وطن امروز/ ۲۴ اسفند ۱۳۹۳
نه اینکه بگویم از مادها به این طرف، خوب که فکر میکنم حتی قبل از مادها هم بیسابقه بوده که سناتورهای یک قبرستان به کشور دیگری نامه بنویسند و چیزی در این مایهها علیه رئیسجمهور خودشان بگویند؛ «این یارو که مثلا رئیسجمهور ماست، خیلی هم پهن بارش نکنید، همچین هم که فکر میکنید اختیاری ندارد!» من از شمای مخاطب، شمای دیپلمات، شمای مورخ، شمای راننده تاکسی، شمای بیسواد، شمای بیشناسنامه، شمای تازه به دوران رسیده و شمای به جهنم حواله داده شده سوال میکنم؛ از مادها به این طرف یا از مادها به آن طرف… اصلا فرض میکنم حافظه تاریخی شما تا مادها را نمیکشد، به من بگویید از آققویونلوها (!) تا به امروز، آیا همچو چیزی سابقه داشته که ۴۷ سناتور یک قبرستان علیه رئیسجمهور خودشان به کشور دیگری نامه بنویسند… و آنقدر بنویسند و بنویسند که درجه آخر صدای سگ رئیسجمهور یعنی باراک اوباما را درآورند: «نامه سناتورها اقدامی بیسابقه بوده!» همینطور است قطعا که جناب اوباما میفرمایند! کنگو، بوتان، گابن، اوگاندا، روآندا و بالطبع گینهبیسائو و بورکینافاسو هم لااقل تا امروز شاهد همچین فضاحتی نبودهاند که آمریکا بوده! جنگ درشان بوده، کشت و کشتار درشان بوده، قحطی و قتل درشان بوده، اینها را نمیگویم نبوده اما فیالواقع دیگر اینطور نبوده که هفته پیش در آمریکا دیدیم! ای تاریخ بشکند قلمت، یهویی! انشاءالله به بعضیها برنخورد اما این همان آمریکا بود که بهش میگفتند کدخدا؟! در قیاس برخوردی که سناتورها با اوباما کردند راحت میتوان مدعی شد سرکارگر قهوهخانه مشقنبر بیشتر احترام مشقنبر را نگه میدارد و بیشتر رعایت شأن و مقام مشقنبر را میکند! سناتورها زیرآب اوباما را نزنند، کدخدا بودن آمریکا پیشکش! تا بفهمی سناتورها چه گندی به هیکل پرزیدنت زده و چه خاکی بر سرش ریختهاند، باید اوباما باشی! خود خودش! آقای اوباما! یک دورهای بود که آمریکا کدخدایی بود برای خود اما الان آن دوره نیست. آن زمان آمریکا از دست ملت ایران عصبانی میشد، امروز اما از دست سناتورهای خودش آمپر میچسباند در حد مرگ! آمریکا، آمریکا که میگفتند این بود؟! فیالحال مشقنبر در قهوهخانهاش شان و منزلت بیشتری دارد تا اوباما در خاک آمریکا! ای تاریخ! بشکند قلمت، یهویی!
*سلفی بچههای شیراز با علی مطهری!
آخر سالی دوست دارم یک حرف بیربط هم بزنم! کتک خوردن علی مطهری در شیراز، تقصیر حرفهای فلانی بود در مناظره! من و علی مطهری، میدان گلسرخ شیراز، همین الان، یهویی!
وطن امروز/ ۵ اسفند ۱۳۹۳
«هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» از یک زاویه جمله درستی است. ناظر بر پیروزی رئیس قوه مجریه، تنها با یک اختلاف چند دهم درصدی -به حدی که با یک احتساب، تعداد رایندهندگان از عدد رایدهندگان به وی برتری دارد- مهمترین پیام انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ را نامزدهای رقیب صادر کردند، آنجا که پیروزی جناب روحانی با یک اختلاف چند دهم درصدی را بهانه تمرد از قانون نکردند. قانون، قانون، قانون و… و باز هم قانون. قانون، قانون است و لازمالاجرا. پیام ۲۴ خرداد ۹۲ «قانونگرایی» بود. آن روز رقبای فرد پیروز و البته هوادارانشان، برای جماعت خسرالدنیا و الآخرة ۸۸ کلاس قانون گذاشتند و پیام قانونگرایی صادر کردند. آن روز تمکینی که در برابر یک پیروزی چند دهم درصدی صورت گرفت، برای همیشه مایه عبرت، ایضا شرمساری جماعتی شد که سال هشتاد و اشک، اختلاف فاحش ۱۱ میلیونی را ندیدند. آن روز آقایان قالیباف، جلیلی و آن دیگران بهعلاوه رایدهندگانشان نشان دادند وقتی صحبت از «قانون» میشود، دیگر چند میلیون یا چند نفر ندارد! باید تمکین کرد از قانون؛ چه با ۱۱ میلیون اختلاف فاحش، چه با یک اختلاف چند دهم درصدی. بویژه ناظر بر حوادث سال ۸۸ برای هر عقل سلیمی قابل پذیرش است که روز ۲۴ خرداد بسی زودتر از پیام اعتدال، پیام قانون بود که صادر شد. پیام قانون یعنی پیام رای مردم، پیام احترام، پیام ادب، پیام منطق، پیام شعور، پیام شرف و پیام امنیت. مستند به اختلاف ناچیز انتخابات ۲۴ خرداد، راحت بود برای نامزد بعد از