدیگر نیست، کمک کردن به همدیگر است. سران اصولگرا جلوی چشم مردم البته حق دعوا ندارند. در اینکه مردم محرم نظام اند، هیچ شکی نیست، اما مردم قطعا محرم دعوای… مثلا دعوای شهرداری با دولت سر پول مترو نیستند. با این همه افراد رسانه ای وابسته به هر کدام از مدیران اصولگرا طبعا سنگ مدیر خود را به سینه می زنند. اشکالی ندارد که “بوستان ولایت” در “همشهری” تیتر یک شود و “مصوبات سفر استانی” در “ایران” اما مشکل اینجاست که ما حاضر نیستیم موفقیت فلان مدیر اصولگرا را حتی در حد خبری در صفحه لایی روزنامه و سایت خود که منتسب به مدیر دیگر است، کار کنیم. اینجاست که منافع ملی و سود کلیت جریان اصولگرایی را فدای امیال خود می کنیم. حتی اگر منفعت محور باشیم، گمانم هست موفقیت هر مدیر اصولگرا، یعنی موفقیت کل جریان اصولگرایی… و این سود قطعا به جیب همه اصولگرایان می رود. برای دولت اصولگرای کاربلد، یک شهردار قوی اصولگرا بهتر از شهردار ضعیف اصولگراست. اصولا وقتی مردم تهران از خدمات شهرداری راضی باشند، راحت تر می پذیرند که دولت هم دارد در شهرهای دیگر به همین خوبی کار می کند. مجلس اصولگرای قوی هم، به نفع دیگر مدیران اصولگراست. با این همه در هر بخشی، عیب و ایرادهایی هست که نقد را لازم می کند. مای نوعی به عنوان بخشی از بدنه اصولگرا می توانیم مکتب ایرانی را به چالش بکشیم اما شرطش این است که تعریف از خدمات دولت فراموش نشود. به ویژه که بار اصلی روی دوش دولت است. تلخ ترین نکته در این باب این است که ما بیاییم و خوبی های مدیر اصولگرایی که با او زاویه حزبی/ سیاسی داریم، بدی بخوانیم و جزء نمرات منفی کارنامه اش لحاظ کنیم. اشتباه دیگر این است که مثلا نقد جریان انحرافی کنار دولت را آنقدر برجسته کنیم که اصلا خدمات دولت به چشم نیاید و در همین راستا فراموش کنیم که تضعیف احمدی نژاد -به معنای ندیدن خوبی های دولت- میانگین نمره کلیت جریان اصولگرا را در اذهان عموم پایین می آورد که حتما به ضرر دیگر مدیران اصولگرا هم تمام می شود و این خوشبختانه یا متاسفانه اصلا به این ربطی ندارد که احمدی نژاد خودش را اصولگرا بخواند یا نه. آخرین اشتباه هم این است که ما همه و همه و همه را بفروشیم به یک نفر. لابد این طور نیست که همه چون می خواهند احمدی نژاد را زمین بزنند، به کاتب مکتب ایرانی گیر داده اند. لابد عده ای هم از سر دلسوزی نسبت به دولتی که برای روی کار آمدنش نذر و نیاز کرده اند، نسبت به “بیداری انسانی” گله دارند. من که اینطور فکر می کنم عالم فرزانه؛ مصباح یزدی خیرخواه این دولت و شخص احمدی نژاد است. من که اینطور فکر می کنم فلان سایت و روزنامه که بیش از رسانه های وابسته به جریان انحرافی، خدمات دولت را پوشش می دهند، خیر دولت را می خواهند.
دو/ ۳: آیا وظیفه پیش بینی آینده افراد را داریم؟!
البته که خیر! مگر به صرف عملکرد غلط فلان و بهمان مدیر اصولگرا در فتنه ۸۸ ایشان را از دایره اصولگرایان خارج کرده ایم؟! آن “جذب حداکثری” که رهبر به آن اشاره کرد، قطعا با ۲ کار تنافر دارد؛ یکی اینکه بیاییم و از شعاع دایره اصولگرایی کم کنیم. دیگر آنکه بیاییم و حالا که فلانی را به زعم خود و به سبب حمایت های مکرر و معنادارش از مسئله سازان، اصلاح پذیر نمی بینیم، او را هل بدهیم که زودتر سقوط کند و یا دیگری را در دنده لج قرار دهیم که زودتر با ما تصفیه حساب کند. این هر ۲ کار غلط است و با مشی رهبر همخوانی ندارد. البته آن عالم محترمی که بیم می دهد و هشدار می دهد، مسئله اش فرق می کند. روی سخن این نوشتار با جریانات اجرایی و رسانه ای اصولگرایان است و الا عالمی در ردیف مصباح، هنوز من و شما داشتیم به مهاجرانی “وزیر ارشاد” می گفتیم که ایشان، وی را شناخته بود و درست شناخته بود. مصباح رسالتی برای خود دارد و من و شما هم وظیفه ای داریم که لزوما با هم یکی نیست. بگذریم که گاهی رهبر به عنوان ولی امر جامعه اسلامی، یک تکلیف روی دوش شان است و من و شما به عنوان سرباز، تکلیف دیگری. فی المثل وظیفه ما مطالبه محاکمه سران فتنه از دستگاه قضاست، اما رهبر در عین حال هم از ما حمایت می کنند و هم از قوه قضائیه و هم به ما تذکر می دهند و هم به دستگاه قضا. قرار نیست ما نقش همدیگر را بازی کنیم؛ هر کدام باید به تکلیفی عمل کنیم که روی دوش مان است. مصباح قطعا به عنوان یک عالم پیر و دشمن شناس که الحق مطهری زمان ماست، شاید روی دوش خود وظیفه ای در باب حمایت از دولت نبیند، اما خویش را موظف بداند که انحرافات را گوشزد کند. همچنان که در اوج فتنه ۸۸ بارها به خواصِ آن زمان، بی بصیرت تاخت، بی آنکه اشاره ای به خدمات شان داشته باشد. اما بر من به عنوان یک ژورنالیست عضو جریان اصولگرا فرض است که اگر در مقطع فتنه مربوط به انتخابات “ولایت مترو” می گویم، خوبی های شهرداری ها را هم مد نظر داشته باشم و اگر علیه مکتب ایرانی و خطبه شعبانیه خواندن در وصف نوروز چیزکی می نویسم، از یاد نبرم که این همان دولتی بود که برای روی کار آمدنش چه بسیار که شبها را در خیابان به صبح می رساندم تا به تمام همشهریانم ثابت کنم که احمدی نژاد مردی از جنس مردم، بلکه از جنس خدمت است.

***
دور و دراز شد این نوشته… حنجره اش را ما پاره کردیم و فریادمان را باد از یاد برد… اعتراف می کنم که ۳ بار به احمدی نژاد رای داده ام. مشایی اگر بگذارد، افتخار هم می کنم. گفت: “بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد”. بیستون رای من در کدامین صندوق آرام خوابیده است؟!… در برگه رای من به “محمود احمدی نژاد” که هیچ ویرگولی نبود!… نمی دانم؛ شاید هم تقلب شده است!… اگه تقلب بشه، ایران قیامت می شه!… نمی دانی محمود چه قیامتی در دلم برپاست… 

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ سجاد، سرباز ماه

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. فدایی رهبر می‌گوید:

    آخ جون چه متن طولانی ای. بدجور هوس این جور متنهارو کرده بودم.
    این کار برادرمون میلاد پسندیده هم فوق العاده زیباست.
    برم متنو بخونم. فعلا

  2. اینقدر غمگینم که اول شدن الان برام مهم نیست.اعظم الله اجورنا واجورکم….

  3. داداش! همه درباره ملک عبدلی و جنایاتش و همکارانش میگویند اما حالا که فصل عمره طلاب و دانشجویان است چرا اونها عمره روتحریم نمی کنن تازه مکه کلی هم خرید میکنن مبادا عربستان بخاطر هزینه های حمله بهش فشار بیاد….این کلمات گزنده س اما حقیقته….

  4. فدایی رهبر می‌گوید:

    آیت که بود: دکتر آیت کسی بود که روزی که قرار بود مجلس به میر یزید موسوی رای اعتماد بده قرار بود کیف اسنادی بیاره بر محکوم کردن میر یزید تا مجلس بهش رای ندن که همان روز به ترور شد و اسناد دزدیده شد.

  5. عطشان می‌گوید:

    سلام
    حال ما خوب است ملالی نیست جز دوری شیخ بی سواد آخه آقای قدیانی این کار بود شما کردید برادر آخه این شیخ چکار کرده بود جز اینکه یه بیانیه ای می داد دل مردم شاد می شد با جمله ها و غلط املایی هاش
    خوب شد سابقه دارشد دیگه نمی تونه تو انتخابات دور بعد شرکت کنه حیف نبود میومد صحبت می کرد مناظره می کرد بابا دل مردم شاد می شد آخه نگاه کن تو این صدا سیما چند تا بازیگر طنز خوب داریم این یکیم ازمون دریغ کردید نکن برادر با شادیه مردم این کارو نکن آخه کی بیانیه های اونو جدی می گرفت اون بیچاره فقط اومده بود میدونو شلوغ کنه بیاید یه کاری کنیم همگی به اتفاق آرای باطله جمع میشیم جلوی قوه محترم قضاییه اعتراض میکنیم که بابا شیخ مارو پس بدید یا لااقل اینترنتی چیزی یهش بدید یکم عربی بیانیه بده حال کنیم جواب میده ها فکراتونو بکنید جواب بدید بقیش با من !!!!

  6. آرش می‌گوید:

    تو خودتو بکشی -خاتمی – محبوبترین رییس جمهور وشخصیت ۱۰۰سال اخیر درایران بین جوانان وبخصوص دانشجویان بوده وخواهد بود.
    بیخود خودتو خسته نکن. شماها در برابر بیشمار ایرانیان فرهیخته اصلا به چشم نمی ایید.

  7. سلام.بگو داداش حسین…باز هم بگو تا بدانند مملکت دست چه منافقهای نجسی بود.بگو شیخ اصلاحات با آن پیپش چه ارزشها که دود نکرد. کاش قلم شما را داشتم کاش…

  8. فدایی رهبر می‌گوید:

    یک نکته دیگه یادم رفت در مورد شهید آیت بگم اونم اینه که با روی کار آمدن خاتمی و با فشارهای دولت نام این شهید بزرگوار از لیست شهدا حتی در تقویم هم حذف شد.

  9. جانا سخن از زبان ما میگویی…

  10. م.اشرف می‌گوید:

    سلام به همگی
    تحلیل عمیق و خوبی بود. خدا حفظت کنه.

