تنی چند از اعضای خاندان مبارک ایرانی که برای شرکت در مراسم ختمی به حرم مطهر سیدالکریم رفته بودند، دقایقی پیش با خشم امت حزب الله مجبور به ترک شاه عبدالعظیم شدند. به گزارش خبرنگار قطعه ۲۶ از شهرری، این خاندان که در باغ طوطی کنار مقبره ستارخان مستقر بودند، با شعارهایی چون “هاشمی حیا کن، مصلحت رو رها کن”، “مبارک ایرانی، اکبر رفسنجانی”، “شهر مقدس ری، جای منافقین نیست”، فائزه و محسن و یاسر هاشمی را با خفت هر چه تمام تر از سیدالکریم بیرون کردند. نکته جالب اینکه یاسر هاشمی از ترس خشم مردم، ادعا می کرد پسر آقای هاشمی نیست! گفتنی است تلفن همراه فائزه در درگیری کوچکی که رخ داد، به دست امت حزب الله افتاد.
شهرری/ خبرنگار قطعه ۲۶
یسار
عهدنامه مالک به این جملات دقت کنید:
*حالم از ۱۳ روز عید بهم می خورد!
*پول داشته باش… همیشه برایت عید است و بهار و سیزده بدر!
*مگر این همه روز سال چه کرده ایم که الان باید برای نوروز جشن بگیریم؟
*گزینه من برای انتخاب بهترین فصل، قطعا بهار نیست!
*بهار یعنی سینوزیت، عطسه، خواب و خاله بازی و مادربزرگ و بوس و خلسه!
*بچه که بودم، باز یک چیزی… الان بهار چیزی جز دردسر شلوغی آخر سال نیست!
*در بهار دچار یک بیماری روحی عجیب و ناعلاج می شوم؛ کلا آلرژی دارم نسبت به بهار!
*۱۳ روز اول سال تقریبا همه جا تعطیل است، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست!
*دوست دارم از تعطیلات عید استفاده کنم و تا این ۱۳ روز تمام شود، بروم کره مریخ!
*بهار یعنی خداحافظی غم انگیزتر از عصر جمعه با لباس های رنگارنگ زمستان. با کفش چکمه ای. با کلاه مخمل!
*بهار؟… من جز پاییز، فصلی نمی شناسم!
*بهار فصل بسیار خوبی هست. پیک شادی خیلی خوب هست. سه ریال های صدا و سیما خیلی خوب هست. خمیازه خیلی خوب هست. خر و پف خیلی خوب هست!
*وای، بازم بهار… از وسطای بهمن، غمش افتاده توی دلم؛ بوم بوم می زنه!***
“بهاریه” های این همه ویژه نامه و سالنامه را که خواندم، سرمقاله ها و یادداشت های ابتدایی این مجلات را که خواندم، اگر چه هیچ کدام عینا جملات بالا را نیاورده بودند، اما نفرت شان از بهار، از عید و از نوروز آنقدر بود که مخرج مشترک تمام آنها، همین چیزهایی بود که من مختصر و مفیدش را برای تان نوشتم… و اما چند نکته:
یک: این همه که زور می زنیم و خودمان را به در و دیوار می زنیم، از بهار و از همین ۱۳ روز تعطیلات عید بدمان نمی آید. باور کنید اگر همین الان هیئت دولت، فقط یک ساعت از تعطیلات ۲ هفته ای عید را کم کند، همین ماها همچین دوستدار بهار و عید و آجیل و پسته می شویم که حاضریم جان بدهیم برای آن فامیلی که در طول روز هر جا عیددیدنی می رویم، می بینیمش و هر بار هم ۳ قبضه می بوسیمش. همان فامیل که سال به دوازده ماه نمی بینیمش. همان فامیل که شاید پسرخاله ما باشد و در خیابان وقتی با او چشم توی چشم می شویم، روی مان را می کنیم آن طرف که مثلا ندیدیمش!
دو: دیروز در تاکسی جوانکی با راننده که مردی در حدود ۵۰ می زد، هم کلام شده بود؛
جوانک: تموم عشق و حال رو شما توی جوونی کردین و بدبختی و بیکاری و بی پولی رو گذاشتین واسه ما.
راننده: کارت چیه؟
جوانک: ول می گردم که علاف نباشم!
راننده: دستت چی شده؟
جوانک: هیچی بابا! چهارشنبه سوری از بس زدیم و رقصیدیم و از روی آتیش پریدیم که، همچین شد؛ طوری نیس!
