در تلگرام نیستم!

من یک شماره‌ای داشتم صفر نهصد و دوازده، آخرش سی و دو که اواخر سال ۸۸ با شیطنت سایت «بالاترین» گمانم، سر از اینترنت درآورد! با همه سختی‌ها اما من این شماره رو حفظ کردم تا تابستان امسال که یک روز دیگر واقعا خسته شدم؛ همه جور مزاحمی داشتم، از سیاسی بگیر تا فرهنگی و به خصوص فرنگی! سر همین، یک روز رفتم و واگذارش کردم! و البته دلم سوخت برای اون بنده خدایی که صاحب جدید شماره کذایی شده بود!

القصه! امروز جناب نادر قدیانی «انتشارات قدیانی» که در جریان واگذاری خط مد نظر نبود، به من زنگ زد که «اومدی تلگرام؟ این عکس لب دریا کیه؟ و چرا هم‌چین؟» و از این حرفها! بعد هم جواد آقایی و خیلی‌های دیگر، بنا کردند نشان دادن عکس لب دریا (!) به این حقیر کمترین! ایضا ذکر این نکته که «شایعه کرده‌اند بالاخره در تلگرام هم حاضر شدی بیایی» و باز از این حرفها! جهت اطلاع، اون خط واگذار شده و هر صفحه و چیزی که مترتب بر اون خط، در فضای مجازی باز شده، دخلی به من ندارد! من در تلگرام نبوده، نیستم و نخواهم بود! اساسا جز «قطعه ۲۶» هیچ رسانه دیگری در فضای مجازی ندارم!

این از این… و اما، اخیرا چند باری شده که با امضای من مطالبی در این شبکه‌های ذلیل‌مرده اجتماعی می‌گذارند که هیچ روحم از آنها خبر ندارد! شک ندارم این کار همان کسانی است که مطالب ما رو برمی‌دارن تحریف می‌کنن! لذا فرض است بر دوستان، که ضمن داشتن بصیرت (!) هوشیاری خود را حفظ کنند!

متنی که توی این وبلاگ گذاشته نشده باشه، صدالبته متن من نیست، الا مطالب قدیمی‌تر از عمر این وبلاگ! ی کارایی می‌کنن‌ها! برداشتن با امضای راقم این سطور، متنی گذاشتن در شبکه‌های اجتماعی، با این محتوی که «تهران از کوفه هم کوفه‌تر است» و باز هم از این حرفها!

تمام کنم این اراجیف را با سخنی خطاب به مالک خط واگذار شده؛ «آخه مشتی! اون عکس هست که تو برداشتی از خودت گذاشتی؟! یعنی من باید از تو هم بکشم؟!» 🙂

این نوشته در یسار ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. صبا می‌گوید:

    به نام خدا
    🙂

  2. ناشناس می‌گوید:

    هر کجا هستی باش
    قطعه ۲۶ مال تو است
    آسمان
    عشق
    زمین
    فکر
    قلم
    مال تو است

    همچنین تأیید کامنت
    حذف و تعدیل
    بُلد
    سئوال 🙂
    مال تو است
    مال تو است

  3. ناشناس می‌گوید:

    ضمنا هر کجا هستی باش
    فقط باش
    خوب باش
    مهربون باش
    با ما دوست باش

  4. سمانه می‌گوید:

    در تلگرام نیستم!

    صبا!
    سلام 🙂

  5. صبا می‌گوید:

    سمانه!
    سلام…
    خط اول کامنتت یعنی شما هم در تلگرام نیستی؟
    راستی! از شکلک خنده‌ات ذوق کردم.
    ممنون!

  6. سیداحمد می‌گوید:

    بنده هم هم‌چنین!
    در تلگرام و هیچ شهر مجازی دیگه‌ای نیستم!
    عشق است قطعه ۲۶!
    سلام!
    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    یک آن فکر کنید پرچم اسلام را مثلا آقای رفسنجانی بخواهد تحویل امام زمان بدهد! 🙂 به این رفوزه در امتحان نزدیکان، هم‌چین کارهایی نیامده! تو می‌مانی حضرت آقا! قسم به خون شهدا، خدا با تو کارهای آخرالزمانی دارد! خدایا! خدایا! عاشق دیدن آن روز هستم که فرزند برومند فاطمه، امام خامنه‌ای، پرچم اسلام و انقلاب را به دست یوسف زهرا، امام زمان بسپارد. حضرت سیدعلی! از کدام رفتن سخن می‌گویی، وقتی خدا با تو کارهای آخرالزمانی دارد؟! جز تو، احدی لیاقت ندارد، تأکید می‌کنم؛ احدی لیاقت ندارد برای آن لحظه رویایی… تا ظهور، تو باید بمانی، اگر می‌خواهی انقلاب بماند و اگر می‌خواهی انقلابی، انقلابی بماند! بغض تو، ظهور را نزدیک‌تر می‌کند! بخوان! «شعبانیه» بخوان! این هم ظهور را نزدیک‌تر می‌کند! حضرت آقا! جان خیلی شیرین است اما نه اندازه این دعا که؛ «خدایا! خدایا! از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا». در ضمن حضرت آقا! «خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست».

