به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!
***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!
***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
کاش بیکار بودم؛ شب و روز داستان های شما این “خاطره-بهاریه” های محشرتان را می خواندم. خیلی زیبا، خیلی زیبا. احسنت. یکی از یکی بهتر. ساده ساده ساده… و قشنگ و تمیز در فضایی پر از بوی خدا. آفرین بچه ها. هزار آفرین.
سلام و عرض ادب. این وبلاگ که در اصل متعلق به شما عزیزان است، قشنگ شده. همین سمت چپ، “رواق قطعه” که می بینید جایش در این مقدس ترین ۲۶ سایبر خالی بود. این ستون را خودتان باید پر کنید از آیات و روایات که کامنت می کنید. یا از وصیت نامه شهدا که چند خطی قطعه را مهمان می کنید. همان ستون را کمی پایین تر که بروی به ستون “۲۰:۰۶” می رسی، که آن هم دربست به خود شما تعلق دارد. مطالب شما مثلا در مسابقه ای چون “بهاریه” و یا آنچه که در وبلاگ تان نوشته اید، جایش همین جاست. به دوستان طراح، فعلا عرضی ندارم اما راستش تا کنون خاطراتی که فرستاده اید، بدون رعایت اصولی بوده که گفته بودم رعایت کنید. از شما چیز شاقی نخواسته بودم؛ همان تذکرات را بخوانید و مراعات کنید. با این همه جدای از این بحث، به همه تان امیدوار شدم. چه خاطرات خوبی نوشتید. تا اینجای مسابقه بهاریه، هفت هشت تایش که خیلی به دلم نشست. حیف کمی کم کارید و الا دست به قلم اغلب شما عالی است. این را در عمل نشان دادید. همین که لایقم دانستید و در این مسابقه شرکت کردید، ممنون. لابد اگر شما نبودید، الان این گونه نبود که تیراژ قطعه ۲۶ که فقط و فقط یک وبلاگ است، از تیراژ اغلب روزنامه های ما بالاتر است. من خود روزنامه نگارم و نیک می دانم چه خبر است. این را نیز اضافه کنید بر خوبی های بی پایان وبلاگی که مال خودتان است. حق این است که در قطعه ۲۶ سهم هنر و ذوق شما از حد نوشته های من، کمی و کیفی فزونی گرفته. پس از شما بابت “قطعه ۲۶” ممنونم. چون بهار می مانم؛ گاهی بارانی و گاه آفتابی. باد گاهی نسیم وصل است و گاه طوفان می کند همین نسیم. غنچه گاهی باز می شود و گل می شود و بوی عطر می دهد و گاه پژمرده می شود تا دوباره کی بهار شود. پژمرده اش هم، گل، گل است. من یک اصلی دارم، یک فرعی. فروعاتم قطعا روزی هزار بار عوض می شود، اما اصل من کتاب “نه ده” است. هرگز از این موضع با هیچ بهانه ای، هیچ انتقادی، هیچ زخمی و هیچ زخم زبانی برنخواهم گشت. من غلام قمرم و اگر چه قیاس درستی نیست، اما نه بدهکار بی بی سی ام و نه مدیون بیست و سی. برای من فقط یک نفر می تواند “خط” معین کند. دست این “خط” را می بوسم و همچنان خط شکنی می کنم. من اگر می خواستم خط خود را از خواص بی بصیرت که مایه ننگ ملت اند، بگیرم، نیم بیشتر “نه ده” را نباید می نوشتم. هیهات! در شرایط جنگ و جهاد، در فتنه ۸۸ و در حال و روز امروز، بدترین بی اخلاقی ها، بی بصیرتی است. بدترین ناسزاها در عمق آن سکوتی است که وقت “این عمار” شنیده شد. خیال نکنند عده ای که “حسین قدیانی” خسته می شود. نیستم آن بید که با این باد بلرزم. بسی مسرورم که می بینم رسانه روباه پیر، از “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” به خود لرزیده. بی بی سی، خواه مرا “آقای قدیانی” بخواند و خواه مرا “باتوم به دست” بداند، بهتر است قبل از سخن گفتن درباره رمان در دست انتشار من، از کودتای سوم اسفند و فرزند آن ۲۸ مرداد آمریکایی سخن بگوید. غربی ها همان گرگی هستند که دم شان را اتو کشیده اند و حالا برای شیر سخن از اخلاق می گویند. آفرینندگان گوآنتانامو و ابوغریب و عراق و افغانستان و فلسطین و هیروشیما و بوسنی و… را رها کنی، دنیا را به باغ وحش تبدیل می کنند؛ جز سکس و خشونت و فحش، اگر تمدن سران کفر را رهاوردی بود، دنیا و در راس آن منطقه ما این چنین زبان به اعتراض باز نمی کرد. گفته ام دوستانم از کامنتها و آی پی دشمنان، فیلم و عکس گرفته اند تا اگر لازم شد، به گونه ای که اشاعه فحشا نشود، بگویم که ۸۹ درصد کامنتهایی که برای قطعه ۲۶ از همین شهر لندن می آید، آمیخته با چه ادبیاتی است. پس لندن نشینان آنقدرها هم که در وصف من “آقای قدیانی” می گویند، باادب نیستند. البته بیش از آنکه در شرح “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” قلم فرسایی می کنند، از این قلم و از این قطعه ۲۶ سوخته اند. من چون دیده ام که حتی نام این رمان هم آتش به جان بی بی سی انداخته، علی رغم قول قبلی، باز هم بریده هایی از رمان فاخر “باتوم خوب و قشنگی داشتیم” را در وبلاگ قطعه ۲۶ خواهم آورد. با این همه اگر آن پند پیر را که شمع نازنین جمع است و نور مه جبین انجمن، در قلب خود بگذارم، خوشحالم که از بی بی سی گرفته تا بیست و سی، جملگی را سر کار گذاشته ام. نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای پیشبرد پروژه های خاص خود، نیاز داشت که چندی با این قلم سحرانگیز، اذهان دوست و دشمن را به سمت خود منحرف کنم، تا ایشان با استفاده از فضای روانی به وجود آمده، بتوانند اهداف خود را عملیاتی کنند. حال شاید این سئوال پیش آید که آیا حسین قدیانی، آدم نظام است؟!… پاسخ به شدت مضاعف “آری” است؛ البته که من آدم نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم و به این حکومتی بودن خود افتخار می کنم. سئوال دوم این است که این چه مثلا عملیاتی بود، که تو آن را لو دادی؟!… القصه؛ از همان اول قرار بود این عملیات پیچیده، به اینجای کار که رسید، آنرا لو بدهم و این خود بخشی از کار روانی نظام روی دشمن است. سئوال بعدی این است؛ به راستی عملیات پیچیده نظام چیست؟!… شرمنده، این را گفته اند، نگو! فقط گفته اند برای رد گم کنی، این نوشته را همچین تمام کن؛ زنده باد بی بی سی(!) که با این همه ادعای حرفه ای گری، تازه فهمیده من کدام حسین قدیانی هستم؛ قبلا مرا با مسئول بسیج دانشجویی چند باری اشتباه گرفته بود! زیاد گاف می دهد بی بی سی. اصولا روباه که پیر می شود، آب مغزش تبخیر می شود و دلش سیاه، بدتر از قیر می شود!… آهای بی بی سی! از تمام دنیای غرب، یک نویسنده بیاورید که حریف قلم ستاره های حضرت ماه در آسمان سایبر شود، رمز وبلاگم را تقدیم شما می کنم، اما وقتی ادعا می کنید که ۲۵ بهمن اگر “ال” نکنیم، “بل” هستیم، تقصیر من نیست که به شما یادآوری می کنم که کاش بر سر شرف، شرط نمی بستید! آنچه ندارید، من هم بگویم دارید، باز ندارید، اما اگر به حرف من است؛ شما با شرف، زنده باد بی بی سی!… اما اگر به حرف من است؛ “مرگ بر آمریکا”… “مرگ بر اسرائیل”… وقتی بنگاه دروغ پراکنی روباه پیر، حریف یک وبلاگ ساده جمهوری اسلامی نمی شود، به جای “مرگ بر انگلیس” باید گفت: “زنده باد بی بی سی!”
قطعه ۲۶: وبلاگ “مطالب سیاسی و فرهنگی” که مطالب آن را “عماد” می نویسد، در جدیدترین به روزرسانی خود متنی با عنوان “لطفا کاری با راز نداشته باشید” نوشته است. با هم می خوانیم:
عماد: برنامه “راز” که پنج شنبه ها از ساعت ۹ شب هر هفته در شبکه ۴ پخش می شود برای اولین بار در ماه مبارک رمضان امسال هر شب ساعت ۱۱ با موضوعات مختلف فرهنگی و سیاسی متنوعی چون سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده در لبنان، جنگ بوسنی، لبنان، عراق، افغانستان، روز قدس، امام موسی صدر، نقد مدیریت فرهنگی کشور، طب سنتی، ۱۱ سپتامبر، دادگاه میکونوس، دفاع مقدس، سیاست خارجی و سریالهای استراتژیک روی آنتن می رفت. با توجه به شناختی که از آقای نادر طالب زاده مستند ساز این برنامه در میان اهالی فرهنگ و رسانه بود این برنامه نوید خوشی را برای علاقه مندان به مسایل سیاسی و فرهنگی کشور داشت. به گونه ای که شاید بعد از پخش اولین قسمت های برنامه حمایت های زیادی از طرف اصحاب رسانه و دوستداران فرهنگ و سیاست شد و در تعریف و تمجید این برنامه مقالات بسیاری از طرف کارشناسان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب نوشته شد. بیشتر موضوعات برنامه در حالت کلی، چنانچه قبلا نیز مطرح شد موضوعات مهم در عرصه جنگ نرم و مسایل سیاسی روز می باشد. البته تسلط آقای طالب زاده (ان شاالله سعی خواهد شد که درباره ایشان مطلب مفیدی جمع بندی و ارائه گردد) به زبان انگلیسی و مستند و فیلم سازی ایشان در غرب و شناخت خوب ایشان از محیط های غربی از رسانه و دانشگاه آشنایی با هالییود و… آشنایی ایشان با چهره های سیاسی و فرهنگی غرب که خود از منتقدان غرب می باشند و تماس با آنها در برنامه باعث شده است که این برنامه به لحاظ کیفی، یکی از بهترین برنامه های صدا و سیما باشد. اما تقریبا دو هفته گذشته مهمان برنامه ایشان آقای اسدالله نیک نژاد بود؛ کارگردان و تهیه کننده که سالهای زیادی در آمریکا زندگی کرده و فیلم ساخته، که این امر باعث واکنش های زیادی نسبت به حضور ایشان در برنامه شد. البته آقای نیکنژاد به عنوان داور در جشنواره امسال فیلم فجر هم بودند که با توجه به حجم اتهاماتی که به ایشان وارد شد استعفا دادند. در این نوشته قصد نداریم در مورد ایشان و مسایلی که مطرح می باشد بنویسیم. اما مطلب مهم تری که وجود دارد در مورد کسانی است که تحمل برنامه این چنینی را از صدا و سیما نداشتند و مترصد فرصتی بودند تا ضربه خود را به این برنامه بزنند که با حضور این کارگردان هالیوودی در برنامه، پیراهن عثمان برای این عده فراهم شد تا برنامه خود را عملیاتی و تخریب وسیعی را نسبت به این برنامه شروع کنند که امیدواریم این برنامه با اجرای خوب آقای نادر طالب زاده و مدیریت محترم شبکه ۴ کماکان ادامه داشته باشد.
منبع: http://antifitna.parsiblog.com/
قطعه ۲۶: جناب آقای مهدی طالقانی عزیز نسبت به متن “این ابوذر” واکنش نشان داده اند که در زیر می آید:
مهدی طالقانی: ضمن عرض تشکر و امتنان. کلا مقایسه آقای طالقانی و آقای خاتمی قیاس درستی نیست. شما سوابق مبارزاتی، دیدگاه های قرآنی، ارتباط و آوردن جوانان پای تفسیر قرآن و مسئولیت او در به ثمر رساندن انقلاب و بعد از انقلاب و… و بسیاری دیگر از ویژگی های مرحوم طالقانی را ببینید؛ اصولا چگونه می توان در ترازوی مقایسه با خیلی از افراد قرار داد؟
حسین قدیانی: با سپاس از توجه شما به مطالب قطعه ۲۶ و اما متن “این ابوذر” بیش از آنکه مقایسه بین ابوذر زمان با کسی باشد، سعی در پاسخ دادن به شبهه ای داشت که مع الاسف بیم از جا افتادن آن شبهه در بعضی اذهان بود. همین که چون شما عزیزی ما را لایق نقد دانسته اید، باید خدا را شاکر بود. بی شک در این بصیرت شما، یکی هم باید سراغ از فضل آن پدر گرفت که الحق ابوذر بود و هست.
حسین قدیانی: متن زیر برگرفته از وبلاگ “ورود ضعیفه ها ممنوع”/ فدایی رهبر می باشد که از نظر من جالب بود. ضمن تشکر از مدیر این وبلاگ متن زیر را با هم بخوانیم. قطعا مطالب دیگر دوستان محترم هم به فراخور وقت این حقیر پوشش داده خواهد شد:
فدایی رهبر: سلام به همه ی دوستان. چند صباحی است که در رسانه و اینترنت شاهد بحث در مورد فرقه ای هستیم به نام “فراماسونری” که خیلی از دوستان به دنبال مطالبی جامع در مورد این فرقه هستند.
خوش بختانه رسانه ها و همسنگران در اینترنت به بخوبی این بحث را پوشش داده اند. ما هم بر آن شدیم تا اطلاعاتی جامع و مفید را در قالب یک نرم افزار منتشر و در دسترس دوستانی که تشنه ی حقیقت هستند قرار بدهیم.
نرم افزار آماده شده به نام “دجال آخرالزمان” دارای مطالب بسیار مفید و جامعی می باشد که به همه توصیه می شود این نرم افزار را دانلود و از مطالب آن استفاده کنند.
توجه: ما فقط مطالب موجود را به صورت نرم افزار در آورده ایم و تمام مطالب موجود در نرم افزار از وبگاه های دیگر جمع آوری شده است که لیست تمام آن ها + وبگاه های مشابه درون نرم افزار موجود می باشد.
پرسش های آغازین بحث:
۱ – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
۲ – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
۳ – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
۴ – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه) چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
۵ – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می شوند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
۶ – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
۷ – هدف غرب و به خصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
۸ – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
۹ – چرا عراق اشغال شده است؟
۱۰ – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
۱۱ – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
۱۲ – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
۱۳ – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم، مأموریتی الهی می داند؟
۱۴ – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
۱۵ – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
۱۶ – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
۱۷ – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان ۲ دقیقه به جلو کشیده شده و فقط ۵ دقیقه به پایان مانده است؟
۱۸ – آیا می دانید مسجدالاقصی گنبدش سبز رنگه و طلایی نیست؟
این نرم افزار دارای سه بخش:
دجال آخرالزمان (پیرامون فرقه ی فراماسونری و آخر الزمان می باشد)
مطالب بیشتر (مطالبی پیرامون مبحث بالا می باشد)
ظهور منجی (پیرامون بحث در مورد منجی آخر الزمان “حضرت مهدی” می باشد)
***
برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ فوق الذکر “http://www.amir200h.blogfa.com/“ مراجعه کنید. “فدایی رهبر” از جمله اهالی خوب قطعه ۲۶ است که طرح های ایشان را همگان دیده ایم.
سلام
خیلی عالی بود صبح تو وطن امروز خوندم….
یه کاره خصوصی هم دارم ت. ایمیل بهت میگم
یا علی – سید علی
داداش حسین: سلام همینجا پیام خصوصی بده.
عقل می گوید بمان، عشق می گوید برو، این هر دو ، عقل و عشق را خدا آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود، اگر چه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه ی خورشید نبرد، عشق را در راهی که می رود، تصدیق خواهد کرد. آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصله ای نیست.
سلام داداش حسین دوست داشتنی من
خدایش از ته ته دلم دارم میگم هر وقت مطالبت رو میخونم روحم تازه میشه و فقط یک کلام میتونم بهت بگم
سالاری به مــــــــــــــولا
و ضمناً همیشه در حقت یه دعا میکنم و اون هم اینه که
انشا الله شـــــــــهید بشی.
داداش گلم میدونم خیلی سرت شلوغه اما بخاطر دل من هم که شده این مطلب رو که برای تو و فقط به عشق ستارگان حضرت ماه نوشتم رو بخون و نظرت رو بگو .(اگه نظرت رو نگی …)
روایت فتح ورژن ۸۹
هو السلام
برداشتی آزاد از افکار سید شهیدان اهل قلم
با اجازه قلبی از آقاسید مرتضی
(لطفاً متن زیر را با تداعی صدای دلربای سید مرتضی آوینی بخوانید)
اگر شب قدر شبی باشد که تقدیر عالم در آن رقم می خورد،همه شب های جهاد نرم شب قدر است. و شبهایی که بچه های وب نویس حزب اللهی مشغول مبارزه در سنگر های مجازی خویش رودر روی دشمن هستند، شب عملیات است.
اگر در جهاد اصغر سخت،سلاح مومن تیغ دو دم است و تیر و تفنگ، اما در جهاد اصغر نرم تنها یک سلاح هست و آن قلم است. آری قلمی که جوهر آن از اشک و آه و ناله به درگاه خداوند قوت می گیرد و اگر راستش را بخواهی آن قدرتی که پشت امریکا را به خاک میمالد همین گریه هاست،که هر چه سوزناک تر باشد موثرتر است.
این رزمندگان جنگ نرم افتخارشان این است که تا کنون هیچگاه بدون وضو دست به کیبورد نبرده اند و من خود دیده ام آنها را که قبل از انتشار یک مطلب،زیارت عاشورایی پر سوز می خوانند و پیش از فشردن دکمه ثبت صلواتی،بر زهرای اطهر(س)میفرستند. آنان را دیده ام که همیشه ،حتی در اوج فعالیت شان که تو گویی تنها رایانه را میشناسند، هر گاه صدای اذان بلند شود فوراً دست از کار میکشند و قامت عشق میبندند به جماعت صفا.
شب ها بر سنگر های دیجیتالی آنان دو ماه تابیدن دارد یکی بالای سرشان است و دیگری که همین گوشه و کنار سنگرشان عکسش را نصب کرده اند و دلشان به نور آن منور است.
