آنچه در پست قبلی درباره رأی دادن به تمام لیست اصولگرایان نوشتم، الحمدلله امری پذیرفته شده میان قریب به اتفاق جریان اصولگرایی است. خود من نسبت به بعضی افراد این لیست، نظر منفی و نسبت به بعضی دیگر نظر خنثی دارم. یعنی اگر بخواهم تنها و تنها بر مبنای دلم رأی بدهم، فکر کنم به ۸ یا ۹ نفر این لیست نباید رأی بدهم اما تویی که داری این متن را میخوانی چه بسا از چند نفر دیگر بدت بیاید و آن دیگری هم از چند نفر دیگر! حال فرض کنید هر که برای خود یک لیست «سی منهای فلان عدد» درست کند! نتیجه آن خواهد شد که خودمان با دست خودمان زمینه ورود افراد کمتری از عناصر اصولگرا به مجلس را فراهم کرده، نیز زمینه ورود افراد بیشتری از جبهه مقابل. سر همین، در متن قبلی از عبارت «سی منهای عقل» استفاده کردم. شکر خدا تجربه ۹۲ هم پیش روی ماست. و باز شکر خدا شاهد نوعی بلوغ در سیاستورزی دوستان اصولگرا هستیم. این مهم را باید به فال نیک گرفت. تکلیف و نتیجه، از قضا در اغلب موارد، نه در تعارض با هم، بلکه در امتداد هم هستند. تکلیف به ما میگوید رأی بدهیم به تمام این لیست، کسب نتیجه دلخواه هم صدالبته با این وحدت در فرایند رأی دادن، بیشتر امکان و احتمال وقوع دارد. قدر مسلم ما باید قدم خود را درست برداریم تا فرداروزی احیانا اگر شکست خوردیم، خود را ملامت نکنیم که اگر فلان کار را میکردیم، احتمال پیروزی بیشتر میشد. حالا چرا من اینقدر از شکست حرف میزنم؟! آیا چون در جمهوری اسلامی سنت است که اولین دوره انتخابات مجلس در هر دولتی، رأی مردم عمدتا به نامزدهای همسو با آن دولت باشد؟! نه لزوما! و این «نه لزوما» وقتی تشدید میشود که در میان مردم باشیم و بدانیم و بفهمیم که رکود، تورم، بیکاری و… باعث شده که مردم خیلی راضی از دولتی نباشند که پشتش را کرده به همه این مشکلات، در عوض، آغوش بازش تنها از آن دشمن است! آن سنتی هم که عرض شد، از آن رو بود که دولتها معمولا در ۲ یا ۳ سال اول فعالیت خود، عمدتا موجبات رضایت مردم را فراهم کرده بودند. الان اما مردم در مهمترین اقدام دولت از نظر خود دولت یعنی برجام، خیلی چشمانداز روشنی نمیبینند. و نه تنها نمیبینند، که این سخن، از مردم زیاد شنیده میشود که همهاش برجام، برجام، برجام، همهاش سیاست و سیاست خارجی! پس کی اقتصاد و معیشت؟ مردم این را هر چند دیر اما به خوبی فهمیدهاند که «گشایش اقتصادی» لزوما از بستر «سازش سیاسی» حاصل نمیشود. و اینگونه نیست که تو اگر منباب دل دشمن، مانع چرخش سانتریفیوژها شدی، چرخ اقتصاد شروع کند به چرخیدن. با این حساب، من چرا این همه حرف از شکست میزنم؟! شما «آقای حقگو» را نمیشناسید! ایشان معلم ورزش ما بود در مقطع ابتدایی. من از این معلم عزیز ۲ پند نیکو به یاد دارم که عجیب به درد این متن میخورد. ایشان، یکی این را همیشه میگفت: «همیشه فکر کنید ۲ هیچ از حریفتان عقب هستید! با این فرض بروید داخل زمین! با این فرض، شما اگر گل اول را به حریف خود زدید، زودی بنا نمیکنید به عقبنشینی! چرا که باید گل دوم را بزنید، بلکه تازه مساوی شوید!» و یکی هم این را همیشه میگفت: «حتی در فوتبال سیزدهبدر هم بازی را شوخی نگیرید! بگذارید عطش برد، همیشه با شما باشد! بگذارید چنان عطش برد در شما چیره باشد که اگر فوتبال سیزدهبدر را باختید، خیال کنید در فینال جام جهانی شکست خوردهاید!» دوست عزیزی که داری این متن را میخوانی! اصلاحطلبان را همیشه در صحنه بدان! و همیشه احتمال بردشان را بده! اصلا فرض کن هنوز مسابقه شروع نشده، ۲ هیچ از او عقب هستی! این قبیل فرضیات، از قضا باعث میشود مهرهها را به گونهای بچینی که احتمال بردت بیشتر شود! ۹۲ چرا ما به آقای روحانی باختیم؟! چون فکر نمیکردیم به ایشان ببازیم! چون فکر شکست را نکرده بودیم! چون فکر میکردیم ۲ هیچ جلو هستیم از ایشان! چون فکر میکردیم صحنه خالی است؛ گل و بلبل