اسمش است که جنگ تمام شده!

تقدیم به روح مطهر پاسدار شهید سیداحسان حاجی‌حتملو

Capture

وطن امروز/ ۲۰ بهمن ۱۳۹۳

اسمش است که جنگ تمام شده. بسیج و سپاه هنوز دارند شهید می‌دهند. تقویم انقلاب را بنگر! هیچ روزی خالی از شهادت نیست. این به ما ربطی ندارد که بعضی‌ها عرق ملی‌شان را در همان دهه ۶۰ جا گذاشتند! هر دهه‌ای شهید خود را دارد. «این گل پرپر ماست، هدیه به رهبر ماست» شعاری مختص دهه ۶۰ نیست، اگر که تو بشناسی شهید پاسدار احسان حاجی‌حتملو را. سیداحسان با ۳۰ سال سن ۲۲ بهمن ۵۷ را درک نکرد، خیلی از وقایع اول انقلاب را درک نکرد، لیکن با خون سرخ خود در جبهه مقاومت سوریه به‌خوبی نشان داد که منافع ملی، منافع ملی است و کلیات و جزئیات ندارد. دیپلمات‌ها خیلی چیزها باید از انقلابی‌ها بیاموزند! همچنان که جوان غیور ما در مبارزه با لعین داعشی، ناظر بر منافع ملی، از جان خود می‌گذرد، دیپلمات ما هم باید ناظر بر همین اصل، با دشمن مذاکره کند. مع‌الاسف بعضی‌ها به‌گونه‌ای سخن می‌گویند که انگار ناظر بر نفع دشمن می‌خواهند توافق کنند تا منافع ملت! دشمن از توافق خوب و هم‌راستا با نفع خویش سخن می‌گوید، ایشان از هر توافقی! ولو توافق بد!! الحمدلله که سایه ولی‌فقیه بر سرمان بلند است. بعضی در این توهم‌اند که دیدار همافران با فرمانده کل قوا تنها و تنها تجدید خاطره یک عکس سیاه و سفید است! اگر دیدار ۱۹ بهمن ۵۷ دستگاه محاسباتی پس‌مانده‌های رژیم طاغوت را بر هم زد، کارویژه مهم و استراتژیک دیدار ۱۹ بهمن ۹۳ این بود که آمریکا فهمید در مذاکرات هسته‌ای فقط با چهار تا دیپلمات طرف نیست! توافق اگر قرار است به جای منتج شدن به لغو تحریم‌ها، گرفتار در کلیات و جزئیات کذایی شود و دشمن را زبان‌درازتر کند، مرضی رضای کدام عقل سلیم است؟! سیداحسان شهید هم اگر می‌خواست این همه شل و ول و کلی و جزئی با تروریست‌های تکفیری بجنگد که فی‌الحال اوضاع بدی می‌داشتیم! من اما عاشق لباس غرق در خون این پاسدار شهیدم. این بیرق بلندبالا و سرخ، یعنی طرف حساب دشمن، خون جوانان انقلابی است، نه خنده‌هایی که بعضا دل خانواده شهدا را جریحه‌دار می‌کند. شگفتا! ما از لباس بدون جلیقه ضدگلوله سردار قاسم سلیمانی می‌نویسیم، آقای روحانی فکر می‌کند درگیر کت و عینک جناب وزیر خارجه هستیم! دولت محترم فکر می‌کند اگر زیادی از صلح و مذاکره و توافق حرف بزند، شیطان بزرگ آدم می‌شود، داعشی‌ها اسلحه بر زمین می‌گذارند و تحریم‌ها برداشته می‌شود! اینکه نشد فکر!! مهم‌تر از عقل سالم، فکر سالم است!!  بعضی‌ها فکر می‌کنند جنگ تمام شده! فکر می‌کنند اوباما، نه جلاد تحریم که «باهوش و مؤدب» است! فکر می‌کنند اوراق سررسید از باده شهادت تهی شده! فکر می‌کنند کربلا درس مذاکره است! واقعا خدا فکر سالم بدهد… در عقل سالم!! تو اما بگویی عقل یا بگویی عشق، الگوی این هر دو برای من پاسدار شهید سیداحسان حاجی‌حتملو است. خون شهید سپاه، نوچه‌های بی‌رحم دشمن را در همان بیرون مرزها نگه داشته تا مسؤول امور اجرایی کشور فکر نکند معضلات اقتصادی با نگاه به دشمن قابل حل است. این قطرات خون یعنی اتکا به جوانان خودت داشته باش. جنگیدن در خرابه‌های اطراف حلب، یقینا آسان‌تر از مذاکره در هتل‌های چندستاره نیست! از شهدای هسته‌ای بگیر تا همین شهید اخیر، یعنی که دشمن بس است؛ اندکی هم اقتصاد را دریابید! دیروز در شهر گرگان پیکر پاک سیداحسان شهید روی دوش مردم مشایعت شد تا در آغوش سیدالشهدا آرام بگیرد. حقا که خدا بهتر از کدخدا مزد می‌دهد! کدخدایی که دیگر نیست، در امور ملت خودش مانده… چه می‌نویسم که هنوز درگیر تبعیض‌نژادی است! آمریکا خیلی حدت کند، مشکلات اقتصادی خودش را حل کند! آمریکا با تحریم ملت‌های دیگر، مشکل‌آفرینی نکند، حل مشکل دیگران پیشکش! اسمش است که جنگ تمام شده. یک ذره از خوی جلادی رؤسای جمهور آمریکا کم نشده! هر که رئیس‌جمهور می‌شود، از آن قبلی متفرعن‌تر، دروغگوتر، وحشی‌تر، خودخواه‌تر!! این دیو بدترکیب را مگر با خون امثال همین سیداحسان شهید رسوا کنیم، با اشک‌های همسرش که از قهرمان قصه ما فرزندی در راه دارد… آری! «اسمش است که جنگ تمام شده».

139311191330231894699204

دو متن آخر صفحـ«۰۶ : ۲۰»ـه  وبـ«قطعه ۲۶»ـلاگ

– سلمان و ابوذر فاسد نمی‌شوند
– کور خوانده کری

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الَّذِینَ آمَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَ أُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    سیداحسان!

    خوشا به حالت…
    خوشا به حالت که “در آغوش سیدالشهدا آرام” گرفتی…

  3. ناشناس می‌گوید:

    مع‌الاسف بعضی‌ها به‌گونه‌ای سخن می‌گویند که انگار ناظر بر نفع دشمن می‌خواهند توافق کنند تا منافع ملت! دشمن از توافق خوب و هم‌راستا با نفع خویش سخن می‌گوید، ایشان از هر توافقی! ولو توافق بد!! الحمدلله که سایه ولی‌فقیه بر سرمان بلند است.

