باز هم دیگ پلوی سفارت!
تا جایی که یادم هست دولت قرار بود ارزش «پول ملی» را افزایش دهد، نه اینکه چوب حراج بزند بر سر «استقلال ملی»! ما تا به حال گمان میکردیم «اعتدال» کاریکاتور «عدالت» است، نگو با استقلال ملت هم سر جنگ دارد. بهراستی اینجا چه خبر است؟! کاترین اشتون انگلیسی در ایران چکار میکند؟! دولت دارد کجا میرود؟! این روزها سالگرد «عملیات بدر» است و سررسید، سرشار از عطر «بچههای خیبر». ما آن همه شهید دادیم که استقلال ملی حفظ شود، یا به حراج گذاشته شود؟! ما شاه را از کشور بیرون کردیم تا اجنبی در امور داخلی ما دخالت نکند، اما از قرار معلوم، دل بعضیها برای دیگ پلوی سفارت تنگ شده! ما تا الان فکر میکردیم بعضیها خود را قیم دستگاه قضا میدانند؛ نگو بدتر، ادعای دروغین حقوق بشر اجنبی را قیم قوه قضائیه میدانند و با کمال وقاحت برای این ادعای دروغین، سفره پهن میکنند! ما اما اجازه نمیدهیم باز هم سر شیخ فضلالله بالای دار رود. ما اجازه نمیدهیم استقلال ملی را تیرباران کنند. آقای ظریف و خانم اشتون مینشینند تقویمگردی میکنند و برای دیدار، «مناسبت» تعیین میکنند، لیکن برای ما «روز زن» فقط و فقط سالروز میلاد صدیقه کبری است. انقلاب اسلامی «وابستگی» را از در بیرون کرد، عدهای میخواهند آن را از پنجره بازگردانند. خجالت از روی شهدای وطن نمیکشند؟! دیدار اشتون با فتنهگران، چه ربطی به مذاکرات هستهای داشت؟! و دولت با چه حقی و به کدام مجوز اجازه میدهد این زنیکه انگلیسی در ایران حرف مفت بزند؟! نکند بعضیها انگلیس بدسابقه را صاحب حق درباره حقوقبشر میدانند؟! و او را برای دخالت در امور داخلی ما محق میدانند؟! اگر اینگونه است، افتخار میکنیم که از ما شکایت میکنند! و افتخار میکنیم که با اینان، زاویه داریم! از عمر این دولت، ۶ ماه بیشتر نمیگذرد اما معالاسف در تضعیف استقلال ملی پروندهای بس قطور دارد. تضعیف استقلال ملی یعنی خدشه بر امنیت، غرور، اقتدار و شرف ملی. اینجاست که دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی باید ورود کند! گیر از «قدم دولت» است، نه «قلم ملت». ما تا به امروز در «وطن امروز» مینوشتیم که توافق ژنو، قابل قیاس با قرارداد ننگین ترکمنچای نیست اما خوب است بعضیها ما را از رواداریمان پشیمان نکنند. اینک برای همگان باید معلوم شده باشد که در آن «لوگوی سیاه هولوکاست هستهای» حق با ما بوده است. ما آن روز البته فقط ناظر بر متن ظریف توافق بسیار بد ژنو بود که لوگوی خود را سیاه کردیم، اینک معطوف بر تضعیف زمخت استقلال ملی، ظاهرا باید نهیب تندتر بزنیم، بلکه از این پس، درباره جزایر سهگانه، کار به چانهزنی با شیخنشین زپرتی امارات نکشد! تعارف را کنار بگذاریم. لیاقت چنین دولتی، حمایت همان روزنامهای است که لوگوی خود را با شال و کلاه اجنبی ست میکند. چوب حراج زدن بر استقلال ملی، شاخ و دم ندارد؛ دقیقا به رفتار و گفتار همین چند وقت اخیر دولت اعتدال میگویند. عاقبت، اتفاقهایی دارد میافتد که با شعائر انقلاب اسلامی همخوانی ندارد و اخباری داریم میبینیم و میشنویم که اساسا با آن بیگانهایم. روحانیت همواره پاسدار و حافظ استقلال ملی بوده. فرض است بر بعضیها که اتکا بر این «دژ پولادین» داشته باشند.
امان از روزگار! من که دلم هرگز این همه برای شهدا تنگ نشده بود. دیروز آقای روحانی در جلسهای گفت: «شبهای عملیات و لحظه خداحافظی را از یاد نمیبرم». جمله جالبی بود! اساسا حتی آنهایی که سرهنگ هم نیستند، به «بچههای جنگ» پز میدهند اما آیا انتظار همان بچههای جنگ از دولتمردان محترم این بود؟! اینکه اجنبی بیاید و عوض «مذاکره هستهای» از «حقوق بشر» سخن بگوید، با فتنهگران دیدار کند، در امور داخلی ما دخالت کند، دست آخر هم ببریمش «تور اصفهانگردی»؟! راستی که دلم هرگز این همه برای شهدا تنگ نشده بود. کجایی سردار شهید حاج حسین خرازی؟! از همان گلزار شهدای اصفهان شاهد باش که بعضیها بیشتر با اشتون حال میکنند تا وصیتنامه تو… آری! جنگ تو شهید، مایه افتخار همه است، درست عکس توافق بعضیها.
وطن امروز/ ۲۰ اسفند ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
دولت با منتقدان آشتی باشد
تقدیم به آستان رفیع
«امنیت ملی»
بسمالله الرحمن الرحیم، هست کلید در گنج حکیم. آن «کلید» که قفل میگشاید، نیک اگر بنگری، خدا و نام خداست. «حکیم» از جمله صفات حضرت باریتعالی است. ما نیز که بندگان خداییم، باید بر مبنای حکمت، عمل کنیم، نه اینکه حتی شکایتمان را هم، حکایت دیپلماسی و اقتصادمان، صدقهای بر گرده متشاکی تحمیل کنیم! ظاهرا دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی از صاحب این قلم شکایت کرده که در ۴ یادداشت، مغایر با مصوبات آن شورا، مطالبی برخلاف امنیت ملی نوشته. هر آنچه غیرحکمت، به من میگوید؛ «محترمانه و قانونی، گریبان شاکی ظاهری را بچسب که آخر، اتهام به این درشتی چرا؟» اما «حکمت» اقتضای دیگری دارد! من که مندرجات خود را مقوم مقوله امنیت ملی میدانم، چه گلهای میتوانم از دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی داشته باشم؟! و این دبیرخانه محترم، چه شکایتی میتواند از نگارنده داشته باشد؟! لطفا به کلماتی که در این ترکیب به کار رفته، دقت کنید؛ «دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی». این ترکیب، یقههایی را باید بچسبد که قطعا یقه من نیست و قلمهایی را باید خرد کند که حتما قلم من نیست. من از این ترکیب، و ناظر بر قلمم، شاید انتظار تشکر داشته باشم اما هرگز انتظار تذکر نخواهم داشت، شکایت که اصلا حکایت غریبی است! «حکمت» به من میگوید؛ «در این شکایت، رد پای بعضیها در میان است، رد پای اعتدال». من، براساس حکمت، شاکی خود را، دولت و معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری میدانم، نه شورایعالی امنیت ملی، که شکایتها، ظاهری دارند و باطنی. به شهادت انبوه نوشتههایم، «امنیتملی» روی سرم جا دارد اما به شهادت این چند زخم که هنوز از فتنه ۸۸ بدین سو، روی سر و صورتم باقیمانده، حتی «مصوبات شورایعالی امنیت ملی» هم روی سرم جا دارد. آنجا که پای امنیت ملی جمهوری اسلامی در میان است، من فقط قلم در دست ندارم، بلکه جان نیز بر کف دارم… و نوشتههایم را بسیار سرشتهام. برای من، امنیتملی کاملا مفهوم است؛ کدام اتهام را و به چه کسی میخواهید تفهیم کنید؟! در مثل، آنهم مثل ملای رومی، مناقشه نیست. گفت: «تو مکن تهدید از کُشتن که من، تشنه زارم به خون خویشتن».
من و ما، همه امت حزبالله، فداییان امنیت این ملکایم. ما علیه ناامنی خوارجصفتان، کارنامه روشنی داریم. وصله اخلال به ما نمیچسبد. منباب اعاده حیثیت مضاعف، مصرم که بدانم دقیقا در کدام جملات ۴ یادداشت مورد شکایت، مغایر مصوبات شورایعالی امنیت ملی چیزی نوشتهام؟! این کمترین حق من است و پاسخ این سوال را، نه از دبیرخانه شورا یا سایر اعضای شورا، بل از آن محترمی میخواهم که ایام انتخابات، شعار میداد؛ «نقد باید آزاد باشد، منتقد نباید به لکنت دچار آید، نباید بترسد، نباید بلرزد». این بود اعتدال؟! من که فکر کنم اصلا همین بود اعتدال!! اعتدال، کاریکاتور عدالت است. اعتدال در ظاهر، همه حروف عدالت را دارد اما در باطن، چپاندر قیچی عدالت است. مشتی حرف که برای خود، عاقبت کلمهای تشکیل داده. اصلا اعتدال یعنی مشتی حرف، مشتی قیل و قال. اعتدال، صراحت در شکایت ندارد. صداقت در حکایت ندارد. یک چیزی میگوید، در حالی که چیز دیگری رخ داده. از گرفتهها سخن میگوید، در حالی که دادههایش بیشتر است. از پیروزی سخن میگوید، در حالی که پیروزی، مگر در مکر خدا نهفته باشد! توافق که موید هیچ فتحی نیست! ما اما آنقدر سررشته از حکمت داریم که دچار اشتباه در فهم مسائل نشویم. ما هرگز شکایتی از شاکی ظاهری خود نداریم، فقط از اعضای آن تمنا داریم که هماهنگ با امنیت ملی حرکت کنند، نه هماهنگ با شعار اعتدال. «اعتدال»، خوب یا بد، شعار یک دولت هست و شعار دولت بعد نیست، اما «شورایعالی امنیتملی» همیشه هست. چشم بر هم زدنی، عمر دولت اعتدال به سرمیآید، لیکن آن روز، هنوز هم شورایعالی امنیت ملی، شورایعالی امنیت ملی است. شورا به این مهمی، باید خط خود را از پیام ۲۲ بهمن جاودانه ملت بگیرد، نه دولتهایی که میآیند و میروند. این شورا، باید آنجا ورود کند که واقعا امنیت ملی به خطر افتاده است. نقد یک توافق زمینی، یعنی نقد یک توافق زمینی، نه اخلال در امنیت ملی. سطح امنیت ملی، بسی بالاتر از آن است که زلف خود را به مفاد توافقی گره بزند که از نظر آقای ظریف، مدام روحش توسط طرف مقابل در حال نقض شدن است! «فلان تحریم آمریکا، گند زد به روح توافق ژنو» تلویحا جملهای از وزیر امور خارجه است و اگر بعضیها، این متن را هم کمپلت (!) مغایر مصوبات شورایعالی امنیت ملی تشخیص می دهند، خوب است لااقل این جمله را در متن شکایتنامهشان درز بگیرند! دیروز خبرگزاری ایسنا از قول خانم راکعی نوشت؛ «رهبری موافق رفعحصر هستند». دقیقا همینجاست که شورایعالی امنیت ملی باید ورود کند، نه مندرجات مقوم امنیت ملی این قلم. در سخن خانم راکعی، ایضا در خبرگزاری ایسنا، به ۲ جهت، تغایر بسیار فاحش با امنیتملی دیده میشود. اول؛ دروغ بستن به رهبر انقلاب، دوم؛ گفتار برخلاف مصوبه خود شورایعالی امنیت ملی مبنی بر حصر ۲ تن از سران فتنه. اینجاست محل ورود شورایعالی امنیت ملی! چرا ورود نمیکند؟! چرا مجلس محترم ساکت است؟! چرا جبهه اصولگرایی ساکت است؟! در روز روشن ۲ تهمت بسیار نابجا، یکی به بزرگان بسته شده، یکی هم به مصوبه شورا. جای سکوت است؟! اینجا، هم باید با خانم راکعی برخورد قانونی شود، هم با آن خبرگزاری که البته اینقدر شجاعت نداشت پای مندرجات خود بایستد، عذرخواهی کند و اعلام آمادگی کند بر اجرای قانون. بالکل خبر مزبور را حذف کرد! اقدام علیه امنیت ملی، بدتر از این؟! فتنهگری بیشتر از این؟! من حالا این را یواشکی مینویسم، باشد که دربرود از زیر دست سردبیر؛ «اقدام علیه امنیت ملی، بدتر از این، که وزیر خارجه بر خلاف توصیه بزرگان به ملت، مبنی بر رصد رفتار و گفتار دشمن، به مردم توصیه میکند که توجهی به حرف دشمن نکنند؟!» ما حالا منباب «صبر انقلابی» خیلی از حرفهای یواشکی را در کنج دلمان مخفی نگهمیداریم، بعضیها هم دور برندارند علیه امت حزبالله و روز یومالله. و شکایت نکنند از تکرار شعارهای ملت در راهپیمایی. فتنهگر منافقی که خود جرأت نکرد روز ۲۲ بهمن در دریای مواج و طوفانی ملت، حضور پیدا کند، از ترس آنکه مبادا غرق شود، همه رفتار و گفتار این روزهایش، رسما اعلان جنگ علیه امنیت ملی این مرز و بوم است. نمیبینند؟! نمیشنوند؟! ما حالا حرفی نمیزنیم، لااقل روانه دادگاهمان هم نکنند! روانه دادگاهمان هم میکنند، حداقل لطف کنند مصادیق شکایت خود را بیان کنند! این بود اعتدال؟! آری، همین بود اعتدال! دقیقا همین! دست فرمان اعتدال، جز این در ژنو توافق میبست، جای تعجب بود! اعتدال به توافق میآید، توافق به اعتدال! من در ۲ تا از ۴ متن مورد شکایت، نوشته بودم؛ «حتی لبوفروش بیسواد هم چنین توافقی را امضا نمیکرد». از من اما تندتر، آن عالمی بود که گفت؛ «آدمی وقتی با این آمریکاییها دست میدهد، باید انگشتان دست خود را دوباره بشمرد» یا آن عالم دیگری بود که گفت؛ «حتی هیچ بیسوادی، پای همچین برگهای را امضا نمیکند». آیا تکرار نرمتر سخنان آیتاللهالعظمی نوری همدانی و آیتاللهالعظمی جوادی آملی، مغایرت با مصوبات شورایعالی امنیت ملی است؟!
بعضیها لطف میکنند اگر هنگام سخن گفتن از «آشتیملی» در محکمه را نشان منتقد ندهند! بعضیها لطف میکنند اگر به جای کلیگویی، مشخصا بگویند در کجای نوشتههایم امنیت ملی به خطر افتاده، که از خود دفاعی در برابر این تهمت ناروا کرده باشم. بدترین بیاخلاقی، همین است که انگ اتهام علیه امنیت ملی بزنی و هیچ نگویی کدام جمله، کدام خط، کدام پاراگراف؟! اقدام علیه امنیت ملی، رفتار و گفتار نماینده امور اقوام و اقلیتهاست که یک روز زبان ملی را میزند، یک روز وحدت ملی را، یک روز خط ملی را، یک روز اقتدار ملی را. یعنی ما باید همه چیز را بنویسیم تا معلوم شود چه کسانی دارند علیه امنیت ملی این دیار، کار میکنند؟! آیا ما یک چیزی هم بدهکار شدهایم و جماعت نان به نرخ روزخور، که حتی نان بازرگان را هم به نرخ روز میخورند، طلبکار از ما؟! من در یادداشت «دهان ما پلمب نمیشود» نوشته بودم؛ «تسلیم دشمن در برابر ملت ایران، آنجا بود که ما در سوریه، روی موضع مقاومت ایستادیم و صرف نظر از دولت، با دستفرمان انقلابی اصل نظام، حزبالله، خون شهدا و خشم انقلابی خمینی، بیآنکه ذرهای از حق خود کوتاه بیاییم، دشمن را وادار به کوتاه آمدن کردیم. آنچه در ژنو گذشت، قدرمسلم، تسلیم دشمن در برابر ما نبود!» این، نقد توافق ژنو است یا اقدام علیه امنیت ملی؟! و آیا شورایعالی امنیت ملی، مصوبهای داشته که توافق ژنو نباید نقد شود؟! من در یادداشت «غرور ملی شکست، نه ساختمان تحریم» نوشته بودم؛ «آقایان! آنچه مخل چرخیدن چرخ کارخانههای ما بود، چرخش سانتریفیوژها نبود. سانتریفیوژها خود بخشی از کارخانه ما هستند. آیا بهتر نیست به جای مفت فروختن سرمایهای که دیگران برای ما به ارث… یعنی به امانت گذاشتهاند، با کار و تلاش، سرمایهای به سرمایه قبلیها اضافه کنیم؟!» کجای این حرف، خلاف کدام مصوبه شورایعالی امنیت ملی است؟! من در یادداشت «آقایان! سر بولدوزر را بچرخانید طرف دشمن» نوشته بودم؛ «ما از خاطر نبردهایم که آقای روحانی به ملت خود، «کلید» نشان داد، نه بولدوزر، فلذا بهتر است دولت اعتدال، بولدوزر را خرج بیگانگان کند! بیگانگانی که زیاد مغلطه میکنند و مرتب از خط قرمز وزیر امور خارجه عبور میکنند!… اگر دولت گذشته در ۴ سال دوم خود، «مقاومت» را مانع رشد اقتصاد معرفی میکرد، اینک دولت هفت دهم درصدی، «هستهای» را بهانه کرده. و این هر ۲ اشتباه بوده و هست». ذکر مستند و بیان مستدل و صدالبته فراجناحی و فرادولتی اشتباهات دست اندرکاران، زیر پا گذاشتن کدام مصوبه شورایعالی امنیت ملی است؟! آیا تاکید بر ایستادگی و مقاومت یا تاکید بر انرژی هستهای، مغایرتی با امنیت ملی کشور دارد؟! من در مطلع یادداشت «هستهای ملت و دیپلماسی دولت» نوشته بودم؛ «توافق ژنو آمده بود که نه در جنگ، بلکه بر جنگ، بر «گزینه نظامی روی میز است»، بر تهدید، بر گلوله، بر حمله و بر جنایت و تجاوز پیروز شود، توافق ژنو آمده بود که ادبیات گل و بلبل را جایگزین ادبیات نظامی کند اما چه آمدنی! واقعا چه آمدنی که وزیر خارجه آمریکا، فقط ۳ روز بعد از اجرای توافق، باز هم در شیپور جنگ دمید تا ثابت شود توافق ژنو، خود آتشبیار معرکه است!» آیا این نقد صریح و البته صحیح، بیشتر به مدح امنیت ملی کشور شباهت ندارد تا اخلال در آن؟! به صراحت بگویم؛ اگر بعضیها به توافق ژنو، تعصب بیجا و غیرمنطقی دارند، من به خون همه شهدای این دیار، من جمله شهدای هستهای، از موضع عقل و استدلال، حساسیت دارم. حزبالله، عقل و دین و دل و هوش، به خدای حکیم قادر متعال باخته است، نه به کدخدایی که دیگر خیلی وقت است نیست! امت حزبالله مثل خمینی، مثل خامنهای، خوشبین به مذاکره با آمریکاییها نیست، چرا که با پیامبر درونیاش فکر میکند، نه با کدخدایی که دیگر خیلی وقت است نیست! این روزها، هم سالگرد خیبر است، هم سالگرد بدر. خوب است بعضیها هنگام دست دادن به جان کری، لااقل به حرمت خانواده شهدای جوشن، سهند و سبلان، کمی کمتر بخندند. من در همه این یادداشتها، اتفاقا از موضع امنیت ملی، اقتدار ملی، غرور ملی و پرهیز از معرکهگیری، به نقد توافق ژنو پرداختهام. من، امنیت ملی و شورایعالی امنیت ملی را به خوبی میشناسم. هم امنیت ملی و هم انشاءالله این شورا، هم چنان که تا الان هم همین طور بوده، اگر شکایت از کسی داشته باشند، دقیق، عمیق، مصداقی و مشخص، مورد شکایت را مطرح میکنند و هرگز نمیگویند؛ «این ۴ نوشته، خلاف مصوبات شورایعالی امنیت ملی و در حکم اقدام علیه امنیت ملی کشور بوده است، مصداق بیمصداق»! بعضی ها وقتی به جای پاسخ، اصحاب تحلیل را بیسواد میخوانند، شکایتشان هم خلاصه میشود در یک کلیگویی مبهم. من البته به احترام قانون، از ذکر جزئیات دادگاه روز یکشنبه خودداری میکنم، لیکن از دولت محترم میخواهم عمل بر مبنای حکمت کند، یا لااقل به همان «تدبیر» که میگفت، عمل کند. من لااقل در این مجال، هرگز نمیخواهم حکایت فیلم «آژانس شیشهای» ادعا کنم؛ «امنیت ملی را برای من، امثال عباسها معین میکنند» که شهدا خود، یکی هم برای ماندگاری همین قانون و امنیت ملی، جان بر طبق اخلاص گذاشتند. آری، بیشترین احترام به قانون، از آنِ حزبالله آرمانخواه است. من برای زدن حرفهای شاعرانه، نه قلم کم دارم، نه انگیزه، اما طبق قوانین این نظام مقدس و الهی، امنیت ملی را برای من، برای دولت، و برای همه، مصوبات شورایعالی امنیت ملی معین میکند. جناب شاکی محترم و اصلکاری، باید مشخصا بگوید؛ «کدام فراز از نوشتههایم، مخل کدام مصوبه شورایعالی امنیت ملی بوده؟! و به کدام دلیل، اقدام علیه امنیت ملی تفسیر شده؟!» شاکی هر که باشد – به نظر میرسد دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی نباشد! – تهمت درشتی زده و حتما باید جوابگو باشد. اگر طبق قانون، امثال من باید برای آنچه مینویسند جواب پسدهند، طبق همین قانون، شخص شاکی هم باید برای ادعایی که طرح کرده، بینه محکمهپسند و مصداق معین بیاورد و الا از نظر افکار عمومی محکوم خواهد شد به مغلطه و فرافکنی. در تمام دوران روزنامهنگاریام، بویژه در سال ۸۸ تهمتهای مختلفی دشت کردهام اما افترای اقدام علیه امنیت ملی کشور، تهمت درشتی است که هرگز نمیبخشم. بدان امید که از این پس، شاکی خود بار شکایت را بر دوش بگیرد و در یک اقدام خلاف امنیت ملی، اهل تعهد را رودررو با نهادهای حکومتی قرار ندهد. اقدام خلاف امنیت ملی، آنجاست که امثال مرا در مواجهه با شورایعالی امنیت ملی قرار دهند، اما بدانند ما عمل براساس حکمت میکنیم. «ما با این شورا و آن نهاد، سر دعوا نداریم» حتی به این معنی هم نیست که احیانا با دولت اعتدال، سر جنگ داریم. جنگ ما با دشمن این ملت است. شأن و منزلت جنگ ما بالاست. ما جواب شکایت را با شکایت نمیدهیم. اگر بعضیها وقت شکایت از ما دارند، وقت ما اما پر است. وقت ما وقف رفتگری در خیابان امنیت ملی، با جاروی قلم است. جادوی قلم، «حکایت» را کفایت میکند؛ به «شکایت» نیازی نیست. شکایتی هم اگر هست، از «جداییها»ست. دولت باید آشتی باشد با ملت. دولت باید اعتماد داشته باشد به ملت. دولت باید اعتقاد خود به شعارهای ۲۲ بهمن را فزونی بخشد. دولت باید «وحدت و استقامت» را مقوم امنیت ملی بداند. «تغییر» یکی از شعارهای این دولت بود. دولت باید تغییر رویه بدهد و سعهصدرش را بیشتر کند. دولت محترم، خود قضاوت کند؛ چقدر با دشمن، سعه صدر دارد، چقدر با دوست؟! ما دوست دولت هستیم، خیرخواه او. من به دولت توصیه میکنم با جدیت بپردازد به کار، به خدمت، به اقتصاد مقاومتی. من به دولت توصیه میکنم پیام راهپیمایی ۲۲ بهمن ملت مبنی بر «وحدت و استقامت» را بگیرد. بعضی شکایتها، مخل وحدت است و بعضی توافقها، نافی استقامت. اگر به آقایان برنمیخورد، من سوال میپرسم؛ «در کدام بند توافق ژنو، مقوله استقامت نمود پیدا کرده است؟!» اگر به آقایان برنمیخورد، من سوال میپرسم؛ «تقسیم بر ۲ کردن ملت و بیسواد خواندن اصحاب نقد، چه نسبتی با پیام وحدت دارد؟!» دولت بپذیرد که نیاز به تغییر رویه دارد و الا فقط در نامههای خصوصی که آیا هست، آیا نیست، از وی دفاع میشود! خطر آنجاست که بعضیها دقیقا عین شکایت کردنشان، برای این ملت کار کنند؛ توزیع سبد کالا! و ایضا عین شکایت کردنشان، با دشمن توافق کنند؛ توافق ژنو! اگر همه کارهای بعضیها عین همین شکایت کردنشان باشد، دیگر جای تعجبی نیست که هر روز درباره مرحله دوم پرداخت یارانهها، یک جور سخن بگویند و ملت را گیج کنند! دیپلماسی صدقهای، اقتصاد صدقهای میآورد و این هر دو، «شکایت صدقهای». شکایت صدقهای یعنی؛ «من میگویم این ۴ یادداشت، مخل مصوبات شورایعالی امنیت ملی و اقدام علیه امنیت ملی است، تو دیگر از من، ذکر مصادیق نخواه، قبول کن!» من اما میگویم؛ «این کشور، قانون دارد و همه در برابر قانون، برابرند و احدی برابرتر نیست!» در آخر، باز هم دعا میکنم برای قوه مجریه که یکی از چند قوه کشور است و آنچه زیاد دارد، کار نکرده. البته توصیه ویژهای هم دارم برای دولت و آن اینکه دولت یک چیز را مشخصا دست بگیرد و همان امر مشخص را درست کند. توصیه مصداقی من به دولت -با احتساب همه جوانب امور- این است که لااقل روی یک امر، انگشت حکمت بگذارد و بعد از ۴ سال، حداقل پز تدبیر در مقام عمل این یک امر را بدهد. از جمله شعارهای انتخاباتی آقای روحانی، بالا بردن ارزش پول ملی کشور بود. همین افزایش ارزش پول ملی، گمانم نکته خوبی است که دولت اعتدال، روی آن سرمایهگذاری کند. در این ۶ ماه که این اتفاق فرخنده نیفتاده، باشد که از این به بعد بیفتد. در راه کمک به این توصیه، که افزایش امنیت ملی کشور هم کاملا در آن ملحوظ است، با قلم خود حاضرم بیهیچ چشمداشتی، دولت محترم را یاری رسانم. گفت: «با لب دمساز من گر جفتمی، همچو نی من گفتنیها گفتمی».
