آهای فرهاد مجیدی! تو تک ستاره فوتبال مایی؟!

درباره رفتن عجیب و غریب کاپیتان محبوب آبی های تهران از استقلال کهکشانی 

کوچ فرهاد از کوچه آبی به الغرافه قطر، آنقدر تند و تیز بود که هنوز هم خیلی ها باور نمی کنند. این بار، این شیث رضایی نبود که دنبال فرهاد می دوید و به او نمی رسید، بلکه این تیفوسی های استقلال بودند که از سرعت انتقال طوفانی مجیدی، انگشت در دهان، مات و حیران مانده بودند. واقعیت این است که این رفتن نابهنگام، برای هواداران ۲ آتشه تیم کهکشانی، اصلا قابل هضم نبود، اما مسئله چه بود که فرهاد، در حالی که داشت قدر می دید و صدرنشینی تجربه می کرد، رفتن را بر ماندن و فرار را بر قرار ترجیح داد؟!

یک: ابتدا بحث «تیام» دختر فرهاد مجیدی به میان آمد و اینکه او بیمار است و در فراق دست محبت پدر، زندگی سختی در دوبی می گذراند. بیماری دختر کوچک مجیدی، البته هر چه بود، بیشتر از جنس عشق و دل تنگی و جدایی و دل دادگی می نمود. بعدها گفته شد که این عشق، البته دوسویه است و مدت هاست که فرهادخان به جای توپ، تیام را می بیند و به جای پرویز سوبله چوبله، تیام را می بیند و به جای حاجی فتح الله، تیام را می بیند و به جای خودش تیام را می بیند و به جای تماشاگران، تیام را می بیند و کلا همه را تیام می بیند. این همه اما اصلا چیز عجیبی نیست که اصولا «فرهاد»، «شیرین» می خواهد و برای دردهایش، التیامی به نام تیام.

دو: بعدا مسئولان آبی، مصاحبه کردند و بر «التیام تیام» صحه گذاشتند و گفتند که عشق پدر و دختری در کار است و هر چه هم زور بزنیم، بی فایده.

سه: کمی بعد، عنوان شد که فرهاد چون دخترش ساکن دوبی است، فوتبال را در همان دوبی ادامه خواهد داد، تا هم گرد توپ بدود و هم گرد سر دخترش. یعنی که با یک تیر، دو نشان هم زمان و دقیق و حرفه ای.

چهار: هواداران آبی، -از جمله نگارنده!- اگر چه قضیه را درست و حسابی نگرفتند، -یعنی اصلا نگرفتند!- اما چون پای عشق در میان بود، سعی کردند هر طور شده با این انتقال کنار بیایند، اما مسئله اینجا بود که اولا؛ درد عشق و بیماری فراق، جور دیگری هم قابل حل بود؛ اینکه دختر فرهاد یعنی تیام خانم گل، زحمت بکشند و به ایران بیایند. آن بیمارستان و امکاناتی که در دوبی هست، کم و بیش در ایران، لااقل شمال شهر تهران، پیدا می شود. بعدها البته مرض عشق، به طرفه العینی، جای خود را به این بهانه داد که در ایران امکان آموزش زبان انگلیسی وجود ندارد و از این بابت، به تیام سخت می گذرد! ثانیا؛ گیرم که تیام نمی توانست به ایران بیاید. در این باره باید گفت: از آنجا که فاصله تهران تا دوبی، با یک پرواز یک ساعته قابل حل است و فرهاد مجیدی هم بعد از علی دایی، پول دارترین فوتبالیست ایرانی، هواداران استقلال از کاپیتان شان به پاس آن همه شعار «آهای فرهاد مجیدی…»، «حالا ندو کی بدو…»، «مجیدی کلینزمن» و… توقع داشتند که فرهادخان لطف کند و هفته ای ۳ بار ۴ بار ۵ بار، حالا هر چند بار! برود دوبی و دخترش را زیارت کند و برگردد، نه اینکه بی معرفتی کند و در نیم فصل چنین فصل قشنگی، دست استقلال را بگذارد در پوست گردو. ثالثا؛ مسئله اینجا بود که فرهادخان، اصلا دوبی نرفت و ناگهان، سر از قطر درآورد! اینکه حالا از الغرافه قطر می توان دست نوازش بر سر تیام کشید، اما از استقلال تهران، نمی توان، لابد به این خاطر است که به هر حال، قطر از ایران به دوبی نزدیک تر است و از این حرفها دیگه! ظاهرا وقتی پای عشق در میان باشد، نیم ساعت هم نیم ساعت است!!

پنج: در الغرافه اما فرهاد مجیدی خیلی زود مصاحبه کرد و دلیل اصلی جدایی خود از استقلال را، به نفوذ امیر قلعه نوعی و آدم هایش از جمله «آقای علی» در کادر مدیریتی استقلال، عنوان کرد! این را هم گفت که مربیان و مدیران آبی خیلی منتش را نکشیدند و آنچنان بر ماندنش اصرار نکردند. دیگر تیام و درد عشق و التیام فراموش شده بود!