راننده: خب!
جوانک: فقط ۱۲۰ هزارتومن ریختم توی حلقوم دوس دخترم؛ به جز اون ۵۰ هزارتومن که واسش هر چی از این فشفشه ها بود، خریدم. فشفشه خریدم واسش عینهو منور همه کوچه رو روشن می کرد. خداییش عجب تیکه حقیه. توی تظاهرات جنبش سبز رفتم تو کارش. نه نگفت. یه چشمک بیشتر حرومش نکردم!
راننده: همین یکی رو داری؟
جوانک: این اصل کاریه، چند تام دارم واسه روز مبادا. اینا علی البدلن! با ۳ تاشون چهارم عید قراره بریم دبی. صفاسیتی زنگوله!
من: جناب، سر “پاکستان” پیاده می شم؛ جلوی پمپ بنزین!
جوانک: اِ! دادشمون این پشت بسیجی بود و ما داشتیم همین جوری باباکرم می خوندیم؛ آخوندی؟!
راننده: کرایه نمی دین؟
من: همون اول دادم که!
جوانک: پول این بنده خدا رو بده. همه تون مثل همین!
من: باور بفرمایین، حساب کردم؛ ۲ تا دویستی دادم، یه صدی.
راننده: کی دادی؟
من: بعد اینکه سوار شدم.
راننده: کجا کرایه دادی؟
جوانک: این پولا خوردن نداره داداش. ببین کی چوبش رو بخوری!
من: حوصله بحث ندارم؛ بیا اینم کرایه دوم، خلاص!
راننده: خورد نداری؟
من: شرمنده.
راننده: شما خورد نداری؟
جوانک: بگذار ببینم… اینجام که نیس! ای داد بیداد، شلوارمو که عوض کردم، یادم رفت پولمو جابه جا کنم!… از پاقدم شما بودها!
من: با من بودی؟
جوانک: مثلا با تو بوده باشم، می خوام ببینم چی کار می خوای بکنی؟
من: هییچی، می خوام کرایت رو حساب کنم.
جوانک: به مولا داری خاکمون می کنی. خیلی مردی!
من: یه سئوال می کنم راستشو بگو؛ امشب پیش دوست دخترت می گی فلانی مالک اشتر بود یا هالو پنج شنبه؟!
راننده: خیلی باس می بخشیدا، من که به زنم می گم؛ یارو خیلی هالو بود!
جوانک: من؟
راننده: نه بابا، ایشون رو گفتم.
سه: این بیت که می خوانم شاید با دعوا و مرافعه من و جوانک و راننده و آن کف گرگی که رفتم توی روحم، ارتباطی نداشته باشد، ولی گمانم حرف این روزهای بهار این است با ما؛ “اگر با من نبودش هیچ میلی، چرا قلب مرا بشکست لیلی.”
چهار: راننده تاکسی بعد از آنکه مرا هالو خطاب کرد، از ماشین پیاده شد. آمد سمت شاگرد. جوانک را آورد پایین و تا می خورد، گرفتش به باد کتک. با چه بدبختی جدایش کردم. نگرفته بودمش، جوانک را کشته بود. به قرآن کشته بود؛ آنطور که او داشت می زد.
پنج: آرامش کردم. بردم پارکینگ وطن امروز تا دست و رویش را بشوید. شست. برایش چای ریختم. خورد. کرایه دومی که داده بودم، پس داد. کرایه را پس داد و گفت: جیگر داری یا نه؟ گفتم: فکر کنم. گفت: جیگر نداری، حق نداری اسم مالک رو بندازی توی زبونت. اینا رو من می شناسم. اینا دارن خاکروبه روی سر ناموس مون می ریزن، نه توی سر خودمون. واسه کی می خوای بری مسجد؟! واسه چی می خوای بری مسجد؟! مرتیکه الاغ ۳ تا موبایل داشت، کرایه من رو نداشت بده! نمی دونم تو توی ماشین بودی یا نه. سر گلبرگ، دختره داشت از چهارراه رد می شد، برگشت گفت جوون!… وقتی داشت چرت و پرت می گفت، چند بار توی دلم دعاش کردم. فایده نکرد. پسر خوب! توی این روزنامه تون بنویس: ما مالک رو توی مسجد زندانی کردیم. بنویس مالک اشتر بعد از دعا برای خاکروبه انداز توی سرش، بعد از دعا واسه دشنام دهنده اش، از مسجد زد بیرون و اونقدر کشت و کشت، تا اینکه رسید به در خیمه معاویه.