  4. ناشناس می‌گوید:

    شگفتا! ما از لباس بدون جلیقه ضدگلوله سردار قاسم سلیمانی می‌نویسیم، آقای روحانی فکر می‌کند درگیر کت و عینک جناب وزیر خارجه هستیم!

  5. سمانه می‌گوید:

    ‏”‏بسیج و سپاه هنوز دارند شهید می دهند‏” و چقدر مظلوم تر از همیشه هستند

  6. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    “یک ذره از خوی جلادی رؤسای جمهور آمریکا کم نشده!
    این دیو بدترکیب را مگر با خون امثال همین سیداحسان شهید رسوا کنیم، با اشک‌های همسرش که از قهرمان قصه ما فرزندی در راه دارد…
    آری! «اسمش است که جنگ تمام شده»…” راستش هنوز شروع نشده!!

  7. فقط نامم شبیه اوست ... علی می‌گوید:

    منشور استقامت

    صحیفه امام (ره) جلد ۲۱ صفحات ۷۴ تا ۱۰۰ (۶۷/۰۴/۲۹)

    «جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمى‏‌شناسد… و ما باید در جنگ اعتقادى‏‌مان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.»

    «نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند.»

    «ما مى‏‌گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم.»

    «مسلمانان باید بدانند تا زمانى که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدّم مى‏‌شود؛ و هر روز شیطان بزرگ یا شوروى به بهانه حفظ منافع خود حادثه‏‌اى را به وجود مى‏‌آورند.»

    «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه‏‌ها و مرفهین بی درد شروع شده است. و من دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته‏‌اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نموده‏‌اند مى‏‌بوسم.»

    «این ابرقدرتها هستند که هیچ مرز و حد و قانونى نمى‏‌شناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگى ملتها را امرى ضرورى و کاملًا توجیه شده و منطقى و منطبق با همه اصول و موازین خود ساخته و بین‌المللى مى‏‌دانند.»

    «ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجى و بین‌الملل اسلامى‏‌مان بارها اعلام نموده‌‏ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم… ما درصدد خشکانیدن ریشه‏‌هاى فاسد صهیونیزم، سرمایه دارى و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته‏‌ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظام‌هایى را که بر این سه پایه استوار گردیده‏‌اند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول اللَّه -صلى اللَّه علیه و آله و سلم- را در جهان استکبار ترویج نماییم.»

    «اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامى و انقلابى خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین -علیهم السلام- را با دستهاى خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بى‏‌فرهنگ به رسمیت بشناسند؛ ولى در همان حدى که آنها آقا باشند ما نوکر.»

    «من به صراحت اعلام می‌کنم که جمهورى اسلامى ایران با تمام وجود براى احیاى هویت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمایه‌گذارى مى‏‌کند. و دلیلى هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوى جاه‌طلبى و فزون طلبى صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید براى پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه‌ریزى کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگى به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجى خود بدانیم. ما اعلام مى‏‌کنیم که جمهورى اسلامى ایران براى همیشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامى و آسیب ناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانى عقیدتى و تربیتى اسلام و همچنین به اصول و روشهاى مبارزه علیه‏ نظامهاى کفر و شرک آشنا مى‏‌سازد.»

    «آنها که تصور مى‏‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانه‏‌اند. و آن‌هایى هم که تصور مى‏‌کنند سرمایه داران و مرفهان بى‏‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى‏‌شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى‏‌کنند آب در هاون مى‌‏کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبى، بحث دنیاخواهى و آخرت جویى دو مقوله‏‌اى است که هرگز با هم جمع نمى‌‏شوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بى‏‌بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلاب‌ها هستند. ما باید تمام‏ تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.»

  8. سمانه می‌گوید:

    دیپلمات ها خیلی چیزها باید از انقلابی ها بیاموزند
    حقوق خوانده ها حتما بخوانند تا آنها هم بیاموزند

  9. ناشناس می‌گوید:

    گاهی می‌مونم تو کار این جماعت!
    نمی‌دونم نمی‌فهمند یا خودشون رو زدند به نفهمی!
    امروز صحبت‌های رئیس جمهور خیلی رو اعصاب بود ولی خدا رو شکر صحبت‌های حضرت آقا آبی بود روی آتیش.

    “الحمدلله که سایه ولی‌فقیه بر سرمان بلند است.”

  10. سیداحمد می‌گوید:

    رفیقان می روند نوبت به نوبت…

  11. گفت و شنود می‌گوید:

    فروش(گفت و شنود)

    گفت: اعتراف هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق اوباما درباره تشکیل و راه‌اندازی تروریست‌های داعش از سوی آمریکا، با اعتراض شدید برخی از رسانه‌ها و محافل حقوق بشری غرب روبرو شده است.
    گفتم: چرا حالا؟!
    گفت: برای اینکه عوامل اروپایی و آمریکایی داعش بعد از شکست در سوریه و عراق قصد بازگشت به کشورهای غربی را دارند و خطر عملیات تروریستی این کشورها را تهدید می‌کند.
    گفتم: چشمشان کور، باید آن روزها که با ترتیب دادن نشست‌های پی‌درپی در پایتخت‌های اروپایی و عربی از تروریست‌های داعش حمایت‌های مالی و تسلیحاتی می‌کردند به فکر این روزها می‌بودند!
    گفت: حیوونکی‌های زبون بسته نمی‌دونستند که چاه‌کن همیشه ته چاهه!
    گفتم: چه عرض کنم؟!… یارو رفته بود الاغش رو بفروشه، چند لحظه خوابش برد. وقتی بیدار شد، دید افسار الاغ به گردن خودشه و الاغ وایستاده و داره پول می‌شمره!

  12. یک استکان چای داغ! می‌گوید:

    “سیداحسان با ۳۰ سال سن ۲۲ بهمن ۵۷ را درک نکرد، خیلی از وقایع اول انقلاب را درک نکرد، لیکن با خون سرخ خود در جبهه مقاومت سوریه به‌خوبی نشان داد که منافع ملی، منافع ملی است و کلیات و جزئیات ندارد. دیپلمات‌ها خیلی چیزها باید از انقلابی‌ها بیاموزند!”

  13. م.طاهری می‌گوید:

    “مهم‌تر از عقل سالم، فکر سالم است”

    احسنت!

    ــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    سرکار خانم طاهری! «هر که در این بزم مقربتر است، جام بلا بیشترش می‌دهند» خیلی بیشتر! در آستانه یوم‌الله ۲۲ بهمن، بیست و هفتمین سالگرد شهادت ابوی‌تان در عملیات غرورآفرین، عاشورایی و شیدایی والفجر ۸ را گرامی می‌داریم. ما همه در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضور خواهیم داشت انشاءالله لیکن حضور شما با حضور من و ما فرق‌ها دارد… که آن روز، روز شهادت پدرتان هم هست… و البته روز تولد خودتان! سلام گرم همه دوستان قطعه ۲۶ را پذیرا باشید و به مادر و مادربزرگ عزیزتان که برای ما هم معزز و صاحب حق هستند، این سلام گرم و خالصانه را ابلاغ فرمایید. قسم به غروب، آب، ابر… قسم به اروند، آن روز که روی چون ماه آفتاب را زیارت کنیم، همه این سختی‌ها فراموش‌ خواهد شد… این مختصر را نوشتم تا از زبان یک برادر، تولدتان را تبریک بگویم.