فرد پیروز، دبه درآوردن لیکن تو وقتی واقف باشی که برای وجب به وجب این بیرق مردمسالار، خون سرخ ریخته شده، بیقانونی اینقدر دیگر برایت راحت نمیشود! با این حساب، من کاملا موافقم؛ «هر که پیام ۲۴ خرداد را نگرفته، نباید به مناصب بالای دولتی راه یابد» اگر هم راه یافت لااقل برای رضایت دل آقای روحانی، باید راهدهنده را مواخذه کرد. بر مبنای این جمله دقیق رئیس قوه مجریه، کسانی که علیه نتیجه قانونی انتخابات، لشکر میکشند، صلاحیت منصبنشینی ندارند. جمله وقتی دقیق از آب درآمد، زیبندهتر آن است که اولین عامل، ناقل محترم باشد. «تمکین به قانون» البته فقط پیام ۲۴ خرداد ۹۲ نیست؛ پیام ۲۲ خرداد ۸۸ بلکه پیام هر انتخاباتی است. حال اگر فردی حکم دهد که فلان نالایق، بیآنکه پیام قانون را گرفته باشد، متصدی پستی شود، او را از همین جا دعوت میکنم به گرفتن پیام ۲۴ خرداد. روز ۲۴ خرداد، اعتدال شعار رئیسجمهور بود اما پیام ۲۴ خرداد یعنی قانون، شعار همه جمهور در همه روزهاست. هر رئیسجمهوری، عاقبت یک شعاری دارد اما مهمتر از شعار روسای جمهور، پیامی است که جمهور صادر میکند. اگر جمهور، آن روز که رای میدهد طبیعتا قابل تقسیم است، همان روز پیام هم میدهد که این پیام، دیگر اکثریت و اقلیت ندارد. به قول امروزیها گمانم «لایک» داشت جمله رئیس قوه مجریه. ما سال ۸۸ اگر یک خط مینوشتیم ۲۴ از ۱۳ بزرگتر است، مکرر در مکرر فریاد زدیم که ۴۰ از هر دوی اینها بزرگتر است. آری! حق منصبنشینی ندارد فتنهگر دیوانهای که ۱۳ را از ۲۴ بزرگتر اما از ۴۰، از همه ملت، خیلی خیلی بزرگتر تصور میکند!! میبینی جناب روحانی! علامت کوچکتر بزرگتر، سرشان نمیشود، از شما پست هم میخواهند! ندهید خب بهشان! احسنت! شما چند روز پیش در زمینه صنعت فضایی، آن اقدام را انجام دادید؛ رسانههای اصولگرا همه در صفحه نخست تیتر گرفتند اما جراید فتنه به سانسور گذراندند! واماندهها کاش فقط در علائم ریاضی مانده بودند؛ پیام ۲۴ خرداد را هم نگرفتهاند بدبختی!

اسد هست و ملکعبدالله رفت

وطن امروز/ ۷ بهمن ۱۳۹۳
انقلاب اسلامی صرفنظر از دستفرمان بعضا غلط دولتها با قدرت مشغول طی طریق است. ادارههای اینجا و آنجا، خواه به انقلاب اسلامی کمک کنند، خواه چوب لای چرخ بگذارند، ارادههای انقلابی، انقلاب را تنها نخواهند گذاشت. شهیدان شهریاری، احمدیروشن و… دست روی دست نگذاشتند تا ببینند کدام دولتمرد با هستهای موافق است و کدام نه! کار خویش انجام دادند. صد البته بهتر است ادارههای دولتی به وظیفه خود عمل کنند اما نکنند هم، اندک خللی در عزم جوانان انقلابی صاحب اراده به وجود نخواهد آمد. پس انقلاب پیش رفته است. ما منکر ضعف هیچ دولتی از دولتهای پس از انقلاب نیستیم لیکن حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی در همه آرمانهای زمینی و آسمانی کاملا مشهود است. با ملاک آرمانها، همان اندازه که انقلاب اسلامی پیشرفت داشته، دشمن و بویژه آمریکا عقبنشینی آن به آن داشته. فیالمثل در آرمان سران کاخ سفید، هرگز این نبود که عمر با برکت انقلاب اسلامی به بهار سی و ششم برسد، با آن همه تهدید و تحریم و ترور و جنگ و چه و چه که علیه ملت ما روا داشتند. حال ایران، هستهای هم شده! در سخنان امام خامنهای دقت کنید. گویی همان خمینی بتشکن است، لیکن قیاس کنید رفتار و گفتار سران ۳۰ سال پیش کاخ سفید را با سران روسیاه امروزش. نقشههای ریگان برای خلیجفارس را یادتان هست؟ واقعیت آن است که این گزینه بامزه نظامی روی میز آقای اوباما، سالیانی پیش برای خودش ارج و قربی داشت، نقطه هدفی داشت، سوختی داشت! در همان سالیان یعنی نزدیک ۳۰ سال پیش بنا به اقتضای روزگار، ولیفقیه به یکی از ۲ قطب آن روز دنیا نامهای نوشتند و نکات مهمی را متذکر شدند و پیشبینی کردند… و همه محقق شد. اینک ۳۰ سال از آن دوران گذشته و هم او دست برتر را در منطقه دارد که در جغرافیای مقاومت، سیدحسن و حاجقاسم را در آستین دارد. اینک لازم نیست ولیفقیه به آقای اوباما نامه بنویسد، بل این اوباما است که در ضمن نامه، منت ژنرالهای سپاه انقلاب اسلامی را میکشد. اینک ولیفقیه، نامه هم بخواهد بنویسد به جوانان