  11. هل من مبارز؟ می‌گوید:

    برای قطعه ۲۶ هر کجا که جایش می دهید
    به بهانه ی فاطمیه
    دل نوشته ای برای . . . . . . . . . . . . عزرائیل
    وقت ماموریت نزدیک است , احساس میکنم دست و پایت می لرزد , جراتش را داری ؟
    اینبار از که میخواهی اجازه بگیری؟ از زینب؟
    اما اینبار این خانه اصلا در ندارد تا بکوبی و اذن ورود بخواهی ,تا رد کند تو را و پدرش شفاعتت کند!
    در که نه اینبار اصلا پدر ندارد
    برو داخل , تنها حواست باشد میخ پرهای تورا خونی نکند که این میخ درسش را خوب بلد است این میخ دل ما را هم خون کرده است اما اگر به پرهایت هم گیر کرد نگران نباش زخم زیادی نمی زند . . . آخر دگر سرد شده است
    اصلا میدانی میخی که به بچه ی شش ماه ی در شکم میخورد یعنی چه؟ مثل شمشیری ست که به فرق یک مرد می خورد مثل دری است که به پهلوی یک زن میخورد !
    آخ گفتم پهلو . . . . به هرطرف که میخوابد زخمش میزند بستر , انگار این بستر هم دیگر تحملش را ندارد ; مثل همسایه ها که از گریه اش میخندند
    بگذار بغض گلویم را بگویم نامردها غریب , یا نه , یتیم گیر آورده اند , اگرچه علی را دارد اما علی را هم او علی کرده است , علی با ذکر *یا زهرا * در میدان حیدری میکند که حالا ریسمان سکوت دستش را بسته تا . . . . دین بماند برای ما
    آماده باش عزرائیل ;
    تو ماموری تا شیعه را یتیم کنی!
    چشمانش را شرمنده کرده آنقدر گریسته بانو, اما هر چه فکر میکنم گریه برایش خوب نیست , میدانی چرا؟
    آخر مادرم سیلی خورده , آنقدر دست سنگینی بود که وقتی بلند شد راه را حسن نشانش داد
    . . . . . و حسن, میدانی؟ حسن از حسین غریب تر است آخر با حسین هر چه کردند اما مقابل چشمانش مادرش را سیلی نزدند , اما روی خاک دنبال گوشواره نگشت اگرچه دنبال خاره گشت!
    حالا میدانی قصه ی گریه را؟ اشک شور وقتی به جای سیلی میرسد مانند نمک , زخم را میسوزاند
    آماده شو عزرائیل
    جهان یک فاطمیه کم دارد
    تاریخ یک محرم هم برای زهرا میخواهد
    اما باز احساس میکنم نگرانی؟ نمیتوانی, نمیتوانی ببینی علی خیبرشکن از مسجد تا خانه زانوانش را مرکب میکند تا به زهرا برسد
    چقدر کار تو سخت است! جواب یتیمی حسین را چه میدهی؟
    دلم برایت میسوزد عزرائیل!
    اما نگران نباش , فاطمه مدد میدهد تو را , خودش فرموده *اللهم عجل لوفاتی* , یعنی اذن احضار تو را خودش داده است و دنیا این خانه خالی را برای ثانویان جا گذاشته است
    آری عالم فاطمه را نفهمید, شاید بهشت گوشه ای از مقامش را درک کند
    بقیه را هم بگذار برای بقیت الله , تا بیاید و حسابشان کند و این غم را از دوش عالم سبک کند
    سیلی جواب سیلی!
    ودل شیعه را خنک کند
    و در بقیع بقیت الله حرم میسازد برای مادر, که کبوترانش پرواز میکنند بین این حرم تا گنبد نبی, تا گنبد نجف , وهمچون مرغ دل که یک بام دارد و دو هوا , گه مدینه میروند گه . . . . . . کرب و بلا

  12. خصوصی
    ببخشید فضولی می کنم.این اشتباه کوچیک رو درست کنید

    اینکه آمریکا و اسرائیل قبل از انتخابات می آیند و از فلان نامزد و بهمان کاندیدا حمایت می کنند، بیش از آنکه مهر تاییدی بر وجود آزادی بیش از حد در کشور ما باشد، نشان (هنده) پاره ای از اشکالات در سیستم انتخاباتی جمهوری اسلامی است.

  13. م.اشرف می‌گوید:

    سخنان حضرت آیةالله مصباح یزدی(حفظه الله)
    http://mesbahyazdi.com/farsi/?news=353

  14. م.طاهری می‌گوید:

    این بهترین مرز بندی است، انقلابیون و ضد انقلاب ها

    و این اصلی ترین و آزار دهنده ترین سوال: سران فتنه کی محاکمه می شوند؟

    خاتمی کی اعدام می شود؟

  15. طاهره فتاحی می‌گوید:

    بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
    اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
    اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ
    مَالِکِ یَوْمِ الدّینِ
    اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ
    اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ
    صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ
    غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضّآلّینَ

    سلام علیکم.
    آقا سید تسلیت عرض می کنم. هم شهادت مادر مظلومتان، هم فوت مادربزرگ محترمتان را…

  16. سجاد می‌گوید:

    سلام
    نقد و بحث خوبی بود.
    ———————-
    توجه………..توجه!
    قابل توجه اهالی محترم قطعه ۲۶:

    بنده در اقدامی ابتکاری(!) اقدام به راه اندازی یک وبلاگ گروهی نمودم که :
    ۱٫ استعدادهای شما عزیزان که به حق در بهاریه ها جلوه کرد! بالفعل بشه
    ۲٫ در فضای سایبر یک خاکریز دیگر و بصورت جمعی ایجاد بشه و در وقت صرفه جویی بشه
    ۳٫با توجه به توانایی های شما در زمینه های مختلف یک سایت جامع راه اندازی بشه
    ۴٫ما هم اینجا یه حاج احمد داشته باشیم!!!
    ۵٫ کاسبی داداش حسین رو کساد کنیم!!!!!!۰(شوخی کردم ها!!)
    ———————-
    لذا از شما دوستان عزیز درخواست می کنم در صورت تمایل به شرکت در این طرح
    به آدرس زیر مراجعه کنند و اعلام آمادگی بفرمایند.

    داداش حسین شما اگر ممکنه در این مورد نظرتون رو بفرمایید.
    http://www.zaminekarbala.mihanblog.com

    یا علی مدد.

  17. سروش می‌گوید:

    “ظاهرا یکی از منابع ساخت مستند “ظهور نزدیک است ” کتاب “بیان الائمه ” کتاب چهار جلدی نوشته آقای زین العابدینی است که این فرد یک ضد انقلاب به تمام معنی است که در این کتاب به امام راحل (قدس) نیز توهین کرده و از آقای شریعتمداری با نام حضرت ایت الله العظمی سید کاظم با افتخار یاد نموده است ”

    http://www.rayate56.blogfa.com/post-4.aspx

  18. خصوصی
    ببخشید…روم به دیوار… اینو هم درست کنید

    حالا آمریکا به جای (جمله) به عراق و افغانستان، به دفاع فکر می کند تا از امنیت ملی اش که توسط روستاییان حومه منامه به خطر افتاده محافظت کند.

  19. سیداحمد می‌گوید:

    آرش!
    از مطلب سوختی، حرف مفت نزن!
    انشالله تو تمام طرفداران خاتمی ملعون باهاش محشور بشید!

    ########################################

    دوستان عزیز و محترم سلام
    مجددا ممنونم از لطف همه شما؛
    بزرگواری کنید و در این پست کامنتی خطاب به بنده نگذارید،
    متن داداش فوق العاده مهم و آموزنده است، سعی کنید کامنت ها به متن مربوط باشد.
    شرمنده محبتتان هستم.

  20. البته ۳بار به احمدی نژاد رای دادید.دور اول انتخابات دولت نهم هم رای دادید…مگه نه؟

  21. شریفی می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی

    حرف دل مابود به بهترین وجه ممکن خسته نباشید.سلام ودرود به رهبر آزاده ی ایران زمین

    سیدعلی آقای عزیز.ضمنا ازاین که اشتباه لپی حقیررا تصحیح کردید ممنون .مجدداً به برادر

    محترم سیداحمدتسلیت می گویم .ایام فاطمیه را هم تسلیت می گویم.

  22. جناب آرش.اگه جناب خاتمی می دونست محبوبه،چرا به نفع میر حسین کنار کشید؟یه کم فکر کن فرهیخته!

  23. سیداحمد می‌گوید:

    “آزادی در سفره این مردم، مدیون ۲۲ بهمن ۵۷ است، نه بدهکار خاتمی.”

    احسنت؛
    احسنت داداش،

    متن فوق العادست؛
    ممنونم سالار.

  24. سلاله 9 دی می‌گوید:

    جناب آرش
    محبوبترین شخصیت ۱۰۰سال اخیر درایران ،بسی باعث انبساط خاطرمان شد.رعایت کنید و ایام فاطمیه اسباب خنده ی خلق را فراهم نکنید لطفا.
    در مورد متن هم که فوق العاده است و از آن متن هایی است که باید یک بار دیگر با دقت بخوانمش و بعد نظر دهم.

  25. قاصدک منتظر می‌گوید:

    سلام
    دو قطبی امروز:”انقلابی /ضد انقلاب”
    اقا دستتون درد نکنه عجب متنی بود ,عجب استدلال های منطقی و قشنگی.
    در ضمن به ارش:
    اولا:به جای خودت فقط حرف بزن ونظر بده
    دوما:واقعا که لیاقتتون همون خاتمی و امثال اونه و بس
    سوما:یه غلط املایی هم داشتی;به جای بیشمار ایرانیان فرهیخته باید می نوشتی ایرانیان بیمار پرریخته.حواست باشه جای دیگه از این غلطا نکنی!

  26. سوسو می‌گوید:

    نمی دانی محمود چه قیامتی در دلم برپاست…
    و چه حالی دارم من…..از اینکه موسوی چی ها به ریشمان بخندند.که علی مالک اشترش هم تنهایش بگذارد .که باز هم این عمار بگوید…..چه علی مظلومی می شود بعد….بدون مالک …..با ناوندی دعوا می کنم .زنگ می زنم به ۶۱۳۳ :سلام .به سامانه روابط عمومی نهاد ریاست جمهوری خوش آمدید پیام شما ضبط می شود….
    دعا می کنم….تازه همه داشتیم شاد وخوشحال گل می گفتیم .داشتیم به آن یک پارچه آقایی که رفته بود لبنان افتخار می کردیم.کنار آن مطلا.داشتیم لبخند بر لب مردم ورئیس جمهور وامام خامنه ای را با هم می دیدیم .و شادمانی دقیقا همان بود که داشتیم.ویرگول بلای اسمانی بود.برای من ماتم است که داداش حسین بسیجی ها بگوید ولایت مترو هم خوب است.اخوان پرسه در مه وتوقیف کیف قاپ البته خوبند .احمدی هم خوب است.مثل آنها .
    فرمانده جوان به کسی که بگویی ولایت مترو برای من خوب نمی شود که.همان قدر خوب است که قبلا بود. تقصیر همان ویرگول است.وگرنه فرمانده تو می نوشتی احمدی نژاد عزیز…..احمدی نژاد عزیز….

