روایت یک خط/ حکایت یک عکس

تقدیم به استاد بلندآوازه خوشنویسی؛ «نصرالله افجه ای»

n00036574-b

یکم: پدرم با اینکه در همان اعزام اول به جبهه، جرعه نوش باده دلربای شهادت شد، لیکن صاحب ۳ وصیت نامه است؛ یکی سیاسی است و مثل سایر وصیت نامه های اینچنینی شهدا، درش توصیه به تبعیت از ولایت/ ولی فقیه موج می زند. در آن وصیت نامه، پدرم از اشخاص زاویه دار با ولی فقیه آن زمان یعنی امام خمینی، رسما اسم می برد، من جمله از فلان مرجع تقلید، و بهمان عنصر ساده لوح. تعجب و بهت، بلکه خشم بابااکبر از آن به اصطلاح جانشین امام، در وصیت نامه سیاسی او کاملا هویداست. در آن وصیت نامه، پدرم تلویحا نوشته؛ «ما باید پیرو آن راهی باشیم که شهدایی چون بهشتی و مطهری و رجایی و… با خون سرخ شان برای ما ترسیم کردند، نه این و آن». آن «تلویحا» را هم برای این نوشتم که وصیت نامه سیاسی پدرم فی الحال که دارم این سطور را می نویسم، دستم نیست. یحتمل نزد همشیره باشد، شاید هم مادر یا مادربزرگ. یادم باشد ازشان بگیرم! یک وصیت نامه هم پدرم دارد که در آن از فک و فامیل و دوست و آشنا حلالیت طلبیده، توصیه هایی شخصی-خانوادگی داشته، در باب تربیت بر مدار «حزب الله» من و خواهرم نکاتی گفته، درجه آخر به این اشاره کرده که از روی محکم کاری، چند تایی نماز و روزه برایش خوانده و گرفته شود. این هر دو وصیت نامه را بابااکبر قبل از عزیمت به منطقه نوشته که بیش از این، محل صحبت نوشتار پیش رو نیست. اما سومین وصیت نامه پدرم، اصلش را بخواهی بیش از آنکه وصیت نامه باشد، «شهادت نامه» است. این شهادت نامه، برخلاف وصیت نامه ها، در خود جبهه نوشته شده. کی؟ یک روز قبل از شهادت! یعنی دقیق تر بنویسم می شود ساعاتی قبل از شهادت. تاریخ شهادت نامه، روز «نهم اردیبهشت ۶۱» را نشان می دهد. باری از دوست و همرزم پدرم حاج اصغر آبخضر پرسیدم؛ «دقیقا چند ساعت قبل از شهادت، بابااکبر این وصیت نامه را نوشته؟» گفت؛

«آخرین دقایق روز ۹ اردیبهشت، در سنگر نشسته بودیم و منتظر اعلام حمله در شب عملیات رویایی «الی بیت المقدس»، که اکبر از جیب پیرهن خاکی اش، یک خودکار بیک آبی و یک برگ کاغذ درآورد و بنا کرد با مدد از نور ماه، وصیت نوشتن. کاغذ را هم چون که جا کم بود و موقعیت مناسب نوشتن نبود، گذاشت روی ران پایش… و همانطور شروع کرد… من گفتم؛ «اینطوری خط خطی می شه و پر از خط خوردگی!» گفت: «اگه یه خط خوردگی، توش درومد، می دمش به تو، پاره اش کنی!» دوباره گفتم؛ «پس لااقل بلند بخوان، هر آنچه که می خواهی بنویسی!» و… بعد از دقیقه ای تامل، نوشت و خواند؛

SKMBT_C45014070520140

«بسم الله الرحمن الرحیم/ وصیت نامه اکبر قدیانی/ ما زخم خوردگان تیره ترین، سردترین، بلندترین شبهای جور بودیم. ما شلاق خوردگان یلدای ستم بودیم. اولین شعاع فجر را که دیدیم، خیز گرفتیم؛ عاشقانه بسوی شفق دویدیم تا در چشمه خونین خورشید، زخم های استخوان گداز خویش را بشوییم که ثابت کنیم سرخی بالاترین رنگ است، نه سیاهی. که سیاهی می پوشد، سرخی می شوید و جلادان تاریخ را رسوا می کند. «ما زنده از آنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست». سپیده دم خونین عشق فرا رسید دوستان. ای برادر، ای خواهر، تو را فقط یک پیام، تو را فقط یک وصیت، تو را فقط آخرین حرف…. که؛ «خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار». التماس دعا دارم. اکبر قدیانی/ ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱»

بعد هم امضای قشنگش را زد پای ورقه. چند دقیقه بعد از این، دستور حمله دادند. و ما به خط زدیم. اکبر ۳ ساعت، شاید هم ۴ ساعت بعد از نماز صبح، به شهادت رسید. پس این نوشته، مال یک روز قبل از شهادت پدرت نیست، مال فقط چند ساعت قبل از شهادت اکبر است. من خب می دونی! این وصیت نامه رو حفظم. شاهکاره. توی اون شرایط خاص جبهه و جنگ و شب شروع «الی بیت المقدس» و اون همه خطر، حقا شاهکاره. نه اینکه چون اکبر نوشته دارم می گم ها، واقعا شاهکاره. من یک بار که با این بچه های «سازمان هماهنگی تبلیغات اسلامی» رفته بودیم پیش «حضرت آقا»، برای ایشان وصیت نامه اکبر رو خوندم. جالبه که «آقا» هم همین تعبیر رو به کار بردند و گفتند؛ «شاهکاره».

جالبه که بابات با توجه به شرایط سخت و دشوار اون شب، از حیث دستخط هم انصافا قشنگ نوشته. کلا خطش خیلی خوب بود اکبر. همون جوونی رفته بود پیش استاد خط و…».

دوم: کوچکترین عمویم «عمومحسن» ۱۰ سال از من بزرگ تر است. عمومحسن در اولین سالگرد شهادت بابااکبر یعنی اردیبهشت ۶۲ با اینکه همه اش ۱۴ سال سن داشت، با یکی از دوستانش به نام آقای سیدمحمد هاشمی، می روند و این شهادت نامه بابااکبر را به استاد مبرز، معزز، بلندآوازه، رده بالا، پرذوق، اهل دل و هنرمند کم بدیل عرصه خط و خطاطی، جناب آقای «نصرالله افجه ای» می دهند، بلکه زحمت خطاطی «ما زخم خوردگان…» را تقبل نمایند. این استاد هم با آنکه بالطبع سرشان خیلی شلوغ بود، در اولین فرصت ممکن، خط بسیار خوشی برای شهادت نامه بابااکبر می نویسند. بعد عموی ما می خواهد پولی در پاکتی به این عزیز تقدیم کند که استاد افجه ای، پاکت را باز می کند و فقط یک اسکناس از لای آن درمی آورد، به روایت خودشان؛ «من باب تبرک، از یک خانواده شهید» و پاکت را برمی گرداند؛ «اونی که باید بابت هنرش، ازش تشکر بشه، من نیستم، برادر شهید شماست. هنرمند واقعی اونه. من نوشته های زیادی رو خط زدم، اما این نوشته، بی نظیره. اصلا یه چیز دیگه است. آدم دوست داره مدام بخونه، مدام زمزمه کنه. چیز عجیبیه. نثر فاخریه. معلومه که در حال خوشی نوشته شده… بوی خدا داره، بوی خدا می ده… همین که این برادر شهید شما، یه دعایی واسه من بکنه، من مزد خودم رو گرفتم». بعد از خداحافظی با استاد افجه ای، عمومحسن، یکی از معروف ترین عکس های پدرم، همان عکس سخنرانی در شهر کهنوج استان کرمان را ضمیمه خط استاد افجه ای می کند و… سرآخر می شود یک تابلوی زیبا، یک خط زیباتر، و این همه درون یک قاب ساده و صمیمی.

DEST2745

DEST2743

سوم: دیشب همه فامیل در خانه درندشت عمومحسن واقع در شمال غرب تهران، نزدیک دریاچه خوشگل شهدای خلیج فارس، افطار، مهمان بودیم. نه که از تابلوی خط مذکور، بیش از ۳۰ سال است که می گذرد، از عمومحسن خواستم تابلو را برای چند ساعت به من قرض بدهد، بلکه از آن چند تایی کپی رنگی بگیرم. قصدم این بود تا بیش از این، خط خوش استاد افجه ای، مشمول مرور زمان نشده، آن را به نوعی احیا کنم و بازیابی. ایضا عکس بابااکبر را، که آن همه سال پشت شیشه قاب، رنگ و رورفته شده بود، و پرینت نویی می طلبید از همان عکس. این کار، حسن ویژه ای هم داشت. جای آن عکس قدیمی، پرینتی نو از همان عکس کار می شد که رهبر عزیز، رویش به اختصار، یادگاری مبارکی نوشته اند؛ روی گلوی پدرم!

القصه! اغلب وقت امروزم به احیای آن خط خوش و عکس خوش و تابلوی خوش گذشت که جا دارد واقعا از پسرعموی مهربانم؛ «احمدرضا» تشکر کنم که اگر نبود همراهی اش، واقعا کارم سخت تر می شد. با هزینه ای کمتر از ۱۰۰ هزار تومان، حالا یادگاری استاد افجه ای برای ما، تکثیر شده است… و بعضا آمیخته به عکس های دیگر پدرم بنا به ذوق خودم…

DEST2744111   222

چهارم: این همه را نوشتم تا از خانواده شهدا، بویژه فرزندان عزیز شهدا بخواهم وصیت نامه پدران شان را -لااقل برشی از آن را که عمومی تر است- بدهند یک استاد خط، برای شان بنویسد. گمانم این کار بسیار مهمی است. باید با زیباترین خط ممکن نوشت دستنوشت شهدا را. وصیت نامه شهدا را. شهادت نامه شهدا را. عاقبت، «خط» را از همین خون نوشته هاست که می گیریم…

پنجم: آقای عمومحسن خان! ابتکارت آنهم در سن ۱۴ سالگی، هنوز هم جای یک تشکر ممتاز دارد. ممنونم از شما، نیز از زن عمو، احمدرضا و دخترهای دوقلو. راستی! قورمه سبزی عالی شده بود، قشنگ جا افتاده بود! آش را که دیگر نگو! افطاری کردیم ها…

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    وصیت نامه شهید زیاد خواندم، ولی واقعا بی هیچ تعارفی، این شهادت نامه شهید قدیانی خیلی خاص است!

    “ما شلاق خوردگان یلدای ستم بودیم. اولین شعاع فجر را که دیدیم، خیز گرفتیم؛ عاشقانه بسوی شفق دویدیم تا در چشمه خونین خورشید، زخم های استخوان گداز خویش را بشوییم که ثابت کنیم سرخی بالاترین رنگ است، نه سیاهی. که سیاهی می پوشد، سرخی می شوید و جلادان تاریخ را رسوا می کند.”

    اصلا شهدا زمینی نبودند…
    این وصیت نامه ها هم از عالم بالا به قلب های خدایی شان، الهام می شد!

  3. هاتف می‌گوید:

    از چنان پدری با آن معرفت و هنر، چنین پسری با این قلم نه عجب.

  4. هاتف می‌گوید:

    “رفته بودیم پیش «حضرت آقا»، برای ایشان وصیت نامه اکبر رو خوندم. جالبه که «آقا» هم همین تعبیر رو به کار برد و گفت؛ «شاهکاره».”
    إن شاءالله خدا تحسین و تأیید ولی خدا را بر اعمالمون روزی کنه
    ضمنا انگار ابتکار و هنر در خانواده شما ارثی است و سن و سال هم نمی شناسه.

  5. سیداحمد می‌گوید:

    سنگ ۲۵ خرداد بلوار شهید کاوه، کیلویی چند؟!

    این قلم و هنرِ نویسنده قطعه ۲۶، صد در صد ارثیه ای است ارزشمند از پدر شهیدش!

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  6. هاتف می‌گوید:

    خدا حافظ این قلم و این نویسنده و این قطعه و این ارثیه ارزشمند
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  7. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    سید، قطعا این قلم زیبا ارثیه، اما اون سنگ بود که این آپشن رو فعال کرد.
    اصولا در این دنیای فانی، باید یک چیزی بدی، تا چیزی بدست بیاری.
    برای همچین قلمی هم، باید سر می داد.
    درود خدا بر شهدا، درود خدا بر شهید قدیانی.
    ضمنا مشخصه که حسین، علاقه زیادی به اون کت چرمی داره. هنوزم هست؟؟

  8. هاتف می‌گوید:

    اولین شعاع فجر را که دیدیم، خیز گرفتیم؛ عاشقانه بسوی شفق دویدیم تا در چشمه خونین خورشید، زخم های استخوان گداز خویش را بشوییم که ثابت کنیم سرخی بالاترین رنگ است، نه سیاهی.
    که سیاهی می پوشد، سرخی می شوید و جلادان تاریخ را رسوا می کند.
    که سیاهی می پوشد، سرخی می شوید و جلادان تاریخ را رسوا می کند.
    که سیاهی می پوشد، سرخی می شوید و جلادان تاریخ را رسوا می کند.

