صدای پابرهنگان(نوشته ای از برادر بسیجی سید حمید امامی از وبلاگ تسلیم)

آقای ده نمکی خیلی مردی دست مریزاد!


وقتی نظر غالب دست اندرکاران صاحب تصمیم در ارگان ها و رسانه های فرهنگی جمهوری اسلامی این است که سینما و تلویزیون وظیفه ای جز پر کردن ساعات فراغت مردم با تفنن و تفریح ندارد؛ دیگر چگونه می توان امیدوار بود که ذائقه بیمار تماشاگران سینما و تلویزیون معالجه شود؟

“شهید آوینی/آینه جادو/ ج۳/ص۲۰۲”

چند ماهی است که خبر حضور آقای ده نمکی در عرصه دیگری از رسانه که تاثیرگذارترین  و پرمخاطب ترین رسانه حال حاضر جمهوری اسلامی به حساب می آید در سایت های خبری از پربیننده ترین اخبار است. این خبر از چند جهت برای امثال من که دغدغه های مذهبی- فرهنگی داریم قابل توجه است.

۱- حضور بچه های دغدغه مند جنگ در عرصه رسانه نشان از حساسیت این راه دارد.

۲-موضوع سریال که از همان ابتدا مخالفان و موافقان را برای تحلیل های مختلف به تکاپو واداشته خبر از یک حرکت جنجالی و نو در صدا و سیما دارد که معلوم نیست تا به حال چرا جرئت پرداختن به این مسایل را نداشته اند.

۳- بعد از حاتمی کیا که به آرامی راه خودش را از ارزش های دفاع مقدس جدا کرد امید ما به کارگردان پرفروش ترین مستند تاریخ سینمای ایران(فقر و فحشا) و پرفروش ترین فیلم سینمایی تاریخ سینمای کشورمان بود که خدا رو شکر در این ایام فتنه نیز از پرچم داران راه شهدا بود.

۴- زمان پخش این سریال مصادف شد با پایان فتنه ای که اقلیتی شکم سیر اعیان نشین موجبات آن را فراهم کردند و با موضوعی که کارگردان در نظر گرفته است سیلی محکمی خواهد بود از سوی قشر مستضعف بر صورت مرفهین بی درد.

۵- موضع گیری های آقای ده نمکی در ایام انتخابات و پس از آن در حمایت از رهبری و نظام از همان ابتدا موجب گاردگیری برخی سیاسیون نوکیسه در قبال موضوع سریال شد.

آقای ده نمکی بیش از گذشته باید آماده موضع گیری های صریح سیاسیونی باشد که سال هاست با گرفتن قدرت تفکر از مردم در نهایت رفاه و تجمل غوطه می خورند و توقع ندارند بعد از جریان فتنه سبز که موجب بیداری ملت شد ، عرصه رسانه را هم از دست بدهند. و وظیفه ماست که پشت ایشان را خالی نکنیم که حقیقتا بسیجی و سرباز ولایت هستند.

شهید آوینی: فیلم هایی که حقیر در تلویزیون دیده ام غالبا نه تنها تبلیغ نبوده است بلکه “ضد تبلیغ ” بوده است و دلیلش این است که فیلم سازهای ما خودشان اهل جبهه نیستند، بسیجی نبوده اند و سینما را هم نمی شناسند.              “آینه جادو/ج۳/ص۲۰۲”

در این جا قصد ندارم نقدی داشته باشم بر سریال دارا و ندار فقط سعی دارم این اثر را در ترازوی آموخته هایم از بزرگان بسنجم.

با سخنی از حضرت امام(ره) آغاز می کنم:

“تلویزیون باید بنگاه تعلیمات اسلامی باشد.”         ۵۹/۲/۳۱

چگونه یک کارگردان می تواند به فرمایش حضرت روح الله جامه عمل بپوشاند؟! و از آن مهم تر این است که چه کسی از عهده این کار بر می آید؟!

حضرت امام(ره) می فرمایند: و البته کسانی که فیلمسازند، باید معلوم شود که چه کاره اند، از چه جور بوده اند، وضع روحیشان، وضع زندگیشان، وضع معاشرت هایشان.

کسی که می خواهد فیلم ارزشی بسازد خودش باید طعم ارزش ها را با گوشت و استخوان لمس کرده باشد که در غیر اینصورت می شود آثاری چون دلشکسته و زمهریر.

چند روزی است که از برخی دوستان می شنوم که آقای ده نمکی نباید از تکنیک سینمای غرب برای بیان مقصودش استفاده می کرد و هدف وسیله را توجیه نمی کند. بحث بر سر این مسئله خیلی جای کار دارد و فقط به دو سخن از بزرگان اشاره می کنم.

