مشکل از «مجری» نیست؛ از دستگاه اجراست

حسین قدیانی: سوم دبیرستان، پشت برج سفید خیابان پاسداران، در مدرسه شاهد فتح، از بچه‌های جبهه و جنگ، دبیری داشتیم به نام «آقا اکرمی» که هم دینی درس می‌داد، هم پرورشی. اورکت سپاه می‌پوشید. هوندا ۱۲۵ داشت. در عنفوان جوانی، گویا حوزه هم رفته بود و از تلمذ در کلاس درس آیت‌الله جوادی، خاطره‌ها تعریف می‌کرد. «آقا اکرمی» از آن «معدود بی‌سوادان» نیک روزگار است که محض اطلاع باید بگویم با افتخار، تغذیه از خاک جبهه و جنگ می‌شود! هر که عاقبت، از یک جایی تغذیه می‌شود! فتنه‌گران زنجیره‌ای از مالیات مردم بیچاره آمریکا و بعضی‌ها، بیش از رای مردم، از اختلاف اصولگرایان! و الا، کار اگر واقعا دست «تدبیر و امید» بود، چه حاجت به عذرخواهی، آنهم همین اول راهی؟! اگر منتقدان بی‌تدبیری در سیاست خارجی و اقتصاد داخلی، معدودند و بی‌سواد، حیف وقت نیست که عده‌ای، به جای حل مشکلات، صرف ایشان می‌کنند؟! من واقعا نمی‌دانم این چه جماعت اولا معدود و ثانیا بی‌سوادی هستند که این همه بر بعضی‌ها گران آمده، نگران‌شان کرده‌اند؟! ایشان آیا بهتر نیست به جای پرداختن به این جماعت معدود و بی‌سواد و نواختن اصحاب نقد، دمی در توزیع سبد کالای‌شان درنگ می‌کردند که وندی شرمن بی‌شرف، متاثر از بی‌تدبیری لازم‌العذرخواهی‌شان، اینگونه غرور ملی ملت بزرگ و مقاوم ایران را به تمسخر نگیرد؟! من هیچ نمی‌دانم سبد کالا به من تعلق گرفته یا نه اما بر فرض که گرفته باشد، آن را خواهم برد جلوی دفتر حافظ منافع آمریکا و تقدیمش خواهم کرد به خانم شرمن، بلکه از این لاغری مفرط نجات پیدا کند! قیافه این عجوزه نشان می‌دهد ویتامین‌هایی در بدن کم دارد! صدالبته سبد کالا حتی اگر از قسط اول پول‌های بلوکه شده خودمان تامین شده باشد، باز پول خودمان است، نه پول کثیف و چرک یانکی‌ها. و من حاضرم سبد کالای خودم را، تقدیم خانم شرمن کنم. این بی‌چشم و رو، بهتر باید بداند؛ کیسه این ملت، هرگز آلوده به دلار و غذای آمریکایی‌ها نبوده، نیست و نخواهد شد. به قول قشنگ آیت‌الله موحدی؛ «پول خودمان را دزدیده‌اند و حالا منت سرمان می‌گذارند!» پولی اگر یانکی‌ها از خودشان و از مالیات مردم‌شان در ایران خرج کرده‌اند، خرج سران فتنه شده، خرج جراید زنجیره‌ای. آری! خسران‌زده‌های دنیا و آخرت، سبد کالای فتنه از یانکی‌ها گرفته‌اند، نه آحاد این ملت. شرمن باید منت بر سر این جماعت، بر سر دوستان ملعون خود بگذارد، هر چند که یوم‌الله ۹ دی ۸۸ به خوبی نشان داد عزم این ملت از دلار اغیار بالاتر است. باورم هست توافق ژنو، فقط توقعات یانکی‌ها را بالا برده و دیگر هیچ! آن صفی که انتهایش نامعلوم است، صف سران کاخ سفید است که ناظر بر دیپلماسی صدقه‌ای، نوبت به نوبت ایستاده‌اند جمله‌ای علیه ما بگویند و هری! بی‌تدبیری از آنِ دولت است، ناسزایش را دارد ملت، بلکه همه انقلاب از دشمن می‌شنود! دشمن دارد با سوء‌استفاده از دست‌فرمان غلط دولت هم در داخل و هم در خارج، ملت را می‌زند. من یکی که ترجیح می‌دهم در آخرین صف کلاس شاگردان آیت‌الله جوادی آملی، بی‌سواد خوانده شوم، تا اینکه در معیت بی‌تدبیری، باسواد خطابم کنند. در پوتین نظامی حاج احمد متوسلیان، آب خوردن، صد شرف دارد که سران وحشی کاخ سفید را، با آن همه جنایت علیه ملت ایران، «مؤدب و باهوش» خطاب کردن. دمی در حال و هوای برادران دستواره نفس کشیدن، صد شرف دارد که زبان دشمن را علیه انقلاب، دراز کردن. مفت مگر به چنگ آورده‌ایم این غرور را، که هیچ دولتمردی پیدا نمی‌شود آنگونه که سزاست، جواب ناسزای سران کاخ سفید را بدهد؟! کجایند مدعیان؟! کجایند حضرات باسواد؟! شگفتا! زبان دشمن را دولت دراز کرده، آنوقت خود دولت در برابر دشمن ساکت است و ائمه‌جمعه باید جور قصور دولت را بکشند، جواب دشمن را بدهند. از این هم شگفت‌تر! دولت به جای پاسخ انقلابی به اراجیف دشمن، هر چه فریاد دارد بر سر اصحاب رسانه می‌کشد! من واقعا عذر می‌خواهم اما این چگونه تدبیری است که در مصاف با دشمن، لال است و در تقابل با دوست، سرشار از قیل و قال؟! آنجا که شورایعالی امنیت ملی باید ورود کند، اینجاست، نه تیتر یک «سقوط آزاد بورس»! ما ۳۰۰ هزار شهید نداده‌ایم که سران آمریکا با ما، سخن بر مدار استهزا و ریشخند برانند! این ۳۰۰ هزار شهید را، دولت نداده، ملت داده! شهیدان دستواره را ملت داده، دولت نداده! هزینه را ملت داده، حواس دولت هست؟! فی‌الحال اما ترجیح می‌دهم برگردم به همان کلاس درس «آقا اکرمی» که سود و سوادی اگر بود، آنجا بود! دبیر رزمنده ما، همنشینی داشت با شهدا، با «سیدمحمدرضا دستواره» که رسما از کودکی همسایه بودند. بار آورده بود ما را اینگونه که همان ابتدای کلاس، اول یک خاطره از شهدا بگوید، بعد درس دین بدهد. واقعا حق و «حقوق» یاد می‌داد، نه بر باد دادنش را. «آقا اکرمی» یک روز از محمدرضا دستواره می‌گفت، یک روز از آن ۲ دستواره دیگر. یک روز از «دوکوهه» و یک روز از «حمید». یک روز از «غرب» و یک روز از «جنوب». از مرگ‌آگاهی محمدرضا دستواره می‌گفت که مدت‌ها قبل از شهادتش، نقطه‌ای در بهشت‌زهرا(س) را نشان کرده بود که؛ «مرا با لباس شهادت، دقیقا همین جا خاک می‌کنند، این خط، این نشان» و همین هم شد! اینک سال‌هاست که «قطعه ۲۶» بهشت زهرای تهران با گلدسته‌های ناز برادران شهید دستواره شروع می‌شود.

