جیغ بنفش گوجه

وطن امروز/ ۲۸ آبان ۱۳۹۳

57595612989062023181

خیلی‌ جاهای دنیا با گوجه بر سر و صورت سیاستمداران می‌کوبند، اینجا اما بی‌توجهی دست‌اندرکاران و غرق‌شدن‌شان در سیاست‌بازی، البته اعم از داخله و خارجه! حتی از قیمت گوجه هم بر سر مردم، چماق ساخته، بلکه ملت بیش از پیش ملتفت «تدبیر و امید» شوند! یادش بخیر! روزگاری بعضی‌ها وعده داده بودند به ملت که ما اگر دکان دولت را باز کنیم، هم چرخ غنی‌سازی می‌چرخد، هم سایر چرخ‌ها! ما را این گمان نبود که قیمت گوجه در بعضی شهرها به ۱۰ هزار تومان برسد! آری، اینجا جای دیگری است. اینجا سوءاستفاده می‌شود از نجابت مردم. گوجه هم مثل آب و هوا، مثل آلودگی هوا، مثل بنزین محصول عِرق و عَرق کارگر ایرانی، مثل خیلی چیزهای دیگر! اگر ما چند روز پیش در «وطن‌امروز» ناچار شدیم متاثر از این هوای آلوده، «سلام خانم ابتکار» را تیتر یک خود کنیم، این بار مانده‌ایم به که سلام کنیم! به وزیر کشاورزی، به که، به چه؟ علی‌الظاهر از پیوند گوجه و سیاست گریزی نیست. گوجه همان است که پرتاب آن بر صورت سیاستمداران، در بسیاری از فرهنگ‌ها -درست یا نادرست- به روشی از اعتراض بدل شده، اینجا اما در شماری از شهرهای کشور تا ۱۰ هزار تومان هم بالا کشیده، باز دولت تدبیر، ترجیح می‌دهد خودش را به ندیدن بزند یا اینکه حدت کند در گرفتن وقت نمایندگان ملت در سیاسی‌کارانه‌ترین معرفی‌های وزیر علوم به مجلس در طول تاریخ انقلاب! به نظر می‌رسد بعضی‌ها آنقدر خود را درگیر کدخدا و مذاکره با شیطان بزرگ کرده‌اند که دیگر کمتر می‌توانند این مسائل را ببینند. گویی کلاس دولت پایین می‌آید اگر درباره دغدغه‌های معیشتی ملت از جمله قیمت این روزهای گوجه پاسخگو باشد یا لااقل به «تدبیر و امید» سخن بگوید. شگفتا‌! رسانه‌های همسو با دولت نیز به قوه مجریه رفته‌اند. اگر در گذشته، قیمت گوجه و مساله سیب‌زمینی باعث می‌شد «شارلاتانیسم مطبوعاتی» اساس جمهوری اسلامی را مورد سوال قرار دهد و فریاد «وا همه چیزا» سر دهد، امروز اما انگار نه انگار! اینک بهتر می‌توان قضاوت کرد که رسانه‌های دوم‌خردادی آیا درد مردم را دارند یا فی‌الواقع مصداق «فی قلوبهم مرض» مرض دارند؟! از نظر دولت محترم، شاید همین که گوجه‌فرنگی عاقبت هر جا یک قیمتی برای خودش دارد، بهتر از عدم قیمت است! به هر حال، زیاد که چشمت به دهان دشمن باشد، یادت می‌رود مردم آبادی خود را هم ببینی. چه خنده‌دار! با پول یارانه، در بعضی شهرها فقط می‌توان چهار کیلو و پانصد و پنجاه گرم گوجه فرنگی خرید!! آقایان! اشتباه نکنید! من در شما این توان را می‌بینم که بردارید و مدعی شوید قیمت گوجه هم تقصیر بنزین داخلی بود یا اینکه اصلا بیندازید گردن پارازیت یا غنی‌سازی ۲۰ درصد!

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. حسین قدیانی می‌گوید:

    به نام خدا

    اما بعد، اولا؛ بعد حدود یک هفته، امروز رفتم وطن. در صفحه‌بندی، تیتر و عکس یک را که دیدم، یاد دولت قبل افتادم، یاد اینکه سر همین قیمت گوجه‌فرنگی چه کردند با دولت قبل، بلکه با کل مملکت! یادتان هست سر قیمت گوجه، چه الم‌شنگه‌ای درآوردند دوم خردادی‌ها؟ رسما کارآمدی جمهوری اسلامی را بردند زیر سئوال! کار را به آنجا رساندند که فلانی برداشت گفت؛ «بروید گوجه را از سر کوچه ما بخرید!» که البته این هم حرف بی‌خودی بود و باز زمینه‌ساز سیاه‌نمایی‌های دیگری چه علیه دولت، چه علیه کل حکومت شد. القصه! با اینکه وقتی نبود و روزنامه داشت زیر چاپ می‌رفت، در عرض شاید ۵ دقیقه، این متن کوتاه را نوشتم. بعد از اتمام کار، یکی دو تا از بچه‌ها پیشنهاد دادند که نوشته را با اسم مستعار کار کنم؛ «در شان حسین قدیانی نیست که درباره گوجه‌فرنگی مطلب بنویسد!» جواب دادم؛ «اتفاقا دوست دارم به اسم خودم کار شود». همان‌ها دوباره گفتند؛ «فکر کنیم نوشته خیلی قوی نشده!» که این‌بار هم جواب دادم؛ «اشکالی ندارد، باز هم دوست دارم به اسم خودم کار شود! ناظر بر یکی از مشکلات معیشتی مردم، یعنی افزایش قیمت گوجه‌فرنگی، کسی از من توقع ندارد دُر ببارانم اما گمانم زدن حرف حساب و انعکاس مشکل مردم، وظیفه‌ای روی دوش این قلم هست… و توقعاتی در این باره از من هست». قدر مسلم، نوشتن از قیمت گوجه‌فرنگی بی‌کلاسی نیست! آنهم در شرایطی که با همین چشم‌های خودت دیدی و شنیدی که آن خانوم در میدان میوه تره‌بار، از فروشنده کُرد به گمانم خواست که بدترین گوجه‌ها را بردارد اما در عوض، ارزانتر حساب کند!! همه‌اش هم نیم‌کیلو!! من هیچ نمی‌دانم برای آقایان ترکان، زنگنه، نعمت‌زاده، و شخص شخیص دکتر روحانی، این چیزها هم آیا موضوعیت دارد یا نه، لیکن خوب می‌دانم که ننوشتن از درد مردم تا چه حد کلاس قلم آدمی را پایین می‌آورد. ثانیا؛ امروز در روزنامه، با بنده‌خدایی قرار داشتم. دانشجو بود، بسیجی بود، چه بود، چه بود… ارادتی هم به راقم این سطور داشت و ایضا به کل روزنامه. می‌گفت: «وطن امروز، خیلی خوب شده، خیلی خوب بسته می‌شود، خیلی شکیل است. در عین انقلابی بودن، دقیق و عمیق نقد خود را جاری می‌کند و… صفحه یک‌هایش را که دیگر نگو! بی‌اغراق یک سر و گردن از همه روزنامه‌ها بالاتر است و چه و چه». بعد هم پیشنهاد داد؛ «صفحه یک‌ها را در کاغذ گلاسه، مجلد کنیم و بفروشیم که حتما ارزشش را دارد و…». این همه را گفتم تا این را بگویم؛ وقتی آخرای قرار، بهش گفتم؛ «روزنامه را می‌خری؟!» جواب داد؛ «نه! شبها سایت وطن را می‌بینم دیگر!!» حال، نتیجه‌گیری با خود شما دوستان خوب قطعه ۲۶! ثالثا؛ خبر موثق دارم که هفته گذشته در جلسه شورای عالی امنیت ملی به ریاست دکتر روحانی، ایشان با انتقاد شدید از «وطن امروز» حرفها زده‌اند من جمله؛ «این روزنامه حتما باید توقیف شود، چرا که هم در حوزه هسته‌ای، هم در حوزه مذاکره، هم در حوزه اقتصاد، مخل امنیت ملی منتشر می‌شود! تحمل کردن این روزنامه، یعنی تحمل کردن اقدام علیه امنیت ملی و…». ظاهرا در میان آن همه عضو شورای عالی امنیت ملی، تنها ۲ نفر به دفاع از وطن امروز، و جواب دادن به دکتر روحانی بلند شدند که یکی‌شان سعید جلیلی بود. ضمن تشکر از سعید آقای جلیلی و معرفت و محبتی که نشان داد، باز هم نتیجه‌گیری با خودتان! رابعا؛ روی کار آمدن دکتر روحانی، در کنار همه معایبش، ظاهرا و انشاءالله این نتیجه مثبت را میان دوستان حزب‌الله داشته که بدانند نقدی هم اگر بهم دارند، نباید نافی محبت، معرفت و هم‌افزایی در حق یکدیگر باشد، شرط است که بدانند جملگی در یک جبهه‌اند! جملگی در یک جبهه‌ایم! وقتی اصلاح‌طلبان -بلکه عموم فتنه‌گران!- این چنین در صحنه حاضرند، ما بیش از پیش به وحدت نیاز مبرم داریم… «وحدت» هم «تکلیف» ماست، هم «آرمان» ما. الحمدلله همه به وجوب این فریضه مهم رسیده‌ایم دیگر! بابت همین، باید شاکر بود خدای را… لیکن مع‌الاسف، حتی روی کار آمدن دولت راستگویان هم، بچه حزب‌اللهی ما را به این نتیجه نرسانده که خواندن روزنامه مومن و انقلابی و در عین حال دقیق و عمیق -به اعتراف خودش!- از سایت، اگر به خریدنش از روی دکه منجر نشود، مفت نمی‌ارزد!! حمایت از یک روزنامه یعنی خریدن آن روزنامه و لاغیر! دولت که از ما حمایت نمی‌کند -نباید هم بکند، که او در سر، اگر بتواند سودای بستن ما را دارد!- توی بچه حزب‌اللهی هم که از طریق سایت، وطن امروز را می‌خوانی!! خسته نباشی!! شرمنده کردی ما را!! تو وقتی نمی‌خری روزنامه را، صبح تا شب بیا با من قرار بگذار، صبح تا شب بیا با تعاریفت منت سر وطن امروز بگذار، اصلا… اصلا صبح تا شب بیا در وبلاگ قطعه ۲۶ کامنت بگذار!! به کسی برنخورد دوستان! اما آن‌وریها با زنجیره‌ایها خیلی مهربان‌ترند تا شما با کیهان و وطن امروز و جوان و… می‌دانم به عقلم شک نمی‌کنید اگر مدعی شوم؛ «فی‌الحال شرایطی شده که خریدن مطبوعات انقلابی حتی از خواندن‌شان مهمتر است!! بخری و نخوانی، بیشتر به انقلاب کمک کرده‌ای، تا اینکه بخوانی و نخری!!… باور کن عمو…».

