وطن امروز/ ۲۸ اسفند ۱۳۹۳
موسم بهار، بازگشت پرستوها را زیاد دیدهایم اما آن روز که «یوسف گمگشته» بیاید، کدامیک از این شهدا دوباره به زمین برخواهند گشت؟ تا آن روز رویایی، بیا ای دل، دلخوش کنیم به احوال آسمان. نوروز در آسمان خبرهای بهتری است. آسمان همیشه فاطمیه است. برای رزمندهای که در راه دفاع از حرم عقیله بنیهاشم، به کاروان آسمانیان پیوسته، دیگر تهمتها تمام شد! این زمین بود که بچهها زجر میکشیدند! آسمان جای ماجور شدن است! نگاه میکنم به سن و سال بسیجیانی که اجازه ندادند «زینبیه» هم حکایت خانم زینب سلامالله علیها به اسارت رود؛ جنگ ندیدهها! تازه به دوران رسیدهها! ترمز بریدهها! خشونتطلبها! افراطیها! تندروها!

ای شهدا! برای شما، دیگر زخم زبان تمام شد! خوش باشید در قهقهه مستانهتان! نوروزتان مبارک! خون سرخ شما، باورم هست که جنگ ندیدههای تمام تاریخ را روسفید کرد! حقا که شهادت، در چنین روزگاری هنر بیشتری میخواهد. باید هم باد کنند این «ویژهنامههای نوروزی» روی دکهها! جز خون مطهر شما، هیچ حرف تازهای وجود ندارد! جریان سازی، از آن خون سرخ شهدای حرم است، همین شماها، همین شهید حی و حاضر، حاج قاسم سلیمانی! اگر به اعتراف پرزیدنت «مؤدب و باهوش» داعش محصول حمله نظامی آمریکا به عراق است، خود این اعتراف، محصول شهادت شهدای حرم است، همین شماها، همین شهید حی و حاضر، حاج قاسم سلیمانی! ای شهدای حرم! گناه نسل شما… نسل ما… نسل من، جنگ ندیدن بود که آن را هم شهادت شما در روزگاری که علیالظاهر جنگ نیست، پاک کرد! بعد از جنگ، ابتدا نقشه این بود که نسل مرا از «جنگ» بترسانند اما «جنگ کجایی که دلم تنگ توست» آنقدر از زبان نسل من… همین شهدای حرم گفته و شنیده شد که نقش بر آب کرد این نقشه را. آنگاه نقشه طعنه کشیدند و از سن و سال خود بر سر ما چماق بلند کردند. زخم زبان «جنگ ندیدهها» محصول همین نقشه بود. اینک به سن و سال شهدای حرم بنگرید!

مهم نیست شناسنامه آدمی به جنگ بخورد، مهم آن است که وصیتنامه آدمی به شهادت بخورد. مهم آن است که جنگ نباشد و هیچ کجا از خاک کشورت دست دشمن نباشد اما «مهدی نوروزی» به شهادت برسد تا جنگ نشود و هیچ کجا از خاک کشورت دست دشمن نیفتد! حالا باز به بسیجی کف خیابان ۸۸ ما زخم زبان بزنید که «بسیجی واقعی» نبود! مهم نیست! او دیگر این طعنهها را نمیشنود! نوروز در آسمان خبرهای بهتری است! آسمان همیشه فاطمیه است! اینک صلح، بهار، پرستو و… همین زمین بدهکار آن شهیدی است که تن خود را بیرون مرزها سپر کرد! بیرون مرزها… و پیش از آنکه پای اجنبی، خاک وطن را آلوده کند! در تعریف «شهدای حرم» بسی کاملتر از زخم زبان ناقص «جنگ ندیدهها» این است که بگوییم؛ «در جستوجوی باده شهادت، زودتر از زود رفتند تا باز هم سایه جنگ بر سر این آبادی سنگینی نکند». عراق مال عراقیها و سوریه از آن سوریهاست لیکن آنچه از مجاهدان کنونی جهان اسلام، شهدایی با ملیتهای مختلف ساخته، آرزوی تمدن واحده و مدینه فاضلهای است که انشاءالله با ظهور مهدی موعود (عج) محقق خواهد شد. جمهوری اسلامی اگر دنبال امپراتوری بود، کارهای دیگری غیر از نوکری برای حرم آلالله و خدمت بیمزد و منت به همسایگانش انجام میداد. نشان به نشان شهدایش، جمهوری اسلامی در پی آن است که سایه جنگ، حتی از سر کشورهای دیگر برداشته شود. محصول حمله نظامی آمریکا به عراق را زحمت کشید و خود جناب اوباما برایمان گفت! این وسط، بدبخت کسانی هستند که میخواهند این آمریکا را، با وجود این اعترافات، این سناتورها، این همه روسیاهی، بزک کنند! من اما میخواهم از محصول شهادت شیربچههای سپاه خامنهای در مجاورت حرم اهل بیت سخن بگویم. به یمن این همه شهادت، «یار» خواهد آمد. آقاجان! عاقبت که میآیی… ای آفتاب بالانشین! ضجههای ماه و ستارهها را نمیشنوی؟ داریم تو را صدا میزنیم، تو را میخوانیم… با خون شهدایمان که «جبهه و جنگ» را ندیدند اما «شهادت» را چرا! «ظهور» را ندیدند اما «تو» را در لحظه شهادت چرا! آقا جان! سالیان درازی است که «لحظه شهادت روزگار» است. برس به داد بشریت… که گفت: «حول حالنا الی احسن الحال».

وطن امروز/ ۱۶ اسفند ۱۳۹۳
همین که آقای رفسنجانی هم با آنهمه سوابق هشتاد و هشتی، عاقبت به زشت بودن همصدایی با اسرائیل پی برده، فی حد ذاته چیز خوبی است و خبر از توفیق گفتمان اصولگرایی بر گفتمان تقلب میدهد. این را ما همان سال ۸۸ مکرر گفته بودیم که نگارش نامه سرگشاده، فتنهگری، بیقانونی، دمیدن در دروغ تقلب، بدل شدن به سرمایههای اسرائیل و تبدیل شدن به دوستان خوب نتانیاهو، امری بسیار زشت و فوقالعاده مذموم و نکوهیده است. البته بهتر بود ایشان همان سال ۸۸ پی به این نکته میبردند و همصدایی با دموکراسی، رای مردم و قانون انتخابات مملکت را به همصدایی با اغیار نمیفروختند لیکن تو هر وقت بفهمی همصدایی با دشمن، خطا و خیانت است، ناخودآگاه داری اعتراف میکنی که دروغ تقلب هم خطا و خیانت است! در تاریخ سراسر «مرگ بر اسرائیل» جمهوری اسلامی، اوج همصدایی با اسرائیل در همین دروغ تقلب علیه جمهور و جمهوریت بود. اینک وقتی آقای رفسنجانی هم در مذمت همصدایی با نتانیاهو سخن میگوید، در اصل دارد شعار «نه غزه، نه لبنان» را هو میکند! خب! نگارنده ضمن اینکه این همه را به فال نیک میگیرد، در ادامه نکاتی را به اختصار بیان میکند.
