بشوی اوراق… اگر هم درس مایی!

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ طرحی از داداش مرتضی

کاری از وبلاگ گروهی آنتی بالاترین

http://sdi14.persiangig.com/audio/Ramezani.06%20Mafghudolasar.mp3

نقدی بر فیلم “طلا و مس”

زیاد فیلم می بینم اما کم فیلم می بینم… و این یعنی به جای دیدن هر فیلمی، ترجیح می دهم فیلم های محبوب خود را زیاد ببینم. آن نقل معروف حکما را اگر بخواهم از “فرزند” به “فیلم” تعمیم دهم، می گویم؛ ۲ فیلم با دانش و تن درست، به از چند فیلم نادان و سست. سینمای ما عجبا که ابن زیاد است؛ زیاد می زاید، ولی اغلب ناقص الخلقه. این سینما به جای آنکه از رحم هنر، فیلم بیرون دهد، مامان و ماما و ماها را جملگی با هم فیلم کرده. چه بسیار که از سوپرمارکت به جای ۵۰۰ تومان خیارشور، چند کیلو فیلم می گیرم و بعد از یک ربع دیدن هر کدام، سی دی را به آرشیو صدها فیلم تا آخر ندیده ام، اضافه می کنم. فیلمی که به جای نقال، از بقال بگیری، همین می شود. فیلمی که به جای فروشنده فرهنگی، از فروشنده رب گوجه فرنگی تهیه کنی، یک در هزار باب میلت می شود. چه تار است نمای تیره این سینمای ما… و در این میان معدود فیلم محبوب من حتی اگر مثل “آژانس شیشه ای” و “از کرخه تا راین” حاتمی کیا بر اساس واقعیت نباشد، و حتی اگر مثل “بچه های آسمان” و “به رنگ خدا”ی مجیدی، بر اساس فطرت پاک و انسانی کارگردان ساخته شده باشد، فیلمی اقتباسی از “حقیقت” است و چه بسیار که میان واقعیت و حقیقت، بین “آنچه هست” و “آنچه باید باشد” فاصله است. “عدالت” یک حقیقت است اما در عالم واقعیت، غایب تر از یوسف زهرا، همین عدالت است و اگر آخرین حجت خدا بر روی زمین، حاضر هست و ظاهر نیست، مع الاسف، عدالت، نه ظهور دارد، نه حضور. مهدی، نائب و جانشین دارد، اما عدالت، هرگز جایگزین ندارد. مصلحت، خلف شایسته ای برای عدالت نیست، بلکه فقط نوشداروست؛ بعد از مرگ سهراب عدالت، بی فایده است، اما اینقدر عاقل باید بود که مریض را برای زنده نگه داشتن از گزند بیماری، دوا و دارو، شاید حتی نوشدارو لازم است. تنها اینجاست که بیمار عدالت یا عدالت بیمار، جز به کیمیای مصلحت، از بستر درد، بیدار نمی شود. عدالت، یکی است، اما مصلحت، باید دید که صلاح چه چیز را در نظر می گیرد. پس مصلحت، یکی نیست و باید گفت: مصلحت، گیرم که آری، اما کدام مصلحت؟!… روحانیت، چون عدالت، یکی است، اما باید گفت: کدام روحانی؟!… و اینجاست که فرق می کند طلا با مس. فرشته با ابلیس. بلعم باعورا با امام عاشورا، و روحانی با روحانی نما. بیش از این در این باب ببافم، می شود “فلسفه بافی” و من از آسان نویسی خوشم می آید. “طلا و مس” را ۵ باری دیده ام و آنچه می نویسم، برداشت یک منتقد، حتی یک معمم از این فیلم نیست. برداشت بیننده این فیلم، از این فیلم است. “طلا و مس” نقاط مثبت فراوانی دارد، اما مع الاسف، نقاط ضعف فیلم از دل همین نقاط مثبت، بیرون می آید. قبل از نقد می ستایم همت عزیزانی که این فیلم قشنگ و خوش ساخت را ساختند؛ از کارگردان گرفته تا بازیگر و بازیگردان. بی شک در روزگاری که فیلم کم می بینم و به بلیط جشنواره، “نه” می گویم، “طلا و مس” را قطعا باز هم خواهم دید. نقد اثری که موثر بر فطرت پاک آدمی است، آدابی دارد و ادب حکم می کند از همین روزنه “سلام” بگویم به “طلا و مس”. اما بعد، این فیلم را خیلی آسان نقد می کنم:

نقاط مثبت فیلم “طلا و مس”

یک: همین که از اول تا آخر این فیلم، صدای زنگ هیچ موبایلی، خدشه بر عصمت خاص “طلا و مس” وارد نکرد، نکته ای بسیار مثبت بود. روحانی، مبلغ سنتی دین خداست. منبر که در این فیلم، سیمایش نشان داده نشد، اما صدایش به خصوص در سکانس آخر فیلم، به وضوح می آمد، رسانه دین خداست. در عصری فراتر از نسل اینترنت، باز هم هیچ رسانه ای بلیغ تر از زبان طلبه بالای منبر نیست. مهمتر از سیمای منبر، اما صدای روحانی است. این روحانی است که مس را طلا می کند. معجزه کار عصای موسی نبود. کار دست موسی بود. منبر از چوب ساخته شده است و روحانی، بیش از هر انسان دیگری، دست پخت خداست. دست پخت خدا ولی همان به که سبک باشد؛ سبک بار و سبک بال… و اینچنین طلبه جوان، با بچه ای در بغل، پای منبر درس حاج آقا رحیم، اما نه داخل کلاس، از همان پشت در، موعظه اخلاق می شنود:
فکر نکن باید بشی انبان و خودت رو پر کنی، بعد راه بیافتی. اگر سنگین بشی، که دیگه نمی تونی قدم از قدم برداری. ولی اگه به حرف خدا دل بدی، می بینی که خدا چجوری راهتو روشن می کنه. بچهه داشت از پشت بوم می افتاد پایین، هیچ کس هیچ کاری نمی تونست بکنه. یه پیرمرد ساده دل روستایی که اونجا بود، سرشو بلند کرد رو به آسمون و گفت: خدایا! خودت نگهش دار. بچه همونجا میون زمین و هوا موند. مردم ریختن دورش که تو کی هستی و معجزه و کرامت و این حرفا. پیرمرده همین طوری هاج و واج موند. گفت: مگه باید غیر از این باشه؟! خدا هر چی به من گفته، گفتم چشم، منم هر چی به خدا بگم، رومو زمین نمیندازه. یه پیرمرد ساده روستایی. نه فلسفه خونده. نه سر از علوم غریبه در آورده. نه اهل ریاضت و چله نشینی بوده. فقط راست و حسینی به هر چی فهمیده، عمل کرده. هی علم رو علم، سوات رو سوات، سیاهی رو سیاهی، اما عمل نباشه، چه فایده؟ به جای اینکه جمع کنیم، بریزیم. علم اصلش نوره… اون طرف خط، اول از دونسته ها می پرسن، بعد از ندونسته ها. اول حساب داشته ها رو می رسن، بعد حساب نداشته ها.
این فیلم، اگر چه سینمایی است، اما اساسا فیلم نیست. “طلا و مس” مثل منبر درس حاج رحیم، بر اساس یک حقیقت است و چه بهتر که هنگام تماشای این فیلم، موبایل خود را خاموش کنیم.

دو: “طلا و مس” روحانی خود را کاملا برده در میان مردم. طلبه این فیلم، دقیقا با همان دردهایی باید سر و کله بزند، که توده مردم. فرق اساسی “طلا و مس” با “مارمولک” اما در نکته ای ظریف نهفته است. جایی گمانم در “کیهان” نوشتم که “مارمولک”، مهمترین نقطه ضعف محتوایی اش، نه توهین گاه و بی گاهش به لباس روحانیت، که از آن بالاتر، اصرار بر جمله کلیدی فیلم بود. آنجا که مدام تکرار می کرد: “به عدد آدم ها برای رسیدن به خدا راه هست”. این جمله، کلمه حقی است که اراده های باطل پشتش نهفته است؛ اراده اصحاب هرمنوتیک. یعنی تعدد قرائت ها آنقدر هست که اصولا منبر و روحانی، فقط به درد تمسخر می خورد و هر آدمی، خود یک پا روحانی، یک پا پیامبر، یک پا منبر است. و اگر چنین است، چه نیاز است آدمی را به وحی؟ به منبر؟ به پیامبر؟ من یک چیز را می گویم، تو یک چیز را می گویی، دیگری، یک چیز دیگر، خدا هم یک چیز گفته، پیامبر و امام هم یک چیز گفته اند، و چون به عدد آدم ها برای رسیدن به خدا راه هست، همه هم لابد درست گفته اند! “طلا و مس” اما حرفش این است: “به عدد آدم ها برای رسیدن به خدا راه هست، اما فقط یک راه است” و مابقی چاه است و در شب تیره، جز نور ماه، و به مدد مهتابی بخواهی حرکت کنی، سحر به جای شعاع نور خورشید، خود را در دام خفاشان اسیر می بینی. صبح، نور خدا را نمی بینی، گور خود را می بینی. اینجاست که طلبه “طلا و مس” اگر چه از اعماق غم و اندوه و شادی و سرور مردم جامعه اش برخاسته است، اما دنبال “یک حکیم” و “یک راه” می گردد تا مس نفس خود را طلا کند. راستی که فرق طلا و مس چیست؟ چرا طلا گران و مس بی ارزش و ارزان است؟ دلیل این جاست که طلا نادر است و مس فراوان. راه، یکی است و چاه، فراوان. هر فلزی، طلا نمی شود. آدمی اما فلز نیست و اختیار دست خودش است که مس باشد یا طلا، اما روحانی به سبب لباسی که بر تن کرده، اختیار دست خودش نیست! لباس تبلیغ نهج البلاغه، یعنی توی روحانی، آخوند، طلبه، حاج آقا و هر چه که صدایت می زنند، اختیارت را داده ای دست دین خدا و نه نفس خود. یعنی توی ملبس، مس نفس را به طلای قدسی فروخته ای و در این معامله چه هنگفت سود کرده ای. ما روحانی بد نداریم. آن شیخ که با عمامه سفید، دزدی می کند، آن سید که در ویلای ابلیس، طرح فتنه می ریزد، آن یکی که عدالت جامعه را قربانی مصلحت خاندانش می کند، آن دیگری که دیر زبان به نطق باز می کند، آن یکی که با تاخیر، “عمار” می شود… و “واعظان کین گونه در محراب و منبر می کنند، جای خلوت می روند، آن کار دیگر می کنند”، هر چند لباس پیامبر خدا را دزدیده باشند، اما روحانی نیستند! ما روحانی بد نداریم. چیزی که کم و زیاد داریم -و ان شاء الله کم داریم!- دزد است؛ دزد. با رنگ زرد، هیچ مسی، طلا نمی شود. خلع رنگ باید کرد مس را از جامه زرد.

سه: طلبه “طلا و مس” پای منبر است، نه بالای منبر. جوانی است که در سودای پیر و غم معیار، از شهر خود به دیار یار مهاجرت می کند تا عیار خود را از شر اغیار پاک و منزه کند. این طلبه، بیش از آنکه “بگوید”، “گوش می کند” و به آنچه گوش کرده، “عمل می کند”. از همین روست که پرستار بیمارستان را بدون هیچ منبری، مدهوش می کند. منبر این طلبه، قبل از صندلی چند پله ای چوبی، رفتار و گفتار خویش است. منبر، هدف او نیست، پیام منبر، دین پیامبر هدف اوست. متواضع است. با همسرش مهربان است. خانواده از دست او رضایت دارد. اهل صیغه نیست. زن را ضعیفه نمی داند. مردمی است. برای کسب و کار دوستش، حتی حاضر به برداشتن عمامه می شود. امر و نهی دین خدا برایش مهم، حیاتی و غیر قابل معامله است. به نامحرم چشم نمی دوزد، لیکن مرز مقدس بودن با خشکه مقدس بودن را بلد است و دل “آیدا”ی مهربان “طلا و مس” را نمی شکند. موی مس را از ماست طلای خود بیرون می کشد و به اسم حد شرع، قلب هیچ طفل معصوم بی گناهی را نمی شکند. به دخترش که هنوز به سن تکلیف نرسیده، احکام شرع را زور نمی کند. سختی دین را برای خود، و راحتی اش را برای دیگران می خواهد. اگر خیلی اهل تهجد است، دلیل نمی شود که برای کودک خردسالش “نی نای نای” نکند. با این حال پرده را به دخترش می گوید “بکش” که چشم نامحرم به “نی نای نای” او نیافتد و باز او را باکی نیست که “آیدا” شاهد این “نی نای نای” است. همین “آیدا” که تا پیش از حضور این خانواده روحانی، در منزل مادربزرگ، جز با نوار مبتذل ضبط صوت همیشه همراهش، به آرامش نمی رسد، از همسر این طلبه که اینک در بستر بیماری است، “حمد و سوره” می آموزد و برای زنده ماندن “سیده زهرا” یا “خاله زهرا” شمع روشن می کند تا نمیرد. زنده بماند. این همه در “طلا و مس” زیباست. خروجی این فیلم زیباست. حتی اگر با بعضی از سکانس های فیلم، مشکل شرعی داشته باشی، حتی اگر از “نی نای نای” یک طلبه، خوشت نیاید و فراموش کنی که طلبه هم پدر است و بچه اش هم بچه، آنچه بعد از دیدن این فیلم، دستگیر تو می شود، زیباست. با وجود این سینما، قطعا “طلا و مس” فیلم عزیزی است. هرگز نمی خواهم بگویم که چون “در بیابان، لنگه کفش، غنیمت است” پس باید قدر “طلا و مس” را دانست. ما حتی اگر سینمای خوبی هم داشتیم، باز “طلا و مس” فیلم خوبی است. قطعا شمار کثیری از مردم، بعد از دیدن این فیلم، نه فقط نگاه شان به طلبه عوض خواهد شد، بلکه ای بسا در جاهایی از این فیلم برای مظلومیت صاحب این لباس، اشک هم بریزند. همچنان که من ریختم… اما از دل همین محاسن، بیننده ای که من باشم، معایبی هم دیدم. این همه را صادقانه نوشتم، از این پس هم صادقانه خواهم نوشت. فقط ذکر کنم این را که با سکانس آخر فیلم، لحظاتی بعد از “دوستت دارم”…، پای منبر حاج آقا رحیم، آنجا که “آقاسید” داشت کفش طلاب را تمیز و جفت می کرد، من داشتم گریه می کردم…
یه عمری همه دنبال کلید بهشت می گردن، دنبال گنج، دنبال کیمیا، دنبال راز و رمز سعادت، ولی جایی دنبالش می گردن که نیست. معلومه که نیست. “آنچه تو گنجش توهم می کنی، از توهم گنج را گم می کنی”. کل قضیه خلاصه اش یک کلمه است. تو بگو کلید، بگو رمز. انقدر که می پیچونی، پیچیده نیست. خداوند متعال رمزشو توی یه کلمه به موسی علیه السلام فرمود… (علیکم السلام) … فرمود: محبت واسه خاطر من، عداوتم واسه خاطر من. اینکه فرمودن ولایت، رمز قبولی همه اعماله، یعنی همین. دوست داشتن واسه خدا. یعنی هر کیو خدا دوست داره، تو هم دوس داشته باشی. یعنی ترازوی دلت بشه خدا. محبت واسه خدا. نه واسه چشم و ابرو و خط و خال. حتی نه واسه دل خودت. فقط واسه خدا. اگه معیار و میزان محبت، خدا باشه، اگه قدرم نبینی، باز عمل می کنی. اگه ناسپاسی ام ببینی، باز عمل می کنی. اونایی که تو رفاقت، وسط کار کم میارن، واسه اینه که به خاطر خدا نکردن و گرنه تو این وادی، هر چی بیشتر مبتلا شی، مقرب تر می شی. “از کیمیای مهر تو زر گشت روی من، آری، به یمن لطف شما خاک، زر شود”. اون کیمیا که همه دنبالش می گردن محبته. باقیش بی راهه است. سنگلاخه. حالا فهمیدی قربونت برم، چرا می گم؛ “بشوی اوراق اگر هم درس مایی، که علم عشق در دفتر نباشد”.    

 نقاط ضعف “طلا و مس”

یک: لزومی ندارد برای اینکه بگوییم طلاب، آدم های خوبی هستند، تاکید بیش از حد و بعضا مصنوعی بر مظلومیت شان داشته باشیم. شاید بیش از ۵۰ بار در عمرم به “قم” سفر کرده ام. طلبه را پشت موتور دیده ام، اما پشت وانتی که حامل بار است، نه! نمی دانم مظلومیت، شرط لازم برای پذیرش طلاب عزیز هست یا خیر، اما قطعا می دانم که شرط کافی حقانیت یک طلبه، مظلومیت او نیست. این هم نیست، که مردم فقط وقتی به صراط مستقیم ارشاد می شوند، که طلاب ما بیش از حد معقول و اندازه لازم، محجوب و آرام و سر به زیر باشند. باورم هست اگر طلبه “طلا و مس” در برابر زیاده گویی های مکرر پرستار بیمارستان، یکی ۲ بار و به جا، جوابی درخور می داد، در ارشاد این پرستار هیچ خللی وارد نمی آمد. این تلقی را برای هیچ قشری نمی پسندم که دلیل خوب بودن شان این باشد که وقتی توی سرشان می زنی، و تحقیرشان می کنی، اصلا متوجه نمی شوند، که حالا آیا بخواهند جوابت را بدهند، آیا نه. برای جذب، لزومی ندارد شخصیت مان بارها و بارها توسط طرف مقابل خرد شود. همان مالک اشتر که خاک روبه انداز روی سر خود را به ۲ رکعت نماز در مسجد، دعا می کرد، لابد خیلی ها را کشته بود که به در خیمه معاویه رسیده بود. همان علی که به ایتام شیر می داد، “اسدالله” هم بود. ذوالفقار داشت و بعضا زبان تیزی هم داشت؛ برنده تر از شمشیر. 
دو: طلبه “طلا و مس” کاری با جامعه خود ندارد؛ اصلا. با این حساب، “طلا و مس” می توانست در عصر پهلوی ها هم ساخته شود. –بگذریم که قطعا دیکتاتورهای رژیم شاه اجازه ساختش را نمی دادند!- کسی که لباس پیامبر بر تن می کند، تنها مرد خلوت نیست. تنها مرد خانواده نیست. تنها مرد جمع محدود مرتبط با خود نیست. طلبه باید جامعه را و جهان را هم ببیند. ممکن نیست طلبه ای، طلبه خوب باشد، اما در زندگی اش هیچ نشانی از بغض نسبت به شمر زمان و حسین عصر خویش نداشته باشد. مع الاسف، طلبه خوب و محجوب “طلا و مس” باید حرف “حاج آقا رحیم” را یک بار دیگر گوش کند؛ “محبت واسه خاطر من، عداوتم واسه خاطر من. اینکه فرمودن ولایت رمز قبولی همه اعماله، یعنی همین”. سئوالم از کارگردان محترم و عزیز “طلا و مس” این است: عداوت این طلبه در “طلا و مس” با چه کسی بود؟ نسبت به که بغض داشت؟ آیا همه رسالت یک طلبه، اصلاح یک پرستار است، یا پرستاری برای اصلاح یک جامعه؟! جامعه ای که در آن هم “طلبه سیرجانی” وجود دارد و هم “شیخ رفسنجانی”. انتقاد ما از طلبه “طلا و مس” این است؛ “چرا داد نزد، در هیچ کجای فیلم، علیه بیداد؟” اگر داد می زد، قطعا در دیوار خانه اش کنار قاب “زهرا سادات و امیرعلی و عاطفه جونی”، حتما حتما حتما تمثالی از رهبر انقلاب دیده می شد. گفت: “طلا آنگه طلای ناب گردد، که در هرم ولایت آب گردد“.
سه: این یکی انتقاد من به “طلا و مس” نیست. تنهای تنها اظهار نظری است: اگر تمام عمرم در کنار “آیدا”ی این فیلم “نی نای نای” کنم، شرف دارد که لباس تبلیغ دین خدا را بدزدم. واضح تر سخن گویم: “آیدا”ی “طلا و مس” که فرشته ای پاک، دوست داشتنی و معصوم بود، اما تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.

