گزارش سال ۹۱
درست در شرایطی که سال ۹۰ تمام شد، وارد سال ۹۱ شدیم! سال ۹۱ با همه سختی هایی که داشت، سال آشتی سران قوا با یکدیگر بود و ایشان تقریبا ماهی یک بار به دیدار هم می رفتند و هر چند تا روز قیامت با هم قهر کرده بودند(!) آشتی کنان سوار کشتی می شدند! سال ۹۱ مربع امیر قلعه نویی، علی دایی، مایلی کهن و عادل فردوسی پور کلا ۴ بار قهر و ۳ بار آشتی کردند، اما سران قوا ماشاء الله دعوا نکرده، آشتی می کردند و آشتی نکرده، دعوا!
سال ۹۱ یه جورایی سال پیر موتلفه بود و اینقدر که حاج حبیب الله نامه نوشت، حسین قدیانی مطلب ننوشت. در همین سال عسکراولادی متوجه شد که سران فتنه، فتنه زده اند، نه اهل فتنه! و تو چه می دانی که مفتون چیست؟! در اواخر این سال، «حضرت استاد» و «سردار قلم» درباره موضوع «فتنه زدگی و تفاوت آن با جرج سوروس گری و جین شارپ پروری بی واسطه» به مناظره با هم پرداختند که بیننده دقیقا متوجه اختلاف نظر نامبردگان نشد(!) در سال ۹۱ حبیب الله عسکراولادی در هر شماره هر روزنامه ای دست کم ۴ تا مطلب نیم صفحه ای داشت؛ نامه ای در پاسخ به جوابیه همان روزنامه، جوابیه ای در حاشیه جوابیه هامش یک روزنامه دیگر، ادامه نامه نگاری با اصلاح طلبان، و پاسخ دادن به بازتاب جوابیه یکی مانده به آخر همان اصلاح طلبان در شماره آخر یک روزنامه دیگر!! البته این اواخر به نظر می رسید اصلاح طلبان کم آورده باشند، اما حاج حبیب ول کن نبود و همچنان یا می نوشت یا جواب می داد!
سال ۹۱ معلوم شد که برادر همین حاج حبیب الله یعنی اسدالله چگونه نفر اول زیره دنیا شد. از قرار، حاج اسدالله یک روز می خواسته در کودکی سنگک بخرد که متوجه می شود نانوا دارد روی نان کنجد می ریزد.
اسدالله کودک رو به نانوا: «شاطر! کنجد را کیلویی چند می خری؟!»
شاطر رو به اسدالله: «فلان تومن!»
اسدالله: «الان می رم از بازار، بدون ارز مرجع (!) برایت کنجد ارزان تر میارم!»
… و بدین ترتیب اسدالله، سلطان زیره جهان می شود!!
در این سال ما شاهد وقوع ۲ زلزله دلخراش در میهن مان بودیم که باعث شد رئیس محترم قوه، ضمن سفر به کاراکاس و هم دردی و چیزهای دیگر با خواهر و مادر آن مرحوم، نشان درجه یک فرهنگ را به یکی دیگر بدهد. حسن سال ۹۱ به این بود که عاقبت معلوم شد منظور رئیس قوه از بهار، امام زمان (عج) است، اما مشکل آنجا بود که منظور رئیس قوه از امام زمان (عج) همان «یکی دیگر» بود! در این سال آقای احمدی نژاد درباره مدیریت حضرت نوح، سفرهای استانی یوزارسیف، برنامه های اقتصادی آمن هوتپ سوم، اختلاس قوم ماد، آکله الاکباد، شیخ رشیدالدین وطواط بن یحیی ملقب به طوطی بازرگان، عیسی پسر مریم، فردوسی توسی، کتیبه حقوق بشر کورش، زیگورات چغازنبیل، چاوز بن چه گوارا، ام هوگو، جرجیس و کلا همه چیز صحبت کرد، الا مسائل حوزه ریاست جمهوری!!
سال ۹۱ به مجلس رفتن احمدی نژاد، یک بار شوخی شد و یک بار هم شوخی شوخی، جدی شد! این وسط آنچه جدی جدی، شوخی گرفته شد، مشکلات معیشتی مردم بود. در سال ۹۱ قیمت اغلب اقلام خوراکی و غیر خوراکی سر به آسمان سایید و درست در همین فضا، یک میمون پیشگام وارد فضا شد!
سال ۹۱ سال ابطال بسیاری از مشهورات علمی بود و بر ما ثابت کرد که پراید خیلی هم گران نیست! و با یک حساب سرانگشتی مشخص شد قیمت هر کیلو پراید از قیمت هر کیلو پسته ارزان تر می افتد! ما چند بار حساب کرده باشیم، خوب است؟!
سال ۹۱ به عبارتی سال بهار رسانه ها بود و خبرگزاری یک نهاد نظامی نشان داد که با یک پیامک در روز تعطیل چگونه می تواند اوضاع اقتصادی کشور را آشفته کند!
در سال ۹۱ ما در جشنواره فیلم فجر، هر چه جایزه بود دادیم به هنرمندانی که در فتنه نقش داشتند، اما آمریکایی ها پیام این حرکت را نگرفتند و اسگل ها، اسکار را به وحید جلیلی خودشان دادند!
در اواخر این سال، برای اولین بار، تعداد دوش نامزدهای انتخابات از تکلیف بزرگان پیشی گرفت! و تقریبا به ازای هر تکلیف، کلی دوش وجود داشت! در همین سال بود که معلوم شد اصول گرایان از همان شکم مادر، نامزد انتخابات ریاست جمهوری به دنیا می آیند! گروهی از کارشناسان پیش بینی می کنند در صورتی که روند احساس چیز سیاسیون همه جناح ها همین طور ادامه داشته باشد، در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، تعداد نامزدها از تعداد رای دهندگان بیشتر شود!
در این سال احمدی نژاد ضمن حضور در نیویورک و سخنرانی در سازمان ملل، در کاری کاملا مخالف با خلقیات احمدی نژادی، از مردم منهتن به دلیل ایجاد ترافیک هنگام تردد خودروهای هیات همراه، معذرت خواهی کرد! شهروندان ساکن در محله اعیانی منهتن که واقعا تحت تاثیر سجایای اخلاقی رئیس جمهور قرار گرفتند، فوج فوج به مکتب ایران پیوستند!! در همین سال بود که معاون اول رئیس جمهور گفت: «تا احمدی نژاد هست، من هستم و تا من هستم، سرکار خانم دکتر هست» که اندکی بعد، ایشان و اوشان بودند، لیکن خانم دکتر کنار گذاشته شد! چند وقت بعد از این، جناب معاون اول گفت: «قیمت خودروها باید شکسته شود» و پراید که ۱۱ میلیون تومان گران شده بود، به اقشار آسیب پذیر لطف کرد و ۵۰۰ هزار تومان ارزان شد! در همین شرایط بود که دکتر حبیبی به رحمت خدا پیوست! چه می دانیم؟! شاید در اعتراض به این سبک از معاون اولی!!
در سال ۹۱ بودجه کشور دوست و برادر و جنگ زده افغانستان، ماه بهمن به لویی جرگه رفت و تصویب هم شد، اینجا اما قوه محترم، بودجه یک دوازدهم را آنهم اواسط اسفند به مجلس فرستاده که باش تا تصویب شود!
وطن امروز/ ۲۸ اسفند ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
برف نامه گدوک
در سیاست، از بصیرت غافلیم و در زندگی، از نصیحت پدربزرگ. اصلا فراموشی در ذات آدمی است.
نزدیکای نوروز چند سال پیش، کم و بیش همین موقع از سال بود که «باباکبابی» (۱) وسط کلی خاطره جالب و ناب، از حلیم بوقلمون گرفته تا کباب بناب، ناگهان زد به طبیعت و گفت: «زمستون همیشه ۲ بار می ره. یه بار اواخر بهمن، دروغکی، یه بار لحظه سال تحویل، راستکی… همیشه چند روز مونده به اسفند و چند روز بعدش، هوا شروع می کنه گرم شدن، اما تا آدما می رن توی فاز «بهار زودرس»، یه دفعه زمستون با یه برف پر حرف، حاضری می زنه… این اتفاق با اینکه هر سال تکرار می شه، هر سال مردم فریب می خورن! خلاصه، تا «مقلب القلوب» را نشنیدی، رفتن زمستون رو باور نکن… کرسی رو جمع نکن!»
حواسم هم به حرف بابابزرگ بود، هم به پیش بینی سازمان هواشناسی، اما از هول بهار، بازم در دیگ زمستان افتادم! هول بهار، حالم را خوش کرده بود… لیکن چه بسیار که «حال»، سبب غفلت از «قال» می شود. حالی که «می مانی»، رحم ندارد به قالی که «می دانی».
کرسی نگذاشته بودیم که جمع کنیم، اما هوا ظرف ۲ هفته گذشته از بس گرم شده بود که در آسمان دنبال پرستو می گشتم، در زمین دنبال گل لاله. البته نه از آنهایی که شهرداری می کارد؛ لاله واقعی، اصل!
¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤
به سبب کاری اداری شخصی، چند روز پیش رفته بودم بلد «بلده». با کم ترین لباس، و لگن ترین ماشین، یعنی آردی یشمی مدل ۷۸ جناب اخوی که جز بوق، همه جای ماشینش صدا می دهد! فلاشر؛ کلا خراب! موتور؛ روغن ریزی! برف پاک کن ها؛ سالم، اما بدون توانایی در دادن آب به شیشه ماشین! یعنی فقط واست بای بای می کنه، تمیز نمی کنه! لاستیک ها؛ صاف عینهو آینه! آینه سمت شاگرد؛ آینه بی آینه! رادیاتور؛ احتیاج به آب دادن بعد از هر ۲ ساعت رانندگی، به خاطر جوش نیاوردن! فرمان ماشین؛ توی سرعت ۸۰ یه ریپ، توی ۱۰۰ یه ریپ، توی ۱۲۰ بندری! لاکردار باید دو دستی می گرفتمش که از جا درنیاد! دنده؛ بدتر از فرمان! کلاچ؛ بهترین وزنه برای تقویت عضلات دو قلو! کارت ماشین؛ مفقود! بیمه نامه؛ ۶ ماه از مهلت گذشته! معاینه فنی؛ شوخی نکن! نور چراغ ها؛ مگر با چشم بصیرت، فقط ۲ متر! بخاری؛ دادن خاک به جای گرما! ضبط؛ یک حفره مستطیل + کلی سیم ولو! و قس علی هذا…
جاده چالوس را تا وسطا رفتم؛ دو راهی یوش بلده، پیچیدم سمت راست. هوا هم به غایت ملس و بهاری بود.
از قبل طوری برنامه ریزی کرده بودم که در خانه/ موزه نیما توقفی داشته باشم، عکسی بیندازم، احیانا کتابی بخرم و کنار قبر علی اسفندیاری و الباقی فاتحه بخوانم. توقفم در یوش ۲ ساعتی طول کشید. خبری از زمستان نبود. در تن لخت درختان به وضوح می شد لباس خوش رنگ شکوفه ها را تماشا کرد.
کمی بعد در «بلده» کارم را انجام دادم. راحت تر از آنکه فکرش را می کردم. لنگ یکی دو تا امضاء بودم که جور شد.
از بلده رفتم سمت نور، یعنی شمال (۲) با جاده ای کاملا خلوت و هنوز بکر. در شهر نور با حمیدرضا یوسفی ورجانی قرار داشتم. از دوستان قدیمی که فتنه ۸۸ پیچید سمت فتنه گران و کارهایی کرد (۳) که بماند. حمید برای خریدن یک قطعه زمین، در نور بود و همین بهانه مناسبی بود تا شبی در ویلای پدرش در «چمستان» اقامت کنیم.
طبق قرار صبح زود راهی جاده ساحلی شدیم به سمت قائم شهر. یعنی سمت راست جاده ساحلی. در قائم شهر، آشنایی برنج کار دارم که همیشه برنج هایم را از او می خرم. دست اول است و به صرفه و مرغوب و خوش خوراک. حمید هم چند کیلویی خرید. «آقا صفر» اما خیلی شاکی بود از اوضاع کشت و کار. می گفت: «همین طور برنج و سیب زمینی و چای و مرکبات است که باد کرده دست کشاورز، آن وقت می ریم از خارج برنج وارد می کنیم! چرا؟… بعد از چند ماه که دولت صدای داد ما را می شنود، می آید و از ما نسیه خرید می کند، حالا باش تا حساب کند بدهی اش را! ما از بانک کشاورزی وام می گیریم، فقط ۲ تا قسط عقب باشیم، اول زنگ می زنن به ضامن و آبروی آدم رو می برن، بعدا خود به خود از حساب مون کم می کنن، ولی ما که از دولت طلب داریم، به کی باید زنگ بزنیم؟! ضامن دولت کیه؟! به پیمان کار می گیم، می گه؛ تقصیر دولته! به دولتی ها می گیم، می گن؛ قصور از پیمان کاره!… آقا! ما این یارانه ها رو نخواستیم! پول خودمون رو بدین…».
¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤
چه در راه جاده ساحلی و چه در راه برگشت از قائم شهر به سمت تهران؛ جاده فیروزکوه، چیزی که مشهود بود تخریب جنگل بود و عدم رویت دریا! بی اغراق در جاده ساحلی اصلا ساحلی ندیدیم! یعنی اصلا دریایی ندیدیم که بخواهیم ساحلی ببینیم! هر چه بود، یا ویلاهای شخصی بود، یا ویلاهای دولتی/ حکومتی فلان نهاد و بهمان ارگان که البته بیش از کارمندان بینوا، سهم خوش گذرانی حضرات مدیر می شود. حمید می گفت: جاده ساحلی شده جاده ویلایی!! راست می گفت.
جنگل اما حکایت دردناک تری داشت. القصه! چند ماه پیش، از ابتدای جاده چالوس داشتم برمی گشتم تهران. حدودا نیم ساعت بعد از اول جاده، جنگل های طبیعی به آن عظمت، جایش را داد به مقداری کاج و بلوط کاشته شده! و به شدت تنک و کم پشت! کمی بعد، همین شبه جنگل لاغر هم کلا محو شد!
یادم می آید ایام کودکی وقتی جاده چالوس می رفتیم، اگر راه را ۳ ساعت حساب کنی، بیشتر از ۲ ساعت و نیم اش جنگل بود. الان دقیقا برعکس شده! بیشتر کوه خشک می بینی تا جنگل… و آنهم چه کوهی؟!… کوه خط کش خورده آدمی زاد! کمی به خاطر آزادراه و بیشتر به خاطر ویلا!
مع الاسف وضع جاده هراز و جاده فیروزکوه هم بهتر از حال و روز جاده چالوس نبود. اینک شمال را بیشتر به ویلا و بساز بفروش ها باید شناخت، تا جنگل و دریا. حق دارند شمالی های اصیل ناراحت باشند از این وضع. واقعا بر سر منابع طبیعی بلایی آمده که اگر جلوی آن گرفته نشود، انگ بدی روی پیشانی نظام نقش خواهد بست. تعارف که نداریم! کل ساحل شده رژه آرم این اداره و آن شرکت! ویلای مخابرات، ویلای صدا و سیما، ویلای سایپا، ویلای خصوصی، ویلای نیمه خصوصی، ویلای فولاد مبارکه، ویلای کوفت و ویلای زهر مار! اگر از نظر جمهوری اسلامی، دریا و کوه و جنگل متعلق به همه ملت است، چرا پس علیه این رویه نادرست اقدام قاطعی نمی شود؟!
¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤
به ورسک نرسیده بودیم که هوا ابری شد… و خیلی زود برف گرفت. فکر کردم؛ خفیف است و می شود رفت. حمید موافقت کرد. به راه مان ادامه دادیم. بعد از ورسک اما همین که تونل های ۳ گانه را رد کردیم، ابتدای گردنه گدوک گیر کردیم در بوران. یک آن دیدم ماشین نمی رود و دارد سر می خورد! عقل کردم و ماشین را هر جور بود هدایت کردم سمت شانه جاده. با آن وضع، یا ما به ماشینی می زدیم و یا ماشینی به ما!
شانه جاده اما بالطبع برف بیشتری داشت. حدود نیم متر! هوا هم داشت تاریک می شد… حمید گفت: پیاده شم، هل بدم؟ گفتم: با لاستیکای این لگن، بی فایده است… بدتر گیر می کنه توی برفا! گفت: سردم شده، یخ زدم! گفتم: منم! گفت: تو باز یه بافت تنته، من چی؟! گفت: داری چی کار می کنی؟ گفتم: زنگ می زنم امداد خودرو… گفت: اینجا که آنتن نداره! گفت: الان سگ میاد خفت مون می کنه! گفت: بدجور داره بهم فشار میاد! گفتم: تو برو اون پشت مشتا، منم می رم این پشت مشتا!
در ماشین را که باز کردم، سانتافه ای قیژ از کنارم رد شد و گل و لای را پاشید طرفم. مانده بودم چه فحشی بهش بدهم که در برف و مه جلوی جاده گم شد، اما هنوز صدای آهنگ ماشینش می آمد… «دلم گم شده، پیداش می کنم من…».
¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤
حدودا یک ساعت در آن کوران گیر کرده بودیم که عاقبت سر و کله این امداد خودروهای گذری پیدا شد. طرف گفت: ماشین رو از شانه جاده بیارم توی جاده، می شه ۴۰ هزار تومن، هر ۱۰ دقیقه که توی جاده بکشم تون ۲۰ هزار تومن دیگه می گیرم!
چاره چه بود؟! قبول کردیم. دو سه پیچ بعد، آردی یشمی ما که پشت یک نیسان آویزان بود، همین طور لک و لک داشت می رفت که حمید زد به شانه ام؛ اونجا رو نگاه؟… گفتم: همون سانتافه است! گفت: علامت بده، نیسان نگه داره ببینم…
پانوشت:
۱: بابابزرگم قبلا کبابی داشت. هنوز هم یک خط در میان به عادت بچگی ایشان را «باباکبابی» صدا می زنم.
۲: جاده های شمالی جنوبی چالوس (منتهی به شهر چالوس) و هراز (منتهی به شهر آمل) که تقربیا موازی هم اند، به واسطه جاده افقی یوش و بلده به یکدیگر وصل می شوند. از جاده بلده البته به شهر نور نیز جاده ای هست به غایت بکر و دیدنی که دقیقا بین چالوس و آمل در می آید.
۳: یکی از روزهای فتنه، یعنی روز ۱۳ آبان، حمید را در جمع آشوب گران دیدم. داشت شعار می داد؛ «سفارت روسیه، لانه جاسوسیه». تنها بودم. ایستادم گوشه ای به نظاره اش. شعارش غلیظ تر شد؛ «نه غزه، نه لبنان…». خواستم زنگ بزنم به موبایلش که دیدم آنتن ها را پرانده اند… آنتن ها را، دوستی ها را، خیلی چیزهای دیگر را. همین طور که نگاهم به حمید بود، یاد آن روزی افتادم که…

– حمید! آخرش نگفتی چرا ۴ تا از انگشت های دست راستت قطع شده؟!