یکم: در سالیان گذشته، هیچ پیشرفت علمی و البته بومی ملت ایران، اندازه انرژی هستهای روی مخ سران اسرائیل رژه نرفته. بدیهی است هر اقدامی که -ولو اندازه یک پیچ و مهره کوچک- صنعت هستهای ما را محدود کند، مورد رضایت اسرائیل است. این دیگر یک تحلیل سیاسی نیست که بتوان علیه آن ردیه اقامه کرد. کاملا واضح است. فلذا این یک اصل مسلم و غیرقابل خدشه است؛ محدود کردن صنعت هستهای با هر نیتی که صورت بگیرد خواسته یا ناخواسته حکم همصدایی با اسرائیل دارد. پس همصدایی با اسرائیل فقط خلاصه در نامه سرگشاده علیه یک انتخابات باشکوه ۴۰ میلیونی یا شعار «نه غزه، نه لبنان» نمیشود، بلکه حذف نماد هستهای هم همصدایی و همراهی با نتانیاهو محسوب میشود. باورم هست هر آنچه بغض گله از روزگار را میهمان گلوی علیرضا و آرمیتا کند، یعنی همصدایی با اسرائیل خبیث.
دوم: من تعجب میکنم از آقای رفسنجانی. ایشان با علم بر آنکه همصدایی با نتانیاهو چیز بدی است، آنهمه علیه خط مقدم مقاومت علیه اسرائیل سخنپراکنی کرد؟! باورم هست هر آنچه بغض گله از روزگار را میهمان گلوی حامیان حزبالله و مدافعان حرم عقیله بنیهاشم کند، یعنی همصدایی با اسرائیل خبیث.
سوم: در تحلیلهای مندرآوردی، دبه درمیآوردند که اسرائیل، نه فقط مخالف توافق کذا بلکه اساسا مخالف پر و پا قرص هر گونه توافقی میان دولت اعتدال و ۱+۵ است! نگو اول دیوانه عالم، جماعتی از اصلاحطلبان ما را با عرض معذرت مثل خودش دیوانه فرض کرده و بازی داده! چه گفت نتانیاهو در آن کنگره آمریکایی، جز آنکه؛ «موافق توافق خوبم»؟! نتانیاهو حتی این را هم نمیگفت، باز معلوم بود که اسرائیل -بسی جلوتر از اعضای پنج بهعلاوه یک!- دنبال یک توافق خوب میان دولت اعتدال و غرب است. توافق خوب به آن معنی که در ازای امتیازات نقد و فراوانی که از طرف ایرانی گرفته میشود، به او فقط مشتی وعده نسیه داده شود! برای اسرائیل و در مواجهه با جمهوری اسلامی، چه چیزی بهتر از این؟! نقی هم اگر این وسط نتانیاهوی ابله میزند، از ورای شکم سیریناپذیر اوست، نه آنکه مشکلی استراتژیک مثلا با توافق کذا داشته باشد! با این حساب، بهتر بود این مردک، حرف حساب خود را واضحتر میزد و میگفت؛ «موافق توافق خوبترم!» جای شگفتی اینجاست که غرب و حامیانش این همه روی موضع باطل خود محکم ایستادهاند، آن وقت بعضیها در داخل، هر توافقی ولو توافق بد را بهتر از عدم توافق با غرب میدانند! «هر توافقی» یعنی همان «توافق خوب» مد نظر نتانیاهو، اما «توافق بد» معنای بدتری هم دارد، یعنی همان «توافق خوبتر» مد نظر اسرائیل! حال، همصدا با اسرائیل و مشخصا نتانیاهوی دیوانه چه کسی است؟! آنان که طرف ایرانی را هم ترغیب به یک توافق خوب و همشأن با منافع بلندآوازه ملی میکنند یا کسانی که شعر میگویند؛ «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست»؟! در رابطه با بحث پیش رو، زاویهدارترین صدا با صدای نتانیاهو، از آن منتقدانی است که ضمن تشویق طرف ایرانی به بستن یک توافق خوب و منطبق با منافع ملی، در عین حال، عدم توافق را بسی بهتر از توافق بد میدانند، همچنان که شبیهترین صدا به صدای نتانیاهو، از آن کسانی است که با سرودن بعضی اشعار، به توافق خوب مد نظر نتانیاهو گرا… گرا که چه عرض کنم، رسما پر و بال میدهند! این بار اما باورم هست هر آنکه بغض را در گلوی خود روزگار میهمان کند، همصدایی با اسرائیل خبیث کرده!
چهارم: اسرائیل دشمن ما است و ما نیز با افتخار، اول دشمن او هستیم و قسم خوردهایم تا روزگار را از این موجود نکبت و جعلی پاک نکنیم، از پای ننشینیم. اگر داشتههای اسرائیل، غصبی است، لیکن داشتههای ما واقعا داشتههای ما است. تو اگر این داشتهها را دعوت کنی که ارزان یا اصلا مفت و در حد یک آبنبات بفروشند، فراتر از همصدایی با اسرائیل، همراهی کردهای با دشمن اول بشریت. همصدایی با اسرائیل، سال ۸۸ شاخ و دم نداشت، الان هم ندارد! آقایان! وسط مذاکره، با برداشتن نماد هستهای از اسکناس ملی، ممنونیم که دست آخر، ما را متوجه معنای «تدبیر» کردید! اما هستهای، احمدیروشن، رضایینژاد و… اتفاقا همه از دل همین دانشگاه و همین سر در بیرون آمدهاند! امیدوارم تحمل این سخن را داشته باشید؛ بیشتر به شما میخورد اگر که به جای نماد هستهای، همان نقاشی معروف را میگذاشتید پشت اسکناس کشور! راستی شما آمده بودید ارزش پول ملی را افزایش دهید یا در آستانه سال نو، حتی هنگام پول نو گرفتن علیرضا و آرمیتا از بزرگترانشان هم، بغض را میهمان گلوی روزگار کنید؟!
***
تیتر را زدم «پنج + یک + اسرائیل». از بس توافق کذا را بد برای ما اما خوب برای اسرائیل بستید که فیالحال نتانیاهو خودش را رئیس سر گردنه مذاکرات میداند و از آمریکا و آن پنجتای دیگر، داعیهدارتر است! خب همصدایی نکنید با نتانیاهو! بس کنید این بساط را! دیپلمات اگر دیپلمات باشد، مایه دلواپسی دشمن میشود، نه دوست! بس کنید این بساط را!
وطن امروز/ ۲۱ بهمن ۱۳۹۳
نه پس نمیآییم. نه پس اهل کوفه میشویم و تنها میگذاریم علی(ع) را. نه پس فراموش میکنیم عهدی را که با خون شهیدان بستهایم. نه پس از شعار «مرگ بر آمریکا» آن هم در جهانیترین هنگامهاش کوتاه میآییم. نه پس از یاد میبریم «اللهاکبر» آغشته به خون شهیدی را که شب ۲۲ بهمن ۶۴ به جای بام خانه، در همان اروند خروشان سر داد. نه پس اجازه میدهیم آمریکا فکر کند به جای یک ملت شکستناپذیر، انقلابی و همیشه در صحنه، تنها و تنها با ۴ تا دیپلمات طرف است. نه پس در آستانه سیوهفتمین بهار انقلاب رجز «من انقلابیام» را بدون حماسه حضور، بدون لبیک به ولیامر و تنها در حد یک شعار پایین میآوریم. نه پس دشمن را در این توهم نگه میداریم که تحریم اقتصادی موجب عدول ما از آرمانها شده. نه پس بیتدبیری این دولت و آن دولت را به پای اصل انقلاب اسلامی مینویسیم و در محاسبه دچار خطا میشویم. نه پس مثل بعضیها کت و عینک فلانی، برایمان از لباس بدون جلیقه ضد گلوله شهید زنده موضوعیت بیشتری پیدا میکند. نه پس تنها میگذاریم «محمد رسولالله» را و «علی ولیالله» را و سلمان و ابوذر و عمار را و قرآن و نهجالبلاغه را… و اسلام را… و خمینی و خامنهای را در میان این همه قدارهبند شبپرست. نه پس به برادران چندین ساله، اجازه میدهیم یوسف انقلاب را باز هم درون چاه بیندازند. نه پس مثل بعضی از این آقازادههای اختصاری، خود را طلبکار خون شهدا تصور میکنیم. نه پس حکایت بعضی از این خواص، خمینی بتشکن را به جای افق منتهی به سحر، در خواب شبانه مشاهده میکنیم!… نه پس نمیآییم و فراموش میکنیم که ۲۲ بهمن ۹۳ آن هم بعد از خبر مرگ بشکه سعودی، بیش از هر ۲۲ بهمن دیگری، چشم بقیةالله به خیابان انقلاب اسلامی دوخته شده تا با نشان دادن این «حضور» به الله جلجلاله، تعجیل در «ظهور» خود را از حضرت باریتعالی بخواهد. نه پس مثل بعضیها زمان را میخواهیم اما بدون صاحب الزمان(عج).