شش: رمضانعلی. این اسم راننده تاکسی ای بود که البته ماشینش تاکسی نبود. مسافرکش بود. رمضانعلی تا همین ۶ سال پیش که بازنشسته آموزش و پرورش شده بود، دبیر تاریخ بود. حتی کارتش را هم به من نشان داد. رمضانعلی صفایی. فرزند قربان. می گفت: من از بهار خوشم می آید. بهار باعث می شود یک ماه مانده به عید، روزی ۵۰ هزار تومان با این ماشین کار کنم. ۳ تا دختر دم بخت داشتی، قدر این بهار را می دانستی… راستی! به تو هم یک حرف بد زدم، می بخشی که؟… ببخش! برو در همین مسجد سر پاکستان برایم نماز بخوان، حتی برای آن جوان. شب رفتم خانه، از روی نهج البلاغه برای خانمم عهدنامه مالک اشتر می خوانم؛ قول می دهم!
هفت: نکات ۱ تا ۶ بر اساس یک واقعیت بود؛ نوشتم ۱ تا ۶؟… منظورم این بود؛ یک تا هفت.
(۲۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسارصف امروز خانمم گفت، با عتاب هم گفت که برو و این کارهایی که در برگه نوشته ام انجام بده، و مادرم گفت با عتاب هم گفت که این وبلاگ برایت آب و نان نمی شود!
از قطعه ۲۶ آمدم بیرون. اول رفتم بانک و نوبت گرفتم و ملتفت شدم ۲۵۸ نفر جلوی من هستند و در صف انتظار. نیم ساعتی منتظر ماندم و حالا حالاها نوبت من نمی شد. نگاهی به برگه انداختم. رفتم تا آن قسمت از ۴ کار بانکی که می شد از طریق عابربانک انجامش دهم، انجامش دهم. (انجامش دهم به توان ۲) اما دیدم در صف عابربانک نفر یازدهم ام. از ۲ مرتبه، نگاهی به برگه کردم و به نفر آخر که عاقله مردی بود، گفتم جایم را نگه دارد که “باشد” ی حواله مان کرد، اما در مایه های همان “به من چه؟”
رفتم خشکباری که آجیل و پسته اش معروف است. آنجا دیدم که اصلا نیم بیشتر صف، بیرون مغازه تشکیل شده و یکی هم گماشته بودند که ملت، سر صف با هم دعوای شان نشود. داخل مغازه هم صفی بود که نگو. آنجا هم از نفر آخر که یک پیرزن عصاقورت داده بود، التماس دعا داشتم.
رفتم از دکه، چند تایی دیگر از ویژه نامه هایی که امروز آمده بود، بخرم که دیدم میان ۳ نفر سر اینکه کدام شان اول به روزنامه فروش پول دادند، دعواست! بی خیال شدم.
رفتم از چشم پزشک جواب آزمایش چشمم را بگیرم و احیانا اصلاح نمره چشم و عینک جدید که ۸ نفر جلوی من بودند و منشی داشت به نفر ششمی تذکر می داد که تو و دیگرانی که بعد از تو در نوبت هستند به امروز نمی رسند.
برگشتم بانک. هنوز ۱۶۷ نفر جلوی من بودند.
برگشتم عابربانک بیرون بانک که دیدم هیچ کس نیست. کارتم را انداختم که پیغام داد شبکه موقتا قطع است.
در راه برگشتن به خشکبار برای بار چندم نگاهی به برگه انداختم که دیدم باید یک سری هم به خشکشویی بزنم. رفتم خشکشویی، بسته بود.
رفتم خشکبار. دیدم آن پیرزن در صف بیرون مغازه نفر اول است و به او گفتم: فلانی ام که نیم ساعت پیش جا گرفته بودم. گفت…، یعنی نفرات بعد از او نگذاشتند چیزی بگوید و آخر صف را نشانم دادند.
ایستادم آخر صف مثل بچه آدم که دیدم مغازه بغل دست خشکبار، کافی نت است. به نفر جلویی، که از این دخترهای سانتی مانتال بود، گفتم: جایم را نگه دار، می روم داخل کافی نت و برمی گردم.
رفتم داخل کافی نت و برگشتم قطعه ۲۶ و شروع کردم تایید نظرات و خواندن بهاریه های بچه ها.