  14. محسن می‌گوید:

    “هر که رئیس‌جمهور می‌شود، از آن قبلی متفرعن‌تر، دروغگوتر، وحشی‌تر، خودخواه‌تر!!”

    این جمله به صورت مجزا از متن هم قابل قبول است! هر چند در خود متن هم بودار بود!

  15. سیداحمد می‌گوید:

    “بعضی‌ها فکر می‌کنند جنگ تمام شده! فکر می‌کنند اوباما، نه جلاد تحریم که «باهوش و مؤدب» است! فکر می‌کنند اوراق سررسید از باده شهادت تهی شده! فکر می‌کنند کربلا درس مذاکره است! واقعا خدا فکر سالم بدهد… در عقل سالم!!

    رفقا؛

    قسمت پررنگ شده، از متن روزنامه حذف شد!

  16. قاصدک منتظر می‌گوید:

    تا سر به بدن باشد این جامه کفن باشد
    فریاد اباذرها ره بسته به بیگانه

  17. قاصدک منتظر می‌گوید:

    “واقعا خدا فکر سالم بدهد… در عقل سالم!! تو اما بگویی عقل یا بگویی عشق، الگوی این هر دو برای من پاسدار شهید سیداحسان حاجی‌حتملو است. خون شهید سپاه، نوچه‌های بی‌رحم دشمن را در همان بیرون مرزها نگه داشته تا مسؤول امور اجرایی کشور فکر نکند معضلات اقتصادی با نگاه به دشمن قابل حل است. این قطرات خون یعنی اتکا به جوانان خودت داشته باش.”

  18. سمیع می‌گوید:

    آه… آه… آه…
    چه جوونایی
    چه گل هایی
    شهید بیضایی و نوروزی و خیلی های دیگه، بچه های چند ماهه داشتن
    این شهید عزیز هم که هنوز فرزندش به دنیا نیومده

    خدا صبر بده به خانواده هاشون
    قلبمون درد گرفته به خدا
    هر روز خبر یکی رو برامون میارن

    کاش آقامون زودتر بیاد و انتقام مظلومیت این بچه ها رو بگیره

  19. صبر می‌گوید:

    دوست دارم همه ایران یک چیز را خوب بدانند که اگر سپاه پاسداران نبود حالا ایران دست داعش بود!
    خدا حفظشون کنه
    اونا شهید میشن، ما برای قدرت و ثروت و پست و مقام تو سر هم می زنیم!!
    خدایا این درک را به همه ایرانیان داخل و خارج عطا بفرما
    آمین یا رب العالمین!

  20. چشم انتظار می‌گوید:

    این هم عکس این شهید عزیز لحظه ی وداع یاران؛

    http://8pic.ir/images/dyx93zaqz3fe3h8k3rd9.jpg

  21. سمانه می‌گوید:

    آن هشت سال پایداری یادمان مانده است
    زان سال ها بر دوش ما باری گران مانده است
    ما با تو ای شمر زمانه آشنا هستیم
    شط را ببندی روزه دار کربلا هستیم
    دیگر گذشته موسم شعب ابی طالب
    در خیبر و بدریم ما بر دشمنان غالب

  22. چشم انتظار می‌گوید:

    بچه ها!

    نمی دونم کتاب “یادگاران” رو که مجموعه کتاب های قطع پالتویی در خصوص شهیدان هست، خوندید یا نه؟! نیت کردم کتابی که در خصوص شهید “احمدی روشن” هست رو براتون توی “قطعه ی مقدس ۲۶” باز نویسی کنم. هم خاطراتش کوتاه و هم بسیار خوندنیه. توصیه می کنم هممون بخونیم، تا بیشتر با اندیشه و نگاه این بزرگ مرد آشنا بشیم.
    با اجازه ی داداش حسین، همینک سه تا خاطره براتون تایپ می کنم. به مرور، هر دفعه یک خاطره. امیدوارم مفید واقع بشه.

    (برگرفته از کتاب یادگاران خاطرات در باره ی شهید احمدی روشن)
    .
    خاطــــ یک ـــــــره:
    از در مدرسه آمد تو. رفتم طرفش. دست دادم. پوستش زبر بود، مثل همیشه. درس و بازی مان که تمام می شد، می رفت پای مینی بوس کمک پدرش. همه کار می کرد: از پنچرگیری، تا جارو کردن کف مینی بوس. تک پسر بود، ولی لوس بارش نیاورده بودند. از همه مان پوست کلفت تر بود

    خاطــــ دو ـــــــره:
    دبیرستان، سال اول، نفری سه چهارتا تجدید آوردیم!! سال دوم رفتیم رشته ی ریاضی. افتادیم دنبال درس. مسئله های جبر، مثلثات و هندسه را که کسی توی کلاس از پسشان بر نمی آمد، حل می کردیم. صبح اول وقت قرار می گذاشتیم می آمدیم مدرسه یک مسئله ی سخت را می گذاشتیم وسط، هر کسی که زودتر ابتکار می زد و به جواب می رسید، برنده بود. حالی بهمان می داد! درس های دیگرمان مثل تاریخ و ادبیات زیاد خوب نبود، ولی توی درس های فکری و ابتکاری، همیشه نمره ی اول کلاس بودیم. مصطفی کیفی می کرد، وقتی یک مسئله را از دو راه حل می کرد

    خاطــــ سه ـــــــره:
    توی کلاس همه قد کشیده بودند، جز ما دو نفر! چقدر وسط حیاط مدرسه بسکتبال بازی کردیم، که قدمان بلند شود، نمی شد! اولین سالی بود که روزه می گرفتیم. مصطفی از کجا یاد گرفته بود نماز شب بخواند، نمی دانم! به من هم یاد داد. قرار گذاشتیم نماز شب بخوانیم و برای هم دعا کنیم. قبل از سحری بلند می شدیم، نماز شب می خواندیم و آرزو می کردیم قد بکشیم! 🙂 من برای مصطفی و مصطفی برای من! مصطفی؛ قد کشید. یک سر و گردن از همه ی ما بالاتر.

    …ادامه دارد!

  23. شیدا می‌گوید:

    “قسم به غروب، آب، ابر… قسم به اروند، آن روز که روى چون ماه آفتاب را زیارت کنیم، همه این سختى ها فراموش خواهد شد.”
    “الحمدلله که سایه ولى فقیه، بر سرمان بلند است.”