حضرت آقا:”تنوع و جذابیت در صدا و به خصوص سیما شرط لازم توفیق آن رسانه است.” ۷۸/۳/۵

شهید آوینی:”در این سوی زمین ما با تلویزیون همچون جعبه جادویی که خیلی کارها از آن بر می آید ولی ما شیوه های استفاده از آن را در خدمت اهدافمان نمی دانیم، روبه رو شده ایم. “آینه جادو/ج۳/ص۲۳۷”

اما باید حواسمان باشد که به ابتذال کشیده نشود و شرط آن تقواست.

خدا را شکر امسال خبری از عطاران که فقط برای تفنن و آموزش شیوه های دروغ پردازی فیلم می سازد و مدیری که کارهایش نهایت مصرف گرایی است و تجمل را به دنبال دارند نیستیم.

در سریال دارا و ندار، آقای ده نمکی با نمادسازی های شیوا و اغراق های به جا و نشان دادن تقابل دو طبقه مستضعف و مرفه و درام های عاطفی تاثیرگذار سعی در دوست داشتنی نشان دادن طبقه مستضعف داشته که به نظر من در همین چند قسمت ابتدایی ازعهده کار برآمده. اگرچه نقاط ضعفی در طنز ها و کمی سخره گرفتن گویش ها به چشم می خورد اما در مقابل هدف غایی کارگردان می توان از آنها چشم پوشید.

با صرف نظر کردن از نقاط ضعف و قوت این مجموعه، تنها تلاش من این است که کار بزرگی که جناب آقای ده نمکی با شجاعت از عهده آن برآمده اند را بیان کنم و آن این است که ایشان با دو معضل اصلی سریال های مناسبتی صدا و سیما به مبارزه پرداختند و از این پیکار سربلند خارج شدند.

۱- مشکل همیشگی سریال های مناسبتی که گاهی اوقات از روی غرض ورزی عده ای بوده است این است که به هر قیمتی حتی لهو و لعب سعی در پر کردن اوقات فراغت مردم دارند ؛ این دقیقا یک متد غربی است که سعی می کند زمان تفکر را از مردم بگیرد و برای اذهان عموم خوراک تهیه کند تا خود به چپاول بپردازند.

حضرت آقا: تلویزیون یک دستگاه سرگرم کننده نیست، یک دستگاه آموزنده است. ۶۸/۹/۱۵

شهید آوینی: وضع کنونی عموم اقوامی که آنان را “جهان سوم” می نامند در برابر تمدن غرب، وضع کودکی است که شیفتگی اش در برابر اسباب بازی های رنگارنگ چشم او را بر خیر و صلاحش بسته است.

یا مکن با پیلبانان دوستی      یا بنا کن خانه ای در خورد پیل

استفاده از این ابزار خواه ناخواه ما را به سوی “اخلاق صنعتی” سوق می دهد که “نظم تشریعی ملازم با دین و دینداری” را نفی می کند                “آینه جادو/ج۱/ص۷۰”

کسی با ایجاد تفنن و سرگرمی برای مردم، به طور محدود و حتی المقدور با غایات کمال طلبانه مخالفتی ندارد، اما جذب انسان ها به سوی اهدافی که با حیات طیبه انسانی مخالفت دارد، ظلمی است غیر قابل بخشش                            “آینه جادو/ج۱/ص۱۵”

۲- دومین معضل این است که همیشه خانواده ها را مرفه و اعیان نشان می دهند که باعث رواج مدگرایی و تجمل گرایی می گردد.

حضرت آقا: زندگی تجملاتی نباید به هیچ وجه ترویج شود؛ بلکه باید تخریب شود و نقطه منفی به حساب بیاید. چرا بی خود تجمل گرایی رواج پیدا می کند؟         ۸۳/۹/۱۱

حضرت آقا: در مقوله عدالت اجتماعی فیلم ها و سریال هایی ساخته می شود که غالبا خانه های مورد استفاده شخصیت های این فیلم ها اعیانی و اشرافی است!واقعا زندگی مردم ما این طوری است؟!آیا یک زوج جوان یا یک زن و شوهر در چنین خانه هایی زندگی می کنند؟!  ۸۳/۹/۱۱

و همین مقابله ای که آقای ده نمکی با این دو معضل داشته اند کافی است برای حمایت همه جانبه از ایشان و طرز فکرشان.

