پرواز انقلاب را نشانه رفته‌اند

نجوایی با حضرت روح‌الله در یوم‌الله دوازدهم بهمن ماه

Capture

وطن امروز/ ۱۲ بهمن ۱۳۹۳

index

اگر خمینی آنقدر مسائل شاه را زیاد کرد که دیگر دژخیم پهلوی مانده بود کدام مساله را حل کند و کدام بماند، جانشین شایسته او اما استاد مساله‌سازی برای آمریکا و اسرائیل است.

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، امروز دوازدهم بهمن است… و خمینی می‌خواهد راس ساعتی که خدا مقرر کرده، ایران باشد. کوچه‌ها را با گل بیارایید! کدخدا به درک که راضی نیست! مهم رضایت روح خداست. مهم رضایت خداست. این چیزها به آمریکا ربطی ندارد. «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.» طیاره به زمین خواهد نشست! به ضمیر دل ما. خمینی خواهد آمد… اما آن ابرمرد دشمن‌شکن انقلاب نکرد و آن همه تبعید را تحمل نکرد که ما برای چرخیدن چرخ کارخانه‌های وطن ـ از نانو گرفته تا صنعت و هسته‌ای و… ـ نظر یانکی‌ها را جویا شویم! آمریکا اگر می‌خواست در خلال مذاکرات به ما امتیاز اقتصادی بدهد اساسا تحریم‌مان نمی‌کرد! خداوند به کسانی که خیال می‌کنند از لوله اسلحه جلاد تحریم، به جای گلوله، گل بیرون می‌آید یک جو عقل بدهد! «آنها که خواب آمریکا را می‌بینند، خدا بیدارشان کند.» جمله از آن خمینی است. امروز دوازدهم بهمن است. «یا مرگ یا خمینی»! گروه خونی انقلاب خمینی به این بساط نمی‌خورد. جمع کنید این بساط را! اصلش را بخواهی، خمینی در فرودگاه پاریس، به جای پاسپورت، چیز دیگری به دنیای ابرقدرت‌ها نشان داد! افق دیگری. آینده دیگری.

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، هنگام حضور امام در فرودگاه مهرآباد، سرود «خمینی ای امام» خوانده شد که هیچ جایش باب میل غرب و غرب‌زده‌ها نبود. حنجره‌ها کار خود را بلد بودند و کلمات، عاشق انقلابی‌ترین جای جملات. هر حرفی سر جای خودش بود! هر مصرعی. هر بیتی. فرمان انقلاب دست خدا بود.

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، امروز خمینی می‌خواهد در جنوبی‌ترین نقطه شهر، بهشت زهرا(س) با پابرهنه‌ها سخن بگوید علیه دولتی که کدخدا را بزرگ‌تر از خدا می‌پنداشت. شاه عقل نداشت و خیال می‌کرد لابی‌ با شیطان، روح خدا را از امتداد راه خدا بازمی‌دارد! شاه پاسپورت به دوش در هر جهنمی با هر ابلیسی بگویی قدم زد اما چون عقل نداشت آخرش هم نفهمید «صدای انقلاب ملت ایران» را؛ شنید اما نفهمید!

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، انقلاب اسلامی، انقلاب دیروز نیست؛ انقلاب همین امروز است… و بهمن ۵۷ تاریخ ما نیست، هویت ماست. انقلاب اسلامی به عنوان یک جریان سیال و ممتد، مادام که آمریکا، شیطان بزرگ باشد، دشمن او باقی خواهد ماند. انقلاب اسلامی حتی از روستاهای حومه منامه هم برای اتاق بیضی مساله امنیت ملی درست کرده. شیخ نمر هم در عربستان، مساله انقلاب اسلامی برای کاخ سفید است. اگر خمینی آنقدر مسائل شاه را زیاد کرد که دیگر دژخیم پهلوی مانده بود کدام مساله را حل کند و کدام بماند، جانشین شایسته او اما استاد مساله‌سازی برای آمریکا و اسرائیل است. حزب‌الله لبنان را بنگرید! فراتر از مساله، به مصیبت شیاطین عالم بدل شده. من به غیرت و عقل رهبر عربی، سیدحسن نصرالله سوگند می‌خورم خون سرخ و همواره جوشان عماد مغنیه، آن مساله‌ای نیست که با شهادت فرزندش «جهاد» برای صهیونیست‌ها حل شود. بچه سوسول‌هایی که سال ۸۸ می‌خواستند در قیطریه، برای اول اپوزیسیون عالم یعنی نظام دشمن‌شکن و انقلابی جمهوری اسلامی مساله درست کنند، مساله درست کردن را باید از شیربچه‌های گردان شهدای قنیطره در جبهه شبعا بیاموزند!

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، پترائوس چند ستاره می‌خواست تحت فرماندهی پرزیدنت اوباما، ژنرال مساله‌ساز جمهوری اسلامی در جبهه مقاومت باشد! اینک سالیانی است پترائوس نگونبخت، خود به یکی از مسائل جلاد تحریم تبدیل شده! اما تو حاج‌قاسم سلیمانی را بنگر! و او را یکی هم از لباس بدون جلیقه ضدگلوله‌اش بشناس! که چگونه از کربلای پنج تا همین کربلای فعلی… و تا دیالی، به مصیبت روسای‌جمهور ادوار آمریکا بدل شده! هیچ مهم نیست در آمریکا چه کسی رئیس‌جمهور باشد! هر که می‌خواهد باشد، ما کار خودمان را می‌کنیم. لازم باشد چون مردان والفجر ۸ از عرض وحشی اروند ناآرام رد می‌شویم، لازم باشد تا آخرین قطره خون از عرق کارگر ایرانی دفاع می‌کنیم تا ضمن هم قدمی با دوست ان‌شاءالله اثر تحریم را بشکنیم.

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، ابتدا باید احترام عرق کارگر را نگه داشت، حرمت خون شهید را، آنگاه از پاسپورت سخن گفت! هر عقل سلیمی می‌فهمد که قند در دل دشمن آب کردن، برای اقتصاد این ملت نان نمی‌شود! احترام ایرانی به تحویل گرفتن پاسپورت او در فرودگاه لندن و نیویورک نیست، اما بعضی‌ها که آمده بودند تا به زعم خود ال کنند و بل کنند، یک سال تمام، آن‌هم برای یک ویزای ساده، آن‌هم برای سفیرشان در سازمان ملل، آن‌هم بعد از توافق ژنو، آن‌هم بعد از آن همه امتیاز که به دشمن دادند، حتی «مؤدب و باهوش» خطابش کردند، دیدیم چگونه سنگ روی یخ کدخدا شدند! و از این بدتر! به خاطر یک ویزا مجبور شدند سفیرشان را هم عوض کنند! واقعاً خدا باید عقل بدهد که غیرت محصول عقل است.

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، تا قیامت هم با دشمن پیاده‌روی کنند، تحقیر ممکن است رخ دهد لیکن بر ساختار تحریم لرزه نخواهد افتاد. ما راستش قبل از هر چیز، منتقد پیاده راه رفتن روی مخ اقتصاد ملی، استقلال ملی، منافع ملی و اقتدار ملی هستیم و الا اگر نبود که بعضی‌ها مسؤولیتی در نظام دارند، اساساً شأن قلم بسی بالاتر از نوشتن درباره ایشان است.

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، مذاکره را هم دیپلمات‌ها باید از انقلابی‌ها بیاموزند! حزب‌الله لبنان هم با غرب مذاکره می‌کند اما در ازای ۲ تا جنازه، ده‌ها آزادمرد تحویل می‌گیرد. سؤال می‌پرسم؛ دشمن برای قاسم سلیمانی بیشتر احترام قائل است یا سفیر یک سال مستقر در تهران بعضی‌ها؟! عقل می‌گوید راه جلب احترام دشمن، امتیاز دادن به او نیست، خنده به او نیست، قدم زدن با آمال او نیست، اعتماد به او نیست، بلکه باید روی موضع حق خود با تدبیر بایستی. وقتی در ازای امتیازات فراوانی که به دشمن می‌دهی، از او چیزی در مایه‌های «هیچ» می‌گیری، انصاف بده در عقل چه‌کسی باید شک کرد!

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، ما از موضع ۱۲ بهمن ۵۷ یک ذره عقب نمی‌نشینیم. انقلاب برای ما تازه تازه است… و تردید باید در عقل آن جماعت کرد که در آستانه سی‌ و ششمین سالگرد انقلاب خمینی، خیال می‌کنند انقلاب اسلامی برای صدور نیاز به پاسپورت دارد!

به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، پای شعار «یا مرگ یا خمینی» نسل ما هم جوان داده است. ما نسل به نسل پای مکتب ولایت فقیه شهید نداده‌ایم که شاهد این بساط باشیم. امسال ۲۲ بهمن شعار «مرگ بر آمریکا» را دوست و دشمن از ما سنگین‌تر از همیشه خواهند شنید… خیلی سنگین‌تر! به حدی که حساب کار دست هر دو سوی میز مذاکره بیاید.

index

اماما! ما صراحت را از تو آموخته‌ایم؛ غیرت را، عقل را. خسته‌شده‌های از آرمان انقلاب تو، به ما می‌گویند «تندرو» اما وقتی صحیفه‌ات را باز می‌کنیم، با مشاهده آن همه خشم و غضب، تازه متوجه اوج رواداری خود می‌شویم!

اماما! قرار ما امروز همان ساعتی که خدا مقرر کرده… غربزده‌ها به خیال خام خود می‌خواهند روح خدای ما را با کدخدا جمع کنند اما شعار ما این است: «یا مرگ یا خمینی».

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “خداوند به کسانی که خیال می‌کنند از لوله اسلحه جلاد تحریم، به جای گلوله، گل بیرون می‌آید یک جو عقل بدهد!”

    لعنت خدا بر آخوند انگلیسی!

  3. دانشجو می‌گوید:

    “واقعا خدا عقل بدهد که غیرت محصول عقل است.”
    عالی بود آقای قدیانی

  4. چشم انتظار می‌گوید:

    ببخشید که از این واژه استفاده می کنم! ولی بخدا لایک داره لایک!!

    خشم انقلابی، در متن انقلابی…
    تو فرزند همان علمدار انقلابی هستی که دیپلمات نیست، انقلابی است…
    بابای توست خامنه ای (حفظه الله)

  5. دی می‌گوید:

    خسته‌شده‌های از آرمان انقلاب تو، به ما می‌گویند «تندرو»، اما وقتی صحیفه‌ات را باز می‌کنیم، با مشاهده آن همه خشم و غضب، تازه متوجه اوج رواداری خود می‌شویم!

  6. سیداحمد می‌گوید:

    “بهمن ۵۷ تاریخ ما نیست، هویت ماست”

  7. سیداحمد می‌گوید:

    “من به غیرت و عقل رهبر عربی، سیدحسن نصرالله سوگند می‌خورم خون سرخ و همواره جوشان عماد مغنیه، آن مساله‌ای نیست که با شهادت فرزندش «جهاد» برای صهیونیست‌ها حل شود. بچه سوسول‌هایی که سال ۸۸ می‌خواستند در قیطریه، برای اول اپوزیسیون عالم یعنی نظام دشمن‌شکن و انقلابی جمهوری اسلامی مساله درست کنند، مساله درست کردن را باید از شیربچه‌های گردان شهدای قنیطره در جبهه شبعا بیاموزند!”

    آفرین… آفرین سالار!

  8. چشم انتظار می‌گوید:

    … اگر خمینی آنقدر مسائل شاه را زیاد کرد که دیگر دژخیم پهلوی مانده بود کدام مساله را حل کند و کدام بماند، جانشین شایسته او اما استاد مساله‌سازی برای آمریکا و اسرائیل است. حزب‌الله لبنان را بنگرید! فراتر از مساله، به مصیبت شیاطین عالم بدل شده. من به غیرت و عقل رهبر عربی، سیدحسن نصرالله سوگند می‌خورم خون سرخ و همواره جوشان عماد مغنیه، آن مساله‌ای نیست که با شهادت فرزندش «جهاد» برای صهیونیست‌ها حل شود. بچه سوسول‌هایی که سال ۸۸ می‌خواستند در قیطریه، برای اول اپوزیسیون عالم یعنی نظام دشمن‌شکن و انقلابی جمهوری اسلامی مساله درست کنند، مساله درست کردن را باید از شیربچه‌های گردان شهدای قنیطره در جبهه شبعا بیاموزند!

    احسنت…

  9. سیداحمد می‌گوید:

    “تردید باید در عقل آن جماعت کرد که در آستانه سی‌وششمین سالگرد انقلاب خمینی، خیال می‌کنند انقلاب اسلامی برای صدور نیاز به پاسپورت دارد!”

  10. سمانه می‌گوید:

    به بعضی ها بربخورد یا نخورد…

    “مرگ بر کدخدای بی خدا‏”‏
    اصلا می‌گیم که به بعضی ها بربخورد
    والا به خدا

  11. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    این را هم مطالعه کنید
    http://kayhan.ir/fa/news/36415

  12. سیداحمد می‌گوید:

    به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد…

    پرچم این انقلاب با دستان با کفایت مولایمان خامنه ای، به دست صاحب الزمان می رسد.
    اللهم عجل لولیک الفرج…
    اللهم احفظ امامنا خامنه ای…

  13. م.طاهری می‌گوید:

    تکبیر نداشت این متن؟ داشت انصافا. خط به خط، بند به بند
    خیلی خوب بود.

  14. گفت و شنود می‌گوید:

    شیشه(گفت و شنود)

    گفت: شبکه بی‌بی‌سی، اقدام رئیس جمهور در معرفی خوشرو به‌جای ابوطالبی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل را، نشانه پرهیز روحانی از تنش‌آفرینی و جنجال دانسته و از آن استقبال کرده است.
    گفتم: دولت انگلیس باید هم از عقب‌نشینی غیرقابل توجیه دولت ایران در مقابل زورگویی آمریکا استقبال کند!
    گفت: روزنامه ایران، ارگان دولت هم از تحلیل بی‌بی‌سی استقبال کرده و این عقب‌نشینی را ستوده است!
    گفتم: ولی مگر همین دیروز آقای روحانی به شدت از کسانی که برای پیروزی حریف کف می‌زنند انتقاد نکرده بود؟! یعنی منظور ایشان روزنامه وابسته به دولت بوده است؟!
    گفت: چه عرض کنم؟!
    گفتم: شخصی وارد دفتر وکالت یک حقوقدان شد و پرسید؛ اگر بچه‌ای با سنگ شیشه خانه همسایه را شکسته باشد چه باید کرد؟ وکیل گفت؛ باید خسارت آن را از والدین بچه بگیرید. مراجعه کننده گفت؛ پس آقای وکیل، لطفاً پول شیشه را بدهید چون بچه شما به شیشه خانه ما سنگ زده است!

  15. سیداحمد می‌گوید:

    “پرواز انقلاب را نشانه رفته‌اند”

    واقعا عالی بود داداش حسین!
    عاقبت به خیر باشید…

  16. دی می‌گوید:

    به بعضی ها بر بخورد یا نخورد

    تردید باید در عقل، شعور و سواد آن جماعت کرد که از مسولینی که نتوانستند از حق یک ویزا برای کارمند خودشون دفاع کنند انتظار دارند از حقوق هسته‌ای ۷۵ میلیون نفر ایرانی دفاع کنند!!

  17. چشم انتظار می‌گوید:

    فاش گویم ته این “راه” به ترکستان است
    غم ندارم، به شما بر بخورد یا نخورد!

  18. شیدا می‌گوید:

    “وقتى به ازاى امتیازات فراوانى که به دشمن مى دهى، از او چیزى در مایه هاى “هیچ” مى گیرى، انصاف بده در عقل چه کسى باید شک کرد؟”

    و همچنین در صداقت و تدبیر و توان چه کسى؟! براستى اگر ایشان، مثل بچه هاى کلاس اولى، که تکلیف هایشان را ننوشته اند این بهانه هاى صد تا یه غاز را نیاورد چه بگوید؟! کدام دستاورد و عملکردش را بشمارد که مایه شرم و خجالت نباشد؟! اعتبار پاسپورت یا قیمت نفت یا آلودگى هوا یا گرانى روز افزون و…؟؟!!

  19. نسیم می‌گوید:

    به فرموده رهبر عزیزمان:
    “ما میراث بزرگ امام خمینى و همه‏ ارزشها و اصول آن را حفظ خواهیم کرد.”
    حتی اگر در این مسیر عده ای نقش ترمز داشته باشند!

  20. سیداحمد می‌گوید:

    به بعضی ها بر بخورد یا نخورد…

    آرامش، اقتدار و امنیت این روزها، حاصل زحمات سرهنگ هاست و حقوق دان های انگلیسی دستاوردی جز سرافکندگی و یاس برای مردم نداشتند!

  21. باراک می‌گوید:

    به قول بختیار من در جای خودم بسیار راحتم!

  22. صبا می‌گوید:

    به بعضی ها که بر می خورد!

  23. قاصدک منتظر می‌گوید:

    به کوری چشم دشمنان این انقلاب؛
    خدا با ماست…
    ماه های خوب خدا از آن ماست…
    انقلاب برای ماست…
    و در این میان، دلمان قرص به بودن “سید علی” است…

    “پرواز انقلاب را نشانه رفته اند”
    غافل از این که،
    آسمان این انقلاب، در حفاظ بال پرواز همان پرندگانی است که خونشان را برای این انقلاب داده اند…
    باور ندارید؟!
    این را از قاصدک های نشسته بر دوش نسیم انتظار که در روز ۱۲ بهمن ۵۷ به استقبال بت شکن زمانه رفته اند، بپرسید…

    به بعضی ها بر بخورد یا نخورد
    محال ممکن است، ما عزت و اقتدار و امنیت مان را، با عقل ناقص عده ای، در گورستان نفهمی هایشان دفن کنیم.