آری شبهای بچه های وب نویس ارزشی اینچنین می گذرد که روزها دل شیر از هیبتشان به لرزه می افتد.
آیا می خواهی سربازان رسول خدا را بشناسی؟،بیا و ببین … آن وب نویس دانشجو بود و این یکی طلبه و آن دیگری در محله ای گمنام در شرق تهران مشغول مبارزه است. اما براستی آن چیست که همه آنها را در این دنیای مجازی گرد هم آورده؟! تو خود جواب را میدانی.
این جوانان نسل تازه ای هستند که در کره زمین ظهور کرده اند و در عصر دیجیتال وظیفه دگرگونی عالم را پروردگار بر گرده آنان نهاده. عصر بعثت دوباره آغاز شده و اینان پیام آوران این عصر هستند.
دشمن برده تکنولوژی است اما اینان تکنولوژی را در خدمت خویش کشیده اند و با آن بسوی دشمن میتازند.
امـــــــــــــا عجیب اینجاست که در این دنیای مجازی خورشید هم بر وب های پورنو لاس وگاس می تابد و هم بر وب نوشت هایی که در آن بسیجیان از عشق به خدا و خوف او از سوز دل مینویسند.
دنیــــای عــــــــــجیبی است،نــــه
اما چه باک که گفته اند ((شرف المکان بالمکین))اعتبار مکان ها به انسانهایی است که در آن زیسته اند.
لیدر دات آی ار،سایتی است در نزدیکی دلهای همه وب نویس ها،که محل رفت و آمد فرشتگان است و جا دارد که لیدر دات آی آر،میعادگاه عاشقان حضرت ماه باشد. زیارتگاه عشاقی که از خیل شهدا جا مانده اند.
لیدر دات آی آر، ای قدمگاه بسیجیان تو خوب میدانی که چه سایه ی بلندی بر سر داری .
لیدر دات آی آر، تو را دوست دارم که بوی بهشت می دهی.
تو را دوست دارم که برای یکبار هم دامنت آلوده نشد.
تو را دوست دارم که به بودنم هستی میدهی.
تو را دوست دارم که تو با آقایم آشنایم کردی.
تو را دوست دارم که زندگی را تو برایم تفسیر می کنی.
لیدر دات آی آر، آیا دوست داری میزبان مهدی دات آی آر هم باشی؟
پس منتظر بمان…
سایبر محضر شهداست اما کو محرمی که این حضور را دریابد. زمان میگذرد و مکان ها فرو میشکنند اما حقایق باقی می مانند.
حقیقتی همچون این سخن که حرف دل همه وبنویس های ارزشی است.
به دوستان که جفا می کنند می گویم
اگر چه گفته ام اکنون بلند می گویم
که تا به چشمه نور حیات روزنه ای ست
تمام بود و نبودم فدای خامنه ای ست
تمام بود و نبودم فدای خامنه ای ست
تمام بود و نبودم فدای خامنه ای ست
سلام
خوش اومدی داداش به شیراز! ما زیارت قبول!
راستی از طلبه سیرجانی نمیگی؟؟؟
از زمین به آسمان
الو
الو
شهید شهامت به گوشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بیا اون طرف ببین
سلامبرادر
به شهر ما شیراز، سومین حرم اهل بیت خوش آمدی ………
خدا خیرت بده .
التماس دعا
سلام داداش حسین جون دلمون تنگ شده بود .
قلمتو عشقه…………………….شجاعتتوعشقه
“سید حسن خمینی ” رابطه با دشمنان پدربزگش !!
http://arshiha.persianblog.ir/post/60/
سوسانو با کناربردن فرزندانش از مسیر آرمانهای گوگوریو خط نفاق را مهار کرد…کاش عالیجناب راس فتنه هم اندازه سوسانو نسبت به آرمانهای انقلاب غیرت داشت!!!!!!!!
خطابی آشنا به خواص بی بصیرت: غلط کردید بیشمارید میخوایم سر به تنتون نباشه
سلام اوقات به کام ، سفر به سلامت
تا تولد خورشید ۷۰ روز مانده ، تعجیل در فرجش صلوات
سلام .خسته نباشید.زیارت قبول.کامنت دیشبم رو در مورد جشنواره کن خوندید؟دیشب یه اتفاق دیگه هم در این مورد افتاد.ساعت ۱۱ در برنامه ۷ جیرانی ,مسعود فراستی رو دعوت کرده بود ودرباره کن صحبت کردن.فراستی گفت که این جشنواره ها همشون سیاسین.و فقط فیلمهایی رو از جهان سوم نمایش میدن که بدبختی اونا رو نشون بده و گفت که یه با فیلم شبهای روشن رو به یکی از همین جشنواره ها فرستاده بودن و مدیر جشنواره برا فیلمساز نامه داده بود که فیلمت خیلی عالیه ولی مدرنه و ما عاذت نداریم از ایران مدرنیته ببینیم.اتوبان و دیگر مظاهر پیشرفت ببینیم.ما عادت کردیم از ایران فقر و فلاکت ببینیم.یعنی همان چیزی که سالهاست کیارستمی و قبادی و مخملباف از ایران نمایش میدن.
در ادامه برنامه گفتگوی تلفنی با شمقدری بود که ازش درباره کن پرسیدن که اونجا رفتی چکار و..ایشون هم یه مشت جوابای بیخود داد و تازه از کیارستمی دفاع هم کرد که او جنجال دیگرون رو در مورد پناهی ختم بخیر کرد.بعد هم درباره فیلم کیارستمی ازش پرسیدن که تو ایران نمایش میدین؟!اونم گفت فیلم خوبیه و اگه خانم بینوش یه ذره لباسش مناسب تر بود هیچ منعی برا اکران عمومی نداشت.ولی حالا هم اکران خصوصی نمایش میدیم شای شایدااللللاصلا انگار نه انگار که زنیکه ل
مژده ای دل که حسینی* نفسی می آید
“هادی غفاری که تفنگ ها را جمع کرده بود کفتر بزند”
ههههههههههههههههههههههههههه
قربون جوهر قلمت بشم من
سلام داداش حسین
بابا دلمون تنگ شد کجا بودی
روح تازه دادی به جانمون
خوبه همه جا میری و همه رو مستفیذ می کنی
دانشگاه شهید بهشتی نمیای؟
چرا اینجوریه؟سایتت ریخته بهم!!
ادامه: اصلا انگار نه انگار که یارو با زنیکه لخت روبوسی کرد و دست در دست هم رو اون فرش قرمز قدم زد.دیدی گفتم ؟اینا اصلا انگار این کارا به نظرشون ایراد نداره!!؟اصلا مهم نیست.تو رو خدا رفتی سایتی رو که آدرس دادم ببینی قیافه ی بینوشو ؟دارم دق میکنم.
سلام
اللهم عجل لولیک الفرج واحفظ قائدنا
امام به ما آموخت که انتظار در مبارزه است
خاکریزگراف آمده تا مانند شما مبارزه کند
به ما سر بزنید
سلام
گامهای قلمتان در راه حق استوار و مستدام که دوباره خلقی عظیم کردید:
“امان از دل نسل ما که هیچ عکسی با امام نداشتیم. ما در جنگ تحمیلی نبودیم. اصلا سران فتنه ما بودیم که دیر به دنیا آمدیم. آری ما مقصر بودیم که دیر به دنیا آمدیم. ما اگر بودیم نمی گذاشتیم به امام جام زهر بدهند…
چه کنم که زود پر شد بهشت زهرا از آن ۳۰۰ هزار شهید. لابد تقصیر شهدا بود. بنی صدر که خیانت نکرد. خاتمی که با جرج سوروس مذاکره نکرد. مهندس که تهمت تقلب نزد. شیخ که ادعای تعرض نکرد. هاشمی که استوانه نظام است. ناطق که مالک اشتر علی است. نوه روح که پسر نوح نیست. موسوی خوئینی ها که همسایه امام بوده. هادی غفاری که تفنگ ها را جمع کرده بود کفتر بزند. فائزه که ویلا ندارد. مهدی که رفته دانشگاه آزاد شعبه BBC را افتتاح کند. حکما سران فتنه ما هستیم. نسل من گناهش این بود که ندای حبیب را به ندای فریب نفروخت. جرم نسل من پاسداری از نور ماه بود در نهمین روز دی ماه. تقصیر ما این بود که این ماهپاره علوی تبار، این عباس نگهدار، این دلبر و دلدار، این حضرت یار را نفروختیم به ۲۵۰۰ ماهواره جاسوسی دشمن. ”
بگذارید جرم ما این باشد که نگذاشتیم هیچ پاره ابری جلوی نور ماهمان را بگیرد …
قفس دنیا را تحمل کردن فقط به بهای این جرم می ارزد …
توفیق رفیق راهتان همچنان
برای جامانده از قافله یاران عشق هم دعا کنید که رفته اند و من خیلی دلم گرفته …
داداش حسین: دل وقتی تنگ می شود قشنگ می شود
در کربلا و نجف نایب الزیاره شما بودم ان شاء الله که همیشه موفق باشی در تمام مراحل زندگی متن های بسیار زیبایی مینویسی کلی حال کردم
سلام بر حسین (ع)
همیشه در اندیشه بودم که اگر در تاریخ عاشورا بودم و بودیم په میکردیم!؟
خدا راشکر که عاشورا در تهران بودیم و بودند عزیزانمان ، دلاوران بی نامی که بسیجشان مینامند و از کیان حضرت ماه و از سلاله پاک حسین (ع) جانانه دفاع کردند و اینبار یزید سخت تر تاریخ عاشورا رسوا شد.
اللهم الرزقنا شفاعته الحسین علیه السلام
»» تا قدس- تا اسرائیل/ مبارزان فلسطینی- مبارزان جُلبکـی
» تقابلی به مناسبت سالگرد انتخابات
http://sms88sms.persianblog.ir/
»» سبز و سفید و سرخ
» شعری به مناسبت سالگرد انتخابات
تحقیق مکن ریشه هر چیز کجاست !
آن کوسه رند فتنه انگیز کجاست !
این دختر لر چگونه شد دانشمند ؟
اسپانسر آن بچه تبریز کجاست ؟
http://sms88sms.persianblog.ir/
سلام داداش . من نوکرتم اما یه چیز برام جای تعجب داره . داداش شما رفتار دانشگاه ازاد با بچه ها رو شاهدی ، اونا رو هم دریاب .
تقدیم به قطعه ۲۶ و طرفدارنش…
سا ل۴۲ شد…
خیلی ها می خواستند با امام عکس بگیرند……….
که بعدها…….شاید لازمشان بشود………..شایدهم فقط یادگاری…ویا فقط از سرارادت…
امام اما حواسش جمع تر از همه بود….
گفت:سربازان من اکنون در گهواره ها هستند……
وکسی نفهمید او چه گفت…
شد سال۵۶
سال ۵۷
۵۸ و ۵۹ و ۶۰ و ۶۱ و …
دوباره همه می خواستند با امام عکسی بگیرند…….
حالا خیلی هاشون مطمئن بودند که این عکس ها بعد ها لازم می شود………
پتک خوبی می شود….
راه فرار خوبی هم شاید بشوداز کارهایشان…
اما این بار دیگر یاران امام حواسشان بود…
آخر امام وقتی آنها در گهواره بودند بهشان یاد داده بود حواستان باشد…..
وحالا نوبت آنها بود…
…..
از همان گهواره به ما یاد دادند…….از همان موقع…
مادرها خواندند لالایی را…
لالایی ما ((خمینی ای امام ))بود …
لالایی ما ((کجایید ای شهیدان خدایی ))بود…
ما با ((عروسک قشنگ من قرمز پوشیده))آرام نمی گرفتیم…
آخر انگار می دانستیم که عروسک اراده ای ندارد…اگر قرمز بپوشد شاید سبز هم بپوشد…
وما دوست نداشتیم عرسک بی اراده را…
وحالا یاران امام می دانستند که نائبش …
نائب بر حقش…
یارانی با وفا می خواهد…
از جنس گهواره خوابان ۴۲…همانها که امامشان گفته بود…
و چه خوب این را می دانستند…
ودوباره نوبت مادر هابود…
وبرای ما قصه گفتند شبها…
قصه شب های ما …قصه شب عملیات بود…
آخه توش هم قصه آقا گرگه بود و هم قصه آقا دزده…
قصه شب عملیات همه قصه ها را داشت…هم خوب را شناختیم هم بد را…
وچه خوب قصه هایی بود…
شد سال ۸۸
۸۹
حواست هست؟
به تکرار تاریخ…
به قصه هایی که شنیدی………..
حالا نوبت توست…
مدام با خودت بگو…
بلند بگو….
((گفت:سربازان من اکنون در گهواره ها هستند……))
مواظب باش …
اکنون نوبت توست…
یا علی
(آقای قدیانی اگر متن ایرادی دارد نمایش ندهید.اختیار باشما)
سلام روح پدر شهیدت شاد نفست گرم ایمانت قوی اراده ات مستحکم عقیده ات راسخ و شیر مادرت حلالت باشد که چنین روش خدا پسندانه ای داری
برای شادی روح همه شهیدان صلوات
سلام داداش حسین خوش آمدی به شهر ما
من خیلی کامنت بهت زدم که در مورد مرجع دارای رساله تحقیق کنی
اگه شیرازی حتما تحقیق کن
و
در موردش بگو
تو شیراز رهبر داره تنها می مونه
تو کمک ما شیرازی ها بیا.
من هم عکس ندارم با امام! امام را هم ندیدم با چشمانم!! اما عکسش را دیده ام. راهش را شنیده ام. می شود اما عکسم را بچسبانم کنار یکی از عکس های امام!!!!!!
سلام هنوز شیرازید تا کی می مونید
السلام علیک یا احمدبن موسی و رحمه الله و برکاته
.
سلام
رسیدن به خیر و زیارت قبول . خوشا به سعادتتون . و صد البته خوشا به حال اهالی شیراز .
.
معمولا عادت ندارم از کسی جلوی روی خودش تعریف کنم . نمی دونم چرا ؟
اما هر بار که میام مطالبتون رو میخونم احساس میکنم در شکم مادر هستم و خدا ده باره و صدباره و هزار باره انشاء میکنه منو . جون دوباره میگیرم … افسردگی های تزریق شده اون ۸ ماه از بین میره .
عوضشو از امام حسین بگیری انشاءالله .
حاجی خیلی بی معرفتی خیلی.چرا نگفتی می خوای بیای دانشگاه ما.من الان تازه فهمیدم.خوب حاجی تو سایت اعلام بکن دیگه.اعصابم رو خورد کردی. اگه ببینمت یادت باشه اسمم سعید هست و میام جلو گوشت رو می پیچونم شاکی نشو اونوقت.
سلام برادر
عالی بودم روحم جلا گرفت
خواهشا برادر مارو دیگه اینقدر تو انتظار نگزار
ما همان نسل خمینیم که ثابت کردیم {۸ ماه نبرد سایبری}
در ره عشق جگردارتر از صد مردیم{مهار آشوب های لجنی ،۹دی ، سربازان جنگ نرم و……….}
هرزمان بوی خمینی به سر افتد ما را {امروز دیروز فردا }
دور سید علی خامنه ای می گردیم {ستارگان : می میریم می میریم از این عشق می میریم تا کور شود هر آنکه نتوامد دید}
بروح بدم فدیک یا مولای
سلام !
خداییش یه دونه ای !
ما که با تو خیلی حال میکنیم !
از افتخاراتمون سر زدن به وب شماست !
آرزو میکنیم که هیچ زمانی بوی دنیا نگیردت و همیشه همینطوری کار کنی !
به ما هم یه سری بزن !
باعلی در بدر بودن شرط نیست
ای برادر نهروان در پیش روست
سلام بر سردار رشید جنگ نرم
داداش حسین آوینی برات پیغام فرستاده :
تو زنده به آنی که آرامی نگیری
موجی که آسودگی تو ظهور آفتاب است
سلام
انتظارمی رفت نماینده خبرگان رهبری این شهرنصیب بیشتری می گرفت.
خدابه شماافسرجوان جنگ نرم عزت بده که مایه روحیه نسل جوان وولایی هستی.
بدون تعارف وتملق گویی شمادراین هشت ماه مایه امیدبچه های انقلاب بودی ونوشته هاتون بمب روحیه بودبرای همه ایرانیان واقعی!
سلام داداش حسین بچه بسیجی ها! کاش میشد این متن ها رو دکلمه کنید…
به آینده از آن حزب الله
سلام.
تداعی قشنگی بود…
یا علی
»» شاید آنقدر دوستش داریم که ندانیم مزارش کجاست؟!
» شهید«محمدجهان آرا»(ممدنبودی)؛ فرمانده سپاه خرمشهر
» بهشت زهرای تهران/ قطعه۲۴٫ ردیف۹۸٫ شماره۴۴(همان قطعه مزار ِشهیدچمران)
سلام.
چیه؟ می خوای از قلمت تعریف کنم؟ نچ.
اون که وظیفته. خدا به بنده ش یه نعمتی داده تا ببینه بنده ش چقدر مرده.
ولی تو مردونگی باید بگم “کولاک کردی”
آخه خدا به خیلی مردا خیلی چیزا داد تا بگه مرد نیستین.
اگرم زن بودن می خواست بگه شیر زن نیستین.
مثلا به یکی بابای پولدار به یکی بابای دونه درشت به یکی بابای مسئول میده تا بهش بگه فائز….نه….ببخشید تا بهش بگه آهای خانوم تو نه تنها شیر نیستی که شبیه هیچ چارپایی نیستی چه برسه به دو پا (نام این موجود عجیب که بر روی دو پای خود راه می رود و با دو پای دیگرش چه کارها که نمی کند فعلا انسان نهاده شده)
داداش تو رو خدا این نامه ی ما رو (توی قسمت “ارتباط بامن” نوشتمش) بخون.
واسه ما کلاس نذار. نگهشون دار واسه دار و دسته ی لجنیا (لجنی ها) لازم میشه.