  2. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    بعد از گذشت حدودا یک سال و نیم، بر همه آشکار شده این دولت اصلا کاری به اوضاع و احوال مردم ندارد و قطعا تا پایان ۴ سال هم همین برنامه ادامه خواهد داشت.
    دقیقا همین است که گفتید:
    “گویی کلاس دولت پایین می‌آید اگر درباره دغدغه‌های معیشتی ملت از جمله قیمت این روزهای گوجه پاسخگو باشد یا لااقل به «تدبیر و امید» سخن بگوید.”

  3. شیدا می‌گوید:

    بالا رفتن قیمت گوجه و نان چه اهمیتی دارد؟
    مهم قیمت نفت بود که مى بایست پایین می آمد که آمد…

  4. لبیک یا حسین می‌گوید:

    از عبارت “وا همه چیزا” خیلی خیلی لذت بردیم! تشکر!!!

  5. بیست و ششی می‌گوید:

    🙂 چه جمله ظریفی:

    “از نظر دولت محترم، شاید همین که گوجه‌فرنگی عاقبت هر جا یک قیمتی برای خودش دارد، بهتر از عدم قیمت است!!”

    آدم را یاد جمله ظریف می اندازد:

    “هر توافقی با دشمن، بهتر از عدم توافق است”!!!!

    اصلش “اعتدال” یعنی همین… همین که هم در سیاست خارجه، هم در سیاست داخله، با یک دست فرمان واحد گند می زنند!!

  6. صبا می‌گوید:

    حتما شما درست می‌گید اما اگه بدونید این چند سالی که شوهرم از سایت، اخبار را دنبال می کند و روزنامه نمی خرد، چقدر من “پدر آمرزی” می گمشون!
    آخه زندگی مون پر بود از روزنامه!!

  7. صبا می‌گوید:

    “تحمل کردن این روزنامه، یعنی تحمل کردن اقدام علیه امنیت ملی و…».”!!!!!!!!!
    وا همه چیزا!!!!!!!!!

  8. برف و آفتاب می‌گوید:

    از نظر دولت محترم، شاید همین که گوجه‌فرنگی عاقبت هر جا یک قیمتی برای خودش دارد، بهتر از عدم قیمت است!!

    بعد می‌گه چرا از وطن امروز بدشون میاد؟!

  9. ... می‌گوید:

    اتفاقا منم داشتم این چند روزه به همین فکر می‌کردم؛
    چه ها که نکردند در دولت قبل سر قمیت همین گوجه!

  10. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    اطمینان از عدم اعتماد! (یادداشت روز)
    http://kayhan.ir/fa/news/29890/

  11. ضد قلدر می‌گوید:

    جالب است بدانید که این گرانی، دو سه روز مانده به تاسوعا و عاشورا که خلق الله ارزاق طبخ نذری را تهیه می کردن شروع شد…
    پیدا کنید پرتقال فروش را!!!!
    امان از این سازمان حمایت!!
    از تولید کننده و مصرف کننده که از دوران سازندگی!!! تا کنون کسی جلودارش نبوده است و همچنان تاخت و تاز می کند.

  12. علی می‌گوید:

    حرف مردم؟؟؟
    تو رو به جون مولا بس کنید این جنگ زرگری رو…
    یه روز بنزین، یه روز گوجه فرنگی…
    مردم همه رفتن تو خلسه، فقط منتظر اتفاق خوبن که نمیوفته…
    همه می دونیم که مشکل اصلی آلودگی از آشغالاییه که سایپا و ایران خودرو میدن بیرون…
    فقط طرف مقابل رو بکوبیم برا ما بسه…
    به خدا این راه و رسمش نبود…

  13. ... می‌گوید:

    “ناظر بر یکی از مشکلات معیشتی مردم، یعنی افزایش قیمت گوجه‌فرنگی، کسی از من توقع ندارد دُر ببارانم…”
    ———————————–
    سعید جلیلی دیگه!!