    ۲۲ بهمن امسال، شاهد خواهد بود که
    “شعار «مرگ بر آمریکا» را دوست و دشمن از ما سنگین‌تر از همیشه خواهند شنید… خیلی سنگین‌تر! به حدی که حساب کار دست هر دو سوی میز مذاکره بیاید.”

    و دوباره دست بیعت مان را محکمتر در دست رهبرمان می گذاریم و دل حضرت ماه را قرص به بودنمان…

  24. صبا می‌گوید:

    خانوم امشب طلبیدن به محضرشون، خیلی دعاتون کردم!

    http://www.axgig.com/images/80929158880395943525.jpg
    http://www.axgig.com/images/51481072451187591270.jpg
    http://www.axgig.com/images/65114154726751300145.jpg

    خصوصی
    شما و قطعه گره خوردین به حرم رفتن هایم
    یعنی هر وقت میرم حرم یادتون می افتم و دعاگو هستم
    امشب گفتم؛
    شد یه بار بیام حرم، یاد قطعه نیفتم!
    یاد جوابتون به مرتضی اهوازی افتادم که گفته بود: یه بار می خواد ازتون انتقاد کنه
    بهش گفتین: این چه فکراییه که می کنی.

    راستش امشب حرمم روضه داشت اما حس اینجا متفاته انگار
    منم روضه خونی نمی کنم!

  25. صبا می‌گوید:

    الان این نوشته تون اقدام علیه امنیت ملی که حساب نمی‌شه؟ می‌شه؟

  26. صبا می‌گوید:

    “آن‌طرفی‌ها در تیم مذاکرات برای جمع خودشان کف می‌زنند و در سمت ما معلوم نیست چکار می‌کنند و گاهی برای آن‌طرفی‌ها کف می‌زنند”!

    آخه عاقل! وقتی دشمنت واسه طرف خودش دست می‌زنه یعنی اون جلوئه دیگه!

    “ما امروز باید به دیپلمات‌های شجاع خود افتخار کنیم. تیم مذاکره‌کننده شب و روز ندارند و شجاعانه تلاش می‌کنند و حرف می‌زنند.”

    خیلی کار مهمی می کنند “حرف می زنند”، آخه دفاع کردنم بلد نیستی، اینم شد جمله؟!

  27. جمعی از خانواده های شهدای شهرستان تکاب می‌گوید:

    آقای قدیانی عزیز
    صدای مظلومیت ما را از شهرستان تکاب استان آذربایجان غربی بشنوید که در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمنداسلامی، فرماندار سرکشی از خانواده های شهدا را کم کردن ارزش خانواده ها می داند و در بحث و گفتگو با فرزند شهید(دکتر یحیی حمدی) می گوید؛ من به باور اعتقاد قلبی خودم می گویم که سهمیه دانشگاه برای فرزندان شهدا و ایثارگران و… خیانت به کشور بود و…

    آقای قدیانی عزیز
    به یاد فرمایش امام راحل افتادم که فرمودند: مبادا یک کلمه درشتی گفته بشود به این بازماندگان شهدا و معلولین.

    از محضرتان عاجزانه درخواست می نمایم که این سخنان سخیف فرماندار دولت تدبیر و امید را با قلم شیوا و خداپسندانه تان رسانه ای کنید تا التیام بخش آلام یادگاران شهدا باشد.

  28. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد بر…
    «بگذرد این روزگار تلخ‌ تر از زهر»!

  29. میلاد می‌گوید:

    داداش حسین دوست داریم
    “و الا اگر نبود که بعضی‌ها مسؤولیتی در نظام دارند، اساساً شأن قلم بسی بالاتر از نوشتن درباره ایشان است.”

  30. همرزم شهید می‌گوید:

    “نجوایی با حضرت روح‌الله در یوم‌الله دوازدهم بهمن ماه” برآیندی است از همه خون دل های این یک سال و نیم در آغاز دهه فجر
    که همانا راز دار دل ما پیر خمین است و ما به مبدا انقلاب ایمان داریم…

    هیهات منا الذله … یا مرگ یا خمینی

  31. مجنون می‌گوید:

    به بعضی ها بر بخورد یا نخورد
    (به جهنم)

  32. جمعی از خانواده های شهدای شهرستان تکاب می‌گوید:

    مشروح اظهارات فرماندار در جلسه هماهنگی برنامه های دهه فجر؛
    اهانت بی سابقه فرماندار تکاب به ارزش ها و خانواده های شهدا

    http://shiz.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=40&pageid=700&newsview=202827

  33. حنظله می‌گوید:

    بچه سوسول‌هایی که سال ۸۸ می‌خواستند در قیطریه، برای اول اپوزیسیون عالم یعنی نظام دشمن‌شکن و انقلابی جمهوری اسلامی مساله درست کنند، مساله درست کردن را باید از شیربچه‌های گردان شهدای قنیطره در جبهه شبعا بیاموزند!”

  34. پیرمرد می‌گوید:

    و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوالذکر
    و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین

  35. برف و آفتاب می‌گوید:

    توی دهن این دولت می‌زنیم. دولت زبون دراز بی‌شخصیت.

  36. برف و آفتاب می‌گوید:

    علامه حسن‌زاده آملی:
    سینه‌ی خود را شکافتم، به هرجای آسمان رفتم این سید را دیدم. باید قنبر حضرت خامنه‌ای بود.
    منبع: پرتو سخن ۹۰/۶/۱۶

    اون‌وقت بعضی‌ها به عمروعاص بودن خودشون افتخار می‌کنند. خاک تو سر بی‌عقل و بی‌شعورشون.

  37. gomnam 67 می‌گوید:

    فیلم تحلیل استاد پناهیان از نامه رهبر معظم انقلاب
    http://hw1.asset.aparat.com/aparat-video/6e1fc3b12e5b4394944c25566958edc32048060.mp4

  38. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    “عقل می‌گوید راه جلب احترام دشمن، امتیاز دادن به او نیست، خنده به او نیست، قدم زدن با آمال او نیست، اعتماد به او نیست، بلکه باید روی موضع حق خود با تدبیر بایستی.”

    عقل سالم!!! در بدن سالم

  39. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    غربزده‌ها به خیال خام خود می‌خواهند روح خدای ما را با کدخدا جمع کنند اما شعار ما این است: «یا مرگ یا خمینی»

    عالی بود

  40. so می‌گوید:

    انصافا هر وقت این صفحه ی سیاه رو باز می‌کنم از اینکه چطور می‌شه این همه شعار داد متعجب می‌شم 😐
    ناف بعضیا رو انگار با شعار بریدن 🙂

  41. so می‌گوید:

    ما هم به رسم دوستان یه کپی پیستی بنماییم تا باشد که بولد بشود؛

    اگر خمینی آنقدر مسائل شاه را زیاد کرد که دیگر دژخیم پهلوی مانده بود کدام مساله را حل کند و کدام بماند، جانشین شایسته او اما استاد مساله‌سازی برای آمریکا و اسرائیل است.

    لایک داداش لایک
    اینو من یه جور اقرار ضمنی می‌دونم به اینکه مسائل حکومت شاه زیاد نبود
    مسائل را زیاد کردند تا مسئولیت رو زیر سوال ببرند و حالا هم مسئله می‌سازیم تا مسائل خودمون دیده نشه 😉

  42. برف و آفتاب می‌گوید:

    منظورم ابوموسی بود نه عمروعاص. اعصاب می‌ذارن مگه برا آدم!

  43. 313یاران مهدی می‌گوید:

    ولی به خدا دلمون از دست این دولت، خونه، خون
    تا ما باشیم که در مواقع حساس به جون هم نیفتیم
    خدایا
    یعنی این اصول گراها از این انتخابات درس گرفتند یا نه؟
    به نظر من که اگه درس نگرفته باشند همه ی اظهار ناراحتی هاشون از این اوضاع الکیه و باید جواب خون شهدا رو بدهند
    مخصوصا خواص اصولگرا که در انتخابات ها جریان ساز هستند و اگر نه، در عمل به آرمانهای انقلاب خیانت کرده اند و بی تدبیری کرده اند
    هر چند دیگه از هر چی تدبیره حالم به هم می خوره!!!!!
    اگه تدبیر اینه، صد رحمت به بی تدبیری!!!!!

  44. عطشان می‌گوید:

    خصوصی لطفا
    سلام
    امیدوارم حالتان خوب باشد.
    قطعه برای من همواره قطعه است، هر چند فاصله باشد بین من و آن…
    امروز بعد از مدت ها به اینجا سر زدم، البته شما هم کمتر به قطعه می آیید.
    دیگران را نمی دانم، ولی برای من زمانی همین مانیتور و صفحه ی قطعه و حسین قدیانی و بچه ها تمام سهمم از گفتگو با بچه حزب اللهی ها بود.
    بچه هایی که هر چند گاهی با اختلاف نظر، اما همواره یک نگاه و آرمان مشترک داشتیم.
    زمانی که تازه طعم شیرین ولایت و امام و انقلاب را چشیده بودم و شما و بچه ها شده بودین تمام سهم من از بودن با آرمان هایم…
    اما…
    فاصله من و قطعه درست از انتخابات کذایی شروع شد
    زمانی که همه تند بودند…
    حتی حسین قدیانی
    بعد از انتخابات هم ناامید از عالم سیاست، جدایی افتاد بین من و قطعه…
    هر چند دلتنگ هوایش هستم.
    شما هم دیگر نیستید…
    گفتگوها، پرسش ها، پاسخ ها…
    هیچ وقت لحظه های نابی که با قطعه داشتم فراموش نمی کنم…
    گریه ها و هق هق هایم و خنده هایی که پایانی نداشت…
    سیاست زدگی بعد انتخابات من از یک سو، نوشته های بیشتر سیاسی شما از سوی دیگر و همچنین کم صبری دوستان در شنیدن نظر مخالف با نظر حسین قدیانی… همگی سبب دوری من از تنها دریچه ی دوست داشتنی من برای ارتباط با دوستانم بود.
    و حالا تنها از دلتنگی ام برای قطعه می گویم، قطعه ای که با اینکه در فضای مجازی جا خوش کرده اما برای من عین حقیقت بوده و البته هست
    که اگر نبود به گاه دلتنگی مرور نمی کردم خاطراتم را…
    هر وقت سری به قطعه می زنم، امید دارم باز هم پویایی را در قطعه ببینم که…
    بگذریم…
    خوش حالم که بعد از مدت ها برای قطعه نوشتم…

    امیدوارم لااقل اسم من رو یادتون مونده باشه هنوز 🙂
    یاعلی
    امضا: یه قطعه ای

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    ضمن عرض عذرخواهی بابت عمومی کردن کامنت‌تان، باید بگم که از دیدن نام و نظر دوستان قدیمی قطعه ۲۶ خوشحال می‌شم قطعا. فی‌الحال ۲ چیز را نمی‌دانم؛ یکی اینکه چرا کامنت‌تان را عمومی کردم، یکی هم اینکه چرا کامنت‌تان متقابلا برای من هم یادآور خاطراتی بود بس شیرین و ماندگار… اما یک چیز را خوب می‌دانم؛ اصلا به مرض فراموشی و بی‌معرفتی دچار نشده‌ام! پس اسم‌تان در کنار کلی اسم دیگر یادم مانده هنوز… این را اما خودم هم دوست دارم که خیلی وبلاگ، سیاسی نشود… لیکن از قرار نمی‌شود!! بگذریم که حال و حوصله قبلی، ایضا وقت و مجال قبلی که با شخمی‌ترین سرعت اینترنت، شبی ۱۰ بهاریه از شما دوستان خوب بخوانم و ویرایش کنم، واقعا دیگر در من نیست! بحث خستگی نیست‌ها! قصه این است… یعنی غصه این است که از ۸۸ تا امروز، نه ۵ سال، که گویی ۵۰ سال بر من و شاید شما و دیگر دوستان گذشته است… این وسط خدا را شاکرم که اگر گرد میانسالی، بلکه پیری و سپیدمویی بر سر و صورتم نشسته، در عوض، به برکت این قطعه و شما صاحبان خوبش، خاطراتی ناب و بکر هم برایم به ارمغان گذاشته… بس کنم!

  45. چشم انتظار می‌گوید:

    ماجرای کت و عینک!!

    http://kayhan.ir/fa/mobile/news/36434/354

  46. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    میزان عقل این حضرات، از دماغ تا ناف آویزون دیپلماسی و اقتصاد و فرهنگ و… دولتشون عیانه!
    جناب فریدون این دماغ رو تا حوالی گردن بکشه بالا، ما کلاهمون رو می‌ندازیم بالا!
    نیاز به رم‌کردن گاه و بی‌گاه هم نیست!

    “۹۳؛ سال اسب، شگفتا که از بعضی‌ها به‌جای نجابت، فقط رم‌کردن در برابر منتقد می‌بینیم! از قرار، بعضی‌ها، افتاده از اصل، تنها و تنها رم‌کردن را از اسب آموخته‌اند، غافل از آنکه اسب، حیوان نجیبی است! در سال اسب، این مخلوق زیبا و خوش قد و قامت خداوند، کجا رفته نجابت بعضی‌ها که این همه در برابر منتقد، درشت‌گویی می‌کنند؟! ای خوشا آدمیزاد، از هر حیوانی، چیزی بیاموزد، از اسب، نجابت را. و از مورچه، پشتکار را. تکیه بر بازوی خویش زند، نه آنکه از دشمن، رفع تحریم را گدایی کند! گدایی از دشمن، زیبنده آدمیزاد نیست! چه می‌گویم؟ که هیچ حیوانی از دشمن خویش، امری را گدایی نمی‌کند، ولو به بهانه مذاکره!”

    ————–

    so!
    ناف شما رو با چی بریدن؟!
    جدی سؤال هست واسم!
    بریدن اصلا؟!
    یا دور گردنته هنوز؟!!

  47. شیدا می‌گوید:

    نه تسلیم و سازش، نه تکریم و خواهش
    بتازد به نیرنگ تو توسن من
    من ایرانیم آرمانم شهادت
    تجلى هستى است، جان کندن من
    من آزاده از خاک آزادگانم
    گل صبر مى پرورد، دامن من
    بلند اخترم رهبرم، از ره آمد
    بهار است و هنگام گل چیدن من

    براى شادى روح امام عزیز و شهدا و شاعر گرانمایه انقلاب خانم سپیده کاشانى، صلوات…

  48. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    اینم خبری که در راه بود!
    http://ahmadinejad.ir
    رسما استارت زد!
    http://www.dolatebahar.com/view/29081/

    دوستان از الان به فکر باشیم، ۴ سال از وقت جمهوری اسلامی که داره تلف می‌شه، نذاریم با اومدن این بابا دوباره تمدید بشه…

  49. کنجکاو می‌گوید:

    یک: بی سواد، تازه به درون رسیده، بی شناسنامه، از جای خاص تغذیه می شوند، بی عقل؛ فکر می کنید با این شیب ملایم، سال آینده منتقدین چه نامیده می شود؟!

    دو: مودب خواندن شیطان بزرگ، قدم زدن با نماینده شیطان بزرگ، انتخاب نماینده ایران با اجازه شیطان بزرگ؛ فکر می کنید با این شیب ملایم، سال آینده…؟!

  50. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    لینک دوم باید اینجوری باشه:
    http://www.dolatebahar.com/view/29081/

    ــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    سید، درستش کرد! و اما امروز متنم کمپلت سانسور شد! 🙂 جملات اولش این بود، دوباره می‌نویسم، از برم؛

    «به شیخک تسبیح ملک عبدالله باشد «لا اله الا الله» هم نباید بگوییم، مبادا مذاکرات آسیبی ببیند! شرک خفی از این آشکارتر که روح خدا را می‌خواهند اما به شرط کدخدا؟! عقل نه چندان سلیم‌شان را به کار بیندازند، خواهند دید که خودشان مشغول کف زدن برای آن‌طرفی‌ها هستند، نه منتقد! آقای روحانی! من از اسم شما نمی‌ترسم… اما این ما بودیم که به اوباما تلفن زدیم یا شما؟! این ما بودیم که برای پرزیدنت کف «مودب و باهوش» زدیم یا شما؟! آقای روحانی! عقل سالم در بدن ناسالم هم کار می‌کند، اما امان از عقل ناسالم!! راستی که خوش گفت آن مرجع فرزانه؛ «کدام آدم عاقلی توافق ژنو را می‌بندد؟!………..»

    اینه که می‌گم ۵۰ سال گذشته‌ها!