القصه! چند سال بعد از دوران دبیرستان، زمانی که سردبیر مجله دفاع مقدسی «یاد ماندگار» بودم، مصاحبه‌ای کردم با «آقا اکرمی» و به یاد دوران خوش تحصیل، در خلال گفت و گو، یک بار دیگر از معلم خود خواستم تا از شهید محمدرضا دستواره خاطره تعریف کند؛ «در همین سرزمین، سیدمحمدرضا دستواره‌ای بود که وقتی برف می‌بارید، پارو دست می‌گرفت و داد می‌زد؛ «برف پارو می‌کنم!» یادت باشد که قائم‌مقام لشکر ۲۷ بودها! بعد از شهادت حاج همت و عباس کریمی، یک لشکر ۲۷ بود و یک دستواره. اصلا تمام بار غم و غربت فراق حاج احمد، افتاده بود روی دوش دستواره. در جبهه، هر که دلش برای متوسلیان تنگ می‌شد، پیشانی دستواره را می‌بوسید. خیلی محبوب بود، اما مرخصی که می‌آمد، برف که می‌بارید، می‌رفت محله‌های دیگر، پارو دست می‌گرفت و از پشت‌بام‌ها و معابر، برف‌روبی می‌کرد. نمی‌خواست کسی احیانا او را بشناسد. بعد هم اگر صاحب‌خانه، پولی کف دست دستواره می‌گذاشت، پول را پس می‌زد و می‌گفت؛ «امام و این بچه رزمنده‌های جبهه و جنگ را دعا کنید». من یک بار ناخودآگاه متوجه این کار دستواره شدم. ترش کردم و گفتم؛ «مرد حسابی! متوجه‌ شأن خودت نیستی‌ها؟» گفت: «شأن کدام است؟ من دیگر باید بروم آن دنیا، حساب پس بدهم!» (چند ماه بعد از آن دیدار به شهادت رسید) گفتم: «خب، لااقل چرا پولش را نمی‌گیری؟» گفت: «همین که امام و رزمنده‌ها را دعا کنند، مزدم را گرفته‌ام!» گفتم: «حالا که داری برف‌روبی می‌کنی، پوتین بپوشی بهتر نیست؟» گفت: «به خدا لذت می‌برم وقتی در راه این انقلاب، به تن و بدنم سخت بگیرم!» فردای آن روز، دوباره در مسجد محل دیدمش. داشت مسح پا را می‌کشید. والله هنوز سرخی آن سرما روی پایش بود. دعوایش کردم که آخر چرا؟ گفت: «هر شب که سر بر بستر می‌گذارم، به این فکر می‌کنم آیا امروز توانسته‌ام اندازه یک نفر، دو نفر، چند نفر، به یاران این انقلاب اضافه کنم یا نه؟!» من دیگر دستواره را گمانم ندیدم الا آن روز که پیکر آغشته به خونش را آوردند و دقیقا همان جا دفن کردند که خودش قبلا وعده داده بود!»

***

آهای دولتمردان، که منتقدان خود را عده معدودی بی‌سواد می‌خوانید، که اینگونه سست و ضعیف با دشمن توافق می‌کنید، که اینگونه گستاخ کرده‌اید دشمن این ملت را علیه خون دستواره، که هیچ پاسخی به منتقدان توافق نمی‌دهید که عاقبت، چه داده و چه گرفته‌اید و چرا؟! که هم دیپلماسی‌تان و هم اقتصادتان، صدقه‌ای است و دور از منزلت این ملت، که آن همه تدبیر، تدبیر، تدبیر گفتن‌تان، منتهی شد به این توزیع مسخره سبد کالا، که رواداری‌تان با دشمن است و فرافکنی‌تان با دوست، که هسته‌ای را با ۴ تا تخم‌مرغ معاوضه کردید، که رای نیمی از ملت را رای به بی‌قانونی می‌خوانید، که مغرورانه علیه اقشار زحمتکش جامعه سخن می‌رانید، هر شب که سر بر بستر می‌گذارید به این فکر کنید دستواره که بود و شما که هستید؟! واقعا آن تواضع دستواره کجا و این دست‌فرمان شما کجا؟! رسانه‌ها که حرف زیادی نزنند، منتقدان که عده‌ای معدود و بی‌سوادند، مجری گفت و گو را که خودم معین می‌کنم، سوالات هم… آیا بر جمهوری که شهیدش محمدرضا دستواره نازنین بود، همچین ریاست می‌کنند؟! شأن و منزلت، با قائم مقام لشکر ۲۷ بودن و تالی تلو حاج احمد بودن و پارو دست گرفتن و برف از جلوی راه این ملت روبیدن، پایین نمی‌آید. آنجا پایین می‌آید که حتی در انتخاب مجری هم دخالت در وظیفه رسانه ملی می‌کنند! آنجا پایین می‌آید که ارزشی برای وقت جمهور قائل نمی‌شوند! به این جمهور، به این ملت، چه نگاهی دستواره داشت، چه نگاهی دست‌اندرکاران دارند؟! شما که می‌خواهید سخن‌تان را بگویید، مجری هم که می‌خواهد همان سوالات از قبل هماهنگ شده با حضرتعالی را بپرسد! دیگر چه فرقی می‌کند مجری که باشد؟! مشکل از مجری نیست؛ مشکل از اجراست! مشکل از دستگاه اجراست! مشکل از آنجاست که ۵ روز بعد از برف و بوران، تازه دولتمردان متوجه شده‌اند که به جز بی‌سواد خواندن منتقدان، کار دیگری هم احیانا دارند! مشکل از آنجاست که اساسا ارزشی برای جمهور و وقت جمهور قائل نیستند که اگر بودند، مردم را معطل خود نمی‌کردند و رای نیمی از ملت را رای به بی‌قانونی خطاب نمی‌کردند. جمهوری که شهیدش محمدرضا دستواره بود، ریاست با تدبیر در مقام عمل می‌خواهد و الا چه سود از عذرخواهی؟! طرفه حکایت اینجاست؛ دولت عذرخواهی‌های مهم‌تری بدهکار است. عذرخواهی از نیمی از ملت، عذرخواهی از توافق سست، عذرخواهی از اتلاف وقت در شامگاه چهارشنبه، عذرخواهی از مردم شمال، عذرخواهی از «مؤدب و باهوش» خطاب کردن یانکی‌های بی‌ادب، عذرخواهی از آنچه سبب این گستاخی بی‌حد و اندازه وندی شرمن شد و عذرخواهی از خون پاک سیدالشهدای مهربان و متواضع قطعه ۲۶! آری، دولت نمی‌خواهد دشمن ۳۵ ساله را، این وندی شرمن گوساله را بدل به دوست کند! همین که لطف کند و در داخل، فضا را به سمت رادیکالیسم نبرد و منتقدان خود را دشنام ندهد، برایمان کافی است!

از جمله برداشت‌های نگارنده از سخنان چهارشنبه‌شب، یکی هم این بود که آقای روحانی -تلویحا و تصریحا آن بماند!- طلب کمک کرد از همه، چرا که خود لابد به نیکی می‌دانند؛ «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست». ما لااقل من باب اینکه این دولت، به هر حال ۴ سال از وقت جمهور و جمهوری اسلامی است، همچنان که بارها هم نوشته‌ایم، حاضریم برای بهبود امور، دستگیری کنیم از دستگاه اجرا، لیکن به یک شرط بسیار مهم و اساسی؛ دولتمردان نگاهشان را به ملت تغییر دهند، دست از توهین بردارند و تدبیر را از صرف زبان به صحنه میدان آورند. صد البته تا همین جای کار هم، دوست واقعی این دولت، همان جماعت سرهنگ ارتشی و سپاهی بودند که قصور حقوق‌خوانده‌ها را جبران کردند و نشان دادند بولدوزر، علاوه بر لت و پار کردن منتقد، به کار برف‌روبی و کمک به خلق‌الله هم می‌آید! جز این، خیال دولت جمع باشد؛ آنجا که پای جمهور و جمهوری اسلامی در میان است، ما خود، دولتمردی می‌کنیم هم برای مردم‌مان، هم برای نظام‌مان. ما را اسوه و اسطوره، سیدمحمدرضا دستواره است. «شهید جمهور» ارزش قائل بود برای جمهور، برای وقت جمهور!

وطن امروز/ ۱۹ بهمن ۱۳۹۲

دو متن آخر صفحـ«۰۶ : ۲۰»ـه  وبـ«قطعه ۲۶»ـلاگ

{با شال اشتون، لوگو را «ست» نکن}
{عدالت هم مثل شلمچه، سه راهی شهادت دارد}

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم رب الشهدا و الصدیقین…

  2. رضا می‌گوید:

    سلام و درود
    انصافا خسته نباشد. خدا حفظتان کند.
    به وبلاگ ما هم سر بزنید. خوشحال می شیم…
    http://eyvazir.blogfa.com

  3. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    عند ربهم یرزقون…

  4. ناشناس می‌گوید:

    چند؟

  5. میلاد پسندیده می‌گوید:

    (صرفاً جهت اینکه جدیدترین مطلب قطعه هست، اینجا میذارم)

    پویانمایی: موضوع انشاء
    http://www.aparat.com/v/BLUi8

  6. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    ناشناس؛
    فی بالاست! برعکس قیمت کامنتت که مفت هم نمی‌ارزه! برخلاف ارزش مغزت که مجانیش هم تخفیف‌لازمه! و عین میزان بُزدلی و حریت نقطه‌دارت!!

