وطن امروز/ ۸ آذر ۱۳۹۳: الحمدلله که سایه این سرو بر سرمان بلند است. متاثر از چیزهایی، زبان دشمن چه دراز شده بود برای ما، حتی به DNA خونمان هم کار داشتند! عاقبت، مردی باید جواب دشمن را میداد. آقایان اوباما و جان کری حالا دیگر فهمیدهاند که چه توافق هستهای بشود، چه نشود، از حلقوم انقلاب اسلامی، جز «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» نخواهند شنید. من در جمله قبل، از قصد نوشتم «انقلاب اسلامی». جمهوری اسلامی برای خودمان جمهوری اسلامی است، برای نمایش برترین مردمسالاری دینی، برای انتخاب و انتخابات، لیکن آنجا که پای شیاطین در میان است، جمهوری اسلامی به اصل خود یعنی انقلاب اسلامی بازمیگردد و انقلابی، جواب دشمن جمهور، دشمن جمهوری اسلامی را میدهد. حمایتهای آمریکا از اسرائیل را هم کنار بگذاریم، باز کاخ سفید، دشمن اول جمهوریت است. دشمن اول همه جمهور در همه عالم حتی در خاک خودش! در آمریکا، هنوز رنگ پوست، مشخصکننده حق آدمی است. اوبامای روسیاه به DNA مردم خود هم کار دارد! آمریکا به این منفوری، به این مستکبری، ۱۰۰ سال سیاه نخواستیم که به جمهوری اسلامی اعتماد داشته باشد! اصلش ما انقلاب کردیم تا بگوییم هیچ اعتمادی به آمریکا نداریم، هیچ! وقتی حاجقاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله محبوب دل جهانیانند، کسر شأن جمهوری اسلامی است که بزرگترین حامی داعش بخواهد به او اعتماد داشته باشد! بزرگترین حامی ۲۵۰۰ کلاهک اتمی اسرائیل، اتفاقا مایه فخر و مباهات و غرور ما است که به ملت ایران اعتماد نداشته باشد. از این حرفها که بگذریم، اعتماد ابلیس به آدمی اگر حلال مشکلات بود، آلخلیفه و آلسعود، اوضاع بهتری داشتند، شاه سقوط نمیکرد و دنیا این همه پر از شعار علیه حکام مورد اعتماد آمریکا نمیشد. در کلاس جمهوری اسلامی همین بس که شیطان بزرگ به ما اعتماد نداشته باشد. روح خدا در پی جلب اعتماد خدا بود، نه کدخدا. و روح خدا در جسم و جان «حضرت سیدعلی» جاودان است. برای خامنهای هم اعتماد خدا موضوعیت دارد، نه اعتماد کدخدا. وانگهی! کدام کدخدا؟ دنیا قریه کوچکی هم که باشد، دیگر مدتهاست آمریکا کدخدای آن نیست، چرا که «توافق هستهای بشود یا نشود، اسرائیل ناامنتر از قبل خواهد شد». فیالحال کدخدا در خانه خودش گیر است! و این آقای اوباما است که لنگ توافق با ماست بلکه دستی به سر و روی کاخ سفید بکشد، بلکه بگوید؛ ما با جمهوری اسلامی به توافق رسیدهایم! صدالبته توافق با آن منظومهای که حاجقاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله را از آن خود دارد، برای پرستیژ مجروح و زخمخورده آمریکا، بهتر از توافق با بعضی از این حکام منطقه یا توافق با تروریستهای تکفیری است. خوب است دولت اعتدال، تدبر دوباره کند در این معانی. آقایان این را ببینند که «آقا» در پی جلب اعتماد کیست؟! خدا یا کدخدایی که دیگر نیست؟! جان کری هم فقط وقتی پشت میز مذاکره مینشیند «دیپلمات» است؛ به مجرد اینکه میرود میایستد آنجا، یادش میرود دیپلمات است، متاثر از چیزهایی احساس میکند هنوز «گندهلات» است، آن اراجیف را علیه ملت ما بر زبان جاری میکند! آقایان، نقد منتقد دلسوز و خیرخواه را که وقعی ننهادند، خوب است جواب دادن به دشمن را از مردی بیاموزند که چون خمینی، دشمنشکن سخن میگوید. اگر پشت میز مجبورید دیپلمات باشید، آنجا که میروید میایستید، یادتان باشد که «بچه انقلاب»اید! نتانیاهو بدموقعی به پست جمهوری اسلامی خورده! اگر دیروز، حاجقاسم سلیمانی ناچار باید دشمن متجاوز را از خاک وطن خارج میکرد، امروز «فرمانده سپاه قدس» است! اگر دیروز، حاجحسن طهرانیمقدم آرزو داشت برد موشکهای وطنیاش به «جزیره مجنون» برسد، امروز برد موشکهای او به مقر شیطان بزرگ هم رسیده! اگر دیروز، کسی سیدحسن نصرالله را نمیشناخت، امروز از حماس اهل سنت گرفته تا شیعیان یمن و عربستان، به نیکی او را میشناسند! گمانم این روزها نتانیاهو زیاد نقشه دنیا را نگاه میکند! این دیو عصبیمزاج، شاید به این فکر میکند که کاش حرامزادههای قبلی، اسرائیل را در دورترین نقطه کره زمین نسبت به ایران جعل میکردند! مداد و خودکار دست نتانیاهو بدهی، تلآویو و حیفا، همه اسرائیل را میبرد آن دوردورها نقاشی کند! اما مسأله اینجاست که اسرائیل فقط در «جهنم» از برد موشکهای جمهوری اسلامی در امان است! توافق هستهای میخواهد بشود، میخواهد نشود؛ اسرائیل از صفحه روزگار محو خواهد شد. کور خوانده جان کری! فصلالخطاب انقلاب اسلامی و شیطان بزرگ، خندههای دیپلماتیک نیست؛ آن روز است که نقشه دنیا را نگاه کنی و نامی از اسرائیل در آن نیابی! مذاکره سر جای خود، مبارزه هم سر جای خود! آن مرد حکیم که با مذاکره مخالفتی ندارد، خیال دشمن جمع، بشدت موافق مبارزه است! خامنهای به شهادت حاجقاسم و سیدحسن، به گواهی سخنان خودش و به شهادت چفیهاش، دنیا را امن و امان میخواهد. هر چه اسرائیل ناامنتر، دنیا امنتر. جناب جان کری! کور خواندهای. دنیا از میز مذاکره شما خیلی بزرگتر است، خیلی بزرگتر… اما هر کجای این دنیای بزرگ، اسرائیل را پناه دهی، برد موشکهای جمهوری اسلامی به آن میرسد. در جمله قبل، از قصد نوشتم «جمهوری اسلامی». وزیر خارجه آمریکا خیال میکند اگر علیالدوام بگوید جمهوری اسلامی، دیگر با انقلاب و انقلاب اسلامی طرف نیست! انقلاب علیه باطل، در ذات جمهوری اسلامی است. اساسا نمیشود جمهوری اسلامی باشد و اسرائیل، هر روز ناامنتر از قبل نشود. مبارزه، هم در ذات انقلاب اسلامی است، هم در ذات جمهوری اسلامی. آنچه فیالواقع «تمدید» شد، روز پنجشنبه رخ داد در دیدار امام خامنهای و بسیجیان. «مبارزه» را میگویم، «تمدید مبارزه» را. خمینی هم قبلا گفته بود که «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم».
یسار
کدخدا در قهوهخانه مشقنبر وطن امروز/ ۲۴ اسفند ۱۳۹۳
نه اینکه بگویم از مادها به این طرف، خوب که فکر میکنم حتی قبل از مادها هم بیسابقه بوده که سناتورهای یک قبرستان به کشور دیگری نامه بنویسند و چیزی در این مایهها علیه رئیسجمهور خودشان بگویند؛ «این یارو که مثلا رئیسجمهور ماست، خیلی هم پهن بارش نکنید، همچین هم که فکر میکنید اختیاری ندارد!» من از شمای مخاطب، شمای دیپلمات، شمای مورخ، شمای راننده تاکسی، شمای بیسواد، شمای بیشناسنامه، شمای تازه به دوران رسیده و شمای به جهنم حواله داده شده سوال میکنم؛ از مادها به این طرف یا از مادها به آن طرف… اصلا فرض میکنم حافظه تاریخی شما تا مادها را نمیکشد، به من بگویید از آققویونلوها (!) تا به امروز، آیا همچو چیزی سابقه داشته که ۴۷ سناتور یک قبرستان علیه رئیسجمهور خودشان به کشور دیگری نامه بنویسند… و آنقدر بنویسند و بنویسند که درجه آخر صدای سگ رئیسجمهور یعنی باراک اوباما را درآورند: «نامه سناتورها اقدامی بیسابقه بوده!» همینطور است قطعا که جناب اوباما میفرمایند! کنگو، بوتان، گابن، اوگاندا، روآندا و بالطبع گینهبیسائو و بورکینافاسو هم لااقل تا امروز شاهد همچین فضاحتی نبودهاند که آمریکا بوده! جنگ درشان بوده، کشت و کشتار درشان بوده، قحطی و قتل درشان بوده، اینها را نمیگویم نبوده اما فیالواقع دیگر اینطور نبوده که هفته پیش در آمریکا دیدیم! ای تاریخ بشکند قلمت، یهویی! انشاءالله به بعضیها برنخورد اما این همان آمریکا بود که بهش میگفتند کدخدا؟! در قیاس برخوردی که سناتورها با اوباما کردند راحت میتوان مدعی شد سرکارگر قهوهخانه مشقنبر بیشتر احترام مشقنبر را نگه میدارد و بیشتر رعایت شأن و مقام مشقنبر را میکند! سناتورها زیرآب اوباما را نزنند، کدخدا بودن آمریکا پیشکش! تا بفهمی سناتورها چه گندی به هیکل پرزیدنت زده و چه خاکی بر سرش ریختهاند، باید اوباما باشی! خود خودش! آقای اوباما! یک دورهای بود که آمریکا کدخدایی بود برای خود اما الان آن دوره نیست. آن زمان آمریکا از دست ملت ایران عصبانی میشد، امروز اما از دست سناتورهای خودش آمپر میچسباند در حد مرگ! آمریکا، آمریکا که میگفتند این بود؟! فیالحال مشقنبر در قهوهخانهاش شان و منزلت بیشتری دارد تا اوباما در خاک آمریکا! ای تاریخ! بشکند قلمت، یهویی!
*سلفی بچههای شیراز با علی مطهری!
آخر سالی دوست دارم یک حرف بیربط هم بزنم! کتک خوردن علی مطهری در شیراز، تقصیر حرفهای فلانی بود در مناظره! من و علی مطهری، میدان گلسرخ شیراز، همین الان، یهویی!