و در آخر سخنی از سید شهیدان اهل قلم:

سینما و تلویزیون ظروفی نیستند که ما هر چه بخواهیم در آن ها بریزیم، آن ها ماهیتا برای ایجاد “تفنن، تفریح و تغفل” شکل گرفته اند و اگر بخواهیم رسانه های گروهی را به سوی غایتی که حضرت امام(ره) فرموده اند (دانشگاه عمومی اسلامی) بکشانیم، قبل از هر چیز لازم است که با تحقیق و تعمق در ماهیت این وسایل و موجبات آن ها، راه های خروج از “موجبیت تکنیک” را جست و جو کنیم و اگر بخواهیم محتوای سینما و تلویزیون را به سوی حق متمایل کنیم، تکنیک و ابزار سینما و تلویزیون، فی انفسهم، حجاب هایی هستند که باید خرق شوند.                   “آینه جادو/ج۱/ص۱۵۷”

+ نوشته شده در  یکشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۸۹ساعت ۲۱:۲۳  توسط حسین قدیانی  |  ۳۴ نظر

از سخنرانی تا سفر آقا(نوشته ای از وبلاگ برادر بسیجی میثم رشیدی مهر آبادی)

کتاب عبرت های عاشورا از مجموعه حرف های گمشده را آخین روزهای سال پیش خریدم. پشت جلد مشکی آن با پوشش یو وی به نحوی که به سختی مشد خواند از قول «آقا» نوشته بود:

در این سخنرانی های ما هم گاهی حرف خوبی در گوشه و کنار هست. منتها غالبا دقت نمی شود و همین طور ناپدید می گردد.

دلم آتش گرفت… همین…

این خاطره هم خواندنی است.

محمدرضا سرشار طی یادداشتی خاطره‌ای از دیدار رضا میرکریمی- نویسنده و کارگردان سینما – با رهبر انقلاب را نقل کرده است:

حدود دو سال پیش، در سفری به مشهد، با آقای رضا میرکریمی – نویسنده و کارگردان سینما – همراه شدیم. در راه، صحبت از ساده زیستی رهبر انقلاب – حضرت آیت‌الله خامنه‌ای – شد. آقای میرکریمی خاطره‌ای از رهبر معظم انقلاب تعریف کرد که بسیار جالب و روشنگر بود. به نظرم رسید بیان آن، برای دیگران نیز بتواند روشنگر برخی مطالب باشد.

آقای میرکریمی می‌گفت(نقل به مضمون):
“هر وقت در جریان کار و زندگی زیاد به من فشار [روانی ] وارد می‌آید، در هر مرحله‌ای که باشم، همه چیز را رها می‌کنم و – گاهی از همان سر کار – تلفنی به خانه می‌زنم و یک راست به فرودگاه می‌روم. همان جا بلیطی تهیه می‌کنم و عازم مشهد می‌شوم. آنجا زیارتی[و درد دلی] با امام رضا (ع) می‌کنم و آرام می‌شوم، و برمی‌گردم.

یک بار – در یکی از همین سفرها – توی هواپیما نشسته بودم و در خودم بودم که دیدم در قسمت جلو هواپیما انگار وضعیت متفاوتی است. به این معنی که، کسانی را می‌دیدم که از جاهای مختلف هواپیما، یکی یکی به قسمت جلو می‌رفتند. آنجا کنار یکی از صندلی‌ها می‌نشستند. با شخصی که روی آن صندلی نشسته بود چیزهایی می‌گفتند و می‌شنیدند. بعد، خوشحال و راضی، برمی‌گشتند و سر جایشان می‌نشستند.

کنجکاو شدم بدانم قضیه چیست. از یکی از کسانی که از آنجا برمی‌گشت، موضوع را پرسیدم. گفت: کسی که آنجا نشسته، مقام معظم رهبری است.

هم بسیار تعجب کردم و هم خوشحال شدم. به قسمت جلو هواپیما رفتم و از فردی که معلوم بود محافظ است پرسیدم: می‌شود رفت، با آقا صحبت کرد؟ گفت: بله. قدری صبر کن تا کسی که پهلوی آقاست، صحبتش تمام شود.

از فرصت استفاده کردم و پرسیدم: چرا آقا با پرواز عمومی به مشهد می‌روند؟! گفت: آقا فقط سفرهای رسمی دولتی را با پرواز اختصاصی می‌روند. سفرهای شخصی [که عمدتا هم سفر زیارتی به مشهد است ] را مثل همه مردم، با پروازهای عمومی می‌روند.

پرسیدم: یعنی می‌روند برایشان بلیط هم می‌خرید؟! گفت: بله. مثل همه مسافرهای معمولی، برایشان بلیط می‌خرند. بدون اطلاع یا تشریفات خاص، می‌آیند سوار هواپیما می‌شوند و راهی می شوند. تازه توی هواپیماست که خدمه پرواز و مسافران، متوجه حضور ایشان می‌شوند.

