برجام بالاتر از قانون نیست!

وطن امروز ۱۸ شهریور ۱۳۹۴

اگر از مذاکره، ما فقط یک هدف روشن داشتیم؛ «لغو تحریم‌ها»، رفتار و گفتار دشمن موید این مهم است که خصم قداره‌بند، نه یک هدف معین بل اهداف پرت و پلا و آمال بلندپروازانه از مذاکرات داشته و دارد. برای ما آن توافقی خوب بود که در زمینه صنعت هسته‌ای به مدت چند سال محدود، حداقل دستاورد گرانقدر ممکن را می‌دادیم لیکن ستانده‌مان لغو همه تحریم‌های ظالمانه باشد. ما اما از آنجا که آرمانگرای صرف نبودیم و بر واقعیت هم چشم دوخته بودیم کرارا انعطاف به خرج دادیم. لذا من‌باب نمونه، از هدف غایی «لغو همه تحریم‌ها در همان روز امضای توافق» بسنده کردیم به «لغو شاکله اصلی تحریم‌ها  در یک بازه زمانی مشخص و در یک فرآیند آشکار». این کوتاه آمدن ۳ علت داشت؛ اولا آسان کردن کار مردمان دیپلمات، ثانیا جلوگیری از بهانه‌تراشی دشمن و ثالثا عملیاتی شدن لغو تحریم‌ها. حال ببینیم واکنش شیطان بزرگ به این رواداری چه بوده! یک روز می‌گویند توافق هسته‌ای بهانه‌ای است برای نفوذ در ایران! یک روز می‌گویند توافق هسته‌ای فرصتی است برای مهار قدرت ایران! یک روز می‌گویند توافق هسته‌ای مجالی است برای کسب قیمتی‌ترین اطلاعات از ایران برای بهره‌برداری هرچه بهتر از گزینه‌ نظامی در آینده! یک روز می‌گویند توافق هسته‌ای فی‌حد ذاته منجر به لغو، ولو لغو قطره‌چکانی تحریم‌ها نمی‌شود و ایران باید سوای این توافق، خیلی چیزهای دیگر را در میدان عمل نشان دهد! ذیل این نکته، یک روز می‌گویند تا راستی‌‌آزمایی آژانس نتیجه مثبت ندهد، لغو تحریم بی‌لغو تحریم! یک روز می‌گویند مادام که ایران، دوست حزب‌الله و دشمن اسرائیل است، لغو تحریم بی‌لغو تحریم! یک روز می‌گویند تا ایران خودش را «متفاوت» نکند، لغو تحریم بی‌لغو تحریم! یک روز می‌گویند فرضا آژانس بر عدم انحراف فعالیت هسته‌ای ایران صحه گذاشت، باز لغو تحریم بی‌لغو تحریم! چرا که این بار ایران باید در زمینه حقوق بشر، پیشرفت‌های موشکی و ده‌ها مورد دیگر مورد راستی‌آزمایی قرار گیرد! آیا جز این است؟ و آیا جز این است که دشمن ذاتا خبیث را آقایان با دست‌فرمان غلط خود، خبیث‌تر هم کرده‌اند؟ انگار نه انگار این کشور همان جمهوری‌ اسلامی است که در جای جای منطقه به مدد قاسم سلیمانی و شیربچه‌هایش پوزه یانکی‌ها را به خاک مالیده! ریشه این بد حرف زدن‌های آمریکا فقط به فطرت پست شیطان بزرگ بازنمی‌گردد، بلکه وقتی جناب عراقچی اخم خود را به نمایندگان کمیسیون ویژه مجلس نشان می‌دهد و خنده خود را به جان‌کری و وندی‌شرمن، جز این رفتار کند کاخ‌ سفید، مایه تعجب است! همین جا سخنی محترمانه و