(۵۱ دیدگاه)
- بایگانی: یساریک کف مرتب برای آقای روحانی وطن امروز/ ۵ اسفند ۱۳۹۳
«هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» از یک زاویه جمله درستی است. ناظر بر پیروزی رئیس قوه مجریه، تنها با یک اختلاف چند دهم درصدی -به حدی که با یک احتساب، تعداد رایندهندگان از عدد رایدهندگان به وی برتری دارد- مهمترین پیام انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ را نامزدهای رقیب صادر کردند، آنجا که پیروزی جناب روحانی با یک اختلاف چند دهم درصدی را بهانه تمرد از قانون نکردند. قانون، قانون، قانون و… و باز هم قانون. قانون، قانون است و لازمالاجرا. پیام ۲۴ خرداد ۹۲ «قانونگرایی» بود. آن روز رقبای فرد پیروز و البته هوادارانشان، برای جماعت خسرالدنیا و الآخرة ۸۸ کلاس قانون گذاشتند و پیام قانونگرایی صادر کردند. آن روز تمکینی که در برابر یک پیروزی چند دهم درصدی صورت گرفت، برای همیشه مایه عبرت، ایضا شرمساری جماعتی شد که سال هشتاد و اشک، اختلاف فاحش ۱۱ میلیونی را ندیدند. آن روز آقایان قالیباف، جلیلی و آن دیگران بهعلاوه رایدهندگانشان نشان دادند وقتی صحبت از «قانون» میشود، دیگر چند میلیون یا چند نفر ندارد! باید تمکین کرد از قانون؛ چه با ۱۱ میلیون اختلاف فاحش، چه با یک اختلاف چند دهم درصدی. بویژه ناظر بر حوادث سال ۸۸ برای هر عقل سلیمی قابل پذیرش است که روز ۲۴ خرداد بسی زودتر از پیام اعتدال، پیام قانون بود که صادر شد. پیام قانون یعنی پیام رای مردم، پیام احترام، پیام ادب، پیام منطق، پیام شعور، پیام شرف و پیام امنیت. مستند به اختلاف ناچیز انتخابات ۲۴ خرداد، راحت بود برای نامزد بعد از فرد پیروز، دبه درآوردن لیکن تو وقتی واقف باشی که برای وجب به وجب این بیرق مردمسالار، خون سرخ ریخته شده، بیقانونی اینقدر دیگر برایت راحت نمیشود! با این حساب، من کاملا موافقم؛ «هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» اگر هم راه یافت لااقل برای رضایت دل آقای روحانی، باید راهدهنده را مواخذه کرد. بر مبنای این جمله دقیق رئیس قوه مجریه، کسانی که علیه نتیجه قانونی انتخابات، لشکر میکشند، صلاحیت منصبنشینی ندارند. جمله وقتی دقیق از آب درآمد، زیبندهتر آن است که اولین عامل، ناقل محترم باشد. «تمکین به قانون» البته فقط پیام ۲۴ خرداد ۹۲ نیست؛ پیام ۲۲ خرداد ۸۸ بلکه پیام هر انتخاباتی است. حال اگر فردی حکم دهد که فلان نالایق، بیآنکه پیام قانون را گرفته باشد، متصدی پستی شود، او را از همین جا دعوت میکنم به گرفتن پیام ۲۴ خرداد. روز ۲۴ خرداد، اعتدال شعار رئیسجمهور بود اما پیام ۲۴ خرداد یعنی قانون، شعار همه جمهور در همه روزهاست. هر رئیسجمهوری، عاقبت یک شعاری دارد اما مهمتر از شعار روسای جمهور، پیامی است که جمهور صادر میکند. اگر جمهور، آن روز که رای میدهد طبیعتا قابل تقسیم است، همان روز پیام هم میدهد که این پیام، دیگر اکثریت و اقلیت ندارد. به قول امروزیها گمانم «لایک» داشت جمله رئیس قوه مجریه. ما سال ۸۸ اگر یک خط مینوشتیم ۲۴ از ۱۳ بزرگتر است، مکرر در مکرر فریاد زدیم که ۴۰ از هر دوی اینها بزرگتر است. آری! حق منصبنشینی ندارد فتنهگر دیوانهای که ۱۳ را از ۲۴ بزرگتر اما از ۴۰، از همه ملت، خیلی خیلی بزرگتر تصور میکند!! میبینی جناب روحانی! علامت کوچکتر بزرگتر، سرشان نمیشود، از شما پست هم میخواهند! ندهید خب بهشان! احسنت! شما چند روز پیش در زمینه صنعت فضایی، آن اقدام را انجام دادید؛ رسانههای اصولگرا همه در صفحه نخست تیتر گرفتند اما جراید فتنه به سانسور گذراندند! واماندهها کاش فقط در علائم ریاضی مانده بودند؛ پیام ۲۴ خرداد را هم نگرفتهاند بدبختی!
(۱۸۳ دیدگاه)
- بایگانی: یساررحم کن به برند ۵۷ اسد هست و ملکعبدالله رفت
وطن امروز/ ۷ بهمن ۱۳۹۳
انقلاب اسلامی صرفنظر از دستفرمان بعضا غلط دولتها با قدرت مشغول طی طریق است. ادارههای اینجا و آنجا، خواه به انقلاب اسلامی کمک کنند، خواه چوب لای چرخ بگذارند، ارادههای انقلابی، انقلاب را تنها نخواهند گذاشت. شهیدان شهریاری، احمدیروشن و… دست روی دست نگذاشتند تا ببینند کدام دولتمرد با هستهای موافق است و کدام نه! کار خویش انجام دادند. صد البته بهتر است ادارههای دولتی به وظیفه خود عمل کنند اما نکنند هم، اندک خللی در عزم جوانان انقلابی صاحب اراده به وجود نخواهد آمد. پس انقلاب پیش رفته است. ما منکر ضعف هیچ دولتی از دولتهای پس از انقلاب نیستیم لیکن حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی در همه آرمانهای زمینی و آسمانی کاملا مشهود است. با ملاک آرمانها، همان اندازه که انقلاب اسلامی پیشرفت داشته، دشمن و بویژه آمریکا عقبنشینی آن به آن داشته. فیالمثل در آرمان سران کاخ سفید، هرگز این نبود که عمر با برکت انقلاب اسلامی به بهار سی و ششم برسد، با آن همه تهدید و تحریم و ترور و جنگ و چه و چه که علیه ملت ما روا داشتند. حال ایران، هستهای هم شده! در سخنان امام خامنهای دقت کنید. گویی همان خمینی بتشکن است، لیکن قیاس کنید رفتار و گفتار سران ۳۰ سال پیش کاخ سفید را با سران روسیاه امروزش. نقشههای ریگان برای خلیجفارس را یادتان هست؟ واقعیت آن است که این گزینه بامزه نظامی روی میز آقای اوباما، سالیانی پیش برای خودش ارج و قربی داشت، نقطه هدفی داشت، سوختی داشت! در همان سالیان یعنی نزدیک ۳۰ سال پیش بنا به اقتضای روزگار، ولیفقیه به یکی از ۲ قطب آن روز دنیا نامهای نوشتند و نکات مهمی را متذکر شدند و پیشبینی کردند… و همه محقق شد. اینک ۳۰ سال از آن دوران گذشته و هم او دست برتر را در منطقه دارد که در جغرافیای مقاومت، سیدحسن و حاجقاسم را در آستین دارد. اینک لازم نیست ولیفقیه به آقای اوباما نامه بنویسد، بل این اوباما است که در ضمن نامه، منت ژنرالهای سپاه انقلاب اسلامی را میکشد. اینک ولیفقیه، نامه هم بخواهد بنویسد به جوانان غربی مینویسد، چرا که آمریکا دیگر ابرقدرت و کدخدای جهان کنونی نیست که لازم باشد ولیفقیه به او نامه بنویسد و آینده را پیشبینی کند. آینده معلوم است! آن روزی که آمریکا، حرف اول و آخر را در دنیا میزد، روزگاری بود که مثلا اراده میکرد فلانی در فلان جا رئیسجمهور نباشد، فیالفور همین اتفاق میافتاد اما من فردایی را میبینم که بشار اسد با رای مردم شام همچنان رئیسجمهور سوریه است و آن روز، اوباما دیگر رئیسجمهور آمریکا نیست! همانطور که امروز اسد هست و ملک عبدالله نیست! خامنهای هم دهه ۶۰ ولیفقیه بود حتما به گورباچف نامه مینوشت و خمینی هم امروز اگر در میان ما بود ـ دقیقا عین آقا ـ محلی به اوباما نمیگذاشت و نامه به قلوب ذاتا پاک جوانان دیار غرب مینوشت، بلکه اسلام را بیواسطه رسانههای شیطانی دریابند. فلذا خامنهای همان خمینی است اما آنچه عوض شده، نوع آرایش جبهه حق و باطل است. در این آرایش جدید، دست برتر از آن جبهه حق است و این رئیسجمهور آمریکا است که لاجرم باید نامه به بزرگان بنویسد. آقای اوباما لابد دوست میداشت بزرگان نامه او را محلی بگذارند، بیچاره نمیدانست که امروزه روز برای جانشین خمینی، جوانان غربی، بیشتر از سران غرب موضوعیت دارند! من واقعا دلم برای سران غرب و در راسشان این آقای اوباما میسوزد. بیچارگانی هستند که برای ادامه حیات، یک روز متوسل به ابوبکر البغدادی میشوند، دگر روز به «خبر مرگش»! این هم آخر شد ابرقدرت؟! امام اگر به گورباچف نامه نوشت، این هم بود که رئیسجمهور شوروی برای ادامه حیات خود، لااقل آدمکش و تروریست از جای جای عالم اجیر نمیکرد و یک حد و حدودی از پرنسیب و پرستیژ برای خودش قائل بود. خب! دقیقا در این منظومه است که بعضی پیادهرویها، نه فقط اقتصاد را علاج نمیکند که در حکم پیادهروی روی مخ منافع ملی و غرور ملی معنی مییابد. وقتی در جنگ آرمانها، دست برتر از آن انقلاب اسلامی ملت ایران است، بیشتر باید مراقب برند بهمن ۵۷ بود. بعضیها بدانند اگر این نبود که در جمهوری اسلامی صاحب مسؤولیت هستند، ملت هرگز این همه در رفتار و گفتار ایشان دقیق نمیشد. ادعا میشود که ما اگر در برابر دشمن علیالدوام کوتاه بیاییم، در صورت عدم توافق، افکار عمومی همه دنیا حق را به جمهوری اسلامی میدهد، نه آمریکا. من حتی اگر با این ادعا موافق باشم، سوال میپرسم که در برابر دشمن اساسا تا کی و تا کجا باید کوتاه بیاییم؟ و براستی خط قرمز این بساط کجاست؟ درباره ادعای یادشده ضمن اشاره به چند نکته پرونده این متن را میبندم و خواننده را به تامل و تدبر بیشتر دعوت میکنم.
یک ـ اساس این تفکر که افکار عمومی دنیا در قضیه هستهای، حق را به ۱+۵ میدهد، نه ایران، اشتباه و ناشی از یک ذهن مرعوب است.
دو ـ اما گیرم لازم باشد برای اقناع بیشتر جهانیان، از چیزهایی کوتاه بیاییم. گمانم آنچه در این یک سال و نیم اخیر انجام شده، کافی باشد.
سه ـ کوتاه آمدن بیش از این، اصلا و ابدا به اقناع بیشتر جهانیان منجر نخواهد شد بلکه دنیا اتفاقا از خود خواهد پرسید این همه کشور مسلمان سفیر فرانسه را اخراج کردند، چرا جمهوری اسلامی در بینشان نیست؟ این چه وقت سفر وزیر امور خارجه ایران به پاریس بود؟ ایران که در میدان مسابقه، با عناصری چون قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله بهخوبی از پس نقشههای شوم آمریکا و اسرائیل برآمده، چرا در زمین دیپلماسی متوجه برند خود نیست؟!
چهار ـ اگر ادعای مورد بحث را قبول کنیم آیا ممکن نیست در نهایت به اینجا برسیم که انقلاب اسلامی را دودستی تقدیم دشمن کنیم تا دنیا نه فقط پی به حقانیت ما ببرد بلکه ملتفت مظلومیت ما هم بشود؟! آیا مضحکتر از این هم چیزی پیدا میشود؟!
پنج ـ صدالبته طراحی رفتار و گفتار بهگونهای که دست آخر، دنیا بیش از پیش متوجه ذات پلید و درستنشدنی شیطان بزرگ شود بلامانع است، منتها دقت باید کرد در این طراحی به منافع ملی و اقتدار ملی ظلم نشود.
شش ـ این یک اصل است؛ آدمی که از خود ضعف نشان دهد بیش از آنکه محق بودن خود را ثابت کرده باشد، ذلیل بودن خود را به کرسی نشانده… و دنیا به آدم ذلیل هیچ حقی در هیچ قضیهای نمیدهد.