صبر کردم تا صحبت نفر قبلی تمام شد. جلو رفتم. خودم را معرفی کردم و …. ”
با خود گفتم: از کسی که عمری را به سادگی و با حداقل امکانات مادی زیسته و اکنون رهبری انقلابی‌ترین نظام‌های سیاسی – و البته مذهبی – جهان را بر عهده دارد، جز این همه ملاحظه و دقت در استفاده از بیت‌المال و قائل شدن مرز و تفاوت بین کار شخصی و کار حکومتی نیز انتظار نمی‌رود. کاش دیگر مسئولان نظام، خاصه آنان که این لباس مقدس را – که در حقیقت لباس رسول اکرم (ص) است – بر تن دارند هم، لااقل نصف ایشان، در رعایت مسائل مالی و امکانات بیت‌المال، خدا را در نظر می‌گرفتند و تقوا می‌ورزیدند.

دلم دوباره آرام گرفت…

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. اسمان می‌گوید:

    سلام.
    تلویزیون باید بنگاه تعلیمات اسلامی باشد…
    پس چرااااااااا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    التماس دعا…یا علی.

  2. تلنگرخانه می‌گوید:

    سلام بر همه ی بسیجیان آوینی نژاد!
    مطلب بسیار خوبی بود.
    صدالبته موافقم.
    یک نقد از زاویه ای دیگر بر فیلمهای نوروزی داشتم…

    “آفرین بر صداوسیمای انقلابی و مکتبی”

    “”خدارا شکر در تمام فیلمهای سینمایی غربی که سیما پخش کرد تفکر اسلام ناب موج میزد و الحمدالله مسئولین نه تنها صداوسیمای خودمان را بلکه شرکت های فیلمسازی قدرتمند دنیا را هم به راه راست هدایت کردند!!…””
    (بقیه اش را در تلنگرخانه ببینید)

    بروزم.
    التماس دعا…

  3. منتظر می‌گوید:

    با سلام
    اما من دلیلی بر این همه تعریف وتمجید نمی بینم چون آقای ده نمکی با هنرمندی تمام رزمندگان بی باک سلحشور مومن و مجاهدان فی سبیل الله را تا حد چند دلقک بایین می کشد واز آن طرف یک مطرب رقاص را تا سرحد تقدس ومظلومیت بالا می برد این جور تعریف و تمجیدها بوی رفیق بازی می ده

  4. مرادی می‌گوید:

    از نقد رشید پور خنده ام گرفت.
    حتما بخوانید. در وبلاگ خود ده نمکی هست.

  5. محمد می‌گوید:

    بابا ایول نقد فیلمم که میکنی. خیلی خوب بود.

    مرگ بر تیمور گلچین و تیمور گلچین ها…

  6. یاغی می‌گوید:

    سلام علیکم و رحمةالله
    انصافا جای تشکر از آقای ده نمکی هست.
    یا علی

  7. باران می‌گوید:

    تلویزیون یک دستگاه سرگرم کننده نیست، یک دستگاه آموزنده است که به دست نا محرمان افتاده و انان با برنامه ریزی دست به تولید محصولات ضد فر هنگی می زنند.

  8. مائده می‌گوید:

    با سلام
    در بسیجی بودن آقای ده نمکی و اینکه دغدغه ایشان اسلام و انقلاب است تردیدی نیست. اما ایشان تمام کارهای خود را یک شاهکار منحصر به فرد می شمارند، که جای هیچگونه انتقادی هم بر آن نیست! همانطور که پاسخشان به نقدها این است: “ما این سریال را ساختیم تا این نو کیسه ها و بلند گو های آنها عصبانی شوند و ازاین عصبانیت بمیرند”
    اگر هر کس دیگری جز آقای ده نمکی اینطور هجو آمیز راجع به اقشار مختلف جامعه صحبت می کرد، همه انتقادها بلند می شد که ببینید کودکان و جوانان ما چه جملاتی را یاد می گیرند، زنان و مردان چگونه با هم ارتباط دارند و انقلاب در خطر است…
    به نظر من کارهای آقای ده نمکی سوای نیت خیرشان و مطرح کردن موضوعات ارزشی و مهم، بیشتر شبیه تئاترهای مدرسه ای است.

  9. رضا می‌گوید:

    سلام
    خسته نباشی بسیجی، خدا قوت.
    ولی یه حرفی!!
    من هرچی گشتم توی این برنامه آقای ده نمکی چیزی از بیانات حضرت آقا پیدا نکردم؟!
    البته ببخشید دیگه ممکنه یه بچه نادون مثل من هم پیدا بشه که حرف بزرگترها رو درک نکنه.شرمنده صبر کن کجا میری حالا شاید یه چیزی گفتم مشتری شدی! انصافا یخورده کوتاه بیا معامله بهم نخوره!
    نه دیگه یه چی گفتی ناراحت شدم
    انشاالله بعدا بهت سر میزنم؛تازه پیدات کردم
    یاعلی

  10. دانشجو می‌گوید:

    چند روزی است که از برخی دوستان می شنوم که آقای ده نمکی نباید از تکنیک سینمای غرب برای بیان مقصودش استفاده می کرد و هدف وسیله را توجیه نمی کند. بحث بر سر این مسئله خیلی جای کار دارد و فقط به دو سخن از بزرگان اشاره می کنم.