است، سیزدهبدر است! به عبارتی راست میگوید آقای هاشمی! «فقط ۳ یا ۴ درصد رأی داشت آقای روحانی» اما سیاستورزی عالیجناب با عدم اتحاد ما اصولگرایان، جمع شد و جناب روحانی رئیس جمهور مملکت شد! پس اولین و مهمترین راه برای رسیدن به پیروزی آن است که اتفاقا احتمال شکست را بدهی! این همه را که گفتم، این انتخابات و آن انتخابات ندارد اما برای مکانیسم رأی دادن در انتخابات خبرگان، علاوه بر همه این نکات، به موارد دیگری هم باید اندیشه کرد. تا ببینیم چی به چی هست و به قول معروف؛ چند چندیم، خوب است ابتدا صلواتی نثار روح آیتالله مهدوی کنیم. بعد هم خوب است این نقد را به نظام وارد کنیم که تو اساسا و اصولا چرا کاری میکنی که حتی دشمن قدارهبندی چون آمریکا و انگلیس هم در انتخاباتی به حساسیت انتخابات خبرگان، نامزد و لیست داشته باشد؟! والله جمهوری اسلامی بهترین جای ممکن برای اپوزیسیون است! اینجا «بهشت اپوزیسیون» است! طرف، نامزد انتخابات خبرگان رهبری است که برای ما رهبر معین کند، میبینی قبل از هر چیز «نامزد بیبیسی» است! واقعا چرا باید اینگونه باشد؟! این، انتخاباتی است در داخل نظام یا انتخاباتی است که در آن حتی «صدای آمریکا» هم نامزد دارد؟! من میخواهم بدانم آیا حد و مرز دموکراسی کجاست؟! تا آنجا که شیطان بزرگ و روباه پیر هم یک طرف انتخابات خبرگان رهبری جمهوری اسلامی باشند؟! فیالحال باید بخندیم یا گریه کنیم؟! آری! فیالحال باید بخندیم و پز بدهیم که جمهوری اسلامی، فیالواقع کیلومترها جلوتر از خط مقدم دموکراسی در حال حرکت است؟! یا گریه کنیم و متأسف باشیم که اگر نخواهیم دشمن جلاد، یک طرف انتخابات ما، آنهم انتخابات خبرگان رهبری ما باشد، چه کسی را باید ببینیم؟! این متن، چند خط پایینتر، به قربان آیتالله جنتی هم خواهد رفت اما حضرت آیتالله! گلهها داریم ما از شورای نگهبان! آیا این همه شهید دادهایم که آمریکا و انگلیس، در انتخابات خبرگان رهبری، نامزد رسمی داشته باشند؟! پس این شورای شما دقیقا تشکیل شده که نگهبان چه چیزی باشد؟! اینکه من گفتم ما باید فرض کنیم در هر انتخاباتی ۲ هیچ عقبیم، فقط یک افه نبود! واقعا ۲ هیچ عقبیم! این سو، یک رسانه ملی است که باید عادل باشد و در جانب بیجانبی! و اگر از دستش در رفت و مثلا در «بیست و سی» چیزی نازکتر از گل بار عالیجناب کرد، چنان باید از طرف مدعیان متهم شود که انگار نه انگار در همین موضوع برجام، رسما بدل به «ارگان دولت» شد و به هزار نحو ممکن از مردم خواست همراه دولت، شاد باشند و تبریک پشت تبریک! این از رسانه این سو، اما بنازم رسانههای آن سو را! آیا جز این است که رسانههای آن سوی آب، بدون هیچ محدودیتی، رسما و علنا تبلیغ عالیجناب و… را میکنند اما رسما و علنا اعلام میکنند که مردم ایران! به این ۳ آیتالله رأی ندهید؟! به حدی که تو گویی «شورای نگهبان معکوس» راه انداختهاند برای ما؟! و اما گمانم به خوب جایی رسیدهام تا مشخصا وارد مقوله نحوه رأی دادن دوستداران انقلاب در انتخابات خبرگان شوم. من ضمن اینکه متوجه منطق کم و بیش حکیمانه حضور بعضی آیات و حضرات در لیست آقای هاشمی هستم و هرگز به بهانه این حضور، به خود اجازه نمیدهم عزیزانی از این دست را عناصر عالیجناب بنامم، لیکن متوجه منطق کم و بیش زیرکانه رادیو بیبیسی هم هستم که هم مبلغ شخص آقای هاشمی است، هم مبلغ صدر تا ذیل لیست ایشان! در اینجا چیست هدف دشمن؟ آیا جز صحنهآرایی به نوعی که آیات جنتی، یزدی و مصباح وارد مجلس خبرگان نشوند؟! دقیقا از ورای همین زاویه است که آقای هاشمی مدام میگوید به تمام افراد لیست من رأی بدهید! لیست ایشان اما در ۸ نفر با لیست جامعه مدرسین مشترک است. بیاییم این احتمال را بدهیم که لیست عالیجناب رأی خوبی از مردم گرفت. در این صورت، نامزدهای مشترک حتما وارد مجلس خبرگان خواهند شد و ما نیز قطعا از ورود نامزدهای مشترک -البته منهای یک نفر!