    اگر آرامشى که در این دو جمله بالا وجود دارد، نبودند، طوفان غم “این بیرق سرخ بلندبالا” و اندوه دیدن انقلاب در دست نااهلان و نامحرمان برایم تحمل ناپذیر بود…

  24. م.طاهری می‌گوید:

    برادر بزرگوارم، جناب آقای قدیانی!

    برادری شما از آن روز ثابت شد که اکتفا نکردید به عنوان فرزند شهید بودن بلکه در کسوت پاسداری از هدف و راه و خون به ناحق ریخته شده شهدا برآمدید. بدون شک قطعه ۲۶، قطعه ای از بهشت است و قلم شما همان سلاح دیروز پدرانمان.
    با وجودی که هر سال که می گذرد سال های نبودن بابا در این دنیا بیشتر و بیشتر از سال های بودنش می شود، اما من عاشق دوباره و دوباره رسیدن به یوم الله ۲۲ بهمن هستم. روزی که با آمدن مردم برای ایستادگی بر مسیر شهدا، حجم دلتنگی ما از همیشه کمتر می شود.
    این هم زمان شدن روز شهادت بابا و تولد انقلاب و حضور مردم هم تقارن قشنگیه برای ما. همان امت حزب الله که در نامه ها و وصیت نامه بابا زیاد بهشان اشاره شده. همانطور که در یکی از نامه هایی که قبل از تولدم برای من نوشته می گوید:

    “هر زمان فرصت شود پیش شما می آیم ولی بدان ما همیشه کنار هم هستیم که من و تو و مامان و امت حزب الله همه در یک مسیر هستیم و به سمت یک هدف می رویم. پس جنوب یا تهران فرقی ندارد. همه کنار همیم تا در یک مسیریم.”

    ممنون از بزرگواریتان. انشاءالله همیشه دعای خیر شهدا بدرقه راهتان باشد.

  25. مجنون می‌گوید:

    در باغ شهادت باز باز است

  26. سایه/روشن می‌گوید:

    «هیچ روزی خالی از شهادت نیست.»
    کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا

  27. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    این جمله عجیب دلمان را می سوزاند که:
    در بهار آزادی جای شهدا خالی…

  28. فرهنگی می‌گوید:

    دوستان؛

    سخنرانی مهم و روشنگرانه دکتر نبویان درباره مذاکرات هسته ای را از این لینک ملاحظه فرمایید:
    http://www.mobarezclip.com/?p=9577#more-9577

  29. رضا اعتدال طلب-پزشک می‌گوید:

    این حرف های آقای نبویان مرغ سرخ شده رو به خنده می‌ندازه!
    ایشون ادعا می‌کنند از جلسه خصوصی آیت الله خامنه ای و رییس جمهور خبر دارند!!
    یکی هم نیست بگه برادر من چجوری آخه؟
    نکنه یه رونوشت از جلسه واسه شما می‌فرستن!!!
    حرف هاشون هم عجیب و باورنکردنی هست
    بالاخره انتخابات نزدیکه دیگه

  30. عطشان می‌گوید:

    سلام
    چیزی که در مورد شهدای سوریه و مدافعین حرم باعث دلگیری هست غربت و مظلومیت دو چندان اون هاست در سکوت رسانه ای…
    وقتی گفتگوهای بی نتیجه می‌شه افتخار، شهادت عزیزان باید در سکوت بمونه…
    معنای افتخار هم تغییر کرده گویا…

    سینه مالامال از درد…

  31. ناشناس می‌گوید:

    خصوصی
    بابا خوش تیپ! 🙂 خوش ژست! 🙂

  32. ناشناس می‌گوید:

    امان از دست تو قدیانی! امنیت روانی نداریم از دستت! 🙂

  33. چشم انتظار می‌گوید:

    دکتر عزیز؛

    نیاز نیست نبویان و امثال اونها، از جلسات خصوصی حضرت آقا خبر داشته باشند! رهبری به زلالی و شفافیت آب و روشنی روز، بیاناتشون رو دیروز با صدای رسا مطرح فرمودند. حتما گوش کردین دیگه؟! و تیتر وطن امروز جان کلام آقا رو گفت: دام برچیده شد… یعنی شب و روز اگه ظریف الممالک و حسن المفتاح!! دست بوس رهبری باشند، برای نجاتشون از پرتگاه سیاسی که دشمن طراحی کرده بود، بازم کمه…

  34. چشم انتظار می‌گوید:

    تو این عکس نشون می ده، داداش حسین، خراسان هم می خونه (:

  35. سیداحمد می‌گوید:

    فــــــــــــــــدایی داری سالار!

  36. جاده می‌گوید:

    آمده بود محضر آیت الله علوی گرگانی خمسش را بدهد. سید احسان را می گویم. خمسش را که داد گفت حاج آقا زحمت یک استخاره هم داشتم برایتان؛ جواب استخاره آمد که: خیلی خوب است در حالی که خیلی هم سخت است…
    … پیغام آوردند که حاج آقا نورمفیدی می خواهد برای اقامه نماز بر بدن ایشان بیاید، پدرش گفت: یک طلبه بسیار ساده بیاید ولی او هرگز نیاید…
    تصاویر تشییع پیکر سید احسان را ببینید:
    http://www.edalatgolestan.ir/
    http://www.golestanema.com/

  37. چشم انتظار می‌گوید:

    خاطــــ چهار ـــــــره:
    تابستان بود، سال سوم دبیرستان. سه شنبه صبح ها می رفتیم مسجد مهدیه ی همدان، زیارت عاشورا. فکر می کردیم هرکس بیشتر اشک بریزد، خوشبخت تر است! اگر یک روز کم گریه می کردیم، تا فردا از غصه دق می کردیم! مصطفی بعضی وقت ها می گفت: تو نمی ذاری من گریه ام بگیره، بیا از هم جدا بشینیم. می رفت یک گوشه می نشست و به قول مداح ها، برای خودش نمکی گریه می کرد…

    خاطــــ پنج ـــــــره:
    رفته بودیم کتاب بگیریم. کتاب خانه ی مدرسه دست بچه های بسیج بود، با مرام بودند. خیلی زود رفیق شدیم. سیزده آبان اسم ما را هم نوشتند برای رژه. لباس بسیجی بهمان دادند. بزرگ بود برایمان. کوچک کردیم تا اندازه شد. اسلحه هم بهمان دادند. دیگر تمام زندگی مان شد جنگ و شهادت. حال و هوایی داشتیم. افسوس می خوردیم که کاش ما هم زمان جنگ بودیم، جبهه می رفتیم و شهید می شدیم. برای کنکور رفتیم جزوه های رزمندگان خریدیم، به عشق رزمنده ها!

