دانای کل قصه شهادت

تقدیم به ارواح مطهر شهیدان صیاد و آوینی

نزدیکی سالگرد شهیدان صیاد و آوینی در دهه سوم فروردین هر سال، اگر نیک بنگری، قرابت معناداری است. شهیدی که دلاورانه جنگید و شهیدی که صادقانه روایت کرد. آوینی و صیاد، نماد «انسان انقلاب اسلامی» اند. اصلا مهم نیست اسلحه روی دوش این انسان باشد، یا دوربین. آنچه اهمیت دارد قدرت انقلاب اسلامی در پرورش انسان هم تراز خویش است. به جنگیدن صیاد نگاه می کنم؛ جنگ نمی بینم، خدا می بینم. «روایت فتح» نگاه می کنم؛ مستند نمی بینم، خدا می بینم. آوینی و صیاد، با یکی دو برگ اختلاف، بهترین همسایه های سررسید انقلاب اسلامی اند. جنگ نبود، ظاهرا بهار صلح و آرامش بود، اما راه هر دو شهید، از کربلا گذشت. این روزهای تقویم، «قطعه ای از بهشت» است؛ هنوز مانده تا دهمین شب ماه قشنگ اردیبهشت که بچه های «الی بیت المقدس» به خط بزنند. چیست اما راز ماندگاری شهدا؟ چرا هنوز خون شان به جوش است و خودشان، محل حرف و حدیث؟ همین آوینی و صیاد که این چنین به شکل ویژه، زنده و تاثیرگذار مانده اند، علت چیست؟

یک: انقلاب اسلامی در کنار اصول ثابت، نه فقط خود را نو به نو می کند، بلکه شهدای خود را نیز تازه تر از قبل می کند. این هنر انقلاب اسلامی است. این هنرآفرینی را ما تا ابد مدیون و ممنون خمینی و خامنه ای هستیم. نو به نو شدن شهدای نظام، اما ناظر بر ۲ مفهوم است. اولا در نظام مقدس جمهوری اسلامی، در باغ شهادت هرگز بسته نیست. وقتی مصطفی احمدی روشن در سال ۹۰ به خیل شهدا می پیوندد، خون این شهید کمک می کند به تر و تازگی خون شهدای جبهه و جنگ. این کمک، البته دوسویه است. هیچ کس مثل شهدا هوای هم، بلکه هوای خون هم را ندارند! اصلا شهادت، قصه شیرین هم افزایی خون سرخ در رگ روزگار است. ثانیا شهید با اینکه علی الظاهر دستش از دامان دنیا کوتاه می شود، اما شهادت، نقطه مرگ شهید نیست؛ نقطه عطف، به عبارتی سالروز تولد دوباره اوست. آوینی در ۲۰ فروردین سال ۷۲ یک سال سنش از آوینی در ۲۰ فروردین سال ۷۳ کمتر است، چرا که شهید، بدون تعارف، زنده است. حیات شهید اما فرق می کند با زندگی ما. شهید اگر چه بر سن و سالش افزوده می شود، اما این مهم، خللی بر بهار عمر او وارد نمی کند. این ما هستیم که با اضافه شدن سن و سال مان، به خزان عمر خود نزدیک می شویم، لیکن شهدا مثل صیاد و آوینی و حسین غلام کبیری و احمدی روشن و همت و باکری و آن شهید گمنام روستایی، هر بهار، سالی از پی هم زیاد می کنند، بی آنکه اجازه دهند روزگار بر ایشان بگذرد. آری! این شهید است که بر روزگار می گذرد و بر باد می وزد، و الا این همه سال از شهادت صیاد گذشته. نگاه کن به چهره اش! صیاد پیر شده، یا من و تو؟! اینکه می گویند شهدا «حیات جاودان» دارند، البته از درک ما عاجز است؛ شاید با همین نگاه، بفهمیم مسئله را.

