وطن امروز/ ۲۴ اسفند ۱۳۹۳
نه اینکه بگویم از مادها به این طرف، خوب که فکر میکنم حتی قبل از مادها هم بیسابقه بوده که سناتورهای یک قبرستان به کشور دیگری نامه بنویسند و چیزی در این مایهها علیه رئیسجمهور خودشان بگویند؛ «این یارو که مثلا رئیسجمهور ماست، خیلی هم پهن بارش نکنید، همچین هم که فکر میکنید اختیاری ندارد!» من از شمای مخاطب، شمای دیپلمات، شمای مورخ، شمای راننده تاکسی، شمای بیسواد، شمای بیشناسنامه، شمای تازه به دوران رسیده و شمای به جهنم حواله داده شده سوال میکنم؛ از مادها به این طرف یا از مادها به آن طرف… اصلا فرض میکنم حافظه تاریخی شما تا مادها را نمیکشد، به من بگویید از آققویونلوها (!) تا به امروز، آیا همچو چیزی سابقه داشته که ۴۷ سناتور یک قبرستان علیه رئیسجمهور خودشان به کشور دیگری نامه بنویسند… و آنقدر بنویسند و بنویسند که درجه آخر صدای سگ رئیسجمهور یعنی باراک اوباما را درآورند: «نامه سناتورها اقدامی بیسابقه بوده!» همینطور است قطعا که جناب اوباما میفرمایند! کنگو، بوتان، گابن، اوگاندا، روآندا و بالطبع گینهبیسائو و بورکینافاسو هم لااقل تا امروز شاهد همچین فضاحتی نبودهاند که آمریکا بوده! جنگ درشان بوده، کشت و کشتار درشان بوده، قحطی و قتل درشان بوده، اینها را نمیگویم نبوده اما فیالواقع دیگر اینطور نبوده که هفته پیش در آمریکا دیدیم! ای تاریخ بشکند قلمت، یهویی! انشاءالله به بعضیها برنخورد اما این همان آمریکا بود که بهش میگفتند کدخدا؟! در قیاس برخوردی که سناتورها با اوباما کردند راحت میتوان مدعی شد سرکارگر قهوهخانه مشقنبر بیشتر احترام مشقنبر را نگه میدارد و بیشتر رعایت شأن و مقام مشقنبر را میکند! سناتورها زیرآب اوباما را نزنند، کدخدا بودن آمریکا پیشکش! تا بفهمی سناتورها چه گندی به هیکل پرزیدنت زده و چه خاکی بر سرش ریختهاند، باید اوباما باشی! خود خودش! آقای اوباما! یک دورهای بود که آمریکا کدخدایی بود برای خود اما الان آن دوره نیست. آن زمان آمریکا از دست ملت ایران عصبانی میشد، امروز اما از دست سناتورهای خودش آمپر میچسباند در حد مرگ! آمریکا، آمریکا که میگفتند این بود؟! فیالحال مشقنبر در قهوهخانهاش شان و منزلت بیشتری دارد تا اوباما در خاک آمریکا! ای تاریخ! بشکند قلمت، یهویی!
*سلفی بچههای شیراز با علی مطهری!
آخر سالی دوست دارم یک حرف بیربط هم بزنم! کتک خوردن علی مطهری در شیراز، تقصیر حرفهای فلانی بود در مناظره! من و علی مطهری، میدان گلسرخ شیراز، همین الان، یهویی!
وطن امروز/ ۵ اسفند ۱۳۹۳
«هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» از یک زاویه جمله درستی است. ناظر بر پیروزی رئیس قوه مجریه، تنها با یک اختلاف چند دهم درصدی -به حدی که با یک احتساب، تعداد رایندهندگان از عدد رایدهندگان به وی برتری دارد- مهمترین پیام انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ را نامزدهای رقیب صادر کردند، آنجا که پیروزی جناب روحانی با یک اختلاف چند دهم درصدی را بهانه تمرد از قانون نکردند. قانون، قانون، قانون و… و باز هم قانون. قانون، قانون است و لازمالاجرا. پیام ۲۴ خرداد ۹۲ «قانونگرایی» بود. آن روز رقبای فرد پیروز و البته هوادارانشان، برای جماعت خسرالدنیا و الآخرة ۸۸ کلاس قانون گذاشتند و پیام قانونگرایی صادر کردند. آن روز تمکینی که در برابر یک پیروزی چند دهم درصدی صورت گرفت، برای همیشه مایه عبرت، ایضا شرمساری جماعتی شد که سال هشتاد و اشک، اختلاف فاحش ۱۱ میلیونی را ندیدند. آن روز آقایان قالیباف، جلیلی و آن دیگران بهعلاوه رایدهندگانشان نشان دادند وقتی صحبت از «قانون» میشود، دیگر چند میلیون یا چند نفر ندارد! باید تمکین کرد از قانون؛ چه با ۱۱ میلیون اختلاف فاحش، چه با یک اختلاف چند دهم درصدی. بویژه ناظر بر حوادث سال ۸۸ برای هر عقل سلیمی قابل پذیرش است که روز ۲۴ خرداد بسی زودتر از پیام اعتدال، پیام قانون بود که صادر شد. پیام قانون یعنی پیام رای مردم، پیام احترام، پیام ادب، پیام منطق، پیام شعور، پیام شرف و پیام امنیت. مستند به اختلاف ناچیز انتخابات ۲۴ خرداد، راحت بود برای نامزد بعد از فرد پیروز، دبه درآوردن لیکن تو وقتی واقف باشی که برای وجب به وجب این بیرق مردمسالار، خون سرخ ریخته شده، بیقانونی اینقدر دیگر برایت راحت نمیشود! با این حساب، من کاملا موافقم؛ «هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» اگر هم راه یافت لااقل برای رضایت دل آقای روحانی، باید راهدهنده را مواخذه کرد. بر مبنای این جمله دقیق رئیس قوه مجریه، کسانی که علیه نتیجه قانونی انتخابات، لشکر میکشند، صلاحیت منصبنشینی ندارند. جمله وقتی دقیق از آب درآمد، زیبندهتر آن است که اولین عامل، ناقل محترم باشد. «تمکین به قانون» البته فقط پیام ۲۴ خرداد ۹۲ نیست؛ پیام ۲۲ خرداد ۸۸ بلکه پیام هر انتخاباتی است. حال اگر فردی حکم دهد که فلان نالایق، بیآنکه پیام قانون را گرفته باشد، متصدی پستی شود، او را از همین جا دعوت میکنم به گرفتن پیام ۲۴ خرداد. روز ۲۴ خرداد، اعتدال شعار رئیسجمهور بود اما پیام ۲۴ خرداد یعنی قانون، شعار همه جمهور در همه روزهاست. هر رئیسجمهوری، عاقبت یک شعاری دارد اما مهمتر از شعار روسای جمهور، پیامی است که جمهور صادر میکند. اگر جمهور، آن روز که رای میدهد طبیعتا قابل تقسیم است، همان روز پیام هم میدهد که این پیام، دیگر اکثریت و اقلیت ندارد. به قول امروزیها گمانم «لایک» داشت جمله رئیس قوه مجریه. ما سال ۸۸ اگر یک خط مینوشتیم ۲۴ از ۱۳ بزرگتر است، مکرر در مکرر فریاد زدیم که ۴۰ از هر دوی اینها بزرگتر است. آری! حق منصبنشینی ندارد فتنهگر دیوانهای که ۱۳ را از ۲۴ بزرگتر اما از ۴۰، از همه ملت، خیلی خیلی بزرگتر تصور میکند!! میبینی جناب روحانی! علامت کوچکتر بزرگتر، سرشان نمیشود، از شما پست هم میخواهند! ندهید خب بهشان! احسنت! شما چند روز پیش در زمینه صنعت فضایی، آن اقدام را انجام دادید؛ رسانههای اصولگرا همه در صفحه نخست تیتر گرفتند اما جراید فتنه به سانسور گذراندند! واماندهها کاش فقط در علائم ریاضی مانده بودند؛ پیام ۲۴ خرداد را هم نگرفتهاند بدبختی!