هیهات! که هر شعاری در یومالله ۲۲ بهمن ۹۳ و ۲۲ بهمنهای بعدی سرداده شود، استعاره از لبیک اصلکاری، یعنی «لبیک یا صاحبالزمان» است. اگر ۲۲ بهمن ۵۷ فقط شاه رفته بود، اینک ملک عبدالله، علی عبدالله صالح، مبارک، بنعلی و خیلی از دیکتاتورهای دیگر رفتهاند. به یمن انقلاب اسلامی که منتج به بیداری اسلامی شده، فراعنه یکییکی دارند میروند بلکه زمین، اندکی نفس بکشد. فیالحال موسم نفس کشیدن زمان است. باید بیاید صاحب الزمان. به بعضیها بربخورد یا نخورد، ۲۲ بهمن یعنی توافق با مهدی فاطمه(س). اروند با آن جزر و مدهای ناآرام، خروشانتر از آن بود که بچههای ما با دست خالی بتوانند از عرضش رد شوند. کجایند والفجرهشتیها که از توافق خود با بقیةالله الاعظم، در آن لیالی عشر سخن بگویند؟ «عنایت آمریکایی» یعنی تحریم، ترور، کودتا… یعنی طالبان، القاعده، داعش… یعنی دشمنی با ملت ایران اما دوستی با سران ملعون فتنه، لیکن زمانی است که دیگر باید لطف و عنایت را از حضرت صاحبالزمان جستوجو کرد. هم او که حضرت روحالله را در شباهنگام نجوا، انیس و مونس بود. خامنهای را نیز. حضرت ماه خوب میدانند کدامین آفتاب، منظور سخن است. ما نیز خوب میدانیم رمز و راز آن چفیه را که همنشین دائم شانههای رهبر انقلاب است. مگر ما خانقاه بازیدراز را فراموش کرده باشیم که خاطرات صاحبالزمانی رزمندهها از یادمان رفته باشد! و به راستی مگر انقلاب اسلامی اساسا در آستانه بهار سیوهفتم خود قرار میگرفت، اگر لطف و عنایت مهدی موعود نبود؟ ما خوب میدانیم آمریکا و اسرائیل، چه از جان این منطقه از کره زمین میخواهند. ما به خوبی دریافتهایم که دشمن، چه از جان زمان میخواهد. اگر هدف، صاحبالزمان است، چشم دشمن کور باد که مهدی خواهد آمد. اگر دشمن، انقلاب اسلامی را میزند که به خیال خام خود مانع تحقق انقلاب جهانی منتقم خون حسین(ع) شود ما نیز غراتر از همیشه شعار «لبیک یا صاحبالزمان» را سردست میگیریم. بگذار به بعضیها بر بخورد لیکن خرافه آنجاست که از جلاد تحریم، لغو تحریم را تمنا کنی! خرافه آنجاست که در روزگار جهانشمولی «مرگ بر آمریکا» پرزیدنت روسیاه را برداری و بزک کنی! آقایان! آقایی دارد میکند شعار «مرگ بر آمریکا»ی ما در سراسر جهان. در این زمان، هر کس به هر زبانی این شعار را سر دهد، اصلش یعنی «لبیک یا صاحبالزمان». خیابان انقلاب اسلامی صحنههایی را دیده، صحنههایی را خود انقلاب اسلامی باید ببیند. انقلاب اسلامی باید ببیند ثمره خون شهدای والفجر ۸ را. غیبت، هرچقدر میخواهد جزر و مد داشته باشد؛ ما انشاءالله و به مدد خود بقیةالله از عرض تاریکی عبور میکنیم و در ساحل سحر، دگر بار، سلامی دوباره به محضر آفتاب تقدیم خواهیم کرد. برای زمان، برای زمین، خدا، نقشههای بهتری از کدخدا کشیده. خدایا! ما با وعده تو توافق داریم و دست برتر را از آن تو میدانیم. مهم نیست که از ۲۲ بهمن ۵۷ چند سال میگذرد، مهم این است که انقلابی، «انقلابی» میماند تا به چشم خود انقلاب مهدی موعود را ببیند. خمینی خوب میداند چه میگویم، خامنهای نیز، ملت «لبیک یا صاحبالزمان» نیز. سطح آرزوهای ما بالاست، خیلی بالاتر از سقف اتاق بیضی! اگر شیطان از درگاه خدا رانده شد، نشان به نشان صدور بدون ویزای شعار «مرگ بر آمریکا» شیطان بزرگ هم از چشم بشریت افتاده! خرافاتیها بدموقعی دخیل به کدخدا بستهاند! لبیک یا صاحبالزمان را عشق است… عشق است آن زمان، که زمان، عصای دست خود را بیابد و مهدی(عج) بیاید. خدایا! غیبت، زمان را به تبعید فرستاده… گویی هیچ نمیگذرد! قبلا هم در پاسخ بعضیها گفته بودم ما هنوز بهدوران نرسیدهایم! خدایا! ما از تقویم روزگار، یک مناسبت بزرگ طلب داریم که این قطعنامه همه راهپیماییهای ماست: «اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا و غیبه ولینا».
به نام خداوند بخشاینده مهربان
خیلی تلاش داریم از دولت خوشمان بیاید
اما دریغا..
خب طبیعی است که دل بستن به زلف کدخدا باعث غرور نسبت به خدای کریم می شود، بالاخره هیچ وقت خدا و کدخدا در یک دل جمع نمی شوند.
یا باید «روح الله» باشی و دل به خدا ببندی تا کد خدا را زیر پا بگذاری، یا باید دولت تدبیر و امید! باشی که دل به کدخدا ببندی و چشم بر ذلت خودت در نزد خدا ببندی!
سلام
متن تلنگری است به ما که «فکر می کنیم» که «فکر می کنیم» باید بنشینیم و قدری «فکر کنیم» که ساعتی تفکر برتر از هفتاد سال عبادت است.
همه چیز مامور خداست و خداست که ماموریتهای مختلف را به ماموران خود می دهد. روزی، بردن گرد و خاک و دیگر روز، آوردن گرد و خاک.
“ان الانسان لیطغی” هنگامی که خود را مستغنی و بی نیاز بداند. ما همه فقیریم و غنی مطلق خداست.