    حضرت آقا:”تنوع و جذابیت در صدا و به خصوص سیما شرط لازم توفیق آن رسانه است.” ۷۸/۳/۵
    …………………………….
    مساله این جاست که تنوع و جذابیت های فیلم آ.ده نمکی با تکنیک سینمای غرب خیلی فرق داره. آ.ده نمکی موضوع قشنگی رو انتخاب کرده بودن ولی به نظر من سریال تکنیکی و خوش ساختی نبود. از جمله دیالوگ های بی مزه شوخی های بیش از حد و آهنگ های کسل کننده ای که وسط فیلم با صحنه های غم انگیز پخش میشد و ۵ دیقه فقط نشون میداد که مثلا خمسه داره تو خیابون راه میره.یا شوخی ها و ادا اطوارهای مسخره. احتمالا منظور نویسنده محترم از تکنیک سینمای غرب! فقط ترفند سینمای غرب در استفاه ابزاری از زنان و ادا و عشوه و آرایش تابلو و عشق و عاشقی ها و تیکه پروندن هاست. که در اخراجی های ۲ هم به وضوح دیده میشد.وگرنه ما که تکنیکی ندیدیم. جز یه موضوع جالب که تا حالا بهش پرداخته نشده بود.

    در ضمن من آقای ده نمکی رو حقیقتا بسیجی و سرباز ولایت نمی دونم! گفتن این حرف خیلی جسارت می خواد.

  11. دانشجو می‌گوید:

    چیزی که برام جالبه اینه که آ. ده نمکی علاقه خاصی به استفاده از آهنگ های قردار و ضرب دار، رقص و حرکات موزون در فیلم هاش داره. که انگار اگه نباشه یه چیزی کمه. باید حساب جذابیت و تنوع رو از این مسائل جدا کرد.

  12. پرنده می‌گوید:

    ما نشانه ها رو همیشه کنار هم می ذاریم پیام رودریافت میکنیم
    ببین کار خدا رو
    ۱٫ کتاب ایینه جادو نایاب شده یعنی نیییییییست
    نکته : اما اینجا هست به خانواده اوینی بگیم بیان اینجا ایینه جادو بخوننننننن
    ۲٫ خانواده آوینی (همسر ایشون) اجازه پخش و نشر اثار مرتضی مارو نمیده
    ۳٫ ده نمکی چه میکنه عید ۸۹ گل زده برای شاید اوینی با اندکی ضعف
    ۴٫ قدیانی هم حرف دل ده نمکی و اقا و ایینه جادوی آوینی رو کنارهم میذاره
    نتیجه: جمهوری اسلامی رو نتونستن تحریف کنن حالا میخوان بیسجی هاشو نایاب کنن. این گوی و این میدان
    محاله… خواب دیدن خیییییییییییره

  13. سجاد می‌گوید:

    سلام، اگه بخوایم منطقی باشیم شاید دارا و ندار از نظر فیلمنامه و بازیگران قوی بوده باشه ولی از نظر بازی گرفتن از بازیگرا یا همون کارگردانی ضعف داشت حسابی! به همین خاطر از سریال چرتی مثل زن بابا که موضوع تکراری و تابلویی هم داشت هم کمتر بیننده داشت…
    در ضمن فیلم پر فروش (خصوصا قسمت دومش) آقای ده نمکی نشون می داد گه اکثر رزمنده ها ولمعطل بودن و ملت هم برای خندیدن به اینها به سینما رفتند نه به خاطر ارزشها…خودمان را گول نزنیم… اگر مارمولک هم توقیف نمی شد پر فروش ترین بود!
    آقای ده نمکی آدم خوبیست ولی لطفا ایشان را به آقا نچسبانید…

  14. سایه می‌گوید:

    سلام دوست عزیز ، شما تعصب برخورد کردی ، نمی دونم چقدر با سینما آشنا هستی یا تلوزیون ، وقتی همچین متنی می نویسی حتما آشنایی یا مطالعه ایی داشته ، وگرنه نمی نوشتی ، که ندانستن و نوشتن ، مساوی است با غرض نوشتن
    ایا جایگاه ، سینما با تلوزیون یکی است ؟ایا استفاده از لحن هنجار شکن باید در هر دو جا یکسان باشد ؟
    ایا باید این سریال سرشار از دیالوگهایی باشد که وقتی به همراه کودکی می شنوم ، خجالت بکشیم؟
    حالا به لحاظ فنی هم کاری نداریم که بی تجربه گی کارگردان را در این امر و عدم توانایی بازیگیری از بازیگران در سرتاسر سریال مشهود بود .
    موفق و پیروز باشید و بی غرض

  15. زهرا می‌گوید:

    به این دلیل که آقایه ده نمکی پیرو ولایت هستن دلیل محکمی برای دفاع از کار و سریال و فیلمی نیست که ایشون ساختن و از لحاظ سطح هنری و احترام به مخاطب در حد صفر هست!