غربی مینویسد، چرا که آمریکا دیگر ابرقدرت و کدخدای جهان کنونی نیست که لازم باشد ولیفقیه به او نامه بنویسد و آینده را پیشبینی کند. آینده معلوم است! آن روزی که آمریکا، حرف اول و آخر را در دنیا میزد، روزگاری بود که مثلا اراده میکرد فلانی در فلان جا رئیسجمهور نباشد، فیالفور همین اتفاق میافتاد اما من فردایی را میبینم که بشار اسد با رای مردم شام همچنان رئیسجمهور سوریه است و آن روز، اوباما دیگر رئیسجمهور آمریکا نیست! همانطور که امروز اسد هست و ملک عبدالله نیست! خامنهای هم دهه ۶۰ ولیفقیه بود حتما به گورباچف نامه مینوشت و خمینی هم امروز اگر در میان ما بود ـ دقیقا عین آقا ـ محلی به اوباما نمیگذاشت و نامه به قلوب ذاتا پاک جوانان دیار غرب مینوشت، بلکه اسلام را بیواسطه رسانههای شیطانی دریابند. فلذا خامنهای همان خمینی است اما آنچه عوض شده، نوع آرایش جبهه حق و باطل است. در این آرایش جدید، دست برتر از آن جبهه حق است و این رئیسجمهور آمریکا است که لاجرم باید نامه به بزرگان بنویسد. آقای اوباما لابد دوست میداشت بزرگان نامه او را محلی بگذارند، بیچاره نمیدانست که امروزه روز برای جانشین خمینی، جوانان غربی، بیشتر از سران غرب موضوعیت دارند! من واقعا دلم برای سران غرب و در راسشان این آقای اوباما میسوزد. بیچارگانی هستند که برای ادامه حیات، یک روز متوسل به ابوبکر البغدادی میشوند، دگر روز به «خبر مرگش»! این هم آخر شد ابرقدرت؟! امام اگر به گورباچف نامه نوشت، این هم بود که رئیسجمهور شوروی برای ادامه حیات خود، لااقل آدمکش و تروریست از جای جای عالم اجیر نمیکرد و یک حد و حدودی از پرنسیب و پرستیژ برای خودش قائل بود. خب! دقیقا در این منظومه است که بعضی پیادهرویها، نه فقط اقتصاد را علاج نمیکند که در حکم پیادهروی روی مخ منافع ملی و غرور ملی معنی مییابد. وقتی در جنگ آرمانها، دست برتر از آن انقلاب اسلامی ملت ایران است، بیشتر باید مراقب برند بهمن ۵۷ بود. بعضیها بدانند اگر این نبود که در جمهوری اسلامی صاحب مسؤولیت هستند، ملت هرگز این همه در رفتار و گفتار ایشان دقیق نمیشد. ادعا میشود که ما اگر در برابر دشمن علیالدوام کوتاه بیاییم، در صورت عدم توافق، افکار عمومی همه دنیا حق را به جمهوری اسلامی میدهد، نه آمریکا. من حتی اگر با این ادعا موافق باشم، سوال میپرسم که در برابر دشمن اساسا تا کی و تا کجا باید کوتاه بیاییم؟ و براستی خط قرمز این بساط کجاست؟ درباره ادعای یادشده ضمن اشاره به چند نکته پرونده این متن را میبندم و خواننده را به تامل و تدبر بیشتر دعوت میکنم.
یک ـ اساس این تفکر که افکار عمومی دنیا در قضیه هستهای، حق را به ۱+۵ میدهد، نه ایران، اشتباه و ناشی از یک ذهن مرعوب است.
دو ـ اما گیرم لازم باشد برای اقناع بیشتر جهانیان، از چیزهایی کوتاه بیاییم. گمانم آنچه در این یک سال و نیم اخیر انجام شده، کافی باشد.
سه ـ کوتاه آمدن بیش از این، اصلا و ابدا به اقناع بیشتر جهانیان منجر نخواهد شد بلکه دنیا اتفاقا از خود خواهد پرسید این همه کشور مسلمان سفیر فرانسه را اخراج کردند، چرا جمهوری اسلامی در بینشان نیست؟ این چه وقت سفر وزیر امور خارجه ایران به پاریس بود؟ ایران که در میدان مسابقه، با عناصری چون قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله بهخوبی از پس نقشههای شوم آمریکا و اسرائیل برآمده، چرا در زمین دیپلماسی متوجه برند خود نیست؟!
چهار ـ اگر ادعای مورد بحث را قبول کنیم آیا ممکن نیست در نهایت به اینجا برسیم که انقلاب اسلامی را دودستی تقدیم دشمن کنیم تا دنیا نه فقط پی به حقانیت ما ببرد بلکه ملتفت مظلومیت ما هم بشود؟! آیا مضحکتر از این هم چیزی پیدا میشود؟!
پنج ـ صدالبته طراحی رفتار و گفتار بهگونهای که دست آخر، دنیا بیش از پیش متوجه ذات پلید و درستنشدنی شیطان بزرگ شود بلامانع است، منتها دقت باید کرد در این طراحی به منافع ملی و اقتدار ملی ظلم نشود.
شش ـ این یک اصل است؛ آدمی که از خود ضعف نشان دهد بیش از آنکه محق بودن خود را ثابت کرده باشد، ذلیل بودن خود را به کرسی نشانده… و دنیا به آدم ذلیل هیچ حقی در هیچ قضیهای نمیدهد.