وطن امروز/ ۷ اسفند ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
انقلابیتر از بهمن ۵۷
الله، الله، لا اله الا الله. خدایا! ما به نام تو انقلاب کردیم. فردا هوای ما را، هوای انقلاب خودت را داشته باش. داری. میدانم. اصلا ما که هستیم؟ شیاطین، بغض از قدرت تو دارند. بیش از ما، با خودت دشمنی دارند. مشکل ابلیس، هستی تو است، نه هستهای ما. خدایا! فردا یک طرف تویی، و طرف دیگر، همه فراعنه، همه ابوسفیانها، همه اشرار، همه دشمنان بشریت. ما با انقلاب اسلامی، دیری است که طرف تو را گرفتهایم. طرفداری از تو، همه جرم ماست.
خدایا! انقلاب ما اگر خدایی نبود، دشمنان تو کاری به کار ما نداشتند. فردا، یک طرف، انقلابی است به نام تو و کمی آن سوتر، کسانی که حاکمیت حق را بر جهان نمیخواهند. تو را نمیخواهند. در نبرد خدا و کدخدا، ما ایمان به قدرت تو داریم. تو بالاتری. مکر تو کاریتر است.
خدایا! به سرودهای انقلاب ما نگاه کن! همهاش نام توست. کجا ما خرمشهری آزاد کردهایم، بیآنکه فراموش کنیم نقش تو را؟ و کجا خمینی و خامنهای، از فتوحات سخن گفتهاند، الا آنکه سجده بر درگاه تو را نشانمان دهند؟
خدایا! هر کجا این انقلاب، علیه دشمنان تو، خودی نشان داده، ولیفقیه، دست قدرت تو را به ما نشان داده. نشانی محراب تو را، مِهر تو را، مُهر تو را.
خدایا! در سی و پنجمین تولد انقلاب، چه سخنی زیباتر از سخن گفتن با تو؟ و چه کاری بهتر از حمد و ستایش خدای انقلاب؟ خدایا! ۳۵ سال بعد از ۲۲ بهمن ۵۷ ما همچنان انقلابی هستیم. قلب انقلاب اسلامی، جای تو است. درون سینه ما که سرشار از محبت، بلکه ولایت توست، چگونه دوستی با آمریکا بگنجد؟! و چرا نمیفهمند بعضیها که خدا و کدخدا، با آن همه دشمنی با هم، هرگز به بازی «برد – برد» نمیرسند؟! بعضیها از ما میخواهند دشمن را درک کنیم! اگر بنا بر درک دشمن بود، اصلا چرا انقلاب کردیم؟ آن هم به نام خدا؟ مگر دشمن، خدای ما را درک میکند، نهاد بشریت را درک میکند، انقلاب اسلامی را درک میکند، خون شهدای ما را درک میکند، خون دل مادران شهدای ما را درک میکند که ما او را درک کنیم؟!
دلی که خدا را درک کرده، به کار درک کدخدا نمیآید! و حنجرهای که «مرگ بر آمریکا» گفته، همچنان هر چه فریاد دارد، بر سر آمریکا میکشد. ما همان انقلابیهای بهمن پنجاه و هفتیم، بلکه تندتر! صراحت ما علیه دشمن، بیشتر شده. ما بیشتر از پدرانمان، خشم داریم نسبت به آمریکا، چرا که بیشتر از شهدا، شاهد عداوت دشمن بودهایم. تنفر ما از آمریکا، بسی بیشتر از شهدای دهه ۶۰ است چرا که بعد از رفتن شهدا، ذرهای از خباثت دشمن، کم نشده.
اگر ما بدیها و بیادبیهای بیشتری از دشمن دیدهایم، حق داریم رساتر از قبل و بلندتر از قبلیها، فریاد برآوریم «مرگ بر آمریکا». روز ۲۲ بهمن ۵۷ ما بلکه دهه ۶۰ ما، همه دنیا با شعار «مرگ بر آمریکا» موافق نبودند. اینک ۳۵ سال بعد از انقلاب، «مرگ بر آمریکا» بدل به شعار همه ملتها شده. دشمنی با نظام سلطه در نهاد بشریت است.
ذات آدمی، تنفر از سلطهگری است و وقتی دشمنی سلطهگران، فزونی میگیرد، خشم جهانیان هم از او بیشتر میشود. با این حساب، آیا ما نیاز به اصلاح چهره انقلاب خود نزد جهانیان داریم یا آمریکای منفور؟! آنکه باید دستی اساسی بر قیافه کریهالمنظر، وحشی، بیادب و منفور خود بکشد، رژیم آمریکاست و الا تصویر جمهوری اسلامی در امهات و اصول، خداییتر از آن است که نیاز به اصلاح داشته باشد.
اگر منتهیالآمال ما، دست دادن با سران کاخ سفید بود، این کار را به طریق اولی، محمدرضا پهلوی گور به گوری داشت انجام میداد! و اگر دست دادن با دشمن و توافق با شیطان، گرهگشا بود، شاه نگونبخت، اساسا سقوط نمیکرد! من در شگفتم که چرا بعضی دوستان دیپلمات، کدخدا را بیش از خدا، در محاسبات خود راه میدهند!
انقلاب متکی به خدا و متکی به ۳۰۰ هزار شهید، زیباتر از آن است که نیاز به تغییر چهره داشته باشد. کدخدایی که دیگر نیست، باید اصلاح کند چشم و ابروی خود را! خدا جای حق نشسته، کدخدا باید اصلاح کند موضع خود را!
خدایا! تو شاهد باش که ما انقلابی باقی ماندهایم و از انقلاب با نام و یاد تو، ذرهای پشیمان نگشتهایم. ما انقلابی حرف میزنیم، انقلابی عمل میکنیم، انقلابی فکر میکنیم و همچنان انقلابی، از انقلابمان پاسداری میکنیم. انقلابی بودن، یعنی جمع آرمانخواهی و واقعگرایی، یعنی جمع تکلیف و نتیجه. نقطه مقابل افراط و تفریط، صراط مستقیم انقلاب اسلامی است، نه اعتدال. اعتدال، نوعی میانهروی کاریکاتورگونه است که حتی این توانایی را هم دارد که در تقابل خدا و کدخدا، میانه را بگیرد و دم از بازی «برد – برد» بزند! اعتدال، نوعی ژست سیاسی است که گاهی در برابر دشمن، لال میشود اما علیه دوست، سرشار از قیل و قال! شعار ما را دولتهایی که میآیند و میروند، تعیین نمیکنند، انقلاب اسلامی معین میکند. ما شعار انقلاب، یعنی شعار استقلال را به هیچ شعاری منجمله شعار اعتدال نمیفروشیم، چرا که اینک دیگر بر ما ثابت شده، اگر استقلال، دشمن را پس میزند، اعتدال، دشمن را جلو میآورد. اگر استقلال، ضامن امنیت، پیشرفت و آرامش است، اعتدال، دشمن را هارتر میکند. خدایا! تو شاهد باش دفاع ما را از شعار شهدا، و شهادت بده ایستادگی ما را بر موضع انقلابی که به جای تعصب به کدخدا، روی شعائر بلند تو حساس است و نسبت به دین تو غیرت دارد. خدایا! تو شاهد باش که ما دولتی نبوده و نیستیم، بلکه انقلابی بوده و هستیم. ما در نامههای خصوصی و البته موهوم، از انقلاب دفاع نمیکنیم، بلکه صریح و صحیح، پشت انقلابمان هستیم. فردا ما با صراحت هر چه تمامتر، از اصل مسلم ولایت فقیه و از مصداق مقتدر آن، دفاع خواهیم کرد. فردا هر «مرگ بر آمریکا»ی ما انشاءالله تیری است بر قلب کاخ سفید. فردا معلوم خواهد شد برخلاف نظر بعضیها، این کاخ روسیاه سفید است که نیاز به تغییر چهره دارد، نه حسینیه خدایی امام خمینی (ره). فردا معلوم خواهد شد طرف حساب آمریکا، انقلاب اسلامی است، نه این دولت یا آن دولت. و به این عبارت، هر توافقی، کاغذپاره است! فردا انشاءالله شعارهای غرّای ملت، ماشین زخمخورده دیپلماسی دولت را روی چال خواهد برد و آن را تعمیر خواهد کرد! فردا کدخدا خواهد فهمید که در مصاف با خدا، چارهای جز شکست ندارد. فردا اوباما و جان کری خواهند فهمید که بیهوده توافق بستهاند، چرا که طرف حسابشان، یک انقلاب اسلامی ۳۵ ساله است، نه دولتهای ۴ ساله! فردا در جشن تولد استقلال، باید آزادی و آزادی بیان سخن براند، نه اعتدال، که فردا روز همه ملت است، نه روز دولت. فردا بیش از آنکه روز این قوه و آن قوه باشد، روز فرمانده کل قواست. فردا روز دست خدا، روز خداست.
خدایا! فردا حلقوم ما در تصرف تو است؛ فردا روز توست. مگر نه آنکه ما از آن به «یومالله» یاد میکنیم؟! فردا، این تویی که میآیی. این تویی که اثبات میشوی. این تویی که حماسه میآفرینی. در خط مقدم فردا، فرمانده تویی… و ما از تو خط میگیریم.
خدایا! فردا، یک ملت، لشکر خواهی داشت. اگر هر روز، یک روز به ظهور حضرت منتقم نزدیکتر میشود، فردا چون «یومالله» است، گویی یک فصل به آمدن بهار نزدیکتر میشود. خدایا! بهترین فردا را تو به ما وعده دادهای. آن ملتی که قرار بود از مشرق زمین، با انقلاب خود، قیام منجی را نزدیکتر کند، اینک به جشن سی و پنجم رسیده. تا فردای ما، فردایی داشته باشد، گمانم وقت خوبی است. خدایا! برای کدام برگ از این سررسید، نقشه ظهور کشیدهای؟! تا آن روز رویایی، نگهدار انقلاب ما باش، نگهدار فردای ما باش، نگهدار فریاد ما باش، نگهدار مولای خراسانی ما باش. سران کاخسفید، انقلاب ما را از چشم تو میبینند. این یکی را درست فهمیدهاند. دارند با تو دشمنی میکنند.
خدایا! فردا «روز حضور» است اما این فردا، خود، فردایی دیگر میخواهد؛ «روز ظهور». فردا ما با حضور خود، بر دهان دشمن تو میکوبیم. باشد که فردایی دیگر، «الله» اذن بر آمدن «بقیهالله» دهد… و تسکین دهد این دل بیقرار را. خدایا! قول حضور از ما، قول ظهور با تو. از این تقسیم کار، دند شیطان نرم، چشم کدخدا کور!
وطن امروز/ ۲۱ بهمن ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
محسنات دولت را هم ببینید!
یادداشت مهمان/ علی اکبر بهشتی:
این روزها در هر کوی و برزنی، اعم از مترو و تاکسی و صف سبد کالا و اتکا و شهروند و رفاه و چی و چی، مردم را می بینم که مشغول انتقاد از دولت اند و گلایه ها دارند بس زیاد.
من با اینکه خود منتقد این دولت هستم، اما هرگز این رویه را صحیح نمی دانم. صریح بگویم؛
این درست که توافق چندان متوازنی با «۱ + ۵» بسته نشد، این درست که معیشت مردم، تنها با توزیع سبد کالا، آنهم غیر مدبرانه، اصلاح نمی شود، این درست که توزیع سبد کالا، اصلا میانه ای با کرامت مردم ندارد، این درست که دست اندرکاران، بعضا با بولدوزر مشغول قلع و قمع مخالفان از اینجا و آنجا هستند، این درست که بخش اعظم دست آوردهای هسته ای، یک شبه پلمب شد، این درست که در توافق ژنو، «آنچه مرقوم شد» با واقعیت خیلی همخوانی نداشت،
این درست که متاثر از «دیپلماسی صدقه ای» هر روز توسط دشمن، تهدید می شویم، این درست که غرور ملی را بعضا جریحه دار می بینیم، این درست که حتی «ماری» هم علیه ملت ایران از گزینه نظامی سخن می گوید، این درست که سرمایه گذاری بیش از حد روی توافق با دشمن در عرصه سیاست خارجی، تعامل با دوست را در عرصه های سیاست داخلی و اقتصاد، کم و بیش مخدوش کرده،
این درست که میان داده ها و گرفته های توافق ژنو، چندان نسبت درستی وجود ندارد، این درست که از نظر فلان مشاور ارشد دولت، رانندگان تاکسی، لبوفروش ها و… حق حتی یک اظهار نظر هم ندارند، این درست که از نظر بهمان مشاور ارشد دولت، نیمی از مردم، رای به بی قانونی داده اند، این درست که به جای عذرخواهی، بعضا شاهد مغلطه و فرافکنی هستیم، این درست که به سرهنگ ها، چند بار در همین دولت، اهانت شد،
این درست که از نظر دشمن، نقض توافق ژنو، مترادف با حمله نظامی به ایران است، این درست که امتیاز دادن غیر عقلانی به دشمن، گستاخ کردن بیشتر اجنبی را به همراه داشته است، این درست که با سخنرانی و سخندانی نمی توان اوضاع معیشتی مردم را بهبود بخشید،
این درست که «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست»، این درست که علاوه بر نشان دادن کلید، باید برنامه های مدون و هم شان با کرامت مردم نیز داشت، این درست که بی تدبیری در توزیع سبد کالا منجر به مرگ ۲ نفر، و صدالبته جراحت جسم و جان بسیاری دیگر شد، این درست که مردم در سرمای بی سابقه، بی سابقه ترین صف ها را تجربه کردند، این درست که خیلی ها بعد از ۶ ساعت ایستادن توی صف، دست آخر ملتفت شدند که اصلا نام شان در میان گیرندگان سبد کالا نبوده،
این درست که پیامک های مرتبط با توزیع سبد کالا، مدبرانه و دقیق ارسال نشده، این درست که بعضا اقشار محروم جامعه، جایی در میان سبدبگیران ندارند، این درست که بعضا اقشار مرفه جامعه، جایی در میان سبدبگیران دارند، این درست که خیلی بهتر از این هم می شد در باب توزیع سبد کالا، برنامه ریزی و تدبیر کرد،
این درست که توزیع سبد کالا بدین روش، تقریبا صدای همه ملت را درآورده، این درست که قرار است با افزایش قیمت حامل های انرژی، مردم شاهد گرانی بیشتر، و صدالبته نگرانی بیشتر باشند، این درست که توافق ژنو، سیاهنمایی علیه دولت های سابق و اسبق، و افراطی خواندن اصحاب نقد، برای این مردم، آب و نان نشده و نمی شود، این درست که الان چند روز است برق و گاز بسیاری از مناطق شمال کشور قطع می باشد، این درست که اهالی شمال به ویژه مازنی ها، بعضا از سرما، ویبره گرفته اند، این درست که دست اندرکاران نشان داده اند چندان توان مدیریت بحران را ندارند، این درست که به جای نیروهای دولتی، بچه های خدوم، مخلص و فداکار سپاه و بسیج وارد میدان شده اند، این درست که قرار است حق و حقوق خودمان را، و تنها قسم نازلی از آن را، در اقساط دون شان ملت ایران، و داخل چمدان، از دشمن بگیریم، این درست که علی رغم پای فشردن ریاست محترم جمهوری روی نقد، پای مطبوعات به دادگاه باز می شود، این درست که تیتر «سقوط آزاد بورس» در روزنامه وطن امروز، مخل امنیت ملی، تشخیص داده شده،
این درست که جواب حرف حساب رسانه را، نه با بگیر و ببند، که با خرد و ادب باید داد، این درست که همچنان توزیع شیر رایگان در مدارس ابتدایی در هفته اول آغاز به کار این دولت، بهترین تدبیر دستگاه اجرا محسوب می شود، این درست که حک عکس پلنگ روی پیرهن تیم ملی، حفاظت از محیط زیست نمی شود،
این درست که «کاسبی با حیوانات زبان بسته» حل بحران آلودگی هوای شهرهای بزرگ نمی شود، این درست که مجسمه شیردال، مال ۲۵۰۰ سال بعد از میلاد حضرت مسیح است، این درست که حمل و نقل در بودجه تقدیمی دولت به مجلس، رقم بسیار پایینی دارد، این درست که عدم توازن در لایحه بودجه، صدای اغلب وکلای شهرستانی را درآورده، این درست که آقای ظریف، قدرت نظامی کشور ۳۰۰ هزار شهید را، و اقتدار همرزمان شهدا را ضعیف تلقی می کند، این درست که به جای پاسخ دندان شکن به دشمن، بعضا جواب دوست را تند و تیز می دهند،
این درست که نه دیپلماسی صدقه ای و نه اقتصاد صدقه ای، هیچ یک با رضایت افکار عمومی همراه نشد، این درست که قرار بود فضای فرهنگ و رسانه، امنیتی نباشد، این درست که قرار بود گداپروری، بد و مذموم تلقی شود، این درست که دیشب، هر ۴ جاده منتهی به شمال کشور نزدیک ۲۴ ساعت بسته بود، این درست که پیرزن مادر شهید در فروشگاه اتکای میدان شهدا، بعد از ۴ ساعت صف، آنهم در سرمای زیر چند درجه، دیگر کاملا خسته بود، این درست که هیچ کدام از مشاهیر اقتصادی دولت، استعفا ندادند، این درست که دولت بعدی، به عبارتی کارنامه آسانی خواهد داشت، اگر فقط سبد توزیع کالا بدین روش نداشته باشد، یا اگر تنها، توافق ژنو در کارنامه اش نباشد، و این درست که دولت بعدی، برای حل و فصل همه این بی تدبیری ها، به عبارتی کار بسیار سختی در پیش دارد،
اما…
آری، اما محسنات بی مثال، ممتاز، فراوان، غیر قابل وصف، عالی و فوق العاده کثیر این دولت را هم هرگز نباید نادیده گرفت!
ملت ایران! این بود انشای من…
وطن امروز/ ۱۶ بهمن ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
گزینهها پوسید روی میز
این اوباما بچه بود، یادش نمیآید؛
از بهمن ۵۷، سی و پنج سال است که براساس آنچه رؤسای جمهور آمریکا منقول میدارند، هفته بعد قرار است انقلاب اسلامی سقوط کند! به خدا این گزینه نظامی، پوسید روی میز رؤسای جمهور آمریکا!
آمریکا یک رئیسجمهور داشت به نام «ریگان» که میخواست ریشه ملت ایران را از طریق خلیج و با ناوهای دریایی خشک کند! آن روزها مردم، این شعار را سر دست گرفتند؛
«خلیج فارس ایران، محل دفن ریگان».
ما آن روزها بچه بودیم اما نوگل بهار نبودیم! ظریف نبودیم! تخس بودیم! قد کشیدیم! و حالا میپرسیم؛
«کجایی اصلا آقای ریگان؟! حال شما چطور است؟!»
روزی «علیرضا» از این هم بزرگتر خواهد شد و از اوباما و جان کری خواهد پرسید؛
«کجایید عالیجنابان؟! چه خبر از گزینه نظامیتان؟! پدرم مصطفی، با گزینه خون هستهایاش، هنوز در موضع غرور ایستاده. شما کجایید؟! راستی! حال توافقتان چطور است؟!»
چیست انقلاب اسلامی؟ جز تسلیم آمریکا در برابر شکوه و عظمت ملت ایران؟ ۳۵ سال است همه رؤسای جمهور آمریکا به علامت تسلیم در برابر ملت ما، دست خود را بالا بردهاند.
اصلا فرقی نمیکند در ایران چه کسی رئیسجمهور باشد یا در آمریکا چه کسی! اصل مناسبات، دست انقلاب اسلامی است.
دولتها میآیند و میروند، دولتها به عبارتی همه موقتند، آنچه اما باقی میماند، انقلاب اسلامی ملتی است که «الله» خدایش بود و «روحالله» امامش. هر ثانیهای که از این انقلاب میگذرد، یعنی آمریکا در ستیز با ملت ایران، کم آورده. و هر ۱۲ بهمنی که «حضرت آقا» به دیدار امام و شهدا میروند، کاخ سفید را عصبانیتر میکند.
در آمریکا رئیسجمهوری که میگفت؛ «با رفتن خمینی، دیگر کار انقلاب اسلامی تمام است» کجاست؟!
سگی که گاز میگیرد، پارس نمیکند اما رؤسای جمهور آمریکا زیاد هارت و پورت میکنند! انقلاب اسلامی دقیقا خورده به ملاج ابلیس! و آن بالا یکی هست که هوای انقلاب ما را دارد.
خدای «والفجر ۸» هماینک هم خداست. امامِ زمانی که در عرض اروند، یکی یکی دست بچه رزمندهها را گرفت، هماینک هم امام زمان(عج) است. ما در شلمچه، یک خانم حضرت زهرا(س) داشتیم که الان هم مادری میکند برای خون شهدایی که با سربند جگرگوشهاش حسین(ع) با سربند «یا حسین» به خط میزدند.
شوخی نیست؛ دعای دردانههای دهر، پشت این انقلاب است. کاخ سفید، «آقا» ندارد، اگر داشت، هرگز ابرقدرتی آمریکا به این روزگار نمیافتاد که عالم و آدم را علیه اسد بسیج کند، آب از آب تکان نخورد!
این اوباما بچه بود؛ یادش نمیآید؛
روزگاری سران آمریکا اراده میکردند، ظرف ۳ سوت، مصدق را میبردند و شاه را میآوردند! این را میبردند، آن را میآوردند! اینک، این سیدحسن نصرالله است که معلوم میکند چه کسی باید در سوریه حاکم باشد، چرا که رای اکثریت مردم منطقه مهم است، نه اراده سران کاخ سفید. چرا که دنیا، مقاومت علیه سران آمریکا و اسرائیل را دوست میدارد، انقلاب اسلامی را دوست میدارد، شعار «مرگ بر آمریکا» را دوست میدارد. رهبر کاخ سفید، صهیونیستها هستند، اما رهبر سیدحسن نصرالله، «آقا»ی ماست.
