جمع و شمع

سفره افطار دوشنبه‌ شب بیت حضرت آقا، بارزترین مصداق «رحماء بینهم» بود، آنجا که به یمن وجود پدری حکیم، فداکار، مهربان و دلسوز، همه اختلافات رنگارنگ فرزندان، رنگ‌باخته بود. آن سوی سفره، جناب ‌هاشمی نشسته بود، این سوی سفره… بگذار من‌باب رضایت دل ایشان بنویسم «جدیدالاسلام‌»ی‌ چون حقیر. اما این هنر والای ولی‌فقیه است که از قدیم و جدید، راست و چپ، اصولگرا و اصلاح‌طلب، بلکه جز اینها، می‌تواند دور سفره‌اش جمع کند. پدر که باشی، برای امت، امین و امام که باشی، برای جمع، شمع که باشی، بلد خواهی بود با چای و خرما، با سلام نماز، با مُهر و مِهر، جواب نامه بی‌سلام سرشار از قهر را بدهی. بلد خواهی بود!‌ من از جاذبه خاک بیت رهبری خوشم می‌آید. هزاری هم بعضی‌ها دشمنی کنند، فتنه‌گری کنند و به دروغ، تقلب را در بوق کنند، آخرش باز می‌آیند اینجا، بیت آقای ما، خانه دوست! گویی خود نیز می‌دانند که به تایید این خانه و صاحبخانه، این سفره و صاحب‌سفره نیاز دارند. این روزها حتی داعیه‌دار بزرگ تقلب هم خود را مفتخر به تایید و اعتماد ناخدای باخدای کشتی انقلاب می‌داند. صبر و بصیرت و حکمت، دقیقا همین‌گونه مچ شیطانی کدخدا را می‌خواباند. اینجا، حتی کسانی که خیلی‌ هم اهل مبارزه نیستند، مباهات به حمایت و تایید رهبر انقلاب از خود می‌کنند. این روزها، همه -درست یا غلط- خود را و جریان خود را مستظهر به پشتیبانی پدر می‌دانند. دعوا سر میزان رضایت «آقا» از ایشان و دیگران است! موضع و موضوع دعوا، حب مولای ماست! و باید دقت کرد که این نوشته ۵ سال بعد از فتنه ۸۸ دارد مرقوم می‌شود! اصلش را بخواهی فتنه آمده بود تا با کاریکاتوری‌ترین مصرع‌های ممکن، این «بیت» را بزند، این «سفره» و «صاحب‌سفره» را بزند، این «جمع» را بزند، این «جماعت» را و این «نماز جماعت» را. اما عجیب چسبید افطاری دوشنبه‌ شب! به کوری چشم شیطان بزرگ، هم «جمع» سر جای خود بود، هم «شمع»… گرد سفره دوشنبه‌ شب، چشم‌ها متفاوت بودند اما همه نگاه‌ها به حضرت آقا بود. گوش‌ها متفاوت بودند اما همه، سخن وحدت‌آفرین رهبر را می‌شنیدند. این سفره افطار، یک نماد است از آن سفره بزرگ‌تر که باز هم توسط رهبر انقلاب پهن شده؛ «سفره بصیرت». سفره اصل‌‌کاری، همین سفره است. ناسپاسی است اگر نان و نمک سفره افطار رهبر را بخوریم اما در سفره بصیرت ایشان غایب باشیم. چیست سفره بصیرت رهبر؟ آنجا که از دولت‌ها حمایت می‌کنند، لیکن از انقلاب بیشتر و آنجا که از انقلابی‌ها دفاع می‌کنند، لیکن باز هم از انقلاب بیشتر! اگر من به نوشته‌هایم فکر می‌کنم، دولت به نتایج مذاکره، قوه‌ قضا به احکام صادره و هر که درگیر حوزه کاری خویش است، «انقلاب اسلامی» با همه شکوه و عظمت، با همه شئون و شوکت، حوزه کار و فکر و ذکر امام خامنه‌ای است. این عَلَم است که برای مولای ما «موضوعیت»‌ دارد و جز علمدار، کسی را یارای پهن کردن سفره بصیرت نیست. دوشنبه، سخنان رهبر انقلاب، خود سفره‌ای بود معنوی و بس دیدنی. دقیق و عمیق. این سخنان، یک «سفره به هم پیوسته» و یک «رود سراسر متصل» است که نمی‌توان ببعض آن مومن و ببعض آن کافر بود. دوشنبه، رهبر انقلاب، دو سفره برای ما گشود؛ یکی طعام جان بود و دیگری غذای جسم. یکی قبل از اذان، یکی بعد از اذان. و ما از همین سفره، به سفره حضرت صاحب‌الزمان(عج) خواهیم رسید. شک ندارم. اصلا من از سفره افطار دوشنبه‌ شب، فهمیدم که صاحب سفره اصل کاری، خداوند منان است. این هستی، سفره خداست، همان خدایی که خامنه‌ای مدام دست قدرت او را به ما نشان می‌دهد. من عاشق این آرم «الله» بالای «جمهوری اسلامی ایران» هستم. ما خدا را حامی خود می‌دانیم. خدا را. خدا برای ما بس است. خدایی که هنوز هست… خدایی که همیشه هست… خدایی که خط می‌دهد به هر دو سفره افطار روز دوشنبه… خدایی که عنایت دارد به انقلاب ما، به ملت ما، به رهبر ما… این کجا، آن کجا، کدخدایی که دیگر نیست!