دو: شهدا انسان انقلاب اسلامی اند. اشبه الناس به انقلاب اسلامی، شهدای این نظام اند. مگر ممکن است انقلاب اسلامی، خار چشم دشمنان دین خدا باشد، اما یاد شهدا فراموش شود؟! مهم ترین راز ماندگاری شهدای ما، خود انقلاب اسلامی است. مفهوم انقلاب اسلامی و مفهوم شهادت، خدمات شان به یکدیگر «خدمات متقابل» است. انقلاب اسلامی، چه جنگ باشد و چه نباشد، راه شهادت را باز نگه می دارد، اما خون شهید هم، جایی جز شجره طیبه انقلاب اسلامی را آبیاری نمی کند. درختی اگر همیشه بهاری است، ریشه در ریشه اش باید جست. گاهی ریشه درخت، همان قدر تنومند و زنده است، که خود درخت. درخت بی ریشه، بی درختی است و برای سرنگونی اش تیشه لازم نیست. اینکه هر انقلابی، انقلاب اسلامی ملت ایران نمی شود، یکی هم به خاطر زنده بودن ریشه آن است. درخت انقلاب اسلامی، به عدد شهدای نظام، ریشه دارد. ریشه ای که اگر چه حیاتش در دل خاک، -شاید هم در اوج افلاک!- گاهی از چشم ظاهربین من و تو، دور می ماند، اما هست! تر و تازه و بکر و تمیز! «فرعها فی السماء» جمهوری اسلامی در آسمان بیداری اسلامی، حتی تا عمق خاک آمریکا، آنجا که عکس مصطفای شهید و علیرضا، دست مردم آمریکا دیده می شود، محصول «اصلها ثابت» خون شهداست. حیات درخت، جدای از حیات ریشه نیست. راز ماندگاری یکی، راز ماندگاری دومی است.

سه: شهدا مثل هم اند. آوینی اگر لازم بود بجنگد، مثل صیاد می جنگید. صیاد اگر لازم بود، مستند بسازد، روایت فتح می ساخت. مهم ترین وجه مشترک همه شهدا، شهید بودن شان است. در منظومه شهادت، خیلی مهم نیست، صیاد، امیر سپهبد ارتش باشد و آوینی، هنرمند متعهد. همین آوینی، روزگاری در جهاد، بیل هم زده است، و همین صیاد، روزگاری در ارتش، به فکر تدوین تصاویر جبهه و جنگ در واحد تلویزیونی ارتش بود. برای شهید، آنچه مهم است کار خالصانه برای خداست. خود را زدودن و خدا را دیدن. کدام کار، مهم نیست؛ اخلاص در انجام وظیفه مهم است. برترین خصوصیت اخلاص، زنده نگه داشتن کار است. هم صیاد و هم آوینی، در روزگار حیات شان، -حیات قبل از شهادت!- نام خود را فدای عمل خالصانه، و اسم خود را قربانی رسم گمنامی کردند. این روزها اما برترین خصوصیت اخلاص، خوب دارد جلوه نمایی می کند. اینک، نه صیاد گمنام مانده و نه آوینی. پس اخلاص، راز ماندگاری شهداست.

چهار: شهدا هیچ اصلی را فدای فروع نکردند. حاشیه را هرگز بزرگ تر از متن ندیدند. در خدمت جبهه اصل کاری انقلاب اسلامی بودند. جبهه آفرینی نکردند، اگر چه خط شکنی زیاد می کردند. درگیر تکلیف بودند، اما به همین بهانه، دچار خودبزرگ بینی نشدند. خوب بودند، لیکن خودشان را قسیم نار و جنه نمی دانستند. ذوب در جبهه حق بودند. موضع گیری می کردند، اما «جبهه» را «جبهه ها» نمی کردند. جواب غفلت زده ها را می دادند، اما وحدت را خراب نمی کردند. آوینی هم لابد می توانست در روایت فتح، چیزهای دیگری نشان دهد، اما برای او جبهه، یکی بود و جنگ هم یکی! همچنان که برای صیاد.

¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤

اینگونه باشی، بعد از عمری گمنامی، خدا تو را «حیات جاودان» می دهد و حتی اگر جنگ نباشد، راه تو را از کربلا می گذراند. خدا دانای کل قصه شهادت است. خدا بهتر از من و شما می داند که چگونه پاداش مردان بی ادعا را بدهد؛ مین و فکه و زمین جلوی در خانه هم نبود، خدایی که ما می شناسیم، آوینی و صیاد را جز با شهادت نمی برد. حالا حساب کن ببین، آوینی و صیاد چند ساله شده اند؟! حالا اما حساب کن و ببین، روزگار بر چه کسی گذشته؟! من جایی ندیده ام حسادت در قبال مقام شهدا، گناه باشد! کار ما جاماندگان از غبطه گذشته است! ای شهید! ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته ای… ای بالایی! ای آسمانی! ای که بر روزگار می گذری و بر باد می وزی! مقام تو، حسادت ما را توجیه می کند. این «گناه» ما نیست؛ «نگاه» ماست. پس دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.