درود بر شما
راستش رو بخواید من چند وقتی هست که اسم شما رو می شنوم یا بهتر بگم با چشام می شنوم
ولی اصلا نمی شناختمتون
فقط اینو فهمیده بودم که خیلی طولانی می نویسید و الان متوجه شدم عالی هم می نویسید
با اجازه من شما رو لینک می کنم
بدرود
فاطمه معتمدآریا ، حضوردرفیلم انتخاباتی موسوی تا حضور بی حجاب درجشنواره کن
عکس/اسلام آنلاین
سلام
بسی زیبا بود
خسته نباشی دلاور
منم عمار همون بچه بسیجی
زخاک فکه و فاو و دوئیجی
همون سینه زنی که میره هیئت
کلاس عشق بازی با ولایت
همونی که شنیده این عمار
دلش آتیش گرفته از غم یار
نوشته نامه ای از جان به جانان
به نام حق تعالی رب منان
سلام مولای من سید علی جان
سلام ای رهبرم ای قلب ایران
سلام ای قوت دلهای خسته
بگو مولا دلت از چی شکسته ؟
بگو آقا که دل ها بی قراره
چشا رو گونه ها شبنم می کاره
بگو تا هرچی شیعه ، هرچی سنی
فدات شن ، بابی انت و امی
بگو آقا فقط با یک اشاره
که غصه دلامون رو کرده پاره
من عمار دارم خونه به خونه
میگم از مکر شورای زمونه
از اون فتنه گران انتخابات
که میدون اومدن با شال سادات
جسورانه دل رهبر شکستین
خیال کردین که در کوفه نشستین
علی ۷۰ میلیون یار داره
هزاران مالک و عمار داره
چه سلمان ها به دورش در طوافن
چه شمشیر ها به اذنش در غلافن
فقط کافی ست تا با یک اشاره
جهان کفر گردد پاره پاره
الا ای رهبرم لب تر کن ای دوست
که جان من گره در پیچش موست
فدایی ات من عمار آقا
هزاران در هزاران بار آقا
فقط کافی ست تا لب برگشایی
بتازم یک تنه در هر شعاعی
چنان جنگم ز عشقت تا شهادت
که صد لیلی برند بر تو حسادت
تضمین شعر یاران خراسانی- سروده مقام معظم رهبری
یار خراسانی
من عاشـق آن رهبــر نورانــی خـویشم
آن دلبــر وارستــه ی عـرفـانـی خــویشم
عمـری است غمیـنم ز پریشانـی آن یار
هـر چنـد که محزون ز پریشانی خویشم
در دام بـلایت شـده ام سخـت گرفتـار
امـواج بـلای دل طوفــانــی خـویشم
چون نقـش نگـارین تو بر دیـده در افتــد
گمگشتــه ی این دیـده ی بـارانــی خـویشم
زان لحظه که مجنون شدم از زلف سیاهت
در کوهم و در دشـت و بیـابـانی خـویشم
از شـوق وصال تو چه ویرانـه شد این دل
چندی است که شاد از دل ویـرانی خویشم
یک لحظه پشیمان نشدم از غم آن دوست
عمری است که مشغول نگهبـانی خـویشم
دل کنـده ام از عـالـم دنیــایـی ولیکـن
دلـبستــه ی آن یـار خـراسـانــی خـویشم
تـوفیـق زیـارت بـه جمـالـش نـدهنــدم
این غــم به که گویم غم پنهانـی خـویشم
زان روز که در بنـد نگـاه تـو اسیـرم
افسـرده ی دیـدارم و زنـدانــی خـویشم
سرباز و نگهبـانـم و هم حامـی جـان از
جـمهـوری اسـلامـی ایـرانــی خـویشـم
من گـرچـه در ایـن دایـره شاعـر نیم امـا
تضمیـن گـر شعریش به نـادانـی خویشم
تقدیم به رهبر عزیز و فرزانه ام – حمیدرضا فاطمی – سحر سوم ماه مبارک رمضان –۸۶/۶/۲۴
بنگر رحماءُ بینهم را
تکرار تب غدیر خم را
امروز علی غریب و تنهاست
آماج هجوم اهرمن هاست
او کیست ؟ گلی ز باغ زهرا
پرورده درد و داغ زهرا
او نور دل بسیجیان است
چون مادر خویش مهربان است
مستم ز تبسم نمازش
لبخند چو غنچه، دل نوازش
چشمانش بوی عشق دارد
مستی ز سبوی عشق دارد
چون فاطمه پشتوانه اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
سلام داداش حسین می دونستم میای شیراز اما کجا و چه ساعش رو نه! تا ساعت ۵ کلاس داشتم تلفنم قطع بود و خلاصه جا موندم و به دلم موند دیدن ستاره حضرت ماه بازم بیاید به شیراز ما
مثل همیشه متنتون عالی بود
خواهرم ای دختر ایران زمین یک نظر عکس شهیدان را ببین
در خیابان چهره آرایش مکن از جوانان سلب آسایش مکن
خواهر من این لباس تنگ چیست پوشش چسبان رنگارنگ چیست
پوشش زهرا و زینب بهترین بر تو ای محبوبه خواهر آفرین
پیش نامحرم تو طنازی مکن با اصول شرع لجبازی مکن
یادت آید از پیام کربلا گاه گاهی شرمت آید از خدا
در جوارش خویش را مهمان نما با خدا باش و بده دل را صفا
یاد کن از آتش روز معاد طره گیسو را مده بر دست باد
زلف را از روسری بیرون مریز با حجاب خویش از پستی گریز
در امور خویش سرگردان مشو نو عروس چشم نا محرم مشو
خواهر من قلب مهدی خسته است از گناه ماست کو رو بسته است
سلام عزیزم از اون موقعی که به این سرزمین اومدی میخونمت .خیلی دیر اومدی خیلی هم داری کند حرکت میکنی انشاالله که این کندی به خطار حواس جمعی شماست و إلا ….
خدا کند که هیشه باشی( رحمت خدا بر شما) فکر نمیکنم وسط هفته به گلزار شهدا زیاد بیایی حتماً تو ترافیک دنیا و خیابوناش می مونی در وسط هفته هیچ کس رو تو خاکریزت در قطعه ۲۶ نمیبینم در وسط هفته کسایی میان که در آخر هفته نمی بینیشون حتی در فکرت هم نفوذ نمی کنه که کی و و چه کسانی و با چه صورت و سیرتی هستن اگر خواستی برات عکساشو میفرستم از طریق ایمیل .(خاکریزت کوتاه داداش) (مواظب خود باش داداش)
مقام معظم رهبری :
آن روز ها دروازه ی شهادت داشتیم ، ولی حالا معبری تنگ .
هنوز هم برای شهید شدن فرصت هست ، باید دل را صاف کرد .
ما خشم فرو خورده هر طوفانیم
آماده دفع خار ازین میدانیم
تنها به اشارتی ز رهبر کافیست
تا ریشه هر چه فتنه را خشکانیم
سلام
چند روزکه با آثار شما آشنا شدم و امید وارم شما خلاء بزرگان مسکوت عرصه ادبیات انقلاب رو پر کنید
آوینیی باشی و آوینیی بمیری
هوالمعز
درآخرالزمان سربازان ما درگوشه کنار به گمنامی به سرمی برن.
(مهدی صاحب الزمان علیه السلام)
ناز شصتت حسین جان تو تنهایی تو سحرها تومظلومیت ها بلنگو بوقی بالا تویی تا ی بچه های بسیجی شدی
رسانه ای که وضوی ظاهر وحضور دل مقدمه اش است.رسانه ای که ازخود چیزی ندارد وهرچه هست در بست از اوستا کریم بسیجی است .ویک سبد گل میبخک رنگ وبارنگ برای تو حسین عزیز .
…بسیجی
همون جوری که قائدمان فرمود چون علی ،وقف اسلام باشد.اونیکه ماخوذ به حیا بودنش شانه هایی را لرزاند.اونیکه تقوایش پشت جوادی هارالرزاند اوئیکه به آمریکا وتمام متحدانش باج نداد اونیکه به اسرائیل کثیف باجنداد اونیکه به بنی صدر ورجوی وخاتمی و وشیخ کثیف وموسوی وهاشمی وقالیباف ولاریجانی و…باج نداد
اونیکه تفاله ی لوتی صفتان وهل هله کنان شصت ویکم هجری درعاشورای۸۹پرده ی حیا را دریدند و جا مه ازتن مظلومش دریدند وعده ای عمر سعدصفت به این قماش لغب خداجودادند
واین صدازملائک تران وترزمرغان هوایی را لشکر شیطان نامیدند.
بشکند قلم تاریخ ازجفابه این خوبان
بسیجی درد اسلام دارد
بسیجی درد دین دارد
درد بی مهدی بودن رادارد
بسیجی درد حسین دارد
بسیجی درد زهرا دارد
درد تنهایی حیدر دارد
بسیجی درد استخوان درگلودارد
بسیجی دردزخم ها یی آشنا دارد
و بسیجی امامی چون خامنه ای دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
همیشه شاگرد سید شهیدان اهل قلم بمان
با عکسهای محرومیت به روزم
یاعلی
دوباره سلام
خدا قوت دلاور
زیارت قبول
سلام ما را به همرزمانمان در شیراز شهر شهادت و شعر و شعور برسان
و سری به قربانگاه شهدا(حسینه)بزن و بر دیوار آن بنویس برای قاطلین و وطن فروشان گروه تندر
وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد
– ما منتظر صبح شب یلدائیم
آماده برای فرج فردائیم
فردا که عزیز فاطمه(عج)می آید
با “خامنه ای”به کربلا می آییم
سلام .باز خدا خیرت بده هستی و به ما امید و نشاط و دلداری میدی …
حسین آقای عزیز و دوست داشتنی سلام
با چهره و قلم رسایت آشنایی چندانی نداشتم تا متن جناب صفار در مقدمه کتابت رو خوندم.راستش بعد از اون همه ستایش و تعریف هیجانی که جزء خصوصیات ایشون هست که البته تصور میکنم لایق بیشترش هستی سعی کردم بیشتر باهات آشنا بشم،از اینرو در همین وب مطالب و نوشته هاتو خوندم.راستش وقتی عکستو دیدم بیشتر به دلم نشستی و …
با نوشته هات مشکلی ندارم،یعنی خیلی هاشو میتونم بپذیرم و درک کنم.اما یک خط کلی که داری ،دفاع از حریم ولایت فقیه و به قول خودت قمر بنی انقلاب خیلی بیش از حد بزرگ نمایی شده.یعنی خیلی سعی داری وانمود کنی در این کشور جریاناتی نظامند و مستحکم در صدد مبارزه و ریشه کنی این رکن دست اندر کارند و…
قبول دارم بسیاری پس از جنگ دچار استحاله شدند و درک مواهب دنیا و مادیات را به بهانه پایان جنگ در سرلوحه عمل و علم خود قرار دادندغافل از اینکه این انقلاب و خونهای فراوان ریخته شده به پای نهالش جهت درک مواهب دنیوی آقایان تدارک دیده نشده بود،بلکه این انقلاب ثمره صدها سال مبارزه و رنج توده های مختلف مردم ایران با حکومتهای مستبد و سرکوبگر برای بدست آوردن آزادی ،عدالت و پیشرفت بوده است و عصیان مردمی که خواسته یا ناخواسته عقب نگه داشته شده بودند!
برای رفع آن همه تبعیض که بر گرده برادران و خواهرانمان سنگینی میکرد،نه برای خلق یک تبعیض جدید و یک اشرافیت جدید و یک استبداد دیگر که این بار شمشیر دین را هم بدست داشت.
اما ما اگر در درون بستری نداشته باشیم تا خودمان را نقد کنیم بزرگترین آسیب را به خود وارد نموده ایم.
بر این اساس معتقدم برخی مسائل را لحاظ نمیکنی و با یک نگاه یکسویه و سیاه و سفید یک طرف را سفید مطلق و طرف دیگ را سیاه ظلمت تصویر میکنی.
در رابطه با حرفهایم و نقدهایم و اغراضم بازهم سخن خواهم گفت و امیدوارم نور حقیقت بر این گفتگویمان بتابد.
عاشقان ، سینه چاکان وسربازان امام خمینی عزیز(ره) امروز با تمام وجود از نایب بر حق او امام خامنه ای عزیز(مدظلله العالی)حمایت میکنند ودعا میکنند خدا قسمت کند بتوانیم در راه الهی این فرزند پاک زهرای اطهر(س) و حمایت از ولایت جان ناقابل خود را تقدیم کنیم
با عرض سلام و ادب خدمت آقای قدیانی
لطفا ما رو حمایت کنید و لوگوی انصار کلیپ رو بذارید تو سایتتون
از یه شهری از استان فارس با کمترین امکانات دارم کار میکنم پس لطفا ما رو حمایت کنید .
با تشکر سردبیر سایت انصار کلیپ
ذوالفقارانه
ما برای علی چو شمشیریم
ذوالفقارانه گوشه می گیریم
از یزید زمان نمی ترسیم
عاشقیم ، ایستاده می میریم
سلام بر کامی که عطر گل میدهد
سلام بر قلبی که نور ماه را به دلها می تاباند .
خیلی زیبا بود مطلبتان
خواهش میکنم در بشارت ظهور خورشید هم مطلب بنویسید
یه سایت هم معرفی میکنم : u313.com
برقرار باشید و بیقرار آن قرار دل یوسف زهرا(س)
دعایتان میکنم .
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام داداش . کامنت هاتو عشقه !
سلام داداش . همت و کار مضاعفت را عشقست . هر چه گفتی حرف دل من یکی که بود . انگار که قلمت سری به قلب ما زده باشد و بعد بر صفحه بلغزد . راستی دیشب که داشتم برا پایاننامه ام مطالعه می کردم یک مطلب جالب تفسیری مرتبط با این مطلب دیدم که به عینه براتون می نویسم :« سبق زمانی و تاریخی کمال آور نیست ، عمده سبق وجودی و رتبی است که کمال آور است. …» تفسیر موضوعی قرآن ، آیت الله جوادی آملی، جلد ۹ ،ص ۲۳۴ ، اسراء .
اصلا اگه کامل دقت کنیم آنچه انحراف در مساله ولایت را در صدر اسلام ایجاد کرد همین دلبستگی به گذشته بود. همان بحث کبر سنی فلانی و با پیامبر در غار بودن و همسر پیامبر بودن و… . اما بودند کسانی مثل محمد بن ابی بکر که با آن پشتوانه نسبی، مسیر ولایتمداری را گم نکرد و شهید راه امامت شد . به جاست که امروز هم ندای «این عمار» از گلوی علی زمانه بیرون بیاید اگر ما نسل جدید امام ندیده ساکت باشیم ، تردید کنیم ، رسا و گویا نگوییم آنچه را فهمیده ایم .
در دوره نوجوانی در سفر راهیان نور از همسر آزاده ای خواستم برایم تکه ای بنویسد یادگاری . آنچه نوشت در ۸ ماه دفاع مقدس ، در ایام انتخابات ، در تمام این سالهای بزرگ شدن بزرگ شدن مدام ورد زبانم بود :
« با علی در بدر بودن شرط نیست ای برادر نهروان در پیش است » .یا علی !
سلام بر همگی!
من هم اومدم. داداش قدیانی! می شود برای من هم دعا کنید. من هنوز انتقاد دارما اما حوصله ی انتقاد ندارم. چون گوش نمی کنید. خیلی یک دنده اید. این اصلا خوب نیست. من هم حسود نیستم.
هی روزگار!
binazir bid.
dastet dard nakonad.
خیلی قلم لوس و نون به نرخ روز خوری داری! ببینم تا کجا می ری؟ فعلا که ماهه، تا کی گندش در بیاد چراغ نفتیه اون هم با گنجایش بی نهایت، هر چی نفت می خوره سیر نمی شه!
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود……(بقیشو فردا میگم منتظر باشین)
سلام داداش حسین
لطف کن بیا مطلب اینجا پنجراه است بخون و نظرت رو درباره اش بگو ممنون
سلام و خداقوت
من شما را با کتابتان شناختم. این روزها مثل هوا جریان دارد در زندگی من
جالب است خیلی از حرفها بدجور برایم آشناست. حرفهای دل شما که من هیچ شناختی از شما ندارم گویی قبلا بارها در گوشم زمزمه و در قلبم تداعی شده اند. و این فقط به دلیل عشق مشترک ماست. و چه عشقی زیباتر از ماه ؟
الان صفحه۴۳۰کتاب رسیده ام و امشب تمامش میکنم. اولین باری است که در عرض چند روز کتابی را تمام کرده ام! خب بالاخره ما هم یه جایی باید همت را مضاعف کنیم دیگر!
دست مادر شما را می بوسم و همینطور مادربزرگتان را که از شما یک مرد واقعی ساخته اند
مارا هم دعا کنید و بدانید با همه بی لیاقتی ام برای موفقیت شما دعا می کنم و خوشحال میشوم مرا هم در آمار بیشمار خود به حساب بیاورید
به امید ظهور مهدی زهرا(سلام الله علیها)
قسم بر انشقاق فرق منشق
زمین خالی مباد از حجت حق
خمینی حجت حق در زمین بود
امین دین ختم المرسلین بود
خمینی رفت فرزندش علی هست
خدا را شکر در امت ولی هست
.
اللهم احفظ قائدنا امام الخامنه ای روحی و نفسی فداه
.
.
دست مریزاد
خداقوت
از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان که من هم نشانه هایی از طلوع خورشید در قلب تاریک خود حس می کنم.
خدایا بقیه غیبت رو به نگاه نگران آخر حسین به سوی خیمه ها ببخش.
خدایا بقیه غیبت رو به نفس آخر عباس ببخش.
خدایا بقیه غیبت رو به نماز آخر حسین ببخش.
خدایا بقیه غیبت رو به لحظه ای که حسین اجازه نبرد به قاسم داد ببخش.
خدایا بقیه غیبت رو به بوسه آخر علی اکبر از رخساره پدر ببخش.
خدایا بقیه غیبت رو به گلبولهای قرمز اولین قطه خون علی اصغر ببخش.
یا حمید و بحق محمد… یا عالی بحق علی… یا فاطر بحق فاطمه …. یا محسن بحق حسن…. یا قدیم الاحسان بحق حسین…. بقیه غیبت رو به شان و حق این صاحبان شان در نزد خودت بخش که بواسطه آنها آدم و نوح و ابراهیم و یونس و . . . را حاجت روا کردی.
سلام داداشی.دست علی به همرات خدا قوت.خسته نباشی.ما همیشه مدیونیم به تو به خاطر کارات.
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید…………………………………………
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید…………………………………………..