وطن امروز/ ۱۸ تیر ۱۳۹۳

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم…

    نوشته با کنایه طلوع می کنه
    و با نام خدا دوباره
    در آخر طلوع می کنه

  2. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    “من از جاذبه خاک بیت رهبری خوشم می‌آید. هزاری هم بعضی‌ها دشمنی کنند، فتنه‌گری کنند و به دروغ، تقلب را در بوق کنند، آخرش بازمی‌آیند اینجا، بیت آقای ما، خانه دوست!”

    به به…

  3. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    بسیار آرامش بخش و شیک!

  4. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    سلام
    جمله بالای جایگاه عبارتی بود که حکایتی چند وجهی داشت:
    در جایی که تکفیریان، شیعیان را رافضی می خوانند؛ ما و آقای مان افتخار می کنیم که مولای ما امیرالمومنین علی علیه السلام است و نه آن ابله خون ریز جدیدالاسلام که در عراق و سوریه جنایت می کند. قصابی که از نام بردن او بیزارم و جایگاهی ندارد که نامش را بیاورم؛ “امیر خود خوانده خلافت اسلامی!”
    فرصت ها می گذرد و باید از لحظات بهره برد، نه این که به جای کار کردن و استفاده از فرصت محدود، مدام به زمانی که در اختیار دیگران بوده بپردازیم و قبلی ها را محکوم کنیم و…
    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/26897/C/13930416_0326897.jpg

  5. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    توفیق من الله…

  6. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    {دست خدا بر سر ماست/ خامنه ای رهبر ماست}

    زیبا بود.

  7. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    “این روزها حتی داعیه‌دار بزرگ تقلب هم خود را مفتخر به تایید و اعتماد ناخدای باخدای کشتی انقلاب می‌داند. صبر و بصیرت و حکمت، دقیقا همین‌گونه مچ شیطانی کدخدا را می‌خواباند.”

  8. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    آقا قبول نیست. خودتون رفتید دولپی از سفره جان و سفره جسم فیض بردید که البته نوش جان و گوارای وجودتون، بعد حواس ما رو با رصد و پیدا کردن داداش تو اون جمعیت پرت کردید. هی دکتر سلام و آقای شکیبایی رو دیدیم ولی خبری از حسین آقا نبود. خوبه سر مبارک ایشون رو هم نشونه گذاشته بودیم ولی چیزی عاید نشد. 🙁 حالا خدا رو شکر قبل از پخش، متن بیانات رو از سایت گرفته و مطالعه کرده بودم. هرچند که حاجی اونجا بود انگار ما بودیم و کم کم إن شاءالله در متن ها آثار پر برکت این دیدار و این نماز و این افطار جسم و جان را شاهد خواهیم بود. نمونه اولش همین متن.

    ممنون…

  9. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    روایت/ حدیثی که در دیدارهای آقا به صورت بزرگ بر دیوار بالکن نصب می شه همیشه برای بنده جالبه… چه کسی این ها رو گزینش می کنه نمیدونم ولی خوب انتخاب هایی داره. گاهی فکر می کنم شاید خود آقا هم در این که چه عبارتی باشه نقش دارند.