خیرخواهانه خطاب به اعضای کمیسیون ویژه بررسی برجام بگویم. شما وقتی در یک انعطاف کاملا ناموجه، راضی به سخن گفتن با زیرمجموعه وزیر خارجه می‌شوید، این مردمان هم برمی‌دارند و پاسخ شما را نه به درستی که با درشتی می‌دهند! مذاکره را در وهله اول آقای ظریف کرده، پاسخگوی خوب و بد برجام هم در وهله اول باید ایشان باشد. گذشته از این مهم، دگر بار باید یادآوری کنیم که ایران خواهان مذاکره بوده یا آمریکا؟ اگر تمنای مذاکره توسط یانکی‌ها انجام شده و اگر این منت‌کشی چندین باره و چندین پاره بوده، اگر بنا به اذعان دشمن، صنعت هسته‌ای دست برتر در مذاکرات را از آن ایران کرده و اگر بنا به اعتراف دشمن، ایران اولین و مهم‌ترین قدرت منطقه غرب‌ آسیاست، اگر آبروی رهبری آمریکا در جهان آنقدر مخدوش است که با داعش دست‌پرورده خود هم نمی‌داند چگونه مقابله کند و بار این نبرد مقدس را یکه‌سوار ایرانی بدون جلیقه ضدگلوله برعهده گرفته و اگر بنا به نقل خود یانکی‌ها، جز توافق هسته‌ای، هیچ توافق دیگری حتی هیچ جنگ دیگری نمی‌توانست قدرت از کف‌رفته کاخ‌ سفید را به ایشان بازگرداند، لاجرم باید قبول کنیم برجام هیچ فرجام درخور و شایسته‌ای برای ایران نداشته و نخواهد داشت. مع‌الاسف در برجام هر چه لغو تحریم‌ها -تنها هدف ما از مذاکرات- نسیه، گنگ‌، نامفهوم و تفسیرپذیر است، اهداف متعدد دشمن نقد و واضح به نظر می‌رسد! مگر این همه آقایان از «کاسبان تحریم» شاکی نبودند؟ و مگر نفرمودند؛ «کاسبان تحریم بروند شغل دیگری برای خود دست و پا کنند»؟ سوال؛ «چرا برجام را معطوف به لغو تحریم‌ها این همه قائل به تفسیر قبول کردید؟» و یک سوال دیگر؛ «نکند برخلاف ملت و برخلاف بزرگان این ملت -همچنانکه خانم ابتکار لو داد!- شما توافق هسته‌ای را نه اهرمی برای لغو تحریم‌ها، که اهرمی برای انتخابات می‌خواستید؟» و همچنان یک سوال دیگر؛ «آیا کاسب توافق، همان کاسب تحریم نیست؟» از این دست سوالات یارایم هست تا انتهای یادداشت ردیف کنم لیکن فقط به سوالی دیگر بسنده می‌کنم و می‌روم سراغ الباقی سخن؛ «چرا در برجام، تحریم‌ها معلوم نیست دقیقا کی، مشخصا چگونه و مصداقا در چه فرآیندی لغو می‌شود اما کم و کیف ستانده‌های دشمن از ما کاملا محسوس و ملموس است؟!» اخیرا رئیس قوه مجریه فرمودند؛ «هیچ‌کس بالاتر از قانون نیست» و بعد هم توضیح دادند؛ «نمی‌دانم چرا حق تلخ است. هر جا می‌گوییم باید قانون اجرا شود برخی عصبانی و ناراحت می‌شوند. برخی دعوت به قانون را می‌گویند حاشیه‌سازی نکنید! عجب! قانون شد حاشیه؟ پس لابد متن می‌شود همان رانتی که شما می‌گویید؟ همه باید تسلیم قانون شویم و راه دیگری وجود ندارد».