بنی آدم قرنهاست که دیگر از یک پیکر نیست. بنی آدم قطعه قطعه کرد پیکر بنی هاشم را و خنجر سبز شمر برید حنجره سرخ شعر را در قتلگاه کلمات. حسین برترین سروده خدا است و “حا” و “سین” و “یا” و “نون” دردانه کلمات قرآن اند. شمر برید سر مشعر را. سر شعور. را سر شور را. سر نور را. “ثارالله” تخلص الله است و حسین اسم اعظم خداست
گویا همه با امام بودند جز ستاره ها و ماه. امان از دل نسل ما که هیچ عکسی با امام نداشتیم. ما در جنگ تحمیلی نبودیم. اصلا سران فتنه ما بودیم که دیر به دنیا آمدیم. آری ما مقصر بودیم که دیر به دنیا آمدیم. ما اگر بودیم نمی گذاشتیم به امام جام زهر بدهند.
بنی صدر که خیانت نکرد. خاتمی که با جرج سوروس مذاکره نکرد. مهندس که تهمت تقلب نزد. شیخ که ادعای تعرض نکرد. هاشمی که استوانه نظام است. ناطق که مالک اشتر علی است. نوه روح که پسر نوح نیست. موسوی خوئینی ها که همسایه امام بوده. هادی غفاری که تفنگ ها را جمع کرده بود کفتر بزند. فائزه که ویلا ندارد. مهدی که رفته دانشگاه آزاد شعبه BBC را افتتاح کند. حکما سران فتنه ما هستیم. نسل من گناهش این بود که ندای حبیب را به ندای فریب نفروخت.
—————————-
خدا قوت . بازم مثل همیشه عالی بود .
———————————-
————————————————————————————
الهم احفظ امامنا و قائدنا و مرجعنا و مولانا امام خامنه ای
سلام داداش حسین
خدا قوت
واقعا مطالبت خون تازه ای تویه رگهای ستاره های ماه تزریق میکنه
اجرت با اولین سیلی خورده راه ولایت
یاعلی
سلام.من تازه شما رو شناختم متاستفانه البته به لطف فتنه!من امسال کنکور دارم زیاد نمیتونم بیام تو سایت اما خواهش میکنم برام خیلی دعا کنید.اخه دعای شما خیلی گیراست.به امید دیدار شما.منتظر جوابتون میمونم.حانیه اسدی/فرزند امام.
لباس شخصی ها در استقبال از احمدی نژاد در کرمان +عکس http://www.faryad313.blogfa.com
سلام
من اما پسته خیلی دوست داشتم .
اما از وقتی باغ پسته رفسنجانیسم دچار بی آبی شد و آقا زداه ی گردن کلفت با دستگاه حفاری چاه نفت که متعلق به بیت المال بود چاه آبی حفاری کرد که به آب رسید و بقیه مردم رو بی خیال شد دیگه از این نوع پسته خوشم نمیاد ..
آخه مال مردم از گلوم پایین نمیره والا گردن منم مثل آقا زاده ها میشد به اندازه گردن کرکدن .
داداش حسین سلام
چیکار کنیم که شما انقدر اشک ما رو در نیاری ؟
داداش قلمت همیشه توانا ! کسی به غیر از شما نتونسته انقدر خوب درد دل نسل ما رو بنویسه .
صادق زیبا کلام هم از همون مدعی هاست ، یادمه تو دانشگاه پیام نور مشهد گفت : شما تو گهواره بودین من توی لندن داشتم اعلامیه امام رو پخش می کردم . والبته دو سالی که زندانی ساواک بود رو هم به رخمون کشید .
داداش حسین راستی به نظر شما تولیت حرم امام رضا جزو خواص نیست ؟
سلام
دو روز نیومدم ببین چه خبر شده اینجا
درد دل مابود .احسنت عالی بود.
سلام. شب به خیر.
ببخشید، متن:«خرّمشهر را خدا آزاد کرد یعنی؛ سال هزار و سیصد و اصلاح الگوی بصیرت هم تهران را خدا آزاد کرد» از نوشته های شماست؟ چون اگه از شما باشه، بدون ذکر نامی از شما کار شده. شیوۀ نگارش این متن، دقیقاً مثل نوشته های شماست.
موفّق باشید
سرم پایین است. روم نمی شود بنویسم.
من کجا و قطعه ۲۶ کجا.
حاجی جان سلام من رو به بابا اکبر برسان.
ما دلمون به همین قطعه ها خوشه. وقتی تو این همه فشار و نیرنگ این طور صفحات رو آدم می بینه کمی دلش آروم میشه. خدا خیرت بدهد که بخش نظرات سایتت خودش یک وبلاگ رسمی شده و محلی برای درد و دل بچه یتیما.
چی بگم. چی دارم که بگم. قربان ماه بشم که چنان دلی از بعضی ها برده که بیدل شدن.
داداش جون کتابت هم به دستمون رسید. دستت درست. نفست حق . قلمت در چشم کوردلان.
با این تیکه خیلی حال کردم. ( گویا همه با امام بودند جز ستاره ها و ماه. امان از دل نسل ما که هیچ عکسی با امام نداشتیم. ما در جنگ تحمیلی نبودیم. اصلا سران فتنه ما بودیم که دیر به دنیا آمدیم )
خداوندا از عمر ناقابل ما بکاه و به نور ماه بیافزا.
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام دوست نازنین
چقدر زیبا می نویسید
قلمتون سبز و زیباست
به پیشنهاد یک دوست قدیمی اومدم اینجا
لذت بردم
یا علی
salam
faghat khastam begam ma bi shomarim
dadash hoseino eshghe
سلام داداش حسین می خواستم یه پیشنهاد بدم/همونطور که میدونی ۱۵خرداد روز آغاز نهضت منجر به انقلاب اسلامی و انشاالله انقلاب جهانی حضرت مهدیه
و
همچنین”روز زیبای به ولایت رسیدن سید خراسانی ”
سالها می گذرد حادثه ها می آیند
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
اگه دل نوشتی برای این روز بنویسید خیلی خوب می شه
سلام داداش حسین
چون میدونم با حضرت عباس خیلی عشق میکنی اینو بخون:
شعر حافظ در وصف حضرت عباس(ع):http://www.hoob.ir/cat-36.aspx
سلام داداش حسین
سه شنبه رفتم قطعه ۲۶ از همون زاویه ای که عکسش را در بالای وبلاگت زده بودی.
پیش بابا اکبرت شهادت دادم که پسرت سفت و سخت در مسیر تو مونده. نه مثل کسایی که نون خون باباشون رو خوردن و رفتن دانشگاه و آخرش شدن شیپور یک عده که با سرنیزه هاشون سر باباهاشون رو بریدند.
همونایی که الان دارن عربده های مستانشون رو از گلوی برخی به اصطلاح خانواده های ایثارگر فریاد می زنن.
گواهی دادم پسرت دقیقا مسیر مرادت را در پیش گرفته و به اسم اینکه پسر یک شیهد انقلاب است به دشمنای انقلاب سواری نداده.
و ازش تشکر کردم به خاطر همه چیزش هم به خاطر جونش که فدای امام کرد و هم به خاطر پسرش که تقدیم انقلاب امام کرد.
ما رو هم دعا کن.
منم قول میدم هر وقت به جمکران مشرف شدم و یا به حرم حضرت معصومه دعات کنم که همیشه در رکاب حضرت ماه بمونی.
همسر گرامی ، کتاب نه ده چاپ سوم ، کتاب بابا نظر چاپ سیزدهم را با عشقی به اندازه وسعت دنیا تقدیممان کرد .
حتما شنیدید که یکی از سخنرانان خطبه نماز جمعه ۱۴ خرداد ، نوه ی ناخلف امام هست . فکر کنم یه خالی بهش بدیم بد نباشه ! “حزب فقط حزب الله سید حسن نصرالله”
به سایت پدرشهید منم اگه دوست داشتید سری بزنید جانباز شهید علی دهقانیان شهادت ۲۵/۱۲/۸۸
شادی روح شهدا وامام شهدا صلوات
http://shahidalidehghaneyan.persianblog.ir/
و تو نظرات سایت بگید که این سایت تازه تاسیسمون چه هدفی را دنبال کنه سیاسی یا فرهنگ ممنون
سلام حاجی.طبق در مقابل قلم شما هیچ ندارم بگویم الا اینکه خدا به خودت و قلم ات قوت بده
اجرت با حضرت زهرا.روحت شاد
خسته نباشی دلاور خدا قوت. یه قول ازت می خوام.ایندفعه رفتی قطعه۲۶ از بابااکبرت بخواه برای شاگرداول شدن دوتاپسرم تو امتحان ظهور شفاعت کنه.یعنی میشه بچه های منم مثل شماها تو سربازی ولیشون بی پروا وزیرک بشن
فایل صوتی اش رو نمیشه منتشر کنی>؟
بسیار عالی بود . اجرتان با حضرت زهرا سلام الله علیها
سلام با
**جنگ، خاتمی ها یا خائن ها؟**
به روز هستم خوشحال می شم سری بزنید
لباس شخصی ها در استقبال از احمدی نژاد در کرمان +عکس http://www.faryad313.blogfa.com
سلام حسین جان ؛ تمام این حرفهایی که برات مینویسم از سر دلسوزی است :
در ابتدا باید از قلمت تشکر کنم که انصافا بعضی از نوشته هات واقعا بی نظیره و حرف دل ما رو میزنی، اما……….
۱-در پست قبلی با دیدن آمار حدود ده هزار بازدید نوشته بودی که مابیشماریم ، آخه برادر من مگه شما از آمار بازدید سایت های دیگه خبر نداری که این حرف رو نوشتی که باعث شد بعضی از سایت ها و افراد ضد انقلاب مسخرت کنند ، (حالا که شما به عنوان یه بسیجی در اینترنت مطرحی باید بدونی که این سوتی ها فقط به پای شخص خودت نوشته نمی شه وار بسیجی ها هم هزینه میشه )،الان بعضی سایتها و وبلاگ های شخصی داخل کشور رو داریم که روزانه بالای سیصد هزار نفر بازدید کننده دارند اونوقت شما با بازدید ۱۰ هزار نفر جو می گیرتت !
۲-همیشه میگی که من مغرور نیستم ، شاید هم واقعا هیچی تو دلت نباشه اما تا حالا شمردی تو بعضی از نوشته هات چند بار از ضمیر اول شخص مفرد استفاده می کنی ؟! هیچ حواست هست چقدر منم منم می کنی ؟!
این همه وبلاگ نویس داریم که با اسم مستعار دارن مطلب می نوسین و هیچ ادعایی هم ندارند البته من نمی گم شما هم با اسم مستعار کار کنی ولی اون عکس بالای وبلاگت به اون بزرگی چه معنی رو داره ؟ حالا خودت گذاشته باشی یا دوستات فرق نداره بالاخره وبلاگ که به اسم توهستش
۳-از خواندن بعضی جملات تو ودوستات واقعا یه حال بدی به آدم دست می ده مثلا اونجا که امیر حسین ثابتی نوشته بود به نام خدایی که حسین قدیانی را آفرید و توهم همین جمله رو براش تکرارکردی ….. گاهی وقت ها فکر می کنم که این نوشته ها و وبلاگت همش بهانه است که خودتون رو مطرح کنید …..
در آخر هم نوشته یکی از سایت های مخالف دولت رو برات کپی میکنم که ببینی چه سوتی هایی دادی:
“چند روز پیش که آمار سایتتان بالا رفته بود ذوق زده شدید که : “ما بیشماریم”
بگذارید به شما بگویم که اولا” خود من دوستانم هم خواننده سایت شما هستیم و هم در مطالب سایتمان به شما لینک می دهیم و اگر می دانستیم بابت این افزایش بازدید این قدر خوشحال می شوید زودتر این کار را می کردیم.
بگذارید خیالتان را راحت کنم من و دوستان همیشه به سایت شما می آییم تا بدانیم کسی که الگوی بسیجیان کشور است چه طرز تفکری دارد. من به بچه های جامعه مجازی ولایت گفتم اگر سایتی را پیدا کردید که تصویر صاحبش به آن بزرگی که قدیانی گذاشته، بالای سایت بود، من پسورد سایتم را در اختیارتان می گذارم و بعد همه شان مبهوت شدند …آقای قدیانی اینقدر منم منم نکنید شما بسیجی نیستید.بسیجی امثال جهان آرا بودند. کمی از آنان اخلاص یاد بگیرید.”
داداش حسین: با سلام. اولش گفتی همه این حرفهایی که به تو می زنم از سر دلسوزی است؛ دلسوز من ماه و ستاره ها هستند و نیازی به دلسوزی کس دیگری ندارم. اینکه گفتی از قلمت تشکر می کنم، باز هم اشتباه است. باید از دعای مادران شهدا، بچه بسیجی ها و خون پدرم تشکر کنی، نه قلم من. نوشته بودی، من حرف دل تو را می زنم، من عمرا به جز بچه بسیجی ها حرف دل احدی را نمی زنم.
در جواب بند ۱: وب سایت قطعه ۲۶ از بسیاری از خبرگزاریهای ۷ طبقه با ۲۰۰ نفر کارمند بیشتر بازدید کننده دارد با اینکه فقط ۵ ماه از عمرش می گذرد. من وقتی یک بسیجی برایم کامنت می گذارد جو گیر می شوم، اینکه ۱۰ هزار بازدید کننده بود! البته ۱۰۲۴۰ بازدید کننده، تصحیحش می کنم.
جواب بند ۲: بارها گفته ام که “من” حدیث نفسی معتبرم، نه جعلی پس من وقتی دم از من می زنم کاملا صادقانه است. بگذریم که اینجا “من”، من نوعی است و قبل از من شامل حال دوستان بسیجی ام می شود. اگر وبلاگ نویسی واقعا با اسم مستعار کار می کند، شما چگونه با خبر شده ای که این اسم مستعار وبلاگ نویس است؟ این چگونه اسم مستعار داشتنی است؟ اسم مستعار را من داشتم که سه سال تمام در روزنامه کیهان دو ستون ثابت داشتم و تا همین چند وقت پیش کسی نمی دانست ستون “دغدغه” و “آقای چیز” را من می نوشتم. و اما بحث عکس، من دلم می خواهد عکس داداش حسین بچه بسیجی ها را در وب سایتم بگذارم، می توانی بگویی این چه ارتباطی به حضرتعالی دارد؟
جواب بند ۳: در مورد رابطه من و امیرحسین ثابتی؛ ما به هم نان قرض می دهیم و از هم حمایت می کنیم، این رابطه صمیمی ارتباطش با شما چیست؟ البته امیرحسین را نمی دانم ولی من اتفاقا کلی از من تمنا کردند که وبلاگ و بعدا وب سایت بزنم اما اصلا دلیل راه انداختن این فضای مجازی، این خواهشها از من نبود؛ من اتفاقا می خواستم خودم را تبلیغ کنم! و آنقدر دوست دارم که آدم مشهوری بشوم که حد و حساب ندارد!! الحمدالله بخشی از راه را با موفقیت طی کرده ام و در ادامه برنامه هایی دارم که از این هم معروفتر و محبوبتر شوم!! بسی خوشحالم که هر روز از چند دانشگاه از سراسر کشور برای خواندن متن خود دعوت نامه دارم. من و دوستان بسیجی ام می نازیم به این رابطه حسنه و دلم تنگ می شود یک روز اگر نبینمشان.
راستی برای کتاب “میثم حسنی” هم دارم مقدمه ای می نویسم که بسیار خواندنی شده است و چه کتاب قشنگی خواهد شد طرحهای میثم. ما اما مرده پرست نیستیم و وقتی زنده هستیم هوای همدیگر را داریم. این اتفاق مبارک چرا برای شما گران آمده است؟! این بیشمار بودن ما حتی در محبت و مهربانی به یکدیگر چرا به شما گران آمده است؟! چرا قلم من که معمولا دشمن را می سوزاند، شما را به وادی ایراد گرفتن حتی از اندازه عکس من کشانده است؟!
اما حرف بعدی ات؛ ما که نفهمیدیم تعداد بالای بیننده های قطعه ۲۶ به خاطر رفرش دوستان بسیجی ام است یا اینکه مطالب آنقدر غنی و سرشار از دعای زیبای دوستان در حق من است، که از دوست و دشمن و موافق و مخالف، این وب سایت بیننده دارد؟! و اما دوستان مخالف دولت، بهتر است به جای مشتری جمع کردن برای من به فکر بُرد مطالب خود باشند تا بلکه در انتخابات بعدی به آرزوهای دور و دراز و البته خام خود در کسب کرسی های قدرت برسند. مثلا “همشهری جوان” در هفته ای که گذشت علیه من اراجیفی نوشت که من نظر به رعایت شان خود اصلا جوابی به اینها نمی دهم چرا که بیم دارم به آنها جواب بدهم و خیال کنند کسی شده اند که من جوابشان را داده ام. از نظر من، خود شما مهمتر از اینها هستید.
جایی بحث مسخره کردن من توسط اغیار را مطرح کردید که به خود می بالم این اغیار به جای مدح من، مرا مسخره می کنند. روز عزای من روزی است که اینها از من تعریف کند. و اما بسیار خوشحالم که با قلمم خواب را بر چشم اغیار حرام کرده ام و به پریشان گویی کشاندمشان که فلانی دلقک شماره یک رژیم است و … !! دیگر سخن اینکه من نه تنها الگوی بچه بسیجیها نیستم که فقط خاک پاک کفش مقدسشان هستم. من همان بوی جوراب بچه بسیجیها هستم که دارد خفه می کند دشمن را!! وای که چقدر از این جمله خوشم آمد.
و اما در طراحی بعدی سایت تصویری بزرگتر از داداش حسین بچه بسیجیها – تمام قد، با زمینه ای از فصل بهار همراه با تبسمی دلنشین- را در بالای وب سایت خواهم گذاشت. لطفا پسوردتان را تا آن زمان پیش خودتان به امانت نگهدارید و بعد به دوستان تان بدهید. و حرف آخر: رسالتی که روی دوش بسیجیان این دوره و زمانه است از رسالتی که روی دوش امثال جهان آرا بود بیشتر است. من بسیجیان نسل خودم را بسیار بزرگتر از بسیجیان دوره قبل می دانم. ما با دشمنی می جنگیم که خیلی با امام عکس دارد. پس جهان آرا اگر چه بسیجی واقعی بود اما از ایشان و باکری و همت، هستند بسیجیانی که واقعی تر باشند و این عزیزان همین بچه بسیجی های نسل من هستند؛ همین ستاره های حضرت ماه. همینها که قلم من ارگان دود موتور هوندای قراضه شان است. راستی از شما ممنون که باعث شدی برای دوستان، نظری به اندازه یک پست بگذارم. این یعنی استفاده ابزاری من از حسادت شما!!
