جنگ جمله ها!

یک: تبلیغات این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری، چه در رسانه ملی، چه در فضای مجازی و چه در میان مردم کوچه و بازار، بیش از شور هشتاد و هشتی، منطبق بر نوعی شعور است. در تاکسی و اتوبوس و مترو می‌بینیم که مردم کمتر دچار هیجان می‌شوند، کمتر حرف‌های فضایی می‌زنند و کمتر جوگیر می‌شوند. از قرار همگان فهمیده‌اند که از نامزدهای صندلی ریاست‌جمهوری باید کارشناسانه‌ترین، قانونی‌ترین و در راستا‌ترین مطالبه را داشته باشند. در «مردمسالاری دینی» به سبک و سیاق جمهوری اسلامی، این خود گامی بلند و منطقی است. گذشت دوره رای دادن براساس مبتذل‌ترین دسته‌بندی‌های سیاسی یا شخمی‌ترین استدلال‌ها. خیلی جالب است! دیروز با یکی از دوستان صمیمی‌‌ام صحبت می‌کردم که سال ۸۸ فقط به دلیل تقابل با حزب‌اللهی‌ها به موسوی رای داده بود. وقتی از او سوال کردم، به چه کسی رای می‌دهی؟! گفت: «فلانی!» تعجب کردم که عاقبت در یک انتخابات، با «حمید» هم‌رای و هم راه شده‌ام! حسن بزرگ کار و خدمت و همت‌جهادی و مدیریت بابرنامه و کارآمد همین است؛ کاستن از شکاف‌هایی که بی‌خود تبدیل به شکاف شده‌اند. اتحاد و همدلی. دوستی. قبلا هم نوشته بودم که هرگز با تقسیم کردن ملت موافق نیستم. «خدمت» در ذات خود مقوم اصلی ۳ مفهوم متعالی است؛ «عدالت، پیشرفت و صد البته مقاومت». آری! گمانم دوره رای دادن با ملاک لشکرکشی و ظواهر و قبیله‌گرایی گذشته باشد. کلا این چیز خوبی است که مردم براساس برنامه و تجربه و سابقه و مدیریت و تخصص و… به اصلح خود برسند، بی‌آنکه ملاک‌هایی از قبیل تقوا و پاکدستی را فراموش کرده باشند. به نظر من، و ناظر بر اتحاد آحاد ملت، هیچ اشکالی ندارد که نامزد مد نظر فلان حزب‌اللهی با رای بهمان خاکستری، یکی باشد. این مهم هرگز بدان معنا نیست که میان خود حزب‌اللهی‌ها یا میان خود کسانی که خیلی هم در این فضا نیستند، اختلاف به وجود آمده. این مهم، اتحاد بزرگ‌تر،‌ وحدت کلمه و همدلی و فراحزبی بودن ملت ما را می‌رساند. لذا اگر رای من با رای دیگر دوستان حزب‌اللهی متفاوت باشد، من از نظر خود دفاع می‌کنم و عزیزان نیز. از آن طرف، دیگر اقشار نیز قرار نیست الی‌الابد به روحانی یا عارف برسند. برنامه‌ها را رصد می‌کنند و نامزد خود را پیدا می‌کنند و با استدلال، سعی دارند صحت نظر خود را به کرسی بنشانند. قطعا وقتی ما اینچنین دغدغه وحدت بزرگ‌تر‌ همه ملت را داریم، خط قرمزی جز «نفرت‌پراکنی» علیه خویشان نزدیک‌تر نباید داشته باشیم و روا نیست به خاطر یک برگه، همدیگر را «تفتیش رای» کنیم. یادمان نرود که اگر تخریب دوستی‌های سابق کار عبثی است، آسیب زدن به وحدت کلمه کل ملت، از آن هم بیهوده‌تر است.