  14. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “قدر مسلم، نوشتن از قیمت گوجه‌فرنگی بی‌کلاسی نیست!”
    بی کلاسی، بی کفایتی دولتی است که در حل تمام مسائل مملکتی، «تدبیر و امید» رو لگدمال کرده!

  15. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    خوراک خبری برای وطن امروز:
    ۱- یکی از وعده های غذایی اصلی دانشجویان عزیز در سرتاسر کشور (مخصوصا خوابگاهی ها) که املت بود، از این قشر فرهیخته و زحمتکش گرفته شد!

    ۲- افزایش ۵۰ درصدی فرار مغزها از مرزها! بعلت گرانی گوجه!

    ۳- افزایش ۵۰ درصدی ترک تحصیل دانشجویان بعلت از دست دادن یکی از وعده های غذایی اصلی و شوک وارده به آنها

    ۴- به نقل از دانشجویان هزینه متوسط یک املت برای ۴ نفر، به ۱۲۰۰۰ هزار تومان رسید!

    ۵- فراخوان حمایت از املت! و … دهها موضوع داغ دیگر!

    ۶- قیمت گوجه تا ۱۵۰۰۰ تومان هم جا دارد!!!!!!!

  16. ناشناس می‌گوید:

    پیشنهاد مطالعه
    هوای فرهنگ را داشته باشید.
    اندر احوال وضعیت توامان آلودگی هوا و برخی آلودگی های محیط فرهنگی

    http://aakbari.blog.ir/post/a41

  17. همرزم شهید می‌گوید:

    اینا تنها چیزی که براشون مهم نیست وضع زندگی مردم است. خودش کارگار و خدم وحشم داره، بهترین جنس رو با هر قیمتی ولو گوجه کیلو ۲۰ تومن می‌خرن میارن درب منزل، شایدم درب یخچال تحویل می‌دن. چه می‌فهمن آحاد مردم چی می‌گن، چی می‌خورن، چی می‌کشن؟؟؟؟

  18. همشهری باکری می‌گوید:

    گوجه گوجاتدی بیزی!

    گوجه ما را پیر کرد!

  19. مجنون می‌گوید:

    سلام
    کامنتت خوشگل تر از متنت بود
    خدا حفظت کنه
    یا علی

  20. ناشناس می‌گوید:

    نفر دومی که از وطن حمایت کرد کی بود؟

  21. صاعقه گمنام می‌گوید:

    مطمئنا اینا گوجه رو گرون کردن که ما نتونیم به سر و صورتشون بزنیم!
    که ما نتونیم وطن امروز بخریم!!
    شاید هم گوجه ایرانی رو گرون کردن که بریم گوجه فرنگی بخریم!!!

  22. چشم انتظار می‌گوید:

    اگه یک سبد گوجه، روی صندلی وزارت علوم بنشینه، به مراتب ارزشش بیشتر از برخی وزرای پیشنهادیه این وزارت خونه ی!!!
    .
    فکر کنم زیاده روی کردم!! 🙂

  23. سیداحمد می‌گوید:

    تیترش قشنگه!

  24. سیداحمد می‌گوید:

    چه توقعاتی دارید از دولت بی عرضه ها!
    این دولت فقط و فقط روی توافق تمرکز کرده، تا مثلا حرفی برای گفتن داشته باشد.
    گوجه و مسکن و آلودگی و … هیچ اهمیتی ندارد.
    فقط و فقط توافق آن هم به هر قیمتی و با هر کیفیتی!

  25. سیداحمد می‌گوید:

    چه بخواهیم، چه نخواهیم دولت مزخرفی داریم.
    بلانسبت، فکر کردند ما دراز گوشیم!
    سریال انتخاب وزیر علوم را راه انداختند که ذهن ها از افتضاحات توافق منحرف شود.

    وقتی به دولت فکر می کنم، افسردگی می گیرم!

  26. ناشناس می‌گوید:

    اخطار اخطار…
    دوباره سید احمد پیداش نیست
    از ما گفتن بود

  27. سنگربان می‌گوید:

    حقیقت محض بود.
    گوجه دو برابر قیمت موز شده.
    دیگه زمانی شده که گوجه رو باید ببوسیم بذاریم تو یخچال فقط نگاش کنیم…

  28. ف.طباطبایی می‌گوید:

    نمی دونم شما با دیدنش چه حالی پیدا می کنید، ولی من خیلی گریه کردم.
    نمی دونم… یه حس خاص…

    http://www.jahannews.com/vdcfxydmvw6d11a.igiw.html

    اللهم عجل لولیک الفرج…

  29. سنگربان می‌گوید:

    تو شهر ما که روزنامه “وطن امروز” نمیاد! مجبوریم بریم سایت روزنامه، مطالبش رو بخونیم.
    بیشتر روزنامه های زنجیره ای هستند و روزنامه های ورزشی، در کنارش کیهان و جوان هم هست.

  30. ناشناس می‌گوید:

    حسین جان
    پول نداریم، پول اینترنت هم به زور بابام می ده!
    حرفت حقه…
    بدون پول نمی شه روزنامه چاپ کرد.