هوالعزیز
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه
داداش حسین سلام
دستت درد نکنه
فدای اون جوهر سرخ قلمت
وقتی دیر به دیر میای اینجا و متن میزاری خیلی دلم (ون) میگیره!
داداشم اگه برات مقدوره بگو امشب (۶خرداد) که شب جمعه است بهشت زهرا (س) هستی یا نه
آخه قطعه ۲۵ سالگرد استاد بسیجی مرحوم آقاسی (ره) هست حدود ساعت ۱۷
اگه بودی بیا
خدایی خیلی دوست دارم از دوباره از نزدیک ملاقاتت کنم
بعد هم همه بچه بسیحی ها با هم میریم قطعه ۲۶
راستی فکر کنم قطعه ۲۷ هم تعویض سنگ مزار شهدا باشه
خلاصه امشب گلزار شهدا مهمونیه
هرکی نیاد کلی ضرر کرده
اگه اومدی میبینمت داداش گلم
یا علی
البرز
http://colourrevolt.blogfa.com
داداش حسین: می آیم و قرار است متنی کوتاه هم برای شهدای قطعه ۲۶ و حاج احمد متوسلیان ساعت ۵ و یا ۶ بخوانم.
سلام
حکما سران فتنه ما هستیم:::: خیلی جالب بود / فکر کنم قطعه ۲۶ امروز هم داره رکورد میزنه
با مطلب:”سبزها چه کسانی را شهید می خوانند؟” پیرامون دروغ های چندماهه فتنه انگیزان و اعدام اخیر ۵ نفر به روزم
سلام بر داداش حسین.
ای کاش یه روز بیاد که بتونم دوباره بگم سلام داداش کاظم
بد نمی بینم تو این روزها که پر از عطر حضرت امامه یه خاطره از ۱۴ خرداد سال ۶۸ بگم.
وقتی امام از پیش ما رفت من فقط سیزده سالم بود ولی مثل دختری که پدر از دست داده برا امام گریه می کردم.
انگار روح کودکانه ام دریافته بود چه فاجعه ای رخ داده. تا اینکه بعد از مدتی که همینطور افسرده و عزادار بودم یه شب امام رو در خواب دیدم.صف جماعت بود و من در صف اول پشت امام نماز جماعت خوندم. انشاءالله خدا قسمت همه بکنه. بعدش امام روی یه سکو نشست و اون سکو مثل یه بالا بر بالا رفت. آقا به بعضی ها اجازه ملاقات می داد که وقتی نوبت به هر کس می رسید باید می رفت بالا و امام رو زیارت می کرد.به منم گفتن چون خواهر شهیدی برو زیارت امام.
وقتی رسیدم اون بالا خودم رو تو دامن آقا انداختم ، سرم رو روی زانوش گذاشتم و شروع کردم به گزیه کردن. آقا با هون دستای مهربون رو سرم دست نوازش کشید و گفت: تو نباید گریه کنی،باید خیلی مقاوم باشی آخه بعد از این قراره خیلی سختی بکشی!
بعد از اون خواب آروم شدم. و مدتها گذشت!
تا رسیدیم به خرداد ۸۸ ، تو اون روزها که به فرمان دشمن بانگ الله اکبر عزیزهای ما دستاویز سران فتنه بود و من با شنیدنش خون گریه می کردم یه دفعه یاد خوابم افتادم و به اون همه وسعت روح ،روح الله درود فرستادم.
به خدا تو تمام اون روزهای سخت نگاه برادر م و دست نوازش امام چراغ دل پریشان من بود.
به امید طلوع خورشید
یاحسین
من انقلاب کردم.
من به پشتوانه ی ماه تابان شبهای تیره و تار دنیای بی خورشید انقلاب کردم.
و دشمن رو از خونه ی دلم پرت کردم بیرون.
دشمنی که تا قبل از این صمیمی ترین دوست همه ی زندگیم بود.
لبخند رضایت بابا اکبر رو دیدم تو رویای شبونه م.
منم یه بابا اکبر دارم که میگن جاش تو قطعه ی ۲۷ ردیف ۸ شماره… خالیه.
برادر حسین! بدجوری همدردیم!
دعا کن برای خواهر زینب…
نه دهت زندگی میده به دلمای مرده.تصمیم گرفتم از این به بعد هدیه ام به دوستام یه نه ده با یه شاخه گل امید باشه.
خدا قوت همدل و کیش و آیین!
همه ی آرزوی من اینه:
اللهم عجل لولیک الفرج
والعافیه والنصر
وجعلنا من انصاره و اعوانه
والمستشهدین بین یدیه
اللهم احفظ امامنا الخامنه ای…
وقت اذان صبحه،…
خطاب به جناب ” که اینطور … ” :
اولا گند اونایی در اومده که سر پولهای رسیده از سیا دعواشون شد .
ثانیا اگه دنبال تاغار نفت می گردید یه سر به فهرت کتاب گینس بزنید . حتما نام صاحب طولانی ترین مأموریت به خارج و منسوبین رو در آن می بیند .
ثالثا اینکه خدای نکرده روزی کسی ماه رو به چشم … ببینه ، این مشکل ماه نیست مشکل بیینده و چشمانش است که بدجور ضعیف شده . به قول یکی از بچه مهندسامون : مشکل ، مشکل user هست ، سیستم سالم می باشد
رابعا قدر زر زرگر بداند قدر گوهر گوهری .
خامسا به قول داداش حسین “غلط کردید بی شمارید “
وبلاگ جالبی دارین به وبلاگ ما هم سر بزنین آخه تازه کاریم و به راهنمایی احتیاج داریم.
http://www.otaghe205.loxblog.com
این وسط ظاهرا تنها کسی که با امام نبود، نسل من بود. گویا همه با امام بودند جز ستاره ها و ماه. امان از دل نسل ما که هیچ عکسی با امام نداشتیم. ما در جنگ تحمیلی نبودیم. اصلا سران فتنه ما بودیم که دیر به دنیا آمدیم. آری ما مقصر بودیم که دیر به دنیا آمدیم.
سلانم داش حسین
خسته نباشی دلم خنک شد آرام شدم خدا خیرت دهد
یا علی
سلام داش حسین
خسته نباشی دلم خنک شد آرام شدم خدا خیرت دهد
یا علی
احسنت برادر
تو وبلاگ امیر حسین ثابتی یه کامنت از شما دیدم خطاب به آقای صادق لاریجانی گفته بودید برادر پرسه در مه!!
من دلم میگیره وقتی میبینم این داداش حسین بچه بسیجیها که قلمش در کور کردن چشم فتنه اونقدر موثر بود بعضی وقتها اینطور شتابزده حرف میزنه
شنیدی میگن من دیگه متعلق به خودم نیستم متعلق به همه ام!! شما الان اینطوری ای !! پس تو انتخاب کلمات باید دقت کنی ما اجازه نداریم اینقدر راحت در مورد بقیه قضاوت کنیم شما هم نباید اینقدر شتابان دنبال این باشی که تکلیف آدمها رو یه سره کنی آقای صادق لاریجانی هنوز از راه نرسیده شد برادر پرسه در مه؟
من قبول دارم همه ما الان مطالبات زیادی از قوه قضاییه داریم اما حق نداریم اینقدر زود در مورد افراد قضاوت کنیم
به نظر شما آقای صادق لاریجانی داره دست دست میکنه برای اجرای عدالت ؟
به نظر شما اگه میشه در اجرای عدالت یه جوری زمان رو مدیریت کرد که کمترین هزینه رو برای نظام داشته باشه نباید اینکار رو کرد؟
آیا رهبری در مدیریت فتنه این مشی رو دنبال نکردند؟
از خدا برات سلامتی و برای قلم جادوییت هدایت خاص خودش رو طلب میکنم. خدا تو رو در دفاع از حضرت ماه یاری و تایید کنه.
سلام
همون بچه شهیدی که اون روز گفتم
وکمک خواستم
داره یه عشقی رو دوباره فریاد میزنه
فرق شما با ما اینه که
شما ها باباهاتون شهید شده
یعنی هیچ وقت از دستش نمیدیدن
ولی ما
از دستش دادیم
این راز وطلب چند روز پیشم
که گفتم
وقتی بابای شما هواتونو دارن دل بعضی ها میشکنه
بیا
اینم از بابای رفیق ما
سه سوت به د ادش رسید
حالا ما هی………………
سلام
می بینم که آمار سایتتون ریزش شدید داشته!!
سلام
خیلی عالی بود .. ممنون
اجرتون با حضرت زهرا (س) ان شاء الله
سلام.خداقوت به نفس وقلمتون بدهد انشالله.هرچی از فساد جامعه خسته می شیم میایم اینجاو رمق وامید دوباره می گیریم.خداحفظتون کنه.یاعلی
سلام بر داش حسین و همه بچه بسیجیها
بازم مثل همیشه عالی بود. گل کاشتی
یا علی
مقصر ما بودیم و پدران مان. ما دیر به دنیا آمدیم و پدران مان زود شهید شدند.
سلام مرحبا بر سایت شما باز هم عالی بود
با کلیپ جدیدی مربوط به اعتراف غرب در مورد هسته ای ایران به روزیم
وبا کلیپ های انتظار وامام وهمچنین شمخانی در پست قبلی به روزیم
حتما ببینید ونظر بدهید.
یا علی
http://www.modafeiran.blogfa.com
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل[
عکس بزرگتری از خودت نداشتی بذاری اونجا؟
داداش حسین: دوستان در حال تهیه عکس بزرگتری هستند که به زودی آماده خواهد شد.
امروز پس از هفته ها گشتن در کتاب فروشی ها سه جلد ((نه و ده )) خریدم یک جلد برای خودم و دو جلد برای هدیه به دوستان
به کوری چشم دشمنان سه جلد خریدم تا چاپش بالا برود با بن کتاب رهبری هم خریدم تا کور شود چشم هرکس که نتواند دید
هر صفحه اش را که می خوانم دریچه ای از حقایق که تا حال به آنها فکر نمی کردم به رویم گشوده می شود
حسودیم شد به حسین قدیانی که چقدر ثواب می برد با این قلم زیبایش
http://www.faryad313.blogfa.com
التماس دعا
ما به هم نان قرض می دهیم و از هم حمایت می کنیم،حرفی هست؟
سلام برادرم
من یه فرزند جانبازم
از مطالبت بعضی موقع ها استفاده میکنم
دانشجوی حسابداری ام
اگه به سایت من هم بیای منت سرم گذاشتی
پیش همه دوستانم سایت زیباتو معرفی کردم
جدیدن هم یه سایت جدید زدم
http://www.ahmadi68.blogfa.com
سلام داداش حسین
داداش کاش می شد یه پستی هم برای این روسیه میذاشتین البته تو قالب طنز
دیگه داره رو عصابم راه میره
راستی خیلی خوشتیپی ها نگو داداش که نیستی ناراحت میشم
صورت نورانی و چشمهای دلربا و……………..دیگه یه آدم از خدا چی میخواهد
اگر شما هیچی هم نداشتین خدا بهتون یه دل داده قد دریا،قلمی داده بهتون که اگه دریاها جوهر قلمتان باشد وزمین صفحه ی سفید روزگار بازهم نوشتهایتان دل آدم و ………………………..
دیگه داره کم کم حسودیم میشه
بچه بسیجی ها هیچ وقت داداش حسین و تنها نذارین
مقصر ما بودیم و پدران مان. ما دیر به دنیا آمدیم و پدران مان زود شهید شدند……………
داداش حسین به قول شیخ بیسواد:
“خوشم به هوشت آمد”
به نام خدای حسین قدیانی
به نام خدای امیر حسین ثابتی
و به نام خدای ستاره های حضرت ماه
جواب خیلی خیلی باحال (دندان شکن) داددی به ایمان تحسین میکنم
ولی یه چیز مونده که نگفتی بهش:
غلط کردید بیشمارید
سلام فکر کنم تموم مشکلات حل شده فقط مونده عکس شما؟؟!!!!!!
چیز دیگه ای نبود بهش گیر بدن؟
به نام خدایی که حسین قدیانی را آفرید
به نام خدایی که همه بسیجیان حضرت ماه را آفرید
بعضی آدمها همیشه صف اولند.
در همهجا.
اینجا هم همینطور است.
در نبرد سایبری هم خطشکنانی هستند که رگبار گرفتهاند روی مواضع دشمن و راه را برای پیش رفتن دیگر همرزمان هموار میکنند.
فحشها، تهمتها، افتراها و … را به جان میخرند و دم نمیزنند.
حرفهایشان نشان میدهد به حرفی که میزنند با تمام وجود معتقدند.
به حالشان حسرت میخوری و در دل برای موفق بودن همیشگیشان دعا میکنی.
کم نیستند اینجور آدمها؛
مثل جناب آقای حسین قدیانی.
ما حسین قدیانیها را همه جا تبلیغ میکنیم.
ما بیشماریم
و شما غلط کردید که بیشمارید
یا حق
—————————_(/_\)
————————-,((((^`/-
————————((((–(۶-/-
———————-,(((((-,,—-/
–,,,_————–,(((((–\”._–,’,;
-((((\\-,…——-,((((—\—-`,@)
-)))–;’—-`”‘”‘””((((—(——´´
(((–\————(((——/
-))-|——-__–|((——-|
-))-|————-(((——|
((–|——–.——-‘—–|
))–/—–_-‘——`t—,.’)
(—|—y;—,-“”””-./—/\–
)—/-.\–)-\———`/–/
—|.\—(-(———–\-\’
—||—–//———-\\’|
—||——//——-_\\’|ا
—||——-))—–|_\–||
—/_/—–|_/———-||
—`'”——————\_|
مرا اسب سفیدی بود روزی>>>>>>>>>>>>>>>……<<<<<<<<<<<<<<<<
پس از شبیه سازی بره های شنگول و منگول یک گرگ به نام شیپورچی شبیه سازی شد
http://www.shayeeh.blogfa.com
سلام داداش حسین
یکی از دوستها من الان یه متنی رو برام اس زد و گفت اینو بنویسم تو نظرات شما
اینان که بیرقهای هدایت را تا آن سوی قله ها بر دوش کشیدند و تا دشتهای سرخ شهادت به پیش تاختند دست پرورده ی کدامین مکتبند؟آری اینان نادیان حق عاشقان راه خدایند
سال۶۱ منطقه ی کردستان
راستی این ایمان دیگ کیه که او.مده و جسارت کرده شما اشاره کن سرش و ببرم
داداش حسین: خودتو عشقه، خونتو کثیف نکن. امروز قطعه ۲۶ بهشت زهرا ساعت ۵ متنی نوشتم که خواهمش خواند. شب هم میگذارمش اینجا.
سحر است این یا نوشتار ؟ به گمانم سحر باشد ، سحر حلال ! حسین قدیانی امروز علمدار علیست و خار در چشم منافقان و استخوان در گلوی وابستگان به غرب و شرق .
صبحدم وقتی به صندلی تکیه داده بودم حافظم را باز کردم خواجه هم مثل ما بود ، درد عشقی کشیده بود که مپرس ولی او هم بعد از گشت و گذار گرد جهان دلبری برگزیده بود که مپرس …
دلبر شده ای حسین جان !
خطاب به اون فنچول هایی که برای داداش حسین بچه بسیجی ها در این فضای مجازی(!) شاخ شدن:
# اولاً که عمدا آمار بازدید رو آوردیم پایین تا امثال شما رو وادار کنیم برای داداش حسین بچه بسیجی ها نظر بذارید تا نشون بدیم دقیقه به دقیقه ی احوالات و تغییرات جزیی سایت داداش حسین رو دارید رصد میکنید اونقدر که تک تک نظرات رو هم شخم میزنید!
# دوماً شما چرا اینقدر اصرار دارید با ایرادات مسخره تون بتونید رو اعصاب داداش حسین رژه برید؟ ایراد به “سلیقه”(مثل تصویر درخشنده ستاره ماه در بالای سایت+عدم انتشار آزاد نظرات) بجای ایراد به “محتوا و مبنا”های نوشته های داداش حسین، نشون از عجز شما در برابر مبناهای محکم و روشنگری های داداش حسین و سخیف بودن هدف تون میده. این را هم بگم که بقول حسین قدیانی ِعزیز آن روز که شما بخواهید از ایشون تعریف کنید و دیگه تهمت ها و ناسزاهاتون رو روانه ایشون نکنید روز مرگ ِقلم ایشونه. پس نارواهای شما یکی از شاخص های صراط مستقیم ِراه حسین ِعزیز است.
# سوماً اینجا برای امثال شما “قطعه۲۶” نیست! اینجا “تله”ای ست برای به دام انداختن شما تا با حضور مسخره تان مهرتأییدی باشید بر دل نوشت های حسین ِعزیز. که امام این کارها را به آموخت که تا وقتی که عملکردمان، شما را خُورد نکرده و لج تان را در نیاورده باید بدانیم عملکردمان هیچ قدمی برای اسلام ِعزیز نبوده است. پس بنازم جمله ی شهیدبهشتی ِعزیزمان را؛ این همراه امام عزیزمان را که: «از ما عصبانی باشد و از این عصبانیت بمیرید!»
# در آخر اینکه چقدر حسرت میخورم که اگر تا بحال نتوانسته ام دست حضرت ماه را ببوسم کاش این اخلاق ِخاکی حسین؛ این ستاره حضرت ماه میگذاشت دستش را ببوسم که آنوقت گویی دستی که رضایت حضرت ماه را برآورده و دستی که گرمای دست حضرت ماه را برخود گرفته را بوسیده بودم و آرام میگرفتم.
به امیدآنکه خداوند حسین ِعزیز را از رهنمون های حضرت ماه بهرمند نماید تا داداش حسین بچه بسیجی ها از گزند حوادث مصون باشند. إن شاءالله
داداش حسین: با سلام. ممنون از شما. من بوی جوراب شما بچه بسیجیها هم نمی شوم. بوی جوراب شما دشمن را خفه کرده، اما صدای اینها درآمده!! همه تان سالارید به مولا.
سلام
بازم ما رو گریوندی
دست علی پشت و پناهت
سلام داداش حسین.
الان همینجوری الکی الکی دارم گریه می کنم.