غرق در کارم شده بودم که ناگهان مسئول کافی نت به من گفت: شرمنده جناب! از ساعت ۳ تا ۵ مغازه تعطیل است.
از کافی نت آمدم بیرون و دیدم دختری با چند مشمع آجیل و پسته و شکلات و خرت و پرت دارد به من نگاه می کند؛ همان دختر سانتی مانتال بود!
دوباره ایستادم توی صف. این بار گفتم: جهنم! تا نوبتم شود تکان نمی خورم از جایم. هنوز یک دقیقه از صف ایستادنم نگذشته بود که خانمی محجبه به من گفت: برادر! من یک کار بانکی دارم، اگر ممکن است جایم را نگه دار، می روم و برمی گردم.
نگاهی به شماره ای انداختم که از بانک گرفته بودم و گفتم: چشم!***
با چند مشمع از خشکبار داشتم بیرون می آمدم که از پشت صدایی آمد: برادر! این مغازه ارزان حساب می کند؟! برگشتم. گفتم: شما همانی نبودی که از من خواستی، برای تان نوبت نگه دارم؟ گفت: نه.
راست می گفت. آخر آن خانم، کفش پاشنه بلند پایش بود و از من که خداحافظی کرد، تلق تلق راه رفتنش صدا می کرد، اما این خانم با این که کفشش پاشنه نداشت، جلوی کفش چپش سوراخ داشت؛ به این بزرگی!
***
نیم ساعتی از ۴ گذشته بود که رسیدم جلوی بانک. هنوز داشت کار می کرد. یعنی اضافه کاری می کرد. رفتم داخل. دیدم از شماره من ۱۹ نفر گذشته است. از دستگاه مخصوص، شماره دیگری گرفتم. ۸۹ نفر جلوی من بودند. برگه را انداختم دور. بانک ساعت ۵ تعطیل می شد.
آمدم توی صف عابربانک که دقیقا ۶ نفر جلویم بودند. به نفر آخر گفتم: خانم! اگر ممکن است جایم را نگهدار، من می روم خشکشویی، برمی گردم. گفت: شما همانی نیستی که در صف آجیل برای من نوبت نگه داشته بودی؟ گفتم: بله!
(۲۴ دیدگاه)
- بایگانی: یساروصیتنامه
روزنامهدیواری حق
روز قدر
ماشاءالله حزبالله
آر. کیو هشتاد و هشت
قطعهی بیست و شش
نه ده
قطعات قطعه
تفحص
آمار قطعهی بیستوشش
اطلاعات
نوشتههای تازه
سلام و درود به امت حزب الله و سلام به همه مردم عزیز در شهر ری
عید بر عاشقان رسول الله (ص) مبارک باد.
یعنی الان موبایلش دست کیه؟؟
حسین قدیانی: داره شارژ می شه!
ممنون امت حزب الله
انشاءالله تا چند وقت دیگر در مراسم ختم مهدی شان شرکت کنند.
امت حزب الله خوب از موبایل فائزه مواظبت کنند . فکر کنم بشود اسناد زیادی از خیانت این خاندان از داخل گوشی پیدا کرد.اسنادی مهم تر از مدارکی که از لانه جاسوسی به دست آمد.
سلام بر احیاگر داغ دل حزب الله
تو اگر نبودی حاج حسین شاید کسی دوباره به فکر نمی افتاد تا محاکمه ای در کار می بوده و باید پیگیری شود.
اگر نبود جریان سیلی خوردن تو=فیلترینگ وبلاگت به خاطر یاداوری هتاکی عاشورای۸۸
شاید هرگز حزب الله از فتنه پیچیده ای که حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) چند ماه پیش هشدارش را داده بود با خبر نمی شد و شاید به این راحتی قابل خنثی شدن نمی بود.
تو بودی
و
بیدار کردی
و
آه ما را تازه کردی
به امید ظهور حضرت حجة(عج)
واقعا تلفنش دست شما افتاد ؟ توش چی بود؟؟؟….یا اینکه شوخی بود داداش!؟
فائزه الان آرزو می کنه که ای کاش دیشب در همون بازداشتگاه می ماند و نمی آمد بیرون تا امروز این قدر ضایع نمی شد.ولی من موندم چه قدر پررو است این زن که بعد از غلط دیشبش باز روش شده رفته بین مردم.حیف که نبودم که یک لنگه کفش نثارش کنم حیف
می دونید الان چی تو گوشیشه!