  51. عطشان می‌گوید:

    ئه…
    راستش می‌دونستم که عمومی می کنید کامنت رو… باور کنین…
    دیگه بعد از… (حسابش از دستم رفته 🙂 ) سال دیگه می‌شناسمتون تا حدودی…
    ولی واقعا خودمم خوشحالم اسمم و کامنتم و البته جواب شما رو دیدم…
    خداییش خیلی صادقم ها…

    حالا که عمومی کردین کامنت رو یه سلام خیلیییی بلند به همه ی دوستان قطعه ای…
    دلتنگ همه هستم واقعا…
    دلم واقعا برای روزها و شب های پر از شور و هیجان قطعه تنگ شده…
    خیلی خیلی

  52. چشم انتظار می‌گوید:

    ۳۱۳ یاران مهدی؛

    یک نکته رو احتمالا سران اصولگرایی فهمیدند. هرچند با هزینه ی گزاف! اونم نکته ای بود که بارها و بارها “حسین قدیانی” تو همین قطعه و تو روزنامه ها فریاد زد؛ (نقل به مضمون): «بخدا اصلاح طلب ها در صحنه اند! دعوا نکنین. نگاه به نتیجه هم خیلی مهمه و…» اما، برخی از ما…!
    لکن؛ نکته ای که هنوز از ظواهر امر مشخصه اینه که؛ متاسفانه هنوز که هنوزه عده ای از سران اصولگرایی در حال و هوای ائتلاف کی با کی هستند! و زیر یک چتر جمع نشده اند و گوشه و کنار و تو سخنرانی های مختلف، بر همون طبل می کوبند! شایدم من اشتباه می کنم. امیدواریم زودتر خودشونو جمع و جور کنند که مجلس نزدیکه! ولی دیگه نمی گن اصلاح طلب ها در صحنه نیستند. راحت بخوابید که ما بیداریم!! اون نکته ای هم که گفتی به نظرم مطلب مهمی آمد:

    … به نظر من که اگه درس نگرفته باشند همه ی اظهار ناراحتی هاشون از این اوضاع الکیه و باید جواب خون شهدا رو بدهند.

  53. برف و آفتاب می‌گوید:

    آدم از این مدل حرف زدنتون دلش می‌گیره

  54. عطشان می‌گوید:

    ادامه جوابتون رو الان خوندم…
    قصد ناراحتی و دلگیری شما رو نداشتم
    فقط از دلتنگی خودم برای قطعه و دوستان گفتم
    متاسفانه یا خوشبختانه حستون رو درک می کنم
    در مورد گذشت ۵۰ سال و… مخصوصا این روزها و…
    بگذریم!
    تنها قصدم این بود که بگم قطعه همیشه دوست داشتنی هست برای من
    هر چقدر هم دور بشم، لحظات نابی که اینجا داشتم را فراموش نخواهم کرد، اصلا.
    حتی هم الان!! که دارم می نویسم کلی خاطره مثل فیلم از ذهنم می گذره
    اونقدر که اگر بگین چند تارو بگو قطعا هول می شم و نمی دونم کدوم رو بگم 🙂
    ببخشید، خیلی حرف زدم، بالاخره خیلی وقته حرفامو نگفتم.
    به عنوان یه قطعه ای حق آب و گل دارم دیگه 🙂

  55. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین؛

    از جوابی که به عطشان دادید، دلم گرفت!
    چرا؟ نمی دونم! 🙁
    اما دوست دارم هی بخونمش؛ دوباره و دوباره!
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    مرتضی؛

    دمت گرم!

  56. سمانه می‌گوید:

    داشتم مثلا به حرفهای یه بنده خدا گوش می کردم اما سرم تو لپ تاپ بود
    رسیده بودم به کامنت مرتضی اهوازی و سؤالش در مورد بندناف so
    یکدفعه باصدا خندیدم و لو رفتم که حواسم به جای حرفاش به قطعه بود
    ا
ین کامنت های آخر چقدر دوستانه و صمیمی بودند
    پشیمون شدم که سال ۸۸ که اولین بار اومدم قطعه پیگیرش نشدم
    تا اوایل امسال که یادم نیست چرا دوباره اومدم
    ولی اینبار موندم انگار

  57. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش جان؛ نزن این حرف ها رو
    شما هنوز اول چلچلیته. گرد پیری چیه؟! خدای نکرده چمنی باز بودی، سالنی باز بودی و گه گاهی هم هستی حکما… هنوز خیلی از اصولگراهای ناب طعم لایی های شما زیر دندونشونه…! 🙂 حتی اگه استاد باشه…

    ــــــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    حالا جوابم اونقدرم دلگیر نبودها! 🙂 در ضمن، اردیبهشت ۹۴ بیاد، می‌شه ۲ سال که نه چمن، نه سالن، نه خاکی، نه آسفالت و نه هیچ جای دیگه‌ای فوتبال بازی نکردم. یعنی با این زانو دیگه نمی‌شه! گاهی شهوت فوتبال، همچین میاد توی وجودم که نگو! از طرفی، از عمل دوباره روی زانویم می‌ترسم! عمل سختیه! فقط ۲ ماه خونه‌نشینی داره! ۲ ماه! بعدشم فیزیوتراپی و ال و بل! عمل هم نکنم که خطر آرتروز هست! یعنی تو مرض داشتی اسم فوتبال رو بیاری؟؟!! 🙂 واقعا هوایی شدم… خدا رحمت کنه امیرخان رو! یه بار بهش لایی انداختم، تا ۲ ماه قهر کرد باهام! نه که حساس بود!! به تنها استادی که اصلا جرات نکردم لایی بندازم همین حاج آقای صفار بود! یه بار به روی خودش آورد؛ «چرا به من لایی نمی‌ندازی؟!» گفتم: «می‌ترسم بهتون بربخوره، دیگه نوشته‌هام رو توی کیهان کار نکنین!!» شبی که رفتم ده ونک، خانه حاجی تا متن «تولد یک پروانه» را برای مقدمه «نه ده» ازشان بگیرم، به خنده گفتند؛ «این از نتایج اون لایی‌هاییه که ننداختی به من!!!!»

  58. چشم انتظار می‌گوید:

    اما حالا که برخی دوستان حرف دل می زنند، منم حرف دلمو می خوام بزنم ولی اگه تایید هم نشد اشکال نداره!

    داداش حسین
    ته صدات یه حزنی رو شنیدم تا حالا ولی خودمو زدم به اون راه!!! بماند…
    برای سلامتیت دعا می کنیم همیشه سرباز آقا!
    حالا باراک اگه حرفی داره بیاد وسط!!
    الحسود لا یسود 🙂

    ـــــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    حزنی اگر هست که هست به خاطر اینه؛ گاهی فکر می‌کنم عجب اقتداری آقا داره، گاهی فکر می‌کنم عجب بصیرتی آقا داره، گاهی فکر می‌کنم عجب مظلومیتی آقا داره، گاهی فکر می‌کنم عجب درایت و حکمتی آقا داره… اما همیشه خدا دارم به این فکر می‌کنم که عجب صبری آقا داره!

  59. سیداحمد می‌گوید:
  60. ناشناس می‌گوید:

    یادش بخیر

    حقیقتا دوستان خوب نعمتند که قطعه ۲۶ این فضا رو برای ما برای داشتن دوستان خوبی که شاید هرگز نبینیمشون به خوبی فراهم کرده.
    الهی شکر.

  61. ناشناس می‌گوید:

    این همه سال ۲۲ بهمن رفتیم کیک ساندیس بگیریم دریغ از یک دونه! الان اون نی ساندیس‌ها خیلی به کار میاد 🙂

    ولی خدایی آقای قدیانی انقدر خوب به این موضوع پرداختی که بساط این حرف‌های مضحک اساسی جمع شد

  62. گفت و شنود می‌گوید:

    نوار (گفت و شنود)

    گفت: وکیل یکی از متهمان امنیتی و اقتصادی فتنه ۸۸ گفته است نوار مکالمه موکل او با نیک‌آهنگ کوثر جعلی است!
    گفتم: همان مکالمه که از آن بوی خیانت می‌آید؟! و در دادگاه کانادا هم مطرح شده بود؟
    گفت: وکیل او گفته است در دادگاه کانادا هم جعلی بودن این نوار اثبات شده است!
    گفتم: ولی در خبرها آمده است که دادگاه کانادا صحت نوار را تأیید کرده است و از این گذشته، متخصصین داخلی هم به آسانی می‌توانند واقعی یا جعلی بودن آن را نشان بدهند.
    گفت: پس چه نیازی به این هیاهو دارند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! یارو می‌گفت؛ جلال آل احمد فقط یک کتاب دارد به نام «هملت». به او گفتند؛ ولی هملت، اثر شکسپیر است و طرف گفت؛ دیگه بدتر! پس این یک کتاب جلال آل احمد را هم شکسپیر برای او نوشته است!

  63. عطشان می‌گوید:

    یکی نیست به این عطشان بگه تو که نبودی تا الان چرا اومدی باز!!
    ببخشید واقعا دوستان
    قصدم ابراز دلتنگی برای قطعه دوست داشتنی بود…
    اصلا تقصیر خود آقای قدیانی است
    من که گفتم خصوصی 🙁

  64. صبا می‌گوید:

    عطشان؛

    خوبه حالا از عمومی کردن کامنتت عذر خواهی می‌شه!!!
    هیعععععععع!
    بریم یه چند وقت کامنت نذاریم بلکه…
    قبلش سلام

  65. صبا می‌گوید:

    یادمه آخرین باری که یکی از بچه ها از این کامنتا مثل کامنت من گذاشت؛ داداش حسین کلی عصبانی شد!
    الان دیگه بعد ۵ سال فکر نکنم عصبانی بشه، البته منم یه ذره شوخی کردم!

    حالا خیلی هم توی جواب کامنت عطشان حس دلگیری به اون غلیظی رب انار نبودا!

  66. به جای سید می‌گوید:

    یه پیام بی زرگانی!
    افراد آنلاین: ۱۶

    بقیه اش هم همان حرف هایی که آقا سید می نوشت.
    دوستان؛ خاطرات تکمیل شد!

  67. عطشان می‌گوید:

    آقا توبه….
    من رفتم کلا تو افق محو بشم…
    قصدم ایجاد آشوب بود که خدا رو شکر محقق شد
    رفتم تا چند ماه بعد که بریزیم تو خیابونا
    🙂

  68. باراک می‌گوید:

    SO

    پسرم چه بزرگ شدی بابا!

    مرتضی اهوازی

    به تو چه که نافش رو با چی بریدم؟ اصلا با همون چاقویی که دادم دست دولت اسلامی خوبه؟

    شیخ دیپلمات کارش را بلد است، سر عقلتان خواهد آورد.

  69. صبا می‌گوید:

    باراک؛

    شما اولین کامنتت مال چه وقتیه؟ یعنی می خوام ببینم قدمتت (تاریخی) چقدره؟

  70. چشم انتظار می‌گوید:

    H2so4! 🙂

  71. ناشناس می‌گوید:

    سرکار خانم صبا؛
    نگران نباشید
    دیگه حاجی بزرگ شده!
    خودش اعتراف کرده “گرد میانسالی، بلکه پیری و سپیدمویی بر سر و صورتم نشسته”
    دیگه اژدها وارد نمی‌شود! 🙂

  72. باراک می‌گوید:

    حاج خانوم
    از وقتی که اینترنت رو درست کردیم!

  73. ناشناس می‌گوید:

    باراک؛
    دلت نی ساندیس حکومتی می‌خواد؟!

  74. صبا می‌گوید:

    باراک؛

    بانمک، منظورم اولین کامنتتون در قطعه بیست و شش! آخه ما همه اولین کامنتامونو یه باری توی یه پستی گذاشتیم!

    ناشناس؛

    همه مون بزرگ شدیم! من که خیلی از قطعه درس گرفتم.

  75. ناشناس می‌گوید:

    سرکار خانم صبا؛
    بنده هم کارت رشدم رو با این‌جا چک می کنم! 🙂
    گاهی از خط رشد پایین می‌افتم ولی با غذاهای کمکی که توسط حاجی و دوستان (یاد یوگی و دوستان افتادم! 🙂 ) توصیه میشه لنگ‌لنگان خودم رو به خط نزدیک می‌کنم…

  76. نسیم می‌گوید:

    روزای اول راه اندازی قطعه بود که یکی از دوستام آدرس وبلاگ رو داد و گفت متنهای قشنگی داره.
    منم اومدم و چند ماهی خواننده دائمی قطعه بودم اما بعد از مدتی متاسفانه دیگه اصلا نیومدم تا خرداد پارسال، که کنجکاو شدم بدونم نظرتون درباره قالیباف و جلیلی چیه، دوباره وارد قطعه شدم
    که خدا رو شکر اون چیزی که دوست داشتم باشه، بود
    ولی مثل اینکه به قول دوستان روزها و شبهای پر از هیجان قطعه و لحظات ناب و از همه مهمتر متنهای خوب که باید سر زمان خودش خونده می شد رو از دست دادم و صد البته افسوس از اینکه دیگه حال و حوصله قبلی، ایضا فرصت و مجال قبلی وجود نداره…

  77. خواهرشهید می‌گوید:

    سلام
    فکر کنم so و باراک که احتمالا یکی باشند، وقتی می بینند بعضی ها مثل امشب دلشون گرفته، یه خودی نشون میدن جهت انبساط خاطر.
    منظور و خاصیت دیگری ندارند طفلکی ها!!!

  78. ... می‌گوید:

    شایدم استراتژیش عوض شده؛
    کمتر عصبانی می‌شه، بیشتر حذف می‌ کنه؟!

  79. باراک می‌گوید:

    ناشناس

    از هرچی ساندیس حالم بهم میخوره، ما red bull می خوریم!

    عرض کنم خدمت شما حالا که هستم از نظراتم استفاده کنید، به قبلش کار نداشته باشید.

    چشم انتظار

    مثلا شما معلمی، خودت فهمیدی چی گفتی؟

  80. صبا می‌گوید:

    خواهر شهید؛

    ولی من فکر می کردم باراک بیشتر طنز می‌گه و خودیه!!

  81. صاعقه گمنام می‌گوید:

    باراک خیلی کوچیکی!
    برو با «راک» بیا!!

  82. ناشناس می‌گوید:

    باراک؛
    خوردن ساندیس حکومتی لیاقت و توفیق می‌خواد! شنیدن اسم ساندیس ما رو شارژ و پر انرژی می کنه. دیگه نیازی به اون چیزا نداریم!
    بعدش نگفتم ساندیس، عرض شد نی ساندیس!

    حاجی؛
    دیگه بزرگ شدن هم حدی داره! این باراک برای چی داره تأیید می شه؟! (ببخشید جنبه نداریم… رو که می دید وارد حوزه مدیریت شما هم می شیم) حس می‌کنم روحم و فضای قطعه با حضورش داره کثیف می شه! خیلی آقایی کردیم که این چند روزه در برابر چرندیاتش (یا به قول خودش نظراتش!!) فقط سکوت کردیم.

  83. ... می‌گوید:

    ناشناس؛

    اوه! یه ذره تحمل نظر مخالفتونو ببرید بالا!!

  84. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    http://ahmadinejad.ir

    از الان باید برای مقابله با این طاعون معاصر ایران کمیته تشکیل داد و برنامه ریزی کرد
    یا الله
    زمستان سختی در راه هست
    خدایا به ایران رحم کن

    ــــــــــــــــــــــــ

    قطعه ۲۶:

    طاعون معاصر شیخ حسنه. دوره اون بابا گذشت، البته اگه طاعون معاصر جوری گند نزنه که ملت بگن صد رحمت به اون قبلی!

  85. ... می‌گوید:

    دکتر؛

    چقدر حلال زاده ای، باعث سوء ظن شدید! گفتم لابد آقای قدیانی باهاتون دعوا کرده یا رفتید قهر، یا حاجی سانسورتون می کنه!
    حالتون خوبه؟

    معده منم ناراحته، پزشک گفت اندوسکوپی، قبول نکردم. دارو داده بهتره اما ناراحته! میگن اندوسکوپی احتمال واگیر بیماری داره!

  86. باراک می‌گوید:

    دکتر!

    هر کی برای ما یه … بخوره ما تاییدش می کنیم
    تو که از خودمونی فکر کن بعد نظر بده

  87. خواهرشهید می‌گوید:

    صبا
    اتفاقا من هم همین فکر را کرده بودم
    به هر حال طنز هم انبساط خاطر میاره

  88. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    نه من گرفتارم
    چند وقت یه بار می شینم پای اینترنت
    اندوسکوپی بعضی وقتا تحریک می کنه و کلا تا لازم نباشه نباید انجام داد
    شما به حرف دکترت گوش کن
    سعی کن هر چی به ذهنت می رسه ازش بخوای و تمام ابهام هایی که داری رو بپرس
    اگه هم لازم هست می تونم ایمیل یا شماره تلفن بدم بیشتر صحبت کنیم یا افراد متخصص درست حسابی بهتون معرفی کنم
    سنتونم نمی دونم ولی اگه جوونید که اصلا جای نگرانی نیست
    با معده باید مدارا کرد

  89. برف و آفتاب می‌گوید:

    یکی از فامیلامون که از نظر سیاسی همچین ولایتمدار هم نیست(!) یه بار که بحث سیاسی داشتیم این قصه رو تعریف کرد:
    یه مرد آسیابونی بوده که همیشه قبل از اینکه گندم مردم رو براشون آرد کنه، پولش رو می‌گرفته. برای همین همه ازش شاکی بودند. بعد از مرگش هم لعن و نفرین بود که پشت سرش می‌گفتند.
    یه روز پسرش می‌گه این‌طوری نمی‌شه. من باید یه کاری کنم که همه به پدرم رحمت بفرستند.
    دکان پدرش رو باز می‌کنه و این بار سر کوچه و قبل از اینکه مشتری گندمش رو تحویل بده پولش رو می‌گیره!
    بعد از اون همه می‌گن؛ صد رحمت به پدرت!!

    البته ما بصیرت‌مون بیشتر از این حرفاست. هردوشون رو نفرین می‌کنیم!

  90. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    آنچنان که اهل ایمان گفته‌اند
    ابتدای قطعه با نام خدا

    ای جناب شیخ روحانی، سلام!
    بنده حرفی راست دارم با شما

    مولوی بلخی عارف یکی
    شعر دارد هست بیتش آشنا

    شعر او را پیش از این‌ها خوانده‌ای
    بنده تضمین کرده‌ام آن شعر را

    بار دیگر هم بخوان از قول من
    می‌کنم تقدیم با دست دعا:

    “ای بسا ابلیس آدم رو که هست”
    (در لباس جان کری و اوباما)

    “پس به هر دستی نباید داد دست”
    پس به هر پایی نباید داد پا!