یا کریم! به حق سید الکریم ما را به حال خود وامگذار.
التماس دعا
دوباره سلام
مامور خدا، روزی، پایین آوردن طیاره اجنبی در طبس را بر عهده دارد و دیگر روز، پایین آوردن باد…
ما انسانهای ضعیف که فکر می کنیم حتی باد نیز به خواست و فرمان ما می وزد!
اگر عبدالله شویم و نه عبد الشیطان، آنگاه همه چیز به خواست ما که همان خواست خدا خواهد بود، انجام وظیفه خواهد کرد.
روح ا… بنده خدا بود؛ برای همین ماموران الهی برای به ذلت کشاندن رییس جمهوری که ادعای کدخدایی جهان را داشت، گوش به فرمان او بودند.
“دادِ باد را در آوردند”
قشنگ بود…
“باد دیگر مثل ما منتقدان نیست که با سرعت ملایم، ملاحظه کند و بوزد، بلکه با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت و بدون ترس از توقف و توقیف، کار خود را انجام میدهد. آیا از باد هم شناسنامه و مدرک تحصیلی میخواهند؟”
این ها در رودربایستی گیر کرده اند؛ وگرنه پایش بیفتد خدا را هم بنده نیستند! از بس که ادعاهای پوچشان گوش زمین و زمان را کر کرده است…
خداکند ژنرال ها (!) یادشان نرفته باشد، نخ بادبادک ریاست جمهوری دست کدخدا نیست! بلکه عیال الله این بادبادک را در دست دارند…
آسمان هم آسمان خداست و همان خدا اگر اراده کند، با یک توفان ناقابل بادبادک که سهل است، کدخدایی هم در این دنیا باقی نمی گذارد…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
“بعضی ها خوب است به جای این حرفها، یک کلام بگویند؛ «از واردات بنزین چه کسی سود میبرد؟!»”
آیا شوهر خانم ابتکار… آیا؟؟!! http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1331
احسنت…
همشهری باکری؛
باید هم اصول گرایان با طیف های مختلف و هم اصلاح طلبان با طیف های مختلف، همدیگر را به عنوان یک واقعیت موجود دارای قدرت بپذیرنند که روزی آن بر مسند است و روزی این!
و با هم تعامل داشته باشند! و مانند قدیانی عزیز انتقاداتشون رو مودبانه بیان کنند هر چند که محدودیت داشته باشند! و گرنه با جار و جنجال دشمنان سود می برند.
چون سه سال و شاید بیشتر مونده، این رو میگم که راحت زندگی کنید!
حسین قدیانی: صبر محترم! متوجه ربط کامنت تان با کامنت «همشهری باکری» نشدم. مگه این بنده خدا گفته که فلانی ها رو باید توی دریا بریزیم که شما همچین جوابش را می دهی؟؟!! یا مگه توهینی به کسی کرده؟؟!! «همشهری باکری» داره می گه؛ «من تلاش می کنم، زور هم می زنم، بلکه خیلی کارهای دیگر هم می کنم که از دولت خوشم بیاید، اما نمی شود، نمی توانم…». این سخن، یه جواب دیگه ای می خواد… و اما، متن این پست، خیلی بیش از اینها بود که دچار جرح و تعدیل و اعتدال و… شد!! با این اوصاف، واقعا موندم چه کار کنم؟! کلی زحمت کشیدی یه موضوع رو توی یه پاراگراف جا بندازی، بعد می بینی ۲ جمله از ۵ جمله پاراگراف، کلا سوت شده، الباقی هم یا فاعلش نیست، یا فعلش، یا… البته متن وبلاگ را اندکی درست کردم، و الا متن روزنامه که بیش از حد شلخته به نظر می رسد… حالا بی خیال! اونی که عشقه، علی اکبر امام حسینه… باید حسابی به سیدالشهدا تبریک گفت بابت میلاد اشبه الناس به سیمای رسول… علـــــــــــ اکبر ـــــــــــــی امام عاشورا رو عشقه…
چقدر جای “سیداحمد” خالیه!
واقعا به به؛ اومدم انتخاب کنم چی را بذارم، گفتم کلش کامنت داره! زنده باشی.
باد آیه خداست، آن زمان که تبدیل به توفان میشود نیز. و همین است قصه خاک و گرد و غبار. پروردگار عالمیان گاهی با همین باد و توفان و خاک و گرد و غبار با آدمی سخن میگوید. هوا مثل دیروز تهران، هر قدر هم غبارآلود باشد، باز خدا در آن نمایان است. چشم ممکن است از فرط گرد و غبار، چشم را نبیند اما تماشای خدا، بلکه میخواهم بنویسم تماشای قدرت خدا، گاه در توفان حوادث و بلایا راحتتر است.
***
قصه امسال و پارسال و سال بعد نیست. در تهران، کلا ۶ ماه اول سال نسبت به ۶ ماه دوم، هم هوا آلودگی کمتری دارد، هم زمین ترافیک کمتری. اینکه دیگر خیلی واضح است. من اما تعجب میکنم از بعضی ها، که این آب و هوای به نسبت بهتر ابتدای سال را، در وهله اول گره به زلف تدبیر خود میزنند، آنگاه در حاشیه، تشکرک… آری تشکرکی هم از باد میکنند! تعامل اینگونه با ابر و باد و مه و خورشید و فلک، نه فقط عملی غیر حکیمانه است، که هیچ با شعار تدبیر همخوانی ندارد. خدا خوش ندارد آیههایش در حاشیه قرار گیرند. در حاشیه قرار گیرند، آن وقت به جناب باد دستور قدرتنمایی میدهد، آن هم چند بار، ظرف یک هفته. وقتی ناظر بر هوای به نسبت تمیز تهران، نقش آیات الهی از قبیل همین باد، فرع بر تدابیر محسوب میشود، از قضا همین باد تبدیل به توفان میشود و چنان گرد و غبار مکرری به هوا بلند میکند که در عمر شهر دراندشت تهران بیسابقه باشد.
***
باد دیگر مثل ما منتقدان نیست که با سرعت ملایم، ملاحظه کند و بوزد، بلکه با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت و بدون ترس از توقف و توقیف، کار خود را انجام میدهد. آیا از باد هم شناسنامه و مدرک تحصیلی میخواهند؟ اگر گذشتگان میگفتند؛ «آنکه باد بکارد، توفان درو میکند»، اینک باید گفت؛ «آنکه باد را در حاشیه تدابیر خود بکارد، توفان درو میکند!»
***
«تدبیر ما بود که باعث هوای سالم ابتدای سال شد»، از آن حرفهاست که متاسفانه «باد هوا» شناخته میشود، در حالی که دامن هوای الهی از داشتن چنین بادهای لوس و بیمزهای مبراست. این قبیل سخنان «باد هوس» آدمیزاد غره به پرودگار است، نه باد هوای طبیعت. و دقیقا همینجاست که باید گفت: «یا ایهاالانسان ما غرک بربک الکریم؟!»