۱- فیلم روزی که قرار بوده بره ساندویچ بخره
۲- فیلم روزی که قرار بوده بره لباس بخره
۳- شماره مریم رجوی
۴- پیامک کییلینتون
۵- عکس یادگاری با ……
احتمالا گوشی رو پیدا کرده بوده
داشته می برده بده وزارت اطلاعات
سلام بر حسین*
اللــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اکبـــــــــــــــــــــــــــــر
اللــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اکبـــــــــــــــــــــــــــــر
اللــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اکبـــــــــــــــــــــــــــــر
بچه شابدولزیم باشیو همچین فرصتیو از دست بدی؟حیف شد از دستمون رفت.
بعد از خوندن ۱۰ دقیقه خیره شدم به این مطلبت حاجی.چرا آخه؟
این ها که مردم نبودند!
مردم ،هاشمی را دوست دارند!
این ها منافق بودند مگه نه!
به نظرشما مردم کیا هستند؟
۱-۹دی ۸۸
۲-۲۲بهمن ۸۸
۳-۱۴خرداد۸۹
۴-۲۲بهمن۸۹
۵-۲۷بهمن۸۹
مثل سوالات تیزهوشان ۵ گزینه دارد
ایول بچه های شهرری! عجب غنیمتی گرفته اند…
داداش (حق)سلام پیشنهادمی کنم ازاین به بعدبه جای اول اسم منحوس بعضی ها حروف آخرشوبیاری اینجوری دیگه آدم راحت ترمی تونه خدمتشون عرض ارادت کنه مثلابه جای (ف ه ) بگیم (ه ی) یابه جای (م ه) بگیم (ی ی) و… بعضی اسمهاهم که مشابه می شه مثلا(ع م) بگیم (لی ی) چطوره پیشنهادخنکی بودنه ؟
ماشالله حزب الله
🙂
کیف کردیم!!!
اصلا چرا به فائزه هاشمی تهمت بزنیم
مظلومیت فائزه مرا کشته است X(
1- این خانم برای خرید میره
میگن رفته اغتشاش
۲- برای خوردن ساندویچ میره
میگن رفته اغتشاش
۳- در حال شکستن یخ حوض هست
میگن روز عاشورا لیدر بوده
۴- پول نداره با اتوبوس بره پیاده میره
میگن یک عالمه خرج تبلیغات موسوی کرده
۵- توی حلبی آباد زندگی می کنه
میگن چند تا ویلا داره
۶- به خاطر بی گناهی از بازداشت بیرون میاد
میگن باباش گفته
۷- ۲۵ خرداد رفته بیرون مردم دورش رو گرفتن
میگن بین معترضان سخنرانی کرده
۸- تعطیلات رفته دیدار معلولین
میگن رفته پاریس
اصلا کی میگه؟
هر کس جای فائزه بود تا الان دق کرده بود
ولی بوی قدرت مگه میزاره دق کنه =))
اون مو می بینه
اون یکی پیچش مو
ما ساختار مو
من کاری به ق ق ندارم ولی جون بچه بسیجی ها این موبایلش موارد خصوصیش رو حذف کنید بقیه ی چیزهاش رو واسه ما هم بذارید . خصوصا آدرس ساندویچی و لباس فروشی .
واااای خدایا کاش ماهم بودیم ذلیل تر شدنشونو می دیدیم…!!!
من از همین جا دست همه دست اندر کاران رو می بوسم
ماشالله
حزب الله
این بار برای خرید چه چیزی آمده بود؟!
شاید برای اهداء هدایا ونذورات!
سلام
اگه پسر هاشمی نیست پس پسر کیه ؟
تکککککککککککککککککبیر
تکککککککککککککککککبیر
تکککککککککککککککککبیر
تکککککککککککککککککبیر
تکککککککککککککککککبیر
تکککککککککککککککککبیر
تکککککککککککککککککبیر
تکککککککککککککککککبیر
اگر کمی فقط از این تکنولوژی بیشتر بهره می بردیم این فرصت طلایی حداقل برای ساکنان ری از دست نمی رفت، بابا یه خبری، صدایی، تیتری..حالا کو تا دوباره بشود یک سلام درستی! به این خاندان از نزدیک داد خصوصا آقازاده های محترمشان، حیف شد
عجب بی توفیقی هستیم ماها!
کل خاندان جمع بودند !
کاش بچه ها به فکررشون می رسید و به آملی لاریجانی یا بالعکس
خبر میدادند تا دیگه در تعقیب سران فتنه نباشند!!!!!!!