  9. چشم انتظار می‌گوید:

    وصیت نامه ی پدر…
    فرزند پدر…
    هر دو شاهکارند…

  10. سیداحمد می‌گوید:

    اسلامی ایرانی؛

    این کت چرم، و البته اغلب لباس های شهید قدیانی، طبق نظر خود شهید، داده شد به افراد نیازمند… هر چند کت چرمیه واقعا برنده!!

    فراتر از اون زمانه واقعا 🙂

  11. سیده زهرا می‌گوید:

    سال ۶١ که جانشین امام رسما سر کار بودند و مورد قبول امام بودند؛ اون وقت پدر جنابعالى (رحمه الله) چطور از قائم مقام رسمى رهبرى متنفر بودند؟ این دیگه چه جور در خط ولایت فقیه بودنه؟

    حسین قدیانی: این جوره که ضمن جلوتر بودن از زمان، فضول ها رو هم می سنجه!! 🙂 مثال عرض می کنم؛ هم الان بابای جونیور (!) با حکم ولی فقیه، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظامه، اما از اونجا که حکم دیگر رهبر انقلاب، زدن حرف شجاعانه و صریح و صحیح هست، ما به اونی که بهش می گن آیت الله دامت برکاته فلان و بهمان، می گیم؛ «بابای جونیور!» و تازه، بر اساس احکام رهبر عزیزمون، نقدش هم می کنیم… وانگهی، ما که منتقد رئیس مجمع بودن این آدم نیستیم (اصلا همه احکام «آقا» روی تخم چشم ما جا داره!) بلکه منتقد اسکی بازی عالیجناب با جونیور و عفت اینا (!) هستیم اونم روز تاسوعا!!

  12. یکی می‌گوید:

    دوستان
    سر و ته این هنر را با مسئله ارثی بودن و فعال شدن این آپشن با اون سنگ و … هم نیارید… گذشته از همه اینها و اینکه این هنرمندی از لطف و فضل خدا بوده، تلاش ها و زحمات و دود چراغ خوردن های ایشون را نباید فراموش کرد 🙂

  13. سائل الزهرا می‌گوید:

    «««رهبر عزیز، رویش به اختصار، یادگاری مبارکی نوشته اند؛ روی گلوی پدرم!»»»

    http://www.ghadiany.ir/1389/120

  14. سیده زهرا می‌گوید:

    خیلى ممنون از جواب بى ربطتون به سؤال من. خوانندگان فهیم این وبلاگ متوجه منظور هر دوی ما شدند!

    حسین قدیانی: از قضا، برای موضوع «ربط»، بخواهی یه مصداق پیدا کنی، همین جوابم بود به کامنت شما. اصلا مصداق بارز ربط بود، البته به برکت بابای جونیور!! 🙂

  15. به جای امیر می‌گوید:

    بازیافت (گفت و شنود)

    گفت: در خبرها آمده بود که سرکرده داعش در جریان حمله ارتش عراق به سختی مجروح شده است.
    گفتم: اگر هزاران بار کشته شود، هنوز اندکی از تاوان خون مردان و زنان و کودکان بی‌گناهی را که بر زمین ریخته، پس نداده است.
    گفت: اعلام کرده‌اند که برای مداوا به یک کشور عربی منتقل شده است.
    گفتم: یارو یک نامه دریافت کرد که در آن نوشته بود؛ برای شروع یک زندگی جدید به ما مراجعه کنید. و زیر نامه نوشته شده بود، مرکز بازیافت زباله‌ها…

  16. سیداحمد می‌گوید:

    یکی؛

    بر منکرش لعنت!

  17. هاتف می‌گوید:

    داداش ممنون از این تذکر زیبا و به جا! ما که توفیق فرزند شهید بودن را نداریم ولی به دوستانی که فرزند شهیدند این توصیه را منتقل و در عملی کردن اون به آن ها کمک خواهیم کرد.
    هرچند که خدا خود، پیام حق این شهدا را به گوش جهان خواهد رساند اما چه توفیقی از این بالاتر که در این دوره و زمانه از این طریق ما حنجره و تریبون شهدا باشیم. از خدا بخواهیم این لیاقت رو به ما عطا کنه.

    وَ تَجعَلَنی مِمَّن تَنتَصِرُ بِهِ لِدینِکَ وَ لاتَستَبدِل بی غَیری که در این شب ها می خونیم یکیش همینه! بسم الله

  18. سیداحمد می‌گوید:

    “در مذاکرات هسته ای، هیچ کس نیست روی میز مذاکره بزند و از خانم اشتون بپرسد؛ چه خبر از طولانی ترین گروگان گیری قرن؟!”

    http://www.ghadiany.ir/1391/15268

    33 سال گذشت…

  19. سائل الزهرا می‌گوید:

    سیده زهرا؛

    سال ۶١ که جانشین امام “رسما سر کار” بودند …
    کلا موضوع جانشینی ایشون سرکاری بود!

  20. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    انشاالله خدا بر درجه پدر شهید و غیرتمندتون اضافه کنه
    ولی آخه قربونت برم اون موقع آیت الله منتظری نفر دوم کشور بود. خود امام کلی دوستش داشت و اساسا مشکلی نبود…
    تو مدرسه بچه ها برای ایت الله منتظری و امام دعا می خوندن
    بعد قضیه مهدی هاشمی و رخنه عوامل نفوذی مجاهدین خلق به بیت آیت الله منتظری و انحراف ایشون مشکل پیش اومد…
    آخه یه چیزی بگو بشه قبول کرد مومن خدا

    حسین قدیانی: من اینقدر چیز گفتم که بشه قبول کرد شما قبول نکردی! می خوای بشمرم؟ و اما، اغلب شهدای ما، و جلودار همه شان، آیت الله شهید دکتر بهشتی، از همان اول معتقد بودند؛ «این لباس برای مرحوم منتظری زیادی گشاده». (خود امام هم نظرشان همین بود… که شرحش دیگه خارج از حوصله این کامنته قطعا…) و البته از همان زاویه امام، و مثل امام، واقعا ایشون رو دوست داشتن (تا اون اوایل) و براشون دعا هم می کردن!! فلذا دوست داشتن و دعا کردن، حتی حکم دادن و…، مخل بیان موضع صحیح و صریح نیست. حالا شما این رو قبول می کنی؟؟ بعید می دونم!! می دونی چرا؟؟ چون به جای ستودن بصیرت دیرینه و دیرباز شهدا، دنبال قاتل بروسلی می گردی!! مثلا شهید دیالمه، اون زمانی که خیلی ها هنوز این فتنه گر رو نشناخته بودن، شناخته بود این فتنه گر رو… حالا شما این رو قبول می کنی؟؟ و اماتر، در کامنتت نوشته ای؛ «بعد قضیه مهدی هاشمی و رخنه عوامل نفوذی مجاهدین خلق به بیت آیت الله منتظری و انحراف ایشون مشکل پیش اومد…». ظاهرا مثل اینکه این یکی رو خودت هم قبول داری که مهدی هاشمی (ورژن جونیور!) و منافقین اگه توی بیت آیت الله ها و افکار و گفتار و رفتارشون رخنه کنن، «مشکل» پیش میاد… خوبه این! و بیانگر پیشرفت شماست!!

  21. سیداحمد می‌گوید:

    جالب اینجاست که حضرت امام خودشان هم طرف را قبول نداشتند و رسما گفتند که؛ جناب! شما آدم ساده ای هستی و به درد سیاست نمی خوری.

    آخر هم که دیدیم چه شد. آنقدر بر اشتباهاتش پا فشاری کرد که شعار روز تشییع جنازه اش، شد:
    عزا عزاست امروز… روز عزاست امروز
    منتظری مظلوم… پیش نداست امروز

    😐

  22. شیدا می‌گوید:

    تقریبا هر بار که به این قطعه بهشتى سر مى زنم
    به خصوص وقتى که منتظر رسیدن “ساعاتى دیگر” هستم
    این وصیت نامه زیبا و عجیب را در همون ستون سمت چپ، باز خوانى مى کنم
    حس عجیبى را به من منتقل مى کند!
    معلومه که نویسنده در یک فضاى خاص معنوى بوده.
    واقعاً شاهکاره…

    شلاق خوردگان یلداى ستم! شتابندگان به سوى اولین شعاع فجر! و صاحبان زخم هاى استخوان گدازى که در چشمه خونین خورشید عشق شسته شدید! شما ثابت کردید که “سرخى بالاترین رنگ است، نه سیاهى”… راهتان را با افتخار و غرور ادامه مى دهیم…

  23. یه دانشجو می‌گوید:

    اگر بگم پدر از شما بهتر می نوشتند، ناراحت می شوید؟

  24. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    آقا من اعتقادم به اون سنگ، بیشتر از دود چراغه.
    نوشته های قبل از عصر سنگ! رو بخون!
    خیلی ساده و معمولیه.
    فلانی خر است! ما از شما بدمان می آید!
    بعد از عصر سنگ! یکدفعه قلم متحول شد. چجورم.
    فی حده ذاته، لعنت خدا علی الدوام است بر خفاشان شب چره!
    حجم موتور قلم، از ۱۳۰۰ سی سی، رفت روی ۵۵۰۰!

  25. فرزاد می‌گوید:

    با وجود اینکه اسمی از مولای خراسانی ما توی متن نیست، متن داره بلند بلند خامنه ای رو فریاد می زنه

    حتی تو شهادت نامه!

    با دقت ببینید!!

  26. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    در هر صورت من قانع نشدم به هیچ وجه
    بله منم قبول دارم مرحوم آیت الله منتظری بینش سیاسی نداشت و ساده لوح بود در سیاست
    نفوذی های مجاهدین خلق تو بیت ایشون رخنه کردند و ایشون هم فریبشون رو خورد متاسفانه
    قطعا اگه به مسیولیت می رسید این کشور رو یا تحویل امریکا می داد یا رجوی و دار و دسته اش
    ولی آدم بدی نبود
    توانایی سیاسی و کشورداری و… نداشت
    امام هم توصیه کرد ایشون تو حوضه علمیه و امور دینی مشغول باشند
    من اصلا رفتاری که در سال های بعد با مرحوم منتظری شد رو قبول ندارم و ناحق بود
    البته متن پیام تسلیت مقام رهبری در فوت ایشون گویای خیلی از مسایل بود
    انشالله جای ایشون در بهشت پیش امام و شهدا باشه که قطعا هست

  27. مجنون می‌گوید:

    آقا این شهادت نامه بابا اکبر عرفانی نوشته شده!
    بابات عارفی بوده برا خودش!
    اون جوابی هم که در کامنت ها دادی، از یه مطلب طنزت هم توپ تر بود!
    آخ آخ آخ بابای جونیور!

  28. پیر مرد می‌گوید:

    تمام آثار شهدا بی‌ نظیر است. همین فضأیی که ما در آن نفس می‌کشیم، همین امنیت، و… از آثار شهیدان است.

  29. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    …سیاهی می‌پوشد، سرخی می‌شوید…

    چقدر قشنگه این شهادت‌نامه…
    اون التماس دعای آخر داغونت می‌کنه‌ها!
    خدا ما رو بیامرزه!

