نبودن و ماندن!

تصویر متن قدیمی ام در کیهان

دومین روز از تیر ماه ۸۲ در ستون دغدغه کیهان، این متن یک خطی را نوشتم؛

«… آه، که “نبودن و ماندن” بهتر از “بودن و نماندن” است».

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سجاد می‌گوید:

    بسم الله…

    سلام.
    شما هم مثل خیلی از دوستان برگشته اید و یاد دست نوشته ها می کنید.
    شاید دلیلش یاد امیدی افتادید که در دل بسیجی ها جوانه زد ولی جدایی مخلوق از خالق باعث شد بعد از چندین سال کلمه امید خوار جشم آنها بشه.
    البته تا رهبری داریم غمی نداریم.

  2. چشم انتظار می‌گوید:

    بسم الباقی…

  3. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    عجب جملات در ظاهر ساده ولی پر مفهومی می گفتید.

    “نبودن و ماندن”

  4. سیداحمد می‌گوید:

    احسنت…

  5. بغض می‌گوید:

    شهید آوینی:
    “پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، امّا حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا مانده اند…”

  6. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    احســــــــــ به به ـــــــــــنت!

  7. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    باورتان اگر نیست که می شود بود، ولی نبود، مرا ببینید!

    و اگر نبود، ولی بود، شهدا را…

  8. باران می‌گوید:

    و آه از برخی که بودنشان آرزو است و نبودنشان کابوس…
    و آه از برخی دیگر، که ماندنشان ضرر است و نماندنشان معجزه…
    ـ برداشت به کلی آزاد است! ـ

  9. بیست و ششی می‌گوید:

    حالا خوبه بعضی “هستن” ولی “نمی مونن”. ما که با این که “هستیم” ولی “نیستیم” چون منشا هیچ اثری نیستیم.

  10. مجنون می‌گوید:

    یا علی

  11. برف و آفتاب می‌گوید:

    یاد “یالیتنا کنا معک” افتادم.
    اگه بودیم؛ می موندیم؟

  12. قاصدک منتظر می‌گوید:

    از “بودن و نماندن” خسته ام…
    خدایا!
    بال پروازم بخش…
    می خواهم “نبودن و ماندن” را تجربه کنم…

  13. سید مهدی می‌گوید:

    اکبر شهیدی کیه پس؟

  14. سجیل می‌گوید:

    به نظرم همه ی حرف در همینه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.