مومنین! ایمان بیاورید…

حتی اگر حال خواندن تاریخ هم نداشته باشیم، مرور همین «بیداری اسلامی» غنیمت است. بیداری اسلامی ملل مسلمان، تاریخی است که به جای گذشته، در همین زمان حال رخ می دهد. به روز بودن این فصل زیبای تاریخ، خواندنش را راحت تر می کند. لازم نیست کتاب قطوری دست بگیریم، فقط کافی است اخبار را به خوبی و با دقت کمی بیشتر مرور کنیم. یعنی روزنامه ای و به قولی ساندویچی، نخوانیم این اخبار را، بلکه کتابی و عمیق بخوانیم. خیلی از ما مثلا افسوس می خوریم که چرا در فلان مقطع تاریخ، اعم از تاریخ اسلام و تاریخ ایران، حضور نداشتیم، لیکن، بعد از ما آیندگانی خواهند آمد که غبطه می خورند به ما که از نزدیک شاهد رویداد عظیم بیداری اسلامی هستیم. پس باید قدر این رخداد نیکو را بدانیم و از خدای منان، ممنون باشیم که عمر ما را با این زمان، هم زمان کرد. درباره بیداری اسلامی، اما «تحلیل» به عنوان نماد شعور، لابد بهتر از «تجلیل» به عنوان نماد شور است؛ هر چند که این دومی هم لازم است. سخنان رهبر انقلاب در همایش بیداری اسلامی، اما این هر ۲ را با هم داشت. آنچه برداشت من بود، بعد از مرور سخنان «آقا»، یکی این بود که باید این بیداری اسلامی را عمومی رصد کرد، نه جزئی. اگر چه بیداری اسلامی، مثلا در مصر با آنچه که در لیبی رخ می دهد، قطعا یکی نیست، لیکن موضوع بیداری اسلامی، موضوع ثابت و مسئله اصلی همه مسلمین است. باید در تحلیل این واقعه، پا را از مرزهای ساختگی و نقشه های جغرافیایی فراتر نهاد و به جای بررسی جزء به جزء، کلی نگر بود. بیداری اسلامی، فی حد ذاته اثبات این نکته تا به امروز مغفول است، که ما در جهان اسلام، با چند کشور اسلامی مواجه نیستیم، بلکه با یک «امت واحده اسلامی» روبرو هستیم. کاری که البته غربی ها زودتر از ما انجامش دادند و با «یورو» به وحدت اقتصادی رسیدند و با «ناتو» به انسجام سیاسی. بگذریم که غرب به معنای اروپا، مرزهای جغرافیایی را هم به نفع یک «کلیت متحد» تخریب کرد تا اروپا، نه به عنوان یک قاره با کشورهای مختلف، بلکه به مثابه یک کشور، با شهرهای مختلف مشاهده شود. نه! اشتباه نشود. نمی خواهم بگویم که مسلمین هم دقیقا باید همین کار اروپایی ها را به شکل کمی و ظاهری، تقلید کنند، اما محتوای کار دول غربی، چرا نباید در خاور میانه رخ دهد؟! بیداری اسلامی، گمانم اگر به خوبی توسط مسلمین و نخبگان شان مدیریت شود، می تواند در نیل به این مقصود کمک کند به جامعه اسلامی. نکته دیگری که نگارنده بعد از مطالعه سخنان رهبر به آن رسیدم، پرهیز از قضاوت عجولانه درباره تحولات مربوط به بیداری اسلامی است. گاهی ما، به خصوص ما جوانان که نه تاریخ را می خوانیم و نه سرد و گرم روزگار را چشیده ایم، با یک غوره، سردی مان می کند و با یک مویز، گرمازده می شویم. بگذارید مثال عینی و خیلی واضح بزنم. بعضی از ما بعد از تسخیر سفارت اسرائیل توسط جوانان مصری، خیال کردیم که دیگر کار اسرائیل تمام است و فردا نه پس فردا، نهایت تا هفته بعد، سقوط می کند رژیم غاصب قدس! اما همین ما، وقتی که دیوید کامرون و نیکلاسارکوزی را در لیبی دیدیم، سردی مان کرد و گمان خام کردیم که کار انقلاب لیبی، از اساس منحرف شد و همه چیز از دست رفت! این همه در حالی است که در تعقیب یک حادثه تاریخی که در زمان حال دارد رخ می دهد، آنچه لازم و ضروری است، کمی صبر همراه با اندکی بصیرت است. نباید تنها به یک خبر، قناعت کرد و متاثر از سفر کله گنده های اروپایی به لیبی، تصور کنیم که لااقل درباره لیبی، حق داریم اگر دلسرد شویم. آنچه از شوق زودگذر و دلسردی بی خود، مهم تر و واجب تر است، ایمان داشتن است به پیروزی. انقلابیون در کشور لیبی قطعا و حتما راضی نخواهند شد در نبود قذافی، زمام امور دست کسانی بیافتد که قذافی ها را سر کار آورده اند، اما باید به این عزیزان فرصت داد؛ حتی فرصت آزمون و خطا. از متن امت واحده اسلامی، لابد هیچ کس راضی به این نمی شود که انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی، از مسیر اسلام، منحرف شود، اما در حاشیه این متن، هستند کسانی که هنوز هم دنبال نسخه غربی، برای علاج درد بومی می گردند. خوب است به موازات خوانش تاریخ بیداری اسلامی، نیم نگاهی به حوادث نخستین روزهای انقلاب اسلامی خودمان بیاندازیم تا متوجه شویم که انقلاب، به همان اندازه که به شجاعت و شهادت و دلیری احتیاج دارد، به صبر و فرصت دادن به زمان و مداقه هم محتاج است. غوره و مویز، هر ۲ از محصول درخت انگور حاصل آمده اند و به یک ریشه برمی گردند. اندکی سردی و گرمی اشکالی ندارد، اما آنچه برای شجره طیبه بیداری اسلامی در حکم ریشه است، فقط و فقط ایمان به خداست. دگر بار سخنان گهربار رهبر حکیم انقلاب اسلامی و «امام خامنه ای» درباره بیداری اسلامی را بخوانیم، تا متوجه شویم «ایمان به خدا و ایمان به وعده الهی» چقدر ملموس و مهم و حیاتی و عینی است برای مردان بزرگ. لابد از همین روست که ذات اقدس ربوبی در کتاب الله، ایمان آوردن را حتی به اهل ایمان، سفارش دوباره و موکد می کند و می گوید: یاایهاالذین امَنو!، امِنوا… ایمان بیاورید، ای کسانی که ایمان آورده اید…