    ««قال مولانا امیرالمومنین علیه السلام: الفرصه تمر مر السحاب فانتهزوا فرص الخیر»»

  10. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    احسنت ناشناس!

    من هم بارها دقت کردم دیدم بهترین و کاربردی ترین انتخاب، در نصب آیات و روایات، در بیت صورت می گیره… خیلی جالبه!

  11. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    چقــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زیباست این جمله ی کوتاه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــدر؛

    اصلش را بخواهی فتنه آمده بود تا با کاریکاتوری‌ترین مصرع‌های ممکن، این «بیت» را بزند!!

  12. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    چقدر آروم و قشنگ، دلم قرص شد…

  13. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    حضرت آقا توجه دارند به ظاهر حسینیه، خصوصا شعارها و احادیث و آیاتی که در مناسبت های مختلف بر دیوار های حسینیه نصب می شود.
    بچه های دفتر هم با دقت این کار را انجام می دهند و انصافا هم همیشه آیات و روایات نابی انتخاب می کنند.

  14. دیر وقت نشستم پا سیستم و اخبار
    اما
    حالا که بازی رو دیدم اومدم!
    یه چیزی مشهود بود!
    یکی نازی ها می زدن!
    یکی صهیونیست ها!

  15. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    چه ابتکار زیبایی……………………

    “”یکی شدن نام کامنت ها را می گویم””

  16. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    عجب حرکتی زدید برای اسامی، خوشمان آمد.

  17. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    سلام………………

  18. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    خدایا از عمرم کم کن و به عمر “آقا”یم بیفزا!

  19. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ سلام الله علیک یا ام المومنین ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭

    ..

    اما عجیب چسبید؛

    “این روزها، همه -درست یا غلط- خود را و جریان خود را مستظهر به پشتیبانی ٭پدر٭ می‌دانند…”

  20. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    خوش به سعادتتون

  21. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    این پست و این صفحه یادگار می مونه…. خیلی قشنگ شد… انشاالله؛ ام المومنین دستگیرمون بشن.

  22. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    خوش به حالتون که از نزدیک حضرت آقا رو زیارت کردید.
    مهمونای این سفره باید قدر خودشون رو بدونند.
    یک عده هم دست از نمک خوردن و نمک دون شکوندن بردارن!

  23. عصر یخبندان ۱ رو دیدید دیگه؟ اون قسمتی که ببرها می‌خوان به ماموت حمله کنند؛ یه ببر پیر و گرسنه هست که طاقت نداره صبر کنه که یه موقعیت خوب پیش بیاد تا با هم به ماموت حمله کنند. می‌خواد تنهایی بپره جلو و ماموت رو شکار کنه. اما اون‌یکی ببرها سرش داد می‌زنن!
    ماموت= ایران
    ببر پیر و گرسنه= اسرائیل
    اون‌یکی ببرها= امریکا

  24. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    یا ام المومنین یا خدیجه الکبری(س)