    خاطــــ شش ـــــــره:
    نصف شب بود، از مراسم فاطمیه برگشته بودیم. ماشین نبود مصطفی برود خانه. پرنده پر نمی زد. رفتیم خانه ی ما. مادرم پشتی در را انداخته بود. دلمان نیامد در بزنیم. گفتم: بیا به خاطر حضرت زهرا (س) امشب بیدار بمونیم! رفتیم، نشستیم روی نیمکت پارک. نیم ساعت نشده گرفتنمان! فکر کردند معتادیم، بردنمان کلانتری. مصطفی گیر داده بود به افسر کلانتری، می گفت: آقا بذارین امشب بمونیم همین جا!! 🙂

    ادامه دارد…

  38. صبر می‌گوید:

    اعلام خطر!
    آقای قدیانی حالا که دفتر دار شدید انتظار شیفت اخلاقی تون به سوی سقوط را داشته باشید! 🙁

  39. برف و آفتاب می‌گوید:

    شما گرد پیری می‌بینید؟؟ 🙂
    میانسالی حتی؟؟

  40. سیده زهرا می‌گوید:

    خودتون رو کشتید تا آقاتون حسابى بد و بیراه بگه به تیم مذاکره کننده و قدم زدن و…
    خداییش از تو حرفاشون هیچى ضد دولت و مطابق میل شما پیدا نشد
    از تیتر بى مفهوم وطن هم پیداست…

  41. صبا می‌گوید:

    برف و آفتاب؛

    گرد پیری و میانسالی و از این چیزا رو ولش! منتها خیلی وقت بود که جناب قدیانی از خودشون عکس نذاشته بودند. ما گفتیم ببین چقدر سرشون خلوت شده که از خیر عکس گذاشتن گذشتن! (آخه ناظر به یک متن و چند تا کامنت قطعه، جوونیاشون روی موهاشون حساس بودن)!

  42. سیده زهرا می‌گوید:

    همیشه دلم مى خواست یکى تیتر بزنه اسمش است جنگ تمام شده و من ادامه بدم…
    این کامنت عمومى نخواهد شد ولى من فقط براى خواندن شما آقاى قدیانى و سید احمد مى نویسم؛ اسمش است که جنگ تمام شده ولى هنوز هر از چندگاهى جانبازان عزیزى را مى بینیم که به شهادت مى رسند. جنگ تمام شده ولى هر روز فرزندان شهیدى را مى بینم که به خاطر مشکلات عاطفى همسران خود را طلاق مى دهند. فرزندان شهیدى را می بینم (بسیار بسیار زیاد) که نماز یومیه شان را هم نمى خوانند. فرزندان شهیدى که دربست حجاب را کنار گذاشته اند، فرزندان شهیدى که همسرانشان را به دلیل اختلالات روحى کتک مى زنند. جنگ سالهاست که تمام شده و شما هنوز هم از جنگ با افتخار یاد مى کنى. نفرین به جنگ که ترکشهایش تا نسلها بر این جامعه آسیب مى رساند. خدا نمى دانم چه جایگاهى را در قیامت براى آنکه مى توانست جام زهر را سالها زودتر بنوشد و ننوشید در نظر گرفته است. جنگ تمام شده است و شما افتخار مى کنى به شهیدى که فرزندش را ندید و شهید شد. این افتخار نیست برادر من. این نفرت است. من دست همسر شهیدى که به پاى فرزندش نشست را مى بوسم ولى چه گناهى کرده او و همسرش که به خاطر خودخواهى دیگران باید تا نسلها عوارض این شهادت عزیزش را به همراه داشته باشد؟؟ منتقم عزیز که خواهد آمد انتقام خون شهداى جنگ ما را نیز مانند شهداى کربلا از بانیانش خواهد گرفت که به اعتقاد شما آمریکاست و به اعتقاد من کسانى است که مى توانستند کارى را که سال ۶٧ کردند، سال ۶٠ مى کردند. شهید عزیز است و جایگاهش بهشت، اشک امانم را بریده… نمى توانم به عنوان یک دکتر که دارم با این خانواده هاى معزز شهدا روز و شب به سر مى کنم ادامه دهم. این حرفها هم نه فقط از طرف خودم بلکه از طرف همه آنهایى است که جنگ هنوز برایشان تمام نشده.

    ـــــــــــــــــــــــــــ

    حسین قدیانی:

