روزنامه جوان ۱۹ اسفند ۱۳۹۴
*در آستانه برجام/ روحانی:
از زحمات دوست عزیزم جناب آقای دکتر صالحی به صورت ویژه تشکر میکنم.
*روز برجام/ روحانی:
اگر صالحی نبود، ای بسا برجام اصلا به فرجام نمیرسید.
*۲ ماه بعد از برجام/ روحانی:
این مدال لیاقت، حقا که برازنده جناب دکتر صالحی است. ما همه باید از ایشان ممنون باشیم.
*یک ساعت بعد از ۲ ماه بعد از برجام/ روحانی [هنگام پیادهروی با ظریف]:
برجام به صالحی بدهکار است. واقعا من اینگونه فکر میکنم جناب ظریف!
*همین چند روز پیش/ روحانی:
صالحی که وزیر خارجه نیست! درباره برجام باید از ظریف بپرسید!
*۳ روز پیش/ روحانی:
صالحی نبود، شاید برجام یک سال زودتر به فرجام میرسید، نه حالا بگو سیدخندان!
*دیروز/ روحانی:
با صدای رسا میگویم که صالحی حق اظهارنظر درباره برجام را ندارد!
*دیشب/ روحانی:
رساتر از قبل اعلام میکنم که نه آقای صالحی و نه اساسا هیچ فرد صالحی، حق حرفزدن درباره برجام را ندارد!
*همین یک ساعت پیش/ روحانی:
صالحی؟ اصلا کی هست؟
روزنامه جوان ۶ اسفند ۱۳۹۴
الان که دارم این چند خط را مینویسم، هنوز تبلیغ نامزدها قانونی است، اما الان که تو داری این متن را میخوانی، دیگر مهلت قانونی تبلیغ نامزدها تمام شده!
خندهام گرفته از این وضعیت! این را هم میگذارم به حساب نمک کار روزنامهنگاری! نوشتم «نمک» یادم آمد که «نمکدان» را نباید شکست!
فردا جمعه انشاءالله در نهایت امن و امان میرویم پای صندوق رأی و هر چقدر هم صف رأیگیری شلوغتر باشد، چه بهتر! فردا اگر دیر بجنبیم شاید مجبور باشیم یک ساعت، بلکه حتی چند ساعت منتظر بمانیم تا نوبت رأی دادن ما شود؛ بالطبع از این همه سرپا ایستادن خسته خواهیم شد، اما جانم به قربان شیربچههای مدافع حرم که کیلومترها آن سوی مرز مقدس وطن، دشمن لعین داعشی را در همان دورها نگه داشتهاند! فردا دقیقا در همان دقیقهای که من و تو داریم به نامزدهای مورد علاقه خود رأی میدهیم، شاید یک بسیجی دیگر جرعهنوش باده شهادت شود!
حال میخواهم یک سؤال خندهدار اما گریهدار بپرسم؛ چند دقیقه یا چند ساعت در صف رأیگیری ایستادن، بیشتر آدمی را خسته میکند یا چند شبانهروز بیخوابی و بیآبی و نبرد تن به تن با وحشیترین اشقیای تاریخ؟! راستش به تو بدهکاریم ای «نامزد شهادت» که از زن و بچه و زندگی گذشتی تا پای حرامیان، خاک کشور را آلوده نکند. به همت کارگران شهرداری، فردا دیگر در شهر خبری از چهره نامزدهای انتخابات نیست، اما باز هم تصویر شهدای مدافع حرم پیشروی ما خواهد ماند.
چند روز پیش، رزمندهای که داشت مهیای اعزام به سوریه میشد، به راقم این سطور گفت: «بعید میدانم در خط مقدم نبرد با لعین داعشی امکان رأی دادن ما وجود داشته باشد، اما تو را به حضرت زهرا قسم، جوری رأی ندهید که خستگی نبرد با اشقیا به تن ما بماند».
آری! عشق است نامزدهای شهادت که هیچ موقعی تبلیغشان غیرقانونی نیست، حتی در روز انتخابات! از کجا معلوم فردا روز شهادت چند نفر در جبهه شام باشد؟! از کجا معلوم فردا گرد یتیمی بر چهره چند دختر خردسال بنشیند؟! فردا کار ما سختتر است یا کار آن مادری که به او خبر شهادت جگرگوشهاش را میدهند، آن هم در حالی که شاید خبری از پیکر فرزندش نباشد! فردا رأی دادن این مادر کجا، رأی دادن من و تو کجا؟!
آهای نامزدی که فردا فکر میکنی از بقیه رقبا جلوتری! جلودار اصل کاری، آن جوان بسیجی است که فردا شاید در خط مقدم جبهه شام، روز آخر زندگیاش باشد!
فردا من رأی میدهم، تو رأی میدهی، اما این همه آزادی در حق انتخاب، از صدقه سر دردانههایی است که با خون سرخ خود، ضامن امنیت انتخابات شدهاند. سوگند به خون شهدا، ما نیز در راه دفاع از ولایت خسته نخواهیم شد. هنوز «گلبرگ سرخ لالهها در کوچههای شهر ما بوی شهادت میدهد»! وه که چقدر آراممان میکند اسم تو مادر! یا زهرا…
وطن امروز ۱۴ بهمن ۱۳۹۴
این کشور و آن کشور ندارد؛ بدیهیترین منطق انتخابات در هر نظامی این است که به عنصر فتنهگر علیه ساز و کار آن انتخابات، اذن نامزدی ندهد. حال اگر آن عنصر فتنهگر، در فتنهآفرینی علیه ساز و کار انتخابات، مسبوق به سابقه هم باشد و علاوه بر این، در فتنه علیه نتیجه انتخابات هم سابقهدار باشد، که دیگر هیچ! یعنی حداقلش این است که در سایر نظامها به چنین عنصری هرگز اذن نامزدی نمیدهند، اینکه حالا با او چه کار میکنند و چگونه او را به سزای رفتار و گفتارش میرسانند، محل بحث این یادداشت نیست. محل بحث این یادداشت، همانطور که از تیتر آن پیداست، با کمال عذرخواهی نقدی است به نظام جمهوری اسلامی. این نقد البته میتوانست در مدح نظام نوشته شود اما از آنجا که زیادی هر چیزی بد است، لاجرم این متن هم زاویه نقد پیدا کرده است. تا چند بار اولی که طرف، علیه ساز و کار انتخابات شکلک درآورد و نظام تحمل کرد و از در گذشت وارد شد، این را ما همان زمان نوشتیم به پای کرامت نظام و مصلحتسنجی درست و تلاش حکیمانه برای حفظ، اما به راستی تا چند بار؟! و تا کی؟! آیا اوجب واجبات، حفظ نظام است یا حفظ طرف در مجموعه نظام؟! و گیرم همین دومی اوجب واجبات باشد، آیا با این همه اغماض و ملاحظه، مثلا حفظ شده در مجموعه نظام؟! وقتی تندتر از هر اپوزیسیونی علیه نظام موضع میگیرد، رادیکالتر از هر ضد انقلابی علیه انقلاب حرف میزند، بیمنطقتر از هر خودخواه خودمحوری علیه نهاد قانونی ناظر بر انتخابات اراجیف میبافد و ساختارشکنانهتر از هر دشمنی علیه ساز و کار انتخابات یاوه میسراید، معلوم است که اولا لیاقت این همه تلاش برای حفظ در بدنه نظام را ندارد، ثانیا نظام باید تجدید نظر کند در نحوه مواجهه با وی. گفت: «خوبی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند». خوبی البته اگر زیادی دیگر از حد گذشت، فقط نباید به نقد نادان بسنده کرد، بلکه بیتعارف، باید دمی هم نشست پای نقد خوبیکننده! و از جمله این خوبیکنندهها، شورای نگهبان است. راقم این سطور، آنقدر در تعریف از شورای نگهبان نوشته که حق این یک فقره نقد برایش محفوظ باشد! من ضمن احترام به هر تصمیمی که این نهاد قانونی بگیرد، و