***
خوب است بعضی ها بگویند؛ «در موضوع آب و هوا، چه تدابیر ویژهای داشتهاند که باد، این آیه الهی را ذیل آن تدابیر قرار میدهند؟!» جستوجو کنی در حرفهایشان، با استناد به سخن خودشان، به جای رسیدن به «تدابیر»، فقط و فقط به یک «تدبیر» میرسی، اینکه؛ «در تهران، بنزین با کیفیت بهتری نسبت به سال گذشته عرضه شده و میشود» و معالاسف، این سخن بیش از آنکه واقعیت داشته باشد یا تدبیر بعضیها باشد، یک بیان غیر صادقانه است. واقعیت آن است که بنزین امسال تهران، همان بنزین ۶ ماه پیش است! آن بنزینی که آقایان از آلایندگی آن دم میزدند، یعنی بنزین پتروشیمی، اصلا و اساسا در تهران توزیع نشده بود که حالا قطعشدنش بخواهد عامل پاکشدن هوا باشد. اگر به مدد باد، هوای ۳ ماه اول سال ۹۳ به نسبت ماههای ابتدایی سالیان قبل هم بهتر بود، زیبنده نیست باد را به حاشیه ببریم و نماد قدرت خدا را ذیل تدبیر خود معرفی کنیم، آنهم تدبیر نداشته و فی الواقع دروغ و موهوم! بعضی ها خوب است به جای این حرفها، یک کلام بگویند؛ «از واردات بنزین چه کسی سود میبرد؟!»
***
این همه را نوشتم تا دوباره بگویم؛ «یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم؟!» یا ایها الانسان! چه شد سرنوشت آن طیاره مفقود؟! عاقبت کجاست؟! و یا ایها الانسان ایرانی! چه شده که با آن همه ادعای تدبیر، از پیشبینی یک توفان عاجزی؟!
آقای قدیانی، خیر!!!
منظورم این بود که خون دل نخورن و اینکه لفظ مودبانه رو به کار بردم، چون دلم از جاهای دیگه پر بود که یک مقدارش رو خصوصی براتون نوشته بودم!!
ببخشید و ببخشند اگه بد برداشت شده.
توی یک نوشته گفته بودید؛ “حر به خاطر ادبش نجات پیدا کرد” و چه خوب گفتید.
حسین قدیانی: خون دل کجا بود؟؟!! خون دل رو اون کسی داره می خوره که بعد یه هفته، آخر سر مجبور شد مثل یه بچه خوب، پیروزی بشار اسد رو تبریک بگه!! 🙂
قربون خداوندی که با همین باد چنان قدرت نمایی کرد و ابتکار عمل رو به دست گرفت تا هشداری باشه برای هوشیاری آنان که در سر فقط باد می پرورند و لاغیر…!
*************************************************
یا علی اکبر (ع)
چون چشم تو دل می برد از گوشه نشینان
شد گوشه ی شش گوشه برای تو محیا
این عید عزیز به علیاکبرهای سیدعلی حسینی خامنهای(ارواحنا فداک) مبارک!
طوفان که رسید، بادها رم کردند!
تهران بزرگ را چه درهم کردند!
در مقدم او درختها، آدمها
سر را همه در برابرش خم کردند…!
.
.
.
این قصه سر درآآآز دارد…
“روحالله طیبی”
زین پس طوفانها با اطلاع قبلی بیایند لطفاً!
http://sikhoonakchi.blog.ir/1393/03/13/%D8%B2%DB%8C%D9%86-%D9%BE%D8%B3-%D8%B7%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9-%D9%82%D8%A8%D9%84%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF-%D9%84%D8%B7%D9%81%D8%A7
راستش؛ قشنگ معلومه که جای خالی توی متن زیاده…
کاش می شد حداقل اینجا کاملش رو بذارید.
***
خواهی که ببینی رخ پیغمبر را بنگر رخ زیبای علی اکبر را
در منطق و خلق و خوی او می بینی با دیده ی جان محمدی دیگر را
“میلاد شبیه ترین آینه ی پیغمبری مبارک”
لا مذهب عجب ابهتی داره این کد خدا!!
بابا انقدر زود قضاوت نکنید!! شما هم اگه جای شیخ بودید یادتون می رفت تبریک بگید… آدم وقتی با کدخدا مذاکره بدون درایت می کنه، دیگه یادش نمی مونه(!) فتح الفتوح مقاومت رو تبریک بگه…
باد آیه خداست…
داد باد را درآوردند…
ای داد بیداد! امان از داد بیداد…
الا یا ایها الانسان!! چه تدبیری بر عصیان ها؟!!
که باد، حاشیه بود حسن! خطرناک ست توفان ها!!
ولی خدائیش تندباد نشون داد، تهران در هنگام وقوع حادثه، کلا رو هواست!
فقط خدا رحم کنه.
نکته بعدی اینکه، تا یه بادی میاد، همه یاد بی حجابی میفتن!! که بعله این هشدار بود برای بی حجابی!
به قول یه بنده خدایی، شانس آوردیم اختلاس و دزدی بلا نداره! و الا روی ویبره بودیم!
قطعه ۲۶: با حال بود! 🙂
ظاهرا آن باد، هوش و حواس بعضی را نیز با خود برده بود؛ برای تبریک گفتن به موقع!
هنوز رابطه با آمریکا حل نشده اول طوفانهای تورنادو اش با ما رفیق شدند…
اینها رو به حال خودشون بذارى مدعى مى شن توفان تهران هم تدبیر خودشون بوده برا هرس دسته جمعى درختان خشک شده.
اصلا با “توفان” حال نمى کنم.
نگا این “طوفان” چه به دل مى شینه.
خدا کنه بقیه ی جنود خدا هم، یکی پس از دیگری به این مدعیان بفهماند که همه، ملت نیستند که هر حرف مزخرفی رو به هم ببافید و به خورد خلق الله بدید.
ولی از این دولت بعید نیست که بگه این طوفان، کار دولت گذشته بوده و الان نمود پیدا کرده!!!
“باد دیگر مثل ما منتقدان نیست که با سرعت ملایم، ملاحظه کند و بوزد، بلکه با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت و بدون ترس از توقف و توقیف، کار خود را انجام میدهد. آیا از باد هم شناسنامه و مدرک تحصیلی میخواهند؟”
مشکوکه! سید پیداش نیست!
ما رو باش گفتیم این دولت نسبت به دولت قبل در مورد سوریه بهتر عمل کرده…
پس چرا انقدر دیر به بشار تبریک گفتن!! واقعا که!!
طوفان طبس و طوفان تهران…!
……………………………
…………………
حالا از کجا معلوم باد نیومده تا دهن منتقدای پفکی مثل تو رو سرویس کنه؟ نکنه خونه شما باد نیومده؟
مسعود ساس؛
زمان در وبلاگ شما به این تاریخ « مسعودساس ; ۱۱:٠۶ ب.ظ; پنجشنبه ٢۳ خرداد ۱۳٩٢» متوقف شده! جای شما باشم تو همین زمان با پست جدید با عنوان سلام و صلوات آپ می کنم! شگون داره. خودتون دانید!
کمیل سید علی میگوید:
طوفان طبس و طوفان تهران…!
نــــــــــــه!بل
طــــــوفان طــــــبس و طـــــــوفان طــــــــــــهران!
آدم بیکار فضول همه می شه 🙂
قلمت طلا حاج حسین
وجدانا عالی می نویسی و دندان شکن
بد عادتمون کردید به خدا
عادت کردیم متن رو که خوندیم و صفا کردیم، زود چشممون بیافته به پرچم دلربای کامنت سید
داداش حسین! به سید بگو برگرده
دلمون براش تنگ شده
صبر بزرگوار؛
ما اینجا که هستیم وقت فکر کردن هم نداریم چه برسه وبلاگ آپ کردن!!