شاید هم خیلی الکی نباشه. خیلی دوست داشتم تو شیراز ببینمت. اما شرایطم اصلا جور نبود و نیست.
“من همان بوی جوراب بچه بسیجیها هستم که دارد خفه می کند دشمن را!!”
جمله نابی بود اما نه در مورد شما. شما سرور ما اگه نباشی برادر و عزیز ما هستی. پس اینجوری خودت رو خطاب نکن.
ایشالا اگه اومدم تهران حتما میام دیدنت. احتمالا روزی که بری بهشت زهرا من هم میام. شایدم بیام روزنامه. به هر حال نه نباید بگی به من. اینقدر سمج می شم که مجبور شی قبول کنی.
یا علی داداش
داداشم فدات بشم ! چرا وقتی داشتی جواب ایمان رو میدادی اینقدر عصبانی شدی اصلا ازت انتظار چنین جوابی رو نداشتم . درسته آقا ایمان کمی از روی غرض و مرض حرف زد درسته که آقا ایمان از احساس قلبی ما بچه بسیجی ها نسبت به شما خبر نداره اما به نظر حقیر باید به چشم یه نقد حتی نقدی که کاملا غیر منصفانه است اما بهرحاله میتونه آدم رو متوجه اطرافش بکنه نگاه میکردین و جواب ملایمتری میدادین .
من بین بعضی از طرفداران مطالبتون هم شنیده ام که برخی از قسمتهای نقد ایمان خان رو تکرار میکنن اما در انتها میگن : با وجود همه اینها داداش حسین رو عشقه . مگه بسیجی چندتا داداش حسین داره.
راستی من و حدود بیست – سی نفر دیگه از دوستهای بسیجی ام که اکثرا بعد از شامگاههای پایگاه مقاومت جمع میشیم و درباره شما حرف میزنیم در مورد یه مسأله اتفاق نظر داریم و اون اینکه واقعا لزومی به گذاشتن عکس تون توی وبلاگ نیست .
ما هم همون بسیجی هایی هستیم که شما میگین خاک کف پای اونها هستید . همون هایی که عاشق ماه اند . همون هایی که ….. توی تمام موارد با شما هم عقیده ایم ولی لطفا به ما اجازه بدین بتونیم توی فضای قطعه ۲۶ که به گفته خودتون متعلق به همه بچه بسیجی هاست بگیم که : داداش خوب ما . حسین آقای یکی یکدونه ی ما . میخوایم همیشه برای خدا و شهدا بنویسی .
دعای همیشگی من اینه که : خدایا به من اخلاص و معرفت بده . اخلاص و معرفت.
سلام حاجی البته من نمیدونم شما حاجی هستی یا نه ولی به قول عباس اژانس شیشه ای همه بچه خیبری ها حاجی اند یه سری به وبلاگ لذت انقلابی بودن بزن اگه نظر دادی ما رو شرمنده میکنی
سلام آقای قدیانی
یه سوال بپرسم ؟
از آنجایی که سلاح شما قلم شماست اگر قلمتان به اندازه یه کلمه جوهر داشته باشد آن یک کلمه ای که خواهید نوشت و چشم دشمن را کور خواهید کرد چیست ؟
داداش حسین: غلط کردید بیشمارید.
این دفعه آرش با نام ایمان کامنت گذاشته ؟؟؟
خودشو هم که بکشه و با نام کبری خانم و صغری خانم کامنت بزاره نمی تونه ادبیات سخیفشو عوض کنه و این بزرگترین ضعف این کپک سبزه .
یه پیشنهاد برای حل بزرگترین مشکل دنیا (عکس شما)
یه عکس گنده بزنین اینجا که نصف صفحه رو بگیره این طوری تا این پایین که می یام برای درج نظر دلمون برات تنگ نمی شه
در پست پایین دشمنانت ؟؟ رو معرفی کردی و طرز فکرتو هم گفتی ( غلط …..) بچه شهر ری هم هستی همونجایی که چند روز پیش ماجرای ابطحی پیش اومد . IP کسانی رو که از نظراتشون خوشت نمیاد رو هم که پخش میکنی و ………. بکجا چنین شتابان ؟؟؟؟
نشسته ام و می نویسم ، آری می نویسم با قلمی رسا تر از صدای رعد و برق و کوتاه تر از ندای انا الحق …
با قلمی که ندای نون و القلم را خوب فهمیده ، همان که پروردگارم به هنرمندی اش قسم خورده …
فکر من روشن تر است از افکار کهنه ی عرفا و حکما ، تجلی نمی دانم ، وجود من تجلیست ، واجب الوجود نمی دانم : انا الحق … بر دارم از این حرف و خونم می ریزد بر زمین قطره ، قطره ، همچون عشقی :
جهان سپید تر از فکرهای عرفانی است ، رفیق روح من آن عشق های پنهانی است …
اگر می بینید صبح روشن است به برکت فکرهای من است ، فکر من پر است از قرآن و آزاد است از بندگی سلطان و خاقان ، پر است از نوای بی نوایی ، بسم الله اگر حریف مایی …
حافظ هر روز در خانه ام را می کوبد ، در را به رویش می گشایم ، برایم الا یا ایها الساقی می خواند ، برایش حافظا جز تو دگر نابغه گفتاری نیست می خوانم ، قصه ی مهر و وفا برایم می گوید و از دارا و سکندر شکایت می کند ، گاهی هم از دلی که از دستش می رود می خواند : دل می رود ز دستم ، صاحب دلان خدا را …
با ساز خوش صدای کلمات سعدی می رقصم و در دریای معانی بوستان و گلستان غرق می شوم ، دست دزد های دریایی کارائیب از دامان دلی که داده ام بر باد دور باد : دل داده ام بر باد ، هر چه بادا باد ، شیرین تر از لیلی ، مجنون تر از فرهاد …
اینجا منطقه ی ۹ است ، نه ، … اینجا قطعه ی ۲۶ است ، همان جا که قلم حسین قدیانی قلب را گاهی می خراشد و گاهی درمان می کند ، همان جا که حسین دست به سیب زنخدان برده ، چشم هایش می درخشد و دور دست ها را نظاره گر است ، شاید به قطعه ی ۲۶ نگاه می کند ، شاید هم در انتظار یار است … حسین پرنده ای از خیال ساخته از مغزی که از خاک آفریده شده و با قلمش فریاد برآورده : ْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْر … حسین مسیحا نفسی است که فضای اینترنت را با بوی حضرت ماه معطر کرده …
دست هایم خسته شده ، کمی بالایشان می آورم در برابر آن بالایی اظهار عجز می کنم و …
ما بر آریم شبی دست و دعایی بکنیم ، غم هجران تو را چاره زجایی بکنیم .
سلام به ستاره ای که در پرتو نور حضرت ماه می درخشد
و سلام خدا بر شهیدان و مجاهدان راه حق
التماس دعا
از اون روزی که توی نمایشگاه کتاب نه ده رو دادم بهتون تا توی صفحه ی اولش یه یادگاری برام بنویسید بارها شده به رفقام گفتم من توفیقم بیشتر از شماهاس.چون از دست داداش حسینم امضا گرفتم.جمله ای که نوشته بودی یادته؟نوشتی ستاره باشید برای ماهپاره ای که ۲۵۰۰ماهواره حریف دست عباس گونه اش نشدند.
داداش حسین عزیز!
امیدوارم برا یه بارهم که شده یه سری به وبلاگم بزنی .خیلی دوست دارم نظرت رو درباره ی نوشته هام بدونم.البته این رو میدونم که با این همه مشغله ای که داری این توقع بیجاست ولی شما می مونی و کرمت.
روح بابا اکبرت شاد.
موفق باشی برای همیشه.
سلام آقای قدیانی.
وبلاگ طلبه ای دارم برای تبادل بنر یا به عنوان حمایت یا تبلیغات یا هر چیز دیگه آماده ام.
به ما سر بزنید،منتظرم….
عشق فقط عشق علی
رهبر فقط سید علی
می گن از گرگ نباید ترسید اما از گرگ در لباس میش بترسین
بعضی ها توهین می کنن که معلومه جلبکن و البته احمق
بعضی از منتقدین هم از همین جلبک ها هستن که بسان دوست آمده اند در لباس دوست اما همون آقا گرگن
مراقب این ها باشین
حرف هاشون بو می ده
این ها از گروه اول باهوش ترن اما باز هم می شه فهمید دوست نیستن
حسین…………….از اون جملت که گفتی…..من بوی جوراب بچه بسیجی ها هم نمیشم بوی جوراب شما دشمنو خفه میکنه…..خیلی خوشم اومد… خوب تیکه ای انداختی البته نه به ایمان بلکه به قتنه گران…… میدونی تو اون جملت چه حرف بزرگی نهفته بود: با زبان تشبیه واستعاره به سبز ها گفتی : بصیرت بوی جوراب بچه بسیجی ها از شما خواص متخصص فتنه هم زیادتره و اندازه جوراب بسیجی ها هم بصیرت ندارید……. حسین……وقتی قاطی میکنی وجوش میاری خیلی باحال تر میشی…….خوشم میاد تو لجبازی هم حرف اول را میزنی… …..راستی در مورد اون عکست…………….اولا وقتی می اومدم تو سایتت چشمم که میخورد به عکست خود به خود شروع میکردم به فاتحه خوندن…………..یه وقت فکر نکنی شوخی میکنم ها……جدی گفتم……..اگه بزرگترش کنی …..ممنونت میشیم………..چون هم وقتی داریم دل نوشته ها رو با چشمامون میخونیم چشممان هم به عکست میفته وهمزمان با دهانمان هم فاتحه ای می فرستیم……………….///////////راستی اگه تو جزو کنکوری ها بودی کدوم گزینه رو انتخاب میکردی………..؟؟؟؟؟؟؟/////////////حسین ……راستی برای یاد آوری …..فقط بسیجی ها نیستند که هوای سایتت رو دارن ……….خود من از وقتی با سایتت آشنا شدم………….تنها جایی که تا نصف شب آن لاینم سایت توئه…………….//////
ریاکاری هنرمندانۀ فاطمه معتمدآریا و همسرش!
پس از انتشار عکس بدون حجاب فاطمه معتمد آریا، شوهرش ادعا کرد عکس کشف حجاب او مربوط به جشنواره نیست و در یک غرفۀ لوازم آرایشی به طور خصوصی! گرفته شده. اما فاطمه معتمدآریا و نیکی کریمی، پیش از این هم در جشنواره Vesoul فرانسه کشف حجاب کرده بودند…
دوروئی تا چه حد؟!
http://hossein.wordpress.com/2010/05/27/hypocrisy_of_motamed_aria_and_her_husband/
سلام.
داداش حسین مرامتو!!!!
واسه کلی آدم جواب می ذاری کلی کامنت طولانی می خونی بعد نامه ی ما رو نمی خوای بخونی؟!!!!!!!!!!
باشه اگه دیگه واست کامنت گذاشتم.
داداش حسین:به درک! اونقدر بچه بسیجی با مرام و بی ریا هست واسه من کامنت بذاره که هیچ نیازی به نظر توی فسقل بچه نیست. تازه! تا کور شود هر آنکه نتوان دید. تازه!مرگ بر عکس دو رو (منافق)
التماس دعا
ولی خدایی ش جواب نامه ی ما رو بده داداش.(برای صدمین بار می گم : توی قست “ارتباط با من” نوشتمش.)
سلام.
چند ماهی است که این گزارش را به سازمان بازرسی کل کشور، دفتر بازرسی رهبری و ایمیل رییس جمهور ارسال کرده ام و جوابی نگرفتم.
لازم دیدم شما هم بخوانید!
با سلام! در زمان تصدی آقای دکتر احمدی نژاد در شهرداری تهران، آقای مهدی جابری با مدرک تحصیلی دیپلم و با سوءپیشینه کیفری{حدود یکسال زندان به جرم مشارکت در کلاهبرداری} به خاطر روابطی که با بعضی از اطرافیان آقای احمدی نژاد{زریبافان، کاشانی، سعیدلو و …} داشت به پست معاونت سازمان بازنشستگی شهرداری تهران و {مدیریت شرکت ابوذر متعلق به این سازمان} منصوب شد. نامبرده جهت کسب درآمد از پروژه های ساختمانی شهرداری که تحت مسولیت وی در شرکت ابوذر بود با مشارکت فردی بنام مهندس عسگری شرکت عرشیا را تاسیس کردند{البته در مدارک شرکت اسمی از آقای جابری ثبت نشده است} و پروژه های پر سود توسط آقای جابری به این شرکت واگذار و ۵۰%سود نصیب آقای جابری می گردید. زمانی که آقای احمدی نژاد رییس جمهور شد، آقای جابری به معاونت شرکت خانه سازی سازمان تامین اجتماعی منصوب شد و چون رتبه شرکت عرشیا پایین بود و نمی توانست پروژه های بزرگ سازمان را به آن محول کند با مشارکت آقای عسگری شرکت رتبه ۳ هات سان را خریدند و همزمان آقای جابری با مشارکت مهندس منییات شرکت ساختمانی سومه را خرید. دوباره پروژه های ساختمانی سودده سازمان، توسط آقای جابری به این شرکت ها واگذار می شد و ۵۰% سود شرکت هات سان و ۷۰% سود شرکت سومه نصیب آقای جابری می گردید. زمانی که آقای مددی از ریاست سازمان تامین اجتماعی برکنار شد، آقای جابری از ترس تحقیق و تفحص و به توصیه دوستانش به دبی فرار کرد و بعد از یکسال وقتی فهمید از تحقیق و تفحص خبری نیست و مملکت امن و امان است به تهران بازگشت و هم اکنون در شرکت هات سان با میلیاردها تومان سرمایه تحصیلی و دوستان با نفوذ در بدنه دولت، مشغول پروژه های بزرگتر است. هم اکنون شرکت هات سان پیمانکار پتروشیمی و شرکت سومه پیمانکار سازمان تربیت بدنی است. اگر این اعمال فساد مالی و سواستفاده است سازمان بازرسی تا به حال چه کاری در این مورد و موارد مشابه انجام داده است؟!
با احترام بهروز کریمی
بسم الله الرحمن الرحیم
من عاشق اون نور ماه، حضرت ماه، امام خامنه ای ام. عالی بود.
چه مواقعی سوء استفاده از زنان غیر محجبه مجاز است؟
در انتخابات
در راهپیمایی ها
بستگی به مصلحت صدا و سیما دارد
هیچکدام
این یعنی تحقیر زنان
http://www.shayeeh.blogfa.com
سلام داداش حسین خسته نباشی مثل همیشه خوب و عالی بود متنت . تا اونجایی که تونستم هرکسی رو که میدونستم به اینترنت وصله گفتم حتمآ به وبلاگ شما سر بزنه. ایشالا که با قلم قشنگت بیشتر بتونی از سپاه یزید به سپاه ارباب اضافه کنی. یا علی
یاد اویس قرنی افتادم که تا امروز همه او را صحابی می دانند و او حتی فرصت دیدار هم نصیبش نشد و یار غار که تنها کج اندیشان و بد سیرتانند که صحابی اش می نامند . و آن دیگری را خال المومنین !!!! بگذار بخوانند و پای کوبند و هلهله کشند از شادی صحابی بودنشان. ما زا صحابی بودن ، ملاکمان آنست که در لحظه آخر بر بالینت آیند و ولید خطابت کنند. آنگاه خواهند دید که حتی حسین را برادر خطاب می کنیم و عکس های یادگاری مان را رو می کنیم.
یا م ح م د
” مانور سایبری ولایت ”
سلام همسنگر
مسیری به سوی روشنایی، خروشی از جنس قلم، فریادی برای بیدار کردن، اشکی از روی دلسوزی، خشمی از سر مهربانی، اندوهی از نوع عشق، مرهمی برای تسکین دل رهبر …
می کوشیم غبار را کنار زنیم، می کوشیم حقیقت را بگوییم، می کوشیم روشن کنیم. می خواهیم عمار باشیم. بیایید و سرباز این مانور باشید.
مانور سایبری ولایت، انقلابی ترین حرکت سایبری در فضای جنگ نرم. اقتدار و وحدت کاربران ولایتمدار را در فضای مجازی به نمایش می گذاریم.
روشنگری و افشاگری گذشته پر ابهام افراد به ظاهر انقلابی را برای شما فاش میکنیم.
در اولین قدم از تمامی دوستان عزیزی که سایت یا وبلاگ دارند، درخواست می شود کد مانور سایبری ولایت را در سایت ها و وبلاگ های خود قرار دهند تا از این طریق بتوانیم با اتحاد بیشتری در این مسیر گام برداریم.
برای مشاهده و دریافت کد به لینک زیر مراجعه کنید:
http://naghdnews.ir/other/manovr
http://naghdnews.ir/other/manovr
با تشکر، سایت خبری – تحلیلی نقد نیوز
” مانور سایبری ولایت “
یاد اویس قرنی افتادم که تا امروز همه او را صحابی می دانند و او حتی فرصت دیدار هم نصیبش نشد و یار غار که تنها کج اندیشان و بد سیرتانند که صحابی اش می نامند . و آن دیگری را خال المومنین !!!! بگذار بخوانند و پای کوبند و هلهله کشند از شادی صحابی بودنشان. ما از صحابی بودن ، ملاکمان آنست که در لحظه آخر بر بالینت آیند و ولدی خطابت کنند. آنگاه خواهند دید که حتی حسین را برادر خطاب می کنیم و عکس های یادگاری مان را رو می کنیم.
یا م ح م د
وقتی همه چیز عالی باشد واژه ها برای بیان احساس ناتوان است
من در روزهای امتحانم کتاب شما را بیشتر از دروسم می خوانم من نمیدانم سرچشمه های حکمت که در قلم شما جاری است چگونه با چشمان مادیم بفهمم که نگویید به من با خواندن کتاب فقط بدست آمده است ما را هم دعا کنید
آقای قدیانی
سلام
جایی برای ارسال نظر خصوصی در نظر نگرفتید؟
ایمیل هم که نذاشتید
چه کنیم؟
کار دارم.؟؟؟
حامد اشعری: email:hossein@ghadiany.com
سلام داش حسین
دمت گرم بابا . چی شد اتوبوسی رو که چهار شنه به هاش رفتیم راهپیمایی رو ول کردی و رفتی طیاره سوار شدی . مگه اتوبوسی که چهارشنبه بردمون راهپیمایی و بابات باهش رفته بود جبهه چه عیبی داشت که نمی تونست تو رو تا شیراز همراهی کنه . نکنه که تو دیگه پرستیژت میاد پایین سوار اتوبوس بشی .