***
کسی نیست از این “داد” علیه “بیداد” یک فیلم “بر اساس واقعیت” بسازد؟!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسیار عالی
    بی صبرانه منتظرم…

  2. مبارز می‌گوید:

    خلاصه آمار سایت
    بازدید امروز: ۱۰۹۷۱
    بازدید دیروز: ۶۰۳۷
    افراد آنلاین: ۱۰۳
    بازدید کل: ۱۳۳۲۲۰۵
    « نمایش آمار کامل »

    ماشالله حزب الله

  3. طاهره فتاحی می‌گوید:

    ما که این همه منتظر بودیم تا دقایقی دیگر هم منتظر می مانیم…
    😉

  4. سید می‌گوید:

    حسین جان می خواستم صبر کنم اول متن رو بخونم نشد دیگه!

    جامعه مجازی یاوران مهدی (عج) یه مدتی آزمایشی کار کرد
    تو این مدت نقص ها برطرف شد
    طرح ها آماده شد
    و ………

    به امید خدا آماده شده
    فقط دنبال یه روز برای شروع به کارش می گردیم
    به نظرت چه روزی مناسبه ( تا قبل از عید )

  5. مهدی می‌گوید:

    منتظریم ،
    خیلی برام مهمه .

  6. محمدرضا نوری می‌گوید:

    طلا را که مس کرد
    حالا ببینیم حاج حسین قدیانی چی می گه

  7. سجاد می‌گوید:

    از در درآمدی و من از خود به در شدم!!!

    سلام داداش
    غافلگیر شدیم! معمولا “به زودی” و الان “تا دقایقی دیگر”!!- داشتیم کم کم بی خیال می شدیم که دیدیم به به!منتظریم داداش.

    یا علی مدد

  8. حقیقت جو می‌گوید:

    سلام
    اگه این فیلم را با نگاه منتقدانه نه با نگاه خیلی خوش بینانه ببینیم لب مطلب اینکه خورد کردن وجهه یک طلبه خیلی راحته. کلا بیان معایب و از معایب اشخاص گفتن خیلی راحته. تخریب ساده است ولی
    درست کردن این تبعات که خودش به شکل گیری و ترویج یک فرهنگ غلط به شدت کمک می کنه کار سخت و تقریبا غیر ممکنیه. همانطور که در جامعه نمونه هاش را به مقتضای اشخاص می بینیم.
    تو این مبنا تخریب یعنی هنر. یعنی ارزش. یعنی من منم. و زمانی که جامعه به این سمت پیش بره که این جور چیزا ارزش بشه آخرش نگفته مشخصه …
    این جا سوال اینه که چرا همیشه از عیب و نقص ها میگیم و هیچ وقت از خوبی و از خوبی ها و ارزش های یه گروه حرفی نمی زنیم. چرا تخریب برامون شده ارزش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
    چرا دم از فرهنگ سازی می زنیم و لی برعکس عمل میکنیم و یک طرفه میریم قاضی. آره درست هر گروهی معایبی داره ولی این انصافه که یک کلمه از محاسنش نگیم و فقط بلد کنیم روی نقطه ضعف ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
    درسته که ذکر معایب باعث تذکر و رفع انها میشه ولی زمانی این اتفاق میافته که تو سر طرف مقابل نزنیم و آن شخص را کلکسیون عیب و نقص معرفی نکنیم و فقط دنبال آتو گرفتن نباشیم.
    و اما بعد
    ان شاء الله که هدف فیلم تذکر برای اصلاح این قشر از جامعه بوده ولی آیا واقعا تعمیم دادن این امر درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
    برای مطالعه بقیه مطالب بیا تو دم در بده
    یا علی

  9. طاهره فتاحی می‌گوید:

    این لینک مداحیی است که در متن “از کنفسیوس….” کار کردید:
    http://sdi14.persiangig.com/audio/Ramezani.06%20Mafghudolasar.mp3
    مداحش مجتبی رمضانی است…

  10. sadaf می‌گوید:

    سلام
    داداش حسین
    خیلی خیلی جالب بود
    ممنون

  11. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    داداش وقتی الکسا داره زاغ سیاهتو چوب میزنه برای خود و خانواده “حرز”بخر .حرز مخصوص. از این شیاطین چیزی بعید نیست

  12. وائل می‌گوید:

    سلام دوست عزیز.
    زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرنده‌ی عشق، تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند ، و مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند ، ای شهید، ای آنکه بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش

    شهید سید مرتضی آوینی

    مطالبتون عالیه.

  13. اندیشه شیعی می‌گوید:

    باسلام
    رای ما در انتخاب وبلاگ نویس برتر ( http://www.chehre89.com) قطعه ۲۶ است
    دوستان لطفا کم لطفی نکنید

  14. سعید توکلی می‌گوید:

    …………………………..
    داداش کاری از دستم برنمیاد فقط اینکه دعا کنم خدا بهت عزت بده و سربلند بیرونت بیاره
    دوست دارم
    مراقب خودت باش
    یاعلی

  15. سجاد می‌گوید:

    سلام داداش
    “به دلیل حجم بالای فحاشی های دوست و دشمن ”
    دشمن رو حالا یه چیزی ولی دوست!!؟

    فایل صوتی هم خیلی قشنگ بود. خسته نباشین.آقا سید شما هم.
    یا علی مدد

  16. بی نام می‌گوید:

    الهی بمیرم با این حجم فحاشی و این همه دشمن آن لاین…
    من جای شما بودم تا حالا هزار بار جازذه بودم عجب صبری دارید به مولا…

  17. قاصدک منتظر می‌گوید:

    سر اپا اگر زرد و پژمرده ایم/ولی دل به پائیز نسپرده ایم/چو گلدان خالی لب پنجره/پر از خاطرات ترک خورده ایم/اگر داغ دل بود ما دیده ایم/اگر خون دل بود ما خورده ایم/اگر دل دلیل است اورده ایم/اگر داغ شرط است ما برده ایم/اگر دشنه دشمنان گردنیم/اگر خنجر دوستان گرده ایم/گواهی بخواهید اینک گواه/همین زخم هایی که نشمرده ایم/ولی سربلند و سری سر به زیر/از این دست عمری به سر برده ایم.

  18. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    داداش الهی بدخواه مدخواهت سقط شه .اهالی قطعه که همه خاطرخوان…به قول مبصر: فدایی داری…..

  19. سلاله 9 دی می‌گوید:

    سلام بر قطعه مقدس ، معزز و همیشه سرافراز خودمان
    دشمن که کارش فحاشی است اما فحاشی دوست!!!!!
    این تا اطلاع ثانوی همیشگی نشود یک وقت.
    خواستم بگویم پنج شنبه رکورد نشکستیم اما دومین روز پربازدید قطعه رقم خورد با۱۱۰۶۷بازدید

    خسته نباشید و خداقوت
    انشاءالله پدر بزرگوارتان همین امشب مهمان حضرت حسین (ع)شوند در کربلای معلی
    هرچه فحش هم می دهند نثار خودشان .ایستاده ایم با صلابت در کنار قطعه ۲۶

  20. حی علی الجهاد می‌گوید:

    دوباره این سبزک‌های لجنی ریختند اینجا… باشه همه اینا رو اون دنیا حضرت زهرا جواب میده…

    میدونیم الان نشستید با این نوای زیبا صفا می‌کنید دعایمان کنید که شما اجر میبرید و ما تماشا میکنیم و حسرت میخوریم

    قدر این لحظات را بدانید … به خدا خود خدا به تماشایتان نشسته است…
    اجرتون با سیدالشهدا و ماه بنی هاشم و مادرش حضرت ام البنین

  21. مرتضی وفا می‌گوید:

    امیدوارم همیشه چون امروز و دیروز خاری در چشم دشمنان باشید.

  22. گریه اما لبخند می‌گوید:

    همچنان منتظریم ها…

  23. حی علی الجهاد می‌گوید:

    کاش نظرات رو منتشر می‌کردید می‌فهمیدیم چه خبره …

    صبوری کنید بر فحاشی دوست و دشمن که اجر این صبر فقط با خود خداست …

    اونایی که با فحاشی میخوان ادب و اخلاق یاد بچه بسیجی بدهند بوی از بسیج و بسیجی نبرده‌اند … بسیجی بخواد انتقاد کنه بلده چطور انتقاد کنه …

    اتفاقا صبر به توهین های خودی جاهل اجرش بیشتر از صبر به دشمنی دشمنانمونه …

    امشب دوباره بابا اکبر داره میگه این پسر منه که داره امتحان صبر پس میده و چه زیبا … خوش به سعادتتون

  24. طاهره فتاحی می‌گوید:

    احتمالا این کامنت وسط یک سری حرف های نامربوط است ولی لبخند “ماه” همیشه به آدم می چسبد: http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=8433#89876

  25. حی علی الجهاد می‌گوید:

    ساعت حدود ۲و نیم بامداده و وبلاگ قطعه ۲۶ ، حدود ۷۰ تا آنلاین داره … این متن روی وبلاگه:
    به دلیل حجم بالای فحاشی های دوست و دشمن و سختی کار تفکیک نظرات تا اطلاع ثانوی هیچ نظری در قطعه ۲۶ تایید نخواهد شد

    یکی پیدا بشه این کسایی رو که دارن فحاشی می‌کنن ظالم خطاب کنه!! یکی هم پیدا شه اینا رو حد بزنه!

    اشتباه کردم ظلم و حد فقط اختصاص به فحاشی به یک خاندان داره!!!! فقط فائزه است که اگه بهش فحاشی شد باید طرفش حد بخوره !!!

    فقط می‌شود یک آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآه بلند و از ته دل کشید همین

    ببخشید امشب نمی‌تونم ساکت بمونم

  26. حی علی الجهاد می‌گوید:

    امشب از اون شبهاست ها

    شب است و سکوت است و ماه است و من
    فغان و غم و اشک و آه است و من

    شب و خلوت و بغض نشکفته ام
    شب و مثنوی های ناگفته ام

    شب و ناله های نهان در گلو
    شب و ماندن استخوان در گلو

    من امشب خبر می کنم درد را
    که آتش زند این دل سرد را

    بگو بشکفد بغض پنهان من
    که گل سرزند از گریبان من

    مرا کشت خاموشی ناله ها
    دریغ از فراموشی لاله ها

    کجا رفت تأثیر سوز دعا
    کجایند مردان بی ادعا

    کجایند شورآفرینان عشق
    علمدار مردان میدان عشق

    کجایند مستان جام الست
    دلیران عاشق شهیدان مست

    همانان که از وادی دیگرند
    همانان که گمنام و نام آورند

    هلا ! پیر هشیار درد آشنا
    بریز از می صبر در جام ما

    من از شرمساران روی توام
    ز دُردی کشان سبوی توام

    غرورم نمی خواست اینسان مرا
    پریشان و سردرگریبان مرا

    غرورم نمی دید این روز را
    جنان ناله های جگرسوز را

    غرورم برای خدا بود وعشق
    پل محکمی بین ما بود و عشق

    نه ! این دل سزاوار ماندن نبود
    سزاوار ماندن دل من نبود

    من از انتهای جنون آمدم
    من از زیر باران خون آمدم

    از آنجا که پرواز یعنی خدا
    سرانجام و آغاز یعنی خدا

    هلا ! دین فروشان دنیاپرست
    سکوت شما پشت ما را شکست

    چرا ره نبستید بر دشنه ها ؟
    ندادید آبی به لب شتنه ها ؟

    نرفتید گامی به فرمان عشق
    نبردید راهی به میدان عشق

    اگر داغ دین بر جبین می زنید
    چرا دشنه بر پشت دین می زنید؟

    خموشید و آتش به جان می زنید
    زبونید و زخم زبان می زنید

    کنون صبر باید بر این داغ ها
    که پر گل پود کوچه ها ، باغ ها

    شب است و سکوت است و ماه است و من

  27. سید می‌گوید:

    برای خواندن متن منتظریم.
    یکی از بچه ها ارادت داره
    یا علی

  28. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  29. موحد می‌گوید:

    بابت بودن تان و وجود نازنین شما فرزند رشید بابااکبر خدا را شاکریم.

  30. سعیده نادری می‌گوید:

    بابت زحمات شبانه روز شما ممنون. بی قطعه می میرم. از طرف جمعی از بچه های دانشکده قرآن

  31. جواد می‌گوید:

    سلام حاج حسین
    جوادم،کانون ۹ دی مشهد!
    دیشب مشغول ساخت این کلیپ کوتاه بودم برای بحرین،فکر می کنم جاش توی وب خیلی خالی احساس میشه
    http://9dai.blogfa.com/post-37.aspx
    یاحق

  32. داداش مرتضی می‌گوید:

    ما همچنان مخلص می‌باشیم؛ چه تایید بشویم و چه نشویم!

  33. مهدی آنتی گرین می‌گوید:

    سلام

    از مشهد الرضا(علیه آلاف و تحیه و ثنا) دعاگویتان هستم

  34. سید محمود می‌گوید:

    هر چند شهید خوب ما مطهری-از دست پسر در آن جهان می نالد
    اما ز دگر سو بابا اکبر شهید-حق دارد اگر به حاج حسین می بالد
    داداش حسین سلطان قلب ها

  35. مهدی می‌گوید:

    به کوری چشم دشمنان ما بیشماریم .

  36. مهدی می‌گوید:

    فحش شنیدن در راه دشمنی با دشمنان ولایت لذتی دارد .
    این طور نیست ؟

  37. مهدی می‌گوید:

    طلا و مس ، جدا از مشکلاتش ، بد جور روی من تأثیر گذاشت .

  38. علیرضا حسن زاده می‌گوید:

    نقد شما بر فیلم “طلا و مس” حتما از جنس طلاست. نخوانده می گویم. موفق باشید. همیشه نوشته های تان را می خوانم و این اولین نظرم در قطعه ۲۶ است.

  39. حبیب شما می‌گوید:

    منتظریم همچنان. پس کی متن را می گذارید؟

  40. محمد مهدوی می‌گوید:

    پس کی این تا دقایقی دیگر تمام می شود؟

  41. م. صابری می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    برای خواندن متن منتظریم همچنان.

  42. محمد داوری می‌گوید:

    باید خواندنی باشد نقد شما بر طلا و مس. مصرانه منتظریم.

  43. پرستوی مهاجر می‌گوید:

    سلام به همه ستاره ها از جمله آقای قدیانی و برادر سید احمد
    صبح برفی و زیبایتان بخیر
    تا دقایقی دیگر؟ خدا را شکر چون دو هفته پیش گفته شد بزودی نقد فیلم طلا و مس در قطعه ۲۶ گذاشته می شود با این حساب باید خیلی امیدوار باشیم. فیلم که بسیار زیبا بود ببینیم نقد داداش چگونه است ؟ حتماً بسیار عالی است.

  44. مریم می‌گوید:

    بسیار مشتاق خواندن این مطلب هستم
    التماس دعا

  45. خردمند می‌گوید:

    در این برف نمازجمعه رفتن چقدر می چسبد.

  46. فدایی رهبر می‌گوید:

    سلام داداشی.
    میگم یه سیستم جفنگ رو نظرات بزار که نتونن نوهین کنن. یا کاری کن فقط اعضای عضو نظر بدن
    از دیشب منتظرم این دقایق بگذره

  47. خان باجی می‌گوید:

    سلام علیکم…
    آقای قدیانی:
    ان الله یحب الصابرین
    یاعلی

  48. سربازةٌ می‌گوید:

    سلام
    کماکان منتظریم!
    نقد سی دی ۱ را بگذارید، لطفاً! من سی دی ۲ را ندیدم.
    من هم یک انتقاد دارم. سی دی۲ خَش داشت!

  49. خان باجی می‌گوید:

    اگر فحاشی بد هست . اگر حد زدن بر فحاش رواست . اگر شان انسانها را زیر سوال بردن نارواست .
    پس باید به این نتیجه رسید که این موضوع در مورد همه ی افراد بطور یکسان مصداق پیدا میکند و شامل همه انسانها میشود .
    آقای لاریجانی به کسانی که در این قطعه باعث این گناه می شوند حدی جاری میشود یا خیر ؟
    تا کی قصد دارید اشعری وار با حقایق برخورد کنید . در برابر شما فحاشی میکنند گوش های خود را می بندید . ظاهرا سیاست شما عوض شده و فعلا بر خورد با حزب اللهی ها در دستور کار است .
    امیدوارم بنده را به خاطر گفتن این حقیقت حد نفرمایید .
    یاعلی

  50. ف. طباطبائی می‌گوید:

    سلام داداش حسین، خوبید؟
    ما منتظر نقد شما هستیم.
    نقدی که به قلم شما نوشته بشه مسلما خواندنیه. به حق این وقت عزیز خدا تمام دشمنان حسودتون رو نابود کنه. به قول مبصر عزیز برای سلامتی و آرامش داداش حسین
    اللهم صل علی محمد و آل محمد.

  51. احمد می‌گوید:

    خوشم میادبااین همه گرفتاری قولی که دادای فراموش نکردی داداش حسین عزیز احسنت

  52. خان باجی می‌گوید:

    ((((((((((((((((شکایت کوچک زاده از فحاشی علی مطهری))))))))))))))))))))))))))))
    اینجا بخوانید :

    http://www.jahannews.com/vdcawan6u49nm01.k5k4.html
    .
    امیدوارم عدالت علوی قوه قضاییه شامل حال آقای کوچک زاده که حقا و انصافا بزرگی برازنده ی ایشان است شامل شود .

    (((((((((((نظاره گر ( عدل علوی ) قوه قضاییه خواهیم ماند ))))))))))))))))
    و ثانیه ها را خواهیم شمرد

    ۱
    ۲
    ۳
    ………….

  53. شیخ الشیوخ می‌گوید:

    http://s30.aks98.com/files/18452313956369711356.jpg
    سلام بر حاج حسین قدیانی
    این طرح رو برای قطعه زدم
    یا علی
    شیخ الشیوخ از وبلاگ گروهی آنتی بالاترین

  54. مهره اضافه می‌گوید:

    قطعه قطعه مهره
    خیلی منتظرم خیلی
    زودی بذارید

  55. من می‌گوید:

    بعد از شکایت علی مطهری از هتاکان به فائزه هاشمی ، مهدی کوچک زاده نیز به همان دلیلی که بهانه شکایت مطهری شده است، علیه مطهری شکایت کرد.

    به گزارش جهان کوچک زاده با طرح شکایتی از علی مطهری به دلیل فحاشی، خطاب به رئیس دستگاه قضائی نوشت:
    ریاست محترم قوه قضائیه

    آیت‌الله صادق لاریجانی دامت برکاته

    با اهداء سلام و آرزوی توفیق، حادثه هتاکی و دشنام‌ آقای علی مطهری به اینجانب “مهدی کوچک زاده” نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ، چیزی است که می خواستم به حرمت حاصل عمر امام “ره” ،آیت الله شهید مرتضی مطهری، از کنار آن بگذرم چرا که به تعبیر قرآن کریم ” و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما”. ولی با توجه به تذکر آقای مطهری در فراز آخر شکایتی که برای شما ارسال نموده ،و در ادامه همین شکایت آورده شده است ، مبنی بر اینکه ” اگر امروز کوتاهی شود، این پدیده شوم (منظور فحاشی) دامن همه را خواهد گرفت و این لکه ننگ بر دامان انقلاب اسلامی باقی خواهد ماند” و فقط به منظور حفظ حرمت انقلاب اسلامی و مجلس شورای اسلامی که باید در راس امور باشد! این شکایت را تنظیم و به محضرتان تقدیم می دارم. امید است به موازات دستوری که برای رسیدگی به شکایت ایشان صادر می فرمایید امر فرمایید تا به شکایت اینجانب “مهدی کوچک زاده” ،که علیرغم ارادت قلبی به بزرگان و بزرگزادگان واقعی هیچ نسبتی اعم از سببی و نسبی با هیچ بزرگ و بزرگزاده ای ندارم، نیز رسیدگی نمایند تا بی طرفی دستگاه قضا بر همگان اثبات شود و نتوانند ادعا کنند که در این کشور برخی بزرگزادگان از همه قید و قانونی آزادند و این فقط ضعفا و غیر مرتبطین با بزرگزادگانند که به خطاهایشان رسیدگی می شود. لازم به یاد آوری است با اصرار نائب رئیس محترم مجلس و تحت اشراف ریاست مجلس (اخوی گرامی جنابعالی) فحاشی آقای مطهری بر خلاف قوانین از متن چاپ شده مذاکرات آن روز مجلس حذف گردیده است! ولی فیلم و نوار صدای ایشان در آرشیو مجلس موجود است.