  30. احمد متوسلیان می‌گوید:

    آنجا انتهای افق است، من و تو باید این پرچم خودمان را آنجا بزنیم؛ در انتهای افق…
    هر وقت آنجا رسیدی و پرچم خودت را کوبیدی، بعد بگیر بخواب، ولی تا آن وقت، نه!
    http://bayanbox.ir/id/9185306956204523307?view

  31. شهیدزاده می‌گوید:

    مثل همیشه……………

  32. لیلی می‌گوید:

    بعضی از ویژگی های آیت الله منتظری از زبان هاشمی؛

    ««ایشان به خاطر مباحث دیگر اشکالاتی داشت. زود قضاوت می‌کرد و با مردم مطرح می‌کرد. نائب امام بود و موقعیت بالایی داشت. همه فکر می‌کردند به زودی رهبر می‌شود. احساس تکلیف می‌کرد و اشکالات را در مصاحبه‌ها می‌گفت و انتقاد می‌کرد. یکی از حرف‌های ما به ایشان این بود که درست نیست شما همه انتقاد‌ها را علنی کنید. افرادی به ملاقات ایشان می‌رفتند و خبر تلخی می‌دادند، چند ساعت بعد از زبان ایشان به رسانه‌ها می‌آمد. خیلی از آن حرف‌ها درست نبود. شنیده‌ها را مطرح می‌کرد. تقریباً به همه ارگان‌ها انتقاد داشت. به مجلس، جنگ، قوه ‌قضائیه و دولت انتقاد داشت و علنی مطرح می‌کرد. کار‌هایش به تدریج مورد نقد قرار می‌گرفت. مثلاً افرادی را به عنوان نمایندگان خویش در دانشگاه‌ها انتخاب کردند که بعضی از آن‌ها هنوز هم مانده‌اند. گویا آن موقع آیت‌الله خامنه‌ای با این کار موافق نبودند. به هر حال انتقادات ایشان خیلی سیاستمدارانه نبود. قدری افشاگری بود. در حال جنگ بودیم. همیشه به ایشان می‌گفتیم. این‌گونه مسائل باعث شد که کم کم کسانی موضع گرفتند. به خصوص کسانی که به فکر مراجع دیگری بودند. در همه این مدت تا آخر در کنار ایشان بودیم، گرچه به ایشان حالت انتقادی داشتیم. گاهی ما ۵ نفر به عنوان جلسه سران خدمت ایشان در قم می‌رسیدیم که از عصر تا آخر شب مذاکره می‌کردیم تا در موضوعی قانع شوند و انتقاد نکنند، ولی فردا می‌دیدیم تکرار شد. این حالت بود و امام هم از این حالت ناراحت بودند. امام در مسائل سیاسی خیلی پخته عمل می‌کردند.»»

    قابل توجه سیده زهرا و رضا اعتدال طلب پزشک که تصور می کنند اختلافات دقیقاً از همان سال ۶۷ شروع شده بود. حال آن که مرور تاریخ گذشته به وضوح نشان می دهد که ایشان از همان ابتدای کار دارای نگرشها و موضع گیری هایی بودند که ظرفیت و پتانسیل آن را داشت که در نهایت به آن نتایج ختم شود و امام با درایتی که داشتند این موضوع را دریافته بودند و البته با صبر انقلابی سالها با ایشان مدارا کردند و با نصیحت و اغماض برخورد می کردند و شهدا و یاران امام از جمله شهید اکبر قدیانی نیز به دلیل ارتباط معنوی، همدلی، همزبانی و رابطه مرید و مرادی که با ولایت داشتند مطلب را دریافته بودند و در جهت تبعیت از امام و همراهی با ایشان نسبت به عوامل و افراد مسئله دار خشم انقلابی خود را در وصیت نامه سیاسی و تاریخی خود بیان کرده و نشان دادند. من وصیت نامه سیاسی ایشان را ندیده ام اما این وصیت نامه که پیش روی ماست به نظر من یک متن ادبی، شاعرانه و حماسی است که در نوع خود با توجه به شرایط خلق و آفرینش آن نه تنها شاهکار بلکه اگر متهم به غلو نشوم بی شباهت به یک معجزه نیست. به بیان دیگر می توان دست ایزدیان را پشت این قلم و این کلمات به راحتی حس کرد. روحش شاد و راهش مستدام باد.

  33. چشم انتظار می‌گوید:

    به جناب دکتر و سیده زهرا؛ توصیه می کنم:

    متن نامه ی معروف حضرت امام رو به مرحوم منتظری با دقت بخونند و ببینند آیا امام همون زمان هم راضی به قائم مقامی ایشون بودند یا نه؟! همچنین متن وصیت نامه ی امام، بخصوص انتهای اون خیلی چیزها رو ثابت می کنه!
    در خصوص برخورد، می شه بفرمایید با ایشون چه برخوردی شد؟! ایشون که هرچی دلشون خواست علیه امام و انقلاب و حتی رهبر انقلاب حرف زدند! حتما شما بهتر از ما به صوت های ایشون دسترسی دارید و گوش کردید!!!!؟؟ اگر برخوردهای کریمانه ی حضرت آقا نبود، چه در زمان حیاتش چه در زمان مماتش چه در زمان دفنش و…، ایشان تا به حال زودتر از موعد، به دیار باقی شتافته بود!!! خوبه در این ماه، کمی انصاف رو هم چاشنی نظرات یکطرفه مون بکنیم!!! اساسا هر کس شامل رأفت نظام و رهبری انقلاب شده، زبونش درازتره!! اون از سران فتنه و این هم…

    این متن نامه ی حضرت امام در ۶ فروردین ۶۸ هست که علیرغم توطئه برای این نامه ی تاریخی، اصالت اون از طرف موسسه ی تنظیم آثار امام، که در خیلی جاها پاتوق افراد خاص بوده و هست، لکن در اینجا تایید شد!!! همچنین توسط حجه الاسلام رحیمیان یار دیرین امام (ره):
    بخشی از نامه به همراه لینک: با ذکر قسم جلاله!!

    واللَّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولى در آن وقت شما را ساده لوح مى‏‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولى شخصى بودید تحصیل‌کرده که مفید براى حوزه‏‌هاى علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگرى دارم و مى‏‌دانید که از تکلیف خود سرپیچى نمى‏‌کنم. واللَّه قسم، من با نخست وزیرى بازرگان مخالف بودم ولى او را هم آدم خوبى مى‏‌دانستم. واللَّه قسم، من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم…
    نقش بی بدیل هاشمی در این قضیه غیر قابل انکار است و با وجود اینکه حضرت امام به هاشمی پیام دادند دست نگه دار لکن وی نام منتظری را مطرح کرد!!!!!!!!

    http://www.siasi.porsemani.ir/content/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-6-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%8A%D9%86%D8%9F

  34. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    و ما به «خط» زدیم…

    زیباترین «خط» ممکن؛ دستنوشت شهدا…

    آری! عاقبت، «خط» را از همین خون نوشته هاست که می گیریم…

  35. علی می‌گوید:

    اسلامی ایرانی؛
    منم به اون سنگ اعتقاد دارم… دارم کتاب آرکیو ۸۸ رو می خونم، واقعا خیلی از متنای قبل فتنه ساده و بعضا بچه گانه است(البته عذرخواهی می کنم از حاج حسین عزیز)
    راستی حاج حسین! تو این کتاب منظور از شیخ دیپلمات همین حاج حسن خودمونه؟؟!!

  36. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    “اگر برخوردهای کریمانه ی حضرت آقا نبود، چه در زمان حیاتش چه در زمان مماتش چه در زمان دفنش و…، ایشان تا به حال زودتر از موعد، به دیار باقی شتافته بود!!!”

    چقدر تفکر پشت این جمله مریض و کثیفه…
    واقعا که دین من و شما یکی نیست؛ یا من مسلمونم یا شما
    از تمام اساتید حوزه بپرس بگو درس رجال و اصول رو کی تو تاریخ حوزه سرامدش بوده
    شک نکن از ۱۰ نفر بپرسی یازده نفرش میگن مرحوم آیت الله منتظری

  37. قاصدک منتظر می‌گوید:

    عجب حکایتی ست!
    قد قامت باشکوهشان…
    وقتی با شهادت هم کفو شدند…
    و خدا خاطرخواهشان…
    آنگاه
    همچون موج…
    به مدد نور ماه از خود رستند…
    و به سوی خورشید پر کشیدند…
    و اینک!
    خط به خط دست نوشته هایشان…
    و آیه آیه شهادت نامه هایشان…
    بعد از سالها…
    از ما دلبری می کند…
    و ملاحت گفتارشان دلالت بر اصالت ایمان و اعتقادشان دارد…
    وه!
    چه زیباست راز شهادت…
    و عجبا!
    که شهیدی قبل از چیدن سیب سرخ شهادت…
    جوهر قلمش عطر خوش سیب می دهد…
    عجب روایتی ست…!

  38. رضا 2 می‌گوید:

    رضا اعتدال طلب-پزشک؛
    شما خوب هنوز توی رینگ موندی و دوام آوردی
    ما رو که ناجوانمردانه ناک اوت کردن 😀
    چکار کنیم دیگه
    سایت خودشونه دیگه!!

  39. سیداحمد می‌گوید:

    دکتر سلام چهل و پنج
    http://www.aparat.com/v/Km1r4

  40. همشهر باکری می‌گوید:

    بابا اکبر اکبر می نوشتند
    و قد نوشته هاشون هم قد شهداست
    از زمین تا آسمان!

  41. رهگذر می‌گوید:

    سلام؛
    فقط خواندم بدون این که بخواهم در مورد متن نظری بدهم یا در مناظره دخالت کنم.
    اما توصیه به خواندن وصیت شهدا حکایت از درسهایی دارد که در میان این آسمان نوشته ها می توان آنها را یافت و رصد کرد.
    البته اگر کسی علم رصد را هم بلد نباشد، تماشای ستارگان درخشان آسمان، لذتی وصف ناشدنی دارد.

    ««««گمان ما این است که ما زنده ایم و شهدا رفته اند»»»» و زهی خیال باطل به این گمان ما.

  42. سیداحمد می‌گوید:

    این روزنامه وطن امروز، همچنان عالی و شیک، صفحه یک خود را می بندد/ ۲شنبه، ۱۶ تیر؛
    http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1359

    و روز قبلش که تیتر یک -و نه کل گزارش- را حسین قدیانی خودمان پیشنهاد داد؛
    http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1358

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی: چینش تیترهای صفحه یک روزنامه واقعا ستودنیه. در همین شماره امروز، تناسب تیتر یک با سایر تیترهای صفحه، بخصوص تیترهای ستون سمت راست، قابل تحسینه. «این دولت، این وعده ها» با تیترهای «رئیس جمهور اهمیت نداد»، «میوه گران برای روزه داران»، «برق صنایع سهمیه بندی شد» و… خیلی خوب چفت شده. تناسب تیتر یک و عکس یک هم که دیگه حرف نداره. -از حیث حرفه روزنامه نگاری می گم ها، نه اینکه حالا دولت اعتدال، توش زده شده- اینقدرش را بدانید که بزرگان هر ۲ جبهه، از همین حیث زیرکی و حرفه ای، مکرر تحسین کردن صفحه یک روزنامه رو، یکی به «افتخار»، یکی هم مثل شخص شخیص شیخ حسن و جناب هاشمی به «اعتراف»، فلذا دست دوستان وطن امروز درد نکنه… و اما، در این متن، تا به الان، این کامنت ها را دوست داشتم؛ از آخر، کامنت «رضا ۲» جالب و بامزه بود + کامنت بالایی اش که «قاصدک منتظر» مثل همیشه، خیلی خوب نوشته بود و تمیز + کامنت «چشم انتظار» + کامنت «لیلی» + کامنت «احمد متوسلیان»ِ مرتضی اهوازی + کامنت «شیدا» که به قسمت وصیت نامه در سمت چپ وبلاگ اشاره داشت + کامنت بالایی اش یعنی کامنت «سیداحمد» و اون آدمک «من دیگه هیچی نمی گم» ناظر بر شعار «… پیش نداست امروز» + اون کامنت «هاتف» که گفته بود؛ به دوستان فرزند شهید توصیه می کنند پیشنهاد متن را درباره خطاطی وصیت نامه پدران شان + کامنت های «اسلامی ایرانی» که مثل همیشه بامزه بود. فقط یه نکته: اگر کتاب «نه ده» را دارید، یادتان باشد که ۲ متن مطول و ان شاء الله پر مغز و پر ملات «همت و بزرگراه همت» و «در تشابهات جلال آل احمد و حاج احمد متوسلیان» را سال ها قبل از ۸۸ و خوردن اون سنگ، نوشته بودم! اصلا از ۸۸ به این طرف، هرگز متن به آن سبک و سیاق که درش پر از منبع و رفرنس باشه ننوشته ام. اون ۲ نوشته، هر کدوم یک کتاب، لااقل یک کتابچه پر از «نکته» و پر از «اشاره به کتب دیگر» است. یک بار «حسین بهزاد» گفته بود؛ «هر کی می خواد از «همت»، «حاج احمد» و «جلال» چیزی بخونه، حتما باید این ۲ نوشته رو هم بگذاره توی برنامه مطالعه اش، از بس غنی و در عین حال، جمع و جوره»… با این همه، خودم هم واقعا فکر می کنم در نوش جان کردن آن سنگ، حکمتی نهفته بود… دوستان! این شبها، به اسم، همدیگر را دعا کنیم، به اسم…

  43. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    واقعا این وصیت نامه(شهادت نامه) شاهکار است.