– سال ۶۱ مادرم داشت با دستگاه، گوشت چرخ می کرد که یهو آژیر جنگ پخش شد. رفت چادر سر کنه، منو ببره زیرزمین که…
هنوز که هنوز است گاهی با خودم خلوت می کنم؛ آژیر جنگ خطرناک تر بود، یا آژیر فتنه؟! و صف من و حمید، کجا از هم جدا شد؟!… و کجا دوباره جوش خورد؟!
من همان حمیدم… حمید همان من است… در سیاست، از بصیرت غافلیم و در زندگی، از نصیحت پدربزرگ. اصلا فراموشی در ذات آدمی است.
- بایگانی: یسار
آشتی
– هنوز قهری؟!…
«پیامک علی به محمود» 🙂
- بایگانی: یسار
جمهور، جمهور، جمهور
تقدیم به نائب بقیه الله الاعظم، علمدار عباس نگهدار انقلاب اسلامی، رهبر مقتدر امت اسلام؛ امام خامنه ای

یک: خدا قوت باید گفت به این ملت. متن، حضور عظیم مردم بود و به یمن این حماسه بزرگ، فعلا می توان از برخی حواشی صرف نظر کرد. یوم الله ۲۲ بهمن ۹۱ هوشمندانه ترین پاسخ به «تحریم هوشمند» بود. دیروز خیلی چیزها معلوم شد. معلوم شد مردم نیز به تاسی از رهبرشان همچنان انقلابی اند. معلوم شد فرزندان انقلاب، هرگز دیپلمات نشده اند که «مبارزه» را فدای «مذاکره» کنند. معلوم شد بصیرت ملت، هم از فتنه های سیاسی بزرگ تر است، هم از فتنه های اقتصادی. معلوم شد نگرانی مردم از گرانی، معطوف به ندانم کاری بعضی دست اندرکاران است، نه اصل نظام. معلوم شد از نظر مردم، مشکلات معیشتی، متاثر از ایستادگی پای آرمان ها نیست. معلوم شد قوای ۳ گانه به ویژه قوه مجریه باید برای این مردم خدایی، بیش از اینها کار کنند. معلوم شد «جمهور» از «رئیس جمهور» جلوتر است. معلوم شد کلاس جمهور از کلاس بی کلاس رئیس جمهور بالاتر است. معلوم شد سخنران اصلی مراسم، شعارهای ملت شهید پرور است، نه حرف های یکی به نعل و یکی به میخ. معلوم شد «بهار انقلابی ها» تکراری نیست، بلکه «بهارنمایی» تکراری است. معلوم شد ملت و ولایت به هم می آیند؛ دولت و مجلس باید خود را به این منظومه برسانند. معلوم شد «وحدت ملی» ذاتی این مردم است. معلوم شد برای این ملت، احدی نمی تواند دایه مهربان تر از مادر باشد. معلوم شد رعیت زاده نمی تواند حامی اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی باشد. معلوم شد کلاس رعیت، از کلاس منیت، از کلاس بی کلاس رعیت نمایی، بالاتر است. معلوم شد این مردم از نسخه پیچی های «وحدت ملی» و «انتخابات آزادانه» بی نیازند. معلوم شد فتنه و انحراف هر ۲ با هم، از سرو بلندبالای ملت ایران، کوتاه ترند. معلوم شد «وحدت» برای این ملت، فریضه است… و معلوم شد چرا «اختلاف افکنی تا روز انتخابات، خیانت است»؟!
دو: ۲۲ بهمن ۹۱ دشمن فهمید در مبارزه با نظام مقدس جمهوری اسلامی، قبل از قوای ۳ گانه، حتی قبل از نیروهای نظامی، با آحاد ملتی طرف است که انقلاب و اسلام و امام و جمهوری اسلامی و «آقا» را مال خود می دانند. اصلا مهم نیست چند سال از ۲۲ بهمن ۵۷ گذشته باشد. مهم این است که دشمن در نبرد با جمهوری اسلامی، در وهله اول با بسیجیان خامنه ای طرف است. نه با رئیس جمهور، بلکه با جمهور. من به دشمن حق می دهم اگر روی شعارهای جمهور، بیش از سخنان تکراری رئیس جمهور، حساب باز کند. از ورای همین محاسبه، نظرسنجی اخیر موسسه گالوپ، بهتر درک می شود.
سه: ۲۲ بهمن ۹۱ نشان داد حتی اگر دست تفرقه و اختلاف افکنی از آستین فلان سر قوا بیرون آید، باز هم «نشاط ملی» ملت ایران صدمه نمی بیند. دعوای این و آن، البته مردم را ناراحت می کند، لیکن ما نشاط ملی خود را نه از مجلس گرفته ایم، نه از دولت. نشاط ملی ما محصول خودباوری است که آنهم از صدقه سر انقلاب/ جمهوری اسلامی به وجود آمده. در ورای اختلاف افکنی، چرا مردم به شعب ابیطالب برگردند؟! اختلاف افکنان را پس می زنند. (اما نه با اقدام اختلاف افکنانه!) چرا نشاط ملی خود را خراب کنند؟! دست رد به سینه تفرقه می زنند. (اما نه با اقدام تفرقه انگیزانه!) چرا دنبال جبهه های سیاسی حرکت کنند؟! از جبهه ولایت فقیه پشتیبانی می کنند. (اما نه با منیت، که با بصیرت!)
چهار: حفظ حماسه ۲۲ بهمن ۹۱ از خود این حماسه، مهم تر است. مراقب باید بود؛
چهار/ ۱: دعوای این و آن نباید وجه المصالحه رفتار ناصواب و گفتار ناثواب شود. مقابله با بعضی بداخلاقی ها نباید خود همراه با بداخلاقی های دیگر شود. مبارزه با برخی اختلاف افکنی ها نباید خود باعث تفرقه شود. این، عمل به فرامین ولی امر نیست؛ هم سویی با خط اختلاف و خطر تفرقه است. آیا عمل وحدت شکنانه، آنهم در یوم الله ۲۲ بهمن، مقابله با اختلاف است یا هم صدایی با اختلاف؟! و آیا نباید دست مسموم انحراف و فتنه را در بعضی اختلاف افکنی ها متوجه شد؟!
چهار/ ۲: یکی دانستن سهم طرفین دعوا به شیوه کاریکاتوری، یا از آن بدتر، قائل شدن حق بیشتر برای طرف خاطی تر، اولا؛ دور زدن فریضه وحدت است، ثانیا؛ به گستاخی فزون تر اعوان و انصار انحراف منجر می شود. ظاهرا عده ای با مفهوم مقدس وحدت نیز کاسبی می کنند. به ایشان می گویی؛ علی لاریجانی و قالیباف؟! می گویند؛ عدالت و ولایت!! اما همین که می گویی؛ محمود احمدی نژاد؟! می گویند؛ فرود آرام دولت و وحدت!! هنر این جماعت، باج دادن بی مرز به «بهارنمایان» است. مع الاسف ایشان آنقدر که هوای دولت را دارند، هوای انقلاب اسلامی ۳۰۰ هزار شهید را ندارند!! به راستی، بحث ولایت و وحدت است یا کاسبی؟! لاریجانی «۱۱ روز خانه نشینی» کرد یا قالیباف سخن از «بن بست نظام» گفت؟! و آیا جز این است که بعضی جبهه های ناپایدار سیاسی، دوست می دارند ما به ازای حزب الله مظلوم، با عرض معذرت، کمی تا قسمتی «خریت» باشد، نه «بصیرت»؟!
چهار/ ۳: باید هوشیار بود. مبادا دعوای فلانی و بهمانی، سبب شود در مقام قضاوت درباره کلیت مسئولان شریف نظام، مرتکب جفا شویم. این درست که دوست و دشمن، جمهوری اسلامی را به «ملت» می شناسند، اما مسئولان نیز برایند همین جمهوری اسلامی اند. از جمله مسئولان جمهوری نازنین اسلامی، شهید مصطفی احمدی روشن است. او که فقط «نخبه هسته ای» نبود! شهید حسن طهرانی مقدم است. او که فقط «نخبه موشکی» نبود! الحمدلله شمار کثیری از دست اندرکاران نظام، ادامه دهنده راه شهدا هستند. جز این بود، «آقا» شرایط امروز ما را هرگز «خیبری و بدری» توصیف نمی کردند.
پنج: یوم الله ۲۲ بهمن ۹۱ مقدمه مناسبی برای انتخابات خرداد ۹۲ خواهد بود؛ ان شاء الله. مردمی که فردا به این و آن رای خواهند داد، دیروز با حضرت سیدعلی، بیعتی تاریخی و بی مثال کردند. قدر مسلم هر دولت و هر رئیس جمهوری، اگر بخواهد خودش را از اصل ۲۲ بهمن بزرگ تر بداند، از همین ملت شهید پرور، تودهنی سختی خواهد خورد. از همین منظر، «۲۲ بهمن ۹۱» عطر «۹ دی ۸۸» می دهد. «بهار» زنده تر از آن است که «زنده باد بهار» بخواهد. آقای سر قوه! لطف می کنی اگر کلاس بهار را پایین نیاوری. شما کجا و بهار کجا؟! ظاهر شما کجا و ظاهر بهار کجا؟! باطن شما کجا و باطن بهار کجا؟!… بعضی ها از صدقه سر همین ملت و همین ولایت و همین انقلاب و همین ۲۲ بهمن، «شکوفه» زده اند؛ اینک شکوفه خود را از شکوفایی کل بهار، بزرگ تر می بینند! شکوفه انقلاب… نیک اگر بنگری، ملت است. هر که کوفه بازی درآورد، سیلی می خورد.
*** *** ***
با این مردم بیدار، انقلاب اسلامی برای دفاع، به تنها چیزی که نیاز ندارد، خواب است. من نیز در این سالیان روزنامه نگاری، اگر چه زیاد «دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره»، اما هرگز مایل نبوده و نیستم درونی دلم را بیرون بریزم. با این همه…
– ایام فتنه ۸۸ دوست و همسنگر پدرم، حاج اصغر آبخضر می گفت: «دیشب خواب پدرت را دیدم. همان لباس خاکی جبهه تنش بود. همان «یا زیارت یا شهادت». طبقه چندم ساختمانی بودیم. از پنجره، درگیری های خیابان را نشان اکبر دادم و گفتم: «آخر این معرکه چه می شود؟!» عکس روی دیوار را نشانم داد و گفت: «با وجود این مرد، انقلاب اسلامی از پس همه فتنه های ریز و درشت قبل از ظهور برمی آید. ما شهدا، هوای این مرد را داریم. مثل امام، دوستش می داریم. ما به کنار، «علمدار کربلا» هم عجیب هوای این مرد را دارد. عجیب دوست می دارد این مرد را. هر وقت شما می گویید؛ «ابالفضل علمدار! خامنه ای نگهدار»، سقای عاشورا به همه ما شهدا آماده باش می دهد».
* عکس روی دیوار، یکی از تصاویر «آقا» بود در مسجد مقدس جمکران… اون عکس عمودیه.
– چند شب پیش، مادربزرگم، خواب «آقا» را دیده بود… به «آقا» گفتم: «ما که از دور، دستی بر آتش داریم و همه چیز را نمی دانیم، فقط با چند خبر، این همه قلب مان می گیرد، این همه آه می کشیم، این همه غصه می خوریم. شما چگونه تحمل می کنید این حجم انبوه اخبار را؟! این همه غم و اندوه را چگونه تدبیر می کنید؟!» «آقا» لبخندی زدند و عکس روی دیوار را نشانم دادند.
* عکس روی دیوار، یکی از تصاویر «آقا» بود در مسجد مقدس جمکران… اون عکس عمودیه.
********* *********
آهای مسئولان! مانیفست ما همچنان همان سرود «دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره» است… حتی خواب ما سرشار از بیداری است… مانیفست ما این است؛ «در جنگ با دشمن، ننگه که سازش کرد…».
وطن امروز/ ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
این اجنبی پرستان بی جنبه
۱: خبرنگاران، بعضا به بهانه «انتقاد»، که حق مسلم خود می دانند، توهین می کنند، تهمت می زنند، غیبت می کنند، فحش می دهند، اذهان عمومی را تشویش می کنند و دروغ می گویند. آیا چون ما خود روزنامه نگاریم، می توانیم کتمان کنیم که لااقل بخشی از جامعه خبری، بی هیچ رحمی به صغیر و کبیر، «تقوای رسانه ای» را قربانی اصول بی اصول ژورنالیسم می کنند؟! البته امیر قلعه نویی آدم با شرفی است، و الا «اجنبی پرستی»، فقط مال ۲ دقیقه بعضی خبرنگاران محترم است!
۲: قطعا «اجنبی پرست» حرف بسیار گل درشتی است، اما قلعه نویی، سالی یک بار، درشتی می کند و خبرنگاران، بعضا هر روز! باور کنیم؛ چیزی که اینقدر «روادارانه» عوض دارد، گله ندارد! شکایت و دادگاه و خشم و «آهای مدعی العموم! چه نشسته ای که ژنرال، از گل نازک تر خطاب مان کرد»، ندارد! اگر نقد، خوب است، چه اشکالی دارد یک بار هم امیرخان، پشت خبرنگاران را کیسه بکشد؟! و حتی اگر نقد همراه با اهانت هم سازنده است، -آن طور که عده ای اعتقاد دارند!- چه عیبی دارد حالا یک «اجنبی پرست»؟!
۳: اما بیاییم و فرض کنیم در جامعه خبری ما هیچ اجنبی پرستی وجود نداشته باشد. لااقل به امیر قلعه نویی نمی توان خرده گرفت، چرا که این همه خبرنگاران علیه او راست و دروغ را بهم می بافند، یک بار هم امیرخان چنین کرده! این همه بعضی خبرنگاران، سرمربی آبی ها را مسخره کرده اند؛ در ازای این همه استهزا، گمانم یک «اجنبی پرست»، این حرف ها را نداشته باشد! معفو است! یک سو، امیر قلعه نویی بی ادبیات است، سوی دیگر، جماعتی مبادی آداب و منادی ادب! حتما معفو است!! واقعا مانده ام؛ خبرنگارانی که این همه توصیه به «جنبه» می کنند، صبر و تحمل و بردباری خودشان کجا رفته؟! پس بیاییم و بی خود، برای خبرنگارانی که گاه اجنبی را می پرستند، شان عصمت و تنزه نتراشیم. «اجنبی پرست»، نه شاخ دارد، نه دم! اجنبی پرستی در پوشش شغل خبرنگاری نیز!
۴: اجنبی پرستی، استعاره ای از غاز بودن همیشگی مرغ همسایه، نزد شماری از اصحاب رسانه است! و الا آنکه بخواهد مانوئل ژوزه (بدترین مربی تاریخ پرسپولیس به حیث آمار) را بپرستد، بیش از آنکه «اجنبی پرست» باشد، «احمق» است! جناب کی روش هم با این کارنامه مثال زدنی (!؟) جایی برای پرستش باقی نگذاشته! آنی درنگ کنید؛ اگر یک مربی وطنی، ترجیحا حمید استیلی، نتایج نیم فصل اول پرسپولیس را می گرفت، چگونه با شلاق بعضی خبرنگاران بدرقه می شد؟! مانوئل ژوزه اما چون اروپایی است، حتی با بدترین نتایج ممکن نیز باید محترمانه نقد شود! به سلابه کشیده نشود، مسخره نشود، به هیچ برنامه زنده و احیانا زننده ای نیاید و پاسخگوی افکار عمومی نباشد! از ورای مقایسه رفتاری که با حمید استیلی و مانوئل ژوزه شد، آیا نمی توان نتیجه گرفت؛ شغل بعضی خبرنگاران، نه شغل شریف خبرنگاری، بلکه شغل کثیف اجنبی پرستی است؟! و از ورای مقایسه رفتاری که با امیر قلعه نویی و کارلوس کی روش شد، آیا نباید به موفق ترین مربی لیگ برتر ایران حق داد که بعضی خبرنگاران را اجنبی پرست بخواند؟! قلعه نویی زمان هدایت تیم ملی، بدون هیچ باختی، و فقط به خاطر حذف در ضربات پنالتی مقابل کره جنوبی، مرد و مردانه به «۹۰» رفت و در لفافه نقد کارشناسانه، همه رقم ناسزا و استهزا را متحمل شد، اینک اما جناب شومن، چند ماه بعد از باخت کارلوس خان کی روش به تیم های رده چندمی لبنان و ازبکستان، برای ۴ تا نقد محترمانه، محرمانه به آپارتمان مرد پرتغالی می رود، تا از او رخصت بگیرد!! آیا امیر قلعه نویی هم اینقدر نجیبانه نقد شد؟! جالب است؛ دوره کنونی، به سبب قرعه آسوده، تا الان باید از صعود تیم ملی به جام جهانی مطمئن می شدیم، لیکن باز هم کاسه «چه کنم، چه کنم» دست گرفته ایم! کارلوس کی روش اما به جای عذرخواهی، ژست طلبکارانه می گیرد و از کیفیت پایین لیگ ایران گله می کند!! و چرا نکند؟! او خوب می داند تا چه حد اجنبی پرست اند شماری از اصحاب رسانه. قلعه نویی بود، تا الان جایش را به مربی دیگری داده بود، مایلی کهن هم بود، همین طور. سر دراز دارد قصه اجنبی پرستی… آنقدر دور و دراز که هرگز مجید جلالی، رنگ صندلی تیم ملی را به خود نمی بیند. دربی، شهرآورد بی خودی بود، اما نه بی خودتر از بازی تیم ملی مقابل لبنان و ازبکستان!! و الحق که در قیاس با تیم ملی کی روش، دربی سرافرازانه ای داشتیم! واقعا اگر قرار به این نتایج تیم ملی بود، چه ضرورتی داشت پول زبان بسته مملکت را در جیب مربیان اجنبی بریزیم؟! که برای ۲ تا نقد یواشکی هم، دیگر مجبور نباشیم راهی خانه طرف شویم!! آری، ما هم خبرنگار اجنبی پرست داریم، هم خبرنگاران اجنبی پرستی که از رئیس شومن شان خط می گیرند!
۵: امیر قلعه نویی به «کلهم» می گوید «کل یوم»، «کربکندی» را «گربه کندی» صدا می زند، و به «ذوب آهن» می گوید «ذبّ آهن»! جز اینها سوتی دیگر امیرخان چیست؟! قلعه نویی اما با نام خدا سخن می گوید، هنگام پیروزی و شکست، اهل بیت را فراموش نمی کند، قم و جمکران و زیارت امام زاده آقا علی عباسش ترک نمی شود، وقت قهرمانی، نماز شکر می خواند، در برهه های مختلف، وطن دوستی خود را ثابت کرده، و آمار فتوحاتش با اینکه از تعداد لیگ برتر ما بیشتر است، لیکن هنگام باخت، از نقد و توهین و تهمت، فرار نمی کند. خوب یا بد، نه فقط سطح لیگ برتر ما، از سطح تیم ملی، بالاتر است، بلکه سطح موفق ترین مربی این مرز و بوم نیز از سطح بعضی خبرنگاران مثلا وطنی، بالاتر است. امیر قلعه نویی با این همه رکورد، قطعا از سر خبرنگارنماهای اجنبی پرست، زیاد هم هست، گیرم ملاک ما کوچینگ ژنرال باشد در روز دربی!