کیهان/ ۲۴ فروردین ۱۳۹۱

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. چشم انتظار می‌گوید:

    چه زیباست، که ماه های تقویم را، اینگونه ببینیم که شما می بینید. تقویم انقلاب اسلامی، سراسر خاطره و حماسه است؛ فروردین، اردیبهشت، خرداد…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    با تیتر یاد “سمفونی مورچه ها” افتادم!

    حسین جان! خدا دانای کل داستان کربلاست…
    http://www.ghadiany.ir/?p=3049

  3. چشم انتظار می‌گوید:

    اصلا” این جمله تان، بوی جمله های خود سید مرتضی را می دهد:
    .
    اصلا شهادت، قصه شیرین هم افزایی خون سرخ در رگ روزگار است.

  4. آیه می‌گوید:

    به یادِ “خدا دانای کل قصه کربلاست” از سمفونی مورچه ها
    آن متن را بسیار دوست می داشتم… خیلی قشنگ روضه خوانده بودید…

    و خدا دانای کل قصه شهادت است!

  5. چشم انتظار می‌گوید:

    شاه بیت، و کلید واژه ی این متن شیدایی تان، همان موضوع بند سوم است؛ (اخلاص). حلقه ی مفقوده، و دُرِّ گرانبهایی، که این روزها خیلی باید دنبالش گشت. چه در خود، چه در دیگران!

  6. محمد مهدی می‌گوید:

    …………………………..

  7. سیداحمد می‌گوید:

    تحلیل و نگاه زیبائی بود؛
    ممنون داداش حسین…

    در زندگی شخصی و کاریِ هر کدام از شهدایمان که دقیق شویم، عجیب است که نقاط اشتراک زیادی دارند. اصلا همین اشتراکات سبب می شود تا روزی به یک نقطه اشتراک بزرگ برسند… شهادت!

    و اما جناب محمدمهدی!

    در همان پستی که کامنت گذاشته بودید، جواب تان را دادم.

  8. ابوالفضل می‌گوید:

    سلام…
    حال خود را میدانم! حتی لیاقت غبطه خوردن به شهید را ندارم! راستش را بخواهی هرچه فکر میکنم میبینم که مرده ای متحرک بیش نیستم!
    التماس دعا!

  9. یکی مثل همه شما می‌گوید:

    سلام دوستان!

    نمیدونم منو یادتون هست یا نه؟ نمیدونم متوجه شدین یه مدتیه نیستم؟ الان رفتم دیدم آخرین باری که قطعه بودم ۴ فروردین بوده. این مدت حتی نتونستم سیستمو روشن کنم، اینترنت و قطعه بماند! ناغافل و بی خبر، مشکلی برام درست شد. یه مشکل بنده عرض میکنم، یه مشکل شما میشنوین! رفقا دعام کنید، میترسم با کله بخورم زمین. بخورم زمین، فکر نکنم حالا حالاها بتونم بلند شم. در حقم خواهری و برادری کنید؛ التماس دعای نجومی دارم. نمیدونم بازم بشه بیام قطعه یا نه؟! رفقا دردسر عجیب غریبی برام درست شده.
    ببخشید؛ خیلی ناله کردم؛ اوقاتتون تلخ شد، شرمنده!

  10. سیداحمد می‌گوید:

    “شهدا انسان انقلاب اسلامی اند. اشبه الناس به انقلاب اسلامی، شهدای این نظام اند.”

    چقدر زیبا!
    شهدای ما در شان انقلابمان هستند؛
    شهدای ما به انقلابمان می آیند.

    “مهم ترین راز ماندگاری شهدای ما، خود انقلاب اسلامی است. مفهوم انقلاب اسلامی و مفهوم شهادت، خدمات شان به یکدیگر «خدمات متقابل» است.”