هفت ـ اتفاقا اگر قضاوت جهانیان برای ما ملاک است، در عالم دیپلماسی، بسی بیش از اینها باید روی موضع حق خود پافشاری کنیم. زیادی که کوتاه بیاییم، دنیا لابد با خود خواهد گفت ایران که خودش هم روی مواضع خود محکم نیست و خودش هم خود را چندان محق نمیداند که روی این حق ایستادگی کند، ما چرا حق را به او بدهیم؟
هشت ـ افکار عمومی دنیا بماند؛ بعضیها در همین ایران خودمان به جای آنکه منبعث از این بساط یکسال و نیم، متنبه راه غلط خود شوند، تازه میگویند «سیاست باید به اقتصاد یارانه بدهد»! علاوه بر پیادهروی با اجنبی و سفر به پاریس در بدترین زمان ممکن، دقیقا باید تا کجا در برابر دشمن خم شویم که شاخکهای فهم بعضیها تکانکی بخورد؟ آمدیم و این جماعت اصلا نخواست موضوع را بفهمد، آیا ما مسؤول فهم اینها هم هستیم یا کمی این وسط باید دلمان برای برند انقلاب اسلامی بسوزد؟ انقلابی که امام آن، نه لزومی به نامه نوشتن به اوباما میبیند، نه حتی جواب دادن به نامه او، آیا اندازه فهم بعضیها ارزش ندارد؟
نه ـ خنده به دشمن، تحریم را برنمیدارد. دیگر این یک سال و نیم اخیر همه گونه به دشمن لبخند زده شد اما تحریم به قوت خود باقی است بعضا تحقیر هم میکنند. تحریم وقتی از بین میرود که دشمن ببیند تحریم او بیاثر است اما تحریم دشمن چگونه بیاثر میشود؟
ده ـ نگاه به درون، به اقتصاد، به عزم ملی، به جوانان وطن خود، اثر تحریم را از بین میبرد یا آنچه در این یک سال و نیم اخیر عمل شد؟ برای از بین بردن اثر تحریم، من که رد خون شهریاری شهید را میگیرم تا خندههای جناب ظریف! این انتخاب سرنوشتساز، امتحان خود را پس داده است! غنیسازی ۲۰ درصد و چرخش سانتریفیوژها، خود نوعی فراعمل اقتصادی و ناظر بر افقهای آینده جهان است. آنچه نمیگذارد چرخ کارخانهها بچرخد، لباس بدون جلیقه ضدگلوله حاجقاسم سلیمانی نیست، مردمک چشم «علیرضا» نیست، پری نقاشی «آرمیتا» نیست، سیدحسن نصرالله نیست، تحولات یمن نیست، «خبرمرگش» نیست، قطرات خون سردار شهید سپاه قدس نیست، تذکرات آیتالله جوادیآملی نیست؛ در یک کلام خلاصه کنم بیتدبیری است! آقایان! قند در دل دشمن آب کردن، برای اقتصاد این ملت، نان نمیشود. بفهمید!
بسم رب الحسین…
نفس این سخنران گرم! حالا ایشون کجا سخنرانی کردند؟! به هر حال هر عزیزی که هست، خدا پشت و پناهش…
این دولت بدون قلقلک داره به ریش ملت می خنده! گوش مالی می خواد که اونم امتحان شده جواب نداده!!!!
از همان اول شک نداشتم که کار خودشان است.
در تمام این مدت که روی کار آمدند، هر زمان دیدند اوضاع خوب نیست و تحت فشار افکار عمومی اند، با یک حرف یا عمل سعی بر تابو شکنی و منحرف کردن فضای جامعه داشتند!
خدا لعنتشان کند.
آقا من شیفته این سخنران شدم…
از رحیم پور ازغدی هم بهتره!
از حسین قدیانی هم!!
احسنت به این خطیب با بصیرت و توانمند!
😉
مطمئنید این “قلقلک” بود؟ اگه سخنران مذکور و البته بیش از حد زرنگ میخواست پسگردنی بزنه چی میگفت؟!!
چون ثابت شده نبود سانسور شد؟ بعضی مسائل اثبات نیاز ندارند اصلا. یعنی هر شرّی تو عالم اتفاق بیفته میشه با اطمنان گفت تقصیر امریکا و همکاراشه. خدا لعنتشون کنه.
ح ق: ما که در متن نوشته، تایید نکردیم سخنان این سخنران را، بلکه فقط دنبال این مهم هستیم که بفهمیم اگه یکی همچین سخنانی بگه، دولت باهاش چکار میکنه؟؟!! همین کارو با کسانی که به بهانه اسیدپاشی -و بی هیچ سندی- انگشت اتهام سوی امر به معروف و آمر معروف دراز کردهاند، بکند. تمام!
ما هر حزب اللهی و آدم درست و حسابی ای که دیدیم، نفرینش پشت اسید پاش بود و دعا می کرد هر چه زودتر عامل اصلی این جنایت پیدا شود.
انشالله که عزیزان مسئول آن جانی را پیدا می کنند؛ بعدش ببینیم چه کسانی مخالف قصاصش هستند!
ما با اپوزسیون و فتنه گر طرف نیستیم؛ ما با یک سری روانیِ از خدا بی خبرِ لامذهب طرفیم که به هر وسیله ای سعی بر آسیب به نظام دارند! هر بار به یک شیوه!
این دولت از قلقلک خوشش نمی آید، از یک چیز دیگر خوشش می آید آن هم فقط از جانب انگلیس و آمریکا!
لا اله الا الله…
ح ق: در میان اخوان لاریجانی، از «جواد» همیشه خوشم آمده… اشاره به گفت و گوی ویژه خبری شبکه ۲ هم الان. دم «علی» هم عجالتا گرم!
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1449&pid=1&type=0
خدایا ما شکایت این آقای پرزیدنت درس خوانده انگلیس را باید به کجا ببریم؟
خدایا بهمون صبر بده!!!
واقعا آقامون داره از دست این جماعت چی می کشه؟
یه پیام “بی زرگانی” برم!
ساعت ۲۳:۳۴
افراد آنلاین: ۲۲ نفر
داداش حسین بسیجی ها فـــــــــدایی داری…
******لبـــــیـــــــــــــــــک یا حســـــیـــــــــــــــــــــــن******
احیانا این سخنران محترم و فهیم همون خبرنگار چیزنای خودمون نیستن؟!؟!
http://meysammotiee.ir/files/other/moharram/Shab2Moharram1392%5B06%5D.mp3
عاق(گفت و شنود)
گفت: یکی از وزرای دولت اصلاحات در مصاحبه با یک روزنامه زنجیرهای گفته است، اصلاحطلبان اکثریت مجلس آینده را در اختیار خواهند داشت!