در «مصاف رهبران» تو بگذار نتیجه جنگ ۳۳ روزه مشخص کند رهبر فاتح را. دلم میسوزد برای ابرقدرتی آمریکا! اگر زمان خمینی میگفت «گزینه نظامی روی میز است»، اینقدر هم حالا جرات داشت که ۸ سال علیه ملت ایران، جنگی را تحمیل کند. هر چند که همان زمان هم، خمینی عصایش را بلند کرد و کوباند بر فرق کاخ سفید. عصای خمینی، بچههایی بودند که دیگر از گهواره برخاسته بودند؛ شیربچههای الی بیتالمقدس، بسیجیان کربلای ۴ و ۵، دلاورمردان همین والفجر ۸! اینک اما در زمان خلف شایسته خمینی، ۲۴ سال است گزینه نظامی از روی میز سران کاخ سفید تکان نمیخورد! و هرگز به مرحله عمل نمیرسد! هر چقدر آمریکا در ستیز با انقلاب اسلامی، گامهایی اساسی به عقب برداشته، انقلاب اسلامی جلو آمده است. فی الحال، سگهای کاخ سفید، فقط زر مفت میزنند و دیگر گاز نمیگیرند چرا که خوب میدانند عصای خامنهای، همان عصای خمینی است بلکه با بردی بیشتر. سیدحسن نصرالله، عصای خامنهای است. اگر مصطفی چمران، عصای خمینی بود، مصطفی احمدیروشن هم عصای خامنهای است. اگر «مصطفای خمینی» در زیرشاخه فیزیک پلاسما، «گداخت هستهای» خوانده بود، «مصطفای خامنهای» آن علم را به وادی عمل آورد و مظهر غرور ملی، علیه کاخ سفیدی شد که پیشرفت ملت ایران را نمیخواست. عصای آمریکاییها اما صهیونیستها هستند که خود نیاز مبرم به عصا دارند! ما «آقا»یی داریم که خودشان «آقا»یی دارند، امام زمانی دارند، خلوتی دارند. ما بر این باوریم که انقلاب اسلامی با همه شهدایش، عصای دست ظهور است انشاءالله… و دیر نیست که خداوند بر فرستادن حضرت منجی، «اراده انتقام» فرماید. آنکه آن بالا هوای خون شهدای ما را دارد، خود خداست. خدا بهتر از همه میداند که دنیا، منتقمی کم دارد. اینک، «گزینه ظهور» روی میز هستی است.
سال ۴۲ در آن یخبندان امید که هیچ کسی رفتن دیو را باور نداشت -چون آمریکاییها پشتش بودند- شاید این فقط خمینی بود که خوب میدانست گزینه انقلاب اسلامی، روی میز تقدیر است. آن روزها خمینی از فرزندان درون گهواره سخن میگفت! از فردا! از فردایی که آمدنش را هیچ کس باور نداشت!
انقلاب اسلامی؟! مگر ممکن است؟! مگر میشود؟! مگر شاه جلاد میگذارد؟! مگر آمریکاییها میگذارند؟!
اینک اما وقتی خامنهای از فردای روشن ظهور سخن میگوید، تعجبی در کار نیست! چرا که ابهت شب، شکسته است! و شب پرستان دارند آخرین نفسهای خود را میزنند!
تا آفتاب بزند، ستارهها، عصای دست ماه میمانند…
دیگر، روزگار «مگر آمریکاییها میگذارند؟» گذشته است! توافق را ول کنید! روح ندارد! خشم روحالله ندارد! و دولتها همه موقتند! طرف حساب آمریکا، خود خود خود انقلاب اسلامی است.
اینک سران کاخ سفید، آنقدر از عصای انقلاب میترسند که گزینه نظامی فقط روی میزشان است اما خب! جهان را بنگر و نگاه کن به دستان الله که میخواهد «گزینه بقیهالله» را روانه میدان کند… وقتی کدخدا، دیگر کدخدا نیست، فقط توافق ملتها با خداست که روح دارد. ما یک لوگوی شادتر از ۲۲ بهمن ۵۷ به «وطن امروز» بدهکاریم!
خبر مرگ آمریکا، «امام آمد» ما، دیدنیتر است.
فردا دیدنیتر است. وای از آن روز که بلند شود عصای مهدی(عج).
وطن امروز/ ۱۳ بهمن ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
نامه ای به ابراهیم حاتمی کیا
به نام خدا… خدای کلمه، خدای حرف، خدای «چ». به نام خدا… خدای پاوه، خدای جاده اهواز – خرمشهر.
و سلام بر ابراهیم! حالا «چ» فقط یکی از سی و چند حرف زبان فارسی نیست؛ بیشتر، آدمی را یاد آخرین اثر حاتمی کیا می اندازد، یاد «چمران» که درست مثل «چریک» با «چ» شروع می شود! وه که در همین مختصر حرف ناز و مدور ۳ نقطه ای، چقدر معنای بلند بالا خوابیده… و من، «چ» عزیز را دوست می دارم، آنجا که حتی در اوج جنگ و خون، نهیب علیه منیت و دعواهای نفسانی را فراموش نمی کند؛
«شما وسط این بگومگو، صدای اصل کاری را نشنیدید… خوب گوش کنید!»
{از مناره های دوردست، صدای اذان می آید؛ الله اکبر…}
اصلا سر ابراهیم درد می کند برای تبر دست گرفتن، رفتن به جنگ بت های نفسانی، دعوا… دعوا با خود و با نفس خود به خاطر خدا… و خدا رحمت کند آنکه بر این حلال زاده نیز نام «ابراهیم» گذاشت. در زمانه ای که عمدتا فیلمساز به جای فیلم حرف می زند، بعضی ها معتقدند؛ «فیلم باید خودش حرف بزند». در «چ» اما حرف، نه از آنِ فیلمساز است، نه از آنِ فیلم. حتی این «چمران» هم نیست که حرف می زند! حرفی اگر هست، فقط و فقط حرف خداست. «چ» حرف خداست. خدایی که از حلقوم مصطفی چمران و اصغر وصالی حرف می زند! ابراهیم را هم باید به تبر شناخت و هم عرفان… و مگر نه آنکه چمران خود گل و گلوله و صلح و اسلحه و عشق و جنگ و عرفان و نبرد را با هم داشت؟! و مگر نه آنکه وسط معرکه، با گل آفتاب گردان، عکس یادگاری می انداخت؟!
از «علی (ع)» فیلم ساختن، بسی سخت تر است تا از پیامبر، چرا که «جمع اضداد» را مشکل بتوان «تصور» کرد، چه رسد به «تصویر»! و چمران در گونه خودش، «جمع اضداد» بود. گفتم که! سر ابراهیم درد می کند برای دعوا!
«اصلا خود خمینی هم “سرباز خدا“ بود».
وه که چه عارفانه بود این پاسخ شهید چمران به شهید وصالی. «چ» هم سرباز خداست؛ خواه حرف باشد، خواه فیلم…
آهای ابراهیم حاتمی کیا! جایی به بزرگی گفته بودی؛ «من مطرب نیستم» اما هیچ می دانستی روضه های نابی می خوانی؟!
به حرمت اشک هایی که در حریم خصوصی «چ» ریختم، این چند جمله را که با حروفی از قبیل «چ» نوشته شده، پذیرا باش. فقط همین یک قلم شهید، فقط همین چمران کفایت می کند که تو حق داشته باشی عاشق شهدا باشی. و همچنان از جبهه و جنگ، فیلم بسازی. این سهم تو نیست، حق توست. و اصلا نمی شود چمران را دوست نداشت. ابراهیم! این جمهوری، «جمهوری مصطفی ها» است. «مصطفی» نام تمام شهدای هسته ای این دیار است. از حیث علمی، همه چمران را به دکترا در زمینه «فیزیک پلاسما» می شناسند، من اما به مهمترین زیرشاخه درسی اش یعنی «گداخت هسته ای». آری، این جمهوری، «جمهوری مصطفی ها» است… و هنوز عصای خمینی بلند است.
۲۸ صفر ۹۲/ مصطفایی ترین روز سال
دوستدارت حسین قدیانی
وطن امروز/ ۸ بهمن ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
غرور ملی شکست، نه ساختمان تحریم
آنچه متاثر از توافق ژنو اجرا شد، آنقدر تلخ بود که غرور ملی آحاد ملت، حتی رایدهندگان به آقای روحانی را جریحهدار کرد.
ایرانیجماعت را همگان به احساس میشناسند و روحیه حساس. صدالبته دیدن تصاویر پلمب ساخت و سازهای هستهای و بازایستادن سانتریفیوژها از چرخش، روح و روان هر ایرانی آزادهای را آزار میدهد.
تودههای مردم، صرفنظر از مصداق رأیشان، لابد خود را میگذارند جای آن نخبه جوان که آن همه گمنام و بیادعا در کارگاههای هستهای مشغول کار است، بعد میبیند نتیجه تلاشش پلمب شده.
چیست مگر گناه اصحاب هستهای؟! فیالمثل آیا وزرای همین کابینه، خوششان میآید که هر از چندی، دم و دستگاهشان به بهانههای مختلف، پلمب شود؟! یعنی هستهای ما اندازه صفحه فیسبوک وزیر خارجه حرمت ندارد؟!
من قدر سوادم، خود را فقط میگذارم جای فلان سوپور سایت نطنز. دل او هم غروب جمعهای است برای خود، خدا عالم است. یاد آن روز میکند که صبح به جای دیدن مهر و پلمب بازرسان آژانس، به مصطفی احمدیروشن سلام میداد. مشاهده آن جوان شهید کجا، تماشای ریخت جاسوسان سیا و موساد کجا؟!
آنکه دارد لبو میفروشد هم ایرانی است، گیرم هنوز لبو را لای روزنامه بپیچد. ایضا آن راننده تاکسی که غذای گرمش را میگذارد صندوق عقب، بلکه ظهر شود و غذای از دهان افتاده و دیگر سرد شده را میل کند و ادامه کار مسافرکشی.
حال متوجه میشوید که چرا بعضی از دماغ فیل پایین افتادههای مشاور، این همه دل ناصاف دارند با اقشار زحمتکش این ملت؟! بیخود نیست که درمیآید صدای آن عالم فرزانه؛ «بعد از دست دادن با اجنبی، بروید بشمرید انگشتان دستتان را مبادا کم شده باشد.»
ایرانی، ایرانی است و آنجا که سخن از غرور ملی است، لبوفروش و راننده تاکسی و مرجع تقلید به هم میرسند. آه از سیام دی ماه. در این روز، ما در «وطن امروز» یک لوگوی روزنامه را سیاه کردیم، صدای بعضیها درآمد، چه میگویند این همه سیاهنمایی خود را که گویی هیچ افتخاری نبوده در گذشته؟!
از لبوفروش گرفته تا دانشمند هستهای، جملگی غرور ملی را میفهمند اما بیاییم فرض کنیم روزنامههای زنجیرهای هم چیزی از این غرور عایدشان است که تیتر یک میزنند؛
«مرگ تحریمها – تعلیق هستهای».
یعنی ملت! خیلی هم حالا از تعلیق هستهای ناراحت نباشید که مابهازای آن، تحریمها مرد و رفت پی کارش! این به آن در!
ملت ما در کنار غرور ملی، فهم و شعور ملی هم دارد و هرگز عداوت ذاتی با هیچ دولتی نداشته و نخواهد داشت. ملت در درک این دولت هم، هیچ کم نگذاشته، ولو اینکه دولت، هفت دهم درصدی بوده باشد.
این درست که از نظر مشاوران عالی و ارشد این دولت، نیمی از ملت، رأی به بیقانونی دادهاند اما خب! ادب ملت ما بالاتر از آن است که لزوما جواب بدی را با بدی بدهد.
ملت نجیب ما یک ملت است و هرگز تقسیم بر ۲ نمیشود. ملت این روزها، ناظر بر آنچه بعضیها مرقوم میدارند، درگیر و دار این پرسش است که «ما عکس تعلیق هستهای را دیدیم اما کجاست تصویر مرگ تحریمها؟!» توافق ژنو، بسیار نامتوازن است و این «توافق نامتوازن» را لبوفروش حتی اگر نتواند درست تلفظ کند، کاملا میفهمد. البته عکسش هم صادق است!
ملت اصلا به خاطر روی گل دولت، فرض هم بکند که توافق، متوازن بوده، باز در گیرودار یک پرسش دیگر است؛
«این سرمایه که شما با آن معامله بر فرض متوازن کردهاید، سرمایه خودتان بوده یا سرمایه خون شهدای هستهای؟! سرمایه خودتان بوده یا سرمایه دولتهای قبلی؟! شما که قبلا هم باری هستهای را پلمب کرده بودید، پس سرمایهای که با آن دست به معامله زدید، از خودتان نبوده، بلکه محصول کار و ماحصل خون گذشتگان بوده. با این همه، چرا علیه گذشته سیاهنمایی میکنید؟! و چرا این همه دروغ میگویید؟!»
آری! حتی فرض هم بگیریم دولت در این توافق، گل کاشته، همه آن امتیازی که به حریف داده، مدیون سرمایهای است که دیگران، بویژه شهدای هستهای، به او منتقل کردهاند و الا دولت هفتدهم درصدی، چیزی هم داشت که به دشمن بدهد تا مثلا مرگ تحریمها را از اجنبی بازستاند؟!
و اما فرض و خیال را وانهیم و سخن بر مبنای واقعیت بگوییم. اظهارات دستاندرکاران سیاست خارجی دولت، بلکه شخص رئیس قوه مجریه را اگر در این ۱۰۰ روز اخیر بررسی کنیم، معالاسف آنچه زیاد دیده میشود، تناقض است. «ما از هیچ حق هستهای در برابر قدرتها کوتاه نمیآییم» در حالی بیان میشود که همین چند وقت پیش، جشن شادمانی گرفتند و گفتند: «حتی آمریکا هم حقوق هستهای ما را به رسمیت شناخته».
اولا؛ اگر به رسمیت شناخته، دیگر چه لزوم است به جمله «ما از حق هستهای خود در برابر دشمن کوتاه نمیآییم»؟! مگر او به رسمیت نشناخته بود؟! وانگهی! این چه طرز حرف زدن با یک دشمن مودب و باهوش است که حقوق هستهایات را هم به رسمیت شناخته؟!
ثانیا؛ عاقبت بر ما روشن کنید که دشمن، کدام حق را به رسمیت شناخته؟! حق غنیسازی، حق هستهای یا حق مهر و پلمب تاسیسات هستهای؟!
متاسفانه تناقض در این باب، زیادی زیاد است. «ما از حقوق هستهای خود یک ذره عقبنشینی نمیکنیم» جملهای است از وزیر امور خارجه. آقای ظریف! اینگونه؟! میخواستید عقبنشینی کنید، چه میکردید؟! و آیا بهتر نیست از هستهای، یک چیزی هم باقی بگذاریم و همه را پلمب نکنیم، بلکه برای معامله در ادوار بعدی مذاکرات، احیانا سرمایهای برای چانه زدن داشته باشیم؟!
ما از قبل، سیاهی سیام دی ماه را میدیدیم که معتقد بودیم اسرائیل، اتفاقا بیشترین منفعت را از توافق ژنو میبرد اما بعضیها، نه فقط فریب خنده اوباما را خوردند، بلکه حتی فریب اخم و تخم ظاهری نتانیاهو را هم خوردند!
مسخره است؛ هستهای ما متاثر از توافق ژنو، پلمب شود، آن وقت نتانیاهو از این توافق عصبانی باشد! بعضیها خوب است حالا پیدا کنند همصدای با اسرائیل کیست؟!
و هر چند مشاوران ارشد و عالی این دولت، ما را غیرقانونی میدانند، ما اما مشورتهای بهتری به دولت میدهیم. آنچه سیام دی ماه، نقدا لرزید، ساختمان صنعت هستهای کشور بود، نه ساختمان تحریم. این توافق اما طبق مفاد آن، قابل بازگشت است. سرمایه را بازگردانید، که همه آن سرمایه، اتفاقا در اوج تحریم، حاصل شد.
آقایان! آنچه مخل چرخیدن چرخ کارخانههای ما بود، چرخش سانتریفیوژها نبود. سانتریفیوژها خود بخشی از کارخانه ما هستند. بهتر نیست به جای شوهر دادن هستهای، دمی با عزم و غرور ملی و همت مردمان نیک خودمان وصلت کنیم؟!
و آیا بهتر نیست به جای مفت فروختن سرمایهای که دیگران برای ما به ارث… یعنی به امانت گذاشتهاند، با کار و تلاش، سرمایهای به سرمایه قبلیها اضافه کنیم؟!
به این معنی، من با سرمایهداری موافقم. آدم بیسرمایه، غرور مردمش را میشکند، نه ساختمان تحریم را. آه از سیام دی ماه…
این «آه» خودش مشورتی است به دولت. گیرم رأی ما به بیقانونی بوده! آه ما کاملا قانونی است.
وطن امروز/ ۲ بهمن ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
متقلب بزرگ ۸۸
«من نمیگویم در انتخابات ۸۸ تقلب شده» آشناترین جمله برای خاتمی است. از همان نخستین روزهای فتنه ۸۸ شنیدههای موثق ما حکایت از آن داشت که خاتمی بارها و بارها در جلسات خصوصی، ضمن تقبیح اعمال دیگر فتنهگران بویژه موسوی و کروبی، به این مهم معترف بوده که در انتخابات ۸۸ تقلبی رخ نداده. این که حالا خاتمی است، از متقلبین ترمزبریدهتر فتنهگر، مکرر نقل است که گفتهاند؛ «اساسا سیستم انتخابات در جمهوری اسلامی، آنقدر که با نظارت مردم و امنای ایشان پیوند دارد، وابسته به حکومت نیست، فلذا تقلب در انتخاباتهای جمهوری اسلامی کلا محال است». فایلی که اخیرا از سخنان خاتمی بیرون آمد و مربوط به سال ۹۱ است، اصلش را بخواهی ریشه در همان روزهای نخست بعد از انتخابات ۸۸ دارد. خاتمی همان روزها هم بهخوبی میدانست تقلبی در انتخابات رخ نداده، چه اینکه در نخستین انتخابات بعد از ۸۸ هم رفت و رای خود را به صندوق انداخت. فیالحال، اساسیترین سوال ممکن این است؛ «این آقایان اگر واقعا معتقد بوده و هستند که تقلب، تهمت و توهمی بیش نیست، پس چرا همان روزهای فتنه، در برابر دروغ بزرگ تقلب، موضع علنی، عمومی و رسمی نگرفتند؟!» من واقعا حیفم میآید که در ازای خون مقدس، پاک و زلال شهدایی چون حسین غلام کبیری و امیرحسام ذوالعلی بخواهم گریبان چرک فتنهگران دانهدرشت را بگیریم، یعنی بر این باورم که معامله این شهیدان بسیجی، با خدا بوده و بس، لیکن دمی خود را بگذارید جای والدین دیگر قربانیان فتنه؛ فتنهای که معالاسف، خشک و تر را با هم میسوزاند. آیا پدر و مادر ایشان حق ندارند خاتمی و امثالهم را اینگونه خطاب قرار دهند که؛ «شما فقط میخواستید جگرگوشههای ما قربانی ادعای تقلب شوند؟! حال راحت شدید؟! اصلا چرا همان روز واقعه، علنی اعلام نکردید تقلبی رخ نداده تا بلکه بچههای ما هم به هواداری شما، اسیر نقشه دشمن نشوند؟!» قدر مسلم هر خونی که در فتنه ۸۸ از بینی کسی خارج شده، در وهله اول، باید یقه سران فتنه را گرفت، و صدالبته یقه آن دسته از سران فتنهای که با علم بر موهوم بودن تقلب، همراهی کردند با داعیه تقلب. با قاضی مرتضوی به اندازه کافی کلنجار رفته شد، اینک وقت است فرشته عدالت، دمی هم گریبان خاتمی را بچسبد که چرا به جای خطکشی با اصحاب تقلب، آتشبیار معرکه شدند و فتنه را با همراهی خود فزون کردند؟! نه فقط در ماجرای کهریزک، بلکه در هر ماجرای هشتاد و هشتی دیگری، آنکه باید حساب پس بدهد، یکی هم خاتمی است. «من نمیگویم در انتخابات ۸۸ تقلب شده»، حساب ما را با خاتمی صاف نمیکند، تازه شروع میکند. البته از ما جلوتر، کسانیاند که جگرگوشههایشان، قربانی دورویی و تزویر بعضیها شدند. مدعی به عبارتی ایشانند. آنی فرض کنید خواصی از تبار خاتمی، همان نخستین روزهای فتنه ۸۸ میآمدند و به شکل علنی، و نه خصوصی، بر دهان داعیه داران تقلب میزدند و میگفتند؛ «انتقادات ما سر جای خود محفوظ اما هرگز تقلبی در انتخابات رخ نداده». آیا باز هم ادعای تقلب، تا این حد و حدود، «اسم رمز آشوب» میشد؟! آنی فرض کنید در برابر یاوه «اگر تقلب شد، بریزید در خیابانها»، خواصی از تبار خاتمی میآمدند جلو و لااقل به جوانان هوادار خود هشدار میدادند که؛ «مراقب باشید، تقلب، تهمتی بیاساس است». آیا آنهمه آتش فتنه، زبانههای متعدد میگرفت؟! هر ۳ قربانی کهریزک، والدینشان حی و حاضرند. آیا جز این است که این جوانان، قبل از هر چیز، جان خود را قربانی ادعای نادرست تقلب کردند؟! آری! این سوال، قبل از آنکه سوال ما از خاتمی باشد، سوال همه آن کسانی است که هزینه دادند بابت ادعای تقلب؛ «آقای خاتمی! شما میدانستی تقلب نشده و همراهی کردی با داعیهداران تقلب؟! این وسط چه میشود جواب خون فرزندان ما که قربانی امراض سیاسی شما شدند؟!» جز این، قانون هم باید گریبان آنان را که باید، بگیرد. عدالت هم، نظام هم. شگفتا! آنهمه آبرو از نظام ریخته شد به بهانه تقلب، آنهم در شرایطی که آقایان خود قائل به تقلب نبودند! آیا ۳۰۰ هزار خون شهدای این مملکت، از مصطفی چمران دکترا گرفته در فیزیک پلاسما، شاخه گداخت هستهای تا آخرین مصطفای روشن هستهای، مسخره دودرهبازی و بیچشم و رویی شبهمردانی نظیر خاتمیاند؟! آیا خشم انقلابی خمینی بتشکن، مسخره امراض سیاسی بعضی خواص جامعه است؟! ۸ ماه که چه عرض کنم؛ حدود ۲ سال، به بهانه تقلب، چشم طمع دشمن به خیابانهای مرکزی تهران و آشوب در خرمن انقلاب اسلامی دوخته شد، آنهم در شرایطی که بعضیها معتقد نبودند تقلب شده؟! مسخره کردهاند ملت را؟! مسخره کردهاند وصیتنامه شهدای این ملت را؟! مسخره کردهاند جوانان طرفدار خود را؟! یعنی فرهنگ لغت فارسی، نیاز به یک خانهتکانی اساسی دارد. من بسیار بعید میدانم هیچ کلمهای در زبان فارسی، معادل درستی برای این کار آقای خاتمی باشد! سزای این عمل خاتمی، هر ناسزایی هست و نیست! و دقیقا از همین زاویه است که من با شعار «میبخشم اما فراموش نمیکنم» مخالفم. این شعار همانقدر مسخره است که یکی بگوید؛ «من فراموش میکنم اما نمیبخشم!» بخشش فتنهگران از کیسه چه کسی، چه چیزی؟! مگر دست من و ماست فقط؟! اصلا مگر دست لطف و کرامت نظام است فقط؟! اتفاقا بخشش وقتی زیاده از حد میشود، تو خواه فراموش کنی، خواه نه، مجلس ختمات میشود همان مجلسی که اوباما در آن دلقکبازی میکند و کنار همسرش، عکس یادگاری میاندازد با دیگران! الگوی این ملت انقلابی، امام خمینی است، نه این و آن. خاتمی بخشیده نمیشود، چون اصلا ممکن نیست بخشیده شود. قانون ببخشد، عدل نمیبخشد. عدل ببخشد، آبروی نظام نمیبخشد. آبروی نظام ببخشد، خون شهدا نمیبخشد. و بر فرض که این همه ببخشند، جوانانی که با دستفرمان خاتمی به قهقرای زندگی رسیدند و فریب خوردند، هیچ نخواهند بخشید خاتمی را. چند سال پس از یومالله ۹ دی، ما محکمتر از قبل، سر جای خود و در همان موضع قبلی، شهدایی و انقلابی خود ایستاده ایم. آقای خاتمی کجاست؟! و چه کرده با خود که حتی مراجع مهربان تقلید هم، وی را به حریم خود راه نمیدهند؟! من، دیشب بعد از دیدن خبر خاتمی در «تسنیم»، صفحاتی از کتاب «نه ده» را خواندم. اگر و تنها اگر بابت یک مساله از نوشتههای هشتاد و هشتی پشیمان باشم، از این منظر است که چرا اندازه خیانت و نفاق اصحاب فتنه، قلم را با ایشان نیاویختم. خداوند این قصور را بر صاحب این قلم ببخشد که ما همین گونه هم بخشیدهایم فتنهگران را. زیادی بخشیدهایم. شعار «بخشش» را دیگران سر میدهند اما این ما بودیم که حیا به خرج دادیم در قبال آنهمه بیحیایی… که میدانستند تقلب نشده و همراهی کردند با ادعای تقلب! من به جد بر این گمانم که سال ۸۸ اتفاقا تقلب بسیار گستردهای حادث شد، منتها نه در انتخابات، که بعد از انتخابات. از مهمترین متقلبین سال ۸۸ یکی هم همین جناب خاتمی است. تقلب خاتمی در قلب جوانانی بود که به تأسی از خواصی چون خودش، واقعا باور کرده بودند در انتخابات ۸۸ تقلب رخ داده. تقلب از این بدتر؟! تقلب از این بدتر که خود چون خواص هستی، کنج دنج بنشینی و عدهای جوان ذاتا پاک، هزینه دوز و کلک تو را بدهند؟! تقلب از این بدتر که با همان شعارهای انقلاب، آمده بودند به جنگ انقلاب؟! تقلب از این بدتر که هم علیه ۴۰ میلیون رای ملت، هم علیه ۲۴ میلیون رای اکثریت، واقعیت و حقیقت را قلب کردند؟!… و تقلب از این بدتر که «دوست» را به ثمن بخس فروختند به «دشمن»؟! در آخر، توصیهای دارم به آقای خاتمی که شک ندارم منباب «شرط بلاغ» به صلاح دنیا و آخرت اوست. توصیه این است؛ همین سخنان اخیرا منتشر شده را، این بار نه در فلان جلسه خصوصی، بلکه در پیشگاه ملت ایران بیان کند.