فقط منباب روشن شدن، از اعضای معزز شورای نگهبان میپرسم که بر اساس کدام منطق، فلانی را تأیید صلاحیت کردهاید، آنهم برای مجلسی به اهمیت مجلس خبرگان؟! اگر منطق این بوده که با دیدن یک ملاطفت دیگر، دست از رفتار و گفتار فتنهآفرین بردارد، حرفهای سابقهدار لیکن بیسابقه ایشان نشان داد که این خوبیها و این لطفها اصلا و ابدا به طرف نیامده! معالأسف هر بار نظام در مواجهه با ایشان کوتاه آمده، وی سنگرهای دیگری را فتح کرده! آنهم با ادبیاتی بدتر، تندتر، افراطیتر، آنقدر افراطیتر که گاه حتی رسانههای دشمن، حیرت میکنند از این همه افراط در دشمنی با انقلاب، از درون انقلاب! اگر «ضد انقلاب» یعنی آنکه بر ضد انقلاب موضع میگیرد، کیست ضد انقلابتر از او که سخن نمیگوید الا به فتنه؟! فتنه خاطره از امام اما علیه خط امام، فتنه عکس با امام اما بر عکس راه امام، فتنه اسم خمینی اما علیه رسم خمینی و هزار و یک فتنه ریز و درشت دیگر! بخواهیم یا نخواهیم سخنان سراسر فتنه اخیر نشان داد که هر چه خوبی در حق ایشان بیشتر شود، با بدی بیشتری، آن را جواب میدهد! وقتی با فردی طرفیم که جزای احسان را جز به بدی نمیدهد، آیا کجاست حد و مرز این همه احسان و بزرگواری؟! بگذارید جور دیگری سئوالم را مطرح کنم؛ این جناب دقیقا و مشخصا با چه هزینهای باید در نظام حفظ شود؟! آیا با این هزینه که هم نامزد انتخابات باشد و هم علیه شورای نگهبان حرفهایی بزند که تا به حال، هیچ دشمنی و هیچ ضد انقلابی بدین عریانی نزده؟! آیا با این هزینه که مادر رزمنده ۸۸ یعنی همان شهید مدافع حرم با خود بپرسد؛ «اگر اوضاع این است، اصلا جگرگوشه من برای تأمین امنیت کدام قانون و کدام انتخابات رفت و جانش را تقدیم کرد؟!» آیا جز این است که تقریبا همه شهدای مدافع حرم، سال ۸۸ در میدان دفاع از انتخابات و رأی جمهور هم رزمنده و مدافع حریم آرای میلیونی ملت ایران بودهاند و سخت است برای بازماندگان ایشان، وقتی میبینند بعضیها از سویی با تأیید شورای نگهبان روبرو میشوند، از دیگر سو، همین نهاد قانونی را به باد توهین و افترا میگیرند؟! آیا این عنصر بدسابقه فتنهگر باید در نظام حفظ شود حتی به بهانه شکستن دل شیربچههای میدان جنگ با لعین داعشی؟!
البته اشتباه نشود! من هرگز بنا ندارم بگویم که اگر شورای نگهبان، طرف را رد صلاحیت میکرد، وی متنبه میشد و دیگر این همه رادیکال و افراطی موضع نمیگرفت! هر چند به جد بر این باورم که در امر تربیت حتی حفظ افراد، اگر تشویق هست، تنبیه هم هست! حرف من این است که «تحلیل» به معنای سبکسنگین کردن اتفاقات آینده، کار سیاستمدار است اما شورای نگهبان، به عنوان مفسر قانون اساسی، کاری ندارد الا عمل به مر قانون! اساسا و اصولا دخلی به شورای نگهبان ندارد که رد صلاحیت، فلانی را در دایره نظام نگه میدارد یا تأیید! اگر طبق قانون یعنی منطق انتخابات، فتنه خط قرمز است، و اگر سخنان کذا نشان داد که هیچ مصلحتی حتی مصلحت حفظ بعضیها، بالاتر از مصلحت عمل به مر قانون نیست، فرض است بر شورای نگهبان که دفاع خود از حریم حقالناس را کامل کند و ضمن قلم قرمز کشیدن روی نام این فتنهگر سابقهدار، اجازه ندهد عرصه سیمرغ انتخابات، بیش از این، جولانگه خط دهنده به ضد انقلاب باشد. روی سخن این نوشتار، اما فقط شورای نگهبان نیست! دیگر ارکان نظام هم باید بدانند که اوجب واجبات، حفظ افراد به هر قیمتی درون مجموعه نیست! همین را کم داشتیم که طلبکار از مردم و رأی مردم، بشود متذکر بدهی پابرهنهها به امام و اسلام و انقلاب! جوری علیه انقلاب موضع میگیرد که گویی به ضد انقلاب بدهی دارد، که گویی به دشمن بدهی دارد، که گویی مدیون BBC و در دین VOA است! خوب است این را هم بفرماید که چند بار بر گوش صندوق آرا سیلی بزند، مردم شهید داده با او بیحساب میشوند؟! و بفرماید نام آقازادههایش در چند قرارداد فاسد نفتی بیاید، بدهی این ملت به خاندان پرداخت شده؟! و بفرماید چند بار دیگر به دشمن گرای تحریم بدهد، خیالش راحت میشود؟! من که باورم هست خمینی کبیر، اول بدهکار خاندان است! آنجا که گفت: «ما آمریکا را زیر پا میگذاریم» و از قرار نباید میگفت! آنجا که گفت: «من بوسه بر دست و بازوی رزمندهها میزنم» و از قرار نباید میگفت! آنجا که نباید علیه حکام آل سعود، آن حرفها را میزد! آنجا که نباید بر ضد اسلام اشرافیت، سخن میگفت! آنجا که نباید به «جنگ عقیده» اشاره میکرد! آنجا که نباید یک تار موی کوخنشینان را به تمام دنیای کاخنشینان برتری میداد! و آنجا که نباید میگفت: «غلط میکنی! قانون تو را قبول ندارد!» واجب است بر شورای نگهبان که ضمن تجدیدنظر در رأی صادره، بیش از پیش و بخصوص برای این عنصر غیر ملتزم به ساز و کار انتخابات، ثابت کند که حقیقتا بدهکار خمینی است، نه ضد انقلابی که هم از توبره میخورد، هم از آخور! شورای نگهبان، صلاحیت خود را از قانون اساسی گرفته، از امام راحل عظیمالشأن. واقعا کسی که این امر بدیهی را هم نمیداند، صلاحیت تأیید صلاحیت توسط شورای نگهبان را دارد؟! حرمت امامزاده اما در وهله اول با متولی آن است. گاه هست که باید به خدا پناه برد از بد بودن متولی لیکن چو امروزی مجبوریم خوبی از حد گذشته متولی را منتقد باشیم و حرفهایی بزنیم که علیالقاعده خودمان هم نمیپسندیم! برای هر معصیت کبیری راهی به استغفار هست اما امان از «استکبار» این «گناه اکبر». انسان مستکبر از بس خود را بزرگ میبیند، اساسا نمیتواند توبه کند! توبه یعنی «بازگشت به خدا»، همچنان که توبه انقلابی یعنی «بازگشت به روح خدا» اما عنصر مستکبر متکبر، آنجا هم که شورای نگهبان در بستر تأیید صلاحیت زمینه توبه را فراهم میآورد، مستکبرتر میشود، متکبرتر میشود! و دقیقا همین جاست که من مجبور میشوم تا در اوج اعتقاد به نظام، انتقاد کنم از نظام! ملاک گیرم نه حال فعلی افراد، که سابقه ایشان باشد! در فتنه علیه انتخابات، سیاهترین سابقه از آن کیست؟! در قربانی کردن آدمها به نفع مطامع خود، سیاهترین سابقه از آن کیست؟! در دروغ بستن به امام، سیاهترین سابقه از آن کیست؟! در همنوایی با