شش: مربیان و مدیران تیم کهکشانی اما با تکذیب حرفهای فرهاد، ادعا کردند که برای نگه داشتنش، هر کاری که می شد کردند، اما نشد! در عین حال شایعه ای در اطراف استقلال، سخت جان گرفته بود؛ اینکه فصل بعد قرار است امیرخان به استقلال برگردد و…

هفت: مدتهای مدیدی است که فرهاد مجیدی در مظان اتهام/ شایعه دوپینگ است. تهمتی که البته هرگز ثابت نشده و ان شاء الله هیچ وقت هم ثابت نشود، اما با کنار هم گذاشتن موارد بالا، آدمی احساس می کند که این انتقال، بودار بود و اصولا کسانی که فرهاد مجیدی را می شناسند، اذعان دارند که کاپیتان استقلال، آدمی نبود که در چنین شرایط رو به اوجی، تیم را رها کند و برود. حتی به نظر می رسید که مسئله پول هم در میان نبود. سر همین موارد، آن دسته از خبرنگارانی که بیشتر نگاه شان به نیمه خالی لیوان است، این پرسش حیاتی را مطرح می کنند که چرا فرهاد مجیدی، بارها و بارها قید حضور در تیم ملی را زده است؟! او از کدام آزمایش و چرا واهمه داشته؟!

هشت: آن روزها اما فرهاد مجیدی بی اعتنا به این حرفها نبود و گاهی مصاحبه می کرد که با بازی های خوبم، همچنان توی دهان کسانی می زنم که اتهام/ شایعه دوپینگ را در مورد من به کار می برند. ما هم راستش از پاک بودن کاپیتان محبوب مان، لذت می بردیم و همچنان بازی های قشنگش را در این سن و سال به رخ پرسپولیسی ها می کشیدیم، تا اینکه انتقال اخیر، کمی مشکوک از آب درآمد.

نه: نه! من هرگز نمی خواهم کسی، آنهم در ردیف کسی چون «آهای فرهاد مجیدی…» را متهم به چیزی کنم که سندی ازش ندارم، اما میان روزنامه نگاران ورزشی، زمزمه ای، شایعه ای، چیزهایی این روزها شنیده می شود که از یک توافق پشت پرده خبر می دهد. توافقی با ۳ ضلع فرهاد مجیدی، مدیران و مربیان استقلال، و فدراسیون فوتبال. می گویند؛ این بار هم ریش سفیدی، جلوی بروز یک گند دیگر در فوتبال ما را گرفت، تا آب دوپینگ، از آسیاب فرهادخان بیافتد و همه چیز ختم به خیر شود و از این حرفها! ادله این خبرنگاران به مصاحبه چند وقت پیش یکی از اهالی فوتبال برمی گردد که تلویحا تصریح کرد؛ یکی از بازیکنان مطرح ۲ تیم پایتخت، این بار، چیزهایی در موردش ثابت شده و…

***

آهای فرهاد مجیدی! ما که سعی می کنیم به این شایعات و اتهامات، بی توجه باشیم، اما خداوکیلی رفتن کاپیتان مان از استقلال، یک جورهایی زیادی بودار بود. آهای فرهاد مجیدی! بی معرفتی رفتنت از استقلال، قابل هضم تر است تا شنیدن برخی شایعات و اتهامات، که نوع رفتنت، متاسفانه تقویت شان می کند. آهای فرهاد مجیدی! کاش بی گناهی ات را می شد که در استقلال می ماندی و ثابت می کردی، اما ظاهرا تو باید می رفتی و باید همچین می رفتی. راستی! سلام ما را به تیام هم برسان، اگر دیدیش…

*** *** *** *** ***

فکر می کنید توی این عکس چند تا شهید باشه؟!… ۶ تا ۷ تا چند تا؟!