گفتم: حتماً به استناد خیانتی که مدعیان اصلاحات در فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ نسبت به مردم مرتکب شدند؟!
گفت: شاید هم به دلیل سیلی محکمی که مدعیان اصلاحات در ۹ دی از تودههای چند ده میلیونی مردم دریافت کردهاند؟! و یا به اعتبار آن که از ترس آبروریزی، نامزد رسمی خودشان را وادار به استعفاء کردند؟! و یا…
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو یک ماشین قراضه داشت که همه جاش صدا میداد غیر بوقش و پشت شیشه عقب ماشین نوشته بود «هر چی دارم از دعای مادر است» یکی بهش گفت؛ مرد حسابی! این جمله را پاک کن! و به جای آن بنویس «این وضعی که میبینید نتیجه عاقوالدین است»!
وضع حجاب با امر به معروف و … اینا درست نمیشه
اولین شرط امر به معروف اینه احتمال بدی اثر داشته باشه
وقتی میدونی اثر نداره، نه تنها واجب نیست بلکه بهتره انجامش ندی
بعد اومدیم طرف پررو پررو برگشت گفت “شکر خوردنش به شما ربطی نداره، هر کاری دلم میخواد میکنم” باید چی کار کرد؟
اگه آمر معروف هیچی نگه که بدتر باعث وهن حکم الهی شده، اگه هم بگه که سنگ رو سنگ بند نمیشه و درگیری و… و اساسا نقش پلیس و رکن قهریه زیر سوال میره
وضع حجاب فقط با ظهور امام زمان درست میشه(جدی!)
ح ق: به شکل ذاتی و در وهله اول، با کامنت شما مخالفم، اما متاسفانه جوری شده که با اغلب چیزهایی که گفتی موافقم!
امام حسین (ع) دنبال برد برد نبود… بخش دیگری از آدرس “ح. ق” محترم، از وطنِ (دمش گرم) امروز!
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1449&pid=1&type=0
در ارتباط با گفت و شنود؛
اصلاحاتی ها می خواهند از حالا برنده شدن در انتخابات مجلس را القا کنند که وقتی پیروز نشدند بگن تقلب شده!
دکتر قنبری:
امام حسین دنبال “برد، برد” نبود.
داداش حسین!
یه کم بی انصافی کردی. اصلاح طلبان دارن از این حادثه سواستفاده می کنن، در این شکی نیس اما دولت؟!
از طرف دیگه بیایم یه سوزن هم به خودمون بزنیم. چرا “فقط” باید یه عده برن جلوی دادگستری اعتراض کنن که از پوستر و پلاکاردهاشون معلومه چه طیفی اند؟؟؟ چرا ما که ادعای حزب اللهی بودن هم داریم نمی آیم بصورت قانونی این کار رو بکنیم؟؟؟ هم دهن BBC و… رو بستیم هم فتنه گران داخلی نمی تونن از این تجمعات سو استفاده کنن. چرا توی این مواقع ما کمتر خودمونو نشون می دیم؟؟؟ هر چی هم بگیم فلان شیخ و فلان استاد و فلان امام جمعه اعتراض رسمی و شدید کردن باز هم این اصلاح طلبان اینقدر مانور میدن که آخرش مردم اصلا متوجه نمی شن. اصلن مگه به قشر متدین و مذهبی جامعه تهمت نزدن؟؟؟ پس چرا ما ساکتیم؟
گویا این “دولت”، دست بردار از قلقلک “ملت” نیست!
سلام؛
دولت محترم سعی زیادی برای مهندسی افکار عمومی در جهت خواسته های خود دارد حتی در همین ماجرای اسید پاشی هم…
اعتدال مفهومی وابسته است… اعتدال وقتی تعریف می شود که افراط و تفریط زنده باشد…
اگر افراط و تفریطی نباشد، اعتدال هم می میرد… پس باید هر از چند گاهی افکار عمومی را مهندسی کرد، حالا یا خودمان اخبارش را می سازیم یا اخبار و حوادث روز را مهندسی می کنیم… از آب گل آلود، ماهی خودمان را صید می کنیم.
چرا برای کسی مهم نیست که اوایل امسال یک شیطان پرست، ۴ نفر را در یک ویلا زنده زنده بسوزاند؟؟؟
http://www.farhangnews.ir/content/96185
چرا هیچ مقامی در مورد این خبر مصاحبه شبانه روزی ندارد؟؟؟
اگر از نظر اجتماعی حساب کنیم، قربانیان حادثه آتش سوزی استاد دانشگاه و مسئول هیأت و ذاکر اهل بیت (علیهم السلام) بودند، از نظر خطر و عمق فاجعه حساب کنیم، اینکه یک نفر در یک روز ۴ نفر را بسوزاند خطرناک تر است یا در یک ماه به چهار نفر اسید بپاشد؟
چون قربانیان حادثه آتش سوزی مذهبی بودند؟ چون آن روز لازم نبود افراط و تفریطی را برجسته و خودمان را قهرمان اعتدال و راه نجات معرفی کنیم؟
اگه این متن رو تو روزنامه وطن امروز کار می کردید، دوباره باید می رفتید شورای امنیت ملی!
آقای لاریجانی هم (رییس قوه قضاییه) به روزنامه ها تذکر میده اما به آقای پرزیدنت هیچی نمیگه…
چون طرف رییس جمهوره، باید مصون باشه از حساب کشی؟!