    نمی دانی محمود چه قیامتی در دلم برپاست… نمی دانی.

  27. سوسو می‌گوید:

    راستی هاشم ..آغا جری است.خوب یادم هست.میدان شریعتی خانه معلم سخنرانی کرده بود.انجمنی ها برای قهرمان سازی کردند:آقا جری.

  28. ن.بهادری می‌گوید:

    عالی بود استاد.دستتون درد نکنه.

  29. سیداحمد می‌گوید:

    متن عالی بود؛
    خسته نباشید داداش،
    ممنونم که وقت گذاشتید و چنین مطلب جامع و روانی را نوشتید.

    زمامداری و بخشی از خیانتهای اصلاح طلبان را عالی شرح دادید؛
    فعالیتهای اصولگرایان هم تمیز توصیف کردید.

    هنر زیبا نوشتن شما هم متن را دلنشین تر کرده است.

    خیر دنیا و آخرت نصیبت داداش حسین.

  30. ستاره خرازی می‌گوید:

    ان شاالله امروز تو روزنامه مطالعش میکنم
    ما با ولایت زنده ایم
    تا زنده ایم رزمنده ایم
    یا علی

  31. به جای امیر می‌گوید:

    مجروح (گفت و شنود)

    گفت: سایت جرس- حلقه ماسونی لندن به دودوزه بازی برخی ایرانیان فراری و پناهنده در آمریکا و اروپا شدیداً اعتراض کرده است!
    گفتم: نه این که خود بهاءالله مهاجرانی و کدیور افندی یک دوزه! بازی می کنند. خب! حالا چی شده؟ چی نوشته؟
    گفت: نوشته برخی از اعضای گروه های اپوزیسیون یک مچ بند سبز در جیب خود دارند که هر وقت برای دریافت کمک به ادارات مهاجرت آمریکا و اروپا مراجعه می کنند آن را به مچ می بندند و هر وقت با مسلمانان سایر کشورها روبرو می شوند، آن را پنهان ساخته و ادعا می کنند طرفدار جمهوری اسلامی هستند.
    گفتم: خاک بر سرها خودشان هم اعتراف می کنند که مخالفت با ایران اسلامی فقط نزد دولتمردان آمریکایی و اروپایی خریدار دارد و ملت ها از اپوزیسیون بیزارند.
    گفت: این اجق وجق های خل و چل که حتی تحت حمایت دولت های آمریکا و اروپا هم جربزه اعلام نظر خود را ندارند پس چرا قمپز مبارزه در می کنند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! یک سرباز اسرائیلی در سنگر از رفیق خود پرسید خون چه رنگیه؟ رفیقش گفت؛ قرمزه، چطور مگه؟ سرباز اولی گفت؛ خب! خیالم راحت شد. فکر کردم تیر خوردم!

  32. صبا می‌گوید:

    “یکی مثل محمود احمدی نژاد، اسب سفید آرزوهای مردم شود” شرمنده در تایپ احتمالا “سوار” قبل از “اسب سفید” جا افتاده زیرا دکتر مسلما سوار کار آن اسب سفید هستند.

  33. ... می‌گوید:

    اهالی کاریکاتور کش

  34. ط.عبدی پور می‌گوید:

    تطبیق خیلی خیلی جالب وزیبایی بود.اعتراف می کنم که متنهای شما تنها متنهایی هستند که درعین زیبایی،واقعا” ساده و روانند ،طوریکه هر کس باهر سطح سوادی می تواند بخواند وکاملا مفهوم را درک کند.مخصوصا” این مطلب.ممنون از شما

  35. صبا می‌گوید:

    “اما هر ۲ شهوت کار کردن دارند و این چیز خوبی است.”خوبست به شرطی که برای خدا (که خلق خدارا هم شامل می شود) باشد وگرنه مورچه پر کارترین است و ما که افریده نشده ایم مورچه باشیم.
    عالی بود خیلی عالی بود سرشار از بصیرت.
    خشت اول را چو بنهاد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج

  36. مدیون ولایت می‌گوید:

    با سلام
    با مطلبی تحت عنوان”عمره را تحریم می کنیم،قربة الی الله” به روزم.
    منتظر حضور شما و حمایتتان از این نوشته هستم.
    و من الله التوفیق

  37. محمد می‌گوید:

    سردار جنگ نرم
    خسته نباشی .

    متن بسیار عالی بود ولی قرار نیست چون قالیباف از احمدی نژادتعریف کرد و۲ تادرخت کاشتندزود تو لیست مردم جا بدیش اینو قبول ندارم .قالیباف یه دهن کجی به مردم کرده که باید اول عذر خواهی وبعد پاسخ گو باشد که چرا بعد از ۹ دی با ما لجبازی کرد و از خاندان هاشمی حمایت کرد و پسرش برکنارنکرد .

    ۲- مطمئن باش این قالیباف ریشه خود را با هاشمی بافته است نه با مردم ،خدا کند این همه زحمتش قبول حق باشد نه اینکه بستری برای ایجاد وجود وبعد در خدمت ال هاشمی.البته بنده زیاد با بصیرت نیستم!

    ۳-ارش جان دوست خوبم همیشه سعی کن در زندگیت تابع احساسات نباشی اگر عقل را درست رصد کنی مطمئن باش به خاتمی نمی رسی .آرش جان خاتمی با احساسات من و تو بازی کرد و من و تو راسرگرم آزادی و بازی با کلمات کرد استادخاتمی امثال خویینی هاوسعید ملعون حجاریانها بودند(ازت میخوام در مورد حجاریان بیشتر مطالعه کنی ) .ازت میخوام ساده اندیشی نکنی .منم اول مثل تو بودم ولی حالا چنان پشیمانم که حالم از خاتمی ها و هاشمی ها بهم میخورد وچنان غصه میخورم که ۲ بار انتخاب نا اگاهانه ام وغیر عمدیم چه بر سر مولایم اوردم که تا اخر عمر خودم را نمی بخشم. از طرفی اون انتخاب باعث شد تا ۹ دی را رقم بزنیم.

  38. ه.علی مددی می‌گوید:

    اول ازهمه مصیبت وارده را به آقا سید تسلیت میگم.
    دوم ازهمه ازاقای قدیانی خواهشی دارم که خواهشا دیدگاه مغرضین (نه منتقدین!) راتاییدنکنید چون هم سوهان روحه وهم محیط را به سمت کل کل کردن سوق میده.

  39. ه.علی مددی می‌گوید:

    گفتم که محیط تبدیل به کل کل میشه!
    این عبارت”شخصیت ۱۰۰سال اخیر”ازاون حرفهابودکه تاحالا اززبون اون افراطی هاشون هم نشنیده بودم. ضمنا طبق این نظراقایون مصدق (شخصیتی که حلوا حلواش می کنند)بعد ازخاتمیه!!!جل الخالق
    خداییش خاتمی نهایت رکوردی که زد یکی دودیدارازفرانسه(به چه نحوی مهم نیست!)بود ویکی هم طرح گفتگوی تمدنها(که اون هم دودهه پیش روژه گارودی مطرح کرده بود) است.
    با عرض معذرت این ارش خان یا معنی ۱۰۰ رانمیدونه یا معنی شخصیت را!!!

  40. پیام فضلی می‌گوید:

    #پیرامون سالروز شمسی میلاد رهبر انقلاب#
    http://sms88sms.persianblog.ir/post/1121/

    – سالروز واقعی تولد رهبر انقلاب؛ ۲۹ فروردین
    – گلایه رهبر انقلاب از برپایی جشن تولد برای ایشان
    – یادداشت حسین شریعتمداری درباره جشن تولد رهبر انقلاب
    – ۴ شعر سروده شده برای تولد امام خامنه ای
    – کلیپ صوتی شعرخوانی حاج مجید بنی فاطمه برای ولادت امام خامنه ای
    – ۳ شعر از امام خامنه ای
    – شعری از غلامعلی حداد عادل تقدیم به رهبر انقلاب
    – شعری از امام خامنه ای+به همراه صوت
    – تضمین شعر آقای فاطمی در برابر شعر «یار خراسانی» آقا

  41. پیام فضلی می‌گوید:

    #آقای رئیس جمهور! هشدار آیت الله مصباح را جدی بگیرید#
    http://sms88sms.persianblog.ir/post/1122/

    … «آقای رئیس جمهور! هشدار آیت الله مصباح را جدی بگیرید» عنوان مطلبی است که در آن با مرور برخی پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌های دقیق آیت الله مصباح نسبت به جریانات انحرافی فکری و سیاسی که گذشت زمان، درستی آن تحلیل‌ها را بر همگان ثابت کرد و همچنین با اشاره به عنایت خاص رهبر معظم انقلاب نسبت به توان تشخیص انحراف و استحکام فکری این عالم با بصیرت و عقبه فکری نظام اسلامی، از رئیس جمهور می خواهد نسبت به هشدارهای این عمار انقلاب توجه و دقت بیشتری کند.

  42. سلام داداش جان
    منم بازدید ۱۵۰۰۰۰۰ نفری رو به شما و همه ستاره ها تبریک میگم
    ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
    جلبکهای بی عقل لجنی ۱۵۰۰۰۰۰ هزار بار غلط کردید بی شمارید.
    ف.هـ ۱۵۰۰۰۰۰ هزار بار غلط میکنی دوباره بری شهر ری.
    م.هـ ۱۵۰۰۰۰۰ هزار بار هم اعدام بشی آدم نمیشی.
    الف . هـ معروف به (…. شاه) حضرت آقا اگر ۱۵۰۰۰۰۰ هزار بار از بصیرت برای شما سخن بگوید ( بازهم همان قضییه یاسین به گوش …… پیش میاید)
    بالاترینی های نفهم اگر ۱۵۰۰۰۰۰ هزار بار دیگه هم این مهندس احمق بیانیه بده باز هم
    کاری از پیش نمیبرید نادانها.