بعدالتحریر نه چندان بی ربط: دیروز با یکی از بچه های وطن امروزی، رفتم حجامت، دقیق ترش «حجامت عام» زیر پل چوبی. دکتر علفی اما نمی دانم پشتم را تیغ انداخته یا شمشیر، که هر چی عسل رویش می مالم، درد می کند! دردش بیشتر از خارشش است! با این همه، حجامت برای اندام فوتبال بیمار ما خیلی لازم است. بیشتر از پول کثیف، این خون کثیف است که در رگ فوتبال ما جریان دارد. کاری باید کرد. مجید جلالی که معتقد است؛ انقلاب اسلامی هرگز وارد فوتبال نشده است! الساعه نگاه می کنم و می بینم که حجامت، خیلی فرق دارد با خون دادن که هم خون آلوده از بدن می گیرد و هم خون سالم. گذشته از این حرفها، گمانم حتی اندام انقلاب اسلامی هم گاهی نیاز مبرم پیدا می کند به حجامت. یوم الله ۹ دی، حجامت کرد انقلاب اسلامی و خون های آلوده، از رگ حیات انقلاب اسلامی خارج شد و نفسی تازه کرد انقلاب و نونوار و جوان شد. الپسته(!) بعضی تجار ورشکسته، رفوزه و مردود عالم سیاست، هیچ فرقی با آن یک استکان خون آلوده ای که دکتر علفی، دیروز عصر، از کمرم، حدفاصل ۲ تا کتف، خارج کرد، ندارند! چیزکی در همین مایه هاست، و چیزی در همین مایه ها بود ۹ دی. دروغ می گویم، بزن توی سر بی بصیرتم، بگو؛ اهانت کردی به عالیجناب دامت برکاته!! البته الان خیلی بهترم نسبت به چند روز پیش و حتی بینایی و شنوایی و میل به اشتهایم بیشتر شده. دارم پسته می خورم برای خون زایی، و غصه از درد کمر! قدرت خدا، اونکه گفتم «بهترم نسبت به قبل»، جان خودت به خوبی دارم احساسش می کنم.  فقط دردش یک مقدار زیاد است که آنهم با مالیدن عسل، کم خواهد شد ظرف روزهای آتی. بگذار همین جا از شهیدی بگویم که در عملیات کربلای پنج، چند روزی قبل از شهادت، در همان خط مقدم جبهه، حجامت کرد، لابد به این نیت که؛ «خونی که در رگ ماست؛ هدیه به رهبر ماست»، چه بهتر که حجامت شده و پاک باشد… و می بینم که خدا هم شهید را حجامت می کند، اما هر چه می گردد و هر چه از شهید خون می ریزد، جز قطرات پاک و مطهر و منور، چیز دیگری پیدا نمی کند. خدا البته از قبل، خودش این را می داند، اما دوست دارد همه این را ببینند و رازی در پرده شهادت نباشد… و اینگونه است که خدا، شهید را برای خودش می خواهد و برای خودش می خرد و برای خودش نگه می دارد و جای شهدا را در بهشت، مخصوص مخصوص مخصوص قرار داده است. یک خداست و یکی هم ناز شهید دیگه!  گمانم نوشتم آنچه را می خواستم… به قول معروف؛ دیگه دیگه!!   

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. چشم انتظار می‌گوید:

    به. چه طراوتی داره متن امشب. منتظر یک سری اصطلاحات قشنگ و جدید ورزشی هستیم و احتمالا کمی انتقادی.

  3. مرتضی می‌گوید:

    همشون باید برن!

  4. بی نشان می‌گوید:

    تک ستاره فوتبال……………..!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    کاپیتان محبوب آبی ها……….!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    استقلال کهکشانی………….!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    خدایا اینجا هم فوتبال………. من هیچ وقت از این عالم فوتبالی سر در نیاوردم، باور میکنید هنوز نمیدونم آفساید چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!

  5. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    بی نشان!

    «آفساید» یعنی یه چیزی تو مایه های «دامت برکاته»…

    یعنی که یعنی!!

  6. بیدار می‌گوید:

    شاید درست شاید نادرست اما بودن افراد “مذهبی” مثل ایشان در فوتبال غنیمتی است کاش ایشان را از دست ندهیم. و کاش خداوند این دست افراد را بیشتر کند!!!!!!!!!

  7. چشم انتظار می‌گوید:

    اگر مساله دوپینگ نباشد که انشاءالله نباشد، فرهاد خیلی بچه بازی کرد. خیلی.

  8. بی نشان می‌گوید:

    اونوقت کرنر چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    حتما” نامه سرگشاده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  9. چشم انتظار می‌گوید:

    جملات قشنگتون رو از متن قشنگترتون با اجازه، جدا کردم:
    بعدها گفته شد که این عشق، البته دوسویه است و مدت هاست که فرهادخان به جای توپ، تیام را می بیند و به جای پرویز سوبله چوبله، تیام را می بیند و به جای حاجی فتح الله، تیام را می بیند و به جای خودش تیام را می بیند و به جای تماشاگران، تیام را می بیند و کلا همه را تیام می بیند. این همه اما اصلا چیز عجیبی نیست که اصولا «فرهاد»، «شیرین» می خواهد و برای دردهایش، التیامی به نام تیام.
    .
    .
    ما هم راستش از پاک بودن کاپیتان محبوب مان، لذت می بردیم و همچنان بازی های قشنگش را در این سن و سال به رخ پرسپولیسی ها می کشیدیم، تا اینکه انتقال اخیر، کمی مشکوک از آب درآمد.
    .
    .
    این بار هم ریش سفیدی، جلوی بروز یک گند دیگر در فوتبال ما را درآورده، تا آب دوپینگ، از آسیاب فرهادخان بیافتد و همه چیز ختم به خیر شود و از این جور حرفها!
    .
    .
    آهای فرهاد مجیدی! کاش بی گناهی ات را می شد که در استقلال می ماندی و ثابت می کردی، اما ظاهرا تو باید می رفتی و باید همچین می رفتی. راستی! سلام ما را به تیام هم برسان، اگر دیدیش…

  10. البته فقط؛

    اگه دیدیش!

  11. سیداحمد می‌گوید:

    متن کمی تخصصی و فوتبالی بود و چون منی نمی تواند اظهار نظر خاصی کند، اما جمله آخرش عالی بود!