اسد هست و ملکعبدالله رفت

وطن امروز/ ۷ بهمن ۱۳۹۳
انقلاب اسلامی صرفنظر از دستفرمان بعضا غلط دولتها با قدرت مشغول طی طریق است. ادارههای اینجا و آنجا، خواه به انقلاب اسلامی کمک کنند، خواه چوب لای چرخ بگذارند، ارادههای انقلابی، انقلاب را تنها نخواهند گذاشت. شهیدان شهریاری، احمدیروشن و… دست روی دست نگذاشتند تا ببینند کدام دولتمرد با هستهای موافق است و کدام نه! کار خویش انجام دادند. صد البته بهتر است ادارههای دولتی به وظیفه خود عمل کنند اما نکنند هم، اندک خللی در عزم جوانان انقلابی صاحب اراده به وجود نخواهد آمد. پس انقلاب پیش رفته است. ما منکر ضعف هیچ دولتی از دولتهای پس از انقلاب نیستیم لیکن حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی در همه آرمانهای زمینی و آسمانی کاملا مشهود است. با ملاک آرمانها، همان اندازه که انقلاب اسلامی پیشرفت داشته، دشمن و بویژه آمریکا عقبنشینی آن به آن داشته. فیالمثل در آرمان سران کاخ سفید، هرگز این نبود که عمر با برکت انقلاب اسلامی به بهار سی و ششم برسد، با آن همه تهدید و تحریم و ترور و جنگ و چه و چه که علیه ملت ما روا داشتند. حال ایران، هستهای هم شده! در سخنان امام خامنهای دقت کنید. گویی همان خمینی بتشکن است، لیکن قیاس کنید رفتار و گفتار سران ۳۰ سال پیش کاخ سفید را با سران روسیاه امروزش. نقشههای ریگان برای خلیجفارس را یادتان هست؟ واقعیت آن است که این گزینه بامزه نظامی روی میز آقای اوباما، سالیانی پیش برای خودش ارج و قربی داشت، نقطه هدفی داشت، سوختی داشت! در همان سالیان یعنی نزدیک ۳۰ سال پیش بنا به اقتضای روزگار، ولیفقیه به یکی از ۲ قطب آن روز دنیا نامهای نوشتند و نکات مهمی را متذکر شدند و پیشبینی کردند… و همه محقق شد. اینک ۳۰ سال از آن دوران گذشته و هم او دست برتر را در منطقه دارد که در جغرافیای مقاومت، سیدحسن و حاجقاسم را در آستین دارد. اینک لازم نیست ولیفقیه به آقای اوباما نامه بنویسد، بل این اوباما است که در ضمن نامه، منت ژنرالهای سپاه انقلاب اسلامی را میکشد. اینک ولیفقیه، نامه هم بخواهد بنویسد به جوانان غربی مینویسد، چرا که آمریکا دیگر ابرقدرت و کدخدای جهان کنونی نیست که لازم باشد ولیفقیه به او نامه بنویسد و آینده را پیشبینی کند. آینده معلوم است! آن روزی که آمریکا، حرف اول و آخر را در دنیا میزد، روزگاری بود که مثلا اراده میکرد فلانی در فلان جا رئیسجمهور نباشد، فیالفور همین اتفاق میافتاد اما من فردایی را میبینم که بشار اسد با رای مردم شام همچنان رئیسجمهور سوریه است و آن روز، اوباما دیگر رئیسجمهور آمریکا نیست! همانطور که امروز اسد هست و ملک عبدالله نیست! خامنهای هم دهه ۶۰ ولیفقیه بود حتما به گورباچف نامه مینوشت و خمینی هم امروز اگر در میان ما بود ـ دقیقا عین آقا ـ محلی به اوباما نمیگذاشت و نامه به قلوب ذاتا پاک جوانان دیار غرب مینوشت، بلکه اسلام را بیواسطه رسانههای شیطانی دریابند. فلذا خامنهای همان خمینی است اما آنچه عوض شده، نوع آرایش جبهه حق و باطل است. در این آرایش جدید، دست برتر از آن جبهه حق است و این رئیسجمهور آمریکا است که لاجرم باید نامه به بزرگان بنویسد. آقای اوباما لابد دوست میداشت بزرگان نامه او را محلی بگذارند، بیچاره نمیدانست که امروزه روز برای جانشین خمینی، جوانان غربی، بیشتر از سران غرب موضوعیت دارند! من واقعا دلم برای سران غرب و در راسشان این آقای اوباما میسوزد. بیچارگانی هستند که برای ادامه حیات، یک روز متوسل به ابوبکر البغدادی میشوند، دگر روز به «خبر مرگش»! این هم آخر شد ابرقدرت؟! امام اگر به گورباچف نامه نوشت، این هم بود که رئیسجمهور شوروی برای ادامه حیات خود، لااقل آدمکش و تروریست از جای جای عالم اجیر نمیکرد و یک حد و حدودی از پرنسیب و پرستیژ برای خودش قائل بود. خب! دقیقا در این منظومه است که بعضی پیادهرویها، نه فقط اقتصاد را علاج نمیکند که در حکم پیادهروی روی مخ منافع ملی و غرور ملی معنی مییابد. وقتی در جنگ آرمانها، دست برتر از آن انقلاب اسلامی ملت ایران است، بیشتر باید مراقب برند بهمن ۵۷ بود. بعضیها بدانند اگر این نبود که در جمهوری اسلامی صاحب مسؤولیت هستند، ملت هرگز این همه در رفتار و گفتار ایشان دقیق نمیشد. ادعا میشود که ما اگر در برابر دشمن علیالدوام کوتاه بیاییم، در صورت عدم توافق، افکار عمومی همه دنیا حق را به جمهوری اسلامی میدهد، نه آمریکا. من حتی اگر با این ادعا موافق باشم، سوال میپرسم که در برابر دشمن اساسا تا کی و تا کجا باید کوتاه بیاییم؟ و براستی خط قرمز این بساط کجاست؟ درباره ادعای یادشده ضمن اشاره به چند نکته پرونده این متن را میبندم و خواننده را به تامل و تدبر بیشتر دعوت میکنم.
یک ـ اساس این تفکر که افکار عمومی دنیا در قضیه هستهای، حق را به ۱+۵ میدهد، نه ایران، اشتباه و ناشی از یک ذهن مرعوب است.
دو ـ اما گیرم لازم باشد برای اقناع بیشتر جهانیان، از چیزهایی کوتاه بیاییم. گمانم آنچه در این یک سال و نیم اخیر انجام شده، کافی باشد.
سه ـ کوتاه آمدن بیش از این، اصلا و ابدا به اقناع بیشتر جهانیان منجر نخواهد شد بلکه دنیا اتفاقا از خود خواهد پرسید این همه کشور مسلمان سفیر فرانسه را اخراج کردند، چرا جمهوری اسلامی در بینشان نیست؟ این چه وقت سفر وزیر امور خارجه ایران به پاریس بود؟ ایران که در میدان مسابقه، با عناصری چون قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله بهخوبی از پس نقشههای شوم آمریکا و اسرائیل برآمده، چرا در زمین دیپلماسی متوجه برند خود نیست؟!