وطن امروز/ ۱۵ دی ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
روح توافق!
روح توافق، روح توافق، روح توافق! یعنی خداوند پدر این «روح توافق» را بیامرزد که اگر نبود، معلوم نبود آقایان ظریف، عراقچی، بلکه هم روحانی، دیگر چه میخواستند بگویند! هی دم به ساعت اوباما و جان کری و وندی شرمن و مک کین و دیوید کوهن و ماری هارف و باب منندز با رفتار و گفتارشان رسما مفاد توافق ژنو را نقض میکنند، هی دم به ساعت آقایان ظریف، عراقچی، بلکه هم روحانی، رواداری به خرج داده، اظهار میدارند؛ فلان حرف کاخ سفید یا بهمان عمل وزارت خزانهداری آمریکا، نه با کلیت توافق هستهای، بلکه فقط با روح توافق ژنو در تعارض است، تحریمهای جدید، بیشتر ناقض روح توافق است، توافق هنوز کمپلت نقض نشده، در جریان است و… در اینجا چند پرسش به ذهن من میرسد که مطرح میکنم.
یک- روح توافق ژنو دقیقا یعنی چه؟! و مشخصا در کدام قسمت توافق واقع است؟!
دو- آیا همه توافقات، روح دارند یا این، اینطوری از آب درآمده؟! و چرا؟!
سه- این روح توافق ژنو، مثل روح آدمی، آیا با جسم در پیوند است یا برای خودش به صورت مستقل میپلکد؟!
چهار- آیا طرف غربی، بویژه آمریکاییها هم به داشتن روح برای توافق ژنو اعتقاد دارند یا این، فقط اعتقاد این سوی میز مذاکره است؟!
پنج- گور بابای روح توافق، کلا اوباما به روح اعتقاد دارد یا خیر؟!
شش- اگر توافق کاملا نقض شود، تکلیف روح آن چه خواهد شد؟!
هفت- دقیقا و مشخصا چه اتفاقی بیفتد، هم روح توافق نقض شده، هم جسم توافق؟!
هشت- وقتی روح یک توافق، نقض میشود؛ یعنی الحمدلله متن آن هنوز مورد عنایت قرار نگرفته، گرفته، کم و بیش گرفته یا که چی؟!
نه- در بدن آدمی، روح از جسم مهمتر و ماندگارتر است؛ این مساله در توافق ژنو چگونه است؟!
ده- اگر توافق کلا بمیرد، روح این توافق احیانا با کدامیک از ارواح توافقات سیاسی تاریخ محشور خواهد شد؟!
یازده- آیا روح عهدنامه ترکمانچای در عوالم بالا هنوز زنده است؟! در صورت حیات، آیا آن روح، بر روح توافق ژنو نظارت دارد؟ در عالم بالا منظور است! کلا یک توافقنامه، روحش چقدر عمر میکند؟!
دوازده- روز ختم نلسون ماندلا، اوباما که داشت اون کارها رو میکرد؛ این، ناقض حقوق شهروندی میشل اوباما حساب میشود یا ناقض روح نخستوزیر دانمارک؟!
سیزده- چی کار کنیم روح توافق از ما شاد میشود؟!
چهارده- اینکه میگویند
«به حق غنیسازی در توافق، اشاره شده»، منظور این است که به «حق غنیسازی» در روح توافق اشاره شده، در متن توافق یا در جای دیگری از توافق؟!
پانزده- آیا فقط عده خاصی میتوانند روح توافق را ببینند یا همه میتوانند؟!
شانزده- کلا آیا برعکس! ممکن است اتفاقی بیفتد که متن توافق را نقض کند، اما به روح آن وفادار باشد؟!
هفده- آیا اینکه میگویند «روح توافق»، منظور، روح متن توافق است، یا متن توافق، خودش جداگانه روح مجزایی دارد؟!
***
صرفنظر از طنز، بعضیها چطور برای یک توافق مجروح، روح قائلند اما روح پرفتوح شهدای هستهای را نمیبینند؟!
وطن امروز/ ۲۶ آذر ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
نقد آزاد است، این هم سندش!
دیروز شنبه نامهای رسمی به روزنامه رسید از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
در نامه خطاب به وطن امروز آمده بود:
«به آگاهی میرساند موضوع درج مطالب و تیترهای حاوی افترا و توهین به افراد که موجب تشویش اذهان عمومی در شمارههای متعدد آن روزنامه است، در جلسه ۴ آذر ۹۲ هیات نظارت بر مطبوعات مورد رسیدگی قرار گرفت. هیات مذکور مصوب نمود؛ مستند به بند ۸ ماده ۶ قانون مطبوعات به جنابعالی تذکر داده شود. ضروری است نسبت به رعایت دقیق مفاد قانون مطبوعات دقت نموده، در انتشار مطالب انتقادی حدود قانونی را مراعات نمایید».
در این باره اشاره به پارهای نکات ضروری است؛
۱- در متن نامه به هیچ مصداق و مثال و شماره خاصی از روزنامه اشاره نشده. ظاهرا دوستان وزارتخانه فرهنگ که خیلی تمایل ندارند با پسوند «ارشاد» شناخته شوند، اساسا با خطمشی روزنامه مشکل دارند و در تلویحی نزدیک به تصریح از ما میخواهند کلا رویه و روندمان را عوض کرده، آنگونه بنویسیم که ایشان میخواهند.
۲- خوب بود دوستان وزارت فرهنگ دقیقا بگویند نسبت این تذکر با این ۲ جمله جناب روحانی چیست که اولا «دولت را نقد کنید» و ثانیا «در عرصه فرهنگ، دولت اعتدال موفق شد نگاه امنیتی را کاملا حذف کند و فضا را از حالت فضای امنیتی درآورد»؟!
۳- از قرار، مطلوب بعضیها از جامعه خبری، همان معدود خبرنگارانی هستند که در زنگ انشای یکصدروزه، فراتر از نقش ضبط صوت به بلهقربانگوی این و آن بدل شده بودند!
۴- و همچنان در نهایت دوباره باید تاکید کنیم؛
ایکاش دوستان به جای عباراتی مثل «درج مطالب و تیترهای حاوی افترا و توهین به افراد که موجب تشویش اذهان عمومی است» به یک نمونه از این مطالب یا تیترها اشاره میکردند تا ما متوجه شویم کدام حدود قانونی را باید رعایت کنیم!
وطن امروز/ ۱۰ آذر ۱۳۹۲
- بایگانی: یمین
بسم رب الشهدا و صدیقین
سلام
ما که مثل شما عمار نیستیم فقط به گفته های نامزدها در مناظره ها نگاه کردیم. غرضی را بی غرض تر یافتیم. من که به غرضی رأی می دهم.
سلام آقای قدیانی
برایت و برایمان بسیار متاسفم. شما نویسنده حزب الله هستید، چرا طرفدار قالیباف شده اید؟!
کاش باقی دوستان هم کمی فقط کمی شبیه به آقای حداد عادل بودند. این مناظرات هر چه نداشت شناخت یک انسان فهیم و بزرگوار را برای ما در بر داشت. برادر، اتفاقا دل ما هم خون شد از دوستانی که به روی خودشان نیاوردند دفاعی کنند یک صدم جناب حداد! در تقابلشان با آقای روحانی فقط مفهوم من به ذهن متبادر می شد! اتفاقا ما هم دیروز منتظر بودیم دفاعکی از دوست محترم مان بشنویم تا دل خوش شویم به رأی آوردن احتمالی شان! تفاوت سه برداشت از جنگ از سه نامزد:
جناب توهم: ما همه را تربیت کردیم کلا کاشف الشهدا بودیم.
جناب شهردار: من در جنگ که بودم…
جناب دیپلمات: رزمنده ها در جنگ…
آقای قدیانی
ما ملت ایران حساسیم به واژگانی که مسئولین مان به کار می برند تا عمق وجودشان از واژگان انتخابی شان، برای ما مشخص می شود.
تأیید هم نکردید نکردید، بحثی نیست. فقط شما را به خدا حق بدهید از من من کردن نگران باشیم! از کسی که با وجود اصلاح طلبان در مناظره و آن همه گاف در بحث سیاسی، توپ را به زمین خودی می اندازد و با تیغ برکشیده از ابتدای مناظره به شورای امنیت ملی حمله می کند! بعد هم دقیقا بفرمایید مقدم دانستن عدالت بر پیشرفت از کجایش مخالفت با پیشرفت بیرون می آید.
بنده اگر خدا قبول کند با یک جانباز زندگی کرده ام، متنفرم از نگاه ترحم آمیز نه افتخار آمیز جناب شهردار در فیلم تبلیغاتی! همین
سلام بر شهیدان…
سلام
ولی به نظر ما..
رئیس جمهور باید به داد انقلاب برسد..
روی این جمله اگر عمیق تر و جامع تر فکر کنی، منظور مرا می فهمی برادر..
یاعلی
سلام
حرف آخر: نکته ششم
عالی بود
کل حرف ما را زدی جناب قدیانی
سخنی که از دل براید لاجرم بر دل نشیند
خدائیش پیش وجدانم شرمنده ام. از قضاوتم نسبت به حداد عادل
با اینکه رای من قالیباف است ولی عجیب ممنون دار دفاع این مرد از کیان نظام هستم بدون لحاظ کردن اینکه شاید ریزش رای داشته باشم… درس بزرگی برای من بود!
بسمک یا الله
“اما آنکه در مناظرات، بیش از همه خودگذشتگی کرد و پای دفاع از انقلاب ایستاد، جناب حداد عادل بود!!!!!!!!”
فکر نمی کنید دکتر جلیلی خیلی بیشتر این دفاع را انجام داد؟ اساسا فکر نمی کنید خیلی منصفانه از دکتر جلیلی نمی گویید؟ و اساسا ایشان را هم ردیف آقای قالیباف دانستن درست است؟!!
آقای قالیباف اینقدر هم تو مناظره سیاسی بد نبود که شما بخواهید اینجوری توجیهش کنید آقای قدیانی
ولی ما انتظار داشتیم اون دفاعی که آقای حداد عادل جانانه و مقتدرانه و با شجاعت از نظام و اصل جمهوری اسلامی کردن از زبان آقایان قالیباف و جلیلی و ولایتی می شنیدیم آقای ولایتی که کلا نا امیدمون کرد
واقعا که اصل رو ول کردید و سر چه مسائل بی اهمیتی با هم جدل می کنید
من توصیه می کنم یه بار دیگه مناظره دیروز رو ببینید
مسئله پنیر هم درست میشه انشالله
هوالحبیب
سلام داداش حسین؛
این که سعید اصلح هست شکی در اون نیست و با افتخار و با حجت شرعی و عقلی بهش رای میدم، اما از ته دلم دوست ندارم رای بیاورد… چون می خوام افردای بیایند که خیلی گاف داده اند و خیلی خیلی بزرگ حرف زده اند… مثال نمی زنم تا رعایت اخلاق بکنم که سعید بهمون گفته تو تبلیغات اصل اخلاق هست و بقیه همه اش فرع هست…
حسین جان! اصلا مشکلی نیست که رای من و تو با هم فرق داره، اصلا زنده بودن جامعه و قشنگیش به این تفاوت رای هاست…
ولی جان حضرت زهرا دیروز واقعا تشخیصت از حرفای سیاسی نامزدها چی بود؟ واقعا فهمیدی آقای قالیباف چی گفتن؟
برداشت من همان برداشت سعید بود؛ اون جا که یه تیکه از برنامه ی راهبردیش رو خوند و با وقار جالبی گفت: “این حرفا حرفای شما نیست!!!”
حسین جان!
حاج باقر خوبه اما شدیدا تحت تاثیر فکر اطرافیان هست، این خیلی مشهوده، حرفای رو کاغذش یه شکلی هست و دور از شخصیت حاج باقر اما مثلا اون جا که از دست جناب ولایتی عصبانی شد “حاج باقر” واقعی جلوه کرد و دادش دراومد که پس چرا میراژها رو بچه ها تو جبهه می خوردن!!!!
ضمنا این من من کردن ها به نظرت از طرف ایشون خوبه؟ حالا شهرداری هیچ؛ تو جبهه که دیگه من من نبود!!! جای جالب سعید این جاست که اصلا یه بار هم این واژه ی “من ” رو به کار نبرده، یاد علامه طباطبایی افتادم و داستان مشهورش… بماند…
به نظر حقیر حاج باقر یه نیروی بسیار فعال برای کارهای سازندگی هست، برا پستی مثل ریاست جمهوری که مهم ترین شاخصه اش داشتن یه سمت و سوی فکری کلی هست خلی کوچک هستن، این پست اگه بهشون برسه خیلی بهشون صدمه خواهد زد… البته این نظر حقیر هست و شاید دقیق نباشه…
بازم عرض می کنم که اصلا مهم نیست که انتخابمون باهم فرق داره و هر دومون هنوز داداشیم و مهم اینه که هم دلیم اما این درد و دل ها بیشتر به خاطر اینه که از داداش تیزی مثل تو از این بیشتر انتظار می رفت!!!
خیلی چاکرم…
مهم حماسه ای هست که حضرت ماه ازمون خواسته، پس پیش به سوی روز امتحان…
دعامون کن…
“یکم: اگر «سیاست» یعنی «تدبیر امور»، این امر معیشت و اشتغال و کار مردم است که تدبیر می خواهد. این اقتصاد مردم است که مدیر می خواهد.
دوم: دشمن اما خود به نیکی می داند که بیش از رای رهبر، دارد از راه رهبر سیلی می خورد. سیلی نظام مقدس جمهوری اسلامی به دشمن، فقط برگه رای رهبر نیست. همه آرای واصله است. بارها این برگه های رای، چشم دشمن را کور کرده، باز هم ان شاء الله، کور خواهد کرد.
سوم: برای اصلاح امور اقتصادی، هم «پیشرفت» لازم است و هم «عدالت».
چهارم: قالیباف و جلیلی… اهل یک جبهه اند… مردان آزمون پس داده سخت ترین امتحانات اند.
آنکه در مناظرات، بیش از همه خودگذشتگی کرد و پای دفاع از انقلاب ایستاد، جناب حداد عادل بود.
شخصیت دوست داشتنی و جذاب جناب غرضی
وحدت کلمه، امر به وحدت میان همه گروه هاست با متفاوت ترین سلیقه سیاسی ممکن.
پنجم: رفتار و گفتار مردم تا همین جای کار موید آن است که از رئیس جمهور، همان را می خواهند که قانون، بر عهده اش گذاشته.
قانون نیز، آنقدر که از رئیس قوه مجریه، درباره حوزه های اقتصادی، کار خواسته، درباره سایر حوزه ها نخواسته.
ششم: پیشرفت، نقطه مقابل پسرفت است، دعوایی با عدالت ندارد. پیشرفت، نقطه مقابل سکون و سکوت و سازش است، دعوایی با مقاومت ندارد.”
این بحث ها تا صبح قیامت هست…
باید از خدا بخواهیم دل ما و دل همه مردم را به سمت اصلح رهنمون سازد…
یک هفته دیگر یا نهایتا دو هفته دیگر رییس جمهور جدید مشخص خواهد شد و فصلی جدید آغاز خواهد شد…
باید همه کمکش کنیم هر که باشد باقر یا سعید یا حتی عارف و روحانی، این کشور مال خود ماست، مال خود خود ما، وقت کشی ممنوع! تمارض ممنوع! توهین به داور! ممنوع، نپذیرفتن نتیجه ممنوع! باید ساخت این کشور امام زمان را، حتی اگر رییس جمهورش بنی صدر باشد، باید ساخت این کشور رسول الله را، اگر ما نسازیم حتی اگر بنی صدر رییس جمهور باشد، آمریکا و انگلیس آجری برای ساختن این کشور روی هم نمی گذارند. ایران مال ماست و تا ابد مال ما خواهد ماند.
در حین مناظره به دو نفر از دوستان پیامک دادم که :«می گویند قالیباف ساکت فتنه نبود، خب در این مناظره که بود!» یکی شان جواب داد: «حاجی عاشق صلح و صفائه!» دیگری گفت: «خطرناکه مثل روحانی» اما به هر حال فکر می کنم اگر حداد و جلیلی نبودند قالیباف را ترجیح می دادم به ولایتی و رضایی.
وقتی قالیباف با ولایتی بحث میکرد معلوم بود از سوز دل حرف می زد و روحیه جبهه در وجودشه…
کلا خدا رو شکر که مناظره ها دو به دو نیست.
احتمال داره مناظره چهارمی هم باشه. طبق فرمایش آقا که فرمودند مسئله اصلی اقتصاد هست باید در زمینه اقتصادی بیشتر صحبت کنند تا مسائل سیاسی. البته در مناظره سیاسی باید نقد رویکردها و برنامه ها بیشتر مطرح میشد که متاسفانه این طور نشد.
تحلیل قشنگی بود. ما بیشتر از اینکه نیازمند یک رئیس جمهور مذاکره کننده باشیم،
نیازمند رئیس جمهور مدیر و کاربلدی هستم که ثروت های خدادادی رو از دل زمین
بیاره بیرون. این همه معدن و جنگل و زمین مناسب، فقط یک کاربلد لازم داره تا
به بهره برداری برسه. اونوقت نه نیازی به نفت داریم، نه مشکلی با تحریم نفت.
رئیس جمهور باید “کننده کار” باشه، تیم کاردرست داشته باشه، با مشکلات حین کار
آشنا باشه، مدیریت بحران داشته باشه، نه در حرف که در عمل. احمدی نژاد
اگر اینهمه ساخت، و این همه دوندگی کرد چون پشت میز نشین نبود،
کننده کار بود. هرچند که اشکالات هم کم نداشت ولی کسی نمیتونه منکر
سازندگی فراوانش بشه.
به نظر من، ما نباید دنبال معصوم بگردیم. بالاخره هرکسی یک ایرادی
داره. یکی حرف زدن بلد نیست. یکی تیم درست و حسابی نداره.
یکی چپ و راستش جالب نیستن. یکی طرح هاش روی کاغذه. یکی
در گذشته سیر میکنه، یکی با میترا! قهوه میخوره، یکی تا ریشش رو
رنگ نزنه بیرون نمیاد! یکی خالی بنده.
بالاخره همین هان دیگه. هر چی خوب بود شهید شد. همینا موندن.
سوا کن، جدا کن خیرشو ببینی.
دیگه بازیای سیاسی برام مهم نیست؛
ما اجاره نشینیم واقعا داره بهمون فشار میاد.
من حتما به قالیباف رای میدم چون میخام وضعم بهتر شه اصلا هم از گفتن این حرف خجالت نمی کشم آقایوون ملائک!!!!!!!!!!!
مسافر:
نگاه ترحم آمیز؟!!!!
خود قالیباف خانواده شهیده حالا اینکه نامی از شهدا و جانبازها آورده میشه ترحم آمیزه یا قدرشناس؟!!!!
از حاج باقر غیر از این هم انتظاری نیست که از شهدا و جانبازان یاد کنه ولو اینکه عده ای بیان با بدبینی حرف از ریا و تظاهر و ترحم بزنند!
سلام داداش حسین عزیزتر از جان!
اینکه شما رای متفاوتی با من داشته باشی، خب، نظر شما قابل احترامه، آقا هم گفته با هم مجادله نکنین، اما با اینکه رای تو واسه خودت محترمه و من کتاب نه ده را ۱۰۰ بار خواندم، اما… اصلا می دونی چیه؟! تو غلط کردی به یکی دیگه غیر از رای ما می خوای رای بدی!! تو باید از ما اجازه می گرفتی؟! گرفتی؟! نگرفتی دیگه!! الان خود آقا از علامه مصباح و حمید رسایی کسب تکلیف می کنن، اما توی بی مرام که البته خیلی برای ما احترامت واجبه، اون دنیا چی می خوای جواب بابااکبر رو بدی؟! هان؟! بابااکبر کی به قالی رای داده که تو الان می خوای بدی؟! البته گفتم که تو تاج سر مایی، اما برده و بنده مایی اصلش!! و خیلی بیشتر از شما توقع داشتیم!! واقعا که!! این قالیباف هم حالا حاج آقا پناهیان درسته که گفتن تخریبش خلاف شرع و عقله، اما چون رای ما نیست، و رای ما گفتمان امام حسینه، عینا می شه شمر، بلکه هم حرمله!! لذا لعنتش واجبه، ثوابم داره!! اصلا تا علامه هست، این پناهیان دیگه چی داره میگه؟! یه بار دیگه به ما تذکر اخلاقی بده، میگیم پناهیان هم آدم هاشمیه و با پول بیت المال داره منبر میره!! البته قالی توی مناظره دیروز هم که دیدی ساکت بود و همه هم دیدیم که ساکت بود وقتی دیگران داشتند حرف می زدند!! حالا داداش حسین! خدا ان شاء الله به قلمت برکت بده، واقعا قلم خوبی داری، اما آخه این درسته که به یکی دیگه رای بدی؟! اینه همه بصیرتت؟! جواب داری واسه شهید زین الدین؟! زین الدین حالا میگیم جواب داری، همت چی؟! بعدشم اولا کی گفته حاج قاسم می خواد به قالی رای بده؟! و کی گفته توی اون فیلم، باقر و قاسم کنار هم نشسته بودن؟! اون باقر نبود و حسین سازور بود!! وانگهی خود حاج قاسم بصیرت داره اصلا؟! آدم توی سوگ حاج احمد، سرشو می ذاره روی دوش قالیباف؟! شما هم داداش حسین عزیز! با اینکه رای خودت واسه خودت محترمه، و ما خیلی دوستت داریم، اما رسما بی شعور و بی غیرتی که رای می خوای بدی به قالی!! انتخابات رو تحریم کنی، شرف داره!! البته تو عزیز مایی و ما دوستت داریم!! خیر تو می خوایم و الا به هر کی خواستی، رای بده، اما مگه هر کی هر کیه؟! فدای شما… دوست دار قلمت/ یا علی بن موسی الرضا
.
.
.
کامنت بعضی دوستان دقیقا همین طوریه!!
سلام؛
راست است که باز قطار انقلاب به ایستگاه جدیدی رسیده است و عده ایی سوار و عده ایی پیاده می شوند….
جناب حداد دست شما درد نکند گل کاشتید همه را ضربه فنی کردید.
آقایان جلیلی و قالیباف دست مریزاد به شجاعتتان.
آقای غرضی سخنان شما بسیار تاثیرگذار بود؛ نشان دادید که هنوز هم که هنوز است دود از کنده بلند می شود.
آقایان عارف و روحانی برای رعایت اخلاق ممنون.
و برادر ولایتی و آقا محسن عزیز! خدا نیارد روزی که بخواهید از قطار این انقلاب پیده شوید… لطفا از درهای قطار فاصله بگیرید…
آقای قدیانی!