  11. نزدیکی سالگرد شهیدان صیاد و آوینی در دهه سوم فروردین هر سال،
    شهیدی که دلاورانه جنگید
    و شهیدی که صادقانه روایت کرد.
    آوینی و صیاد، نماد «انسان انقلاب اسلامی» اند.
    اصلا مهم نیست اسلحه روی دوش این انسان باشد، یا دوربین.
    به جنگیدن صیاد نگاه می کنم؛ جنگ نمی بینم، خدا می بینم.
    «روایت فتح» نگاه می کنم؛ مستند نمی بینم، خدا می بینم.
    آوینی و صیاد، با یکی دو برگ اختلاف، بهترین همسایه های سررسید انقلاب اسلامی اند.
    .
    اما راه هر دو شهید، از کربلا گذشت.

  12. حنظله می‌گوید:

    متن زیبایی است؛ خدا قوت.

    “شهادت، اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنا و نهایت ایمان است.”
    “امام خمینی(ره)”

  13. آذرخش می‌گوید:

    من اومدم!
    😐

  14. بانو می‌گوید:

    “پندار ما این است که ما مانده ایم وشهدا رفته اند اما حقیقت این است که شهدا مانده اند وزمان ما را با خود برده است ودر گورستان عادات دفن کرده است.”
    گاهی با خودم فکر می کنم که تنها با شهادت این شهدا، به شهرت امروزشان می رسیدند؛ اگر احمدی روشن از نردبان شهادت بالا نمی رفت، چند تایی از ما امروز می شناختیمش؟!
    خدا خوب مزد می دهد، اگر اخلاص داشته باشیم…

  15. حنظله می‌گوید:

    یه دعا می کنم همه آمین بگویید:
    انشاءالله خدا گره از مشکلات همه ی “بنده” هایش باز کند.
    الهی آمین

    ****
    دوست بزرگوار، “یکی مثل همه شما”
    توکل کن به خدا و یادت باشه
    “لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم حسبنا الله نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر”

  16. جواد می‌گوید:

    یا حسین…

  17. ستاره می‌گوید:

    اخلاص، راز ماندگاری شهداست.

  18. سایه/روشن می‌گوید:

    “من هرگز اجازه نمی دهم که صدای حاج همت در درونم گم شود.
    این سردار خیبر، قلعه ی قلب مرا نیز فتح کرده است.”
    .
    .
    …:::راویِ فتــــــــح:::….
    http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/84542266124896387309.jpg

  19. سجاد می‌گوید:

    استفاده کردیم داداش حسین.

  20. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    «بسی گفتیم و گفتند از شهیدان، شهیدان را شهیدان می شناسند».
    حسین قدیانی: شما همیشه خوب کامنت می گذارید، اما گاهی عالی کامنت می گذارید. مثل همین. اگر می خواستم به جای این متن، فقط چند کلمه مختصر و مفید بنویسم، شک نکنید که همین بیت را می نوشتم. قشنگ و فوق العاده ترجمه کردید به زبان این شعر آشنا، متن مرا… «در نظام مقدس جمهوری اسلامی، در باغ شهادت هرگز بسته نیست. وقتی مصطفی احمدی روشن در سال ۹۰ به خیل شهدا می پیوندد، خون این شهید کمک می کند به تر و تازگی خون شهدای جبهه و جنگ. این کمک، البته دوسویه است. هیچ کس مثل شهدا هوای هم، بلکه هوای خون هم را ندارند! اصلا شهادت، قصه شیرین هم افزایی خون سرخ در رگ روزگار است». آری! این چند روز، زیاد از آوینی و صیاد نوشتم، اما صیاد را آوینی می شناسد و آوینی را صیاد! شهید را شهید! شهیدان را شهیدان! شهدا را فقط کسانی خوب می شناسند که هوای خون شهدا، بلکه هوای شهادت را داشته باشند. دست کوتاه من و ما و شما چه می فهمد دامان ارغوانی آسمان را؟؟!! لذت بردم از هوش شما در گذاشتن این کامنت… آفرین! تا اینجای کار، بهترین کامنت این پست، حتی این چند وقت اخیر، از آن شماست. از این پس گاهی بهترین کامنت هر پست را از دید خودم معرفی می کنم و تشویقی در همین حد و حدود، که جز این نیست بضاعتم!

  21. سلاله ۹ دی می‌گوید:

    ۱۹۳* حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها:

    کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.