    شادی روح ملکوتی شهید بزرگوار:
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  44. ع.ح.ق می‌گوید:

    یه نکته مهم؛ بلعم باعورا هم از افرادی بود که حتی «اسم اعظم» خدا رو می دونست ولی آخرش توسط خود خدا و نه «روح خدا» لعن شد…
    پس اینکه چقدر سواد دارم، ربطی به عمل ما نداره…
    حضرت علی(ع) رو در دوران حکومتشون، اتفاقا همین عالمان بی عمل زمین زدند…

  45. رهگذر می‌گوید:

    باز هم سلام
    پیشنهاد جهت مطالعه:
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930415001312

  46. به جای امیر می‌گوید:

    هدیه (گفت و شنود)

    گفت: بالاخره دعوای «شورای رقابت» و «خودروسازان» به کجا رسید؟
    گفتم: ظاهرا جنگ زرگری بود و هر دو با افزایش قیمت خودرو موافق بودند و همین کار را هم کردند.
    گفت: پس آنهمه ادعای شورای رقابت که می‌خواست هوای مشتری را داشته باشه، چی شد؟! این چه هدیه‌ای بود که به مشتری دادند؟!
    گفتم: چه عرض کنم؟! یک خواهر و برادر پولی را که برای خریدن هدیه روز پدر از مادرشان گرفته بودند، برای خودشان خرج کردند و بعد به پدرشان گفتند؛ ما هر چه فکر کردیم، دیدیم چیزی نداریم که در شأن پدرمان باشد، بنابراین از خدا خواستیم که خودش یک داماد و یک عروس خوب به شما هدیه بفرماید

  47. سائل الزهرا می‌گوید:

    “اما این نوشته، بی نظیره. اصلا یه چیز دیگه است. آدم دوست داره مدام بخونه، مدام زمزمه کنه.”

    زمزمه ای از جنس بغض
    بغضی به روایت درد
    دردی به وسعت روح شهید
    انگار که خیال ندارد تمام شود این درد…
    دمی طولانی و سخت
    بازدمی آرام
    و سپس اشک…

  48. سائل الزهرا می‌گوید:

    خوش به سعادتت داداش حسین
    چه پدری داری…

  49. سیداحمد می‌گوید:

    رفقا! زیاد زمزمه کنید این جملات رو و با این واسطه دعا کنید.
    عجیب آرامش بخش و کارگشاست… خیلی دلی و آسمونیه…

    الهی…
    یا حمید به حق محمد
    یا عالی به حق علی
    یا فاطر به حق فاطمه
    یا محسن به حق الحسن
    یا قدیم الاحسان به حق الحـــــســـــــــــین…

  50. سائل الزهرا می‌گوید:

    «««ما در زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم. ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سر پا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و به خاک بیفتیم و الا هیچ قدرتی پشت مارا نمی تواند خم کند.»»»

    «شهید بهشتی»

  51. سیداحمد می‌گوید:

    “بعد هم امضای قشنگش را زد پای ورقه. چند دقیقه بعد از این، دستور حمله دادند. و ما به خط زدیم. اکبر ۳ ساعت، شاید هم ۴ ساعت بعد از نماز صبح، {سپیده دم خونین عشق؟!} به شهادت رسید.”
    .
    .
    .
    «بسم الله الرحمن الرحیم/ وصیت نامه اکبر قدیانی/ ما زخم خوردگان تیره ترین، سردترین، بلندترین شبهای جور بودیم. ما شلاق خوردگان یلدای ستم بودیم. اولین شعاع فجر را که دیدیم، خیز گرفتیم؛ عاشقانه بسوی شفق دویدیم تا در چشمه خونین خورشید، زخم های استخوان گداز خویش را بشوییم که ثابت کنیم سرخی بالاترین رنگ است، نه سیاهی. که سیاهی می پوشد، سرخی می شوید و جلادان تاریخ را رسوا می کند. «ما زنده از آنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست». سپیده دم خونین عشق فرا رسید دوستان. ای برادر، ای خواهر، تو را فقط یک پیام، تو را فقط یک وصیت، تو را فقط آخرین حرف…. که؛ «خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار». التماس دعا دارم. اکبر قدیانی/ ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱»

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    «مرگ آگاهی» را بنازم… چقدر شیک! درود بر روح شهید والامقام و هنرمند و هنرمرد؛ اکبر قدیانی

    حسین قدیانی: کامنت اول «سائل الزهرا» هم جالبه و نکته دار… از خوب جایی به «سمفونی مورچه ها» رسیده! با اون «سر کار» بودنی که در کامنت دوم شان نوشتند هم موافقم به شدت! طعنه خوبی بود.

  52. چشم انتظار می‌گوید:

    دکتر؛

    معلوم می شه غیر اون جمله، بقیه ی مطالب رو قبول داری!!!
    باز خدا رو شکر مثل علی مطهری نقل به مضمون، نگفتی امام در خصوص منتظری اشتباه کرد!!! جای شکرش باقیه….

  53. چشم انتظار می‌گوید:

    البته؛ اون جمله ی حکیمانه! هم درش نکته ی ظریفی نهفته بود، که شما اصلا متوجه نشدین. حکایت همون نفر یازدهم، بین ده نفری که مثال زدین شد!!!

  54. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    من کامنت نذاشتم تو این پست و الا کامنتم از کامنت همه قشنگ تر می شد!!
    😀

    نماز و روزه همگی قبول
    دعا کنید که شهدا دعامون کنن

  55. م.طاهری می‌گوید:

    هنر جناب خوش نویس به جای خود٬ چقدر قشنگ نوشته خود بابا اکبر! آن هم در آن شرایط و با آن وضعیت.
    کلمه به کلمه با آرامش نوشته شده٬ نه لرزشی داشته دست نویسنده، نه تردیدی. کلماتی که در سنگر نوشته شده اند. وقتی نویسنده اش منتظر اعلام حمله در شب عملیات بوده است. تمیزی و صلابت وصیت نامه نوشته شده در آن شرایط، یک دنیا حرف دارد. حرف های خیلی مهم…

  56. لیلی می‌گوید:

    رضا اعتدال طلب – پزشک

    در خصوص مقام علمی و حوزوی آیت الله منتظری کسی بحثی ندارد. گفته اند ایشان در حوزه خیلی مقبول بودند و در میان شخصیت‌های قدیمی روحانی کشور خیلی کم هستند کسانی که پیش ایشان درس نخوانده باشند. همه به ایشان ارادت داشتند. نظرات خوبی داشتند. سوادشان هم خیلی بالا بود. خیلی خوب می‌فهمیدند و خیلی خوب بیان می‌کردند و از همه اینها گذشته ایشان شاگرد حضرت امام خمینی بودند و امام ایشان را پاره تن و محصول عمرشان می‌دانستند و از شاگردان ویژه امام به حساب می آمدند. اما شما حتماً بهتر از من می دانید که صرف سواد حوزوی داشتن و در اصول و رجال و درس و بحث و غیره تبحر داشتن برای رهبری یک جامعه کفایت نمی کند. شرط لازم هست ولی کافی نیست. برخی از صفات و ویژگی‌های حاکم اسلامی و ولی فقیه عبارتند از: اسلام و ایمان، فقاهت و اجتهاد، تقوی و خدا ترسی، شجاعت و دلیری، بینش سیاسی و اجتماعی، بردباری و شکیبایی، گذشت و اغماض، شرح صدر و ظرفیت روحی، مردم داری و فروتنی، روحیه سازش ناپذیری در مقابل دشمن، قاطعیت در اجرای احکام و حدود الهی، مقبولیت و محبوبیت مردمی، قدرت اداره ی امور و تدبیر، آگاهی به زمان، مدیر و مدبر، صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری و از همه مهم تر در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی تر باشد مقدم است. که تجربه و اسناد تاریخی و عملکرد و تصمیم گیری های ایشان در مواقع حساس نشانگر ضعف و عدم بینش سیاسی تأسف باری است که متأسفانه باعث شده است در روزهای آخر امام به ستوه آمده و حتی آرزوی مرگ نمایند.

    برای نمونه به واکنش آیت الله منتظری به کشف خانه تیمی متعلق به مهدی هاشمی توجه فرمایید:
    آیت الله ری‌ شهری در “کتاب سنجه انصاف” دراین‌باره می‌نویسد: «انتظار می‌رفت که منتظری با شنیدن این خبر که گروهی با پول ایشان و با سوءاستفاده از نامشان، پودر سرطان زا، مواد منفجره، تریاک و… تهیه می‌کنند تا انقلاب اسلامی را صادر نمایند! اندکی تکان بخورد، از وزارت اطلاعات تشکر نماید و لااقل به احترام امام که دستور برخورد با این جریان را صادر کرده، سد راه تحقیقات در این زمینه نشود؛ اما واکنش ایشان چنین بود: “چرا بدون حضور صاحب‌خانه، خانه یادشده را تخلیه کرده‌اید؟! ساواک هم این طوری نمی‌کرد… چرا ضعیف‌کشی می‌کنید؟! چرا خط بازی می‌کنید؟! و بعد افزودند برای صدور انقلاب، سلاح و مواد منفجره و جعلیات ضروری است»

  57. توحید شیریزاد می‌گوید:

    قربون تموم شهدا بریم ما که اینقدر مظلومن………………………..

  58. دانشجو می‌گوید:

    سلام؛ از دوستان کسی هست که تاریخ دقیق دیدار دانشجویی امسال حضرت آقا رو بدونه؟

  59. امیرحسین می‌گوید:

    افطاری رئیس جمهور با اصلاح طلبان در ۱۸ تیر!
    چرا حالا در ۱۸ تیر؟ نمی شد ۱۷ یا ۱۹ تیر باشه؟
    یا برای زنده نگه داشتن ۱۸ تیر ۷۸ و گرامیداشتنش این تاریخ انتخاب شده؟!

    حسین قدیانی: اتفاقا ما هم برای سالگرد یوم الله ۲۳ تیر سال ۷۸ که از قضا سخنرانش جناب شیخ حسن بود، برنامه خوبی در روزنامه وطن امروز تدارک دیده ایم!

  60. سائل الزهرا می‌گوید:

    اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَ مَعَکُم.

  61. سیداحمد می‌گوید:

    بچه ها؛

    تا داداش نیومده این کامنت رو بذارم!
    مشروح مراسم امروز کارگزاران نظام با حضرت آقا رو که حتما شبکه یک پخش می کنه، با دقت ببینید.
    داداش حسین هم آره؛ البته با سیمای جدید!

    بابا کارگزار!
    🙂

  62. بنده خدا می‌گوید:

    سلام علیکم…………….
    یا علی

  63. چشم انتظار می‌گوید:

    ای ولله داداش حسین خوش تیپ!!
    برای دیدار یار، باید از همه چیز گذشت… مو که جای خود دارد…
    چه تصویر قشنگی بود… تیمور علی هم کمی آنطرف تر، پشت سر داداش نیشش باز بود تا بناگوش!!!

  64. ناشناس می‌گوید:

    حسین قدیانی هر روز زشت تر از دیروز

  65. ! می‌گوید:

    سید جان، قربون مرامت، کجا؟ حتما شبکه یک پخش کرد؟؟

  66. محسن می‌گوید:

    ای داد بیداد! پس محاسن داداش کو؟ 🙁

  67. یکی می‌گوید:

    اللهم ارزقنا …

  68. سیداحمد می‌گوید:

    !

    امشب که پخش نمی کنند مومن!
    احتمال زیاد فردا شب پخش می شود.

    بچه ها! در اون عکس سردار صفار، خیلی جالبه که حاج اصغر آبخضر هم هست. حاج اصغر آبخضر که در این پست هم هست! دست به سینه، با کت سورمه ای، موی جوگندمی مایل به سفید، نشسته روی صندلی، سمت چپ عکس، اون بالا… 🙂

  69. سیداحمد می‌گوید:

    (اول باید این کامنت را می گذاشتم)

    داداش حسین! زیارت قبول… چشمت روشن…
    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/26897/B/13930416_10726897.jpg
    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/26897/B/13930416_10426897.jpg

    حسین قدیانی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم… واقعا زیارت قبول داره! بعد از ۳ سال، «آقا» رو از نزدیک دیدم… امام زمان (عج) یه دستی داره که دقیقا و مشخصا روی قلب و دل و سینه و دیده رهبر ماست… باز هم، بر خامنه ای رهبر خوبان صلوات… این مرد، این ابرمرد، مورد تایید آسمان است…

  70. سیده زهرا می‌گوید:

    ……………………………

  71. ! می‌گوید:

    سید احمد؛

    ممنون اخوی.
    احتمالا به خاطر این سریال ها شبکه یک فردا هم پخش نکنه. شاید فردا شب از شبکه ۴ پخش بشه. مطلع شدید یا شدیم از طریق قطعه اطلاع رسانی کنیم…

  72. سین می‌گوید:

    بر چهره دلربای نائب مهدی صاحب الزمان (عج) صلوات…

    «««خامنه ای؛ ابرمردی مورد تایید آسمان»»»

  73. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    رهبر معظم انقلاب:
    «همه بدانند، بنده دولت را حمایت و تأیید می‌کنم و از همه توانم برای کمک به دولت استفاده می‌کنم/ به تیم مذاکره کننده اعتماد داریم و مطمئنیم اجازه دست اندازی به حقوق کشور را نمی دهند/ «اعتدال»، شعار خوبی است/ سفارش می‌کنم مراقب باشید جریان‌های مؤمن را با این شعار کنار نزنند…».