دو: از حسن فضای تبلیغات گفتم، عیبش نیز بگویم؛ گاهی می‌بینم بعضی دوستان، دست به تقطیع سخن فلان نامزد اصولگرا می‌زنند، مقدمه و موخره را برمی‌دارند و جمله لخت و عریان و مشتبه به وجود آمده را کنار سخن دیگر نامزد اصولگرا قرار می‌دهند که علی‌الظاهر کامل‌تر است، بلکه بعضا تکرار کلام معصوم است. در ادامه، عزیزان، جمله‌ای از جملات رهبر را نیز به این شاهکار من درآوردی اضافه می‌کنند و دست‌آخر، در رویه نادرست «سیاست به شیوه آسان»(!) نتیجه می‌گیرند که «فلانی با عدالت مشکل دارد و بهمانی نماد عدالت است. این هم سندش! تایید معصوم و رهبر هم که هست! حالا دیگر چه می‌گویید؟!» این شیوه کاریکاتوری از تبلیغ، مثل این می‌ماند که برداریم جمله‌ای از رهبر را برابر جمله‌ای دیگر از ایشان قرار دهیم و تعارض صوری درست کنیم! دقیقا همین قدر مسخره است. همان «آقا»یی که از «عدالت» سخن می‌گویند، «پیشرفت» نیز برای‌شان مهم است و ملاک. القصه! این سخن شهردار تهران؛ «عدالت منهای پیشرفت، یعنی توزیع فقر» اتفاقا ناشی از دلدادگی فزون‌تر به عدالت است، چرا که عدالت بیشتر به کار است، نه شعار. عدالت اگر قرار به خلاصه شدن در گفته‌ها و نوشته‌ها و اشعار شود، چه فایده‌ای دارد؟! فایده عدالت آنجاست که از یک آرزو تبدیل به یک عمل شود. عدالت به «آمال» نیست، به «اعمال» است. به گمانم، اگر با ندانم‌کاری‌های خود، «آقا» را تلویحا مخالف پیشرفت بخوانیم، همانقدر زشت و بی‌اساس است که یکی مدعی شود راس نظام میانه‌ای با عدالت ندارد! کاش منطقی و درست از نامزد خود دفاع کنیم و فراموش نکنیم فاصله‌ دارآباد از شهرری، با شعار عدالت کم نمی‌شود، بلکه با بهره‌برداری از پیشرفت و تخصص است که ما می‌توانیم عامل به عدل در میدان عمل باشیم. البته از آن طرف، پیشرفت هم چماقی برای کوبیدن بر سر عدالت نیست! اصولگرایان بارها و بارها نشان داده‌اند پیشرفت را برای توزیع عادلانه ثروت می‌خواهند، برای بسط عدالت، نه احیانا توزیع فقر! چه خوب، کسانی را که برادری خود را در میدان عمل به عدالت ثابت کرده‌اند، بی‌خود و بی‌جهت مخالف عدالت و ولایت و معصوم نخوانیم. چه خوب پای هر نقدی، این همه از مقدسات هزینه نکنیم. و چه خوب حرف حساب‌مان را بزنیم، نه اینکه با ترفند نخ‌نمای تقطیع، جنگ الکی راه بیندازیم میان جمله‌ها!

وطن امروز/ ۱۳ خرداد ۱۳۹۲

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. احمدرضا می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    نکات خوبی بود؛
    ممنون داداش!

  3. احمدرضا می‌گوید:

    بی ربط…
    “سیاست بدون بصیرت، یعنی توزیع جهل”
    نمی دونم چرا تا این جمله رو خوندم یاد این جمله:
    “تا پیشرفت نباشد، عدالت یعنی توزیع فقر” قالیباف افتادم
    و بعدش یاد این جمله:
    “حضرت علی (ع) فرمود؛ در عدالت است که پیشرفت شکل می گیرد” جلیلی افتادم
    و بعد بعدش، یاد این جمله:
    “نباید ارزش عدالت به عنوان یک ارزش درجه دوم کم کم در مقابل ارزش های دیگر به فراموشی سپرده شود” حضرت آقا افتادم!

    نمـــــیدونم!

  4. احمدرضا می‌گوید:

    باید بگم که نظر قبلی ام رو فقط با دیدن تیتر این مطلب نوشتم و هنوز مطلب رو کامل نخونده بودم. حالا خوندم. اگر صلاح دونستید خودتون حذفش کنید!
    متشکر

  5. مهدی می‌گوید:

    سلام حاج حسین
    مطمئنا کسی که این پوستر را درست کرده با نگاه ویژه به آقای جلیلی این کار را کرده ولی شما که میخوای نقد بکنی یک بار دیگه نوشته های خودت و ادبیات خودت در مورد پایداری و ناپایداری و فکر می کنند که خیلی می فهمند و این چیزها را بخون، بعد ببین تأثیر نوشته های شما میشه همین
    نمیشه که همه هر چی شما دوست داری را عینا قبول کنند!
    اگر هزار بار خواهش کردم که بین بچه مسلمونا اختلاف نیاندازیم و فقط برای کاندیدای خودمون بدون تخریب دیگران کار کنیم، برای همینه
    ارادتمند

  6. ناظر می‌گوید:

    “حسن بزرگ کار و خدمت و همت‌جهادی و مدیریت بابرنامه و کارآمد همین است؛ کاستن از شکاف‌هایی که بی‌خود تبدیل به شکاف شده‌اند. اتحاد و همدلی. دوستی”
    آفرین!
    ما امروز بیشتر از قبل نیاز به وحدت و همدلی داریم…
    و ترا بخدا برخی از برادران دو قطبی راه نندازند، بگذارند مردم همیشه در صحنه ایران انقلابی، به برنامه رای بدن!

