خدمات متقابل روحانیت و حکومت

“قم نامه” ادامه دارد تا ماه در شهر روح الله می درخشد و می بینی که حیف باشد قلم را جایی جز شعاع نور ماه بچرخانی. جلال گفت: “اگر می خواهی بفروشی، همان به که بازویت را، قلم را هرگز”. مدتهاست که وقف نور کرده ام قلمم را و چون زنده شد یاد جلال در ذهنم، از او بگذار وام بگیرم در تفسیر منشور روحانیت امام و در شرح وصیت نامه امام، آنجا که خمینی را می بینی دلگیر است از دست جماعت روحانی نما و می بینی که خشم مقدسی دارد برای آنان که لباس پیامبر را پوشیده اند اما خصلت پیامبر از تن کنده اند و می توان وام از جلال گرفت و “در خدمت روحانیون و در خیانت روحانی نماها” نوشت و حتی متاسف بود که سران فتنه هم عمدتا لباس تبلیغ دین خدا را به یغما برده اند و این لباس مقدس را پس نمی دهند. خمینی را می توان مظهر جلال خدا دانست و خامنه ای را مظهر جمال خدا و این هر ۲ صفت از اوصاف باری تعالی است که به ارث رسیده به بندگان صالحش. آنجا که خامنه ای منشور روحانیت را، مانیفست حوزه را و رابطه حجره طلاب را با نهادهای برآمده از انقلاب و نیز نحوه و چگونگی پیوند حکومت و روحانیت و معنای استقلال حوزه از حاکمیت از سویی و در عین حال دلبستگی حوزه به حکومت را ترسیم می کند، این بار به جای جلال، باید یادی از استاد شهید مرتضی مطهری کرد و “خدمات متقابل فیضیه و جمهوری اسلامی” را نوشت و یا با این عنوان؛ “خدمات متقابل روحانیت و حکومت” و یا با این تیتر؛ “خدمات متقابل مرجعیت و ولایت”. خلاصه کنم سخنان آقا را در جمع طلاب، همین ۳ عنوانی می شود که گفتم. شرحش را علمایی باید بدهند که این کاره اند. به هر حال سخن گفتن آقا در جمع علما و طلاب یعنی سخن گفتن رهبری با کسانی که هم لباس شان اند و این لباس، خود قصه ها دارد شنیدنی. لباسی که طلبه بر تن می کند، یعنی که او فرو رفته در جلد مبلغ دین خدا و این تبلیغ باید بلیغ باشد که خوش بنشیند بر دل توده های تشنه معرفت. آقا که فرمودند؛ این لباس امتیازی به کسی نمی دهد، از همین روست و می بینی که بیشتر تکلیف روی دوش آدمی سوار می کند، تا اینکه او را محق به حقوقی گرداند. یکی این لباس را می پوشد تا قرآن ناطق را نهج البلاغه را علی را تبلیغ کند و یکی هم با همین لباس فتوا می دهد به قتل پسر پیامبر و مبلغ قرآنی می شود که روی نیزه خوارج است، نه در سینه پر سکینه مولای متقیان. شکر، خدای را که روحانیون ما مراجع ما علمای ما به برکت انقلاب اسلامی و به یمن ولایت فقیه، اغلب مبلغ قرآن ناطق اند و نه بعضا مثل دیگر بلاد، از این لباس، فقط به حفظ ظاهری بسنده کرده اند و چرخاندن الفاظی بر زبان و ادای درست کلمات از حلق و شیره مالیدن بر سر خلق. فاصله هاست میان روحانیت ما با روحانیت مجروح که منادی اسلام آمریکایی و مبشر دین ابوسفیانی و عقده های آخرالزمانی دجال و سفیانی است. نگاه کردم هنگام سخنرانی آقا از دریچه دوربین سیما به سیمای علمایی که تنگاتنگ هم نشسته بودند و نگاه کردم به چهره طلابی که لابد مسرور بودند که رهبرشان را هم لباس با خود می دیدند و دیدم که دشمن چه نقشه ها کشیده تا فاصله ها بیاندازد میان حوزه و نظام و چه حکیمانه سخن راند مقتدای ما و گفت، هر آنچه را که باید و چه کامل. با آن وقت