۶: سوتی دادن و چند کلمه را پس و پیش خواندن، برای یک مربی فوتبال تجربی که اغلب عمرش در زمین خاکی های جنوب شهر سپری شده، عیب نیست. عیب آن است که عده ای اجنبی پرست، مدعی جامعه مظلوم خبرنگاری شده اند. همان کسانی که فردا در زردنامه های شان خواهند نوشت؛ «موفقیت پرسپولیس، بیشتر به خاطر بگوویچ است تا یحیی گل محمدی»! همان کسانی که امروز می نویسند؛ «کارلوس کی روش از ظرف فوتبال ما بزرگ تر است»! همان کسانی که دیروز نوشتند؛ «مربی گری تیم ملی برای قلعه نویی، لقمه گنده تر از دهان بود»! لقمه گنده تر از دهان اما «لقمه خبرنگاری» است، برای جماعت اجنبی پرست!
*** *** ***
همه به امیر قلعه نویی، یک تشکر درست و حسابی بدهکاریم. ژنرال، شاید بی آنکه خود بخواهد ثابت کرد؛ اجنبی پرستی، هنوز آنقدر بد و مذموم هست که حتی صدای اجنبی پرست ها را هم درمی آورد… نشان به نشان خواب آشفته بعضی ها، قبح اجنبی پرستی در این دیار هرگز نریخته! ممنون گل پسر نازی آباد… بعد از تشر تو، حالا راحت تر از کارلوس مغرور انتقاد می کنند، حتی بعضی ها!
وطن امروز/ ۱۴ بهمن ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
جذب حداکثری؛ آری، اما…
چه بهتر که مطلع پلاک امروز را مزین به حدیثی از امام حسن عسکری (ع) کنم؛ «مومن برای مومن، برکت، و برای کافر، اتمام حجت است». «تحف العقول، صفحه ۴۹۸»
*** *** ***
یک: گاهی که بعضی رجل سن و سال دار سیاست، بیش از حد از در صلح و صفا وارد می شوند، صدای آرمان خواهان جامعه به نشانه اعتراض بلند می شود؛ «چرا می خواهید به فتنه گران تخفیف بی خود دهید؟!» موسپیدان اما مخلص جواب شان این است؛ «جذب حداکثری».
دو: جذب حداکثری اگر چه شرط عقل است، لیکن تاکید «آقا» روی این مفهوم، اهمیت آن را مضاعف می کند. با این همه، از بعضی عناصر سیاسی باید سئوالاتی پرسید؛
دو/ ۱: آیا سوژه جذب حداکثری فقط خواص سیاسی اند؟! اگر نه، پس چرا در باب جذب حداکثری، آنقدر که به جذب چند فتنه گر دانه درشت توجه می شود، کوششی برای جذب توده هایی که ذهن شان پر از معماهای بی جواب است، نمی شود؟! آیا رواست که حتی درباره جذب حداکثری نیز شاهد تبعیض باشیم؟!
دو/ ۲: صرف نظر از بحث خواص و عوام، آیا جذب حداکثری به معنای تنها گذاشتن مفاهیم عالیه است؟! آیا ما حق داریم به گونه ای بر مدار جذب حداکثری حرکت کنیم که در ازای جذب فرضی چند فتنه گر عذرخواه، مفاهیمی از قبیل عدالت، مبارزه، پایداری، ایستادگی، آرمان خواهی و… دچار انزوا شوند؟! آیا جذب کردن چند عنصر ناراحت، ارزش چنین خسران بزرگی را دارد؟!
دو/ ۳: قطعا عده ای استثنا وجود دارند که جذب حداکثری شامل حال شان نمی شود. یعنی رفتار و گفتارشان آنقدر وقیحانه و رذیلانه است که لیاقت ورود به سفینه انقلاب اسلامی را ندارند. این جماعت سوژه دفع حداقلی اند. سئوال من از بعضی عناصر سیاسی این است؛ مشخصا و به طور مصداقی بفرمایید احیانا چه کسانی از چارچوب جذب حداکثری به تعریف شما، خارج اند؟! و آیا اصلا قائل به مفهوم دفع حداقلی هستید؟!
دو/ ۴: مراد از گفتمان جذب حداکثری چیست؟! جذب ما به فتنه گران؟! یا جذب فتنه گران توبه کننده به ما؟! آیا هدف از جذب حداکثری فقط و فقط احیای فریضه «شتر دیدی، ندیدی» است؟! آیا کمی آنها باید کوتاه بیایند، و کمی بیشتر از آنها، ما؟!
دو/ ۵: اگر حتی بصیرت، بنا به تعبیر حکیمانه رهبرمان آفت دارد و آفتش «غرور» است؛ آفات جذب حداکثری چیست؟! و اگر جذب حداکثری، بد و نارس و شل و ول و افراطی و تفریطی انجام شود، چه مضراتی خواهد داشت؟!
دو/ ۶: اگر جذب حداکثری را نادرست انجام دهیم و نتیجه اش، احیای مجدد فتنه و سران فتنه باشد، کار عاقلانه ای است؟! هیچ دقت کرده ایم که متاثر از سیاست جذب حداکثری، اصحاب انقلاب قرار است بیشتر شوند یا زبان عناصر ضد انقلاب، درازتر؟!
سه: شگفتا! واقعا شگفتا از روی اصحاب فتنه… این روزها گاهی که رسانه های زنجیره ای را دنبال می کنم، آنچه زیاد می بینم عناوینی از این دست است؛ «تغییر لحن آقای عسکراولادی کافی نیست!»، «ایشان باید رویه اش را نیز تغییر دهد!»، «عسکراولادی باید از اصول گرایان بخواهد که بابت رفتار و گفتارشان، از مردم و اصلاح طلبان معذرت خواهی کنند!»، «ما از سخنان ایشان استقبال می کنیم، اما شرکت در انتخابات، حقی نیست که عسکراولادی و عسکراولادی ها بخواهند به ما بدهند یا ندهند!» و…
چهار: بگذارید وارد مصادیق شوم، تا بیشتر معلوم شود وقتی جذب حداکثری، افراطی انجام می شود، چه نتیجه ای در پی دارد. جناب رسانه ملی وقتی دوربین صدا و سیما را کیلومترها آن طرف تر از جذب حداکثری، مقابل سرکار خانم معصومه ابتکار قرار می دهد، (به عنوان نماینده قشر دانشجو!) باید هم این گونه محصول اش را ببیند که عضو شورای شهر تهران، برود با فلان رسانه گفت و گو کند و بگوید؛ «تمام مولفه های زن مسلمان در حجاب، خلاصه نمی شود!… رویکرد پهلوی اول، بهبود زندگی مردم بود!… نفوذ تفکر امام بر اساس تحولاتی بود که دکتر شریعتی پایه گذاری کرد!…». معصومه ابتکار اگر چه در فتنه ۸۸ تا اوایل سال ۸۹ عمدتا در دفاع از فتنه و فتنه گران موضع می گرفت، اما پس از آن مقطع، ترجیح داد کارنامه خود را بیش از این تیره و تار نکند. مع الاسف صدا و سیما با کاریکاتور کشیدن از مفهوم جذب حداکثری، زبان سرکار خانم را باز کرد! حالا عضو شورای شهر تهران به دفاع از مهندس و شیخ اکتفا نمی کند! حجاب را می زند! از رضاخان دفاع می کند! به امام اهانت می کند! و البته مقصر چنین سخنان گل درشتی در وهله اول، همان رسانه ای است که مفت و مجانی دوربین خود را در اختیار اعوان و انصار فتنه می گذارد. من از شمای خواننده سئوال می پرسم؛ آیا به چنین رویه ای می گویند «جذب حداکثری»؟!
*** *** ***
عالیجنابان با تجربه تر از ما! ای کسانی که بیش از ما سرد و گرم سیاست را چشیده اید! موسپیدان! فداییان جذب حداکثری! آنی درنگ کنید که اگر فتنه به ثمر رسیده بود، اگر نقشه سران فتنه گرفته بود، اگر خون شهید غلام کبیری و ذوالعلی نبود، آیا باز هم مجال داشتید این همه بی قاعده بر طبل جذب حداکثری بکوبید؟! آیا اصلا قائل به این هستید که فتنه ۸۸ سران فتنه ای هم داشت؟! و آیا فکر نمی کنید اهل و عیال فتنه، بازگشت به نظام را، نه برای رجوع دوباره به آغوش پر مهر ولایت فقیه، بلکه برای اتمام کار نیمه تمام شان در فتنه ۸۸ می خواهند؟! این را من نمی گویم به خدا! خودشان می نویسند که «برای رسیدن به مقصود اصلاحات، تنها راه باقی مانده، استفاده از فرصت انتخابات است».
آقایان! این جماعت هر وقت نوشت «اصلاحات»، منظورش «براندازی نظام ۳۰۰ هزار شهید» بود. هنوز هم شک دارید؟!
جوان/ ۲ بهمن ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
بحران «مالی» و «بحران مالی»
امریکا که قرار بود بعد از کشتن بن لادن، جل و پلاس سربازان خود را از افغانستان جمع کند، ظاهرا بیرون بیا نیست! اما حضور نظامی یانکی ها چه رهاوردی برای همسایه شرقی ما داشته؟! صلح، آرامش، سازندگی، امنیت، رفاه و اشتغال؟! یا کشت و کشتار، کشت بیشتر تریاک، رشد بیشتر قاچاق و فربه شدن بیشتر طالبان؟! کم و بیش وضعیت همسایه غربی نیز بر همین منوال است. در عراق، تروریست های سلفی، دقیقا همان کاری را انجام می دهند، که طالبان در دیار افغان. اگر دیروز، صدام در زندان های بغداد، خاندان حکیم و صدر را وحشیانه می کشت، امروز در عراق، صبحی به شام نمی رسد، الا اینکه از چندین جای مختلف، اخبار اقدامات تروریستی مخابره شود. البته در عراق، ظاهرا، امریکایی ها حضور نظامی ندارند، اما تروریست ها خیال امریکا را بابت ناامن کردن بین النهرین، و دامن زدن به اختلافات قومی و تفاوت های مذهبی جمع کرده اند. واقعا تلخ است آنچه این روزها در عراق می گذرد؛ جنوب عراق محل جولان انگلیسی هایی است که بوی نفت بصره به مشام شان خوش نشسته. شمال عراق تبدیل به پاتوق شرکت های چند ملیتی شده که اغلب صهیونیستی اند. جبهه استکبار اصلا بدش نمی آید در شمال عراق، شمال غرب ایران، و جنوب ترکیه، به بهانه استقلال قوم کرد، از یک «اسرائیل جدید» پرده برداری کند. مرکز عراق هم هر روز شاهد تلفات سنگین ناشی از ترورهای بی وقفه است. واقعیت این است که این روزها در عراق، غرب اندازه صدها صدام کار می کند! در چنین منظومه ای باید دید که چه کار سختی دارد دولت نوری مالکی. و چقدر باید اهل تشیع و تسنن عراق هوشیار باشند که عراق در دام نقشه های تفرقه افکنانه نیفتد. قصه سوریه هم اگر چه کمی حادتر، زیرمجموعه همین ماجراست. اگر در سرزمین های اسلامی، رد پای غرب را درست ببینی، سرمنزلی جز ناامنی و اغتشاش ندارد. آن از افغانستان، آن از عراق، این هم از سوریه. اینک اما فرانسه هم مشخصا وارد گود شده تا به بهانه های واهی، مالی را دوباره تسخیر کند. مالی برخلاف کشورهای همسایه اش، نفت و گازی بی مانند دارد و موقعیتی ممتاز. آیا شما باور می کنید قصد فرانسه از لشکرکشی به مالی، مقابله با فلان گروهک شورشی، یا استقرار دموکراسی باشد؟! امریکا در افغانستان و عراق، چه گلی به سر مردم غرب آسیا زد که حالا فرانسه خاطرخواه صلح و آرامش مردم شمال آفریقا شده؟!
*** *** ***
دنیای استکبار در گذر از جنگ نرم، دوباره به این سوی و آن سوی، لشکرکشی فیزیکی می کند! «استکبار» باز هم بوی «استعمار» گرفته! روزگاری که خیلی هم دور نیست، جبهه غرب فکر می کرد با یک «کلیک» یا «فشار یک دکمه» یا «اینترنت» و «فضای مجازی»، بازی عالم را به سود خویش تمام می کند! و از دنیای به این بزرگی، «دهکده جهانی» می سازد! خودش هم می شود کدخدای جهان! کدخدا که چه عرض کنم؛ خدای جهان! جبهه استکبار البته توهم زده بود! و اینک دوباره مجبور است برگردد به همان روزگاری که اگر جایی، کشوری، منطقه ای را می خواست، لاجرم باید زحمت لشکرکشی و هزینه های سرسام آور نظامی را متحمل می شد! چند سال پیش شاید احدی فکر نمی کرد؛ فرانسه برای چند بشکه نفت بیشتر یا چند لوله گاز مفت، به کشور مالی لشکرکشی کند! دقت کنید؛ این اتفاق در اوایل سال «۲۰۱۳ میلادی» رخ داده! و باز هم دقت کنید؛ فرانسه «ناپلئون بناپارت» ندارد، بلکه فقط در یک قلم، کارخانه ماشین سازی «رنو» ۷۵۰۰ کارگر اخراجی دارد! ندید معلوم است؛ بحران «مالی» هم به «بحران مالی فرانسه» اضافه خواهد شد! غرب اگر با لشکرکشی نظامی می توانست کدخدای جهان شود، قرن گذشته میلادی، قرن بهتری بود! و غرب اگر با یک کلیک می توانست خدای جهان شود، لشکرکشی نظامی نمی کرد! راستی، کدام کدخدا اینقدر بدهکار و بدبخت؟! ندید معلوم است شعار فردای مردم معترض فرانسه به اوضاع ریاضت اقتصادی… «بحران مالی» خودمان را حل کنید؛ «مالی» پیشکش!
جوان/ ۱ بهمن ۱۳۹۱
- بایگانی: یسار
بسم الله…
خواندن مطلبی که مربوط به سفرتان باشد، برایم هیجان انگیز است!!
منتظریم…
من پیشنهاد میکنم دولت این ۳۰ نفری را که به جرم اخلال در نظام اقتصادی دستگیر کرده، بعنوان اعضای کابینه به جای وزرا معرفی کنه و مجلس هم دربست بالاترین رای را به اینها بده.
a_moshaver: ahmad jooon: باور کنید کاری که این ۳۰ نفر در عرض دو ماه سر این مملکت آوردن کل نظام سلطه و غرب در این ۳۱ سال نتونست سر این مردم بیاره و این نشان از توانایی بسار بالای این افراد هست که اگر در مسیر درست هدایت بشن، انقلابی بسیار بزرگ در دنیا ایجاد میشه!
a_moshaver: Meshkat T: خب بعضی از ادمای باهوش و توانا
Meshkat T: دوست ندارن از تواناییشون در مسیر درست استفاده کنن
Meshkat T: زیاد حال نمیده بهشون
Meshkat T: خب خوندم
Meshkat T: اما خب نمیشه که این کارا جدی جدی بکنن
باز هم خدا را شکر که نگفتید تا ساعاتى دیگر!!!
آقای قدیانی؛
(انتقاد)
اجازه بدین مطالب قبلی کامل تو مغز ما جا بگیره بعد دوباره مطلب جدید بذارید…
شما فرصت دوباره خوندن مطالب رو اصلا نمیدین…
ماشالله عکس!
به به…
سلام.
حسین شریعتمداری در خصوص مذاکره ایران و آمریکا یک مطلبی داره که دیدی:
“آمریکا مذاکره را فقط برای خود مذاکره می خواهد، نه نتیجه گیری و…”
سفر شما هم دقیقا همینطور شد، حضور حسین قدیانی با آن مواضع فقط برای حضور حسین قدیانی تمام شد و نه با تفکر حسین قدیانی.
سجاد سلیم زاده/کلاچای
عکستون خیلی قشنگ! سفرتون هم به خیر استاد…
عکساشو بیشتر کنید!
“هر ۳ ساعت یک بار، حضرت اسفندیار می آمد و نمازی می خواند به قبله ای متفاوت، متناسب با جهت طیاره! سیم به این وصلی، برای من نوبر بود!”
خیلی قشنگ گفتید!
خداییش وقتی ماجراهای آقای حسین در نیویورک تموم شد حقیقتشو بگو…
بگو بردی یا باختی در این سفر؟!
آقاى مشایى؛
تف به ریا 😀
سلام!
منتظریم…
سلام؛
هزاران بار بدتر از مشایی خون به دل آقا کردند، آنها را رها کردید چسبیدید به آقای مشایی؟ اینها بازی سیاسی است که رهبر فتته ۸۸ در آورده! شما را به خدا هوشیار باشید. مشایی عددی نیست، فتنه جدید در راه است، هوشیار باشید.
تو این سفر، برد و باخت رو ملت مشخص میکنه…
ما بعد خوندن سفرنامه، مشخص میکنیم شما بردید یا باختید…
………………
*ما استفاده می کنیم از مطالب تان ها!
منظورش این بوده که روزنامه هایی که مطالب شما توش چاپیده می شه رو میندازه زیر پاش نماز می خونه!
*ما استفاده می کنیم از مطالب تان ها!
خواستم بگویم: اما عمل نمی کنید بهشان ها!
*اما شک نکن هر جای این دنیا، لنگه کفشی بالای تیر چراغ برق خواهید دید! نوستالوژی هم ترجمه نمی خواهد!
ببین قرار بوده بخوره تو سر چه بدبختی
واقعا مسوولین آمریکا امنیت جانی ندارن!!
آقای فلاح!
فتنه جدید که مطرح شده، فکر میکنید منظور چیه!
آن قدر زنده توصیف می کنید و مخاطب را با خود همراه که آدم، پیوند و ارتباط عجیبی با حال و هوای متن برقرار می کند. یک لحظه هنگام خواندن بندهای ابتدایی، احساس غربت و تنهایی کردم.
چند دقیقه بود که داشتم نگاه می کردم و بررسی که لنگه کفش آن بالا چه کار می کند آخر و ذهنم رفته بود سمت شیطنت ایرانی ها، ولی انگار “هر جای این دنیا، لنگه کفشی بالای تیر چراغ برق خواهید دید! نوستالوژی هم ترجمه نمی خواهد!”
بعنوان یک جانباز ۷۰% اعلام میکنم ای کاش سعید تاجیک هماهنگ میکرد و افتخار اون جهادش را به این حقیر میداد و مسرورم میکرد.
تصاویر/ درون زندانهای امریکا چه خبر است؟
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/161316
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاریکاتور/ تشکیل ستاد جنگ های نامنظم اقتصادی
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/161228
“اینجا کسی به آقای اوباما نمی گوید «گداپرور»!”
گدا هم گداهای آمریکایی!