    “راستی! سلام ما را به تیام هم برسان، اگر دیدیش…”
    اگر دیدیش!

    فقط برای حضور در تیم ملی آزمایش دوپینگ می گیرند؟
    برای بازی های باشگاهی آزمایش در کار نیست؟!

  12. پری می‌گوید:

    انقدر عجیب بود رفتنش که ما که فوتبالی نیستیم هم شوکه شدیم!

    “اگر دیدیش…”

    تو فوتبال هم بصیرت کارکرد داره ها خودمونیم!

  13. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    آهای فرهاد مجیدی!

    الان من مانده ام که داداش حسین،
    تو را بیشتر دوست دارد،
    یا فوتبال پاک و یا
    فهم ما را…
    ؟!…

  14. حیف کامنت نیست خرج این آبی ها کنیم؟

  15. زهرا می‌گوید:

    چه خوبه بی توجهی به قانون وبلاگ نویسا.
    اینطوری هر وقت دوست داشته باشیم هرچه می خواهد دل تنگمان می گوییم. دیگه در قید و بند موضوع و اندازه و علاقه مخاطب و این حرفا نیستیم.
    مثل همین مطلب که حتی غیرفوتبالی های قطعه هم خوندن و نظر دادن.

  16. سلاله 9 دی می‌گوید:

    هرچند که از فوتبال سر در نمی آورم؛ اما الان مدت هاست که خواندن متن های فوتبالی و ورزشی قطعه را دوست دارم. این یکی اما آن اوایلش، بیش تر خانوادگی می نمود. الان که این متن را خواندم، به ذهنم رسید که چقدر جالب است که این همه اتفاق در ورزش کشور رخ داده و من ازش بی خبرم، برخلاف اخبار سیاسی. اصلا نمی دانستم که رفته و کجا رفته و به چه دلایل و حدسیاتی رفته، شاید چون مهم نبوده برایم. از محسنات حضور در قطعه، یکی هم این است دیگر.
    این متن جملات قشنگ، زیاد داشت؛ مخصوصا آن قسمت هایی که درباره فرهاد و تیام و التیام بود،؛ این جمله اش اما خیلی دلی و زیبا بود:

    “بی معرفتی رفتنت از استقلال، قابل هضم تر است تا شنیدن برخی شایعات و اتهامات”

  17. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین
    در خصوص حجامت، می گن یکی دو روز هم نباید استحمام کنید و غذای چرب نخورید و از اینجور حرفها.
    اما در مورد حجامت در فوتبال و ایضا در نظام، تا حالا که هر ده سال یه بار حجامت صورت گرفته و چهره ی نظام بشاش تر از گذشته.
    سمفونی حجامت نه دی بود انصافا”.

  18. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    بیشتر از پول کثیف، این خون کثیف است که در رگ فوتبال ما جریان دارد!
    انقلاب اسلامی هرگز وارد فوتبال نشده است!
    نامه سرگشاده،… کرنر نیست!!
    کثیف است…

  19. مسعودساس می‌گوید:

    جدای از همه‌ی گمانه زنی ها، واقعاً حیف شد که فرهاد رفت.

    ما دوست داشتیم همین ۹ بهمن و آخر فصل، جامها رو فرهاد بالا سرش ببره.

    یعنی که یعنی

  20. سلاله 9 دی می‌گوید:

    خدا هم شهید را حجامت می کند، اما هر چه می گردد و هر چه از شهید خون می ریزد، جز قطرات پاک و مطهر و منور، چیز دیگری پیدا نمی کند.
    .
    الپسته(!) تاجر ورشکسته، دامت برکاته، هیچ فرقی با آن یک استکان خون آلوده ای که دکتر علفی، دیروز عصر، از کمرم، حدفاصل ۲ تا کتف، خارج کرد، ندارد! چیزکی در همین مایه هاست و در همین مایه ها بود ۹ دی.
    .
    .
    گمانم نوشتم آنچه را می خواستم…

  21. سنگربان می‌گوید:

    از اول حس کردم آخرش یه طعنه به بعضی ها می زنید….. الپسته!!

    در مورد شهدا خیلی زیبا بیان کردید…..
    خون شهدا پاک….
    اونا خونشون با هیچکس جز خدا معامله نکردند….
    پس خدا خودش سر معامله هست و خودش خریدار این خون های پاک …

  22. میلاد پسندیده می‌گوید:

    یاد آن مونولوگ معروف عزت اله انتظامی در نقش ناصرالدین شاه در فیلم کمال ملک ساخته علی حاتمی افتادم که گفت: ما باید همه چیزمان به همه چیزمان بیاید!

    حالا بیابید پسته فروش را !

  23. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    زنده باد حجامت!
    .
    .
    .
    درود بر شهادت…

  24. حجامت داروی تمام بیماریهاست. پیامبر اکرم(ص)

    بعد حجامت ترشی و لبنیات و… اینارو نخوریدا…پیس می شین! عوضش پسته و انار بخورید خونتون صاف شه.