    حادثه از این قرار است که آقای علی مطهری در حین نطق خود در مجلس که از رادیوی مجلس برای عموم به طور زنده پخش می شد توهین و فحاشی هایی به اینجانب کردند که بر اساس مواد ۶۰۸ و ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی که اشعار می دارد:

    ماده ۶۰۸ – توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا (۷۴) ضربه و یا پنجاه هزار ریال تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.

    ماده ۶۰۹ – هر کس با توجه به سمت ، یکی از روسای سه قوه یا معاونان رئیس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه ها و موسسات و شرکت های دولتی و شهرداریها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به ۳ تا ۶ ماه حبس و یا تا (۷۴) ضربه شلاق و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.

    قطعا مستحق مجازات می باشند.

    البته پیش از آن نیز ایشان با اظهار مطالبی توهین آمیز نسبت به نام خانوادگی من به پدر و خانواده من اهانت کرده اند که از برنامه زنده رادیو گفتگو پخش و ملت ایران آن را شنیده اند و نوار صدای آن نیز در آرشیو صدا و سیما موجود است و این نشان می دهد ایشان بر تکرار عمل زشت و مجرمانه خود اصرار دارند و احتمال تکرار آن نیز بسیار زیاد است.

    گذشته از اینکه باید بررسی شود که چرا برخی فرزندان بزرگان انقلاب ما به این انحطاط کشیده شده اند و بنده از ریشه یابی آن در اینجا پرهیز می کنم، نظر به اینکه فیلم و صدای فحاشی آقای مطهری هم در مجلس و هم در برنامه رادیو گفتگو موجود و نیازی به تحقیقات پیچیده برای شناسایی مجرم و جرم نمی باشد، مستدعی است دستور اقدام عاجل درخصوص اجرای حکم در ملاعام پس از اثبات جرم در دادگاه صالح، صادر فرمایید.

    اگر امروز کوتاهی شود، این پدیده شوم دامن همه را خواهد گرفت و این لکه ننگ بر دامان بزرگزادگان در انقلاب اسلامی باقی خواهد ماند. قبلا از حسن توجه جناب عالی سپاسگزارم.

    با تقدیم احترام

    مهدی کوچک زاده

    نماینده مردم تهران ، ری ، اسلامشهر و شمیرانات در مجلس شورای اسلامی

  56. سلاله 9 دی می‌گوید:

    سیف‌الاسلام قذافی فرزند دیکتاتور لیبی که در روزهای اخیر نقش ویژه‌ای در سرکوب و کشتار مردم انقلابی این کشور دارد، از گذشته روابط ویژه‌ای با مهدی هاشمی رفسنجانی داشته است.
    به گزارش جهان به نقل از رجا، روابط ویژه مهدی و سیف به سال‌های قبل باز می‌گردد، به‌طوری که این دو نفر در تعدادی از پروژه‌های تجاری و اقتصادی نیز با یکدیگر شراکت و رفت‌وآمدهای متقابلی به ایران و لیبی داشته‌اند.

    بر اساس اسناد موجود، یکی از سفرهای مهدی هاشمی به لیبی که به دعوت سیف‌الاسلام بوده به مهر ماه سال ۸۶ باز می‌گردد. در یکی از این اسناد، علی سرلک مسئول دفتر مهدی هاشمی در هیأت امنای دانشگاه آزاد در نامه‌ای به تاریخ ۲۹/۶/۸۶ به سفیر لیبی در تهران، می‌نویسد:

    «نظر به سفر جناب آقای مهندس مهدی هاشمی بهرمانی برابر دعوت سیف قذافی خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به صدور وزیرا اقدام مقتضی مبذول فرمایید.»

    وی در نامه دیگری به تاریخ ۳/۷/۸۹ نیز زمان پرواز و ورود مهدی هاشمی به شهر تربپولی لیبی را اعلام می‌کند.

    دستور کشتار معترضان در جریان ناآرامی‌های لیبی از سوی سیف قذافی صادر شده است. پسر معمر قذافی رهبر لیبی در فیلمی که در اینترنت منتشر شد از نیروهای نظامی و هواداران نظام حاکم می‌خواست که تظاهرکنندگان را به قتل برسانند. سیف الاسلام در این فیلم مسلح در میان پلیس و هواداران نظام حاکم ایستاده و خواهان کشتار مخالفان پدرش است.

    سیف قذافی در لندن ویلای مجللی دارد. او قیمت فروش این ویلا -واقع در منطقه “هامستد گاردن” لندن- را ۱۰ میلیون و ۹۵۰ هزار پوند (حدود ۱۸ میلیون دلار) اعلام کرد اما پس از ناآرامی‌های لیبی از فروش آن منصرف شد و گفت قصد اجاره دادن آن را دارد. با این حال، وی اگرچه مبلغ کمتری از میزان واقعی برای اجاره دادن این مکان اعلام کرده اما بنگاه‌داران این منطقه می‌گویند کسی مایل به اجاره ویلای او نیست.

    این ویلای سه طبقه دارای هفت اتاق خواب و یک اتاق پذیرایی بزرگ است همچنین یک باغ، استخر شنا، سینما، اتاق سونا و دو اتاق غذاخوری ونیز بالابر و سیستم الکترونیکی امنیتی است.

    مهدی هاشمی نیز که شهریور ماه سال گذشته از کشور به مقصد لندن خارج شد، علی‌رغم احضاریه‌های قضایی هنوز به ایران بازنگشته و عمدتا در پایتخت انگلیس به‌سر می‌برد.

    خبرگزاری ها عکس نسخه اصلی این اسناد (نامه نگاری ها)را هم منتشر کرده اند.
    یک دعا کنم انشاءالله چند روز دیگر که صندلی ریاست خبرگان را نجات خواهیم داد همان روز هم قذافی از لیبی برود به جهنم

  57. جمالی می‌گوید:

    سلام بر (حاج حسین)
    ما که هزاران سال منتظریم که یوسف فاطمه بیاید دیگر تا دقیقه ای وقتی نیست برای ما!
    به قول دوستان فیلم رو دستش بلند نشده!!!!!!!!!!!!!!!!و به قول (حاج حسین) قشنگ بوود ولی طلبه رو نباید همیشه با مظلوم نماییی نشون داد !!!!!!!
    و بنده طلبه های حال رو باید دید هم باید بد هارو نشون داد تا امثال هاشمی خاتمی فهمیده بشند و هم خوبا رو نشون داد که فرق اونا با این بزرگان فهمیده بشه
    اذا فسد العالم فسد العالم

  58. سید محمود می‌گوید:

    صحبت های قائزه درتجمع غیرقانونی ۲۵ خرداد ۸۸-آیا چنین اظهاراتی مستوجب پیگیری و حد هست یا نه؟http://www.rajanews.com/detail.asp?id=80794

  59. سربازی بی نام می‌گوید:

    منظریم!!!

    وبلاگ من:
    دعوت نامه… تکرار تاریخ
    این بار دیگر خدا نمی خواهد تاریخ تکرار شود … و این یعنی اگر هنوز نیامدی علتش ما هستیم!!! مضمون دعوتنامه هایى که از شما به دست من رسیده و پیکهایى که از سوى شما به نزد من آمده اند این بود که شما با من بیعت کرده و پیمان بسته اید که مرا در مقابل دشمن تنها نگذارید …
    ادامه در
    http://www.afsare-binam.blogfa.com

  60. ترگل شیعه می‌گوید:

    هنوز این دقایق تموم نشده؟

  61. نفیر می‌گوید:

    ف ح ش ف ه ا ش می فحاشی
    —————————
    تا جیب تورا غرق دلارت کردند
    مانند خران موج سوارت کردند
    انگشت نشان داده که پیروز شدی
    تو غرق توهمی خمارت کردند
    جز شهوتیان کسی تو را دوست نداشت
    این شهوتیان مگر چکارت کردند
    این مردم عزیزند شما رذلی رذل
    بیهوده نشد که پست و خوارت کردند
    خوردید و جماعتی به کشتن دادید
    ری رفتی به افسار مهارت کردند
    قانون کاپیتلاسیون را دارید
    شهزادی و شهسوارت کردند
    ای عاشق ساندویچ وشلوار و خیار
    از خانه مگر که تار و مارت کردند؟
    یک مملکت از جور شما جان بر لب
    خره مهره ی باند بیشمارت کردند
    آنقدر به این و آن دادی فحش
    ای فاحشه تا فحش نثارت کردند

  62. یا منجی(عج) می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت
    ان الله مع الصابرین
    ما پشت شما ایستاده ایم…

  63. سید محمود می‌گوید:

    اتل متل بسیجی
    همونکه بی‏قراره
    از نامروتی‏ها
    هزارتا قصه داره

    یه روز یه اسبی داشت و
    یه سنگر قشنگی
    عکس امام و قرآن
    روی دوشش،تفنگی

    دلش پر از غصه شد
    جنگ که به آخر رسید
    غصه و درد و رنجش
    یکی یکی سر رسید

    کبوتر عشق اون
    توجماران لونه داشت
    وقتی امام رو می‏دید
    هیچ آرزویی نداشت

    از وقتی که امام رفت
    دلش پیش علی موند
    سرود عاشقی رو
    تو دشت رازقی خوند

    تموم آرزوهاش
    لبخند رهبرش بود
    اسم آقا مثل گل
    تو باغ باورش بود

    تا اینکه نامردما
    دوباره سر رسیدن
    این بار به شکل یک دوست
    به جنگ اون دویدن

    یواش یواش حجاب رو
    از دخترا گرفتن
    اون پسرای خوب رو
    از مسجدا گرفتن

    می‏گفتن ایران اما
    آمریکا رو می‏خواستن
    نامردا از پشت سر
    خنجرا رو می‏کاشتن

    چفیه‏های جنگی رو
    یه تیکه پارچه خوندن
    به جای تکبیر ، اونا
    سوت و کفو نشوندن

    بسیجی رو می‏زدن
    اون آدمای نامرد
    بش می‏گفتن :دیوونه!
    برو، به جبهه برگرد

    بش می‏گفتن: شماها
    طالب جنگ و خونید
    می‏خواید که شادی ها رو
    از دلمون برونید

    بسیجی غصه می‏خورد
    غصه دلش رو می‏کشت
    اما بازم دردشو
    به هیچ کسی نمی‏گفت

    آخر یه روز ناله زد
    دلش کتک خورده بود
    آخه چشم آقا رو
    گریه کنون دیده بود

    آقا به فکر اون بود
    چفیه به گردن انداخت
    تو قلب اون بسیجی
    یه شور تازه انداخت

    از اون به بعد وقتیکه
    بسیجی غصه داره
    با یک نگاه به رهبر
    خستگی در میاره

    تو چشمای رهبرش
    ائمه رو می‏بینه
    از خدا خواسته هیچ‏وقت
    داغ اونو نبینه…

    (شعر از شاهد)

  64. ترگل شیعه می‌گوید:

    پس کو؟

  65. آقای قدیانی خواهش می کنم می‌گوید:

    سلام
    همین
    اومدم سلامی عرض کنم!!!!!

  66. ملک ابراهیم زمانی می‌گوید:

    مداحی ویژه حوادث پس از انتخاب و ۲۵ بهمن.فوق العاده پر معنی.
    با نوای حاج محمود گرجی در هیات کربلایی های شهرستان فریدونکنار

    http://parsaspace.com/files/8757758884/?c=682

    عکس حاج محمود گرجی

    http://parsaspace.com/files/2357758884/?c=683

    فایل صوتی این نوا با کیفیت بالا

  67. مصطفی می‌گوید:

    حسین جون دعوتت کنیم برای یک همایش میای رشت یا نه ؟ جوابمو بنویس سریع

  68. عکسنامه می‌گوید:

    شهید حسین خرازی :

    پست نگهبانی ما شب بود . کنار اروند قدم می زدیم . یکی رد میشد ، گفت :” چطورین بچه ها ..؟ خسته نباشین” دست تکان داد ، رفت . پرسیدم : “کی بود این؟” گفت :”فرمانده لشکر !” گفتم :”برو! این وقت شب ؟ بدون محافظ؟!”

  69. s,d می‌گوید:

    http://jahannews.com/vdcawan6u49nm01.k5k4.html

    پس از شکایت مطهری از فحاشی به فائزه هاشمی مطرح شد
    شکایت کوچک زاده از فحاشی علی مطهری

  70. s,d می‌گوید:

    رحمت به شیری که خوردی کوچک زاده
    داداش حسین این مهدی کوچک زاده پشتته مثل کوه

  71. حسن می‌گوید:

    چرا نقدتان را نمی گذارین پس؟!

  72. حاج حسن می‌گوید:

    سلام. ما منتظریم.

  73. سجاد می‌گوید:

    سلام داداش
    خسته نباشید.با اجازه آقا سید:
    بازدید امروز: ۷۱۷۶
    بازدید دیروز: ۱۱۰۶۷
    افراد آنلاین: ۱۱۷

    ماشاالله…..
    یا علی مدد

  74. مهدی می‌گوید:

    منشور روحانیت…ورهایی از بندأنانیت

    به روزم تشریف بیاورید .

  75. سید حامد می‌گوید:

    سه سال بعد…

  76. کاووس می‌گوید:

    _جناب دلاوری ! در سرا پای وجودت یک سلول هست که جرأت کند روبروی آملی لاریجانی رییس دستگاه قضا بایستد و بپرسد : جناب ! آیا توهین به فایزه فقط جرم است و بلافاصله شایسته موضعگیری بین و قاطع ؟
    یا برای دیگر آحاد ملت هم همین گونه است ؟ برای احمدی نژاد چی ؟ اگر یک نفر رییس جمهور این ملت را …. بنامد باید روزه سکوت گرفت و بی خیال پیگیری قضایی ، حدود اسلام و حد قذف شد ؟ کاپیتالاسیون حق مطلق خاندان رفسنجانی است ؟
    _ شرح این گر من بگویم بر دوام ### صد قیامت بگذرد وان ناتمام !!
    http://kawoos.blogsky.com/1389/12/13/post-18/

  77. نادر می‌گوید:

    سال های دور از آپ…

  78. علیرضا می‌گوید:

    منتظر خواندن متن هستیم هنوز.

  79. علیرضا می‌گوید:

    کاش دوستان فلسفه دفاع حسین قدیانی از حاج سعید تاجیک را درک می کردند و آنرا حمل بر چیزهای دیگر نمی کردند. برای خواندن متن هم منتظریم داداش.

  80. ترنم می‌گوید:

    فیلم علاوه بر اندک نقاط ضعفی که داشت فیلم بسیار خوبی بود.ولی ای کاش پشت صحنه شو نمی دیدم.(منظورم بازیگرای بی حجابه-چی میشه حداقل حرمت فیلمو نگه دارن)

  81. شهید آینده می‌گوید:

    سلام بر داداش حسین و سید احمد و تمامی ستاره ها
    آخ که دنیا بگم خدا چیکارت نکنه!
    می بینی داداش
    شما زحمت می کشی یه متنی می نویسی و بعد من با اجازه شما اونو برای یه نفر می فرستم که بخونه بصیرت پیدا کنه ولی طرف برداشته -حالا نمی دونم به اسم خودش یا نه; می گفت به اسم یکی از سربازان گمنام امام زمان(عج)- داده به بسیج دانشگاه تهران تا اونو چاپ کنه بزنه به برد پایگاه بسیج.
    عجب آدمیه.
    حالا اگر راضی نیستی مارو حلال کن;شرمندتیم به خدا.

  82. saeed می‌گوید:

    سلام حاج حسین

    توی اردوی قم گفتی باید {راس فتنه} آمریکا را زد…

    بچه ها کاری رو شروع کردند:

    روز خشم مردم منطقه علیه آمریکا
    usless.net

    این امر در راستای سخن امام خامنه ای در اول و مجددا سوم اسفندماه ۱۳۸۹ است که فرمودند:

    اساس مشکل در دنیاى اسلام، آمریکاست…امروز آن مستکبر و مستعمر، آمریکاست؛ بقیه در حاشیه‌اند….

  83. پرستوی مهاجر می‌گوید:

    بازدید امروز: ۹۸۰۸
    بازدید دیروز: ۱۱۰۶۷
    افراد آنلاین: ۴۸
    سلام به همه ستاره ها از جمله برادر محترم آقای قدیانی
    این قطعه ۲۶ ماشاء الله دارد. فقط برای “تا دقایق دیگر” داداش ۴۸ نظر تأیید شده و ۴۸ نفر آن لاین و از صبح تا حالا ۹۸۰۸ نفر بازدید کننده اگر متن گذاشته شود چه خبر شود؟ راستی راستی فدایی دارید آقای قدیانی! داداش حالا ما هیچی فکر آن عزیز فرزانه را کن که با این همه مشغله به قطعه سر می زنند. التماس دعا.

  84. ر.ر می‌گوید:

    سلام بر داداش حسین بسیجیها و سید احمد گرامی
    منتظریم…

  85. محمدحسن می‌گوید:

    مرگ بر مبارک ایرانی و درود بر حسین قدیانی و سعید تاجیک عزیز

  86. حمید خاتمی می‌گوید:

    از مظلومیت شما در دفاع از یک بسیجی مورد هجوم دوست و دشمن، که تعبیر به دفاع از فحش شد، در شرایطی که بدترین فحاشی را در کامنت های بالاترینی ها تحمل می کنید، بسیار غمگینم داداش خوب. شما در میان بسیجی ها از همه مظلوم ترید. کاش مثل برخی نویسنده ها کاری به کار ظلم و تهمت و بی عدالتی و جفا و فائزه ها نداشتید و محبوب خاص و عام می شدید. حسین قدیانی! مظلومی به شدت. همین. حرفی هست؟! به قول خودت!

  87. ف. طباطبائی می‌گوید:

    واقعا مظلومی به شدت داداش. اما عزیز دل مائی. تنهات نمیذاریم. از سگ کمترن کسانی که به شهید و فرزند شهید جسارت میکنن. مظلومیتت چند روزه که چشمامونو …….
    الهی به حق فاطمه زهرا آب خوش از گلوی کسی که به داداشمون توهین میکنه پائین نره.

  88. مهره اضافه می‌گوید:

    قطعه قطعه مهره
    ایول بابا آنلاین رو دارین ؟!!
    ۱۰۶ نفــــــــــــــــــــــــــــــــــر
    ماشالله

  89. سرباز گمنام می‌گوید:

    اقای قدیانی یکی از کاربرهای بالاترین اومده ادرس و شماره تلفن شمارو پخش کرده توی بالاترین تا مزاحم شما بشن ظاهرا ادرس خونه هم هست مراقب باشید کسی تماس میگیره احتمالا اگه ادرس و شماره دقیق باشه مزاحمت ها شروع میشه اونم بعد از اینکه سعید تاجیک رو معرفی کردید و از او حمایت کردید این موج تو بالاترین راه افتاده همینطور جرس این لینکی که الان میذارم همون لینکیه که ادرس و شماره تلفن شمارو نشون داده به بقیه http://ilovejerusalem.wordpress.com/2011/03/04/%D8%A2%D8%AF%D8%B1%D8%B3-%D9%88-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D9%84%D9%81%D9%86-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%B3%DB%8C/

    http://balatarin.com/permlink/2011/3/4/2397463
    حسین قدیانی: نشانی خانه من، قطعه ۲۶ ردیف ۶۳ شماره ۴۴ است. در ثانی “من مستاجر نیستم، خانه ام بیت رهبری است”.