  7. م.طاهری می‌گوید:

    خوش به حالتان‏!‏
    آقا رضای دستواره همیشه منو یاد حاج احمد می اندازه.
    آقا رضا کو ندارد نشان از فرمانده اش‏!‏

  8. رهگذر می‌گوید:

    سلام
    با دیدن این عکسها به یاد شهید باکری افتادم و خاطره ای در خصوص کمک به مردم در زمان شهردار بودنش. پیرزنی که او را نمی شناخت، کلی فحش و بد و بیراه به او گفته بود و «شهردار» هیچ نگفته بود.
    در حاشیه:
    شهردار تهران نیز که از تبار «مجاهد»ین است در قضیه اخیر به کمک مردم شمال شتافت که او نیز از بچه های سپاه و بسیج است.
    و من درود می فرستم بر امام عظیم الشان که سپاه و بسیج به فرمان او راه اندازی شد.
    و منتظریم که متن را ببینینم.
    تیتر شما خاطرات کودکی را در ذهن جاری ساخت. صف نفت و سرمای زمستان جنگ و بیست لیتری که معمولا آرم روغن موتور بر آن نمایان بود.
    همسایه ها چقدر مهربان بودند.

  9. سیداحمد می‌گوید:

    عاشق حالت شهید دستواره ام در این عکس!

    http://upload7.ir/imgs/2014-02/17997917140868571571.jpg

    و البته عاشق جو و فضای حاکم بر اتاق…

  10. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    این ۴ سال رو این جوری بگیرید
    هم واسه خودتون سخت می گذره
    هم واسه دولت سختش می کنید

    سخت گیرد روزگار بر مردمان سخت گیر

  11. طه می‌گوید:

    صبح جمعه ای ست دلگیر…
    دلم گرفته از همه چی
    از خودم که بیکار نشستم و کاری واسه سید علی نکردم
    از انتخاب مجری مصاحبه با رئیس جمهور
    از جشنواره فجر منهای حاتمی کیا و آبیار و نعمت الله
    از بی سواد خطاب شدن منتقدان

    کلاً حس عجیبیه…
    ای کاش می مردم و این روزایی رو که باطل رو با حق پوشوندن و به خورد خلق میدن نمی دیدم…

    “اللهم عجل لولیک الفرج”

  12. چشم انتظار می‌گوید:

    چه عکس زنده ایه، سید…
    چقدر این دولت، قابل ترحمه!!

  13. شیدا می‌گوید:

    من خیلى روى وسایل چاى خورى وسواس دارم؛
    ولى به خدا حاضرم در پوتین نظامى حاج احمد متوسلیان چاى بخورم.
    ولى این همه خفت و خوارى را که آقایان بر انقلاب اسلامى عزیز و سر فراز، تحمیل کردند نبینم و نشنوم…
    که به سران بى ناموس کاخ سفید “مؤدب و با هوش” خطاب کنند!

  14. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    امام حسین(ع):
    المومن لا یسی ء و لا یعتذر.
    مومن، بد نمی کند و عذر نمی خواهد.
    ….
    کار اگر واقعا دست «تدبیر و امید» بود
    چه حاجت به عذرخواهی، آنهم
    همین اول راهی؟!

  15. رضا 2 می‌گوید:

    من به آیه الله جوادی آملی ارادت فراوان دارم
    به شاگردان ایشان هم
    ایضا به آیه الله هاشمی و حجت الاسلام روحانی
    لطفا تلاش نکنید بین این بزرگان فاصله بیندازید و اختلاف

  16. چشم انتظار می‌گوید:

    رضا اعتدال طلب-پزشک؛

    چطور شد؟! اون هشت سالی که یک روزش مثل این روزها نبود، چه در باب عزت خارجی، چه در باب خدمت داخلی، خیلی سخت گرفتید به خودتون و بیشتر از همه به دولت!! اونم از لحظه ی اول. حالا توصیه به آسان گیری می کنید؟؟!!
    نه برادر من! ما اگه وضعمون صد برابر از این فلاکت تحقیر داخل و خارج هم بدتر بشه، دست از حمایت از نظام و انقلاب بر نمی داریم. حالا دولت هر… که می خواد باشه!! ببخشیدها البته! 🙂

  17. چشم انتظار می‌گوید:

    رضا۲؛

    چه قیاس بد و نچسبی کردی! خوننده رو، از اوج عزت، به حضیض ذلت می رسونی 🙂 مثل فیلم کیومرث پوراحمد، که در جشنواره ی فیلم فجر نمایش داده شده!!!

  18. سنگربان می‌گوید:

    تا اینجا عالی بود…
    شاید حق دولت تعلیقات تحقیر باشه؛ اما حق ملت مقاوم و شهید پرور ایران نیست که یک پیر زن مردنی بخواد دستشون بندازه!

  19. پویا می‌گوید:

    راستی جز خانم افخم نداریم کسی رو که جواب بده به شرمن؟
    نه از این جواب الکی های با پرستیژ و با کلاس!
    بلکه اونجور که آقا فرمودند، مثلا؛

    چه غلطی می خواید بکنید با گزینه ها؟ یا مثلا همین سخن امام؛
    آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند

    دلم ناجور شجاعت می خواهد
    انگار زخمش با این حرف های دیپلماتیک صد تا یه غاز التیام نمی یابد
    راستش را که بگویم دلم ناجور مرگ بر آمریکا می خواهد
    امان از دیپلماسی
    امان از زخم زبان شرمن
    امان از زخم دل ملت، امان از…

  20. کعبه عشق می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی؛
    این روزها دلمان از اتفاقات سیاسی ای که می افتد عجیب می گیرد و دائماً به فکر فرو می رویم که آقایمان این روزها چه می کند و با دیدن این صحنه ها این اتفاقات و … چه گونه روزگارشان را سپری می کند. من حقیر دعا می کنم فقط حضرت صاحب الأمر ایشان را مدد کنند، همان طوری که تا به حال یاری فرمودند.
    در ضمن مطالبتان عجیب به دل می نشیند و حرف دل ما نیز هست که با قلم زیبایتان، که از کلاس حضرت آیت الله جوادی آملی نفس گرفته است، آراممان می کند و خدا در این راه موفقتان گرداند که این مجاهدت ها چیزی جز سربازی در راه اسلام نیست.

  21. ناشناس می‌گوید:

    این رو…نی اینقدر مفتضح بشه که…

  22. سیداحمد می‌گوید:

    “مفت مگر به چنگ آورده ایم این غرور را، که هیچ دولتمردی پیدا نمی شود آنگونه که سزاست، جواب ناسزای سران کاخ سفید را بدهد؟! کجایند آقایان؟!”

    نمی دانم چه گناهی کرده ایم که باید بنشینیم و هر چند سال، یک دولتِ … بیاید و به نحوی خراب کند و حال و روزمان را و برود؟!

    صبح وندی شرمن چرند می گوید، عصر جان کری.
    بعضی ها چون خودشان بی رگ و ریشه اند و بی غیرت، نمی توانند حالِ غیرت و غرور ما را درک کنند!

    اللهم عجل لولیک الفرج…

  23. سیداحمد می‌گوید:

    این جماعت دارند چه غلطی می کنند؟
    http://www.jahannews.com/vdcb95bffrhbafp.uiur.html

  24. م.طاهری می‌گوید:

    “ما ۳۰۰ هزار شهید نداده ایم که سران آمریکا با ما، سخن بر مدار استهزا و ریشخند برانند! این ۳۰۰ هزار شهید را، دولت نداده، ملت داده! هزینه را ملت داده، حواس دولت هست؟!”

  25. م.طاهری می‌گوید:

    منتظر ادامه اش هستیم…

  26. سید می‌گوید:

    رضا ۲!