  25. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین سپاس بابت بعد التحریر که برای بنده دلچسب تر بود!
    سرت سلامت…

  26. خودمونیم؛ خوب حجامت و فوتبال و پسته و سیاست و شهید و… رو زدین سرهما!

  27. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ۱۱۵* رسول اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث شب معراج:

    وقتی به آسمان هفتم صعود کردم، هیچ ملکی از من گذر نکرد؛ مگر این که گفت: ای محمد؛ حجامت کن و امتت را به حجامت امر بفرما.

    (بحارالانوار، ج۶۲، ص۳۰۰)

    ** پیامبر اکرم پنج چیز را از سنت های پیامبران الهی معرفی کرده اند:

    حیا، حلم، حجامت، مسواک و عطر زدن.

    (کافی، ج۶، ص ۴۸۴)

  28. مجنون می‌گوید:

    سلام
    ممنون از متن خوب و مشکوکتون!
    ضمنا جهت اطلاع دیووونه داداشی جناب دامت برکاته وقت اظافست کار از آفساید گذشته

  29. به جای امیر می‌گوید:

    تنگه (گفت و شنود)

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: اوباما طرح تحریم بانک مرکزی ایران را امضاء کرد.
    گفت: که چی بشود؟
    گفتم: براساس این طرح هر شرکت خارجی که با بانک مرکزی ایران معامله کند از مبادلات مالی و تجاری با آمریکا محروم می شود.
    گفت: یعنی اوباما طرح تحریم شرکت های آمریکایی و اروپایی را امضاء کرده است چون ایران مثل همیشه می تواند نیازهای خود را از طریق سایر کشورها تامین کند.
    گفتم: اتفاقاً چند اقتصاددان آمریکایی نیز همین نظر را دارند و گفته اند، ایران ضرری نمی کند ولی می تواند با بستن تنگه هرمز، اقتصاد بحران زده آمریکا و اروپا را فلج کند.
    گفت: بعضی از سناتورها پیشنهاد کرده اند آمریکا در صورت بسته شدن تنگه هرمز برای باز کردن آن دخالت کند ولی سازمان «سیا» با اشاره به اقتدار ایران و شکست های پی درپی آمریکا در منطقه، این پیشنهاد را احمقانه دانسته است.
    گفتم: حیوونکی درست فهمیده!… از پشه پرسیدند چرا زمستان ها پیدایت نمی شود؟ گفت؛ نه این که تابستان ها خیلی ما را تحویل می گیرند؟!

  30. یاسر می‌گوید:

    رفتنش هیچم عجیب نبود و من که اصلاً شوکه نشدم…
    استقلال کهکشانی؟؟!! این ترکیبات رکیک چیه داداش حسین؟!

  31. یاسر می‌گوید:

    کم داشتم همیشه تو را، باورت نشد
    گفتم: «خدا کند …»، به خدا باورت نشد

    می­سوخت شمع و چشم تو حال غزل گرفت
    امّا حکایت دل ما باورت نشد

    گفتم: «ترک جوانه زده در گلوی من»
    آن لحظه­های خیس دعا باورت نشد

    من قطره­قطره پشت سرت آب می­شدم
    هر سطر آه گفت: «بیا»، باورت نشد

    دارم به حال و روز خودم فکر می­کنم
    شک کرده­ام به خود که چرا باورت نشد

    می­خواستم کنار تو باشم، نخواستی
    کم داشتم همیشه تو را، باورت نشد

    این هم برای تغییر آب و هواتان .
    شعر از کسی است که من به شدت مدیون اویم . استاد سید مهدی طباطبایی.

  32. سلاله 9 دی می‌گوید:

    از آذرخش ممنون بابت عکس تقدیمی اش.
    از ۸ نفر، ۶ نفرشان، آسمانی شده اند، گویا. آن دو نفر دیگر هم احتمالا شهید زنده اند.

    هر چند همچو گل همه بر باد رفته اند
    هرگز گمان مدار که از یاد رفته اند
    اینان نه آن گل اند که گویی در این بهار
    از یاد رفته اند چو بر باد رفته اند
    جای دریغ نیست بر ایشان که این گروه
    با عزم آهنین و دل شاد رفته اند
    بر باد رفته نیز نبایست گفتشان
    در قلب ما نهاده بسی یاد رفته اند

  33. سیداحمد می‌گوید:

    بله!
    بالای سر شهدا با خودکار علامت زده شده؛
    البته یکی از آن دو نفر هم بعد از جنگ به شهادت رسید!

  34. چشم انتظار می‌گوید:

    به نظرم این عکس هم باید زیبا باشه. شهید زین الدین و شهید کاظمی و خنده ی ملیح شهید باکری…
    http://www.pic.iran-forum.ir/images/gfvtf5h76jhe255h5wm.gif

  35. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    زالو بهتره داداش!
    چون اصولا زالو فوق تخصص هست توی این کار؛ کارش تمیزتر هست و مشکل تیغ و شمشیر پیش نمیاد…
    یه جایی تو قم هست حرفه‌ای تو این کارن…
    یه بار رفتیم یه گردان زالو گسیل شدن سمت رفیق ما…!
    حسین قدیانی: آخه نیس که ما اصلا زالوصفت اقتصادی نداریم دور و بر خودمون!!