دشمن، بلکه دشمنتر شدن از خود دشمن، سیاهترین سابقه از آن کیست؟! این تیتر یکی از نوشتههایم بود در اوج فتنه هشتاد و اشک: «کشتی انقلاب، مسافرکشی میکند، منتکشی نمیکند!» کسی که از ضد انقلاب هم بیشتر با انقلاب ضدیت میکند، مصلحت آن است که جز به عدالت با او رفتار نشود! آنهم عدالت حداکثری! دیروز خوب نوشته بودند بچههای روزنامه: «حقیقتا یک سئوال بسیار مهم در افکار عمومی وجود دارد و چه بهتر آنکه رسانههای انقلابی و تا بن دندان معتقد به نظام اسلامی، این سئوال را مطرح کنند. سئوال این است: وقتی فتنه ۸۸ به عنوان یک خط قرمز در نظر گرفته میشود، باید نگاهی کاملا قانونی و انقلابی نسبت به تکیهگاه این فتنه داشت! وقتی به درستی کاندیدایی در یک شهرستان دورافتاده به خاطر علقه به فتنه رد صلاحیت میشود، چرا باید تکیهگاه فتنه ۸۸ تأیید صلاحیت شود؟! آن کاندیدای شهرستانی به خاطر فتنهای که طرف به پا کرد رد صلاحیت شده است! در این شرایط چرا باید خود آن فرد تأیید صلاحیت شود؟» عجبا که درباره او مدام میگویند سابقه! کی بود آخرین بار که دشمن علیه او موضعی گرفت؟! اصلا یادتان میآید؟! اتفاقا بیم من از چیز دیگری است! من بیم از آن فردایی دارم که آیندگان، ناظر بر رفتار و گفتار طرف، جمهوری اسلامی را نه چون حقیر، که جور دیگری نقد کنند! که بگویند: «فردی با این همه سابقه فتنه علیه انتخابات، صلاحیتش توسط شورای نگهبان تأیید شد!» که بگویند: «هر کاری دلش خواست کرد و هر حرفی دلش خواست زد اما هرگز به عدالت با او رفتار نشد!» که بگویند: «اگر میگویید با نظام زاویه داشت، پس چرا فلان؟!» که بگویند: «مادر شهید مدافع حرم دلش شکست اما شما باز هم نگران حفظ طرف بودید؟!» که همالان بگویند: «به راستی و با وجود همه اعتقادم به نظام، چرا باید در انتخاباتی شرکت کنم که حتی فلانی هم با این شرح مشروح در آن نامزد است؟! خودم را دست انداختهام یا رأیم را؟! حضرات بفرمایند چه شورای نگهبان و چه مجلس و چه انتخاباتی میخواهند، همان را هم عملی کنند! دیگر چرا انتخابات؟!»
*** *** ***
تلاش برای حفظ هر فردی در دایره انقلاب اسلامی، صدالبته عملی مأجور است و حکیمانه اما بدان شرط که در مقام عمل تبدیل نشود به تلاش برای حفظ منویات ضد انقلاب، آنهم از درون انقلاب، آنهم در نخستینروز دهه فجر، آنهم در یومالله دوازدهم بهمن، آنهم دوشادوش «امام آمد»، آنهم سینه به سینه آن سرود بهشتی در بهشت زهرا. شک ندارم اسلام جماعت، آمریکایی است! واقعا اگر قرار است طرف را حفظ کنیم که در اولین روز دهه فجر، کام شیطان بزرگ را شیرین کند، نخواستیم این حفظ کردن را! کینهها دارند از خمینی کبیر! از امام جنگ فقر و غنا! از روحالله پابرهنهها! و تمام سعیشان این است که در آستانه انتخابات، مخاطب شعار «برخیزید، برخیزید!» را از شهدای انقلاب برگردانند طرف ضد انقلاب! حال تا کی و تا کجا باید این فرد را تحمل کرد بلکه حفظ شود؟! بفرموده امام شهدا، اوجب واجبات برای ما حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی است! اگر قرار است حفظ بعضیها، مخل حفظ خود نظام شود، اگر قرار است هزینه حفظ عناصر فتنه، خدشه بر شعائر انقلاب باشد و اگر قرار است بهای حفظ مدعیان وقیح، حذف رسم خمینی از اسم خمینی باشد، حذف اسلام ضد ظلم و ضد سازش باشد، حذف ولینعمتان امام باشد، قسم به خون شهدا، به اجرای مر عدل و داد در حق این جماعت ضد انقلاب راضیتریم تا ماندنشان درون انقلاب! صدسال سیاه نخواستیم خانواده انقلاب همچین خاندان متفرعنی داشته باشد! بگذریم که تلاش برای حفظ سرپناه آن پیرمرد جنوب شهری هم عملی مأجور و حکیمانه است! ولینعمت خمینی همین پیرمرد است! همین پیرمرد معمولی! نظام، یاران را حفظ کند! اغیار به سلامت! آری! به سلامت… که خمینی فقط یک بیت نسرود! بیت امام یعنی خانه مادر چند شهید! خمینی در برابر هیچ سیاستمداری احساس حقارت نکرد، لیکن با آن همه عظمت، در برابر چهره نورانی و گریه شوق بچههای جبهه و جنگ احساس حسرت و حقارت میکرد! هر کجا بسیجی هست، بیت امام همان جاست! هر کجا رزمنده هست، بیت امام همان جاست! زحمت بیهوده میکشید! «تا خون در رگ ماست، خمینی رهبر ماست»! خمینی هدیه خدا بود به ما! روح خدا جز خدا صاحبی نداشت! امام ما را نمیتوان به نام زد! بسی بزرگتر از این حرفها بود! ما دست از دامان خمینی برنمیداریم! و امام بیدار خود را به مشتی خواب و خاطره نخواهیم فروخت! امام بزرگوار ما عاشق این بود که آمریکا را زیر پا بگذاریم و مثل این دریادلان سپاهی، کاری کنیم کارستان، بلکه در تقابل تاریخی و ماندگار جمهوری اسلامی و آمریکا، این عکس ذلت و زبونی یانکیها باشد که مخابره شود! لذا اشبهالناس به خمینی، همان عزیز فرزانهای است که به وقت، «نشان فتح» میدهد! این ملت شهیدپرور، این امت حزبالله، همه «یادگار خمینی» هستند! «من یادگار خمینی هستم» شعار همه این مردم است! تمام این کشور، متعلق به خمینی و یادگار خمینی است! پوسیده بودیم ما در پستوی تاریخ، اگر نهیب روحالله بیدارمان نمیکرد! ما به خمینی بدهکارتر از آنیم که بعضیها فکر میکنند! ما با خمینی زندگی میکنیم، خواب نمیبینیم! ما از آرمانهای امام، کوتاه نمیآییم! مسیر حرکت ما را خمینی معین میکند! خمینی را نمیتوانید از ما بگیرید! خمینی را نخواهید توانست از ما بگیرید! ما سطر سطر صحیفه را از بریم و خوب میدانیم که «مبارزه با رفاهطلبى سازگار نیست، و آنها که تصور مىکنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان، با سرمایهدارى و رفاهطلبى منافات ندارد، با الفباى مبارزه بیگانهاند. و آنهایى هم که تصور مىکنند سرمایهداران و مرفهان بىدرد، با نصیحت و پند و اندرز متنبه مىشوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مىکنند آب در هاون مى کوبند! بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبى، بحث دنیاخواهى و آخرتجویى، دو مقولهاى است که هرگز با هم جمع نمىشوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند».
به نام خدا
احسنت! یکی از بهترین متنهاتون بود.