  90. مهره اضافه می‌گوید:

    قطعه قطعه مهره
    میگم اگه نقدی . نظری . حرفی . حدیثی . پیشنهادی . عیبی . ایرادی . حسنی . چیزی
    از فیلم طلا و مس دارید تا دقایقی دیگر بذارید (:
    ما همچنان تا دقایقی دیگر منتظریم (:

  91. مهدی می‌گوید:

    بازدید امروز: ۱۰۹۲۲
    بازدید دیروز: ۱۱۰۶۷
    افراد آنلاین: ۱۱۰
    بازدید کل: ۱۳۴۳۲۲۳

  92. محمد می‌گوید:

    روی دستبند سبزش نوشته بود: ” ندا آقا سلطان!!”… پیش خودم گفتم خوش به حالش ، روی یک دستبند جا شد من هر چه سعی کردم روی کل چفیه هم جا نشد بنویسم : ” محمد ابراهیم همت ،مهدی و حمید باکری ، مهدی و مجید زین الدین ، حسن باقری ، عباس بابایی ، احمد متوسلیان ، حسین خرازی ، مصطفی چمران ، مرتضی آوینی ،حسین لشکری ، عباس دوران ، منصور ستاری، اسماعیل دقایقی ، عباس کریمی ، و…. گمنام ، گمنام و…

  93. محمد می‌گوید:

    گفت : همین هایی که شما زیر پرچمشون هستید توی چهار راه کالج تهران ، مخالفان رهبر رو با چماق می زدند …. گفتم : همون هایی که شما زیر پرچمشون هستید توی سه راه شهادت طلایه ، عاشقان رهبر رو با آرپیجی می زدند … که شما به این زودی بگویید مرگ بر اصل ولایت فقیه ؟

  94. محمد می‌گوید:

    می گفت : تا به حال دیده ای که جوان سبزی در اثر گاز اشک آور خِس خِس کند؟؟ … گفتم تا به حال دیده ای جوان رشیدی در اثر گاز خردل ۲۵ سال خس خس کند تا شهید شود … ! که شما به این زودی بگویید جمهوری ایرانی…؟؟؟

  95. ترنم ظهور می‌گوید:

    سلام- قول این متن رو کی به ما داده بودید؟؟
    ۲-۳ماه پیش
    منتظریم

  96. محمد می‌گوید:

    ممنون به خاطر معرفی این سایت از طرف مخالفان ….
    باعث کار خیر شدند

  97. طاهره فتاحی می‌گوید:

    نمی دانم خوشحال باشم از اینکه آمار افراد آنلاین از ۱۰۰ نفر پایین نمی آید یا ناراحت. حداقل این را مطمئنم که همه ی این افراد خودی نیستند. دوست نیستند…
    🙁 🙁 🙁

  98. خاک پای بسیجیا می‌گوید:

    سلام بر فرزند شهید قدیانی :
    خدا قوت برادر

    بی صبرانه انتظار میکشیم
    یا علی
    التماس دعا

  99. احدزاده می‌گوید:

    سلام حاج حسین واقعا بهت تبریک میگم که تو هم جا پای حاج حسین شریعتمداری گذاشتی و افتخار اینو پیدا کردی که دشمنان نظام تو رو با لقب مزدور و بسیجی خطاب کنن
    این یعنی که راه رو درست دارید میرید و بد جور دارن از شما میسوزن به قول شهید بهشتی از ما عصبانی باشید و از عصبانیت خود بمیرید
    زنده باد خط شکن جنگ نرم
    حسین قدیانی: لطفا مرا با بزرگانی نظیر حسین شریعتمداری مقایسه نکنید. ایشان استاد هستند و من شاگرد.

  100. سیداحمد می‌گوید:

    طبق امر حسین قدیانی از این پس کامنت های مرتبط با موضوع پیش آمده، صرف نظر از محتوای آن حذف خواهد شد. بعد از گذاشتن نقد “طلا و مس” درباره نوشته ایشان نظر بگذارید. از همکاری تان ممنون.

  101. قاصدک منتظر می‌گوید:

    ما منتظر لحظه موعود هستیم
    ما معنی انتظار را می فهمیم

  102. . می‌گوید:

    خدا قوت

  103. احدزاده می‌گوید:

    ………………….
    حسین قدیانی: به تذکر مبصر قطعه ۲۶ باید همه ما احترام بگذاریم. هر بحثی را به اندازه خودش باید کش داد و الا پاره می شود.

  104. سجاد می‌گوید:

    سلام
    خسته نباشید.

    یا علی مدد

  105. احدزاده می‌گوید:

    چشم داداش حسین…

  106. امین 2060 می‌گوید:

    سلام
    یه دو بیتی که تازه به ذهنم رسید:

    این جمعه هم گذشت، شبیه گذشته ها
    از دشت انتظـــار، ســواری گــذر نکـــرد

    رنگ خزان گرفت دل تنگ کوچه ها
    بر بــاغ بی قــرار، بهاری نظـر نکرد

  107. امین 2060 می‌گوید:

    شعر قبلی حالگیر بود
    حالا این به تلافی قبلی:

    حسی غریب جـان مـرا مــژده می دهد
    کاین جمعه های آخر تکرار ندبه هاست

    بــالا گرفتـه طپـش هــای قلب مـن
    آهنگ پای مهدی زهرا چه آشناست

    اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

  108. فلق می‌گوید:

    سلام علیکم
    خدا قوت

  109. ستاره خرازی می‌گوید:

    خوب، از اون تا دقایقی دیگر دو روز گذشت از این تا دقایقی دیگر چقدر میگذره؟؟؟
    سیداحمد: برادر و یا خواهر گرامی! اگر مجبور بودی در عرض هر یک دقیقه ۱۰ کامنت همراه با فحش و ناسزا به بابااکبر داداش حسین را پاک کنی، اگر مجبور بودی داداش حسین را در جریان این همه نظر موافق و مخالف و چه و چه بگذاری، آیا باز هم همین کامنت را می گذاشتی؟!… آیا حسین قدیانی به ما بدهکار است؟! می دانید همین امروز (کامنتش را یکی از بچه ها گذاشته) چند بار تلفن خانه داداش حسین و موبایل ایشان به فحش مادر و خواهر گره خورده است؟! می دانید وقتی مادر داداش حسین که بعد از یک ماه، مهمان منزل پسرش بوده، تلفن خانه داداش را برمی دارد و با فحش زشت و ناسزای رکیک به خودش و همسر شهیدش مواجه می شود، آنقدر قلب شان درد می گیرد که هم اکنون هم در بیمارستان بستری است؟! آیا تا به حال کسی مادر شما را تهدید به قتل شما کرده است؟! آیا سزای پسر همت نبودن، فرجام دختر باکری نبودن، این است؟! من اما جای داداش بودم، واقعا نمی دانستم آیا از سنگرم در قطعه ۲۶ پاسداری می کردم و یا از مادرم در بیمارستان، پرستاری؟! البته جواب این کامنت را من با زبان دیگری نوشته بودم، که داداش حسین ویرایشش کرد.

  110. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین جانم اگر از گفتن “تا دقایقی دیگر” ۱۰ روز هم بگذرد ما با عشق منتظر میمانیم،
    با توجه به صدها نظری که گذاشته شد که واقعا خسته کننده بود و مشغله های شخصی خودتان ما دستتان را هم میبوسیم که امشب بخشی از متن را برایمان گذاشتید.

    دوستان لطفا شرایط داداش حسین را درک کنند!

    سالاری.
    فــــــــــــــــــــــــدائی داری….

    چشم دشمنات کور!

  111. سجاد می‌گوید:

    سلام
    حقا که فیلم های سینما از هزار تایش یکی باب میل در میاد.
    منتظر ادامه هستیم داداش.خدا قوت.

    یا علی مدد.

  112. احدزاده می‌گوید:

    ای ول خانوم خرازی کلی خندیدم اونو خدایی خوب اومدی
    حسین قدیانی: لطفا به جواب سیداحمد به ایشان هم بخندید؛ با صدای بلند البته!

  113. سلاله 9 دی می‌گوید:

    {بیش از این در این باب ببافم، می شود “فلسفه بافی” و من از آسان نویسی خوشم می آید.}
    و اتفاقا همین آسان نویسی های همراه با شور و شعور است که نوشته هایتان را به دل می نشاند.

    راستی ما همش در حال رکورد شکنی هستیم جمعه ای رکورد پنج شنبه را هم شکستیم و بعد از روز ۲۶ بهمن که بازدید قطعه ۱۳۴۶۷بود جمعه ۱۳ اسفند با بازدید ۱۱۷۷۸جایگاه دوم روزهای پر بازدید را کسب کرده است.
    خواستم تا آقای قدیانی نقد را کامل کنند،یک تشکر ویژه هم از جلبک ها ی بی شرف علی الخصوص آنلاین های قطعه کرده باشم که زحمت می کشند و می آیند و فحش می دهند، به هر حال باعث می شوند که قطعه مقدس ۲۶ پربازدیدترین وبلاگ نت شود.

    به کوری چشم بعضی ها بر خامنه ای رهبر خوبان صلوات

  114. ستاره خرازی می‌گوید:

    حق با شماست
    حسین قدیانی: اما فکر می کنم حق اصل کاری با فرزندان شهدایی باشد که در آغوش سران فتنه، از فحش دوست و ناسزای دشمن و طعنه بعضی ها در امان اند. برای “خرازی” ستاره خوبی باشید.

  115. داداش مرتضی می‌گوید:

    داداش سلام
    سلام سیداحمد
    خداقوت

    چندوقته می‌خوام یه چیزی برای قطعه بزنم ولی از اون‌جایی که طراحی بلد نیستم دست به فتوشاپ نمی‌شدم!
    ولی امشب دل‌و زدم به دریا و… این شد نتیجه:
    http://up.iranblog.com/images/0o7snsd9i445ohsrr26.jpg
    یاعلی

  116. ستاره خرازی می‌گوید:

    برای “خرازی” ستاره خوبی باشید.
    ان شاالله

  117. خان باجی می‌گوید:

    سلام علیکم
    منم این فیلم رو به تازگی دیدم . خیلی زیباست خیلی . و اگر وقت کنم بازم می بینم .
    .
    دستور فرمودید که در مورد هر پستی که می نویسید نظر بدیم . اما آقای قدیانی وقتی پاسخ سید احمد رو خوندم حقیقتش نتونستم از کنارش رد بشم .
    انشالله هر چه زودتر مادر بزرگوارتون در کمال صحت و سلامت به آغوش خانواده برگردند .
    و اما در مورد تلفن ها ، من و شما که آذری هستیم با این مثل آذری ها آشنائیم که :
    (( ایت هورر کاروان کچر ) .
    روی نگین انگشتری امام حسن (ع) نوشته بود : حسبی الله ( مرا خدا بس است )
    .
    پس برای شما هم ، خدا بس است .
    یاعلی

  118. قاصدک منتظر می‌گوید:

    سلام خدمت اقای قدیانی و اقا سید احمد
    خدا قوت و خسته نباشید
    ادم از شعور بعضی ها در تحیر می مونه که ای-کیوشون در حد جلبک هم نیست
    (ان الله مع الصابرین)

  119. سجاد می‌گوید:

    سلام
    داداش حسین واقعا درک شرایط شما خیلی سخته با این اتفاقاتی که برات افتاده . وقتی جواب سید رو میخوندن به خودم لرزیدم.
    دعای ما و خون پدر شهیدت پشتته.
    خدا قوت.

    یا علی مدد

  120. ابوالقاسم می‌گوید:

    سلام داداش جان
    سلام سید احمد بزرگوار
    خسته نباشین. داداش نمیدونم چی بنویسم. این جملات سید احمد در جواب به ستاره خرازی رو که خوندم حالم خیلی بد شد. اشک تو چشمام جمع شد. ما واقعا خیلی بی انصافیم. نمی دونم چرا یاد گرفتیم همیشه یک طرفه به قاضی بریم؟! مطمئنم شرایطی رو که سید احمد گفتش براتون اتفاق افتاده رو هیچ کدوم از ما درک نمی کنیم. قطعا امروز بهتون خیلی سخت گذشته. اجرتون با حضرت زهرا (س). ما که جز دعا برای شما، کاری از دستمون برنمیاد.
    مبصر عزیز راست میگه:”داداش حسین جانم اگر از گفتن “تا دقایقی دیگر” ۱۰ روز هم بگذرد ما با عشق منتظر میمانیم”. امیدوارم دیگه از این دست کامنت ها دیگه نبینیم.
    به قول معروف اگه مرهمِ زخم نیستیم، حداقل نمک روی زخم هم نباشیم. هرچند من تقریباً مطمئنم اگه دوستان شرایط داداش رو می‌دونستن این جوری نمی نوشتن.
    داداش خیلی خیلی دوست داریم.
    انشالله که همیشه موفق باشی
    دعاگوی شما و خانوداه محترمتون هم هستیم.
    یا علی

  121. داداش مرتضی می‌گوید:

    الان جواب سیداحمد رو خوندم!

    نامردا فقط پشت تلفن شیر می‌شن!
    تو عمل که می‌رسه مثه سگ می‌ترسن! (با عرض معذرت از سگ البته)

    حال مادر بزرگوارتون بهتره داداش؟

  122. سیداحمد می‌گوید:

    ………………………………….
    داداش حسین: تا به حال چند باری دختر باکری و پسر همت را نقد کرده ام، اما به حرمت خون پاک پدران عزیزشان، به رعایت آن همه شب که بی آغوش پدر، سر بر بالین زمین سرد نهادند، هرگز اهانتی به ایشان نکرده ام، اما در عجبم از همسنگرانی که این روزها خوب مرا می نوازند. همین جا بگویم؛ نه آنقدر که دیروز “به به و چه چه” ام می کردند، خوب بودم، نه اینقدر که امروز “خائن و جاهل” خطابم می کنند، بد هستم. در آن مورد هم اگر دقت کرده باشید، تا چند روز، با علم بر محتوای آن فیلم، هرگز حمایتی از سعید تاجیک نکردم، تا اینکه دیدم برخی ها با بهانه کردن یک فیلم، وی را بیش از حد دارند می نوازند و به بهانه نقد فحاشی -که قطعا مذموم است- غیرت و خشم را نشانه گرفته اند. اینجا بود که بر اساس وظیفه از مظلومیت آقاسعید دفاع کردم، اما بیشتر تعبیر به دفاع من از ناسزا شد، و اماتر، تو می بینی بیشتر از سعید تاجیک و فائزه هاشمی، من فحش و ناسزا شنیده ام. همواره پایان کار لوطی گری همین است. آیا جالب نیست؛ دوستانی که در نقد سران کفر و فتنه، بسیار بیش از من آلوده به ناسزا و فحش شده اند، اینک ردای اخلاق بر تن کرده اند! من اگر به کروبی، شیخ بیسواد می گویم، برخی از دوستان اما بسیار بیش از من رسما وی را “خر و الاغ و اسب و یابو” خوانده اند و اینک من، بی ادب و این دوستان، با ادب و با نزاکت شده اند! یک بار همین سال گذشته در آخر یک گفت و گوی تلفنی مطول، پسر ارشد شهید همت به من گفت: “می دانی قصه چیست؟ من هم به این اصولی که تو می گویی، شاید الان هم ارادت قلبی داشته باشم، اما آنقدر از بعضی از این هم لباسی های تو، بی معرفتی و نامردی دیده ام، که حاضرم به لج آنها، برای آنکه حرص شان درآید، این مواضع را بگیرم”. من البته به پسر همت حق ندادم، اما نگرانم برای دوستانی که نه دوستی شان و نه دشمنی شان، هیچ کدام صادقانه نیست. این که نوشتم، اشارتی هم می خواهد و آن همان تذکری است که ۲ هفته پیش و اولین نفر در فضای مجازی دادم. مراقب باشید و باشیم که از هاشمی، چهره مظلوم ماجرا نسازیم. فحش که جای خود دارد، حتی اگر خشم هم در مقطع فعلی تا انتخابات ریاست مجلس خبرگان، به مظلومیت هاشمی کمک می کند، استثنائا باید مهار شود. این را هم بگویم؛ هرگز اهل مظلوم نمایی نیستم. این راه را آنکه مرا پیش می برد، خون زنده و جوشان و سرخ بابااکبر است. الساعه مادرم به منزل آمدند. حال شان هم خوب است. حتی اگر بد هم باشد، حتی اگر همه ما ستاره ها بمیریم، این همه فدای ذره ای از شعاع نور ماه. عزیزان! تنها ماندن خامنه ای، خوابی است که هرگز تعبیر نخواهد شد، اما کی بشود روزی که بگوییم “تا دقایقی دیگر” خامنه ای، پرچم اسلام را به دست یوسف زهرا خواهد داد؟!

  123. ح ص‌ن می‌گوید:

    سلام

    من هم اینجا درباره طلا و مس نوشته ام http://www.h-sn.mihanblog.com/post/11

    یا علی

  124. حی علی الجهاد می‌گوید:

    اولا تیرتون صاف خورده به خال مشکی وسط سیبل که اینطوری افتادند به جفنگ پروندن!
    قبول باشه و خدا صبرتون بده

    ثانیا از همه دوستان و طرفداران این قطعه مقدس تقاضا می‌کنم یه حمد شفا برای همسر محترم شهید قدیانی و مادر بزرگوار سنگربان این قطعه مقدس بخونند و برای درامان موندن آقای قدیانی از بلایا و خطرات یه “و ان یکاد” و “آیت الکرسی” ایشون رو مهمون کنن.

    ممنون از همه بچه ها
    لطفا سیداحمد بزرگوار هم تاکیدی بکنن که دوستان فراموششون نشه.
    مجاهد باشید و مجاهد بمانید.

  125. ستاره خرازی می‌گوید:

    خدا به مادر شما و همه ی پدر و مادران شهدا سلامتی و طول عمر عطا کند
    ان شاالله

  126. حاج حسن می‌گوید:

    سلام آقا حسین شما خودتونو به حرف هایی که اینا می زنند ناراحت نکنید هر چند می دونم که نیستید ولی به قول بچه محل های ما (( فحش بچه صلواته))

  127. حسین مادرندارد می‌گوید:

    خداقوت حاج حسین آقا وآقاسیداحمدآقا.
    همه اش آرزو میکنم هنگامه ی فلق سرکوچه ی زندگی روی درخت امید نوشته باشند “طلوع گل نرگس……تادقایقی دیگر.”
    حتی اگر مثل “تادقایقی دیگر”شما باشه.
    گل نرگس آیامیشود تا دقایقی دیگر بیایید؟؟؟

  128. طاهره فتاحی می‌گوید:

    🙁 خیلی برای مادر ناراحت شدم. خیـــــــــــــــــــــلی.
    برای سلامتی ایشان مخصوص دعا می کنم.
    خدا لعنت کند باعث و بانی اش را…

  129. Ali P1 می‌گوید:

    سلام و خسته نباشید.
    براى این که یک مقدار تلخى ها فراموش شود و روحیه مضاعف بگیریم یک سوال از سالار قلم حاج حسین محبوب:
    (داداش اگر صلاح دیدید جواب بدهید خوشحال مى شویم)
    از شهریور امسال که مصاحبه با خودتان را در قطعه گذاشتید تا کنون چند بار حضرت ماه را زیارت کرده اید؟
    “اى که دستت مى رسد بر زلف یار
    در حضورش نام ما را هم بیار”
    پاسخ هاتون به کامنت هاى مطالب ٢-٣ هفته پیش بنده را کنجکاو کرد.
    اجرتان با سیدالشهدا(ع)

  130. حسین مادرندارد می‌گوید:

    ای تاریخ با مرور غمهایت میخواهی مارا داغدار کنی؟قلب ما داغدار سیلی مغیره مانده.
    مغیره هنوز هم فرزندی را شرمنده مادرش میکند.
    من بی دل مادر ستاره وماه وآفتابم.قلبم رابدهید مادر ستاره تاموقع سیلی مغیره دست بر دیوارش بگیردو پسر شرمگین روی مادر نشود.