چهار ـ اگر ادعای مورد بحث را قبول کنیم آیا ممکن نیست در نهایت به اینجا برسیم که انقلاب اسلامی را دودستی تقدیم دشمن کنیم تا دنیا نه فقط پی به حقانیت ما ببرد بلکه ملتفت مظلومیت ما هم بشود؟! آیا مضحکتر از این هم چیزی پیدا میشود؟!
پنج ـ صدالبته طراحی رفتار و گفتار بهگونهای که دست آخر، دنیا بیش از پیش متوجه ذات پلید و درستنشدنی شیطان بزرگ شود بلامانع است، منتها دقت باید کرد در این طراحی به منافع ملی و اقتدار ملی ظلم نشود.
شش ـ این یک اصل است؛ آدمی که از خود ضعف نشان دهد بیش از آنکه محق بودن خود را ثابت کرده باشد، ذلیل بودن خود را به کرسی نشانده… و دنیا به آدم ذلیل هیچ حقی در هیچ قضیهای نمیدهد.
هفت ـ اتفاقا اگر قضاوت جهانیان برای ما ملاک است، در عالم دیپلماسی، بسی بیش از اینها باید روی موضع حق خود پافشاری کنیم. زیادی که کوتاه بیاییم، دنیا لابد با خود خواهد گفت ایران که خودش هم روی مواضع خود محکم نیست و خودش هم خود را چندان محق نمیداند که روی این حق ایستادگی کند، ما چرا حق را به او بدهیم؟
هشت ـ افکار عمومی دنیا بماند؛ بعضیها در همین ایران خودمان به جای آنکه منبعث از این بساط یکسال و نیم، متنبه راه غلط خود شوند، تازه میگویند «سیاست باید به اقتصاد یارانه بدهد»! علاوه بر پیادهروی با اجنبی و سفر به پاریس در بدترین زمان ممکن، دقیقا باید تا کجا در برابر دشمن خم شویم که شاخکهای فهم بعضیها تکانکی بخورد؟ آمدیم و این جماعت اصلا نخواست موضوع را بفهمد، آیا ما مسؤول فهم اینها هم هستیم یا کمی این وسط باید دلمان برای برند انقلاب اسلامی بسوزد؟ انقلابی که امام آن، نه لزومی به نامه نوشتن به اوباما میبیند، نه حتی جواب دادن به نامه او، آیا اندازه فهم بعضیها ارزش ندارد؟
نه ـ خنده به دشمن، تحریم را برنمیدارد. دیگر این یک سال و نیم اخیر همه گونه به دشمن لبخند زده شد اما تحریم به قوت خود باقی است بعضا تحقیر هم میکنند. تحریم وقتی از بین میرود که دشمن ببیند تحریم او بیاثر است اما تحریم دشمن چگونه بیاثر میشود؟
ده ـ نگاه به درون، به اقتصاد، به عزم ملی، به جوانان وطن خود، اثر تحریم را از بین میبرد یا آنچه در این یک سال و نیم اخیر عمل شد؟ برای از بین بردن اثر تحریم، من که رد خون شهریاری شهید را میگیرم تا خندههای جناب ظریف! این انتخاب سرنوشتساز، امتحان خود را پس داده است! غنیسازی ۲۰ درصد و چرخش سانتریفیوژها، خود نوعی فراعمل اقتصادی و ناظر بر افقهای آینده جهان است. آنچه نمیگذارد چرخ کارخانهها بچرخد، لباس بدون جلیقه ضدگلوله حاجقاسم سلیمانی نیست، مردمک چشم «علیرضا» نیست، پری نقاشی «آرمیتا» نیست، سیدحسن نصرالله نیست، تحولات یمن نیست، «خبرمرگش» نیست، قطرات خون سردار شهید سپاه قدس نیست، تذکرات آیتالله جوادیآملی نیست؛ در یک کلام خلاصه کنم بیتدبیری است! آقایان! قند در دل دشمن آب کردن، برای اقتصاد این ملت، نان نمیشود. بفهمید!
بسم رب الحسین…
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28115/B/13930814_4528115.jpg
(بیت رهبری، محرم ۹۳)
تو گوگل بزنید “حاج”
اولین گزینه رو عشق است!
حاجی خدا خیرت بده حق رو گفتی…
این بنده خدا غیر قهقهه و عشوه اومدن با خانم اشتون و… کار خاص دیگری بلد نیست!
در ادامه کامنت “برف و آفتاب”
http://www.uploadax.com/images/69054617015769460272.png
رفتار های دشمن و دولتمردان ما نشون میده که بلای بدتر از توافق ژنو در راهه…
اینها فقط به فکر خودشون و گروه خودشون، نه منافع مردم هستند.
این مردم انقدر نامحرم اند که حتی خبر ساده تغییر مکان مذاکرات رو باید از زبان سرویس های خبری خارجی بشنوند!
“آن جلیقه ضد گلوله که حاجقاسم در اوج معرکه و جنگ نمیپوشد، یعنی که جناب دیپلمات! اندکی کمتر از کدخدایی که دیگر نیست بترس!”
آفرین… آفرین!
خیلی خوب بود این جمله و طعنه و تذکر!
آفرین سالار… آفرین…
سردار عشق را، عشق است. باقی خیمه شب بازی است. لبخند که نه، روده کن بشن از خنده. برای ما، یک تبسم عاشورایی سردار کافی است.
http://jahannews.com/vdcdjz0s9yt0nz6.2a2y.html
داداش حسین؛
این متن کوتاه، اندازه همه دلنوشته های بلندت پاراگراف داشت! 😉
سیداحمد؛
حاج حسینه دیگه، کاریش نمیشه کرد. 🙂
هر چی از خوندن بخش اول متن آدم احساس بدی بهش دست میده، بخش دوم همش عزته، همش غیرته، همش تخصصه، همش تعهده!
خدا شهادت این مرد رو حالاحالاها عقب بندازه، که به غیر از مسئولیتها و کارهایی که به عهده شون هست، واقعا تسکینی هستن تو این شرایط
از عکسهایی که اینروزها بهعمد، از سردار زیاد منتشر میشه با این خیلی حال میکنم:
http://upload7.ir/imgs/2014-11/42699792289802635078.jpg
با عصر ایران مشکل دارم ولی این جالب بود:
قمه و قیمه… قیام!
http://www.asriran.com/fa/news/363688
مذاکرهکنندهها اگه فقط به فکر جذب رأی برای انتخابات هم باشن، حاج قاسم الگوی کاملی هست واسشون؛
تو خبرگزاریها شاید تنها خبرهایی که همهی نظراتش، سراسر تمجید و تعریف هست، خبرهای سرداره!
اگه به فکر احترام آمریکاییها هم باشن، باز جملهی اوباما که گفت: “او دشمن من است ولی من برای او احترام ویژهای قائل هستم”
یا اشتیاق جان کری برای دیدار -یکبار هم که شده- با سردار…
آقای سید
مطمئنید که این عکس برای محرم امسال هستش؟
حاج قاسم که این روزها عراق هستن.
غریبه؛
بله، چون خودم در بیت دیدمشان!
یک پایشان ایران است و یک پا عراق و سوریه و …!
ضمنا به منبع عکسی که گذاشتم دقت کنید!
اضافه بفرمایید:
سنگ اندازی ها و بکشید کنارهای گاه و بی گاه حضرات دیپلمات به شاگردان سردار را…
البته به خودش جرأت ندارند!!!
انشاالله خدا این “قدرتمندترین سرباز ولایت” رو برای اسلام و حضرت آقا حفظ کنه
ماست(گفت و شنود)
گفت: قرار است امروز و فردا وزیر خارجه کشورمان با ۵+۱ در مسقط پایتخت عمان به مذاکرات هستهای ادامه بدهند.