    و در آخر
    ما ستاره ها اگر ۱۵۰۰۰۰۰ هزار بار هم برای حضرت آقا جان بدهیم باز هم کم است

    دست علی به همرات یا حق

  43. سلاله 9 دی می‌گوید:

    تعبیر جالبی بود،دست دادن خاتمی با مردان و زنان نامحرم.

    “بعد از این هایش” هم خیلی جالب بود.شیخ بی سواد بعد از این ،فتنه گران بعد از این و البته خاک تو سرهای بعد از این.

    «اگر مسئولین نظام، تاج زاده و بهزاد نبوی و عبدالله نوری و موسوی خوئینی ها و… را در همان “فتنه ۱۸″ تیر محاکمه کرده بودند»
    فتنه ۸۸ که بیش تر این ها و نیات پلیدشان را هویدا کرد.الان کجاست موسوی خوئینی ها ؟هنوز سردمداران اصلی فتنه ۸۸ محاکمه نشده اند.
    «سرباز وحشی تر از قوم آتیلا “آل الفتنه” سال هشتاد و اشک بودند.» که هنوزمحاکمه نشده اند.

  44. سلاله 9 دی می‌گوید:

    «کیست بی بصیرت ترین خواص جریان اصولگرایی؟!… هر که باشد، یک تار مویش را به این جماعت منافق دروغ گو نمی دهم. بی بصیرتی کجا، بدذاتی کجا؟!»
    این را قبول دارم اما بعضی مواقع این بی بصیرت های خودی خیلی بیش تر روی اعصابند تا منافقین.نمونه اش علی فریمانی ،آن قدر که از سال ۸۸ به این طرف از دست این آدم حرص خورده ام ، از دست کروبی و موسوی حرص نخوردم اما قبول دارم که باز شرف دارد به بی شرف هایی که نقشه کشیده بودن که علی را از تخت پایین بکشند و شاید دلیل مهم حرص خوردن مان از دست بی بصیرت ها این باشد که دوست داریم نیروی انقلاب باقی بمانند، نه این که در زمین دشمن بازی کنند.

    «وای که دوم خردادی ها مجلس را تبدیل کرده بودند در راس همه امور آمریکا!»
    والان کجایند اصلاح طلبان آن روزگار؟
    عده ای که مثل مهاجرانی و حقیقت جو و مزروعی گریخته اند و رفته اند در آغوش اربابانشان و عده ای دیگر هم که دارند در اوین، آب خنک می خورند.چند سالی مملکتمان را به چه کسانی سپرده بودیم!
    کشورمان را صاحب اصلی اش حفظ کرد،آن سال ها و تدابیر نائبش.

    در دو/ ۲ خیلی قشنگ ترسیم کردید، وظایف افراد جبهه ی اصولگرا را.این فسمت و دو/ ۳خیلی دل چسب بود و بر دل نشست.

  45. سجاد می‌گوید:

    سلام
    خسته نباشید

    دوستان عزیز واقعا کسی از شما علاقه ای به کمک در راه اندازی وبلاگ گروهی نداره؟!!!
    عجب!!!!
    — — — – – – – — —
    در مورد “اما هر ۲ شهوت کار کردن دارند و این چیز خوبی است.”
    من فکر می کنم استفاده از این واژه زیاد درست نباشه چون این کلمه وقتی استفاده میشه که هدف نفس باشه , نه خلق یا خالق.

    یا علی مدد.

  46. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    با سلام و خسته نباشید خدمت برادر گرامی
    گاهی وقتها بی تحقیق حرف زدن کم از تهمت زدن نیست!
    من این قلم را می پرستیدم و اکنون هم اگر بدانم انچه راجع به ظهور نزدیک است را با تحقیق و با سند ارایه کنید.
    من خودم با این وبلاگ و بعدا سایت از بیست ماه شایدم بیشتر آشنا بودم.
    مقالاتشان را خوانده ام و با تحقیقاتشان آشنا تر که سالها در این زمینه مطالعاتی داشتم.
    من خودم جزو مبشران ظهور ثبت نام کردم . و به اندازه ی توانم در راه اشائه فرهنگ مهدی باوری تلاش کردم.
    همینجا در قطعه ای از بهشت به خون برادر شهیدم قسم میخورم که سازندگان مستند ظهور و البته ما که پخش کننده بودیم هیچ وابستگی سیاسی به هیچ جا نداریم و مشایی را تا به حال نه دیده ایم نه کاری با او داریم.
    خانه ی بچه های مبشر هنوز بیت رهبریست و اعلام هم کرده ایم که اگر آقا اشارتی کند با شجاعت تمام میگوییم اشتباه کرده ایم.
    ولی بدانید این جریان از آنجاشروع شد که بودجه های کلان مرکز های متولی مهدویت تا حالا هیچ کاری برای پایان دادن به غربت عظیم صاحب زمان (عج) نکرده و بابت تهمت هایی که به ما زده اند مسئو لند در پیشگاه حضرتش.
    اگر دوست نداشتید تاییدم نکنید ولی بدانید بچه های مبشران ظهور ماییم که به ناحق سیلی سیاست بازی ها صورت وجگرمان را چون روی مادر نیلی کرده و برای ما این خوبست چون دیگر روز قیامت شرمنده ی مادر نمیشویم.

  47. فدایی حضرت ماه می‌گوید:

    با سلام به داداش حسین بچه بسیجی ها ، سید احمد بزرگوار و تمامی بچه های قطعه مقدس ۲۶

    برادر خوبم سید احمد بزرگوار ! تسلیت من را هم پذیرا باشید . امیدوارم خداوند تبارک و تعالی روح آن مرحومه را با فرزندان شهید و بزرگوارش محشور و به شما و خانواده محترمتان صبر عنایت فرماید .

  48. حیران می‌گوید:

    “خاتمی …خیال می کرد فرشته آزادی است.”به نظرم فرشته آزادی بود، اما آن نوع از آزادی که مجسمه اش در آمریکا هست!

    “فریادمان را باد از یاد برد…” فریادتان را باد برد اما نه از یادها ،برد به حیاط خانه آن روستایی تا پسر جوانش آنجا برای خود و خانواده کوچکش خانه ای پرمهر با وام فریادها ی تان بسازد. برد به آن روستای دورافتاده تا آسفالت شود بر جاده های سنگی و برد بر آن رودخانه تا پل شود برای دخترکی که با تشت و طناب به آنسو می رفت و فریادتان شاید همان مدرسه ایست که یکی دو سالیست بچه های روستا زمستان های برفی هم جایی برای آموختن دارند.فریادتان را باد به خیلی جاها برد فریادتان شاید در شلوغی شهرهای بزرگ به گوش نرسد اما شنوا باشی فریادتان همه جا رفت.
    دست حنجره تان درد نکند. خدا قوت حنجره های انقلابی.
    فصل فریادهای بلند تر نزدیک است .

  49. شریفی می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی

    آمدم تاکیدکنم وبگویم غلط کردندکه بیشمارندفکرکردندما کوتاه می آییم؟انشاالله همه شون به درک واصل بشوند.جانم فدای سید علی آقاماایستاده ایم تاآخر.

  50. محمد می‌گوید:

    حاج حسین

    ۱- بنظربنده مسئولین نظام زیادی دارند سعه صدر بخرج میدن امیدوارم بفهمند که ما مردم کاسه صبرمان داردسر ریز میشود

    ۲- دلم میخواهد اینجا با صدای بلند بگم ای مردم: موسوی و کروبی و خاتمی عروسک های خیمه شب بازی هاشمی هستند ای مردم اصل فتنه از هاشمی و خاندانش است ای مردم اشتباه نکنید ای مردم ما هرچی بدبختی داریم از حرص وطمع و جاه طلبی هاشمی و دارو دسته اش است بخدا قسم اگر نفهمیم روزگار سختی را درپیش رو داریم ای مردم چرا ابو علی سینای هاشمی را محاکمه اش نمیکنند؟گرفتنش از ریگی سخت تره؟چرا ؟چرا؟چه خبره که ما مردم بیخبریم؟مگه هاشمی کیه ؟چرا مفسدین اقتصادی دستگیر نشده آزاد میشن ؟نهایت چندرغاز جریمه بعدش خداحافظ!!!! مگه ۲۵۰ نفر مفسدین اقتصادی را معرفی نکردند ؟چرا هیچکسی صداش در نمیاد؟این ۲۵۰ نفر به کجا وصلند؟چرا به مردم نمیگید؟ این ۲۵۰نفر باید در ۲۵۰ نقطه ایران اعدام شوند .اگر اعدام نکنید ما چی فکر کنیم؟؟؟!!!!!مگر نه اینکه پشتوانه این نظام ما مردم هستیم؟پس از چی هراس دارید؟نکنه از حقوق بشرنیویورک؟گور بابای حقوق بشرامریکایی. گور بابای امریکاو اسرائیل !جواب امریکا بامامردم.ای مسئولین ما مردم تشنه اجرای عدالتیم .دیگه باید برای شما مسئولین چیکار میکردیم که نکردیم؟؟ اینها که گفتم قطره ای از دریای خون دل مردم بود.

  51. میلاد پسندیده می‌گوید:

    واقعاً گل کاشتید

  52. علی س می‌گوید:

    سلام برادر متن عالی بود.
    باد این تعبیر افتادم امروز ما دو دسته داریم یکی خودی و یکی غیر خودی هرکس در این دو دسته نیست هم می شود نخودی.
    انشاالله که انقلابی بوده باشیم و انقلابی بمانیم.
    ومن الله التوفیق.

  53. رضا می‌گوید:

    سلام
    حاجی چی برای نمایشگاه کتاب آماده کردی…لطف کن اسم همشون رو با قیمت(این از همه مهم تر…از الان دلار جمع کنیم) ارزوی یک سبزی :کتاب جدای قدیانی ار ولایت هم چاب بشه….

  54. چای پولکی می‌گوید:

    الهی خدا خیر دنیا و آخرت رو به شما عطا فرماید. حرفهایی رو زدید که سالهای ننگین اصلاحات، مثل استخوان در گلویم مانده بود. ولی حیف که هنر تبدیل حرف دل به نوشته را نداشته و ندارم.
    لعن علی عدوک یا حسین خاتمی و خاتمی و خاتمی و خاتمی و خاتمی و . . . و کروبی و میرحسین.