    🙂

    حسین قدیانی: آقارضا! این خصلت امامه… و این خصلت جانشین بر حق معصومه که وقتی لب به سخن باز می کنه، همه «بینهم»، احساس «رحماء»، «رحمت»، «امنیت»، «قانون»، «عشق»، «هدایت»، «بصیرت» و… می کنن. ان شاء الله دولتمردان ما هم حرکت بر همین مدار کنن و مثلا تقسیم بر ۲ نکنن «بینهم» رو، «ملت» رو… حالا که اینقدر رهبر به دل من و ما و شما نشسته، با یه شعار موافقی؛ مرگ بر اون کسی که کافر هست به نعمت ولایت/ ولی فقیه… «مرگ بر ضد ولایت فقیه»…

  74. سیداحمد می‌گوید:

    !

    نه؛ قانونا فردا یا به عبارت درست تر امروز، بعد از اخبار ساعت ۲۱ بیانات حضرت آقا را پخش می کنند و بعدش سریال!

  75. یکی می‌گوید:

    رهبر معظم انقلاب:
    اعتدال همان اسلام است. یعنی مقابله شدید با کفار و مهربانی با یکدیگر، یعنی امر به معروف و نهی از منکر. اعتدال به این معنا نیست که از کارهایی که جریان مؤمن، احساس وظیفه می کند، جلوگیری کنیم.

    مقابله شدید با کفار و مهربانی با یکدیگر
    مقابله شدید با کفار و مهربانی با یکدیگر
    مقابله شدید با کفار و مهربانی با یکدیگر

  76. جماعتی می‌گوید:

    داداش حسین
    امروز توی بیت، اولش اصلا نشناختمتون. حتی می خوام بگم اگه رضا معرفی نمی کرد، نمی شناختم واقعا! یاد دیالوگ آژانس افتادم: “ریشارو چرا باد دادی دکتر؟”

    به رضا گفتم: همه میان بیت، ریش می گذارن، داداشمون میاد بیت، ریششو می زنه! 🙂

    و باز تکرار می کنم همون حرفی رو که رخ به رخ بهتون گفتم: عاشق آزاده بودنتونم… قلم آزاده ای هم داری…………………

  77. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    “به تیم مذاکره کننده اعتماد داریم و مطمئنیم اجازه دست اندازی به حقوق کشور را نمی دهند”

    بله آقای قدیانی
    همه احساس خوبی می کنند ولی بعضی ها این احساس خوبی را ندارند توی دلشون… البته خدای نکرده منظورم شما و همفکرانتون نیست!
    راستی اقای قدیانی
    شما هم مثل مقام رهبری به تیم مذاکره کننده اعتماد دارید و مطمئن هستید که اجازه دست اندازی به حقوق کشور رو نمیدن یا نه، خدای نکرده نظرتون بر خلاف نظر مقام رهبری هست؟

    🙂

    حسین قدیانی: اگه نظرمون برخلاف نظر رهبر عزیز بود که اصلا نقدشون نمی کردیم، یه کار دیگه می کردیم! این نقدهای خیرخواهانه، یکی هم به خاطر اعتماد ماست به دوستان دیپلمات. وانگهی، من یاد ندارم جایی رهبر انقلاب درباره تیم مذاکره کننده، لفظ «معصوم» رو به کار برده باشن که نشه نقدشون کرد! از این حرفها گذشته، خود آقای روحانی می گوید مرا و دولت مرا نقد کنید! احیانا نظر شما مخالف نظر رئیس جمهور که نیست؟؟!! و اما، شما که اینقدر ماشاء الله هزار ماشاء الله زاویه داری با مخالفان نظر و نظرات رهبر انقلاب، چرا وقتی ما ۲ خط علیه همین زاویه داران حرف می زنیم، به جای همراهی با ما، از کوره درمی روی؟؟!! آقارضا! شما ناسلامتی درس خونده و دکتری. فلذا کامنتهای سطح پایین نگذار، و اگر مراقب شان خودتان نیستی، شان قطعه ۲۶ را رعایت کن. از قضا، یکی از مصادیق کفران نعمت ولی فقیه، همین نگاه ابزاری به سخنان بزرگانه. «نومن ببعض و نکفر ببعض» نمی شه. همین «حضرت آقا» در تایید کارهای خوب دولت قبلی، کلی سخن گفتن، خب! فقط یه آدم کوچیکه که فکر می کنه دیگه نمی شه احمدی نژاد رو نقد کرد!! شما توی عنوان اسمتون، واژه «پزشک» رو می گذاری. لااقل شان این رو رعایت کن! توی همین سخنرانی، «حضرت آقا» یه خطوط قرمزی رو مطرح کردن که نظر کارشناسان فن هسته ای هم بوده، و نه فقط نظر خودشان. خب، ترسیم این خطوط قرمز، و صدالبته «بر اساس آنچه مرقوم داشتید»ِ معروف و تاریخی، آیا معنایی جز نقد دست فرمان غلط منتهی به توافق ژنو را دارد؟؟!! اخوی! این جور دفاع از تیم مذاکره کننده و این جور دفاع از دولت، بدترین حمله ها به دولت اعتدال است. الان یکی می آید کامنتهای شما را می بیند، در دل خود می گوید؛ اگر همه مدافعان دولت، اینقدر سطح پایین فکر می کنند، حقا که چه دولت مظلوم و بی دفاعی داریم!! شما یه مقدار رشد کن اخوی… ما داریم از زلالی یه رود، و نورانیت یه ماه، «حضرت ماه» سخن می گیم، شما گیر کردی توی یه قطره، بند کردی به یه اشعه!! ما داریم از بزرگی یه دریا و عظمت یک جانشین معصوم حرف می زنیم، شما می گید؛ «به تیم مذاکره کننده اعتماد دارین»؟؟!! من حالا نمی خواستم این رو بگم، اما توی کامنت ها، -و نه توی پست و متن- بلااشکاله. اصلا چرا باید رهبر انقلاب هر از چندی بگویند که من به تیم مذاکره کننده اعتماد دارم؟؟!! «««««مگه ظریف و دار و دسته، در مظان بی اعتمادی بزرگان هستن؟؟؟؟؟!!!!!»»»»» باید دید این دوستان، چی کار کردن و فی المثل چه توافقی را در ژنو بستن که لازمه هر از چندی، «آقا» بگن؛ من به اینها اعتماد دارم؟؟!! «من به تو اعتماد دارم» گاهی یعنی: «غلطت را باید اصلاح کنی، به خاطر این اعتماد، و الا این اعتماد برداشته می شود». اینجا رهبر دارن «مدح» نمی کنن، بلکه دارن «نقد» می کنن! شما که پزشکی باید بفهمی… «من اعتماد دارم» و تکرارش، در اینجا، این معنی را می دهد؛ «تو هم کاری نکن که این اعتماد برداشته شه». و می بینیم رهبر عزیز، بعد از اشاره به موضوع «اعتماد»، فورا «خطوط قرمز» را مطرح می کنن. کات! الحمدلله… ۵ سال بعد از سال ۸۸، جملگی، درست یا غلط، دارن به اعتماد رهبر انقلاب به خودشون و یا به عناصر مورد علاقه شون افتخار می کنن. و ما این رو همون سال ۸۸ پیش بینی کرده بودیم و مکرر گفته و نوشته بودیم که تا ما، ما هستیم، و تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی است، مناط و ملاک، اون جهتی است که رهبر نشون میده. امشب آقای هاشمی، به امامت »آقا» نماز خواند، و بغل دست ایشان افطار کرد. و من، با همین چشمهای خودم دیدم که تو حتی اگر نویسنده نامه سرگشاده هم که باشی، آخرش باید بیایی اینجا، بیایی «بیت»، بیایی «اینجا»، پیش «آقا»ی ما. امشب هاشمی نفر دوم همان سفره ای نشسته بود که منِ حسین قدیانی، آخرین نفرش بودم!! این هنر والای امام خامنه ای است… هاشمی سال ۸۸ اومد جنگ، اما «آقا» با «افطار»، جواب نامه جنگجویانه اش را داد، با «خرما»، با «سلام نماز»، با «کرامت»، با «اقتدار»… و لااقل در اینجا، «با همه چیز غیر از مظلومیت»… «««««الان محل دعوا، اینه که خامنه ای بیشتر به من اعتماد داره یا به تو!!!!!»»»»» فی الحال جنگ سر محبت «آقا»ی نازنین ماست… و هیچ کس خودش را مفتخر به «اعتماد کدخدا» نمی داند؛ جملگی دارند از «اعتماد ناخدا» به خود سخن می رانند. راز اینکه خمینی در وصف «آقا»ی ما می گوید؛ «خامنه ای چون خورشید می درخشد» در همین چیزهاست… پس ۵ سال بعد از سال ۸۸، بر خامنه ای، اقتدار و محبوبیت بی مثالش صلوات…

  78. به جای امیر می‌گوید:

    هارت و هورت(گفت و شنود)

    گفت: «نصراله- ل» عضو گروهک موسوم به «ملی- مذهبی» که نه ملی است و نه مذهبی در صفحه فیس‌بوک خود به اصلاح‌طلبان پیشنهاد کرده است مراقب باشند دوباره دست به اقدامات افراطی نزنند.
    گفتم: ولی آنها همان اقدامات افراطی و هنجارشکنانه را از سر گرفته‌اند.
    گفت: اتفاقا او هم در صفحه فیس‌بوک خود نوشته است، با سر و صدا و شعار اعلام کنید که همه شرایط به نفع شماست ولی مواظب باشید که مبادا خودتان این شعارها را باور کنید، چون شرایط گذشته را ندارید.
    گفتم: یارو دورخیز کرد که با یک پرش روی زین اسب بپرد، ولی محکم به زمین خورد و در حالی که کمرش را گرفته بود با صدای بلند گفت؛ جوانی کجایی که یادت به خیر و بعد یواشکی زیر لب با خودش زمزمه کرد که «خودمونیم! جوون هم که بودیم، از این عرضه‌ها نداشتیم!»

  79. چشم انتظار می‌گوید:

    یک استکان چای داغ!

    عکس هاتونو من نتونستم باز کنم! بقیه ی عکس ها باز می شه… شاید ایراد از سیستم ماست، شایدم از فرمت تصاویر شما…

  80. سیداحمد می‌گوید:

    وفات حضرت خدیجه(س) یار وفادار رسول الله بر دوستان تسلیت باد…

    اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَةَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ المُؤْمِنینَ…

    http://upir.ir/934/arzi-01.mp3

  81. چشم انتظار می‌گوید:

    دکترجان؛

    این صحبت آقا که مطلب جدیدی نیست! حضرت، از روز اول در همه ی دولت ها فرمودند؛ من از همه ی دولت ها حمایت کردم و می کنم. حتی بارها گفتند؛ ما به فرزندانمون اعتماد می کنیم. هرچند خوشبین به مذاکرات نیستیم! اما شاه بیت کلام آقا، اشاره به عدم اعتماد به خارجی هاست. همون چیزی که ما در دولت نمی بینیم!! بیشتر از اینکه به خیرخواهانشون اعتماد کنند، به بدخواهان ملت اعتماد دارند!!! هرچند که به فرمایش رهبری عزیز؛ نقل به مضمون؛ به وقتش هم همین جریان های مومن که به بهانه ی اعتدال نباید کنار زده بشن، [که شدن!] در مقابل دشمن سینه سپر می کنند… امیدواریم دولتی ها، قدر حمایت های این پدر دلسوز و مهربون رو بدونند… آمین…

  82. صاعقه گمنام می‌گوید:

    رضا بیا اعتدال گرا شو بهتره!