    به نام زینت اشعار دفترم مادر
    تمام زندگی ام سایه ی سرم مادر

    موفقیت من از دعای خیر توست
    خلاصه ی همه ی عشق و باورم مادر

    تو بوده ای که پر و بال داده ای مرا
    فقط به قصد هوای تو می پرم مادر

    نبینمت که نشستی و اشک می ریزی
    فدای موی سپید تو مادرم مادر

    به چادر تو همیشه پناه آوردم
    چرا که بوده ای آخر تو سنگرم مادر

    تو روز اول خلقت مرا سوا کردی
    اگر که عاشق نام پیمبرم مادر

    اگر که فاطمه ی تو فدائی ات بوده
    منم فدائی زهرای اطهرم مادر

    خوشا به حال تو و خوش به حال دامادت
    منم اسیر تو و عبد حیدرم مادر

    پس از تو صاعقه یکباره آسمانت را…
    به درد آوَرَد آن قلب مهربانت را

    پس از تو احمد مختار یکه و تنها
    به خاطر آوَرَد آن دست ناتوانت را

    پس از تو غربت مظلوم باب خواهد شد
    میان کوچه و پس کوچه پهلوانت را…

    به حرمت و شرف لا اله الا الله
    پس از تو با لگدی دختر جوانت را…

    پس از تو جعده به یک جام شیر زهر آلود
    میان خانه “حسن جان” نیمه جانت را…

    پس از تو با لب عطشان میان کرببلا
    به زور خنجر و نیزه نوادگانت را…

    پس از تو سهم حسینت حصیر خواهد شد
    پس از تو زینب کبری اسیر خواهد شد…

  25. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    برف و آفتاب؛

    به نظرم به مفهومش که دقت کنیم، مقایسه تون خیلی درست نیست!!

  26. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    برای وحدت بیشتر بنویسید… می چسبه!
    خسته ایم از جنجال های سیاسی! از بحث هایی که “مدام روی اعصاب مردم راه می روند!”

  27. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    من مثل شما علاقه ای به آیت الله خامنه ای ندارم. یعنی علاقه ای به جمهوری اسلامی ندارم. اما این قدرت و شهامت رو دارم اعلام کنم آیت الله خامنه ای قدرتمند ترین رهبر سیاسی جهان هستن. من حتی ایشون رو به عنوان رهبر دینی هم قبول نداشتم. ولی در این چند سال، با توجه به ناآرامی هایی که در منطقه به وجود اومد، به جرئت اعلام می کنم تنها دلیل آرامش و ثبات ایران، توان مدیریتی آیت الله خامنه ای است. اگر توانایی ایشون نبود بلاشک ایران هم خیلی سال قبل درگیر نزاع های قومیتی و سیاسی و غیره می شد. باید شکرگزار باشیم.

  28. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    به مناسبت تغییر اسامی:

    http://bayanbox.ir/id/7350633347752675910?info

    بریده ای از کتاب حضرت فاطمه از ولادت تا شهادت علامه قزوینی

  29. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    چه فضای روح نوازی.

    متن، جمع در بیت رهبری.

    قطعه، همه در سایه أم الأئمه “س”

    احسنت. التماس دعا.

  30. یک استکان چای داغ؛
    از چه نظر درست نیست؟

  31. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    ببینید ببینید هلال رمضان را
    برون ریزید از دل، همه ظن و گمان را

    بمویید و برویید، بجویید و بپویید
    بشویید عیان را و ببویید نهان را

    چرا درد دل خویش نگفتیم به دلدار
    چرا چاره نکردیم پریشانی جان را

    برون آورد ای کاش یکی واقعه ناگاه
    از این وحشت اوهام جهان نگران را

    کدورت بزداییم، تباهی بتکانیم
    علاجی بتوانیم مگر زخم زبان را

    ببین در به درانیم رها در شب بی‌ماه
    اگر دست نگیرند من و گمشدگان را

    عزیزا به‌هم آییم که سفیانی دوران
    به‌هم ریخته امروز زمین را و زمان را

    دگر نوبت مهدی‌ست درآییم به میدان
    مگو لشکر دجال گرفته‌ست جهان را

    چرا این همه در خویش تنیدیم و دویدیم
    چرا دور نکردیم ز خود نام و نشان را

    نه شمسیم و نه عطار، نه خواندیم به یک بار
    نه حلاج و نه شبلی، نه شیخ خرقان را

    ندیدیم و نگفتیم حکایات الهی
    نخواندیم یکی قصه‌ی موسی و شبان را

    همه روح شگفت است همه گنج نهان است
    بیا پاس بداریم چنین درّ گران را

    دکانی بگشودیم به سرمایه‌ی جادو
    اگر معجزتی نیست ببندیم دکان را

    مقیمان حرم را مزن با دم شمشیر
    مریز آبروی کس، مرنجان همگان را

    منم طوطی ناچار مرا با خود مگذار
    رها کن ز من این بار من آینه خوان را

    منم طوطی و در من هر آیینه دم اوست
    سخن‌های غریبی‌ست من هیچ‌مدان را

    از این ظلمت یک‌ریز جهان را به درآریم
    سحر شد نشنیدید مگر بانگ اذان را؟

    اگر عاشقی امروز به میدان عمل شو
    اگر یوسفی امروز مرنجان اخوان را

    مبندیم در نور به روی دل مستور
    سحر شد بگشاییم مفاتیح جنان را

    عزیزان منا کاش مبارک شود ایام
    ببینید ببینید هلال رمضان را

    “استاد قزوه”