موبایلش اگر جی ال ایکس نباشد البته! هرچند این موبایل وطنی است، اینها انگلیسی هرچیزی را بیشتر دوست دارند
شماره هام : رمزش ۴ تا شیخ
عکس هام : ۴ تا زهره
فیلم هام : ۴ تا مهندس
پیامکام : ۴ تا عطا
..
..
سلام
به گفته “سید مهدی سالم ”
آدم بچه شهرری باشه آن هم چند قدمی حرم و همچین فرصتی رو از دست بده؟
خیلی دلم سوخت من نبودم .
دیروز وقتی از شرکت برمی گشتیم خونه راننده سرویس گفت انگار این طرف ها خبری نیست. منم گفتم اینجا اکثریت طرفدار نظام هستن. اینم شاهد.
سلام.
آقا اجازه! من در نقش معلم اخلاق ظاهر بشوم؟! جدا از شوخی گوشیش دست هر کسی هست درست نیست نگاه بندازه. شاید مسایل خصوصی داره.
عجب .پس اینکه تو صحن داربست زده بودن برای اقوام مبارک بود
جای همه رفقا خالیمن هم صبح نائب الزیاره بودم حضرت عبدالعظیم و
اخوی مبارک رو دیدم که با چهره ای درهم داشت توی حرم راه میرفت و
خیلی مشتاق بود که یه نفر باهاش سلام و احوالپرسی کنه ولی
جالبیش این بود همه با اینکه می شناختندش فقط زیر لب دعایی؟؟؟!!!
برای ایشون و خانوادشون میخوندن و محلش نمیگذاشتن
تکبییییییییییییییییییر
ایول
لعنت خدا بر کوسه و خاندانش
نگفتن لباسایی که دیروز خریده بودو پوشیده بوده یا نه ؟؟؟
راستی تو گوشیش عکس اون ساندویچرو به بروبچ بگین بلوتوث کنن؟؟؟ بدونیم فافل می خوره یا معز خر؟؟؟
خیلی با حال بود به قول سید احمد ماشاءالله حزب الله
اخی طفلی حالا از کجا بیاره گوشی بخره
دوباره باید بابا خون مردم رو تو شیشه کنه تا بتونه برای فائزه کوچولو ….
من میگم صرف با پس دادن گوشیه
بازم ماشاالله حزب الللللللللللهههههههههههه
سلام
پیشنهاد میکنم بجای “فائزه” از گفاجعه” هم استفاده کنید!!!
جا داره من هم از بچه هایی که به این خاندان یه حال اساسی دادن تشکر داشته باشم – دم همتون گرم گرم!!!!!! کاش فیلمش رو هم میگرفتن که صفایی هم با ماها که نبودیم میدادن!
در هر حال !
امروز هم رفسن “جانی” بعد از عمری دوباره کنار حضرت ماه نشست و کنار …… و اونطرف هم اول اون یکی لاریجانی(اینو بخطر سفارش شما تفکیک نکردم ها!!!!) و کنارش دکتذ!
من نمیدونم چرا محافظ ها گذاشتن این “جانی” ها کنار ماه ما بنشینن!!!! این جانی ها خیلی جانی اند!!!
یا حق
حسین قدیانی به سیداحمد: از این پس نظرات این برادر قبل از خواندن به سطل آشغال فرستاده شود. یک حرف را چند بار باید بزنم؟! شوخی دارم؟!
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا (شهادتا)
آخ جون. فردا یه کلیپ جدید از پارتی های شبانه پخش میشه بین مردم با رقاصه فخیر و مشهور بعضی ها
باشه حاجی
غلط هم کردم – ببخشید – نمیخواستم ناراحت بشی.
– بابا بخشش از بزرگان است ما هم کوچیک شما.
شب بدی شد برام کاش ……..
یا علی
حسین قدیانی: آخه برادر من! چند بار یک چیز را تذکر می دهند؟! دوست داری به علی لاریجانی، جانی بگویی، وبلاگ بزن و در وب خودت قهرمان بازی دربیاور. خسته شدم از بس نظرات تان را اصلاح کردم!
حاجی دمت خیلی گرمه!
به ماها هم قهرمان بازی نیومده!
روی چشم داداش از این پس حرف های حماسی هم نمیذارم که به زحمت بیفتین.
کوچیک خودت و کیبورتت هم هستم داداش.