از مطلب خوبت ممنون
یا خق
فدای اون منم منم گفتنت حسین داداش
سلام اخوی
خدا قوت
سلام حسین آقا!خسته نباشید!ارادتمندیم داداش حسین بچه بسیجی ها!خیلی مخلصیم!البته مخ لس(less)نیستیم ها!اتفاقا با مخ هستیم و مخلصیم!
برادر جان!از خوشحالی ۸ تا بال در آوردم٬بعد از ۲ هفته که میام همه چی قشنگه!همون طوری که می خواستم یعنی بیشتر از اونی که می خواستم.همه نوشته هات رو می خونم٬کامنت ها رو هم٬ به مغزم رژیم هم نمی دم٬آخه اینجا اینقدر خوراک فکر هست که مغزم اضافه وزن گرفته!
داداش حسین و بچه بسیجی ها!منو از دعای خیرتون بی نصیب نکنین٬خیلی محتاجم.
http://irish.blogfa.com/post-5.aspx
یک روز از خرداد راانتخاب کنید و دلیل انتخابتان رو بگید!
سلام علیک سلام علیک
عنوان کتاب:
آنتی بی بی سی و قطعه ۲۶ در نبرد سایبری
سلام بر دوستان!
متاسفم که این جا همه این طور برای هم شاخ شده اند. متاسفم تجربه ای که هشت ماه تمام در جای دیگری از این دنیای مجازی آن هم در برخورد با یک اصلاحات چی و هوادارانش داشتم این جا دارم از زبان خودی ها می شنوم. من واقعا امروز متاسف شدم بابت همه ی آن حرفهایی که یک ماه تمام گفتم از خودی ها و از این که خودی ها برخلاف شماها ادبیات زیبا دارند و برخلاف شماها که مدعی ادبید واقعا ادب دارند! من متاسفم برادر عزیز! شما بزرگتر از من هستید و احترامتان واجب اما دلم گرفت وقتی دیدم و می بینم عینا ادبیات همان خانم را دارید و هوادارانتان هم درست مثل همان هوادارن آن خانم دارند می دمند بر آتش. داداش قدیانی! باید بصیرت داشت نه این که این قدر خام و ندانسته آتو بدهیم دست دشمن. دشمن خوب فهمید آسیابش را کجا بکارد تا آبی را که اتفاقا از جانب شما دارد می ریزد صاف بریزد روی آن و بچرخد و بچرخد! و بعد هم ذوق کنیم که داریم حال آنها را می گیریم. برادر عزیز! من چرا باید تجربه ی بد آن یک ماه را این جا داشته باشم؟ شما باید بدانی منظور من کیست چون کامنت های من درباره ی آن خانم را در وب سابقتان حذف کردید. من ناراحت نیستم که چرا سئوال ها و حتی کامنت های من حذف می شود چون آن نوشته ها مربوط به شما بود شما هم شاید دوست نداشتی تایید کنی و یا حتی حرفی در این باره بزنید. اما منظور من یادآوری بدون ذکر نام آن خانم بود. اتفاقا آن خانم هم درست مثل شما هر کسی را که مخالف بود حشره ی موذی، مزاحم حرفه ای، مزدوران، جیره بگیران و … می نامید که باید حذف شوند و این کار را هم می کرد. هر وقت حرف می زدی متهم می شدی به تشویش اذهان و مزاحمت و می گفتند برو بیرون و بگذار با خودی های خودمان خوش باشیم. من آن موقع از همین استفاده می کردم و آنها را متهم می کردم به عدم پذیرش آزادی بیان برخلاف ادعایی که دارند حالا من این جا چه نتیجه ای باید بگیرم از این کار؟؟ من دارم می بینم که شما به هر کسی که شما را نقد می کند هر حرفی می زنید حتی وقتی کسی با هزار عذر و معذرت یک ایراد مطرح می کند در کمال تندی می گویید این هم شد نقد!!! برادر عزیز! به کجا چنین شتابان؟ من کاری ندارم که آن کسی که از شما نقد کرد کی بود و کی هست. حتی اگر بدترین حرفها را هم بزند شما حق نداری توهین کنی! یک بار گفتم شما جواب دادی اما باز هم ادامه دادید ولی بدتر! درست است جوانیم و دارای شور و حال جوانی اما بچه دبستانی نیستیم که همینکه یکی حرفی زد سریع جواب بدیم:” حسود! حسود هرگز نیاسود!” شما که مدام از رهبر می نویسید و نامش را گذاشتید ماه چرا سعی نمی کنید همان طور که ایشان می خواهند درست و به جا و منطقی رفتار کنید؟ حضرت ماه شما را می بوسد جز این نباید باشد. ایشان یک جوان می بینند در برابر خود معلوم است غرورش را نمی شکند گذشته از این ها یک انتقاد رهبر از هوادارنش، آن هم یک فرزند شهید را بدخواهان در بوق و کرنا می کنند. چرا ایما و اشاره های ایشان را نمی فهمیم وقتی مدام می گویند باید بصیرت داشت؟
برادر عزیز! دشمن دقیقا همین را می خواهد که دوست منتقد را بدخواه بنامید. دشمن ظریف کار می کند خیلی ظریف اما خوب خیلی جاها هم به قول جوان های امروزی سوتی می دهد!
متاسفم و واقعا ناراحت شدم. امیدوارم دیگر شاهد این رفتارها نباشم. این جا جایی است که همه خواهر و برادرند شما چرا در جواب دشمنان به جای این که از الفاظ حسود و بحث طلبگی و مزاح استفاده کنید نگفتید:” دوستان دعوا کنند، احمقان باور کنند!!” آیا جز این سخنان برازنده ی آنهاست؟؟
یک بار گفتم باز هم می گویم:” دشمن منتقد و راهنمایی کننده بهتر دوستی است است که فقط تعریف کند.”
منتظر عکس تمام قد هستیم! باید اعتراف کنم این یه دونه رو خوب اومدید!
با سلام
“مانــــــــــــــــــــور سایبری ولایــــــت”
افسران جنگ سایبری حتما به این آدرس مراجعهخ کنید:
http://www.naghdnews.ir/cybermaneuver.html
یـــا
http://rahedigar.ir/?p=159
حضور موثر در مانور سایبری ولایت، لازمه ی چند حرکت اساسی به شرح زیر است:
۱- دریافت کد مانور سایبری ولایت و درج در وبلاگ و سایت،
۲- تعویض نام وبلاگ ها طبق تاریخ به صورت سازمان یافته،
۳- انتشار مطالب افشاگرانه بر علیه منافقین و فتنه گران
۴- واکاوی اقدامات فتنه گران بعد از شکست در انتخابات ۸۸
۵- ساخت و تهیه کلیپ های صوتی و تصویری
مسیری به سوی روشنایی، خروشی از جنس قلم، فریادی برای بیدار کردن، اشکی از روی دلسوزی، خشمی از سر مهربانی، اندوهی از نوع عشق، مرهمی برای تسکین دل رهبر … می کوشیم غبار را کنار زنیم، می کوشیم حقیقت را بگوییم، می کوشیم روشن کنیم، می کوشیم روشن کنیم. می خواهیم عمار باشیم. سرباز این مانور باشید. مانور سایبری ولایت، انقلابی ترین حرکت سایبری در فضای جنگ نرم؛ اقتدار و وحدت کاربران ولایتمدار را در فضای مجازی به نمایش می گذاریم.
روشنگری و افشاگری گذشته پر ابهام افراد به ظاهر انقلابی را برای شما فاش میکنیم.
با سلام
اطــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلاع رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــانی کنید!!!!!!!!!!!!
“مانــــــــــــــــــــور سایبری ولایــــــت”
افسران جنگ سایبری حتما به این آدرس مراجعهخ کنید:
http://www.naghdnews.ir/cybermaneuver.html
یـــا
http://rahedigar.ir/?p=159
حضور موثر در مانور سایبری ولایت، لازمه ی چند حرکت اساسی به شرح زیر است:
۱- دریافت کد مانور سایبری ولایت و درج در وبلاگ و سایت،
۲- تعویض نام وبلاگ ها طبق تاریخ به صورت سازمان یافته،
۳- انتشار مطالب افشاگرانه بر علیه منافقین و فتنه گران
۴- واکاوی اقدامات فتنه گران بعد از شکست در انتخابات ۸۸
۵- ساخت و تهیه کلیپ های صوتی و تصویری
مسیری به سوی روشنایی، خروشی از جنس قلم، فریادی برای بیدار کردن، اشکی از روی دلسوزی، خشمی از سر مهربانی، اندوهی از نوع عشق، مرهمی برای تسکین دل رهبر … می کوشیم غبار را کنار زنیم، می کوشیم حقیقت را بگوییم، می کوشیم روشن کنیم، می کوشیم روشن کنیم. می خواهیم عمار باشیم. سرباز این مانور باشید. مانور سایبری ولایت، انقلابی ترین حرکت سایبری در فضای جنگ نرم؛ اقتدار و وحدت کاربران ولایتمدار را در فضای مجازی به نمایش می گذاریم.
روشنگری و افشاگری گذشته پر ابهام افراد به ظاهر انقلابی را برای شما فاش میکنیم.
داداش حسین یکی به من بگه من چرا این سایت رو این قد دوست دارم . ای خدا من عاشق این قطعه ی ۲۶ شدم برس به دادم . راستی اقای ایمان خوب بهانه ای دست داداش جوووووووووونم دادی ها . جوابت رو گرفتی عزیزم !
داداش دیشب آیت الله حائری شیرازی ( عشششششششششق من ) داشت حرف می زد میدونی چی می فرمود : داشت داستان ماه رو می گفت که وقتی خورشید نیست باید از ماه روشنی بگیریم که نور ماه همان نور خورشید هست و مایی که از نور ماه استفاده می کنیم داریم غیر مستقیم از نور خورشید استفاده می کنیم . انقدددددددددددددده چسبید به من ! ایشون می فرمود که اونایی که دنیا رو می خوان مثل مشد حسن تو فیلم گاو خودشون رو اشتباه گرفتن و می گن بیایید سر ما رو ببرید ما گاویم .هههههههههههههههههههههه
در حالی که خدا می گه بابا شما خودتون رو اشتباه گرفتید شما انسانید نه حیوان . داداش دهن این اقا رو باید طلا گرفت . خیلی ولایی اند ما شا الله . راستی داداش ماجرای استخاره شون رو هم شنیدی که برای احمدی نژاد اومده :
و نرید ان نمن علی الذین الستضعفو و ….
دوستان هر شب چهار شنبه آیت الله حائری شیرازی تو شبکه ی قرآن حوالی ساعت ۱۱ صحبت می کنن . گوش ندید ضرر کریدن ها . یا علی
قققققققربون عکس داداش حسین بچه بسیجی ها . حرفی هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نام خدای حسین قدیانی ها
به نام خدای امیر حسین ثابتی ها
و به نام خدای ستاره های حضرت ماه
داداشمونو عشقه حرفی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داداش حسین مردم از انتظار . بصیرت خونم اومده پایین .متنو بذار دیگه.
حسودان از تومتنفرند ولی باز می ستایندت.دشمنان کمر به نابودیت بسته اند و همچنان می ستایندت چرا که تو اگر قابل ستایش نباشی نه دوستی خواهی داشت نه حسودی و نه دشمنی و نه حتی رقیبی……..تو قابل ستایشی
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابیطالب علیه السلام
سلام بر شما و بر بندگان صالح خدا
ای بندگان صالح و پاک خدا ما را از دعایتان محروم نکنید که در بحبوحه ی زندگی بدجوری محتاجیم.
ستاره – ماه – بوی جوراب بسیجی ها – شتر سوارها – ناطقی که سکوت کرده و …..
من پیشنهاد میکنم در یک حرکت هماهنگ یک فرهنگ جدید ایجاد کنیم و همه با هم برای اینکه بتوانیم به قول این عزیز ساندیس انقلاب رو بخوریم و نی اون رو بکنیم تو چشم دشمنان تو مطالبتون از این اصطلاحات استفاده کنیم تا این فرهنگ خاری بر چشم بعضی ها باشم.
سلام دوستان با کلیپ اولین نماز جمعه هاشمی بعد از فتنه ۸۸ به روزیم
http://www.modafeiran.blogfa.com
داداش میگم من الان یه سری به سایت دفتر مقام معظم رهبری زدم. عکس ایشونم دیدم. مقایسه کردم با عکس شما. حداقل یک سوم اندازه عکس شما بود. اینم لینکش http://www.leader.ir/langs/fa/
دیگه شما که مقامت بالاتر نیست. هست؟ از کی برات دیگه مثال بیارم. گفتم سایت کسی رو برات مثال بزنم که قبولش داری(داری دیگه؟) میگم اگه خدای ناکرده شهید می شدی و مادرتو تنها می ذاشتی لابد واسه عکست باید سر قبرت بیلبورد نصب می کرد. یه چیزهایی هست که فکر می کنم درسته. حالا هرکی که می خواد بهت بگه . حرف حق رو باید شنید. البته می تونی هم بگی به توچه و یا …. ولی فکر کنم شما با برادران هم وطن ایرانی سبز رنگ سر لج افتادید حرف اونها را به عنوان استهزاء در نظر می گیرید. بنده که اسباب ناراحتی و کدورت شما را فراهم نکردم. حرف زشت و توهین آمیزی هم که نگفتم(خودم یه بار دیگه همین متن بالا رو خوندم که نکنه یه وقت …). حداقل به عنوان یه هموطن ایرانی(می تونی ای پی منم چک کنی راست می گم) حرف این برادرو گوش کن. این عکس زیباتونو عوضش کنیدو یه خرده سایزشو کوچکتر کنید. همه فکر می کنند خدای ناکرده شما از خودتون متشکرید. اینطوری حرفاتون هم بیشتر به دل همه میشینه. از منم به دل نگیری یه وقت.
یا حق
سلام خدا قوت حاج حسین یک سر به ما بزن یادت نره راستی حاج حسین نظریادت نره
سلام داداش حسین متنی رو که امروز در بهشت زهرا خوندی خیلی به دلم نشست.دعوتت می کنم در بازی وبلاگی “خاطره ۱۳ خرداد” شرکت کنی…
http://haftan.blogfa.com/post-15.aspx
در پناه حق
به این ادرس برین و رای بدین به خلیج فرسhttp://www.persianorarabiangulf.com/index.php
به این ادرس برین و رای بدین به خلیج فارس http://www.persianorarabiangulf.com/index.php
سلام
به شهر ما خوش آمدید.
راستی تا کی اینجا هستید؟بازم برنامه دارید؟
دالرحمه که رفتید سر مزار ۱۴ شهید حسینه سید الشهدا هم رفتید؟
سلام
به خودم تبریک میگم که ازراه ایمیلم باشماآشناشدم.باحفظ حقوق شما،مطالبتان رادروبلاگهایم قراردادم.
یاعلی
سلام بر سرباز حضرت ماه
چندروزی است که به قم امده ام
امروز در کتابخانه کلبه شروق دیدم که آیت الله سیداحمد خاتمی کتاب شما را تورق می کرد.
سلام حسین داداش
خوش به حالت بازرفتی بهشت
زود باش عطر بهشت تا نرفته بپاشون به دلنوشته هات تا فراری بده بوی بد بعضی ها رو
داداش به خدا و اسمونا قسم که جواب کامنتات و کامنتای بچه ها خیلی حال می ده عجب حالی بردم با اون کامنتت
و اینکه منتظر عکس جدیدت هستیم، هزار دفه گفتم به عکس من که بالای وب هست گیر ندیدن به جاش حجابتون رو رعایت کنید
داداش سید احمد چقدر جاش خالیه 🙁 چرا نیستش .سید کجاست؟؟
کنیز فاطمه زهرا
http://omid20.in/?p=6820
سلام
خدا خیرتان دهد
دعا بفرمایید
سلام، ممنون از نوشته تون …
به ما هم سر بزنید … نوشته در مورد جلسه ای که در دانشگاهمون تشکیل شد پیرامون حجاب و ارتباطات آزاد!!
خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم …. منتظرتونم
بسم الله
سلام داداش حسین
اول بگم من یه ایمان دیگم نه اون ایمانی که اون بالاییه .
ثانیا داداش حسین ، من تا حالا به چیزی معتاد نشده بودم . باور کن قطعه ۲۶ اولیشه . خدا از ستارگی کمت نکنه.
بابت عکست هم ممنون . اگه نذاشته بودی تو خماری بودیم که یه ستاره واقعی حضرت ماه چه شکلیه ؟
به حرف گربه سیاه که بارون نمیاد ولی من باب وظیفه دعاتون می کنیم . ما رو هم دعا کنید که ستاره بشیم . یاعلی
وفقک الله
رفقا اینقدر بی تابی نکنید!
وقتی اینها کم می آرن میگن :
خدا عدالت نداره، این چه وضع بین زن و مرد قانون گذاسته!!!
امیرالمومنین (ع) حقش بود که خلافتو از دست بده وقتی خودش کاری نکرد ما بکنیم!!!
زیارت عاشورا نخونید! آخه همش لعنته! ناراحت میشن عدوالله !!!
امام خمینی (ره) خیلی اشتباه داشت!!!
حضرت ماه (حفظ الله) ضعیف عمل میکنه!!!
بنی صدر خیانت نکرده!!!! اشتباه کرده!!!!!
جریانات سال ۸۸ فتنه نبوده!!!
عزیزان من، رفقای من بس کنید دیگه این آدما اصلا ارزش ندارن بهشون فکر کنیم!
وقتی اینا از خدا بگیر بهش دروغ نسبت میدن تا ائمه (ع) تا امام و آقا شما فکر میکنید از بسیج و داداش حسین و من و شما میگذرند؟!!
نه عزیزان من اینها سرشتشون دروغه!