نگارنده ضمن برگرداندن مخاطب همین جملات به دولت محترم، عرض یعنی تکرار می‌کنم؛ «هیچ‌کس بالاتر از قانون نیست. نمی‌دانم چرا حق تلخ است. هر جا می‌گوییم باید قانون اجرا شود برخی عصبانی و ناراحت می‌شوند. برخی دعوت به قانون را می‌گویند حاشیه‌سازی نکنید! عجب! قانون شد حاشیه؟ پس لابد متن می‌شود همان رانتی که شما می‌گویید؟ همه باید تسلیم قانون شویم و راه دیگری وجود ندارد».

هیچ‌کس بالاتر از قانون نیست یعنی یک انشای بدون امضا (!) به طریق اولی بالاتر از قانون نیست! با بررسی برجام در مجلس، نه باید مخالفت کرد و نه باید از آن ترسید! ما آقای ظریف را که مدعی است ایران باید از اول مهر به وعده‌هایش در برجام عمل ‌کند، دعوت به قانون و به خصوص دعوت به قانون اساسی می‌کنیم! مگر مملکت قانون ندارد و قوه مقننه ندارد و همین طور باری به هر جهت است که وزیر امور خارجه، تاریخ اجرای برجام توسط ایران را معین می‌کند؟ این یعنی تدبیر یا احیانا اعتدال که وزیر امور خارجه علیه سخن رئیس دولت رسما بخواهند قانون را بپیچانند و قوه مقننه را دور بزنند؟ اینکه حالا مجلس با برجام چه کند، بحث دیگری است. مجلس می‌تواند به جای رد یا تصویب خود برجام، اجرا یا عدم اجرای آن را به شور بگذارد، نیز می‌تواند معایب عدیده برجام را متذکر این مردمان شود بلکه هرجور شده درصدد اصلاح آن مفاد برآیند. مجلس شورای اسلامی البته این مهم را هم می‌تواند در نظر داشته باشد؛ «تعلیق در برابر تعلیق». اگر بنا به زرنگی است نظام داعیه‌دار «الله‌اکبر» صد پله از «شیطان بزرگ» حقیر در برابر رژیم جعلی و رو به موت اسرائیل زرنگ‌تر است. مجلس باید چارچوبی طراحی و برجام را به گونه‌ای اصلاح کند که تا طرف غربی بخش مهمی از تحریم‌ها را درجا لغو نکند، ما نه اول مهر، نه آخر پاییز و نه هیچ روز دیگری به هیچ‌کدام از وعده‌های مشروط داده‌ شده در برجام عمل داوطلبانه نکنیم. اگر بحث بی‌اعتمادی است، ما بیشتر حق داریم به کاخ سفید بدعهد بی‌آبرو بی‌اعتماد باشیم. اگر بحث بی‌اعتمادی است، ما بیشتر به آمریکای هیروشیما و ناکازاکی بی‌اعتماد هستیم. و اگر قرار است نظر آژانس، ملاک لغو یا عدم لغو تحریم‌ها باشد، خب آژانس که از قبل برجام هم بود! پس دیگر چرا مذاکره کردیم؟ وانگهی! آژانس چه زمان البرادعی، چه زمان این گور به گوری چشم بادامی، بارها معترف بوده به فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز ایران! غیر از این است؟

در آخرین نمونه رئیس آژانس همین دو روز پیش اعتراف کرد؛ «هیچ انحرافی در برنامه هسته‌ای ایران ندیده‌ایم» اما از آنجا که آژانس ملیجک استکبار است، آمانو قید مضحکی هم به جمله خود زد؛ «البته شاید بعدها پیدا کردیم»! حالا این آژانس با این رئیس یکی به نعل و یکی به میخ که هیچ اختیاری از خود ندارد، شده معیار لغو یا عدم لغو تحریم! خنده‌دار نیست؟ پس جناب آقای روحانی! همان که خودتان گفتید و همان که در تیتر گفتم؛ «برجام بالاتر از قانون نیست!»

این نوشته در یمین ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    «یک روز می‌گویند تا راستی‌‌آزمایی آژانس نتیجه مثبت ندهد، لغو تحریم بی‌لغو تحریم!»
    .
    .
    .
    «اگر قرار است نظر آژانس، ملاک لغو یا عدم لغو تحریم‌ها باشد، خب آژانس که از قبل برجام هم بود! پس دیگر چرا مذاکره کردیم؟ وانگهی! آژانس چه زمان البرادعی، چه زمان این گور به گوری چشم بادامی، بارها معترف بوده به فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز ایران! غیر از این است؟ در آخرین نمونه رئیس آژانس همین دو روز پیش اعتراف کرد؛ «هیچ انحرافی در برنامه هسته‌ای ایران ندیده‌ایم…».

  3. قاصدک منتظر می‌گوید:

    «اگر از مذاکره، ما فقط یک هدف روشن داشتیم؛ «لغو تحریم‌ها»، رفتار و گفتار دشمن موید این مهم است که خصم قداره‌بند، نه یک هدف معین بل اهداف پرت و پلا و آمال بلندپروازانه از مذاکرات داشته و دارد.»
    .
    .
    .
    «اگر بنا به زرنگی است نظام داعیه‌دار «الله‌اکبر» صد پله از «شیطان بزرگ» حقیر در برابر رژیم جعلی و رو به موت اسرائیل زرنگ‌تر است. مجلس باید چارچوبی طراحی و برجام را به گونه‌ای اصلاح کند که تا طرف غربی بخش مهمی از تحریم‌ها را درجا لغو نکند، ما نه اول مهر، نه آخر پاییز و نه هیچ روز دیگری به هیچ‌کدام از وعده‌های مشروط داده‌ شده در برجام عمل داوطلبانه نکنیم.»