- به مجلس خبرگان شاد خواهیم شد اما در این صورت، آیا این احتمال وجود ندارد که حضرات آیات جنتی، مصباح و یزدی از ورود در مجلس خبرگان بازبمانند؟! من همین جا بگویم که اتفاقا برخلاف باور شمای خواننده، خیلی برایم تفاوتی ندارد که جناب جنتی وارد مجلس خبرگان شوند یا جناب موحدی. البته تفاوت که دارد لیکن نه خیلی! بحثم سر نقشه دشمن است، نقشه خطرناک دشمن! و عملیاتی شدن آن! آیا چیزی از این بدتر هم هست که دشمن بگوید این ۳ نامزد نباید با اقبال مردم روبرو شوند، و دقیقا همین هم بشود؟! اینجاست که من باید کلی حساب و کتاب کنم و ببینم آیا رأی دادن به نامزدهای مشترک، به مصلحت هست یا نیست؟! و آیا اینجا هم لیستی رأی دادن به مصلحت هست یا استثنائا بنا به دلایلی نیست؟! این مهم اما مشخص نمیشود الا آنکه نظرسنجی قابل اتکایی پیش رویمان باشد که متأسفانه نیست! ما دقیقا نمیدانیم مردم نه چندان معتقد به نظام، برای خبرگان، تنها نام ۲ نفر اول لیست عالیجناب را مینویسند یا به همه لیست رأی میدهند؟! و اصلا نمیدانیم دقیقا چقدر مشارکت میکنند؟! اگر میدانستیم مشارکت این افراد محدود بود، ایضا تنها اکتفا به نوشتن نام ۲ نفر اول لیست مد نظر میکردند، من این شجاعت را دارم که از حرفم در متن قبل دست بکشم و بگویم همان به که به تمام لیست جامعه مدرسین -البته به جز یک نفر!- رأی بدهیم. مسئله اینجاست که برآورد دقیقی در این باره نداریم و فضا به گونهای است که مجهولات انتخابات خبرگان، بسی بیشتر از معلومات آن است! حال چه باید کرد؟! آیا باید بر مبنای بعضی احتمالات، در خبرگان هم لیستی رأی داد؟! یا باید بر مبنای بعضی احتمالات دیگر، قید رأی دادن به نامزدهای مشترک را زد؟! همین جا بگویم که چون فضای انتخابات خبرگان، کمی بیش از حد پیچیده شده، فعلا نه میتوان رأی دهندگان به تمام لیست جامعه مدرسین را شماتت کرد، نه کسانی را که تمایلی به رأی دادن به نامزدهای مشترک ندارند. شاید بد نباشد صبر کنیم تا روزهای آینده، بلکه فضا تا حدودی دستمان آمد. من همانطور که در متن قبلی هم نوشتم، بنایم بر این است که به هیچ کدام از نامزدهای مشترک رأی ندهم، با این تحلیل که عاقبت، نامزدهای مشترک حتما رأی خواهند آورد. آنچه برای من مهم است این است که نکند رأی امثال من به نامزدهای مشترک باعث عدم رأی آوری علامه مصباح، آیتالله یزدی و آیتالله جنتی شود. یعنی درجه آخر جوری شود که صدر تا ذیل لیست هاشمی وارد خبرگان شوند. نکته مهم اینجاست که باید «بصیرت در لحظه» داشت. آنچه دیشب و امشب نوشتم، از برای تحلیلم بود برای همان دیشب و امشب. تحلیلی که با توجه به گنگی فضا، خیلی هم نمیتواند ادعای درستی و راستی داشته باشد. در این باره، فکر کنم لازم است دوستانی که در انتخابات خبرگان، مثل من فکر میکنند یا نه، خواهان لیستی رأی دادن هستند؛ هر ۲ گروه بدانند که «بصیرت در لحظه» حاصل نمیشود الا با «انعطاف». شاید ۴۸ ساعت یا ۲۴ ساعت قبل از انتخابات، من به این نتیجه رسیدم که برخلاف نظر دیشب و امشبم، لیستی رأی بدهم، شاید هم دوستان دیگر به همان نتیجه الان من رسیدند. از ۹۲ به این طرف، به شهادت این همه نوشتههای انتخاباتی، باید فهمیده باشید که چقدر برای من رأی آوردن اصولگرایان و رأی نیاوردن داعیهداران اصلاحات مهم است اما یک طرف انتخابات خبرگان، انگلیسی ایستاده که شب تا صبح و صبح تا شب، علیه آیات ضد انگلیسی تبلیغ میکند. قطعا هر نامزد اصولگرایی که وارد مجلس خبرگان شود، برای من باعث شادی است اما من شادی مشترک با دشمن را دوست ندارم! و اگر هم مجبور شدم به نامزدهای مشترک رأی ندهم، هرگز به خاطر نظر منفی یا حتی نظر خنثی نسبت به ایشان نیست، بلکه به خاطر نظر منفی نسبت به دشمن و دشمندوستان است! «سی منهای عقل» همانقدر غیر عاقلانه است که «شانزده بعلاوه خنده BBC»! تا شبهای دیگر، فعلا!