“حالا باز برو با او مذاکره کن! مذاکره کن… آری!”
اینقدر مذاکره کن جونت درآد… خدایا سرنوشت ما و کشور ما رو دست آدمهای ذلیل نسپار…
امشب صدا و سیما بعد اخبار ساعت ۱۰ شبکه ۳ مستندی بانام شطرنج با گرگ پخش کرد که خیلی خوب بود.
بی عقلی آفت جان و جهان است…
چه بسا شعور که نباشد، آدمی هم کاسه ابلیس شود و پشت پا زند به تمام مقدسات…
جاى دوست و دشمن در فرهنگ آقایان عوض شده
پرهیز و صبر و عقلى نمانده!
منتقدان بیسواد چه توقعاتى دارند از حضرات گرفتار در حلقه دام بلا…
مایه پرهیزکار قوت عقل است و صبر، عقل اسیر هوس صبر زبون هواست
دلشده پایبند گردن جان در کمند، زهره گفتار نه کاین چه سبب وان چراست
http://jahannews.com/vdchvink-23ni-d.tft2.html
تمام دغدغه و هم و غم دولت در این دوسال، فرو ریختن دیوار تحریم بود، که الحمدلله فروریخت!! ناشکر نباشیم دیگه! اگه تازه به دوران نرسیده باشیم و کمی سوادمون رو بالاتر ببریم و سری به جهنم بزنیم و برگردیم و بعدش نگاهی اجمالی هم به پاسپورتمون بندازیم، خواهیم دید که این دیوار یک تکان کوچولوی دیگه بخوره، جدا ریخته!! فقط احتیاط کنیم که از شانس بد ما، دیوار رومون آوار نشه یهویی… که اگه هم شد، به جهنم! میخواستید برید یه جایی وایستید که دیوارش ترک نداشته باشه. ما که گفتیم دیوار ترک داره شماها باور نکردید!
واقعا متاسفم همچین بی عقلایی مسئول اجرایی کشورمون هستند.
از اون بیشتر برای اون پنجاه و خورده ای درصد متاسفم که به اینا رای دادند.
ممنون حاج حسین
همه ما رو روشن کردی. 😉
سلام
مساله هسته ای، امروز با استقلال کشور گره خورده است (نقل به مضمون کلام آقا) و بنابراین نمی توان توقع داشت که ملت نسبت به استقلال کشور بی اعتنا و بی توجه باشند. باید ملت را نسبت به فاجعه لوزان آگاه نمود و این وطیفه نخبگان و تمامی دلسوزان انقلاب و ایران است.
دو پیشنهاد برای مطالعه:
زمینه سازی برای استقبال از جان کری در تهران
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940213000709
آیا فتنه جدیدی در راه است؟
http://aakbari.blog.ir/post/a68
سلام
خدا بعضی ها رو نگه داشت تا مردم ببینند خمینی راست میگه یا اونا
الحمدلله
واقعا تفاوت از کجا تا کجا
http://sahamkhabar.persianblog.ir/post/167/
عجالتا یک کلام… «عقل» علیهالسلام!
ضمن عرض تسلیت شهادت بابالحوائج موسیبنجعفر سلاماللهعلیهما از بزرگواران ساکن شهرهای مقدس مشهد و قم التماس دعای ویژه داریم
محمد جواد لاریجانی:
درباره مذاکرات عمیقا دلواپسم/ دلواپسی فقط از دشمن غدار نیست؛ ریلگذاری غلط مذاکرات ما را آسیبپذیر کرده است/ مذاکرات لوزان نقاط ضعف بسیار جدی دارد/ به ما میگویند سرت را بیرون بیاور تا هر وقت خواستیم بزنیم!
http://www.rajanews.com/news/211275
آیتالله مکارمشیرازی:
امیدوارم خداوند به همه کسانی که عقل ندارند عقل کافی بدهد.
البته این جمله ایشان در مورد آنطرف میز است، اما ظاهرا «کمال همنشین در من اثر کرد!»
لذا اینطرف میز هم محتاج همین دعا شده اند.
امام خامنهای:
جمهوری اسلامی ایران، عقبنشینی از مسئله هستهای را که خواسته عظیم ملی و حق طبیعی ملت ایران است، به معنای شکستن استقلال کشور میداند که هزینه بسیار گزافی برای ملت ایران خواهد داشت. ۱۳۸۴/۱۲/۲۳
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=1367
من در این مجال، هیچ بنا ندارم کد بیاورم از فلان صفحه صحیفه نور! معالاسف دست فرمان شما به گونهای است که به این مقدسات نمیرسد! توصیه من به شما توصیه عقل است.
دارم فکر میکنم چجوری میشه برای یک ناشناس دعای ویژه کرد؟!!!
دوستان؛
خودتان را خیلی درگیر مسئله عقل نکنید!
به قول خواجه شیراز
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی/ عشق داند که درین دایره سرگردانند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ضمن، منم آیه الله ام!
نشانه ی خدا!!
وقتی عراقچی از ظریف جلو می زند
عراقچی: اظهارات آمانو در چهارچوب پروتکل الحاقی بود!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
عالی بود
احسنت
خدا قوت
صبای بزرگوار؛
دعا کردن در حق دیگران، منافاتی با شناختن و نشناختن اونها نداره. چون اون کسی که مسبب استجابت دعاست، خودش می دونه برای کی دعا اجابت بشه. مثلا؛ وقتی میگیم خدایا! مسلمانان عالم، بویژه شیعیان امیرالمؤمنین (ع) رو از شر دشمنان دین و قرآن نجات عنایت بفرما، یعنی همهی مسلمانان رو میشناسیم؟! و البته که داداش حسین و آقا سید هم بارها تأکید کردند دوستان با نام انتخابی کامنت بگذارند!
من یکی که دارم سعی می کنم با اسم خودم یا یک اسم ثابت انتخابی کامنت بگذارم اما فعلا معذوریت دارم!
…………………………
قرمزها بردن. پسرم ذوق کرد!
به دروازهبانه میگه چی میشه بری کنار گل بزنه!!!!
نوشته بسیار زیبایی بود.
یاد ایام نوجوانی افتادم که هر وقت کار احمقانه ای می کردم، بابام با تشر می گفت:
پسر مگه عقل تو کلهات نیست؟!
منتها اینجا یه تفاوت ریز هست
کارهای بعضا احمقانه بنده ناشی از شجاعت احمقانه بود، رفتار این عزیزان ناشی از ترس زیاده!
پیشنهاد می کنم دوستان، هفته ای یک بار دسته جمعی برن میدون بهمن، راسته جیگرکیها، یه مقدار جیگر بزنن به بدن! جگردار بشن.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سعید جلیلی:
نکته جالبی که اینجا در رابطه با تاسیسات وجود دارد، این است که طرف مقابل ما میگوید فردو نباید وجود داشته باشد. میگویند فقط نطنز وجود داشته باشد ولی فردو نباشد. میگوییم مگر نطنز زیر نظر آژانس و دوربینها و بازرسهای آن نیست؟ میگویند چرا. میپرسیم پس فرق نطنز با فردو چیست؟ چرا میگویید فردو نباید باشد؟ پاسخی که میدهند این است که فردو چون زیر کوه است، اگر بمبارانش کنیم خراب نمیشود. به صراحت چنین میگویند. که این نشاندهنده وقاحت دشمن است.
جناب رئیس جمهور: «قرآن خوانی و بالاتر از آن قرآن دانی یک فخر برای مسلمانان است.»
.
.
.
آیه قرآن:
«….و لن ترضی عنک الیهود و لاالنصاری حتی تتبع ملتهم…».
.
.
من دیگه حرفی ندارم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
عاشق این جور کامنتها هستم، مختصر و مفید و به روز.