با کلاس، خوش تیپ، ظاهر مرتب!
فقط با یکی از گداهای مملکت ما مقایسه ش کنید!
فکر کنم این از لحاظ مالی قشر متوسط ماست!
سلام؛
احمد آقای عزیز! عنوان و لقب “مرد بحران” یا “مدیر بحران” به فردی که از حالا استارت فتنه جدید را زده است.
سلام برادر عزیزم فلاح!
هوشیاری نیاز اساسی در تحلیل ها و تشخیص هاست و اینکه می گویید فتنه جدید و از طرفی می گویید با آقای مشائی کاری نداشته باشید، بهتر است بدانید فتنه جدید سرمنشأش همین جناب مشائی و اطرافیانشان است.
سلام…………………
چقدر زیبا می نویسید… به به… به به…
ظاهر این خانم میگه نسل سوم آمریکاست(یعنی از انقلاب ما حساب کنیم)
و چقدر جالبه که خمینی رو میشناسه
“این انقلاب بینام خمینی(ره) در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست”
سلام؛
ماشاءالله حزب الله! “هیچ سفری را نباخته ام”
“اما شک نکن هر جای این دنیا، لنگه کفشی بالای تیر چراغ برق خواهید دید!” عجب! یعنی آنجا هم؟
“اما آیا ما باز هم رئیس جمهوری خواهیم داشت که سفرنامه نویسش، این همه بی پروا نقدش کند؟! با راحت ترین خیال ممکن؟! بی هیچ ترسی؟! و بی هیچ لرزی؟!”
فک و فامیل (گفت و شنود)
گفت: یکی از کاربران سایت بالاترین به آن عده از مدعیان اصلاحات در داخل کشور که در فتنه ۸۸ با آنها همراه بودند حمله کرده و آنان را به خیانت متهم کرده است.
گفتم: خب! خیانت که کرده اند.
گفت: نوشته است آنها همراهان بی معرفتی هستند و به جنبش سبز خیانت کرده اند.
گفتم: چرا؟!
گفت: نوشته، آنها، ما را به میدان آوردند و به خاک سیاه نشاندند اما به جای اینکه به فکر بدبختی و دربه دری ما باشند، دنبال آلاف و اولوف خودشان هستند.
گفتم: یارو می گفت به دائیم گفتم؛ داشتم پیرهن شما رو اطو می کردم، اطو خورد به دستم و حسابی سوخت، دائیم با دستپاچگی پرسید؛ پیرهن منو که نسوزوندی؟… با خودم گفتم؛ آخه اینهم فک وفامیله که ما داریم؟!
“ارض با این وضع ارز، طول می کشد تا برسد دست مستضعفین!”
نه! انشاءالله نزدیک است.
وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ…
۴۷ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسینِ زهرا…
تشکر،
منتظر بقیش می مانیم.
حاشیه پردازی:
۱/ اون لنگه کفشها اون بالا مارکدار بود؟
۲/ مشایی برا چی آنقد ریا می کرد؟
آزاداندیش!
این کار همیشگی مشایی است، و فقط مربوط به این سفر نبود.
همیشه و هر جا و در هر شرایطی، زیاد نماز می خواند. حالا نماز چی، خدا می داند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آدم گاهی بعضی آدم ها را جوری دیگر دوست می دارد! اصلا جور دیگری به دلت می آیند و به این راحتی ها از دل نمی روند!
حالا داشت چی بهت می گفت؟!
تو باید به نیویورک سفر کنى، مگر از قلب امریکا، دست فرمان مولاى عاشورایی را دریابى!
در طرد راى خود عجله، کار شیطان است.
احمدى نژاد راى ماست، از راه دورى نیامده!
خدایا! عاقبت به خیر کن مارا… و راى مارا.
خدایا! میان ما، و راى ما، جدایی نینداز!
با همه وجودم، بر محمد، و آل محمد صلوات مى فرستم واین دعاهاى زیبا را تکرار مى کنم.
و در این دل شب، همراه آسمان، دیده و دلم بارانى مى شود.
خیلی خوب بود. ممنون که نوشتید. دوست داشتم این نوشته شما را درباره “احمدی نژاد”. و ممنون که منصفانه نقد می کنید و می نویسید…
سلام
مثل همیشه بود!!!
سلام
از اینکه با این همه دقت نظر از ریز ترین اتفاقات و تصویرهای دور و برتون (صدای جیک جیک گنجشکان و لبخند میمونها و…) نکته های جالب و آموزنده ای رو اون هم با قلمی روان و زیبا بیان کردید بسیار لذت بردم و دیگه اینکه از صراحت کلام شما در برخورد با مسوولین و نحوه ی تحلیل شما از شخصیت اونها
اگر چه در پایان فرمودید “در طرد رای خود عجله کار شیطان است،اما در حفظ محمود یک ثانیه هم یک ثانیه هست” ولی من مدتی است که نه به خاطر رایی که به ایشان دادم بل به خاطر عذابهای ایشان در آن دنیا، غصه میخورم.
نمی دونم چه جوری خواهد توانست از تک تک این مردم رنج دیده و زجر کشیده و شهید پرور حلالیت بطلبد؟!
مسوولین تا کی می توانند مردم را برای خود حفظ کنند؟؟!! بدا به روزی که همین مردم از شدت فشار، تمام اعتقادات و ارزش های خود را زیر پا بگذارند. خدا اون روز را نیاورد.آمین
حق یارتون، سایتتون مستدام و قلمتون با دوام باد.
در طرد رای خود، عجله کار شیطان است، اما در حفظ محمود، یک ثانیه هم یک ثانیه است. خدایا! همه ما را عاقبت به خیر کن. ما را… و رای ما را.
.
.
.
کاش ما هم یک حسین قدیانی بودیم!!!
محضر امام خمینی (ره) بودم و ایشان از من پرسیدند؛ اگر خداوند یک دعا از شما مستجاب کند؛ چه از خدا می خواهی؟ عرض کردم: علم زیاد همراه با عمل. من از امام پرسیدم؛ شما اگر باشید از خداوند چه می خواهید؟ فرمودند: عاقبت به خیری…
“داماد امام راحل (ره)”
خدایا! همه ما را عاقبت به خیر کن. ما را… و رای ما را
سلام بر احمدی نژاد…
“همیشه کنار احمدی نژاد عزیز، یک صندلی خالی هست. اگر ما پرش نکنیم، تبدیل به «مکان» می شود. احمدی نژاد رای ماست. از راه دوری نیامده!”
هوای رای مون رو داشته باشیم.
قلم به مزدهای نادرست، خوب شد یه سفر آمریکا هم با پول مردم بی نوا رفتید، شما حاضرید واسه یه پرس غذا، از همه چیزتون بگذرید.
مردم بدبخت نون ندارن بخورن، شما دارید مجیز این بی لیاقت رو میگید، چاپلوس متملق …!
نون به نرخ روز خور شدن افتخار نداره، باید از خجالت بمیرید، البته مرد نیستید که…
مطمئنم جرات تایید کردن کامنت منو ندارید، فعلاً خوش باشید ولی مطمئن باشید وضعیت همیشه اینجوری نخواهد بود.
سلام؛
خانم معصومه!
اعتقاد و ارزش و حتی دین دوزاری که بخاطر فشار اقتصادی قرار باشد زیر پا گذاشته شود، اصلا نباشد بهتر است.
در جبهه حق قرار گرفتن سختی داره، شما یک حدیث و روایت از معصومین و یا یک آیه از قرآن بیاورید که در آن گفته شده باشد مؤمنین در دنیا در خوشی و رفاه هستند، بارها گفته شده “دنیا زندان مؤمنین است”. در برابر قدرت طلبان ایستادن هزینه داره. هرکس نمیخواد این هزینه ها را به جان بخرد و دوست دارد در رفاه و آرامش باشد در جبهه حق از این خبرها نیست، دین دوزاریش را بردارد برود در جبهه باطل!
خداوند مؤمنانی که در دنیا بخاطر استقامتشان سختی میکشند را وعده داده به پاداش و آسایش در آخرت و برعکس آن را برای دشمنانشان.
به به!
خیلی جالب و خواندنی بود. استفاده کردیم برادر…
یا علی (ع)
تجمع اعتراضی خانواده های شهدای ترور در مقابل سفارت سوئیس
چهارشنبه ساعت ۹ الی ۱۱
خیابان الهیه مقابل سفارت سوئیس در تهران
انجمن دوستداران عدالت در اعتراض به اقدام وزارت خارجه آمریکا در خارج کردن نام فرقه منافقین از لیست گروههای تروریستی این کشور تجمع اعتراضی برگزار میکند.
این تجمع در محکومیت تصمیم کاملاً سیاسی وزارت خارجه آمریکا، در مقابل سفارت سوئیس واقع در خیابان الهیه به عنوان حافظ منافع آمریکا، برگزار میشود.
قرار است این تجمع در روز چهارشنبه نوزدهم مهرماه راس ساعت ۹تا ۱۱ صبح و با حضور خانوادههای شهدای ترور که عمدتاً از خانوادههای قربانی حملات تروریستی منافقین هستند، برگزار شود.
دیگر اقشار جامعه نیز خانوادههای شهدای ترور را در این تجمع همراهی میکنند.
………
حسین عزیر!
یک ساعت و نیم با احمدی نژاد صحبت کردی و مطمئنم بسیاری از بدبینی هایت درباره او برطرف شد… بدبینی هایی که حاصل بولتن های تخیلی سپاه و نظریات حاج حسین شریعتمداری عزیز و … بود.(البته انصاف حاج حسین خیلی بیشتر از بولتن هاست!) نیم ساعت هم می نشستی کنار مشایی… میگفتی:
یهودی زاده ی فراماسونر حجتیه ای بهایی منحرف! خودت نیم ساعت از خودت بگو که یکبار هم شده تو را از نزدیک بشناسم نه از بولتن و دهان این و آن… آنقدر که حداقل درباره ی نمازت هم خود را جای خدا نگذارم و قضاوت نکنم در موردش و با نیت خوانی آن را ریا نخوانم! (البته حسین جان شما تقوا به خرج دادید، این جمله آخر مخصوص بعضی دوستان خود عمار بین بود..)
در پناه حق همیشه همینقدر صریح و منصف باشی حسین عزیز…
یا حق
امان از نمک گیر شدن!! امان از تف سربالا!!
راستی! میگن جناب رییس دوباره کسالت پیدا کردن و خونه نشین شدن؟
با هدفمندى یارانهها، در واقع یک تعادلى، یک اجراى عدالتى در تقسیم و توزیع یارانهها وجود پیدا کرده است. و من خبرهاى موثقى از سراسر کشور دارم که حاکى از آن است که این کار در بهبود زندگى طبقات ضعیف نقش مؤثر داشته است. این یکى از هدفهاست، که مهمترین هدف و مقصد از این قانون هم همین است. »
( حرم امام رضا علیه السلام – ۹۱/۱/۱ )
“احمدی نژاد مثل ارتفاعات شمال تهران می ماند. دیر به دیر که به او سر بزنی، کمی هم تقصیر توست اگر می بینی درکه تبدیل به «مکان» شده است!”
سید احمد؛
آخه مشایی و خدم و حشم با نماز؟؟!! لا یتچسبک، یعنی یه طوریه!
استغفر الله، خدایا توبه؛ اصلا به ما چه.
بی نهایت ممنون به خاطر این متن. دلم نمیاد همه شو یه دفعه بخونم! اما عکس هاشو جلو جلو دیدم!
به قبله ای متفاوت، متناسب با جهت طیاره! مردم از خنده! 🙂 لابد قبلش هم با راننده(!) هماهنگ می کرده؛ که نکنه یه دفعه فرمونو بچرخونی!!
مطمئنا نمازهای این مدلی برای ریاکاری نیست. برای جلب توجه و عجیب غریب و ماورایی به نظر اومدنه!
واقعا باهاشون شطرنج بازی کردید؟ 🙂 یاد فوتبال بازی کردنتون تو سفر حج افتادم!
سلام، تشکر میکنم بابت متن یسار و سی گانه نیویورکمان!
قطعه ۲۶ را از دارایی های خودم میدانم چون با خوندن متن هایش لذت میبرم.
ماشا الله به بصیرتتان و پشتکارتان و قلم توانمندتان. به قول میثم _مدیر دوئل_ جمجمه ات را به خدا سپرده ای . دعا میکنم برای شهادتت.
دوستان محترم!
لطف جنبه داشته باشید و با کامنت های نامناسب، شأن متنِ به این زیبایی را پایین نیاورید!
نویسنده که آدم خوبی باشه، سفرنامه ی امریکاش هم اشک آدمو درمیاره.
خوشحال شدیم از دو بند آخر. یعنی بیشتر دعا کنیم برای رئیس جمهورمون. جای امیدواری هست!
………
بسم الله
سلام؛
آقا بجای گذاشتن نظر و تعریف از قلم و به به گفتن یک سوال دارم!
قسمت بعدی این سفرنامه کی منتشر می شود؟!
خیلی مشتاقم برای خواندن قسمت بعدی.
اصلا اگر تمام قسمت های سفرنامه را بگذارید قول می دهم که مثل همان سه گانه که یک نفس خواندید، آنرا بخوانم!
خوشحالم. از اینکه این روزها متنی برای احمدی نژاد نوشته میشود، بدون انتقاد و بد و بیراه.
این روزها که به احمدی نژاد از همه سمت حمله می شود. انگار همه چشم شان را روی فعالیت های خوب احمدی نژاد بسته اند و فقط به نقاط ضعف پرداخته اند.
روزهایی شبیه به آغاز فعالیت احمدی نژاد در سال ۸۴ …
منتظریم برای قسمت های بعد. بی صبرانه!
یا علی
محمود؟
رای ماست…
از راه دوری نیامده!…
من، «رای خود را دوست دارم»…
.
.
من؟
منِ «وطن امروز»…
منِ «کیهان»… منِ «فارس»…
منِ «اصول گرا»… و منِ «نه ده»…
.
.
تو؟
توی به شدت ایرانی…
تو باید به نیویورک سفر کنی…
تا حکمتِ دست فرمان «آقا» را دریابی!…
.
.
باران؟
جز خدا هیچ ملیتی ندارد…
زودتر از ما رسیده بود نیویورک!…
۲ ساعت زودتر… اما، هر ۲ از آسمان!…
.
.
بصیرت؟
سکه اصحاب کهف!…
بی صبر، عین بی بصیرتی است…
در طرد رای خود، عجله کار شیطان است!…
.
.
ما؟
حق یک اشتباه هم نداریم…
گاهی چه گاف های بزرگی می دهیم؛
در این پیچ تاریخی اگر وضع ریال مان پاییزی باشد!…
.
.
خدایا!
ما را و رای ما را…
همه ما را عاقبت به خیر کن…
و هرگز میان من و رای من، جدایی نینداز!…
.
.
خدا؟
عجیب بغلم کرده!…
عجب قلمی دارد و چه ذوقی!…
همین الان که دستِ اشک هایم را گرفته!…
جمیل…
نباید هم تاییدم کنی وقتی که با اون ریشت به فرزند ملت توهین می کنی خجالت داره معلوم خیلی جاهاتون اتیش گرفته که به فرزند ملت و یاراش توهین می کنی ولی بدون اون کوه نیست که تو میری چشم چرونی کوه جایی که اگر می خوای بش صعود کنی عرضه ای می خواد که رفقای ریشوت نداشتید اون ام بدون همه کسانی که پیابر را اذیت کردن مورد بخشایش رحمت اللعالمین قرار گرفتند ولی کسانی که ایشون را تمسخر کرده بودند بماند
انسیان؛
ادب نداری، مهم نیست!
اما تا وقتی کامنت هایت درست نباشد تایید نمی شود.
کامنت می گذاری اندازه یک طومار، اما نه یک نقطه و ویرگول، نه فعل و نه هیچی!
اینجا جای کامنت های بی سر و ته نیست!
سلام؛
چند نکته در مورد نوشته شما به نظرم رسید:
۱- به نظرم وصله “همزمان از توبره و آخور خوردن” اصلا به شما نمی چسبد!
۲- از روز اول اصلا در مخیله شما نبود که هم این سفر را از دست ندهید و هم در بازگشت جوری احمدی نژاد را له کنید که متهم به انحراف نشوید!
۳- همین که از یک سو با آن همه دریوزگی که برای صادق و علی لاریجانی کرده اید، یک بار هم آدمتان حساب نکرده اند و از سوی دیگر با این همه فحاشی تان به احمدی نژاد، باز هم برای سفر به نیویورک انتخاب شده اید، نشانه ثبات قدم علی و صادق لاریجانی در مسیر انقلاب و انحراف احمدی نژاد است!
۴- مقاله اخیر اربابتان در خصوص عملکرد فاجعه بار نیروهای امنیتی در برخورد با اخلال گران ارزی را بخوانید، حضرت استاد بعد از ۵ ماه به حرف رئیس جمهور منحرف رسیده اند!
دست مریزاد جناب قدیانی!
مالک اشتر علی را به مکان تشبیه می کنی؟
آفرین به نمک شناسیت، آفرین.
احمدی نژاد مکان نیست بلکه بهشت برین انقلاب بود؛
شما با اشتباه خودتان را از آن اخراج کردید!
احمدی نژاد قسیم الجنه و النار انقلاب هست.
وجودش معیار انقلاب شد.
هر کسی با او همراه شد نامش اعتلا یافت.
هر کس در مقابلش ایستاد مفتضح شد.
سکوتش مظلومییتش را فریاد می زند.
فریادش دشمنان را به سکوت وا می دارد.
دشمنانش به خوبی اش معترف اند.
دوستانش خوبی هایش را زود فراموش می کنند.
او هنوز رئیس جمهور هوشمند ایران است.
هنوز سپر بلای مولایش سیدناالقائد است.
او به معنای واقعی باتقواست.
نماز خواندن حضرت اسفندیار را به پای ریاکاری او نمی گذارد.
بی نمازان را هم از خود نمی راند.
او حتی برای اصلاح اوباما به درگاه خدا اشک می ریزد.
او حتی دستهای قدیانی را که گهگاهی پنجه در صورتش می کشد می بوسد.
در یک کلام احمدی نژاد بنده صالح خداست که برای نوروز و بهار بشریت شب و روز در تلاش است و می خواهد این زمستان را از جلوی پای بشریت بردارد.
هر چند کسانی او را به درک حساب بیاورند!!!
فافهم…
آقایان مشایی چی؛
آرام باشید!
بسیار خواندنی و جالب بود!
اما ما تنها با این نوشته دست بردار نیستیم ها!
هنوز هم گفتنی باید باشد از سفر نیویورک و ما سر تا پا گوشیم. گفته باشم اخوی!!!
سلام؛
حیف که این چند روزه را با احمدی نژاد گذراندید ولی نتوانستید از بزرگواری او توشه ای بهر خود برگیرید.
افسوس بر شما و امثال شما که نعمت خدا را کفران می کنید.