    ملک عبدالله سعودی هم می گوید:
    من به آیت الله هاشمی ارادت فراوان دارم.
    به اطرافیان ایشان هم؛
    ایضا به [تروریست های] القاعده، [تروریست] نتانیاهو و [تروریست] اوباما
    اما نمی دانم آیا این را هم می گوید:
    لطفا تلاش نکنید بین این بزرگان فاصله بیندازید و اختلاف!

  27. یه دانشجو می‌گوید:

    به نظر حقیر گفتن این جمله درست نیست.

    “کار اگر واقعا دست «تدبیر و امید» بود، چه حاجت به عذرخواهی، آنهم همین اول راهی؟!”

    روایتی بود به این مضمون که اگر مومنی را به خاطر گناهی سرزنش کنید؛ نمی میرید تا خودتان همان گناه را مرتکب شوید.

    الان هم این دولت درگیر همان سرزنش هایی شده که از احمدی نژاد می کرد.
    شما خودتان گفتید که به دولت کمک کنیم آیا این جمله کمک کردن به دولت یا نقد دلسوزانه است؟

  28. یه دانشجو می‌گوید:

    خب انسان است دیگر، ممکن است خطا کند. اما آیا سرزنش کردن دولت به خاطر خطایی که خودش به خاطر آن عذرخواهی کرده، درست است؟

  29. میلاد پسندیده می‌گوید:

    اون «ادامه تا ساعاتی دیگر در قطعه ۲۶» هم توی روزنامه چاپ شده؟!

  30. رها می‌گوید:

    بابا!
    با عذر خواهی اش دیگه نکوبونیش.
    یک اشتباهی کرد و عذر خواهی کرد.
    ببخشید، گر چه سنگینه تاوان اشتباهش و نا بخشودنی!

  31. رضا 2 می‌گوید:

    چشم انتظار؛
    برای شما یکی ذلت است و یکی اوج، برای خیلی ها همه این ها اوج هستند.

    سید؛
    اگر یه آدم بد به کسی ارادت داشته باشه دلیل بر بدی اون آدم نیست!! عکسش ولی برقراره سید!

  32. سلام می‌گوید:

    باید گفت: شهدا متشکریم!
    عالی بود.

  33. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    “در پوتین نظامی حاج احمد متوسلیان، آب خوردن، صد شرف دارد که سران بی ناموس کاخ سفید را، با آن همه جنایت علیه ملت ایران، «مودب و با هوش» خطاب کنی. دمی در حال و هوای برادران دستواره نفس کشیدن، صد شرف دارد که زبان دشمن را علیه انقلاب، دراز کنی.”

    عالی… کجایند مردان بی ادعا…

  34. سنگربان می‌گوید:

    برای ظهور زیباترین گل هستی دعا کنیم؛

    “اللهم عجل لولیک الفرج”

  35. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    میلاد با سعادت امام حسن عسگری(ع)
    بر حضرت صاحب الامر(عج)، رهبر عزیزمون و اهالی قطعه مقدس ۲۶ مبارک باد.
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  36. چشم انتظار می‌گوید:

    رضا۲؛

    از اونجایی که احتمالا حضرت امام (ره) رو از ما خیلی بیشتر می شناسید و قبول دارید! فکر کنم همین یه جمله ی ایشان که بارها هم شنیده اید، برای پاسخ شما، کفایت می کند: هرگاه دیدید، دشمن از شما تعریف می کند… و این جمله: اگر از صدام بگذریم، از آل سعود نمی گذریم!

  37. برف و آفتاب می‌گوید:

    ۱۲۲۲ روز، به عبارتی ۳ سال و ۱۲۷ روز تا پایان این چهار سال شکنجه‌ی روحی باقی‌مانده!

  38. پویا می‌گوید:

    چرا دوستان انقدر براشون محیرالعقوله عذر تقصیرِ پرزیدنت حقوقدان؟
    مگه همه مسئولین وظیفه ی خدمت به مردم رو بر عهده ندارن؟
    مگه مردم ولی نعمتان این ها نیستند؟
    خب قصور تو کارشون زیاد بوده باید عذر خواهی کنن، توجه کنید باید.
    این لطف ایشون نیست وظیفه شونه!

  39. برف و آفتاب می‌گوید:

    و این عذرخواهی هم بعید می‌دونم خالصانه و از سر شرمندگی باشه! یعنی گندی که زدن تا حدی شدید بوده که راه دیگه ای نداشتند! شاید هم به خاطر اینکه بگه ببینید من چقدر خوبم، معذرت‌خواهی می‌کنم!

    یعنی هر بار که حرف‌های این زنه شرمن یادم می‌افته می‌خوام روحانی و ظریفو جفتشونو یه جا خفه کنم.

  40. همشهری باکری می‌گوید:

    این تا ساعتی دیگر یعنی کِی؟

  41. رضا 2 می‌گوید:

    چشم انتظار: این جمله امام هست ولی هر جمله و عبارت رو باید در ظرف کل سخن و مکان سنجید. من الان اگه برای شما هزاران مورد بیارم که دشمنان علی از او تعریف کردن جواب شما چیه؟ چرا راه دور بریم؟ من می تونم موارد متعددی بیارم که دشمنای نظام از هوش و ذکاوت رهبری تعریف کردن. پاسخ شما چیه به این؟ اگه شک داری به مطلبم برات سند بیارم.

  42. سیداحمد می‌گوید:

    “این چگونه تدبیری است که در مصاف با دشمن، لال است و در تقابل با دوست، سرشار از قیل و قال؟!”

    ورژن جدید تدبیر است.
    این نوع تدبیر را در دانشگاه های انگلیس آموزش می دهند!

  43. همشهری باکری می‌گوید:

    ارزشش رو داشت!
    داغونمون کرد خاطره دستواره!
    دولتی که از انتقاد استقبال می کند؛ خب حالا چه فرقی می کند مجری که باشد؟

  44. سیداحمد می‌گوید:

    «هر شب که سر بر بستر می‌گذارم، به این فکر می‌کنم آیا امروز توانسته‌ام اندازه یک نفر، دو نفر، چند نفر، به یاران این انقلاب اضافه کنم یا نه؟!»

    هفت شهر عشق را عطار گشت… ما هنوز اندر خم یک کوچه ‏ایم!

  45. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    خاطره شهید دستواره خیلی عالی بود.
    واقعا جا داره بگم “کجایند مردان بی ادعا”

  46. سیداحمد می‌گوید:

    “دولت عذرخواهی‌های مهم‌تری بدهکار است. عذرخواهی از نیمی از ملت، عذرخواهی از توافق سست، عذرخواهی از اتلاف وقت در شامگاه چهارشنبه، عذرخواهی از مردم شمال، عذرخواهی از «مؤدب و باهوش» خطاب کردن یانکی‌های بی‌ادب، عذرخواهی از آنچه سبب این گستاخی بی‌حد و اندازه وندی شرمن شد و عذرخواهی از خون پاک سیدالشهدای مهربان و متواضع قطعه ۲۶!”

    احسنت…
    اگر اشتباهات بزرگ تر را پذیرفتند و عذر خواهی کردند و درصدد جبران برآمدند، هنر کردند! و الا یک عذر خواهی نصفه و نیمه و متکبرانه، دردی از غرور لطمه خوردۀ ملت دوا نمی کند.

  47. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    “من واقعا عذرمی‌خواهم اما این چگونه تدبیری است که در مصاف با دشمن، لال است و در تقابل با دوست، سرشار از قیل و قال؟!”

    واقعا این چه تدبیری است؟ تدبیر در دایره المعارف دولتمردان به چه معناست؟

  48. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    “شأن و منزلت، با قائم مقام لشکر ۲۷ بودن و تالی تلو حاج احمد بودن و پارو دست گرفتن و برف از جلوی راه این ملت روبیدن، پایین نمی‌آید. آنجا پایین می‌آید که حتی در انتخاب مجری هم دخالت در وظیفه رسانه ملی می‌کنند! آنجا پایین می‌آید که ارزشی برای وقت جمهور قائل نمی‌شوند!”

    انگاری شدند بچه اول ابتدایی، آخه تو را چه به ریاست جمهوری اسلامی ایران که می ترسی نکنه مجری یه سوالی ازت بپرسه توش بمونی؟!!
    مایه آبروریزی و خجالت هستند فقط…

  49. سیداحمد می‌گوید:

    سالاری به خدا…
    عجب متنی شد داداش!