  36. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    زالو می‌خوره تا سیر بشه ولی زالوصفت لامصب می‌خوره تا تموم بشه؛ به کار شما نمیاد!

  37. صبا می‌گوید:

    “آقا مرتضی”!
    حالا چه کاریه اینهمه راه پاشید بیایید قم واسه زالوی پرورشی! برید لب یه نهری زمین کشاورزی ای جایی چند تا زالوی خود رشد (اسمشو بلد نیستم که اگه پرورشی نباشه چیه) پیدا کنید و بگذاریدش روی محل مورد نظرتان خودش کار خودش را بلد است. تازه این پرورشی ها را می گن خودت باید از بدن جدا کنی ولی اونایی که اسمشو بلد نیستم خودشون جدا میشن.
    حالا فقط مونده بود توی قطعه درمورد زالو حرف بزنیم. چقدر چندشه، قربون خدا برم!

  38. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    درست می‌فرمایید خانم صبا…
    بزرگوارید
    ———-
    عکس رو دیدم نمی‌دونم چرا یاد این شعر مرحوم قیصر امین‌پور افتادم:

    باز هم اول مهر آمده بود
    و معلم آرام
    اسم‌ها را می‌خواند:
    – اصغر پورحسن
    پاسخ آمد:
    – حاضر
    – قاسم هاشمیان
    پاسخ آمد:
    – حاضر
    – اکبر لیلازاد
    – …
    پاسخش را کسی از جمع نداد
    بار دیگر هم خواند:
    – اکبر لیلازاد!
    – …
    پاسخش را کسی از جمع نداد
    همه ساکت بودیم
    جای او اینجا بود
    اینک اما، تنها
    یک سبد لاله‌ی سرخ
    در کنار ما بود
    لحظه‌ای بعد٬ معلم سبد گل را دید
    شانه‌هایش لرزید
    همه ساکت بودیم
    ناگهان در دل خود زمزمه‌ای حس کردیم
    غنچه‌ای در دل ما می‌جوشید
    گل فریاد شکفت!
    همه پاسخ دادیم:
    – حاضر!
    ما همه اکبر لیلازادیم!
    ——
    در مورد این شعر یه چیزی رو تازه فهمیدم؛ به اسم‌ها دقت کنید: اصغر پورحسین، قاسم هاشمیان، اکبر لیلازاد… آشنا نیستن؟!

  39. سیداحمد می‌گوید:

    آقا مرتضی؛

    یکی از قشنگی های این شعر، این است که مرحوم قیصر اسم ها را خیلی زیبا و هنرمندانه انتخاب کرده بودند!

  40. صبا می‌گوید:

    اول این که؛ توی شعر نوشتید اصغر پور حسن خط آخر نوشتید پور حسین
    دوم این که این شعر را یادم نمی آید در چه کتابی خواندم لطف می فرمایید اگر بگویید منبع را
    سوم این که من رابطه ای بین اسم ها نفهمیدم! میشه لطفا خودتون بگید؟
    چهارم شرمنده و ممنون

  41. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    درسته سیداحمد عزیز
    من دقت نکرده بودم…

    به قول حضرت ماه: با رفتنش آرزوهایی را خاک کرد…

  42. صبا می‌گوید:

    حالا فهمیدم!

  43. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    اولی اشتباه چاپی!! هست.
    دوم کتاب مثل چشمه، مثل رود
    سومی رو که فهمیدید برای کسانی که مثل من دقتشون کمه، اسم اول رو میگم که کافیه؛
    اصغر پورحسین: اصغر پسر حسین (علیهماالسلام) (مثل سلام بر حسین* دیوونه‌ی داداشی)
    چهارم مخلصیم با صاد غلیظ!

  44. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    خوشم اومد تعصب رو کنار گذاشتی و منصفانه نوشتی. آفرین
    بدبختی اینه که دفاع و دروازه پرسپولیس، اینقدر زاقارته که نبود فرهاد هم
    دردی از ما دوا نمیکنه.
    مصطفی دنیزلی هم با این بازیکنان دیزلی کاری نمیتونه بکنه.

  45. احساس می‌گوید:

    یه آشی هست!چی بش میگن؟!آش شلم شوربا؟آش شله قلم کار؟!نمیدونم اسمش چیه و لی هرچی بود این متن شبیه همون آش ها بود چون همه چی داشت!
    عجب آشی بود ها!

  46. احساس می‌گوید:

    “الپسته(!) بعضی تجار ورشکسته، رفوزه و مردود عالم سیاست، هیچ فرقی با آن یک استکان خون آلوده ای که دکتر علفی، دیروز عصر، از کمرم، حدفاصل ۲ تا کتف، خارج کرد، ندارند”

  47. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **یا قاضی الحاجات**

  48. پاییز می‌گوید:

    خدا، شهید را برای خودش می خواهد و برای خودش می خرد و برای خودش نگه می دارد و جای شهدا را در بهشت، مخصوص مخصوص مخصوص قرار داده است. یک خداست و یکی هم ناز شهید دیگه!