علی؛
به نظر من؛ اون چیزی که شما فرمودین (تجمع قانونی و…) بازی کردن تو زمین همون کسانیه که دنبال نتیجه گیری نهایی هستند و دقیقا همون چیزیه که اونها می خوان. به نظر من تو این قضیه، سکوت همراه با تحلیل هایی از نوع داداش حسین، بهتر می تونه به روشن شدن جریان کمک کنه. این موضوع علیرغم اهمیت بالایی که داره (نشون به این نشون که تقریبا دغدغه ی همه ی مسئولین سه قوه شده موضوع اسیدپاشی) اونقدر به جهت اجرای نقشه و عملیات روانی، مشابه و دم دستی و پیش پا افتاده ی که ما رو یاد آتش سوزی دفتر حاج آقا خاطره می ندازه!! همون آتیش سوزی “مصلحت” ی و قس علی هذا!
یادمه سر جریان اون اسیدپاشی چندسال پیش، همین دایه های مهربان تر از مادر، مخالف قصاص بودند و اون بنده ی خدا (فکر کنم اسمش آمنه بود) رو، همه جوره تحت فشار گذاشتند تا دست به این عمل به قول خودشون غیر انسانی نزنه!!!! یا تو جریان شهید عزیز خلیلی، کلهم اجمعین خفه خون گرفته بودند و انگار نه انگار که یه جوون جونشو واسه ناموس ملت داده، حالا همه مدعی العموم شدند! اونم مدعی کس یا کسانی که ته تهش می رسه به جاهایی که اگه روشن بشه، باز مجبورن یا رنگ عوض کنند، یا دوباره گوش های درازشون رو به سمت دهان گشاد بی بی سی بچرخونند…!
خصوصی؛
داداش حسین، نمی خوای یه دستی به سر و روی ظاهر وب بکشی؟! البته همینجوری هم عالیه مخصوصا چیدمانش. ولی یه تنوع رنگ یا هرچیز که خودت صلاح می دونی قشنگ می کنه فضا رو…
چشم انتظار؛
نه خواهشا! اینطوری خوبه… تازه عادت کردیم به این ظاهر جدید!
😐
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گواراتر از چای روضه ارباب نداریم ولله…
http://dl.delsukhtehgan.ir/sal1393-02/Motiee-Shab%2002%20Moharam%201393-001.mp3
http://dl.delsukhtehgan.ir/sal1393-02/Karimi-Shab%2003%20Moharam1393%20Chizar-002.mp3
اگه مربوط به امر به معروف نبود؛ چیزی نمی گفتم چون توی این شب ها به جز حسین، حالی واسه چیزی نمی مونه و نمونه ان شاالله.
وضع حجاب با امر به معروف و نهی از منکر و اینا اتفاقا درست می شه، خدا لعنت کنه باعث و بانیاشو. یه چند وقتی از همین حرفا زدن که به اینجا رسیدیم.
از شروط امر به معروف اثر هست؛ ولی همیشه میشه امر و نهی موثر داشت. منتها باید درست برخورد کنی. باید طرفت احساس نکنه که می خوای بهش بگی ازت بالاترم. باید حس کنه که تو از کارش ناراحتی نه از خودش (که مستلزم اینه که در وجودت از گناه متنفر باشی نه گناهکار). باید بدونی که اگه میگی واسه عمل به دستور خداست. و چند تا باید دیگه و البته بدون که هیچ کاری بی اثر نیست.
ما یک کارگاه امر به معروف و نی از منکر داشتیم؛ حدود پنجاه نفرم بودیم. اگه مطلع باشید در قم از همه جای ایران (که چه عرض کنم دنیا) ساکنند. بچه ها وقتی از خاطراتشان می گفتند هر کدام در شهر خودشان؛ برای هر کس در بین انبوه خاطراتش تنها دو یا سه نمونه پرخاش وجود داشت، حتی هیچ کس خاطره درگیری نداشت. البته اصل امر و نهی عمومی بر گفتن و رد شدن است که بی نهایت موثر است و محسنات خود را دارد.
جامعه رو ولش کردیم؛ امروز به جایی رسیدیم که در بعضی شهرها به اینجا رسیدیم که دیگه به سختی می شه واسه حجاب امر و نهی کرد… اگه واسه منکرات دیگه هم همین روش نگفتن را در پیش بگیریم؛ فردا را باید چه کنیم!!
آقا سید؛
موافقم 🙂
چشم انتظار؛
اونها چی می خوان؟ غیر از ایجاد فاصله بین مردم و نظام؟ مگه این اصلی ترین هدفشون نیست؟ اگه فقط یه عده معلوم الحال اینکار رو بکنن و برخی از مردم عادی هم، از روی حس صحیح و امنیت طلبی، فریب بخورن، دوباره مایه خبری BBC و… جور شده. حالا این وسط ۱۰۰ خرابکار رو هم بگیر. چه فایده ای داره؟ از بس که این اصلاحاتچی ها دروغ میگن و ماست مالیش می کنن…………………
گفتم: بگو ز ریشش… گفتا که مِش نموده!
گفتم: بگو ز ریشه اش! گفتا: ولش نموده!!
گفتم: چرا؟ چگونه؟ نامرد گشت و نادون؟!
گفتا: از آن زمان که روحانی شد، فریدون!!
گفتم: کجاست امیدش؟ کو تدبیر و کلیدش؟
گفتا: خوشش نیامد… سوزاند در اسیدش!!
گفتم: که از «قلقلک» آیا خوشش می آید؟!
گفتا: خطرناک ست! خنده، خودش می آید!!!
😐
چشم انتظار؛
با احترام به نظر شما، به نظر بنده این سایت در همان نگاه اول حس خوبی به آدم می دهد لااقل کاری می کند آدم سرکی هم شده در سایت بکشد!
در ضمن ظاهر خسته کننده هم که ندارد، در مجموع مشکلی ندارد که بخواهد عوض شود مگر همینطوری!