  55. امیر حسین می‌گوید:

    با سلام-این بار برخلاف گذشته تحلیلتان در مورد دکتر و مشایی کمی منصفانه تر بود-نظر بنده این است که حزب اللهی ها نظیر مداحان و روحانیون و علما و سیاسیون و مانند شما رسانه ای مثل کیهان و حسین شریعتمداری و صفار هرندی و…اولا چرا قصاص قبل از جنایت میکنیم،مشایی اگر که آن چیزی بود که شما فکر میکردید:ماسون،ضد انقلاب و منافق و… خودش به مرور زمان رسوا میشود مانند خیلی ها که از اول انقلاب اینگونه بودند و رسوا شدند و تا دست قدرت خدا و امام زمان و رهبری حضرت آقا و حضور بسیج هست بزرگتر از اینها هم نمی توانند غلطی بکند ولی اگر اینگونه نشد آن وقت این همه هتاکی به بهانه انتقاد را چگونه میخواهیم در محضر خداوند پاسخگو باشیم-مطلب امروز شما انتقاد خوبی بود انتقادی بدون هتاکی-ثانیا چه خوب بود دوستان کمی به انتخاب دکتر که در درجه اول مورد تائید حضرت آقاست و در درجه دوم مورد تائید مردم است احترام میگذاشتند،خوب یا بد ایشان اینگونه تصمیم گرفته اند تا مشایی و دیگران را در کنار خود داشته باشند،پس صبر همه چیز را مشخص میکند،یا انتخاب همکاران دکتر در نهایت خوب از کار درمی آید یا بد-ثالثا حضرت آقا در دیدار دانشجویان در ماه رمضان پارسال فرمودند اصلی و فرعی کنید و بدون اینکه مفسده ای داشته باشد انتقاد کنید(نقل به مضمون)حال شما خود سایت ها و روزنامه های جریان خودی را مشاهده کنید مشایی ۵،۶ ماه سخنرانی جدیدی نکرده هنوز هم دوستان در رابطه با منشور کوروش و مکتب ایرانی و… صحبت میکنند،یا حضرت آقا در نماز جمعه فرمودند کسی حرف غلطی درباره دوستی با مردم اسرائیل زده،این حرف غلط است و تمام و دیگر در این رابطه صحبت نکنید و خود مشایی هم بعد از آن در پیامی به رهبری تبعیت خود را اعلام کرد،اما هنوز که هنوز است این بحث در بین دوستان رایج است…و یا اینکه بجای انتقاد ما در روزنامه و سایت و متأسفانه در هیئات شروع به فحاشی میکنیم واقعا از کسانی نظیر حاج منصور و سعید حداد بعید است،مثلا حاج منصور میگه اون مردک(مشایی) اون حرفها رو میزنه و اون الدنگ(دکتر)هم میگه کاری به کارش نداشته باشید(صنف لباسفروش) و یا سعید حداد هم که دوباره اون صحبتهای قدیمش جدیدا در سایتها منتشر شده و فیلم صحبتهاش هم پخش شده که واقعا شرم آور است،یا امروز حاج منصور گفته احمدی نژاد تا دیر نشده به دامن حزب الله و حضرت زهرا برگرد،آخه بنده خدا دکتر مگه چیکار کرده که دیر بشه یا دیر نشه،از مواضع انقلابیش سرسوزنی کوتاه اومده یا مثل بقیه خرش از پل گذشته کیسه ای واسه خودش دوخته و چاق و چله شده-همین باعث میشود که لجاجت بین دو طرف شکل بگیرد الآن دکتر دو سالی میشود که به هیئات نمی آید،متأسفانه حزب الله برای دیگران شده اند جذب حداکثری ولی برای خودشان شده اند دفع و دفع و دفع-طرف اگر منافق و ضد انقلاب و ماسون و … هم نباشد اینقدر اینها را به او میبندیم که به وی تلقین میشود که فتنه بزرگتر را او ایجاد میکند-امثال شما که دستی بر رسانه دارید باید بین نیروهای حزب الله را بگیرید و دستهایشان را دوباره به هم برسانید نه اینکه فاصله ها را بیشتر کنید

  56. یوسف می‌گوید:

    نفس وجود مشایی امتحان احمدی نژاد است، خدا کند از این آزمون سخت سر بلند بیرون بیاید…

  57. علیرضا می‌گوید:

    سلام،
    متن خوب و ساده ای بود .فکر می کتم.
    قبل از انکه تحلیل وضعیت سیاسی موجود باشد .
    روشنگر خط و مشی ودیدگاه اینده قطعه باشد که بسیار زیبنده است .
    تفاوت این متن با متنهای قبلی دراین است که.
    قبلا از دل می نوشتی و اینبار با فکر نوشتی.
    خدا قوت.

  58. خیبری می‌گوید:

    یا الله
    یا کریم
    یا أول
    یا آخر
    یا مجیب
    یا فارج الهمّ،

    ویا کاشف الغمّ،

    فرّج همی ویسّر أمری

    وارحم ضعفی وقلة حیلتی

    وارزقنی من حیث

    لا أحتسب یا ربّ العالمین

    محشر مینویسی
    واقعیت را مینوسی
    بنویس که تویی عمار رهبر

  59. خط انقلاب می‌گوید:

    عجب متن وزینی بود
    دمت گرم
    هر کس با این نظام و انقلاب در افتد برفتد. چه شاه باشد، چه بختیار، چه صدام، چه بنی صدر. این اواخر هم موسوی و کروبی و خاتمی.
    Adihamed.Blogfa.com

  60. haj amin می‌گوید:

    سلام
    بابا توروخدا یه کاری بکنید
    من همه جوره پایم
    راه بیفتیم بریم بحرین
    اینطوری که نمیشه
    الان ما شرعا وظیفه داریم
    قرار نیست که آقا فتوا بده

  61. خیبری می‌گوید:

    بروبچ
    عاشقتونم
    به جون خودم یک روز نیام توی قطعه دپرس میشم

    یه روز حسین اپ دیت نکنه سایت رو محزون میشم

    کوچکترین عضو قطعه
    خاک پای همتون
    خیبری

  62. فدایی رهبر می‌گوید:

    haj amin مواظب حرف زدنت باش ها. این جمع پیرو امر ولایته هرچی آقا بگه همونو انجام میدیم مطمئن باش حتما صلاح در اینه که آقا فعلا حکم جهاد نداده.
    وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد
    ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد

  63. سجاد می‌گوید:

    با سلام
    خسته نباشید
    تقدیم به قطعه ای از بهشت:
    http://www.img4up.com/up2/78141957425581052582.jpg

    ——————————
    هل من ناصر ینصرنی؟؟؟
    بابا خوش معرفت ها بیاید کمک دیگه!!!!
    وبلاگ گروهی رو که یک نفری نمیشه راه انداخت که !

    یا علی مدد.

  64. فدایی رهبر می‌گوید:

    طرح من چرا نمیچرخه؟؟؟ [گریه]

  65. شهید آینده می‌گوید:

    سلام!
    خوب و زیبا بود!

  66. خواهر شهید کاظم می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بیانیه گروه فرهنگی مبشران ظهور
    پیرامون مسائل جاری در عرصه مهدویت