هفت ـ اتفاقا اگر قضاوت جهانیان برای ما ملاک است، در عالم دیپلماسی، بسی بیش از اینها باید روی موضع حق خود پافشاری کنیم. زیادی که کوتاه بیاییم، دنیا لابد با خود خواهد گفت ایران که خودش هم روی مواضع خود محکم نیست و خودش هم خود را چندان محق نمیداند که روی این حق ایستادگی کند، ما چرا حق را به او بدهیم؟
هشت ـ افکار عمومی دنیا بماند؛ بعضیها در همین ایران خودمان به جای آنکه منبعث از این بساط یکسال و نیم، متنبه راه غلط خود شوند، تازه میگویند «سیاست باید به اقتصاد یارانه بدهد»! علاوه بر پیادهروی با اجنبی و سفر به پاریس در بدترین زمان ممکن، دقیقا باید تا کجا در برابر دشمن خم شویم که شاخکهای فهم بعضیها تکانکی بخورد؟ آمدیم و این جماعت اصلا نخواست موضوع را بفهمد، آیا ما مسؤول فهم اینها هم هستیم یا کمی این وسط باید دلمان برای برند انقلاب اسلامی بسوزد؟ انقلابی که امام آن، نه لزومی به نامه نوشتن به اوباما میبیند، نه حتی جواب دادن به نامه او، آیا اندازه فهم بعضیها ارزش ندارد؟
نه ـ خنده به دشمن، تحریم را برنمیدارد. دیگر این یک سال و نیم اخیر همه گونه به دشمن لبخند زده شد اما تحریم به قوت خود باقی است بعضا تحقیر هم میکنند. تحریم وقتی از بین میرود که دشمن ببیند تحریم او بیاثر است اما تحریم دشمن چگونه بیاثر میشود؟
ده ـ نگاه به درون، به اقتصاد، به عزم ملی، به جوانان وطن خود، اثر تحریم را از بین میبرد یا آنچه در این یک سال و نیم اخیر عمل شد؟ برای از بین بردن اثر تحریم، من که رد خون شهریاری شهید را میگیرم تا خندههای جناب ظریف! این انتخاب سرنوشتساز، امتحان خود را پس داده است! غنیسازی ۲۰ درصد و چرخش سانتریفیوژها، خود نوعی فراعمل اقتصادی و ناظر بر افقهای آینده جهان است. آنچه نمیگذارد چرخ کارخانهها بچرخد، لباس بدون جلیقه ضدگلوله حاجقاسم سلیمانی نیست، مردمک چشم «علیرضا» نیست، پری نقاشی «آرمیتا» نیست، سیدحسن نصرالله نیست، تحولات یمن نیست، «خبرمرگش» نیست، قطرات خون سردار شهید سپاه قدس نیست، تذکرات آیتالله جوادیآملی نیست؛ در یک کلام خلاصه کنم بیتدبیری است! آقایان! قند در دل دشمن آب کردن، برای اقتصاد این ملت، نان نمیشود. بفهمید!
(۱۰۰ دیدگاه)
- بایگانی: یسار«نه ده» تقدیم به «حاج صادق» بچه که بودم یه وقتایی خودکار بیکم را فرو می کردم در بیلبیلک نوار کاست و می چرخاندم و ادای آهنگران را در می آوردم و داد می زدم؛ «هیات منا الذله، هیات منا الذله». حنجره روزهای جنگ! ما با «هیات منا الذله» قد کشیدیم! جبهه و جنگ و هنگ و آهنگ و آهنگران را عشق است که سوگند به لالایی مادر در شبهای موشکباران، ما زیر بار صلح با یزید نمی رویم. «نه ده» تقدیم صدایت حاج صادق دوست داشتنی. راستی! تا یادم نرفته بگویم که «هیهات منا الذله، هیهات منا الذله».
(۴۱ دیدگاه)
- بایگانی: یسارما هنوز به دوران نرسیدهایم! وطن امروز/ ۲۳ آذر ۱۳۹۳
… آری! «ما رایت الا جمیلا». بزرگترین اجتماع همه تاریخ. این از حماسه خون خدای ما. این از اربعین حسین (ع) ما. این از زینب (س) و عباس (ع) ما. این از بینالنهرین و بینالحرمین ما. کدخدا هم اگر قادر است جمعیت خود را رو کند! اصلا مانده برایش بشریتی؟ که حتی در خود آمریکا هم «مرگ بر آمریکا» میگویند! محبوبیت که داشت؛ به قدرت کل هم رسیده! حسینبنعلی (ع) را میگویم! حضرت خون خدا را! حاکم بلامنازع قلب آدم. آنهم چه قدرتی! چه جمع و جماعتی! چه جمعیتی! عجیب در دست گرفته سیدالشهدا نبض حوادث جهان را. سلسله موی دوست، حلقه دام بلاست. آن از عاشورا، این هم از اربعین… و البته که همه جا کربلاست. اینک خون خدا حاکم بلامنازع جهان است. اگر بپرسی چه کسی بر جهان حکومت میکند، جواب میدهم مسبب حماسه بینظیر دیروز. دیروز، روز همان روز بود اما روزگار، روزگار دیگری بود! سیلی به این سرخی، هرگز کدخدا نخورده بود از خون خدا! دیروز، شمر زمانه… این جلاد تحریم فهمید که همچنان با غیرت و غرور اباالفضل (ع) طرف است؛ آنهم درست در محل منازعه! محل مبارزه! محل جنگ! بینالحرمین مگر رها میکند گریبان شمر را؟ دنیا اگر شمر دارد اما از وجود حسین (ع) هم خالی نیست! و شب اگر سیاهی و ظلمت دارد، لیکن از وجود ماه هم خالی نیست! دیروز حضرت سیدالشهدا با اربعین خود، فقط یک چشمه نشان داد! جانم! جانم از مناسک حج خون. مشعر عاشورا. منای کربلا. و اگر بپرسی عرفات قیام حسینی کجاست، من همین اربعین را نشانت میدهم! آدمی که در حج، نسبت به خدا و خود معرفت مییابد، در اربعین، به شناخت خون خدا میرسد. اینجا اما خبری از وقوف نیست که سراسر باید در هروله باشی. حرکت. جوش و خروش. اینجا همه چیز وقف رفتن است؛ رفتن و نایستادن! اینجا خیمه برپا نمیکنی، بلکه به سمت خیمه میروی… تا افق. تا آفتاب. تا نور. اینجا به تمنای آب، پای بر زمین کوبیده نمیشود، بلکه مراد، خون خداست. اینجا قصه هاجر نیست! داستان هجرت است! هجرت، نه از یک شهر به شهر دیگر، که از عصر غیبت به دوران ظهور. اینجا هجرت، مهاجرت از زمانی است به زمان دیگر… و آن چشمه اصل کاری که حسین (ع) به اذن خدا برای دنیا رو خواهد کرد «حضرت منتقم» است. راهپیمایی اربعین را تو حرکت از شهر نجف به شهر کربلا نبین! این هرولهای است از غدیر تا عاشورا… از علی (ع) تا حسین (ع)… از آدم تا خاتم… از همه دیروز تا همه فردا… و از همه ازل تا همه ابد… در این منظومه، آنکه از همه حی و حاضرتر است، منتقم خون سیدالشهداست. حقا که در این عرفات حسینی نیز، میتوان چشم بر یوسف زهرا (س) گشود… و جرعهای از نور چشید. این فقط راه قدس نیست که از کربلا میگذرد! راه قدسی ظهور نیز از کرب و بلا میگذرد. حال که اینچنین تکیه داده یوسف زهرا (س) بر خون خدا، دیر نیست آنروز که شاهد تکیه منتقم خون حسین (ع) بر دیوار کعبه نیز باشیم. چشم ما روشن است! به پشتوانه حضور اربعین، چشم ما به جمال ظهور روشن است. اگر تا عاشورا شناخته نشود، ظهور محقق نخواهد شد، اینک به مدد اربعین، جهان به معرفت عاشورا رسیده و باز هم بیشتر خواهد رسید. همچنانکه زینب (س) پیامبر خون حسین (ع) بود، اربعین نیز برای روز عاشورا مشغول پیامبری است… و اربعین به شهادت دیروز وظیفه خود را به خوبی بلد است! اگر ابنای آدم، اربعین را تنها نگذاشتهاند، اربعین هم بههنگام به داد ایشان رسیده… و حسین (ع) دقیقا همینگونه هوای ما را دارد؛ با شهرش که کربلا باشد، شهر خودمان! با یومالعیارش که عاشورا باشد، روز خودمان! و با اربعین… اربعین خودمان! ما هنوز داشتیم «لبیک یا حسین» میگفتیم که حضرت ارباب، خود جواب ما را داد! در وادی عشق، آنکه باز هم جلودار بوده، حضرت حسین (ع) است. اربعین، سلام ارباب است بر ما. این سفرهای است که خود حضرت گشوده. هیچ دیدهای راهی را که با خون خدا باز شود؟ در کار دین خدا، هر گرهای که دشمن بزند، ما به پشتوانه خون خدا بازش میکنیم. به شهادت شهدایمان، ما سهم داریم از سیدالشهدا. ثارالله کمی بیشتر بجوشد، الله، بقیهالله را خواهد فرستاد. یکی دو عاشورای دیگر، چند اربعین دیگر… حسین (ع) کامل خواهد کرد رسالت خود را. در این غدیر آخرین یعنی اربعین، گویی تقدیر خدا بر آن است که ثارالله دست بقیهالله را بالا برد. دیگر حتی لازم نیست جاماندگان، خود را به صحنه برسانند و جلوتررفتگان، گامی به عقب بردارند، چرا که عظمت دیروز را همه دیدهاند! دشمنی که میخواست یک هفته بعد از بهمن ۵۷ انقلاب اسلامی ملت ایران را انکار کند، هیچ فکر نمیکرد به پست «انقلاب اربعین» بخورد! اینک شعار «مرگ بر آمریکا» فراتر از میدان امام حسین (ع) تا میدان آزادی، از غدیر تا عاشورا شنیده میشود! اگر نیک بنگری، دست روحالله را هم حضرت ثارالله بالا برده بود. قم، قمقمه، قیام… همه دست اباعبدالله بود. از چشم حسین (ع) باید دید حوادث نیک عالم را… و امروز هم حضرت سیدعلی به پشتوانه همین دست، همین چشم، همین چشمه، همین چفیه و همین اربعین… همین عظمت با دشمن سخن به اقتدار میرانند. بهمن ۵۷ ما به پشتوانه همین اربعین با دنیا سخن گفتیم. ایمان ما به فردایی بود که با خون حسین (ع) میجوشید! دیروز، شهر خودمان دست دشمن بود، اما شعار شهدایمان این بود؛ «کربلا کربلا! ما داریم میآییم». اگر دیروز، شهر را پس گرفتیم و امروز، افق را… این همه را مدیون تو هستیم ای امام عاشورا. اینک دنیا دیری است پشتوانه ما را دیده اما پشتوانه جبهه باطل کجاست؟ مشتی شمر تکفیری و حرمله سلفی که نشد پشتوانه! پشتوانه باید متکی به جمعیت باشد، به یدالله مع الجماعه، به ثارالله مع الجماعه، نه ترور! از ترور اگر کاری ساخته بود، خون علیاصغر (ع) به زمین برمیگشت… و از پس عاشورای ۶۱ هرگز به اربعین امروز نمیرسیدیم. کربلا یعنی جاذبه آسمان از زمین بیشتر است… و جذبه خون ۶ ماهه از تیر سهشعبه بیشتر است! صلح و سازش با دشمن، هرگز به هیچ اربعینی نمیرسد! دقت شود! اربعین دیروز در همین دنیا حادث شد! دنیا را هم اگر میخواهیم، باید راه حسین (ع) را برویم! خوب است بعضیها بیشتر در تصاویر اربعین مداقه کنند، بلکه ملتفت شوند با چه پشتوانهای مشغول مذاکرهاند! پشتوانه اگر حقیقتا اربعین باشد، تو از دشمن، امتیاز خواهی ستاند! و از موضع بالاتر با او سخن خواهی گفت! بزرگان واقف بر این پشتوانهاند که اسرائیل را ناامن میخواهند. معالاسف جهل نسبت به این پشتوانه، توافق کذا را در پی دارد! امان از جهل! این جهل است که باعث میشود تو درس کربلا را هم وارونه بفهمی! و این جهل است که باعث میشود اربعینیان را همصدا با اسرائیل بخوانی، حال آنکه ایشان همصدا با رجز عباساند در شب عاشورا… که پاره کرد اماننامه شمر را! و خیال نکرد آن جلاد تحریم، مودب و باهوش است! و خیال نکرد امیدی به وعدههای شمر هست! راه قدسی ظهور که از مسیر کربلا گذشت و مهدی (عج) که آمد، تازه آن موقع، ما به دوران خواهیم رسید! بعضیها عجیب اشتباه میکنند؛ ما هنوز به دوران نرسیدهایم! ما را عقیده بر آن است که تا از خون حسین (ع) انتقام گرفته نشود، هیچ دورانی نگذشته الا آنکه دَوَران روزگار بوده باشد. شکوه و عظمت و حماسه و حکومت از آن خون خداست، آنوقت بعضیها دل به وعده کدخدا خوش کردهاند! امان از جهل! اربعین ۱۴۳۶ وقت مناسبی برای پذیرفتن اماننامه شمر نیست! اینک حسین (ع) در اوج قدرت بلامنازع قرار دارد… و بزرگترین اجتماع همه تاریخ، از آن اوست. اربعین ۱۴۳۶، بهمن ۵۷ خون خداست که بلاشک منتهی به ظهور خواهد شد انشاءالله. الان که وقت آویزان شدن از کدخدا نیست! آنهم کدخدایی که اساسا دیگر نیست! اگر شاه رفت؛ کدخدا را هم دیگر باید رفته حساب کرد! همچنانکه فیالحال در عراق، حاج قاسم هست و خبری از ژنرال نگونبخت جناب پرزیدنت نیست! خدا با اربعین خون خود، گویی در تدارک مقدمات ظهور است. لرزه افتاده بر اندام بطالین. ناامناند و بیامان. ببینید! بشنوید! از حکومت ثارالله، صدای حکومت بقیهالله میآید…
***
یا اباعبدالله! حکومت تو بر قلب عالم و آدم، محشری بر پا کرده که جز «ما رایت الا جمیلا» تفسیری ندارد. تو با کربلا، با عاشورا… و با اربعین، چه زیبا پاسخ دادی ندای غربت بشر امروز را. عصر، عصر غیبت است لیکن خون خدایی تو، همواره به نفع اولاد آدم جوشیده، التیام داده زخم آدمیزاد را. حتم دارم برکت خون تو، زخم جانسوز و یلدایی غیبت را نیز مداوا خواهد کرد. دیروز، حضور با اولاد آدم بود در کربلای تو… و فردا، وقت آن است که ظهور مهدی (عج) امت، از مسیر کربلای تو بگذرد. یا اباعبدالله! با این اربعین با آن عظمت، چشم دنیا به دعای ثارالله است… ما کم از خون خدا معجزه ندیدهایم!