    یک اینکه کامنت‌تان عمومی شد! دو اینکه گیرم هر از چندی جانباز عزیزی به شهادت می‌رسد و این رفتن به آخرت، چیز خیلی بدی باشد! آیا این همه که جانباز نیستند و هر روز هم می‌میرند باز تقصیر جبهه و جنگ است؟؟!! شما ظاهرا بیش از آنکه دلت برای زندگی جانبازان بسوزد، با مرگ که هم حق است و هم سنت الهی مشکل داری!! سه اینکه آیا آقای مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی که جمیله خانم را طلاق نداده، زن دیگری می‌گرفت و با وجود این ۲ باز هم زن و زنان دیگری، و هیچ یک را هم مهریه نمی‌داد اما دست آخر طلاق می‌داد، و آن فضاحت و رسوایی را به بار آورد، فرزند شهید بود؟؟!! چهار اینکه مگر فرزندان شهدا باید جلوی شما نماز بخوانند تا متوجه نماز خواندشان شوید؟؟!! شما مفتشی، گشت ارشادی، چی کاره هستی؟؟!! حالا همه بدحجابها شدند دختر شهید؟؟!! وقتی دختر پوچ، بی‌ادب و بدحجاب به بچه مهندس موسوی می‌گویند -که فرزند شهید هم نیست!- شما خواهشا نگران فرزندان دکتر و مهندس‌ها باشید بیشتر!! پنج اینکه فرمودید اختلالات روحی و کتک زدن همسر! من اصلا نمی‌خواستم این را به روی مبارک بیاورم اما می‌آورم؛ آقای ایکس که این همه دم از صلح و توافق و مذاکره می‌زند، چرا فرزندشان بی‌آنکه فرزند شهید هم باشد، آن گند وقیح را -که قلم از نوشتنش شرم دارد!- بالا آورد که دست آخر منجر به … شد؟؟؟؟!!!! او که سایه پدر هم بالای سرش بود!! شش اینکه من فرضا دوست دارم با افتخار از جنگ یاد کنم، لطفا تفتیش قلم ممنوع!! هفت اینکه… معذرت می‌خواهم اما شما حق‌تان است؛ لابد می‌خواستید صدام نقش بزرگتر شما را بازی کند تا دیگر از ترکش‌های جنگ در امان باشید؟؟!! هشت اینکه جایگاه بس بلندبالای خمینی نزد خدا، ربطی به امثال شما ندارد! نه اینکه خمینی و شهدایش غیرت و عرق ملی داشتند و یارای‌شان نبود که وقتی بخشی از خاک کشور دست دشمن است، به بهانه فلان فتح، با او صلح کنند. ده اینکه شما قبلا در کامنتهای همین وبلاگ مدعی بودی که خط امامی هستی!! پس چی شد؟؟ یازده اینکه وقتی شهیدی که فرزندش را ندید و شهید شد، خود و دختر محترمه‌ و صدالبته محجبه‌اش با افتخار از «افتخار» سخن می‌گویند، شما بهتر است پا از حد و حدود خود فراتر نگذارید! دوازه اینکه دست همسر شهید محل بوسه یاوه‌گویانی نیست که خسته از مبارزه، به جای دشمن، خمینی را شماتت می‌کنند. سیزده اینکه جنگ و ناموس‌پرستی و مقاومت، البته که خالی از سختی و عوارض نیست اما قطعا عوارضش خیلی کمتر از روزگاری است که آدمی، تن و وطن خود را زیر چکمه اجنبی ببیند. چهارده اینکه هنگام سخن گفتن از «منتقم عزیز» ابتدا دهان را آب بکشید، بعد!! پانزده اینکه آیا بر سر جنگ و جدال و انتقام‌گیری همان منتقم عزیز هم، دست آخر این اراجیف را نمی‌بافتید؟؟؟؟؟!!!!! و از عوارضش که سیل خون است، گلایه نمی‌کردید؟؟!! کسی که این همه از جنگ نفرت دارد، همان به هرگز سخن از انتقام و منتقم نگوید که منتقم با همین جنگ، با همین جهاد، با همین انقلاب، انتقام می‌گیرد! شانزده اینکه آفتاب از ماه انتقام نمی‌گیرد؛ از شب‌پرستان انتقام می‌گیرد. من واقعا عذرمی‌خواهم اما سال ۶۰ اگر شما دوست داشتی متجاوزان به خاک کشورت، کارهای زشت دیگری هم بکنند و این کارها را تا همین الان ادامه دهند، این وسط گناه مقاومت خمینی و رزمندگان چیست؟؟!! نکند این وسط، یک چیزی هم بدهکار شدند؟؟!! هفده اینکه اگر «شهید عزیز است و جایگاهش بهشت» فلذا به حال مسائل دیگری باید گریه کنید. هجده اینکه نزدیک ۳۰ سال یتیمی را تحمل نکرده‌ایم که امثال شما برای‌مان اینگونه درشت و عاری از انصاف، دلسوزی کنند!! فرزند شهید، آنجا که در برابر سخنانی از این دست قرار می‌گیرد، حتم کن زیر حرف نمی‌ماند؛ حالا باحجاب باشد یا اصلا بی‌حجاب، نمازخوان باشد یا اساسا تارک‌الصلاة، این‌وری باشد یا کلا آن‌وری. راستی خانم دکتر! ف. ه فرزند شهید است یا م. ه؟؟!! اینها که سایه پدر هم بالای سرشان بود چرا همچین از آب درآمده‌اند؟؟!! فرزندان شهدایی که روز و شب را با ایشان سپری می‌کنی، گمانم اسگل‌تان کرده‌اند، چرا که وقتی مسئولی در این دولت، اراجیفی از قبیل اراجیف شما می‌بافد، فلان فرزند شهید زودتر از من حسین قدیانی واکنش نشان می‌دهد! الباقی را بهتان تخفیف می‌دهم، بدان امید که هنگام قضاوت دوباره درباره خمینی و خانواده معزز شهدا و جبهه و جنگ، لااقل پر کاهی انصاف را رعایت کنید.

  43. ناشناس می‌گوید:

    یعنی قدیانی بخوای جواب بدی رگباری جواب داری!
    کپ کردم جوابت رو خوندم!
    تا آخر جواب نفسم بند اومده بود!
    خدایی یه جاهایی باید همین‌طوری جواب داد!
    گاهی بعضی‌ها از حیا و نجابت و متانتی که در بعض موارد به خرج می دیم سوء استفاده می‌کنن
    وقتی به یه چیزی عمیقا اعتقاد و باور داشته باشی خوبم می‌تونی ازش دفاع کنی
    کاش ما هم یاد بگیریم و به وقتش از این روش استفاده کنیم…

  44. خواهرشهید می‌گوید:

    منتقم که به یاری خدا بیاید، در نگاه بعضی ها لابد باید از خود امام حسین انتقام بگیرد که چرا اهل بیتش را در آن سختی و عوارض قرار داد؟؟!!

  45. جواد آقایی می‌گوید:

    خانم فلانی؛
    اگه همین جواب رو می خواستی پس نوش جونت!

    ممنون حسین جان
    حقش بود…

  46. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    جواب نمی‌دید، جواب نمی‌دید، جواب نمی‌دید، ولی وقتی جواب می‌دید، کاری می‌کنید که جامعه‌ی پزشکی چهار روز و سه شب! عزای عمومی اعلام بکنه!

  47. 313 یاران مهدی (ع) می‌گوید:

    وای که با این پاسخ دندان شکن دلم خنک شد، ولی با خواندن این پست خیلی دلم گرفته
    این شهدا در این غربت شهید می شوند در عوض بعضی ها میان با این اراجیف دل خانواده های شهدا رو این جور خون می کنند
    کسی که هنوز معنا و حکمت جهاد و شهادت رو نمی دونه چه جور میاد برای خانواده های شهدا اشک تمساح می ریزه
    واقعا که اینها اهل بیت و امامان رو چه طور شناختند؟؟؟
    وقتی شیخ کلیددار گفت درس کربلا درس مذاکره بود شاخ درآوردم ولی با داشتن چنین اعوان و انصاری توقع بیشتری نمیشه داشت از درک این جماعت از واقعه عاشورا…
    با دیدن اینها وافعا ترسیدم
    انشالله خدا عاقبت همه رو ختم به خیر کنه
    اللهم عجل لولیک الفرج
    اللهم احفظ قایدنا الخامنه ای
    اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

  48. محمد می‌گوید:

    عالی بود حسین آقا

  49. صبا می‌گوید:

    وطنم از سالار عقیلی؛
    http://bayanbox.ir/info/6926467725352712133

    خیلی قشنگه!

  50. حبیب می‌گوید:

    تقارن بلای سوریه و عراق با روی کار آمدن دولت کلیدساز بلای دیگری است که داغ فرزندان شهید انقلاب را در سینه داغدار ملت شهید پرور و انقلابی ایران افزون می کند…

    هم در راه حق شهید بدی و هم نتونی فریاد بزنی تا عالم بدونند خون این شهیدان نه تنها هدر نشده که آبیاری کننده درخت مقاومت هست… درختی که به مدد این خون های پاک روز به روز داره تنومند تر می‌شه.

    خدایا، چه جوری داری بنده هات را امتحان می کنی؟!!