    یه دونه ای…

    «دولت عشق، دولت شهدا بود»

  50. سیداحمد می‌گوید:

    «در همین سرزمین، سیدمحمدرضا دستواره‌ای بود که وقتی برف می‌بارید، پارو دست می‌گرفت و داد می‌زد؛ «برف پارو می‌کنم!» یادت باشد که قائم‌مقام لشکر ۲۷ بودها! بعد از شهادت حاج همت و عباس کریمی، یک لشکر ۲۷ بود و یک دستواره. اصلا تمام بار غم و غربت فراق حاج احمد، افتاده بود روی دوش دستواره. در جبهه، هر که دلش برای متوسلیان تنگ می‌شد، پیشانی دستواره را می‌بوسید. خیلی محبوب بود، اما مرخصی که می‌آمد، برف که می‌بارید، می‌رفت محله‌های دیگر، پارو دست می‌گرفت و از پشت‌بام‌ها و معابر، برف‌روبی می‌کرد. نمی‌خواست کسی احیانا او را بشناسد. بعد هم اگر صاحب‌خانه، پولی کف دست دستواره می‌گذاشت، پول را پس می‌زد و می‌گفت؛ «امام و این بچه رزمنده‌های جبهه و جنگ را دعا کنید». من یک بار ناخودآگاه متوجه این کار دستواره شدم. ترش کردم و گفتم؛ «مرد حسابی! متوجه‌ شأن خودت نیستی‌ها؟» گفت: «شأن کدام است؟ من دیگر باید بروم آن دنیا، حساب پس بدهم!» (چند ماه بعد از آن دیدار به شهادت رسید) گفتم: «خب، لااقل چرا پولش را نمی‌گیری؟» گفت: «همین که امام و رزمنده‌ها را دعا کنند، مزدم را گرفته‌ام!» گفتم: «حالا که داری برف‌روبی می‌کنی، پوتین بپوشی بهتر نیست؟» گفت: «به خدا لذت می‌برم وقتی در راه این انقلاب، به تن و بدنم سخت بگیرم!» فردای آن روز، دوباره در مسجد محل دیدمش. داشت مسح پا را می‌کشید. والله هنوز سرخی آن سرما روی پایش بود. دعوایش کردم که آخر چرا؟ گفت: «هر شب که سر بر بستر می‌گذارم، به این فکر می‌کنم آیا امروز توانسته‌ام اندازه یک نفر، دو نفر، چند نفر، به یاران این انقلاب اضافه کنم یا نه؟!» من دیگر دستواره را گمانم ندیدم الا آن روز که پیکر آغشته به خونش را آوردند و دقیقا همان جا دفن کردند که خودش قبلا وعده داده بود!»

    منبع: مجله “یاد ماندگار” شماره دوم، بهار ۱۳۸۴، صفحات ۵۹ تا ۶۵

  51. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    “ما را اسوه و اسطوره، سیدمحمدرضا دستواره است.”

    شادی روح شهدای عزیزمون صلوات.
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  52. چشم انتظار می‌گوید:

    رضا۲؛

    از اونجا که دعب قطعه و داداش حسین، ادامه ندادن به بحثهای بی خود و دم دستی، بخصوص از مدل سوفسطایی جنابعالی است همینقدر می گویم و تمام! با علم به اینکه خود شما بهتر از من می دانید که تعریف دشمن از رهبری و سلامت ایشون، و به طریق اولی در خصوص امامان معصوم (ع) یک اعتراف است، و تعریف از افراد دم دستی و سربازان پیاده شان، پهن کردن دام و طعمه!! ضمن اینکه، تا به حال خوانده اید آن روی سکه ی پاسخ مولا (ع) به تعریف کنندگان از خود را؟! یا شنیده اید بیان امام راحل عظیم الشان و رهبری عزیز از تعریف و به عبارت بهتر اعتراف دشمن را؟! در مقابل از عکس العمل تعریف و حمایت از سران فتنه و یا همان افرادی که شما به آیه الله جوادی آملی سنجاق کردید! چه دیده و چه شنیده اید جز لبخند رضایت و یا سکوت؟! این است جواب شما و دیگر هیچ!!!

  53. چشم انتظار می‌گوید:

    واقعا! این معذرت خواهی دولت راستگویان در مسایل مهم تر از این، و همچنین، گفتن دو نقطه غلط کردم توسط فتنه گران، در ازای آن همه جنایت، اینقدر سخته که زورشون میاد بگن؟! جل الخالق…

  54. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    صد البته…
    مهم‌ترین عذرخواهی…
    عذرخواهی از سالار «قطعه ۲۶»…
    «شهید جمهور» ارزش قائل بود برای شهید، برای فرزند شهید!

  55. سیداحمد می‌گوید:

    اوه! “دعب”

    چشم انتظار؛ حالا این “دعب” قطعه، یعنی کجای قطعه؟!
    🙂

  56. شیدا می‌گوید:

    استدلال وزیر دولت حقوقدانان و باسوادان، عالمى را مبهوت کرد؛

    “به این خاطر برنج هندى دادیم که برنج هاى ایرانى توى گونى هاى بزرگ بودند!”

  57. سیداحمد می‌گوید:

    شیدا؛

    حالا جالب اینجاست که نماینده های استان های شمالی و اتحادیه ها و صنف های فروش برنج، آمادگی کامل خود را جهت آماده کردنِ بسته های برنج در اندازه ای که مد نظر دولت است، اعلام کردند!

  58. سیداحمد می‌گوید:

    خوبه مجلس محترم به اولین وزیر پیشنهادی روحانی برای وزارت خانه آموزش و پرورش یعنی جناب نجفی رای نداد و الا…
    احسنت به تدبیرتان آقای رئیس جمهور! اگه مجلس نبود، گاو آموزش و پرورش کشور زائیده بود که!!

  59. م.طاهری می‌گوید:

    عجب خاطره ای‏!‏ عجب متنی‏!‏
    کجایند مردان بی ادعا…

  60. سنگربان می‌گوید:

    کاش آقای روحانی به جز دیدار خانواده شهدا، وصیتنامه شهدا رو هم بخونه…
    رئیس جمهور فعلاً شده بلای جان جمهور!
    روح شهدای جمهور شاد…

  61. سنگربان می‌گوید:

    توزیع برنج هندی، توهینی بود به برنجکارهای زحمتکش شمالی!

  62. به جای امیر می‌گوید:

    میمون! (گفت و شنود)

    گفت: وندی شرمن گفته است؛ سبد کالا با پول ما، میان فقرا تقسیم شد! و می‌گوید علاوه بر فعالیت هسته‌ای باید برنامه موشک‌های بالستیک، حمایت از حزب‌الله و حماس و … نیز در ایران از سوی آمریکا مورد بررسی قرار گیرد!
    گفتم: جان کری هم گفته است با توافقنامه ژنو، فعالیت هسته‌ای ایران را متوقف کرده‌ایم!
    گفت: یک سناتور آمریکایی می‌گوید؛ جامعه جهانی درباره خطرناک بودن برنامه هسته‌ای ایران اتفاق‌نظر دارند!
    گفتم: از کی تا به حال، آمریکا و متحدان صهیونیست و اروپایی آن تبدیل به جامعه ‌جهانی شده‌اند؟!
    گفت: ولی ملت‌های مسلمان جهان و از جمله مردم آمریکا و اروپا، دولتمردان این کشورها را انسان هم تلقی نمی‌کنند چه رسد به نماینده جامعه جهانی!
    گفتم: کشیشی به دانش‌آموزان می‌گفت؛ همه ما از نسل حضرت آدم هستیم. فرزند یکی از دولتمردان آمریکایی گفت؛ ولی پدر من می‌گوید که ما از نسل میمون هستیم! کشیش گفت؛ ببین فرزندم! ما به مسائل خانوادگی شما کاری نداریم!

  63. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    عالی بود؛ خواندنی و تاثیرگذار.

    سپاسگزارم آقای قدیانی.