  83. سیداحمد می‌گوید:

    ۳ تا از عکس های “… چای داغ” را در یک سایت دیگر آپلود کردم. همه عکس هایش در همین مایه ها هستند!

    http://uploadco.ir/uploads/xr8esylku9zu5rhyt3rs.png
    http://uploadco.ir/uploads/yv6al1bcahliss73xgck.png
    http://uploadco.ir/uploads/wsbdimn04rge1irothp.png

  84. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    زیارت قبول…

  85. سیداحمد می‌گوید:

    “الان محل دعوا، اینه که خامنه ای بیشتر به من اعتماد داره یا به تو!!!!!”

    آفرین سالار!
    آخرش همه این جماعت می دانند که اعتبارشان در گرو تایید حضرت آقاست.

  86. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    شما موقع نماز جاتونو عوض کردید؟
    چرا سرجاتون نیستید؟
    http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/26897/B/13930416_12926897.jpg

    محدوده نشستنتون رو مشخص کردم که شما نیستید!!
    http://uploadco.ir/uploads/f8sa846x4e9jkrn56kfi.png
    اون هم آقای دکتر سلامه!!

  87. م.طاهری می‌گوید:

    بر خامنه ای رهبر خوبان صلوات
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  88. ! می‌گوید:

    مطهری برنامه ما را به هم ریخت؟!(خبر ویژه)
    http://kayhan.ir/fa/news/17899

  89. خدیجه می‌گوید:

    خدیجه(س) سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد.
    پیغمبر خدا(ص) خدیجه(س) را غسل داد و حنوط کرد و با همان پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه(س) آورده بود، کفن کرد. رسول خدا(ص) درون قبر رفت و سپس خدیجه(س) را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت.
    حضرت محمد(ص) بر خدیجه(س) اشک می‌ریخت، دعا می‌کرد و برایش آمرزش می‌طلبید. آرامگاه خدیجه در گورستان مکه در «حجون» واقع است.
    حضرت امام صادق (ع) فرمود: وقتی خدیجه(س) از دنیا رفت، فاطمه کودکی خردسال بود، نزد پدر آمد و گفت: «یا رسول الله اُمی» مادرم کجاست؟
    پیامبر(ص) سکوت کرد. جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلام می‌رساند و می‌فرماید: به زهرا بفرما، مادرت در بهشت و در کاخ طلایی که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند، جای دارد.
    یا زهرا(س)

  90. مجنون می‌گوید:

    به عشق حضرت ماه:
    اللهم صل علی محمدوآل محمد

  91. لیلی می‌گوید:

    خلاصه بیانات حضرت امام خامنه ای در دیدار مسئولان، کارگزاران و جمعی از مدیران ارشد دستگاههای مختلف کشوری و لشگری

    تلاش شیطان و هدف استکبار
    – ماه مبارک رمضان عرصه تقابل «شیطان و رفتارهای شیطانی» با «تقوا و عبودیت و رفتارهای رحمانی» است
    – تلاش پیچیده و چند جانبه برای ایجاد اختلال در محاسبات مسئولان و دستگاههای جمهوری اسلامی مهمترین هدف کنونی استکبار بویژه امریکا است.
    – شیطان به دنبال ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی انسانها و کشاندن آنها به خطای محاسباتی و اقدام بر اساس این خطا است در حالیکه تقوا، زمینه ساز آگاهی و دانایی انسان و تمایز بخش حق و باطل است.
    – تهدید و تطمیع دو وسیله اصلی شیطان برای ایجاد خطای محاسباتی در انسانها است
    – شیطان از یک طرف با تهدید، انسانها را می ترساند و از طرف دیگر با وعده های فریبنده، آینده ای دروغین و خیالی همچون سراب در مقابل چشمان آنها قرار می دهد.
    – رفتار امریکا و قدرتهای سلطه گر مانند رفتار شیطان است چرا که آنها همواره تلاش دارند با تهدید و تطمیع و بویژه با وعده هایی که هیچگاه به آنها عمل نمی کنند، کشورهای دیگر را مرعوب و تحت سلطه خود درآورند، و شیطان نیز تلاش دارد با تهدید و تطمیع، دستگاه محاسباتی انسان را از کار بیاندازد و او را دچار خطای در محاسبه کند.
    – همه باید مراقب این خطر بزرگ باشند زیرا خطای در محاسبه باعث می شود که اراده و توانایی های انسان در جهت تصمیم اشتباهی که اتخاذ می شود، عملاً به هدر رود.
    – یکی از خطاهای بزرگ محاسباتی این است که انسان عوامل معنوی و سنت های الهی را نادیده بگیرد و فقط در چارچوب عوامل محسوس و صرفاً مادی محدود بماند. مراقبت در این زمینه برای مسئولان بسیار حساس تر و ضروری تر است.
    – علل سعادت و شقاوت، و پیشرفت و پسرفت، فقط در چارچوب عوامل مادی محدود نیست، عوامل معنوی و سنت های غیرقابل تغییر الهی، از عوامل بسیار تأثیرگذاری هستند که نادیده گرفتن آنها، اشتباهی جبران ناپذیر خواهد بود.
    – اگر در راه خدا حرکت و دین خدا را نصرت کنید، یاری و کمک الهی قطعی خواهد بود. این سنت الهی بارها در تاریخ تکرار شده است که نزدیک ترین نمونه آن، پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از برجسته ترین مقاطع تاریخی جهان، است
    – نگذارید دشمن با استفاده از تهدید و تطمیع در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد.
    – نبرد بی وقفه و جدی جمهوری اسلامی با استکبار ادامه نبرد پیامبران با طواغیت و شیاطین انس و جن است و با وجود همه زرق و برق ظاهری شیاطین، حرکت الهی ملت ایران، روز به روز عمق و توسعه بیشتری خواهد یافت

  92. لیلی می‌گوید:

    ناکارآمدی دو ابزار اصلی دشمن
    – ناکارآمدی دو ابزار اصلی دشمن یعنی «تهدید نظامی» و «تحریم» باعث روی آوردن استکبار به ایجاد اختلال در نظام محاسباتی دستگاهها و مقامات ایرانی است
    – تحریم را باید با مجاهدت در باب اقتصاد مقاومتی خنثی کرد و تهدید نظامی نیز به علت مقرون به صرفه نبودن، در حد تهدید لفظی باقی می ماند.
    – برنامه ریزی اقتصادی باید با این فرض انجام و پیگیری شود که دشمن سر سوزنی از تحریم ها کم نخواهد کرد
    .- در خصوص سخنان برخی مقامات امریکایی مبنی بر باقی ماندن تحریم ها حتی پس از توافق احتمالی هسته ای همانگونه که بارها گفته ایم، موضوع هسته ای فقط یک بهانه است و اگر نباشد بهانه های جعلی دیگری مانند حقوق بشر، حقوق زنان و مسائل دیگر مطرح خواهد شد.
    – مسائلی مانند کشتار مردم و قتل و جنایت و غارت، هیچکدام عامل بازدارنده ای برای امریکایی ها محسوب نمی شود بلکه واقعیت این است که حمله نظامی، امروز برای امریکا مقرون به صرفه نیست به همین علت ناظران و آگاهان جهانی نیز مانند ملت ایران، تهدیدهای آن را جدی نمی گیرند.
    – حمایت امریکا از گرگی به نام صدام، حمله به هواپیمای مسافربری ایران و قتل عام صدها زن و مرد و کودک بیگناه، کشتار صدها هزار نفر در عراق و افغانستان و بحران سازی خونین در کشورهای مختلف تحت عنوان انقلابهای رنگی نشان دهنده آن است که برای امریکایی ها، زندگی و آرامش و امنیت ملتها، هیچ ارزشی ندارد و اگر صرفه خود را در حمله ببیند لحظه ای درنگ نمی کند.
    – در خصوص ممانعت امریکا از حمله رژیم صهیونیستی اگر این حرفها راست باشد علت ممانعت امریکا این است که حمله را مقرون به صرفه نمی داند و ما نیز قاطعانه تأکید می کنیم که حمله نظامی به جمهوری اسلامی برای هیچ کس مقرون به صرفه نخواهد بود.
    – دست دشمن، هم در زمینه تحریم و هم در زمینه تهدید، خالی است به شرط اینکه ما اهل ایمان بوده و واقعاً در میدان حضور داشته باشیم.
    – دشمن می داند که جمهوری اسلامی اگر هدفی را بخواهد آن را به دست می آورد بنابراین درصدد است با ایجاد اختلال در نظام محاسباتی مسئولان ایرانی، کاری کند که آنها اهداف مغایر با منافع امریکا را، در دستور کار قرار ندهند که این، همان جنگ نرم است که سالها پیش بیان شد.
    – این طرح امریکا نیز منتهی به شکست است زیرا جمهوری اسلامی از همان روز اول براساس منطق عقلانی و تکیه بر دو عنصر اساسی یعنی: «اعتماد به خدا و سنن آفرینش» و «شناخت و بی اعتمادی به دشمن»، سیاستها و رفتار خود را بر قوه عاقله متمرکز کرده است و از این پس نیز، چنین خواهد بود.
    – اعتماد به مردم و محبتها و انگیزه های صادقانه آنها، اعتقاد به “ما می توانیم” ، تکیه بر عمل و پرهیز از بیکارگی و تنبلی، اعتماد به نصرت الهی، مجاهدت در راه تکلیف، بهره گیری از تجربه ها، ایستادگی بر استقلال و دقت در رفتار مستکبران با ملتها، از جمله عواملی است که قوه عقلانی جمهوری اسلامی یعنی زیربنای سیاستها و اقدامات نظام را شکل داده و می دهد
    – مخالفت استکبار با جمهوری اسلامی ایران نیز در واقع مخالفت با همین عقلانیت است وگرنه «صرفِ اسم و تشریفات اسلامی» برای آنها مهم و مخالفت برانگیز نیست.
    – در مورد حرف یک کارشناس دولتی امریکا مبنی بر امکان پذیر بودن آشتی میان «ایران و امریکا» و امکان پذیر نبودن آشتی میان «جمهوری اسلامی و امریکا» باید گفت که این حرف درستی است چرا که امریکا با ایرانِ وابسته ی زمان پهلوی هیچ مشکلی نداشت اما نمی تواند با جمهوری اسلامی که به «استقلال، ایمان، ایستادگی در مقابل ظلم و اتحاد اسلامی» دعوت می کند دشمنی نکند.

  93. لیلی می‌گوید:

    توصیه به مسئولان
    – با توجه به اوضاع کاملاً حساس منطقه و جهان، به همه مسئولان کشور خاطرنشان می کنم که ما به معنای واقعی کلمه در یک پیچ تاریخی قرار داریم و اگر قوی نباشیم همه به ما زور خواهند گفت بنابراین باید قوی تر شویم.
    – داشتن روحیه، نگاه امیدوارانه، کار و تلاش، شناخت رخنه های «اقتصادی، فرهنگی و امنیتی و بستن این رخنه ها»، هم افزایی دستگاهها و هم افزایی دستگاههای مسئول با مردم از جمله عناصر افزایش قدرت ایران است.
    – قدر این فرصت کار و تلاش و خدمت به مردم را بدانید و نگویید نمی گذارند، چرا که این حرف که در دوره های قبل نیز گفته میشد، قابل قبول نیست و باید با استفاده از امکانات موجود، حتی لحظه ای را برای کار و تلاش از دست نداد.
    – حرکت های خود را براساس اصول انقلاب تنظیم کنید و با پرهیز از حاشیه سازی و حاشیه پردازی، بر حل مشکلات مردم، متمرکز شوید.
    – هم گرایی سه قوه و هم گرایی بخشی، تشکیل جلسه مشترک سران قوا، شکل دهی جلسات مشترک و دو جانبه میان قوا، تبادل نظر و استفاده از مشورتهای متقابل و نیز مدیریت جهادی را مد نظر داشته باشید.

  94. برف و آفتاب می‌گوید:

    اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم والعن من عاداهم

    چقدر جوابتون به کامنت دکتر لذت‌بخش بود…

  95. لیلی می‌گوید:

    شعار اعتدال
    – اعتدال شعار بسیار خوب و مورد تأیید است زیرا افراط همواره محکوم است.
    – مراقب باشید که برخی در صحنه سیاسی کشور، با شعار اعتدال، جریان های مؤمن را کنار نزنند زیرا همین جریان مؤمن است که در مواقع خطر زودتر از همه سینه سپر می کند و در مشکلات نیز، دولت را به طور واقعی کمک می کند.
    – اعتدال همان اسلام است. یعنی مقابله شدید با کفار و مهربانی با یکدیگر، یعنی امر به معروف و نهی از منکر. اعتدال به این معنا نیست که از کارهایی که جریان مؤمن، احساس وظیفه می کند، جلوگیری کنیم.