گفتم: ولی اعلام شده که مذاکرات میان وزیر خارجه کشورمان با وزیر خارجه آمریکاست نه با ۵+۱٫
گفت: خب! خانم اشتون هم در مذاکرات حضور دارد!
گفتم: خانم اشتون نماینده اتحادیه اروپاست و از کشورهای اروپایی فرانسه و انگلیس و آلمان عضو گروه ۵+۱ هستند و خانم اشتون نماینده آنها نیست و اگر بود که این سه کشور جداگانه نماینده و تیم مذاکره کننده نمیفرستادند. تازه، خانم اشتون نماینده چین و روسیه هم نیست.
گفت: یعنی ایران و آمریکا با هم مذاکره میکنند؟!
گفتم: خب! مگر دولتمردان نمیگفتند که باید با کدخدا مذاکره کرد!
گفت: پس خانم اشتون این وسط چکاره است؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو پرسید؛ اون چیه که توش ماست میریزند و بعد باهاش شلیک میکنند؟ طرف گفت؛ خب! معلومه! تفنگه دیگه، ماست هم نکته انحرافیشه!
درود بر سردار متعهد، حاج قاسم سلیمانی که با تعهدی متمایز، متخصصانه سیستم محاسبات دشمن را به هم ریخته و وجود نازنینش لرزه بر سپاه کفر انداخته است.
“فرمانده سپاه قدس، کیلومترها جلوتر از خط مقدم امالقری، زیرکانه دشمن را عقبِ عقبِ عقب نگه داشته تا بلکه دیپلمات ما از موضع عزت و غرور با دشمن سخن بگوید.”
ولی امان از ظاهری متخصص که در باطن تعهدی ندارد…!
خصوصی
سلام؛
این اسلامی – ایرانی کجاست؟
صدا و سیما مأموریت خطیری پیدا کرده و اونم ترویج سبک زندگی اسلامی – ایرانیه. بهش خبر بدید دست از پا خطا نکنه، قراره ترویج بشه 🙂
غریبه؛
منم دیدمش و خیلی ذوق کردم. سالم و سرحال بود، حاج قاسم زره نمی خاد که! حرز و دعایی که از اتمسفر بیت رهبری توشه سفر می کنه، نیرویی بهش میده که تا وقتی خدا نخواد، پیش خودمون می مونه! خدا برای امت اسلام نگهش می داره و خواسته ی خدا با خواسته ی کدخدا هیچ گاه منطبق نخواهد شد.
در مورد آقای محمد سرافراز حس خوبی دارم، از اینکه در انتخاب رئیس جدید فقط به سابقه ی جنگ و حزب اللهی بودن صرف توجه نشده، می توان حدسهای امیدوار کننده ای زد…………………
یه پیشنهاد؛
برنامه ی شناسنامه که پیرامون گفت و گو با علی جنتی بود و جمعه پخش شد را ببینید مخصوصا که خاطرات و صحبتهای جالبی از امام در آن بازگو شد.
خدا حفظشون کنه! حاج قاسم را میگم، وگر نه، بقیه رو هرچی خودش صلاح می دونه، اگه خواست نصف شون کنه! خدا رو میگم.
حاجی؛
چرا اسم شهیدی که وصیتش را نوشتید را ننوشتید؟
“خدا بسیار بسیار بسیار بزرگتر … است”
شرکه ها، اصولا هر چیزی را در بزرگی با خدا مقایسه کنی به نوعی شرکه. چون وقتی پای خدا وسط میاد چیزی به جز خودش وجود نداره که بخوای بگی ازش بزرگ تره یا کوچیک تره. (البته اگه درسامو یادم نرفته باشه و اشتباه نگفته باشم)
امیدوارم جسارت نشده باشه! باید هر چند وقت یه بار از این ایرادا بگیرم دیگه، وگر نه صبا نیستم دیگه!
امسال واسمون متن فکه ای نذاشتید.
آقا ما همین دور و برائیم. دعاگوی داداش حسین و سید احمد و صبا و چشم انتظار و همه دوستان دیگه.
ولی خدائیش حس شرکت تو بحوث! (جمع بحث) سیاسی رو ندارم.
هر از گاهی سر می زنم و از متون حماسی سیاسی داداشمون فیض می برم. همین.
شهید زنده را عشق است.
صبا؛
لابد فکه نرفتند که متن فکه ای نذاشتند!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اسلامی ایرانی؛
عزاداری ها قبول!
خصوصی
خب حاجی؛ نمیشه یه متن بنویسید درباره محرم که از آدم های سیاسی و سیاست این آدم ها درش خبری نباشه؟
میرداماد یه سال شب عاشورا (گمانم) روضه ای خوند که امام حسین با لباس عربی سفید، اومد به میدان، واسه نصیحت اون خدانشناس ها! خیلی متفاوت بود از بقیه روضه ها و زیبا! منظورم از بیان این حرف این بود که درسته که امام حسین قیامش سیاسی هم بود اما حالا شما یه متن دلی بنویسید واسه ما! حال این سیاست رو نداریم، درست یا غلط!
سیـــــــــــــــــــدعلی!
عصایت را بر زمین بکوب!
همچون عصـــای موسی…
تا “نیلی” گشوده شود، از اینجا تا بیت المقدس…
دلمان می خواهد در رکابت باشیـــــــم!
رد قدمهایت رعشه می اندازد بر تن ِفرعونیـــــــــــــــــان…
سیدعلی!
عصایت را بر زمین بکوب!
دلمان تشنه ی لبیک است… لبیــــــــــــــــــکـ…
.
.
.
.
قمر ِ سیدعلی!
سرت ســــــــــــــــلامت…
http://www.aparat.com/v/iDJt8
آقا سید؛
به نظرتون اینقدر من بی هوشم و بی استعداد؟! اون قسمت کامنت “چشم انتظار” را که پررنگ کردند، متوجه شدم که فکه نرفتن. حالا نروند یعنی نباید فکه ای بنویسند؟ منظورم شهداییه!
زنده باد کسانی که جانشون همیشه در خطر است و برای نظام و کشور جانفشانی می کنند… از جمله مهمترین آنها هم سردار سلیمانی است. خدا حفظشان کند و ما را -همه ما- باید قدردان زحماتشان باشیم.
تعهدی متمایز که البته با تخصصی ممتاز عجین شده
منم در بیت دیدم ایشان را…
عجب صلابتی
عجب نگاهی
عجب صلایی
و چقدر خاکی و فروتن
خداوند حفظشان کند…
دست مریزاد…
نمی دونم حذفش می کنی یا نه، ولی چیز به این واضحی که صدای پسر ۷ ساله ی من را هم در آورده سانسور نداره!
آخر این ظریف تو حجله توافق را می بنده! میلیمتر فاصله نمی گیره از این زنیکه ی اجنبی!
محمد بهم میگه: اینا مگه زن و شوهرن اینجوری وایسادن کنار هم؟
من هم میگم آره راست میگی، اینا که خواهر برادر نیستن کنار هم این جوری ایستادن!
حالا اون هی میگه مگه زن و شوهرن؟! منم دیگه هیچی برای گفتن ندارم!
سلامتی همه رزمندگان اسلام به خصوص حاج قاسم سلیمانی صلوات!
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
…
سلام و خدا قوت؛
خدا هم به شما طول عمر بده که عمارگونه از حق دفاع می کنید و هم سردار رو برای ولی حفظ کنه که این روزها تنها تر هم شده…
یا علی
http://sangariha.com/i/attachments/1/1415559085322520_large.jpg
احسنت خیلی جالب گفتید؛
“آن که دارد «مبارزه» میکند، کار خود را خوب بلد است. آن که دارد «مذاکره» میکند را به تخصص بیشتر دعوت میکنیم! یک شأنی دارد واژه «تعهد» که دیگر حیفم میآید هر جایی خرجش کنم!”