  16. زهرا می‌گوید:

    شما هم مثل دوستان سبز که حاتمی کیا رو به خاطر اینکه ازشون طرفداری نکرده بود متهم کردند, متهمش نکنید!
    شهید آوینی در مورد حاتمی کیا هم سخنانی داره اگرچه ما باید به حال افراد توجه کنیم ولی اینکه کارگردانی سکوت میکنه یا اونچه ما دوست داریم نمیسازه دلیل بر بد بودن یا کنار رفتنش نیست!
    به قول رضا امیرخانی,نویسنده, هنره یک هنر مند بهترین گواه برای عقیدشه!
    هنوز هم آثار حاتمی کیاجایه حرف داره و آدمهایی مثل ده نمکی نه به خاطر اینکه جبهه رو با فضایی شاد نشون داد به خاطر اینکه مبانیه اولیه فیلم سازی و هنر سینما رو نمیدونه آبرویه مذهبیون و میبره

  17. دانشجو2 می‌گوید:

    به نظر من اگر کسی دوست داره مدافع جمهوری اسلامی باشه اول باید ببینه در حد و اندازش هست یا نه چون اگر نباشه هر چقدر هم که نیت خوبی داشته باشه نتیجه ی عکس میده مثل کار بسیار ضعیف آقای ده نمکی.چند تا نظر بالاتر (دانشجو)فرمودن موضوع جالبی که تا حالا بهش پرداخته نشده بود.البته موضوع کاملا برعکسه چون سریال زیرزمین که ماه رمضان چند سال پیش پخش شد دقیقا به همین موضوع پرداخته بود البته خیلی ماهرانه تر و زیبا تر و جالب اینجاست که همین آقای اویسی دقیقا همین نقش رو بازی کرده بودن.که هم از نظر قصه قویتر بود و هم از نظر کارگردانی.البته من از اون نوکیسه ها نیستم و فقط نظر خودمو گفتم چون میبینم مردم همچین کار ضعیفی رو متعلق به یک مدافع نظام میدونن و این منو ناراحت میکنه البته احتمال نظر منو عمومی نمیکنید مثل دفعه های قبل که نظر مخالف منو عمومی نکردید.
    البته حالا که اینو نوشتم حتما عمومیش میکنید

  18. غریبه می‌گوید:

    آقای قدیانی

    حق را بشناس حق مشخص خواهد شد. نه این که براساس دهنمکی قضاوت کنی که حق چیست

  19. محمد می‌گوید:

    همچین نوشتی که به دکتر رای ندادی بعد گفتی که حتی به لاریجانی توکلی هم رای ندادی گفتم شاید تو ذهنت لاریجانی و توکلی و…برات بهترن!!!اینم بخونی بد نیست یه کامنته در جواب ۳تایی های خاکریزیسم که گفته دکتر رو با ارفاق قبول داره:

    شما کی هستید که دکتر ما رو با ارفاق بپذیرید. آره برادر شما قطعا تا به حال پی فقرو فساد تبعیض حسابی به تنت نخورده تا بفهمی اسم احمدی نژاد برای مستضعفین چه معنایی داره. تو این زمونه «سوسولها و تیتیش مامانی های حزب اللهی شده» هم داریم. نشستید کنج چهار تا روزنامه و سایت مقاله در می کنید اسم خودتون رو میذارید سرباز جنگ نرم با خودتون هم کلی حال میکنین. کجا دانید حال ما …. یادم نرفته همین چند وقت پیش اون سرباز جنگ نرم که مدالش رو هم گرفت(امید آهستان)چه طوری توکلی ولاریجانی بقیه این طایفه عقده قدرت رو به احمدی نژاد مظلوم ترجیح داد. من عاشق «گوش قرمزم» که ادعای تدین نداره اما با تمام زنیش در دفاع از مظلوم از شما مردتره.عاشق حسین درخشانم که بدون دادگاه به جرم دفاع از احمدی تو زندونه. راستی چرا شما رو نمیبرن زندون!
    http://shbesf.persianblog.ir/post/62/

  20. خداباهامه می‌گوید:

    سلام
    ممنون از درج این مطلب به این مهمی. چندتا از خدا بی خبر دارن همه چیو خراب میکنن و میلیونها انسان با خدا نشستن دارن تماشا میکنن.
    خداوکیلی اگه تعداد از خدابیخبرا رو بشموری به ۱۰۰ تا نمیرسی البته بزرگاشونو. من نمیدونم چرا مردم این همه صعه صدر دارن من اگه یکیو که داره به اسلام و غیرتم سنگ اندازی میکنه شناسایی کنم و به دست قانون بدم و هرکی که ازاد مرده اینکارو انجام بده ایران تبدیل میشه به سرزمینی که خدا بهش قسم میخوره عدالت اینطوری پخش میشه محبت کردن اپیدمی میشه بخشش ویروسی میشه و دروغ و شیطان حساسیت فصلی میشه. به امید اون روز
    الهم عجل لولیک الفرج

  21. سرباز صفر می‌گوید:

    سلام بسیجی
    تو فیلمهای ده نمکی اصولا همه نمادن نمادای پررنگ شده از کمرنگهای جامعه این چیزایی که شما میگید شاید تا حدودی دغدغه ده نمکی بوده و احتمالا تا حدود کمتری هدفش اما من فکر نمی کنم اینجور از آب دراومده باشه ضمن اینکه طنزهای این فیلم از بقیه سبک مغزتر و دلغک گونه تر بود.
    من با وجود کسانی رو که دیدم از این فیلم خیلی خوششون اومد و علی مطهری هایی که این فیل در صدر رنکینگشون بود اصلا نمیتونم حرفای شما رو قبول کنم.

  22. سرباز صفر می‌گوید:

    ببخشید فکر کنم تو نظرم وبلاگم رو اشتباه نوشته بودم

  23. مرتضی می‌گوید:

    سلام اخوی!
    اولا شهید آوینی بسیار مرد محترم و سرور ماست ولی دلیل نمیشه حرف های ۲۰ سال پیش ایشون امروز برای ما اینطور باشه معیار.
    دوم اینکه این حرف ها برای ساختن چند قسمت روایت فتح بسیار حرف های خوبیه ولی اگر تلوزیون رو می دادند دست شهید آوینی خدا می دونه چی ازش در میومد…ما تو ایران از این آدما که حرف فقط بلدند بزنند اونم حرف گنده کم نداریم!
    سوم اینکه کسی به ده نمکی به خاطر عقایدش اعتراض نمی کنه دوست من! به خاطر ضعف کار و شکستن حرمت ها و اینکه این کاری که می کنه با این ابزراهای نا جوانمردانه مثل شوخی های سبک اصلا سخت نیست!

  24. سیدحمید امامی می‌گوید:

    بنده برای کسانی که این متنم به مذاقشون خوش نیومد یه مطلب در ادامه قبلی دارم
    لطفا مطالعه فرمایید.

  25. ابوذر می‌گوید:

    تفکر ناب اوینی در قلب تو باد
    مطلب خوبی بود

  26. شریف می‌گوید:

    شاید موضوع خوب بود و جسارت گفتن خیلی از ناگفته ها !!! اما شخصیت پردازی بسیار ضعیف ،تا حد تأترهای رو حوضی، کار را به شدت زیر سوال برد.
    این جانبداریهای خام و کوته بینانه از هزار دشمنی بدتر است!
    شما سریال به چنین شتابان را میبینید؟!

  27. آشنا می‌گوید:

    ابتدا از حضور ده نمکی در سینما تشکر میکنم بهر حال جای بچه های ارزشی در تلویزیون خالی است من چند تا نقد دارم
    ۱- حرکات و دیالوگ هایی که ده نمکی به کار برده ززنده و واقعا از یک فرد ارزشی به دور است و نباید توجیه کرد که قبلا در سینما افردی این اعمال را برای مردم عادی کرده اند یا این که الان در تلویزیون در خیلی از فیلم ها موجود است به هر حال در یک فیلم ارزشی علاوه بر موضوع فیلم باید نحوه بازیگری آن متفاوت باشد
    ۲- آقای ده نمکی در پاسخ به انتقاد ها به شخصیت افراد زیاد دقت میکند ولی به نقدشان کمتر نمونه اش در پاسخ به رضا رشید پور ابتدا فرد را له میکند بعد جواب میدهد

  28. پرنده می‌گوید:

    برای محمد:
    =d>

  29. حمید می‌گوید:

    در کنار فیلم آقای ده نمکی که از شبکه استانی پخش شد فیلمی چون چاردیواری هم از شبکه ملی پخش شد که البته در نگاه اول به نظر میرسد قصد نشان دادن زشتی دروغ در جامعه را داشت، ولی متاسفانه آنقدر در ترویج دروغ گویی توسط نقشهای اصلی فیلم افراط شده بود که دیگر دروغ گویی افراد را امری عادی و واکنشی طبیعی جلوه میداد.
    نمایش چنین فیلمی در تعطیلات نوروزی از شبکه اول سیما واقعا جای تاسف دارد.