کم و حجم انبوه دغدغه ها. بهتر از هر خطیبی. بهره از وقت و شرح خطبه و دم به دم نکته و گله به گله گوش که داشت نور می شنید؛ همان بهتر که آن دسته از طلابی که مجال داشتند در آن خیل جمعیت به هم فشرده و یارای شان بود، داشتند نت برمی داشتند از سخنان آقا که قطعا از هر جزوه ای و از هر رسائلی و مکاسبی، بیشتر به کارشان می آید و دیدم چه حکیمانه تبیین کردند معنای استقلال حوزه را از حکومت و اگر این حکومت، طاغوت باشد، این استقلال، چگونه باید باشد و اگر حکومت، جمهوری اسلامی، چطور؟ و اما جدای از نوع حکومت، استقلال حوزه از حاکمیت، امری صواب و سنتی ممدوح و شایسته است. با این همه آیا استقلال حوزه از حاکمیت را می توان تعبیر به بی تفاوتی کرد؟ و آیا تفسیر به سکوت و انزوا؟ به بهانه مردمی بودن؟ و آلوده نشدن؟ و از این جور پزهای روشنفکرانه؟ آنهم با لباس پیامبرانه؟ و قرائت واتیکانی از فیضیه؟ و عرش نشینی؟ و خلسه در هپروت؟ و خلاصه کردن رسالت خود در بیان شکیات نماز؟ و خواب مادربزرگ؟ از آن سو؛ نقشه های شوم دیگر. تعابیر خطرناکتر از استقلال حوزه داشتن. عَلَم مبارزه برداشتن علیه حکومت حق؟ فتوا صادر کردن به نفع دشمن؟ مرجع تقلید دشمنانی شدن، که کار میمون می دانند تقلید را؟ و غلط ترین تفسیر از استقلال حوزه. مستقل بودن از حکومت حق به بهانه وابستگی به اجانب و رساله نوشتن به خوش آیند آمریکا. طوری که در جوار حوزه نشسته باشی اما فریادت از حلقوم بی بی سی بیرون بیاید و آیا این است معنای استقلال روحانی از حکومت؟ و حوزه از حاکمیت؟ و طلبه از فیش حقوق دولت؟ و از نائب مهدی با قرائتی نادرست از مستقل بودن حوزه، خود را جدا کردن و در عین حال با دشمن فالوده خوردن. استقلال از نور به معنای چسبیدن به تاریکی. حالا این وسط چیست رسالت؟ و چه مرز باریکی است. گویی اندازه یک مو. بلکه نازکتر. وجبی پا کج بگذاری، یا به افراط افتاده ای و یا به تفریط. یا به سکوت و انزوا و یا به غلط فهمیدن مبارزه و یا آلوده شدن به دنیا و نه فقط به حکومت که به دولت به ثروت و خصوصی سازی حتی در عافیت طلبی؟ و در کنارش رانت خواری؟ دولت خواری؟ حکومت خواری؟ و حالا این وسط چیست رسالت؟ مستقل بودن از منافع حکومت و استقلال از بهره های حاکیمت و در عین حال سهیم بودن برای حل مشکلات حکومتی و حتی دغدغه های دولتی و حتی تبیین طرح هدفمند کردن یارانه ها بالای منبر. در کنار گفتن واجبات و مستحبات. یعنی در کنار مردم بودن و از غم و درد دولت برخاسته از رای ایشان و حکومت برآمده از خون شهدای ایشان، احساس استقلال نکردن. پزهای متفرعنانه ندادن و با این همه رعایت اصل استقلال و جمع این ۲ با هم و چه سنگین است رسالتی که روی دوش روحانی است و می بینی که روحانیت آگاه ما عمدتا در شعاع روشنگری های ماه، تنفس می کنند و عطر بلاغت می دهد، منهاج بیان شان و می بینی که انقلابی که بزرگترین و بهترین رسانه اش منبر بود، هنوز هم رها نکرده این رسانه موثر سنتی را. این رساناترین رسانه خود را. این رساترین رساله خود را و می بینی هنوز هم بهترین حنجره ای که می تواند فریاد ملت را پژواک دهد، منبر روحانیت است و طلبه هایی که خار در اشک و استخوان در فریاد، مظلومانه ترسیم می کنند اهداف انقلاب اسلامی را.  