  32. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    اعتراض امضاکنندگان استیضاح
    تعویق استیضاح غیرقانونی است؛ هیئت رئیسه اجازه نداشت
    http://kayhan.ir/fa/issue/187/1

  33. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    این دیدار با آیات فراوانی متبرک شده بود. یک جا از لحن آقا در بیان آیه إن تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم مو به تنم سیخ شد و آیه تا اعماق وجودم نفوذ کرد. هنگام تلاوت این آیه نگاه و لحن عجیب و خاصی داشتند.

  34. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    خدا رهبر رو واسه اسلام و انقلاب نگهداره.

  35. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    همه همکاری کنیم
    برای رفع مظلومیت ام المومنین
    آفرین حاج حسین

  36. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    “برای جمع، شمع که باشی…”
    پروانه می شوم و گرد شمع وجودت می گردم…
    صاحب سفره که باشی…
    با چای و خرمای سفره ات مست می شوم…
    ماه که باشی…
    ستاره می شوم در آسمان بصیرت…
    مبادا افول کنم…
    که به تماشا نشستن طلوع خورشید در کنار ماه زیباست!
    ***********
    السلام علیک یا ام المؤمنین خدیجة الکبری(س)

    تو به اسلام مادری کردی
    تو به توحید یاوری کردی
    عصمت از دامنت چنان جوشید
    که به مریم برابری کردی
    ***

  37. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    و…
    اصلا هااا…
    این کجا و آن کجا…
    آن سوی سفره، جناب ‌هاشمی…
    این سوی سفره، «جدیدالاسلام‌»ی‌ (!)… 😐

  38. اللهم احفظ قائدنا…

  39. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    دوستان؛

    حتما مطالعه کنید: http://kayhan.ir/fa/news/18041

    ایضا این «گفت و شنود» را که به جای «به جای امیر»، استثنائا خودم می گذارم؛

    تنوع (گفت و شنود)

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: یکی از ضدانقلابیون فراری و پناهنده به آمریکا در وبلاگ شخصی خود نوشته است؛ رهبران جنبش سبز (!) ما را با شعار تقلب به خیابان کشیدند و بدبخت و بیچاره کردند ولی خودشان و بچه‌هاشون دارند در ایران زندگی اشرافی می‌کنند.
    گفت: بیچاره راست میگه!
    گفتم: نوشته است؛ اگر ادعای تقلب درست بود، چرا بعدا آن را نفی کردند و خودشان در انتخابات شرکت کردند و اگر شعار درستی نبود، چرا ما را فریب دادند و به نافرمانی مدنی و اعتراض خیابانی کشیدند و بالاخره باعث فرار ما شدند؟!
    گفت: این روزها هم همان‌ها سعی دارند یک عده دیگر را فریب بدهند و…
    گفتم: چه عرض کنم؟! به بعضی‌ها باید گفت؛ برای تنوع هم که شده، چند دقیقه آدم باش!

    همچنین: http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1362&pid=10&type=0

    چه صفحه قشنگی بسته حسین جوادی. دمش گرم!

  40. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    آقای داداش حسین!

    نون ما رو آجر نکن حاجی
    البته ما چاکر شماییم

  41. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    گفت: به بعضی‌ها باید گفت؛ برای تنوع هم که شده، چند دقیقه آدم باش!
    گفتم: چه عرض کنم؟! بعضی‌ها را چند دقیقه گذاشتیم کنار، کنار را هم به گند کشیدند!!

    این روزها ساعت به وقتِ آدمیت، خواب است!