یسار
در تلگرام نیستم! من یک شمارهای داشتم صفر نهصد و دوازده، آخرش سی و دو که اواخر سال ۸۸ با شیطنت سایت «بالاترین» گمانم، سر از اینترنت درآورد! با همه سختیها اما من این شماره رو حفظ کردم تا تابستان امسال که یک روز دیگر واقعا خسته شدم؛ همه جور مزاحمی داشتم، از سیاسی بگیر تا فرهنگی و به خصوص فرنگی! سر همین، یک روز رفتم و واگذارش کردم! و البته دلم سوخت برای اون بنده خدایی که صاحب جدید شماره کذایی شده بود!
القصه! امروز جناب نادر قدیانی «انتشارات قدیانی» که در جریان واگذاری خط مد نظر نبود، به من زنگ زد که «اومدی تلگرام؟ این عکس لب دریا کیه؟ و چرا همچین؟» و از این حرفها! بعد هم جواد آقایی و خیلیهای دیگر، بنا کردند نشان دادن عکس لب دریا (!) به این حقیر کمترین! ایضا ذکر این نکته که «شایعه کردهاند بالاخره در تلگرام هم حاضر شدی بیایی» و باز از این حرفها! جهت اطلاع، اون خط واگذار شده و هر صفحه و چیزی که مترتب بر اون خط، در فضای مجازی باز شده، دخلی به من ندارد! من در تلگرام نبوده، نیستم و نخواهم بود! اساسا جز «قطعه ۲۶» هیچ رسانه دیگری در فضای مجازی ندارم!
این از این… و اما، اخیرا چند باری شده که با امضای من مطالبی در این شبکههای ذلیلمرده اجتماعی میگذارند که هیچ روحم از آنها خبر ندارد! شک ندارم این کار همان کسانی است که مطالب ما رو برمیدارن تحریف میکنن! لذا فرض است بر دوستان، که ضمن داشتن بصیرت (!) هوشیاری خود را حفظ کنند!
متنی که توی این وبلاگ گذاشته نشده باشه، صدالبته متن من نیست، الا مطالب قدیمیتر از عمر این وبلاگ! ی کارایی میکننها! برداشتن با امضای راقم این سطور، متنی گذاشتن در شبکههای اجتماعی، با این محتوی که «تهران از کوفه هم کوفهتر است» و باز هم از این حرفها!