این هم چند جمله از امام خامنه ای باشد که فرمان شما باشد و از آن اطاعت کنید:
“فضاى تبلیغاتى کشور، فضاى مطبوعاتى کشور، فضاى تبلیغات سیاسى کشور به هیچ وجه فضاى خرسندکنندهاى نیست. ما بایستى از اسلام براى عمل خودمان، براى رفتارهاى خودمان، براى موضعگیرىهاى خودمان درس بگیریم و بدانیم بقاى نظام اسلامى، برکات الهى، تفضلات و رحمت الهى تا وقتى است که ما پایبند و مقید باشیم. خدا که با ما قوم و خویشى ندارد. بارها من عرض کردهام بنىاسرائیل همان کسانى هستند که خداى متعال در قرآن مکرر میفرماید: «اذکروا نعمتى الّتى انعمت علیکم و انّى فضّلتکم على العالمین». خدا بنىاسرائیل را بر عالمین تفضیل داد؛ اما همین بنىاسرائیل به خاطر اینکه لوس شدند، قدر نعمت خدا را ندانستند و کفران کردند، «کونوا قردة خاسئین»، «ضربت علیهم الذّلّة و المسکنة»؛ تبدیل شدند به این.”
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=4205
چاکر حاج حسین؛
واقعا عالی بود.
تصاویر کم بود!
یا حق…
اللهم اشغل شریعتی چی ها به مشایی چی ها… تایید هم نکنی نکردی، خواستم خودت بخونی…
دیدگاه قبل سفرت با بعد سفرت نسبت به احمدی نژاد تغییر کرد؟؟ بهتر شد یا…
نکات بسیار دقیق، و مو شکافی بسیار ظریف، همراه با اعجاز قلمی که با خون شهید جریان میابد.
احسنت…
ایکاش
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/160549/%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF
یاد داستان سیستان افتادم…
خدا خیرت بده حاج حسین
با سلام؛ مطلب زیبایی بود.
با صرفا جهت اطلاع ۲ در خدمت دوستان هستیم!
بچه های حرم
http://www.bachehayeharam.blogfa.com/
خیلی خوب بود. مثل همیشه و بیشتر از آن بی نقص.
واقعن هنوز هم برای قضاوت زود است.
:::بصیرت، بی صبر، عین بی بصیرتی است:::………
میگم اونی که نماز می خوند ارمیا معمر جمعی گردان ۲۲ لشگر ۱۰ سیدالشهدا نبود احیانن؟! آخه شلوار شش جیب ش رو هم پوشیده! 🙂
…………………
از اون متنهاییه که سالی یکبار نصیبمون میشه.
عالی بود. پس علی اکبر بهشتی رو هم با خودت برده بودی.
خوب سید رو هم میبردی دیگه. تو تریبون سازمان ملل اعلام میکرد:
آمار انلاین: ۴۰۰ میلیون نفر. فدائی داری!! ۳۰ دقیقه تا اذان!!!
سلام؛
پس از سفرتون راضی هستین؟؟؟!!
منم امیدوارم و روزی هزار بار دعا میکنم که واقعا رای ما رای ما بمونه!!
۳۳۶* امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام:
از خداوند یقین بخواهید و عاقبت به خیرى از او مسألت کنید؛ بهترین چیزى که در دل می چرخد یقین است…
(بحار الانوار،۸۸، ص۳۹۸)
یکی از معایب تورم، زیاد شدن کامنت نویس های پولکیه.
اه اه، چقدر بدبختن اینا. قسیم النار و الجنه؟؟!!!
معیار انقلاب؟؟ وقتی میگه جا رو خالی نکنیم که تبدیل به مکان میشه،
همین شما … رو میگه.
ای قوم که بی عشق “علی” محو نمازید
بی عشق علی، بیهوده ترین کار نماز است
حیف است این احمدی نژاد؛
بی اشتباه نبوده ولی رئیس جمهور به این تنهایی من ندیدم با این همه دشمن.
باور کنید با رئیس جمهور بعدی حال نمی کنم.
تنها رئیس جمهوری است که می تواند مبارز باشد، فرمانده باشد، آرزوی شهید تهرانی مقدم را برآورده سازد.
خدا حفظش کنه.
من و دوستانم به خرداد ۹۲ نگاه نمی کنیم؛ به ۴ سال دیگه فکر می کنیم که دوباره احمدی نژاد بیاید.
خدا خیرت بده برادر؛
عدالتت ما رو کشته…
۱)
سید احمد؛
بیان نظر مخالف با بی تربیتی کردن فرق می کنه.
چرا کامنتهای بی ادب ها رو تایید می کنید؟
دقیقا منظورم “انسیان” ه
۲)
خوش به حال مسولین این نظام!
چقدر طرفدار دارن!
علی!
صادق!
اسفند!
۳)
واقعا این کامنتها جالبن!
اعتدال و انصاف توش کمه!
یا احمدی نژاد جاش بالاترین طبقه بهشته، یا اسفل السافلین جهنم!
۴)
تو کامنت “محمد حسین حیدری” شماره ۳ ش، خنده داره!
این چه نتیجه گیریه؟؟؟
بی ربط:
خواسته تکان دهنده مادر چهار شهید ایرانی در مدینه:
http://hajj.ir/hadjwebui/news/wfShowOpinion.aspx?id=62578
یه پیام “بی زرگانی”
ساعت ۲۲:۳۹
تعداد افراد آنلاین: ۲۶ نفر!
ماشالله حزب الله
داداش حسین فــــــــــــــدایی داری…
دلخون؛
ممنون بابت لینکی که گذاشتید.
دوستان!
حتما بخوانید.
داداش حسین؛ گزارش سفرت، برای من یاد آور دوران سوم تیر و حال و هوای خاص اون موقع بود. ولی اصلا کار به متنی که نوشتی و مثل همیشه خیره کننده بود، ندارم. می خوام بگم که: به وجودت افتخار می کنیم.
و یک تکه کلام جدید و زیبا این که؛ دست فرمون آقا! ای ولا…
سلام؛
بعد مدت ها باز هم یه متن نه دهی.
نمی خوام فکر کنید که دارم از موقعیت سو استفاده می کنم که خدا شاهده عمیقا معتقدم بچه های حزب اللهی قلبا خیلی گلن اما معتقدم که خیلی وقت ها تند تند می رن!
و بارها توی این وبلاگ نقدشون کردم و برخی نوشته های خودتون که خیلی عصبانی بودید.
اما کاش می دانستم چرا خدا خواست که احمدی نژاد توسط اصولگرایان و سپاه و حزب الله هم تنها بشه؟!
احمدی نژاد بت ما نیست اما هیچکس بعد از امام و رهبری بغض دشمن و منافق نشد و فحش نخورد و برای من همین و سخنان آقا، حجت حمایت است.
“تو باید به نیویورک سفر کنی، مگر از قلب آمریکا، حکمت دست فرمان مولای عاشورایی را دریابی. بصیرت، بی صبر، عین بی بصیرتی است. در طرد رای خود، عجله کار شیطان است، اما در حفظ محمود، یک ثانیه هم یک ثانیه است.”
“دعوای اصول گرایان و احمدی نژاد، یک دعوای ۲ سر باخت است که فقط نیش جناب استوانه را باز می کند.”
آخ آخ آخ! کیه که بفهمه اینو؟
متن عالی بود. واقعا لذت بردم. دست شما درد نکنه.
مهندسی معکوس (گفت و شنود)
گفت: یکی از مدیران اداره مهاجرت آمریکا در جمع تعدادی از ایرانیان پناهنده گفته است؛ علت ناکامی اپوزیسیون، توان علمی نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی و کم سوادی گروههای اپوزیسیون است.
گفتم: خب! دیگه چی؟!
گفت:خطاب به آنها گفته است؛ پیشرفت های علمی ایران در عرصه های هسته ای، نظامی، نانو و سایبری را نمی توان نادیده گرفت ولی شما در این زمینه ها هیچ تخصصی ندارید.
گفتم: عجب نامردیه این مدیرکل اداره مهاجرت آمریکا! مگر از همان اول که این اراذل و اوباش را به کار گرفته بود، نمی دانست که از آنها غیر از آتش زدن سطل زباله و فحاشی در فضای سایبری کاری ساخته نیست؟
گفت: چه عرض کنم؟! حالا از یک مشت آدم بی سواد و خل و چل انتظار دارد برایش کار علمی و تکنولوژیک بکنند!
گفتم: از یارو پرسیدند، چه تخصصی داری؟ گفت؛ در مهندسی معکوس تخصص دارم. پرسیدند، مثلا می توانی با مهندسی معکوس از یک هواپیمای بدون سرنشین، نمونه سازی کنی؟! و یارو گفت؛ نه! ولی می توانم با مهندسی معکوس، سرنشین بدون هواپیما بسازم!
بسیار زیبا و دلنشین بود.
سپاسگزارم…
باشد که ببینید آنچه که آقای قدیانی با طبع لطیفش در عرض چند روز در نیویورک دیده، کسانی که سالها در این شهر هستند از دیدن آنها عاجز بوده اند.
از متن مثل همیشه لذت بردم.
۴۶ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسینِ زهرا…
“همیشه کنار احمدی نژاد عزیز، یک صندلی خالی هست. اگر ما پرش نکنیم، تبدیل به «مکان» می شود. احمدی نژاد رای ماست. از راه دوری نیامده!”
این کاملا جدیه اما یکم دیره برای پر کردنش
می خوام بگم بعضی نظرات رو خود احمدی نژاد هم دوست نداره. این غلو ها چیه؟؟!!!
دیگه من یکی که ازون طرفداراشم هم بوی های بدی ازین تعریف ها حس می کنم.
انسان ها رو تا عرش نبریم و بعد به فرش بیاریم.
احمدی نژاد یه سرمایه ست. یکی که حداقلش می دونیم تردیدی در انقلاب و و لایت فقیه نداره.
نه مثل……….
آقای قدیانی! تحسینتون می کنم بابت این جمله چون خیلی ها با اون همه ادعا اینو هنوز نفهمیدن.
“دعوای اصول گرایان و احمدی نژاد، یک دعوای ۲ سر باخت است که فقط نیش جناب استوانه را باز می کند.”
…………………………
…………………………
“همیشه کنار احمدی نژاد عزیز، یک صندلی خالی هست. اگر ما پرش نکنیم، تبدیل به «مکان» می شود.”
این اتفاق مخصوص احمدینژاد نیست و هر بزرگی حتی بعضی از علمای بزرگوار هم، چنین محلی کنارشان دارند…
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
فوقالعاده بود داداش حسین!
———-
فقط من موندم روی صندلی کناریه مدیر فنی سایت، کی نشسته که نمیذاره این “پاسخ دهید” بره پایین؟!!
سلام
با سومین صرفا جهت اطلاع بچه های حرم در خدمتتان هستیم
bachehayeharam.blogfa.com
عکسی زیبا از درون ضریح حضرت عباس علیه السلام
http://www.shia-news.com/files/fa/news/1391/7/15/21807_744.jpg
مظلوم تر از بهشتی، خدوم تر از رجایی، هستش احمدی نژاد…
در مکتب امام
فقط حکومت قانون خدا!
حکومت اسلام حکومت قانون است.
در این طرز حکومت، حاکمیت منحصر به خدا است و قانون فرمان و حکم خداست.
قانون اسلام یا فرمان خدا بر همه افراد و بر دولت اسلامی حکومت تام دارد.
همه افراد از رسول اکرم(ص) گرفته تا خلفای آن حضرت و سایر افراد تا ابد تابع قانون (خدا) هستند.
ولایت فقیه ـ ص ۵۴
خوندنی بود. نکته های جالب و قابل توجهی هم داشت.
ممنون که از سفرتون گفتید و ممنون که اینقدر زیبا گفتید.
عجب از انسیان… عجب…
سلام؛
سفر خوش گذشت؟
خوب بلدی همه چیو به نفع خودت تموم کنی. خسته نباشی رززززمنده!
{یا ما باز هم رئیس جمهوری خواهیم داشت که سفرنامه نویسش، این همه بی پروا نقدش کند؟! با راحت ترین خیال ممکن؟! بی هیچ ترسی؟! و بی هیچ لرزی؟!}
در دربار محمود غزنوی هم دلقکش بی هیچ پروایی او را نقد می کرد. تاریخ تا حالا به خود ندیده که سفرنامه نویسان دربار را بابت تملق هایشان بهراسانند. شما هم نهراس. فعلاً نان سفرنامه نویسی هایت را بزن بر بدن حالش را ببر.
خل و چلی دیگه!
طبیعتا نمی توان انتظار داشت اثری از شعور و ادب در وجودت باشد!
یا خدااااا!
یادش بخیر تو مدرسه ریاضی می خوندیم… استدلال استنتاجی… کلاس منطق واسه بعضیها بذارن بد نیست… لااقل خودشون بفهمند چی میگن و چی نتیجه میگیرن! ما که نفهمیدیم…
شما کارتون درسته آقای نویسنده، ولی راستش این متن کمتر بوی قطعه شهدا داشت. ما دلمون که برا شهدا تنگ میشه میایم اینجا… اما جدا شروع خوبی داشتید. تا ۲۲ گانه های بعدی منتظریم و سپاس…
خیلی عالی بود و زیبا. واقعا گاهی خودم رو در کوچه پس کوجه های سطرهای نوشتت می بینم، اما خیلی کم بود! حتما حرف های زیادی برای نوشتن و عکس های زیادی برای نشون دادن به ما دارید. منتظر ادامه اش هستیم…
لازم نیست آمریکایی بلد باشی که بفهمی روی این کاغذ چه نوشته شده. باید درد بلد باشی. درد مرد. درد زن. درد همین زن که با چند پشت می رسد به حوا، اما با هیچ پشتی نمی رسد به کاخ سفید. اینجا کسی به آقای اوباما نمی گوید «گداپرور»!
/////////////////////
بهتر بود به جای لغت امریکایی از جایگزین انگلیسی استفاده می کردید.
در ضمن آقای قدیانی!
شما فقر را جز دردها به حساب می آورید؟ تعجب افرادی مثل من این است که شما و دوستان گرام، تمام مصیبتهای شهروندان ایرانی را تکذیب می کنید. کارمندی که در سال آخر ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد ارزش حقوق دریافتیش به یک چهارم رسیده، اجازه ندارد حرفی بزند. به او اتهام میزنید که مادی است، شکمو است، انقلاب را نمی فهمه، پیام مذهب را نمی گیره و … ولی این خانم ابتدا می شود از نسل حوا و قوم و خویش با ما و دردش را باید فهمید.
چرا به این شکل تناقض وجود داره در مواضع شما؟
در ایران علت اطلاق گدا پرور به دولت، این است که دولت راه سعادت شهروندان ایرانی را در گرفتن پولی مختصر به صورت ماهیانه می داند و حتی قرار بود دلار را گران بفروشند و دوباره به ایرانیان از این پول ها داده شود. از سویی با از بین رفتن مشاغل در تولید و از طرفی عادت کردن مردم به گرفتن این پولها، می شود رواج گداپروری. آقای قدیانی! این با آنجا تفاوت ندارد؟
امیدوارم سانسور نشود!
راستی!
با این ادبیات توهین آمیزت، فکر نکردی داری به ادبیات فرماندت لطمه میزنی؟ فابن تذهبون…
واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند، چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
سلام؛
اصلا به مخیله مخم خطور نمی کرد، که سوالم بشود یکی از “گانه” های داداش حسین!
اما چقدر خوشحال شدم که داداش حسین از پیروزیش در این سفر گفت. خدا را شکر که پیروزی. خدا را شکر. انشاءالله در سفر آخرت هم چون با دست فرمان آقا راه طی کردی در این دنیا، پیروزی. خدا را شکر.
انشاءالله همه عاقبت بخیر باشیم.
التماس دعا داریم، شدید.
یا علی
۳۳۷* حضرت امام سجاد علیه السلام:
چقدر آدم دیدهام که خواستند سربلند شوند، رفتند پیش یکی غیر تو و کوچک و خوار برگشتند. چقدر آدم دیدهام که خواستند ثروتمند شوند؛ رفتند پیش یکی غیر تو و فقیر برگشتند. چقدر آدم دیدهام که خواستند به مقام برسند؛ رفتند پیش یکی غیر تو و پست و زیردست برگشتند. آدم اگر عاقل باشد، اینها را که میبیند، راه خودش را درست میکند. از این رفت و آمدها پند میگیرد و این درس عبرتها، او را میبرد به راه راست.
خدایا! من از کسی غیر تو، خواهش نمیکنم. هر آرزویی دارم، میآورم پیش خودت. قبل این که دیگران را صدا کنم، تو را صدا میکنم. امیدم فقط به توست و کسی را شریک نمیکنم. خواهشهایم فقط از توست و کسی را همراهت نمیکنم. تو و کس دیگری را با هم صدا نمیزنم.
یکی بودن مال توست و قدرت و بینیازی و توانایی و بالایی. (چرا بروم پیش دیگری؟) دیگران خودشان در زندگی به مهربانی تو نیاز دارند. رحمت تو نباشد، از پس کارهای خودشان برنمیآیند؛ در امورات روزمرهشان هم شکست میخورند. دیگران یک روز خوبند، یک روز بد. خلقشان روز به روز فرق میکند، ولی تو بالاتری از این شبیهها و مخالفها؛ بالاتری از این همتایان کوچک. پاکی و خدایی جز تو نیست…
(صحیفه سجادیه، دعای بیست و هشتم)
دوستان محترم؛
متن ستون یمین، به زودی کامل می شود. با عرض معذرت از تاخیر به وجود آمده!
تابلو (گفت و شنود)
گفت: سازمان موسوم به «گزارشگران بدون مرز» با صدور اطلاعیه ای توقیف کیهان کاریکاتور از سوی هیئت نظارت بر مطبوعات را محکوم کرده!
گفتم: غلط کرده! این سازمان به کینه توزی علیه جمهوری اسلامی شهرت دارد.
گفت: ولی در این اطلاعیه از کیهان دفاع کرده!
گفتم: باز هم غلط کرده! کیهان هفتاد سال سیاه حاضر نیست مورد حمایت این اجق وجق ها قرار بگیرد.
گفت: نوشته که وزارت ارشاد و هیئت نظارت حق کیهان را پایمال کرده اند!
گفتم: وزارت ارشاد و هیئت نظارت کار خوبی کرده اند و این سازمان باز هم غلط کرده.
گفت: این بیانیه از وزارت ارشاد و هیئت نظارت تصویر خیلی ناپسندی ارائه کرده است.
گفتم: یارو در حال بازدید از یک نمایشگاه نقاشی، جلوی یک تابلو ایستاد و به مدیر نمایشگاه گفت؛ این میمون بد ترکیب چیه که تصویرش را در این تابلو گذاشته اید؟ مدیر نمایشگاه گفت؛ اون تابلو نیست، شما جلوی آئینه ایستاده ای!
سلام أخوی!
“دست فرمان آقا”!
چقدر در تشخیصت از “دست فرمان آقا” مطمئنی؟
آئین نامه اش را نخوانده ای؟ سهم آزادی… سهم اخلاق… سهم منطق… هر سه یک جا، در کنار یکدیگر.
کاش فقط حرف هایمان را می زدیم و نمایندگی هیچ طیفی را نمی کردیم.