اگه میشه جواب بده ۸۴ چرا به قالیباف رای ندادی؟
احمدی نژاد اون روز چی بیشتر از جلیلی الان داره؟
به نظرم ترس از رفتار احمدی نژادی بدجوری شما را ترسونده، بدجوری!
ما مامور به وظیفه ایم و نه نتیجه…
به داد فرهنگ چی؟
داد انقلاب؟
داد دین؟
داد صداقت؟
یه بیست و شیشی:
واقعا قشنگ گفتی…
آقای قدیانی؛
شما که به همه درس بصیرت می دادید، بصیرت خودتان کجا رفته؟
مناظره دیروز و گفتمان های ارائه شده راه را به همه نشان داد که دکتر جلیلی یک سر و گردن از همه بالاتر است.
اصلا قالیباف برنامه ای نداشت. هر چی مشاوراش براش دیکته کرده بودند به لحن مثلا فصیح اجرا می کرد.
اندکی تدبر حسین آقا
“دشمن اما خود به نیکی می داند که بیش از رای رهبر، دارد از راه رهبر سیلی می خورد. سیلی نظام مقدس جمهوری اسلامی به دشمن، فقط برگه رای رهبر نیست. همه آرای واصله است.”
احسنت…
حسین سازور!! راست میگی شکل همند!
یه بیست و ششی!
“الان خود آقا از علامه مصباح و حمید رسایی کسب تکلیف می کنن، اما توی بی مرام که البته خیلی برای ما احترامت واجبه، اون دنیا چی می خوای جواب بابااکبر رو بدی؟!”
این جمله یعنی چی؟
حضرت آقا از آیت الله مصباح و حمید رسایی کسب تکلیف می کنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این حرف رو از روی چه استدلالی زدین؟ چه سندی دارین بابت این حرف؟ واقعا جای تاسفه اگه شما ولایی هستین؟
در ضمن از یک طرف هزار بد و بیراه و فحش به آقای قدیانی می دین از یک طرف قربون صدقه می رین؟
از طرف دیگه کلامتون را با فرمایشات آقا شروع می کنین؟
چه جالبین شماها!
اما آنکه در مناظرات، بیش از همه خودگذشتگی کرد و پای دفاع از انقلاب ایستاد، جناب حداد عادل بود
حداد برای ما عزیز بود، عزیز تر شد… ایشان دفاع از انقلاب و ولایت را بر همه چیز حتی آرای خود ترجیه میدهند.
ولی کاش خلبان ما هم کمی بیشتر از انقلاب دفاع می کرد. تو مناظره قبلی یادمه که گفت دیگه باید تموم کنیم این بحث بین احزاب رو و من با اصلاح طلبان هم کار می کنم ولی این دفعه خود قالیباف هم در بحث با روحانی یه جورایی اعتراف کرد که اگر ما با اصلاح طلبان کنار نمی آییم به علت تعصب بی جا نیست بلکه به علت تفاوت های عمیق در اصول و ولایت پذیری است….. گویا خلبان ما هم آنقدر ها که ادعا می کند آبش با اصلاح طلبان توی یک جوب نمی رود.
من ولایتی رو به عنوان یه فرد انقلابی خیلی قبول داشتم ولی دیروز که دیدم چطور جلیلی رو تحقیر میکرد و کارای خودش رو در ۵۹۸ بزرگ میشمرد و حداد رو هم بی اطلاع می خوند ، نظرم عوض شد. واقعا ۵۹۸ اینقدر ها هم افتخار آمیز نیست. تازه بعد از ۸ سال جنگ یه قطعنامه نصفه نیمه که بعضی از حقوق مارو- اونم نه به صورت کامل- در بر داشت صادر شد.
ولی من گفتمان جلیلی رو خیلی پسندیدم… اسلام ناب محمدی… دلمان لک زده بود که کسی بیاید و راهکار همه ی مشکلات را اسلام بداند….
دکتر قالیباف حقا در بحث کار اجرایی کارنامه پری دارد ولی دیروز در مناظره سیاسی خیلی هم خوش ندرخشید….
راستش سعید جلیلی دیروز خیلی خوش درخشید ولی جرات نمی کنم بیش از این بگویم که مبادا دوباره نظرم را تایید نکنید…
فطرس ملک؛
سلام… خیلی وقت بود نبودید؟!
کامنت یه بیست و ششی را تا آخر بخوان!! طعنه دارد…
من به این نتیجه رسیدم که قالی باف و جلیلی خیلی با هم مشکل ندارند مخصوصا در مناظره دیروز و مناظره قبلی، البته من هنوز هم با جلیلی هستم. مناظره دیروز همین که دهن اصلاح طلبان رو بست خیلی خوب بود. البته هنوز هم خیلی طرفدار دارن، باید خیلی مواظب باشیم…
“عدالت از آن مقولاتی است که اتفاقا باید شعارش را هم دست گرفت، لیکن، اگر حرف از عدالت بزنیم ، اما در عمل، پیشرفت را بکوبیم، کاری جز ضایع کردن عدالت انجام نداده ایم. لذا از عدالت، درست و شکیل باید دفاع کرد، با اخلاص، و الا بعید نیست که اختلاس، از جمله خروجی های عدالت باشد!!”
احسنت!
همه کاملا معتقدیم آقای جلیلی یه سر و گردن از همه بالاتر بودن دیروز تو مسائل دیپلماسی.
بالاخره ایشون به اسنادی دسترسی دارن که بقیه ندارن. (البته از نظر افرادی با غیر تفکر ما، دکتر ولایتی عالی تر و بهتر بود!!)
اما این سر و گردن بالاتر توی مسائل اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و مدیریتی و اجرایی و… و برنامه مدون، نه غرض گرفته شده، هم بود؟
می دونید برای چی درباره آزاد سازی ظرفیتها حرف نزد؟ چون توی مسائل دیپلماتیک حرف برای گفتن داشت. اما توی بقیه ی موارد فقط دیکته شده کلمات اطرافیان رو تکرار می کردن.
“این درست که «اگر دشمن، ما را تهدید کند، فرزندان عاشوراییم و اگر تحریم کند، فرزندان رمضان» اما تا کی قرار است از سخنان درست مان، بد دفاع کنیم؟! اتفاقا هنر برتر و بالاتر فرزندان عاشورا و فرزندان رمضان، این است که در عین ایستادگی، تیر پیشرفت را بر قلب دشمن فرو کنند، نه اینکه از عدالت، تیر بسازند بر قلب پیشرفت! این که می شود «گفتمان نمایی»!”
تشکر ویژه از جناب حداد عادل؛
احسنت بر دفاعیات محکم و دلنشین شما
از صحبت های دلسوزانه ایشون فکر می کنم نه تنها بنده، بلکه همه ی دوستداران انقلاب لذت کامل بردند.
“عدالت منهای پیشرفت، فقط توزیع فقر نیست. ظلم در حق ابدان مطهری است که همت شان جهادی بود، اما «شهید گمنام» خطاب می شوند! هنوز خیلی های شان در خاک عراق اند. بیاییم نگذاریم که پیشرفت شان گمنام بماند!”
احسنت… احسنت…
سالاری به خدا…
بسیار عالی؛
متن شیکی بود.
من برادرانه از دوستان خواهش می کنم وقت بگذارند و این متن را عمیق و دقیق مطالعه کنند.
ممنون داداش حسین عزیز… ممنون… ممنون…
متعجبم از افرادی همچون آرش از اهواز، مگه هر کی به جلیلی رأی میده حزب اللهی هست؟ یعنی بقیه حزب الشیطانند؟ آقا تو رو خدا ولمون کنین با این حرفا، شما که گوی سبقت رو از جبهه حمله داری ربودین.
حتی رای به عارف و روحانی (با تمام انتقادات وارده) چون رای به جمهوری اسلامی و ساز و کار و انتخابات است، نشانی است بر حزب الهی بودن فرد. ج اسلامی ایران پرچم حزب الله را در دستان دارد، هر رای مساوی با یک مشت بر دهن حزب الشیطان.
پس عزیزان! جدا کردن و دو شقه کردن مردم به بهانه فتنه یا هر عنوانی دیگر بر خلاف الگوی “”کلمه واحده”” می باشد.
مگر ۱۳ میلیون (بدون احتساب رقیب آرای باطله) آدم نبودند که سال ۸۸ به افرادی رای دادند که ما سران فتنه می خوانیمشان. در ۹ دی شعار می داند “میرحسین رای ما رو پس بده”
حال جفا نکنیم به ج اسلامی ایران… حاج باقر حاج سعید هر دو عزیزند، یادگاران شهید شیرین شهدا…
“”””مهمتر این است امام غایبمان(عج) و امام حاظرمان (سید علی) غصه نخورند””””
ماشاالله حزب الله!
خیلی وقته دیکه کسی نمیگه…
سلام بر حاجی بخشی…
نثارش صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
بند پنجم منو یاد اون فرمایشاتی از آقا انداخت که می گفتن اینا “یه دعوای درون خانوادگیه. بیرون از خانواده هر کی دخالت کنه بی خوده همه اینها درون نظامند.” (نقل به مضمون)
ایام فتنه بود. آقا حتی فتنه گرها رو هم می گفتن که اینها درون نظامند، از نظامند.
چه برسه به این ۸ نامزد که تایید شده ی شورای نگهبانی هستن که امام فرمودن “کسی قبولش نداشته باشه مفسده.”
دم نظام جمهوری اسلامی ایران گرم که یکی یه دونه است و مواضع و خواسته هاش روشن.
با پیشرفت به سوی عدالت…
وای که چقدر این حداد عادل به آدم می چسبه. اند خلوص و فرهیختگیه به مولا…
با سلام؛
بگویید؛ «نامزد ما بیش از سایر نامزدها کارآمد است»
نه اینکه فقط بگویید “عده ای نیز برای جبران بی کارنامگی خود، پشت مفهوم مظلوم عدالت مخفی شده اند!!”
واقعا از کجا می تونید با قاطعیت بگید بی برنامه!!!
با نظرهای:
کیمیا کیهان، مسافر، آیه، ناشناس، همراه، طنز سیاسی، سید مقداد، یاسر، معز، حاج مهدی و حقوقدان بسیار موافقم!
چه عجب کمی تا قسمتی نرم شده ای و نقد های وارد بر حاج باقر رو تأیید می کنی؟
روشنفکر شدی یا انتقاد پذیر؟
بیشتر و بیشتر فکر می کنم در این چند روز باقی مانده…
پسرم! شما که فقط به فکر ارزون شدن پنیری، چرا به روحانی و عارف رای نمیدی؟ چون با گزینه وطن فروشی خیلی سریع پنیرو ارزون می کنند؛ محسن و ولایتی هم همینطور!
“یه بیست و شیشی”
عالی نوشتی! 🙂
حسین جان من خیلی دوست دارم بگم رای آقا یکی از این ۸ نفره ولی آقایون عارف و روحانی شدیدا میل دارند خودشون رو بچسبونن به عوامل فتنه و حتی خرده تیله های فتنه!(آقای شجریان رو مشخصا عرض میکنم.)
دوستان من خیلی رحمه الله نیستم نه اصلا نیستم! هزار ایراد هم دارم که فقط برای نشکستن قبح گناه نمیگم ولی دوست ندارم سر افطار روزه نیم بندم یا اصلا سر شام روزه از عمد و به گناه نگرفته ام صدای کسی رو بشنوم که چنین بی حرمتی هایی رو به نظام اسلامی میکنه!
من وقتی شنیدم جناب عارف می گفتن من سکوت کردم سکوت معنا دار!
می خواستم از عصبانیت رادیو ماشینم رو عوض گلوی این آقا خرد کنم!
آقایان عارف، روحانی، خاتمی، هاشمی شما بودید جوانان مردم را به خطر انداختید؛ امثال ما بودیم که شدیم راهنمای آنها، شدیم حافظ آنها، شدیم دیوار انسانی بین آنها و نیرو های لباس شخصی و نیروهای انتظامی.
رئیس دانشگاه شیراز به همراه معاون دانشجویی وقت آقایان دکتر “صادقی” و دکتر “کارپرورفرد” کتک مفصلی خوردند که خدایی ناکردی کسی از این چماق به دست ها دانشجویانشان را، فرزندانشان را، که شما جو گیر کرده بودید کتک نزد و آزار ندهد.
جواب ۸ ماه بی خوابی من که هیچ امثال این عزیزان را با حمایت از آن دو ملعون می دهید؟
رای رهبری را با چاپلوسی ضد نظام می خواهید به دست بیاورید.
دست مریزاد آقای غرضی، خدا قوت استاد حداد عادل، شما کاری نمی کردید من دیروز دق می کردم پای آن رادیو نکبتی!
حسین! به چه روش اینها را با انقلاب جمع ببندیم تو بگو فرمانده؛ من اجرا می کنم باقی هم با خودشان.
به به! میبینم که امروز بقول طرف گفتنی بچه ها همه روشنفکر شدن و آره دیگه!!
دمت گرم داداش… یعنی آخرشی! به قول بچه های دانشگاه دلنوشتت تو حلقم!!
بسی زیبا بود؛ ممنون!
قطعا عدالت بدون پیشرفت حرف خنده داری است. همانی که حاج باقر در لرستان گفت: ما پیشرفت رو از مناطق محروم شروع می کنیم؛ و این یعنی عدالت.
سلام سرباز ولایت؛
این متنت از متنای قبلی بیشتر به دلم نشست خصوصا اون جمله زیبایی که “حاج سعید و حاج باقر تو یک جبهه اند”. فقط یه حرف کوچولو از این کوچولو برای شما بزرگوار: ما تو جنگ کم سردار نانوا و بنا نداشتیم ولی ژنرالای آموزش دیده بعثی رو با قدرت توکل و اعتماد به الله فلج کردن… با جهاد نظامی نه تاکتیکای نظامی مستشاران غربی… قیمت پنیر هم با جهاد اقتصادی پایین میاد نه با علم اقتصاد غربی که نمادش وال استریت هست… انصافا با داداش گلم درد دل می کنم، نقد نمی کنم…
چقدر زیبا بود هنر نمایی حداد، رایم با جلیلی دلم با حداد.
من از دعوا خسته شده ام.
از مجادله ی سران قوا خسته شده ام.
از پرده دری ها و بی حرمتیها خسته شده ام.
از ارجعیت منافع حزبی بر منافع ملی خسته شده ام.
از عدم استفاده از افراد خبره و کارشناس و دلسوز به دلیل اختلاف نظرات جزئی خسته شده ام.
از بی برنامگی و بی تدبیری و تصمیمات خلق الساعه و عدم تخصص خسته شده ام.
من به مردی رای میدهم از حزب مردم.
از حزب جنگ و انقلاب.
سلام بر زندگی
سلام برآرامش
سلام بر تدبیر
سلام بر تخصص
سلام بر برنامه
و سلام و درود بر محسن رضایی.
محسن رضایی و آقای ولایتی روی واقعیه خودشونو نشون دادن.
اگه آقای قالیباف تو مناظره آخر خیلی حرف نزدن مال این بود که آقای قالیباف تو کارای اجرایی شهری و مشکلات داخل ایران برنامه های زیادی دارن و کارای زیادی کردن اما تو سیاست خیلی خودشون رو داخل نمی کنن و مناظره آخری کلا سیاسی بود.
و آقای جلیلی برعکس؛ سیاسیو وارد ترن.
من که ۲ تاشونو واقعا دوست دارم و موندم کدوم رو انتخاب کنم.
دوست دارم به جلیلی رای بدم ولی می ترسم رای نیاره و آخرش باعث شم رای های قالی باف خورد شه و اخر سر اصلاح طلب رای بیاره.
کاش باهم صحبت کنن یکی به نفع یکی دیگه بره.
البته این دوره مردم بیشتر به عمل اجرایی احتیاج دارن تا سیاست. سیاست خستشون کرده.
آقای حداد! ممنون…
آقای قدیانی! یادم هست شما در انتخابات سال ۸۸ از چند ماه قبل شروع به انتقادهای تند و البته به حق علیه موسوی کرده بودید.
چطور اون موقع به این فکر نکرده بودید که شورای نگهبان ایشان را تایید صلاحیت کردند و امروز به این نتیجه رسیدید که هر هشت نامزد انتخابات اصلح هستند؟!
کاش یه بار دیگه مناظره بذارن. اینا تازه یاد گرفتن مناظره کنند. کاش دوباره با موضوع اقتصادی مناظره کنند.
بعضی ها مثل این “سیدعلی” معنای جملات واضح حسین قدیانی در این مطلب را نمی فهمند؛
جملاتی که حسین قدیانی در مورد ۸ نامزد گفته، دقیقا جملات حضرت آقاست.
به خدا این ها حرف های حضرت آقا را هم نمی فهمند!
“رای به هر نامزد محترم انتخابات، خواه عزیزان اصلاح طلب، خواه دوستان اصول گرا، خواه دیگر نازنینان، تیری مستقیم بر قلب دشمن است.”
ما مشابه جمله فوق را کم از حضرت آقا شنیدیم؟
تسنیم؛
شما هم قیاس تان درست نیست. اینکه نامزد خود را نماد اقتصاد و کار و برنامه و… کلا مسائلی از این دست بدانیم، فرق دارد با اینکه او را نماد حق و انقلاب و مقاومت و… بدانیم. وانگهی! کجای متن گفته شده که رای مد نظر حسین قدیانی، نماد همه شعائر اقتصادی است؟!
اصولا این قبیل منم منم ها، مال افراد دیگری است که رای خود را تنها اصلح هستی می دانند.
انگار نه انگار که تو بحرین و سوریه و عراق و میانمار خبراییه!
ته این نگاه شدید و یکسویه به اقتصاد میشه شعار “نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران”
البته من نمیگم آقای قالیباف این نگاه رو داره ولی بعضی صحبت های دوستان من رو یاد این نگاه می ندازه.
دقیقا هدف رضایی از رفتار دیروزش همین بود که یه عده مثل جناب”مهرداد” به همین نتیجه برسن!! برا همین هم روحانی و حداد بهش عکس العمل نشون دادند! حالا از روحانی هم بگذریم حداد هدفش بیان حقیقت بود نه جذب رای و انصافا هم خوب به رضایی جواب داد!(در این یه مورد روحانی هم پر بیراه نگفت!)
صداقت حداد، حاج باقر و حاج سعید و عشقه!
……………..
http://saffarharandi.blogfa.com/
مسئول برگزاری برنامه عارف در آذربایجان غربی سید محمد قائمی که دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه می باشد تاکید کرد:
نه تنها اعضای انجمن اسلامی به عنوان میزبان دکتر عارف بلکه هیچ یک از دانشجویان دانشگاه در سفر ایشان به ارومیه بازداشت نشدهاند و فضای جلسه سخنرانی ایشان نیز در آزادی کامل برگزار شد، به طوری که دانشجویان اصلاح طلب اظهارات به شدت تندی داشتند و مشکلی هم برای کسی پیش نیامد.
!!!!!!
حضرت آقا:(۱۸,۳,۹۲)
“امروز هر حنجره و زبانی که مسلمانان را به وحدت دعوت کند، حنجره الهی است و هر حنجره و زبانی که مسلمانان و مذاهب اسلامی را به دشمنی با یکدیگر تحریک کند، زبان شیطان است.”
من رای نمی دهم…
.
.
.
مگر به آنی که بیشتر راه رهبر می رود!
سلام دادش حسین؛
خدا قوت.
“اما تا کی قرار است از سخنان درست مان، بد دفاع کنیم؟! اتفاقا هنر برتر و بالاتر فرزندان عاشورا و فرزندان رمضان، این است که در عین ایستادگی، تیر پیشرفت را بر قلب دشمن فرو کنند، نه اینکه از عدالت، تیر بسازند بر قلب پیشرفت! این که می شود «گفتمان نمایی»!”
راستی! چطور می شود بین حاج باقر و حاج سعید ائتلاف ایجاد کرد و هر دو با هم دولت آینده را تشکیل دهند…
وظیفه ما چیست؟ داداش حسین فکر می کنم شما در این زمینه، هم اخلاص و هم انگیزه و توان خوبی دارید.
لطفا با توکل به خدا و اخلاصی که دارید اقدامی کنید تا این دو نامزد ارزشمند با هم ائتلاف کنند البته فکر کنم حتی می توانند آقایان حداد عادل و غرضی را هم
با خود همراه کنند. وقت کم است باید اقدامی کرد.
با تشکر
سلام؛
قالیباف مرد جنگ های سخته، سردار جنگ های سخته، مثل فرماندهی سپاه، فرماندهی نیروی انتظامی، شهرداری، اما الان دوره جنگ نرم از طرف دشمنه؛ قالیباف طی چند مناظره اخیر، مخصوصا مناظره آخر، نشان داد که از پس جنگ نرم نمی تواند برآید؛ انسان با تقوا و ولایت مداری است، جهاد گر و سخت کوش است، اما کشور فقط نیاز به مدیر اجرایی ندارد، نیاز به یک فردی دارد که سوزن بانی هم بداند و قطار انقلاب را در مورد هجمه های غرب که از نوع جنگ نرم است نگذارد از ریل خارج شود.
دم همتون گرم…
خیلی خوب بود داداش حسین…
“اگر خود «آقا» می گویند؛ «احدی از رای من خبر ندارد»، نام این گمانه زنی بعضی دوستان، کسب بصیرت نیست؛ فضولی است! ”
انصافاً!
حامد توکلی;
بعد از مناظره فرهنگی یکی بهم پیام داد که: ما ترجیح میدیم ماه رمضان هنگام افطار پیام بازرگانی پخش بشه تا صدای بعضیا!!!
بچه ها اگر مناظره رو از TV ضبط کردین که هیچی اما اگر ضبط نکریدم حتما از یه جایی دانلودش کنید.
هنوز ۲۴ساعت از مناظره نگذشته من خودم یه قسمتهاییش رو چندبار نگاه کردم.
قسمتی رو که حیدری از روحانی میخواد پشت تریبون وایسه تا بلند میشه از جاش جلیلی رو میکنه به قالیباف یه چیزی میگه یه چیزی شبیه این جمله “پس تو آماده باش” و قالیباف هم به نشانه تایید سرشو تکون میده.
تیکه ی جالبیه حتتتتتما ببینید
کاش انتقاد های جلیلی به قالیباف رو تو مناظره یه بار دیگه بخونی تا بفهمی زاویه گفتمان شون چیه…
شهاب مرادی: به قالیباف رای میدهم
خیلی منصفانه بود تحلیلتون از مناظره و درباره هر هشت نامزد.
آقایان حداد عادل و جلیلی و قالیباف هم نشان دادند که این اصول از هر چیزی براشون مهم تره و همیشه می شه با در نظر داشتنش متحد بود.
سوای بحث انتخابات دلم می خواهد به جناب حداد بگم: خدا قوت!
روحانی و عارف در صدر تمام نظرسنجی ها:
http://www.ENTEKHAB.ir
http://www.FARARU.com
http://www.PARSINE.com
http://www.ENTEKHABESHOMA.ir
http://www.IE92.ir
http://www.NAZAREAKHAR.ir
http://www.FARYADGAR.com
http://www.1RAY.ir
http://www.KHABARONLINE.ir
http://www.KHABARPU.com
http://www.INN.ir
http://www.ARNANEWS.ir
http://www.JAMNEWS.ir
آقای قدیانی
چرا شما خودتان دائم از عدم تخریب حرف می زنید اما مرتب هم نیش و کنایه نثار آقای جلیلی می کنید؟ کمی انصاف هم خوب است!
بسم الله/ ربطی به این پست نداره ولی فقط خواستم یه درد دلی کرده باشم.
برادران عزیز که همه خود را حزب اللهی و گفتمانی و انقلابی می دانیم؛ آیا اخلاق نسبی است؟! یعنی تخریب دکتر جلیلی بد است و تخریب دکتر قالیباف خوب و اجازه داریم او را تخریب کنیم؟!
آیا انقلابی گری فقط یک شعار است و در آن فقط حب و بغض شخصی ملاک است؟!
آیا اگر بی بی سی و VOA دکتر جلیلی را بکوبد باید علیه آن ایستاد و دفاع کرد اما اگر دکتر قالیباف با مواضع انقلابی وآرمانی اش موجب شد به مدت چندین هفته هدف اصلی رسانه های معاند قرار بگیرد باید موضع انفعال گرفت؟! مگر مولا نفرمود: “کن للمظلوم عونا”؟ چرا در مقابل مظلومیت این روزهای قالیباف سکوت کرده ایم؟!
این چه گفتمان انقلابی است که درآن همه چیز نسبی است! هم اخلاق هم انقلابی گری!