  7. صبا می‌گوید:

    آقا! من که اعتراف می‌کنم هستم.
    البته در چهارچوب قانون و مقررات تعین شده از طرف خودم و نه هر چی شبکه اجتماعی که وجود داره.
    ی جورایی با این بعد مسافت، صله‌رحم حساب می‌شه! 🙂

    آقا سید!
    سلام. رسیدن به خیر!
    این بیابون‌هایی که شما می‌گردید، سوغات نداره بیارید؟

  8. صبا می‌گوید:

    دعای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع دست‌اندرکاران اقامه‌ی عزای فاطمی در بیت ایشان
    تلخی‌های زیادی، بدبختی‌های زیادی، ضعف‌ها و روسیاهی‌های زیادی، این ملّت در طول تاریخ تحمل کرده؛ پروردگارا‌! هرگز این ملّت را به آن روزهای تلخ برنگردان!
    http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=32631

  9. سایه/روشن می‌گوید:

    اصلا تصورش هم خنده داره! 🙂

  10. حیدرعلی می‌گوید:

    سلام به حاج حسین و دوستان
    خب مرد حسابی! خاموش می‌کردی، می‌ذاشتی کنار!
    بیکاری‌ها!

  11. سمانه می‌گوید:

    صبا!
    این که چیزی نیست!
    اگر قوانین قطعه اجازه می‌داد، هزار تا شکلک برات می‌فرستادم!
    هزار تا این‌جوری! 🙂

  12. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    «تو» نه، شما!
    .
    .
    .
    .
    .
    «مالک خط واگذار شده» 🙂

  13. جامونده می‌گوید:

    جواب‌تون به سیداحمد بسیار عالی، دقیق و آرامش‌بخش بود…
    اللهم عجل لولیک الفرج…

  14. عادیات ضبحا می‌گوید:

    منم از هیچ شبکه اجتماعی استفاده نمی‌کنم.
    حالا بقیه هر چی دل‌شون می‌خواد بهم بگن… اصلا مهم نیست!

  15. عادیات ضبحا می‌گوید:

    راهیان نور بودم… وقتی برگشتم، فیلم صحبت‌های آقا رو از سایت‌شون دیدم… چرا آقا اون‌طوری صحبت کردند؟
    غم همه وجود آدم رو می‌گیره!
    خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، از نهضت خمینی محافظت بفرما، خامنه‌ای رهبر به لطف خود نگه دار…

  16. برجک زنی با لباسی خاکی می‌گوید:

    حاجی!
    واجب شد برم شماره‌تان را بیابم و بروم با تلگرام دیگر دوستان ببینم چه عکس خاک بر سری گذاشته‌اند…

  17. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    هر کجا هستم، باشم
    «در تلگرام نیستم!»

    اینستا…
    وایبر
    واتس‌آپ
    لاین
    تانگو
    «و از این حرف‌ها!»

    چه اهمیت دارد
    گاه اگر می‌گیرد
    مالک خطم «هم‌چین»
    لب دریا عکس!

    من نمی‌دانم که چرا می‌گویند:
    «نت» دنیای عجیبی است، «فیس‌بوک» فلان…
    و چرا «تهران از کوفه هم کوفه‌تر است»!
    و «ی کارایی می‌کن‌ها!»
    «و از این حرف‌ها!»

    این «اراجیف» چه کم از شعر «سپهری» دارد؟!

    بصیرت(!) باید داشت…
    هوشیار باید بود!
    «این از این…»
    «و باز هم و از این حرف‌ها!»

  18. برجک زنی با لباسی خاکی می‌گوید:

    قبلا جلوی مدرسه‌مان نوشته بودند:
    «بسیجی خستگی را خسته کرده»
    بعد از ۲۰ سال یهویی الان یادم افتاد
    بسیجیا رو عشقه
    علمدار ولایت! بسیجیان فدایت

  19. جهرمی می‌گوید:

    سلام حسین آقا…

  20. صبر می‌گوید:

    چقدر همه‌تون با ذوق می‌گید؛
    «در تلگرام نیستم!»

  21. چشم‌انتظار می‌گوید:

    دیدم جواب منو ندادی داداش!
    با خودم گفتم؛ حتما این عکس یکی از شهدای پرورش اندام بوده! 🙂
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    ح ق:
    حالا شانس آوردیم عکس لب دریا مردونه بود کاملا!
    اینقدرش جای بسی مسرت داره! 🙂

  22. صبا می‌گوید:

    بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
    نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما
    نمی‌دانم کجایی یا که ای آنقدر می‌دانم
    که می‌آیی که بگشایی گره از بندهای ما
    زنده‌یاد قیصر امین‌پور

    خدا رحمت کند همه رفتگان را در این آخرین شب جمعه سال، مخصوصا «مجنون»!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.