(۸۶ دیدگاه)
- بایگانی: یسارجیغ بنفش گوجه وطن امروز/ ۲۸ آبان ۱۳۹۳
خیلی جاهای دنیا با گوجه بر سر و صورت سیاستمداران میکوبند، اینجا اما بیتوجهی دستاندرکاران و غرقشدنشان در سیاستبازی، البته اعم از داخله و خارجه! حتی از قیمت گوجه هم بر سر مردم، چماق ساخته، بلکه ملت بیش از پیش ملتفت «تدبیر و امید» شوند! یادش بخیر! روزگاری بعضیها وعده داده بودند به ملت که ما اگر دکان دولت را باز کنیم، هم چرخ غنیسازی میچرخد، هم سایر چرخها! ما را این گمان نبود که قیمت گوجه در بعضی شهرها به ۱۰ هزار تومان برسد! آری، اینجا جای دیگری است. اینجا سوءاستفاده میشود از نجابت مردم. گوجه هم مثل آب و هوا، مثل آلودگی هوا، مثل بنزین محصول عِرق و عَرق کارگر ایرانی، مثل خیلی چیزهای دیگر! اگر ما چند روز پیش در «وطنامروز» ناچار شدیم متاثر از این هوای آلوده، «سلام خانم ابتکار» را تیتر یک خود کنیم، این بار ماندهایم به که سلام کنیم! به وزیر کشاورزی، به که، به چه؟ علیالظاهر از پیوند گوجه و سیاست گریزی نیست. گوجه همان است که پرتاب آن بر صورت سیاستمداران، در بسیاری از فرهنگها -درست یا نادرست- به روشی از اعتراض بدل شده، اینجا اما در شماری از شهرهای کشور تا ۱۰ هزار تومان هم بالا کشیده، باز دولت تدبیر، ترجیح میدهد خودش را به ندیدن بزند یا اینکه حدت کند در گرفتن وقت نمایندگان ملت در سیاسیکارانهترین معرفیهای وزیر علوم به مجلس در طول تاریخ انقلاب! به نظر میرسد بعضیها آنقدر خود را درگیر کدخدا و مذاکره با شیطان بزرگ کردهاند که دیگر کمتر میتوانند این مسائل را ببینند. گویی کلاس دولت پایین میآید اگر درباره دغدغههای معیشتی ملت از جمله قیمت این روزهای گوجه پاسخگو باشد یا لااقل به «تدبیر و امید» سخن بگوید. شگفتا! رسانههای همسو با دولت نیز به قوه مجریه رفتهاند. اگر در گذشته، قیمت گوجه و مساله سیبزمینی باعث میشد «شارلاتانیسم مطبوعاتی» اساس جمهوری اسلامی را مورد سوال قرار دهد و فریاد «وا همه چیزا» سر دهد، امروز اما انگار نه انگار! اینک بهتر میتوان قضاوت کرد که رسانههای دومخردادی آیا درد مردم را دارند یا فیالواقع مصداق «فی قلوبهم مرض» مرض دارند؟! از نظر دولت محترم، شاید همین که گوجهفرنگی عاقبت هر جا یک قیمتی برای خودش دارد، بهتر از عدم قیمت است! به هر حال، زیاد که چشمت به دهان دشمن باشد، یادت میرود مردم آبادی خود را هم ببینی. چه خندهدار! با پول یارانه، در بعضی شهرها فقط میتوان چهار کیلو و پانصد و پنجاه گرم گوجه فرنگی خرید!! آقایان! اشتباه نکنید! من در شما این توان را میبینم که بردارید و مدعی شوید قیمت گوجه هم تقصیر بنزین داخلی بود یا اینکه اصلا بیندازید گردن پارازیت یا غنیسازی ۲۰ درصد!
(۷۲ دیدگاه)
- بایگانی: یسارآیا دولت از قلقلک خوشش میآید؟ «آخرین گمانهزنیها حکایت از آن دارد که سرنخ اسیدپاشیهای اخیر به بخشی از بدنه دولت اعتدال بازمیگردد. این بخش با وجود فتنهگری در سال ۸۸ اساسا به این دلیل خود را درون دولت اعتدال راه داد که این بار به جای سپهر سیاست، در فضای جامعه، فتنهآفرینی کند. حالا سوژه فتنه، از بالا یعنی حکومت، به پایین یعنی ملت نقل مکان کرده و مصداق بارز آن اسیدپاشی در کف خیابانهای اصفهان است. صدالبته فتنهگران در راه موجسواری از اسیدپاشی، از سکوت همراه با غفلت اعضای ارشد دولت اعتدال و معالاسف شخص رئیس کابینه بهترین استفادهها را کردهاند. به نظر میرسد حکایت پارهای حوادث تلخ در دولت اصلاحات -که کرم از خود درخت دولت وقت بود- این بار هم دولت اعتدال -شاید بیآنکه خود بخواهد یا حتی بداند- به محلی امن برای مقاصد شوم اهل فتنه تبدیل شده است.»
فرض کنید سخنران محترم یا نسبتا محترمی پشت یک تریبون، ضمن بیان این مطالب، بیفزاید:
«حداقل ادب دولتمردی به آن است که تو وقتی ریشه فتنه را در بخشی ولو کوچک از دولت خود مییابی، بهجای تخریب فریضه بلندبالای امر به معروف و نهی از منکر، صداقت را بر فرافکنی، وارونهنمایی و احیانا دروغ مرجح بدانی و با برخوردی محکم، اجازه ندهی احدی با سوءاستفاده از صندلی دولت و دست در دست BBC دست به فتنه همزمان علیه ملت و حکومت بزند، آن هم به هزینه گزاف پاشیده شدن اسید بر صورت دختران عفیف و بیگناه.»
خب، من دوست دارم اینجا ببینم واکنش دولت اعتدال به این سخنان چیست؟! و احیانا در کدام دادگاه را بهروی این سخنران نشان میدهند؟! من واقعا دوست دارم ببینم شخص آقای روحانی در برابر این اظهارات، چه برخوردی از خود نشان میدهند؟! دوباره فرض کنید این سخنران بردارد در ادامه سخنان قابل تامل و معنیدار خود بگوید:
«اگر مردم، خروج اقتصاد از رکود را باور نمیکنند و اگر «شیب ملایم» در چنتهشان فرو نمیرود و اگر به آمارهای ارائه شده حتی توسط شخص رئیس دستگاه اجرا خدشه وارد میآورند، این وسط جرم امر به معروف و آمر به معروف چیست؟! آیا باید جور عدم اعتماد ملت به دولت را آن فریضهای بدهد که امام حسین(ع) برای احیای آن به شهادت رسید؟!»
خب، من اینجا هم دوست دارم ببینم و بدانم دولت محترم هم آیا مثل آحاد ملت متدین، صبوری و کظم غیظ بلد است یا کمافیالسابق، عصبانی میشود و با ادبیاتی زننده، واکنش عجولانه نشان میدهد؟! باز فرض کنید سخنران فوقالذکر در بخش دیگری از اظهارات خود، بگوید:
«اگر دولت اعتدال از جواب قانعکننده به اصحاب نقد عاجز است، گناه دختران چیست که باید شاهد پاشیده شدن اسید بر صورت خود باشند؟! اگر دولت میخواهد فضای منفی جامعه علیه خود را عوض کند، خب بکند! دیگر چرا اجازه میدهد جماعت فتنهگر خزنده در دولت، دست به اسید ببرند؟! این بود اعتدال؟! این بود میانهروی؟!»
خب، راستش اینجا هم دوست دارم تصور کنم واکنش عالیجنابان را! و ببینم آیا یک صدهزارم صبر ملت غیور و انقلابی را دارند یا خیر؟ لیکن باز فرض کنید سخنران قصه ما در فراز دیگری از سخنان خود خاطرنشان کند:
«چرا باید تقاص توافق ضعیف کذا را صورت دختران و سیرت امر به معروف به صورت مشترک بپردازند؟! و آیا چون قرار است اذهان عمومی متوجه نکات منفی بعضی توافقهای دیگر نشود، باید به اسید متوسل شد؟! یعنی فتنهگران میخواهند با استفاده از غفلت دولت، مردم را به ضرب و زور اسید، رهنمون جهنم «نسیان و فراموشی» کنند؟!»
خب، باید دید واکنش بعضیها به این بخش از سخنان سخنران مذکور چیست؟ آیا با توجه به سابقهشان، فضا را برای زندگی او «امنیتی» میکنند یا چه؟! در هر حال خوب است گاهی دولت، خود را بگذارد جای ملت، تا ببیند آیا از «قلقلک» خوشش میآید؟!
(۵۵ دیدگاه)
- بایگانی: یساروصیتنامه
روزنامهدیواری حق
روز قدر
ماشاءالله حزبالله
آر. کیو هشتاد و هشت
قطعهی بیست و شش
نه ده
قطعات قطعه
تفحص
آمار قطعهی بیستوشش
اطلاعات
نوشتههای تازه
- دیگر زخم زبان تمام شد!
- اشتباه درست همشهریهای حافظ
- دیروز را به اوراق سررسیدت اضافه کن، شمایی که زیاد «خاطره» مینویسی…
- کدخدا در قهوهخانه مشقنبر
- پنج + یک + اسرائیل!