    چند ماهیست که تحولات منطقه توجه بیش از پیش عموم منتظران را به موضوع مهدویت و نزدیک بودن زمان ظهور جلب کرده است. ما که از پیش مهم‌ترین دلیل نزدیک بودن ظهور را تحقق انقلاب اسلامی ایران می‌دانستیم و بنابر اشارات و تصریحات امید بخش حضرت امام و مقام معظم رهبری تحقق فرج شریف امام زمان ع را نزدیک می‌دانستیم، مانند هر منتظر مطلعی از علائم آخرالزمان، به مطالعه و بررسی حوادث پرداختیم و نتیجه بررسی‌های خود را در سی‌دی ظهور بسیار نزدیک است در اختیار مردم عزیز مسلمان ایران قرار دادیم.
    صراحت لهجه ما در بیان نتیجه مطالعاتمان و برخی شرایط سیاسی و غیر سیاسی کشور موجب شد انتقادات منطقی و غیر منطقی و نیز حملات گسترده‌ای علیه این حرکت سراسر لبریز از اشتیاق صورت بگیرد. دو موج متضاد استقبال و حمایت بی‌نظیر و چشمگیر مردمی و موج نقد، مخالفت و تخریب شدید در برابر این فیلم مستند شکل گرفته و متاسفانه به سمت تهمتهای ناروا پیش رفته است؛ تا جایی که از برخی تریبونهای عمومی آشکارا تخطئه می‌شود.
    گروه فرهنگی مبشران ظهور بعنوان تهیه کننده این فیلم مستند جهت اطلاع افکار عمومی موارد زیر را اعلام می‌دارد:
    ۱- اعضاء و همراهان این گروه فرهنگی از اقشار مختلف مردم بوده و از شیفتگان حقیقت نورانی ولایت فقیه و وجود مبارک ولی امر مسلمین و همچون اکثریت مردم بصیر، حامی دولت مکتبی می‌باشند.
    ۲- گروه فرهنگی مبشران ظهور بارها اعتقاد و ارادت خود را به عموم روحانیون و علمای بزرگ شیعی مخصوصا بزرگوارانی که با درخشش خود در فتنه‌های گذشته ندای ” این عمار” نائب امام زمان(عج) را پاسخ گفتند، ابراز داشته و اعتقاد دارد که روحانیت انقلابی و در خط ولایت، نقش عظیمی در ایجاد و حفظ انقلاب و زمینه سازی برای نهضت جهانی اسلام دارد.
    ۳- ما برای چندمین بار اعلام می‌داریم که گروهی مستقل و مردمی هستیم و هیچ ارتباطی با هیچ یک از شخصیت‌ها و گروه‌های پنهان و پیدای سیاسی نداریم، اتهام وابستگی به افراد خاص، اتهام ناروای دوستان بی‌انصاف و دشمنان مغرض است که علی‌رغم فرمایشات ولی امر مسلمین مبنی بر فرعی بودن برخی مباحث، به مسئله اول این گروه‌ها تبدیل شده است. اصولا ما پرداختن به این مسئله جنجالی فرعی که مخالف نظر آقاست را نادرست می‌دانیم.
    ۴- ما ضمن استقبال از نقد منصفانه، برخی از انتقادات نسبت به این فیلم را وارد دانسته و می‌پذیریم که می‌باید قبل از انتشار مستند، از نظرات برخی از محققین و بزرگان بیشتر استفاده می کردیم ، ذکر برخی از روایات ضعیف السند(هرچند بخش قابل توجهی از روایات فیلم قوی السند می باشد )، بیان برخی شواهد غیر برهانی به عنوان دلیل، کم رنگ بودن احتمال بعضی از تعیین مصداق‌ها از اموری هستند که از جانب منتقدان دلسوز مطرح شده‌ و درست به نظر می رسد.
    ۵- سعی ما بر آن بوده است که تطبیق مصادیق را به عنوان احتمال بیان کنیم و در جای جای سی‌دی به آن اشاره نموده‌ایم لکن به دلیل بیان هنرمندانه و متناسب بافضای فیلم سازی ، برخی از منتقدین نتیجه برآمده از فیلم را اینچنین نمی‌دانند و ظاهرا سی‌دی در شیوه بیان دچار این اشکال نیز می‌باشد.
    ۶- گروه فرهنگی مبشران ظهور ضمن ابراز تاسف از رواج تهمتهایی بدون سند و مدرک مانند وابستگی سیاسی و دریافت پولهای کلان، انتظار دارد که مدعیان این تهمتها در برابر افکار عمومی و یا مراکز رسمی به ارائه اسناد ناداشته خود بپردازند تا به روشنی حق و باطل آشکار گردد.
    ۷- ما بارها در زمینه هزینه این فیلم مستند شفاف سازی کرده‌ایم و برای آگاهی دوستان غیرمطلع یا عزیزانی که تحت تاثیراخبار نادرست قرارگرفته‌اند بار دیگر نیز اطلاع رسانی می‌کنیم، ۷ میلیون تومان هزینه تولید بوده و حدود ۸ میلیون تومان نیزهزینه توزیع ۸۵ هزار سی دی می باشد (هزینه بخشی از سی‌دی‌ها دریافت شده است) منبع مالی و سیستم توزیع این فیلم، اعضای مبشران ظهورند که از اقشار مختلف مردم بوده و در سراسر کشور پراکنده‌اند.
    ۸- برخی از منتقدان به طور کلی نزدیک بودن ظهور را انکار کرده و هر نوع بررسی و تطبیقی را بدون هیچ‌گونه دلیل و برهانی مردود می‌دانند که نمی‌توان چنین مطالبی را قبول کرد ، خصوصا اینکه رویه بزرگان دینی در گذشته و عصر حاضر چنین نبوده و تطبیق احتمالی محققانه مورد توافق بسیاری از آنان بوده است.
    ۹- ما (بدون آنکه وقت خاصی معین کنیم) اعتقاد داریم انشاءالله در آینده‌ای بسیار نزدیک،و با تحقق نشانه‌ها و تحولات بزرگ، ظهور تحقق پیدا خواهد کرد. و برای دوستانی که اکنون با این حقیقت بزرگ مقابله می‌کنند چیزی جز خسران باقی نخواهد ماند.
    ۱۰- در شرایطی که انواع مکاتب انحرافی داخلی و وارداتی روح پاک جوانان این مرزو بوم را آماج حملات خود قرار داده است، آیا علمای زمان شناس نباید با تحلیل شرایط موجود در عالم ، دلها و اندیشه‌ها را برای نزدیکی ظهور رهبری نمایند؟ این همه سر و صدا نشان از مطالبه‌ای حقیقی در جامعه دارد که باید مجامع علمی بر اساس دیدگاه‌های حضرت امام و مقام معظم رهبری و علماء انقلابی به بحث درباره آمادگی عالم برای ظهور حضرت اقدام نمایند و تشنگان معارف مهدوی و شیعیان منتظر ظهور را سیراب کنند.
    ۱۱ – لازم می‌دانیم که از بزرگان روحانی و غیرروحانی و برجستگان عرصه مهدوی که علی رغم وجود این همجه سنگین و فضای تهمت و توهین با شجاعت مثال زدنی از فیلم مستند و مباحث مطرح شده در آن استقبال کرده و نقدها و نظرات خویش را نیز برای بهتر شدن این مباحث بیان فرمودند ، تشکر کنیم.
    ۱۲- ما ضمن ابراز ارادت مجدد خود به محضر علماء و بزرگان، آمادگی خود را برای حضور و توضیح شفاهی پیرامون مطالب مبهم، سئوالات و نقدها و شنیدن نصایح این بزرگوارن اعلام می‌داریم.
    ۱۳- گروه فرهنگی مبشران ظهور در نهایت حاکم شدن روح برادری، مهربانی و اتحاد به همراه نقد سازنده و دوری از فضای تهمت و تحقیر و دروغ را وظیفه و تکلیف همه منتظران راستین ظهور یوسف زهرا(عج) دانسته و به منظور دست یابی به این امر واجب، تمام تلاش خود را خواهد کرد.

    به امید ظهور مبارک منجی عالم بشریت که انشاءالله بسیار نزدیک است.
    گروه فرهنگی مبشران ظهور

  67. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان
    متن ستون “خیمه” را از دست ندهید؛
    واقعا فوق العاده است.

  68. sabte asrar می‌گوید:

    سلام!
    خسته نباشید
    با مطلب “نوچه های بعض” به روزم!
    حتما ببینید و نظر بدید.
    به امید ظهور
    http://sabteasrar.loxblog.com/
    http://adeldarbandi.blogfa.com

  69. نورا می‌گوید:

    مواظب باشید در مورد قالیباف به اشتباه نیفتید
    گویا هم او بود که گفت من رضاخان انقلابم
    به وبلاگم سری بزنید منتظر نظرتان هستم

  70. حی علی الجهاد می‌گوید:

    اعتراف می‌کنم یکی از بهترین تحلیل‌های تان را خواندم بسیار بصیرانه بود و به اندازه و به هنگام انشالله خالصانه

  71. سیداحمد می‌گوید:

    جناب رضا !

    به آن سبزی که چنین آرزوئی دارد بگوئید:
    “آرزویش را به گور خواهد برد.”

    لعنت خدا بر شیطان…

  72. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش جان متن زیبایت راتاآخرخواندم باتمام نقطه هاوویرگول هایش .
    اماچندنکته :

    ۱ – امیدوارم ماه دل آرای انقلاب وسلاله ی پاک حضرت فاطمه (س) این متن ستاره شون روببینند. ویه طیب الله دیگه نصیب داداش مابفرمایند.
    ۲ – درخصوص تحلیل موشکافانه ای که مرقوم فرمودی چه کسی بهترازخودت می تونه نظربده چون من به ساعتی خوندم وتوحتما ساعتها وقت براش صرف کردی ، پس برای اینکه حلاوتش هنوزتوکامم باشه فقط چندتاازجمله هایی که بیشتربرام جالب بودبازنویسی می کنم . البته درموردقالیباف نمی دونم چی بگم چون شمابرای ماالگویی دربست قبول می کنم ولی به ستاره هاهم می گم یه وقت فکرنکنن این یه نوع تبلیغه چون داداش بابصیرت ماهمه ی جوانب رومدنظرداره . یاحق .

    – باید گفت که خاتمی از منافقان صدر اسلام هم منافق تر است .
    – دهان شان بوی ژامبون گوشت خر تراوا می داد!
    – پولی که باید ملک عبدلی خرج مستراح های خراب “منی” کند، می دهد به خاتمی!
    – حساسیت روی این سخن جناب رئیس جمهور که خود را مدیون اصولگرایان نمی دانند، با وجود تقسیم بندی “انقلابی/ ضد انقلاب” حساسیت بی خودی است.

    درضمن دوتامطلب دیگه که یکیش خیلی مهمه :
    – دوسال پیش یه کتاب قطوری روخوندم حدود ۶۰۰ ، ۷۰۰ صفحه به نام گفتمان مصباح که اونجافهمیدم علامه مصباح نه تنهاوزیرارشاددولت خاتمی ملعون روزودترازهمه شناخته بودبلکه دراوایل انقلاب بعضی روحیات هاشمی روهم ازخیلی هابهترفهمیده بود .
    – علی فریمانی درکدام طرف این اقطاب قرارداره ؟

  73. سجاد می‌گوید:

    سلام
    با اجازه آقا سید

    بازدید امروز: ۸۳
    بازدید دیروز: ۲۴۸۳
    افراد آنلاین: ۲۶
    بازدید کل: ۱۵۰۶۵۲۷

    خسته نباشید.
    یا علی مدد.

  74. ENFEJAR می‌گوید:

    بسم رب الحسین علیه السلام
    واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چه طولانی
    اعتراف: نخوندم
    احساس: باید فوق العاده باشد
    ****
    این لینک رو اگه صلاح دونستید منتشر کنید(بی ربط است و آزار دهنده)

    ______________________
    التماس دعای فرج

  75. یوسف می‌گوید:

    حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی به دلیل مخالفت رهبر معظم انقلاب با کناره‌گیری‌اش در وزارت اطلاعات ماندنی شد.

    به گزارش جهان، پس از آنکه سایت‌های متعلق به دولت از پذیرش استعفای حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات توسط احمدی‌نژاد خبر دادند، وی به دلیل مخالفت مقام معظم رهبری با کناره‌گیری‌اش در وزارت اطلاعات ماندنی شد.

    عصر امروز، سایت ریاست جمهوری، خبرگزاری ایرنا و شبکه ایران متعلق به دولت با انتشار متنی خبر داده بودند که وزیر اطلاعات استعفا کرده و رییس جمهور استعفای او را قبول کرده و همزمان وی را به سمت مشاور رییس جمهور در امور اطلاعاتی منصوب کرده است.
    امروز همچنین، اسفندیار رحیم مشایی در گفتگویی با پایگاه اطلاع رسانی دولت به اظهار نظر در مورد اطلاعاتی هم پرداخته بود و گفته بود: ضعف های اطلاعاتی و ارتباطی جبران شوند.

    در همین رابطه الف نوشت:انتشار خبر استعفای وزیر اطلاعات لحظاتی پس از انتشار از سوی اغلب خبرگزاری ها و سایت های خبری به جز خبرگزاری های وابسته به دولت برداشته شد.

    پی گیری های خبرنگار نشان می دهد برداشتن این خبر با نظر دفتر مقام معظم رهبری بوده است که البته خبرگزاری رسمی دولت برخلاف دیگر رسانه ها آن را اجرا نکرد.

    هم چنین یک منبع مطلع به خبرنگار الف گفت وزیر اطلاعات به دلیل برداشتن یکی از معاونین خود که نماینده مشایی و جریان انحرافی دولت در وزارت خانه بوده است با فشار دفتر رئیس جمهور مجبور به استعفا شده بود. پیش از این نیز رئیس جمهور تصمیم داشت وزیر اطلاعات را برکنار کند که آن دفعه نیز با مخالفت رهبر انقلاب مواجه شده بود.

    در همین رابطه سایت آزادنگار با افشای اطلاعات بیشتر از هویت فردی که با دستور وزیر اطلاعات برکنار شده بود نوشت:دیروز با حکم حیدر مصلحی معاونت برنامه وبودجه وزارت اطلاعات برکنار شد وشخص دیگری جای اورا گرفت.«حسین عبداللهی» که با نظرمستقیم اسفندیار رحیم مشایی درسمت معاونت برنامه وبودجه وزیراطلاعات قرارگرقته بود صبح دیروز درمراسمی وبا دستور وزیر فعلی اطلاعات تودیع شد.