  49. امیر حسین می‌گوید:

    سلام
    این داستان دیدن دختر بچه جدا مانده از محبت پدر حسابی همه رو سر کار گذاشت
    جالبه که میگن وجود آدمای سیاسی تو فوتبال بده کجاش بده به این خوبی قضیه رو مدیریت و سپس ماست مالی کردن بد بود مگه

  50. سایه می‌گوید:

    تنها راه درمان فوتبال این مملکت اینه که یک مدت درش رو گل بگیرند شاید افاقه کند قرار بود صداو سیما شبکه ورزش تاسیس کنه تا فوتبال رو بفرسته تو اون شبکه زورش نرسید عوضش شبکه مستند زد و آوینی رو تبعید کرد به اون شبکه انگار فقط زورش به اوینی رسید …چه کوته فکرند که روایت فتح را مستندی دیدند در کنار ….و …. چه مظلوم است آوینی …

  51. مقداد می‌گوید:

    سلام
    حجامت خیلی خوبه ولی چاق می شید ها!!
    منو بیچاره کرد با اضافه وزن!!
    حسین قدیانی: اِ! چه خوب! آخه من ۷ کیلو وزن کم دارم….

  52. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    بعضیا لیاقت کشور عزیزمون ایران رو ندارن خداییش.

    انشاالله که شایعات دروغ باشه ما که خیلی حالمون گرفته شد وقتی شنیدیم آقافرهاد رفت.

  53. عمار می‌گوید:

    سلام.یه زمانی عاشق فوتبال بودم و دائم پیگیر بازی هاشون اون زمان استقلالی بودم اما چند سالی هست که اسم فوتبال و فوتبالیست که میاد کهیر میزنم.یعنی منم باید برم حجامت؟؟؟؟!!!!!!……

  54. یلدا می‌گوید:

    هر وقت فرهاد به پرسپولیسم ( سروره دیگه ) گل میزد میگفتم دوپینگی یه دیگه، دقیقه ی نود گل میزنه …
    حالا فعلا تماشا میکنیم تا بعد…
    تو متن فوتبالی هم باید کنترل کنیم خودمون رو…

  55. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    http://up98.org/upload/server1/01/z/k8tsy1yp4g43b0a5p5uj.jpg

    الو الو رهبرم ما تا آخر ایستادیم شما نگران نباشید…

    http://up98.org/upload/server1/01/z/kcf1sqgwc7rowcvmobl.jpg

    به یاد شهدای فوتالیست.شادی روحشان صلوات

  56. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    مجنون!

    نمی دانم؛ شاید به نظرم مانند نسبت «آفساید» است به «آپسایت»!…

    درسته که «هر دو» را بعد از این که دیدیم، نظر(!) می دهیم…!!
    اما؛
    «آپسایت» را، اول می گیریم، بعد می بینیم،…
    در حالی که «آفساید» را، اول می بینیم، بعد می گیریم؛ وقت اضافه را…!!

  57. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    علمدار نیامد!

    http://up98.org/upload/server1/01/z/cd44gqn6zhi21utvkp2r.jpg

    شادی روح شهید عزیز مجتبی علمدار صلوات

  58. جام نیوز می‌گوید:

    با سلام.مطلب شما در سرویس جام بلاگ سایت جام نیوز منتشر گردید.
    کد لینک خبر :
    http://jamnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=45974&Serv=37

  59. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم!

    امروز قطعه ۲۶ با ۲ متن در ستون یسار و بیست و شش که این دومی بسی طوفانی و منتقدانه است، به روز می شود…

  60. ناشناس می‌گوید:

    می خواهند “عمار” شوند…
    http://www.irhezbollah.blogfa.com/post-131.aspx

  61. عمارنامه می‌گوید:

    سلام و درود؛
    دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
    http://www.ammarname.ir/link/6588
    ما را با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
    موفق و پیروز باشید .
    عمارنامه http://ammarname.ir/—- info@ammarname.ir
    یا علی

  62. ف. طباطبائی می‌گوید:

    قبول دارید بعضی از فوتبالیست های ما خیلی بی معرفتن؟
    ورزشکارای رشته های دیگه خیلی غیرتشون بیشتره. بعضی از فوتبالیست های ما هیچ وقت برا کشور خودشون دل نمی سوزونن. به فکر خودشون و جیبشون هستن.
    برای همین رفتارهاست که معتقدم اصلا نباید رو این آدمها سرمایه گذاری کرد!

    بعد التحریرتون خوندنی بود.
    خسته نباشید.

  63. ف. طباطبائی می‌گوید:

    با اجازه مسئول مربوطه!!

    افراد آنلاین: ۲۲ نفر

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل رجهم.