نمی فهمید یا خودتان را به نفهمی می زنید؟
هوای تهران نسبت به سال پیش در همین موقع پاکتر است. شش ماه اول و دوم چه صیغه ای است؟ انتخابات تمام شده و روحانی رئیس جمهور است اما ای کاش شما زبان و قلمتان به ناسزاگویی به محمود سابق آلوده نبود. خوب که از سفره اش چریدید؛ به عادت مالوف به طرف یار جدید متمایل شدید که اینبار شخص دیگری پاداش سی سال سیاست ورزی اش را گرفت و رفت. به جای این فحش هایی که کسی هم نمی شنود برای سه سال آینده آدم بدرد بخوری بیابید. و الا شیخ مثل آب خوردن سی میلیون رای می آورد…
اصغر!
کسی که منصب باد آورده ی ۰/۷ درصدی داره از باد می ترسه… موقع وزش باد باید حواسش باشد خودشو خراب نکنه…
نه اینکه برای نابودی منتقد به باد هم توسل کنه…
خوب است بعضی ها بدانند؛
طوفان (باد و باران بسیار شدید)… یعنی مثلا «طوفان طبس»!
توفان (غران، دمان) از مصدر توفیدن (فریاد بلند کشیدن، غریدن و خروشیدن)… یعنی رسما «توفان تهران»!!
ببین آقای مدیر؛ من دیگه بیشتر از این نمی تونم صبر کنم، برو آقا سیداحمد آقا رو از زیر سنگ هم شده پیداش کن بیارش.
من فکر می کنم آقا سیداحمد آقا طراح سؤالات کنکوره، الانم تو قرنطینه است، برا همین نمی تونه کامنت بذاره.
من قرنطینه و این حرفا حالیم نیست، برو بیارش!
میگم آدم وقتی قرنطینه ست، بهش آب و غذا هم میدن؟ طفلی آقا سیداحمد آقا، الان لابد شده پوست و گوشت و استخون.
حسین قدیانی: آقا سیداحمد آقا (!) میاد بزودی…
دکتـــــــــــــ سلام ــــــــــــــر!
قسمت ۴۱
http://www.snn.ir/Images/News/AtachFile/18-3-1393/FILE635378569321323997.flv
برای قلم آقای قدیانی، متن قوی ای نبود. علاوه بر اون نسبت به محتوایش کش دار بود، گویی پنج خطی که نه برای ادای حق مطلب که برای شاد شدن دل نویسنده اش طولانی شده بود.
قبل اینکه صفحه رو باز کنم تو عنوان مطلب، “باد” رو “پا” خوندم، یاد پاتون افتادم، محض احوال پرسی، روبراهه الحمدلله؟
“باد دیگر مثل ما منتقدان نیست که با سرعت ملایم، ملاحظه کند و بوزد، بلکه با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت و بدون ترس از توقف و توقیف، کار خود را انجام میدهد. آیا از باد هم شناسنامه و مدرک تحصیلی میخواهند؟”
کولاک کردی داداش!
عجب متنی بود!
ولی همچنان دلتنگ سید احمد هستیم ها!
سید جان پیچوندی کجا رفتی؟
…………………………
درود بر قدیانی عزیز
بازم دخل و تصرف کردی مثل تاریخ نویسان
ناشناس عزیز؛
خسته نباشی، این رو خود نویسنده هم اشاره کرده که حواسش به قیاس با سه ماه اول سال گذشته هم هست. درساتم همینجوری خونده باشی خوب نیستا!
آقای قدیانی میگم این بزودی مثل بزودی های متن ها نباشه… که یعنی حالا حالاها مونده… 🙂
بیبلیت! (گفت و شنود)
گفت: مدتی است که مدعیان اصلاحات چپ میروند و راست مینشینند و میگویند، دکتر روحانی از خودش هیچ گفتمانی نداشته و ندارد و گفتمان اعتدال را از اصلاحطلبان وام گرفته است!
گفتم: اصلاحطلبان اگر گفتمان و پایگاهی داشتند، چرا نامزد اصلی خودشان را وادار به استعفاء کردند؟!
گفت: چه عرض کنم؟! با دوز و کلک خودشان را به دولت روحانی تحمیل کردهاند و حالا اعتبار نداشته خود را هم به رخ ایشان میکشند و اصلا هم به روی مبارک خود نمیآورند که با چه رسوایی و افتضاحی از سوی ملت مهر باطل شد خوردهاند.
گفتم: طرف بیبلیت سوار اتوبوس شده بود. راننده گفت؛ بلیت؟ و یارو با عصبانیت گفت؛ دیگه از این حرفها نزن! اگر بلیت اهمیت داشت، چرا دفعه قبل که بلیت دادم، پارهاش کردی؟!
جناب فریدعون (!)
آیا از باد هم شناسنامه میخواهید؟!!!
بله دیگه!
اگه خدا بخواد به صورت جوی عذابی رو نازل کنه، نیازی به هماهنگی با سازمان هواشناسی نداره… ولی انگار که این نیاز در دوران “روحانی مچکریم” احساس میشه!
رئیس سازمان هواشناسی به کمیسیون مجلس فراخوانده شدند.
ابتکار: اتهام وارادت بنزین به همسرم دروغ محض است
http://irna.ir/fa/News/81195213/%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C/%D8%A7%D8%A8%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D8%B1__%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7%D9%85_%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%AA_%D8%A8%D9%86%D8%B2%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%87_%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D9%85_%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%BA_%D9%85%D8%AD%D8%B6_%D8%A7%D8%B3%D8%AA
فکر کنم سید رفته سوریه!!!!
آره دیگه بعد یک هفته تحت فشار افکار عمومی تبریک گفت ولی الساعه “معاون عربی-آفریقایی” وزارت “ظریفچیان”!!! در تحلیف السیسی دیکتاتور شرکت کرد!!!!!!!