    اما به نظرمیرسد که این جابجایی به مذاق چهره جنجالی دولت دهم خوش نیامد و تصمیم به برکناری مصلحی گرفت.مصلحی نیز که ازقرار معلوم چندروزی است اختلافاتش با احمدی نژاد ومشایی بالا گرفته است،برای اینکه به سرنوشت مصطفی پورمحمدی –وزیرکشوربرکنارشده دولت ایران- دچار نشود ،استعفا میدهد.

  76. یا خامنه ای می‌گوید:

    خداوکیلی وقتی می بینم این مشایی حضرت ماه رو ناراحت می کنه میخوام…

  77. ساقیانه می‌گوید:

    این پیچ آخر است نشسته است در کمین

    از این به بعدِ کوچه تو را می زند زمین

    از این به بعدِ کوچه کبودی است سهم تو

    ای زیر چشم های تو از جنس حورعین

    و حور ٌ عین – واقعه/ ۲۲

  78. یکی می‌گوید:

    مقاله هس یا پست؟؟؟
    این طولانی نوشتن به نظرم مخالف شان یک وبلاگه…..

  79. به یکی می‌گوید:

    “به نظرم” چرا فکر کردید کسی که حتی اسمش رو نمی ذاره می تونه در مورد شئون اظهار نظر کنه؟!

  80. منتظر خورشید می‌گوید:

    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه و احفظ قائدنا امام الخامنه ای و احفظ محمود احمدی نژاد و اهلک اعدائهم اجمعین
    چقدر این دنیای سیاست کثیفه
    چقدر این دنیای سیاست بی پدر و مادر
    ای مرگ بر دنیای سیاست
    دیگه حالا قشنگ متوجه شدم که ابو موسی اشتری و همفکرانش در غیاب “مالک اشتر علی” چه بر سر علی(ع) آوردند
    ابوموسی اشتری ها چقدر انتظار کشیدند تا علی (ع) بی مالک شود
    و چه نقشه ها کشیدند که مالک را از علی(ع) بگیرند و گرفتند و مالک چه مظلومانه به شهادت رسید و تاریخ دارد یکبار دیگر تکرار میشود
    حسین قدیانی: احمدی نژاد، احمدی نژاد است، نه مالک اشتر. به ویژه که مالک را اگر از علی گرفتند، اما خودش ولایت علی را به ولایت مسئله سازان نفروخت! القصه؛ در مثل مناقشه نیست و خوبی های دکتر و دولت به جای خود قابل تقدیر است.

  81. هوشنگ می‌گوید:

    اگر در حین خواند متن صحنه های چند سال اخیر را پیش چشم مجسم کنید ،
    آنوقت این متن میشود تاریخ مصور جریان فتنه و ظلم رفته بر انقلاب اسلامی آن از سوی کسانی است که بیشترین سهم مادی و دنیائی را از آن برده اند .

  82. مختار می‌گوید:

    احتمالا خبر “وزیر اطلاعات با حکم حکومتی رهبر انقلاب ماندگار شد” و دلیل استعفای ایشون رو از خبرگزاریها خوندین :
    http://www.jahannews.com/vdcjitevauqemyz.fsfu.html

    داش حسین ببخشیدا ولی حالم داره از این احمدی نژاد به هم میخوره!
    حسین قدیانی: من اما دلیلی برای به هم خوردن حالم از هیچ کسی نمی بینم؛ احمدی نژاد که جای خود دارد، حتی از سران فتنه. ما نسبت افراد را با ولایت فقیه می سنجیم و اگر زاویه پیدا کرده بودند، نقد می کنیم. همچنان که قصور دولت را نقد می کنیم و خوبی هایش را می شماریم؛ نه لزومی دارد که احمدی نژادی باشیم -افراط- و نه لزومی دارد که حال مان از دکتر بهم بخورد. -تفریط- با این همه این روزها دکتر قطعا واجب النقد است! در خلال همین مباحث، امشب در وبلاگ متنی خواهم نوشت.

  83. مرضیه می‌گوید:

    عرض سلام خدمت دوستان
    گروهی از دوستان فعال طرحی را برای تشکیل یک کمپین امضای یک میلیون نفره در رابطه با کشتار مردم منطقه توسط دیکتاتورهای دست نشانده اجرا کرده اند. طبق آنچه به من اطلاع داده اند اگر تعداد امضاهای یک کمپین بتواند به یک میلیون نفر برسد دبیر کل سازمان ملل وظیفه دارد آن موضوع را پیگیری کرده و نسبت به آن اعلام موضع کند.

    محل مراجعه برای رأی دادن نسبت به این موضوع این لینک است. http://www.petitiononline.com/ssi2011/petition.html
    همگی سعی کنیم این رأی گیری را منتشر کرده و به دست دیگر دوستانمان برسانیم. در سایت ها و وبلاگ‌ها نیز بازنشرش بدهید.
    ترجمه متن منتشره در این کمپین امضاء نیز در ادامه ذکر می گردد.

  84. امین 2060 می‌گوید:

    سلام
    مصاحبه با آقای نجف زاده چی شد؟
    http://amin2060.persiangig.com/image/nf00163008-1.jpg

  85. -محمدصادق- می‌گوید:

    داداش چند وقتی بود خیلی از نیش تندت به کسایی که بد ذات نیستن و گناهشون ساده لوحیشونه خسته و مجروح بودم. ممنون که تفاوت قائلی بین بدذاتی و بی بصیرتی. ممنون که یه تار موی چفیه اندازهارو با وجود کراوات زنا عوض نمی کنی. برای من امثال لاریجانی ها و قالیباف ها موتلفه ای ها همون قدر عزیزن و البته قابل نقد که حاج محمود….

  86. سجاد می‌گوید:

    سلام
    خسته نباشید
    عکس بالا که زدین خیلی قشنگه! یعنی خیلی طبیعیه!!!

    یا علی مدد.

  87. فدایی رهبر می‌گوید:

    تا امروز به احمدی نژاد میگفتم عمو محمود از امروز شد همون احمدی نژاد
    حسین قدیانی: ولی من دیروز و امروز و فردا حرفم این است: بابای ماست خامنه ای…

  88. سجاد می‌گوید:

    سلام
    مثل اینکه این اسفندیار بدجوری دستگاه سلطان محمود رو بهم ریخته!!!
    از قضا هرکی استعفا میده حکم بعدیش میشه مشاور رییس جمهور!

    منتظر نقد زیبای داداش حسین هستیم.

    خسته نباشید.
    یا علی مدد.

  89. فدایی رهبر می‌گوید:

    تمام هستی و نیستیونم فدای بابامون داداش حسین

  90. محمدی می‌گوید:

    http://mehdimohamadi.persianblog.ir/
    تثبیت فعالیت های فرهنگی، چگونه؟

  91. سید می‌گوید:

    حسین آقا سلام!
    خسته نباشید!
    مطلب خوبیه!
    انشا الله موفق و به مدد بانوی دو عالم تا ابد ولایی بمانید!
    خیلی خوشحال میشیم یه سری به ما بزنید!
    http://www.shahedan.blogfa.com
    یاحق!!

  92. طاهره نعمت اللهی می‌گوید:

    عجب متنی بوداعتراف کنم دودورخوندم تافهمیدم چی به چیه
    واقعاقلمتان مستدام که مسکن فوق العاده ای ست برای جلوگیری ازافت بصیرت ان هم دراین روزها
    راستی عکس اولی هم خیلی طبیعی ست مذاکره ی ستاره های حضرت ماه

  93. کامیار می‌گوید:

    چه موهای خوشگلی داری بهت حسودیم شدشامپوچی میزنی؟

  94. کامران"داداش کامیار" می‌گوید:

    سلام به نظرمن هیکلتونم خیلی قشنگه ولی ورزشکاری نیست یعنی فوتبالی نیست هیکل فقط رضازاده

  95. ه.علی مددی می‌گوید:

    سلام
    توی متن عبارت”تصفیه حساب”درج شده بود.من عبارت”تسویه حساب” هم دیده بودم.
    حالاکدوم نگارش درسته؟ازنظرلغوی هم تقریبا هم معنی هستند. فقط جهت اطلاع پرسیدم.
    ممنون…

  96. سید مصیب می‌گوید:

    چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چرا وزیر اطلاعات استعفا می دهد
    کمتر از دوساعت بعدش رهبر انقلاب مخالفت می کنند

    http://javanfekr.ir/

    حسین جان از شما بعیده !
    حسین قدیانی: چی بعیده؟!

  97. یک بنده خدا می‌گوید:

    سلام ای فونت درشت!!!!!!

  98. به سوی تو می‌گوید:

    جناب آقای قدیانی
    سلام علیکم
    در اردوی سه روزه سایبری قم با هم بیشتر آشنا شده ایم
    چند روزی است که در شهر ما قزوین موج انتقاداتی نسبت به مدیر کل صدا و سیمای این مرکز راه افتاده است و بر و بچه های انقلابی و مذهبی شروع به اعتراضات شدید و فعالیت های سایبری کرده اند
    که تا به الان نتیجه خوبی هم داشته است
    آخرین حرکت صدور بیانیه مبنی بر برکناری این مدیر کل نالایق و دیکتاتو و غیر اسلامی از آقای ضرغامی بوده است که خبرگزاری هایی چون:رجانیوز ،عصر نیوز،دانشجو و … لینک کرده اند
    در این باب نیاز به کمک شما ومطلبی از جانب شما داریم
    اگر شد لینک یا مطلبی بگذارید
    باتشکر
    لینکهای وبلاگها از این قبیل است:
    http://www.rajanews.com/detail.asp?id=85182
    http://mohammadkhorshidi.blogfa.com/
    http://amirsaalehi.blogfa.com/
    http://amirbeik.mihanblog.com/
    http://qazvin.info/
    http://hamid-graphic.blogfa.com/
    و…

  99. شمیم..... می‌گوید:

    سلام حاج حسین بزرگوار……….