- میخواهد نفسی بکشد قلم
- یک کف مرتب برای آقای روحانی
- نه پس نمیآییم!
- اسمش است که جنگ تمام شده!
- پرواز انقلاب را نشانه رفتهاند
- رحم کن به برند ۵۷
- یک سال و نیم پیادهروی!
- نام پدر: مصطفی
- «نه ده» تقدیم به «حاج صادق»
- دست
- سلمان و ابوذر فاسد نمیشوند؛ فکری به حال طلحه و زبیر کنید
- فرار از اقتصاد
- یلدای نبوی
- ما هنوز به دوران نرسیدهایم!
- احترام ایرانی لَنگ مذاکره نیست
- کور خوانده کری!
- یکی جواب کری را بدهد!
- جیغ بنفش گوجه
- امان از این تفاوتها و تشابهها
- ملت درس کربلا را یاد داد
- آیا دولت از قلقلک خوشش میآید؟
به نام الله
سلام… احسنت!
متن بدون سانسور همین پست؛
الحمدلله که سایه این سرو بر سرمان بلند است. متاثر از چیزهایی زبان دشمن چه دراز شده بود برای ما، حتی به DNA ی خونمان هم کار داشتند! عاقبت، مردی باید جواب دشمن را میداد. مردی، و نه دولتمردی! دولتمرد، خدا نکند که دولتش برجستهتر از مردانگیاش شود و الا در جواب دادن به دشمن میماند! دولتمرد، در هر کجای عالم، خدا نکند دولتش برجستهتر از ادبش شود و الا دشمن ذاتا بی ادب را «مودب» مینامد و در عوض، حرفها میزند علیه دوست! آقایان اوباما و جان کری حالا دیگر فهمیدهاند که چه توافق هستهای بشود، چه نشود، از حلقوم انقلاب اسلامی، جز «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» نخواهند شنید. من در جمله قبل، از قصد نوشتم «انقلاب اسلامی». جمهوری اسلامی برای خودمان جمهوری اسلامی است، برای نمایش برترین مردمسالاری دینی، برای انتخاب و انتخابات، لیکن آنجا که پای شیاطین در میان است، جمهوری اسلامی به اصل خود یعنی انقلاب اسلامی برمیگردد و انقلابی، جواب دشمن جمهور، دشمن جمهوری اسلامی را میدهد. حمایتهای آمریکا از اسرائیل را هم که کنار بگذاریم، باز کاخ سفید، دشمن اول جمهوریت است. دشمن اول همه جمهور در همه عالم حتی در خاک خودش! در آمریکا، هنوز رنگ پوست، مشخص کننده حق آدمی است. و اوبامای روسیاه به DNA ی مردم خود هم کار دارد! آمریکا به این منفوری، به این مستکبری، صدسال سیاه نخواستیم که به جمهوری اسلامی اعتماد داشته باشد! اصلش ما انقلاب کردیم تا بگوییم هیچ اعتمادی به آمریکا نداریم، هیچ! وقتی حاج قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله محبوب دل جهانیاناند، کسر شان جمهوری اسلامی است که بزرگترین حامی داعش بخواهد به او اعتماد داشته باشد! بزرگترین حامی ۲۵۰۰ کلاهک اتمی اسرائیل، اتفاقا مایه فخر و مباهات و غرور ماست که به ملت ایران اعتماد نداشته باشد. از این حرفها که بگذریم، اعتماد ابلیس به آدمی اگر حلال مشکلات بود، آل خلیفه و آل سعود، اوضاع بهتری داشتند، شاه سقوط نمیکرد، و دنیا این همه پر از شعار علیه حکام مورد اعتماد آمریکا نمیشد. در کلاس جمهوری اسلامی همین بس که شیطان بزرگ به ما اعتماد نداشته باشد. روح خدا در پی جلب اعتماد خدا بود، نه کدخدا. و روح خدا در جسم و جان «حضرت سیدعلی» جاودان است. برای خامنهای هم اعتماد خدا موضوعیت دارد، نه اعتماد کدخدا. وانگهی! کدام کدخدا؟ دنیا قریه کوچکی هم که باشد، دیگر مدتهاست که آمریکا کدخدای آن نیست چرا که «توافق هستهای بشود یا نشود، اسرائیل ناامنتر از قبل خواهد شد». فیالحال کدخدا در خانه خودش گیر است! و این آقای اوباما است که لنگ توافق با ماست بلکه دستی به سر و روی کاخ سفید بکشد، بلکه بگوید؛ ما با جمهوری اسلامی به توافق رسیدهایم! صدالبته توافق با آن منظومهای که حاج قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله را از آن خود دارد، برای پرستیژ مجروح و زخمخورده آمریکا، بهتر از توافق با بعضی از این حکام منطقه یا توافق با تروریستهای تکفیری است. خوب است دولت اعتدال، تدبر دوباره کند در این معانی. «تدبیر» که منتهی به «تمدید» شد و شد ضربالمثل تودهها! آقایان هی مکرر نگویند که رهبر از دولت ما رضایت دارند! از کدام دولت، حمایت نکرده ولی فقیه؟ آقایان این را ببینند که آیا «آقا» در پی جلب اعتماد کیست؟! خدا یا کدخدایی که دیگر نیست؟! جان کری هم فقط وقتی پشت میز مذاکره مینشیند «دیپلمات» است؛ به مجرد اینکه میرود میایستد آنجا، یادش میرود دیپلمات است، متاثر از چیزهایی احساس میکند هنوز «گندهلات» است، آن اراجیف را علیه ملت ما بر زبان جاری میکند! آقایان، نقد منتقد دلسوز و خیرخواه را که وقعی ننهادند، خوب است جواب دادن به دشمن را از مردی بیاموزند که چون خمینی، دشمنشکن سخن میگوید. اگر پشت میز مجبورید دیپلمات باشید، آنجا که میروید میایستید، یادتان باشد که «بچه انقلاب» اید! نتانیاهو بدموقعی به پست جمهوری اسلامی خورده! اگر دیروز، حاج قاسم سلیمانی ناچار میبایست دشمن متجاوز را از خاک وطن خارج کند، امروز «فرمانده سپاه قدس» است! اگر دیروز، حاج حسن طهرانی مقدم آرزو داشت برد موشکهای وطنیاش به «جزیره مجنون» برسد، امروز برد موشکهای او به مقر شیطان بزرگ هم رسیده! اگر دیروز، کسی سیدحسن نصرالله را نمیشناخت، امروز از حماس اهل سنت گرفته تا شیعیان یمن و عربستان، به نیکی او را میشناسند! گمانم این روزها نتانیاهو زیاد نقشه دنیا را نگاه میکند! این دیو عصبیمزاج، شاید به این فکر میکند که کاش حرامزادههای قبلی، اسرائیل را در دورترین نقطه کره زمین نسبت به ایران جعل میکردند! مداد و خودکار دست نتانیاهو بدهی، تلآویو و حیفا، همه اسرائیل را میبرد آن دوردورها نقاشی کند! اما مسئله اینجاست که اسرائیل فقط در «جهنم» از برد موشکهای جمهوری اسلامی در امان است!! توافق هستهای میخواهد بشود، میخواهد نشود؛ اسرائیل از صفحه روزگار محو خواهد شد. امام خامنهای دیپلمات نیست که نشود روی حرفش حساب کرد! کور خوانده جان کری! فصلالخطاب انقلاب اسلامی و شیطان بزرگ، خندههای ظریف نیست؛ آن روز است که نقشه دنیا را نگاه کنی و نامی از اسرائیل در آن نیابی! مذاکره سر جای خود، مبارزه هم سر جای خود! آن مرد حکیم که با مذاکره مخالفتی ندارد، خیال دشمن جمع، به شدت موافق مبارزه است!! خامنهای به شهادت حاج قاسم و سیدحسن، به گواهی سخنان خودش، و به شهادت چفیهاش دنیا را امن و امان میخواهد. هر چه اسرائیل ناامنتر، دنیا امنتر. جناب جان کری! کور خواندهای. دنیا از میز مذاکره شما خیلی بزرگتر است، خیلی بزرگتر… اما هر کجای این دنیای بزرگ، اسرائیل را پناه دهی، برد موشکهای جمهوری اسلامی به آن میرسد. در جمله قبل، از قصد نوشتم «جمهوری اسلامی». وزیر خارجه آمریکا خیال میکند اگر علیالدوام بگوید جمهوری اسلامی، دیگر با انقلاب و انقلاب اسلامی طرف نیست!! انقلاب علیه باطل، در ذات جمهوری اسلامی است. اساسا نمیشود جمهوری اسلامی باشد و اسرائیل، هر روز ناامنتر از قبل نشود. مبارزه، هم در ذات انقلاب اسلامی است، هم در ذات جمهوری اسلامی. آنچه فیالواقع «تمدید» شد، روز پنجشنبه رخ داد در دیدار امام خامنهای و بسیجیان. «مبارزه» را میگویم، «تمدید مبارزه» را. خمینی هم قبلا گفته بود که «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم».
نقاشی نتانیاهو را خیلی خوب آمدید. به نظرم نتانیاهو باید مدتی سی دی های رابرت نورمن راس (باب راس) را تماشا و تمرین نقاشی کند. نقاشی بمب هسته ای ایران در سازمان ملل تا مدتها سوژه شده بود. حالا فکر کن بخواهد نقاشی این همه نقشه و… را که شما گفتی بکشد، خدایی فکر کن چه می شود؟ شاید هم طرف به جای باب راس، فیلم داد ماست (خنده بازار خودمان) را تماشا می کرده است!!
الحمدالله…
تا سایه این سرو (به کوریِ کری!) بر سرمان بلند است… ما هستیم!!
فکر میکنید سیاست دعواست که حتما باید یکی جواب دیگری را بدهد که کم نیاورد؟ نه!
۸ سال با بدترین الفاظ جواب دادیم (به جهنم که تحریم میکنید و کاغذ پاره و …) چه عاید کشور شد آقای قدیانی؟ جز تحریم و مصیبت؟؟
دیدید که رهبری هم گفتند “توافق نشود بیشتر از همه به ضرر امریکاست”.
معنی دیگه این جمله یعنی “توافق بشود خوب است برای ما و به ضرر امریکاست”.
دورت تموم شده مربی
ـــــــــــــــــــــــــــ
ح ق: اولا تمرین کن همیشه به من بگی آقای قدیانی، بلکه این آقا خوب توی دهنتان بچرخد! 🙂 ثانیا «به جهنم» انصافا ما را یاد یک رئیسجمهور دیگر میاندازد! ثالثا «فکر میکنید سیاست دعواست که حتما باید یکی جواب دیگری را بدهد که کم نیاورد؟ نه!» رابعا دیر به دیر که میآیی شما، واقعا نگران حالتان میشویم اخوی… خوب که هستید شکر خدا؟
“وقتی حاجقاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله محبوب دل جهانیانند، کسر شأن جمهوری اسلامی است که بزرگترین حامی داعش بخواهد به او اعتماد داشته باشد! ”
والا!
“هر چه اسرائیل ناامنتر، دنیا امنتر.”
فونت درشت می خواهد!
“کور خوانده جان کری! فصلالخطاب انقلاب اسلامی و شیطان بزرگ، خندههای ظریف نیست؛ آن روز است که نقشه دنیا را نگاه کنی و نامی از اسرائیل در آن نیابی!”
عالی بود
«تمدید مبارزه» را خیلی خوب آمدید!
ممنون آقای قدیانی 😉
انصافا اگر من نصف روی بعضی ها رو داشتم دنیا رو، روی انگشتم میچرخوندم!!
البته مدیونید اگر فکر کنید منظورم اصلاح طلبان یا مثلا همین دکتر خودمان باشه!
.
.
.
یادمه یه روز یکی از اساتیدمون تو کلاس پرسید اگر دانشکده مدیریت دانشگاههای ایران حذف بشه، چی میشه؟ همه یک صدا فرمودیم «هیچی نمیشه».