  64. یه دانشجو می‌گوید:

    با تشکر…

  65. عدالت خواه می‌گوید:

    باز هم دم علی لاریجانی گرم که با سخنان ضد صهیونیستی اش آمریکایی ها را مجبور به ترک پارلمان تونس کرد. کاش ظریف هم یاد می گرفت و هلوکاست را تایید نمی کرد و حرف های سخیف آنها را با بهانه مصرف داخلی توجیه نمی کرد.

  66. فرزند خراسان می‌گوید:

    وقتی برای خدا کار نکنی خدا هم می‌گذاره تو کاسه‌ات. من فکر می‌کنم تو همین طرح توزیع مشمع! کالا _با همه نقایص‌‌اش_ اگر واقعا متواضعانه و صادقانه نیت خدمت داشتند،‌ نتیجه‌اش این نمی‌شد..

    البته چه توقعاتی هم ما داریم؛ متواضعانه!!

  67. پویا می‌گوید:

    یعنی چی که بعضی ها تو کامنت هاشون با بی ادبی اسم ائمه رو میارن؟
    چرا حضرت علی (ع) رو، علی می نویسن؟!
    لطفا بهشون تذکر بدید آقا سید.

  68. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “خیال دولت جمع باشد؛ آنجا که پای جمهور و جمهوری اسلامی در میان است، ما خود، دولتمردی می‌کنیم هم برای مردم‌مان، هم برای نظام‌مان. ما را اسوه و اسطوره، سیدمحمدرضا دستواره است. «شهید جمهور» ارزش قائل بود برای جمهور، برای وقت جمهور!”

  69. قاصدک منتظر می‌گوید:

    ما حرف اول و آخرمان را بر بالین شهدا زده ایم. ما بر سر عهدی که بسته ایم هستیم. ما با غیرت انقلابی مان گردن دشمنی را که بخواهد دائم به اندرونی خانه ی مان سرک بکشد و یاوه بگوید، می شکنیم و اجازه نمی دهیم کسی خودآگاه یا ناخودآگاه با افکار بحران زده و ندانم کاری، فقط غنیمت خوار انقلاب و نظام باشد و در جهت تحقق اهداف دشمن خدمت کند.

  70. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    اپوزیسیون بودن چه حسی داره؟ ها؟
    چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند
    غصه نخورید

  71. محب می‌گوید:

    حاج حسین دمت گرم
    یعنی واقعا دمت گرم
    خیلی عالی بود
    چند وقت بود منتظر یه همچین تشری بودم

  72. چشم انتظار می‌گوید:

    آقا سید؛

    نمی دونم اصلا املاشو درست نوشتم یا نه حالا؟! 🙂

  73. همرزم شهید می‌گوید:

    واقعا این فرهنگ خدمت به مردم و سختی دادن به خود برای اینکه روح آدمی متعالی بشه چی شده؟
    چقدر دلم تنگ شده بود برای این دست خاطره ها در این روزگار…
    خیلی سال از وجود و نعمت و حضور این شهدا نمی گذره، ولی انگار مال قرن ها پیش اند، اسطوره اند، افسانه اند…
    دلم برای بهترین جوونای این مرز و بوم تنگ شده…

    “یا لیتنی کنت معکم”

  74. مجنون می‌گوید:

    سلام
    احسنت داداش حسین
    از متن لذت بردیم!
    راستی یه سوال؟ چرا صدا سیما اینقدر جلو این بابا به اصطلاح حقوق دان وا داده!

  75. منتظر.. می‌گوید:

    “مفت مگر به چنگ آورده‌ایم این غرور را، که هیچ دولتمردی پیدا نمی‌شود آنگونه که سزاست، جواب ناسزای سران کاخ سفید را بدهد؟! کجایند مدعیان؟! کجایند حضرات باسواد؟!”

    گل گفتید!!

  76. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    «حسنی» گیر داده بود به بابا
    دم به ساعت، وقت و بی وقت، را به را

    که پدر! جزوه و کتاب بخر
    گاج و دانشمند و «بالا بالا»…

    بفرستم کلاسِ یارانه(!)
    کلید، امید، تدبیر و کالا…

    وقت کنکور انتخاب کنم
    رشته ای باب طبع اوباما…

    نقدم افرادِ «بی سواد» کنند
    می شوم من، یه پارچه آقا…

    آنکه اما، بی سوادتر است
    می کشانم پایش در دادگا…

    دست سالارِ معرفت، کوتا ست
    عاقبت می دهد لو شاعر را… 🙂

  77. عدالت خواه می‌گوید:

    نامه سرگشاده سعید زیباکلام به رئیس جمهور
    http://fararu.com/fa/news/179410/نامه-سرگشاده-سعید-زیباکلام-به-رئیس-جمهور

    درود بر حاج سعید زیبا کلام که مثل برادرش فقط به فکر شکمش نیست

  78. رضا می‌گوید:

    چه عکس خاطره انگیزی

    علاءالدین، پرده کرکره، طاقچه، پشتی…
    رزمنده ها، لباس خاکی، یک دلی، اخلاص ، امام…

  79. طه می‌گوید:

    بدون شرح
    توصیه همیشگی به مسئولین، استفاده حکیمانه از ظرفیتهای بی شمار درونی است. راه حل مشکلات اقتصادی، نگاه به بیرون و برداشتن تحریم‌ها نیست. مسئولان اقتصادی دولت با توجه به این نکته، بنا دارند ساخت درونی اقتصاد را تقویت کنند.

  80. حافظ می‌گوید:

    پزشک جان!
    اپوزیسیون نیستیم ما،
    دلسوز دولتیم؛ فقط همین!

  81. صبر می‌گوید:

    می دونید چرا ۵۷ درصد مردم آقای روحانی را انتخاب کردند؟
    اگر اختلاف اصول گرایان را فاکتور بگیریم

    تند رویهای زمان آقای احمدی نژاد و وضع نا به سامان اقتصاد بود!
    (در پرانتز بگم رایی را که آورد اصلا مال اصلاح طلبان نبود، چون خیلی از اونا تحریم کرده بودند، بلکه رای مردم عادی بود)
    حرفم اینه؛ وقتی یکی اشتباه می کنه و عذر خواهی می کنه
    چرا شما به جای پذیرفتن چماقش می کنید؟ و بیشتر به طرف دشمن سوقش می دید؟
    چرا دوباره تند روی می کنید؟
    سخنانم تایید توافق نامه ژنو و انتقادهایی که وارده، نیست!
    بلکه حرفم روی تند رفتنه! که همیشه از طرف همه گروه ها بوده و هیچ وقت هم تجربه برای احزاب نشده.
    نمی دونم، چه موقع می خوایم همدیگر را بپذیریم!
    خدا می دونه؟

  82. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    اینا مجری رو خودشون تعیین می‌کنن که یا تو حالت مونولوگ، مجری نقش بُز جناب اخفش رو بازی کنه یا تو حالت استریولوگ! با هم‌نوایی صرف، کیفیت صدا رو ببره بالا!
    اون مصاحبه‌ی اول که از این سیستم‌صوتی‌های چندتیکه بود؛ با ساب‌ووفِر اضافه!!

  83. یه دانشجو می‌گوید:

    عدالت خواه؛

    واقعا زشت است که به همین راحتی به دیگران نسبت ناروا بزنیم.
    دلیل نمی شود به دلیل اینکه صادق زیباکلام تفکراتش با ما فرق می کند، هر چیزی درباره ایشان بگوییم.
    من تا حالا هیچ استاد دانشگاهی ندیدم که در این حجم زیاد از برنامه های مناظره دانشجویی شرکت کند و با وجود بی‌احترامی‌هایی که به او شده باز بی‌منت در برنامه‌هایی که دانشجویان ترتیب می‌دهند، حضور یابد.
    واقعا زشت است که ما ادعای عدالت و اطاعت از رهبری را داشته باشیم ولی هر نسبتی که دلمان بخواهد به مخالفانمان بدهیم.

  84. سیداحمد می‌گوید:

    صبر؛

    روحانی عذر خواهی کرد؟ یک عذر خواهی درست؟
    در مثلا عذرخواهی اش، صد بار “اگر” و “چنانچه” گفت!
    ما عذر خواهی صادقانه و اعتراف به اشتباه نشنیدیم.