متن، زیادی ساده و به عبارتی بی خود بود! توقع از آقای قدیانی بیشتر است.
قضیه بوستان مادر رسوایی دیگری برای مدعیان اصلاحات، اما مگه از رو می روند این جماعت پررو؟
هوچی گری و پررویی دو خصلت دیگر این جماعت.
پیشنهاد مطالعه :
http://aakbari.blog.ir/post/a39
علی آقای عزیز؛
وقتی ما می دونیم آبشخور اصلی این جریان کجاست و بانیان این نقشه ها در کدام اتاق فکر در حال طراحی و بازی با احساسات ملت هستند، آیا ضرورتی داره که دنباله روی اقدامی باشیم که اون جماعت معلوم الحال راه انداختند؟ حال حتی با هدف خنثی نمودن اون. ما به مسئولین دستگاه قضا اعتماد کردیم، که پرونده ها رو اونطور که شایسته هست، پیگیری کنند تا حصول نتیجه. البته که نتیجه چیزی جز رسوایی دوباره و روسیاهی برای مدعیان نداره. لکن؛ این ها (می خواستن) می خوان به همین بهانه، یک اردو کشی خیابونی هم راه بندازن! فراموش نکنیم که مشکل زنجیری ها و زنجیره ای ها، اسید و اسیدپاشی نیست! اونا می خوان با گره زدن بی ربط این موضوع به فریضه ی امر به معروف، یکی از ضروریات الهی رو انکار کنند. اگه نه، این مدل ترفندها قبلا هم امتحان شده و جواب نداده. خودزنی یکی از ایدئولوژی های جماعت خناس هست، که خط شکنش هم سعید حجاریان بود!! (گرچه که اینبار، چند هموطن مظلوم و بی دفاع طعمه ی این خط نیرنگ شدند…)
غیرت! (گفت و شنود)
گفت: حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهور گفته است نمایندگان مخالف وزیر پیشنهادی وزارت علوم «باجخواه»! هستند.
گفتم: احتمالاً این آقای آشنا نفوذی اصولگرایان در کنار رئیسجمهور است و مأموریتش این است که برنامههای غیر اصولی رئیس جمهور را به نفع اصولگرایان تغییر بدهد.
گفت: با این حساب معلوم است که مأموریتش را خیلی خوب انجام میدهد! و تا حالا چند بار با اظهارات و نظریات خود، صحنه را به نفع اصولگرایان تغییر داده است.
گفتم: ایول! مثلاً با همین اظهاراتش باعث شده که هیچ نماینده باشخصیت و صاحب غیرتی به وزیر پیشنهادی رأی ندهد!
گفت: در کارش هم خیلی استاد است! با اینکه دشمن رئیس جمهور است، برای خودش اسم مستعار «آشنا» را انتخاب کرده. فقط خدا کند رئیس جمهور متوجه نفوذی بودن او نشود و عذرش را نخواهد!
گفتم: چه عرض کنم؟! آدم بدصدایی مؤذن بود و اهل مسجد بالاخره ۱۰ دینار به او دادند که دیگر اذان نگوید. بعد از چند ماه او را دیدند که خیلی شنگول است و گفت؛ شما خیلی ضرر کردید. الان در مسجدی مؤذن هستم و هزار دینار میدهند که دیگر اذان نگویم ولی هنوز قبول نکردهام!
این یادداشت روز کیهان هم حرف حساب است ها؛
http://kayhan.ir/fa/news/28126/
چرا با آن تعدادی که بورسیه غیر قانونی شدند، و صلاحیت این امر را نداشتند، برخورد قانونی نمی شود؟!
چرا از ادامه تحصیلشان جلوگیری نمی کنند؟
لعنت بر هر چه دروغگوی سیاست باز است!
جماعتی که سال ۸۸ آتش به آبروی نظام اسلامی مان کشیدند، حالا دم از انسانیت می زنند و لابد نمی خواهند آبروی این افراد را ببرند!!!
سعادت است سرانجام عاشقان حــســیــن…
آقا چند وقت پیش داشتم گذری از روبروی سفارت آلمان تو خیابون فرشته منطقه الهیه رد می شدم؛
گفتم بعد مدت ها یه کم پیاده روی کنم.
خدا شاهده خدا شاهده از پیاده روی پشیمون شدم!
وضع خیابون های تهران خجالت آوره…
چگونه شد وضع حجاب به اینجا رسید و تا این حد وخیم شد که کم اغراق فرقی میان خیابون شانزلیزه پاریس و خیابون های تهران نیست؟
الله اعلم…
وقتی می گوییم “امر به معروف و نهی از منکر” اول از همه باید پشت مسئولین بلرزد از نقد، نه جوان غافلی که حجابش کامل نیست.
حالا هفته ی امر به معروف و نهی از منکر است، باید بیشتر از همه مسؤلان فساد تخطئه شوند نه قربانیان فساد…
این دولت را باید قلقلک داد، بلکه اندکی متعادل شود!!
… و نام بدهکاران میلیاردى بانک ها را هم براى حفظ آبرو نمى برند!
علتش این نیست که بیشتر آنها از دار و دسته خودشان هستند؟
هم از توبره می خورند هم از آخور!
دکتر؛
این درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمی شود!…
در ضمن؛ این شب ها دعاگوی شما برای سلامتی کامل هستیم… شفاک الله.
تشکر
بنده هم فردا شهرری خواهم رفت و انشاالله دعاگو و نایب الزیاره
من فکر می کنم سخنران جملات فوق با توجه به آستانه تحمل مثال زدنی تدبیر و امیدیان! در رویارویی با مسائل به خصوص حقایق، باید مواظب سلامت خود باشد!