  131. قاصدک منتظر می‌گوید:

    روحانیت,چون عدالت ,یکی است,اما باید گفت :کدام روحانی?!…و این جاست که فرق است بین طلا با مس.ابلیس با فرشته.بلعم باعورا با امام عاشورا ,روحانی با روحانی نما.

  132. نرگس می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    از شنیدن خبری که در جواب ستاره خرازی گذاشته بودند واقعا شوکه شدم.
    انشاءالله هرچه سریعتر حال مادرتون خوب خوب بشه و انشاءالله خدا و شهدا با یه هدیه اساسی از دلشون در بیارن این غمو.
    برا سلامتیشون ۳ صلوات
    اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
    اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
    اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین
    مادر داداش حسین!
    نگران نباش،پشت پسرت به باباباکبر گرمه.
    یا علی

  133. خان باجی می‌گوید:

    به خاطر برگشت مادر چشمتون روشن . بقیه رو بی خیال .
    ……………….
    همه پست هایی که نوشتید یه طرف این پاسخ مطول و جملات آخر یک طرف .
    فقط میتونم بگم انشالله بحق وجود مطهر و نازنین امام علی به زودی شاهد اون روز خواهیم بود .
    یاحق

  134. سمخط (سید مهدی) می‌گوید:

    برای سلامتی همه ستاره های باغیرت حضرت ماه و خانواده های محترمشان صلوات.

  135. سلاله 9 دی می‌گوید:

    نمی دانم بهترین دعایی که می شود در حق یک نفر کرد چیست؟ اما برای شما،پدر بزرگوارتان،مادر عزیزتان ،خواهرو همسر محترمه تان دعا می کنم که خداوند در آن دنیا آنچنان جایگاهی به شماها دهد که همه غبطه بخورند.
    در برابر ده تا از فحش های آنان ما هزار بار درود و سلام نثار خانواده تان می کنیم و چه قدر فرق است بین دعایی که بچه بسیجی ها کنند و نفرینی که یک مشت منافق می کنند؟
    اینها را گفتم که دشمنان بدانند ما حتی عمارهای سید علی را هم تنها نخواهیم گذاشت چه برسد به خود مولایمان که جان و مال و آبرویمان فدای یک تار مویش.

    و آخر کلام {حتی اگر همه ما ستاره ها بمیریم، این همه فدای ذره ای از شعاع نور ما}

  136. نرگس می‌گوید:

    تنها ماندن خامنه ای، خوابی است که هرگز تعبیر نخواهد شد، اما کی بشود روزی که بگوییم “تا دقایقی دیگر” خامنه ای، پرچم اسلام را به دست یوسف زهرا خواهد داد؟!

    عالیییییییییییییییییی بود
    تنمو لرزوند
    متی ترانا ونراک؟

  137. گلادیاتور می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    سفر بودم و بی اینترنت
    اومدم دیدم اراذل و اوباش و حرامیان دل تو و مادر عزیزت رو شکوندن
    به ابوالفضل قسم اگه……………
    هیچ کاری الان از دستم بر نمیاد
    قاطی کردم
    بگو تا یه کاری کنیم………….

    مرگ بر ضد ولایت فقیه
    مرگ بر ضد ولایت فقیه
    مرگ بر ضد ولایت فقیه
    مرگ بر ضد ولایت فقیه

  138. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    حتی اگر همه ما ستاره ها بمیریم، این همه فدای ذره ای از شعاع نور ماه. عزیزان! تنها ماندن خامنه ای، خوابی است که هرگز تعبیر نخواهد شد، اما کی بشود روزی که بگوییم “تا دقایقی دیگر” خامنه ای، پرچم اسلام را به دست یوسف زهرا خواهد داد؟!

  139. سردار شهیدزاده می‌گوید:

    آنچه لذت بخش است انتقاد پذیری اهالی قطعه است از قبیل ستاره خرازی،سجاد و….
    داداش حسین الحق خوانندگان خوب و متواضعی داری.
    این همه رنج ها که می بری و قطعه ای از بهشت را بپیش ،خود تشکر عملی شما از دوستان متواضع است.
    بابت تمامی سختی ها و مصائبی که میبینی چیزی جز تواضع دوستان مرحمی نیست.
    موفق و موید و پیروز باشید.تادر مسیر ماهید دوستتان داریم.

  140. هدیه به روح بلند بابااکبر یک صلوات.

  141. نذر سلامتی مادر داداش حسین بسیجیها صلواتی نثار کن به مادر قطعه ام البنین علیها سلام و یک بوسه بر دست مادر ستاره ها….

  142. اخ جون داداش سر قطعه س. لبخند بزن بسیجی

  143. سر خاتمی سکولار بودن مد بود الان مومن سیب زمینی بودن مده.و کسی هم به روی خودش نمیاره.خوشم میاد که بی پروا بیان میکنید

  144. مرتضی می‌گوید:

    سلام حاجی
    انتقاد سینمایی داداش حسین رو عشق است
    یاعلی

  145. خان باجی می‌گوید:

    سلام علیکم
    “طلا آنگه طلای ناب گردد، که در هرم ولایت آب گردد“
    یاعلی

  146. مهاجر می‌گوید:

    سلام. وقت بخیر.
    بنده هم این فیلم را تازه دیده ام.دوبار. تعریفهایی که از فیلم شنیده بودم را خود با چشم دیدم و شما به زیبایی در اینجا از آنها نوشتید، نکات ضعفی هم بود که من به عنوان کسی که خانواده های طلاب زیادی را از نزدیک میشناسم و واقعیت زندگیشان را دیدم، به راحتی لمس کردم وجود این ضعفها را. و برخی از آنها را شما به حق و با شیوایی تصویر کردید.
    و چقدر خوب گفتید از فقر فرهنگ ما در داشتن و ساختن فیلم خوب! و چقدر سینما و سیمای ما هنوز هم ابا دارد از ترسیم چهره یک خانواده ولایی یا فرد ولایی که آرمانش را با تمام وجود فریاد می زند. و اگر فیلمی سیاسی می سازد حتما باید بریده های از نظام را به تصویر بکشد و عده ای متظاهر را.طولانی شد ببخشید.
    موید باشید
    حسین قدیانی: همین که دباره محتوای متن، نظر دادید، ممنون. قطعا بهترین کامنتها، کامنتهایی است که به متن اشاره دارد.

  147. نقطه می‌گوید:

    سلام
    خدا قوت
    خیلی چیز یاد گرفتیم و خیلی چیزهایی که دیده بودیم اما ندیده بودیم را دیدیم
    شاید این که عکس آقا روی دیوار خونه شون نبود به خاطر این بود که طیف گستره تری را از مخاطبان شامل بشه
    ببینید ما یک شبه نمیتونیم دید مردم را نسبت به روحانیت عوض کنیم
    اما میتونیم یکی یکی مسائل را براشون جا بندازیم
    این که دید مردم نسبت به روحانیت عوض بشه گام بزرگیه
    روحانی خوب نه دزد ها
    یا علی مددی

  148. بصیر می‌گوید:

    ما عاشق خاکیم شلمچه ، فتح المبین ، فکه

    در همین خاکها آموخته ایم رسم عشق بازی با ولایت را ، در سینه دلی داریم سر شار از محبت و این محبت را شش دانگ زدیم به اسم عشق رهبرمان

    قوت دلهای خسته ماست این دلبر و دلدار، این سرور و سالار، این عشق علمدار ، ایت عباس نگه دار

    ان شاا… دل هایتان همیشه پر قوت!

  149. ریاست ... می‌گوید:

    به : حسین قدیانی
    بعد از سلام
    … فکر می کنم نقطه عطف این فیلم این بود که در کنار تمام ضعف ها و قوت ها پس از مدت ها خواست به جامعه سینمایی کشور نشان دهد که به غیر از فیلم های “صد تا یه غاز” و داستا نهای تکراری “بیژن و منیژه” از این دست ژانر های اجتماعی هم میتوان ساخت. البته که فضای بد سینمای کشور متاسفانه ذائقه ی تماشاگر را عوض کرده و گیشه حرف اول را میزند.

  150. رزمنده می‌گوید:

    شما رو لینک کردم خوشحال می شم به من سر بزنید
    نظر فراموش نشه لطفا

  151. آشنا می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی لطفا به این سوال و یا شبهه ای من پاسخ دهید:مگر رییس صدا و سیما را خود رهبر تعیین نمی کند و مگر ما به رهبر با جد و جهد اعتماد نداریم پس اینقدر که شماها (در کتاب نه ده و در وبلاگتان) و منتقدان دلسوز از صدا و سیما اشکال می گیرند آن هم اساسی درست است چرا رهبر عزلشان نمی کند و یا حتی توصیه هایی؟؟؟ ممنون از لطفتان

  152. م می‌گوید:

    سلام
    به نظرم نقد های قوی مخصوصا در مورد نقاط ضعف ارائه نشده بود. نمی گم این فیلم نقطه ضعف نداشت. ولی باید قوی تر بحث می شد. یه طلبه جوان شاید واقعا همه زندگیش در خودسازی خودش صرف مس شه،شاید واقعا خیلی با اجتماع هم نباشه و فقط سعی در اصلاح افراد نزدیک خود باشه، چرا که اصولا در زمان تحصیل برنامه ای برای اصلاح جامعه ندارد و بیشتر خود در گفته های منبر تمرین می کند.
    با تشکر

  153. فدای رهبر می‌گوید:

    طلبه باید جامعه را و جهان را هم ببیند. ممکن نیست طلبه ای، طلبه خوب باشد، اما در زندگی اش هیچ نشانی از بغض نسبت به شمر زمان و حسین عصر خویش نداشته باشد.
    چقدر تو شهرستانها این طلبه ها کم اند وتنها طلبه سیاسی یک شهرستان هم در نماز جمعه در حد یک دقیقه و خیلی بسته و مبهم نطق میکند…چرا؟
    همان مالک اشتر که خاک روبه انداز روی سر خود را به ۲ رکعت نماز در مسجد، دعا می کرد، لابد خیلی ها را کشته بود که به در خیمه معاویه رسیده بود. همان علی که به ایتام شیر می داد، “اسدالله” هم بود. ذوالفقار داشت و بعضا زبان تیزی هم داشت؛ برنده تر از شمشیر.
    جای همچین فضایی الان تو ق ق واقعا خالیه
    فیلم رو ندیدم ولی نقد خیلی خوبتون باعث شد یرم دنبالش.داداش آچار فرانسه اید ها.همه جوره مهارت دارید.چشم هر چی حسود و بخیله کور

  154. فدای رهبر می‌گوید:

    حتی اگر همه ما ستاره ها بمیریم، این همه فدای ذره ای از شعاع نور ماه. عزیزان! تنها ماندن خامنه ای، خوابی است که هرگز تعبیر نخواهد شد، اما کی بشود روزی که بگوییم “تا دقایقی دیگر” خامنه ای، پرچم اسلام را به دست یوسف زهرا خواهد داد؟!
    فوق العاده بود.
    فتنه گران کوفی بدانند
    اگر از سرهایمان کوه ها بسازند
    فرزندانمان هرگز در کتاب تاریخ خود نخواهند خواند که:”خامنه ای را تنها گذاشتند”

  155. آماده می‌گوید:

    سلامی به داداش حسین
    نقدتان راخواندم اما این نقد را مطابق باهدف این فیلم ندیدم!
    صورت مساله شما یکی نیست تا بتوان گفت حرف شما صحیح است یانه!
    علت غایی این فیلم چیزیست و نقد شما مساله دیگری را هدف گرفته است!
    مگر اینکه بگوییم شما خواستار این هستید که بگویید چرا فیلم را به این سبک نساختید!
    چرا جهات دیگری از یک طلبه را در نظر نگرفتید!
    وآیا باید یک فیلم جهات تامه سوژه خود را مطرح کند؟

    بالفرض هم که صورت مساله تان یکی باشد!!!! اما آیا همه طلبه ها اینگونه اند!
    یا اینکه می خواهید بگویید اگر طلبه ای عدالت جو نباشد طلبه نیست!
    هرچند که با این نکته اخیر موافقم لیکن در اینصورت دیگر این فیلم جهت واقع نمایی اش را از دست می دهد!

  156. ستاره خرازی می‌گوید:

    (یعنی تعدد قرائت ها آنقدر هست که اصولا منبر و روحانی، فقط به درد تمسخر می خورد و هر آدمی، خود یک پا روحانی، یک پا پیامبر، یک پا منبر است.)
    یاد صحبت بزرگی افتادم میگفتن اینکه بعضی ها میگن دل باید پاک باشه یا اصلش به دل آدماست چطور میشه دل پاک باشه اما ظاهر ناپاک باشه، دل پاک اجازه ظاهر ناپاک نمیده
    (طلا نادر است و مس فراوان. راه، یکی است و چاه، فراوان.)
    (از همین روست که پرستار بیمارستان را بدون هیچ منبری، مدهوش می کند.)
    تا قبل از خوندن این مطلب در مورد طلا و مس با خودم فکر می کردم طلای فیلم زهرا ساداته پرستار تحت تاثیر صحبتهای اونه که دید جدیدی پیدا میکنه، آیدا با مهربونیه اونه که قرآن حفظ می کنه و حالا بیماری زهرا سادات، هم شخصیت اون رو به همسرش نشون میده(که در حالی که یه زن خونه داره یه شخصیت بسیار جذاب داره چه برای بچه هاش، چه برای آیدا و چه برای پرستار بیمارستان و این دونفر میتونن نشون دهنده این باشن که برای هر شخصیتی جاذبه و اثر گذاری داره که این جاذبه هم معنویه هم اخلاقی) و هم روند طلا شدن آقا سید رو نشون میده کسی که شاید تا به حال خبر از دخلو خرج خونه نداشته
    با بیماری زهرا سادات آقا سید وارد دور جدیدی از زندگیش میشه که به نظر من میتونه تو طلا شدن آدما بیشتر از چله نشینی موثر باشه
    زهرا سادات یه پارچه روانشناسه، نیست؟
    (“طلا آنگه طلای ناب گردد، که در هرم ولایت آب گردد“.)
    اگه ولایت پذیریشو با عکسی از آقا یا نشون دادن کتابی مثل ولایت فقیه امام ره تو دست آقا سید یا با یه نماد نشون میداد شاید بهتر بود. با اشاره مستقیم تو فیلمی که هر قشری میبینه موافق نیستم مثلا تو ملک سلیمان به نظرم شدیدا اغراق شده بود خود من حسِ زدگی پیدا کردم با کار غیر مستقیم بیشتر تو این جور فیلمها موافقم (وقتی مستقیم گفته میشه حالت دفاعی ایجاد میکنه و نه تنها اثر سیاسی نداره بلکه اثر مذهبی و اجتماعیش رو هم از دست میده( اگه قرار بر جذب باشه )ولی وقتی غیرمستقیم گفته میشه تحت زیبایی مذهبی و اجتماعیش ممکنه اثرگذاری سیاسی هم داشته باشه)(البته این نظر شخصیه منه)

    اما با خوندن این پست میگم شایدم منظور کارگردان این بوده، اینم نگاه جدیدی برای من بود

  157. ستاره خرازی می‌گوید:

    البته کلمه اغراق در مورد ملک سلیمان درست نیست بهتر بود بگم از شور به درش کرده بود
    بدین وسیله اصلاح میشود

  158. کاووس می‌گوید:

    پدر و مادرم ! می دانم که من فرزند شایسته ای برای شما نبوده ام و نتوانسته ام وظیفه خودم را برای شما انجام بدهم ، از شما خواهش می کنم که مرا حلال بکنید
    و پدر و مادرم هر وقت دلتان برای من تنگ شد ، سری به سپاه پاسداران بزنید و یا به گلزار شهدا بروید و با خانواده شهدا ملاقات کنید .
    و هر وقت دلتان برای من تنگ شد به ملاقات معلولین و مجروحین بروید .
    و برای من گریه و زاری نکنید مگر به یاد علی اکبر حسین (ع) ! .
    و مادر جان خدا را شکر بکنید که به شما عنایت فرمود و پنج پسر به شما هدیه داد و اگر من شهید شدم ، ناراحت نباش چون راه انبیا را در پیش داریم و در راه خدا شهید شده ام .##
    بخشی از وصیتنامه شهید رمضان همتی پور kawooss.mihanblog.com/post/21

  159. مهدی.ن می‌گوید:

    فیلم رو دوبار دیدم..یک بار قبل از این نوشته…بار دوم بعد از خوندن این نوشته….
    خیلی خوب و زیبا بود.به جا.
    نکته ای و که میخواستم بگم همون کته ای هست که توی اخرین کانمت چشمم بهش افتاد.
    ابا داشتن از به تصویر کشیدن خانواده ای ولایی.قهرمانان داستان بیشتر از اونی که به نظر میاد گمنام میمونن…
    الهم عجل لولیک الفرج

  160. سیداحمد می‌گوید:

    واقعا عالی بود داداشم؛
    نقد این فیلم زیبا وقتی در کنار مهارت شما در نویسندگی قرار گرفت واقعا دلنشین شد.

    از معدود فیلمهای که در سالهای اخیر توانستیم در کنار اعضای خانواده ببینیم “طلا و مس” بود!
    ارزش چند بار دیدن هم داشت.

    دقتتان به این نکته که در فیلم زنگ موبایلی به صدا در نیامد خیلی برایم جالب بود!
    بخش های مختلفی از فیلم وجود داشت که من با آنها بزرگ شده بودم و از دیدن این تصاویر در فیلم حس خاصی پیدا کردم. مثلا بستنن عمامه سیدرضا به کمک همسرش!

    نقاط مثبت فیلم را بسیار عالی بیان کردید مخصوصا نکته “دو” را.

    یکی از بهترین خصوصیات شما در انتقاد کردن، این است که با کینه به نقد مطلبی نمی پردازید.

    من “طلا و مس” را یک بار هم به همراه چند روحانی دیدم و نکته ای که شما در بخش اول نقاط ضعف فیلم بیان کردید، نکته ای بود که آنها هم نسبت به آن عکس العمل نشان دادند.

    هم تعریفتان از فیلم منصفانه بود و هم انتقادتان.

    (“آیدا”ی “طلا و مس” که فرشته ای پاک، دوست داشتنی و معصوم بود، اما تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.)

    عاشق شهامتتم.

  161. مریم می‌گوید:

    خیلی خوب مینویسین.خدا خیرتون بده

  162. آیدا می‌گوید:

    یاراحم العبرات

    طلا ومس را میشود زندگی کرد نه فقط دیدن..من ۲باردیدم..هربارهم کیف کردم ازدیدن لحظه به لحظش..دوستی بعداز دیدن فیلم به من گفت واقعا زن مثل زهرا سادات پیدا میشه؟؟!!!..برای داشتن زنی مثل زهرا سادات باید آقاسید بود.