  85. عدالت خواه می‌گوید:

    یه دانشجو

    من چیزی را می گویم که واقعیت است
    ایشان کل افکارش لیبرالی است و لیبرالیسم یعنی مادی گرایی و شکم پرستی و هوس رانی

  86. سیداحمد می‌گوید:

    الهی شکر به خاطر نعمت ولایت فقیه و چنین رهبر بی نظیری!
    الهی شکر…

  87. شیدا می‌گوید:

    دریاى طوفانى دلمان با کلام اعجاز گونه امام و رهبر عزیزمان آرام گرفت
    به خصوص، آن مژده زیباى پیروزى

  88. عدالت خواه می‌گوید:

    امروز دوباره تحریم شدیم!
    مگر در توافق ژنو قرار نبود که دیگر تحریمی علیه ایران رخ ندهد؟

  89. حسین می‌گوید:

    یعنی یک تار موی مهدی محمدی می ارزه به صد تا امثال صادق زیباکلام واقعا با اون تحلیلاش!
    من که واقعا از مصاحبه مهدی محمدی در گفتگوی ویژه خبری امشب لذت بردم
    خیلی خوب صحبت کرد

  90. ناشناس می‌گوید:

    اون مصاحبه غرضی جمعه،‌ صحبت های امروز آقا، گفت و گو ویژه خبری امشب، کامنت های امشبت…

    سر عقل(؟) بیا!
    اختلاف اصولگراها و اصلاح طلب ها هیچ نقشٍِِ مهمٍ تاثیر گذاری نداشتن.

  91. همشهری باکری می‌گوید:

    ممنون حضرت ماه
    همین تمام!!!

  92. پرواز می‌گوید:

    عالی بود آقای قدیانی
    عالی
    خیلی ممنونم که با وجود همه توهین ها حرفتون که حرف دل خیلی از ماهاست رو می زنین

  93. صبر می‌گوید:

    سید احمد؛
    با بعضی کامنت ها و ایجاد فاصله فقط دل دشمن را شاد می کنید و سوء استفاده دشمن را راحت تر. هر چه فاصله زیادتر بشه پر کردنش سخت تره!
    به قول آقای قدیانی، این چهار سال جزء نظامه.
    می دونم دلتون پره، می دونم با گفتن و نوشتن حرفاتون اقلا دلتون خالی میشه
    اما یک چیزی را بدونید که شما و بچه های قطعه ۲۶ و امثالهم، سرمایه ها و حافظان نظام هستند.
    شما با اصلاح طلبان از زمین تا آسمان فرق دارید!

    برای نمونه؛ اونا وقتی کاندیدشون رای نیاورد آشوب به پا کردند و زمینه استفاده دشمن را فراهم ولی شما تبریک گفتید…

  94. رضا 2 می‌گوید:

    رئیس جمهور مملکت باید این حق رو داشته باشه که بدون دخالت مجری با مردم صحبت کنه
    اگه صداو سیما مصاحبه چالشی دوست داره، باید توی یه برنامه دیگه از رئیس جمهور جداگانه دعوت کنه، نه اینکه با تبدیل صحبت معمول رئیس جمهور با مصاحبه چالشی، این زمان را از رئیس جمهور بگیرد!

  95. عدالت خواه می‌گوید:
  96. عدالت خواه می‌گوید:

    روزنامه کویتی: سبد کالای ایران را ببینید و شکرگزار خدا باشید!
    http://jahannews.com/vdcjm8etyuqexaz.fsfu.html

    این دولت تدبیر ملت ایران رو داره یه عده گرسنه و ذلیل نشون می ده…
    روزنامه کویتی داره خدا را شکر می کنه ایرانی نیستند!
    آقای ظریف! شما قرار بود احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانید و ژنرال های دولت باید پاسخگوی این بی تدبیری باشند…

  97. بیست و ششی می‌گوید:

    عدلت خواه؛

    مشاورش کراواتی شد؟
    این آقا خودش هم اگر می تونست وقتی می رفت مجامع بین المللی، کروات می زد!!
    ساده اید ها.
    حالا کرواتشون بخوره تو سرشون؛ اینا رفتار و حرکاتشون غربی و لیبرالیه، کراوات که مهم نیست.
    یه وقت آدم می بینه، بعضی از شهدامون که خارج تحصیل کردن هم، اونجا کراوات می زدن.
    مهم مغز آدم هاست که چه طور کار کنه. این جماعت تازه از راه رسیده، مغرشون لیبراله.

  98. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    دانلود کتاب «نقد و بررسی متن توافقنامهٔ ژنو»
    http://diplomacyezat.com/post/142

  99. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    از سبد، از کالا، از صف، عذرخواهی می کنم!
    از صد، از پنجاه، از هَف! عذرخواهی می کنم!
    من به عنوان «رئیس جمهور» به جان عمه ام
    هم ز خلقِ مانده در کف! عذرخواهی می کنم!!

  100. فرزند خراسان می‌گوید:

    انحطاطی به نام “نهضت آزادی”:

    http://jahannews.com/vdcaaunea49nya1.k5k4.html

  101. لبیک یا حسین می‌گوید:

    انشاالله عازم مشهد هستم و دعا گویتان!

    متن زیر را که حدود ۲ سال پیش نوشتم به مناسبت یوم الله ۲۲ بهمن، تقدیم به دوستان قطعه می کنم؛ انشاالله نواقصش را بر من می بخشید!
    (اتفاقا نام هم ندارد، اگر توانستید در نامگذاری کمک کنید!)
    راستش ۳ روز پیش با بازخوانی نوشته های قدیمی، این متن را مطابق با حال و هوای امروز دیدم.

    به نام حق/ یکی از نظریه های حقوقی دانشگاه هاروارد این چنین می گوید: “حق با کسی است که زور بیشتری دارد.” و این یعنی زورگویی مانند یک قانون از پیش طراحی شده حرف اول و آخر دنیا باشد. سیاست زورگویان دنیا این است که چپاول ملت ها حق برخی دولت ها باشد و دفاع در برابر هجمه های همه جانبه، خطایی نا بخشودنی و همیشه محکوم به مرگ و خاموشی! قانون، قانون است! حتی اگر یک زورگو نوشته باشد، حتی اگر تاییداتش از جانب صهیونیسم خونخوار جهانی باشد! فرقی نمی کند قانونگذار کیست، فقط کافی است قدرتی هم طراز قانونگذار نداشته باشی، آن وقت در صورت هر گونه اعتراض، مهر بی قانونی بر پیشانی تو حک می شود. یکی از قانون های دست نوشته ی یهود، داشتن سلاح هسته ای را برای دولت های متمایل به خود واجب می داند و حق بهره وری از انرژی هسته ای را برای دیگران حرام. سیاست زور گویان دنیا این است که حامی طراز اول آدم کش ها باشند و با بمب اتم نسل کشی کنند، ولی همیشه در راس پرچم داران دفاع از حقوق بشر جلوه نمایند؛ آن مجسمه ی مشعل به دست کنار کاخ سفید را هم نمادی از آزادی قرار دادند تا اگر کسی خارج از محدوده ی آزاد آنها قدمی برداشت در شعله های خشم مشعل بسوزانند! سیاست زورگویان دنیا این است که شقی ترین و بی رحم ترین باشند اما همیشه در لیست دریافت کنندگان جایزه ی صلح نوبل! اینکه ارزش جایزه چقدر است و نوبل کیست اصلا مهم نیست؛ مهم این است که داور چه کسی است و صلح را در کدام لغت نامه معنا کرده اند! سیاست زورگویان دنیا در باب فرهنگ، دقیقا مصداقی از فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی است تا بتوانند با حکومت بر نفس ملت ها آنها را در پایین ترین درجه ی انسانی و در لذت های حیوانی نگهدارند. انسان غرق شده در حیوانیت به اندازه ی مگسی آزار برای دنیای کثیف حکم رانان طاغوتی ندارد. آنها دست به دامن فیلم های نوشته شده بر اساس خواب های پریشان و کارگردانی شده در توهم دنیای آخرالزمانی شان شده اند تا شاید افکار کابالیستی و جادوگری یا قدرت نمایی های اسطوره ای نجات بخش طاغوت رو به افولشان باشد! زورگویان دنیا دست در دست مرجعیت لیبرالیسم با پنجه انداختن بر اقتصاد جهانی، حتی رحم به زیردستان خود نمی کنند. سرکوبی جنبش های آزادی خواهانه در غرب، هزینه بردارتر است تا مقابله با دزدان شب! این دزدان روز خوب می دانند به دنبال آزادی مالی و ملکی، خواب راحتی در پیش است و آسایش قدرت تعقل و بازگشت به فطرت را بالا می برد؛ با این همه جنبش وال استریت هم چنان در زیر پوست شهر جریان دارد. اقتصاد دانان طاغوتی، ارز را به نفع خود بالا و پایین می کنند و نفت را به قیمت تمام شده ی ساخت سلاح های جنگی ارزش گذاری می کنند تا خرج نگهداری نیروهایشان در خاک های اشغال شده ی خاور میانه تأمین گردد. سیاست زورگویان دنیا هر چه باشد، وقتی کسی نباشد که زیر بار نظریه های حقوقی ددمنشانه رود، آن وقت زمانی خواهد رسید که هیچ زورگویی حق حیات نخواهد داشت! زورگویی که قانونی خواستار حکومت بر نفس و جان ملت ها باشد، حق حیات نخواهد داشت! زورگویی که خواستار به زیر افکندن عزت و شرف انسانی باشد، آری… حق حیات نخواهد داشت!