    (بحار الانوار، ج۷۰، ص۲۴۹)

  22. صبا می‌گوید:

    در عالم، رازی ست که جز، به بهای خون فاش نمی شود.

  23. قاصدک منتظر می‌گوید:

    پیامبر اکرم (ص) فرمود:
    بالا دست هر نیکوکاری نیکوکار دیگری است تا آنگاه که شهید شود. همین که در راه خدا شهید شد بالا دست دیگری ندارد.
    ———————————————-
    شهید سید مرتضی آوینی:
    شهادت پایان نیست، آغاز است؛ تولدی دیگر است؛ تولد ستاره است که پرتو نورش عرصة زمان را در می نوردد و زمین را به نور ربّ الارباب، اشراق می بخشد.
    ———————————————-
    شهدا نخبگان و نابغه های درخشان حیاتند. شهدا تراش های بلورین اسلامند که از خونشان درخت انقلاب درخششی مضاعف دارد.

  24. برف و آفتاب می‌گوید:

    ان‌شاء الله بتونیم (بتونم) ذره‌ای حداقل شبیه شهدا بشیم؛ تا این متن‌های قشنگی که برامون می‌نویسید اون دنیا یقه‌مون رو نگیرن!

  25. ارسلان می‌گوید:

    سلام. بیشتر از اینکه دوست داشته باشم تو اون دوران می بودم و شهید میشدم، دوست دارم همین الان باشم و وظیفه ی الانم رو انجام بدم اما همیشه این شهدا ستارگانی بودن که راه رو به ما نشون دادن و الگو بودن. با این همه چقد ما کم گذاشتیم بعد از اینها. خدا کنه فردا خجالت زده شون نشیم…

  26. عمار می‌گوید:

    اعتقاد به شهادت و باور به عظمت شهیدان، عمق معنوی شخصیت و هویت یک ملت است.
    امام خامنه ای

  27. احساس می‌گوید:

    آری! این شهید است که بر روزگار می گذرد و بر باد می وزد، و الا این همه سال از شهادت صیاد گذشته.نگاه کن به چهره اش! صیاد پیر شده، یا من و تو؟!

  28. ف. طباطبائی می‌گوید:

    بس که قشنگ می نویسید اصلا نمی دونم چی بگم؟!!
    عالی بود.

  29. ف. طباطبائی می‌گوید:

    **لا اله الا الله الملک الحق المبین**

  30. به جای امیر می‌گوید:

    لقب (گفت و شنود)

    گفت: گروه های اپوزیسیون هنوز موضوع شرکت خاتمی در انتخابات را رها نکرده و درباره آن به بحث و جدال و فحش و فحش کاری علیه یکدیگر مشغولند.
    گفتم: حیوونکی ها اگر با هم دعوا نکنند چه کنند؟! بالاخره باید یک جوری اوقات فراغت خود را سپری کنند!
    گفت: یکی از آنها خطاب به مدعیان اصلاحات در داخل کشور نوشته است «حالا که آبروی جنبش و آبروی اپوزیسیون و آبروی اصلاحات را برده اید لااقل اسم جبهه اصلاحات را عوض کنید»!
    گفتم: بد حرفی نمی زنند!… یکی از خلفای بنی عباس به مشاور خود گفت؛ هریک از پدرانم لقبی برای خود انتخاب کرده بودند مثل المتوکل بالله! المعتصم بالله! و… به نظر تو من برای خودم چه لقبی انتخاب کنم؟! و مشاورش گفت؛ العیاذ بالله!

  31. پیرمرد می‌گوید:

    ای شهید! ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته ای… ای بالایی! ای آسمانی! ای که بر روزگار می گذری و بر باد می وزی!
    دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش.

    زیباترین دعایی که همیشه آرزویش را داشتم و دارم . اللّهم الرزقنا…

    ممنون جناب قدیانی،

    پیرمرد و عاشقم ولی‌ نالایقم،

    از همگی‌ التماس دعا دارم…

  32. مجنون می‌گوید:

    شهیدان زنده اند الله اکبر

  33. جامونده می‌گوید:

    مقام تو، حسادت ما را توجیه می کند.