همین متن را فردا در روزنامه “وطن امروز” بخوانید.

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. فطرس ملک می‌گوید:

    سلام آقاى قدیانى
    از کنار بارگاه ملکوتی اما رضا (ع) دعا گوى شما و همه بر و بچه هاى قطعه ٢۶ هستم

  2. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  3. یک بنده خدا می‌گوید:

    سلام
    سلام
    سلام

  4. 313 می‌گوید:

    اول آیا؟؟؟؟

  5. 12221157 می‌گوید:

    خمینی را می توان مظهر جلال خدا دانست و خامنه ای را مظهر جمال خدا و این هر ۲ صفت از اوصاف باری تعالی است که به ارث رسیده به بندگان صالحش

  6. یک بنده خدا می‌گوید:

    “و می بینی که انقلابی که بزرگترین و بهترین رسانه اش منبر بود، هنوز هم رها نکرده این رسانه موثر سنتی را. این رساناترین رسانه خود را. این رساترین رساله خود را و می بینی هنوز هم بهترین حنجره ای که می تواند فریاد ملت را پژواک دهد، منبر روحانیت است و طلبه هایی که خار در اشک و استخوان در فریاد، مظلومانه ترسیم می کنند اهداف انقلاب اسلامی را. ”
    این همان است که همه می خواهند و البته همان است که بی بی سی ازش می ترسد و برای همین است که این روزها اینقدر پارس می کند وقتی هم می گویی چرا مهمل می بافد که چون دلم برای “پارس” می سوزد نگو این همه پارس پارسی که می کند تنها به واق واق کردن سگی می ماند که از زور ترس و عصبانیت صدایش همیشه از حلقوم انگلیس در می اید…مرگ بر امریکا
    مرگ بر انگلیس
    مرگ بر منافقین و کفار
    مرگ بر اسرائیل!

  7. ر.ر می‌گوید:

    سلام بر داداش حسین بچه بسیجی ها

    جلال گفت: “اگر می خواهی بفروشی، همان به که بازویت را، قلم را هرگز”

    قلمتون مستدام

  8. ر.ر می‌گوید:

    افراد آنلاین: ۲۳

  9. 12221157 می‌گوید:

    . . . در جوار حوزه نشسته باشی اما فریادت از حلقوم بی بی سی بیرون بیاید و آیا این است معنای استقلال روحانی از حکومت؟ و حوزه از حاکمیت؟

  10. فاطیما می‌گوید:

    اول؟

  11. سیداحمد می‌گوید:

    ارادتمندیم داداش حسین بسیجیها.

  12. و دلم می گوید می‌گوید:

    بسم الله . سلام . با مطلب : دلم شهد می خواد … به روزم . آسمانی باشید. یا علی .

  13. وسلام نامی از اسماء خداست
    اولا شدید تشکر از پرتلاش بودنت عزیز دل . قلمت بیمه ی نگین قم بی بی معصومه (س).
    احسنت که همیشه به جا و دقیق نکته نگاری می فرمایی .
    بعد هم اینکه
    فصاحت را به اوج رساندند مولا با تأکیدی که فرمودند :” نسبت حوزه های علمیه با نظام اسلامی، «حمایت و نصیحت» و «دفاع در کنار اصلاح» است.”
    و تیر خلاص را به بدنه ی متزلزل تفکر پوشالی کسانی که عمامه بر سر ، سر در آخور بیگانگان دارند رها فرمودند که :” در نظام اسلامی، صرف روحانی بودن برای به دست گرفتن مسئولیتهای حکومتی کافی نیست چرا که «روحانی بودن» به تنهایی صلاحیت آور نیست همچنانکه موجب سلب صلاحیت هم نمی شود.”
    چه زیبا ترسیم فرمود جایگاه مسوولین روحانی را که : “رفتن به سمت حکومت ومسئولیتهای حکومتی مانند هر هدف دیگر اگر برای مسائل دنیوی و هوای نفس باشد مردود است اما اگر یک روحانی با اهداف معنوی و الهی، از نظام حمایت و یا مسئولیتهای حکومتی قبول کند این کار، از برترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر و مصداق بارز مجاهدت فی سبیل الله است.”
    انصافا جامعیت شخصیتی مولای مطهر عجیب است . با هر قشری که دیدار می فرمایند به صورت تخصصی بر مشکلات آنان اشرافیت دارند .
    سالهای سال باید بر روی فرمایشات آقا تفکر و کار تحقیقاتی شود تا بوی عطر گل اسلام ناب محمدی پیش از بیش در فضای فیضیه پراکنده شود.