  64. به جای امیر می‌گوید:

    سرکوفت (گفت و شنود)

    گفت: یکی از ضد انقلابیون ساکن آمریکا در صفحه «فیس بوک» خود خطاب به خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا نوشته است «خانم کلینتون! از شما توقع نداشتیم»!
    گفتم: چرا؟! مگه چی شده؟ خانم کلینتون که از هیچ کمک مالی و سیاسی و تدارکاتی به گروه های اپوزیسیون دریغ نکرده.
    گفت: نوشته، خانم کلینتون در مصاحبه خود با بی بی سی و VOA به اپوزیسیون اهانت کرده و آنها را به طور تلویحی «بی عرضه» نامیده است.
    گفتم: مگه دروغ گفته؟!
    گفت: این ضد انقلاب فراری نوشته است؛ «خانم کلینتون مگر فراموش کرده اید که دولت آمریکا با همه قدرت و امکاناتی که دارد طی ۳۲ سال گذشته نتوانسته است در مقابل ایران کاری انجام بدهد، چطور از چند گروه اپوزیسیون انتظار معجزه دارید»؟!
    گفتم: حیوونکی راست میگه؛ یارو عادت داشت جلوی همه به پسرش سرکوفت ناپلئون را بزند. یک روز جلوی چند تا از فامیل ها به او گفت؛ خاک بر سرت کنند، ناپلئون اندازه تو که بود، فرمانده یک تیپ بود اما، تو چی؟! و پسرش که حسابی عصبانی شده بود به پدرش گفت؛ بابا جون! ناپلئون هم سن شما هم که بود، امپراتور فرانسه بود. شما چی؟!

  65. با سلام به شما و خسته نباسید از خون و آن هم خون شهید گفتید از اینکه شهدا پاکان عالم بودند شکی درش نیست از اینکه شنیدیم که شهیدی را بعد از سالها با بدنی سالم از زیر خاک بیرون آوردیم باز تعجب نکردیم ولی چیزی که من خود شاهدش بودم دیدن برادر شهیدم بود بعد از اینکه ۴ روز از شهادتش میگذشت و بدنش بر روی زمین بود در عملیات والفجر مقدماتی در فکه وخون او هنوز قرمز بود و چشمان او هنوز سو داشت….و من در این فکر که هر خونی بعد از لحظه ای تیره میشود ولی خون شهید …..خود ببینید وقضاوت کنید. و این عکس بعد از ۴ روز گرفته شده است
    http://shahidfajr.blogfa.com/cat-5.aspx

  66. جماران می‌گوید:

    افسوس که ایّام جــــوانى بگذشت… حالى نشد و جهان فــانى بگذشت
    مطلوب همه جهانْ نهان است، هنوز… دیدى همه عمر در گمانى بگذشت؟

    “امام روح الله”

  67. فرهاد می‌گوید:

    اینجا جائیه که باید گفت خلایق هر چه لایق!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    حالا زن و بچه ش برا چی دبی زندگی می کنن؟ برای اینا که ایرانم دبی محسوب میشه!!!!

  68. امیر حسین می‌گوید:

    سلام
    خیلی استفاده کردیم
    قلمتون استوار

  69. سعید می‌گوید:

    کلیپی زیبا و نکان دهنده به مناسبت ۹ دی به همراه دانلود صحبت های حسین شریعتمداری در گفتگوی ویژه در
    http://basirbash.blogsky.com
    در ضمن آماده ی تبادل لینک نیز هستم

  70. محمد می‌گوید:

    به نظرم بسیار متن مسخره ای بود. اولا که عنوان شده بود دختر مجیدی نمی تواند یا نمی خواهد به ایران بیاید و هیچ جا نگفتند او بیمار است و الان هم گفته شده دخترش در قطر پیش خود اوست.

    ثانیا اصلا به هر بهانه ای نمیخواست در ایران به فوتبالش ادامه دهد. به کسی چه مربوط؟

    ثالثا اگر به خاطر شایعه برگشت امیرخان در فصل بعد استقلال را ترک کرد ، پس چرا یک قرارداد یک ساله با اسقلال برای فصل بعد امضاء کرد.

    این تحلیل یه حرف من درآوردی برای تضعیف آبی هاست.

  71. عمار می‌گوید:

    جناب محمد خون خودتو کثیف نکن. جوش نیار. با وجود سوتی هایی که هم از آبی هم از قرمز هم هر رنگ دیگه ای تو فوتبال سر میزنه روحیه شماها هیچ موقع تضعیف نمیشه…..فقط کاش در فدراسیون فوتبال رو گل بگیرن. تاهم تو حرص نخوری هم ما.

    جالبه که یه سری ها با پول این نظام و تشویق و حمایت این مردم گردنشون کلفت میشه بعد هم هر غلطی دوست دارن انجام بدن و کسی چیزی نگه. چه رویی دارن دارین به خدا….

  72. فریاد می‌گوید:

    مجیدی چرا رفتی؟
    استقلال از نظر ما بعد از تو نابود شد.

  73. Ali می‌گوید:

    فک کن یه درصد فوتبالی نویس می شدی!!!…… واویلا می شدااااااااااااااا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.