    توصیه به برخی جریانهای سیاسی و مطبوعاتی
    – امنیت فکری و ذهنی برای مردم مهم است و نباید با طرح برخی مطالب بی مبنا و تکرار حرفهای مطبوعات بیگانه با اعصاب و روان مردم بازی کرد.

  96. برف و آفتاب می‌گوید:

    چقدر خوب که اسم خواهرم «خدیجه» است

    http://www.ghadiany.ir/1392/20004

  97. لیلی می‌گوید:

    موضوع هسته ای
    – موضوع هسته ای، مسئله ای حساس است ولی واقعیت این است که در این موضوع، طرف مقابل به مرگ گرفته است که به تب راضی شویم.
    – مسئله بسیار مهم ظرفیت غنی سازی یکی از موارد اختلافی با طرف مقابل می باشد هدف آنها این است که در موضوع ظرفیت غنی سازی، جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰ هزار سو راضی کنند البته ابتدا از ۵۰۰ سو و ۱۰۰۰ سو شروع کردند، که «۱۰ هزار سو محصول حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و داریم»، در حالیکه به گفته مسئولان مربوط، نیاز قطعی کشور، ۱۹۰ هزار سو است.
    – حرف امریکاییها که به بهانه نگرانی از سلاح هسته ای، با دانش و فناوری بومی هسته ای ایران مخالفت می کنند، ناحق و غیر منطقی است.
    – تضمین برای جلوگیری از دستیابی به سلاح هسته ای، راههای مشخص و دستگاههای مسئولی دارد که جمهوری اسلامی ایران اشکالی در این موضوع نمی بیند و تضمین هم شده است، اما امریکا حق ندارد در مورد احتمال دستیابی کشورها به سلاح هسته ای اظهار نگرانی کند، زیرا خود امریکا از این سلاح استفاده کرده و اکنون نیز چند هزار بمب هسته ای دارد
    – امریکاییها با پرونده ای که درباره استفاده از سلاح هسته ای دارند نگرانی در مورد سلاح هسته ای به آنها مربوط نیست.
    – ما به تیم مذاکره کننده کشورمان اعتماد داریم و مطمئن هستیم که آنها به دست اندازی به حقوق کشور و ملت و کرامت ملت ایران، راضی نخواهند شد و اجازه چنین کاری را نیز نخواهند داد.
    – مسئله تحقیق و توسعه در موضوع هسته ای یکی دیگر از مواردی است که باید قطعاً در مذاکرات رعایت شود
    – یکی دیگر از موارد مهم که طرف مقابل تکیه و حساسیت زیادی دارد، حفظ تشکیلاتی است که تخریب آنها برای دشمن امکان پذیر نیست.
    – آنها در مورد تأسیسات فردو می گویند، چون این تأسیسات قابل دسترسی و ضربه زدن نیست، بنابراین باید تعطیل شود که این سخن، خنده آور است.

  98. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    زیارت قبول داداش حسین؛ خوش به سعادتتون
    سه سالی هست که آقا رو ندیدم…
    ————–
    درست و غلطش رو نمی‌دونم ولی من دوست دارم این دکتر هی کامنت بزاره؛ هی کامنت بزاره؛ هی…!
    خیلی وقتا، کاری که کامنت‌های دکتر می‌کنه، متن‌های خفن داداش حسین نمی‌کنه!
    دکتر! کامنت‌گذاشتن از شما؛ حظ لایتناهی مال ما!

  99. یه دانشجو می‌گوید:

    ببخشید که بی ربطه! برای من جالب بود.
    بریده‌ای از کتاب دایره المعارف مصور امام خمینی:

    http://bayanbox.ir/id/6514048775829502019?view

  100. حزب الله سایبر می‌گوید:

    همزمان با ایام سالگرد اسارت سردار رشید سپاه اسلام، جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان مستندی از زندگی این مرد بزرگ روی سایت حزب الله سایبر قرار گرفته است.

    http://www.hizbullahcyber.com/content/22085

  101. حورا می‌گوید:

    مگر تو پاسدار نیستی چرا این قدر شیطانی؟
    http://www.jahannews.com/vdcbs9bf9rhb05p.uiur.html

  102. کم سواد می‌گوید:

    “مسئله بسیار مهم ظرفیت غنی سازی، یکی از موارد اختلافی با طرف مقابل می باشد. هدف آنها این است که در موضوع ظرفیت غنی سازی، جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰ هزار سو راضی کنند البته ابتدا از ۵۰۰ سو و ۱۰۰۰ سو شروع کردند، که «۱۰ هزار سو محصول حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و داریم»، در حالیکه به گفته مسئولان مربوط، نیاز قطعی کشور، ۱۹۰ هزار سو است.”

    علمای اهل فن قطعه! من مفهوم این بخش از بیانات حضرت آقا رو متوجه نمی شم، کسی می تونه به زبون ساده به من بگه این ها که آقا فرمودند یعنی چی؟

  103. رهگذر می‌گوید:

    سلام!
    شاید “برخی آقایان” مردم را محرم ندانند؛ اما در کلام، منش و روش حضرت آقا، مردم محرم هستند.
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930417001202

  104. رهگذر می‌گوید:

    برای بچه های تهران و عاشقان حضرت آقا ایام خاصی چون ماه رمضان، فاطمیه و محرم، فرصت هایی است برای دیدن حضرت آقا که نیازی به کارت ملاقات و … ندارد.
    نماز ظهر و عصر در ماه مبارک هر چند که مزه افطار سفره حضرت آقا را ندارد لیکن سفره الهی در کنار نایب امام عصر، سفره ای خاص خواهد بود.
    دوستان!
    هر کس که توفیق پیدا کرد نه فقط بچه های قطعه، بلکه همه را دعا کند؛ درست مثل دعای ماه مبارک رمضان. همه را!

  105. سیداحمد می‌گوید:

    کم سواد!

    SWU یا همون سو، یک واحد اندازه گیری در بحث غنی سازی اورانیوم و این حرف هاست. یک واحد اندازه گیری مثل “وات”!
    ماشین های غنی سازی که ما داریم، یعنی همون سانتریفیوژ ها، ماشین‌هایی با ظرفیت حدودی ۱ سو هستند. پس ما ۱۹۰ هزار سانتریفیوژ نیاز داریم تا این ۱۹۰ هزار سو رو به دست بیاریم.
    اگر سانتریفیوژهای جدیدتری استفاده کنیم، می تونیم تعدادشو کم کنیم؛ چون مثلا سانتریفیوژهای نسل ۸، ۲۴ سو ظرفیت غنی سازی دارن.

    طرف غربی می خواد که ما تعداد سانتیرفیوژهامونو کاهش بدیم و می خوان ما رو به ۱۰ هزار سو راضی کنه ولی ما بیشتر از اینا نیاز داریم.

    ببین! ما ۱۹۰ هزار تا نیاز داریم ولی اونا میگن فقط ۱۰ هزار تا داشته باشید.
    الان یکی از مهمترین موانع به نتیجه رسیدن مذاکرات همین اختلاف نظرهای بزرگه!

    طرف غربی از ۵۰۰ شروع کرد که مثلا وقتی به عددی در حد ۱۰ هزار رسید، ایران کلی ذوق کند، ولی کوتاه آمدن از ۱۹۰ هزار تا یعنی عقب نشینی از حق ملت و این یکی از همان خط قرمزهای جمهوری اسلامی است.

    ساده توضیح دادم؟!

  106. صائم می‌گوید:

    ۱) جناب منتظری رو هم به امام تحمیل کردن… مثل خیلی غلطای دیگه که کردن؛ اسنادش موجوده! :)))
    ۲) همین طور که داشتم صحبت های آقا رو گوش می دادم، می دونستم بعدش دادو فریادشون بلنده که ایها الناس دیدی آقا ما رو تحویل می گیره!
    نمی دونم چرا به اینجا “نباید به اسم اعتدال اقشار مومن رو کنار زد” که می رسن چرا دیگه کر میشن!!

  107. صائم می‌گوید:

    سر و رو صفا دادید برای دیدن یار! :))))

  108. ستاره می‌گوید:

    حسین قدیانی: اتفاقا ما هم برای سالگرد یوم الله ۲۳ تیر سال ۷۸ که از قضا سخنرانش جناب شیخ حسن بود، برنامه خوبی در روزنامه وطن امروز تدارک دیده ایم!

    منتظریم.

  109. ناشناس می‌گوید:

    «سو» چیست؟
    http://inhnews.ir/fa/news/2143

  110. هامان می‌گوید:

    اطمینان از قدرت نظامی یعنی این که دلبر و جانان ما بفرماید؛

    “مسئله این نیست که تهدید نظامى به‌خاطر این است که نمی خواهند. مکرّر می گویند اسرائیل تهدید نظامى می کند، آمریکا مانع می شود! خب چرا آمریکا مانع می شود؟ اگر این حرف واقعیّت داشته باشد، اگر این حرف راست باشد، به‌خاطر چیست؟ خیلى وجدانشان آزرده می شود از این که حمله‌ى نظامى به یک کشورى بشود، یک عدّه‌اى کشته بشوند؟ نه، مقرون به صرفه نمی دانند.

    بنده هم قاطعاً می گویم: حمله‌ى نظامى به جمهورى اسلامى ایران براى هیچ کشورى مقرون به صرفه نیست.”

  111. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    تا یکی دو ساعت دیگر قطعه ۲۶ آپ می شود.

  112. برف و آفتاب می‌گوید:

    می‌دونید بهترین احساس دنیا چیه؟
    این‌که امام خامنه‌ای جزئیات کارهای دولت رو به مردم می‌گن و بعضیا دیگه نمی‌تونند پنهان‌کاری کنند و مجبور می‌شن آمار دقیق بدن!

  113. سیداحمد می‌گوید:

    برزیل ۰ آلمان ۵

    !!!!!
    چه شود در برزیل…

  114. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    برزیل پودر شد!
    استقلالم اینجوری گل نمی خوره!
    برزیل از امشب می شه تهران ٨٨، منتها چون اونا بسیجی ندارن، دولتش حتما کله پا می شه.

  115. سائل الزهرا می‌گوید:

    مهم اینه که انتظار برزیلی ها از تیمشون چقدر باشه…
    اگه برزیلی ها فهیم باشند، از این تیم داغون انتظار قهرمانی ندارند و شلوغ هم نمی کنند و همین که تا اینجا اومدن بالا خدارو هم شکر می کنن، درست مثل طرفداران فهیم تیم پرسپولیس که بعد از این همه شکست بازم طرفدار موندن و حتی کری هم می خونن!
    قصد توهین ندارم ولی واقعا اگه اعتماد به نفس پرسپولیسی ها رو خلال دندون داشت تا الان درخت شده بود…

  116. سیداحمد می‌گوید:

    ای بابا!
    گناه داشتن… 🙁

  117. سیداحمد می‌گوید:

    سائل الزهرا؛

    قشنگ گفتی!
    🙂
    ولی دعا کن اسلامی ایرانی نیاد و کامنتتو نبینه!

  118. سائل الزهرا می‌گوید:

    اگر برزیلی ها اعتماد به سقف پرسپولیسی ها رو داشته باشند می تونن برای آلمان ها کری هم بخونن!
    خیال کردین کی هستین؟ هان؟
    ما پنج دوره قهرمان جام شدیم ولی شما فقط سه دوره…
    ما تو همه ی ادوار جام جهانی حضور داشتیم ولی شما فقط هجده دوره حضور داشتید…
    ما مردم کشور فوتبالیم، بچه های ما با توپ و زمین خاکی بزرگ میشن، ولی شما آلمان های نازی بودید که با جنگ افروزی نذاشتین دو دوره جام جهانی برگذار بشه…

  119. شاکر می‌گوید:

    متن، مطالعه و نظرات دوستان نیز ملاحظه شد. هر آن چه لازم بود دوستان گفتند اعم از: مرگ آگاهی و معرفت والای بابا اکبر شهید، نمایش آن معرفت والا در متن شهادت نامه بدون خط خوردگی و با خطی بسیار زیبا که مفتخر به دریافت وصف “شاهکار” از هنرشناس و ناخدای انقلاب می شود، ابتکار جالب آقای عمو محسن در ۱۴ سالگی و تقدیرها از آن، تحسین هنر و قلم نویسنده چه ارثی باشد، چه تحت تأثیر سنگ مذکور و چه ناشی از تحمل مرارت ها و دود چراغ، ترغیب سایر فرزندان شهدا به عملی نمودن این ابتکار درباره وصیت نامه پدرانشان، و …
    شاید یک نکته در کامنت ها جا مانده و آن بازتاب کامنتی تحسین نویسنده به خاطر قدرشناسی های هنرمندانه ای است که در این متن داشتند؛ قدردانی از هنر و معرفت هنرمند خطاط جناب استاد افجه ای، تشکر از ابتکار آقای عمومحسن، توجه به کدبانویی خانم زن عمو و تشکر از آن، تشکر از کمک و همراهی آقای احمدرضا و حتی دو قلوها.
    قدردانی ها معجزه می کند و گاهی از آن غافلیم.