  14. سلاله می‌گوید:

    سلام .ایشالا همه روحانیان و طلبه ها صحبت های اقا رو چراغ راهشون قرار بدن و مثل حاج اقا پناهیان و حسینیان با بصیرت باشند صلوات

  15. سید65 می‌گوید:

    سلام برحسین آقا و برو بچه های قطعه
    این روزها قم به خود می بالد امروز قم جمکران …
    و من الله توفیق بصیرت صادق

  16. سیداحمد می‌گوید:

    احسنت؛
    بسیار عالی.
    بسیار مطلب جامعی بود داداش.
    اینو تنها از طرف خودم نمیگم.
    این متن رو برای ۳ روحانی بزرگوار خوندم و خیلی لذت بردن.

    اگر موفق نشدم فردا روزنامه وطن امروزو به تعداد کافی تهیه کنم با اجازه متن رو با ذکر منبع کپی میگرم و فردا در چند حوزه علمیه به دست طلاب عزیز میرسونم.

    سلام و درود خدا به روح پدر بزرگوارتون؛
    تبارک الله.
    بسیار عالی بود؛
    مثل همیشه به وجودتون افتخار کردیم.

  17. سید مرتضی می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    یه سری به وبلاگ ما بزنی بد نیست دوست داریم این وبلگ رو یه گروه ۱۰نفره می چرخونند همشون هم عاشق حضرت ماه امام خامنه ای هستند

  18. Ali P1 می‌گوید:

    خسته نباشید

  19. ناشناس می‌گوید:

    افراد انلاین ۴۰

    خداقوت داداش حسین

  20. مدیون شهیدان می‌گوید:

    دیگه زبونی نمونده که آقا به حوزه های علمیه یعنی بزرگان حوزه نگفته باشه که بابا این مدل بدرد اسلام نمی خوره یکم عوض بشید تا کی خودتون رو گول می زنید جامعه الان به شما نیاز داره باید بیاید تو صحنه ما خجالت می کشیم بگیم فیلمهای مذهبی مون بدون پشتیبانی حوزه ساخته می شه ما خجالت می کشیم تو دانشگاه هامون چندتا آخوند پیر و بی حوصله هستند که اصلا جونهای مذهبی هم دورشون نیستند و جمع نمی شن بقول حضرت آقا ما تو فلسفه هم که برای ما هست از اروپایی های بی اصل ونسب داریم پیروی می کنیم بابا یکم عوض بشید خواهش می کنیم ما به عنوان یه جوون از حوزه و حوزوی ها خواهش می کنیم که یکم راه بیافتند تا اسلام حرکت کنه تا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف راضی باشند نمی گیم کاری نشده و نمی شه اما این قدرتی که ما تو حوزه می بینیم می دونیم که می تونند کارهای خدایی بزرگی انجام بدهند و اسلام را به جلو ببرند

  21. سیداحمد می‌گوید:

    پیام “بی زرگانی”

    ساعت ۲۲:۵۲
    تعداد افراد آنلاین :۴۰ نفر

    مخلصیم داداش.

  22. سحر می‌گوید:

    عالـــــــــــــــــــــــی بود.
    حالا من یه چیزی بگم…صحبتهای آقا با طلاب رو کامل نشنیدم و خبر رو هم ندیدم ولی همون یه تیکه ای هم که دیدم به نظرم اومد آقایون طلاب و اساتیدشون و بزرگان باید یه حرکت اساسی و موثر داشته باشن.رهبر کاملا راضی نبود.این خیلی بده. نمیدونم حسم درسته یا نه ولی یه لحظه با خودم گفتم اگه من کاره ای بودم تو این جمع از خجالت میمردم.

  23. سارا می‌گوید:

    تا اینجا که عالییییییییییییی بود چند خط آخر را بعد از کلاس خواهم خوند
    خدا قوت داداش حسین بچه بسیجی ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.