  31. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    شکرِ ایزد «قدیانی» داریم!
    کلاسِ درسِ روحانی داریم!!

    اجنبی، لاوروف اگر دارد!
    ما «سعیدِجلیلی» داریم!!

    آن‌وریها اگر «مهربان‌ترند»…!
    دو نفر، ما هم این‌وری داریم!!

    این‌طرف، کیهان ست و جوان
    آن‌طرف، زنجیره‌ای داریم…!!

    با «وطن» حال می‌کنیم اما!
    بس که «امروز» مدعی داریم!!

    قرمزست وضعیتِ جیغ بنفش!
    چماقِ «گوجه‌فرنگی» داریم!!

    جایِ بنزین و غنی‌سازی هم
    شگفتا! سیب‌زمینی داریم!!!

    «وا همه چیزا»!! جایِ یارانه
    «گوجه گوجاتدی بیزی» داریم!!

    تا بدانند با بهانه ی «نظم»!
    اقدام علیه امنیت ملی داریم!!

    جایِ حرفِ اصلیِ قافیه هم
    حروفِ یایِ الحاقی داریم…!!

  32. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    والا از ریز قیمتها به اون صورت خبری ندارم! دیمی خرید می‌کنم!
    ولی اینجور که می‌گی شده ۱۰ تومن، با انار املت درست کنیم، ارزون تر در میاد!!

    صفحه اول گوجه‌ای هم قشنگ شده.
    وطن امروز ۲ تا مشکل اساسی داره:

    اولا، هیچ روزنامه سیاسی انقلابی، توان رقابت با کیهان رو نداره. بماند که همین کیهان هم روزی چقدر مرجوعی داره. مخاطب قدیمی که همون کیهان می‌خونه. پس شما نیاز به مخاطب جدید داری. پس شما یه زحمت بکشین، قالب روزنامتون رو از حالت مقاله نویسی، به خبر و عکس و نوشته‌های کوتاه تغییر بدین. مثلا بنده هر روز روزنامه ۷ صبح می‌خرم. حالا بعضیا میگن زرده و فلان. هر صفحه‌اش حداقل ۱۰ تا عکس خبری داره. شما صفحه ورزشیتون هم مقاله نویسیه! دیدن ۴ تا عکس رنگی با یه تیتر کوتاه، خیلی بهتر از خوندن ۱۲۷۰ تا کلمه با فونته چهاره!

    دوما، خیلی از دکه‌ای ها روزنامتون رو می‌ذارن اون گوشه موشه‌ها!! به زحمت دیده می‌شه. یه هماهنگی با دکه ایها بکنین، سودشون رو بیشتر کنید، یا هر کار دیگه‌ای، که روزنامتون رو بذارن جلو چشم. صفحه اولتون نقطه قوت روزنامه است.

    این نظرات یک آدم کاملا معمولی و عوام بود! تو خواه پند گیر، خواه بگیری بهتره!

  33. آشنا می‌گوید:

    بعضیا چند ماه کامنت نمی ذارن، بعد یهو بی سلام و علیک و توجیه غیبت، یه چیزی میگن. آدم شاخ در میاره!

  34. هنوز منتظریم... می‌گوید:

    سلام؛
    یه سوال بی ربط!
    میگم این سفرنامه آقای احمدی نژاد که قرار بود شما زحمتش رو بکشی چی شد؟!
    قراره چاپ بشه؟!
    قرار نیست چاپ بشه؟!
    چاپ شده ما خبر نداریم؟!
    خریدم، خوندم؟!
    من کجام، اینجا کجاس؟!

  35. خواهرشهید می‌گوید:

    سلام،
    اولا آقای جلیلی به تکلیف عمل کرده اند.
    ثانیا طبق گزارش سنگربان از این به بعد املت را باید با موز پخت، نه با انار.

  36. شیدا می‌گوید:

    خصوصی
    شدیدا با نظر اسلامی ایرانی موافقم!
    ……………………………………..
    لطفا عمومی نکنید!

  37. لبیک یا حسین می‌گوید:

    اسلامی ایرانی؛
    نظر شما را در مورد مخاطب عام و معمولی قبول ندارم؛ قضاوت با دوستان قطعه!

  38. سائل الزهرا می‌گوید:

    من خیلی جاها رو دیدم اصلا وطن ندارن! وطن که سهله، کیهان هم ندارن!! به خدا راست می‌گم! خیلی عجیبه!
    شما هم نشر رو گسترش بدید! به توصیه های حکیمانه ی اسلامی ایرانی هم توجه کنید، فروش روزنامه بالا می‌ره.اگر یه رسانه طرفدار زیاد داشته باشه، سخت می‌شه توقیفش کرد…

  39. دی می‌گوید:

    من اگر جای روزنامه هاى اینوری بودم، عکس و تصویر تیترهای روزنامه های اونوری رو موقع گرانی گوجه فرنگی در دولت احمدی نژاد به همراه نوشته هاشون رو الان در صفحات روزنامه کار می کردم. هم یه مقایسه ای بود و هم متهم به اقدام علیه امنیت ملی نمی‌شدم!