  7. سیداحمد می‌گوید:

    «خدمت» در ذات خود مقوم اصلی ۳ مفهوم متعالی است؛ «عدالت، پیشرفت و صد البته مقاومت».

    قطعا همینطور است.
    اصلا مقاومت نباشد، آینده ای بدتر از افغانستان خواهیم داشت و کلا پیشرفت فراموش می شود!
    پس کسی که با الهام از فرمایشات حضرت آقا، از کار و کار و کار سخن می گوید، فکر همه جا را کرده!

  8. مسعودساس می‌گوید:

    مثلا بگی “لا اله” یعنی خدایی نیست، و “الا الله” رو که یعنی جز خدای متعال فاکتور بگیری.
    مثلا.

  9. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    در نهایت بی تقوایی تکه های مختلف از جملات نامزدی را که نمی پسندند، بر می دارند و بر علیهش استفاده می کنند.
    البته بیشتر بر علیه قالیباف.

    آقای قدیانی! مگر اینها ادعای تقوا ندارند؟ حضرت علامه از بی اخلاقی و بی تقوایی یارانش با خبر است؟
    من بر خلاف بعضی ها که صبح و شبشان با سوءاستفاده از نام علامه سر می شود، اصلا دوست ندارم به این صورت نام بزرگان را در کامنتم بیاورم ولی این رویه ای که اینها در پیش گرفته اند، جدا آدم را اذیت می کند.

    دیروز دکتر قالیباف مهمان ما بود.
    وقتی در جایگاه سخنران قرار گرفت دید که از هر قشری در مراسم حضور دارد. روحانیون بزرگ شهر، بازاری ها، پیرمرد های پدر شهید، پسرهایی با تیپ های امروزی، طلبه های جوان و محجوب، دخترایی کاملا امروزی، خانم های خیلی محجبه.
    این ترکیب جمعیت اصلا باعث نشد دکتر دوپهلو و منافقانه صحبت کند.

    خیلی قاطع و مردانه صحبت کرد. از شهدا گفت. از سربازی ولایت گفت. از خط قرمزش با دشمنان ولایت گفت. از کار و کار و کار گفت.
    هر کس دیگری جای دکتر قالیباف بود با دیدن تیپ های خاص در مراسم، سعی می کرد کمی جو را تغییر دهد و از شعار های مثلا جوان پسند استفاده کند.

    مدیون خون شهدا هستند اینها که تهمت می زنند.

  10. سیداحمد می‌گوید:

    رهبر عزیزمان اوایل سال در مشهد درباره بعضی بدحجابها، سخنانی مطرح کردن؛ دوستان یادشون هست؟!
    داشتم فکر می کردم الان اگر قالیباف عینا همان جملات رهبر را بگوید، گروه پایداری برمی دارد و یک سری دیگر از سخنان رهبر درباره اصل حجاب رو می گذارن مقابل جمله قالیباف!!

    من خودم تازه دارم به اصل و واقعیت حرفهای داداش حسین درباره اینها می رسم…
    خدا سایه قطعه ۲۶ با بصیرت را از سر ما کوتاه نکند!

  11. سیداحمد می‌گوید:

    احمدرضا؛

    اگر صلاح بدونی اون کامنت دومت رو حذف نکنم تا همه مون یاد بگیریم که اینقدر آبکی و به قول داداش حسین، شخمی سیاست ورزی نکنیم!!

  12. سیداحمد می‌گوید:

    یک چیز برای من خیلی سئوال شده؛
    چرا پایداری ها خودشان را به دکتر جلیلی می چسبانند، اما ایشان اصلا دوست ندارد خودش را نامزد این گروه معرفی کند؟!
    دیدارشان با علامه مصباح هم که کلی تاخیر داشت و حرف و حدیث!
    اخیرا هم شعارهای غلط هواداران شان را اصلاح کردند!

    فکر می کنم دکتر جلیلی بر عکس اغلب اعضای گروه متناقض، واقعا همونی هست که داره نشون می ده و فیلم بازی نمی کنه. منتهی وارد یه میدونی شده (یعنی واردش کردن!) که دیگه… اومده دیگه!این اما تحلیل من نیست، خبر موثق است. آقاسعید همین امروز صبح پیغام دادن و تذکر دادن که از سایت … نیوز و بعضی دیگر از هواداران شون بابت تخریب قالیباف اصلا رضایت ندارن و گله مندن. اینم بهشون یادآور شدن که؛ بابا! من خودم بیسیم چی حاج باقر بودم در جنگ، چرا این همه تخریبش می کنین؟! با چه حجتی؟!

    واقعا دارن ظلم می کنن به آقاسعید ما…
    اندکی صبر! سحر شفافیت نزدیک است…

  13. شیدا می‌گوید:

    عدالت به “آمال” نیست؛ به “اعمال” است.