هر که می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند.
اگر چه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل، کربلایی نباشد…
برخی می گویند که توافق نان بعضی ها را آجر می کند!
و اینها همان کسانی هستند که زندگی پر رنگ و لعاب خود را در پس این دست دادن ها می جویند؛
و چقدر بد است صلح با فرزندان یزید در روزهایی که کربلا با خون حسین (ع) رنگین است و کودکانش آواره ی صحرا؛
و این تقارن آزار دهنده است؛
انگار می خواهند به ما بگویند که زمان عاشورا گذشته است،
انگار ماجرا کمی بوی سازش می دهد…
و انگار…
من تصور می کنم مشکل اینجاست که می نشینند “پای” میز مذاکره!
حس پا دادن به آدمی غلبه می کند و ملی پوشی که “پا” بدهد فیتیله پیچ خواهد شد! مگر اینکه قبلا “پا”هایش را داده باشد مثلا در جنگ…
سلام؛
آقا مگه اوضاع ملت ما چطوره که هنوز هفت روز از عاشورا نگذشته، برنامه طنز شکرآباد داره از سیما پخش میشه؟ برای یک مملکت شیعی واقعا باعث خجالت و تأسفه! یا روایات ما جعلی است که اهل بیت علیهم السلام محرم و صفر حرمت نگه می داشتند یا ما…
پناه بر خدا
با سلام
مثل همیشه مطلبتان جالب بود.
حسین آقا
وبلاگی داشتیم که موضوعاتش به صورت طنز سیاسی هست. جدیدترینش هم درباره تاخیر دیدار ظریف و کری البته به صورت طنز. اگه زمانی وقت کردید، خیلی برامون مهمه درباره کیفیت مطالب نظر از شما داشته باشیم. می خواستیم بدونیم کلا وبلاگ تو مسیر درستی هست یا نه و توصیه ای از شما و یا…
با تشکر. این هم نشونیش http://sahamkhabar.persianblog.ir/
داداش حسین عزیز!
از این متن لذت بردیم…
حق نگهدارت
ناشناس(۲۰ آبان ۱۳۹۳ در t ۰۰:۳۹)؛
همون “یا ما…” که آخر کامنتت بود درسته!!
خدا بزرگتر از آمریکا است
به شدت حس آخرالزمان دارم…
به شدت…
سرپرستی روحانی در صورت عدم رأی اعتماد به دانش آشتیانی
وزیر پیشنهادی رأی نیاورد، رییسجمهور سرپرست میشود!
نصیرپور درباره وضعیت قانونی وزارت علوم درصورتی که گزینه جدید دولت در بهارستان رأی اعتماد نیاورد بیان داشت: «وقت دولت رو بهپایان است و باید سریعتر وزیر پیشنهادی معرفی شود. اگر وزیر پیشنهادی این بار همرأی نیاورد، این موضوع بهعنوان یک معضل به مقام معظم رهبری منعکس میشود و ایشان یک مدتی را برای رییسجمهور تعیین میکنند تا فرصت مجددی برای معرفی وزیر بعدی ایجاد شود. البته ما امیدواریم که این اتفاق نیفتد و وزارت علوم از این وضعیت بلاتکلیف خارج شود اما در نهایت بازهم اگر نظر نمایندگان نسبت به پیشنهاد دولت منفی بود، قانون این راهکار را پیش روی دولت گذاشته است.»
شکر خدا بابت همه نعمات به خصوص نعمت هیات
خدا به حق آبروی شهدا، لذت نفس کشیدن در هیات های ارباب حسین را از ما نگیرد…
http://dl.delsukhtehgan.ir/sal1393-02/Karimi-Shab%2005%20Moharam%201393%20Alhadi-006.mp3
http://dl.delsukhtehgan.ir/sal1393-02/Karimi-Shab%2006%20Moharam%201393%20Alhadi-006.mp3
پیشنهادم داره پخش میشه در شبکه ی سه.
خصوصی برای سید احمد؛
آخرین مداحی را گوش دادم نپسندیدم و فکر هم نمی کنم ربطی به سلیقم داشته باشه. زحمت می کشن ولی شان هیات بالاتر از این حرفهاست! دعا می کنم خدا معرفتی به تمام ما هیاتی ها بده تا اگر مداحی فقط یک شعر خوب یا یک مدل روضه را هر دفعه و هر سال تکرار کنه با همون تکراریش ولی با معرفتش حال کنیم و ضجه بزنیم!! کاش بشه تنوع طلبی فوق العاده ای که در بین بعضی جوانها به وجود آمده را از بین برد تا این بندگان خدا (مداحان) مجبور نشن امام زمان هنوز نیومده، در شعرهاشون شانیت یار و یاوری حضرت را به خیلی ها بچسبانند.
خصوصی
عالمی هم چنین چیزی با خود حدیث نفس کرده بود. شب خواب دید که سپر امام شده در حال نماز امام و هر تیری که می آید خم می شود و امام زخمی می شوند. در شعر حاج محمود، حرفای قلمبه سلمبه کم نبود…
در حرفهای شما هم ابهام کم نبود…
“زحمت می کشن ولی شان هیات بالاتر از این حرفهاست!”
میشه لطف کنید بگید کدوم قسمت مداحی با شان هیئت از نظر شما مغایرت داشته؟؟!
“تا این بندگان خدا (مداحان) مجبور نشن امام زمان هنوز نیومده، در شعرهاشون شانیت یار و یاوری حضرت را به خیلی ها بچسبانند.”
به چه کسایی چسبوندن؟؟!
ممنون میشم ما رو هم روشن کنید.
لبیک یا حسین؛
فکر نمیکنم منظور شعر این باشه که ماها حتما لیاقت یاری امام زمان رو داریم.
با این حساب پس اصلا شعار “ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند” غلطه!
به نظر میاد کسی که از هیئت میره خونه، بیشتر از اینکه با خودش بگه؛ دیگه یار امام زمان شدم و خیالم راحته، با خودش فکر میکنه که واقعا من اینطوری که امروز گفتم هستم؟! چکار کنم که واقعا اینطوری باشم؟
ممنون از قطعه ۲۶ که خصوصی را عمومی کرد!!!
کامنت من در مورد خواب اون عالم را هم اگه بذارین کنار، اعتقاد به خوف و رجا در کنار هم چیزی است که در روایات و آیات همیشه رعایت شده!
ناشناس؛
یکی از اونهایی که اگه این حرفا بهش بچسبه ممکنه آدم خطرناکی بشه من هستم!!! این خاطر جمعی ها شان هیات را پایین میاره! “ما ثابت کردیم…” جواب من: پس مولامون کوش؟!”…………….
برف و آفتاب؛
به نظرم شما بیشتر متوجه منظور شدین و بیتی که نوشتین با متن حاج محمود فرق داره. دقت می خواد!
برف و آفتاب؛
به جمله ای که نوشتی دقت کن؛ “آیا من اینطوری که امروز گفتم هستم؟! و چه کار کنم واقعا این طوری باشم؟!” فکر می کنی همه همین را با خود میگن؟ کمی سخته اگه جواب بدیم بله! امیدواری صرف خطرناکه!