ظریف در نگاه یک سه هفته پیش دوباره اون خاطره اش را تعریف کرد که مثلا می خواست به اشتون حالی کنه معنای فتوا و حکم شرعی را.
دقیقا نمی دونم؛ چند روز بعدش آقا در صحبت هاشون گفتن که ما نه از لحاظ شرعی بلکه به حکم عقل دنبال سلاح هسته ای نیستیم و چند بار کلمه ی عقل را تکرار کردند.
البته عزیر دل ما برای روشن کردن ذهن مردم این صحبت ها را می کنند و گر نه اراجیف این مردک ارزش پاسخ گویی ندارد!!!
ع.ح.ق؛
ادامه اش هم وحشتناکه البته
قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ العِلمِ ۙ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلا نَصیرٍ﴿۱۲۰﴾
بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است! و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.»
با عرض سلام
سوالی دارم
قیام ۹ دی چگونه اتفاق افتاد؟ بنظرتان مردم واقعا خوابند و چطور می توان دوباره یک ۹ دی دیگر ساخت؟!!
مخصوصا با صحبتهای حضرت آقا انگار همه چیز و همه انقلاب تمام می شود اگر نجنبیم!!
مخصوصا اینکه فرمودند “…من آن زمان نیستم اما شما خواهید دید که امریکا…”
سپاسگزارخواهم بود پاسخم را بدهید
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940227000058
یعنی این استواری و استدلال همراه با آرامش و متانت مهدی محمدی منو کشته. خدا حفظش کنه.
شریعتمداری: تازه یک ساعت هم تخفیف دادهاند!
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940227001384
امام صادق:
مومن همواره عزیز است و هیچ گاه تن به خواری نمی دهد
خدا از آدمهای سست و ناتوان بدش می آید
کافی ج ۵ ص ۵۹
امام باقر:
خداوند به مومن سه خصلت داده است:
عزت در دنیا و آخرت، رستگاری در دنیا و آخرت، و هیبت در سینه ستمکاران
کافی ج ۵ ص ۶۳
ماجرای خودجوش ۹ دی اتفاق افتاد چون مردم با چشم خودشون هتک حرمت حریم سیدالشهدا و قمر منیر هاشمی رو دیدن اونم روز عاشورا!!
مردم باید “ببینند” فریادهای حضرت آقا رو و کدهایی که دارن مخابره میکنن به ما…
مخصوصا وقتی می فرمایند؛ “محرمانه نداریم”………………….
روحانی: برای اینکه ثابت کنیم اتهاماتشان واهی است اجازه دادیم از مراکز نظامی بازدید کنند!
دو قطعنامه شورای حکام علیه ایران بعد از بازدید از مراکز نظامی
http://www.rajanews.com/news/212033
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
اگر آقای روحانی واقعا همچین حرفی را زده باشند -که معالاسف، بدترش را هم مکرر گفتهاند!- مثل این میماند که برای اثبات مظلومیت و حقانیت جمهوری اسلامی، اجازه دهیم دشمن، نستجیربالله نظام را سرنگون کند!؟ 🙂 فقط خوب است شفافسازی کنند که چنین دستفرمانی، آیا بر اساس سیاست «تدبیر» اتخاذ شده یا روش «اعتدال»؟! و اما، هم الان که دارم این جواب را میدهم، موذن بانگ برآورده که «الله اکبر». دیروز این موقع، رواق امام خمینی بودم در صحن و سرای حضرت ثامنالائمه! و دعاگو… نه که شب آخر بود، دیشب تا سحر، حرم بودم… و «مشهد» برایم شده بود بر وزن «مشعر». کاش خدا دوباره و به زودی، روزیام کند و روزی همه شما دوستان خوب. بروم نماز!
چند روز پیش، برای «قطعه ۲۶» کامنتی خصوصی آمده بود، ناشناس؛ «داداش حسین! خیلی وقت است عکسهای خودت را در وبلاگ نمیگذاری… این مسئله + روح حاکم بر نوشتههای چند وقت اخیرت نشان دهنده رگههایی از اخلاص است… ما هم دوست داریم همیشه از خود بگذری و به خدا برسی…» و از این حرفها! جواب دادم؛ «اتفاقا حب الدنیا راس کل خطیئه»! جواب داد؛ «داری مسخره می کنی؟!» جواب دادم؛ «مشتی! اخلاص کجا بود؟! دارم کچل میشم… عکس چی بگذارم توی وبلاگ؟!»
🙂 🙂 🙂
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
خوب خوب یادم هست این کامنت + این جواب را! مال کدوم پست بود؟ این قطعه ۲۶ هم برای خودش کم خاطره نداردها! 🙂
تدبیر و اعتدال دربارۀ این چه حرفی داره؟
کشف پیکرهای ۱۷۵ غواص که دست بسته “زنده به گور” شدند
http://www.asriran.com/fa/news/396852/کشف-پیکرهای-۱۷۵-غواص-که-دست-بسته-زنده-به-گور-شده-اند
“اجازه نمیدهیم از هیچیک از مراکز نظامی، هیچ بازرسیای از سوی بیگانگان صورت بگیرد… من اجازه نمیدهم بیگانگان بیایند با داشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملّت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رساندهاند، بخواهند بنشینند حرف بزنند. در دنیا هیچ عاقلی اجازه نمیدهد، هیچ دولتی اجازه نمیدهد… این اجازه مطلقا داده نخواهد شد؛ این را هم دشمنان بدانند، هم کسانی که منتظرند ببینند تصمیم نظام جمهوری اسلامی چه میشود، بدانند.”
“در سر آدمی، خدا عضوی آفریده که نام مبارکش «عقل» است.”
چرا بعضیها آنرا به کار نمیاندازند؟! چرا کار را به جایی میرسانند که رهبر عزیزمان ناامید از عقل این جماعت، خودشان جواب زیادهخواهیهای دشمن را بدهند؟!
این مراسم دانش آموختگی دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام چقدر قشنگ بود.
هم از سخنرانی حضرت آقا دلگرم شدیم، هم از اجرای سرودها و رژه ها لذت بردیم.
دشمنان همین نمایش اقتدار سپاه رو ببینند که از سرشون هم زیاده و گرنه به حول و قوه الهی خیال خام بازدید از مراکز نظامی را به گور خواهند برد.
“نه این ستون، جایگاه خطیب جمعه است و نه من امام آدینه. پس شما را به جای تقوا، عجالتا دعوت میکنم به عقل! از قضا، عقل میگوید؛ از کدخدا نترس، از خدا بترس! آنی که شما کدخدا میخوانیدش، سی و چند سال بدبیاری آورده، شغلش را عوض کرده و دیگر کدخدا نیست! فوق فوقش «جلاد تحریم» باشد! یک «جلاد» داریم که رئیسجمهور آمریکاست، یک «دلال» هم داریم که رئیسجمهور آمریکا گفت کیست!”
قشنگ گفتید!
فعلا که اوبامای دلقک، بدجوری گذاشته توی کاسه بعضیها!
حنایی بر سر بصیرت
http://www.ghadiany.ir/1391/18159
🙂
واقعا جای سئواله وقتی آقا اینطور صریح میفرمایند که من با مذاکره زیر شبح تهدید موافق نیستم، چرا مسئولین به مذاکرات ادامه میدن؟!
سلام بر شیخان قم و مرگ بر شیخان تهران
نبویان: به اسم مذاکره دارند کشور را سمت جنگ میبرند. هستهای نخواستیم، امنیت کشور را از بین نبرید. عراقچی در مجلس گفت اجازه بازدید از مراکز نظامی را دادهایم!
http://www.rajanews.com/news/212428
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
اونجاییش که پررنگ شد، تحلیل واقعا درستی است، لیکن اونجاییش که پررنگ نشد، متاسفانه کم و بیش خبر درستی به نظر میرسد!!
یعنی چی اجازه دادند؟! قبل از فرمایشات حضرت آقا اجازه دادند یا بعد از آن؟!