تمام کنم این اراجیف را با سخنی خطاب به مالک خط واگذار شده؛ «آخه مشتی! اون عکس هست که تو برداشتی از خودت گذاشتی؟! یعنی من باید از تو هم بکشم؟!» 🙂
(۲۲ دیدگاه)
- بایگانی: یسارهمپای جلودار خداحافظ عمو فرج
اصغر آبخضر*: تازه رنگ و بوی جلسات عزاداری مسجد جوادالائمه رونق میگرفت که حضور آقا فرج شمع محفل بچهها شد و برای همنسل و همسن و سالهای من که سخت مجذوب رفاقت بچههای محل و مسجد بودیم، حضور مخلصانه و بیریای ایشان بسیار گرم و صمیمی جلوه میکرد. آقا فرج زودتر از آنکه فکرش را کنی، در دل بچههای محل جا باز کرد. بخصوص در حوزه هنر، شده بود پناهگاه امنی برای بچهها و البته بعدها در حوزه هنری هم بدل به یک سایه مهربان شد برای بچهها، مهربان و البته انقلابی. در مسجد جوادالائمه اما زودتر از همه ما، شهید اکبر قدیانی و مرحوم امیرحسین فردی رفاقت خود را با آقا فرج گره زدند. حس و هنر مداحی اکبر قدیانی البته عامل مضاعفی برای تشدید این رفاقت شد. مراسم عزاداری و نوحههای آقا فرج سلحشور آنقدر دلنشین بود که خیلی زود بر دل و جان نشست. اندک اندک آن روی سکه آقا فرج که شناخت و آشنایی او با هنر نمایش بود، جان گرفت و تشکیل گروه تئاتر و اجرای نمایش «حر» خیلی زود در غرب تهران گل کرد. هر چند جلسات قرآن، و استادی آقا فرج با آن صوت زیبا و دلنشین، شمع محفل گرم بچههای محل شد اما «نمایش حر» چیز دیگری بود. میبینم و میشنوم که هنوز هم درباره «حر» این سو و آن سو حرف میزنند و یاد آقا فرج را گرامی میدارند. نمایشی که آن روزها خیلی زود دهان به دهان، میان تمام جوانهای انقلابی میگشت و پای ایشان را یا به مسجد جوادالائمه باز میکرد یا به مسجد حضرت علیاکبر در میدان هاشمی، محله قدیمی آقا فرج. نمایشنامه حر با آن اجرای انقلابی، حکایتی طولانی و خاص دارد که باید از زبان بهزاد بهزادپور، دوست و یار قدیمی آقا فرج، جزئیات آن را شنید. همین قدر میدانم که «حر» دنیایی خاطره با خود دارد. «حر» نمایشی بود با بازی جمعی از «احرار» که از همه آزادهترشان خود آقا فرج بود. شروع نهضت و پیروزی انقلاب اسلامی با آن شکوه بیبدیل، موجب تشکیل هسته اولیه جمع هنرمندان مسلمان در «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» شد. کافی بود تا امثال آقا فرج و مرحوم امیرحسین فردی و مرحوم رسول ملاقلیپور و دیگر بچههای حوزه هنر آن روز، این جمع هنرمندان اسلامی و انقلابی را شکل دهند تا به سرعت، حوزه هنری به عنوان اولین کانون هنرمندان مسلمان و انقلابی شکل بگیرد. حوزه هنری هنوز هم دارد نان آن روزهایش را میخورد. آن روزهایی که امثال آقا فرج، با دستی خالی اما دلی سرشار از ایمان، برای هنر متعهد و انقلابی، آستین همت بالا زدند. آقا فرج در شاخههای مختلف هنری حقیقتا صاحب سبک و دارای حرف بود و همین خصوصیات هنری کافی بود تا به عنوان یکی از اصلیترین ستونهای هنرمندان مسلمان حوزه هنری شناخته شود. بازی برجسته او در تئاتر «حصار در حصار» و شاید اولین فیلم سینماییاش یعنی «توبه نصوح» در نخستین روزهای انقلاب، از آقا فرج، یک «بازیگر کاریزماتیک» ساخته بود. آن روزها انقلابیها دنبال سینمای انقلابی و بازیگر انقلابی میگشتند که بار این همه افتاد بر دوش فرجالله سلحشور و همراهانش. اصلا توبه نصوح را در آن روزگار همه به اسم آقا فرج میشناختند و این علتی نداشت جز قلب سلیم و مهربان او که با دین و قرآن و مسجد و ارزشهای دینی گره خورده بود. آقا فرج برخلاف بسیاری از اصحاب سینما، شاید در فیلم بازی میکرد اما هرگز فیلم بازی نمیکرد! او خودش بود! یک خود صریح و صمیمی، که هم انقلابی بود و هم بالاتر، انقلابی ماند. آقا فرج سلحشور برای همیشه در دل و جان ما و همه دوستدارانش احترام دارد، نه بهخاطر رفاقت ۴۵ ساله، بلکه برای صبر و متانت و بصیرتش. نگاه نافذ او در فتنه ۸۸ و ایستادگی او در مقابل انحرافات مختلف، چه در عرصه سیاست و چه در عرصه سینما، چیزی نیست که با درگذشت این هنرمرد راستین و انقلابی به ورطه فراموشی سپرده شود. ولایتمداری او و عشق و علاقه زبانزد او به رهبر معظم انقلاب و ساخت فیلمها و سریالهای ارزشی، همه و همه دلایلی متقن است که برای همیشه یاد و خاطره آقا فرج برایم قابل احترام باشد. برای من و البته برای همه دوستداران هنر متعهد به اسلام و انقلاب. یادش گرامی باد… یاد مردی که منتظر نماند تا بهار بیاید! خود به استقبال بهار رفت! و باز هم یادش گرامی باد… آنجا که میخواند: «وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم…».
* قائممقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و از دوستان قدیمی مرحوم سلحشور
(۷ دیدگاه)
- بایگانی: یساروصیتنامه
روزنامهدیواری حق
روز قدر
ماشاءالله حزبالله
آر. کیو هشتاد و هشت
قطعهی بیست و شش
نه ده
قطعات قطعه
تفحص
آمار قطعهی بیستوشش
اطلاعات
نوشتههای تازه
بسم الله…
سلام
قریب به اتفاق صحیح است برادر!
انشاءلله که پای هیچ وطنفروش و خائنی به مجلس باز نشود.
انشاءلله بعضیها آرزوی آسیب زدن به آبرو و اعتبار نظام را به گور ببرند.
جناب مفتاحالسلطنه!
به طرفدارات بگو زحمت بکشن و برنامههاشونو طوری تنظیم کنن تا قبل از ساعت ۱۲ شب، بیان رأی بدن.
از همین الان میگه: «امیدوارم وزارت کشور و شورای نگهبان نیز زمان لازم را تا هر ساعتی که به طول بیانجامد برای رأی مردم در نظر بگیرد.»
انگار مجبورن ساعت ۱۱ شب بیان رای بدن!
حالا ۷ صبح هم بیدار نشدید، به قول رئیسجمهورتون به جهنم!
ظهر بیاید رأی بدید!
نذارید برای آخر شب که طبق قانون زمان رأیگیری تموم بشه و زبون شما دراز!
سلام
خدا قوت
سلام علیکم
ممنون از روشنگری تون.
ممنون از درایت سیاسی تون
الحمدالله
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
همینه. رأی لیستی و لاغیر.
ما به لیست وحدت رأی میدهیم. فارغ از اینکه چه کسانی درون لیست هستند.
اصلا و در حال حاضر؛ برای ما لیست موضوعیت دارد نه افراد تشکیل دهندهی آن.
حال؛ عزیزان اصولگرای مشهد ما که با اسامی مختلف در کنار لیست ائتلاف اصولگرایان لیست داده و قد علم کردهاند، با چه توجیهی قصد خدمت دارند، خدا عالم است!
نمیدونم وحدت در قاموس اون عزیزان چه تعریفی داره؟! شاید تعریفی از نوع وحدت علیاکبر خان!!
وای خدا!
مردم از خنده!
🙂
رسما شیخ حسن رو با خاک یکسان کرد!
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1827
اقای قدیانی الان برای لیست مجلس نمایندگان شبهه ای نیست.به لیست رای خواهیم داد ان شالله.
اما مجلس خبرگان چی؟
تحلیلتون بسیار جای تامل داره،نمیشه به راحتی از کنارش گذشت….
متنهای اینجوری هم خیلی حال میدهها!
داماد!
گفت: یکی از حامیان لیست مشترک مدعیان اصلاحات، کارگزاران و اعتدالیون گفته است؛ به کسانی رأی میدهیم که دغدغه رونق اقتصادی را داشته باشند!
گفتم: دولت کارگزاران که تحت عنوان سازندگی تورم ۴۹ درصد را هدیه آورد، دولت اصلاحات که محرومان و مستضعفان را «لشکر قابلمه به دستها»! مینامید و دولت اعتدال که سه سال است وعده میدهد و هنوز هم درباره همان وعدهها وعده میدهد!
گفت: اصلا اگر ادعا میکنند به کسانی رأی میدهیم که دغدغه رونق اقتصادی داشته باشند پس چرا در لیست نامزدهای آنان حتی یک اقتصاددان هم وجود ندارد؟!
گفتم: کدخدای یک روستا گفته بود داماد آینده من باید یک آدم شجاع و رشید و تحصیلکرده و خانوادهدار و… باشد. روز بعد، یک آدم بیسواد، رنجور و آسمانجُل به خانه کدخدا مراجعه کرد. پرسیدند برای چه آمدهای؟ گفت بعد از اعلام کدخدا آمدهام بگویم که دور من یکی را خط بکشید!
خصوصی؛
داداش حسین! اینجا علامت سئوال لازم نداره فکر کنم!
«میبینی قبل از هر چیز «نامزد بیبیسی» است؟!»
خبرگان، نامزدهای مطلوب انگلیس، برنامه حذف سه عالم مبارز و ماجرای مشروطه!
فکر میکنم برای انتخاب نماینده خبرگان قبلش باید یه دور کوتاه تاریخ مشروطه رو خواند!
پناه بر خدا از این شهوت قدرت!
ساندویچ خورشون هم که تازه از ولایت عموسام برگشته!
احتمالا دستورالعملهای تازه رو واسه ددیجون آورده!
آیا حاضرید نظر بنده را بخوانید……
بیربط
خبری بسیار متأثر کننده؛
امارات، دانشمندان صنعت فضایی رو جذب کرد!