روزنامه جوان/ ۲۷ شهریور ۱۳۹۰

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سادات می‌گوید:

    سلام
    بیانات حضرت آقا در اجلاس بیداری مثل همیشه بی نظیر بود. جالب این بود که در عین اینکه یک دستورالعمل برای تمام ملل اسلامی بود یک دستور سیر و سلوک فردی نیز محسوب می شد. یعنی هر کسی که به طور فردی بخواهد در صراط مستقیم حرکت کند باز هم برترین راه کار همین هایی بود که ایشان فرمودند. نایب امام زمان ( عج ) یعنی این, یک دستور جهان شمول می دهد که برای تک تک امت هم کاربرد دارد.
    جانم فدای رهبر

  3. چشم انتظار می‌گوید:

    این سر درد شما و عدم تأیید کامنت ها، ضمن اینکه موجب سر درد ما هم شد، کمی باعث مظلومیت بعضی پست های دیگه از جمله این پست هم شد.
    این دعا هم جدیده همه بگن آمین.
    انشاءالله به حق این رو زهای بزرگداشت دفاع مقدس سر دردتون خوب بشه.

  4. مهره اضافه می‌گوید:

    قطعه قطعه مهره
    سلام
    مرسی از این تحلیل و تذکر ب جا
    ممنون ک هستین (:

  5. ایلخانی می‌گوید:

    سلام دلاور
    شهادت امام جعفر صادق رو تسلیت عرض میکنم
    این رسمش نیست یه بار بیایید بهمون سر بزنید و دیگر نیایید وبلاگ ما!! منتظر حضور سبزتان هستیم!!۱

  6. عشقستان اسماعیل می‌گوید:

    سلام
    کربلا به یادتان بودم هفته گذشته
    التماس دعا

  7. دوست می‌گوید:

    از دلنوشته های شما پر میشم از صفای بچه های مومن مهربون زرنگ . ممنون خدانگهدارت باشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.