    باز جای شکرش باقیه که حضرت روح الله دستمون را تو دست کسی گذاشت که حق و حقیقت را فریاد می‌زنه، بدون ترس و ملاحظات توهمی و دوگانه دیپلماتیک که برای ما همه‌اش محدودیت و ملاحظه و ایثار و تعامله ولی برای دشمن هر غلطی خواستن بکنن هست!

  51. صبا می‌گوید:

    م. طاهری عزیز؛

    تولدتان مبارک!
    ان شالله که همراه پدر شهیدتان در رکاب حضرت صاحب الزمان سربازی کنید!

  52. لبیک یا حسین می‌گوید:

    در باغ شهادت باز باز است…

  53. صبا می‌گوید:

    اصلش کادوی تولد “م.طاهری” عزیز!
    ولی تقدیم به “داداش حسین”، “م. طاهری” و تمام بچه شهدای قطعه!

    http://8pic.ir/images/ssoyczvo2rq6u3zie7v9.jpg

    ببین چه آرام خوابیده ام؛ زیر سایه این پرچم، این پرچم سه رنگ منقش به اسم او!
    می خواهم به تو بگویم، این آرامش و این پرچم خدایی و این روزها را از خون پدر تو دارم!
    چفیه می اندازم که تو حتی لحظه ای گمان نکنی؛ راه پدرت و آرمان های بلندش به فراموشی رفته!
    می اندازم که بگویم همواره تابع ولایتم!
    من مدیون توام!
    خوب می دانم که حتی همین خواب آرام من در راهپیمایی خار چشم دشمن است!
    من حتی با همین خواب هم فریاد می زنم؛
    مرگ بر آمریکا!

  54. صبر می‌گوید:

    ما در جنگ برای لحظه ای نادم و پشیمان نیستیم، تمام…

  55. همشهری باکری می‌گوید:

    جواب شما به خانم دکتر
    تو مایه های آژانس شیشه ای بود

  56. صبر می‌گوید:

    خب کامنتم رو حذفش می کردید!
    چرا تغییرش دادید؟
    خیلی تند به اون بنده خدا جواب داده بودید…
    (خصوصیه)

  57. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    «جوابیه» هر روز، کند‌تر(!) از قبلیه… 🙂

    آخرش می‌ترسم ی چیزی هم بدهکار شی داداش… اینجوری که داری تخفیف می‌دی!!

  58. صبر می‌گوید:

    بدون شرح با اشک
    http://www.mazar67.blogfa.com/post/139

  59. سید رحمانی می‌گوید:

    وقتی توی جبهه هدایای مردمی را باز می کردیم و در نایلون رو باز کردم دیدم که واقعا یک قوطی خالیه کمپوته که داخلش یک نامه است که نوشته بود: برادر رزمنده سلام، من یک دانش آمور دبستانی هستم. خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان جبهه های حق علیه باطل نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم. با مادرم رفتم از مغازه بقالی کمپوت بخرم، قیمت هر کدام از کمپوت ها را پرسیدم، اما قیمت هر کدام از آنها خیلی گران بود حتی کمپوت گلابی که قیمتش ۲۵ تومان بود و از همه ارزان تر بود را نمی توانستم بخرم. آخر پول ما به اندازه سیر کردم شکم خانواده هم نیست. در راه برگشت کنار خیابان این قوطی کمپوت را خالی دیدم و برداشتم و چند بار با دقت آن را شستم تا تمیز تمیز شد. حالا یک خواهش از شما رزمنده عزیز دارم، هر وقت که تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تا من هم خوشحال بشوم و فکر کنم که توانسته ام به جبهه کمک کنم. بچه ها تو سنگر برای خوردن آب توی این قوطی نوبت می گرفتند، آب خوردنی که همراهش ریختن چند قطره اشک بود…

    “شهید حاج حسین خرازی”

  60. صبر می‌گوید:

    سلام دیوونه دادشی
    من با حرفهای آقای قدیانی موافق بودم و در تایید سخنانش نوشته بودم
    ولی حرفم روی لحن گفتار است!
    مطمئن باشید به کسی بدهکار نمی‌شود!

  61. صبا می‌گوید:

    http://www.mashreghnews.ir/fa/news/388919

    حرف نداره، اشک داره!

  62. مجید قمی می‌گوید:

    جواب عالی بود
    البته اون اولیش عالی‌تر
    به این فکر می کنم که اگر قرار بود یکی از این «جوابیه» ها رو به حاج حسن می‌داد چه‌ها که نمی‌شد 🙂

  63. خیزش فرهنگی می‌گوید:

    مطلبتان را با کمی تغییر در گرگان کار کرده اند

  64. ناشناس می‌گوید:

    http://forum.hammihan.com/forum328.html
    بابا لشکر رسانه ای ما کمی تو این سایت ها فعالیت کنه، بد نیست.

  65. سیده زهرا می‌گوید:

    من مثل دهها نفر دیگر اینجا نظر گذاشته ام و خواهم گذاشت. هیچ ادعایى هم ندارم. نظرم هم راجع به جنگ به خاطر برخورد با فرزندان شهیدى است که از سالهاى سال قبل باهاشون در ارتباط بودم (به واسطه شغل خودم و مادر مرحومه ام که ٣٠ سال از عمرشون رو صرف تربیت بچه هاى شهدا کرد و البته نظرشون شاید با نظر من یکى نبود) و قطعا تعدادشون از کل فرزندان شهدایى که شماها مى شناسید بیشتره. به هر حال از جواب شما که مطابق معمول ناشى از قضاوت نسنجیده نسبت به افرادى است که با شما مخالفند، متشکرم.

  66. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    «بدهکار»

    گفت: «در جمهوری‌اسلامی همه آزادند جز بچه‌حزب‌اللهی‌ها…»
    گفتم: همه البته سالم‌اند(!) جز بچه‌های شهدا… که دیواری کوتاه‌تر از دیوارشان، پیدا نمی‌کنند بعضی‌ها!
    گفت: «مطمئن باشید به کسی بدهکار نمی‌شوند!»
    گفتم: چه عرض کنم؟ می‌خواستم بگویم: خدا «صبر» دهد!… یادم آمد؛ علیک‌ سلام!!

    (مطابق معمول ناشی از قضاوت نسنجیده!)

  67. محمد می‌گوید:

    به قول معروف؛
    لااااااااااااااااااااااایک حسین آقا 🙂

  68. ناشناس می‌گوید:

    سلام سیده زهرا؛
    احترامتان به واسطه همکار بودن و صد البته سادات بودن واجب، البته ما هم نظریه علمی و ادعای غیر علمی و البته فرزند شهید، بسیار دیده ایم.

    پس همکار گرامی!
    در گام اول پیش از مطرح کردن “ادعایی کلان”، پیش خودتان، ذره ای گشت و گذار در اجتماع، فهم و قدرت تحلیل برای مخاطبانتان در نظر بگیرید…
    شیوع اختلالات روحی و مشکلات عاطفی در جوامع گذار با آسیب دیدگی هایی مثل جنگ و تحریم و اختلاف طبقاتی در طول زمان افزایش خواهد یافت. این یک قاعده جهانی است.
    پس مرگ بر جنگ. مرگ بر تحریم و مرگ بر رانت.