  4. سیداحمد می‌گوید:

    امام خامنه‌ای:

    «رئیس همه‌ی شیطان‌های عالم، ابلیس است، اما ابلیس کارش فقط اغوا و فریب است درحالی‌ که آمریکا هم اغوا می‌کند، هم کشتار هم تحریم و هم فریب و ریاکاری… دین و انقلابی‌گری به کنار، وفاداری به مصالح کشور و عقل چه می‌شود؟ کدام عقل و وجدان اجازه می‌دهد ما جنایتکاری مانند آمریکا را بزک کنیم و دوست و مورد اعتماد جلوه دهیم؟… شیطانی را که ملت از در بیرون کردند درصدد است از پنجره برگردد و ما نباید اجازه‌ی این کار را بدهیم. در همین روزهای بعد از برجام و توافقی که هنوز سرنوشتش در ایران و آمریکا درست معلوم نیست، آمریکایی‌ها در کنگره مشغول توطئه و طراحی مصوبه‌ای برای مشکل‌تراشی علیه ایران هستند… باید به‌گونه‌ای قوی شویم که شیطان بزرگ از نتیجه‌بخشی دشمنی‌های خود مأیوس شود».
    http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=30702

  5. سیداحمد می‌گوید:

    خامنه‌ای بت‌شکن:

    «برخی صهیونیست‌ها گفته‌اند با توجه به نتایج مذاکرات هسته‌ای، ۲۵ سال از دغدغه ایران آسوده شده‌ایم اما ما به آنها می‌گوییم شما ۲۵ سال آینده را، اصولا نخواهید دید و به فضل الهی، چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت».

    عجب تکبیری داشت!

  6. سیداحمد می‌گوید:

    امام خامنه‌ای:

    «انتخابات در ایران، با معیارهای متعارف بین المللی نیز از سالم‌ترین و بهترین انتخابات است اما متأسفانه عده‌ای در داخل در اقدامی غلط در سلامت انتخابات خدشه می‌کنند و حتی از قبل از انتخابات از تقلب و دغدغه ناسالم بودن انتخابات حرف می‌زنند. چرا عده‌ای با طرح دغدغه‌های دروغین و مباداگویی‌های بی‌مبنا، این اعتماد را خدشه دار می‌کنند؟ بدیهی است که در موضوع سلامت انتخابات مراقبت‌های شدیدی به عمل می‌آید و به کسی اجازه چنین کارهایی داده نمی‌شود، پس تکرار این حرف‌ها با چه هدفی صورت می‌گیرد؟… از بزرگترین برکات شورای نگهبان این است که مراقب هر گونه خطا و اشتباه است که البته دستگاه‌های دیگر هم در این زمینه فعال هستند. شورای نگهبان چشم بینای نظام در انتخابات است و در همه دنیا، چنین نهادی با اسم‌ها و عناوین متفاوت وجود دارد. نظارت شورای نگهبان در انتخابات، استصوابی و مؤثر است و این نظارت بخشی از همان حق الناس است و باید آن را رعایت و حفظ کرد. شورای نگهبان مراقبت می‌کند که اگر به علت برخی کوتاهی‌ها، افراد بی‌صلاحیت، به عنوان نامزد وارد عرصه انتخابات شدند، جلویش را بگیرد و این حق قانونی، منطقی و عقلی شورا است.»

  7. سیداحمد می‌گوید:

    «هیچ‌کس بالاتر از قانون نیست» فقط تا زمانی برای آقایان معنا دارد که قانون به نفع خودشان باشد!
    هر وقت قانون باب میل‌شان نبود به بافتن خزعبلات رو می‌آورند!

  8. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    متنی بسیار سنجیده و منطقی.
    سپاس…

  9. حیدرعلی می‌گوید:

    سلام حاجی
    زیر و رو رفتن بعضی‌ها هم عالم داره…

  10. یک استکان چای داغ!! می‌گوید:

    معلوم نیست این برجام چی هست؛ چی داره، چی داده و چی گرفته که خودشون هم باهاش مشکل دارن و ترجیح میدن مجلس تصویبش نکنه!!

    خدا عاقبت ما رو با این «توافق خسته‌ای» به خیر کنه!!

  11. مهراب می‌گوید:

    خدایی عراقچی تو مذاکرات کی به شرمن خندید؟
    اونکه خیلی نمی‌خندید!

  12. گفت و شنود می‌گوید:

    نارگیل!

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: خانم هیلاری کلینتون نامزد ریاست جمهوری آمریکا طی سخنانی در اندیشکده «بروکینگز» گفته است، هرگز به ایران اجازه نمی‌دهم به بمب اتمی دست پیدا کند!