    من این روزها بسیار بیشتر از همیشه دلگیرم از خرده گیریهای مدعیان ولایت مداری به حوزه دولت ؛-علیرغم تاکیدات مکرر آقا به حمایت از جهت گیریهای دولت-؛
    وقتی آقا در دیدار جامعه مدرسین آنگونه با اطمینان قلبی از جهت گیریهای متعدد دولت ابراز اطمینان و آرامش می کنند و نسبت به همین تشکیک های فعلی ایجاد شده در عملکرد اطرافیان ایشان هم آقا ابراز تردید می کنند و فرمودند اصلا چنین مسائلی بر ایشان محرز نگردیده….پس چرا تا به این حد تعمدا به جمیع جهت گیریهای حتی فطری و عقلی این طیف ناجوانمردانه می تازند؟!………
    من هر روز که می گذرد بسیار بیشتر از پیش مؤمن می شوم به این مرد خاکی از جنس خاکی پوشان شهادت طلب عصر امام روح الله……..؛و هرگز زخمهایی که مدعیان بر تن او زدند رو فراموش نمی کنم……من هرگز فراموش نمی کنم تخطئه های لاریجانی را…اتفاقا در وقت مبادا قالیباف را هم با عیار همسویی با احمدی نژاد می سنجم….؛و اتفاقا اینها همه از باب ارادتی است که به مولایم سیدعلی دارم….

    من اتفاقا این روزها به بسیاری از تخطئه های ناروا ی همین دوستان مدعی؛ به همراهان احمدی نژاد هم مشکوکم!!….چون آنقدر بی محابا و با بی تقوایی و گاها دروغپردازی محض تاخت می دهند که به اصالت دینداریشان هم شک می کنم….
    ****************************************
    آنقدر عیبهای بدیهی و ناجوانمردی در صدر نشین مجلس می بینم که در مقابل در تمجید از نوروز باستانی و حتی مقدس روایات ائمه عیب نمی بینم….؛اگر در باب دوم فقط شک و تردید دارم اما درباب نخست حتی اندکی هم تردید ندارم و چون مدعی دینمداری هستم لاجرم مأمورم به تکلیف تبری در باب یقینیات و صرفا احتیاط در باب دوم و البته حسن ظن….

  100. شمیم..... می‌گوید:

    چند روز ی بود که به دلیل مشغله بسیار ازین فضا دور بودم ….اما از نکات دیگری که در کامنتهای دوستان هم اشاره به اون رو دیدم؛هیاهوی اخیر در باب تعیین مصداق های احتمالی تاثیرگزاران عصر ظهور بود…که به عنوان کسی که در فضای اجتماع در نقشهای متعدد ایفای مسئولیت و نقش میکنم…بسیار این هیاهو رو دور از منطق و البته دور از فضای فکر عامه طیف منتظر دیدم ….و بسیار هم شتابزدگی عجیب و دور از ذهنی را در مردانی که سالها در عرصه سیاست و دین حضور پررنگی داشتند….
    ***************
    برخی انچنان بی منطق و با دروغپردازی و دهن کجی عیان به حتی مسلمات روایی هم تاختند که فقط و تنها نتیجه بدیهی ذهن ما ،رد تعمدی و هدفمند این مساله با اهداف خاص از سوی این دوستان هست…،
    **********************

  101. لجمن می‌گوید:

    سلام
    ایام فاطمیه حال می ده متنی بنویسم و مقایسه کنم آل خلیفه را با خلیفه ثانی : http://lajman.blogsky.com/1390/01/27/post-55/

  102. منتظر خورشید می‌گوید:

    اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
    وجعلنا من خیر انصاره و اعوانه
    و المستشهدین بین یدیه
    واحفظ قائدنا امام الخامنه ای
    واحفظ محمود احمدی نژاد
    و اهلک اعدائهم اجمعین

    روایته که ملائک۲جا به انسان میخندند
    اول وقتی که مردم میخواهند یک شحصی را عزیز کنند و بهش عزت بدن اما خداوند آن شخص را خوار و ذلیل کرده
    مثل کسانی که میخواهند به شهردار،سردار،سرتیپ،پاسدار،دکتر،خلبان،پلیس،قالیباف عزت بدن
    دوم وقتی که خداوند به یکی از بنده هایش عزت میده اما بعضی ها میخواهند آن بنده را ذلیل کنند مثل کسانی که میخواهند دکتر مظلوم و سرافراز احمدی نژاد را ذلیل کنند
    بدانید نه دشمنان و منافقین خارجی و نه دشمنان و منافقین داخلی و نه هاشمی و نه شریعتمداری و نه باند زاکانی و مطهری و توکلی ونه مشایی و نه هیچ کس دیگر نمیتوانند عزتی را که خداوند به عمو محمود داده را ازش بگیرند همان طور که دشمنان و مخالفین نتوانستند عزتی را که خداوند به امام خامنه ای داده از ایشان بگیرند

  103. هوشنگ می‌گوید:

    دولتها میآیند و میروند. آنچه ماندنی است، رهبری (ولایت فقیه) است.
    دل به رشته محکم متصل به ائمه ببندیدم که ضامن سعادت و خیر دنیا و آخرت است.

  104. نورا می‌گوید:

    اگر شما هم مثل علی مطهری احمدی نژاد را بخاطر حرف هایش راجع به نوروز و توجه به هر دو مکتب ایران و اسلام قابل انتقاد که نه به قول خودتون واجب النقد می دانید ،مایلم با شما مباحثه داشته باشم
    این حرفتان هم که گفتید احمدی نژاد ولایت امام خامنه ای را به بعضی ها (م) می فروشد را اصلا قبول ندارم به قول حجة الاسلام آقا تهرانی آقای احمدی نژاد رهبر را فصل الخطاب می دانند
    هرچند که می پذیرم باید روی بعضی پُر رو ها را هم کم کرد

  105. ,وصال می‌گوید:

    سلام
    از هرچه بگذریم از این یک جمله نمیتوان گذشت:
    اعتراف می کنم که ۳ بار به احمدی نژاد رای داده ام. مشایی اگر بگذارد، افتخار هم می کنم.

  106. مصطفی می‌گوید:

    سلام و خسته نباشید.

    ۱۹ سالمه.شاید اینجا جاش نباشه اما باور کنید سوالات زیادی در مورد مسائل سیاسی دارم ولی واقعا نمی دونم کجا بپرسم خواهشمندم شبهات منو بی جواب نذارین.امیدوارم در مورد من هم بدگمان نباشید! اگه جوابهای شما امکان عمومی شدن نداره اگه زحمت نیست به ایمیلم ارسال کنید:
    ۱- حقیقت اینه که امروزه ما شاهد عیبها و اشکالت زیادی در صدا و سیما هستیم ، از جمله عملکرد نامناسب صدا و سیما در انتخابات ۸۸ و حوادث بعد از آن و همچنین سانسور حوادث سوریه و انتشار اخبار مربوط به سوریه تقریبا بعد از یک هفته و بعد از اینکه همه چیز در آنجا به نفع ما تمام شد.حال با توجه به اینکه آقای ضرغامی رئیس صدا و سیما می باشند و رهبر نیز ایشان را انتخاب می کنند آیا این معایب به رهبر بر نمیگردد؟ لطفا جوابی قانع کننده بدهید.
    ۲- آیا این روند را قبول دارید که در بسیاری از رسانه ها گویا احدی حق انتقاد از رهبر و بسیج و سپاه را تاحد زیادی ندارد؟ و در صورت انتقاد و یا مخالفت ضد انقلاب شمرده می شود؟
    ۳-آیا شما معتقدید معترضان انتخابات ۸۸ هیچ حرف حقی برای گفتن نداشتند؟
    ۴- آیا اگر صدا و سیما در انتخابات ۸۸ اندکی از سانسور ها کم می کرد و صدای مخالفان و دغدغه های آنان را منعکس میکرد آیا باز هم معتقدید که اغتشاشات با آن گستردگی اتفاق می افتاد؟
    ۵- به نظر شما اگر مسئولان نظام تخلفات نیروهای نظامی را با صراحت و با شدت محکوم و با مسببان آن برخورد بکنند آیا باز هم کسی این تخلفات را به شخصیت های اصلی نظام از جمله رهبر نسبت خواهد داد؟(برای نمونه یکی از دوستان بنده می گفت در حوادث ۲۵ بهمن دیدم که یکی از افراد نیروی انتظامی پیر زنی را روی زمین می کشید و یا خودم از یکی از نیرو های نظامی که آشنای دور ما محسوب می شود شنیدم که صراحتا می گفت که ما با باتوم بعضی معترضان را می زدیم.)
    ۶- (البته این سوال با سوالات قبلی اندکی تفاوت دارد) به نظر شما آیا این درست است که سعی می کنیم عشق رهبر را با استفاده از کلیپ ها و تصاویر و القاب آنچنانی در دل مردم بیندازیم؟ آیا بهتر نیست حقایق اخلاقی و تدبیر ایشان را بدون هیچ گونه پیش داوری و قضاوت و هر گونه حرف اضافی منعکس کنیم تا مردم با اختیار و انتخاب خود علاقه مند ایشان شوند نه با تلقین و القا و امثال این جور کارها؟
    ۷- آیا این درست است که دائما سران نظام بگویند” رای ۴۰ میلیونی مردم ایران به جمهوری اسلامی” آیا مگر قبول نداریم که بعضی از آنهایی که به آقای موسوی رای دادند اصلا نظام را قبول نداشتند؟ من خودم با شخصی که به آقای موسوی رای داده بود صحبت کردم. صراحتا بیان می کرد که من چون مخالف نظام بودم به آقای موسوی رای دادم. با توجه به نکات گفته شده به نظر نمی رسد افرادی نظیر “آیت الله خاتمی امام جمعه موقت تهران” به نوعی دروغ می گویند؟
    ۸- اگر واقعا دلایل قاطعی برای اثبات دخالت غرب در حوادث ۸۸ و طراحی قبل از انتخابات وجود دارد چرا صدا و سیما چیز خاصی را منتشر نمی کند؟ چه دلایلی برای دخالت وجود دارد؟
    ۹- آیا شما فکر نمی کنید کم کاری های برخی مسئولین، مخصوصا نمایندگان مجلس از هر جنگ نرمی که صورت بگیرد تبعات و آثار روانی بدتری دارد؟ وآیا این گونه کم کاری ها بیشتر از هر چیز نظام را در خطر قرار نمی دهد؟
    ۱۰- آیا این درست است که ما در داخل به طور کلی دیدگاهها و نظرات مخالفان نظام را سانسور بکنیم؟ و یا نهایتا در یک تحلیل و یا خبر کاملا یکطرفه آنرا منعکس بکنیم؟ آیا چنین رسانه ای برای مردم معتبر و قابل اعتماد خواهد بود؟
    ۱۱- من از زبان بعضی سپاهیان شنیدم و حتی از نزدیک دیده ام که اگر یک سپاهی مرتکب خلاف رانندگی شود و اگر کارت نظامی خود را به افسر نشان دهد ، مورد تخفیف و یا حتی عفو قرار می گیرد. آیا این عادلانه است و آیا این مورد تایید شماست؟
    با تشکر.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.