  40. ف.طباطبایی می‌گوید:

    “به طرف می گویم: بخوابین من الان میام بی حسی تونو بزنم و بلند می شوم می روم کنار میز پذیرش برای کار مریض قبل و همین که برمی گردم توی اتاق می بینم مریض دمر و به پشت خوابیده روی یونیت و منتظر است بروم آمپولش را بزنم، شوکه و مبهوت نگاهش می کنم و می گویم: خانم چرا اینجوری خوابیدین؟ ازون وری بخوابین که سر و دهنتون رو به بالا باشه من ببینمش. طرف پنج شش ثانیه ساکت و بی حرکت نگاه می کند توی چشم هایم و یکهو می گوید: از کدوم وری؟! و من دو باره برایش توضیح می دهم. باز پنج ثانیه ساکت و بی حرکت نگاهم می کند و یکهو می گوید: پس مگه آمپولم نمی زنی؟ نفس عمیق می کشم و دستکش هایم را دست می کنم و می گویم: الان کجا اومدی عزیز من؟ کجایی الان؟ آخه اومدی دندونتو درست کنی من چیکار به پات دارم که این مدلی خوابیدی؟ من آمپولمو می زنم بغل دندونت. دوباره پنج ثانیه ساکت نگاهم می کند و می شنوم که زیر لب برای خودش می گوید: اومدم دندون درست کنم، اینجام دندون درست کنیه، اینم گفته ازون وری بخوابم. خب! و تازه آرام از روی یونیت می آید پایین و بعد از پنج شش ثانیه تمرکز٬ از اول می رود بالا و درست می خوابد!”

    {از خاطرات یک دندانپزشک}

    قلم خوب و جذابی دارن این خانم دکتر. مدتیه وبلاگشون رو می خونم. با خودم فکر کردم بهتره آدرسش رو به شما دوستان خوب هم بدم. http://panjdari.blogfa.com/

  41. ناشناس می‌گوید:

    استفاده از همان روشهایی که می دانیم بی اخلاقی است و دشمنان احمدی نژاد علیه او استفاده کردند، بسیار غلط است.
    قیمت گوجه فرنگی تقصیر دولت نیست.
    مگر دولت خان و فئودال است که بتواند دستور بدهد چه بکارید و کجا بفروشید و به که بفروشید؟ و با چه قیمتی بفروشید؟
    بله. این وضعیت هنوز نتیجه آن طرح اصلاحات ارضی آن شاه فراری است.
    در مورد همه محصولات صادق است.
    یکسال پیاز گران می شود.
    همه کشاورزان با هم تصمیم می گیرند پیاز بکارند! و هیچ توجهی هم به حرفهای مروجین کشاورزی ندارند!
    آدمهای خیلی ساده ای هم هستند.
    تازه وقتی قیمت افتاد پایین می فهمند که چه اشتباهی کرده اند.
    بعد آن سال پیاز نمی کارند و اینطوری مجدد قیمت پیاز بالا می رود و دوباره از اول!
    برای همین هم کم کم کشاورزی را ترک کرده و به شهرها مهاجرت می کنند.
    البته این وسط همیشه سود کلان نصیب واسطه می شود.
    اما در گذشته یک خان بر سر زمینها بود. مدیریت می می کرد کدام دهات چی بکارند.
    اما حالا چی؟ زمین کشاورزی ملک خصوصی است و تنها مدیر آن هم خود کشاورز ساده لوح است.
    حالا می فهمید چرا امام خمینی همان سال ۴۲ اصلاحات ارضی را خیانت نامید و رژیم شاه او را متهم به مزدوری برای خانها و ملاکین کرد.

    اما ای حسین قدیانی!
    هنوز وقتش نرسیده که بفهمی باید از خدا ترسید؟ و باید تقوا پیشه کرد؟

  42. پسرشهید می‌گوید:

    ما چون سنگ زیرین هستیم اساسا نمی تونیم مثل روزنامه های زنجیری انتقاد کنیم… شاید اصلا به ما نیاد!!

    ماها مثل اون روایت از قضاوت های مولا، چون مادر واقعی بچه هستیم بخاطر اینکه با شمشیر نصف نشه بچه مون و یحتمل مثله نشه، از حقمون می گذریم…

    ولی غمی نیست؛ یکی اون بالا می بینه ما رو…

  43. صبا می‌گوید:

    ف. طباطبایی؛

    ممنون

  44. سائل الزهرا می‌گوید:

    پسر شهید؛

    انتقاد در روزنامه های زنجیره ای اساساً زایده ی یک نگاه حقیر و منفعت طلبانه است که هر اندیشه ی کوتاه نگر و ضعیف رو به خاطر آرمانی کاملا شخصی و حزبی و نه ملی دنبال خودش می‌کشه…
    اصلا مقایسه ی خوبی نبود، موضع ضعف اصلا به وطن نمیاد، اصلا برگ برنده ی ما همین حمار حساب نکردن مخاطبه.
    فوراً به انفعال پناه نبرید لطفاً!