  14. نوید می‌گوید:

    آفرین ١٠٠ صد در صد موافقم

  15. شافی می‌گوید:

    سلام
    جنگ جمله ها عنوان مناسبی است جناب…

    یک نکته در دفاع از قالیباف سر ان پیامک مقایسه ی کلام رهبری و جلیلی و قالیباف و ان مقایسه ی نا حق ای که عده ای از مذهبی ها علیه قالیباف گرفتند:

    “عدالت هم در دل پیشرفت است. پیشرفت، فقط پیشرفت در مظاهر مادى نیست؛ در همه‌ى ابعاد وجودى انسان است؛ که درونش آزادى هم هست، عدالت هم هست، اعتلاى اخلاقى و معنوى هم هست؛ اینها همه در مفهوم پیشرفت هست. البته در آن، پیشرفت مادى، پیشرفت مظاهر زندگى، پیشرفت علمى هم وجود دارد.”
    http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=19996
    بیانات آقا در حرم امام

  16. bidemajnoon می‌گوید:

    امام خامنه اى:
    این نکته را هم در باب عدالت عرض کنیم که بعضى‌ها مى‌گویند عدالت یعنى توزیع فقر. نخیر، کسانى‌که بحث عدالت را مى‌کنند، به‌هیچ‌وجه منظورشان توزیع فقر نیست؛ بلکه توزیع عادلانه‌ى امکانات موجود است. آنهایى که مى‌گویند عدالت توزیع فقر است، مغزا و روح حرفشان این است که دنبال عدالت نروید؛ دنبال تولید ثروت بروید تا آنچه تقسیم مى‌شود، ثروت باشد. دنبال تولید ثروت رفتن بدون نگاه به عدالت، همان چیزى مى‌شود که امروز در کشورهاى سرمایه‌دارى مشاهده مى‌کنیم…این‌که ما بگوییم عدالت را مطرح نکنید، تولید ثروت را مطرح کنید؛ بهانه را هم این بیاوریم که بعد از تولید ثروت سراغ عدالت مى‌رویم، این نمى‌شود. عدالت یعنى امکاناتى که در کشور هست، عادلانه و عاقلانه تقسیم کنیم – نه عادلانه‌ى بى‌حساب و کتاب – و سعى کنیم همین امکانات را بیشتر کنیم تا به همه بیشتر برسد؛ نه این‌که به قشر خاص و به دسته‌ى خاصى بیشتر برسد.
    (دیدار با اعضاى هیئت دولت١٣٨۴)

  17. احمدرضا می‌گوید:

    سید احمد؛

    حق با شماست!

  18. حسین می‌گوید:

    حسین جان! خدا قوت…

  19. دلخون می‌گوید:

    سید احمد؛

    شما هرچی کامنت موافق بود تایید کنین… آفرین….

  20. ناشناس می‌گوید:

    متاسفم برای خودم که تا حالا فکر می کردم حسین قدیانی پیرو ولایته… اگه تو قراره به کسی رای بدی که سال ۸۴ تنها با به نمایش گذاشتن رنگ چشماش میخواست رای جمع کنه، خب بده، اما بار آخرت باشه از ولایت دم می زنی………….

  21. مریم می‌گوید:

    سلام! این روزها که دلم از این بداخلاقی های جو انتخابات، آن هم از بچه حزب اللهی ها،
    نه کسی که احساس کنی کلا مسیرش با تو متفاوت است… به شدت گرفته، وبلاگ شما مرهمی بس التیام بخش است…

  22. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم؛

    جای جای این مناظره، حاکی از مهر و علاقه و محبت متقابل حاج سعید و حاج باقر بود.

    به حرمت این برادری، رواست ما نیز حد و حدود نقد را نگه داریم.

    از همکاری تان ممنون…

    و اما یادتان می آید جمله؛ “ما الان ۲ بال داریم؛ باقر و سعید” قطعه ۲۶ را؟!

  23. منیره می‌گوید:

    این جوابیه به ناشناس!

    متاسفم برای کسانی که فکر می کنند فقط یک عده خاص پیرو مقام ولایت هستند. در حالی که میلیون ها نفر پیرو واقعی و مخلصانه خط رهبری و عاشق ایشان می باشند که در چهار چوب تعریف تنگ نظرانه بعضی از متحجرین که تنها خود را پیرو ولایت مى دانند نمی گنجد. که شاید بی راه نگفته باشم که همین ها با جلو افتادن از فرمان های رهبری باعث غربت ایشان شده اند.

  24. فلاح می‌گوید:

    اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا…

  25. نرگس می‌گوید:

    من از ۸۸ تا امسال به سایت شما سر نزده بودم.
    اما حالا هر کدوم از مطالبتون رو میخونم انگار حرفهای دل منه ولی با بیانی بسیار شیواتر!
    خیلی زیبا بود. ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.