    نقد به شدت خوب وفوق العاده ای بود..کاش میشد این نقد کنارهر سی دی این فیلم به فروش میرسید

    ممنون

  163. علیکمال می‌گوید:

    اما تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.
    فقط همین و بس
    احسنت

  164. ن.ع بعد از سلام می‌گوید:

    خیلی جالبه فیلم خوبی که به هر حال نسبت به حالای سینمای ما چه تو محتوا و چه تو ساختار تو سطح بالاییه تو جشنواره فجر زیاد مورد توجه واقع نشد

    خداییش نسبت به فیلم به رنگ ارغوان کیفیت بالاتری داشت

    البته جشنواره ای که فیلم مورد تقدیرش فیلم چاله میدونی جرم میشه نباید انتظاری ازش داشت

    سینمای ایران مصداق شترسواری دولا دولاست
    انقلابی که سی سال پیش اتفاق افتاد هنوز تو بیشتر بدنه سینما و سینماگرا اتفاق نیفتاده

  165. علیرضا(ح) می‌گوید:

    سلام حاج حسین منصف
    از وقتی که گفته بودی تا دقایقی بعد، به این فکر می کردم که چه خواهی نوشت
    وقتی خواندم والله لذت بردم
    به این میگن نقد منصفانه
    هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف و یک موضع کاملا شفاف
    الحق که سینمای ما اسلامی نیست و به شدت فقیر از لحاظ فرهنگی
    یادم نمی رود از زمان چه کسی فیلم های بی سر و ته و مبتدل روی کار آمد
    من هم از دیدن این فیلم لذت بردم و کمی دلگیر به خاطر مظلوم نمایی طلاب
    اما من هم کاملا موافقم که این فیلم نه در زمان رکود سینما بلکه اگر در زمان صعود سینما نیز به نمایش در می آمد بازهم در بین فیلم های خوب جای می گرفت

    ان شاء الله هر چه زودتر مادر بهبود یابد
    خدا مسببین اصلی را لعنت کند
    در پناه حضرت حق
    یا حق

  166. آیدا می‌گوید:

    یاراحم العبرات

    کامنت هارو الان خوندم….خدابه مادرتون سلامتی بده…خدا وصاحب اسمتون پشت وپناهتون…

    روزی که شهیدم رفت برای همیشه …درد روزگارو تنهایی خفم کرده بود اما الان خوشحالم که رفته با همه ی دردی که هنوزدر قلبم هست خوشحالم…این روزگار مارو ازآسمون ببینه بهتره تا ازاینجا روی زمین…”اما کی بشود روزی که بگوییم “تا دقایقی دیگر” خامنه ای، پرچم اسلام را به دست یوسف زهرا خواهد داد؟!”
    کی بشود که بگوییم مهدی(عج)آمد

    نقد فیلم هم جواب تمام کسانیست که خیال مزاحمت دارند…تا خداهست…مزاحمان چه کاره اند؟؟

  167. با خواندن نقد زیبای شما،این بیت از شعر حافظ رو به یاد آوردم:

    من آن نگین سلیمان به هیچ نستانم/که گه گه بر او دست اهرمن باشد

    خطاب به عباشکلاتی وطرفدارانش:
    مس هرچند با روکشی از طلا باز همان مس است…

  168. سلام بر داداش حسین وآ سید احمد عزیز.
    ایننرنت خوابگاه چند روزه که قطعه؛ببینید یک معتاد به قطعه چی کشیده!!!

  169. چای پولکی می‌گوید:

    سلام و خدا قوت.
    با اجازه، یه مطلبی رو خواستم یادآوری کنم.
    استاد پناهیان، در هنررانی امسال محرم در دانشگاه امام صادق(ع)، مشخصه های فیلمهای صهیونیستی رو اشاره می کردند؛ برآیند صحبتشان این بود که در هر فیلمی دیدید، به هر نحوی روحانیت دارد مورد هجمه واقع می شود بدانید که صهیونیستی است؛ حتی اگر کارگردان خودش متوجه این آسیب نشده باشد. بعد مثال زدند (بدون بردن اسم)، در فیلمی که یک طلبه را به شدت انسان خوب و خانواده دوست و عدالت محور و عاشق زن و فرزند نشان می دهد و در مقابل بقیه طلاب را به دور از آن صفات نیکو، هرچند به ظاهر دارد از آن یک طلبه چهره ای مثبت ارائه می کند، در باطن ما بقی روحانیون رو دارد می کوبد.
    البته استاد پناهیان در این بخش از صحبتشان، کاری به روحانی نماها و مسائل سیاسی داخلی نداشتند؛ بلکه داشتند درباره اقدامات صهیونیسم در حوزه فرهنگ و هنر صحبت می کردند. منظورشان این بود که نباید به خاطر نشان دادن خوبی های یک طلبه، عرف رایج در حوزه های علمیه و رفتارهای بقیه طلاب را به تمسخر و نقد مغرضانه کشید.
    ببخشید که طولانی شد.
    التماس دعا.

  170. مهدی می‌گوید:

    همواره پایان کار لوطی گری همین است

  171. مهدی می‌گوید:

    کی بشود روزی که بگوییم “تا دقایقی دیگر” خامنه ای، پرچم اسلام را به دست یوسف زهرا خواهد داد؟!

  172. مهدی می‌گوید:

    “چرا داد نزد، در هیچ کجای فیلم، علیه بیداد؟” اگر داد می زد، قطعا در دیوار خانه اش کنار قاب “سیده زهرا و امیرعلی و عاطفه جونی”، حتما حتما حتما تمثالی از رهبر انقلاب دیده می شد. گفت: “طلا آنگه طلای ناب گردد، که در هرم ولایت آب گردد“.

    عالی بود
    فقط دریک روز این سید روحانی بچه اش را با لباس برد مدرسه و بچه قبل از رسیدن فرار کرد ،
    اما روزی که لباس نپوشیده بود تا دم در مدرسه با بابا آمد ،
    این طور نشان دادن درست است ؟!

  173. احمد می‌گوید:

    ماشاءالله همه نقد زیبات یه طرف جمله ی آخرت یه طرف راستی داداش حسین عزیزمیگن فیلم نفوذی هم قشنگه اگه دیدی ووقت کردی یه نقدباحال هم برای اون بنویس ممنون

  174. مهدی می‌گوید:

    سیم تلفن (گفت و شنود)

    گفت: این چه حسابی است که تمامی مشاوران و همکاران نزدیک موسوی و خاتمی و کروبی به آمریکا و انگلیس و اسرائیل فرار کرده اند؟
    گفتم: چه عرض کنم؟!
    گفت: همه آنها بدون استثناء بعد از فرار به خارج از کشور و پناهندگی به بیگانگان پرده ها را کنار زده و آشکارا علیه اسلام و انقلاب و امام موضع گرفته اند.
    گفتم: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش!
    گفت: یکی از آنها گفته است که با صلاحدید سران فتنه از کشور گریخته است.
    گفتم: یارو که سیم تلفنش وسط اتاق ولو بود و برایش دست و پاگیر شده بود به مخابرات زنگ زد و گفت؛ آقا ببخشید! سیم تلفن ما به پای این و آن گیر می کند و آنها را با کله به زمین می زند! اگر ممکن است لطف کنید و از اون طرف بکشیدش!

  175. ترگل شیعه می‌گوید:

    اما کی بشود روزی که بگوییم “تا دقایقی دیگر” خامنه ای، پرچم اسلام را به دست یوسف زهرا خواهد داد؟!

  176. ح س می‌گوید:

    داداش حسین . طاهره فتاحی میگوید رو کلیک کردم سایت خودت باز شد قضییه چیه کلک ؟ خودت با اسامی مستعار واسه خودت کامنت میذاری ؟ حتما” بعدش تاییدش میکنی و کلی هم حالشو میبری که چقدر بازدیدکننده داری….
    قطعه ۲۶: خانم طاهره فتاحی مدتهاست که نظراتش را با نشانی وبلاگ خودم می گذارد، اما راستش این حرفها دیگر برای “قطعه ۲۶” کهنه شده است!

  177. چای پولکی می‌گوید:

    این هم یک بیت شعر که شاید کمی خستگی تون رو از یاوه گویی های بدخواهان، کم کنه:

    سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین بشکست/

    قیمت سنگ نیافزاید و زر کم نشود/

    حق پناهتان، علی یارتان، شهادت نصیبتان.

  178. ترگل شیعه می‌گوید:

    خوندم

    فیلم رو ندیدم اما در مورد نقد شما باید بگم خیلی خیلی زیبا بود
    خیلی از کلمات آراستگی ظاهری و باطنی داشتن که مدیون قلم شماست

    توی تمام متن این زیبایی و ارتباط کلمات مشهود بود

    و اینکه تصمیم گرفتم برم امروز از بقال محله بخرم فیلم رو و بذارمش کنار دلنوشت شما

    و در آخر باید بگم که چه خوش گفت حسین قدیانی که :کسی نیست از این “داد” علیه “بیداد” یک فیلم “بر اساس واقعیت” بسازد؟!

  179. ترگل شیعه می‌گوید:

    بعضی وقت ها که فیلم های سینما ر و میبینم احساس می کنم این سینما تعلقی به جمهوری اسلامی نداره

    بی هیچ تعلقی به آرمان های ما فیلم ساخته می شه فیلم پخش می شه می ره اونور آب جایزه می گیره و قتی خوب نگاهش می کنی تازه می فهمی که چرا جایزه گرفته و چرا بعضی ها راه رو برای اکرانش هموار می کنن

    تعلق هالیوود به آرمان های آمریکا به حدیه که اگه بخوایم از میان سینمای خود و سینمای هالیوودی فرزندی خلف برای والد نام ببریم حتما اون هالیووده

  180. سجاد می‌گوید:

    سلام داداش
    به نکات خوبی اشاره کردید.اما من فکر میکنم به شخصیت همسر طلبه توجه نکردین.در مورد تلفن همراه هم واقعا به نکته ظریفی اشاره کردین.و البته خیلی از روحانی های شاخص هستند که حالت منزوی دارن.این بیشتر به شخصیت فرد برمیگرده که درونگرا یا برونگرا باشه.مثلا مرحوم علامه طباطبایی که بیشتر به خودش و افراد دور و برش توجه داره اما همین فرد شاگرد و دوستش استاد شهید مطهری خیلی آدم اجتماعیه که تحمل جهل جامعه رو نداره و خیلی هم برای روشن کردن مردم تلاش میکنه و … .یا نمونه دیگه نسبت عارف بزرگ آقای قاضی با حضرت امام (ره).

    میخوام بگم این نقد شما که به “آقا” سید فقط به اطرافش توجه میکنه وارد نیست.

    یا علی مدد

  181. Ali P1 می‌گوید:

    امشب انشاالله رکورد قطعه شکسته می شود.
    از همه سبزک های خداجو هم متشکریم.

  182. سلاله 9 دی می‌گوید:

    طلا و مس را یک بار دیدم و آن هم در سینما .
    موعظه حاج رحیم که در بخش یک نقاط مثبت بهش اشاره کردید من آن موقعی که فیلم را دیدم زیاد رویش فکر نکردم اما الان که خواندم من را یاد این سخن آیت الله بهجت انداخت که :{به آنچه می دانید عمل کنید و معلومات را زیر پا نگذارید این تمام عرفان است و اگر واقعا به دانسته هایتان عمل کنید به اذن خدا در و دیوار هم معلم تان می شوند.}

    {“به عدد آدم ها برای رسیدن به خدا راه هست”. این جمله، کلمه حقی است که اراده های باطل پشتش نهفته است} اشاره تان به این نکته هم خیلی برایم جالب بود تا به حال از این زاویه که شما به این موضوع پرداختید ، نگاه نکرده بودم.

    {حتی اگر با بعضی از سکانس های فیلم، مشکل شرعی داشته باشی، حتی اگر از “نی نای نای” یک طلبه، خوشت نیاید و فراموش کنی که طلبه هم پدر است و بچه اش هم بچه، آنچه بعد از دیدن این فیلم، دستگیر تو می شود، زیباست.} یادم هست به این قسمت فیلم که رسیدیم در سینما همه زدند زیر خنده.همان طور که گفتید من هم جز آن دسته ای بودم که خوشم نیامد اما خنده ام گرفت،دلیل خوش نیامدنم هم خود ظاهر این سکانس نبود بلکه این بود که زهرا سادات که زن یک طلبه بود چرا بچه اش را با این گونه شادی کردن بار آورده آن هم به دور از چشم همسراما این فیلم سادگی خاصی داشت که زیبایش کرده بود.
    حسین قدیانی: نظرتان قطعا نظر بسیاری از بچه ها درباره “طلا و مس” است.

  183. طاهره فتاحی می‌گوید:

    هر هر هر هر.
    کلی خندیدم به خاطر نظر جناب “ح س”.
    اصلا کسی که خودش برای خودش کامنت می گذارد این جوری کامنت می گذارد؟
    جناب من عضو سایت هستم با ایمیل و اطلاعات شخصی خودم.
    ساعت ۴ یک “امتحانک” دارم از همین الان نیروی مضاعف گرفتم از بس که خندیدم.
    آقای قدیانی! اگر از نظر شما این مسئله مشکلی دارد و باعث سوءتفاهم برای کاربران می شود من این لینک را به khamenei.ir تغییر می دهم وگرنه همین طوری بماند…
    حسین قدیانی: عوض کنید تا عده ای خیال نکنند رمز داوینچی را کشف کرده اند! ممنون از شما.

  184. سلاله 9 دی می‌گوید:

    نکته ای را که در بخش اول نقاط ضعف به آن پرداختید خیلی به جا بود. ما همش یا از این طرف بام می افتیم یا آن طرف.
    چون بعضی ها این قشر را خیلی بد ترسیم کرده اند ما هم برای مقابله این قشر را خیلی مظلوم به تصویر می کشیم.
    {این تلقی را برای هیچ قشری نمی پسندم که دلیل خوب بودن شان این باشد که وقتی توی سرشان می زنی، و تحقیرشان می کنی، اصلا متوجه نمی شوند، که حالا آیا بخواهند جوابت را بدهند، آیا نه.}

    نکته دوم بخش نقاط ضعف هم نشان از تیزبینی شما دارد منی که یکباراین طلاو مس را دیده ام هرگز بعد فیلم به این موضوع فکر نکردم ،الان که خواندم احساس کردم که چه قدر جای این عداوت خالی بود در فیلم.

    و در آخر این نکته سوم یک چیز دیگر بود. جای آن بغضی که خالی بود در فیلم طلاومس را این اظهارنظر آخرنقدتان پر کرد.لذت بردیم

  185. روزبه ( رضا ) می‌گوید:

    سلام حاج حسین

    به نظر من فیلم به چند نکته مهم اشاره داشت . یکی از آنها را شما فرمودید ولی دیگری این بود که به نظرم این فیلم تاکید ویژه ای به اخلاق دارد . اینکه طلبه جوانی به دنبال اخلاق و عارف شدن از شهر و دیار خود بیرون آمده و به شهری دیگری برای جست و جو ی آن آمده است . به نظرم در این فیلم کارگردان میخواهد بگوید آن طور که طلبه دوست داشتنی فیلم به دنبال اخلاق و عرفان در آن بالا بالا هاست در واقعیت نیست . مثلا آن سکانس را به یاد بیاورید که سید رضا در آن کتاب فروشی دنبال کتابی در باب اخلاق میگردد و به توصیه کتاب فروش در آن قفسه های بالایی دنبالش میگردد . به نظرم این یک نماد است که اخلاق در همین جامعه ما باید دنبالش گشت نه در جاهایی دست نیافتنی و بالا . مثالش همان پیرمرد روستایی که نه خبری از فلسفه دارد و نه عرفان .
    + خیلی از شما ممنونم . گرچه در برهه ای دلم از شما شکسته بود ولی دوستتان دارم . امیدوارم خودتان و مادر گرامی تان همگی سالم باشید و در پناه حق . اگر بخواهم حقیقتش را بگویم اگر من جای شما بودم کم میاوردم ولی شما پشتوانه تان خون پدر شهیدتان است . نویسنده محبوب رهبر هستید .و در کنارش خواننده هایی دارید که واقعا دوستتان دارند . فکر کنم همه اینها به قدری کافی باشند که این راه را به قدرت ادامه بدهید .
    لعنت الله علی عدوک الحسین
    خاتمی و کروبی و میرحسین

  186. سیداحمد می‌گوید:

    دقیقا میخواستم از اینکه صحبتهای “حاج آفا رحیم” را در متن قرار دادید ازتون تشکر کنم،
    احسنت به درایت شما.

  187. طاهره فتاحی می‌گوید:

    الساعه لینک را تغییر دادم…

  188. احباب می‌گوید:

    یا علی
    ای کاش صدای بلند “داد” از حلقوم حزب اللهی ها در جایی شنیده می شد
    بعضی وقتها هم که می شنوند سریع حکم جلب و پیگیری می دهند
    به امید روزی که “داد و بیداد” ما را هم علیه بیداد با گوشی شنوا بشنوند
    یا علی مدد

  189. محمد زارعی می‌گوید:

    سلام
    ممنون به خاطر کتاب قشنگتون
    ……………….
    حسین قدیانی: آن قسمت خاص یکی از متن های “نه ده” درباره مادربزرگ خودم بود آقامحمد! یک بار دیگر بخوان!

  190. حسن می‌گوید:

    سلام مدتی هست که منتظر نقدتونم برام خیلی مهم بود
    خوشحالم که نظرم در باره این فیلم به نظر شما نزدیک بود
    راستی شنیدم آقای پناهیان در باره این فیلم خیلی انتقاد کرده بودند حتی در باره آژانس هم همینطور … گفته بودند این فیلم مارمولک ۲ هست البته من هرچی به این دوگولم فشار آوردم نتونستم حرفشون رو قبول کنم
    راستی حسین آقا حکمم چی شد ؟
    یعینی نمیخواین جواب منو بدین ؟ به خدا جبران میکنم براتون … خدا از داداشی کمتون نکنه…
    http://islamupload.ir/images/3ep83w4cjixgfq670h6.jpg
    بفرمایین تا سرد نشده

  191. م.اشرف می‌گوید:

    سلام به همگی
    ۱- از همین لحظه تصمیم گرفتم هر روز صبح یه مقدار مشخصی صدقه بدهم برای سلامتی ماه و ستاره هاش علی الخصوص خط شکن ها
    (در گوشی: داداش! صدقه جلوی شهادت را نمیگیرد چون شهادت که بلا نیست)
    ——————————————————————————————-
    ۲- من دوبار فیلم را دیده ام یک بار بدون همسرم و یک بار با همسرم و باهم خندیدیم و اشک ریختیم. نقد خوبی بود و برای من ارزش مضاعف داشت چون هم طلبه هستم و هم پابند این قطعه مقدس. به خوبی و هنرمندانه به نکات مثبت فیلم اشاره کردید.
    ۳- اگر مظاهر انقلابی داشت ایده آل بود ولی نبود آن نقص نیست چون به هر حال هر فیلمی یک موضوعی دارد و موضوع این فیلم هم زندگی طلبه نیست بلکه فقط ظرف موضوع است.
    ۴- در مورد مظلوم نمایی با نظر شما فی الجمله موافقم؛ ولی در این لباس که باشی همه از تو انتظار دارند در بدترین شرایط خودت را کنترل کنی حتی اگر مظلوم باشی واساسا تغافل یکی از رفتارهای تربیتی اسلام است.(امیدوارم متوجه منظورم شده باشی) البته این غیر از سکوت در برابر مستکبران اسلامی و غیر اسلامی است.
    ۵- درست است که زهرا سادات مس ها را طلا میکرد و این بزرگی مربی زهراسادات را بیشتر نشان میدهد.
    ۶- من عاشق حاج آقا پناهیان هستم تکرار میکنم عاشق! ولی اگر منظور ایشان طلا و مس بوده شدیدا مخالفم و فکر میکنم این فیلم یک نفحه رحمانی بوده که ناخواسته به سینمای ما وزیده چون کارگردان آن فیلم “داماد ده رقمی” را در پرونده دارد و تهیه کننده آن “زیر نور ماه” را که نقص زیاد دارد. البته به هر حال خدا خیرشان بدهد.
    ۷- خطاب به ستاره محترم “آیدا”: بله مثل زهرا سادات پیدا میشود و حتی بهتر از او, که وقتی عاطفه جونی با پدر معمم خودش به مدرسه میرود تا دم در هم دست او را رها نمیکند. جواهری هستند این زنها و بارقه ای از نور حضرت زهرا

  192. سید محمود می‌گوید:

    شبای جمعه که میشه دلا بهونه میگیره

    هر کی میاد سر یه قبر ازش نشونه میگیره

    یکی سر قبر پدر ، یکی کنار مادرش

    یکی کنار خواهر و یکی پیش برادرش

    اما یه مادر غمگین و آرام ، میاد کنار شهید گمنام

    آه و واویلا آه و واویلا
    آه و واویلا آه و واویلا

    یه جعبه خرما برای فاتح خونی میاره

    آروم میاد میشینه و سر روی سنگش میذاره

    میگه تو جای بچه می گوش بده به حرفای من

    از بس که اینجا اومدم درد اومده پاهای من

    آخر نگفتی کسی رو داری یا که مثل من بی کس و کاری

    آه و واویلا آه و واویلا
    آه و واویلا آه و واویلا

    مگه تو مادر نداری برای تو گریه کنه

    غروب پنج شنبه بیاد به قبر تو تکیه کنه

    غصه نخور من مادرت منم همیشه یاورت

    نمیذارم تنها بشی مدام میام بالا سرت

    از تو چه پنهون یه بچه دارم چند ساله از اون خبر ندارم

    آه و واویلا آه و واویلا
    آه و واویلا آه و واویلا

    آخ که دلم برات بگه از پسرم یه خاطره

    لحظه ی جبهه رفتنش ساعتی که می خواست بره

    از اون لباس خاکی و از اون کلام آخرش

    هر قدمی میرفت جلو نگاه میگرد پشت سرش

    دیگه نیومد ، رفت ناپدید شد ، چشام به درب خونه سفید شد

    آه و واویلا آه و واویلا
    آه و واویلا آه و واویلا

    دیگه از اون روز تا حالا منتظر زنگ درم

    بس که دلم شور میزنه نصفه شب از خواب میپرم

    بسه دیگه خسته شدی دوباره خیلی حرف زدم

    با این که قول داده بودم اما بازم گریه شدم

    خدانگهدار پسرم فعلا ازت جدا میشم

    شاید مسافرم بیاد زشته تو خونه نباشم

    با صد امید و آرزو مادر مفقود الاثر

    بلند شد از کنار قبر شاید براش بیاد خبر

    چند ساله مادر کارش همینه خبر نداره بچه ش همینه
    چند ساله مادر کارش همینه خبر نداره بچه ش همینه
    چند ساله مادر کارش همینه خبر نداره بچه ش همینه
    چند ساله مادر کارش همینه خبر نداره بچه ش همینه

    آه و واویلا آه و واویلا
    آه و واویلا آه و واویل

  193. سربازةٌ می‌گوید:

    نقدتان بر طلا و مس خیلی کم تر از آن چیزی بود که فکرش را می کردم وانتظارش را داشتم. به یک “مینی نقد” می ماند! نقاط قوت این فیلم بسیار بود. موافقم با نظراتتان من باب همین موضوع.اما،
    -نقاط ضعفی را که در خلال نکته ی۱ گفتید،دقیقاً! خیلی هم لازم نیست به این شکل مظلوم نشان دادن اما با مثال پشت وانت موافق نیستم. تحت شرایطی در این فیلم “سید رضا” پشت وانت می نشیند واین به آن معنا نیست که کارگردان با آن سکانس قصد مظلوم نشان دادن طلبه را داشته باشد! اما سکانس های دیگری هم بود که می توان مظلومیت را در آن به طور واضح دید مثلا وقتی که فرزندش را با لباس شخصی به مدرسه می برد یا با عبا وعمامه وخودش به دخترش می گوید که چرا وقتی من معمم هستم مثل برق می روی و دست من به تو نمی رسد. این خیلی زیبا بود در فیلم. به دل آدم می نشست! وحقیقت هم داشت و دارد.ودیگر اینکه لزوماً نباید در مقابل آن پرستار تا این حد هم سکوت کرد. مثلاً در مورد رفتارهایش در خانه ی “سیدرضا”.
    به نظر من فیلم هم اگر می خواهد ساخته شود باید حرف دل همان جماعتی باشد که موضوعیت فیلم،آن را دنبال می کند.درمورد نمایش تفاوت”خشک مقدسی” و”مقدس بودن” هم در رفتار “سیدرضا” در این فیلم هم موافقم.خوب بود.
    نکته ی درخور توجه موضوع عداوت بود که طلبه ی این فیلم عداوت را با که و در کجای این فیلم نشان داد؟!
    ————————
    به امید فیلم های ارزشی بیشتر و اینکه نقدی ننویسیم بر هیچکدامشان!
    تشکر از شما به خاطر اهمیت این موضوع.

  194. مهدی می‌گوید:

    بازدید امروز: ۸۵۴۴
    بازدید دیروز: ۱۱۷۷۸
    افراد آنلاین: ۶۷
    بازدید کل: ۱۳۵۲۶۲۳

    فحش بچه صلوات است به روح پدرتان ،
    خدا سریعا مادرتان را شفا داد .

  195. شهید آینده می‌گوید:

    تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.

    تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.

    تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.

    تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.

    تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.

  196. من برا خودم کامنت می گذارم…کسی منو صدا کرد؟

  197. محمدرضا می‌گوید:

    سلام جناب قدیانی. مطالب پربارتون رو میخونم . براتون آرزوی توفیق دارم. خوشحال میشم که به وبلاگ حقیر هم تشریف بیارید. منتظر قدوم مبارک شما هستم

    http://www.ixna.blogfa.com

  198. ya zeinab می‌گوید:

    با خودم گفتم عجب قلمی پیدا کرده این سید احمد! چقدر شبیه داداش حسین مینویسه! گفتم شاید بشه سمت مبصری رو یه چند وقتی ازش بگیرم تا قلمم ارتقاع پیدا کنه!! اما با کمال ناباوری دیدم آخرش نوشته داداش حسین ویرایشش کرده :))
    در مورد فیلم کاملا موافقم! اصلا اسم طلا و مس که میاد صحنه ی طلبه ی کز کرده گوشه وانت آبی رنگ میاد جلوی چشمم!! اما در کل فیلم خوبی بود. یاعلی

  199. حامد می‌گوید:

    سلام
    خیلی دوست داشتم نظرتون رو درباره ملک سلیمان می نوشتید

  200. مهرداد می‌گوید:

    سلام حاجی
    خسته نباشی ، ان شااله روزی توفیق باشه وبلاگتو در قطعه ۲۶ کنار مزار پدر بخوانم
    این پوستر به افتخار قطعه ۲۶ وبه کوری چشم کور فتنه گرا تقدیم می کنم:
    http://www.up.egyup.com/images/45349128767012305440.jpg

  201. گلادیاتور می‌گوید:

    برای رفع شر و بدی ها صلوات ….

    داداش حسین، متن جالبی رو برای فیلم نوشتی. برام جالب بود نگاهت به محتوای فیلم. این فیلم رو توی نمایش خانگی (وی سی دی) دیدم، با خانواده…. بعد از مدتها سربلند شدیم جلوی اهالی منزل 🙂 دیگه هر چی فیلم می خریدیم یا با کف یا بی کف ! داشتن به مسائل خاص و غیر قابل بازانتشار می پرداختن ! این فیلم رو دوست داشتم چون نزدیک به زندگی مردم واقعی (نه سوپر استارها) بود. کلا از محتوا و داستان فیلم غافلگیر شدم ! الان هم از خوندن متن شما غافلگیر شدم ! ببینم تو بالاخره طنز می نویسی، سیاسی می نویسی ، هنری می نویسی، ورزشی می نویسی یا ….!؟ بگو بدونیم واقعا چرا پس اینجوری هستی 😉

  202. یک خواننده می‌گوید:

    و نمیدانم چه کسی میسازد و چه گونه میسازد ان فیلمی را که اهی بر دل طلبه نگذارد بشناسد لباس محترم روحانیت را و چنگ نزند بر قلبش مانند مارمولک کمال و همین به درستی که همین کافیست / در همه اقشار مردم ،خوب و بد هست اگر در لباس روحانیت کسی بدی کند شاخ میشود چون جایگاه ،جایگاه رفیعی است و چه قدر فاصله است بین طلبه ای که سوژه است برای سینما و ان حقیقتی که ………… بگذریم اگر فیلمی به دل نشست برایت کامنت میگذارم/ رهبری عزیز خیلی زیبا تصویر کردند روحانیت را و نقش کلیدی این قشر را در فتنه و توصیه کردند که سعه صدر داشته باشید در دیدار فرمودند : مواظب باشید! هستند بسیاری که تندرو و مقدس ماب خطابتان کنند و درد شما را که درد دین است نفهمند! / در شما و سیما دیدم فیلم تلویزیونی را که محور داستان تحول شخصیت یک طلبه بود در حال فیلم برداری است و از دیالوگها فهمیدم که این قشر گیری داده اند و دست بردار نیستند حالا میخواهند چه انحرافی رانسبت دهند و در ذهن مردم چه بریزند خدا میداند اما من به مردم اطمینان دارم مردم ما مردم نه دی هستند/ دل نوشته ای بود موفق باشید!

  203. لجمن می‌گوید:

    “پژوی فکستنی محمود ” را بخوانید : http://lajman.blogsky.com/1389/12/11/post-46/

  204. چه شود به چهره زرد من، نظری برای خدا کنی
    که اگر نظر به دلم کنی، مس قلب تیره طلا کنی

  205. خیبری می‌گوید:

    حاج حسین
    خدا قوت
    اگر چه بعضی ها برایت ناسزا مینویسند ولی بعضی دیگر که از ما نبودند به خاطر قلم زیبایت به ما پیوستند
    و این میوه ایست برای اخرتت
    باز هم بنویس برادر
    بنویس و بنویس تا که در اخر بنویسی : حضرت ماه پرچم را به افتاب تقدیم کرد
    و از نو در انجا عشق اغاز میشود

  206. سلاله 9 دی می‌گوید:

    به گزارش مشرق، شبکه خبری راشاتودی طی گزارشی از بهشت زهرای تهران عنوان کرد که آرامگاه‌های شهیدان یک بُعد قدرت ایرانی‌ها حتی بیشتر از قدرت هسته‌ای هستند و بسیاری از مردم هنگام زیارت آرامگاه‌ها از خداوند می‌خواهند که آنها هم در راه خدا شهید شوند. آنها دعا می‌کنند و خیرات می‌کنند. مردم حضور خدا را بر مزار آنها احساس می‌کنند و احساس ویژه با دوستان خود دارند.
    این معما بیگانگان را گیج کرده که همه منتظرند حمله علیه ایران آغاز شود؛ اما مردم ایران خیلی آرام هستند.
    خبرنگار راشاتودی با حضور در بهشت زهرا گزارش داد : مردم از هر قشری اینجا حضور دارند. وفاداران دولت و مخالفان، زنان چادری و زنانی که روسری نازکی بر روی سر خود انداخته‌اند . دانشمندان، دانشجویان، کارگران، خانواده‌ها، مجردها، بچه ها و افراد مسن. مردم با خود خوردنی می آورند و خیرات می‌کنند. نمی‌توانید خوردنی‌ها را رد کنید. این یک تشریفات مذهبی برای بیان احترام به شهیدان و قهرمانانی است که در جنگ کشته شده‌اند یا به وسیله گازهای شیمیایی صدام، تسلیحات شیمیایی آمریکا یا بمب‌های تروریستی منفجر شده در مساجد یا پارلمان کشته شده‌اند.
    خبرنگار راشاتودی ادامه می دهد: یک زن تنها کنار یک قبر نشسته است. با صدای بلند گریه می‌کرد، مثل اینکه یکی از عزیزانش را تازه دفن کرده‌اند. اما قبری که او بر روی آن نشسته بود مال ۳۰ سال پیش بود. لباس‌هایش آن چیزی نیستند که به طور معمول زنان مذهبی می‌پوشند. او برای یک شهید گریه می‌کرد. این تشریفات یک بخش ویژه از اعتقاد آنها است.

  207. زوروو می‌گوید:

    سلام داداش جان
    بسیارعالی وحرفه ای وظریف نقدشده بودوازهمه بیشتراظهارنظرشخصی حسین قدیانی به عنوان یک مخاطب زیباوقابل تامل بود.ازاین حرفهاگذشته یکی دونکته ی الکی ومحض پرشدن کادرنظرات مینویسم
    ۱/اسم مادربچه هاوهمسراین طلبه ی پای منبری نه بالای منبری درفیلم زهراسادات صدازده میشدنه سیده زهرا
    ۲/امیرعلی وعاطفه جونی وایداعاشق //نای نای//بودن نه //نی نای نای//
    راستی بااین نظرشماکه میفرماییدمابه این طلبه اعتراض داریم که چرادرمقابل این همه بیدادداد نمیزندبه شدت موافقم وراستی ترگمانم درجایی ازفیلم این طلبه دادمیزنداماعلیه بیداد روزگارنه بیدادجامعه که به شدت جای تامل دارد………..
    راستی دداش اگراحیاناعصبانی هستید این کامنت رانخوانیدهاماشانس نداریم یک وقت دیدی شمادرست وقتی این الکی نکته های مارامیخوانی که اوج جوشش حیدریتان است وانوقت …..بیاروباقالی بارکن دوستان این جاخالی اش راخودم گذاشته ام که کارمبصرخوب قطعه راسبک کنم دیگرهمه مان باادب شده ایم وحتی درگذاشتن ضرب المثل هم حرفهای بی تربیتی نمیزنیم ای کاش میشدان هتاکان بی همه چیزراهم حسابی ادب کرد……تادقایقی دیگرانشاالله

  208. ستاره ی ماه می‌گوید:

    سلام.
    می دونم این کامنت ربطی به به این مطلب نداره ولی واقعا ناراحت شدم وقتی متنی در یکی از همین سایت های مدعی ادب خواندم که احتمالا خودتان هم خوانده اید.
    به بهانه ی انتقاد از فیلم اخیر همه چیز را به هم دوخته بود و نسل ما را با امثال هادی غفاری مقایسه کرده بود ! آقای قدیانی شاید من هم انتقادی نسبت به موردی از نوشته های شما ( در متن کتاب باتوم …) داشته باشم (که قبلا نظرم را دادم و ترجیح می دهم اینگونه انتقادات که بین ستاره ها هست خصوصی باقی بماند و چاپ نشود ) ولی خیلی ناراحت شدم وقتی انتهای آن مطلب را اینطور تمام کرده بود که برای تعریف رابطه ی ما( بسیجیان و ..) با رهبری از کلام و اصطلاحات خاص شما استفاده و انتقاد کرده بود : “رابطه بسیجی با رهبر، رابطه پیرو با ولی امر است، نه رابطه فرزند با «بابا»! ”
    جالب است که نویسنده مطلب یک جوری باید آن فیلم را به نوشته های شما ربط دهد و…..

  209. رسا صدیق شریف می‌گوید:

    سلام به داداش حسین قبلا با اسم های مستعار میومدم سایتتون ولی از حالا تصمیم گرفتم با اسم توی وبلاگم بیام شما هم بیایین من مشتاقانه منتظر نظراتتون هستم راستی طلا و مس دقیقا همان طور بود که شما گفتید کتابتون نه ده هم عالی بود توی ۲۲ بهمن هم میشد از غرفه ی اسناد انقلاب اسلامی مثل همیشه شما ععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااللللللللللللللللللللللللللللللللللللییییییییییییییییییییییییییییییییی بوددی…………………………..

  210. هوشنگ از امریکا می‌گوید:

    سردار آبنوش : زمانی که شهید رجایی به شهادت رسید ما در منطقه بودیم و به لحاظ امکانات نیز هیچ چیزی نداشتیم ولی دشمن تا به دندان مسلح بود و شهادت شهید رجایی نیز ناراحتی ما را چند برابر کرده بود.
    در آن وضعیت، شهید پیچک با آن بصیرت جمله‌ای را گفتند که همه باید به آن توجه داشته باشیم، ایشان بیان کردند، بگذارید تاریخ بنویسد انقلابی رخ داد و پس از ۱۴۰۰ سال حکومتی حق مانند حکومت حضرت علی (ع) به خاطر نداشتن امکانات سقوط کرد و یارانش همه تکه تکه شدند، ولی نکند تاریخ بنویسد که انقلاب حقی رخ داد ولی منحرف شد.

    دوستان این خط و مسیر حرکت ما است . چند و چون هم ندارد .

  211. حسین عمرانی می‌گوید:

    با سلام موافق تبادل لینک هستید؟ خبرم کنید

  212. بسیجی می‌گوید:

    احساس کردم خیلی سخته این همه ناسزا-که واقعا هم سزاوارش نیستید-بشنوید و باز هم مقاومت کنید و هر پستی از قبلی پربارتر و بیشتر باعث عصبانیتشون میشی.
    قابل تحسینه…
    یا م ه د ی…

  213. جمالی می‌گوید:

    سلام بر داداش بزرگه!
    با نکته سوم کلی حال کردم!!!!!خیلی توپ بود
    طلا ارزون بشه! مس گرون بشه! این فائزه ادم نمیشه
    و بازم بگم ما باید محرک های جامعه رو درست کنیم با ۴تا فیلم جامعه درست نمیشه!
    ما باید تو خودمون چراها رو فعال کنیم!و به حدی برسیم که بار مسولیت حس کنیم!!!!نقد میزنیم به هم مسلک ای خودم!طلبه ها! چرا ما هنر مند نباشیم_با این تخصیص که هنر !فقط فیلم نی!
    قابل توجه داداش بزرگه که یادت باشه پشت صحنه رو نبینی!چون ما بازیگر خوب کم داریم !
    یا بهتر بگم ذات سینما کثیفه!

  214. صبا می‌گوید:

    هرچند که کوچک تر از آنم که نقدی بکنم، اما حرف، که می توانم بزنم و چه بسیار که کوچکها پر بیراه نگویند. عذر تقصیر
    -“…خدا هم یک چیز گفته، پیامبر و امام هم یک چیز گفته اند،…” مطلب در رابطه به راههای رسیدن به خدا بود و حرفهای بشر ، “خدا هم یک چیز گفته” باید می امد.
    -“اما فقط یک راه است” و مابقی چاه است “براستی مابقی چاه است اما جمله” به تعداد نفوس خلق راه است ” درست است است برداشتی که بالا از آن برای قرائتهای متفاوت از دین می گویند اشتباه است. شاید مابقی چاه نیست راه هایی ست سنگلاخی سخت ، مارپیچ، کوهستانی… ولی بی پایان یا چاه نباشد.
    -طلبه جوان در فیلم اتفاقا خوب نشان داد که از آهنگ گذاشتن آیدا ناراحت است و ایدا این را به خوبی حس کرده بود واین یعنی در نهی از منکرش موفق بود.
    -آیا آن نوزاد بین نی نای نای و ادا درآوردن تفاوتی می فهمید،می توانست برای او شکلک درآورد و او را بازی دهد و آیا فیلم نمی خواست بگوید که حتی طلبه ها که خود سفارش به دین می کنند وقتی کم بیاورند کوتاه می آیند(به قول آن ضرب المثل ان شاءالله که گربه بود)
    بعلاوه آیا نمی خواست بگوید هدف وسیله را توجیه می کند. یادم نمی آید در هنگام این صحنه صدای موسیقی هم بود یا نه.اگر بود که واقعا می خواست انها را بگوید. موسیقی حرام در هر شرایطی حرام است.
    -آن علی زبان تیزش برای احقاق حق شخصی خود نبود که برای آنها گذشت میکرد .زبان و ذوالفقار در دفاع از دین و حق مردم بود.
    -این فیلم تنها برهه کوچکی از زندگی یک طلبه را نشان داد و اوقاتی که او می باید گذشت میکرد بعد تبری و بغض یک مومن را نشان نداد .
    در کل ما با ین فیلم بسار شیرین گریستیم.خداوند اجر و توفیق بدهد به تمام دست اندر کارانش.
    شما عالی آسان نقد کردید. قلمتان در راه ولایت پاینده باد.