حسین قدیانی: ما یه نکته ای داریم به اسم «درک اقتضائات». بر اساس همین نکته، قطعا نمی شه حضور فلان معاون وزیر خارجه در تحلیف السیسی را نقطه ضعف دولت اعتدال خواند. حضور تا این سطح، بلااشکال بود. خدا هم در قرآن، در خلال یک آیه، می فرماید؛ «… وَ لاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ، اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى…». یعنی: «مخالفت ما با یک گروه، نباید باعث بشه که در نقد اون گروه، از عدل، خارج بشیم». فلذا «اقرب للتقوی» یکی هم در گرو «اعدلوا» است. یقینا گیردادن به دولت بابت این حضور، آنهم در این سطح نازل، نه فقط عدم درک اقتضائات دیپلماسی است، که موانستی هم با «عدل» ندارد. ما، هم باید متوجه دلیل دفاع نظام از «بیداری اسلامی» باشیم، هم متوجه «درک اقتضائات». این دو، برخلاف ظاهر متضاد، تنافری با هم ندارند. وانگهی، حضرات اخوان المسلمین باشن که بی خود به امریکا اعتماد نکنن… و اینا باشن که دیگه واسه ما پرروبازی درنیارن. صدالبته نظام جمهوری اسلامی، زاویه اش با این یارو السیسی معلومه، اما خب، اقتضائات رو هم بلده تا حدی که شورش درنیاد، درک کنه. این همه را گفتم تا بگویم؛ هم من و هم شما -و بیشتر خود من!- باید مراقب باشیم که مخالفت های درست مان با نقاط منفی این دولت، احیانا به «الا تعدلوا» و رفتار و گفتار خارج از عدل و خارج از منطق و خارج از حساب و کتاب نینجامد. این از این، و اما عیادت وزیر محترم دفاع دولت دکتر روحانی از هنرمند جانباز بهروز ساقی بسی مایه امید بود. دست مریزاد باید گفت به جناب دکتر دهقان. باری زمان حضور ایشان در بنیاد شهید، مصاحبه مطولی با دکتر دهقان کردم که خیلی هم بازتاب داشت. مصاحبه خوبی بود. همانجا بود که دکتر دهقان را فردی واقعا دلسوز و با نیت خدمت یافتم. ان شاء الله پیوند دست اندرکاران نظام جمهوری اسلامی با پیشکسوتان جهاد و شهادت همواره فزونی یابد. این هم از این، و باز هم و اما، وزیر بهداشت خوبی داریم خدایی. انصافا بی حاشیه و مخلصانه کار می کنه. کلا وزارت بهداشت در این سالیان، وزرای نخبه، متخصص، متعهد و کار بلدی داشته. چه جناب باقری لنکرانی، چه سرکار خانم وحیددستجردی، چه جناب هاشمی. دو نکته هم بگویم و تمام؛ یک: ناظر بر کامنت بالا، باید بگویم ما نیز دعا دعا می کنیم شایعه مذکور، فقط شایعه باشد، هر چند باید منتظر پاسخ فلان نماینده مجلس هم باشیم. دو: ناظر بر کامنت پایین، واقعا باید مراقب اوضاع عراق باشیم. دشمن، نقشه اش در سوریه نگرفت، بند کرده به عراق… ان شاء الله در عراق هم سیلی خواهد خورد. خدایا! برسان به ما، سیلی زننده بزرگ به صورت بطالین رو. خدایا! برسان به ما، منتقم خون حسین (ع) رو… جناب دکتر! بهترین که شکر خدا؟ چه خبر از حال و احوال تان؟
سوریه رو ول کنید!
داعش ریخته تو عراق، یکی یکی داره شهرها رو می گیره.
خدا نکنه برسند به کربلا و نجف
فتنه ی بزرگی شده…
دشمن اصلى
http://farsi.khamenei.ir/keyword-content?id=2224
یادآوری برای همه:
امام صادق (ع) درباره زکات چشم میفرمایند: بر هر جزئی از اجزای بدن تو دادن زکاتی در راه خدای بزرگ واجب است، بلکه هر تار مویی، بر هر نگاهی؛ پس زکات چشم نگریستن برای عبرت گرفتن است و چشمپوشی از نامحرم و شهوات…..
زکات گوش
امام صادق(ع) درباره زکات گوش میفرمایند: شنیدن علم و حکمت و قرآن است و حکمتهای مفید دینی پند و اندرز نجاتبخش، به همراه دوری گزیدن از آنچه بر ضد اینهاست یعنی دروغ و غیبت و نظایر آنها (مطالب واهی و سستکننده عقیده و زنگارافشان بر جزم ایمانی و عزم خدایی)
زکات زبان
امام صادق(ع) درباره زکات زبان میفرمایند: زکات زبان اندرز دادن به مسلمانان و بیدار کردن غافلان است و ذکر و تسبیح بسیار گفتن و جز اینها.
زکات دست
امام صادق(ع) درباره زکات دست میفرمایند: زکات دست بخشندگی و سخاوت است از آنچه خدا به تو انعام کرده است و به کار گرفتن آن در نوشتن علوم و رهنمودهایی که مسلمانان در طاعت خدای متعال از آن بهرهمند شوند و همچنین از به کار نبردن آن در هر کار بد و هر اقدام شر.
زکات پا
امام صادق(ع) درباره زکات پا میفرمایند: زکات پا کوشش در انجام دادن حقوق خدای متعال است، یعنی رفتن به دیدن صالحان و حضور در مجالس ذکر و کوشش در اصلاح امور مردمان و صله رحم، جهاد و هر چه صلاح قلب و سلامت دین تو در آن باشد.
سلام. خدا خیرتون بده که این متن رو نوشتید. باد این روزها نه تنها تهران که خیلی از شهرها رو آلوده کرده. شاید هم خودش دست به کار شده که به آقای روحانی بگه قرار نیست همیشه در همون جهتی که ایشون می خواد بوزه و به تشکر ایشون هم محتاج نیست!
واقعاً این جمله آقای روحانی که: بعضی ها گفته اند پاکی هوای تهران کار خداست -هر چند در توضیحات بعدیش نامی هم از خداوند متعال آورده شد- خیلی مزخرف و بی معنی بود. شاید هم الان همه ما داریم تاوان این قبیل سخنان رو پس می دیم. خیلی خوبه و باید اونهایی که فکر کردند نقش تدبیر شون مهم تر از قدرت خداست، توبه کنند شاید که انشاءالله هوا به حالت عادی خودش برگرده. اگر هم هنوز روی حرفشون مصمم هستند که باید از این به بعد همه ی توانشون رو صرف تدبیر برای رفع این مشکل در تمام نقاط کشور کنند. و کارشون خیلی سخت می شه چون احتمالاً وقت برای تدابیر بعدی باقی نمونه.
یاد امام خمینی(ره) بخیر و عزتش روز افزون… فتح عظیم خرمشهر را کار خدا می دانست و امروز، رئیس جمهور ما جمله ی پاکی هوای تهران کار خدا بود را به تمسخر می گیرد! تفاوت از کجا تا به کجا؟
آقای رئیس جمهور بهتر است بینششان را اصلاح کنند…
الحمدلله
فعلا که خدا رو شکر بهترم به لطف دعای دوستان و آشنایان و اطرافیان…
……….به نظرم در حال حاضر امریکا هم بدش نمیاد عراق تجزیه بشه به سه تا کشور کرد، شیعه و عمارت های سنی
اتفاقی که به نظر من بالاخره میفته
کجا هستند قمه زنا، لعن کن ها، عربده کشا و اونایی که سگ می شدند و عوعو می کردند…؟!
پاشن برن دفاع از حرم ارباب و ابوالفضل. پاشن برن دفاع از ایوان نجف اگه راست میگن.
اگه یه ذره جیگرش رو دارن پاشن برن دفاع از حرم عمه سادات.
زر زدن و ادعا و قیافه گیری هاش مال اون متوهم های شیفته ی ارادت، تیر مستقیم و چاقوی لب حنجر و سر به نیزه شدن هاش هم مثل همیشه سهم بچه های مظلوم بسیج و سپاه…
کجاست اون مرجع خود ژنرال پندار مروج لعن و نفرین؟
کجان اهالی قمه و زنجیر تیغی و خورده شیشه و لعن علنی؟
چرا شبکه های چهارده گانه مراجع انگلیسی خفه خون گرفتند…؟!
کجایند آقایونی که رفتند به دست بوسی مدعیان دیندانی و دینداری و دینبانی؟
آقایون امروز وقت دفاع از حرمین کربلا و نجف اشرف را ندارند؟!
آری؛
این صدای سید مرتضی آوینی این روزها مدام در گوشم زنگ می زند:
“آخرین نبرد ما به مثابه سپاه عدالت نه با آمریکا، بلکه با اسلام آمریکایی است…!”
سلام
در تحلیل اقدام دولت در اعزام معاون وزیر امور خارجه به مراسم تحلیف السیسی پیشنهاد می کنم مطلب خبرگزاری فارس با عنوان: “شرکت در مراسم تحلیف السیسی، تدبیر یا بی تدبیری” مورد مطالعه دوستان قرار گیرد. لینک مطلب:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930319000272
تولد منجی را به انتظار نشسته ایم که با ظهورش تمام می شود “من” “من” گفتن های تدبیرگرِ بی تدبیرمان!