در هر دو صورت غلط کردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
با اونکه حال دوستان رو درک میکنم اما مصلحت نیست که در این باره، بیش از اینها از «حضرت آقا» خرج شه. خود ایشون هم وقتی در نقد «مذاکره زیر سایه تهدید» سخن میگن، دیدین و شنیدین که بیش از هر چیز، پای «عقل» رو وسط کشیدن. فلذا فضای این کامنتتون رو بیشتر میپسندم؛
http://www.ghadiany.ir/1394/23238/comment-page-1#comment-173569
دوستان دیگر هم مراعات کنن لطفا! سربسته بگم: مردک دنبال دعوا با «حضرت عشق» میگرده اما غلط کرده و کور خونده! اول جواب عقل -ولو عقل ابزاری مادی اندیش- رو بده، بعد خوابهای گندهتر از تشک ببینه!… و اما، بگذار سوژه یادداشت فردای خود را همالان لو بدهم؛
مگه آقای اوباما در صحن سازمان ملل ضمن اشاره به فتوای –رهبر معظم ایران– {عبارت پررنگ از رئیس جمهور آمریکا هستش!} نگفت که ایران دنبال سلاح هستهای نیست و مگه این اعتراف رو بارها و بارها مقامات آمریکایی، اروپایی، سازمان مللی و… -صرف نظر از همه عداوتهایی که میکنن- مطرح نکردن؟؟!! و مگه بارها و بارها نگفتن که ما اعتماد داریم ایران دنبال بمب اتم نیست؟؟!! حالا کات! الان ادعا میکنن تحریمها، نه روز توافق، که ماهها بعد از توافق، اونم به شکل تدریجی و قطرهای، و اونم در صورتی که ایران ثابت کنه واقعا دنبال اعتمادسازی هست و دنبال سلاح هستهای نیست، لغو خواهد شد شاید!! نتیجه بسیار مهم: اگه برای لغو تحریم، اعتماد به ایران، مهمتر از اصل توافق با ایران است، دشمن که بارها و بارها -و صرف نظر از همه عداوتهایی که میکنه- اعتراف کرده؛ در زمینه نرفتن ایران دنبال سلاح هستهای به ایران اعتماد داریم!!!! اولا خب چرا تحریمها رو لغو نمیکنه؟؟!! ثانیا خب چرا ما داریم با اونها در این شرایط باز هم مذاکره میکنیم؟؟!! نتیجه بسیار بسیار بسیار مهم: هدف از مذاکره، اساسا و اصولا لغو تحریم نیست؛ نه از سوی این سوی میز، نه از سوی اون سوی میز! پس هدف از مذاکره و تمدید اون چیه؟!… ادامه را فردا شب اگر عمری باشد در وطن امروز یا اینجا بخوانید.
مخلص کلام:
دولت روحانی رو تدبیر حکم میکنه که اتفاقا از زاویه «نان» بزنیمش، نه از زاویه اون عزیز که برای ما از «جان» هم مهمتر و عزیزتره. طرفه حکایت اینجاست که خود اون عزیز هم از زاویه نان -در اینجا بخوانید عقل- به نقد دولت میپردازه…
ممنونم از توضیحات شما آقای قدیانی؛
از قضا منظور من همانی بود که شما هم اشاره کردید “غلط کرده و کورخونده” منتهی من بسطش ندادم و حق با شماست! ممکنه برداشت های متفاوتی ازش بشه.
نمیدونم ربطی داره تو متن فردا شب، اشارهای به مسخرهبازی که این جناب تو تبریز و جریان تیم تراکتور سازی و… راه انداخت، بشه یا نه؟! یعنی وقتی میبینی رییس جمهور یک مملکت میره تو شهر بزرگی مثل تبریز برای رای جمع کردن انتخابات مجلس، این طور به …. میافته، که حرفهای دمدستی و بچهگانه میزنه شک میکنی به خیلی چیزها!! خسروی داور اسبق هم خوب جوابش رو داد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/419629/
عجب گرفتاری شدیماااااااا
خصوصی/ مهران دوستی، گوینده رادیو درگذشت.
http://voiceart.ir/fa/wp-content/uploads/2014/07/MehranDousti_Tochemidani.mp4
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
خب این خصوصی بودنش چی بود؟؟!!
🙂
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
از اونجا که لااقل توی ماشین، رادیوباز قدیمی و اصیل حساب میشم صدای این بنده خدا توی لینک بالایی برام آشناست، اما نمیدونستم کیه و اسمش چیه. خلاصه که غریب نمیاد صداش برام. خدا رحمتش کنه. اصحاب رادیو واقعا کار با دلشون میکنن، برخلاف اصحاب تلویزیون که متاثر از آفت «دیده شدن» گاهی بخوان هم نمیتونن با دلشون کار کنن! و اما این «خصوصی» که «چشمانتظار» گذاشت، من رو یاد ی چیزی انداخت! الان همهتون فکر میکنین باز دوباره میخوام اشاره کنم به اون کامنت معروف سیداحمد درباره تولد حضرت عیسی اما… این صفحه گزارش روز کیهان هست؟! زمان جناب صفار، ی بار ی بنده خدایی برای اون صفحه، گزارش نوشته بود راجع به تورم و گرانی گمانم، منتهی لامروت، گزارش را «خیالی» تهیه کرده بود، نه «میدانی»! جایی از گزارش اما برای اینکه مثلا سردبیر وقت کیهان متوجه این کار غیر حرفهای و غیر اخلاقی نشود، نوشته بود؛ «رفتم ته فلان کوچه که ۲ تا میوه فروشی کنار هم بودند. اولی که نخواست نامش فاش شود، ضمن انتقاد از فلان و بهان گفت…»! حاج آقا هم -که اساسا این کاره بود!- همکار ناقلای ما را خواست و شدید توبیخش کرد و بعد، درآمد؛ «از این به بعد آویزه گوشت کن با میوه فروشی که نخواست نامش فاش شود، مصاحبه نکنی اساسا! مگه اسرار هستهای رو میخواد بگه که دوست نداره نامش فاش شه؟؟!!» 🙂
خصوصی
اونجا که نوشتی “این صفحه گزارش روز کیهان هست؟!”
اگر اینطوری بنویسی بهتره!
این صفحه گزارش روز کیهان هست، خب؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی/ عمومی
اونجور و با اونلحنی که من نوشتم، لزومی به گذاشتن «خب» نیست گمانم، اما قضاوت با بچهها!
دوستان محترم! عمدی داشتم در عمومی کردن این کامنت. ی نوشته رو -اعم از مقاله یا داستان کوتاه یا گزارش یا رمان یا حتی شعر- یکی هم دقت مضاعف روی همین ریزهکاریها خوندنی و جذاب میکنه. گاهی داستان یا سوژه به حیث مضمون غنی و قوی هست اما چون به لحاظ نگارش بد تنظیم شده، کشش خودش رو از دست میده… گاهی ی «که» اضافه، میتونه با آبروی ی پاراگراف بازی کنه!
چقدر “ی”!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
«ی»! نوشته برای زنده یاد محمدرضا آقاسی توی کیهان نوشته بودم، خیلی وقت پیش! نمیدونم توی اینترنت پیدا میشه یا نه! خلاصه که امروز سوم خرداد، سالروز درگذشت شاعر شیعه نامه است. صلواتی برای روح بلندش بفرستیم؛ «شیعه باید آبها را گل کند، خط سوم را به خون کامل کند…». به به!
آقای مهران دوستی همونی بودند که صداشون رو همه حداقل در تلویزیون شنیدند؛ اونجا که میگن “شبکه یک، شبکه هر ایرانی”
خدا رحمتشون کنه
داداش حسین!