یا علی
حاج حسین ناراحت نبینمت؟؟؟
خوب بود
باز هم مثل همیشه ستون کنار عالی وغیر منتظره
سجاد جان عزیز برادرانه میگم شاید حاج حسینم موافق یا موافق نباشه
ولی لاریجانی هر چی باشه فوق فوقش بی بصیرت هستش هیچ وقتم خدایی پیشت رهبری رو خالی نذاشته وقتی ایشون داشتن از رهبری دفاع می کردن امثال من و شما هیچ کاره بودیم
این که به بعضی ها البته به بعضی ها (غیر از امثال علی مطهری) میگن بی بصیرت معنیش جلوی رهبری وایسادن نیست معنیش اینه که به موقع عکس العمل نشون نمیدن و الا اقای لاریجانی یکی از سرمایه های اصولگرلیان می باشد این که ما بیایم ایشون رو در ردیف بعضی از دو پهلوها و چند پهلوها بذاریم کار نادرستی هستش
این هم که از اقای لاریجانی انتقاد میشه فقط و فقط به خاطر تحلیل ایشون در ایام انتخابات بود والا خدایی در این اتفاقات ۲۵ بهمن تا حدودی تونست اونم جبران کنه
پس فحشتون رو به خودی ها ندین به اونایی بدین که پارسال همین حاج حسین خودمونو تا دم شهادت بردن و به اونایی بگین که گرگن در لباس میش
یا حق اگه چیز بدی ام احیانا گفتم امیدوارم حاج حسین به این برادر کوچکشون ببخشن
با سلام
خیلی خبر خوشحال کننده ای بود.خوش خبر باشید.لطفا ما رو از محتویات موبایل خانوم عفریته منشیان بی خبر نگذارید!سپاس
کاش اونجا بودیم حق مطلبو ادا می کردیم !!!
وای مردم از خنده عجب نظراتی هههه
خیلی باحال بود
دمشون گرم
عکس گوشیشم بعدا بزارین که نگه ملت ازش استقبال کردن در حد ملکه:D ملکه فتنه گری
تست هوش خیلی باحال بود
خبر با حالی بود
به قول بچه ها کاش ما اونجا بودیم تا حق مطلب رو بطور کاملتری ادا میکردیم!!!
فقط موبایلشو گرفتن کاش چیزای دیگه ای هم میگرفتن مثلا چیز یا چیز یا به قول چیز، اون چیزو…
حالا باید ببینیم چه چیزایی تو چیزش داره منظورم چیزشه دیگه همون چیز، گوشیش. راستی مدل گوشیش چیز بود؟! یعنی از این گوشی چیزیا بود؟!
ای بابا بس که چیز چیز کردیم داره یه چیزیمون میشه!!
حیف شد خلاصه کاش ما اونجا بودیم چیز میکردیم!!!
با سلام
با اجازه داداش حسین و سید احمد
برادر ها و خواهران گرامی لطفا با اسامی مناسب کامنت بگذارید.
آخه حشیشی هم شد اسم؟اگه حشیشی بودی که الان پای بساط بودی اگه هم نیستی چرا حرف بزرگتر از دهنت میزنی؟
این قطعه ی مقدس جای اسامی مقدسه.
ایول…دم همه بچه بسیجی ها که همیشه تو صحنه اند گرم…ستاره هایی که همه جا هستن و چشمای بیدارشون هیچی رو از قلم نمیندازه…جای ما خالی نبود.”اصلا”هیچکی مشتاق ریختشون نیست و نخواهد بود.همین که یه عده اجبارا باید پته هاشونو آب بدن کافیه…فدای همهی فداییهای حضرت ماه
لا اقل یکی میگفت خبر طنز بود یا واقعی
ما بی سواتیم و بی خبر و کمی هم ساده
گناه داریم بخدا
عمیقا ناراحتم به خاطر اینکه این مساله ی کوچیک اینقدر همه رو خوشحال کرده!
عجب بت های چدنی ای شدن این حروم خورها….
امیدوارم پیروزی حقیقی لبخند رو به لب همه بنشونه..
روزی که دیگه بوی تعفنشونم احساس نکنیم…..
نمیدونم تا کی بایدتوی بیت سمت راست آقا قیافه ی پدر این خاندان پلیدرو ببینیم
خبر بسیار خوبی بود.
ان شاء الله که از توی این گوشی چیزایی در بیاد
که خود این عجوزه هم نتونه انکارش کنه.