  42. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    مظلومیت مضاعفی دارن خانم حضرت خدیجه، حتی در “نام”…

    و همین قبیل کارها، با همه کوچکی، بسیار مهم است…

  43. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    “یک حرف خوبی را اخیراً یک جایی خواندم؛ یکی از کارشناسان دولتی آمریکا گفته است: آشتی میان ایران و آمریکا امکان‌پذیر است، امّا میان جمهوری اسلامی با آمریکا ممکن نیست؛ حرف درستی زده. ایرانی که در رأس آن خاندان پهلوی باشند -که همه چیزشان را در اختیار آن ها می گذارند- البتّه آشتی با این ممکن که هیچ، لازم هم هست؛ بالاتر از آشتی هم لازم است. مسئله، مسئله‌ی جمهوری اسلامی است؛ جمهوری اسلامی یعنی استقلال، آزادی، پایبندی به ایمان اسلامی، حرکت در مسیر اسلام، تن ندادن به تحمیلات دشمنان، دعوت امّت اسلامی به اتّحاد -درست نقطه‌ی مقابل آن‌چیزی که آن ها می خواهند- البتّه با این بَدَند.”

  44. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    داداش حسین!

    دمت گرم… حس قشنگی به وجود آوردی… دمت گرم…

    اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ المُؤْمِنینَ…

  45. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    ورود کیهان به نهاد ریاست جمهوری ممنوع شد (خبر ویژه)
    http://kayhan.ir/fa/news/18152

    نبرد محاسبات در هفت میدان (یادداشت روز)
    http://kayhan.ir/fa/news/18151

  46. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    در لشگر ۲۷ محمد رسول الله
    برادری بود که عادت داشت پیشانی شهدا را ببوسد؛
    وقتی شهید شد بچه ها تصمیم گرفتند به تلافی آن همه محبت پیشانی او را غرق بوسه کنند!
    پارچه را که کنار زدند، جنازه بی سر او دل همه شان را آتش زد…

  47. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    “دعوا سر میزان رضایت «آقا» از ایشان و دیگران است! ”

    الحق و انصافاً همین طوره.
    عالی بود متن با همه کوتاهیش

  48. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    مادر، همیشه محور وحدت است…

  49. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    آدم عشق می کنه موقعی که آقا در سخنرانی هاشون میگن؛ “اطیبین…”.

  50. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    شهید مجید محمودی در بخشی از وصیت نامه خود چنین نوشته است:

    “قیامت یقه تان را می گیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید!”

    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/326077

  51. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    جانم فدای یک نفس گرم رهبرم…

  52. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    سبحانک یا رئـــــــــوف تعالیت یا عطــــــــــوف اجرنا من النار یا مجیر …

  53. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    احسنت! چه جالبه شما همتون با یک نام کامنت گذاشتید، پس منم مثل شما می شم.
    غرض از مزاحمت، گفتیم شاید شما و بچه های قطعه، یک لینک خوب از زیارت عاشورا و دعای افتتاح با صدای حاج منصور سراغ داشته باشید معرفی کنید. التماس دعا

  54. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    زیارت عاشورا
    http://dl.aviny.com/voice/doa_ziarat/ziarat/ziarat_ashura_arzi.mp3

    دعای افتتاح
    http://dl.aviny.com/voice/doa_ziarat/doa/eftetah_arzi.mp3

    حسین قدیانی: خانوم خامنه، شبکه ۲ برنامه سحراولی ها… ای ولله! و اما، حتما این سی دی فیلم «ملکه» که درباره جبهه و جنگ است، تهیه کنید و ببینید. به دیدنش می ارزه…

  55. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    خانم خامنه، همیشه انرژی مثبت منتقل می کند!

  56. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    یوسفى را به کلافى نفروشند
    این قدر هست که ما هم ز خریدارانیم
    تا به آن نام شریف متبرک گردیم
    ما هم کامنتى مى گذاریم!

  57. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    یه بیست سالی میشه از سحر اولی بودنم گذشته! بیسسسسست ساله دارم روزه می گیرم یعنی؟!!
    ای خدا؛ این عمر چرا داره می دوه!!

  58. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    ممنون از لطفتون یک استکان چای داغ!
    آقا لطفا تو ماه مبارکی اسم شریفتون رو عوض کنید؛ ملت روزه دار هستند. از مدیر و مصبر قطعه درخواست رسیدگی داریم 🙂

  59. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    امضای شهید پای کارنامه فرزندش
    شهید سید مجتبی صالحی
    http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=182868

  60. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    به نظر من فیلم ضد جنگی بود آقای قدیانی
    از همین حرف های روشنفکری که آره، آدم نکشید و از این چیزها

    آقای قدیانی راجع به افغانستان یه چیزی بنویسید ببینیم نظرتون چیه
    به سمت حکومت موازی پیش میره کابل

    حسین قدیانی: درباره فیلم به لحاظ محتوی حرفی نزدم، فقط گفتم فیلم ملکه به دیدنش می ارزه. خیلی می ارزه.