    گاهی از خدا گله می کنم ای کاش حتی همین یک ذره ای که ذره ای نیست! از اونا نمی دونستم تا اینقدر حسرت بزرگیشونو نمی خوردم!
    برنامه خوش گذرونیهامو به هم ریخته انگار شهید ۱۶ ساله ای که البته یکسال از من کوچکتر بود…

  34. همش مدعی می‌گوید:

    بسم رب الشهداء … گلها رفتند مبادا خار باشیم …!

  35. محمد مهدی می‌گوید:

    …………………………….

  36. بهنام می‌گوید:

    کلیپ “آوینی هنرمند نیست”
    http://aftabmedia.ir/watch_video.php?v=24DY7OO3ON11
    از عکس حسین قدیانی هم در آخرای کلیپ استفاده شده

  37. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    لطفا اصول ویرایشی و نگارشی را رعایت کنید.
    ۱۰ خط کامنت می گذارید، دریغ از یک نقطه و ویرگولِ درست!

    خواهش می کنم رعایت کنید!

  38. سیداحمد می‌گوید:

    بـا نیـت عشق، بار بــستند همه… از خـانه و خانـمان گسستند همه
    لبیک چو گفتند به سردار سَحر… یک باره حصار شب شکستند همه

    {سلمان هراتی}

  39. فجرنور می‌گوید:

    مطلبی پیرامون قانون الهی در وبلاگ فجرنور

  40. همگام با ولایت تا ظهور می‌گوید:

    بلاژویچ: همراه با نیروهای بسیجی ایران با آمریکا می‌جنگم
    خبرگزاری فارس: مربی سابق تیم فوتبال مس کرمان گفت: همراه با نیروهای بسیجی ایران با آمریکا می‌جنگم

    به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان به نقل از باشگاه صنعت مس کرمان، میروسلاو بلاژویچ، شخصیت بزرگ فوتبال جهان، تبدیل به یک بمب خبری در دنیای سیاست شده است و تأکید کرده که هیچ قدرتی حتی آمریکا قادر نیست به ایران حمله نظامی ‌کند، زیرا میلیون‌ها جوان غیور ایرانی در قالب نیروهای بسیجی به جنگ تمام عیار با آمریکا می‌پردازند.

    وی اظهار داشت: مواضع احمدی‌نژاد در قبال موضوع استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای بسیار شجاعانه است و من از رئیس جمهور ایران به خاطر چنین شجاعتی حمایت می‌کنم، زیرا من هم مثل احمدی‌نژاد اهل اظهارنظر شجاعانه هستم.

    بلاژویچ تصریح کرد: اگر آمریکا به ایران حمله کند، من در خط مقدم جبهه جنگ و با پوشیدن لباس رزم و در کنار بسیجی‌های ایرانی به جنگ با آمریکا می‌پردازم.

    از سوی دیگر محسن شریف‌خدایی سفیر جمهوری اسلامی ایران در کرواسی در مصاحبه با نشریه وچرنی لیست چاپ زاگرب، درباره اظهارات بلاژویچ گفت: این اظهارات از سوی کسی مطرح شده که محبوبیت بسیار گسترده‌ای‌ در ایران برخوردار است و مطمئنا منظور چیرو این است که ایران حق دارد در چارچوب معاهدات بین‌المللی از انرژی هسته‌ای‌ به شکل مسالمت‌آمیز بهره ببرد.

    ودرانا رودان نویسنده و خبرنگار مشهور کرواسی در مقاله‌ای‌‌ از مواضع بلاژویچ در قبال موضوع هسته‌ای ایران حمایت کرد و نوشت: به نظرم در شرایطی که آمریکا و صهیونیست صاحب بمب اتم هستند، ایران هم حق دارد بمب اتم داشته باشد.

    رودان گفت: لذا از مواضع چیرو به عنوان استاد خودم حمایت می‌‌کنم، هر چند که ایران مطمئنا به دنبال استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است، اما حتی اگر هم ایران صاحب بمب اتم شود، ما از ایران حمایت می‌کنیم.