دوستان؛
فوق ارادت ما به اباعبدلله در بیان جملات و قالب کلمات اینه که بگیم: کاش در کربلا بودیم و یاورت می شدیم! و یا عاشقانه های تعقل شده ای در همین سطح. ما الگو داریم؛ زیارت ناحیه ی مقدسه و زیارت عاشورا و خیلی از دعاهای دیگر! ما در دعای عهد ملتمسانه هر چه می خواهیم می گوییم و در آخر می گوییم “وارحم استکانتنا بعده”. صادقانه بگم اگر کمی اضطرار و التماس در شعر حاج محمود بود شعری بسیار بی عیب بود!!! این لیت عربی همان کاش خودمان کار را به این جا کشاند که من کامنت خصوصی بذارم! ابا عبدلله فرمودند یارانی باوفاتر از یاران من وجود ندارد! البته حاج محمود نگفت که ما باوفاتریم ولی به هر حال، حال معنوی ابیات زیاد نبود و حتی اندیشه ساز هم نبود در آن سطح که “برف و آفتاب” گفت ما با فکر برمی گردیم و…
و همه ی اشکهای ما با این “ای کاش” است که سرازیر می شود!
بعد خیلی وقت، دیروز «همشهری داستان» آبان ماه، شماره ۴۹ را از دکه خریدم و… در میان همه داستانهایش «زینت و مکلوهان» به قلم «احسان عبدیپور» را خیلی پسندیدم؛
«زینت به حبیبو کشمش سپرده بود که اگر باز هم اتفاقی مکلوهان را توی کافهای جایی دید، سلام برساند و بگوید؛ مستر! جهان یک دهکده سر هم نیست. برعکس، هر آدمی خودش چهل پنجاه تا کشور است. آدم خانهاش یک جاست، دلش هزار جای دیگر. آدم خانهاش در الجزایر است، قبلهاش توی عربستان، تیم فوتبالش توی برزیل، قهرمان تنیسش توی سوییس، وزنهبرداریاش مال ایران، خوانندهاش مال مصر یا لندن یا لبنان، عشقش توی فرانسه».
گمانم خیلی قشنگ بود این پاراگراف. نه دوستان؟!
واقعا قشنگ بود! هر آدمی خودش چهل پنجاه تا کشور است…
علاقه مند شدم کل داستان رو بخونم!
نه!!!! 🙂
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خیلی خیلی قشنگ بود…!!!
و این پارگراف؛
ظریف به حسنو ریشمِش سپرده بود که اگر باز هم اتفاقی جان و کاترین را توی کافینتی جایی دید، سلام برساند و بگوید؛ مشتی! جهان یک میز مذاکره نیست. برعکس، هر آدمی خودش یک به علاوه پنج تا آدم است!! آدم خدایش یک جاست، کدخدایش یک جای دیگر!! آدم اخمش با دوستان است، قهقههاش با دشمنان!! تیم دیپلماتش توی توافق! دیپلمات متعهدش، لاوروف و جان کری!! مواضع باطلش، محکم!! موضع حقش، سست و ضعیف!! عشقش توی ژنو…
نه؟!! 😉
به به! حسین آقای قدیانی! چشم ما به جمال شما روشن…
“آدم خانهاش یک جاست، دلش هزار جای دیگر.”
واقعا قشنگه!
أین الطالب بدم المقتول بکربلا…
http://dl.aviny.com/voice/marsieh/moharram/92/shab-09/motiei/motiei-abbasi-shab-09-11.mp3
http://dl.aviny.com/voice/marsieh/moharram/93/shab-04/motie/motie-sh-04-93-11.mp3
اللهم عجل لولیک الفرج…
http://s2.saralah.net/archive/1391/nava/moharam/%5Bwww.saralah.net%5DMoharam91-Shab07-Track02.mp3
التماس دعا
سید احمد! حذف شده اما توفیقش نصیب من شد!
«تو خواندی و من آمده ام… به روضه ی سقای حرم… مران مرا دیگر… مران مرا از خیمه گهت… مگر نمی خواهد سپهت سیاهی لشگر».
لبیک یا حسین؛
خوش به سعادتت! دیدم ولی وقت نداشتم دانلود کنم، سلب توفیق شدم!
با تشکر از قطعه ۲۶ برای حذف توفیقات و عمومی کردن خصوصی ها. 🙂
نگران نباشید رفقا؛ کامنتم برگشت!
دیگه هم نمی ره… قول میدم! 🙂
انشاء! (گفت و شنود)
گفت: بالاخره تکلیف نماینده ایران در سازمان ملل چی شد؟
گفتم: آمریکا از صدور ویزا برای آقای ابوطالبی که به عنوان نماینده ایران معرفی شده بود خودداری کرده است. و دولت هم اعلام کرده که از موضع خود درباره نمایندگی ابوطالبی کوتاه نمیآید و اجازه نمیدهد ارزش پاسپورت ایرانی خدشهدار شود!
گفت: عمو یادگار! خوابی یا بیدار؟! سایت نمایندگی ایران در نیویورک آقای حسین دهقان را که قائم مقام نمایندگی بود به عنوان نماینده ایران معرفی کرده است.
گفتم: پس آنهمه ادعا که اجازه نمیدهیم آمریکا حاکمیت ما را نقض کند و به پاسپورت ایرانی آن اهانت کند و اینکه؛ معرفی ابوطالبی به عنوان نماینده ایران را پس نمیگیریم و… چی بود؟!
گفت: خب! صورت مسئله را طوری عوض کردهاند که انگار اصلا ماجرایی در میان نبوده است!
گفتم: چه عرض کنم؟! معلم انشاء یک صندلی وسط کلاس گذاشت و به دانشآموزان گفت؛ چه کسی میتواند اثبات کند که این صندلی وسط اتاق نیست؟ و دانشآموزی نمره بیست گرفت. چون فقط در یک جمله نوشته بود «کدام صندلی»؟!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
با تشدید… مشدد!
http://www.ghadiany.ir/1391/15870
سلام بر همه بزرگواران قطعه ۲۶
عزاداریها قبول
سوالی داشتم اگر کسی بتونه کمک کنه خیلی ممنون میشم خصوصا خواهر برزگوار خانم صبا که قم هستن
این آقای سیدحسن آقامیری کیه؟ خط و خطوط فکریش چطوریه؟ منبعی هست برای شناخت بیشتر ایشون؟ سخنرانی هایی شنیدم از ایشون که به نظرم یه جوریه! و داره بین بچه ها پخش میشه..
آیا کسی هست که مرا یاری کند؟
هاتف؛
آدمی که حرفای بی بی سی و رسانه های بیگانه رو تکرار کنه، حتی اگه لباس روحانیت تنش باشه؛ یا خائنه یا جاهل…
بخوام خوشبینانه در مورد این آدم نظر بدم؛ دنبال جلب توجه و معروفیته؛ و الا آدم عقل داشته باشه مثل غضنفر گل به خودی نمیزنه
چقدر سطح بعضی مردممون پائینه!!
آخه یعنی چی که هر جا میرن، بدون توجه به موقعیت، عزا یا عروسی، موبایل و تبلت به دست، فیلم می گیرن؟!
چقدر بی فرهنگی بده!!
مثلا می خوان بگن ما عاشق مرتضی پاشایی هستیم؛
خانوم جون! تو که مثلا عشقت مرده، کی وقت کردی ناخوناتو لاک بزنی؟
کی براشینگ و میکاپ کردی؟!
این همه جمع شدن، لااقل یه صلوات نفرستادن که خیری برای اون بنده خدا داشته باشن.
خدا بیامرزه مرتضی پاشایی رو. این جا بچه های خوبی داره. شما یه فاتحه برای اون بنده خدا بخونید.