«اللهم صل علی محمد و آل محمد»
و عجل فرجهم…
فکر کن یک درصد دولت عدالت زده از قلقلک خوشش بیاید!!!!!
باز این چه شورش است که در خلق عالم است.
و باز هم محرم و باز حسین(ع) و علی اکبر و عباس و……. و زینب(س)
و باز ماه آبان و ماه محرم
سال ۶۱ هم ماه آبان بود و ماه محرم، و نام عملیات هم محرم، و نام شهید (حسین).
سالگردشهادتش نزدیک است.
چنانچه دوست داشتید در یادمان او شریک ما باشید خوشحال می شویم.
خصوصى
این ماجراى عکس اشتباهى اسید پاش، خیلى عجیبه…
عکس کسى را منتشر مى کنند به عنوان چهره نگارى اسید پاش! بدون تاییدیه پلیس، و بعد در همان صفحه با فاصله کم، مصاحبه ٢ هفته پیش همان آقا را با همان عکس چاپ مى کنند و بعد یه عذر خواهى که اشتباه چاپى بود! و تمام!؟
آقاى محترم هم خونسرد مثل آدمهاى جنتلمن مى پذیره که این یه اشتباه بوده و ممکنه برای هر رسانه اى پیش بیاد!
پس اعتماد مردم و در حاشیه امن قرار دادن متهم اصلى که ممکن است تصویر واقعى اش پخش شود چه مى شود؟
واقعاً ما با یک گروه عمر و عاص طرفیم! نباید این ماجرا ساده تمام بشه……………………
منتظر پاسخ دیپلماسی لبخند (!) به اظهارات جدید و عجیب و غریب جان کری هستیم!!
جناب ظریف الممالک؛
عرض خود می بری و زحمت ما می داری!
مقاله دکتر نوبری تو وطن امروز هم باحال بودها؛ کلی خندیدیم!!
یک سوال:
من زمان خاتمی بچه بودم اصلا تو باغ سیاست نبودم، چه دوران خوبی بود. شما دوستان که آن زمان رو هم خوب درک کردید، میشه بگید اونوقت بیشتر زجر می کشیدید یا الان؟
انصافا بعضی حرف های جناب رئیس جمهور یک کاری می کنه با آدم که اول کلی خون دل میل می کنیم بعد شروع می کنیم به بعضی از دوستانی که موقع انتخابات دیوانه بازی درآوردند بد و بیراه می گیم.
حدس بزنید من امشب چی نذری گرفتم توی روضه؛ باورتون نمیشه!!
نشسته بودم بین جمعیت و سخنرانی گوش می دادم که یه خانومی اومد و یه بسته بهم داد، یکدفعه خشکم زد انگار که شوکه شده بودم. خادم اومد جلو و بهش گفت اجازه نداره چیزی پخش کنه. من که هنوز باورم نشده بود؛ چادر خانومه رو کشیدم و گفتم ببخشید این چیه؟ چکارش کنم؟ گفت: پارسال حاجت داشتم، نیت کردم، حاجتم برآورده شد، شما هم نیت کن.
مامانم گفت بین این همه، اومد به تو داد بسه دیگه… آخه من نذر و اینا رو قبول دارم ولی درگیر نذرای زنونه نمیشم، یه ذره خوشبین نیستم، یه کم هم… ولش اصلا.
گاهی یه شی کوچیک برات یه دنیا حرفه، یه دنیا روضه، یه دنیا اشک…
هر چند نذر نکردم که سال دیگه این نذر رو تکرار کنم ولی از گرفتن این هدیه حسابی منقلب شدم، دلم لرزید!
http://www.axgig.com/images/95564560942578918077.jpg
http://www.axgig.com/images/06496256772736841537.jpg
امام خمینی در دیدار با نماینده پاپ که بعد از اشغال لانه جاسوسی برای میانجیگری آمده بود، مطالبی فرمودند که چند نکته آن قابل توجه است.
۱ـ ایشان می فرمایند؛هر کس دیگری برای میانجیگری می آمد، من او را نمی پذیرفتم ولی چون پاپ، روحانیت ملت مسیحی است احترامش واجب است.
۲ـ می فرمایند؛ خوشحال هم شدم چون تذکراتی بود که باید به ایشان (پاپ) می دادم.
۳ـ می گویند؛ آن پنجاه سال که ملت ما زندانی، شکنجه و کشته می شدند، چرا برای میانجیگری نیامدید و…
جناب روحانی! حتما این هم درس مذاکره است (به زعم شما) ولی آنچه ما ملت بی شناسنامه، بی سواد و راهی جهنم از آن می فهمیم عزت است، قدرت است، سیاست است و احترام به ملت ها به جای ترس از قدرت ها.
ـــــــــــــــــــــ
قطعه ۲۶: این یکی واقعا «درس مذاکره» است!
سلام
عزاداری هایتان قبول درگاه حق تعالی
دکتر اعتدال؛
سطح ظهور را اینقدر پایین نیارید!
چه خوبه اگه به خانمهای سطح خیابان نظرمان می افتد و تاسف می خوریم نگاه و فکرمان را هم کمی متمرکز کنیم روی احیانا بابای بی غیرت، شوهر بی غیرت و حتی برادر و پسر بی غیرت اون خانوم. من حتی بالاترش را هم فکر کردم. آخه این دختر دبیرستانی، یه عمو و دایی اهل نداشته که با محبت و غیرتشون نذارن این نوجوون به این روز بیفته!
دکتر اعتدال؛
اگر دقیق بشی کنار هر زن بد حجاب یا بی حجابی، چندین مرد می بینی که از غیرت بویی نبردند و به تعبیر دلچسب تر از مردانگی ساقطند.
بازم میگم سطح ظهور را این قدر پایین نباید آورد!
سلام
………………….یا علی