    بلاژویچ بعد از این مصاحبه از سوی‌ جامعه یهودیان کرواسی‌ تهدید به مرگ شده است.
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910124000681

  41. یگانه سادات می‌گوید:

    عشق یعنی «همت» و یک دل خدا
    توی سینه اشتیاق کربلا
    عشق یعنی شوق پروازی بزرگ
    در هجوم زخمهای بیصدا
    عشق یعنی قصة عباس و آب
    در «طلاییه» غروب آفتاب
    عشق یعنی چشمها غرق سکوت
    در درون سینه، اما انقلاب
    عشق یعنی آسمان غرق خون
    در شلمچه گریه گریه… تا جنون
    عشق یعنی در سکوت یک نگاه
    نغمه انا الیه راجعون…

  42. یگانه سادات می‌گوید:

    ای شهدا! مگر شما در زیارت عاشورایتان با حسین چه گفتید که کربلایی شدید؟!

  43. یگانه سادات می‌گوید:

    ای شهـ ـید؛ ما هنــــوز در محاصره هســتیم و تو چه زیــبا حصار تنگـــــ دنیا را شکستی
    شهادت خاک را بوییدنی کرد. شهادت سنگ را بوسیدنی کرد…

  44. یگانه سادات می‌گوید:

    مکه برای شما، فکه برای من! بالی نمی خواهم، این پوتبن های کهنه هم می توانند مرا به آسمان برسانند.
    شهید سید مرتضی

    به جای آنکه همه سال سوی مکه روید
    به جاست گر نظری نیز سوی فکه روید

    مگر نه ‌آنکه حسین از حجاز بیرون زد
    اقامه کـرد نمازی که سجده در خون زد

    هنوز بوی شهید از هویزه می‌آید
    صـدای ناله قـرآن ز نیزه می آ‌ید

    شب شهادتم اسپند و عود برگیرید
    زنعش سوخته‌ام بوی دود برگیرید

    اگرچه در سفر من عطـش فراوان است
    چه باک بدرقه ی راهم آب و قرآن است

    فرشتگان عطشم را به آب می‌شویند
    غبار نعش مرا با گلاب می‌شویند

  45. ابوالفضل می‌گوید:

    “شهدا مثل هم اند. آوینی اگر لازم بود بجنگد، مثل صیاد می جنگید. صیاد اگر لازم بود، مستند بسازد، روایت فتح می ساخت. مهم ترین وجه مشترک همه شهدا، شهید بودن شان است.”

    چقدر از این جملات لذت بردم.
    چیزی غیر از این هم نیست. برای شهدا فرقی ندارد کاری که انجام می دهند، بزرگ است یا کوچک. همان کار را همان وظیفه را برای خدا و مخلصانه انجام می دهند.

    این شهدا چقدر رشک برانگیز اند…

  46. یگانه سادات می‌گوید:

    بصیرت فاطمه! و اگر فاطمه نبود، شاید شیعه نمی‌توانست تشخیص ‌دهد که چه فرقی است بین «حکومت مسلمین» با «حکومت اسلام»

  47. یگانه سادات می‌گوید:

    ریشة غم فاطمه(س) را باید ابتدا در تفاوت بین «حکومت دینداران» با «حکومت دین» جستجو کرد، و چقدر بصیرت بزرگی است، بصیرت فاطمه! و اگر فاطمه نبود، شاید شیعه نمی‌توانست تشخیص ‌دهد که چه فرقی است بین «حکومت مسلمین» با «حکومت اسلام». امروز اگر می‌گوییم ما هم فاطمه(س) را از دست داده‌ایم و هم غم فاطمه(س) را، برای آن است که نمی‌دانیم «حضرت زهرا(س) چه تفاوتی می‌دید بین این‌که صحابه‌ای به نام ابابکر حاکم باشد و بین این‌که صحابه‌ای به‌نام علی(ع) حاکم باشد؟»! و همه مسئله در همین‌جاست، چون وقتی ابابکر حاکم است، یک مسلمان حاکم است که به نظر و تشخیص خودش جامعه اسلامی را اداره می‌نماید، همان‌طور که همین کار را کرد، ولی وقتی علی(ع) حاکم است، اسلام حاکم است و این مسئله ظریفی است که اکثر مسلمانان صدر اسلام متوجّه نبودند.