  30. مائده می‌گوید:

    با سلام
    آقای امامی متن جدید شما را خواندم. شما هم که مثل آقای ده نمکی به جای پاسخ به نقد ، راجع به منتقد قلم فرسایی کردید. گفتید ما همونایی هستیم که تا یه امل میشنویم چادر از سرمون میفته و تو دانشگاه نماز نمی خونیم و جرات نداریم خودمون رو تو جمع دوستامون ولایی نشون بدیم. گفتید ما خجالت می کشیم عکس آقا رو صفحه موبایلمون باشه!
    این همه ناسزا فقط به خاطر اینکه به “کارهای” آقای ده نمکی نقد داشتیم؟!
    آقای سید،صفحه موبایل من بازدید کننده نداره، اما صفحه فیس بوکم حتی از صفحه بلاگ شما هم بیشتر بازدید کننده داره .من عکس آقا رو اونجا گذاشتم. اونجا که همه ضد ولایت هستند.
    شما فرمودید آقای ده نمکی صدای بچه بسیجیها را میخواد به گوش عالم برسونه و ما خار راهش هستیم. من از همین جا اعلام میکنم اگه صدای بچه بسیجیها ، دلقک بازیهای خانم لرستانی و آقای اویسی و اخراجی ها و… هست ،من هیچوقت دوست ندارم بسیجی باشم.
    به ما گفتید “بس کنید دیگه! به اندازه کافی ولایت از امثال شما ضربه خورده…عرصه رو خالی کنید و بیش از این ضربه نزنید.” تنها می توانم بگویم که جامعه امروز ما نتیجه مصادره ولایت از طرف امثال شماست.
    تحمل ناسزاهای ضدولایتی ها که تقریبا تمام اطرافیانم رو تشکیل میدن اینقدر سخت نیست که تحمل حرفهای شما و امثالتان…

  31. حمید می‌گوید:

    حرفهای نویسنده درست است ولی سریالی که در نوروز پخش شد این همه نبود. ضمن تشکر از ده نمکی اما سریال هیچ تفاوت ماهوی با دیگر طنزها نداشت….
    در وبلاگ به تفصیل بحث کرده ام:

    http://roozy.blogfa.com/post-11.aspx

  32. سجاد می‌گوید:

    سلام آقای امامی
    من هم متن جدیدتان را خواندم. و اولین چیزی که توجهم را جلب کرد این بود که روی متنتون نمیشه کامنت گذاشت!
    دوم اینکه من فکر کی کنم همین دفاع کورکورانه که خودتون تومتنتون بهش اعتراف کردید خیلی خطرناک تر از بد و بیراه هایی که تو دانشگاه به آقا می دن، چون اون بد وبیراه رو آدمای معلوم الحالی می دن ولی وقتی افرادی مثل شما که تو تیم ما هستی وقتی شبه می گی روزه (در حالی که خودتون میدونید روزه فقط می خواید از هم تیمیتون دفاع کنید) باعث می شه همه به ما به چشم احمق نگاه کنن و بگن اینا همه چیزشون مثل منطقشونه… و این بزرگترین ضربه به کل تیمه…
    در هر شرایطی از حق دفاع کنین تا رستگار شوید و مقبول همه،حتی مخالفینتون..مثل حضرت علی(ع)…
    دوست نادان هزار بار بدتر دشمن داناست…
    یا حق

  33. سجاد می‌گوید:

    فقط یه چیزیو یادم رفت بگم راجع به این همه مخالف مغرضی که فرمودید این سریال پیدا کرده بگم که این مخالفان مغرض مشکلشون با سریال ایشون نیست با کل تیم ماست فقط نقطه ضعف خوبی رو پیدا کردن و دارن بهش حمله می کنن چون متاسفانه ایشون داره نماد ما میشه در حالیکه تو تیم ما هست ولی نماد ما، اونم توی هنر نه…به هیچ وجه…و اگر ما هم چشممون رو ببندیم و بگیم که هیچم نقطه ضعف نیست و بدتر از اون از نقطه ضعفمون تعریف کنیم، معلومه که چی میشه… باید نقطه ضعف رو اصلاح کرد…

  34. رمضان می‌گوید:

    سلام. هم خوشحال شدم هم ناراحت. خوشحال از این جهت که هنوز آوینی ها زنده اند. وشاید گاه گداری آینه جادو بخوانیم! اما دلگیر از اینکه اکثر متن ها ،خواننده های زیادی دارند اما بحث نقد فیلم که وظیفه همه بچه بسیجی هاست این قدر مظلومه!جای تعجبه! نه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.