  45. خواهرشهید می‌گوید:

    با پسر شهید موافقم. این حرف دل خیلی هاست که به خاطر حفظ آبروی نظام ما سکوت می کنیم ولی آنها…
    پیشنهاد «دی» هم قابل توجه است.

  46. چشم انتظار می‌گوید:

    در صورت صلاحدید…

    فراخوان دومین جایزه ی بزرگ بین المللی مرگ بر آمریکا.
    http://dw-usa.com/

  47. چشم انتظار می‌گوید:

    هفته ی بســــــــــ مدرسه ی عشق ـــــــــــــیج گرامی باد…

  48. برف و آفتاب می‌گوید:

    خواب می‌دیدم یه تیکه جدید از “۷۲ دقیقه تا شهادت” رو گذاشتید!
    تا اومدم بخونم بیدار شدم. نوشته‌بودید قسمت خیلی مهمی از داستانه!!

  49. م.طاهری می‌گوید:

    واقعا ما هم گاهی خیلی بامزه می شیم!
    می گیم زنجیره ای ها فلان، ولی از غیر زنجیره ای ها حمایت نمی کنیم!
    می گیم سینما بهمان، ولی فیلم خوب هم که اکران می شه طرف می گه سی دی اش بیاد بیرون به صرفه تره!

  50. م.طاهری می‌گوید:

    اینم از وعده آزادی در انتقاد از دولت!
    خب بابا جان حداقل به یکی، به یکی از قول هایی که دادید عمل کنید که این عنوان دولت راستگویان انقدر حال آدم رو بد نکند. به خودمون دل گرمی بدیم که اگر به ۶۰ هزار قولی که دادن عمل نکردن، به یکی عمل کردن. یکی!

  51. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    به نظر من زمان قرار گرفتن روزنامه روی سایت خیلی زود هست و به جای شب باید فردا صبح یا عصر قرار بگیرد.
    این کار رو خیلی از روزنامه ها می کنند…
    کار دیگری که می‌شه کرد فروش الکترونیکی روزنامه است یا قراردادن بخشی در سایت برای اشتراک اینترنتی.

  52. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    “دقیقه‌ی نود”

    می‌ترسم مذاکرات آخر ژنو
    درست مثل بازی آرژانتین باشد
    با آن همه دوام که آوردیم
    درست در دقیقه‌ی آخر
    ناگاه کسی مثل مسی
    بیاید و کار را تمام کند
    می‌ترسم بعد بازی
    عراقچی دوباره تبلت‌اش را بیرون بیاورد
    تا به یادگار فیلم بگیرد
    و کاپیتان ظریف
    کراوات جان کری را به یادگار بگیرد
    و ما بی‌خود به خیابان بریزیم
    و جشن باخت بگیریم.

    «استاد قزوه»

  53. چشم انتظار می‌گوید:

    بی ربط!!

    هرچند که بازی رو ندیدم! لکن، به همه ی استقلالی های گرامی 🙁 بخصوص داداش حسین و من جمله خودم!! تسلیت می‌گم…
    این دولت، دل و دماغ کُری خونی رو هم از ملت گرفته!!

  54. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    یعنی خوشم میاد از این امدادهای غیبی که دائم داره به داد این دولت می‌رسه!! امیدوارم درک کنند و قدر این باد و بارون رو این دفعه خوب بدونند و بهش بی احترامی نکنند که دوباره تبدیل به طوفان و سیل نشه.

  55. سیداحمد می‌گوید:

    بنده هم مثل چشم انتظار بازی رو ندیدم و از کیفیتش خبری ندارم!

    چقـــــــــــــــــــــدر ما فوتبالی هستیم!
    😐

  56. گمنام می‌گوید:

    و باز هم آقا سعید ما……………………………….

  57. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    بنده هم در ترافیک شدید اتوبان همت، مشغول احوال پرسی با اقوام اوباما بودم. حدود دو ساعت!! و از کیفیت بازی بی خبرم.
    اما شنیدن برد پرسپولیس خستگیم رو به در برد.
    کل یوم تسلیت!!

  58. 313یاران مهدی (ع) می‌گوید:

    بابا این دولت هم همه رو مسخره کرده
    انگار تا ابد می خواهند این مذاکرات رو کشش بدهند تا معلوم نشه به صورت پنهان چه کارها و چه صحبت هایی رو از جانب ملت ایران انجام دادن
    هر دفعه هم با یه عنوان جدید این توافق رو تمدید می کنند؛ “توافقنامه سیاسی”
    اون هم بین ایران و آمریکا
    جلل الخالق
    یعنی این دولت روی هر چی سنگ پا رو سفید کرده
    ملت ما عمرا با آمریکا به توافق سیایی برسه!!!!!