  215. صبا می‌گوید:

    در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار / کرده ام خاطر خود را به تمنای تو خوش
    در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطریست / می رود حافظ بیدل به تولای تو خوش

    عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی / عشق داند که درین دایره سرگردانند
    این هم اضافه به حرفهایم

  216. ط . زمانی می‌گوید:

    عالی بود

  217. ن.بهادری می‌گوید:

    ممنون. نقد خوبی بود. اما نقدتان بر جمله “به عدد آدم ها برای رسیدن به خدا راه هست”، را قبول ندارم. موفق باشید.

  218. نرگس می‌گوید:

    نامه‌ای از دیار فراموشی به مهندس ضرغامی

    ۱ ۲ ۳ ۴ ۵
    تاریخ و ساعت : ۱۳ اسفند ۱۳۸۹ – ۱۵:۱۴ کد خبر : ۴۰۵۷۱

    شمال نیوز:

    از: دیار فراموشی
    به: آقای مهندس ضرغامی
    موضوع: تأمین برنامه شبکه های رسانه ملی (بالائی ها)
    سلام؛ عکس روبرو رقیه کوچکی است در جنوب کرمان / رقیه ای از دیار فراموشی / باور کنید آنچه می نویسم واقعیت زندگی کوتاه اما پررنج رقیه است / خیلی ها در این مملکت بیمار می شوند/ او هم مثل آن خیلی ها/ اما واقعیت زندگی رقیه از بعد از بیماریش شروع می شود/ آنزمانی که مثل همه بچه های رودبار جنوب در میان خاکهای جلوی کپرشان بازی می کرد/ گردو غبار در چشمان کوچکش رفت و این شد آغاز بیماری چشمی رقیه/ جیب خالی پدر و نبود بیمارستان در شهر، کارش را برای رسیدن به یک دکتر مناسب به تاخیر انداخت…

    آشنایانی جمع شدند پولی برای مداوا جمع کردند / اما زمانی به دکتر رسید / که دیگر کار از کار گذشته/ و رقیه از دیار فراموشی باید چشم زیبای خود را تخلیه می کرد/ و شد آنچه که نباید می شد و الان مدتهاست فقط با ۵۰% بینائی همراه با همبازیانش به دنیائی می نگرد که بی عدالتی های زیادی در آن موج می زند/ و متاسفانه دیگر می داند باید اهل بعضی جاها باشد تا بعضی اقدامات برایش صورت بگیرد/ و چقدر این دانستن تلخ است.

    و در انتها یک پیشنهاد؛ به واحد تامین برنامه تان بگوید اگر احیاناً خدای نخواسته مردمی در جائی به همدیگر گوجه ای پرتاب نکردند و یا کسی قصد نداشت جهت رکورد شکنی در یخ بماند و یا احیاناً اگر کسی تصمیم نداشت با خانواده اش ۵ روز در کنار عقرب ها بخوابد، و یا اگر باشگاه خنده جدیدی تأسیس نشد و یا یوزپلنگی در باغ وحش تهران بدحال نشد و یا حیوانی در خطر انقراض قرار نگرفت، و خلاصه اینکه در گوشه ای از آن بالا اتفاقی نیفتاد و زبانم لال شما با کمبود برنامه ای مواجه شدید، تا دلتان بخواهد اینجا سوژه داریم، از فقر تا تبعیض و بیکاری و مقداری هم ناامنی آنهم جهت تامین برنامه شما عزیزان و گرنه این پابرهنگان بدبخت که باشند بخواهند در رسانه تان سرکی بکشند.

    در ضمن بگویم اینجا فقط از فتنه خبری نیست، آخه رقیه و خانواده و دوستان و همشهریانش همه عوامند و با بصیرت.الف/۱۲۹۰

    از طرف رقیه
    از دیار فراموشی

    استفاده از این خبر فقط با ذکر نام شمال نیوز مجاز می باشد .

  219. قاصدک منتظر می‌گوید:

    (اگر تمام عمرم درکنار “ایدا”ی این فیلم “نی نای نای” کنم,شرف دارد تا لباس تبلیغ دین خدا را بدزدم.)
    دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
    تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی

  220. سیداحمد می‌گوید:

    امشب فیلم “طلا و مس” را در یکی از حوزه های شهر (با اجازه مسئول حوزه!) برای ۶۰ طلبه پخش کردیم.
    بعد از اینکه فیلم را دیدند، ازشان خواستم نقد و نظر کوتاهی راجع به فیلم بنویسند.
    ۲۳ نفرشان نوشتند!
    کم و بیش میشد در نوشته هاشان مطالبی را که شما بیان کردید مشاهده کرد.
    سپس متن شما را برایشان خواندیم و واقعا همه یکصدا اعلام کردند که خیلی لذت بردند از این مطلب.
    هم نکات مثبتی را که بیان کردید و هم نقاط ضعف مورد تائید همه بود!

    واقعا کارتون حرف نداره….
    و نکته ای مهم اینکه

    داداش حسین بسیجیها که همتا نداری فـــــــــــــــــــــــــــــــــدائی داری…..

  221. kosar می‌گوید:

    سلام داداش حسین کل مطلب رو نخوندم هنوز. اما از وقتی این فیلم رو دیدم همه اش دنبال حرفای حاج آقا رحیم می گشتم.
    خیلی ممنون داداش حسین . خیلی ممنون.

    اگر تمام عمرم در کنار “آیدا”ی این فیلم “نی نای نای” کنم، شرف دارد که لباس تبلیغ دین خدا را بدزدم. واضح تر سخن گویم: “آیدا”ی “طلا و مس” که فرشته ای پاک، دوست داشتنی و معصوم بود، اما تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.

  222. مرسده می‌گوید:

    سلام
    نقدسینماییت هم مثل نقدسیاسیت معرکه ست.

  223. حیدری ام می‌گوید:

    تقدیم به قطعه مقدس ۲۶

    http://up.iranblog.com/images/tzqfdvngvgo0oiuu0fh4.jpg
    هرکس این متن درون عکی رو بخونه و اشکش درنیاد، باید به خودش و افکارش شک بکنه!

  224. قاصدک منتظر می‌گوید:

    سلام,با عرض پوزش فکر کنم در اخر نقد ,قسمت اظهار نظرتان درستش این باشد که :اگر تمام عمرم درکنار ایدای این فیلم نی نای نای کنم شرف دارد-به این که-لباس تبلیغ دین خدا را بدزدم.

  225. سلاله 9 دی می‌گوید:

    نمی خواهم قضیه را لوث کنم اما چه کنم که بازدیدهای شنبه روز جمعه را هم پشت سر نهاد و جایگاه دوم روزهای پر بازدید قطعه را بدست آورد.
    این رکورد شکنی ها را برای آیندگان باید ثبت کنیم در قسمت نظرات
    پس با اجازه مدیر و مبصر محترم.پربازدیدترین روزهای قطعه مقدس ۲۶ به شرح زیر می باشد:
    ۲۶ بهمن ۸۹ با بازدید۱۳۴۶۷
    ۱۴ اسفند ۸۹با بازدید ۱۲۸۰۴
    ۱۳اسفند ۸۹ با بازدید ۱۱۷۷۸
    ۱۲اسفند ۸۹با بازدید ۱۱۰۶۷
    ۲۷ شهریور۸۹ با بازدید ۱۰۷۲۲

    جلبک های بی شرف آنلاین از شما هم ممنونیم.

  226. سجاد می‌گوید:

    سلام
    داداش و آقا سید خسته نباشید.خداقوت.
    خواستم عرض ادبی کرده باشم خدمت شما دو بزرگوار.
    و سلام و خسته نباشید به تمام اهالی قطعه۲۶٫
    و با تشکر از جلبک های سبز که با رفرش خود آمار سایت رو بالا میبرن!!!

    یا علی مدد.

  227. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ببخشید که من هی اعلام می کنم روزهای پربازدید را. می خواهم حال این جلبک ها را بگیرم که بدانند می آیند ما ذوق می کنیم که بازدیدها می رود بالا، بلکه کمتر بیایند خزعبلات بگویند و فحاشی کنند ودیگر قدم نحسشان را نگذارند در این قطعه مقدس .به هر حال اینها اصول جنگ روانی است که ما در همین قطعه آموخته ایم یک جورهایی می خواهم لجشان را در بیاورم.
    خصوصی

  228. محمد محمد می‌گوید:

    از وقتی که فهمیدم اون اتفاق برای مادرتون افتاد تا الان خیلی ناراحتم…..نمی دونم چی بگم…

  229. یک بنده خدا می‌گوید:

    سلامی چو بوی خوش اشنایی بعد از این همه دلتنگی
    خدایا عجب با اینجا مانوس شدم که دو روز که نمی تونم بیام اینجا عجیب دلم می گیره!!
    خوب هستید داداش خوب و بزرگوار ما؟ به مادر گرامی هم سلام برسونید و از طرف من دستشان را ببوسید.
    خیل وقت بود منتظر این نقد بودم:
    زیباترین بخش فیلم جایی بود که اقا سید سر نماز مشغول ذکر گفتن بود”الهی و ربی من لی غیرک…” بارها و بارها این تیکه را دیدم و اشک ریختم.
    راجب دمین نقد شما مطمئن نیستم.راستش فکر می کنم هدف فیلم به تصویر کشیدن زندگی شخصی این طلبه باشد تا زندگی اجتماعی اش اما من هم گله دارم که چرا یک عکس از اقا به در و دیوار خانه ی این اقا سید نبود.

    اما مهمترین نقدی که من به این فیلم دارم همان هست که شما گفتید.اینکه چرا این طلبه انقدر در درجه اول “ساده” است و بعد چرا اینقدر الکی مظلوم.بی شک بزرگترین ضعف شخصیتی طلبه داستان نداشتن ابهت و اقتدار است.
    در اخر از شما داداش خویم ممنون نه به خاطر اینکه این متن را نوشتید بلکه بیشتر برای اینکه اینقدر نکته بین و ظریف و باهوش و خوب و نازنین و با غیرت و داداش حسین بچه بسیجی ها و ….هستید.

  230. علی می‌گوید:

    طومار ۴۰ متری مردم خرم آباد به نماینده لرستان در مجلس خبرگان؛ ریاست خبرگان را به اصلح بسپارید
    جمعی از نمازگزاران خرم آباد با امضای طوماری به طول بیش از ۴۰ متر از آیت الله طاهری خرم آبادی نماینده شهرستان در مجلس خبرگان رهبری خواستند به هاشمی رفسنجانی رای ندهند.
    در این طومار آمده است: اکنون در شرایطی به سر می بریم که تا انتخابات ریاست مجلس خبرگان چند روزی بیشتر باقی نمانده است و درخواست مردم مسلمان ایران اسلامی از نمایندگان محترم مجلس خبرگان این است که رای خود را به آقای هاشمی رفسنجانی ندهند. مواضع دوپهلو و بعضا ضدنظام ایشان در جریان فتنه ۸۸ و حمایت از سرانه فتنه و کف زدن های پیاپی دشمنان انقلاب از جمله ایادی و منافقان آن هم در شرایطی که نظام اسلامی آماج حملات تمام دشمنان قسم خورده قرار گرفته بود از ایشان شخصیتی نامطمئن و غیرقابل اعتماد در جایگاه بسیار خطیر ریاست مجلس خبرگان به نمایش گذاشته است.
    در بخش دیگری از این طومار آمده است: از شما که خود از افرادی هستید که سابقه طولانی در حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی دارید، انتظار داریم ضمن اعلام برائت صریح از آقای هاشمی و نقد عملکرد ایشان در جریان فتنه ۸۸، به ایشان رای ندهید.
    در ادامه این طومار آمده است: همانطور که استحضار دارید، جایگاه مجلس خبرگان رهبری، جایگاهی رفیع و بس بلند در نظام جمهوری اسلامی ایران است و قطعا صندلی ریاست این مجلس شایسته افرادی است که در جهت منافع مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران، حاضر باشند از جان و مال و فرزندان و اطرافیان خود بگذرند و مصلحت فرزندان خود را بر مصلحت اسلام و مسلمانان ترجیح ندهند.
    لذا ما مردم نمازگزار و رای دهندگان به شما از شما می خواهیم بار دیگر حمایت خود را از حضرت امام خمینی(ره) و اهداف عالیه نظام نشان داده و با عدم رای به آقای هاشمی، موجبات رضایت مردم استان لرستان و رای دهندگان خود و تقویت نظام و خشنودی روح متعالی امام راحل را فراهم سازیم.

  231. حسین می‌گوید:

    طنین دعای فرج امام زمان (عج ) در بحرین

    به گزارش صداقت، دانش آموزان بحرینی در تظاهرات خود علیه رژیم پادشاهی این کشور دعای فرج امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را به صورت جمعی قرائت کردند.
    بنا بر این گزارش دانش آموزان بحرینی در تظاهرات خود از میدان لؤلؤ به سوی وزارت آموزش و پروش این کشور حرکت کرده بودند، ابتدا در طول مسیر تظاهرات با خواندن سرود ملی یاد شهدای خود را گرامی داشتند.
    دانش آموزان بحرینی همچنین با متهم کردن گروه خبری تلویزیون بحرین به پخش خبر و تصاویر جانبدارانه مانع از تصویر برداری این گروه از تظاهرات شدند و با فریاد های بلند گروه خبری تلویزیون بحرین را دروغگو توصیف کردند.
    آنان در بخش پایانی تظاهرات خود دعای فرج امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را قرائت کردند .

  232. علی می‌گوید:

    خرابه (گفت و شنود)

    گفت: تعدادی از گروه های اپوزیسیون به خاتمی پیشنهاد کرده اند که از ایران فرار کند و در آمریکا به مبارزه با جمهوری اسلامی ادامه بدهد!
    گفتم: وقتی در اینجا با همه آزادی هایی که دارد و کمک های مالی کلانی که از آمریکا و سران دیکتاتور عرب دریافت کرده، کاری از دستش برنیامده، بیاید خارج که چه کند؟
    گفت: چه عرض کنم؟! باید پرسید که مگر خودشان در خارج چه غلطی کرده اند؟!
    گفتم: یارو زیر پای یکی نشست که بیا و یک همسر دیگر هم اختیار کن و بالاخره وسوسه هایش موثر واقع شد و طرف چند روز بعد از ازدواج دوم از سوی هر دو همسرش طرد شد و ناچار برای گذران شب به خرابه ای رفت و مشاهده کرد که یک نفر آنجا شمعی روشن کرده و نشسته است وقتی نزدیکتر رفت دید همان است که به وی توصیه زن دوم کرده بود، با تعجب پرسید؛ تو اینجا چه می کنی؟ و یارو گفت؛ من هم همان غلطی که تو کردی را مرتکب شدم و شب ها در این خرابه تنها بودم که حالا دیگر از تنهایی درآمده ام!

  233. محمدی می‌گوید:

    نقد استاد پناهیان رو هم خوندی داداش؟!

    http://ostad-panahian.blogsky.com/

  234. میلاد پسندیده می‌گوید:

    عالی بود
    البته انتقاد اول وارد نیست چون فیلم ایجاب می کند که ستم روزگار واضح تر بیان شود … اشک
    و البته انتقاد دوم هم کمی وارد نیست چون قصه جای کار بیشتر از این نداشت اما کمی وارد است چون “قطعا در دیوار خانه اش کنار قاب “زهرا سادات و امیرعلی و عاطفه جونی”، باید تمثالی از رهبر انقلاب دیده می شد.”

    و اینکه همیشه حسین قدیانی بمانی

  235. حمید می‌گوید:

    خیلی جالبه : نظراتی را که در مسیر فکری شما نباشه را حذف میکنید

  236. محمد زارعی می‌گوید:

    سلام
    آقای قدیانی ممنون که پاسخ نظرمو داده بودید
    اصل حرف من در مورد “امی بودن پیامبر” بود.
    اینکه شما “امی بودن” رو به معنای “بی سواد بودن” در نظر گرفتید که اشتباهه
    خواستم سندش رو هم پیدا کنم ولی هرچی گشتم توی کتاب”نگاهی نو به زندگی و شخصیت پیامبر گرامی(ص)” “از حسین سیدی”پیداش نکردم ولی مطمئن ام که توی همین کتاب بود.
    صحبت بر سر اینه که در زمان پیامبر اکرم که مردم شعر روی در و دیوار مسجد می نوشتن نمیشه گفت پیامبر بی سواد بودن و حضرت علی هم با اشاره به آیه ای از قرآن کریم امی بودن رو به معنای اهل مدینه بودن می دونن.
    ببخشید پرحرفی کردم.من سعی بر فخر فروشی یا… ندارم.اگه باز هم اشتباه میکنم شما تصحیح بفرمائید.
    باز هم تشکر

  237. یا منجی(عج) می‌گوید:

    خوبی این طور مباحث (بیان منصفانه نقاط ضعف ومثبت) این است که بصیرن ادم افزایش پیدا می کند. یعنی راه از چاه تشخیص داده می شود و رفتار غلط از رفتار درست. حال:
    ((“طلا و مس” نقاط مثبت فراوانی دارد، اما مع الاسف، نقاط ضعف فیلم از دل همین نقاط مثبت، بیرون می آید.))
    تشریح این جمله کاملا در ((نقاط ضعف و مثبت “طلا و مس”)) از دیدگاه شما موج می زند.

    در نقاط مثبت، نکات خوبی را مطرح فرمودید که قابل تامل بود _مخصوصا قیاس معجزه عصای موسی با منبر روحانیون و بحث تعدد راه های رسیدن به خدا_. فقط به نطر من اگر کمی بیشتر نقش “زهرا سادات” (زن) را در تکامل “اقا سید” (مرد) نیز بیان می کردید بهتر بود.

    نقاط ضعف را بنده نیز قبول دارم… که “طلا آنگه طلای ناب گردد، که در هرم ولایت آب گردد“.

    با توجه به اینکه بسیاری از نکات کلیدی و ماحصل این فیلم در صحبت های “حاج اقا رحیم” بود، باید ممنون شما باشیم که این بخش را در متن قرار دادید.

    درکل بابت زحماتی که برای با بصیرت تر کردن این سنگر و سربازانش می کشید، تشکر می کنیم.
    دعاگوی شما و خانواده محترمتان هستیم.

  238. سلام.
    “راهیان نور” همیشه به روزند…

  239. آشنا می‌گوید:

    سلام برادر چرا جواب سوال منو(راجع به صدا وسیما و رهبری)ندادین؟؟؟من منتظرما………..

  240. مهدی می‌گوید:

    سلام حاجی خوبی مطلبت باحاله ولی یه سرم به سایتهای ضد انقلاب بنداز ببین از اون حرفت درباره فائزه سو استفاده کردن.هرچند باهاش موافقم

  241. سید امیر می‌گوید:

    خوشم میاد آخر توی هر پستی که بنویسی حرف دلت را میزنی و به این فائزه یه گیر میدی ها.

    “اما تو اگر فاحشه باشی، شرف دارد به اینکه فائزه باشی.”

  242. مریم می‌گوید:

    روی هم رفته فیلم جالبی بود

  243. مصطفی می‌گوید:

    سلام.
    نمیدونم با این همه جالب بود ولی اگر نظر من رو بخوای این فیلم مثل تمام فیلم های دیگه کمی (اون زیر زیرا ) داش اصل روحانیت رو نمیشه بگم خراب میکرد ولی از دید عامیانه می دید .
    البته حالتهایی که برا این طلبه جوان گفتید از آرومیش و. درسته ولی اگر یه ذره دقت میکردی فکر کنم داش تیکه مینداخت .حالا باز این نظر منه
    خواستی به وبلاگ ما هم سری بزن بد نیست سعی کردم مطالبم مثل شما خوندنی باشه ولی به نظرم اگر کمتر بنویسی دوستان راهت تر میخوننش.
    یا علی

  244. سعید می‌گوید:

    سلام واقعا کلمات رو خیلی خوب کنار هم دیگه قرار میدید

  245. سید رضا می‌گوید:

    درود بر “ح س” با این همه هوش و زکاوت،
    اگه خواص ما هم همچین بصیرتی داشتند ما الان باید به اوباما میگفتیم آق دایی!!!
    بدون قطعه ۲۶ هرگز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.