ایضا دانشکدههای اقتصادمون و کلا دانشکدههای علوم انسانی مون…
تا اینا درست نشن، با رفت و آمد دولتها حتی اگر تحریم هم نباشیم، هیچ چیزی درست نمیشه…
خیلی هم عالی!!
“(به جهنم که تحریم میکنید!)”
“«به جهنم» انصافا ما را یاد یک رئیسجمهور دیگر میاندازد!!”
“اما مسأله اینجاست که اسرائیل فقط در «جهنم» از برد موشکهای جمهوری اسلامی در امان است!!!”
آقای قدیانی
متن زیبایی بود… اصلا خشم مقدسی تو نوشته هست!!
آقای دکتر رضا اعتدال طلب
عیب نگاه شما چشم به دست بیگانه بودنه…
آقایان استاد مذاکره اند؛ وزیر نفتشان هم که در اوپک شق القمر کرد؛ «دیپلماسی نفتی» زرشک!
واقعا با چه رویی اینها سرشان را بالا میکنند؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ح ق: چه قشنگ! دم مازیار گرم!
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1475&pid=16&type=0
باز خدا رو شکر؛ که در گذشته، به دشمن می گفتیم به جهنم، نه به دوست!
باز خدا رو شکر؛ که الان با این همه لبخند و ملاطفت، تحریم نیستیم اصلا!! ولی اون قدیما کلا تحریم بودیم!
باز خدا رو شکر؛ که الان هم سانتریفیوژ می چرخه، هم چرخ زندگی مردم خیلی هم تند می چرخه که سر همه داره گیج می ره!!
باز خدا رو شکر؛ که الان برخلاف قبل، هوا آلوده نیست و خیلی هم پاک پاکه!!
باز خدا رو شکر؛ که بنزین های خارجی، خیلی خیلی یورو چهاره ولی بنزینهای داخل همش آلوده یه!!
باز خدا رو شکر؛ که الان مشاوران رئیسجمهور، خیلی آدمهای فرهنگی و با ادبی هستند، ولی اون قدیما، نه!
باز خدا رو شکر؛ که الان اکثر مطبوعات آزادند و می تونند نقد کنند و حتی کل پستشون رو بدون سانسور تو کامنت ها ننویسند!! ولی قدیما که اینطوری نبود. اصلا آزادی نبود!!
باز خدا رو شکر؛ که الان پارازیت ها سرطان زا هستند، و تازه ثابت هم شده البته به زعم برخی!
خلاصه بازم خدا رو شکر…
و صد البته و هزاران بار خدا رو شکر و الحمدلله که سایه ی این سرو بر سرمان بلند است.
.
خدا رو شکر آقای قدیانی + عزیز…!
واقعا نوشتن این خبر در شبکه خبر بد آموزی ندارد؟ هدفشان چیست؟
……………………………..
چقدر دلم تنگ شده بود!
عالی بود آقای قدیانی
خدا قوت.
حیف اون جملات قشنگ که باید قبل از چاپ تو روزنامه حیف بشه…
جناب رضا اعتدال طلب!
اتفاقا دوره “دورت تموم شده مربی” تموم شده که کل منطقه مجذوب کلام و عمل حاج قاسم سلیمانی است…
پرچم حاج قاسم که همان پرچم انقلاب اسلامی یعنی همان اسلام ناب محمدی است بالاست!
درگیر درمان بودم، عمل کردم. ممنون، الحمدلله…
آقای قاسم سلیمانی افتخار ایران هست؛ لطفا این یکی دیگر مصادره نشود!
ایشون تو انتخابات هم تا جایی که شنیدم به آقای قالیباف رای دادند، نه به کاندیدای نزدیک به شما و پایداری!!
http://jamnews.ir/detail/Photo/270424#ad-image-0
متن که بیست بود.
این جمله ابهام داره:
متاثر از چیزهایی احساس میکند هنوز «گندهلات» است!
این “چیزها” چی هستند؟؟
“توافق هستهای میخواهد بشود، میخواهد نشود؛ اسرائیل از صفحه روزگار محو خواهد شد.” چسبید!…
ما الان ۳۶ ساله “تحریم” هستیم اما از وقتی هسته ای مان سری تو سرها در آورد و موجبات خشم و هجمه دشمنان مستکبر زورگو را فراهم آورد در حدی که شروع به تهدید و قداره کشی برای ملت ما کرد، یه عده که منافعشون با ایجاد ارتباط با “کدخدایی که دیگر نیست” چندین برابر می شد، شروع کردند به جوسازی که آی تحریم… وآآآی تحریم! گشنه ایم…! نون نداریم…! جون نداریم… و ….
برخی مردم هم امر بهشون مشتبه شد که آره؛ رابطه با کد خدا سیرمون می کنه و زندگی رویایی مان را به دست می آوریم!!!!
یه کم عمق ماجرا رو ببینید؛ اینا نمی خوان “تحریم” را بردارند و گر نه هسته ای و موشک دور برد و حقوق بشر و هزار تا اراجیف دیگه، بهانه است.
بعدش هم یه سوال: این مدت که داریم به اصطلاح مذاکره می کنیم، چی ارزون شد اصلا؟؟ چی قیمت قبلیش حفظ شد؟؟
“خامه” صبحانه اول این دولت ۷۵۰ تومان بود الان شده ۱۲۰۰ تومان!!!!
(این یه قلم، شما بقیه اش را بگیر و بروووووو)
پرچمت بالاست
صاف زدی تو برجکشون…
این دیو عصبیمزاج، شاید به این فکر میکند که کاش حرامزادههای قبلی، اسرائیل را در دورترین نقطه کره زمین نسبت به ایران جعل میکردند! مداد و خودکار دست نتانیاهو بدهی، تلآویو و حیفا، همه اسرائیل را میبرد آن دوردورها نقاشی کند! اما مسئله اینجاست که اسرائیل فقط در «جهنم» از برد موشکهای جمهوری اسلامی در امان است!! توافق هستهای میخواهد بشود، میخواهد نشود؛ اسرائیل از صفحه روزگار محو خواهد شد. امام خامنهای دیپلمات نیست که نشود روی حرفش حساب کرد! کور خوانده جان کری!
آقای قدیانی
تشکر از این متن زیبا
(جناب دکتر! جهت اطلاعتون اتفاقا تازه دوران مربی شروع شده)
خجالت(گفت و شنود)
گفت: روزنامههای زنجیرهای اظهارات دکتر فرهادی علیه فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ و اعلام مرزبندی با فتنهگران را سانسور کردند.
گفتم: مگر همینها نبودند که یقه چاک میدادند و رگهای گردنشان را سیخ میکردند و میگفتند و مینوشتند که «دانستن حق مردم است»؟!
گفت: ضیاءالدین طباطبایی را میشناسی؟!
گفتم: چه کسی است که این عامل نشاندار انگلیس را نشناسد؟ او رضاخان را به ژنرال آیرون ساید انگلیسی معرفی کرد و بعد به فلسطین اشغالی رفت و مأموریت خرید زمین مردم فلسطین برای صهیونیستها را داشت و قبل از آن سه روزنامه شرق و رعد و برق را منتشر میکرد و…
گفت: پس حتما در تاریخ خواندهای که او هم در گوشه سمت راست روزنامهاش مینوشت «دانستن حق مردم است»!
گفتم: یارو داشت با یک انگلیسی صحبت میکرد، میخواست بهش بگه خجالت بکش ولی کلمه انگلیسی خجالت را نمیدانست به دوستش گفت؛ انگلیسیها به خجالت بکش، چی میگن؟ دوستش جواب داد؛ نمیکشند که بگن!
بسیار عالی بود این قسمت از متن:
“گمانم این روزها نتانیاهو زیاد نقشه دنیا را نگاه میکند! این دیو عصبیمزاج، شاید به این فکر میکند که کاش حرامزادههای قبلی، اسرائیل را در دورترین نقطه کره زمین نسبت به ایران جعل میکردند! مداد و خودکار دست نتانیاهو بدهی، تلآویو و حیفا، همه اسرائیل را میبرد آن دوردورها نقاشی کند! اما مسأله اینجاست که اسرائیل فقط در «جهنم» از برد موشکهای جمهوری اسلامی در امان است!”
سپاسگزارم آقای قدیانی.
“فرشته ها با هم می آیند” رو دیدیم. فیلم قشنگی بود.
ممنون از پیشنهادتون.
عجب ها!
جناب رضا اعتدال طلب! خوبه نویسنده بنده خدای این سایت کلی حرف و توهین شنید به خاطر اعلام موضع رسمی از رای و نظرش٬ باز شما می خوای ایشون و ما رو ربط بدی به جبهه پایداری!!
حاج قاسم از اون مردان بصیر روزگاره که به آقا نمی گن مقام رهبری٬ می گن امام خامنه ای. پر واضحه که کسی نمی تونه ایشون رو که خودشون رو سرباز ولایت می دانند به نفع حزب و گروهی مصادره کند. حاج قاسم فرزند ولایته و بس
دکتر
ظریف … رو چی کار داری؟!
جبهه پایداری کیه؟!
اینجا قطعه بیست و ششه!!
هان؟!
وزیر بهداشت محبوب
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/366717/عکس-ظرف-شستن-آقای-وزیر
دوستان
به والله ما هم دو دو تا چهار تا سرمون میشه! چرا فکر میکنید با یه سری آدم احمق طرفید؟ چرا رو شعور ما حساب باز نمیکنید؟
چرا هی میگید ۳۰ ساله تحریم بودیم؟؟ به اون تحریم ها میگن تحریم های خاله خان باجی!!
تحریم فلج کننده یعنی تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی و تحریم مبادلات نفتی ایران متمایل به شیب صفر…
ایران همین الانشم خیلی خوب مقاومت کرده…
هر کشوری بانک مرکزیاش رو تحریم کنند، طرف ۶ ماه اقتصادش متلاشی میشه…
پس هی نگید تحریم بودیم، تحریم بودیم، تحریم بودیم! نه، تحریم نبودیم؛ تحریم شدیم…
تحریم بانک مرکزی باید از بین بره، چون نظام اسلامی باید حفظ بشه
همین مقدار مرتبط هست این دو موضوع
سلامتی حاج قاسم دوست داشتنی صلوات
میلاد آقا امام موسی کاظم (علیه السلام) بر اهالی قطعه ۲۶ مبارک باد!
داداش حسین عزیز؛
تولدت مبارک!
انشاءلله عمری با عزت و با برکت داشته باشید.
شهادت در رکاب حضرت صاحب الزمان نصیبتان.
آقای قدیانی؛
سلام و سپاس از این که ما را مهمان به این مائده ی ادبی-سیاسی کردید. قلمتون مستدام
چشم انتظار؛
نظر اولتون بسیار عالی بود و البته خدا رو شکر، سرشار از حقیقت.
آقای دکتر رضا اعتدال طلب پزشک؛
تحریم بودیم یا شدیم بماند، حالا شما بفرمایید بعد از لغو تحریم های مالی و نفتی، دولت فخیمه اعتدال برای اقتصاد چه برنامه ای دارد؟ اصلا از چند و چون اقتصاد مقاومتی سر در می آورد؟ فعلا که یک سال و اندی است حسابی سر ملت را گرم ژنو کرده اند. خداییش من خیلی آرزومندم هر چه زودتر ماجرای ژنو به سر برسد ببینم اینها برای مدیریت اقتصاد چکار می کنند؟؟!!
http://s3.picofile.com/file/7378572789/Baroon_Karbala_www_Sajedin_sub_ir_.mp3.html
التماس دعای ویژه از تمام عزیزان خصوصا زائران اربعین
آقا بیست!
بیشتر از قبلی ها به دل نشست…
آقای قدیانی… داداش حسین، تولدت مبارک!