مبادا بدوزی نگاه دلت را به مردم
که بازار یوسف فروشی در این دوره بد
شدیدا گرفته…
تولد منجی موعود رو به همه مردم دنیا تبریک میگم.
خدا لعنت کنه این افراطی های تروریست رو که بلای جان مسلمان ها شدن.
خدا لعنت کنه کسانی رو که از این احمق ها حمایت کردن و اونها رو به جان مردم مظلوم سوریه و الان عراق انداختن.
این نوری مالکی هم که انگار خوابه.
بزنید تارو مارشون کنید دیگه!!!!
بچه هامون کم تو سوریه زحمت کشیدن، حالا باید تو عراق مبارزه کنن.
پیرو کامنت چشم انتظار؛ من جای جمهوری اسلامی بودم، اون آخوند عوضی که دم از شیعه واقعی بودن می زنه رو با دارو دسته اش می فرستادم عراق تا ببینم چند مرده حلاجه؟؟!!
چشم انتظار!
لطفا منبع این قسمت از نوشته های شهید را برایم بنویس.
شعری زیبا و روحیه ساز!!
چشم عدو، نظاره ی تلخی به خیمه کرد
آقا! دوباره حرمله تیری به چله کرد
چفیه، پلاک، قمقمه، سربند یا حسین (ع)
این دل دوباره حال و هوای شلمچه کرد
خیلی دلم گرفته، خدایا بدون من!
قاسم دوباره لشگر خود را روانه کرد
صحبت ز کربلا مکن ای پست دون صفت
سید علی ما، قمرش را روانه کرد!
اینبار داعشی، زده خیمه به پشت در
شمشیر در غلاف علی، او برهنه کرد…
چشم انتظار من ملتفت نشدم که دقیقا کدام جملات از شهید است.
فقط جمله آخریه؟ قبلی اش از خودت بود؟
ولی خوب نوشتی ها خوشم اومد!
لبیک یا حسین؛
به گمانم این جمله ی معروف، در کتاب یا مقاله ی “آغازی بر یک پایان” نوشته شده.
در هر صورت این متن کامل اون مقاله، توسط متفکر شهید سید مرتضی آوینی است:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8802011631
این لینک هم از سایت شهید آوینی است. بخشی از متن که در خصوص دهکده ی جهانی است، خیلی خوندنیه! قابل توجه کدخداپرستان!!!
http://www.aviny.com/Article/Aviny/Chapters/DolatePaydareHaq.aspx
این روزها گاهی فارغ از کارهای روزمره احساس می کنی قلبت منقبض می شود و سینه ات سنگین، شاید گلویت هم بگیرد و کمی سرخ شوی، اگر چشمانت هم قرمز شد جلوی اشکهایت را نگیر… کافیست نوایی همانند *می کشی مرا حسین* جسمت را سبک کند و روحت را لطیف.
نه! اشتباه نکنند بعضی که ما اهل گریه و آهیم همه!!
نه! ما عادت به غصه خوردن نداریم. وقتی در پشت درهای بسته ی هتل فلان ژنو، نمی دانیم چه می گذرد، وقتی سر بریده ی سردار سپاهمان را در دستان تکفیری می بینیم و دقیقا نمی دانیم چه کنیم و وقتی حمله ی تروریستی به حرم اهل بیت، بزرگترین مصیبت است برای ما، فقط دلمان خوش است که *اگر بی قراری بدان یار یاری*…
البته که ادعای یار بودن برای مولا ادعای بزرگیست، اما بی قراری امانمان را بریده است!
بی قراریم مولا…
***********************************
ای خرم از فـروغ رخت لاله زار عمر
باز آ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
{حافظ}
***********************************
منظور از آخوند قمه زن کیه؟؟
دوستان؛
همین جوری که نمیشه پاشد رفت. خیلی ها حاضرن واسه دفاع برن ولی مملکت سر و صاحاب داره.
باید اجازه بدن.
“خیلی دلم گرفته، خدایا بدون من!
قاسم دوباره لشگر خود را روانه کرد
صحبت ز کربلا مکن ای پست دون صفت
سید علی ما، قمرش را روانه کرد!”
خیلی خوب بود این تیکه اش…
خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد
غم مخور! آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
آنقدر از کردگار خویشتن امیدوارم
که شفابخش دل امیدواران خواهد آمد
باغبانا سختی دی ماه سی روز است و آخر
نوبهار و نغمه مرغ خوش الحان خواهد آمد
حسین قدیانی: قطعه ۲۶ تا دقایقی دیگر به روز می شود.
بچه مدرسه فتح!!!
حرامیان نزدیک حرم آل الله هستن
یه مطلب کار کن داداش
یا حق
طرف یه طرح بین المللی داده به اسم “مبارزه با خشونت و افراطی گری”!
کلاً شعار دولتش رو هم مبارزه با خشونت و افراط انتخاب کرده!
ولی با افتخار میگه وقتی نخست وزیر کشور دوست و برادر یعنی عراق با نگرانی در مورد تروریسم صحبت می کرد، بنده گفتم شما همش از تروریسم حرف می زنی ولی مثل اینکه ریزگردها مهم تره. ریزگردها از خطرناک ترین تروریست ها هستند!!
حالا تحویل بگیر جناب ابوالتدبیر!
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/316825/%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%82%D8%AA%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%85%D8%A7%DA%A9%D9%86-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82-%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%88-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88-%D8%A8%D9%85%D8%A8%E2%80%8C%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DA%AF%DB%8C-500-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B5%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%D8%B3%D8%A8%D8%B2-%D8%A8%D8%BA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%D8%AE-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B7%D9%82-%D8%A7%D8%B4%D8%BA%D8%A7%D9%84-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87
سلام
از دوستان عذرخواهی می کنم اما در مورد قرار دادن لینک سایتهای دیگر، در بسیاری سایتها نیازی به کپی کردن عبارت فارسی نیست و تنها آدرس قبل از / که معمولا عدد می باشد کفایت می کند. مثلا آدرسی که دوستمان داده در واقع http://www.mashreghnews.ir/fa/news/316825 می باشد.
اگر دوستان نیز دقت نکردند، قطعه می تواند لطف کند و این زحمت را همانند زحمت ویراستاری تقبل نماید.
ببخشید
رهگذر عزیز
لینکت ارور می ده
رهگذر؛
سلام
ممنون از این راهنمایی. اصلاً زندگی یه جور دیگه شد برام. دیگه کامنت این قدر شلخته نمیشه.
آها!
لبیک یا حسین؛
نه بابا از خودم نبود. برام اومده بود فرستادم. فقط اون قسمت آخرش مال شهید آوینی بود!
دکتر جان؛
تو همون متن، اسم آخوند قمه زن اومده بود. به صلاحدید داداش حذف شد. درستش هم همینه. اونا دوست دارن تبلیغشون بشه، ولی اصلا ارزش پرداختن ندارند! یعنی عددی نیستند که بهشون پرداخته بشه. شما از دوستان و آشنایان بپرسین می گن بهتون…
سید احمد
کجایی که ما را الکی سانسور می کنن!
خدایا راه راست را به سمت ما کج بفرما که دیگه کامنتهای نیازمند سانسور و حذف نگذاریم! آمین!
…………………………….