    “استاد قزوه”

  91. مسعودساس می‌گوید:

    ای کاش شود به هر دلی حاکم عقل
    رنجه نشود ز عده ای دائم عقل

    در دولت اعتدال و تدبیر و امید
    دیدیم تن سالم و ناسالم عقل

  92. چشم انتظار می‌گوید:

    باراک؛

    قرار نیست هرچی معلم می گه، دانش آموز بفهمه که! باید چند جلسه بیای کلاس خصوصی تا یادت بدم… 🙂 آقای مؤدب و باهوش…!

  93. ... می‌گوید:

    دکتر؛

    ما ایمیلمون قطعه است، شماره تلفنموم قطعه است، خونه مون قطعه است! داداش حسین هم هر جور صلاح بدونه کامنتامونو خونه تکونی می‌کنه!!

    اتفاقا پزشک بعدی که بهش مراجعه کردم و تحت نظرشم، درست حسابیه (قبلی هم بود البته)
    می‌گه الان آندوسکوپی لازم نیست ولی اتفاقا چون جوونی نباید این علائم را داشته باشی
    گفت چون استرست بالاست، بهم آزمایش تیروئید داد
    (مشکلی نداشت)
    هر چیه زیر سر این استرسه……………

    دوستان؛

    وقتی داریم در مورد مسولین حرف می زنیم؛ یادمون نره که مسولین نظام جمهوری اسلامی اند! دقت کنید؛ یعنی هر چی رییس جمهور اومد بد بود؟! دقت دارید که انتخاب مردمن! حالا آقای قدیانی اگه بد می‌گه؛ خوبم گفته!
    (از حسن آقا هم خوب گفتید راستی؟)
    الان داشتم از عدالت حاکم می خوندم:

    “اگر عدالت سلطان نباشد، احدی متمکن از اجرای عدالت نخواهد بود. چگونه چنین نباشد و حال این که تهذیب و تحصیل معارف و کسب علوم و تحصیل اخلاق و تدبیر امر منزل و خانه و تربیت عیال و اولاد، موقوف است به “فراغ بال” و اطمینان خاطر، و انتظام احوال و با جور سلطان و ظلم پادشاه، احوال مردم مختل و اوضاع ایشان پریشان می گردد و از هر طرفی فتنه بر می خیزد و از هر جانبی محنتی رو می آورد و دل ها مرده و خاطر ها افسرده می شود…”
    این مسولین و روسای جمهور ما به این چیزها هم فکر می کنند وقتی که مشغول حرف زدن و سیاسی بازی و کم کاری و بی عدالتی هستند آیا؟

    خدایا؛

    تو رو به خودت “آقا” رو واسمون نگه دار!
    یعنی یه روزی میاد مردم یاد بگیرند؛
    دموکراسی و انتخاب من و اونا چرته و جامعه باید دست فقیه، عالم و عادل باشه، از بالا تا پایینش!

  94. همرزم شهید می‌گوید:

    باراک؛
    اتفاقا داعشی ها هم خیلی به red bull علاقه دارند و پز مصرفش رو می دهند.

  95. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    من می‌خواستم برای این پست، یک آیه بذارم
    ولی با درک ناقصی که از قرآن دارم
    آیه ای با مضمون چشم سفیدی و کلید شکسته پیدا نکردم!!

    سوره مبارکه لقمان آیه ۷
    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
    بسم الله الرحمن الرحیم

    وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِ آیَاتُنَا وَلَّىٰ مُسْتَکْبِرًا کَأَن لَّمْ یَسْمَعْهَا
    کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ

    و هنگامی که آیات ما بر او خوانده می‌شود، مستکبرانه روی برمی‌گرداند
    گویی آن را نشنیده است؛ گویی اصلاً گوشهایش سنگین است!
    او را به عذابی دردناک بشارت ده!

    خدا شاهده دلم براشون می‌سوزه
    اینا یه روز بچه های انقلاب بودن
    الان به این روز دراومدن
    خدا همه رو عاقبت بخیر کنه

  96. صبر می‌گوید:

    آقای قدیانی؛
    بر انسان دو نوع غم مستولی می شود.

    ۱- غم متعالی یا وجودی
    ۲-غم غیر متعالی یا غیر وجودی!

    غم های متعالی و وجودی باعث رشد انسان می شود که نیاز همه انسانهاست اما غم غیر وجودی باعث بیماری و افسردگی انسان می شود. مانند غم های مردم عادی مثلا قسط وام، ازدواج دختر و پسر، چرا ماشین ندارم و از این قبیل…! کاش همیشه انسان غمش وجودی باشد!

    سلام چشم انتظار؛

    اگر هم اصول گرایان نکته را فهمیده باشند مطمئن باش به توافق نمی رسند چون همه شون دیدگاهشون نسبت به قضایا مفسر محور است و توافقی حاصل نمی شه! مثلا اگه از شما یا آقای قدیانی که هیچ کدام جز خواص تاثیر گذار هم نیستید بخواهند به کاندید غیر از مورد نظرتون رای بدید، آیا رای می دهید؟

    برای مفسر محور بودن به لینک زیر مراجعه بفرمایید!
    http://khosropanah.ir/fa/files/downloads/kalam-jadid/hermo-.pdf

    در ضمن این توضیح را بدم؛ کسی در انتخابات پیروز است که خطیب خوبی باشد و بتونه افکار توده های مردم عادی را جذب کند! چون رای مردم عادی تاثیر گذار است، نه رای احزاب و گروه ها! احزاب با این تنوعی که دارند هر کدام دو میلیون رای بیشتر ندارند. باید مثل مرتضی پاشایی بود که مردم عادی دوستش داشتند! صدا نداشت اما حزنی در آهنگهاش بود… 🙂

  97. شیدا می‌گوید:

    خداى من!
    این آدم بدون توهین نمى تونه سخنرانى کنه؟!
    این بار به امام خمینى (ره) توهین کرد و به سخنان ایشان گفت: “کلمات بى روح”!!!
    باورم نمى شه!
    بارها گوش کردم؛ واقعاًاین آدم خیلى بى ادب و… است!

  98. چشم انتظار می‌گوید:

    علیرضا قزوه:

    آنچنان که اهل ایمان گفته اند
    ابتدای قطعه با نام خدا

    ای جناب شیخ روحانی، سلام!
    بنده حرفی راست دارم با شما

    مولویِ بلخیِ عارف یکی
    شعر دارد هست بیتش آشنا:

    شعر او را پیش از این ها خوانده ای
    بنده تضمین کرده ام آن شعر را

    بار دیگر هم بخوان از قول من
    می کنم تقدیم با دست دعا:

    ای بسا ابلیس آدم رو که هست
    در لباسِ جان کری و اوباما!

    پس به هر دستی نباید داد دست
    پس به هر پایی نباید داد پا!

  99. علی س می‌گوید:

    سلام برادر حسین
    عالی بود
    چرایی این قضیه رو نمی‌دونم ولی تایید نظر من اینجا عین معجزه است
    خلاصه که اختلاف سلیقه جزیی داریم اما در اصول سریاز ولایتیم
    مطلب را در وطن امروز خواندم
    داغ دلم حرارتش کم شد ولی با این هیزم کشی های آقایون بعیده خاموش بشه
    یاعلی

  100. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    دکتر سلامی ها سلام! (۶۴)
    http://snn.ir/detail/video/386133/202

  101. صفایی‌نژاد می‌گوید:

    عالی بود
    سپاس

  102. یک قدم تا خدا می‌گوید:

    .
    ما متولد هزار و سیصد و انقلابیـــــم…

    تـولد سالهای کودکیمان را، با مارش ِ عملیات ها، جشن گرفتیم…

    کم کم در بحران ِ روزهای انقلاب، قَد کشیدیم…

    رفتن ِ یاران ِ خمینی را، در روزهای تقویم ِ زندگی مان، نشان گذاشتیم

    تا فراموش نکنیم به چه کسانی مدیونیم…

    کربلای ۵ و والفجر ۸ از پرافتخارترین عملیاتهای رزمندگانمان شد…

    و زبان از بَیان ِ حقایق ِ کانال ِ کمیل و نهر خَیِّن، قاصـــــــــــــر…

    با نام ِ باکری ها بر خود بالیدیم…

    نام حاج احمدِ متوسلیان و حاج ابراهیم همت، سوال ِ امتحان ِ اخلاقمان شد…

    با دوکوهه اُنس گرفتیم…

    و بازی دراز، ارتفاعات ِ غیرت ِ مردان ِ سرزمینم را به رخ ِ دنیا کشید…
    و در مـــرصاد، با دشمن اتمام حجت کردیم…

    دیری نپائید که خمینی بی تاب ِ یاران شد و در واپسین لحظه های ناامیدی

    سید علی، قرار ِ دل ِ بی قراران شد…
    و انقلاب دوباره به پا خاست…

    آری…
    این تمام روزهای پرافتخار ِ دهه ی شصت ِ ما بود…
    همان نسل ِ انقلاب…

    و تنها خدا می داند که ما، قدمی از آرمانهای انقلابمان عقب ننشستیم
    و این روزها منتظر ِ یک اشاره ی ولایتیم…

    با شمایــَم ای نااهلان و نامحرمان!

    ما همان متولدین ِ هزار و سیصد و انقلابیم که همچنان با عزمی راسخ،

    ایستاده ایم…

    «یادآوری روزهای پرافتخارمــــــــــــــــان مبارک باد»
    .

  103. سیداحمد می‌گوید:

    اول اینکه؛
    so هیچ ربطی به باراک نداره!
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    دوم اینکه؛
    اسلامی ایرانی! ممنون… خدا عاقبت همه مونو ختم به خیر کنه و دعای خیر امام زمان رو شامل حالمون کنه…
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    سوم اینکه؛
    همه! حالا چون یاد خاطرات افتادید اشکال نداره ولی سعی کنید زیاد شیطنت نکنید!
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    چهارم هم…
    هیچی دیگه!
    آها! دکتر سلام رو هم ببینید!

  104. علمدار می‌گوید:

    در واقع مرگ بر امریکایی که مردم ما می گویند، همان اعوذبالله من الشیطان الرجیم است که اول هر سوره قبل از بسم الله الرحمن الرحیم گفته می شود.

    رهبر انقلاب

  105. مسعودساس می‌گوید:

    خصوصی:
    سلام خدمت داداش و آقاسید
    خوبید؟
    شرمنده من چند وقت نبودم
    کارم افتاده …
    الانم تازه اومدم خونه
    مشهد بودم یادتون کردم
    چه خبرا؟
    دلم براتون تنگ شده بودا

    از این جواب ها بدید که هیشکی نمی بینه
    تا شب هم بذارید بمونه. آخه شب میام خونه
    خخخخخخ

    ــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی/ عمومی:

    شرمنده که این جواب رو هیشکی (!) نمی‌بینه!! 🙂 ما بالاخره نفهمیدیم تو همدانی، تهرانی، مشهدی، کجایی!! یه کم از کار و بارت بگو، این دفعه قول می‌دم عمومی نکنم! 🙂

  106. سیداحمد می‌گوید:

    🙂

  107. مرضیه می‌گوید:

    نوشتۀ مصطفی همت (پسر شهید همت) در جواب فرماندار … تکاب:

    “موجودات ناپاک، دهان‌های نجس، منافقینی که در مقابل سهمیه‌های سایر ارگان‌ها مثل سهمیهٔ دانشگاهی خانوادهٔ هیأت علمی‌های دانشگاه‌ها که کاملا مؤثرتر از سهمیهٔ ایثارگران است و سهمیهٔ مناطق محروم و سهمیه‌های دانشگاهیِ دیگر اعتراضی نمی‌کنند و فقط از دهان ناپاکشان اعتراض به سهمیهٔ ایثارگران بیرون می‌آید… لعنت خدا بر مسئولین مربوطه در سازمان سنجش که در دفترچهٔ کنکور، سهمیهٔ ایثارگران را در چشم مردمان نمک‌نشناس و دشمنان شهدا فرو می‌کنند اما حرفی از سهمیهٔ هیأت علمی‌ها و امثالهم نمی‌زنند…”

  108. مسعودساس می‌گوید:

    خصوصی، شایدم عمومی:

    خخخخخخخخخخخ
    مردم از خنده. آی خداا

    من مارکوپولوام. :d

    داداش
    کارم یک سالی هست افتاده عسلویه.
    تو یه پالایشگاه مشغول به کار شدم.
    ۲۰ روز اونجام؛ ۱۰ روز همدان
    الانم زیارت رفته بودم مشهد
    تهرانم که پارسال بودم

    این بود زندگی نامه ی من
    در کل ارادت داریم و فدایی دارید
    مختصر و مفید

    ــــــــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    انشاءالله موفق و موید باشی… هر وقت تهران آمدی و کاری داشتی، روی کمک ما هم حساب کن. منم هر وقت اومدم عسلویه، فاز ۵ و ۶ رو می‌خوام! 🙂

  109. ناشناس می‌گوید:

    خصوصی
    حالا فعلا با حزن صدات کاری ندارم.. ولی صدات چقدر بانمکه! بالاخره برای اولین بار شنیدم اصلا فکرشم نمی‌کردم اینطوری باشه!

    اون زمانی که داری حرفای بوقی!! می‌زنی (از اونایی که خشم انقلابیت می‌گیره و بعضی وقتا تو وب و وطن نشده بنویسی و تلفنی به آقای شکیبایی گفتی و اونی که داشته خطتون رو کنترل می‌کرده رو هم دعوت کردی) ببین چه شنیدنی می‌شی! 🙂

  110. چشم انتظار می‌گوید:

    فاز ۵ و ۶!! پس چی برای آقازاده ها می مونه؟! 🙂

  111. م.طاهری می‌گوید:

    “باید هشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاست بازان پیوسته به غرب و شرق، با وسوسه های شیطانی شما را بسوی این چپاولگران بین المللی نکشند و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگی ها قیام کنید. و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و آمریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یاس را از خود دور کند و چشم داشت بغیر خود نداشته باشد، در دراز مدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. و آنچه انسان های شبیه به اینان به آن رسیده اند شما هم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالی، و اتکاء به نفس وقطع وابستگی به دیگران و تحمل سختی ها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطه اجانب.”

    از توصیه های امام به ملت ایران. ظاهرا خیلی از مسئولین و طرفداران شون هنوز فرصت نکردند وصیت نامه حضرت امام رو بخوانند.

  112. م.طاهری می‌گوید:

    “از هر امری که شائبه وابستگی با همه ابعادی که دارد بطور قاطع احتراز نمایید. و باید بدانید که وابستگی در بعض امور هرچند ممکن است ظاهر فریبنده ای داشته باشد یا منفعت و فایده ای در حال داشته باشد، لیکن در نتیجه ریشه کشور را به تباهی خواهد کشید”

    توصیه حضرت امام به وزارت امور خارجه در وصیت نامه شون.
    روحت شاد امام عزیز امت.
    روح منی خمینی.

  113. سیداحمد می‌گوید:

    خوشم می آید از این مطلب؛
    تیتر شیکی هم دارد!

    خیلی قشنگ گفتید:
    “به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد، ما از موضع ۱۲ بهمن ۵۷ یک ذره عقب نمی‌نشینیم.”

    باید پیام دیشب صبا را کامل کنم!

    داداش حسین عزیز؛
    فـــــــــــــــــــــــــــــــــــدایی داری…

  114. سیده زهرا می‌گوید:

    “پرچم این انقلاب با دستان با کفایت مولایمان خامنه ای، به دست صاحب الزمان می رسد”
    عزیزم خیلى مطمئن نباش.

  115. صبا می‌گوید:

    اگه صلاح ندونید؛ خب تاییدش نمی کنید. پس نمی‌گم؛ اگه صلاح نمی دونید تاییدش نکنید!

    شرمنده ها؛ ولی اگه اشکال نداره، می خواستم بگم من فقط در قطعه با نام “صبا” نظر می‌گذارم.
    آخه چند تا وبلاگ که سر می‌زنم، دوستان بیست و ششی هم انگار سر می‌زنند، یکی دو تا نظر با اسم صبا خوندم که خیلی به نظرم قشنگ نبود! گفتم یه موقعی بچه ها؛ فکر نکنند که منم!
    البته در این فضا مشابهت اسمی بسیار است و آدم معمولا همچین فکری نمی‌کنه!
    ولی من؛ گفتم که گفته باشم!

  116. صبا می‌گوید:

    “پرچم این انقلاب با دستان با کفایت مولایمان خامنه ای، به دست صاحب الزمان می رسد”

    انشاءالله

  117. صبا می‌گوید:

    فاصله(گفت و شنود)

    گفت: مشاور فرهنگی رئیس جمهور گفته است کسانی که به کت و عینک ظریف انتقاد می‌کنند بهتر است اگر حرف و طرحی برای سیاست خارجی کشور دارند آن را ارائه کنند!
    گفتم: قبلاً هم در همین ستون نوشته بودیم که این مشاور فرهنگی رئیس جمهور نفوذی مخالفان دولت است!
    گفت: چطور مگر؟!
    گفتم: برای اینکه غیر از خود رئیس جمهور، هیچ کس دیگری به کت و عینک آقای ظریف انتقاد نکرده است، بنابراین آقای آشنا با زبان بی‌زبانی و با کنایه دارد به رئیس‌جمهور می‌گوید به جای انتقاد به کت و عینک ظریف، بهتر است در سیاست خارجی خود تجدیدنظر کند!
    گفت: چه عرض کنم؟! شاید هم این آقای مشاور پیش خودش فکر می‌کند که با این نظرت مشعشع دارد به رئیس جمهور کمک می‌کند.
    گفتم: کارمندی که خیلی خرابکاری می‌کرد به رئیس شرکت گفت؛ من دلم می‌خواهد که خورشید شرکت شما باشم! و رئیس گفت؛ پس لطفاً ۱۳۰ میلیون کیلومتر از من دور شو!