متنی که گفتی، نه تنها در اینترنت هست، که توی قطعه ۲۶ خودمون هم هست!
http://www.ghadiany.ir/1391/14487
صلواتی هم نثار روح مطرح شهدای فتح خرمشهر کنیم…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
بخوانید جدیدترین یادداشت محمدآقای ایمانی عزیز رو
http://kayhan.ir/fa/news/45453
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با دیدنش ی جوری شدم! دلم گرفت! هی داد بیداد…
http://www.ghadiany.ir/1391/14487/comment-page-1#comment-116589
آخر کامنتش هم نوشته؛ «روحش شاد»!
یا مثلا این:
http://www.ghadiany.ir/1391/14514/comment-page-1#comment-116710
خدا با شهدا، با سیدالشهدا همنشینش کند…
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…
رکورد!
گفت: یک نظرسنجی سراسری در کشورهای اسلامی نشان میدهد که پادشاه سعودی از ابوبکر بغدادی جلو افتاده است.
گفتم: در چه موردی جلو افتاده؟ در کدام مسابقه رکورد زدهاست؟! و…
گفت: تا یک ماه قبل ابوبکر بغدادی منفورترین شخص از نظر ملتهای مسلمان بود ولی نظرسنجی اخیر نشان میدهد که شاه سلمان سعودی از نگاه ملتهای مسلمان با فاصله خیلی زیاد از ابوبکر بغدادی منفورتر است.
گفتم: سعودیها که میگفتند ملتهای مسلمان طرفدار آنها هستند!
گفت: حالا معلوم شده که در حمله به یمن و به خاطر جنایتهای شرمآوری که مرتکب شدهاند، خیلی بیشتر از گذشته مورد نفرت و انزجار ملتها هستند.
گفتم: حیوونکیها چی فکر میکردند، چی شد؟… یارو برای شکار به کوهستان رفته بود بعد از بازگشت رفقایش پرسیدند؛ فلانی شیری یا روباه؟ و یارو با عصبانیت گفت؛ هیچکدام، اصلاً مگه خر چشه؟!
به نظر من هم “خب” نمی خواست!
لحن کلام آدمها با هم متفاوته! آدمها بسته به محل زندگی و گویش مادریشون در انتخاب کلمات موقع حرف زدن متفاوت هستند. البته همنشینشون هم بی تاثیر نیست! و دلایل دیگه البته!
اما… این صفحه گزارش روز کیهان هــَــست؛ زمان جناب صفار…
علامت سؤال نمیخواد. علامت تعجب هم نباید گذاشت تا معلوم بشه جمله هنوز تموم نشده.
نمیدونم چرا خصوصی زدم!! بعضی وقتها کامنتهای من یکی در میون یه جوراییه!! 🙂
برای بار چندم باید اعتراف کرد؛ چقدر این فضا حقیقیه و چقدر این خانواده به هم وابسته. روحت شاد “مجنون” و چه اسم قشنگی برای خودت انتخاب کرده بودی… دارم فکر میکنم اگه وبلاگش شخصی بود، الان چه وضع و حالی داشت!!
آهنگ جدیدترین یادداشت محمد ایمانی عزیز، مثل آهنگ متنهای حسین قدیانی عزیزه…
حقیقتا نوشتههای قویای داره ایشون.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
از اون کامنتها بودا! همه ما «بچههای مدرسه» که در مقدمه «نه ده»، استاد صفار اسمی ازمان برده، به سیبزمینی، دیبدمینی میگفتیم که «محمد ایمانی» قلم چون تیغ میرقصید در دستش… آن روزها -مثل همین روزها- همین که محمد ایمانی تحویلمان میگرفت و باهامون بحث میکرد و به ما مجال میداد، کلی عشق میکردیم. واقعا دارم میگم این رو. اینکه حالا چون جناح اسگل اصولگرا قدر قدم و قلم ایشون رو نمیدونه و خود ایشون هم زیاده از حد، مخلص و خاکی و بسیجی هستش، دلیل نمیشه همچین کامنتی گذاشت.
به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر با دست غیب الهی و جانفشانی شهدای غیرتمند سرزمین شقایقهای خونرنگ، خوندن این مصاحبه هم خالی از لطف نیست.
http://jahannews.com/vdcene8ezjh8wzi.b9bj.html
خوزستان رو ولش، تایلند رو عشق است!!!!
http://jahannews.com/vdceee8ewjh8wzi.b9bj.html
“این صفحه گزارش روز کیهان هست؟!”
تنها در صورتی متوجه درست بودن این جمله میشید که بتونید با همون لحنی که آقای قدیانی نوشتند بخونید. به نظرم این لحن بیشتر در محاوره کاربرد داره، شاید اینطور بخونید بهتر متوجه لحن پرسشی ایشون بشید؛ “این صفحهای که مربوط به گزارش روز کیهان هست؟!” کسی که با این لحن سؤال می کنه مطمئنه که مخاطب جواب رو میدونه و هدفش آدرس دادن نیست!
* وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَآصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ / انفال ۲۵
* و از فتنهاى که تنها به ستمکاران شما نمىرسد بترسید و بدانید که خدا سخت کیفر است.
قطع به یقین، برادر محمد ایمانی رو شما خیلی بهتر، بیشتر و عمیقتر از بچههای مدرسه میشناسید و فلم توانای نویسندگانی چون ایشون، بیشتر مدیون اخلاص و تعهدِ انقلابی و در عین حال توانمندی و درک شرایط گذشته و حال و به تبع اون آینده است، تا حمایت برخی اصولگرایان اسگل. اما برای من، که کمترین شناخت رو از روحیات و اخلاص صفای درونی ایشون دارم، سمفونی قلمشون رو به لحاظ سجع کلمات، مشابه متنهای آهنگین شما یافتم. و به نظر من، در بوستان پر از گلِ انقلاب، هر گلی بویی داره و این نافیِ جایگاه شقایق و محمدی و نرگس و مریم و یاس و… نیست. مهم هارمونی زیبای این باغ پر طراوته…!
نمیدونم بهتر شد یا بدتر! 🙂
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
گند زدی! 🙂 آقا ما دوستت داریم…
برف و آفتاب؛
اون علامت سوال و تعجب پشتش، یعنی شما با لحن پرسشی تاکیدی بخون. یعنی نویسنده خواسته لحنش رو بگه!
خیلی بخوای واقعی بخونی به “هست” که می رسی، سرت را هم به چپ و راست تکون میدی!!
…؛
آره! ابروهات رو هم میبری بالا! 🙂
خوب کسی اگه نتونه لحن جمله رو متوجه بشه، علامت سؤال ممکنه گمراهش کنه! ممکنه با لحن یه جملهی پرسشی معمولی بخونه.
مشکل ما اینه که این نوع جمله، یه علامت مخصوص برای خودش لازم داره! مثل علامت تعجب یا علامت سؤال! یکی باید یه علامت جدید براش درست کنه!!
آقا ما بگیم؟؟؟
این صفحهی «گزارش روز» کیهان که هست…!؟ 🙂
🙂 🙂 خودم میدونستم!!
خصوصی
یکی خواب شما رو دیده بود بنده خدا داشت سکته میکرد! چه کردی تو پسر؟!
ای خداااا… برف و آفتاب؛
علامت جدید لازم نیس واسش بسازن! علامت سوال و تعجب، پشت هم یعنی پرسشی تاکیدی!
چیزی که میپرسی اما جوابشو مخاطب میدونه و میدونی که میدونه!!
به ابرو هم دقت نکرده بودم. خخخخ
اصلا چرا حضرات، جواب سوال آقای قدیانی را در مورد “خب” ندادند؟
بلد نبودند لابد دیگه! بعد آقای روحانی بهمون میگه بیسواد، بهتون برمیخوره!
آرمیتا به آرزویش رسید! آرزویی که پدرش هم داشت با این تفاوت که…
http://storage.qmery.com/repository/23/4990-640×360.mp4
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
تیتر متن امشب رو داشته باش؛
«جمهور را به رئیس جمهور نمیفروشیم!»