حالم به هم می خوره از این سیاست بازیهای عاری از دین و اخلاق!
طرفدارای آقای جلیلی لطفا بخونن کوتاهه:
http://arabi-maleki.blogfa.com/
حمید و بعضی دوستان دیگر؛
ابتدای متن را بخوانید! آیا بزرگان و خوبان هم که مدام بر اقتصاد و معیشت تاکید می کنند، در آینده به شعار “نه غزه، نه لبنان…” خواهند رسید؟! این چه استدلالی است؟!
حسین قدیانی قطعا آنطور که بعضی از شما نوشته اید، نگران پنیر و قیمت پنیر نیست، نگران این است که بعضی ها اقتصاد را بهانه کنند و مدعی شوند؛ جمهوری اسلامی ناکارآمد است و حتی عرضه تثبیت قیمت بدیهی ترین اقلام خوراکی مردم را هم ندارد!!
خنده ام می گیرد که با این کارنامه روشن، این جور برچسب ها را به حسین قدیانی می زنند… حالا هر کسی از اقتصاد گفت، لابد دنبال سازش و بخور بخور و رفاه و فدا کردن آرمان ها و… است!!
حاجی دفاع آقایان حداد و جلیلی دفاع از منیت نبود بخدا…
دفاع از ولایت بود..
دفاع از نظام بود..
تذکر آقای خاتمی در نماز جمعه یادت رفت که گفت: کاندیدا نسبت به فتنه موضع گیری صریح داشته باشند… جا نداشت دوست عزیزمون از نظام دفاع می کرد نه از خودش(من)…
یا علی
سلام
.
.
آقای روحانی … هشدار !
پوستر :
http://fotroswallpaper.mihanblog.com/post/34
بصیرتت سولاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااخه
حسین؛
لو دادن اسرار محرمانه نظام و کشته های فلان و بهمان قبرستان هم دعوت به خدا بود؟؟؟!!! همه داشتند بی من و منیت حرف می زدند الا قالیباف که از رزمنده ها و خون شهدا دفاع کرد!! شما انگار دستگاه منیت سنج هم دارید از فرط تقوی؟؟!! و هیچ می دانید که خود این نگاه، آخر بی تقوایی است؟!
چطور شما سخن امام جمعه تهران را می بینید، اما این همه تاکید رهبر را نمی بینید که از نامزدها خواسته اند برنامه های خود را ارائه دهند؟! مگر میتینگ بسیج دانشجویی است که فقط و فقط سخن گفتن علیه فتنه ملاک باشد؟! وانگهی، از میان آقایان حداد و جلیلی، آنکه از همه زودتر درباره فتنه موضع گرفت و ۳ شب بعد انتخابات ۸۸ در همین شبکه ۲ سخن گفت، همین شهردار تهران بود!! و مگر جز این است که قرارگاه ثارالله سپاه، بعد از بسیج و سپاه از عملکرد شهرداری ابراز رضایت کرد؟!
به قالیباف نمی خواهید رای بدهید، اصلا عیبی ندارد، اما خواهش می کنم بی تقوایی هم نکنید و خیال نکنید جز آنها که شما دوست شان دارید، الباقی اهل منم منم اند!! اینگونه باشد و این رویه اگر تشدید شود، یکی هم برمی دارد می گوید که دفاع سعید جلیلی از دوران حضورش در شورای عالی امنیت ملی، کمی تا قسمتی منم منم بود!!
به جد می گویم که دست از این قبیل داوری ها بردارید که روزی دامن خودتان را خواهد گرفت… و روزی می شود که دیگران، علیه تان با همین مبنی قضاوت خواهند کرد.
اگه جلیلی در گفتن بعضی چیزا اشتباه کرد باشه قبول
ولی یادمون نره که قالیباف هم در گفتن بعضی چیزا اشتباه کرد
پس لطفا لینک نذارید بر علیه جلیلی و بگید که ایشون پختگی لازم نداره
خب اگه جلیلی پختگی نداره به خاطر اون افشاگری قالیباف هم همینطوره
و اگه میخواید بگید باید اینطوری بگید:
هر دو شون پختگی ندارن
ولی من خودم اینو قبول ندارم!!!!!!!!!!
حاج حسین………
خادم الشهدا؛
کامنت ها را کاری نداشته باشید! در متن هم همین نگاه شما آورده شده؛
“و اما محرمانهها را لو دادن و اسرار جلسات خصوصی هویدا کردن، کار هر که باشد خطاست، اگر خودی باشد، بیشتر خطاست! من اگر از زاویه انقلاب اسلامی و پیشرفت و عدالت رای میدهم، به وقتش از همین زاویه انتقاد میکنم.”
محرمانه ها را لو دادن؛ جلیلی!
اسرار جلسات خصوصی؛ قالیباف!
آقای قدیانی؛
بهتر دنبود دکتر قالیباف برای توجیح خبرش در بی بی سی، روحانی رو نمیکوبید تا روحانی هم یه سری اطلاعات نمیداد… مردم خیلی هوشیارن… به نظرتون تو مناظره دیشب یه کم رای دکتر قالیباف ریزش نکرد و به سمت دکتر ولایتی نرفت؟
من امروز تو ستاد قالیباف بودم و بچه هاشون به شدت عصبانی بودن که چرا دکتر اینجور صحبت کرد…
جلیلی هم که احساس میکنم باید به یه پختگی در صحبت هاش برسه… اما در کل به نظر من دیشب قالیباف و جلیلی خوب بودن… اما نظر همه مهمه نه تنها ماها…
دکتر جلیلی: سوالم این است که اگر کشوری اصول و منافعش در تقابل شما بود چگونه میخواهید با آن برخورد کنید. در گزارش شما به عنوان برنامه راهبردی جمله ای ذکر شده که با نگاه شما نمیخواند. اینکه نباید تصویر برخورد ما چالش قدرت هژمون باشد در حالی که ما نگاه هژمون را قبول نداریم و این اصل سیاست خارجی ماست. ما در چالش با نظامی هستیم که امروز میخواهد به زور خود را حاکم کند.»
دکتر قالیباف در پاسخ به این سوال گفتند که بحث عدم چالش قدرت هژمون نیست، بلکه آمریکا می گوید؛ ما قدرت هستیم پس حق با ماست و ما میگوییم؛ حق، قدرت است!
که متاسفانه این قسمت از پاسخ دکتر قالباف در رسانه ها منتشر نشده و رسانه های حامی دکتر جلیلی به سوال ایشان و جواب ندان دکتر قالیباف افتخار می کنند!
حسین جان! تایید نکردی! زیاد کامنت نمی ذارم ولی متن هات رو می خونم. کاش در انتخابات وارد این سطح از جانبداری نمی شدی. تیغ قلمت رو فقط برای نگهبانی از “بیت رهبری” نگه می داشتی؛ این انتخابات حداقل هنوز هشتاد و هشتی نشده. قلمت رو برای روزهای طوفانی نگهدار. این معرکه جولانگه ما نیست…
محمدجان!
خوندم؛
تا حدودی درست میگید
جلیلی اشتباه کرده…
تو رو خدا متحد شید پشت قالیباف
امروز میتینگ روحانی رو دیدی…..؟؟؟؟
بسه لجاجت
دکتر ولایتی با این که شخصیت بسیار ولایتمداری است ولی خب ارادت ویژه ای نیز به هاشمی رفسنجانی دارد و احتمال اینکه سیاست های آقای رفسنجانی را در صورت رییس جمهور شدن در پیش بگیرد دور از ذهن نیست.
گفتمان آقای جلیلی نیز همان گفتمان احمدی نژاد ۸۴ البته با غلظت بیشتر است و معمولا مردم پس از پایان ۸ سال به چهره ای متفاوت از رییس جمهور قبلی رای می دهند.
به نظر بنده آقای قالیباف گزینه ی مناسب تری برای اصولگرایان می باشد.
ای کاش دوستان سر حرف خود می ماندن و با دیدن آرای بالای دکتر قالیباف به نفع او کناره گیری میکردن که متاسفانه میز براق ریاست جمهوری بر ائتلاف بیشتر می چربد!
تحلیل و پیش بینی من این است در صورت ائتلاف عارف و روحانی انتخابات به دور دوم کشیده می شود و آقای قالیباف برنده خواهد شد و در صورت عدم ائتلاف در همان دور اول ایشان پیروز انتخابات خواهد شد.
فتنه ها می آیند
http://hayatkhalvat-a.blogfa.com/post/129
وقتی مطلبتان را خواندم، حس کردم پی به اصلح بودن سعید نسبت به باقر برده اید…
ولی باز هم پافشاری بر رای خود دارید و با علم کردن اقتصاد مقابل سیاست، این برتری را توجیح می کنید…
به یه بسیت و شیشی:
حس نمی کنی داری توهین می کنی؟! اونم شیک و زر ورق پیچ!! من تا حالا بین آقای قالیباف و آقای جلیلی دو دل بودم اما حالا بیشتر نظرم به جلیلیه بنا به دلایلی که برای خودم حجت شرعیه. چند ساله پای ثابت قطعه هستم و حق آب و گل دارم. با اینکه رایم با رای صاحب قطعه متفاوته و با اینکه خیلی از کامنتهام که به مراتب محترمانه تر از کامنت شما بود حذف شد اما پیگیر نظرات دوستان چه موافق و چه مخالف هستم به رای و نظر همه مخالفان هم احترام قائلم چون مطمئنم با حجت شرعیه. اما شما حق نداری به کسایی که هم رای تو نیستن توهین کنی اینو هیچوقت فراموش نکن. به ادعا که چیزی نمیدن تو عمل نشون بده اخلاقتو!!
می ترسم؛
خیلی نگرانم، خیابان های مشهد اصلاح طلب ها دوباره شلوغ کردند.
ولی باز هم پناه بر خدا می بریم…
آخرین نظرسنجی ها از افزایش معنی دار آرای آقایان عارف و حسن روحانی در انتخابات حکایت دارد…
همین!!
سید احمد!
خوبه که شما هم از شورای نگهبان یاد بگیرید؛ که با تایید نکردن بعضیها، جلوی مضحکه شدنشون رو گرفتند! به قول آذرخش خدابیامرز؛ والا 🙂
یاحق
خداقوت
هر چند خیلی با شما هم رای نیستم، اما از بعضی دوستان اصلا انتظار چنین واکنش های نسنجیده ای نداشتم.
امیدوارم خداوند خودش دلها رو هدایت کنه مردم به کسی رای بدن که مورد رضای امام زمان باشه.
آقا قضیه خطرناک شده بریم پشت آقای قالیباف
یاعلی
وای خدای من …
مستند عارف از فاجعه هم اون ور تر بود. مخصوصا سکانس آخر که با همسرش تو ماشین بود!
این آقا از سیاه نمایی هم رد کرده، به چرکین نمایی رسیده!
دهن خودشو با اصلاحات اصلاحات آسفالت کرد…
من واقعا از آقایان حداد و ولایتی تعجب می کنم! این دو عزیز اعلام کرده بودن قراره هر سه عضو اتلاف پیشرفت ثبت نام کنن و برنامه های تبلیغاتیشون رو هم انجام بدن و با انجام نظرسنجی و معلوم شدن کاندید برتر، به نفع اون برن کنار. با اینکه پنج روز بیشتر تا انتخابات نمونده و جلو بودن آقای قالیباف حداقل نسبت به این دو نفر معلومه، امروز جناب حداد اعلام کرد که فعلا دلیلی برای کناره گیری نمی بینم!!! آقای ولایتی هم اصلا به روی مبارک خودشون نمیارن که روزی قرار بود ائتلاف کنن واقعا این عزیزان شرایط حساس این روزها رو درک نمی کنن که ضرورتی برای کناره گیری نمی بینن!!!
واقعا ناراحتم از این شرایط؛ کاشکی می تونستم صدامو به گوش این آقایون برسونم که کجاست اون قول و قرارایی که داده بودید؟؟!! شما رو به خدا بکشید کنار و مانع از شکستن رای اصولگرایان و در نهایت بالا اومدن اصلاح طلب ها بشید.
وقتی کاندیداهای اصولگرا وحدت نمی کنن خود مردم باید به فکر وحدت باشن!
اگر روحانی و عارف که حتما یکی میشن آرائشون بالا بره، باید خود ما به فکر اجماع در رای دادن به کسی باشیم که در نظر سنجی ها بالاتره!
این روزها همش نگرانم
سر مناظره ها
سر گفتگوهای ویژه!
سر مستند آقایون
نکنه یه وقت آرمیتا الان پای تلویزیون باشه و بشنوه برخی حرفا رو
آرمیتا از خیلی از آدما بهتر میفهمه
همین که میفهمه باباشو آدم بدا کشتند یعنی خیلی میفهمه
و خیلی ها هنوز نفهمیدند مفهموم همین
آدم بدا رو
آقا سعید داداش پرچمت بالاست
تو آسمونا پیش رفقای شهیدت
خیلی مردی…
مثل آرمیتا
آرمیتا باباشو داد و توام پاتو
اما هیچ ادعایی ندارید
خیلی مردی که معنی آدم بدا رو میفهمی
و محکم جولوشون واستادی
خیلی مردی که نشون دادی چشات به دهان مبارک آقاست
حالا دیگه خوب میشه فهمید
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا
یعنی چی…
سلام
من هم با شما هم رای هستم. این یک لینک از صحبتهای سردار طلایی است راجع به صحبتهای آقای روحانی. خواندنش بنظرم خالی از لطف نیست.
http://www.havadar.ir/content/detail_45208.html
آقا سید احمد
من فکر کنم شما مدیریت کامنتها رو بر عهده داشته باشی؟ من در متن جلیلی ٨۴ سوالی رو مطرح کردم که مشتاقانه منتظر جوابش بوده و هستم و با توجه به حساسیت بحث انتظار داشتم یا شما یا جناب قدیانی به اون پاسخ بدید که اگر جوابای منطقی و مستدلی رو در دفاع از آقای قالیباف داشته باشید مطمئن باشید خیلی از آرا از جلیلی به سمت ایشون برمی گرده چون قطعا همه به بهتر بودن مدیریت آقای قالیباف نسبت به آقای جلیلی واقفن فقط می مونه بحث های اعتقادی و در راس اونا ولایتمداری ایشون که این روزا اعصاب منو ریخته به هم چون هیچ جوابی براش ندارم و از شما عزیزان انتظار میره که هر چه سریعتر روشنگری کنید.
خواهش می کنم سریعتر جواب بدید.
بعد از یک شبانه روز مکاشفه پای اینترنت، اعتراف میکنم که هنوز بین قالیباف و جلیلی به انتخاب نرسیدم، حس میکنم اختلاف سطح برتری این دو نفر خیلی میلی متریه، هر کدوم یه ویزگی مثبتی داره که اون یکی نداره. کاش مناظره ها ادامه داشت…
سلام؛
داداش حسین! دمت گرم. دستت درد نکنه که مشق وحدت کردی برامون.
دوستانی که قالیباف رو تخریب می کنن و یا جلیلی رو و یا ولایتی رو و یا حتی عارف و روحانی رو و آقای قدیانی رو به خاطر رأیش!
۲ صحبت آخری امام خامنه ای رو شنیدید؟ این که امروز وحدت بین مسلمانان امری ضروریست. قطعاً این وحدت ولی امر مسلمین جهان، جوانان انقلابی ولی جاهل تکفیری رو که در سوریه می جنگند را هم شامل می شود. اگر بگین نه، کلاً بحث وحدت از بین میره. امروز اصلی ترین اختلاف مسلمانان در نبرد سوریه است.
پس به نظرتون درباره وحدت بین طرفداران این ۸ نامزد چه نظری دارند؟
خدا حفظت کنه برادر حسین..
خدا به قلمت برکت بده ان شا الله
سلام. جناب سید مقداد!
به یاد بیارید وقتی رو که با همین افتخار احتمالا و با همین نوع حجت عقلی به آقای احمدی نژاد رای دادید و اونموقع هم با اینکه قابل تشخیص بود نتونستید عدم صداقت، عدم کارآمدی و وادادگی او را به اطرافیان و منحرفین ببینید و این نتیجه رقم خورد که الان بسیاری از افرادی که سال ۸۴ از اصلاح طلبان نیز دل کنده بودند و به دنبال شخصی دلسوز و کاری می گشتند، صد رحمتی به اصلاح طلبان گفته و پشیمان و حتی برای بر سر کار نیامدن فردی همچون او یا بدتر از او باز به جمع اصلاح طلبان برگشته اند.
آقای مسعود!
به نظرم ما موظف به انجام وظیفه ای با اصلح ترین نتیجه هستیم. که همین صفت اصلح و صالح و غیر اصلح برای افراد، خود تعریفشان در نتیجه ایست که از کار و عمل آنها به دست می آید. به نظرم رهبری اگر می فرمایند فرد اصلح را انتخاب کنید نه به معنیه کسی است که خصوصیات اخلاقیه اصلح تر و بیشتری داشته باشد، بلکه بدین معنی است که پس از چهار سال از او اصلح ترین تنیجه بجا ماند. یعنی کمترین ضرر و خطا، بیشترین سود و کار مفید. اساسا قدرت تشخیص اینجاست که پایش به میان می آید و کارنامه ی افراد نیز و روحیات آنها نیز و و و…
میگم این روزا چقدر قطعه شلوغه. چقدر اسم جدید. کلی باید بگردی تا قدیمی هارو پیدا کنی!
ای کاش برای سوالات ما جوابی بود… خودتون می دونین منظورم چیه…
ای کاش آقایون جلیلی و قالیباف با هم اجماع می کردند و دل مردم شاد می شد… ولی بعید می دونم… در خوشبینانه ترین حالت که بگیم هیچ کدوم حب قدرت ندارن، اطرافیان قالیباف و تفکرات جلیلی فکر نمی کنم کارشون رو به اجماع بکشه… البته نظر شخصیه منه… اگر تایید بشه!
من شیفته آقای غرضی شدم، چه کنم داداش حسین؟!!!
با اینکه خیلی صاف و ساده حرف میزنه اما مدیریتشو در صحبت کردن به رخ بقیه کشید. دوستانی که قبول ندارند یکبار دیگر مناظرات را ببینند!
در مورد قالیباف و جلیلی هم باید گفت که هواداران و دوستان نباید همدیگرو تخریب کنند.
هر دو انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند هر چند در برخی موارد با همدیگه اختلاف سلیقه و نظر داشته باشند، مهم این نیست. امید دارم چه قالیباف بشه چه جلیلی، آقای حدادعادل در دولت نقشی داشته باشه چون واقعا از خودش گذاشت تا اصل قضیه باقی بماند.
آقای ولایتی ولی خوب ظاهر نشد، شما دوباره بازی خوردی آقای دکتر.
بقیه هم بد نبودند.
در کل انتقادی که وارد است و همیشه هم وارد بوده اینه که برنامه هاشونو توضیح نمیدن و فقط یا انتقاد می کنند یا نتیجه را میگن که این خیلی بده!
حضرت ماه:
حضور مردم در پاى صندوق های رأى بلاشک به دنبال خود، موفقیت هاى دیگرى را دارد؛ به کشور مصونیت، عزت و آبروى بینالمللى می بخشد.
«رهبری، یک رأی بیشتر ندارد. بندهی حقیر مثل بقیهی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد. اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست.» ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
حجت الاسلام و المسلمین علم الهدی در خطبه نماز جمعه مشهد: «هر کس در انتخابات شرکت نکند به جهنم رفتنش قطعی است.»
ضربه ای که اسلام از این افراطیون پایداری می خوره از غیر مسلمونا نمی خوره والا!
اینهایی که ادعای ذوب بودن در ولایت شون گوش فلک رو کر کرده ادبیاتشون چقدر با رهبری فاصله داره!
رهبری فرزانه ما کی و کجا مردم رو به این شکل به رفتن به جهنم تهدید کردند؟!
برادرا و خواهرای عزیز!
کلام آخر:
یا روی قالیباف، خودمون اجماع کنیم؛ یا روحانی رو بعنوان رئیس جمهور بپذیریم…
یا علی
محمد؛
موافقم!
اگه اصول گرایانی مانند جلیلی و قالیباف و حداد با هم اجماع نکنن و یک فرد واحد را انتخاب نکنن و یکی به نفع دیگری کنار نکشه رای ها شکسته میشه و احتمال خیلی زیاد روحانی رئیس جمهور میشه…
انشاءالله این سه عزیز به یک ائتلافی برسن.
آقای محمد:
من کار به پایداری و غیر پایداری ندارم. ولی دوستان بیاین منصف باشیم. همیشه تو هر گروه و دسته ای آدمای افراطی وجود داشتن. چرا عادت کردیم رفتار عده ای رو به کل اون مجموعه و رهبرش نسبت بدیم.
قابل توجه تمام دوستان:
جلیلی مدل اخلاقی تبلیغات رسانه ای را به نمایش گذاشته و مهم تر این که توانسته است اطرافیان خود را به شکل قابل تحسینی مدیریت و کنترل کند. با اینکه بخشی از اطرافیان جلیلی را جریان های تندرو گرفته اند، اما جلیلی با میدان ندادن و نسپاردن مسئولیت های اصلی ستادش به جریانهای افراطی و بها دادن به جوان های معتدل و عدالتخواه، اجازه تخریب و رفتارهای غیراخلاقی را نداده است و توانست ستادهایش را مدیریت کند. همچنین در کنترل رسانه های وابسته به خود نیز توفیق نسبی داشته است.
در همین راستا اخیراً سعید جلیلی به رسانه های منسوب به خود در خصوص نحوه انتقاد از قالیباف تذکر جدی داده است. وی انتقاد برخی از رسانه های افراطی به قالیباف و اتهام تکنوکرات زدن به وی را غیراخلاقی دانسته و هشدار جدی نسبت به ادامه این رفتارها داده است و حتی تهدید کرده که از آقای قالیباف دفاع خواهد کرد. فارغ از هرنوع جهت گیری سیاسی، حضور چنین نامزدهایی در انتخابات باعث می شود خاطره ای خوش و ماندگار از رقابت های انتخاباتی در ذهن مردم باقی بماند.
خیلی نقطه چینی آقای علم الهدی با این حرف زدنت… کاش از نظام دفاع نکنی که داری خراب می کنی بدتر…………………….
عزیزان اصولگرا و دلسوز، فارغ از اینکه به چه کسی بیشتر دلبستگی دارید لطفا یه نگاه به این دو نظر سنجی اخیر و همچنین نظرسنجی سایت تبیان بیندازید. ببینید کاندیدای اصلاح طلب دارن آمارشون رشد می کنه. خواهشا حالا که کاندیداها اجماع نمی کنن، بیایید ما ملت بر سر کاندیدایی که رای بیشتری دارد اجماع کنیم. نگذارید ۴ سال یا ۸ سال برویم زیر پرچم کسانی که بزرگترین حامیانشان سران فتنه هستند.
http://alef.ir/vdcjyhevouqeomz.fsfu.html?189608
http://www.fardanews.com/fa/news/267384/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%B5%DB%8C%D9%81%D8%B1%D8%AF%D8%A7-%D9%86%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%B1-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C
نمیشه بچه های قطعه ۲۶ بیانه ایی چیزی بنویسن به آقایون جلیلی و قالیباف و خواهش کنن که یکی شون بمونه؟
فکر بدی نیستااااااا روش فکر کنید!
کاش …
بسم هو، دیگر دوستان؛
اصول ویرایشی را رعایت کنید؛ نگاهی به کامنت های تایید شده بیاندازید، متوجه می شوید نقطه و علامت تعجب و ویرگول و … را چه طور در جمله قرار دهید!
“که” و “به” را درست بنویسید، کامنت های تان تایید می شود.
سلام داداش حسین
با صحبت هات بشدت موافقم.
هم درباره آقای قالیباف هم آقای حداد هم آقای غرضی…
هم درباره “…کار و کار و کار…”
اما اینکه در زمینه اقتصادی آقای قالیباف توانمندتر است یا آقای جلیلی قضاوتش اینقدر هم ساده نیست.
دکتر درخشان رو که می شناسی. استاد اقتصاد دانشگاه علامه است. چند سال در حوزه اقتصاد اسلامی کار کرده. (و پسر نابغه اش هدیه خدا برا این کارش می دونه.)
دیدی درباره آقای جلیلی چی گفت: “من فکر می کنم ایشون تنها کسی است که می تونه… منطبق بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در چهارچوب اقتصاد مقاومتی و مبتنی بر رهنمودهای مقام معظم رهبری مدیریت بکنه.”
البته همه جوره دوستت داریم.
کم با نوشته هات دلمون خنک نشد. کم حال نکردیم.