    جناب قدیانی
    سپاس از شما و تشکر از قدرشناسی هنرمندانه تان. برقرار باشید.

  120. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    با حال بود.
    به قول جواد خیابانی:
    آفرین به استقلال، آفرین به پرسپولیس،
    آفرین به والیبال، درود بر سید احمد.
    استقلال، برزیل! پیوندتان مبارک!!

  121. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    چون شهید قدیانی خودش اهل ورزش بوده، اشکال نداره یه خورده کامنت ورزشی بذاریم.
    بابا جان، من خودم برزیلی درجه یک بودم.
    ولی برزیل روماریو، به به تو، رونالدو و ریوالدو.
    نه این برزیلی که هالک ۱۰۰ کیلویی مهاجمشه!

    اگه حوزه علمیه بجای برزیل تیم می فرستاد، حداکثر ۳ تا می خورد!!

  122. صبا می‌گوید:

    از وقتی که وصیت نامه پدرتون را در قطعه گذاشتید؛ اکثرا هر بار که بهش می رسم می خونمش! به نظرم فوق العاده است. از اون نوشته هایی که هیچ وقت برایت کهنه نمی شود و هرگز تکراری نیست. واقعا روی قلب تاثیر می گذاره. احساس می کنی از اعماق دل نوشته شده و سایه و رنج از سلطنت و نظام شاهنشاهی در خط اولش کاملا مشهوده!

    همنــــــــ امام حسین علیه السلام باشند ان شاالله ـــــــــــشین

  123. اذان به وقت گلوی بریده

    به بام بر شده ام از سپیده ی تو بگویم
    اذان به وقت گلوی بریده ی تو بگویم

    اذان به وقت گلویی که قطعه قطعه غزل شد
    غزل غزل شده ام تا قصیده ی تو بگویم

    غزل غزل شده ام ای شهید عشق که چون گل
    ز عاشقان گریبان دریده ی تو بگویم

    هزار مرتبه آتش شدم نشد که غروبی
    ز خیمه های به آتش کشیده تو بگویم….

    به بام برشده ام با عقیق، آینه، سبزه
    مگر ز دیدن ماه ندیده ی تو بگویم

    به بام بر شده ام تشنه، با صدای بریده
    اذان به وقت گلوی بریده ی تو بگویم

  124. حزب الله سایبر می‌گوید:

    گروه کلیپ و مستند حزب الله سایبر، نماهنگ “صبح امید” را با موضوع امام عصر (عج) و با صدای حامد زمانی تهیه و برای دریافت در اختیار مخاطبان قرار داده است.
    حزب الله سایبر: http://www.hizbullahcyber.com/content/22093

    غائله غبار + پوستر؛
    حزب الله سایبر: http://www.hizbullahcyber.com/content/22092

  125. به جای امیر می‌گوید:

    دَدَر(گفت و شنود)

    گفت: رسانه‌های ضدانقلاب یک عضو بازداشت شده سازمان منافقین را به عنوان مدافع حقوق کودکان معرفی کرده‌اند!
    گفتم: منافقین به آدم‌کشی و مخصوصا چندین نمونه از کودک‌کشی شهرت دارند تا آنجا که هنگام تصفیه برخی از اعضای سازمان، کودکان ۷ و ۸ ساله آنها را نیز از ترس اینکه باعث لو دادن آنها بشوند، به قتل رسانده بودند.
    گفت: وارونه نهند نام زنگی کافور!
    گفتم: می‌گویند فرشته مرگ برای قبض روح یک پیرمرد رفته بود، یارو شیشه شیر نوه‌اش را به دهان گذاشت و شروع به مکیدن کرد که وانمود کند، کودک است. فرشته مرگ گفت؛ خب! باشه! زودتر شیرتو بخور که می خوام ببرمت دَدَر!

  126. سائل الزهرا می‌گوید:

    داداش حسین

    شرمنده ما انقدر حاشیه می ریم! به چهار کارگر ساده جهت ایستادن در خط دفاعی برزیل نیازمندیم… فوری
    برزیل حداقل اگر دفاع پرسپولیس رو هم داشت، حد اکثر ۴ تا گل می خورد، نه ۷ تا!

  127. همسایه قطعه :) می‌گوید:

    یادش بخیر موقع فوتبال، خدابیامرز معصوم خانوم همسایه سر کوچه و آقای حسینی همسایه وسط کوچه میومدند بساط بازی رو به بهم می زدن، با شلنگ خیس می کردن و می گفتن برید در خونه خودتون بازی کنید؛ دیگه امان از روزی که توپی به درشون می خورد یا شوت می شد توی حیاطشون. 🙁
    حالا شمام می رید در خونه خودتون بازی کنید یا شلنگ بیارم؟ D: 😀

  128. صبا می‌گوید:

    دومین روز از دهه دوم هستیم! و باید به خودمون یادآوری کنیم؛

    “”قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند/ بس خجالت که ازین حاصل اوقات بریم””

  129. حزب الله سایبر می‌گوید:

    گروه نشریات و چند رسانه ای حزب الله سایبر به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی (ع) نشریه ”کرامت بیکران” را برای مخاطبان عزیر تهیه کرده است.

    http://www.hizbullahcyber.com/content/22110

  130. بنده خدا می‌گوید:

    نظر جالب مامور سابق سیا درباره حاج قاسم
    ….این مقام ارشد پرسید: فکر می‌کنید چه کسی مبارزه علیه داعش را هدایت می‌کند؟ آن سه ژنرال بلندپایه که فرار کردند؟ نه، قاسم سلیمانی است که فرماندهی را برعهده دارد و اوست که لحظه به لحظه، فضا را بر تروریست‌ها تنگ‌تر می‌کند.
    http://www.kermankhabar.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-3/71820-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D8%B3%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85

  131. سیداحمد می‌گوید:

    میلاد کریم اهل بیت، آقا امام حسن مجتبی بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد…

    http://dl.aviny.com/voice/madiheh/emam_hasan_mojtaba/91/karimi-milad-emam-hasan-01-91.mp3

    http://dl.aviny.com/voice/madiheh/emam_hasan_mojtaba/92/karimi-milad-emam-hasan-92-04.mp3

  132. بهار می‌گوید:

    سلام
    با اجازه تون صفحه کلبه سایبری من مزین شد به شهادتنامه زیبای بابا اکبر…

  133. {خدیجه ام المؤمنین} می‌گوید:

    آقا سید ممنون. ما هم تبریک عرض می کنیم. چقدر این کار بچه های قطعه رو دوست دارم که به مناسبت های مختلف ما رو مهمون مداحی های ناب می کنند. إن شاءالله مهمون کرم کریم آل طه باشید. التماس دعا

  134. پلاک گمشده می‌گوید:

    این سرباز “الی بیت المقدس” مسجد الاقصی، قلب مرا نیز فتح کرده است…

  135. سیداحمد می‌گوید:

    آخرین پست وبلاگ برف و آفتاب رو خوندنم و خنده ام گرفت!
    چند شب قبل، با تشنگی زیاد رفتم سراغ یخچال و بطری آب معدنی رو برداشتم و برای اینکه عیال نیاد بگه “آب رو سر نکش”، سریع یه نفس سر کشیدم!
    به خودم اومدم متوجه شدم عرق بهار نارنجه؛
    خیلی حس بدی بود.

    اصلا حس تشنگیم پرید! 🙁

  136. به جای امیر می‌گوید:

    شغال(گفت و شنود)

    گفت: جان کری وزیر خارجه آمریکا از اینکه مذاکره‌کنندگان غربی در مذاکرات وین ۶ با سرسختی تیم ایران روبرو شده‌اند، ابراز نگرانی کرده است.
    گفتم: پس انتظار داشت، تمام پیچ و مهره‌های تاسیسات هسته‌ای کشورمان را باز کنیم و هرچه به دست آورده‌ایم را مثل معمر قذافی با کشتی به آمریکا بفرستیم؟!
    گفت: جان کری می‌گوید؛ ایران به وعده خود عمل نکرده است و تهدید کرده که اگر ایران کوتاه نیاید، کشورهای ۱+۵ میز مذاکرات را ترک خواهند کرد.
    گفتم: خوشا به حال باغبانی که شغال از او قهر کند!

  137. سیداحمد می‌گوید:

    حق آلمان بود که ببره، سطحش بالا بود.
    مربی شیکی هم داشت!

    اما جام جهانیِ به درد نخوری بود!
    کلا من که خوشم نیومد.

  138. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    داداش، جام قشنگی بود خدائیش.
    منتها مسئله اینجاست که طرفدار ۲ آتیشه هیچ تیمی نبودم!
    مثل اینکه بعد از ۳۰ سالگی، کم کم حس فوتبالی آدم، ته می کشه!
    فکر کنم حسین قدیانی هم اینجوری شده.

    حالا جام تمام شد، از فردا همه اخبار میشه غزه.

  139. مسعودساس می‌گوید:

    سید! جام جهانى فقط ۹۸

  140. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سیداحمد؛

    عرق بهارنارنج و حس بد؟!!
    پس حس بد ندیدی…
    !!!
    به قول سهرآب (!) که میگه:
    آب را سر نکشیم!
    بطری در دست، انگار
    مبصری می خورد آب
    شاید این بار عیال
    ریخته است رازیانه جایِ بهار…!!! 🙂

  141. صبا می‌گوید:

    آقا سید؛
    شرمنده ها! ولی حق تون بود. یک مرد با کمالات حتی دور از چشم همسرش؛ به دستورات همسرش گوش می ده!!

    گذشته از شوخی؛ عرقیات درش رو که باز کنی کل آشپزخونه رو بوش ورمی داره!

  142. یک عمر تماشای دری خون آلود
    یادآوری حادثه ای سرخ و کبود
    کم کم به علی بال پریدن می داد
    ای تیغ نیازی به حضور تو نبود…
    ********************

    امشب برای همه ی ملتمسین دعا، و این حقیر عاصی دعا کنید…

  143. سیداحمد می‌گوید:

    شهادت آقا امیرالمومنین علی (ع) بر دوستان تسلیت باد…

    http://uploadco.ir/uploads/lkc039lypdnvne6ds4pj.mp3
    http://uploadco.ir/uploads/h4x29zf5ym2rm2c6t8.mp3
    http://uploadco.ir/uploads/tylov0st2k9bjtgkp32y.mp3
    http://uploadco.ir/uploads/5nlb6hwnjykqmqfezcw5.mp3

    اللهم عجل لولیک الفرج…
    بر دشمن مرتضی علی لعنت…
    التماس دعا

  144. پلاک عشق... می‌گوید:

    سلام
    وبلاگتون عالییییییییه…
    اگه خواستید تبادل لینک کنیم… منتظرم… سر بزنید
    یا علی مدد

  145. نرجس می‌گوید:

    خدا رحمتشان کند که البته کرده است.
    ما را هم ادامه دهنده راهشان قرار دهد.

  146. :) می‌گوید:

    🙂 🙂 🙂 این قصه سنگ و سر و استعداد و هنر و … حکایت درازی داره انگار! نمونه اش این یکی؛

    اسلامی ایرانی می‌گوید:
    ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ در t ۰۹:۴۴

    موهاتو برا چی بلند می کنی؟ نکنه می خوای برای سرت محافظ درست کنی، که اگه سنگ زدن تو کلت! ضربه گیری کنه؟؟ سنگ قبلی که تاثیر خیلی خوبی داشت! البته احتمالش هست که سنگ بعدی اثر سنگ قبلی رو خنثی کنه! چه می دونم والا!

  147. هاتف می‌گوید:

    محمدحسین بهنیا؛

    این عباس قدیانی کیه که توی وبتون ازش گفتید(جمله مذکور به پیوست ارائه می گردد)؟ نمی دونستید یا حسین و عباس رو یکی می دونید یا حسین رو عباسِ بابا اکبر برای یاری حسینِ زمانش دونستید؟

    پیوست: “همچنین خواستم از پسر ایشون “عباس قدیانی” عزیز که در وبلاگشون شاهکارهای پدرشون رو قرار دادند تا ما جوونا بتونیم از اونا استفاده کنیم تشکر کرده باشم.”
    http://guidance917.mihanblog.com/post/45

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.