امیدوارم نزدیک سال نو و شب عیدی خوش خبر باشید
تا همه شاد بشن
باز هم بروبچ محل خودمون رو عشقه
لطفا درباره امام موسی صدر هم بنویسید. سبزها در حال مصادره این امام مقاومت به نام خود هستند
شماره هاشو پخش کنید مردم ببیند با چه کشورهای از جمله bbc ، سیا ، ک ب ب، پ ک ک، منافقین ، و… بسیاری از مزدوران رابطه داشته است . ان شاء ا… ریشه شان از بیخ و بن به حق حضرت صاحب (عج ا…) کنده شود
یاسر پسر منه با پسرم کاری نداشته باشین…..!
سلام داداش حسین.
امروز داشتم ایمیلمو چک می کردم دیدم یه ایمیل با مزمون زیر اومده البته تو یدونه دیگه از ایمیل هامم اومده بود فکر کرنم بصورت گشترده فرستادن. البته تو اسپم ها بود.
Baradar Ghadyani : Payame Enghelabe Ma Ein Ast
متنشم این بود
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخمدار است با ریشه چه میکنید؟
گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرندهاید پرواز را علامت ممنوع میزنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟
گیرم که میکشید گیرم که میبرید گیرم که میزنید با رویش ناگزیر جوانه چه میکنید؟
زنده باد یاد و خاطره همه شهیدان جنبش سبز
ما تا آخر ایستاد ه ایم تا ایرانمان را از دست شما یغماگران … بازستانیم
——————————————————————————–
ستاد هماهنگی راه سبزامید
اطلاع رسانی سراسری سبزایران- شاخه ایمیل
IRAN GREEN BROADCASTING(IGB) – EMAIL DEPARTMENT
Please accapt our apology if you receive this email by mistake
البته ۴تا بارشون کردم از طرف همه. البته مودبانه
جای ما حسابی خالی بوده ها…
حاج حسین چرا با این بنده خدا اینجوری کردی؟
خوب نیست.
حاج حسین التماس دعا….
یکی دوتا از اون شماره های ق.ق سوسک کنش به ما هم بده D:
می گن فائزه گوشیتو می خوای از کجا گیر بیاری؟
می گه از اونجا که عرب نی انداخت همونجایی که ما همه با هم قراره پرت شیم اونجا!
منم معتقدم صدور فرمان حمله فتنه ۸۸ با نامه سرگشاده مبارک ایرانی به حضرت ماه مان بود اما…
اما همیشه جای یک تحلیل از جنس تحلیلهای قرآنی و نهج البلاغه ای رو خالی دیدم که مبارک ایرانی و خاندانشو در کجای تاریخ صدر اسلام میشه مشابهشونو دید؟ کسی نظری نداره؟
سلام.به امید روزی که این خاندان از کشور اسلامی اخراج شوند…(فرارکنند…)
من از بچه های کانون دانش پژوهان نخبه هستم . شب تحصن جلوی میدان ارگ با شما صحبت کردیم . منتظر مطلبتون راجع به اردوی راهیان نور هستیم . خسته نباشید …یاعلی(ع)
بسیار خبر خوشحال کننده ای بود براستی این قرن
قرن پیروزی مستضعفان بر مستکبران هست
سلام
احساس میکنم به این سنگر حمله شده…
🙁
“اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً
حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا”
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ*
لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ*
سلام وخسته نباشید بسیار اموزنده ومفید می باشد بابااااااااا ایوووووول دارید
حالا این ف.ه چه موقع میخواد با خفت از ایران بیرون بشه ! جدی میشه؟
آفرین، آفرین
با این جماعت باید به روش خودشون برخورد نمود
مطلبتون جالب بود
اما توی فیلمی که از این اتفاق گرفته شده چند نفر اونم درست زمان اذان ظهر فحش های بسیار زشتی به کار بردن که این دور از ادب اسلامیه
برای کسانی که خودشونو سرباز امام زمان میدونن واقعا این الفاظ و به زبان اوردن این الفاظ شایسته نیست
امیدوارم از دوستان از این قبیل خطاها کمتر سربزنه ….
موفق باشید
میتونم بپرسم چرا کامنت های قبلیم رو منتشر نکردین؟؟؟
حاج سعید دمت گرم ما دوست داریم.
آقا دمتون گرم
گل کاشتید آقا
مرگ بر ضد ولایت فقیه
احسنت
دمتان گرم …..