    آری؛ در این شکی نیست که: علی فقط یک مسلمان خوب نیست، بلکه او انسانی است که دارای مقام عصمت کلّ است؛ علی یعنی اسلام، ولی ابابکر یعنی یک مسلمان. وقتی که ابابکر حاکم است، انسان‌ها در تحت مدیریتِ یک فرد مسلِم قرار دارند. و وقتی علی(ع) حاکم است، انسان‌ها زیر سایة اسلام قرار دارند و آن‌هایی که نتوانستند این مسئله را بفهمند عملاً معنی سخن پیامبرخدا(ص)‌ را نفهمیدند که فرمودند: «هر جا علی هست، حق همان‌جا است و هر جا حق هست، علی آن‌جاست» تفکیک این دو حاکمیت بسیار مشکل است. در جامعة امروز هم باید دارای بینش فاطمی بود تا بتوان بین «حاکمیت مسلمانان» با «حاکمیت اسلام» تمایز قائل شد.

  48. محصل می‌گوید:

    برادر قدیانی! تاثیرات بعد از تشویق رو شاهدی؟

  49. سیداحمد می‌گوید:

    اللهم صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَ نَبِیِّکَ وَ اُمِّ اَحِبّآئِکَ وَ اَصْفِیآئِکَ

    الَّتِى انْتَجَبْتَها وَ فَضَّلْتَها وَ اخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ

    ظَلَمَها وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَ کُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اَللّهُمَّ وَ کَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ

    الْهُدى وَ حَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَ الْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَ عَلى اُمِّها

    صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ تُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَ

    اَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.

  50. سپیده می‌گوید:

    برترین خصوصیت اخلاص، زنده نگه داشتن کار است.
    کاش از شهدا درس بگیریم.
    کاش جان مان را پیوست اخلاص مان کنیم و با تمام وجود برای آبادانی ایران اسلامی بکوشیم.
    آیا شهدا رفتند که ما بمانیم و بی توجه به راه درازی که تا تعالی مورد نظر امام مرحوم مان مانده، سیزده بدر را پاس بداریم و وقت مان را در فیس بوک و پلاس آتش زنیم؟
    ما ماندیم که برای تعطیلی کار و مملکت مان هورا بکشیم؟ ما ماندیم که فقط ایراد بگیریم و مسخره کنیم و بخندیم؟ آیا شهدا رفتند تا ما تفریح کنیم و ناشکری کنیم؟ آیا ما کاری جز وقت تلف کردن و غر و لند کردن نداریم؟ چرا با اراده جمعی عادات زشت مان را که موجب حوشحالی دشمن و عقب ماندگی خودمان می شود، تغییر نمی دهیم؟ چرا خون به جگر خانواده شهدا می کنیم؟ چرا اینقدر تنبلیم؟ هر کس در هر جایی به وظیفه خود عمل کند کافی است. مگر امام زمان مان جز این چه انتظاری از ما دارد؟ از هر کسی می توان درس آموخت. تعهد و احساس مسئولیت در مردم ایران باید همیشه زنده باشد. فقط موقع انتخابات و راهپیمایی و ۹ دی و امثالهم خودمان را آفتابی نکنیم!
    ما باید در هر کجا که هستیم وظیفه شناس باشیم.
    باید رهبر عزیزمان الگوی پشتکار و همت ما باشد.
    از فرزند شهید بزرگوارمان تقاضا دارم با قلم دلنشین خود متنی در کمک این موضوع بنویسند که انشاالله موثر باشد…

  51. آزاد اندیش می‌گوید:

    از تربت شهدا بوی سیب می آید…
    عارفانه حسادت می ورزم به مقامت ای شهید!

  52. آزاد اندیش می‌گوید:

    هوا چون شکوفه ها از دست عطوفت آسمان می بارید و احساس زیبای مرا در گام های سبزترین جوانه ها به آسمان برد. دیروز در محیط پر ترنم دانشگاه همراه با لبخندهای مهربان دوستانم قدم می زدیم تا یادمان شهدا، شمیم باران و نفسهای باد را دوست می دارم. نزدیک تربتِ پاکتان چه شاعرانه چشمهای خیس خاک بوی معبود می داد! و اگر دیوارهای دل زلال می شد شاید کنار تربتتان وصفی از شوق بهشت می شدم…

  53. الهام می‌گوید:

    چه زیبا به نمایش گذاشتی داستان عاشقی را. الفبای معرفت را برایم دیکته کن که دفتر زندگیم پر شده از مشق بیگانگان و خدا را حتی در بالای سطر جا انداخته ام …

  54. سجاد می‌گوید:

    ما بدهکاریم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.