  59. همرزم شهید می‌گوید:

    من دیگه بریدم…
    عزتمون رفت
    شرفمون رفت
    تا کی بشینیم بخش های مختلف خبری نگاه کنیم ببینیم دو دستی و با ژست لبخند مضحکانه که حکایت از خر شدن بعضی هاست، همه دستاورد انقلابمون را دو دستی تقدیم عوضی های کابوی شش لول بند یانکی کنند!!!؟
    شهدا دیگه واقعا شرمنده ایم…

  60. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    می‌ترسم مذاکرات آخر ژنو
    درست مثل بازی «پرس پول لیس» باشد!!
    .
    .
    .
    و ما بی‌خبر…

  61. خواهرشهید می‌گوید:

    سلام
    از آقای دکتر خبری نیست
    امیدوادم حالاشون خوب باشد…

  62. سائل الزهرا می‌گوید:

    تو مدرسه وقتی معلم از ما می‌خواست تا از روی درس بخونیم، کلی خوشحال می‌شدیم… فکر می‌کردیم جای معلم رو تو کلاس گرفتیم، فکر می‌کردیم بزرگترین کار دنیا رو انجام دادیم، در حالیکه اون موقع معلم به ما آوانس داده بود یا اصلا از نظر خودش کار بیهوده‌ای رو به شاگردش سپرده بود تا به کارهای مهمترش برسه…
    الانم پرسپولیس خیال می‌کنه بزرگترین کار دنیا رو کرده! در حالیکه استادش فقط به اون آوانس داده یا خواسته به کارای مهمترش برسه…
    🙂

  63. 313یاران مهدی (ع) می‌گوید:

    وای از دست این دولت
    فکر کردند مردم درازگوش هستند و با زبان می توانند همه گندکاریهاشون رو بپوشونند…

  64. اسلامدوست می‌گوید:

    سلام. می ترسیم مذاکرات مثل بازی ایران آرژانتین شود. با وجود همه تلاش و مقاومت ایرانی ها، لحظات آخر مسی گل بزند و مردم برای بازی باخته به خیابان ها بریزند و خوشحالی کنند.

  65. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    یه اخلاق گندی که ما پرسپولیسی‌ها داریم اینه که عادت نداریم استقلال رو ۱۱ نفره ببریم!!!!

    ====================

    هم دلم برای ظریف می‌سوزه، هم به حالش غبطه می‌خورم!!
    بدبخت هم از طرف داخلیا، آدم حساب نمی‌شه! هم از طرف خارجیا!!
    غبطه هم برای اقامت در بهترین هتلهای دنیا و سرو بهترین غذاها!! خلاصه شغل جالبیه.

    حسین قدیانی
    دکترای روابط بین المللت رو بگیر، و ظرفیتت رو در این وادی آزاد کن. دستمزدش از وطن بیشتره‌ها!

  66. سائل الزهرا می‌گوید:

    به خاطر این همه خوشحالی و هیجان زدگی پرسپولیسی ها بهشون حق می‌دیم؛
    هر چی باشه تیم بزرگی رو شکست دادند!

  67. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    «من دیپلمات نیستم، من انقلابی‌ام!»
    »مجموعه‌ی مذاکره‌کنندگان، بچه‌های انقلابند»
    .
    .
    .
    “دیپلمات انقلابی” یا “دیپلمات بچه‌ی انقلاب”
    مسئله این است!

  68. صاعقه گمنام می‌گوید:

    اسلامی ایرانی زده تو خال!
    من که قبل بازی هم گفته بودم که همیشه خون بر شمشیر پیروز می‌شه!!!

  69. ناشناس می‌گوید:

    پیشنهاد مطالعه
    «شیطان +سه »
    http://aakbari.blog.ir/post/a43

  70. خان باجی می‌گوید:

    سلام
    زمان احمدی نژاد گوجه فرنگی کیلویی ۳۰۰۰ هزار تومن شد، خودش و دولتش رو به توپ بستند اما در این دولتِ بسیار بسیار معتدل گوجه کیلویی ۸۰۰۰ هزار تومن (به نرخ یک هفته پیش) شد، از ترس اینکه نگن به جهنم! از ترس اینکه نگن قانون گریز! از ترس اینکه نگن (زنِ لبو فروش و زنِ راننده تاکسی) جرات نداریم بگیم روحانی مچکریم اما این جرات رو داریم که بگیم روحانی متحریم!…………………..

  71. م.طاهری می‌گوید:

    تنها بخش صحبت های روز دانشجوی رئیس جمهور که جالب بود برام، بخش گوجه ای صحبت هاش بود که ثابت می کرد رئیس جمهور دوست دار نقد منصفانه و با آستانه تحمل بالا، چرا در جلسه شورای عالی امنیت ملی شیطان بزرگ را رها کرده و وطن امروز رو چسبیده!

    نسبت صفاتی مثل نقد دوست و با صعه صدر با رئیس جمهور درست همانند نسبت صفت راستگویان با دولت تدبیر و امید است!

  72. صبا می‌گوید:

    http://www.asriran.com/fa/news/382149
    جالبه
    نگاهش جالب بود به اطرافش!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.