صنعتی که قرار بود سال ۲۰۱۵ انسان به فضا پرتاب کند، امروز عملا از بین رفته……
اللهم عجل لولیک الفرج
من شادی مشترک با دشمن را دوست ندارم!
نکته مهم اینجاست که باید «بصیرت در لحظه» داشت.
«بصیرت در لحظه» حاصل نمیشود الا با «انعطاف».
آنچه دیشب و امشب نوشتم، از برای تحلیلم بود برای همان دیشب و امشب. تحلیلی که با توجه به گنگی فضا، خیلی هم نمیتواند ادعای درستی و راستی داشته باشد.
سلام
حاج حسین خدا قوت
امام خامنهای: انگلیسیها دلشان برای «دخالت» کردن در ایران تنگ شده……
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
(نثار روح مرحوم حاج آقا مهدوی کنی)
«تا شبهای دیگر، فعلا!»
به امید دیدار… 😉
سلام
اصولا در مجالس و مراکزی که رأیگیری انجام میشود حضور ۱ نفر بعضا تاثیرش از ۱۰۰ نفر بیشتر است، یعنی یک نفر با یک استدلال قوی در لحظه رأیگیری باعث عوض شدن ورق میشود.
به نظرم این ۳ بزرگوار دقیقا همان افراد دقیقه ۹۰ هستند که حضورشان از ۱۰۰ نفر دیگر موثرتر است لذا به هر روشی ولو رأی نیاوردن چند بزرگوار مشترک بتوان کمکی به سه بزرگوار کرد که جزء منتخبین باشند، آن راه صواب است.
یا علی
ایام شهادت بیبی دو عالم، حضرت فاطمه سلاماللهعلیها بر دوستان تسلیت باد…
http://meysammotiee.ir/files/other/fatemiyeh/Shab1Fatemieh1-1394%5B01%5D.mp3
http://meysammotiee.ir/files/other/fatemiyeh/Shab1Fatemieh1-1394%5B02%5D.mp3
http://meysammotiee.ir/files/other/fatemiyeh/Shab1Fatemieh1-1394%5B04%5D.mp3
http://dl.aviny.com/voice/marsieh/hazrat_zahra/94-2/karimi/karimi-fatemieh-94-09.mp3
http://meysammotiee.ir/files/other/haftegi/Misaq-Haftegi931224%5B03%5D.mp3
آجرکالله یا بقیةالله…
خوبه تو انتخابات بعدی یه مرحله رو هم بذارن که بعد بررسی صلاحیتها ببینن بی بی سی چی میگه؟
لذا تا بی بی سی رو اینطوری تو پروسه بررسی صلاحیتهای انتخابات مشارکت ندیم، هیچ تضمینی برای جلوگیری از نفوذی نیست!
بسمالله الرحمن الرحیم
استاد معظم، حضرت آیتالله محمد محمدی ریشهری
سلامعلیکم
آنچه از روزهای خوش تحصیل در دانشکدهی علوم حدیث از شما در ذهن ما ماندهاست، ارتباط ساده و صریح ما با شما و سلامت نفس و حقطلبی شما در چشم ما بودهاست.
جمع ابعاد سیاسی و قضائی و علمی در شما بی آنکه هر کدام به حریم دیگری تجاوز کند، باعث آن بود که شما و مجموعهی پربرکت دارالحدیث، طی سالها به تنهایی گامهای بلندی را در احیای تراث حدیثی شیعه بردارند. در عین آنکه شما سالها پیش به تنهایی و با استظهار به امام امت، فتنهی منتظری را از سر نظام دفع کردید.
حال آنچه پیش چشم ما است، یک کودتای مخملی تازهی مستظهر به همان شبکهی مخوفی است که کودتای بیفرجام نقاب را در این کشور به راه انداختند. با این تفاوت که این کودتا نه در پشت دیوارهای یک پادگان، که زیر سقف خبرگان شکل خواهد گرفت!
حال به گمان ما، شما شیخ کودتاشکنِ انقلاب، مورد طمع کودتاچیانی شدهایید که اسم رمز عملیاتشان را اینبار نیز بیبیسی خبیث زمزمه میکند: به آیات ثلاث انقلاب رأی ندهید.
و خواستِ ما شاگردان، از آن استاد معظم آن است که با ابراز برائت از فهرست «شیخ فتنه» اینبار نیز برنامهی براندازی انقلاب را که این روزها «برجام دو» خوانده میشود عقیم بگذارید.