دفعه قبلی هم می خواستم اینها رو بگم اما دیدم خیلی دلت از دست خودی ها پره؛ دلم نیومد…
آقای سید احمد! شما که حرف آقا رو می فهمید و به دیگران کنایه میزنید که حرف آقا رو نمیفهمند، لطفا این فرمایش حضرت آقا رو نمایش بدین و فهمتون رو هم از اون بنویسین ببینیم فهمتون از حرف آقا چقدره؟ قبلا یه بار این مطلب رو گذاشتم ولی متأسفانه چون بر خلاف نوشتهی آقای قدیانی بود صلاح ندیدید حرف آقار رو نمایش بدید.
آیا این همه حضرت ماه و حضرت آه گفتنها نتیجه اش همینه که نمایش حرف آقا رو هم به صلاح نمیبینید؟
«بعضىها مىگویند عدالت یعنى توزیع فقر. نخیر، کسانىکه بحث عدالت را مىکنند، بههیچوجه منظورشان توزیع فقر نیست؛ بلکه توزیع عادلانهى امکانات موجود است. آنهایى که مىگویند عدالت توزیع فقر است، مغز و روح حرفشان این است که دنبال عدالت نروید؛ دنبال تولید ثروت بروید تا آنچه تقسیم مىشود، ثروت باشد. دنبال تولید ثروت رفتن بدون نگاه به عدالت، همان چیزى مىشود که امروز در کشورهاى سرمایهدارى مشاهده مىکنیم. در غنىترین کشور عالم – یعنى امریکا – کسانى هستند که از گرسنگى و از سرما و گرما مىمیرند؛ اینها که شعار نیست؛ واقعیتهایى است که مشاهده مىکنیم.» بیانات رهبر انقلاب ۱۳۸۴/۶/۸در جمع هئیت دولت
خوبه دوستان امید دارند اجماعی بین اصولگراها اتفاق بیفته!
می دونید این نظر سنجی ها هنوز آرائی که به موسوی رای دادند رو کامل جذب نکرده!
همه چی به دقیقه نود رسیده! حتی اجماع اصلاح طلبان! حتی موضع دولت!
ما باید خودمون متحد بشیم!
زاهد؛
این مطلب را با کامنت هایش بخوان!
http://www.ghadiany.ir/?p=19283
آنچه نتیجه این بحث حاضر است
نام چهار نفر نقش خاطر است
بر پاکی سعید جلیلی درود باد
اما رئیس دولت آینده باقر است
خیلی جالب بود. اصلا” فکر نمی کردم که…
تا الان فکر می کردم از اون طرفداران ۲ آتیشه حاج سعید جلیلی باشی.
یه سوال!
چرا روحانی انقدر ترسناکه؟!
سلام بر دختران!!!
پناه بر خدا…
نقاط مثبت و منفی دولت های احمدی نژاد
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22834/noghte2.jpg
دکتر محسن رضایی با بیان اینکه در مناظره تلویزیونی دیروز برخیها به من اهانت کردند، گفت: ” البته من تحمل کردم، وگرنه با مشت آهنین چنان روی میز مناظره میکوبیدم که همه حساب کار دستشان بیاید.”
اتفاقا من فکر می کردم چقدر رضایی بر اعصابش مسلط هست!
برادر محسن!
همان جمله ای که به روحانی گفتید ظاهرا برای خودتان هم صادق شده!
تعداد کل آراء: ۱۰۰,۲۷۱
لطفا در نظر داشته باشید که هر ۲۴ ساعت آرای تکراری از نظرسنجی حذف می شوند.
{بخشی از آرای آقای حسن روحانی به علت تخلف اصلاح گردید}
برید به لینک!
یعنی تو نظر سنجی ها هم تقلب می کنن… از الان میگن قراره تقلب بشه یا نشه!
http://ie92.ir/pollsarchive/
صدای روحانی شبیه شاهه!
فلان نیوز سه هفته قبل تیتر زده بود “مداحی برای قالیباف!”؛
کلی تعجب کرده بودند از این شعر خوانی برای قالیباف…
شما که ادعای فوق اخلاق و بصیرت دارید چرا الان تیتر نمی زنید “مداحی برای جلیلی” با همان علامت تعجب هایی که برای قالیباف داشتید؟
ادعای اخلاق دارند و نهایت بی اخلاقی هستند!
یه جایی خوندم که جبهه پایداری از قالیباف کینه قدیمی داره؟
کسی می دونه قضیه چیه؟
سلام داداش حسین؛
طول یک حرکت مهم تر است یا جهتش؟
آقا می گوید “کار کار کار” اما مهم نیست که چگونه؟ با چه روشی؟
میانگین نتایج معتبرترین مراکز نظرسنجی انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تا تاریخ ۱۸/۳/۱۳۹۲
بدین شرح است:
۱ – قالیباف
۲ – رضایی
۳ – روحانی
۴ – سعید جلیلی
یه نفر محض رضای خدا رضایی رو ندیده! دیگه ازین به بعد تعصب بسه؛ تعصبات بی جا بوده خیلی هارو پررو کرده… انصافا رضایی حرف نداشت…
یکی از سایت های خبری مدعی شد!
کابینه قالیباف لو رفت!
ولایتی معاون اول؟!
ولایتی (با حفظ سمت) شورای عالی امنیت ملی؟!
دکتر جلیلی وزیر امور خارجه؟!
سردار قاسم سلیمانی وزیر کشور؟!
غلامعلی حداد عادل وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؟!
محسن رضایی رئیس گروه اقتصادی دولت و با حفظ سمت، رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی؟!
احمد توکلی وزیر امور اقتصاد و دارایی؟!
خبر، دروغ محض به نظر می رسه!!
گویا بچه های ستاد قالیباف همه اینجا هستن…
تمام مطالب شما در ستادهای قالیباف خوانده میشه و جمله های ناب رو تو ستادها میذارن…
عجب…
انصافا فیلم دوم جلیلی عالی نبود؟!!
“نقطه عطف” شاید بهترین اسمی بود که میشد براش انتخاب کرد…
اگه بدون تعصب و استفاده از عینک های خاص(!) نگاش کنید، واقعا نظرتون عوض میشه…
مخصوصا قسمت پروفسور درخشان و دستگیری ریگی…
(من موندم سردار فیروزآبادی چقدر به ایشون اعتماد داشته که نپرسیده برای چی هواپیما رو باید بنشونیم!!! بدون چون و چرا دستور عملیات رو داده!!!)
ما فکر می کردیم حاج سعید برنامه نداره…
فکر می کردیم نمی تونه به حماسه اقتصادی عینیت ببخشه…
فکر می کردیم خیلی ضعفا داره…
ولی ما فقط فکر می کردیم اینجوریه!
با تحقیقات فراوان بنده به این نتیجه رسیدم که حاج سعید نه تنها ضعیف تر از حاج باقر در مسائل اقتصادی و اجرایی و… نیست شاید منطقی تر و پخته تر هم باشه؛
به هر حال ما بین این دو عزیز موندیم به کدوم رای بدیم.
کاش به وحدت برسن…
و اگه به وحدت نرسیدن با همه احترامی که به داداش حسین دارم به حاج سعید رای میدم.
اما اما اما مخالفت در عین رفاقت، اصلا هم توهین و… نداره، خیلی هم خوشحالیم همه با هم.
ایشالا که چند روز دیگه حضور پر شور مردم در انتخابات رو همین جا جشن بگیریم.
چقدر مستند جناب جلیلی جذاب و خوب بود
یه جورایی دل آدمو می کشوند طرف پایی که جا ماند…
سلام
در بند چهارم خواندیم:
“به لطف این محبت، بر همه رایدهندگان حاجباقر و سعید فرض است که فقط تعریف نامزد مورد نظر خود کنند.”
اما!
از بند پنجم به بعد، تنها نقد یک کاندیدا شد، هر چند بدون بردن اسم. خبری از عدم نقد مخالف و تنها تعریف از موافق نبود!!!
به به سید احمد ببین کارت به کجا رسیده که چه کامنتایی رو تایید میکنی!
**
سالار میگوید:
۱۹ خرداد ۱۳۹۲ در t ۱۳:۵۳
خیلی نقطه چینی آقای علم الهدی با این حرف زدنت… کاش از نظام دفاع نکنی که داری خراب می کنی بدتر……………………
**
بازم متاسف شدم!
مستند جلیلی رو دیدید؟
چه قدر قشنگ بود. اون استاد اقتصاد واقعا حرفاش به دل نشست. تو این شرایط که همه واسه خودشون اقتصاد دان شدن و یه ذره هم تو کوبیدن جلیلی شک نمی کنن یه آدم منصف پیدا شد…
دمش گرم
ایران فقط تهران نیست…
ایران فقط تهران نیست…
سلام؛
خدا قوت…
تا حالا فکر کردید که “سید احمد” شاید خود “حسین قدیانی” باشه؟؟؟
تنها راه رای نیاوردن روحانی فقط اجماع قالیباف و جلیلی است همین!
سلام، یه سوال؟
امکان تغییر رای از طرف داداش تا روز رای گیری هست؟
نجوا؛
اتفاق خاص و عجیب غریبی نیفتد، رای حسین قدیانی همان قالیباف است. لذا خیلی بعید است این رای تغییر کند. شاید دلیل این رای را نوشتند، شاید هم نه…
علی ایحال در فضای خوبی به سر نمی بریم!
مستند آقا سعید عالی بود. دست نادر طالب زاده طلا.
یه نکته: میشه بچه های اینجا اینقد این اصلاح طلبا رو بزرگ نکنن! بابا اینا عددی نیستن… این نظرسنجیا هم قابل اعتماد نیست و عکسش هم زیاده. نمونه اش این:
http://bashgah.tebyan.net/newindex.aspx?pid=247765
درسته نباید رقیب رو دست کم گرفت اما دیگه نه اینقد که بزرگ تر از حدش بهش بها بدیم. واقع بینانه نگاه کنیم رقابت بین سعید و باقر است این خط این نشون!
دو سوالم از قدیانی عزیز! اگر چه بعید می دونم منتشر کنید؛
۱) یکی از نقاط مثبت احمدی نژاد مبارزه با اشرافی گری کابینه و مسئولین دولتی و اطرافیان و از طرفی ساده زیستی شخص رئیس جمهور بوده که اتفاقا بارها مورد تأئید و تشویق آقا هم قرار گرفته، به نظر شما آیا آقای دکتر قالیباف در صورت پیروزی در انتخابات هم همین روند رو مخصوصا نسبت به خودش ادامه خواهد داد؟؟
۲) خواهشا روی این سوال تمرکز فرمائید: در صورت راهیابی قالیباف و جلیلی به دور دوم به نظر شما اصلاح طلبان دور کدوم نامزد جمع (حداقل بصورت غیر علنی) خواهند شد؟؟
جلیلی: احتمال ائتلاف منتفی است.
ظاهرا در نظر سنجی ها، رقابت بین جایگاه دوم مطرحه: روحانی + عارف با رضایی.
بین اصولگرایان هم اجماع تاثیرگذاری نمیشه و انتخابات به مرحله دوم میرسه!
البته بحث آراء خاموش هم هست…
البته با توجه به آراء خاموش نمی دونم شاید باید دعا کنیم به مرحله دوم برسه!
**
علی:
تفاوت لحنشون کاملا واضحه!
**
بی صبرانه منتظر متن جدید آقای قدیانی هستیم.
سید جان؛
من یه جمله یه خطی نوشتم، حالا نکته ویرایشی اش چی بود که تایید نکردی؟!
سید احمد؛
ممنون!
بله متاسفانه در فضای خوبی به سر نمی بریم!!
امیرحسام؛
بحث این نیست که اینها عددی هستند یا نه، بحث این است که در اغلب نظرسنجی های درست حسابی و علمی، اوج گرفتن آرای حسن روحانی، محسوس و چشمگیر است. مثل نظرسنجی ناجا و صدا و سیما و…
وانگهی! اصلاح طلبان خودشان هم اگر عددی نباشند، تفرق آرای اصول گرایان قادر است از اینها یک عدد درشت بسازد!!
و اما گیرم باقر یا یکی دیگر از همین ها، بشود رئیس جمهور!! با این حال و روز، و با این سیاست ورزی دوستان مومن و حزب اللهی، ما چه انتخابات را ببریم و چه ببازیم، بازنده هستیم!! بازنده اخلاق، بازنده دید درست، و بازنده خیلی چیزها…
ما که تا به حال ندیدیم هواداران روحانی، عارف را بکوبند یا بالعکس، اما این ور قصه، ماشاء الله چه بزن بزنی است!!
بافقی؛
جواب ۱: بله! از جمله اتفاقات مثبت احمدی نژاد، عدالت ورزی ۳ هزار میلیارد تومانی و اطرافیان سالمی مثل آقایان مشایی و بقایی و بهداد و محصولی و… بود!! البته ما منکر این نیستیم که تعدادی از اعضای هر ۲ دولت احمدی نژاد، آدم های ساده زیستی هستند، اما هیچ کدام، سالم تر و و بهتر از حسین مظفر، رئیس ستاد قالیباف نیستند!! فی الحال همه دارایی شخص قالیباف، خانه اش در شهرک شهید دقایقی + یک ماشین سمند است. منتهی مثل احمدی نژاد نیست که از سویی، غذایش را از خانه ببرد سر کار، از سوی دیگر، به صندوق ذخیره ارزی، مثل جیب شخصی اش نگاه کند!! و هزار و یک بی قانونی دیگر…
جواب ۲: نیازی به رفتن به دور دوم نیست!! همین حالا هم اصلاح طلبان، از طرفی مدام قالیباف را تخریب می کنند، (امروز شرق در جواب حرف بی خود و غیر لزومی که سعید خان جلیلی در مناظره زده بود، مدعی شد اتفاقات سمیرم با دستور قالیباف صورت گرفته!! یعنی حتی اونجایی هم که می خواهند به جلیلی پاسخ بدهند، تهمت به قالیباف می زنند!!) از طرف دیگر، دوست دارند اینطور وانمود کنند که طرف حساب روحانی، جلیلی است، نه قالیباف!! و اما، فرض کنیم باقر و سعید بروند دور دوم!! و باز هم فرض کنیم که بعضی یا اصلا همه اصلاح طلبان، علنا از قالیباف حمایت کنند!! خب که چی؟؟!! وقتی حتی اصول گرایان عاقل تر و حزب اللهی های فهمیده تر و سیاسی تر هم دنبال حداد عادل اند، تا جلیلی، معلوم است که اصلاح طلبان در آن دوگانه فرضی، طرف جلیلی را نخواهند گرفت!! طرف جلیلی را بگیرند که چه بشود؟! پس بهتر است درست سئوال کنید و درست بحث کنید که من مجبور نشوم از شما بپرسم؛ اگر باقر و سعید رفتند دور دوم، (و اصلا چرا بروند دور دوم، همین الان!!) دولتی ها و انحرافی ها و بعضا حجتیه ای ها و… طرف کدام شان هستند؟! و طرف کدام را خواهند گرفت؟! آیا اصلاح طلبان، همه فتنه گرند از نظر شما، اما سازنده فیلم سخیف “ظهور نزدیک است”، انحرافی نیست؟! احترام سعید جلیلی جای خود، اما اصلاح طلب و اصول گرا، ندارد؛ آدمی اگر عاقل باشد، قوه مجریه را نمی سپرد دست باندی که اخلاق احمدی نژادی دارند و صبح تا شب، همه کارشان تخریب قالیباف است. ما هی سکوت می کنیم و جواب بعضی کامنت ها را نمی دهیم، شما هم دیگر دور بر ندارید!! فتنه و اصلاح طلب و این حرفها، برای اغلب کسانی که گرد جلیلی را گرفته اند، بهانه ای بیش نیست! و نیست که می بینیم رای دهنده به موسوی و حامی او تا ماهها بعد از فتنه، شاعر و مداح جناب جلیلی درمی آید!! و اما کاش این همه قالیباف تخریب نمی شد، که ما هم از این حرف ها نمی زدیم. کاش… قدر مسلم این است که مملکت و اداره آن، بچه بازی نیست!!
این را هم سایر دوستان بدانند بد نیست؛ از نظر ما اصلح، قالیباف است، نه اینکه فقط چون توی نظرسنجی ها بالاست، اصلح مان شده!! ما با ملاک تقوی و کار و اقتصاد و مدیریت و مدیریت اجرایی و عدالت و پیشرفت و مقاومت و نقد پذیری و… به قالیباف رسیده ایم و بسی مسروریم که اصلح مان مقبول نیز هست!! آری! بی تقوایی، اغلب در آن تیم است که دم به ساعت حاج آقا پناهیان و خود جلیلی مجبور می شوند به سایت فلان نیوز تذکرات اخلاقی بدهند که چرا این همه قالیباف را می کوبید؟؟!! بی تقوایی آن است که عده ای تا می بینند رای یک حزب اللهی به یکی جز جلیلی است، او را بی بصیرت و مخالف ولایت می خوانند!! بی تقوایی در همین چیزهاست…
دقیقا همینه آقا سید! من این روزها با دوستانم بحث نمی کنم که به قالیباف رای بدهند فقط بحث می کنم تا دید منفی ای که مدعیان بصیرت و اخلاق ایجاد کردند کمرنگ شود!!!
نظر سنجی ۸۴ هم می گفت قالیباف اوله اما چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آقای قدیانی و دیگر دوستان؛
نظرتون رو درباره این خبر دوس داشتم بدونم.
http://www.mehrnews.com/detail/News/2072600
بینی و بین ا.. کی بیشتر اسرار هسته ای رو لو داد؟ حسن روحانی یا ولایتی یا سعید جلیلی؟
خب یهو شورای نگهبان بگه فلانی رییس جمهوره دیگه.
دفعه اوله اینجا کامنت می ذارم ولی معمولا اینجا رو می خونم. شاید سلیقه متفاوتی هم داشته باشیم هرچند در انتخابات به قالیباف رای می دم. اما خبر بالا بدجور آدم رو بدبین میکنه!
مهران؛
به شما حق می دهم… چون خودم هم الان داشتم همین مسئله را به آقای قدیانی می گفتم!
نمی دانم این دیگر از کجا در آمده!!!
اگر شورای نگهبان واقعا این کار را بکند و مجددا صلاحیت حسن روحانی را بررسی کند، واقعا آبروریزی می شود!
خدا کند این خبر دروغ یا شایعه باشد…
آقا فیلم مستند دوم سعید جلیلی بسیار زیبا بود
حتما دوستان دانلود کنند و ببینند حتی طرف دارای دیگر کاندیداها
این هایی که میگن فیلم جلیلی عالی بود و کولاک بود میشه بگن دقیقا کجای فیلم جلیلی قشنگ بود؟
جوگیر نباشیم دیگه!!
کی گفته تمام مشکلات مملکت ما در حال حاضر فقط مقاومت در برابر دشمنه؟ اگر فقط با مقوله مقاومت تمام مشکلات حل میشد، رئیس جمهور می خواستیم چیکار؟ سپاه و ارتش و نیروی انتظامی را فعال تر می کردیم و کلا پادگان تشکیل می دادیم. می شدیم قلمبه مقاومت!!
مدیریت مسائل داخلی کشور چی می شه؟
برای چی جلیلی اینقدر تو فیلمش خودشو به آقا می چسبونه؟ که ۴ روز دیگه که رای نیاورد بگن کاندید رهبر رای نیاورد؟ چرا از اسم آقا خرج می کنه؟
الان قالیباف یا کاندیدای دیگه اینقدر خودشونو به آقا وصل کنن، شما خودتونو می کشین که قالیباف داره ریا میکنه. جلیلی چفیه بذاره و براش “اصلح جلیلی” بخونن ریا نیست، اما همین کارا رو قالیباف بکنه میشه ریا!
علی ایحال در فضای خوبی به سر نمی بریم!
میشه راجع به این کمی توضیح بفرماین جناب آسید احمد آقا؟؟!!
ای وای! خدا کند که دروغ باشد….
حسین آقا رای شما روی کیه؟؟؟
آقای سیداحمد عزیز:
الان توی فیسبوک جو خیلی شدیدی علیه نظام راه افتاده. اکثر دوستان خودم که اصلاح طلب هستن خیلی عصبی هستن و خب انصافا حق هم دارن. دقیقن با کامنتتون موافقم. این حرکات یعنی چی؟ واقعا هیچ دلیل منطقی نداره. اگه درباره هر سه تا بود (روحانی، ولایتی، جلیلی) باز یکم آدم آروم می شد. پس حضور همه سلایق یعنی چی؟ اول فکر کردم شایعه فارس هستش اما وقتی مهر هم خبر رو زد یعنی که خبرایی هست. این کار خیلی به نظام ضربه می زنه. خیلی!
تبعیدی؛
من هم فیلم را دیدم. نقاط ضعف مستند اول را داشت، اما نقاط قوت مستند اول را نداشت!! کاملا شعاری و بی خود بود!
و اما، توی فیلم، تلویحا اشاره به این شد که گرفتن ریگی کار جلیلی بود! این هم خودش یک بی تقوایی دیگر! گفت: “بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد!!”
همه زحمات را حاج قاسم و تیمش، نیز بچه های اطلاعات سپاه کشیدند، آن وقت فقط چون سعید جلیلی که اصلا و اصولا در جریان ریز این ماجرا نبود، و تنها به خاطر سمتش، اوکی آخر را داد، تبدیل شد به قهرمان شکار ریگی!
نه پس! آن همه وزارت و فلان و بهمان تلاش کردند، می خواستی آقا سعید، دم آخر اجازه شکار طیاره را ندهد!
دوستان محترم؛
ما هم خودمان راضی به بیان این حرف ها نیستیم، بگذریم که وقت مان هم کفاف همه این حرف ها و سئوالات و غرض ورزی ها را نمی دهد. لذا مجبوریم برای دامن نزدن به این مباحث که خوشایند خودمان هم نیست، هر کامنتی را تایید نکنیم! هم الان یکی کامنت گذاشته بود که؛ شک ندارم رای … جلیلی است! رای راس نظام را می گفت! کامنتش را تایید نکردم، کامنت دیگری گذاشت و باز هم اراجیف دیگری گفت!
لذا ما ترجیح می دهیم قطعه ۲۶ متهم به سانسور شود، تا اینکه ورود بیش از حد و خسته کننده داشته باشد توی این مجادلات… تا اولا نیاز به پاسخ دادن نداشته باشیم، ثانیا کمتر شاهد این همه یاوه سرایی باشیم! به خدا اینکه می گویم “یاوه سرایی” تهمت نیست! واقعا یاوه سر دادن است که یکی بگوید رای رهبر به فلانی است!! نیست؟! آخر آخر آخر همین نگاه بی تقوی و غلط است که آقای علم الهدی می گوید؛ هر که در انتخابات رای ندهد، جهنم رفتنش قطعی است!!!!
ایشان البته شکسته نفسی 🙂 کردند و الا لابد باید می گفتند؛ هر که به جلیلی رای ندهد، بهشت بر او، و ۷ نسل قبل و بعدش، حرام است!!!
مهران؛
اونی که باید صلاحیتش مورد بازبینی قرار بگیره، بیشتر از روحانی، سعید جلیلیه اتفاقا! طرف توی مناظره با ولایتی بحث داره، چرا باید از هامش فوق محرمانه رهبر انقلاب، بالای فلان نامه خبر بده؟! چرا باید اینقدر راحت، از اسرار “آقا” خرج کنه؟! مگه ولایتی نمی تونست پای دیگر محرمانه های رهبر رو وسط بکشه؟! سعید جلیلی مثلا دبیر شورای عالی امنیت ملیه!!! وای که چه ها که نمی کشه رهبر از دست این جماعت! طرف، نمی دونه که طبق بدیهیات امنیت ملی، نباید توی مناظره عمومی، هامش محرمانه رهبر رو خرج کنه!!! نمی دونه! متاسفانه نمی دونه! اینو هم نمی دونه که برای کوبیدن حسن روحانی، لازم نیست که برداری بگی توی سمیرم چند نفر کشته شدن!!! اینو هم نمی دونه که نباید این همه توی مستندهاش، خودشو علی الدوام بچسبونه به رهبر و حزب الله، که اگه پس فردا رای نیاورد، دشمن نگه که نامزد مد نظر رهبر، همه اش اینقدر رای داره؟! انرژی هسته ای همه اش اینقدر رای داره؟؟؟!!! و باز، و از همه مهمتر، این رو هم نمی دونه که دبیر شورای عالی امنیت ملی، بهتر است و به مصلحت نزدیک تر است که اصولا نامزد انتخابات ریاست جمهوری نشود که…………….. که از پرده برون افتد راز!!