  118. صبا می‌گوید:

    دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند، پنهان خورید باده که تعزیر می کنند
    ناموس عشق و رونق عشاق می برند، عیب جوان و سرزنش پیر می کنند
    جز قلب تیره نشد حاصل و هنوز، باطل درین خیال که اکسیر می کنند
    گویند رمز عشق مگویید و مشنوید، مشکل حکایتی است که تقریر می کنند
    تشویش وقت پیر مغان می دهند باز، این سالکان نگر که چه با پیر می کنند
    .
    .
    .
    …………………

  119. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    آقای …
    اون زمانی که مردم بفهمند رایشون ارزشی نداره و همه چی دست یه نفر باشه، جمهوری اسلامی از بین رفته و تبدیل شده به ولایت اسلامی
    یه چیزی تو مایه های طالبان
    شما شاید سنت قد نمی‌ده به سخنرانی های امام
    ما هنوز حرف های امام تو گوشمونه
    “میزان رای مردم است”
    “جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد”
    یا حتی همین حرف های آیت الله خامنه ای: “رای مردم حق الناس است”

  120. صبا می‌گوید:

    صد ملک دل به نیم نظر می‌توان خرید، خوبان درین معامله تقصیر می کنند
    قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست، قومی دگر حواله به تقدیر می کنند
    فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر، کاین کارخانه ای است که تغییر می کنند
    می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب، چون نیک بنگری همه تزویر می کنند
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

    قطعه ۲۶:

    دوستان حتما بخوانند؛
    http://jahannews.com/vdcj8iexhuqey8z.fsfu.html
    http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=218388
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931113000032
    http://www.tasnimnews.com/Home/Single/641744

  121. چشم انتظار می‌گوید:

    حکایت دولت و اجنبی ها، از زبان استاد صفار:

    http://jahannews.com/vdcdsk0ofyt0zs6.2a2y.html

  122. شیدا می‌گوید:

    خصوصى
    نمى دانم آیا کسى از خودى ها وقایع کوبانى را آن طور که هست، ثبت مى کند یا باز……………………….

  123. دوست شما می‌گوید:

    در انتخابات زمانی که قلم در بر علیه آیت الله مصباح یزدی گرفتید و تا توانستید برداشت های خود را از ایشان به نقد کشیدید، دل خیلی ها به لرزه آمد که چرا حسین قدیانی؟ با دو مطلب از علامه مصباح چرا کلیدواژه های طعنه ای بکار بردید؟ بنده حاضرم شما در جلسه خصوصی از خود ایشان سوال کنید که آیا نتیجه را قبول نداشت؟! که آیا جمهوریت را قبول نداشت؟! من کاری به فلان جبهه ندارم و اما کلیدواژه های طعنه ای شما اخلاقی نبود… حاضرم حضوری اثبات کنم. کسی که رهبری به معنای تمام کلمه او را بصیر دانستند. بنده هم از خانواده شهیدم… تو چون در جبهه مایی دوستت داریم. من شماره موبایلم را خدمتتان می دهم ان شاءالله دوستی ما شروع شود. بنده طلبه و رشته فلسفه و کلام می خوانم. چونکه دوستی میان آمد دیگر رسم و اسم مهم نیست.

    ۰۹۳۹۸۷۰…. چاره دان

    حسین جان
    برادر مومن و عزیزم
    منتظر تماس شما هستم

  124. میلاد می‌گوید:

    سلام
    این رو الان ساختم
    ببنید خوبه؟
    http://s6.uplod.ir/i/00524/kzm6cqbexzkp.jpg
    http://www.afsaran.ir/link/828494
    داداش حسین اگه وقت کردی شما هم ببین

  125. اصفهانیان می‌گوید:

    فرزندان شاهد و خانواده های مظلومشام منتظرند حسین قدیانی پاسخ فرماندار شهرستان تکاب را بخاطر توهین بی سابقه اش بدهد. خواهشا سکوت نکن چون این فتح بابی است که آخرش به توهین به کربلا می رسد.

  126. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    شنیدم «اوباما» سیه‌فام است…
    ظریف(!) و کمی نازک‌اندام است!!
    یکی «باهوش و با‌‌ ادب» یافتش!
    او را «کدخدا»یش پنداشتش!!
    جفا دید و با جامِ زهرش بساخت
    «کلید»ها زیاد بهر قهرش بساخت!!
    چو پیشش فرستاد وزیرش باز…
    نمود پایش، بیش از گلیمش دراز!!
    بسی داد پا و بسی پا گشود…
    نه افتاد ز پا آن «وزیرک»، زود!
    چو از «عاقلان»سخت بودش سخن
    بگفتا از این رو بِهِش «شیخ‌حسن»؛
    چو ما خوبیم و «منتقدان» بدن (!)
    بوَد عقلِ سالم، در این بدن…!!

    http://panup.net/uploads/y780950_PhotoGrid_1422907145802.jpg

  127. ناشناس می‌گوید:

    آقای قدیانی
    اگه یه جا این حسن روحانی رو ببینین چی بهش می گین؟

    ـــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    🙂
    بگذار کمی فکر کنم…
    .
    .
    .
    آهان! بهش می‌گم؛
    «ای پیر ما، ای پیر ما! بنشین به روی صندلی».

  128. محمد پیرانی می‌گوید:

    آدم دهنش باز می مونه از بس کارت درسته حاجی
    دقیقا می زنی به هدف حسین جان

  129. محمد پیرانی می‌گوید:

    اوه اوه اوه
    پوکیدم از خنده داداش
    بنشین به روی صندلی

    الان سید مبصر میگه
    (از فلان جنبه و بهمان جنبه این جواب درست نیست و بهتره حذف بشه)

    منو کفن کنی سید همین مدلی کامنت نمی ذاره؟

  130. چشم انتظار می‌گوید:

    خصوصی:

    هر چند به هزار و یک دلیل، زیاد از توکلی خوشم نمیاد!!! ولی این کارش خوب بود…

    http://jahannews.com/vdcgun9tzak9zw4.rpra.html

  131. جوادیان می‌گوید:

    سلام عزیز
    نشانی قطعه یکی از لینک های قدیمی وبلاگ من است.
    اگه وقت کردی سری به نشانی من هم بزن و نظرت رو راجع به مطلب «پا توی کفش کارتونیست ها!» برام بنویس. یه جورایی برام مهمه!
    سرفراز باشی

  132. جوادیان می‌گوید:

    مثل اینکه نشانی وبلاگم رو باید می نوشتم:
    http://javadyan.ir/
    ارادت

  133. چشم انتظار می‌گوید:

    ممنون مرتضی… ممنون.

  134. گفت و شنود می‌گوید:

    دندان‌کج!(گفت و شنود)

    گفت: چه خبر؟!
    گفتم: دیروز در مجلس اعلام شد یکی از عوامل فتنه ۸۸ که پرونده وی در دست بررسی است، در یک قلم مبلغ ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از شرکت نفتی استات اویل نروژ رشوه گرفته است.
    گفت: خب! از نروژ گرفته است، از بیت‌المال کشور خودمان که نگرفته!
    گفتم: مرد حسابی! چرا پرت و پلا میگی؟! مبلغ رشوه همیشه خیلی کمتر از مبلغی است که با گرفتن آن از بیت‌المال مسلمین به تاراج می‌رود. رشوه گرفته که زمینه غارت بیت‌المال را برای آن شرکت خارجی فراهم کند.
    گفت: یعنی قرار است به این جرایم رسیدگی شود؟!
    گفتم: خب معلومه! شخصی رفت دندانپزشکی و گفت؛ آقای دکتر، این دندونم کج در اومده، دکتر پرسید؛ میخوای بکشم؟ گفت؛ پَ‌نه‌پَ اومدم یک کم نصیحتش کنی شاید به راه راست هدایت بشه!

  135. ف.طباطبایی می‌گوید:

    مرتضی اهوازی؛
    ممنونم از شما که این فیلم رو گذاشتید.

    خدا دل خانواده همه شهدای گمنام رو شاد کنه به حق امام زمان…

  136. چشم انتظار می‌گوید:

    به برکت این متن، قطعه بیست و ششی هایی که چند وقتی غیبت داشتن، یکی یکی دارن حاضری می زنن!

  137. چشم انتظار می‌گوید:

    آقا یه سیلی واسه دولت کنار گذاشته
    حالا یا توی دیدار با همافرها به صورت غیر مستقیم یا بعد ۲۲ بهمن همچین مشتی و خمینی وار…

  138. ... می‌گوید:

    رضا اعتدال طلب-پزشک؛

    در نامه آقا به جوانان اروپا اومده اسلام را از قرآن بگیرید، ما در اسلام اصلا چیزی به اسم انتخاب نداریم به نظرت عقلانیه افسارمون رو بدیم یه روز دست یکی که سلیقه اش شماله، چند روز دیگه دست کسی که جنوبه! اصلا به اسلام هم کاری نداشته باشی، می بینی که چرا باید چهار سال ریاست جمهوری کسی را تحمل کنی که قبولش نداری که هیچ، به نظرت اشتباه هم می کند! آدم می خواهی خودت را باید بسپری دست کسی که بر هوای نفسش غالب است و آگاه به امور و خیر و صلاح… عرض و آبروی مردم چیزی نیست که یک روز این قانون را برایش بگذاریم، چند روز دیگر غالب نمایندگان مجلس آنوری شدند؛ قانون را عوض کنند! امام و آقا هم اگر از رای مردم دفاع می کنند یکی به خاطر همین نرسیدن مردم به این مهم است که همین باعث می شود باب سوءاستفاده از گرگ هایی باز شود که مظهر نفس اند اما به گمانشان مظهر خدایند. بحثم فوق العاده ناقصه اما می دونم که در اسلام چیزی به اسم انتخاب مردم نداریم… انتخاب تنها از جانب خدا یا ولی خداست!

    ـــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    دوست محترم! سر جدت از جمهوری اسلامی مثل گروه فلان دفاع نکن… که این دکتر هم واسه ما زبون باز کنه و جواب شما رو بده. اگه ما داریم می‌گیم جمهوری اسلامی، یعنی قبول اصل مهمی به نام رجوع به رای مردم، خواه به بنی صدر رای بدن، خواه به صدر بنی آدم یعنی شیخ حسن روحانی! صدالبته در خود اسلام هم چیزی به اسم انتخاب مردم و اساسا انتخابات -منتهی در اشلی متفاوت از انتخابات به معنای امروزی- وجود دارد و الا حضرت ابوتراب چرا ۲۵ سال خانه نشینی را تحمل کرد؟… بعله البته! از حیث مباحث نظری، مراجعه به رای مردم، اشکالات خاص خودش را دارد اما این اشکالات -در مقام عمل- حل نمی‌شه جز به مدد ظهور… و اینکه ببینیم نسخه «صاحب‌الزمان(ع)» برای اداره جهان، چیست و چگونه است… من واقعا عذر می‌خوام اما این کامنت شما یعنی وقتی بزرگان دارن می‌گن «میزان رای مردمه» یا «حق‌الناسه» دارن فیلم بازی می‌کنن استغفرالله!! ما یه «مشروعیت» داریم، یه «مقبولیت». مشروعیت قطعا ربطی به رای مردم نداره. چه «علی(ع)» رو ملت بخوان، چه نخوان، مشروعه و حق. لیکن مقبولیت، بسته به نظر مردمه. تو نمی‌تونی اسم کشورت رو بگذاری «جمهوری اسلامی» اما در عین حال همچین کامنتی بگذاری. این کامنت، مثل این می‌مونه که ما بیاییم و در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ نامزد معین کنیم، بعد بگیم؛ «رای مردم و نظرسنجی و نتیجه و واقع‌گرایی، کیلو چنده؟؟!! ما مکلفیم به تکلیف…». در مثل هست که «شتر سواری دولادولا نمی‌شه»… و اما، من خودم این جواب را دادم که جناب دکتر برنداره دوباره جواب بده… و به ما یاد بده «میزان رای مردم است». عجب! شما می‌دونستی میزان رای مردمه، و سال ۸۸ توهم زده بودی که میزان رای شمال شهر تهرانه؟؟؟؟!!!!! خب! این از آن مباحثی است که ادامه دادن آن در صفحه کامنتها یحتمل منحرف می‌شه به گودرز و شقایق. فلذا دوستان خواهشا بحث رو کش ندن… کات! اعتراف می‌کنم بیش از ۱۵ سال است که حرم امام خمینی نرفته‌ام. بهشت‌زهرا هم می‌رم، حرم نمی‌رم. چهاردهم خردادها هم حرم امام نمی‌رم. چرا؟؟!! آقا یعنی چی که هر گربه‌ای تو جماران می‌میره، عدل کنار امام دفنش می‌کنن؟؟؟؟؟؟!!!!!! یه عده فکر می‌کنن ما عاشق دخترخاله‌های امام هم بودیم!!!! ملک عبدالله مرد، هنوز حرم امام کامل نشده!!!! بچه‌ها! من اصلا نمی‌گم کارم درسته‌ها… شایدم اشتب باشه اما واقعیت اینه که براتون گفتم. اووووف! اینقدر از دیدن این صحنه در صدا و سیمای این روزهای سال بدم میاد؛ «تجدید میثاق عمه وزیر ارشاد با آرمان‌های خاله امام»!! همچینم آهسته راه می‌رن انگار زدن دور کند!! بچه‌ها! روح‌الله موسوی‌الخمینی اونقدری که در همین قطعه ۲۶ بهشت زهرای تهران است، در مقبره خانوادگی ساکنین جماران نیست!! هرگز اسیر این رسم و رسومات نباشید که خمینی خودش آزاده بود از هر آنچه رنگ تعلق پذیرد. عوضی‌ها به خود امام فحش می‌دن، اونوقت با قبرش تجدید میثاق می‌کنن!!

  139. لبیک یا حسین می‌گوید:

    محمد چهار سال و نیم بیشتر نداشت که یک روز در حالیکه دستانش را به حالت قنوت گرفته بود و البته دست چپش را کمی کج کرده بود و انگشتانش کمی خم داشت سوالی از من کرد؛ بابا! چرا رهبر وقتی نماز می‌خونه دستش را این جوری می‌گیره؟! من با کمی مکث پاسخش را دادم و شاید هم با کمی بغض…
    از آن روز نزدیک به ۴ سال می‌گذرد و من اما همیشه با دیدن آقا و با کمی مکث…
    مهم نیست که محمد دست چپ آقا را با دست راست اشتباه گرفته بود، مهم این است که از آن موقع تا کنون می‌داند که رهبرش جانباز است!!!

    ــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    و رئیس جمهورش باندباز!! 🙂 اینم به دانسته‌های آقامحمدتون اضافه کنین، ممنون می‌شیم!!!!

  140. ... می‌گوید:

    باشه دفاع نمی کنم! اصلا هیچی نمی‌گم، خوبه!

    ـــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    از من لطفا ناراحت نشوید و ناراحت نباشید. حکومت‌داری قواعد خودش رو داره. نمی‌شه که وقتی ملت یوم‌الله ۹ دی رو می‌آفرینه، بگیم به به! وقتی که به حسن روحانی رای می‌ده، بگیم؛ «اصلا مگر امامان را خدا معین نمی‌کنه؟؟!! پس این وسط مردم، خر کی هستن؟؟!!» برادر یا خواهر محترمه! دقت کنین در این مباحث. ما معصوم داشتیم که گفتن «حتی اگه احدی با من نیاد، از راه کربلا برنمی‌گردم» اما هیچ معصومی نداریم که گفته باشه «چه مردم بخوان، چه نخوان، من براشون حکومت می‌کنم و لاغیر!» حتی در دوره ظهور هم مطمئن باشین که با مردم دنیا، همچین سخن گفته نمی‌شه. اینکه حالا ساز و کار اون زمان چیه و چطوره، الله اعلم اما قدر به یقین، اسلام -همیشه خدا- در مواجهه با افکار عمومی، متوجه ریزه‌کاری‌ها هست. البته شما در اون کامنت‌تون نیت خیری داشتین، لیکن جواب من لازم بود و انشاءالله مفید. عذر می‌خوام اگه صریح و بی‌تعارف بحث کردم و متشکرم بابت رعایت حد و حدود محدود چنین مباحثی در چنین فضایی…

  141. لبیک یا حسین می‌گوید:

    حسین آقا!
    محمد همه فن حریف شده! در سن خودش پختگی سیاسی خوبی داره.
    انشاالله عاقبت همه ی ما ختم به خیر شود!

    ــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    چند سالشه پدرصلواتی؟؟
    …نمی‌دونم چرا خنده‌ام گرفته!!
    آی دلم… 🙂

  142. ناشناس می‌گوید:

    وا! آقای قدیانی می‌شه هشت و نیم دیگه! مگه نمی‌شه؟!

    ـــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    شما چطور حساب کردین که شد بیست و سی؟؟!! 🙂

  143. لبیک یا حسین می‌گوید:

    “غیرت محصول عقل است” جمله ی برازنده ای بود.
    یاد یکی از کامنت هایم افتادم در متن های قبلی، در آنجا به دوستان پیشنهاد داده بودم برنامه ی شناسنامه را که گفتگو با علی جنتی بود حتما ببینند؛ مجری برنامه در ضمن سوالی از جنتی، خاطره ای از امام نقل کرد که عبارت بود از پیام مستقیم امام به جنتی در اوایل انقلاب و جنتی خودش کاملا اشراف به خاطره داشت و در جزییات کمک به رنجبران کرد. مضمون پیام، ابراز نگرانی امام به خاطر پخش نوعی از موسیقی (که احتمالا الآن خیلی متداول شده در سیما) در یک رسانه بود. (الآن در مورد آن رسانه حضور ذهن ندارم) سوال رنجبران این بود که آقای جنتی شما دیگر چرا؟! شمایی که این چنین خاطره ای از امام داری و نظر مستقیم و بی واسطه ی ایشان را می دانی؟! و جنتی انکار کرد همه چیز را و به قولی متن را به حاشیه کشاند و جواب سر بالا داد.

    سوالی که مطرح است این است؛ الآن در نوشته هایم در قسمت بالا چی به چی ربط داره؟! بعد از خوندن موارد پایین حل قضیه با خودتون!

    ۱؛ قبل از اینجا متن استاد شریعتمداری در باره ی آوازه خوان زن را خوانده بودم.
    ۲؛ خاطره ای از امام در آن برنامه ی گفتگو بود و این متن از آرمان های امام گفته بود.
    ۳؛ جمله ی غیرت ثمره ی عقل است نظرم را جلب کرد.
    ۴؛ یاد روایتی از پیامبر افتادم که می فرمایند؛ موسیقی مرد را بی غیرت می کند.
    ۵؛ هر کس ربط مسائل را فهمید لطفا تکبیر!!!

  144. لبیک یا حسین می‌گوید:

    روز اربعین امسال ۸ را تمام کرد

  145. ناشناس می‌گوید:

    چرا سر به سر می‌ذاری بشر؟ 🙂
    اتفاقا می‌خواستم بنویسم بیست و سی! گفتم شاید ناراحت بشن!
    (عرض ارادت “لبیک یا حسین” إن‌شاءالله علی اکبرت سرباز امام زمان “عجل الله تعالی فرجه الشریف” باشه)

  146. ناشناس می‌گوید:

    الله اکبر!

    آخ که چقدر دلم برای شب ۲۲ بهمن تنگ شده!

  147. لبیک یا حسین می‌گوید:

    ناشناس؛
    علیک سلام
    من به یک سری تشبیهات حساسم
    اسم پسرم محمد هست
    دوستانی که من را می شناسند شاید یاد داشته باشند که سر اون مداحی محمود کریمی مسئله سازی کردم چون ما خاک پای غلامان اهل بیت علیهم السلام نمی‌شیم ما باید به عنوان عبد خدا و مطیع اهل بیت، حد نگه دار باشیم حتی در ابراز دوستی ها و تشبیهات.

  148. ... می‌گوید:

    ما چون قراره هیچی نگیم، تکبیر هم نمی‌توانیم بگوییم!

  149. لبیک یا حسین می‌گوید:

    ناشناس؛
    البته ممنون از ابراز لطف شما
    اطرافیان همیشه به من می‌گن تو با همه چیز ابتدا منطقی برخورد می‌کنی
    به نظرم کار درستی هست اما بعضی اوقات حرصشون در میاد
    اون هم وقتی که برام جوک تعریف می‌کنن!

  150. ناشناس می‌گوید:

    لبیک یا حسین؛
    ما مخلصیم
    قصد جسارت نداشتم
    عذرخواهی می‌کنم اگر اسباب ناراحتی شما فراهم شد!
    خدا محمد گلت رو حفظ کنه و او را امام متقین قرار بده!
    این دیگه آیه قرآن بود! ایراد نگیر! تشبیه و این حرف‌ها هم نداشت 🙂
    البته کلی هم حرف توش بود.
    ضمنا در این مدل برخوردهای منطقی مشترکیم و اطرافیان بنده هم گاهی شاکی می‌شن از دستم

  151. چشم انتظار می‌گوید:

    گربه رو خیلی خوب اومدی داداش! یعنی به معنای واقعی روده کن شدم!

  152. صبر می‌گوید:

    قبل از هر چیز از قطعه ۲۶ عذر می خوام اما روی کلامم با افکاری مثل رضا اعتدال طلب پزشک و … (سه نقطه) است! این متن http://www.mashreghnews.ir/fa/news/311615/را که خواندم به این نتیجه رسیدم دو نوع دیکتاتوری می‌تونه وجود داشته باشه!

    ۱- دیکتاتوری مدرن که از آنِ بعضی اصلاح طلبان است و با نام آزادی، دمکراسی، انتقاد، منافع ملی و… هر کاری بخواهند می‌کنند!
    ۲- دیکتاتوری سنتی که از آن ِ بعضی اصول گرایان است و با نام دین هر کاری بخوانند می‌کنند!

    ببخشید اسم آوردم… 🙁

  153. همرزم شهید می‌گوید:

    ممنون مرتضی اهوازی
    .
    .
    .
    خبر تشخیص هویت فرزند شهیدشان ولو خبر مسجل شدن شهادتش باشد “خبر خوش” است.

    خوش آن روزی که نوبت بر من افتد…

  154. صاعقه گمنام می‌گوید:

    استاد رحیم پور:
    راهبرد آقایان شده تنبلی در داخل و التماس از خارج!!

  155. میزان رای مردم نیست می‌گوید:

    این کامنت من نیاز به تایید عمومی نداره و فقط برای حسین آقای قدیانیه/ عمومی هم شد مشکل ندارم ولی مخاطبم فقط حسین آقاست.

    بی پرده بگم
    کاملا روشن و واضح و صریح

    معتقدم حضرت امام راحل اشتباه کردن که “جمهوری” اسلامی رو به رای گذاشتن. ای کاش “حکومت” اسلامی به رای گذاشته می شد. با توجه به شرایط اون موقع قطعا حکومت اسلامی هم اگه بیشتر از جمهوری اسلامی رای نمیاورد کمترم نمیاورد!
    ببینید، وقتی دم از حکومت اسلامی می زنیم منظور حکومت قهری و جابرانه نیست که مقبولیت از بین بره. وقتی می‌شه حکومت اسلامی تشکیل داد که اکثریت مردم خواهانش باشن و گر نه ما معتقد نیستیم که حکومت اسلامی الا و لابد هر طور شده ولو با شمشیر رو گردن مردم تشکیل بشه.

    جمهوری اسلامی سیستمیه که نتیجه عکس می‌ده. از اونجایی که مردم رای به کسانی می‌دن که قراره عهده دار فرهنگ اسلام و اقتصاد اسلام و… بشن رای اشتباه مردم باعث این می‌شه که حکومت اسلامی بعد سی و اندی سال پر از فساد و فحشا و اقتصاد ضعیف و فرهنگ اضعف! و… بشه. ارمغان حکومت “جمهوری” همین وضع خیابان هاست و از این جهت علمایی که ضد ولایت مطلقه هستند همیشه این قضیه رو تو سر ما می کوبونن که آقا بفرمایید این هم نتیجه ی حکومت اسلامی. و متاسفانه حق هم دارن و البته اشکالشون اونجاست که فکر می‌کنن ما حکومت اسلامی تشکیل دادیم! نمی‌دونن که فرق است بین جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی. حکومت که اسلامی شد ولی فقیه ناچار نیست هر گوسفدی رو در کنار خودش به عنوان رئیس جمهور و رئیس فلان جا و… ببینه. در حکومت اسلامی رئیس جمهور، رئیس قوه مقننه، رئیس قوه قضائیه همگی با انتخاب شخص ولی فقیه منتخب می‌شن، نه با رای مردم. مثل این می‌مونه که ما یه بیمار داشته باشیم و به خانوادش بگیم شما برای درمان بیمار هر دکتری که می خواین برین از کوچه و بازار بردارین و بیارین. وقتی طرف می‌ره قصاب میاره برای درمان، نتیجه بهتر از این میزان فقر و فحشا نمی‌شه. سیاستهای غلط فرهنگی و اقتصاد ربوی به اسم حکومت اسلامی تو جامعه پیاده نمی‌شه. اگر بشه یک هزارم این میزان خواهد بود چون کار دست کاردانه.

    اینجا علامه مصباح با حضرت امام خامنه ای اختلاف نظر دارن و من به شخصه رای علامه رو منطقی می‌دونم و نظر حضرت امام راحل و حضرت آقامونو قوی نمی‌دونم. فقط در این قضیه. البته دیگه الان نمی‌شه حکومت اسلامی تشکیل داد. دیگه مقبولیت از دست رفته. اون موقع که تنور داغ بود باید نون چسبونده می‌شد، نه الان. چون الان می‌شه همون حکومت جابرانه و قهرآمیزی که شما گفتید. و علت به وجود اومدن این وضع هم همین سیستم جمهوری اسلامیه.

    و دلایلی که شما آوردید هیچ کدوم “جمهوری” اسلامی رو تایید نمی‌کرد. کجا امیرالمومنین گفته بیایید والی فلان شهر و… را شما انتخاب کنید؟ خانه نشینی ایشون معنیش این بود که مادامی که مردم نخوان نباید حکومت اسلامی تشکیل داد ولی وقتی خواستن من علی خودم نماینده بالا سرشون می‌ذارم.

    مطمئنا الان تکفیرمون می‌کنید می‌ریم. این مباحث شاید برای ۵۰۰ سال بعد باشه… دیگه الان گفتنش فایده نداره. این سیستم از هم خواهد پاشید. سیستم ضعیفی سر کار میاد تا مجددا قلبها برای پذیرش حکومت اسلامی آماده بشه…. ای کاش اون موقع باز هم نگیم جمهوری اسلامی که این دور باطل ادامه خواهد داشت.

    خداحافظ

  156. همرزم شهید می‌گوید:

    http://jahannews.com/vdcc0pq0o2bqx18.ala2.html
    چند لحظه از زندگی عماد

  157. پیرمرد می‌گوید:

    دوستان این فیلم را یک بار دیگر ببینید؛ می‌ دانم داداش حسین خیلی‌ قشنگ این شو را تشریح کرد.
    http://www.farsnews.com/MediaDisplay.aspx?nn=13931107000105

    اما تو این فیلم غیر از اراجیف مدبر اعظم، نگاه‌های فقیه اندر سفیه سید حسن “که البته خود لعبت دیگری است” نیز مرا در گیر کرد. مثل اینکه این همه اراجیف و اباطیل یکجا نشنیده بود. از تاریخچه آن ایام حضرت امام “ر‌ه” گرفته تا کاربری نام حضرتش و تا موضوعاتی که ایشان تدریس می کردند.

  158. جاده می‌گوید:

    به روزم…

  159. پیرمرد می‌گوید:

    گروه خواهران جنبش دانشجویی “حیا” نوشت:
    سلام
    بنده یه پسر ۴ ساله دارم، دیروز با هم سوار مترو شدیم.
    یه خانم بدحجاب شروع کرد بازی کردن با پسرم، پسرم اخم کرد بهش گفت شما زشتی.
    همه برگشتن سمت ما. خانم گفت چرا عزیزم؟ پسرم گفت برو اونور، خانم گفت چیکار کنم باهام دوست شی، گفت خوشگل شو!!!!
    همه واگن زوم کرده بودن روی ما، خودم تعجب کرده بودم، ولی چیزی نگفتم.
    گفت چیکار کنم خوشگل شم بلا؟!
    پسرم گفت مثل مامانم شو، لبخند رو لبای خانومه ماسید. یه نگاهی به من کرد، بهش لبخند زدم و گفتم شما از من زیباتری قطعاً اما فطرت بچه که پاکه اینطوری دوست داره! (به گردی صورتم اشاره کردم)
    حواسم بود که چند نفر خودشونو جمع کردن، خانومه مصنوعی دستشو برد به شالش، پسرم گفت گوشوارتو بکن زیر روسریت.
    باور نمی کنین چه جوی بود.
    آنقدر حیرت انگیز بود فضا که همه متعجب بودن. یه دختری اون طرف تر با لج پیاده شد و گفت بچه هاشونم کردن گشت ارشاد، حال آدمو به هم می زنن. اما کسی دیگه چیزی نگفت. خانومه که خودشو جمع کرده بود به پسرم گفت حالا باهام دوست می شی؟!
    پسرم به من گفت مامان منو بشون روی پات، این خانمه بشینه خسته نشه. خانمه دلش ضعف رفته بود؛ نشست و نازش کرد. پسرم گفت جا بهت دادم منو دعا کن.
    (بهش گفتم تو مترو و اتوبوس به هرکس جا بدیم برامون دعا می کنه،اینو به همه خانوما می گه…)
    خانمه گفت تو باید برای من دعا کنی و بهش شکلات داد.
    فهمیدم حالش عوض شد، راستش خودم هم بغض کرده بودم…

  160. فرهنگی می‌گوید:

    نامه‌ خبرنگار آمریکایی‌ به‌ رهبر انقلاب

    “کالیب تی. ماپین” خبرنگار و تحلیلگر سیاسی آمریکایی، در واکنش به نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، نامه ای را به شرح زیرخطاب به ایشان نوشته است:

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی

    بسیار متأثر شدیم از این‌که دریافتیم شما جوانان اروپا و آمریکای شمالی را طی یک نامه خطاب قرار داده‌اید. بیش‌تر متأثر شدیم وقتی این نامه زیبا را خواندیم.

    من هم مثل شما از این واقعیت که رهبران ما می‌خواهند به نفرت از مسلمانان دامن بزنند، آشفته هستم. من به رهبران کشورم که سابقه‌ای تاریخی در فریب و جنایت دارند و سبب رنج بسیاری از مردم سراسر جهان شده‌اند، اعتماد ندارم. قصد دارم دقیقاً همان کاری را که شما پیشنهاد کرده‌اید انجام دهم و خودم در مورد اسلام تحقیق کنم.

    اگرچه برخی افراد در کشور من شدیداً می‌خواهند جنگ و درگیری بین دو کشور ما را رواج دهند، من مطمئن هستم میلیون‌ها نفر از جوانان در آمریکا این حرف من را تأیید می‌کنند که ما صلح و تفاهم می‌خواهیم. اسلام و مردم ایران دشمن ما نیستند.

    با تشکر از کلمات الهام‌بخش و حکیمانه شما

    کالیب تی. ماپین

  161. مصطفی-معلم می‌گوید:

    سلام بر حسین

  162. چشم انتظار می‌گوید:

    وزیر مسکن مزخرف!!!!!

    http://jahannews.com/vdcfmtdjyw6dxta.igiw.html

  163. برف و آفتاب می‌گوید:

    چه جالب! دم از حکومت ولایت فقیه بزنی در حالی که به تصمیم‌ش اعتماد نداری!!

  164. صبر می‌گوید:

    سلام
    برید به این آدرس http://www.alexa.com/
    سپس آدرس وبتون رو درج کنید! وقتی صحفه باز شد پایین صفحه نوشته
    How did ghadiany.ir look in the past?
    روش کلیک کنید، صفحه دیگری باز می شود! روی اولین تاریخ کلیک کنید، وب شما از ابتدای پیدایشش نمایان می شود! حتی اگر چیزی را حذف کرده باشید هم نمایان می شود!
    مثل من که وب سایتم را حذف کردم ولی همه اش وجود دارد!!
    تمام وب سایتهای حذفی را می تونید ببینید!!
    این هم یکی دیگر از قدرتهای شیطان بزرگ!!!

  165. بنده خدا می‌گوید:

    سلام علیکم
    راستش رو بخواید اومدم تعریف کنم
    دوست داشتم نکته ای نغزی می نوشتم به جای تعریف و تمجید
    ولی نمی‌شه
    همون دستت درد نکنه، خدا خیرت بده، خدا به نوشته هات برکت بده

    امروز به یادت بودم حاج آقا
    که ۹ دی ۲۲ بهمن خامنه ای است
    جای امام در قلب ماست
    کاشکی دوره بعد سرهنگ کاندید بشه
    مرد کاره
    با مذاکره چیزی حل نشد
    توی این مملکت کار لازمه و تلاش اقتصادی
    اگه می خواهیم به انقلاب خمینی بپیوندیم باید نیاز کشور به بیگانه رو قطع کنیم
    اقتصاد مقاومتی ام آرزوست
    یا علی

  166. ناشناس می‌گوید:

    http://web.archive.org/web/20100924195750/http://ghadiany.ir/

    ـــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    وای! یادش به خیر…

  167. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    یه چند باری خواستم نظرات ناجور! بنویسم
    بعد با خودم گفتم ولش کن بابا
    دیگه نه حسین قدیانی، شور جوونی داره
    نه می‌شه جلوی بچه ها، از این حرفا زد
    ولی ای پیر ما رو که دیدم، می‌بینم چقدر کوته فکر بودم!!
    یادش بخیر قدیما هر چی می خواستیم می گفتیم!

    ــــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    تو چی کار می‌کنی؟! تو یه ذره از خودت بگو…

  168. بیرمرد می‌گوید:

    صبر
    اینهمه اصرار برای ایجاد شبکه اطلاعات داخلی (اینترنت بومی) دلیلش عدم دسترسی نامحرمان به اطلاعات مردم می باشد. جهت اطلاع شبکه هایی مانند گوگل، واتزآب، وایبر و… یکی از منابع درآمدش فروش این اطلاعات و صدها نمونه دیگر به سازمانها اطلاعاتی نظیر سیا و موساد و… است. تازه این سایتی که شما معرفی کردید مربوط به یک کمپانی همه کاره چند ملیتی است.