و الامر الیکم و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته
جمعی از دانشآموختگان دانشکدهی علوم حدیث
اول اسفند ۱۳۹۴ قم مقدسه
آیت الله موحدی کرمانی:
بیاجازه نام مرا در لیست هاشمی قرار دادهاند
http://www.snn.ir/detail/News/489930/67
دوباره و چند باره بخوانیم این گلایه دلسوزانه دلسوزان نظام را:
«خوب است این نقد را به نظام وارد کنیم که تو اساسا و اصولا چرا کاری میکنی که حتی دشمن قدارهبندی چون آمریکا و انگلیس هم در انتخاباتی به حساسیت انتخابات خبرگان، نامزد و لیست داشته باشد؟! والله جمهوری اسلامی بهترین جای ممکن برای اپوزیسیون است! اینجا «بهشت اپوزیسیون» است! طرف، نامزد انتخابات خبرگان رهبری است که برای ما رهبر معین کند، میبینی قبل از هر چیز «نامزد بیبیسی» است! واقعا چرا باید اینگونه باشد؟! این، انتخاباتی است در داخل نظام یا انتخاباتی است که در آن حتی «صدای آمریکا» هم نامزد دارد؟! من میخواهم بدانم آیا حد و مرز دموکراسی کجاست؟! تا آنجا که شیطان بزرگ و روباه پیر هم یک طرف انتخابات خبرگان رهبری جمهوری اسلامی باشند؟! فیالحال باید بخندیم یا گریه کنیم؟! آری! فیالحال باید بخندیم و پز بدهیم که جمهوری اسلامی، فیالواقع کیلومترها جلوتر از خط مقدم دموکراسی در حال حرکت است؟! یا گریه کنیم و متأسف باشیم که اگر نخواهیم دشمن جلاد، یک طرف انتخابات ما، آنهم انتخابات خبرگان رهبری ما باشد، چه کسی را باید ببینیم؟!»
احسنت! هزاران احسنت بر شما که گلایههای در گلو مانده ما را به احسن وجه، گویا و رسا بیان میکنید. بیخود نیست که مدام از ته دل میگویم و مینویسم: «خدایا! هر چه در دنیا و عقبی به نور چشمیهایت عطا میکنی، به صاحب این قلم هم عنایت کن.»
سلام
خدا قوت!
«اخلاق ۳ درصدی هاشمی!» رو نذاشتید تو سایت؟!
عالی بود واقعا!
ممنون.
امون نمیدی متن رو بخونیم، بعد بفرستیش پایین!
چه خبره این همه زود زود صفحه وسط رو آپ میکنی؟
حق این متن اصلا ادا نشد برادر!
واکنش آیتالله تسخیری به لیست هاشمی
http://www.farhangnews.ir/content/180566
توصیه مهم آیتالله موحدی کرمانی به کاندیداها
http://www.farhangnews.ir/content/180579
«خدایا! هر چه در دنیا و عقبی به نور چشمیهایت عطا میکنی، به صاحب این قلم هم عنایت کن.»
صاحب این قلم فقط نزد کسانی محبوبیت داره که ناراحتند و میخواهند کشتی این کشور به گل بشینه.
خطاب ملت ایران به امریکا و انگلیس و روسیاهان جاده صاف کن آنها؛
من پیش نهادهام که در خون
برگردم و برنگردم از یار
گر دنیا و آخرت بیارى
کاین هر دو بگیر و دستبردار
ما یوسف خود نمىفروشیم
تو سیم سیاه خود نگه دار
سلام علیکم……
این استدلالها و استراتژیهای آبدوغخیاری چیه که باهاش ذهن مردم رو مشوش میکنی؟……
سلام
من دیشب یه کامنت طولانی نوشتم، بعد جنابعالی برداشتی فقط سلام علیکم اولش رو منتشر کردی!
الان مثلا نظر منتشر کردی؟
اینطوری به غیر همفکراتون بها میدین؟
خدا رحم کرده ما با هم در یک تیم هستیم!
فقط ادعای فزند شهیدی دارید!
نظر من لیست واحده… هم مجلس و هم خبرگان.
رفقا!
لطفا به این متن که به صورت زنده در حال نوشته شدن است، توجه کنید.
http://www.ghadiany.ir/1394/25908
اگر باید لیستی رأی دهیم، پس چرا آقا فرمودند که اول بشناسید و به تعهد و تدین و … مطمئن شوید و بعد رأی دهید؟!
سلام آقای قدیانی
بنده به عنوان کسی که حدود ۶ سال است در عرصه خبر و تحلیل سیاسی فعالیت دارم و به عنوان یک طلبه که فضای دانشگاهی را نیز درک کرده، شما را انسانی بیثبات و نامطمئن یافتم و تحلیلهایتان را بیاساس و هیجانی…
چرا نظر بنده رو ناقص منتشر کردید؟
تا امثال شما تحلیلگر جریان حزبالله باشن، امام امت تنها خواهد ماند…
متأسفانه امروز مطلع شدیم که حضرات یزدی و مصباح وارد مجلس خبرگان نشدند…