خودمانیم! هیمن الان اگر این این ماجرای ریگی مربوط به قالیباف بود، بعضی ها می گفتند که قالیباف از این ماجرا استفاده ابزاری کرد و منم منم کرد!
منصف نیستند دیگر، زوری که نیست انصاف!
همه منم منم می کنند جز شما!
خدا شاهده صلاحیت روحانی رد شه رسما با نظام خداحافظی می کنم!!
بسه دیگه بابا!!
محراب،
همین که عارف و روحانی با جفت پا نمیرن تو صورت همدیگه ولی بقیه راحت همدیگه رو میشورن میذارن کنار و عهد و پیمانشون رو میشکنن این یعنی
“علی ایحال در فضای خوبی به سر نمی بریم!”
نه فقط توی این قطعه مقدس بلکه به جرئت میتونم بگم در ایران مقدس هم “علی ایحال در فضای خوبی به سر نمی بریم!”
من راستش آقای قدیانی، اونی که بهش پی بردم، سوراخ بودن تقوای فلانی بود، نه اصلح بودنش!! خوبه مناظره ۸ ساعت نبود، و الا ۲ تا دیگه روحانی یا ولایتی بهش تیکه می انداختن، طرف، اندازه تموم عمر بی بی سی واسشون خوراک های داغ و محرمانه درست می کرد!!
من تا قبل مناظره سوم، رایم به جلیلی بود، امروز که به خصوص، فیلم مستند جلیلی رو دیدم، متوجه شدم ایشون هیچ برنامه ای نداره الا شعار!! و خیال می کنه مملکت، فقط همین دور و وری هاشن!!
سلام بر حسین
و لعنت بر کسانی که خیال می کنن حزب الله فقط و فقط باید به نامزد اونا رای بده!!
ممنون داداش حسین که فریب این انقلابی نماها و حزب اللهی نماها را نخوردی و نمی خوری…
دوستان! مراقب باشید که گول شعار نامزدها رو نخورین…
طرفدارای جلیلی غالبا دارن از حزب الله و حضرت آقا مایه می گذارن!! این اوج بی تقوایی هستش…
از روحانی که هیچ توقعی نیست فی الواقع، اما اون از ولایتی! اینم از جلیلی! ولایتی تندتر و بدتر از روحانی گیر می ده به مذاکرات فعلی، جلیلی هم که قربونش برم، واسه دفاع از خودش، پای محرمانه های رهبر رو وسط می کشه!! یا کشته های فلان جا!! دیگه اینو نمی بینه که تو وقتی یه همچین چیزی رو می گی، نه به عارف و روحانی، بلکه حتی به قالیباف هم داری ظلم می کنی که اون مقطع فرمانده نیروی انتظامی بود!! و دیگه اینو نمی بینه که این وسط داره با آبروی نظام بازی می شه!! امروز توی بی بی سی و … همه چیز مانور دادن روی این چند نکته بود؛ گیرای ولایتی به جلیلی! محرمانه لو دادنای جلیلی! و البته شاهکار قالیباف در لو دادن جلسه خصوصی با روحانی!!
خب خیلی خوب شد!
کلا امسال بنا بر اینه که از هر طرف بخوریم!
اون دوستانی که میگن رای آقا رو فلانیه:
یا شما تو عمرتون حرفهای آقا رو نشنیدین و الان هم ادای حزب اللهی ها رو در میارین یا شنیدیدن و جسارتا درک و فهم ندارین که بفهمین تبعات این حرفهای پوچ شما چیه؟!
واقعا بگید فرق شما با بی بی سی که همین رو میگه چیه؟!!!
خب برین تبلیغ نامزدتون رو بکنین چرا انقدر بر خلاف حرف صریح رهبر عمل می کنید با این همه ادعا؟!!
الان واقعا ما باید چیکار کنیم با این وضعیتی که درست شده؟!
آقا سید ولی انصافا بحث قالیباف با روحانی یه مجوز برا تجمع دانشجوها بود نه پرونده هسته ای مملکت! البته قطعا درست نبود مطرح کردنش ولی با هم قابل قیاس نیستن!
و اما آخرین نظرسنجی؛
قالیباف: ۳۱٫۳
رضایی: ۱۱
روحانی: ۹٫۸
جلیلی: ۹٫۷
ولایتی: ۸٫۱
عارف:۷
حداد: ۳٫۲
غرضی: ۲
فقط همین یه قلمو کم داشتیم!!!!!!!
سلام
همتون خوب میدونید هم طرفدارای جلیلی هم قالیباف بچه های خوبی هستن. نه اونا ضد ولایتن نه اینا متحجر.
🙁 واقعا چرا نمیشه همه با هم متحد بشن و دماغ اون روحانی رو به خاک بمالن؟
بچه ها این آدم خیلی خطرناکه. رحم نداره!!!! دلش پر از عقده هست اگه خدای ناکرده بتونه بیاد انتقام همه گوشه نشینی های خودشو و دار و دستشو میگیره…. 🙁
پخش فیلم مستند دوم سعید جلیلی از سیمای جمهوری اسلامی ایران رویه خطرناک و احتمالاً ناآگانه تیم وی را به نمایش گذاشت.
در این مستند؛
۱- به کرات از جلیلی با عنوان نامزدی یاد شد که نزدیک ترین نامزد به مواضع رهبری است،
۲- به گفته افراد مصاحبه شونده در مستند، رهبری تنها مانده است و او یار رهبری است،
۳- از وی به عنوان فردی یاد شد که تجسم محتوای سایت رهبری است!
۴- شعارهایی مانند خامنه ای زنده باد، جلیلی پاینده باد و … گزینش و پخش شد
۵- از قول مردم گفته شد که به این خاطر به وی رای می دهند که در خط ولایت است، پشتیبان ولایت باشد و ….
اشتباه استراتژیک جلیلی و تیمش در چسباندن تام و تمام موضوع هسته ای، شهدای هسته ای و … و به رفراندوم گذاشتن این موضوع که با استقبال رسانه های بیگانه مواجه شده است، در مقایسه با اشتباه اخیر تیم وی فرعی محسوب می شود. در حالیکه رهبر انقلاب به کرات اشاره کرده اند که نظر خاصی به نامزد خاصی ندارند، اصرار جلیلی در چسباندن خود به رهبری نظام تعجب برانگیز است و در ادامه خط تبلیغی رسانه های بیگانه در نشان دادن وی به عنوان نامزد رهبری و نظام ارزیابی می شود.
تردیدی نیست که ستاد جلیلی به دنبال نشان دادن رابطه مستحکم جلیلی با رهبری بوده است. اعتقادی که ستاد تبلیغاتی همه نامزدها به دنبال بیان آن هستند. اما عواقب متفاوت نشان دادن نسبت جلیلی به رهبری نظام در حالیکه بقیه نامزدهای انتخابات اگر رابطه مستحکم تر و پرسابقه تری با رهبری نداشته باشند، کمتر نیز ندارند، نشان دهنده نوعی ساده نگری و کمک کردن به پروژه غربی هاست تا برای نظام هزینه درست کنند و هزینه برد و باخت جلیلی در انتخابات را به پای رهبری بنویسند.
اقدام ستاد انتخابات در مجوز دادن به انتشار این فیلم نیز تعجب برانگیز می نماید.
داداش حسین چرا اینقدر دیر به دبر مطلب میذاری؟
الان چند روزه به وبلاگ سر میزنم هنوز مطلب چند روز پیشه!
لطفا ما رو اینقدر چشم انتظار نذار…
مهدی شهیری: چرا به دیپلمات انقلابی رای نمی دهم؟
۱- دکتر سعید جلیلی، جوانی گمنام که شش سال پیش دبیر شورای عالی امنیت ملی شد و از همان زمان بود که موضع گیری های شجاعانه اش در موضوع هسته ای دل ملت ایران را شاد می کرد. با آغاز رایزنی های معمول ریاست جمهوری افرادی برای نامزدی این پست داوطلب شدند و نام عده ای هم در رسانه های برای این مساله مطرح شد. دکتر جلیلی نیز که در ابتدا بسیار قاطع دعوت ها را رد کرده بود سر انجام و در ساعات پایانی ثبت نام به گفته خود تصمیم به کاندیداتوری گرفت و پا به این عرصه گذاشت.
۲- اما نکته ی قابل تامل آنجاست که بخشی از دوستان انقلابی و جوان و پرشور ما به ناگاه با ابراز خشنودی از حضور این دیپلمات انقلابی تمام قد در مقام دفاع از وی در این انتخابات بر آمدند، این عزیزان به گونه ای برخورد می کنند که گویی وضعیت کشور و شرایط حاضر به گونه ای است که قطعا هر انسان مذهبی، انقلابی،عاقلی باید به ایشان رای دهد و از ایشان حمایت کند، اما من با تمام علاقه ای که به ایشان به عنوان یک کارگزار خدوم نظام دارم، به ایشان رای نمی دهم. اما چرا؟
۳- یادگرفته ایم که برای رای دادن باید حجت شرعی داشته باشیم. من هرچه که با خود می اندیشم حجت شرعی برای رای دادن به دکتر جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری نمی یابم، از نظر من موضوع بسیار روشن است، حجت شرعی از ارزیابی کارنامه و عملکرد افراد به دست می آید. یک نفر کارنامه ای مشخص از دکتر جلیلی به من نشان دهد تا من به این حجت برسم که ایشان قادر است مسائل گوناگون کشور را از کشاورزی و بانکداری و اقتصاد و صنعت گرفته تا آموزش و پروش و آموزش عالی و حوزه سلامت و …. اداره کند. جالب اینجاست که خود ایشان هم در معرفی خود،از ارائه چنین کارنامه ای عاجز بود زیرا اساسا سابقه فعالیت های ایشان،حوزه ای محدود را شامل می شود.
۴- از کارنامه و سابقه اجرایی که بگذریم طبیعی است رئیس جمهور کشور باید برنامه ای برای اداره حوزه های متعدد کشور داشته باشد، ممکن است بگویید برنامه های پنج ساله در کشور وجود دارد دیگر به برنامه ای نیاز نیست. بله، درست است اما مهم راه رسیدن به اهداف برنامه است که به نوع نگاه مجریان برمی گردد اینجاست که نیازمند یک برنامه اجرایی هستیم، از شما می پرسم کسی که تا روز آخر ثبت نام به گفته خودش تصمیمی برای حضور نداشت چه برنامه ای می تواند داشته باشد؟ و اثبات این ادعا جایی است که در تبلیغات ها و سخنرانی ها ایشان به بیان جملاتی بسیار کلی اکتفا می کنند واز ورود به حوزه ها عاجز هستند. برای مثال این که اقتصاد کشور باید اسلامی اداره شود این را من هم می گویم، برخی از استادان ما در دانشگاه هم می گویند اما آیا همه ما مناسب برای رئیس جمهور شدن هستیم؟ قطعا نه، بلکه از رئیس جمهور انتظار می رود که چگونگی کار را بداند و بگوید و ایشان نه گفته است و نه می داند.
۵- از کارنامه و برنامه و دید جامع و کلان به مسایل کشور که ساده انگارانه بگذریم، به تیم اجرایی، تیم سیاست گذاری و تیم تصمیم سازی می رسیم. می گویند یکی از سختی های کار احمدی نژاد این بود که وقتی پا در پاستور گذاشت خودش بود و کتش!!! و چه سختی ها کشید تا تیم مورد نظر و هماهنگ با خود را یافت. دقیقا به همین خاطر هم بود که به اندازه سه کابینه وزیر آورد و برد، ۹۰ استاندار منصوب کرد و چیز هایی که شما بهتر از من می دانید و سر انجام بعد از شش سال به تیم مورد نظر خود رسید که همان اسفندیار رحیم مشایی بود و یارانش…. این خطر هم اکنون سعید جلیلی را نیز تهدید می کند؛ نه من که قرار است انتخاب کنم می دانم که همکاران سعید جلیلی چه کسانی هستند تا قضاوت کنم و نه حتی خودش. البته این روز ها اسامی از استادان دانشگاه را می شنویم که نود درصد ناشناخته اند و من باز ترسم از این است که به اعتبار کسی مثل محمد خوش چهره به کسی شبیه احمدی نژاد رای بدهیم و محمد خوش چهره فقط چند روز بعد از آغاز دولت بفهمد که نظراتش با فرد مورد حمایتش یکی نبوده و ما بمانیم و رایی که سوخت.
۶- گفتمان انقلاب اسلامی مطلب بسیار کلیدی است که دوستاران این دیپلمات بر ان تکیه دارند! و دقیقا مشکل همین جاست. متاسفانه در سال های اخیر تصویری کاریکاتوری از واژه ای به نام گفتمان انقلاب اسلامی ایجاد شده است. حرف هایی می زنیم و نام آن را گفتمان انقلاب گذاشته ایم که خودمان هم بعضا متوجه آن نمی شویم و وقتی هم می خواهیم آن را ساده کنیم می شود گفتمان سوم تیر!!!! اگر امام گفت توجه به محرومین و اگر حضرت آقا تاکید بر اصلاح الگوی مصرف، اقتصاد مقاومتی و… دارند معنی اش این نیست که همه با هم صد بار تکرار کنیم و بعد از هم تعریف کنیم که ما انقلابی هستیم. اتفاقا معنی اش این است که اقتصاد کشور با مدیریتی مشخص و با برنامه روی پای خود بایستد و به خارج محتاج نباشد، یعنی نرخ ارز بالا نرود یعنی بیکاری نباشد، یعنی در علم پیشرفت کنیم، یعنی تولید رونق داشته باشد یعنی از تولید یک پراید عاجز نباشیم. یعنی یک مدیریت اجرایی توانمند که باعث اقتدار و آبروی ایران شود. نه اینکه آمار فقر و بیکاری و طلاق و اعتیاد در کشور بالا برود و ما خوشحال باشیم که در مسیر گفتمان انقلاب هستیم، گفتمان انقلاب یعنی کار، نه تکرار حرف های امام و نوشتن کتاب و مقاله که تمدن چیست ؟ و پیشرفت کجاست؟ وماباید به تعالی برسیم نه توسعه، و گفتن این چنین سخنانی. به خدا که گفتمان انقلاب رسیدن به این موارد است نه گفتن و نرسیدن! و به خدا که برادر این دیپلمات انقلابی، یعنی وحید جلیلی بسیار زیبا تر و بهتر این حرف ها را سخنرانی می کند، پس لابد ما باید به او رای دهیم چون انقلابی تر است!!!!! ای کاش نامزد می شد….
۷- یک نگاهی به دور و بر خود کنید. هشت سال است که به همه دشنام می دهیم و انگ می زنیم، به یکی می گوییم ساکت فتنه بودی به یکی می گوییم باند بازی کردی، به یکی می گوییم تکنوکراتی، به یکی می گوییم ولایت مدار نیستی و عده زیادی را هم از دایره نظام خارج کرده ایم چون با افراد نام برده شده در بالا دشمن نیستند!!!! همه بزرگان را فراموش کرده ایم و مانده اند عده ای تازه به دوران رسیده که جز فحاشی کار دیگری از دستشان بر نمی آید. کسانی که در طول انقلاب افراطی چپ و راست بوده اند و هیچ گاه در مسیر عقلانیت پا نگذاشته اند و خط ثابتی در سیاست نداشته اند و اکنون خود را ولایت مدار می خوانند و دیگران را ساکت فتنه و سیاست باز. آنها به صراحت خط اصیل انقلاب را جمع محدود دوستانشان می دانند و به خدا که مشی حضرت آقا چنین نبوده است. من امروز می بینم که امثال رسایی و کوچک زاده و حسینیان و …. از اطرافیان دکتر جوان، کم تجربه، انقلابی ما هستند و اگر تاکنون حجتی بر رای دادن پیدا نکردم الان حجتی دارم بر تلاش برای رای نیاوردن این برادر انقلابی که اگر بگذارند می تواند سربازی باشد برای امام.
۸- مطلب بسیار است. از شنیده ها در باره این دیپلمات انقلابی گذشتم که آن هم البته داستانی دارد نگران کننده، به انتخاب احساسی و عاطفی اشاره ای نکردم که دلم از دست دوستانم خون است. و بسیاری موارد دیگر را فاکتور گرفتم و در تعجبم چنین مواد ساده ای چگونه از چشم برخی دور مانده است که این چنین گریبان چاک می دهند برای چیزی که نمی دانند دقیقا چه خواهد بود در آینده…
۹- همیشه از برخی از دوستانی که به من خرده می گیرند که چرا برای جلیلی کار نمی کنی یک سوال می پرسم، از شما هم می پرسم: فقط نیم ساعت راجع به جلیلی حرف بزنید! اینکه کیست؟ تا حالا کجا بوده؟ قصد دارد چه بکند؟ چه سابقه ای دارد؟ و به کمک چه کسانی کشور را اداره می کند؟
فقط نیم ساعت! جلو آینه بایستید و از او بگویید و از کارهایش، اگر توانستید جز چند زمینه محدود و جز چند مورد کلی مطلبی یگویید،من تمام حرف هایم را پس می گیرم. و سوال آخر اینکه چگونه به کسی اعتماد کنیم که نمی دانیم چه خواهد کرد؟ این چه حجت شرعی است من نمی دانم!
دوستانی که طرفدار جلیلی اند “ابراهیم فیاض” رو سرچ کنید تا بفهمید نماینده فرهنگی ایشون در مناظره برنامه ثریا، چه نظراتی داره!!!!!!!!!
تعریف این سایت رو زیاد کرده بودند اما…
وقت بنده تو این سایت گرفته نشه بهتره.
یا حق
سلام؛
با دیدن فیلم آقای جلیلی نزدیک بود شاخ در بیارم! اینکه از ۳۰ دقیقه فیلم ۴۰ دقیقش این بود که “آقا تنهاست پس به جلیلی رای بدین تا از تنهایی در بیاد” رو کاری ندارم، اصلا که اینکار درسته که اینقدر از رهبری مایه بذاریم یا نه، اما دوتا نکته توی فیلم بود که من رسما کم آوردم و فکم چسبید کف اتاق و دوتا حرف نامربوط به سازنده فیلم که فکر کنم طالب زاده بود گفتم (البته توی دلم) اما دو نکته:
اول- تلاش چندین ماهه وزارت اطلاعات و سپاه و… با یک تماس ۱ دقیقه ای به نام آقای جلیلی نوشته شد که نمی دونم این اسمش تقواست حتما و البته معنای کلمه اصلح!
دوم- یک جای فیلم یه خانمی در جواب سوال که چرا به جلیلی رای میدی گفت: چون مطمئنیم جلیلی ایران رو تحویل آمریکا نمیده!!! یعنی ولایتی، قالیباف، حداد و رضایی و حتی روحانی و عارف میخوان ایران رو تحویل آمریکا بدن؟؟؟ جا دارد همه دوستان از عمق این تحلیل که کارگردان با افتخار در فیلم ایشون آورد دو عدد شاخ زیبا در بیارن.
باز هم با اطمینان خیلی بیشتر از قبل می گیم: رای ما قالیباف.
ابراهیم فیاض طرفدار جلیلیه؟؟؟!!!!!
وای یادش بخیر من دانشجوش بودم کلاساش شده بود ستاد احمدی نژاد…
سلام؛
آقای قدیانی چرا بچه حزب اللهی ها بیدار نمیشن؟
این چه فیلمی بود که جلیلی ساخت؟ یعنی فقط آقا مونده و جلیلی؟ هیچ کسی دیگه یار ولایت نیست!!
سخنگوی شورای نگهبان خبر بررسی مجدد صلاحیت حسن روحانی را تکذیب کرد.
عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان صبح امروز در حاشیه نشست مشترک با نمایندگان نامردهای انتخابات ریاستجمهوری در پاسخ به سوالی درباره احتمال بررسی مجدد صلاحیت حسن روحانی، گفت: شورای نگهبان بررسی صلاحیت مجددی نداشته و بنده این اخبار را تکذیب میکنم.
——————————————–
به نظرم منتشرکنندگان این خبر/ شایعه را باید مجازات کرد… همه سایت های اون وری دست گرفتن!! این خبر/ شایعه حتما به آرای روحانی اضافه خواهد کرد…
آغاز ماه شعبان، ماه حضرت رسول(ص) بر اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد.
از اهمیت خاص صلوات در این روزها غافل نباشیم!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…
http://up.toca.ir/images/w5dhykr1c630qx0jbczr.mp3
مناجات شعبانیه
دقیقا؛
بخش زیادی از آرای خاکستری به سمت روحانی رفتند به خاطر این خبر مشکوک.
هوالحبیب
سلام
به نظر من مستند دوم آقاسعید خیلی افتضاح بود البته قسمت های پرفسور درخشان و صمد شفیعی جالب بودن…
مستندی بود دور از شخصیت آقاسعید، همین…
دعامون کنید.
آیت الله مهدوی کنی در پاسخ به این که ”آیا سعید جلیلی برای ریاست جمهوری مناسب است یا خیر” گفتند:
”با احساسات رای ندهید وگرنه دوباره پشیمان می شوید. آقای جلیلی، جوان خوبی است اما اینکه به درد ریاست جمهوری می خورد یا نه، بحث دیگری است.”
ایشان در ادامه فرمودند:
“این موضوع که ایشان (سعید جلیلی) را به عنوان کاندیدای خود معرفی کنیم، بعید است. برای من روشن نشده است که آیا ایشان می توانند رئیس جمهور خوبی باشند یا نه. اما قطعا همین مورد که ایشان نزد من نیامدند یعنی شرح صدر ندارند.”
فقط قالیباف
سرباز ولایت
مومن
جوان و پر انرژی
فعال
مستعد ترین برای عملی کردن فرامین امام خامنه ای…
سلام آقای قدیانی…
بالاخره جناب حداد رفت، خدا خیرش بده که به قولش عمل کرد…
“اعتراف می کنم و افتخار می کنم که به قالیباف رای می دهم”
تا ساعاتی دیگر در وبلاگ قطعه ۲۶
۴۰ دلیل محکم و مستدل حسین قدیانی برای رای دادن به حاج باقر دلاور
احسنت آقای قدیانی…
به شدت مشتاقیم…
دوستان عزیز اصولگرا
بیاین همه به قالی رای بدیم، دیگه همین دور اول قال قضیه کنده شه بره…
عاقلانه تصمیم بگیرین نه احساسی!
با ناشناس آخرى موافقم!
انشالله با اتحاد بر سر دکتر قالیباف عزیز، پیروز انتخاباتیم.
سلام،
“اعتراف می کنم و افتخار می کنم که به قالیباف رای می دهم”
منتظریم…
برای هیچ متنی اینطوری ثانیه شماری نکردم!!
سلام؛
راست است که باز قطار انقلاب به ایستگاه جدیدی رسیده است و عده ایی سوار و عده ایی پیاده می شوند….
جناب حداد دست شما درد نکند گل کاشتید همه را ضربه فنی کردید.
آقایان جلیلی و قالیباف دست مریزاد به شجاعتتان.
آقای غرضی سخنان شما بسیار تاثیرگذار بود؛ نشان دادید که هنوز هم که هنوز است دود از کنده بلند می شود.
آقایان عارف و روحانی برای رعایت اخلاق ممنون.
و برادر ولایتی و آقا محسن عزیز! خدا نیارد روزی که بخواهید از قطار این انقلاب پیده شوید… لطفا از درهای قطار فاصله بگیرید…
آقای معز اگر هنر داری چهار نفر را سوار کن. پیاده کردن که کاری ندارد.
فقط روحانی
قالیباف دوستت داریم
رای اصول گرا ها اجماع بر سردار سازندگی: دکتر قالیباف
دوستان سلام:
شبکه نصر سلسله کلیپ هایی رو از بیانات امام خامنه ای با موضوعات مختلف تولید کرده که به زیر نویس عربی، انگلیسی و فرانسوی نیز ترجمه شده
بیانات امام خامنه ای با عنوان” انتخابات عقب افتادنی نیست”
کلیپ با زیرنویس عربی:
http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=8327
کلیپ با زیرنویس انگلیسی:
http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=8325
کلیپ با زیرنویس فرانسوی:
http://www.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?cid=23&lid=8728
هوالحبیب
سلام داداش حسین؛
خدا عاقبت همه مون رو ختم به خیر کنه و همه مون رو همیشه رو اصولمون ثابت قدم بکنه…
دعامون کن…
نقد کتاب «بهم میاد؟!»
سایت شما آبی شد بر آتش دل دردمند من که مثل شما به جرم حمایت از آقای قالیباف آماج حملات دوستان حزب اللهی شده ام!!!
امیدوارم بهترین اتفاق برای کشور رقم بخوره… خدا خیر کثیر به شما عنایت کنه.
زبانی فصیح و بیانی شیوا در دفاع از حق دارید.