  61. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    ای بخت نامراد!
    گذاشتید ساعت ۳ که ما از قطعه که رفتیم اومدید، اونم با پیام جالب سحر اولی ها!
    کاش اونایی که دیدند برای ما هم تعریف کنند که توی برنامه سحر اولی ها چه گذشته، هر چند که از سحر اولی بودن ما نه بیست سال (به قول صبا) که ۲۴ سال می گذره.

  62. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    ان شاء الله خانم حضرت خدیجه دستگیر همه ما شود.
    ان شاء الله دعا کنند در حق همه ما…

  63. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    بگذار کمی گریه کنم…
    http://www.ghadiany.ir/1389/1044

  64. مستند بانوی سنگ شکن درباره ی زنی است که با وجود ۷ فررزند برای بدست آوردن روزی حلال روی به کار سنگ شکنی آورده است.

    حزب الله سایبر این مستند را در اختیار مخاطبان قرار داده است.

    http://www.hizbullahcyber.com/content/22113

  65. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    حاجی بیست و دومه ها! برای ۲۳ تیر چه کار شد؟

  66. السلام علیک یا حسن بن علی

    میلاد با سعادت کریم آل الله امام حسن مجتبی(ع) بر اهالی قطعه مقدس۲۶ مبارک باد

  67. اختصاصی حزب الله سایبر/ بازخوانی سه پرونده مظلومانه + ویدئو و تصاویر

    سالی که گذشت وقایع تلخی برای آمران معروف رخ داد که بازخوانی آن هر دلی را به درد می آورد. همزمان با روز حجاب و عفاف، سعی داشته ایم مختصری از شرح این وقایع را به همراه واکنش ها، تصاویر و همچنین فیلم در قالب یک مجموعه منتشر سازیم. آنچه می بینید گزارشی از سه پرونده خشونت بار علیه آمران معروف و ناهیان منکر است که در جریان انجام این فریضه الهی آسیب دیده اند.

    http://www.hizbullahcyber.com/content/22120

  68. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    از کریمان، فقرا جود و کرم می خواهند
    لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد
    ***
    به سفره کرامت امام حسن مجتبی(ع) دل سپرده ایم…

  69. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/326841

    … عاشق شیرخدا، وارث شمشیر خداست
    سینه‌ی «سنی و شیعه» سپر شیر خداست

    لختِ خونِ جگر ماست به روی لب‌شان
    کوره‌ی دوزخیان، گوشه‌نشین تب‌شان
    لهجه‌ی عبری و لحن عربی، مکتب‌شان

    «نیل» را تا به «فرات»، آنچه که بود، آتش زد
    شک مکن؟ ما همه را «مکر یهود» آتش زد

    بی‌جگرها جگر حمزه به دندان گیرند
    انتقام اُحُد و بدر ز طفلان گیرند
    چه تقاصی ز لب قاری قرآن گیرند

    بیشتر زان که از این قوم، بدی می‌جوشد
    از زمین غیرت «حجربن عدی» می‌جوشد!

    سنگ تکفیر به آیینه‌ی مذهب؟ هیهات!
    ذوالفقار علی و رحم به مرحب؟ هیهات!
    دست خولی طرف معجر زینب؟ هیهات!

    ما نمک‌خورده‌ی عشقیم، به زینب سوگند
    پاسبانان دمشقیم، به زینب سوگند

    داس تکفیر، گل از ریشه بچیند؟ هرگز!
    کفر بر سینه‌ی توحید نشیند؟ هرگز!
    مرتضی همسر خود کشته ببیند؟ هرگز!

    پای‌تان گر طرف «کرب و بلا» باز شود
    آخرین جنگ جهانیِ حق آغاز شود

  70. به به! عجب کنایه‌ی آبداری!