  102. لبیک یا حسین می‌گوید:

    بعد از خواندن متن و یاد آوری آن،
    به ذهنم رسید اگر کسی از داداش دانشگاه هاروارد مدرک حقوق گرفت،
    کلا بی خیال حق و حقیقت!

  103. لبیک یا حسین می‌گوید:

    یک چیز دیگه؛
    اگر امشب بیست و سی را دیده باشید و ۷ دستورالعمل تحمیلی دیگر را شنیده باشید،
    جا دارد مانند یک روضه ای که برای تان می خوانند گریه کنید!
    الله اکبر از این همه بی غیرتی!
    واقعا در کجای توافق هسته ای این آیه مصداق دارد:
    “و لن یجعل الله للکفرین علی المؤمنین سبیلا”؟؟!!

  104. سیداحمد می‌گوید:

    لبیک یا حسین؛

    متن خوبی بود. ممنون!
    ضمنا التماس دعای شدید…

  105. حسن می‌گوید:

    دولت امید و تدبیر! ملت به امید تدبیر

  106. دوست می‌گوید:

    چه جمع با صفایی دارید.

  107. سپاهان می‌گوید:

    آقای روحانی با این همه ادعا، کاش در یک گفتگو با چند نفر از منتقدین شرکت می کرد.

  108. ناشناس می‌گوید:

    فردا کیک و ساندیس هم می دهند؟!!

  109. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    نه؛ هوا سرده. شیر کاکائو داغ می دن!

  110. مومنی می‌گوید:

    ما همه مصطفائیم
    دشمن آمریکائیم

  111. yousef می‌گوید:

    همیشه از اینکه مدرسه شاهد درس نخوندم خدا رو شاکرم…
    حاجی اکرمی یه دونه ست…
    پیر پسر عرق چین سبز به سر!

  112. مطلبتون فوق العاده بود
    مخصوصاً در مورد شهید دستواره ای
    الله یحفظکم

  113. میرا می‌گوید:

    خوش به حالت
    اون موقعها مدرسه تون پاسداران پشت برج سفید بود. الان کجایی؟

  114. کعبه عشق می‌گوید:

    دیگر توان نداریم، تحقیر دیگری را/ یا حرف های تلخ امثال جان کری را
    رو کن گزینه ها را ما تشنه ی جهادیم/ بسیار دوست داریم تدبیر رهبری را

    *سلامتی مقام معظم رهبری صلوات*

    در این قبیله نخل تناور همیشه هست/ مقداد هست مالک اشتر همیشه هست
    این جا کوفه نیست که خوارج علم شوند، سلمان نمرده است ابوذر هنوز هست
    صف بسته اند این همه سردارها به شوق، یعنى براى پیشکشت سر همیشه هست

  115. ناگزیر می‌گوید:

    سلام؛
    آنچه می گویم کلیشه نیست، حمله نیست، دفاع نیست، مقدس هم نیست، فقط یک بازخورد ساده است… تامل می خواهد.
    کمی هم به مبانی به یغما رفته ی اسلام بپردازید.
    اسلام می ماند، اشخاص می میرند. از آمریکا نگویید از تفکر معاویه ای بگویید که ممکن است در هر جایی باشد.
    از اشتباهاتی که، بزرگان دیر فهمیدند و خسارت خوردیم.
    منظورم سیاست تحدید نسل بود که حضرت آقا عذر خواستند در خراسان شمالی، واقعا دلتان برای که یا چه می سوزد؟

    یاعلی…

  116. سیدحسین می‌گوید:

    یا ایها العزیز

    سلام الله علیکم
    این روزها حال و هوایمان، هوایی تر شده
    خیلی وقت ها دم می کنیم!
    بعضی اوقات بغض!
    گه گداری به دیار شهدا افتد این گذر نالایق، اشکی هم می ریزیم! (خدا اخلاص دهد)
    خلاصه زیباتر شده نقاشی پرودگار حکیم در این ایام غریب…
    این حرف ها یعنی چه؟
    یعنی؛
    خواهر جودوکاری که با چادر به روی سکوی قهرمانی مسابقات جهانی رفت، با اعتراض شدید مسئولین فدراسیون روبرو شد! که چرا آبروی جمهوری اسلامی را بردی؟!
    جالب است بدانیم امامنا الخامنه ای در دیدار این بانو فرموده بودند؛ بعد از دیدن این صحنه سجده شکر به جای آوردم..
    حالا این خانم در مسابقات کشوری جودوی خواهران حق شرکت ندارد!!!
    به حکم ریاست محترم فدراسیون فخیمه جودو!
    در ضمن اردوی تیم ملی جودو هم اینک در ازبکستان در حال برگزاری است؛ آن هم چه برگزاری ای!
    تمرین بستکبال! در تیم ملی جودو به صورت مختلط آقایون و بانوان!
    یا للعجب!!
    “هیچ کس” هم نیست که لااقل یک کلیپ رپی بخواند بر این واقعه! (منظور از هیچ کس، هیچ کس نیست، “هیچ کس” است)

    حسین قدیانی هم رهسپار دادسرای فرهنگ و رسانه شد!
    به چه جرمی؟!!
    شرکت در فتنه ۸۸؟
    نوچ!
    شرکت در ۲۵ بهمن ۸۹؟
    نوچ!
    نوشتن مقاله امام پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟
    نوچ!
    به خاطر زیر سوال بردن توان دفاعی کشور مقابل دشمن؟
    نوچ!
    به خاطر غیرانسانی خواندن احکام مسلم قرآن؟
    نوچ!
    به خاطر حذف بانوی محجبه و قهرمان جهانی جودو از مسابقات داخلی؟
    نوچ!
    به خاطر توهین به آنانی که به رئیس جمهور کنونی رای ندادن؟
    نوچ!
    به خاطر ساخت فیلم آشغال های دوست داشتنی؟
    نوچ!
    به خاطر زیر سوال بردن اقدامات جمهوری اسلامی در حوزه امور بانوان؟
    نوچ!
    پس به چه علت؟
    اقدام بر خلاف مصوبات شورای عالی امنیت ملی!
    یا به طور دقیق تر نوشتن ۴ مقاله ی انتقادی به عملکرد دولت اعتدال، در وطن امروز.

    این مطلب را حتما بخوانید، خود قدیانی خیلی خوب توضیح داده شرح ما وقع را؛ خیلی خوب:
    http://www.ghadiany.ir/1392/21771

    یکی به این دولت اقتدارگرای اعتدال نسب بگوید؛ “آقایان قدرت در دست شماست، البته چند صباحی..”
    خدایا تو خود می دانی که ما چه می کشیم..
    پی نوشت:
    بشمارید تعداد علامات توجه این مرقومه را، کم کم باید عادت کنیم کمتر متعجب شویم!

  117. محسن و دوستان می‌گوید:

    البته بنده اعتقاد دارم رئیس جمهور ایران هم اکنون آقای روحانی نیستند، بلکه حضرت حجت الاسلام والمسلمین خاطره هستند!

  118. ناشناس می‌گوید:

    خاک لحد بر سرتان …. 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.