ح ق: http://www.vatanemrooz.ir/Newspaper/PagePDF/18428
الحمدلله همه آنچه باید گفته میشد توسط پدر و مادر معزز مرتضی پاشایی گفته شد آنهم به نحو احسنت، باشکوه و کوبنده. آره خب! ما با جماعتی طرفیم که یک روز به بهانه گرفتن تابوت خانم سیمین بهبهانی، آنقدر نرد عشق (!) با یکدیگر میبازند که حتی صدای پسر خانم شاعر را درمیآورند. پسری که از قضا مثل مادرش، خیلی هم در قید و بند انقلاب نیست اما اینقدر غیرت دارد که به جماعت بتوپد؛ «مادرم هر چه بود، مسلمان بود. اگر برایش فاتحه نمیخوانید و صلوات نمیفرستید، لااقل دست هم نزنید، سوت هم نکشید!» و دگر روز، با بی کلاسبازیهای خود، باعث تکدر خاطر والدین مومن و انقلابی مرتضی پاشایی میشوند… از این حرفها گذشته، به لینکی که گذاشتم خوب دقت کنید! این حق دولتزن دروغگو بود… خانم ابتکار! الان دیگر هوا برای چه آلوده است؟؟!! مگر نمیگفتید بنزین وارداتی، هرگز آلودگی بنزین تولید داخل را ندارد؟؟!! مگر آنهمه ننواختید دسترنج، و عرق و عرق کارگر ایرانی را؟؟!! جالب اینجاست که فیالحال، هوای تهران، هنوز آنقدر سرد و زمستانی نشده که ما با پدیده «وارونگی هوا» مواجه باشیم اما… هوا بس ناجوانمردانه آلوده است!! آیا شرف دارند که اعتراف کنند بنزین وارداتی هم آلوده است؟؟!! خب بابا، اگه همچینه، و اگه بنزین وارداتی هم آلوده است، و اگه اتفاقا آلودهتر از بنزین خودمان است، پول مملکت را نمیدادید به اجنبی، همون بنزین کارگر خودمان را عرضه میکردید! خدا رحمت کند «جلال آل احمد» را. زنده بود حالاحالاها باید از «غربزدگی» مینوشت!!
هاتف؛
من ایشون را نمی شناسم. از یکی از نزدیکانم که دوستی چند ساله با ایشون دارند؛ پرسیدم، جزییات جوابشان که به نظرم اخلاقی نیست مطرح بشه (هم به این دلیل که شناخت شخصی ندارم هم به دلایل دیگه) اما گفتند اگه منظورتان این است که ضد نظام یا ضد ولایت باشند؛ اینطور نیست!
در مورد خط و خطوط هم گفتند؛ نه اینوریه نه اونوری!
حاج حسین؛
من از دیشب به این بریده ی قصه ای که گذاشتید دارم فکر می کنم؛ راست بود، جالب بود، اما راستش آدمشو دوست نداشتم، همونی که خونه ش یه جا بود دلش هزار جای دیگه!
همین آدمی که مصداق چهل پنجاه تا کشوره، آیا خودش دلیل این نیست که، پس جهان یه دهکده است؟
روح مطهر مادر بزرگوار شهید عباس بابایی، قرین رحمت باد…
تو رو خدا اینا رو ببین!!
http://www.uploadax.com/images/89969750463331463900.jpg
http://www.uploadax.com/images/32157949589649785077.jpg
http://www.uploadax.com/images/49164098271273280264.jpg
البته خدا رو شکر تونستن نسبتا مراسم رو مدیریت کنن و لااله الا الله و صلوات و فاتحه و روضه هم داشتن.
اما این جمعیت موبایل به دست و بی خاصیت اونقدر بهشت زهرا و قطعه هنرمندان رو شلوغ کردن که خانواده نتونستن صبح مرحوم رو دفن کنن و آخرش هم غروب یگان ویژه اومد و اون جماعت علاف رو متفرق کرد تا بعد از اذان مغرب دفنش کردن!!
تیتر یک وطن امروز خیلی جالبه…
“آش آشنا برای آشتیانی”
لالایی! (گفت و شنود)
گفت: آقای آشنا، مشاور رئیسجمهور گفته است دخالت و اظهارنظر مجلس درباره مذاکرات هستهای، پائین آوردن سطح مذاکرات است!
گفتم: «مجلس در رأس امور است»، آقای آشنا در کجای امور است؟!
گفت: ایشان فرمودهاند وقتی کلان مملکت در حال مذاکره است و «ما در این سطح داریم صحبت میکنیم» دیگر جایی برای اظهارنظر مجلس نیست!
گفتم: اولا؛ مگر مجلس یکی از ۳ قوه کلان نظام نیست؟ و ثانیا؛ منظور آقای آشنا از «ما داریم صحبت میکنیم» چیست؟ یعنی ایشان هم دارند مذاکره میکنند؟!
گفت: بنده خدا، خودش هم نمیداند چه میگوید! ظاهرا نفوذی اصولگرایان در دولت است و مثل دفعه قبل با اهانت به مجلس در آستانه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی قصد دارد وزیر علوم چند برابر وزیر پیشنهادی قبلی رأی منفی بیاورد!
گفتم: چه عرض کنم؟! دایهای داشت برای کودکی لالایی میخواند که خوابش ببرد، بعد از نیم ساعت، کودک با عصبانیت گفت؛ صداترو قطع کن! بذار یه چرت بخوابم
“خدا رحمت کند «جلال آل احمد» را. زنده بود حالاحالاها باید از «غربزدگی» مینوشت!!”
وطن امروز واقعا حرفه ای صفحه یکشو می بنده… محشره! و باعث افتخار حزب الله…
…………………… فقط اینکه چرا حسین قدیانی کمتر در وطن می نویسه؟؟؟
هاتف؛
به نظر من همون یه جوریه را داشته باش تا مدل جورش مشخص بشه!
تبلیغاتش که دهه ی اول علنی بود ولی اگر کسی پای حرفای این آقا بنشینه باید صحبتهایی نظیر صحبتهای ارزشمند اخیر آقای رحیم پور ازغدی را حتما گوش کنه و از منبریهایی که خط و ربطشون واضح است فاصله نگیره تا بتونه خودش این افراد و امثالهم و صحبتهاشون را تحلیل کنه!
اینطوری بصیرت افزایی میشه!
پیشنهاد مطالعه
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930825001419
سلام خدمت عزیزان
و تشکر ویژه از یاوران گرامی و قطعه ۲۶ که این امکان را فراهم آورد.
سلاله ۹ دی؛
بعضی سخنرانیهای ایشون را که شنیدم یاد برخی دولتمردان و مواضعشون افتادم. شما هم که میفرمایید تکرار مواضع بیبیسی و رسانههای بیگانه… از ترکیب اینها نتایج خوبی به دست نمیاد… الله اعلم.
سرکار خانم صبا؛
سپاس از شما و وابستگان محترم و زحمتی که متحمل شدید و همچنین رعایت اخلاقی که فرمودید.
لبیک یا حسین؛
الحمدلله دیروز توفیق تشرف به شهر کریمهی اهل بیت سلامالله و صلواتهعلیهماجمعین حاصل شد. به یاد و دعاگوی همه بزرگواران بودم. تبلیغات ایشان را دیدم البته تو ماشین بودیم و سریع گذشتیم… نشد به تاریخ دقت کنم. از راهنمایی شما ممنونم. سخنرانی جناب رحیم پور ازغدی رو شنیدم و همین امر هم حساسیتم را بیشتر کرد. امیدوارم سایر دوستان هم به بیانات مهم ایشان توجه فرمایند.
ای برگ! زودتر از پاییز زرد نشو … تو نبودی درخت بود. تو باشی درخت هست. تو نباشی هم درخت هست اما درخت نباشد تو نیستی و وقتی بیافتی، له خواهی شد زیر پای آنهایی که در هنگام سقوط تو از درخت داشتند برایت دست می زدند.
http://www.ghadiany.ir/1389/1226
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین…
زود تموم شد مطلب… خیلی زود!