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8804280351
(چند هفته پیش، یکی از روزنامه ها عکس حسین قدیانی را انداخته بودند که سرش باندپیچی شده بود. حسین، پسر اکبر شهید اکبر قدیانی. تو او را خوب می شناختی، بعد از شهادتش دو تایی برایش مطلبی در همین روزنامه کیهان نوشتیم. همان طور که شهید حسن جعفربیگلو و شهید حبیب غنی پور را می شناختی. اگر یادت باشد وقتی حسین به دنیا آمد شهید اکبر در حوزه چه قدر خوشحالی کرد. شیرینی داد. بعد هم رفت جبهه و شهید شد. حالا پسر او را طرفداران همان کسی که نمایندگی اش را در فرانسه یدک می کشی، مضروب کرده اند. البته می دانم که برای تو مهم نیست، برای این که از آن طرفی خانه تکانی روحی کرده ای. باز هم فرزندان اصیل این ملت را می کشند. خانه خدا را به آتش می کشند، دروغ می گویند گردن کلفتی می کنند، قانون را قبول نمی کنند، در خیابان های تهران عربده کشی می کنند و دقیقا مثل رفتار آن پرزیدنت ناکام و چریک همیشه در حجله! البته، خیلی مهم نیست. این انقلاب از جنس اقیانوس است که هراز چندگاهی اجساد متعفن، مردار و خس و خاشاک ها را به ساحل می ریزد. این انقلاب و این ملت، نجاست و پلشتی را برنمی تابند، مدام درحال بازسازی و پاک سازی خود هستند…)
سپاس بابت معرفی فیلم “فرشته ها با هم می آیند”. می شود چند بار تماشا کرد، بدون اینکه حس افسردگی و تاریکی به ببیننده منتقل کند.
جناب قدیانی! دعای عاقبت به خیری، کمترین هدیه شاگردان شما در قطعه ۲۶ برای شماست. تولدتان مبارک…
دکتر جان
آقای قدیانی و وطن امروز هم طرف قالیباف بودند، نه جلیلی.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قطعه ۲۶: به به! روزنامه به روز یعنی این:
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1477&pid=1&type=0
آهنگ «جنگ اقتصادی» حامد زمانی:
http://fans.hamedzamanimusic.com/?p=4197
دوستان محترم! لطفا با دقت مضاعف بخوانید نوشتههای این محمدآقای ایمانی را. در محضر این استاد بیادعا -بیش از حد بیادعا!- شاگردیها کردهام… قلم جناب ایمانی، نه تنها مقوم بصیرت، که تقویت کننده خود قلم هم هست! بخوانید یادداشت روز کیهان را…
جنگ و صلح مذاکره (یادداشت روز)
مذاکره را از جنس جنگ و جبهه بدانیم یا از نوع معامله و مصالحه، در هر دو صورت بیمایه فطیر است. درباره مذاکرات هستهای دو تلقی وجود داشته است. یک تلقی بر آن است که دوستان و دشمنان همیشگی در عالم دیپلماسی وجود ندارد و میتوان غرب را از موضع عداوت یا رقابت به موضع تنشزدایی و سپس شراکت رساند و با او مصالحه کرد. تلقی دوم به اعتبار رفتار رژیمهایی مانند آمریکا و انگلیس علیه ملت ایران در طول یکی دو قرن اخیر میگوید این رژیمها ایران را مستعمره میخواهند و بن مایه رفتار آنها دشمنی است؛ بنابراین اگر هم بنابر مصالح و مقتضیاتی با آنان مذاکره میکنیم، این عرصه را باید به چشم جبهه و آوردگاه دیپلماسی دید؛ همچنان که گفتهاند مذاکره ادامه جنگ در کریدورهای سیاسی است در حالی که طرفین برای «زورآزمایی» یا «چانهزنی» در دور جدید مذاکرات آماده میشوند، بازار نفت و ارز با دستکاریها و نوسانهایی مواجه شده است. اینک در شرایط تمدید مذاکرات فرصت مناسبی است که به ارزیابی صورت مسئله مذاکره و برخی ابعاد پیدا و پنهان آن بپردازیم.
۱- مدتی است برخی عبارتها در تبلیغات رسانهای و سیاسی به شکل پربسامد عنوان میشود نظیر «هیچ دوستی و دشمنی در جهان دیپلماسی همیشگی نیست»، «آمریکا زمانی با شوروی و چین هم دشمن بود اما مذاکره و تنشزدایی کردند و به تفاهم رسیدند»، «زمانی گفته میشد جنگ جنگ تا پیروزی اما مذاکره و صلح را پذیرفتیم»، «مگر پیامبر(ص) در حدیبیه با کفار صلح نکرد پس چرا اکنون ما با آمریکا تعامل و صلح نکنیم؟» و قبیل این جملات. دایمی نبودن دشمنی در میان مردم عادی شدنی است اما جنس جباران و مستکبران خارج از این عرف و عادت است. رژیم آمریکا نه تنها دشمن شماره یک ملتها که دشمن بزرگ مردم خویش است. از طرف دیگر ایران نه شوروی است و نه چین. البته آمریکاییها به روسها- قبل و بعد از فروپاشی شوروی- رحم نکردند و هر وقت توانستند با همانها که قرار تنشزدایی و معامله گذاشته بودند از پشت خنجر زدند. ماجرای فروپاشی مخملی شوروی و تمهید تکرار آن در اوکراین و گرجستان شاهد این مدعاست. در قبال چینیها نیز یک بار در میدان تیان آنمن، ضربه خود را زدند و قطعا در آینده نیز همین کار را خواهند کرد چنانکه در هنگکنگ و جاهای دیگر میکنند. اما ایران نه چین است و نه شوروی و روسیه. مسئله آمریکا با ایران مسئلهای خاص و منحصر به فرد است. بدین معنا که ملت- دولت ایران تنها کشوری است که رژیم آمریکا و برخی اقمارش را در طول ۶۹ ساله بعد از جنگ جهانی دوم تحقیر کرده است شوروی و چین رقیب آمریکا و انگلیس بودند اما هرگز قادر نبودهاند ابرقدرتی آمریکا را چنان به چالش بکشند که در انظار افکار عمومی دنیا حمل بر حقارت و تحقیر کاخ سفید شود. ایران نه تنها مستعمره آمریکا و انگلیس که ژاندارم و پاسبان آنها برای سلطهبر کشورهای خاورمیانه بود. انقلاب منحصر به فرد اسلامی، گماشته آمریکا در ایران به عنوان نماد قدرت استکبار را به زیر کشید. ملت ایران وقتی معجزه انقلاب اسلامی را رقم زدند، حقارت و ناتوانی آمریکا را به رخ کشیدند. نمایش این حقارت در طول ۳۵ سال گذشته ابعاد متعدد یافته است. نفس سرپا بودن و عزت ملت ایران، چالش ابرقدرتی آمریکاست و این غیر از تاثیرات الهامبخش کشورمان در به جنبش آوردن غرب آسیا میباشد. آنچه آمریکا میخواهد نبودن این استواری است؛ چه وقتی کودتا و جنگ و ترور را سازمان میدهد و چه آنگاه که پای میز مذاکره میآید. به تعبیر واشنگتن تایمز، ایران چالش شماره ۱ و۲ و ۳ آمریکاست.
۲- این استدلال روشن البته نافی کاربست تاکتیک و روش مذاکره نیست اما باید روشن باشد که اولا مذاکره یک ابزار است نه یک هدف و استراتژی مقدس(!) آنگونه که برخی از سر سادهلوحی و کسانی از سر ماموریت ابراز کردند. ثانیا نه پیامبر اعظم(ص) در صلح حدیبیه و نه حضرت امام(ره) در جریان جنگ تحمیلی، مذاکره و توافق صلح را به مفهوم پایان دشمنی دشمن و تبدیل او به دوست تلقی نکردند. دشمن اگر قراری عاقلانه و عادلانه را بپذیرد که ما هم میپذیریم اما حساب زورگویی و باجخواهی جداست. یک بار هست که از مفهوم «مذاکره برای مصالحه» پرسش میشود و پاسخ این است؛ «و ان جنحوا للسَّلم فاجنح لها. و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی» (آیه ۶۱ سوره انفال). اما اگر پرسش شد که آیا اکنون به شکل مصداقی در شرایط مذاکره برای مصالحه هستیم و دشمن چنین گاردی به خود گرفته، پاسخ فرق خواهد کرد. در ادبیات مقامات آمریکایی همچنان که تهدید به گزینه نظامی به وضوح شنیده میشود، این تعبیر که ایران، متهم و تهدید علیه جامعه جهانی است مکرر شنیده میشود؛ همچنان که از دشمنی در حوزههایی نظیر تحریم اقتصادی و به هم ریختن بازار نفت- با خیانت گماشتگانی نظیر عربستان سعودی- کم نمیگذارند. آیا صحنه امروز صحنه دعوت به مصالحه و معامله برابر و صلح و آشتی است؟! اما حتی اگر اینچنین بود، نباید رهنمود امیر مومنان به مالک اشتر را از یاد میبردیم. «صلحی را که دشمن تو را بدان بخواند و رضای خدا در آن باشد رد نکن… ولکن الحذر کل الحذر من عدوک بعد صلحه فان العدو ربّما قارب لیتغفل. اما به تمام معنا از دشمنت بعد از صلح با او برحذر باش که بسیار باشد نزدیک شود تا شبیخون بزند و غافلگیر کند. بنابراین احتیاط پیشه کن و در این کار حسن ظن را متهم بشمار.» فرآیند رسانهای-سیاسی خاصی که هم در مصداق صلحطلبی و مصالحهخواهی دشمن خلاف واقع حرف میزند و هم مفهوم را تحریف کرده و دعوت به حسن ظن و اعتماد و اتکا به دشمن میکند، بداند یا نداند به نقشه دشمن کمک میکند. در این میان بیان رهبر معظم انقلاب و اینکه فرمودند مخالف مذاکره و تمدید آن نیستیم، در حقیقت تدبیر حکیمانهای بود که بحث را به محل منطقی خود برگرداند و چهارچوب عاقلانه و عادلانه برای مذاکره ترسیم کرد تا جماعتی ادعا نکنند هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست! خیر! هر توافقی باید عادلانه و عاقلانه و به دور از زورگویی و زیادهطلبی باشد. به تعبیر معظمله «آنجایی که پای زورگویی و زیادهطلبی باشد، نه؛ جمهوری اسلامی از صدر تا ذیل، هم مردمش هم مسئولینش قبول نخواهند کرد.» بنابراین محل نزاع بحث، میان ملت ایران و اینکه نفس مذاکره و توافق خوب یا بد باشد نیست، بلکه صورت مسئله اصلی آن، میان ما و دشمن است و اینکه آیا دشمن در مسیر مذاکره میخواهد حقوق قانونی ما را محترم بشمارد و برخلاف گذشته به تعهداتش پایبند باشد یا خیر؟ این پرسش، کلید ارزیابی هر مذاکره و هر پیشنهاد معامله و توافقی است. رهبر حکیم انقلاب بدین ترتیب توپ را مجددا به زمین دشمن برگردانده و بهانهجویان را خلع سلاح کردهاند.