  169. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    حاج حسین در زندان
    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/386635

  170. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    «خصوصی»

    هیییییی…
    یادش به خیر!
    .
    .
    .
    همینجوری… الکی مصلن(!) 🙂

  171. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    ………………………

    ــــــــــــــــــــــــ

    قطعه ۲۶:

    با عرض معذرت که کامنت‌های تعدادی از دوستان -از قبیل همین کامنت- نقطه چین، خلاصه، کلا حذف یا دچار اندکی تغییر شد. می‌بخشین اما تمایلی به کش دادن بی‌خود بعضی مباحث در قطعه ۲۶ نیست. قدر مسلم، برای ما نظر «ولی‌فقیه» ملاک است. تمام!

  172. صبر می‌گوید:

    سلام پیر مرد؛
    اینترنت بومی فقط کارش فیلتر کردن چیزهای مستهجن و بعضی چیزهاست! وقتی اصل اینترنت در امریکا باشه هیچ کاری نمی توانند بکنند! مگر خودمون یک چیزی مثل چین درست کنیم و …! خیلی وارد نیستم در اینجور مسائل فنی… ولی به بچه هام می گم اگه می خواهید پیشرفت کنید باید واقع گرا باشید و آرمانی فکر نکنید تا از بقیه و دنیا عقب نیفتید!

    در ضمن قبل از اینکه ما کامنتمان را بفرستیم آقای قدیانی بخواند و تایید کنند، آنها تا تایپ می شود می خوانند!!! کاری دیگر باید کرد…

  173. صبر می‌گوید:

    آقای قدیانی؛
    هر چه نوشته های شما را می خونم به کلامم که گفتم “قرنها باید بگذرد تا قلمی چون شما متولد شود و مقایسه شما با مولانا” ایمان می آورم!
    ولی حیف که در روزگار خودتون ناشناخته می مانید و قرن بعدی نوادگان ما از قلمتون استفاده خواهند کرد! این رسم “روزگار آزگار” است! و کاری نمی شود کرد!
    همیشه علما، نویسندگان، دانشمندان و… در غیبت اند. اما هنرپیشه در صحنه ی “روزگار آزگار”…

    دوستتون داریم…

  174. فاطمه می‌گوید:

    جمهوری اسلامی؛
    نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد
    زنده باد خمینی، زنده باد خامنه‌ای
    تمام!

  175. حسین می‌گوید:

    دام دو مرحله‌ای

    مهدی محمدی: شواهد متعدد نشان‌دهنده این است که یک جریان خاص در کشور قصد دارد ظرف هفته آینده – احتمالا در حاشیه مذاکرات مونیخ- توافق سیاسی با گروه ۱+۵ را نهایی و علنی کند.
    در سوم آذرماه گذشته، ایران و ۱+۵ توافق کردند ظرف ۳ ماه (تا ۴ فروردین) یک توافق سیاسی روی اصول انجام بدهند و پس از آن، ۳ ماه باقیمانده (تا تیرماه) را صرف نهایی کردن جزئیات این توافق کلی کنند.
    در روزهای اخیر شواهد متعددی وجود داشته است که نشان می‌داده تحرکات مربوط به پرونده هسته‌ای ایران رنگ و بویی ویژه به خود گرفته و رفت و آمدها و مباحثاتی در جریان است که حکایت از تغییر معادله «در همین نزدیکی‌ها» می‌کند. از یک سو، جزئیاتی از مذاکرات درز کرده است که به نوعی تداعی‌کننده نزدیکی ظاهری دیدگاه‌های دو طرف در موضوعات مورد اختلاف است. بویژه رسانه‌های غربی سعی کرده‌اند بگویند در دو موضوع ظرفیت غنی‌سازی و جدول زمانی لغو تحریم‌ها، پیشرفت‌هایی حاصل شده است. دقت در جزئیات این اطلاعات البته بلافاصله آشکار می‌کند که ماهیت تحقیر‌آمیز پیشنهادهای آمریکا هیچ تغییری نکرده و هر چه هست صرفا یک مشت ظاهرسازی‌های فنی برای وادار کردن تیم ایرانی به کنار نهادن خطوط قرمز مذاکراتی خویش است (به زودی در نوشته‌ای مبسوط درباره جزئیات این موضوع بحث خواهیم کرد). از سوی دیگر، در داخل کشور، رئیس‌جمهور شخصا حمله به منتقدان دیپلماسی هسته‌ای را به نحو بی‌سابقه‌ای تشدید کرده است. لحن و عبارات آقای رئیس‌جمهور به گونه‌ای است که نشان می‌دهد ایشان اراده کرده است به هر قیمت ممکن یک توافق هسته‌ای به دست بیاورد. برخی ناظران که اخیرا به تحلیل رفتارهای دولت علاقه‌مند شده‌اند می‌گویند رئیس‌جمهور طوری سخن می‌گوید که گویی دولت وی بدون توافق هسته‌ای هیچ نیست و هیچ شانسی برای بقا ندارد. در سمت دیپلماسی هم، خبرهای مبسوط و پی‌درپی نشان‌دهنده آن است که همه‌چیز به انتهای کار نزدیک شده و زمانی بیش از یک هفته تا اعلام توافق موردنظر دولت باقی نمانده است.
    مهم‌ترین سوال اکنون این است که بر سر چه چیز و با چه محتوایی توافق شده و دو طرف چه متنی را می‌خواهند به‌عنوان یک توافق هسته‌ای اعلام کنند؟
    اگرچه هنوز جزئیات قابل اتکایی از مذاکرات منتشر نشده (و این هم خود جزو تکنیک‌های تیم‌های مذاکره‌کننده است که جزئیات را زمانی اعلام کنند که دیگر کار از کار گذشته باشد) ولی به میزانی که بتوان درباره ماهیت این توافق یک قضاوت قابل اتکا کرد، جزئیات موثق وجود دارد.
    درباره موضوع غنی‌سازی، هیچ اتفاقی که بتوان آن را پذیرش حق ایران طبق معاهده از سوی آمریکا خواند رخ نداده است. آخرین خبر این است که آمریکایی‌ها پذیرفته‌اند ایران با حدود ۹۰۰۰ ماشین ولی به اندازه ۶۰۰۰ سو غنی‌سازی کند. این امر حداقل ۳ نتیجه مهم دارد:
    ۱- نخستین نتیجه چنین اتفاقی این است که ماشین‌ها باید زیر ظرفیت خود کار کنند یا اینکه به لحاظ زمانی متناوبا خاموش و صرفا در ساعت‌های خاصی روشن شوند. هر کدام از اینها درست باشد، تاسیسات غنی‌سازی نطنز به لحاظ فنی عمر چندانی نخواهد کرد.
    ۲- نکته دوم این است که طرف غربی هیچ تعهد مشخصی در این باره نسپرده است که ایران بتواند درطول گام نهایی، زیر ساخت غنی‌سازی خویش را به گونه‌ای توسعه بدهد که نتیجه آن آمادگی فنی برای حرکت به سمت ۱۹۰ هزار سو غنی‌سازی در چند سال آینده باشد. به عبارت دیگر، برنامه غنی‌سازی ایران فعلا بشدت محدود می‌شود بدون اینکه درباره آینده این برنامه، حتی پس از سپری شدن زمان اعتمادسازی، تعیین تکلیف مشخصی شده باشد.
    ۳- سومین مساله هم این است که زمان گام نهایی چنان طولانی دیده شده است (حداقل ۱۰ سال) که آمریکایی‌ها تصور می‌کنند در پایان این زمان دیگر کسی که خواهان آغاز برنامه غنی‌سازی صنعتی در ایران باشد، وجود نخواهد داشت. این نکته بسیار مهمی است که برخی منابع غربی بی‌پرده آن را فاش کرده‌اند. این منابع می‌گویند طراحی آمریکا این است که در طول یک دهه ما بعد توافق، روی ایجاد تغییرات سیاسی در ایران متمرکز شود که هدف اصلی آن تثبیت جایگاه غربگرایان در آینده سیاسی ایران و اصول زدایی از مکتب امنیت ملی ایران است.
    بنابراین اگر بخواهیم صریح باشیم، در توافق سیاسی‌ای که آقایان بنای اعلام آن را دارند، برنامه غنی‌سازی ایران تا مدت زمانی نامعلوم در آینده تعطیل و ایران از اعمال حق خود در زمینه غنی‌سازی صنعتی محروم خواهد شد. اما نکته مهم‌تر جای دیگری است. بیایید فرض کنیم اساسا آنچه درباره غنی‌سازی توافق شده، بهترین توافق ممکن است و بنا را بر چون و چرا نکردن درباره جزئیات آن بگذاریم. مهم‌ترین سوالی که باقی می‌ماند این است که در ازای این امتیاز بزرگ و بی‌سابقه، چه امتیازی از طرف مقابل دریافت شده است. انتظار افکار عمومی این است که دولت توانسته باشد همه تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی‌ای را که علیه کشور اعمال شده به طور یکپارچه بلافاصله پس از توافق نهایی لغو کند. تک‌تک واژه‌هایی که در اینجا به کار برده شده، اهمیت غیرقابل چشم‌پوشی دارد.
    اولا همه تحریم‌های اعمال شده علیه ایران (تحریم‌های کنگره، تحریم‌های شورای اروپا، تحریم‌های شورای امنیت و فرمان‌های اجرایی رئیس‌جمهور آمریکا) باید لغو شود.
    ثانیا همه این تحریم‌ها باید بلافاصله پس از حصول توافق نهایی، لغو شود.
    ثالثا تحریم‌ها باید لغو شود نه تعلیق به این معنا که باید زیرساخت حقوقی آنها برچیده شود.
    آقای رئیس‌جمهور هم از مدت‌ها پیش به مردم قول داده است که در حال انجام همین کار است و اساسا دیپلماسی هسته‌ای دولت هدفی جز لغو تحریم‌ها ندارد.
    اما شواهد نشان می‌دهد در متنی که بناست به‌عنوان توافق سیاسی میان طرفین نهایی شود خبری از این سخت‌گیری‌ها نیست. اگرچه در این متن صرفا به بیان عباراتی کلی بسنده شده و توافق درباره جزئیات به آینده موکول خواهد شد ولی وقتی نوبت به جزئیات می‌رسد همه آن چیزی که می‌توان گفت این است که آمریکایی‌ها اساسا قصد ندارند هیچ تحریمی را لغو کنند.
    اولا آمریکایی‌ها گفته‌اند تحریم‌ها را تعلیق خواهند کرد نه لغو و این یعنی کل فرآیند در یک چشم به هم زدن قابل بازگشت به حالت اول است.
    ثانیا زمان‌بندی تعلیق تحریم‌ها حداقل
    ۱۰ ساله دیده شده است. معنی این اقدام این است که آمریکا به مدت یک دهه –که به لحاظ سیاسی زمان بسیار بلندی است- تحریم‌ها را گروگان خواهد گرفت و می‌تواند انواع و اقسام بازی‌های سیاسی را با آن دربیاورد.
    ثالثا آمریکا قصد ندارد هیچ کدام از تحریم‌های مرتبط با عدم اشاعه را حتی تعلیق کند.
    رابعا هیچ کدام از تحریم‌های غیرمرتبط با موضوع هسته‌ای هم تعلیق نخواهد شد.
    خامسا آمریکا هیچ تعهدی نمی‌دهد که تحریم‌هایی که اکنون تعلیق می‌شود، به بهانه‌ای دیگر اعمال نشود.
    سادسا هیچ ضمانتی وجود ندارد دولت بعدی آمریکا به تعهدات دولت فعلی پایبند باشد.
    سابعا هیچ ضمانتی وجود ندارد تحریم‌هایی که روی کاغذ احتمالا تعلیق می‌شود در عمل هم تعلیق شود.
    و ثامنا و از همه مهم‌تر، هیچ شواهدی وجود ندارد که جایگاه تحریم در استراتژی امنیت ملی آمریکا کوچک‌ترین تغییری کرده باشد. آمریکایی‌ها همچنان به تحریم‌ها به‌عنوان ابزار تغییر محاسبات در میان‌مدت و ابزار براندازی در بلندمدت نگاه می‌کنند و انتصاب معمار تحریم‌های ایران (دیوید کوهن) به قائم مقامی سیا هم حکایت از آن دارد که ابزار تحریم پس از این در آمریکا با قدرت بیشتری مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
    بنابراین بی‌آنکه هیچ قصدی برای اغراق وجود داشته باشد، توافقی که طرف‌ها به دنبال اعلام آن در هفته آینده هستند یک فاجعه تاریخی است. منتها ظاهرا دو طرف برای کاستن از ابعاد این فاجعه تصمیم گرفته‌اند با تفکیک توافق به دو مرحله سیاسی و جزئیات، اندکی از بار منفی آن بکاهند.
    آخرین نکته‌ای که مایلم در این یادداشت به آن بپردازم دقیقا همین مساله است که چرا توافق نهایی با ۱+۵ به دو بخش توافق سیاسی و توافق روی جزئیات تقسیم شده است؟ هدف از این بازی دیپلماتیک چیست و سود آن را چه کسی
    خواهد برد؟
    ابتدا توجه کنید که اساس دعوا میان ایران و ۱+۵ بر سر همان چیزی است که نام آن «جزئیات» نهاده شده است. موضوعاتی مانند نوع و تعداد ماشین‌ها، ذخیره مواد، زمان گام نهایی، اراک، فردو، بازرسی‌ها، PMD، R&D و… اصلی‌ترین موضوعات مورد اختلاف میان ایران و آمریکاست که در این ترفند جدید نام همه آنها جزئیات نهاده شده و تعیین تکلیف نهایی آنها به مرحله ما‌بعد توافق سیاسی موکول شده است. توافق سیاسی اما ظاهرا شامل یک سلسله اصول کلی خواهد بود که جزئیات آن در ماه‌های بعد تکمیل می‌شود.
    نخستین نکته در اینجا این است که ایران و ۱+۵ اساسا نیازی به تفاهم روی اصول کلی ندارند. فهرست کردن یک مشت عبارات کلی بدون شک دردی از ایران دوا نخواهد کرد. بنابراین اگر حقیقتا اراده‌ای برای یک توافق خوب وجود دارد دو طرف باید مستقیما به سراغ همان چیزی که نامش را جزئیات گذاشته‌اند بروند و آنها را تعیین تکلیف کنند.
    نکته دوم این است که در شرایطی که درباره جزئیات تفاهمی وجود ندارد، توافق روی اصول کلی فقط یک دام است. توافق روی کلیات، توافق بر سر جزئیات را اجباری خواهد کرد و ظاهرا آمریکایی‌ها (به همراه کسانی در داخل) دقیقا به دنبال همین هستند که شرایطی ایجاد کنند که ایران دیگر نتواند در جزئیات مناقشه کرده و مجبور شود با امتیازدهی در آن حوزه، شرایط مدنظر آمریکا را بپذیرد.
    دومرحله‌ای کردن توافق در واقع روشی است برای کاهش حساسیت‌ها نسبت به موضوعات اصلی و بازگشت‌ناپذیر کردن توافق روی مسائل اصلی.
    به راستی اگر دولت باور دارد که می‌تواند به یک توافق قابل دفاع با ۱+۵ برسد، نیازی به این بازی‌ها نیست و هر زمان که جزئیات اصلی مورد اختلاف را حل و فصل کرد، باید اعلام توافق کند. در غیر این صورت، اصرار بر اعلام یک توافق سیاسی کلی، یک معنا بیشتر نخواهد داشت و آن هم این است که دولت می‌خواهد حین بحث درباره آنچه جزئیات نام نهاده شده، در مسائل اساسی مورد اختلاف، امتیازهای تاریخی به طرف مقابل واگذار کند.

  176. پیرمرد می‌گوید:

    صبر، سلام و عرض ادب

    منظور بنده دقیقاً طرح و أجرای شبکه اینترنتی بومی همان است که چین دارد.
    اخیرا تعدادی از کشورها خصوصا بعد از ماجرای شنود آلمان اقدام به اختصاصی کردن شبکه‌های داخلی نموده اند.

    البته چند سال قبل حضرت آقا گروهی را مسئول فضای مجازی فرمودند که انتظار من از این گروه کاری در این سطح بود.

  177. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    همین که آمریکایی‌ها، امیدشون برای تغییر حکومت ایران را به ده سال آینده موکول کرده اند
    یعنی تا خامنه ای هست هیچ کاری نمی‌تونن بکنن
    تا اون موقع هم انشاالله صاحب اصلیش میاد و پرچم انقلاب رو از دست خود سید علی می‌گیره
    فقط دعا کنید تا خدا این چند ساله باقی مونده رو
    ندید بگیره و منجی رو برسونه

    ــــــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    انشاءالله… و اما دو نکته؛
    یک- گاهی در وبلاگ کامنتی تایید می‌شه، نه برای اینکه جوابی بهش داده شه، فقط برای اینکه دوستان، بعضی چیزها رو از بعضی گروه‌ها و آدم‌ها بهتر و بیشتر بدونن و بفمن… و تامل و تانی و تدبر و حتی تحمل کنن.
    دو- این هم هست که گاهی شخصی به اسم طرفداری از یکی دیگه میاد اینجا حرفی می‌زنه، لیکن بیش از اونکه واقعا طرفدار اون فرد باشه، مرض داره که در تنور بعضی اختلافات بدمه.

  178. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    امشب شبکه افق مستندی درباره بچه‌های مسجد جوادالائمه پخش کرد که دائم ما رو یاد شما و قطعه می‌انداخت!

  179. ناشناس می‌گوید:

    Fantastic….!