کاش شعور این “جمهوری” را که همه توهم نمایندگیش را داریم “واقعا” به رسمیت می شناختیم!
تغییر را احساس کنید…
خدا رو شکر ما هنوز فراموش نکرده ایم مداحی (ولایتیم، ولایتی ناب حیدریم) را.
یازهرا
سلام با چهارمین صرفا جهت اطلاع بچه های حرم در خدمتتون هستیم
http://www.bachehayeharam.blogfa.com/
یه حرف ها آدم از انسیان میشنوه که از جنیان انتظارش بیشتر میره!!
می گن منطقی بودن از نشانه های به حق بودن است. من در بعضی از این دیدگاه ها منطق نمی بینم. ادب و نزاکت هم نمی بینم. آدما وقتی کم میارن و مغزشون ارور منطقی می ده لاجرم مجبور به این میشن که هر چی به دهن ناقص می رسه بیان کنن!!
…………………………………
در مکتب امام
انبیا، اطباء نفوس بشرند
انبیاء علیهم السلام نیز برای شفا جسمانی (مردم) نیامده بودند.
گرچه (جسم آنها را هم) شفا دادند.
آنها، اطباء نفس و شفادهندگان قلوب و ارواح (بشر)ند.
آداب الصلواه – ص ۲۰۵
ببینید بچه ها!
من شاید چند روز نباشم. نیام ببینم رفتین روی مخ داداش حسین ها! قبلا و قلبا از دوستانی که کامنت ها را بی غلط و مرتب می گذارند، سپاسگزارم! در ضمن کتاب “۳ گانه نیویورک” را اگر پیدا کردید، حتما بخوانید…
سلام برادر؛
خدا قوت خیلی خوب عالی و… دیگه نمی دونم چی بگم! اما آدم های مختلف، با شخصیت های مختلف و با برداشت های متفاوت وارد سایتت می شوند. یکم هوای قلمت رو داشته باش…
و من الله توفیق…
واقعا تعجب آور است!!!
سرانجا م من دیدم فردی را که بر ادبیات و درست نوشتن و نبودن غلط مصر است. متاسفانه کلید های لپ تاب فرسوده من، گاهی حروف را نمی زند. قصدم ایجاد غلط نیست و اتفاقا معتقدم نوشتن با رعایت قواعد و همچنین دور از توهین مستقیم، می تواند حتی بر روی فضای سیاسی موجود اثر بگذارد. اگر فرد چهار چوبی را بتواند شناسایی کند، مطمئنا این استعداد به کارهای دیگر هم می آید.
چرا متن به این وضوح را هر کسی از ظن خود یار می شود!!!
عمیقا معتقدم این طور صحبت کردن های اصولگرایان و افرادی چون داداش حسین بیشترین کسانی را که عصبانی می کند منصوبین به جریان انحرافی است، که خودشان را دلسوزان دکتر جا زدند و اینطور سعی کردند که رییس جمهور را از اصولگرایان جدا کنند. حالا چنین متن هایی و آن متن جناب شریعتمداری که به دولت ۹۰ داد، شدیدا عصبانیشان کرد چون دقیقا نقشه ی آن ها نقش بر آب شد. خوب ببینید که از اختلاف ما چقدر خوشحال می شوند و از اینکه به خاطر کمال گراییمان دلهای سوخته را ندیدم و به ظواهر گیر دادیم!
من شخصا از آقای قدیانی به خاطر این متن منطقی و واقع نگرانشان تشکر می کنم و می خواهم که دندان های به هم فشرده بعضی را ببینید که نمونه اش کامنت بعضی ها در این متن!
اتحاد اتحاد…
لازم نبود بری نیویورک عکس گدا بگیری و بذاری تو وبلاگت. برو همین بغل میدون انقلاب، رو پل هوایی کلی گدا و بچه گدا، صدقه سری نظام جمهوری اسلامی عدالت پرور وجود داره.
۵ صبح بری تو همون انقلاب هم کلی کارتن خواب تو پارک اوستا واطرافش پیدا میکنی. اون هزاری رو میبردی میدادی به اونا لااقل یه پفک میخریدن میخوردن؛ حیفش کردی حاج کاتب!
سلام!
مااز بچه های علوم پزشکی اصفهانیم. کمی تازه کاریم و مشتاق آموختن از بزرگترها؛ اما بی اندازه بیقرار و تشنه… پس اگر لایق می دانید به ما سر بزنید و ما رو راهنمایی کنید.
فردا روز دحوالارض است.
از امیرالمومنین ـ علیه السلام ـ روایت شده است که فرمودند:
«نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»
شب و روز دحوالارض نمازها و ادعیه مخصوصی دارد که کیفیت آنها در کتاب مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی (ره) آمده است.
التماس دعا…
در اینکه ما در این کشور فقیر داریم شکی نیست اما من چیزهایی می بینم از بعضی گداها که باورم نمی شه همگی از فرط بیچارگی دست به این کار های بزنن!!
یه بار توی اتوبوس یه آقایی اومد آواز می خوند و بعد هم می گفت فقیره بیچارست و…
یک هفته بعد توی خیابون دیدمش چهره ی بسیار به یاد موندنی داشت و لباس های تنش و زنجیر طلای توی گردنش کفشای پاش و انگشترای دستش دهنمو اندازه ی یه دقیقه باز نگه داشت!! به مادرم نشونش دادم، گفت خودشه و گفت دیگه به گدا پول نمیده.
خیلی از کارتون خواب هایی که میبینی از خانواده طرد شدن چون یا معتادن و یا….
از یه پسره که وایمیساد فال می فروخت پرسیدم روزی چقدر میفروشی گفت از ۳۰هزار تومن تا ۴۰ هزار تومن در روز!!!
مطمئنا در آمد خیلی از این ها از من و بعضی از کارمند های دولت بیش تره! شاید کم در آمدتر از اونا رو شرافتمندانه تر در کنار خودمون داشته باشیم و نفهمیم.
اسلام راه هایی برای عدالت و توزیع متعادلانه ثروت جلوی راهمون گذاشته که اکثر ماها بهش بی توجهیم.
گرفتن دست مستمندان واقعی کار دولت نیست؛ به هر طریقی اقتصاد و درست کنه باز هم عده ای باقی می مونند. نمونش بزرگترین اقتصاد دنیا!! جایی که خیلی ها انتظار دیدن گدا و فقیر و کارتون خواب رو در اون ندارند.
اما به یاد ندارم توی متن آقای قدیانی نوشته باشند ما در ایران گدا نداریم!!
آقای قدیانی؛
چند روزی که سید احمد نیست پس کی کامنت ها رو تایید میکنه؟
تایید نمیشه تا خودشون بیان؟!
ممکن است بنده نباشم، ولی آقای قدیانی که هستند!
البته سعی می کنم حتما به قطعه ۲۶ سر بزنم!
اصلا مگر می شود بی تنفس در هوای قطعه ای از بهشت، زندگی کرد؟!
سلام بر برادر قدیانی
آنطور که از نوشته شما برمی آید ظاهرا شما در این مدت هیچگاه با جناب مشایی در مورد مواردی که شایع هست گفتگویی نداشته اید. ای کاش انگ همنشینی با لیدر جریان انحرافی (تعبیر همفکرانتان به اطرافیان دولت و الا شخص بنده ذره ای اعتقاد به این قضیه ندارم) را به جان می خریدید و در رابطه با مسایل ذهنی شما و دوستانتان با ایشان هم گفتگو می کردید. به مصداق آیه شریفه: “فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه” سخنان ایشان را هم می شنیدید؛ آنوقت خیلی بهتر می توانستید قضاوت کنید. اینطور نیست؟
شما ساعت ها در مکان های مختلف و از جمله همین مکان وقت گذاشتید و از بدی های ایشان گفتید و شنیدید و نوشتید. چرا حاضر نشدید یکبار هم که شده در آن “مکان” مستقیم با خود ایشان رودرو شوید. می ترسیدید شما را هم سحر کند با کلامش.
برادر عزیز! شما می توانید برای جیفه چند روزه دنیا و اینکه جایگاهتان را نزد دوستان و هم کیشانتان در کیهان و وطن امروز از دست ندهید، یکی به میخ بزنید یکی به نعل اما بدانید در عالم باقی همه ما گرفتار آنچه می گوییم و می نویسیم و بطور کلی گرفتار آنچه در این جهان کِشته ایم هستیم. مطمئن باشید برای تهمت نماز ریاکارانه به ایشان مورد بازخواست قرار خواهید گرفت.
افزونه: خدمت دوستانی که با خواندن مطالب بالا احتمالا در ذهنشان بنده جیره خوار و مشایی چی و…. معرفی شده ام معروض میدارم بخدا بخدا بخدا اینجانب با گذشت هفت سال و اندی از حاکمیت دولتین نهم و دهم به انداره یک دقیقه هم تاکنون با جناب مشایی از فاصله ۵۰ متری هم دیداری نداشته ام چه برسد با اینکه مثل داداش حسین بچه بسیجی ها هفت شبانه روز با ایشان حشر و نشر داشته باشم.
بی ربط:
http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/7/20/224072_147.jpg
http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/7/20/224064_934.jpg
……………………
جناب مجید؛
خیلی ها هستند که برای خودشان صاحب نظرند. آیا لازم است با همه این افراد، داداش حسین گفت و گو کند، تا درباره شان بنویسد؟! و اما از کجای متن فهمیدی که نماز فلان فرد، ریاکارانه است؟! اگر مشایی به زعم شما توان سحر داشت، توی همون ۷ شبانه روز داداش حسین را سحر می کرد! لطفا به جای این و آن، از خدمات دولت تعریف کنید و از اشتباهاتش، انتقاد.
بی ربط:
در آغاز، تمام چهره زمین را آب فرا گرفته بود. همه جا آب بود؛ بی حتی یک تکه کوچک خشکی؛ بی هیچ ارتفاع و پستی و بلندی. صاف، یکدست و شفاف. یک اقیانوس یکپارچه بود و دیگر هیچ.
پس چون خداوند اراده فرمود تا خشکی را بیافریند به بادها فرمان داد بر صورت آب کوبند تا موجها از آن برخیزد. پس موجهایی بزرگ پدید آمد. موجهای بزرگ، بلند بلند، سرفراز کردند و کف بر دهان آوردند و غریو ترسناک خروششان در فضای تهی پیرامونشان طنین افکند.
پس به اراده او، کوهی از کف، در محل کعبه بر هم آمد و خشکی از پای آن گستردانیده شد و بدین سان، نخستین رحمت الهی بر زمین نازل گشت. و اولین نقطه ای که از زیر آب سر بیرون آورد همان مکان مقدس کعبه و بیت الله الحرام بود . این واقعه نشان دهنده اهمیت این نقطه و مرکزیت آن برای همه عالمیان است.
و خداوند خشکی را از محل کعبه تا «منا» گستراند و آن را تا «عرفات» پیش برد و این چنین بود که زمین چهره نمایاند.
و زمین این چنین پاک و مطهر بود که آدم ابو البشر (ع) پا بر آن نهاد.
پس سالها و قرنها بگذشت و بشر قدر نعمت ندانست و خداوند بر او خشم گرفت و زمین بار دیگر چهره در نقاب آب کشید و به اراده او، از ناپاکیها تن شست و آغوش خویش را بر یاران نوح (ع) گشود.
و در همین روز بود که خلیل خدا، ابراهیم (ع)، چشم بر جهان گشود و زمین را به قدم خویش پربرکت ساخت. و شگفت آنکه ابراهیم مولود روز «دحو الارض» به نقطه سرآغاز «دحو الارض» فرستاده شد تا خانه کعبه، اولین خانه مبارک هدایت و رحمت و برکت را بنا کند.
و باز در چنین روزی بود که روح خدا، عیسی مسیح (ع) به قدرت الهی از مریم دوشیزه، زاده شد. و در زمان رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله خروج ایشان از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) و نیز تمامی همسران و بسیاری از اصحاب پیامبر (صل الله علیه وآله و سلّم) نیز ایشان را همراهی میکردند. پس می رسیم به وقت آخرالزمان. در روایتی نیز آمده است که قائم (عج) در همین روز قیام خواهد کرد…
اعمال شب و روز دحوالارض:
۱٫ غسل در اوایل این شب
۲٫ احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.
۳٫ روزه گرفتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.
۴ . ذکر فراوان خدا
۵٫ انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و خواندن دو رکعت نماز، نزدیک ظهر به این کیفیت:
در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره “الشّمس” بخواند و آنگاه بعد از سلام نماز بگوید: «لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلیّ العظیم» و سپس این دعا را بخواند:
«یا مُقیلَ الْعَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی یا مُجیبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ دَعْوَتی یا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی وَ ارْحَمْنی و تَجاوَزْ عَنْ سَیّئاتی وَ ما عِنْدی یا ذَا الْجَلالِ وَ الْاِکْرام.» [شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ۴۵۱]
۶٫ خواندن دعایی که با این عبارت شروع میشود: «اللّهمّ یا داحِی الْکعبهَ وَ فالِقَ الْحَبَّه» [مفاتیح الجنان، ص ۴۵۱ بخش اعمال مربوط به دحوالارض] …
در بخشی از این دعا، به مسئله دحوالارض چنین اشاره شده است: «ای خدایی که خانه کعبه را گسترانیدی و دانه را شکافتی و سختی را برطرف ساختی، از تو می خواهم در این روز از روزهایت که حق آن را بزرگ نمودی، هر گرفتاری و مشکلی را برطرف سازی».
بسم الله
مراسم تشییع شهدای راه حق
سه شنبه، بیست و پنجم مهر ماه، مصادف با روز شهادت حضرت امام جواد (ع) ساعت ۸ صبح
سخنران: دکتر مهدی چمران
با مداحی: حاج محمود کریمی
تهران، پونک، چهاردیواری، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات
یا علی
آقای قدیانی
تموم میشه روزی که دیگه حکومتی به این فاسدی دیگه تو ایران وجود نداشته باشه…………………..
راستی اگه خواستی جواب بدی یا توضیح بدی بهم که اون روز نمیرسه به ایمیلم بفرست تا منم به راه راست هدایت بشم.
کوچک بودن تقدیر خیلی هاست.
شما که بزرگی, بزرگی ات را حفظ می کنی؟!
سلام
شما فوق العاده هستید
چقدر به این کامنت خندیدیم: D:
…
خوب سید رو هم میبردی دیگه. تو تریبون سازمان ملل اعلام میکرد:
آمار انلاین: ۴۰۰ میلیون نفر. فدائی داری!! ۳۰ دقیقه تا اذان!!!
دوستانی که تشریف می برن زیارت، التماس دعای خیر…
پهپاد به پرواز درآمده در اسراییل ایرانی بود و متعلق به حزبالله…
http://rajanews.com/detail.asp?id=140102
شهیدی که اولین عملیات هوایی حزب الله به یاد او نامگذاری شد…
http://rajanews.com/detail.asp?id=140100
۳۳۸* حضرت امام سجاد علیه السلام:
خدایا! معذرت میخواهم برای وقتهایی که جلوی من، به یکی ظلم کردند، کمکش نرفتم. معذرت میخواهم برای وقتهایی که کسی به من لطف کرد؛ درست تشکر نکردم. یکی از من معذرتخواهی کرد؛ من او را نبخشیدم. معذرت میخواهم به خاطر آنهایی که کمک میخواستند؛ من نتوانستم آنها را به خودم ترجیح بدهم.
خدایا! مرا ببخش به خاطر وقتهایی که باید برای یک بنده خدایی کاری میکردم و نکردم. مرا ببخش به خاطر وقتهایی که مسائل خصوصی یک بنده خدایی را فهمیدم و سعی نکردم دیگران نفهمند. مرا ببخش به خاطر وقتهایی که گناهی آمد جلویم و من از آن دور نشدم.
خدایا! از اینها و همه کارهای شبیه این که کردم؛ معذرت میخواهم، عذرخواهی آدم پشیمان که امیدوار است این پشیمانی، دیگر نگذارد شبیه این اتفاقها برایش بیفتد.
خدایا! بگذار همین پشیمانی من از کوتاهیها، همین تصمیمم برای دوری از گناهها، توبه من باشد؛ توبهای که به خاطرش، تو مرا دوست داشته باشی. ای خدایی که توبهکارها را دوست داری!
(صحیفه سجادیه)
به جان حسینی که همه عالم میدونند جان منه
وای اگه یه روزی کسی بخواد دل آقا رو بشکنه
میگیم یا ابالفضل
می ریزیم خون از سر هرچی حرمله
سلم لمن سالمکم آقا
حرب لمن حاربکم آقا
…………………………
……………………………….
حلال کنید از اینکه مقالات شما را مفت میزاریم توسایتمون
پایگاه خبری نجف آباد
“همیشه کنار احمدی نژاد عزیز، یک صندلی خالی هست. اگر ما پرش نکنیم، تبدیل به «مکان» می شود”
شاید اگه به این جمله توی این ۳ سال اخیر آقایون اصولگرا و خودمون عمل می کردیم شاید این “مکان” اینقدر پر نبود….
حالا قراره سفرنامه رو کتاب کنی داداش حسین؟؟؟؟؟
بچه ها آروم بشینید اینقدر سر و صدا نکنید.
سیداحمد نیست، آذرخش هست ها!
سرتون رو برگه خودتون باشه، دارم کنترل نامحسوس می کنم.
در ضمن کسایی که میان سُک سُک می کنن و یه حرف مفت می زنن و می رن؛
این چرندیاتتون رو نگه دارید برای وقتی “رژیم عوض شد”!!!
فعلا خریدار نداره.
نبینم دیگه اینورا پیداتون بشه…
بی ربط:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/162180/تصاویرحضور-رهبری-در-منزل-چهار-خانواده-شهید
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/162242/سفارش-امام-زمان-به-شیخ-صدوق-در-رویا
http://diareranj.blogfa.com/post-412.aspx
سلام برادر؛ بی صبرانه منتظر مطلب بعدی شما هستم.
در ضمن جدیدا یک دوست انقلابی پیدا کردم که البته ۳۰ و خورده ای سال از من بزرگتره. از انقلاب و خیانت های افرادی که گندم نمای جو فروش بودند، هستند گفته های بسیاری داره. ای کاش می شد جوری مطرح کنم….
طبق آیات قرآن و بیانات آقا روح الله هر موقع اونا(دشمنان اسلام) از ما تعریف کردن باید به خودمون شک کنیم………………….
ما همان یاران ۸۴ آقای دکتر هستیم و انشاءالله تا آخر ایستاده ایم.
آقای قدیانی……………..
سلام مجدد
جناب سید احمد
من همچنان منتظر تایید کامنتم هستم
قشنگ بود…………..
بی ربط:
http://www.tabnak.ir/fa/news/277708/لطفا-مزاحم-کودکی-آرمیتا-و-علیرضا-نشوید
راستی! داداش حسین
یه سر به عنوان خبرنگار، به کهگلویه بویراحمد ما هم بیا، این پایین یه کمی جا هست برای….