به قول خود داداش حسین اینا اینقدر ارزش ندارن که بخواین وققتونو براشون بزارین
ما کارای مهمتری داریم
اینا خیلی سوسکن
ما دشمنهای داناتر و قوی تری داریم
ما باید حواسمونو به لابی های صهونیسم و غرب جمع کنیم نه این مگس های دور شیرینی
اگه متنای داداش حسین رو دقیق بخونیم متوجه میشیم که نظر ایشون هم چیه
خدارو شکر دادش حسین همیشه جلو جلو خیلی حرفارو میزنه
راستی گفتم داداش حسین…
داداش حسین
داداش گلم امروز قطعه ۲۶ گل کاشتی
خیلی عالی بود، خیلی
هم متن عالی بود، هم اجرا
اما اینا که مهم نیست
مهم وجودت داداش
مثل همیشه خاکی
اینقدر خاکی بودی که همه واقعا احساس میکردن داداششونی
اون وقتی که اون خواهرمون اومد و ازت خواهش کرد با یکی از این جملاتت دفترشو متبرک کنی فهمیدم که اینقدر خاکی هستی که هر کس در هر شرایطی و در هر جایی واقعا میتونه حس کنه که تو داداشش هستی!
میدیدمت وقتی تو قطعه ۲۶ با چندتا جوون نشسته بودی رو جدول کنار باغچه و چه خاکی باهاشون حرف میزدی انگار که مدتهاست میشنوی در حالی که برای اولین بار بود میدیدیشون و شاید هم برای آخرین بار!
حرف خیلیه و مجال کم!
خلاصه خدا خیرت بده که هنوزم میشه شهدا رو در کنار تو بودن حس کرد!
امروز که در قطعه ۲۶ بوسیدمت یاد این افتادم که به جای این بوسه ها حضرت ماه ۳ بوسه زده و من خیلی به وجد اومدم و یاد اون لحظه ای افتادم که به دست حضرت ماه بوسه ای زدم…
شاید باورت نشه داداش حسین
دلم برات تنگ شده…
http://colourrevolt.blogfa.com
مهدی جان:
خورشید هم به روشنی طلعت تو نیست
آیینه ی تو را ز بلور آفریده اند
پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش
خورشید را برای ظهور آفریده اند
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام جناب قدیانی
اولا خسته نباشید از همت و تلاش مضاعفتون
دوما میخواستم بگم کاش شروع میکردید متن هایی که می نویسید به خصوص خود کتاب نه دی رو با صدای خودتون بخونید و سی دی صوتش هم در کنار کتاب بفروشید چون خیلی وقتا صدا می تونه به اثر گذاری متن کمک کنه متن یه جاهای فراز داره یه جاهای فرود داره و این خود نویسنده هست که از همه بهتر این فراز و فرود ها رو می دونه کاش این کار رو می کردید خیلی وقتا میشه به جای اینکه یه متن رو به کسی داد براش یه صوت رو بلوتوث کرد توی این دنیای دیجیتال جنگ ما هم باید دیجیتال باشه چند بار اومدیم متن ها های شما رو به صورت بخونیم و صوتش رو ضبط کنیم اما توی بعضی فراز و فرود هاش موندیم ممنون میشم روی این پیشنهاد فکر کنید.
خیلی از متن های شهید آوینی با صدا موند کاش همه بسیجی های حضرت ماه متن های زیبا رو موندگار کنن
سلام . پس چی شد ؟قرار بود متن جددید رو امشب بذاری رو سایت . منتظریم
رفقا اینقدر بی تابی نکنید!
وقتی اینها کم می آرن میگن :
خدا عدالت نداره، این چه وضع بین زن و مرد قانون گذاسته!!!
امیرالمومنین (ع) حقش بود که خلافتو از دست بده وقتی خودش کاری نکرد ما بکنیم!!!
زیارت عاشورا نخونید! آخه همش لعنته! ناراحت میشن عدوالله !!!
امام خمینی (ره) خیلی اشتباه داشت!!!
حضرت ماه (حفظ الله) ضعیف عمل میکنه!!!
بنی صدر خیانت نکرده!!!! اشتباه کرده!!!!!
جریانات سال ۸۸ فتنه نبوده!!!!
عزیزان من، رفقای من بس کنید دیگه این آدما اصلا ارزش ندارن بهشون فکر کنیم!
وقتی اینا از خدا بگیر بهش دروغ نسبت میدن تا ائمه (ع) تا امام و آقا شما فکر میکنید از بسیج و داداش حسین و من و شما میگذرند؟!!
نه عزیزان من اینها سرشتشون دروغه!
به قول خود داداش حسین اینا اینقدر ارزش ندارن که بخواین وققتونو براشون بزارین
ما کارای مهمتری داریم
اینا خیلی سوسکن
ما دشمنهای داناتر و قوی تری داریم
ما باید حواسمونو به لابی های صهونیسم و غرب جمع کنیم نه این مگس های دور شیرینی
اگه متنای داداش حسین رو دقیق بخونیم متوجه میشیم که نظر ایشون هم چیه
خدارو شکر دادش حسین همیشه جلو جلو خیلی حرفارو میزنه
راستی گفتم داداش حسین…
داداش حسین
داداش گلم امروز قطعه ۲۶ گل کاشتی
خیلی عالی بود، خیلی
هم متن عالی بود، هم اجرا
اما اینا که مهم نیست
مهم وجودت داداش
مثل همیشه خاکی
اینقدر خاکی بودی که همه واقعا احساس میکردن داداششونی
اون وقتی که اون خواهرمون اومد و ازت خواهش کرد با یکی از این جملاتت دفترشو متبرک کنی فهمیدم که اینقدر خاکی هستی که هر کس در هر شرایطی و در هر جایی واقعا میتونه حس کنه که تو داداشش هستی!
میدیدمت وقتی تو قطعه ۲۶ با چندتا جوون نشسته بودی رو جدول کنار باغچه و چه خاکی باهاشون حرف میزدی انگار که مدتهاست میشنوی در حالی که برای اولین بار بود میدیدیشون و شاید هم برای آخرین بار!
حرف خیلیه و مجال کم!
خلاصه خدا خیرت بده که هنوزم میشه شهدا رو در کنار تو بودن حس کرد!
امروز که در قطعه ۲۶ بوسیدمت یاد این افتادم که به جای این بوسه ها حضرت ماه ۳ بوسه زده و من خیلی به وجد اومدم و یاد اون لحظه ای افتادم که به دست حضرت ماه بوسه ای زدم…
شاید باورت نشه داداش حسین
دلم برات تنگ شده….
http://colourrevolt.blogfa.com
سلام
با مطلب ” غم سبز غم سفید غم سرخ ” به روزم .
کی میگه کجایند مردان بی ادعا؟؟؟!!!
….تو قطه ۲۶
رسد به گوش دلم صدای پای حسین
دوباره پر می کشم به کربلای حسین
داداش حسین فکر کنم بااین یه بیت متوجه بشی الان توچه حالیم.ناجور دلتنگم کاش فردا خورشید عالم تاب ظهور کند.کاش فردا صبح فرج باشد….یعنی میشود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیروز وفات مادر عباس (ع) ام البنبن (س) بود . ای کاش متنی در همین رابطه می نوشتید و حالی به همه وی دادید .
دیروز وفات مادر عباس (ع) ام البنبن (س) بود . ای کاش متنی در همین رابطه می نوشتید و حالی به همه می دادید .
سلام داداش حسین
یه۳ روزه خط ADSL ما قطع شده و دیدم نمیشه، انگار یه چیز گنده ای گمه! خلاصه داشت شارژم تموم میشدااا!(گرچه کتابت از دستم نمی افتاد اما اینجا یه جور دیگس!)
تازه فهمیدم معتاد شدم! میبینی داداش چی کار کردی! آدم که یه چیزایی واسش تکرار نشه سرد میشه ها!
قشنگ احساس میکردم دارم روحیه مبارزه رو از دست میدم!
داداش کیفورم کردی با این جوابت به ایمان.ای ول
هوالعزیز
الهم عجل لولیک الفرج
داداش حسین من به تو هشدار میدم
هشدار!
هشدار!
هشدار!
این مسائل و پستهای اخیر اتفاقی نیست!
داداش اینها برنامه ریزی شدست!
دیدن داری مهم میشی!
ترسیدن!
یه بار به آمار سایت گیر میدن
یه بار به “من” گفتن
یه بار به حرفات
حالام به عکست
داداش این کارا برنامه ریزی شدست و میخوان به خیال خام خودشون بزننت اینجا تو فضای سایبری
اما الحمدلله خودت بصیرتت اینقدر هست که متوجه بشی
من هم اگر اینجا موضوعی گفتم برای اینکه رفقا بدونند که این جریانات اتفاقی نیست!
یا علی
http://colourrevolt.blogfa.com
سلام
به روزم/با”همین !جا”
سلام داداش حسین نمی دونی چقدر حضورت برام قوت قلب خوبی داداش با زحمتای ما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منم می خواستم بیام نشدخوش به حال اونایی که اومدن……
سلام
خدا قوت آقای قدیانی!
موفق باشید.
میشه نرم دلم نمیاد برم؟نگفتی حلالم می کنی؟
کجایی برادر؟!
به سایت پدرشهید منم اگه دوست داشتید سری بزنید جانباز شهید علی دهقانیان شهادت ۲۵/۱۲/۸۸
شادی روح شهدا وامام شهدا صلوات
http://shahidalidehghaneyan.persianblog.ir/
و تو نظرات سایت بگید که این سایت تازه تاسیسمون چه هدفی را دنبال کنه سیاسی یا فرهنگ ممنون
حسین جون چشمام داره بسته میشه میرم بخوابم.یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاحق.
عرفان جون داداش کم پیدا شدی!درضمن عرفان من تابستونا خوش به حالمه شما زمستونا.دوستتون دارم.
سلام به همه دوستان
یه بحثی اینجا مطرح شده که دیدم بد نیست یه موضوعی رو از تجربیات شخصیم براتون توضیح بدم شاید مفید باشه.
حدود ۶ سال پیش من محل کارم رو عوض کردم و وارد محیطی شدم که به عنوان یه فرد مذهبی توی آن محیط شدیدا احساس غریبی می کردم
بعضی وقتها حتی رفتار و منش همکارای جدیدم طوری بود که فکر میکردم این جماعت با خدا هم مشکل دارن .
کم کم که باهاشون آشنا شدم و شاید بهتر بگم رابطه مون با هم نزدیکتر شد دیدم یه موضوعی وجود داره که ما آدمهای مذهبی با دست خودمون دین رو تو جامعه منزوی کردیم
میدونید چه طوری ؟؟؟
خیلی ساده س
از وقتی دین رو بهمون شناسوندن یکی از اصولی رو که برامون خیلی تبین کردن ، موضوع خلوص نیت بوده و اینکه نباید ریا تو کارامون باشه
این خیلی خوبه ولی یه چیزی رو یادشون رفته یادمون بدن و آن هم اینه که چه زمانی اسم یه عملی ریا است و چه زمانی اسمش ترویج دین و دینداریه
این رو با تمام وجود حس کردم که به زبان میارم
دیدم آدمهایی که مقابل دین هستن خیلی راحت و آشکار و با افتخار حریم ها رو میشکنن و به آن کارشون هم افتخار می کنن ولی در مقابل ماها تنها به این عنوان که ریا نشه عباداتمون رو هم مخفی میکنیم
نتیجش این میشه که الان تو جامعه دخترا و پسرای ما برای اینکه متمدن تر به چشم بیان فکر میکنن نباید ظاهر مذهبی داشته باشن و…..
این بحث خیلی طولانیه ولی فقط اینو بگم که من وقتی توی آن محیط قرار گرفتم واقعا داشتم خفه میشدم تا اینکه موضوع رو با یکی از همکارای متدین شرکت قبلیم مطرح کردم و ایشون یه پیشنهاد خیلی مفید بهم داد
بهم گفت یه قران ببر سر کار و هر روز چند آیه بخون
این کارو کردم و هر چند که چادر من نمادی از اعتقادم بود ولی اینطوری شروع کردم برای ذوب کردن یخ دیندارای محل کارم..
سال بعد خدا قسمت کرد زیارت مکه و مدینه رو
با اینکه تقریبا تازه کار بودم تو آن شرکت ولی از همه خدا حافظی کردم و وقتی برگشتم هم برای همه شرکت شیرینی گرفتم و دادم رستوران..و خیلی کارای دیگه. یعنی سعی کردم هر کاری که ردپای اعتقاداتم رو داره خیلی علنی انجام بدم.
اینطور بگم که الان دیگه اگه کسی اعتقادی هم داشته باشه ، حتی جزئی دیگه مخفی نمی کنه
دیگه راحت میرن برای نماز ، زیارت و…..
فقط یکی باید تو آن محیط این سد رو میشکست
البته یه نکته کوچیک وجود داره و آن هم اینه که شاید یه دلیل موفقیتم البته بعد از لطف خدا ،این بود که به عنوان یه فرد تحصیل کرده توی آن محیط شاید رفتارم تاثیرگذارتر بود
حالا دلیله اینکه این همه حرف زدم این بود که بین این همه موضوع تنها مشکل دوستان ، حتی دوستای ارزشی ، عکس صاحبخونه ، سردر این خونه س ، یا اینکه چرا زیاد تو متونش از کلمه “من” استفاده میکنن
شاید من تو فهمش ناتوانم پس لطفا یکی از دوستان منتقد توضیح بده که چرا ایشون نباید عکسش رو بالای سایتش بزنه
یا چرا نباید بگه “من”؟؟؟
اتفاقا من با قالب کلی متن نوشته های ایشون موافقم چون داره خودش رو سپر بلای ما میکنه با استفاده از ضمیر اول شخص
یادمون باشه موضوعات خیلی مهم تری در حال حاضر گریبان گیر جامعه هست که اگه به آنها توجه کنیم دیگه وقت نمی کنیم به دنبال این باشیم که آنطرفی ها دست رو چه موضوعی گذاشتن و ما آن رو انجام بدیم یا ندیم!
بیایید عملا دنبال این باشیم که به جای آنکه آنها به ما خط بدن که چطور رفتار کنیم ما به آنها راه رو نشون بدیم.
یه موضوع دیگه هم در مورد کم شدن تعداد بازدیدها تو این یکی دو روزه باید بگم وآن هم اینه که، خیلی واضحه :
اگه داداش حسین نباشه ما فقط میام یه سری میزنیم و میریم
این چند روزه هم که ایشون مسافرت بودن و سرشون شلوغ بوده
از این واضح تر؟؟
امروز رفته بودم تپه نورشهدا، مزار شهدای گمنام کلکچال
نایب زیاره بودم و از شهدای تنهای آنجا خواستم که برای خورشید و ماه و ستاره های ماه دعا کنن. امیدوارم خدا قبول کنه
سلام حسین جان
میگم چی شده که چند وقتیه به عکست گیر دادن ؟ خار چشمشون شده ؟ چه قیاس هایی میکنن ؟
میخوان اعتماد به نفستو ازت بگیرن . اما غلط کردن .
عکس تمام قدتو عشق است .
منتظریم
یاعلی
سلام داداش حسین واقعا بخاطر ۸ماه دفاع مقدس خسته نباشید ما که در قم بودیم همیشه دلمون پیش شما در خط مقدم میدان انقلاب بودو چشم امیدمون بعد از خدا به بچه بسیجی ها بود خدا قوت ان شاءالله همبشه واسه انقلاب و شهدا و راه ولایت که غیر ازآن ضلالت است قلم بزنید.
وبلاگ من: hatefeman.iranblog.com
رسیدن بخیر داداش حسین. انشالله وقتی از کربلا برمی گردی به روز کنی. نه انشالله از کربلا به روز کنی. تو شیراز بودی من دیشب در خیابان های بالاشهر تهران. منم اینطوری نوشتم. هرچند که مطمئنم عمرا نمی خونی!
این شب ها خر بهترین وسیله ی نقلیه است!
http://saghyemeykade.blogfa.com/
با سلام
دورود بر شما افسران جنگ نرم
درود خدا بر شما مدافعان ولایت و انقلاب اسلامی
خسته نباشی برادر حسین
درود
خواهشا نام شیراز را قاطی این چرت و پرت هایت نکن . سران فتنه شما هستید که در پشت پیراهن مضحک یقه آخوندی و ریش چرکتان با نام اسلام پول پارو می کنید و به مردم ایران ظلم می کنید .
اگر به حق بودن گفته هایت باور داری این نظر را پاک نکن ….گرچه بعید می دانم کسی جز تو دوستان مثل خودت این نوشته های جهتدار و مزخرفت را بخوانند و الکی برایت به به و چه چه کند
سلام آقا حسین
من اون دانشجویی هستم که توی دانشگاه شیراز از جلد کتابتون ایراد گرفت.
قول دادین از گرافیست جلد کتاب علت کارش رو بپرسین.
پرسیدین؟ چی جواب داد؟
ما منتظریم عکس تمام قدتو ببینیم اونم با موی بلند،کت وشلوار،ژست،عطرواتکلن ما از پشت این مانیتورا بوی خوش این عکست رو حس میکنیم وبا سایزی که چششون از این بیشتر دربیاد.
بعضی از این رفقای خودی یه ذره بصیرت داشته باشن واینقدر زود حرفای مرموزانه ی اونا رو انتقاد ندونن واز داداش حسین ایراد نگیرن که اینا منتقدن باهاشون خوب رفتار کن.اینا چشم ندارن مارو ببینن که تونستیم اینقدر خوب از آقا دفاع کنیم ما چطوری حرفای مرموزانشون رو انتقاد بدونیم این تخریبه نه انتقاد.
اگه به این آدما رو بدی ۲روز دیگه چه چیزا که نمیگن.اینا طرفدارای همون آدمن که قبل از انتخابات از امام دم میزد وبعد طرفداراش عکس امام رو سوزوندن. خودیهاپس کو بصیرت!!!….
آقا حسین من منتظر جوابم ها!!!
چی شد؟
سلام اقای قدیانی.از دیروز چندمین باری اومدم قطعه ۲۶٫خبری ازتون نیست دلم برای قلمت تنگ شده.دیروز دیدی عاشقارو.دست مریزاد
به نام خدا
سلام حسین جان
شاید خیلی ها تعجب کنن بگن سید حبیب واسه اولین بار داره واسه حسین قدیانی پیام میذاره و میگه حسین جان ولی اونا چه میدونن ما بچه بسیجی ها با هم از قدیم رفیقیم
راستی تو جریان سخنرانی حضرت ماه تو صحن حرم آفتاب تو صحنه ای که سید حسن رو بوسید هم خوشحال شدم هم ناراحت خوشحال شدم
خوشحال شدم از اینکه حضرت آقا با اون نگاه ولایتیشون به همه فیض میرسونن و هیچ کسی رو محروم نمیکنن
اما ناراحت شدم که اینقدر آقامونو اذیت کردن
بالاخره حسین جان بسیجی های هردو ماه غریبن