و ایضا تیتر یک وطن امروز فردا را؛
«بنزین را دولت آزاد کرد!»
شاید هم
«دولت، بنزین را آزاد کرد!»
یعنی غوغایی شده توی روزنامهها… 🙂
اصلا پرسشی تاکیدی نیست.
اصلش این بوده:
اون صفحه که تو کیهان هست (رو میشناسی؟)
و اگه جواب “خوب” شنید که یعنی “آره میشناسم”، ادامهی جملهش رو میگه. ولی اگه شما پرسیدید “کدوم صفحه؟” باید دربارهی اون صفحه توضیح بده تا شما بشناسیدش، و بعد ادامهی جملهش رو بگه.
تا جایی که من میدونم قواعدی برای این مدل جمله نوشته نشده.
ببخشید اگه بحث کشدار شد.
خیلی بی سر و صدا و یواش، بنزین رو گرون کردن و اصلا به روی خودشون هم نمیآرن!
(یک کامنت طولانی نوشتم، ولی آخرش همین یک خط ازش موند! امان از خودسانسوری!)
عرضه دارین، ارز رو تک نرخی کنین.
بنزین رو که ننجون شیخ ساده لوح هم بلده!!!
ما در سوم خرداد جمع میشویم تا اعلام کنیم اگر بازهم دشمن خرمشهری را تصرف کند، ما آن خرمشهر را آزاد خواهیم کرد.
…این حماسه ادامه خواهد یافت تا همه خرمشهرهای سرزمین اقتصادی، تجاری، بانکی، سیاسی، فرهنگی و همه و همه آزاد شود و آن وقت ما جشن بگیریم.
شما امنیت مملکت رو به فنا ندید آزادسازی خرمشهرهای دیگه پیشکش. بعدشم خرمشهر را خدا آزاد کرد نه جنابعالی! عجب اعتماد به سقفی!!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
به جای خرمشهرهای اقتصادی، بنزین رو آزاد کرد! 🙂 و اما، تیتر متنم + حدودا ۱۵ جملهاش دچار «اعتدال» شد!
اح اح اح!
حرف زدنش چقدر رو مخه!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
وطن امروز شماره فردا، مردک رو دوباره عصبانی میکنه! یعنی صفحه بستیما! 🙂
سه خبر نامحرمانه هم بدم بهتون که عجیب موثقاند؛
یک- چند روز پیش ناطق به حسن زنگ زده گفته؛ تو چرا اینقدر زود عصبانی میشی؟! اینطور ادامه بدی دور بعد رای نمیاریها!
دو- حسن در جمع کابینهاش برداشته گفته؛ اگه توافق نشه، احدی نمیتونه این کشور رو اداره کنه!
سه- همه وزرا هم ازش شاکی هستن که چرا وقت ملاقات خصوصی، خیلی خیلی خیلی کم و به ندرت میده بهشون. این موضوع بیربط با تغییرات آتی کابینه نیست!
امان از اعتدال!!
امان از مدعیان نامتعادل اعتدال!
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1608&pid=1&type=0
خصوصی
البته بعد انتشار متنتون عمومی کنید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
مشکلی یخ!
خیلی مرتبط نیست ولی تو دلمه که اینو بگم که؛
حماقتی که امثال کوچکزاده و قاضیزاده تو مجلس دارن میکنن، کمتر از بیعقلی دولت نیست!
به همون اندازهای که دوست دارم تو مجلس بعدی، لاریجانی و مطهری نباشن، خداخدا میکنم که این دو تا اسکلتمام هم نباشن!!
مرتضی؛
این کریمی قدوسی هم یکی در میون شیش و هشت میزنه!
اینا چرا اینطوریان؟!
آدم واقعا گاهی به عقلشون شک میکنه!
آره سید ایشون از قلم افتاد!
از چیزای دیگهای هم افتادن البته…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسین قدیانی:
فضای کامنتها متعلق به شما دوستان عزیز است، فلذا خیلی دوست ندارم علاوه بر پست وبلاگ، اینجا هم مدام اظهار نظر کنم و فضولی، لیکن بنا را بر این بگذارید که حتیالمقدور اسم اشخاص را نبرید، آنهم با بعضی الفاظ نادرست. اولا؛ کنار هم قرار دادن نام رئیس محترم مجلس با علی مطهری، انصافا بیانصافی در حق علی لاریجانی است. همین قدر را بدانید که اساسا مصلحت نیست مجلس و بویژه رئیس آن، با همان گارد کیهان و وطن امروز به نقد دولت بپردازند. ضرورتی هم ندارد. نفعی هم ندارد. اتفاقا به اقتضای زمان و بصیرت، مصلحت بر این است که منتقد، مستقل از مجلس و قوه قضائیه و حتی بسیج و سپاه و… بلکه میخواهم بگویم «حضرت ماه»، نقد خودش را مطرح کند. منتقد دولت باید تکیه کند روی عقل و دلیل و برهان و منطق. افکار عمومی هم در این حالت، بهتر و آسودهتر نقد منتقد را میپذیرد. فلذا من گاهی که متوجه دفاع مجلس و سپاه و بسیج و… از کلیت دولت، حتی کلیت مذاکرات میشوم، کاملا درکشان میکنم. اگر حد این دفاع را رعایت کنند و مثلا برندارند بابت فلان اتفاق، به بزرگان تبریک بیخود بگویند، سیاستی قابل درک است. ثانیا؛ جناب آقای کوچکزاده شاید مثل همه ما ایراداتی داشته باشند اما «…» هم نیستند دیگر. اینجا از آن جاهایی است که باید به جای «سیاست»، همدیگر را توصیه کنیم به «تقوی»، به «تقوای سیاسی»، به «تقوای جمعی». اینکه حالا جماعتی از دوستان، دوست ندارند سر به تن ح ق و نوشتههایش باشد و ۸۸ تا ۹۰ یادشان رفته و ال و بل، دلیل نمیشود که ما هم عاری از فضای مهر و محبت، درباره این عزیزان سخن بگوییم. نقد البته بلامانع است اما اهانت هرگز. شرمندهها!
از حرفی که امروز به ظریف زده بود، عصبانی بودم!
ایشون چکاره هستند که از طرف حضرت آقا بخوان به کسی حرفی بزنن؟!
من همیشه میگم، رئیسجمهور، نماینده، وزیر و… باید حد خودش رو بدونه، متوجه سطح خودش باشه، درک نمیکنی نماینده نشو!!
“مرتضی اهوازی” که نیستی، نمایندهای خیر سرت!
در مورد لاریجانی هم درست که کنار مطهری اسمش رو آوردم ولی دلیلی که برای آرزوی نبودنشون در دور بعدی مجلس داشتم، با هم متفاوت بود!
به قول نمایندهی یکی از شهرای خوزستان که میگفت، من با خاتمی راحتتر کار میکنم تا لاریجانی، چرا؟ چون تکلیفم باهاش مشخصه!
نهایتا کاملا حق با شماست و نباید اونجوری میگفتم ولی گفتم!! نماینده که نیستم! مرتضی اهوازیم!!
اول میخواستم بزنم خصوصی ولی بعد گفتم ولش کن!
هرچند خصوصیبودنش چیزی از تند یا اشتباهبودنش کم نمیکرد!
مخلص
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ح ق:
از قضا اصل دعوای ما با این جماعت در انتخابات ۹۲ سر رعایت همین چیزها بود دیگه. «اصلاحطلبان در صحنه نیستند» و الباقی قضایا. حالا البته جناب کوچکزاده، جزء خوبهاشونه! توی این جماعت، کسانی هستند که هم از طرف بزرگان حرف میزنن، هم حرف بزرگان رو زمین میزنن! ادعا هم دارن عین چی…