کسانی که نام سیدالشهدا علیه السلام را می شنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند؛ جداً نگران ایمان خود باشند… نام آقا امام حسین علیه السلام محک ایمان است…
“شیخ جعفر مجتهدی (ره)”
……………………
۴۴ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
دوستان محترم؛
دلیل نقطه چین شدن کامنت بعضی های تان غلط های ویرایشی است، نه خط و خطوط سیاسی. وقت اصلاحش را ندارم الان. خودتان رعایت کنید.
………………………….
به قول یکی از گزارشگر های ورزشی: چه می کنه این دلار!
از معجزات دلار زیاد گفته اند یکی هم اینه که خوی و خصلت آدمیزاد رو به بوقلمون! نزدیک می کنه
چه می کنه این دلار
عاشق! (گفت و شنود)
گفت: آقای دعایی برای آقای خاتمی جشن تولد گرفته و خطاب به او می گوید؛ «آقای خاتمی حجت دینداری خیلی از ماها هستند.»
گفتم: یعنی همکاری با دشمنان و ائتلاف با بهایی ها و منافقین و مارکسیست ها و سلطنت طلب ها و اهانت به عاشورای حسینی(ع) و پاره کردن عکس حضرت امام(ره) و شعار به نفع اسرائیل و آمریکا و آتش زدن مسجد و حمله به بسیج و… در جریان فتنه ۸۸ نشانه دینداری است؟!
گفت: چه عرض کنم؟! معلوم نیست کدام دین منظور ایشان بوده است!
گفتم: طرف می گفت خدایا! می دونم خیر و سعادت منو می خوای و منو دوست داری، ولی من عاشق یکی دیگه هستم!
یه جملهای هست که میگه تعرف الاشیاء باضدادها، درباره متنهای شما به شدت جواب میده!
آدم کامنتای متنها رو بخونه، هم یاد میگیره قدردانی یعنی چی، هم با علم حضوری! درک میکنه که انصاف چیه، هم بسان یک گونیا میتونه اندازه بگیره زاویه بعضیها رو با ولایت! خیلی هم دقیق!
کامنتای اینجا سنده خلاصه!
و متن شما هم بینظیر البته!
خدایا! همه ما را عاقبت به خیر کن. ما را… و رای ما را.
سلام
من تازه واردم
از نسل عاشقان حاج احمد…
وبلاگتان ستودنی است
پاتک های خوبی به استکبار زده اید
در مکتب امام
مشارکت از بازار نظارت از دولت
بازار را شریک کنید در کارها، بازار را کنار نگذارید یعنی، کارهایی که از بازار نمی آید و معلوم است که نمی تواند بازار انجام بدهد، آن کارها را دولت انجام بدهد.
کارهایی که از بازار می آید جلویش را نگیرید. یعنی، مشروع هم نیست. آزادی مردم نباید سلب بشود. دولت باید نظارت بکند.
صحیفه نور – ج ۱۹- ص ۳۵
سلام جناب سید احمد
دلیل نقطه چین شدن بعضی کامنت ها را گفتی، دلیل تایید نشدن کامنت مرا هم بگو
پس این ۳۰ گانه کی تکمیل میشه؟؟ روزی ” ۱ گان” بنویس!
راستی این “چوک دیریا” نیومد از کربلا؟ خبری ازش نیست.
چوک! کجائی پسر؟؟
سلام. برام جالب بود… قلم تون اصلا جالبه. ارض با این وضعیت ارز، به دست مستضعفین…
اسلامی ایرانی عزیز؛
قرار نیست نکته دیگری به این متن اضافه شود!
۴۳ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
باز هم با ما بگو از این سفرها… باز هم بگو
۳۴۰* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
ریشه هر خیرى در دنیا و آخرت یک چیز است و آن ترس از خداوند متعال است…
(مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص ۲۳۵)
بی ربط;
من بچه ی شیطون و باهوشی بودم البته هنوزم هستم!
اما درس املا یکی ازون درس هایی بود که اذیتم می کرد ریاضی و از معلم بهتر بلد بودم اما امان از املا و زبان فارسی و نکات گرامری و ….
الان هر وقت سید احمد تذکر نگارشی می دن من استرس می گیرم.
یاد اون نمره های بد املا میفتم. خلاصه یاد معلم و زنگ املا میندازید منو سید احمد. تایید هم نکنید این و حق میدم 🙂
…………
چه کسانی در دولت به امثال قدیانی اعتماد می نمایند؟!
http://noore14d.blogsky.com/1391/07/15/post-12
خواندنش خالی از لطف نیست!
عزا (گفت و شنود)
گفت: دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس با اشاره به شرایط اقتصادی شکننده کشورش خطاب به مردم انگلیس گفته است؛ «واضح بگویم، ما در حال غرق شدن هستیم.»
گفتم: به جهنم! راستی چرا؟!
گفت: توضیح داده که رشد اقتصادی انگلیس به صفر نزدیک شده، درآمدهای دولت کاهش یافته، بسیاری از شرکت ها ورشکست شده اند و…
گفتم: حیوونکی ها قرار بود جمهوری اسلامی ایران را با تحریم های اقتصادی فلج کنند، ولی خودشان به این حال و روز فلاکت بار افتاده اند.
گفت: هنوز هم که درباره تحریم های سخت تر علیه ایران قمپز در می کنند.
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو کفش و کلاه کرده بود که از خونه بیرون بره، زنش پرسید کجا؟ یارو گفت میرم مجلس ختم، پرسید، نون و گوشت و برنج خریدی؟ یارو گفت؛ نه! پرسید اجاره خونه رو پرداخت کردی؟ یارو گفت؛ نه! و همسرش گفت؛ مرتیکه بیا بتمرگ! عزای واقعی همین جاست!
شما راضی و آقای احمدی نژاد هم راضی گور بابای ما ناراضی!
این سفر تجربه خوبی برای شخص شما بوده ولی ظاهرش برای من یجور نچسب مینماید؛ اصولا تو کت ما این جور سفرا نمیره حالا با هر دلیل و برهانی.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با روحانیون و طلاب استان خراسان شمالی:
«خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى – هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همینهایى که در استقبالِ امروز بودند و شما – هم جناب آقاى مهماننواز، هم بقیهى آقایان – الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهایى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویى هستم / آیا تو چنان که مینمایى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.»
۴۲ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
افراد آنلاین: ۱۰ نفر
نامه تمام! (گفت و شنود)
گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: یکی از ضدانقلابیون فراری در سایت بالاترین به مدعیان اصلاحات اعتراض کرده که «در اوج آشوب ها به ما گفتید فعلاً وقت عمل است و سؤال ها بماند برای بعد و حالا هم که از پاسخ طفره می روید».
گفت: راست میگه! حالا سؤالش چی هست؟!
گفتم: نوشته «شما که از قدرت رژیم با خبر بودید چرا ما را با وعده سقوط رژیم فریب دادید و حالا هم که همه ما را آواره کرده اید چرا خودتان برای ورود دوباره به درون سیستم سر و دست می شکنید»؟!
گفت: حالا مدعیان اصلاحات چه جوابی داده اند؟!
گفتم: حرف حساب که جواب نداره! از پاسخ طفره می روند. شاگرد مدرسه از آدم بی سوادی که خودش رو به عنوان معلم ریاضی جا زده بود یک سؤال پرسید؛ یارو در جواب گفت؛ سؤال شما دو بخش داره، بخش اول اون مهم نیست و بخش دوم هم به تو مربوط نیست و به قول «جمیل» در سریال تلویزیونی «دیوار»؛ نامه تمام!
واقعا امریکا عجب رویی دارد. خودش در مشکلات بسیاری دست و پا می زند و بعد برای ما خانم کلینتون اندرز می دهد که چنین و چنان!!!!!!!!
دقیقا مثل این است که دولت ایران کمترین اعتراض را با دستگیری و آزار مردم ایران پاسخ می دهد ولی سخنگوی وزارت خارجه ایران سوریه را نصیحت به فضای باز سیاسی و برخورد بهتر با مخالفین می نماید!!!!!!!!!!! کله پاچه در قابلمه خنده اش می گیره از این طنز.
ممنونم از شما که آخر آزادیخواهی هستید. فقط نمی دانم چرا شبیه چماق به دست ها می مانید! ببخشید.
سلام
خیلی متن دل چسبی بود.
یا علی
نکته به جایی بود.
سلام
همه ی خاطرات نیویورک همین بود! یعنی می خواید همش بره تو کتاب؟
خصت به خرج ندید؛ کمی بیشتر بنویسید…
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/162492/%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D8%B4-%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%B4%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85
http://www.talkhandak.com/wp-content/gallery/illustration/emam-khamenei.jpg
اگر امریکا راست می گه جلوی گران شدن دلارش را بگیره که داره اقتصاد امریکا را از بین می بره!!!
………………………..
…………………………
درباره این کلمات یه متن قشنگ مثل متنای قبلی بنویسید: ۱: مملکت بخور بخوره ۲: سه هزار میلیارد چی شد ۳: مملکت بی صاحابه
۴۱ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
شهادت آقا جوادالائمه بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ تسلیت باد…
سلام
عجب سفرنامه ای بود…
راستی، از اونجایی که میدونم اینترنتتون نفتی هست، کامنتم رو کوتاه نوشتم…
التماس دعا
یا علی(ع)
احمدی نژاد مثل ارتفاعات شمال تهران می ماند. دیر به دیر که به او سر بزنی، کمی هم تقصیر توست اگر می بینی درکه تبدیل به «مکان» شده است! من اما در کوهنوردی هم دست فرمان «آقا» را قبول دارم. انحراف، زائیده جدایی است. نباید تنها گذاشت رئیس جمهور را. اینقدر هست که من دارم سفرنامه اش را می نویسم. منِ وطن امروز. منِ کیهان. منِ فارس. منِ اصول گرا. منِ «نه ده». یادش به خیر! پرواز برگشت، توی راهروی طیاره، خم شده بودم به پوشیدن کفش، که بروم جلوی هواپیما با دکتر گفت و گو کنم. تند تند آمد جلو و محکم دستش را گذاشت روی شانه ام و نشست صندلی کنارم. از همان صمیمیت های خاص احمدی نژادی! اولش مصاحبه بود و بعد درد دل. یک ساعت و نیم! همیشه کنار احمدی نژاد عزیز، یک صندلی خالی هست. اگر ما پرش نکنیم، تبدیل به «مکان» می شود. احمدی نژاد رای ماست. از راه دوری نیامده! آخرای پرواز، اون گوشه موشه های طیاره، کمک خلبان به من گفت: چه حالی داد به تو رئیس جمهور! گفتم: من رای خود را دوست دارم. گفت: احمدی نژاد هم تو را باید خیلی دوست داشته باشد. من خیلی از پروازهای دکتر بوده ام. همچین حالی به احدی نمی دهد که از جایش بلند شود و بیاید و یک ساعت و نیم بنشیند کنار یک خبرنگار! گفت: حالا چی داشت بهت می گفت؟!
امام جواد(ع):
بدان که از دید خداوند پنهان نیستی، پس بنگر که چگونه هستی!
سلام
مطلبتون عالی. در منتظران شهادت به روزم؛ منتظر شما هستیم.
فاطمه هاشمی در گفت و گو با فایننشیال تایمز :
وضعیت اقتصادی ایران آن قدر نگران کننده شده است که شاید نیاز به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری پیش از موعد باشد
فاطمه هاشمی در اشاره آشکاری به نقش مهم پدرش در پایان دادن به جنگ ایران با عراق خاطر نشان کرد که وی مردی بود که “می توانست مانع از وقوع بحران شود.”
سلام سید احمد
جریان چیه؟ اتفاقی افتاده؟ چرا نزدیک به ۱۰ روزه هیچ خبری نیست
۲ روزم که سایت بالا نمی اومد؟
منتظریم و دلتنگ…….
سلام
خسته نباشید.
این جمله ی بغض بدی از رئیس جمهور ما در سینه دارند.
خیلی چسبید.
دارم فکر می کنم وقتی شیطان از آدم بغض می کند. چه شکلی می شود.
بسم الله
صبر کنیم ثمر خواهد داد به فضل خدا …
۴۰ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
باسلام، البته این نظر من ربطی به موضوع منتشرشده ندارد،در خصوص خبر شکایت جناب رئیس جمهور و رهبرشون مشائی! از حاج منصور به اتهام تهدید به قتل!! و حدادیان به اتهام حمایت از حاج منصور یعنی شریک جرم قتل! است. یک مداحی که مورد قبول مردم و رهبری است را به اتهامات واهی متهم و شکایت می کنند!! این به ضرر شماست آقای احمدی نژاد. کار و عاقبت خود را بدتراز این نکنید و هیزم جهنم مشائی نشوید…
ای حسین قدیانی، ای مظهر افراط و تفریط!
۲۰ تا متن با هم می نویسی، تا ۲۰ روز هیچی نمی نویسی.
منظم باش پسر جان.
فیلم حضور رهبر انقلاب در منزل سردار شهید رجبعلی محمدزاده
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=21274
فیلم حضور رهبر انقلاب در منزل شهیدان دوراندیش؛ نگذارید این پرچم روی زمین بماند…
http://www.aparat.com/v/4DnGu
سلام آقای قدیانی.
این نظر برای متن شما نیست. درخواستی داشتم که راه دیگری برای مطرح کردنش نداشتم.
………………………………….
علی علی
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله:
اگر به کسى دستور می دادم کسى را سجده کند؛ به زنان دستور می دادم شوهران خویش را سجده کنند، از بس که خدا براى شوهران حق به گردن زنان نهاده است.
(نهج الفصاحه)
______
حضرت امام رضا علیه السلام:
بعضی زن ها براى شوهرشان بهترین غنیمت هستند، زنانی که به شوهرشان اظهار محبت کنند…
(مستدرک، ج۲، ص۵۳۲)
*********
قرائت خطبه عقد زوج جوان توسط رهبر انقلاب
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=10559
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام:
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ما در منزل وارد شد. حضرت فاطمه علیها السلام نزدیک دیگ غذا نشسته بود و من هم برایش عدس تمیز می کردم. آن حضرت مرا با لقب ابالحسن خواندند، عرض کردم: بفرمایید. اظهار داشتند؛
بشنو از من آنچه را که به دستور پروردگارم می گویم! هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند، مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد، ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شب هایش را به عبادت ایستاده، شب زنده داری کرده باشد و خداوند به او ثوابی می بخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرت داوود و یعقوب و عیسی علیهم السلام بخشیده باشد.
ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می دارد؛ به آن مرد ثواب حج و عمره می دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید، یک خانه در بهشت برایش منظور می نماید.
ای علی! یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض و هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه ای که برای رضای خداوند رحمان سیر گردد و هزار برهنه را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زبور و قرآن است و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقراست و چنین مرد خدمتکار به همسر، از دنیا بیرون نمی رود، مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند.
ای علی! کسی که روگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش، بدون حساب وارد بهشت می شود.
ای علی! خدمت به همسر کفاره (پاک کننده) گناهان کبیره است و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و صداق ازدواج با حورالعین و این خدمت موجب زیادی خوبی ها و علو مقام است.
ای علی! خدمتکار همسر نمی شود، مگر شخص صدیق و درستکار و یا شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را برایش خواسته باشد…
(بحارالانوار، ج۱۳، ص۱۳۳)
سلام،
جدا اسلامی ایرانی خیلی بامزن!
به شدت نگرانِ چشم انتظارانِ مطلب جدیدِ قطعه هستیم. 🙂
بی ربط:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/163821/پرخرجترین-عروسی-دنیا-به-روایت-امام-رضا
امشب ستاره ها کاروان جشن به راه انداخته اند و فرشتگان و ملائک لحظه ها را به نظاره نشسته اند تا در گذرگاه وصال دو شاخه مهربانی و عشق پایکوبی کنند.
امشب زیباترین عطیه الهی با همراهی فرشتگان پای در خانه نور می گذارد خانه ای که از آن حضرت علی (ع) مردی از دیار بهشت است که در عین صلابت و ابهت در برابر پیامبر اکرم (ص) متواضع و صبور نشسته است.
به واقع در کجای این دنیای خاکی همتایی برای حضرت زهرا (س) و در عین حال همسری در شان حضرت علی (ع) پیدا می شد و کدام گل سرسبد آفرینش می توانست همسری علی علیه السلام را بپذیرد اگر فاطمه (س) نبود.
چه کسی چون حضرت علی (ع) می توانست با همه فروتنی و جلال و جمال در ایمان لایق و شایسته خواستگاری از بزرگ بانوی عالم باشد بانویی که بی نظیرین و بی همتاترین همسر برای امام اول شیعیان بود.
بانویی که نه تنها دختر رسول خدا (ص) بود بلکه در پاکی، عصمت، الهی بودن و مقام بلندش نزد خدا کسی شک و تردید به خود راه نمی داد و بسیاری از مردان عرب آرزوی همسری چنین گل سرسبدی را داشتند.
هدف از ازدواج مولای متقیان علی (ع) و بانوی عالمیان فاطمه زهرا (س) کمال انسانی و رضایت خداوندی و نمایش اوج بندگی معبود بود.
ازدواجی که می تواند الگوی تمامی انسان ها برای پیوند آسمانی باشد پیوندی که اگر هدف آن رسیدن به کمال، آرامش، آسودگی خاطر، سادگی، بی ریایی، ایمان واقعی، اخلاق نیکو و رفتار پسندیده باشد بدون شک سعادت دنیوی و اخروی پاداش آن خواهد بود.
خدا…
دلم گرم خداوندیست
که با دستان من
گندم برای یا کریم خانه می ریزد،
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که می خواند مرا با آنکه می داند گنهکارم،
دلم گرم است و میدانم
بدون لطف او تنهای تنهایم…
.
.
کیوان شاهبداغی
چند سال پیش در پرواز مشهد اتفاقی فهمیدیم که آیت الله بهجت نیز همسفر ماست، خوشبختانه این توفیق حاصل شد که ما در صندلی پشتی ایشان قرار گرفتیم.
من همان جا فرصت را مغتنم شمردم و خصلت اصفهانی ام نیز گل کرد و به مرحوم آیت الله بهجت گفتم شما یک چیزی به ما یاد بدهید که در عین اینکه کم باشد، اما زیاد به درد ما بخورد و منفعت فراوانی داشته باشد و ایشان بر روی تکه کاغذی چیزی نوشته و آن را به آقازاده خویش دادند تا به ما بدهند، من هنوز هم آن کاغذ را با خود دارم.
ایشان نوشته بودند که:
«در هر حال زیاد صلوات بفرستید».
نقل قول بود.