    اما جمعیت هدف این اختلالات را چطور فرزندان شهدا در نظر گرفتید؟ آیا بروز و فراوانی مشکلات مذکور را در خانواده های معزز شهدا “نسبت” به جامعه، آمارا محاسبه فرمودید؟ اگر از آمار مستند ارگانی استفاده کرده اید لطفا بفرمایید، وگرنه من هم بنا بر مشاهدات خودم که به شدت به آن اصرار دارم می گویم که میزان مشکلاتی که نام بردید در بین فرزندان شهدا به مراتب کمتر است و بنا بر مشاهدات من فرزند شهید بودن خود عاملی محافظت کننده در برابر مشکلات اجتماعی-رفتاری حاد به شمار می رود.
    آیا برای سخنم مدرکی نمی طلبید؟!

    در گام دوم، عاجزانه در خواست می کنم بعد از این به گونه ای نظریه بدهید که قشر خانم ها متهم به یکجانبه نگری و تعمیم دادن بی اساس و احساسی موردی به مسایل کلان نشوند.
    و در نهایت سپاسگذار می شوم اگر بگویید دقیقا جمله ابتدایی شما مبنی بر عدم عمومی شدن کامنتتان یک قضاوت نسنجیده نبود!! یا اینکه پیش از این در این وبلاگ دچار سانسور عقاید شدید؟
    به نظر می رسد وقتی در مورد جامعه ای که نویسنده وبلاگ عضوی از آن است اتهاماتی بسیار بزرگ مطرح می کنید، وی حق دفاع دارد. امیدوارم همه ما پیگیر حرف حق باشیم نه نازک نارنجی.

  69. لبیک یا حسین می‌گوید:

    بعد از اون جواب درست و منطقی نمی خواستم کامنت بذارم ولی دیدم حرف منطقی زیادش هم کمه!
    سیده زهرا؛ یک سوال…
    در جمع دکترها، قضات، طلبه ها، اساتید دانشگاه، نیروهای انتظامی ، اصحاب رسانه و بسیاری دیگر از گروه های نسبتا شاخص جامعه اگر به حسب شغل با آنها سر و کارمان بیشتر باشد، آیا حتما و قطعا خوبی و بدی درصدی از آنها را می توان تعمیم داد؟!
    گفتن از دیده ها و شنیده هایم (مخصوصا منفی از آنها) چه مستقیم و چه غیرمستقیم از گروه های شاخصی که نام بردم فقط سطحی نگری من را مشخص خواهد کرد.

  70. لبیک یا حسین می‌گوید:

    پیامبر همیشه می گفتند: انا بشر مثلکم.
    فرزندان شهید هم مانند تمام بچه های دیگر در همین جامعه زندگی می کنند و با شهادت پدرشون تبدیل به فرشته نشدند و معصوم از خطا نیستند. ما همه انسانیم.
    همانطور که دیدن خطا از یک قاضی یا یک دکتر یا یک ملبس به لباس روحانیت ممکن است، از من و شما و فرزند شهید هم ممکن است؛ در این زمانه دعا برای عاقبت بخیر شدن را باید با طلا نوشت.
    به نماز خواندن خودمان هم نباید اتکا کنیم؛ خودسازی خیلی سخته…

  71. لبیک یا حسین می‌گوید:

    ناشناس!

    چون بنده و همسرم مشترک کامنت می ذاریم خوبه که بگم لطفا هیچ گاه احساس نکنید که جامعه به دو قسمت سطحی نگر(خانم ها) و ژرف نگر(آقایان) تقسیم بندی می‌شه!
    حداقل بیان شما این تقسیم بندی را به خورد مخاطب می دهد! و همین بیان به مذاق خانم ها خوش نمیاد… در ثانی جنسیت در فضای مجازی چیز واضحی نیست و دیگر اینکه فعلا سطحی انگارتر از کامنت بعضی دکترای اعتدال، تا حالا در قطعه ندیدیم!!

  72. عاشق خمینی می‌گوید:

    ما در جنگ، برای ذره ای هم نادم و پشیمان نیستیم…

  73. همرزم شهید می‌گوید:

    به مناسبت بیست‌ و هشتم ربیع‌الثانی
    http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931128001286

  74. فرزند جانباز 70 درصد می‌گوید:

    یا منفس الکرب
    ما لحظه ای از دفاع مقدس و نه جنگ، نادم و پشیمان نیستیم…

  75. ناشناس می‌گوید:

    سلام؛

    http://shahide66.blogfa.com/post-87.aspx

    آقای قدیانی حلال کن!

  76. علی می‌گوید:

    اراجیف شیخ گلاسکویی در طعنه به اقتصاد مقاومتی:

    برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی و پیشرفت در زمینه روابط با دیگران باید چه کنیم؟ اینکه برخی فکر می‌کنند بدون رابطه با بیرون می‌توان به توسعه رسید اشتباه است، می‌توان زندگی بخور و نمیر داشت یا از جیب مردم برداشت کرد، می‌شود ۹ درصد ثروت مردم را کاهش داد اما بیش از این امکان‌پذیر نیست، ما اگر می‌خواهیم زندگی بخور و نمیر با نون و پنیر داشته باشیم می‌توان کشور را اداره کرد ولی اگر می‌خواهیم به رشد قابل قبول ۴ یا ۵ درصد برسیم باید برنامه‌ریزی گسترده داشته باشیم.

  77. ناشناس می‌گوید:

    عکس مدافع حرم که ثبت جهانی شد
    http://khademoshohada1.blogfa.com/post/5106/

  78. nasrtv می‌گوید:

    اسلام اموی (قسمت سی و ششم)
    http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=11222

  79. محمد می‌گوید:

    دنیا بداند
    خشم حاج قاسم سلیمانی گزینه روی میز ما هست و بس
    از همین جا گلی به روی ماهش هدیه می کنیم

  80. محمد می‌گوید:

    برای من جالب است
    دوست و دشمن حاج قاسم را دوست دارند…

  81. محمد می‌گوید:

    یک پیام به حاج قاسم
    حاجی! کفشهایت را به من بسپار
    اجازه نمی دهم غباری بروی آن بنشیند…

  82. محمد می‌گوید:

    ۲۳ اسفند ماه، دومین سالگرد غریبانه سردار عشقیایى؛ حاج احمد پاریاب
    یاد حرف هاى حاج احمد بخیر…
    “من آمده بودم عید، دید و بازدید خانواده شهدا بروم نه اینکه خودم محتاج سرکشى باشم…”

  83. ناشناس می‌گوید:

    سلام…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.