امیدوارم قلعه نوعی و درخشان به دنبال بازی برد – برد نباشند؟!
و ضمنا امیدوارم این بار هم خون بر شمشیر پیروز بشه!!!
🙂
وای که چقد دلم واسه کامنت های اینجا تنگ شده بود!
نمی دونم چرا یه مدت اصلا اینجا رو فراموش کرده بودم!
خدا رو شکر وزیرم رای نیاورد!
راستی میگم این چیزی که مطهری درباره سردار فضلی و نیلی مفرد گفته راسته؟؟
سردار فضلی: {من افتخار می کنم که نیلی زمانی فرمانده من بود}
!!؟؟
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1393/08/07/13930807000703.jpg
امضای “فرهادی” پای نامهای که “رفتار نظام را به دوران ستمشاهی” تشبیه کرد + سند
http://www.snn.ir/detail/News/369495/186
چقدر بازی دشواری بود
در آلماتی دو، داشتیم دو بر یک میبردیم
که داور انگلیسی نگذاشت
در آلماتی یک
یک بر یک شده بودیم
در بغداد
صفر بر صفر
حتی در مذاکرات اردوغان و سیلوا با ما
دو هیچ به نفع ما شده بود
وقتی که با ننه اشتون مذاکره میکردیم آن روزها
با کدخدا که بستیم
بازی ناگهان شش بر یک به نفع کدخدا شد
بیدعوت به نیویورک که رفتیم
بازی ۲۱ بر یک
به نفع آنان شد
ده امتیاز به خاطر یک صندلی
و بعد سه روز مذاکرات نفسگیر
سی و پنج بر یک
فقط تیر دروازه را اشتباه گرفته بودیم.
آنها گل میزدند
ما لبخند میزدیم
آنها گل میزدند
ما به آنها پنالتی تعارف میکردیم
سوار بنز شدیم
سندش را به ما نشان دادند
گفتند تکچرخ بزنید
به شرط آن که فقط یک چرخش بچرخد
گفتند بوق بزنید
به شرط آن که صدایش بیرون نرود
دنده عوض کنید
اما در حالت پارک
گفتند میتوانید برای یک برنامه
با اجازهی ما
در بنز خودتان لم بدهید
گفتند با اجازهی ما میتوانید حتی به آینهی بغل نگاه کنید
گفتند با اجازهی شورای امنیت
میتوانید در آینهی عقب به مدت دو تا سه دقیقه خیره شوید و لذت ببرید
بنا شد نتیجه را کلاه قرمزی اعلام کند
و ناگهان کلاه قرمزی گفت:
ما بردهایم!
داور گفت آنها بردهاند
ننه اشتون خندید و رفت در آغوش کری
کری گفت ما بردهایم
اسرائیل گفت ما آن یک گل را قبول نداریم
کلاه قرمزی گفت:
یک از سی و پنج بزرگتر است
پس ما بردهایم
و پسرخاله اعداد را در هم ضرب کرد و گفت:
گاهی اگر خدا بخواهد
یک بزرگتر از سی و پنج خواهد شد
ناصر میگوید:
در فردو به دستشویی نمیتوان رفت
وگرنه بازی سی و شش بر یک میشود
در اراک آب معدنی نمیتوان خورد
وگرنه سی و هفت بر یک میشود
بناست پولها آزاد شوند
تا پول بیفتک و شاتوبریان ۲۵ بهعلاوهی شش شود
بناست پنج درصد از تحریمها کم شود
به بهای حذف دو تا بیست درصد
در متن انگلیسی بناست
تمام پازها تبدیل به پز شود
فیلها تبدیل به بز
تمام آبهای سنگین
آب هویج شوند
لطفا برای پسرخاله دست بزنید و صندلی بیاورید
در نیویورک
دو صندلی
در شورای حکام و امنیت
سه صندلی
یک فرهنگ انگلیسی دانشآموز
برای لحظههای امضا
یک فراک قرمز برای پسرخاله و کلاه قرمزی
یک کلاه برای بابانوئل
بناست بازی هر ششماه ادامه داشته باشد
هر ششماه شش گل
به حساب شش بهعلاوهی شش میریزند
تا پنجاه سال
و آخرش بازی را
سیصد بر یک اعلام میکنند!
آن وقت کلاه قرمزی خواهد گفت:
یک بیشتر است یا سیصد!
“استاد قزوه”
“آن که دارد «مبارزه» میکند، کار خود را خوب بلد است. آن که دارد «مذاکره» میکند را به تخصص بیشتر دعوت میکنیم! یک شأنی دارد واژه «تعهد» که دیگر حیفم میآید هر جایی خرجش کنم!”
ممنون از مرتضی اهوازی. عالی بود و ممنون تر از حسین قدیانی گرامی که واقعا دمش گرمه.
شعار دولت جدید شده: اشداء بینهم، رحماء علی الکفار.
آقایان تدبیر و امید!!!! بس است دیگر… بترسید از نجابت این مردم. کاسه صبرشان خیلی گود است اما وای بر روزی که پر شود.
خجالت بکشید از مادران شهید……….
شعر سپید استاد قزوه یا چگونه با شیفت و اینتر شعر بسازیم
این دو را با هم مقایسه کنید.
دقیقه ی نود؛
می ترسم مذاکرات آخر وین درست مثل بازی آرژانتین باشد. با آن همه دوام که آوردیم درست در دقیقه آخر، ناگاه کسی مثل مسی بیاید و کار را تمام کند. می ترسم بعد بازی عراقچی دوباره تبلتاش را بیرون بیاورد تا به یادگار فیلم بگیرد و کاپیتان ظریف کراوات جان کری را به یادگار بگیرد! و ما بی خود به خیابان بریزیم و جشن باخت بگیریم.
دقیقه ی نود؛
می ترسم مذاکرات آخر وین
درست مثل بازی آرژانتین باشد
با آن همه دوام که آوردیم
درست در دقیقه آخر
ناگاه کسی مثل مسی
بیاید و کار را تمام کند.
می ترسم بعد بازی
عراقچی دوباره تبلتاش را بیرون بیاورد
تا به یادگار فیلم بگیرد
و کاپیتان ظریف
کراوات جان کری را به یادگار بگیرد!
و ما بی خود به خیابان بریزیم
و جشن باخت بگیریم.
عوضش حسن آقا تو دیدارهای معمولیش با بادیگارد و کیف ضد گلوله حضور پیدا می کنه!
با سلام
بروزم هستم با عنوان:
مرثیه ایی بر مذاکرات شاید هستهای!
http://farhangeparvaz.blog.ir/1393/09/03/mozakerat2434234
فرهنگ پرواز
با تشکر
آنقدر که خنده های ظریف ایشان اذیتم کرده و اعصابم را بهم ریخته، هیچ چیز نکرده!
«اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، امریکا بیش از همه ضرر می کند.»
رهبر معظم انقلاب
از بیانات رهبر انقلاب در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین علیهالسلام:
«دشمنىِ دشمنان ما بهخاطر این است که نظام جمهورى اسلامى در مقابل نظام سلطه ایستاده است؛ در مقابل عادت بدِ تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر ایستاده است؛ بقیهى چیزها بهانه است. امروز بهانه، مسئلهى هستهاى است؛ یک روز بهانه، حقوق بشر است؛ یک روز بهانه، یک چیز دیگر است. آنها میخواهند نظام جمهورى اسلامى را از ایستادگى در مقابل قلدرها و گردنکلفتها و باجبگیرها و زورگویان عالم منصرف کنند؛ البته این اتفاق نخواهد افتاد.»