سلام حسین آقا
من همون اصفهانیم که چهارراه ولیعصر با هم صحبت کردیم؛ خواستم بگم که جانا سخن از زبان ما میگویی , دیدم حق مطلب ادا نمیشه؛ بهتره بگم: جانا تو سخن از دل ما میگویی
خدا حفظت کنه
بی ربط:
زود بیـــدار شــــدم تا ســــــر ساعت برســـــم
باید ایـــــن بار به غوغـــــای قیــــامت برســـــم
مــــن به “قدقامت” یاران نرسیـــــدم، ای کاش
لااقـل رکعتِ آخــــر به جمــــــاعت برســــــــــم
آه، مـــــادر! مگــــر از من چه گنـــــاهی سر زد
که دعا کردی و گفتــــی به سلامت برســـــــم
طمع بوسه مــدار از لبم ای چشمــــه که مــــن
نـــــــذر دارم لب تشنـــــه بــــه زیارت برســــــم
سیب سرخی سر نیزه است…..دعا کن من نیز
این چنیــــــــن کال نمانــم! به شهادت برســـم
……………………..
۳۹ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
جناب امین!
اولا، حاج منصور و سعید حداد مگه از یک مداح، که متأسفانه عفت کلام ندارند، شأنشان بیشتر است؟!
دوما،اگر قانون، قانونه، باید برای همه محترم باشه و همه بهش گردن بنهند. چطور جوانفکر میره زندان تو پوست خودتون نمیگنجید، ولی حاجی و سعید، شأنشون اجل از محاکمه است؟!
سوما، شما از کجا مطمئن هستید که مشایی میره جهنم؟ شما مگر خدایی که بهشت و جهنم رفتن دیگران را مشخص بکنی!
سلام با صرفا جهت اطلاع های بچه های حرم در خدمتتون هستیم
پس چرا ساکت نشستین… پس چرا هیشکی هیچی نمی گه… چرا از جریان انحرافی که از حاج منصور شکایت کرده هیچی نمی گید… چرا ساکت نشستید… ای خدا ما با اینا چی کار کنیم؟ از اون ور رهبر می گن ساکت ازین ور اینا هی گند کاری می کنند! آخه تا کی سکوت کنیم… مثکه یادشون رفته روزایی رو که با حاج منصور عکس مینداختن برای تبلیغ انتخاباتشون، حالا ازش شکایت میکنن..
محرم نزدیک است!
۳۸ روز مانده به عاشورای زندگی ایرانیان… خاک بر سرت که میخ چیزی شده ای که یافتنش هیچ زحمتی نمی خواهد.
مردم را به لجن کشیدید و هر گز پاسخی در مقابل تحلیل های غلط قبلی هرگز داده نمی شود. آیا شما نیستید که وانمود می کنید امریکا در حال نابود شدنه؟ اگر ارزش پول انها یک چهارم می شد چی می گفتید؟ واقعا دروغگو هستید و همین مردم را رویگردان کرده…
حجکم مقبول حاجی واشینگتن! خوشا به سعادتتان که هم کلید در دنیا را دارید و هم کلید بهشت!………………..
سلام
چرا پست جدید نمیذارین؟
تحریم (گفت و شنود)
گفت: روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال ادعای برخی از مقامات آمریکایی درباره تاثیر تحریم ها بر بازار ارز ایران را مضحک دانسته است.
گفتم: چطور مگه؟!
گفت: نوشته است؛ در ایران طی هفته ای که قیمت دلار به صورت تصاعدی افزایش پیدا می کرد، اتفاق خاصی نیفتاده بود که نشانه تاثیر تحریم ها باشد.
گفتم: خب! راست میگه. دیگه چی؟!
گفت: نوشته است این ادعای برخی از مقامات آمریکایی نشان می دهد تحریم ها تاثیر مورد انتظار آنها را نداشته و مقامات آمریکایی با این ادعا خواسته اند اقدام خود را موثر جلوه بدهند.
گفتم: معروف است که بعد از زلزله در یکی از مناطق ایران، یک گروهک تروریستی با صدور اطلاعیه ای، مسئولیت آن را برعهده گرفته بود!
آقای قدیانی با گفتن من در هیچ سفری نباختم عملا بازنده شدید
غرور غرور غرور
کدام سایت یا وبلاگ مشابه شما وجود دارد که اینهمه کامنت گذار با ضعف املایی دارد؟ چرا موردی را عنوان می کنید که حقیقت ندارد؟ شما برای اثبات وجود اینهمه کامنت غلط دار انها را نشان دهید.
تو رو خدا پست جدید بذارید.
تو رو خدا، تو رو خدا، تو رو خداااااااااا….
:-((((
سلام
فرصت دیدار بچه های حزب الله! در http://ghabha.ir/
کاری از نسل سوم امت حزب الله
اولین گروه تخصصی عکاسی!
سوالات مهم رهبری از نخبگان و دانشگاهیان و صاحب نظران و…
http://ingholt.ir/?p=506
salam
kheili mamnon az ghalameton
“nemigozarim jaee makan shavad baray atash”
inshalah
در مکتب امام
حمایت از اقلیت های مذهبی
تمام اقلیت های مذهبی در حکومت اسلامی می توانند به کلیه فرائض مذهب خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنان به بهترین وجه حفاظت کند.
صحیفه نور – ج ۳ – ص ۷۵
……………………………
……………………..
زندگی یعنی “حسین”. مداحی که با امام حسین زندگی میکنه
شعورش از همه بیشتره. این دوستان شیرین عقلی که فکر میکنن
مداح نباید راجع سیاست و کشور صحبت کنه، بهتره بجای اینجا
به سایت “کلمه” و “بالاترین خرها” مراجعه کنن، که متناسب با عقل و
شعورشون مطلب پیدا کنن.
حاج منصور اگرچه ژورنالیستی صحبت نمیکنه، ولی یک جمله از صحبتهاش
شرف داره به کل روزنامه های چپ و راست و بالا و پائین با اعوان و انصارش.
البته حساب کیهان و وطن که کل یوم! جداست.
………………….
۳۸ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
خیلی کارش درسته این آقای احمدی نژاد…اینکه همیشه میگه من همه رو دوست دارم من درک نمیکردم یعنی چی یه بار میگفت دعا می کنم خدا این دوست داشتن رو از ما نگیره و واقعا من می بینم تو وجود این مرد یه ذره کینه و نفرت نسبت به هیچ کس نیست یعنی واقعا همه رو دوست داره هر کاری هم که در حقش بکنن بازم با روی خوش و بزرگواری باهاشون برخورد می کنه. این نعمت خیلی بزرگیه. بعضی از نامردی هایی که بعضی از افراد در این چند سال در حق احمدی نژاد کردن برای هیچ آدم عادی قابل تحمل نیست اما احمدی نژاد خیلی صمیمانه با این آدمها رفتار می کنه که نشان از روح بزرگش داره…خلاصه اینکه بردن شما به نیویورک و توجهش به شما اصلا برام عجیب نیست همونطور که دلجویی کردن از خبرنگار فارس که به قول خود احمدی نژاد جز با احمدی نژاد دیگه با هیچ کس تو این نظام نمی تونست اینجوری صحبت کنه اما در مورد رأی تان که چند بار با تکرارش انگار قصد داشتید به خودتون و مخاطب بقبولانید اگر رای شما و امثال شما نبود احمدی نژادی در کار نبود بهتر است بدونید مستضعفین و مظلومان یعنی همان ها که خداوند اراده کرده است که پیشوایان و وارثان زمین باشند و مردی از جنس مردم و برامده از اراده همین توده ها چه با نام احمدی نژاد یا هر نام دیگه هر زمان قدرت رو در دست گرفته یا بگیره با رای شما و فارس و کیهان و وطن امروز و اینها نبوده سربازان خدا بی شمارند آقای قدیانی اونقدر زیاد که در ذهن و فکر و حساب کتاب های شما هم نگنجد. کاش روزی اینو بفهمید رای امثال شما در اقیانوس رای ها و دلهایی که با مردی از جنس خودشان برای فریاد مظلومیتشان پیوند خورده بود قطره ای بیش نبوده است. و البته من هم از خدا می خوام مثل آقای احمدی نژاد روزی بتونم همه رو دوست داشته باشم. همه رو.
پیشکش به محضر “فرزند نچسب اسلام”
صلام داداش هثین
مخلثیم با این “صاد”
به نظر بنده احمدی نژاد را باید در انتهای دوره ریس جمهوریش خراب می کردند.
برای انتخاب مجدد ایشان انتخابات مهندسی شد. امثال من باور نمی کنند که با یک تیکه کاغذ که عددی نیست نظام کاندید خود را اجازه دهد برود منزل!!! و کاندید مخالف بالا بیاید. ۲۰ میلیون رای ثابت به اصلاح طلبان تبدیل شد به عدد ۷ میلیون!!!
خوب در انتخابات بعدی این تناقض براحتی امکان داشت آشکار شود. پس او را خراب می کنند تا پاسخی برای عامه مثل همیشه وجود داشته باشد…………….
…………………
احیانا تصمیم ندارید آپ کنید؟!!
حالا کی خواست احمدی رو بدزده که اینقدر از مراقبت ازش حرف می زنید؟
ضمنا آمریکا براش احمدی نژاد و موسوی فرقی نمیکنه
اون میخواد کل این نظام ساقط بشه یا حداقل مثل کره شمالی ما رو به خاک سیاه بشونه
برا دوری از این وضعیت فکری بکنید و پیشنهادی بدهید
معلومه خیلی ذوق زده شدین از اینکه اومده کنارتون نشسته
به نام خدا
و سلام
چه زیبا گفت آنکه گفت:
در وقت کربلا در هر جایی به غیر کربلا و به هر کاری غیر از یاری حسین علیه السلام مشغول باشی مقصری ….
به این وطن فروشان بگویید اینجا بهشت است و ساکت شوند. ما می خواهیم مثل کره شمالی شویم. به کسی ربط نداره!
اینجا مملکتی است که در آن انقلاب شده. اگر قرار بود با دنیا ارتباط داشته باشیم و مثل آدم زندگی کنیم که حکومت قبلی را منهدم نمی کردیم. آقایان مسئولین قطعه ۲۶ وضوی شما را چه چیزی باطل می کند؟ غرب هم مثل همان چیز است!!!! نخواستم علنی بگم و برخی سواستفاده کنند.
فرزند آمریکا و دختر اردوغان و…
از بعضی تفکرها بوهای بخصوصی میاد!
باید ایادی غرب از این کشور بروند. شما و دوستان تان سرباز جبهه حق هستید. اوایل پیروزی انقلاب شعارهایی در رد برخورد امنیتی رژیم قبلی داده شد. الان با وقاحت مردم معترض را عامل خارجی معرفی می کنید. ننگ بر این نیرنگ که خود را عاشق دین معرفی هم می کند. مردم بزودی گرسنه شب را می خوابند و آنگاه به دنبال مقصر می گردند.
۳۷ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
تصویر آقای قدیانی چرا اینقدر خنده دار شده؟
سلام
حاج آقا دلمون تنگ شده. نمی خواید مطلب جدید بزارید؟
آخه اینجا هم خنده هاش خندست هم گریه هاش گریه. اصلأ قطعه ۲۶ همه اش فرق میکند.
«قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد» (نهج البلاغه)
دل نوشته ای به مناسبت سفر مقام معظم رهبری:
گاهی با دنیای رنگارنگ کلمات هم احساس بیگانگی می کنی، یا شاید هم کلمات خودشان با هم قهرند که حتی با ساعت ها جستجوی مداوم نمی توانی چند کلمه پیدا کنی که با هم آشتی کنند، کنار هم بنشینند و جمله ای بشوند که حرف دلت را به همراه بیاورند. گاهی احساس می کنی که برای بیان حرفت، حروف الفبا کافی نیستند و تو دوست داری از چیزهایی حرف بزنی که میان همه آشفتگی ها و پریشانی ها تنها دلخوشی ات هستند، ولی حس می کنی بزرگی آن چه در ذهن داری در قالب کوچک کلمات نمی گنجد و تو به خودت اجازه نمی دهی که حرفهای بزرگ را در چهارچوب کوچک کلمات، کوچک کنی. کلمات دنیای بی رحمی دارند، حتی به ناب ترین باورها و بهترین خاطراتت رحم نمی کنند، هر چند اشتیاق تو را برای نوشتن دیده باشند که تو دلت می خواهد با بهترین واژه ها از بهترین دلبستگی ها و وابستگی ها، از التهاب و اضطراب و شوق و هیجانت بگویی. یا کمی خودمانی تر، از طپش های دلت بنویسی و در یک کلام از رهبر خود یاد کنی.
رضا شکاریان/ خراسان شمالی/ شهرستان گرمه
سلام…
تازه با وبلاگتون آشنا شدم. فوق العاده است دست قلمتون… نمیدونم چطور بگم؟؟ انرژی دادید در حد تیم قطعه ۲۶… عالی!!
۳۶ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
پست جدید نمیذارید؟! الان بیشتر از ده روز شده. گفتیم شاید مشغول سفرنامه اید؛ اما طولانی نشده؟! حالتون که خوبه ان شا الله؟
چند روز سفر، اینهمه روز هم بعد از سفر! این سفر، شما رو خیلی از قطعه گرفت.
سلام؛
چرا مطالب رو، به روز نمی کنید؟…
پیام دانش آموزان شهید راهیان نور به ریاست جمهور:
آقای احمدی نژاد، ما مانند شما و یارانتان نیاز به عکس یادگاری نداریم. نیاز ما آغوش باز شهیدان دفاع مقدس بود که خوشبختانه این بار نصیب ما شد. عکسهای یادگاری پیش کشتان باد.
«مهدی خندان» چگونه فرمانده تیپ عمار شد؟
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/164377
رفتم مسافرت و برگشتم، قطعه هنوز به روز نشده!!! گفتم حتما الان چند تا متن جدید و کلی کامنت برای خواندن هست. صبورانه منتظر خواندن متن های جدید قطعه می مانیم و…
بر خامنه ای، رهبر خوبان، صلوات!
اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم…
سلام آقای قدیانی
قلمتون و دمتون گرم
یه حسی بهم میگه؛ -نمیدونم شما بگید- اول کم محلی رییس جمهور، بعد مثلا پختن شما و تذکرات لازمه توسط یک عده، حالا با تحویل گرفتن کم نظیر رییس جمهور، شما آماده اید برای نوشتن یک سفرنامه جانبه گرایانه؟
احتمالش نیست؟ اگه شما بگید که نیست قبول می کنم
لطفا پیامم خصوصی ارسال شود، ممنونم.
حسین آقا سلام
حاجی من معمولا تحلیل های شما را از تو سایتت می خونم اما این بار اولین باری یه که نظر می دم
احساس می کنم که آمریکا خوش گذشته
انتظار دیگه ای داشتم
انتظار داشتم زمانی که به شما پیشنهاد رفتن بدن، شما جواب دیگه ای بدی…
یا علی مدد
سلام حسین آقا! ببخشید شما انشا تو دوران تحصیل چند می شدید؟!
برا بچه ها هم انشا می نوشتید؟!
من همیشه به شما افتخار می کنم!! و نظراتتون را با جان و دل پذیرا هستم!!!
۳۵ روز مانده تا عاشورا
لبیک یا حسین زهرا…
آقای قدیانی مکه تشریف بردن.
سلام
قطعه یه جوری شده
می خواستم بگم بعد از این چند سال این اولین باره که حال نمی کنم بیام قطعه
واقعا که………
………………..
حیف از احمدی نژاد که با شما دمخور می شود!!! از اینهمه تناقض چه بگویم که واقعیت را با چشم می بینی و انکار می کنی. آره فقط … هم همین را می گفت. با آقا بودن به عمل هست نه به ریش و حرف. مشکل حزب اللهی های ما این هست که فکر می کنند هر چه بگویند مصداق ولایتمداری ست. آری احمدی نژاد دوستدار مشایی بعد از اسم خمینی و خامنه ای بزرگترین دشمن شیاطین جهان هست و هر کس از احمدی نژاد دور شود به شیطان نزدیک تر خواهد شد.
سلام حسین آقا!
من منتظر مرثیه سرایی قلمتان برای عزای اربابمان هستم…
نشسته کنج خیابان کربلا دل من
چه خاطرات قشنگی از آن حرم دارد…
………………….
سلام
یه سوالی داشتم
چرا زمانی که من میخوام آدرس سایت شما رو داخل کدهای بلاگفا تو قسمت ویرایش کد قرار بدم اونموقع بلاگفا خطا میزنه؟!!
فکر کنم بلاگفا نسبت به آدرس سایت شما حساسه!!!!!
دوستان محترم!
قطعه ۲۶ امشب به روز می شود…
مگس (گفت و شنود)
گفت: شیمون پرز، رئیس جمهور رژیم صهیونیستی در مصاحبه با رادیو اسرائیل گفته است باید مردم ایران را تشویق کنیم که جمهوری اسلامی را ساقط کنند!
گفتم: این یارو عجب خل و چلیه! یعنی هنوز نفهمیده که مردم ایران به اندازه ای از صهیونیست ها نفرت دارند که هرچه آنها بگویند، برعکس آن را عمل می کنند؟
گفت: اتفاقا چند ماه قبل یکی از روزنامه های آمریکایی به همین نکته اشاره کرده و خطاب به سردمداران رژیم صهیونیستی نوشته بود مردم ایران اگر هم بین خودشان اختلافی داشته باشند در مقابل اسرائیل اتفاق نظر دارند.
گفتم: حیوونکی شیمون پرز، شاید دلش را به تعدادی از فتنه گران مدعی اصلاحات خوش کرده که روز قدس سال ۸۸ با توصیه سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به نفع اسرائیل شعار دادند؟!
گفت: سران و عوامل فتنه که ایرانی نیستند.
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو می گفت: دیشب خواب دیدم یک نقطه قرمز رنگ در آسمان به سمت من پرواز می کند و احساس کردم قلب یکی از عاشقان من است که از عشق من خون شده! رفیقش گفت؛ من هم آن نقطه قرمز رنگ را دیدم، یک مگس بود که ماتیک زده بود!
مطالب عالی بود
ولی به قول فلاح مطالب مهم تری از اسفندیار هست
مراقب فتنه جدید باشیم
نه مهره های نیمه سوخته
چه حس متفاوتی بود!
متن حزن انگیزی بود از اول تا آخر. یاد تمام خاطرات افتادم تمام خاطرات شیرین با احمدی نزاد و بعد هم چه خاطرات تلخی که از نظرم گذشت.
……………………..موفق باشی
چرا اون عکسی که پیش دکتر با حالت متفاوت تو طیاره وایساده بودید رو حذف کردید؟
چرا؟؟؟
“تولدش مبارک”
هوشنگ محترم؛
خیلی چیز مهمی نیست…
بازتاب: ۳۰ گانه نیویورک!
اولا قلم تان زیباست این به کنار. اما بعد: فکر نمی کردم یک سفر خارجی این قدر مجیزگویتان کرده باشد البته از شمایی که جز مجیز گویی چیزی یاد نگرفته اید و یادتان هم نداده اند انتظاری نیست. بلی دوست عزیز! داستان بشر داستان بت هاست و حکومت پی در پی آنان.
همچنان که بشر فرسوده می شود، قدرت بت ها نیز گسترده تر و گسترده تر می گردد…………………
چرا اضافه نمی کنید؟ 🙁
سلام
باز هم با اشک خواندم دلنامه تان را. چه سری ست نمی دانم. دلم تنگ شده ست برای آن روزها که احمدی نژاد محمود بود و از تبار رجایی…
جای من خالی بود!