    “این گله را نگر که چه آسوده می‌چرند!” 🙂

  71. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    دو راهی باخت باخت! (یادداشت روز کیهان/ حاج حسین شریعتمداری)
    http://kayhan.ir/fa/news/18506

  72. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    حریف به خوبی می‌داند که وقتی شخصیت برجسته‌ای در جایگاه‌ عالی‌رتبه‌ترین مقام جمهوری اسلامی ایران، خط قرمز نظام را در مذاکرات ترسیم می‌کند نگران «عدم توافق» نیز نخواهد بود و این در حالی است که «توافق» نیاز آمریکا و متحدانش است که قصد داشتند با لطایف‌الحیل این «نیاز» خود را در قالب «امتیاز» به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند.
    گفتنی است که تا چند روز قبل مقامات آمریکایی از جمله جان ‌کری و وندی ‌شرمن با تکبر و غرور این ترجیع‌بند را تکرار می‌کردند که ایران در مقابل یک تصمیم سخت قرار گرفته است! و اکنون اعتراف می‌کنند که باید برای اتخاذ یک تصمیم سخت آماده شوند. تصمیمی که هر دو سوی آن برای آنان سخت و تاکنون دور از انتظار بوده است؛ چشم‌پوشی از توافق نهایی که برای خود یک «امتیاز بزرگ» تلقی می‌کردند و یا دست کشیدن از زیاده‌خواهی که نتیجه آن اعتراف به پیروزی ناشی از مقاومت است و این دومی برای حریف کابوسی وحشتناک خواهد بود.

  73. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:
  74. {خدیجه ام المومنین} می‌گوید:

    پروژه تغییر حاکمیت از درون
    http://www.resalat-news.com/Fa/?code=179273

  75. رهبر انقلاب در دیدار اهالی فرهنگ و ادب و شاعران پیشکسوت و جوان:
    جبهه مظلوم را یاری کنید

    اشکال برخی این است که اصل تهاجم گسترده‌ جبهه سوگندخورده علیه هویت اسلامی و هویت فرهنگی را با وجود نشانه‌های آشکار آن نمی بینند اما شاعر با روح هنری و نگاه تیزبین و دغدغه‌مند خود، به دفاع از این هویت برمی‌خیزد. رهبر انقلاب در ادامه با یادآوری واقعیت‌های تلخ دنیای امروز نظیر دست‌اندازی قدرت‌ها به «استقلال، ثروت، دین، معنویت، ناموس و اخلاق ملت‌ها» و دگرگون کردن حقایق با سلطه تبلیغاتی به حوادث دردناک غزه اشاره و خاطرنشان کردند: گاهی برای کشته شدن یک حیوان در گوشه‌ای از دنیا، چنان جنجال تبلیغاتی به راه می‌اندازند اما تهاجم اخیر به غزه و کشته شدن بیش از ۱۰۰ تن که اغلب آنان نیز کودکان معصوم و مظلوم هستند، نه تنها برای‌شان اهمیتی ندارد بلکه آمریکا و انگیس رسماً از این حملات حمایت می‌کنند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: واقعیت امروز دنیا، حمایت بی‌واهمه سلطه‌گران از هر بدی و پلشتی و فساد و نجاستی است که در خدمت منافعشان باشد و در مقابل، با هر پاکی و قداستی که با منافعشان سازگاری نداشته باشد، به طور وحشیانه برخورد و معارضه می‌کنند.

    لبیک

    دلم گرفته مشامم اسیر باروت است
    بهار خرم دشمن کویر باروت است
    .
    دلم گرفته بهر همان کودک خرابه نشین
    که فکر می کند از چیست زیر باروت است؟!
    .
    امیر قلب ها که نباشد بنا به امر خدا
    جهان به دست سگانی امیر باروت است
    .
    سفیر حضرت حجت(عج)امیر و رهبر ما
    امیر آنطرف اما صفیر باروت است
    .
    میان جبهه حق آرزو شهادت و لیک
    نماد باطلیان «مستجیر باروت!» است
    .
    همین که قافیه گم می شود بدان ای دوست
    دلم عجیب گرفته، عجیب مبهوت است!

  76. عادیات ضبحا می‌گوید:

    لبیک یا خامنه ای
    نمی دونم چرا این پست تون از دستم در رفته بود، خیلی قشنگ بود. خانه ما بیت رهبری است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.