  180. .. می‌گوید:

    در مورد مقاله ی آقای مهدی محمدی
    مگر دولت میتونه بدون اجازه رهبری چنین توافقی داشته باشه؟ مگر منافع ملی کشور خط قرمز نیست؟
    در هر صورت دولت اجازه نداره سر منافع ملی کوتاه بیاد
    تنها ضرری که این مذاکرات داره اتلاف وقت و انرژیه کشور هست
    یکی توضیح بده لطفااااااا

  181. .. می‌گوید:

    با عرض پوزش
    مگر مملکت بی صاحابه که دولت بتونه هر غلطی خواست بکنه؟!!!!

  182. میزان رای مردم نیست می‌گوید:

    …………..

  183. قطعه انقلابی می‌گوید:

    سلام حسین آقا
    حالا به شماره زنگ زدی یا نه؟

  184. ناشناس می‌گوید:

    فارسی را پاس بداریم 🙂

  185. چشم انتظار می‌گوید:

    هر کی می خواد نامه رسون عشق باشه!!

    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28865/index.html

  186. باراک می‌گوید:

    یه خواب هایی براتون دیدم…

  187. سایه/روشن می‌گوید:

    بعد از یکی دو ماه سری به ستون کامنت‌ها زدم و می‌خواستم بنویسم «اماما، جایت حسابی خالی‌ست تا بیایی و توی دهن این دولت بزنی!» تا رسیدم به جواب‌تان به «عطشان». خب فکر ما هم باشید؛ خاطره‎بازی خوب است، ما هم آخرِ خاطره‌بازی هستیم، لیکن به قول آسداحمد دلگیرکننده بود؛ البته ما می‌گذاریم روی حساب بی‌حوصلگی‌های وقت و بی‌وقت که همه گاهی دچارش می‌شویم. حقیقتا تنها جایی که در این مجازآباد، خودش و ستون کامنت‌هایش اشک و لبخند واقعی می‌گیرد همین جاست. قطعه‌ی دوست‌داشتنیِ خودمان.

  188. چشم انتظار می‌گوید:

    مورد داشتیم طرف نمی دونسته ملاصدرا شیرازیه، تو جمع اصفهانی ها گفته؛ اصفهان شهر ملاصدرا!!!
    بعد به منتقدانش می گفته؛ بی سواد 🙂

  189. لبیک یا حسین می‌گوید:

    ………………….

    ـــــــــــــــــــــــ

    قطعه ۲۶:

    همچنان از شما و بعضی دیگر از دوستان شرمنده. جواب‌هایی که می‌دهید اغلب درست و منطقی است اما وارد بحث مورد نظر نشوید اساسا!

  190. لبیک یا حسین می‌گوید:

    از الآن به خاطر جملات بعدم دستانم بالاست!
    خدا اصول گراها را دوست داشت که دشمن را پیروز کرد!
    وگر نه، خودمان به جان هم می افتادیم.
    از بس جبهه های خودی و غیر خودی درست می کنیم.

  191. ناشناس می‌گوید:

    تا روز جمعه و سخنرانی پیش از خطبه متوجه منظورتان نشدم ولی بعد از آن تازه گرفتم معنی جوابت به اسلامی ایرانی چیه! (خب چیه دوزاری کجه دیگه! حرفی هست؟!)
    چون فرمودید وارد نمی‌شویم به بحث مذکور

  192. سید علیرضا می‌گوید:

    داداش حسین
    تو رو به خدا یه متنی بنویس برای این مطالبی که جدیدا تو شبکه های اجتماعی باب شده
    که میان نظام اسلامی رو می کوبن و نظام شاهنشاهی رو زیبا جلوه می دن
    اونم با استدلال های بسیار ضعیف!!
    می دونم چطوری باید جوابشونو بدم اما قلمم خیلی ضعیفه
    فایده نداره
    یه متن توپ بنویس که تمام نقشه هاشون نقش بر آب بشه

    الهی به حق ولی نعمت این کشور امام رضا علیه السلام این متن رو ببینی و ترتیب اثر بدی

  193. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    “سید علیرضا”

    متاسفانه به دلیل عملکرد فاجعه بار دولت قبل در اون ۸ سال، قضاوت بخش قابل توجهی از مردم نسبت به محمدرضا و حکومتش عوض شده و به نیکی ازش یاد می کنند. نسل جوان هم اون موقع نبودن که بدونن اوضاع از چه قرار بود. کافی بود یک کتاب چپی از شما بگیرند تا سر از کمیته مشترک در بیارید. من به شخصه کسی رو می شناختم که به جرم داشتن کتاب راه انسان راه انبیا (یکی از کتاب های حنیف نژاد و منافقین) حتی جسدش رو به خانوادش تحویل ندادند. داستان های کودکان به جرم عقاید چپ سانسور می شد(واقعی) داشتن یک کتاب از مارکس = احتمالا شکنجه و اعدام… خیلی ها به جرم پخش اعلامیه امام بسیار زندان و شکنجه می شدند… روحانی ها حق صحبت درباره اسراییل و دربار نداشتند و… حکومت محمدرضا فاسد بود و شخص شاه یک دیکتاتور البته صفاتی داشت از جمله وابستگی به امریکا و ضعف و فساد جنسی و البته کمی وطن پرستی… از وابستگی و عدم استقلال مملکت و ضعف شاه نمی گویند برای ما… به هر شکل مشکلات عمیق اقتصادی و بیکاری گسترده و افسردگی مردم و… این آثار رو هم داره… دوای همه ی این دردها توافق با ۵+۱ هست و بس. تنها راه ادامه زندگی برای این مملکت توافق هست. باید به نتیجه برسند…

  194. فرهنگی می‌گوید:

    چقدر دو خط آخر نوشته پزشک محترم قطعه، بوی “وطن فروشی” می دهد!!!

    به قول بازیگر ایرانی صبح جمعه رادیو، در حیرتم در حیرتم که چی می‌شه که نان و نمک خوردۀ این مملکت، اینقدر اورژانسی نسخه وطن فروشی می پیچد!!!

    ذلت طلبی، کدخدا طلبی و راحت طلبی ذلیلانه، نام دیگر اعتدال طلبی است این روزها.

  195. مجنون می‌گوید:

    فاجعه دولت قبل هر چقدر باشه هزاران بار کمتر از فاجعه دولت حاج آقا خاطره و ممد تمدن و حاج حسنه.

  196. مجنون می‌گوید:

    توافق ننگین با ۵+۱ خواستگاه دکترهای است که زیاد حال خوشی ندارن…
    این مردم با همه مشکلاتی که دارند و ما هم منکرش نیستیم ولی پای این انقلاب و خون شهدا ایستادند و عزت را به خفت توافق بی فایده با دوستان غربی شما ترجیح می‌دهند…

  197. مجنون می‌گوید:

    کاشکی ما می فهمیدیم دوای درد دکترهای وابسته به غرب که نگاهشون به دست کدخداست، نه خود خدا، چیه؟!
    داداش حسین! خواهشا هر چرت و پرتی رو تایید نکنید.
    حالش خوب نیست…

  198. ناشناس می‌گوید:

    آقای قدیانی؛
    شما که اهل قلم هستی
    تحویل بگیر
    ای اهل قلم خب به جهانیان بگو “انقلاب ما انقلاب اعتدال بود” دیگه!
    چرا عامل تنش با دنیا می‌شید؟
    “این شما هستید که باید تنش را با جهان کمتر و کمتر کنید و همزیستی مسالمت آمیز را برای سراسر جهان به ارمغان ببرید”!

  199. ف.طباطبایی می‌گوید:

    اوج وطن پرستی شاه ملعون و کثیف، فروش بخش هایی از کشورش بود دیگه!!

    دوای همه دردها، غیرت و همت و تلاش داخلیه.
    دوای همه دردها، اعتماد به جوانان وطن و پشتیبانی از اونهاست.
    این مملکت ۸ سال در اوج فقر و مشکلات، ایستاد و جنگید و به زندگی ادامه داد؛ پس الان خیلی راحت تر از قبل، با قدرت و توان بی نظیر، می تونه به زندگی ادامه بده.
    این وسط فقط اونهایی که احمقانه و کوته فکرانه منتظر توافق با کفتارها هستن ضایع می‌شن.

    ضمنا ما از وقتی یادمون میاد، یه عده بودن کلا طرفدار پهلوی بودن؛ فرقی نداشت چه زمان اکبر شاه، چه خاتمی ملعون، چه احمدی نژاد بی لیاقت و چه زمان شیخ حسن عصبی و روانی!!

  200. حسین می‌گوید:

    و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب
    آب ما و ۵+۱ (بخونید آمریکا) تو یک جوب نمیره

    شهید رجایی:
    “یک تکه نان را ۳۰ میلیون نفر می خوریم، اما زیر بار حرف زور نمی رویم”

  201. . . . می‌گوید:

    متن خوبی بود. ممنون.

  202. مرضیه می‌گوید:

    “اگر با همت و تلاش، به داشته های خود، به صورت مناسب توجه کنیم، حتی اگر نتوانیم حربه تحریم را از دست دشمن خارج کنیم، می توانیم آن را کُند کنیم.”

  203. سیداحمد می‌گوید:

    چقدر بزرگوار و صبور و با درایت است آقای‌مان…

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  204. سیداحمد می‌گوید:

    رفقا؛

    تا دقایقی دیگر قطعه ۲۶ با یک متن شهدایی به روز می شود…

  205. چشم انتظار می‌گوید:
  206. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    چشم انتظار؛
    امشب موقع پخش بیانات آقا یاد شما بودیم
    مدتیه دلم عجیب هوای حرم و زیارت کرده
    هر وقت مشرف شدید حرم التماس دعای ویژه

  207. چشم انتظار می‌گوید:

    هر وقت مشرف می شم، با اسم و بدون اسم و کلی و جزئی! به یاد همه ی بچه ها هستم
    ان شاالله خدا توفیق بده که زیارتمون مورد قبولشون واقع بشه
    هر کدوم از عزیزان که قصد حرم کردند در نوکری و خدمتگزاری آماده ایم…

  208. مرضیه می‌گوید:

    این هم از برکات دولت اعتدال دوست‌دار فرهنگ:
    اجرای رقص تحت عنوان همایش نیکو کاری ویژه بانوان!!!!
    آن هم در پژوهشگاه نیرو!!!!!!!
    http://www.sigozar.com/ticketing/user/showSaloon.sigozar?apcParam=1423493480368

  209. ناشناس می‌گوید:

    چشم انتظار؛
    سلام و ممنون که درهم دعا می‌کنی 🙂
    إن‌شاءالله توقیق قبولی زیارت‌ها نصیبتون شده و می‌شه
    اخوی این از بزرگواری و روح بلند شماست که اینطور خودتون رو خادم زوار رضوی بدونید و اعلام آمادگی می‌فرمایید.
    إن‌شاءالله چشم‌انتظاری‌مون با ظهور منتقم یاس کبود سر بیاد.
    دعاگوی شما و خانواده محترم هستیم
    یاعلی

  210. محمد می‌گوید:

    به بعضی‌ها بر بخورد یا نخورد
    پای شعار «یا مرگ یا خمینی» نسل ما هم جوان داده است…

  211. صبا می‌گوید:

    عصر جمعه؛ جمکران، جای همه ی دوستان خالی!

    http://8pic.ir/images/cxiwhelqzsoowf04r8i6.jpg
    http://8pic.ir/images/d9x95xbuvhbcihj9vdgk.jpg
    البته عکاس پسرم بود!

    روز راهپیمایی دو تا جوجه رنگی، بدون اجازه من خریدند. دیشب یکیش مرد! نشست به گریه! بچه تر که بود هر وقت جوجه ای، کبوتری، جونوری می مرد من بهش می گفتم: مرد، خدا بیامرزدش. اونم همین رو می گفت و ناراحت نمی شد اما آدما وقتی بزرگ می شوند انگار وابسته تر می شوند.
    دارم فکر میکنم به پسرم گفتم که؛ مرد که مرد چرا به چیزی که مردنی است دل می بندی؟! اما… راستش مشغول تذکر به نفس خودمم… تذکری بود که باید به خودمم بدم!

  212. ناشناس می‌گوید:

    جناب رضا اعتدال طلب

    ما ۳۶ سال است که با نسخه استقلال و عزت امام درمان شدیم!

    انقلاب نکردیم که بعد از ۳۶ سال راه حل مشکلاتمان را در گرو توافق با شیطان بزرگ ببینیم! اشتباه نکنید؛ با اصل مذاکره مخالف نیستیم “هر چه می خواهند بروند مذاکره کنند” اما انقدر بی غیرت نشدیم که هر توافقی را بهتر از توافق نکردن بدانیم!

    مسئولین اگر عرضه داشتند می توانستند مشکلات را با قطع وابستگی به نفت و اقتصاد مقاومتی و توجه به نیروی داخلی حل کنند. همان طور که ما در عرصه های نظامی هم تحریم بودیم اما به خودکفایی رسیدیم!

  213. ناشناس می‌گوید:

    خبری دیدم از ان بی سی. فکر نمی کردم دوقطبی احمدی نژاد – روحانی توسط رسانه ای امریکایی کلید بخوره!!!

    بازگشت احمدی‎نژاد در گرماگرم نبرد روحانی:
    http://www.shafaf.ir/fa/mobile/308229

    این قسمت واقعا تامل برانگیزه:

    “بر روی دیوار مقابل نیز تصویر عظیمی از رهبر عالی ایران [آیت الله] خامنه ای نصب شده بود که با نگاهی پدرانه [به جمعیت] می‎نگریست؛ این احتمالا پیامی برای جمعیت بود که احمدی‎نژاد هنوز هم مورد حمایت قویترین مرد این سرزمین است.”

    وقتی ان بی سی از رهبری برای موجه نشان دادن احمدی نژاد نزد علاقه مندان رهبری مایه می گذارد!! اون هم فقط به دلیل یک عکس که نصب شده بود!!! جل الخالق! العاقل یکفیه الاشاره

  214. صبا می‌گوید:

    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931121000291

    خدا وکیلی؛ ما آدم بزرگ ها در همچین جایی خواب مون می‌بره که از بچه ها توقع دارند بخوابند؟!!

  215. ناشناس می‌گوید:

    به نظرتون تحلیلم در مورد خبر ان بی سی اشتباه بود که منتشر نکردید؟

  216. صبا می‌گوید:

    خصوصی
    این جوجه دومی روی اعصابمه
    از توی اطاق پسرم صدای جیک جیکش میاد!!
    شیطونه می‌گه این یکی را هم وردارم خودم بکشم!!!

  217. صبا می‌گوید:

    حاجی؛

    لطفا پاکش کنید!
    آخه چه وقت ما می تونیم با خیال راحت کامنت خصوصی بذاریم و امیدوار باشیم که شما عمومیش نمی‌کنید؟!
    عمرا فکرشو می کردم که این کامنتو عمومی کنید! غلط کردم! بابا ضایع است کامنتش!

    جوجه کش هم شدیم!

    و اما…
    http://kayhan.ir/fa/issue/364/2
    http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1536&pid=1&type=0

  218. صبا می‌گوید:

    گفتم خبر کامل بشه!
    اون یکی هم دیشب مرد! اما پسرم به اندازه قبلی ناراحت نشد، گریه هم نکرد! آخه آمادگی داشت… بهش گفته بودم که عمر این جوجه ها کمه و این که آدم به حادثه ها عادت می کنه، شایدم آبدیده می‌شه!
    دارم فکر می کنم؛ کاش بتونم واسه از دست رفتن تمام چیزهایی که از بین رفتنی اند غصه دار نشم و البته از قبل آماده باشم!

    روزی باید رفت، کاش توشه ای برداریم که قابل بردن باشد!
    کاش زنجیرهای تعلق مان کم باشد، تا وقت کنده شدن؛ خیلی هم سخت نباشد!
    روزی باید رفت…

  219. روان نویس می‌گوید:

    سلام؛
    بعد از مدت زیادی دوباره اومدم اینجا. هر از گاهی به وب ها و سایت هایی که روزگاری سر می زدم و مطالبشون رو می خوندم سر می زنم. خدا رو شکر هستند هنوز. می نویسند. شما هم که هنوز شور و هیجان سابق رو دارید. بر قرار باشید و البته تمام کسانی که اینجا کامنت می گذارند.

  220. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    در جوشن‌کبیر یه عبارت هست که می‌گیم: “یا کٓریمٓ الصَّفْح”… معناش خیلی جالبه؛

    یه‌وقتی یه‌کسی تو رو می‌بخشه اما یادش نمی‌ره که فلان خطا رو کردی و همیشه یه‌جوری رفتار می‌کنه که تو می‌فهمی هنوز یادش نرفته؛ یه‌جورایی که انگار مدام به یادت میاره…
    ولی یه‌وقتی یه‌کسی تو رو می‌بخشه و یه‌طوری فراموش می‌کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی! اصلا هم به روت نمیاره… به این نوع بخشش می‌گن صَفح.
    و خدای ما اینگونه‌ست…

    آری!
    تفاوت هست بین عفو، صفح و غفران…

    «یا کٓریمٓ الصَّفْح»

  221. سیداحمد می‌گوید:

    آفرین دیوونه داداشی!

  222. بیا منو ببر کهریزک می‌گوید:

    خوبه دور هم نشستید همینجوری با هم می گید و تایید می کنید!
    …………..

  223. ناشناس می‌گوید:

    ورود قطار ترمز بریده هسته‌ای به………..

  224. ناشناس می‌گوید:

    الان که اینا رو واست مى نویسم توافق با شش قدرت به فضل خدا نهایى شده

    دلم واست مى سوزه که نونت رو از راه نابودى منافع ملى و شعار و شعر و توهم به دست مى یاری

  225. احسان می‌گوید:

    جالبه که همه‌ی عقده‌ای‌ها اینجا نظر میدن در کنار هم!

  226. میرزا می‌گوید:

    عالی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.