    گفت: باید به این پیرزن گفت؛ اگر جربزه داشتی آن موقع که جوان بودی باید به خانم «مونیکا» اجازه نمی‌دادی که تو را عقب نخود سیاه بفرستد و بعد شوهرت را از دستت بگیرد، حالا که دیگر پیر شده‌ای و به «نیاوران» می‌گویی «نی‌نای‌نای»!
    گفتم: پیرزن قمپز در کرده، چون ما دنبال تولید بمب اتمی نبوده‌ایم که پیشگیری از آن را به حساب قدرت خودشان می‌نویسند! چرا نمی‌گوید بارها اعلام کرده‌ایم اجازه نمی‌دهیم ایران از حزب‌الله و مقاومت و یمن و سوریه حمایت کند تا معلوم شود هیچ غلطی نتوانسته‌اند بکنند.

    گفت: حیوونکی خیلی خودشو دست بالا گرفته!
    گفتم: باید بهش گفت؛ اگر احساس می‌کنی که خیلی بالا رفتی، چند تا نارگیل بنداز پایین که لااقل یک کاری کرده باشی!

  13. شیدا می‌گوید:

    «یک انشاى بدون امضا (!)…»
    چه تعبیر کامل و زیبایی از آن شق‌القمر خسته‌اى!

  14. مجتبی ق می‌گوید:

    موندیم خوشحال باشیم یا ناراحت…
    از هر دو طرف که نگاه کنی توافق باخت باخته!
    به قول شاعر؛
    چرا وقتی که آدم به قدرتی می‌رسه خودش رو گم می‌کنه؟!
    امیدوارم آخرش ختم به خیر بشه…

  15. سیداحمد می‌گوید:

    چیه این جلسه بررسی برجام!
    مسخره بازیه مگه؟
    چرا در مورد متن برجام، مورد به مورد صحبت نمی‌شه؟!

  16. دی‌وون‌ه دآدآش‌ی می‌گوید:

    هنوز شاه در ایران حکومت می‌کرد، امام گفتند: شاه باید از کشور برود. آن‌روزها، در کوچه و بازار، در دکان‌ها و مدارس و ادارات، عده‌ای می‌گفتند: معلوم هست امام چه می‌گوید؟ مگر می‌شود گفت؛ شاه باید از مملکت برود؟ نکند امام شوخی‌شان گرفته؟ دی‌ماه همان سال، همه ناباورانه دیدند که شاه از ایران رفت!
    .
    .
    .
    شدیدترین حمله علیه انقلاب اسلامی، مربوط به آن روزهای اوّل شروع جنگ بود. یکی از فرماندهان واحد عملیات سپاه ناحیه‌ی دزفول در آن ایّام، بعدها به من می‌گفت: وقتی که لشکر ۱۰ زرهی عراق تا نزدیکی رودخانه‌ی کرخه جلو آمد، من توانسته بودم ده نفر پاسدار جور کنم و این ده نفر را هم فرستاده بودیم به سمت اهواز، تا جلوی تصرّف آن شهر به دست عراقی‌ها را بگیرند. مدام عصبانی بودم و هی می‌زدم توی سر خودم از این‌که می‌شنیدم این شهر سقوط کرد، خرّم‌شهر دارد سقوط می‌کند و… خلاصه، اعصابم خُرد بود.
    ظهر روز بیست و هشتم مهر ۵۹ رادیو روشن بود. یک‌دفعه شنیدم که امام می‌گوید: «ما چنان سیلی‌یی توی دهان صدّام و حزب‌بعث خواهیم زد، که دیگر نتواند از جایش بلند شود!»
    من به شدّت ناراحت بودم، طوری که با خودم می‌گفتم ارتش عراق دارد شهر به شهر جلو می‌آید، صدّام دارد تمام شهرهای ما را می‌گیرد، خرّم‌شهر دارد سقوط می‌کند و بعد، شما توی گوش او می‌زنید؟!
    بعد از عملیات بیت‌المقدس و فتح خرّم‌شهر، همان واقعه به یادم آمد و گریه‌ام گرفت…

    امام با آن شعور و بصیرت الهی خودش، عقبه‌هایی را می‌بیند، که دید کوچک و محدود ما، قادر به مشاهده‌ی آن‌ها نیست.
    ما از حکمت‌های عالم غیب، بی‌خبریم. هر چه که هست به دست خداست…
    .
    .
    .
    درس‌گفتارهای معلم بسیجی شهید محمدابراهیم همت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.