بایگانی دسته: یمین

بازخوانی متن قدیمی

ح‌ق: درست در روزهایی که #فتنه و #انحراف مشغول تخریب آیت‌الله مصباح و مؤسسه‌ی امام خمینی هستند، متن محمدعلی ابطحی درباره‌ی ایشان- در خلال نقد یک فیلم- نجیبانه بود. این‌که جناب ابطحی در متن خود دچار حب و بغض نشده، … ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در یمین | ۲ دیدگاه

سیاست‌ورزی نامحمود

ح‌ق: امروز قشنگ می‌گفت یکی از دوستان: «احمدی‌نژاد نتیجه‌ی حزب‌اللهی‌گری کور است». وقتی القاب الکی می‌بندیم به ناف آدم‌ها. وقتی هم‌چنان شعار بت‌شکن سر می‌دهیم. وقتی حواس‌مان به جای‌گاه‌ها و تفاوت‌ها نیست. وقتی رجایی دوم و بهشتی ثانی می‌سازیم. وقتی … ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در یمین | یک دیدگاه

شهر بهشت

ح‌ق: همه‌چیزش با شهر فرق می‌کند. انگار حکمت خدا بوده که قطعه‌ای از بهشت در همین حوالی تهران خودمان باشد تا هر وقت دل‌مان گرفت، جایی برای ترنم داشته باشیم. دل‌تان نخواهد، امروز رفته بودم زیارت ستاره‌ها. از آسمان، باران … ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در یمین | یک دیدگاه

ماه شرف مردم ایران

ح‌ق: حامی مالی کودتای نوژه، صدام بود و اسپانسر جنگ تحمیلی، سلطنت‌طلب‌ها. بختیار در بغداد بود، وقتی که اولین بمب‌ها در نخستین روز دفاع مقدس، آوار شد سر این آبادی. جنگ آن روی سکه‌ی کودتا بود. جنگ پلن B کودتا … ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در یمین | یک دیدگاه

#تسلیم

ح‌ق: الانه داشتم برای یکی از مطالبم در دوازدهمین شماره‌ی روزنامه‌دیواری حق «کلیدر» را مرور می‌کردم که آخرش حریف پاس سگ‌های پردیس نشدم. دو تیم شده‌اند و افتاده‌اند به جان هم و نمی‌گذارند ملت به خواب‌شان یا مثل من به … ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در یمین | یک دیدگاه

#پروانه

ح‌ق: از بیم نیش اغیار بنا نبود بحث مقاومت به‌ویژه در شام علنی شود: «شهدای آن هشت سال روی سر ما اما این مدافع حرمی‌ها بیش‌تر رزمنده‌ی اسدند». آن‌چه پرده از این مستوری کنار زد، خون سردار همدانی بود. دیگر … ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در یمین | ۲ دیدگاه

#توپ

ح‌ق: یکی از چهارشنبه‌های زمستانی و برفی ده سال پیش، بعد از زیارت امام‌زاده‌صالح باصفای تجریش، کت دیپلماتم را برده بودم که خیاط پاساژ البرز، اندازه‌ی یک سانت آستینش را کوتاه کند اما آقامصیب برای ما کلاس گذاشت: «حاضرم پارچه … ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در یمین | ۲ دیدگاه

#مهرداد_میناوند

ح‌ق: طلب شفای آبی‌ها برای میناوند که با اختلاف، کری‌خوان‌ترین قرمزها بود و گاه حتی دور از کلاس یک پیش‌کسوت، وارد بگومگو می‌شد، نه آن چیزی است که بتوانم ساده از کنارش بگذرم. منصف باشم و یاد کنم تذکر درست … ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در یمین | دیدگاه‌تان را بنویسید

خاطرات هاشمی به زبان طنز

ح‌ق:‌ از خانم مری اکانتیس فری‌فریونتین دکولته ناژانتیانتس [ملکه‌ی رؤیا در عالم برزخ] خواستم که همراه آقایان منتظری [حسین‌علی] و صانعی [یوسف] و عرفات [یاسر] به صورت شورایی به خواب رهبر انقلاب بروم و با ایشان دیدار کنم که نپذیرفت! … ادامه‌ی خواندن

ارسال شده در یمین | دیدگاه‌تان را بنویسید