۳- علم کردن داعش در همسایگی ایران آن هم ۴۵ روز مانده به پایان مدت ۶ ماهه توافق ژنو، یک تصادف نبود. و داعش آخرین نمونه از دشمنی رو به تزاید آمریکا با ایران است که در جوار مرزهای ایران و در شمال بغداد خودنمایی کرد تا پای میز مذاکرات علیه ایران هزینه شود. اگر کیسینجر گفته بود «جنگ سوریه جنگ جهانی سوم است» اکنون نیوزویک تایید میکند که داعش، مهره جنگ نیابتی آمریکاست آنجا که در صفحه اول خود و زیر تصویر سرلشگر سلیمانی تیتر میزند؛ «FIRST HE FOUGHT AMERICA NOW HE’S CRUSHING ISIS». “او ابتدا با آمریکا جنگید و اکنون در حال کوبیدن و له کردن داعش است”. راز جادوی شیطان بزرگ، رعبافکنی و ایجاد انفعال است. به این معنا مستکبران بزرگترین تروریستها هستند. آنها با رعایت اصل غافلگیری، شوک وارد میکنند تا حریف نتواند از ظرفیتهای خود بهره بگیرد و مرعوب و مقهور شود. ۴-۵ ماه پیش داعش به کمک رسانههای جنگی غربی- عربی در حالی مشغول پیشروی از شمال به قلب عراق بود که رعب خود را پیشاپیش میفرستاد اما اکنون به بادکنکی میماند که بعد از باد شدن، بادش را خالی کرده باشند. اکنون آنها با لباس زنانه فرار میکنند. چرا؟ چون یک بسیجی موقعیتشناس و شجاع، به قلب ارعاب دشمن زد، سطوت تبلیغات او را شکست و در شمایل یک بسیجی فاقد اسکورت و زرهپوش- نظیر آنچه در سفرهای دزدکی مقامات آمریکایی به مناطق امن عراق و افغانستان پیش میآید- در میانه میدان جنگ ظاهر شد. او به هنگام باز پسگیری مناطق تحت اشغال تروریستها، از تمام نشانهای رزمندگی، یک چفیه بر دوش داشت. اکنون تیم مذاکرهکننده ایرانی اگر با اقتدار پای میز مذاکره مینشیند و به آمریکا نه میگوید- چه میز مذاکره را جبهه دیپلماسی بدانیم و چه میز چانهزنی و معامله تصور کنند- به اعتبار خمیرمایه عزت و قدرتی است که رویکرد جهادی به صحنه فراهم کرده است؛ چه قاسم سلیمانی و حسن تهرانیمقدم باشند در میدان دفاع نظامی و دیپلماسی منطقهای و چه مجید شهریاری باشد در میدان فناوری؛ اگرنه چنین چالش- مذاکرهای بیمایه فطیر است. آن فرهنگ «فضاشکن» که انقلاب اسلامی را تدارک کرد، دفاع مقدس را مایه اعتبار و شرافت ملت ایران قرار داد، و کمر کودتاها و ترورها و تحریمها را شکست، لاجرم باید در مصاف امروز با زورگویان عالم حاکم شود. اولویت همیشگی ریختن هیبت ارعاب دشمن است. قرآن کریم درباره ساحرانی که در خدمت فرعون بودند میفرماید «سحروا اعینالناس و استرهبوهم. مردم را چشمبندی کردند و در ترس فرو بردند» (اعراف- ۱۱۶).
۴- تحلیلگران و سیاستمدارانی که به آمریکا و انگلیس خوشگمانند و تصور میکنند با استکبار میشود بست و مسائل را حل کرد، عبرت دکتر مصدق را باید نصبالعین خود داشته باشند؛ سیاستمدار ناسیونالیست و کراواتی که میگفت من برای ملی کردن نفت آمدهام، نه برای اجرای احکام اسلامی در دولت. آمریکا و انگلیس فرش را از زیر پای او هم کشیدند. این خطای در فهم بود که کسانی گفتند با آمریکا میشد بست و تیم مذاکرهکننده قبلی نخواست یا نتوانست. اگر فشار تحریم اقتصادی و به هم ریختن بازار نفت و ارز دیروز متوجه دولت موسوم به عدالت و مهرورزی بود اما دشمنان امروز همان فشار یا بیشتر را متوجه دولت موسوم به اعتدال کردهاند تا صدق سخن رابرت گیتس را باور کنیم که ایرانی خوب ایرانی مرده است و ایرانی میانهرو وجود ندارد! از یاد نبریم شبیخون اقتصادی را که دشمن به کمک تروریستها و زالوصفتان اقتصادی و رسانههای آلوده آذر و دی سال ۱۳۹۰ وارد کرد و حتی مایل بود بازار را به آشوب بکشاند. مذاکره با همه اهمیت تنها یک خط از خطوط دفاعی ماست که مسئولیت آن بر عهده فرزندان جبهه دیپلماسی است اما اشتباه است که همه تمرکز و توجه و ظرفیت جبهه خودی صرف این خط شود و دیگر خطها به ویژه در حوزه فرهنگ و رسانه و اقتصاد مغفول بماند. کاری که همین روزها در بازار نفت انجام گرفت و باعث کاهش۴۰ دلاری قیمت نفت شد، یک هشدار است. این احتمال را باید داد که دشمن در حوزه مذاکره تنها مشغول عملیات ایذایی و تاخیری (عملیات فریب) برای سرگرمسازی و سپس غافلگیرکردن در خط اقتصادی است. برخی رسانهها و سیاسیون بدعمل در فتنههای ۷۸ و ۸۸ در این عملیات تاخیری و حاشیهسازی به نقشه دشمن کمک میکنند. اما آیا دولت، مجلس و دیگر دستگاههای حاکمیتی وظیفه ندارند قرارگاه و ستاد مشترک اقتصادی برای اولویت بخشیدن به اقتصاد مقاومتی تاسیس کنند؟ البته تغییر ساختار اقتصاد و فرهنگ عادت کرده به نفت و یارانههای بیحسابش کار آسانی نیست اما بالاخره یکجا باید از این اعتیاد مهلک که بهرهوری و تولید و خلاقیت و همت و کار و تحرک را یکجا از اقتصاد و سپس سبک زندگی ما دریغ کرده، جدا شد و کدام موقعیت بهتر از موقعیت فعلی؟ دشمن من بمیرم و تو بمیری سرش نمیشود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اگر او را نشناسیم پشت پا خواهیم خورد. او فقط زبان قدرت و اقتدار را میفهمد و چنین قدرتی در کریدورهای مذاکره به دست نمیآید. دشمن اگر دشمنی کرد باید با رفتار متقارن و نامتقارن به او ضرب شست نشان داد. خبیثترین دشمنان تنها اینگونه سر عقل میآیند.
محمد ایمانی/ کیهان ۱۰ آذر ۱۳۹۳
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ح ق: ما به عبارتی ۲۳ تا کانال در رسانه ملیمان داریم. واقعا سهم این متن فاخر در صدا و سیمای مملکت کجاست؟؟!! این قلم و صاحب نازنین و بیادعای آن را کی و کجا باید به این مردم معرفی کند؟؟!! واقعا آیا درد نیست که این جمله در هیچ کدام از این همه شبکه صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش نشود؛ «…اما آیا دولت، مجلس و دیگر دستگاههای حاکمیتی وظیفه ندارند قرارگاه و ستاد مشترک اقتصادی برای اولویت بخشیدن به اقتصاد مقاومتی تاسیس کنند؟ البته تغییر ساختار اقتصاد و فرهنگ عادت کرده به نفت و یارانههای بیحسابش کار آسانی نیست اما بالاخره یکجا باید از این اعتیاد مهلک که بهرهوری و تولید و خلاقیت و همت و کار و تحرک را یکجا از اقتصاد و سپس سبک زندگی ما دریغ کرده، جدا شد و کدام موقعیت بهتر از موقعیت فعلی؟ دشمن من بمیرم و تو بمیری سرش نمیشود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اگر او را نشناسیم پشت پا خواهیم خورد». آقامحمد ایمانی! ما یه پشت پاهایی از داخل داریم میخوریم که پیش پای پشت پای دشمن، هیچه… هیچ!!
اوباما حکم مجرم بودن سران فتنه ۸۸ را صادر کرد!
http://aakbari.blog.ir/post/a44
متن جناب ایمانی واقعا عالی بود.
چه متنها و دستنوشتههایی که روزانه بدون اینکه استفاده لازم و کافی از آنها شود، حیف میشود….
نمى دونم به مدیریت جدید رسانه ملی میشه امیدوار بود یا اینکه………………..
در ضمن، تولدتون مبارک !
حرفای قشنگی تو شعر این دختر خانم هست؛ حتما ببینید:
http://www.aparat.com/v/dvSgE
سلام داداش حسین
تولدتون مبارک.
🙂
انشاالله سال های سال عمر باعزت و پر برکت داشته باشید.
🙂
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی: ممنون. هم از شما و هم از دوستان دیگر. خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر کند.
سلام
همونی ام که یه بار گفتم رامشه ته فامیلیمه و گفتی منم می خوام بگم روستاییم اگه ریزگردها بذارن… معلمم. گاهی از دستت عصبی می شدم و چپ چپ مطالبتو می خوندم و گاهی تو این چند ساله پیش میومد که می خواستم مانیتورو ببلعم از ذوق. باهات قهر بودم و مثل همیشه تو این چند سال که معتاد مطالبت بودم و هر وقت می شد میومدم تا با یه چرخ توی نوشته هات بفهمم دنیا چه خبره که فهمیدم تولدته! دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم. بعد از نزدیک به دو سال این کامنتو گذاشتم… خیلی مخلصیم حاج حسین… یا بهتره بگم به قول آقا اعتدال “آقای قدیانی”!
من دیر رسیدم!
تولدتون مبارک! انشالله صحت و سلامتی و عاقبت به خیری.
من امسال تولدم دهه اول محرم بود هیچکی بهم کادو نداد به جز مامانم که پیش از محرم داد. راستش امسال حتی خودمم تولدمو فراموش کرده بودم.
…………
این درسته که ما پرسپولیسی هستیم اما اگه کسی از بیرون یا داخل (هیچ فرقی نمی کنه) برای استقلالمون! کُری بخونه (به فرض که اسمش هم کری باشه) کاری باهاش می کنیم که اسمش «توافق خوب و بد» و «اگر آنچه مرقوم داشتید» نباشه…
اسمش رو فقط بشه گذاشت «پیروزی بزرگ»!
سلام آقای دکتر
غیبت داشتی، نگران شده بودیم؛ خدارا شکر که خوبید.
آقای دکتر
در ایران هیچکس بااصل مذاکره مخالف نیست، همه نگران نتیجه مذاکره هستند… اگر توافق جامع باشد و تمام تحریم ها لغو گردد، همه در ایران جشن خواهند گرفت، ولی آیا چنین نتیجه ای حاصل خواهد شد؟
لطفا سخنان دکتر فواد ایزدی را در سایت رجانیوز مطالعه کنید تا متوجه علت نگرانی ها شوید.
در ضمن آقای قدیانی
ما راهم در شادی تولدتان شریک بدانید.
امیدوارم سال های سال با سلامتی کامل در راه حق قلم فرسایی کنید.
حاجی تولدت مبارک
یاد نوشته حاج صفار افتادم
تو کتاب “نه ده”
“تولد یک پروانه”
هر چی بگم کمه پس هیچی نمیگم!!!!
همشهری باکری؛
شما در کامنتت نکته ای گفتی که باعث شد آخرش یه اظهار نظر بکنم!
من عاشق این خشم های مقدسم!
خشم مقدستان روز افزون باد!!!
سلام و درود.
خیلی وقت بود نیومده بودم اینجا به سلامی و حال و احوالی.
به تشکری از نوشته خوبتان و شور و شعور انقلابی تان.
عزت زیاد.
«چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقۀ مستضعف فشار می آورد، ولی هیچکس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دوَل دنیای امروز و پایه ریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با امریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کرده اند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و براین امر هم افتخار می کنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بیشهادت میسر نیست.»
امام روح ا…(ره)
«مگر بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست می خوریم و نابود می شویم؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی می کنند؟ مگر بیش از این است که با نفوذ ایادی قاتل و منحرف خود در محافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب می کنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبه های دار می روند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب اللّه در جهان به اسارت گرفته می شوند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفۀ اسلامی خود عمل کنیم.»
امام روح ا… (ره)
پیاده روی زوار امام رضا (ع)
ضرورت انعکاس جهانی این مطلب توسط شیعیان-قسمت اول
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=10715
“هیاهوی رسانه ای برای یک شارلاتان”
چرا رسانه ای های خارجی یک شارلاتان را بزرگ کردند؟!
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=10713
سلام
صفحهی جدید نصرتیوی در اینستاگرام:
Nasr_tv
لطفاحمایت کنید…
ممنون
یا علی
سلام
ماشالله… حزب الله
ماشالله… حزب الله
بعضی ها اون زمونا باکری بودند
بعضی ها هم این زمونا با “کری” هستند!
این کجا و اون کجا؟
از وبلاگ من هم دیدن فرمایید، با تشکر…
http://ghalamfarda.persianblog.ir
………………