این “دل نوشت” نیست، “وصیت نامه” من است

بسم رب الشهداء و الصدیقین. به نام شهدای گمنام بسیج در این فتنه اخیر. ندا آقا سلطان را البته خدا رحمت کند؛ اما او فریبکاری بود که خود فریب خورد و جانش را مفت فروخت. به هر کسی نمی توان لقب شهید داد. مظلوم تر از شهدای بسیجی و گمنام مدفون در دانشگاه امیر کبیر، شهدای بسیجی وقایع اخیرند. کسانی که مهندس و شیخ ادعای مرگ شان را کردند الان راست راست دارند در همین خیابان های تهران راه می روند. همه ما می دانیم که در کهریزک سه نفر کشته شده اند اما کدام مان می دانیم ظرف این هشت ماه، بسیج چند شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده است؟ ولله این ملت عاشورایی به صورت سران فتنه یک سیلی حیدری بدهکار است. گمنام تر از بسیجیان خمینی، بسیجیان خامنه ای هستند. دست سران فتنه به ریختن خون بسیجیان جوان این مرز و بوم مشغول است و خواص بی بصیرت، این مایه های ننگ ملت به ماله کشیدن روی جنایت عمر و زید مشغول اند. ولله این ملت خون دل خورده و از جان گذشته، یک سیلی محکم به صورت تک تک سران فتنه بدهکار است. اگر در جنگ تحمیلی بسیجیان خمینی را دشمن می کشت، در جنگ نرم، قاتل بسیجیان ولایت، سران فتنه هستند. این نامه های سرگشاده شما بود که به محاربین، مجوز این قتل ها را داد و الا پسر عمه مسعود رجوی و دختر خاله عمه ناتنی شاه در به در پارسال هم در این کشور زندگی می کردند. این فتنه روزی تمام می شود، که ملت از فتنه گران انتقام قطره قطره خون تک تک این بسیجیان شهید و البته شهیده را بگیرد. من با این قلم تا انتقام خون این نزدیک به ۱۵ بسیجی شهید را نگیرم از پا نخواهم نشست. من کاری با آن ۱۳ میلیونی که به موسوی رای دادند، ندارم. هموطنانم بودند با سلیقه ای مختلف. آنها خود باید همت کنند و انتقام تقلبی که موسوی در آرای شان کرد و به اسم خط امام، رای شان را دزدید، از او بگیرند. آن سنگی هم که اندک هواداران وحشی اما متوهم سران فتنه به سرم زدند می بخشم ولی خون دوستان بسیجی ام را که تعدادی شان از خواهران بسیجی ام بودند هرگز نخواهم بخشید. من بسیجی نیستم ولی بسیجی های خمینی و خامنه ای را می پرستم. به “همت” و “باکری” و به “شهید حسین غلام کبیری” شناختم من/ به خدا قسم خدا را. فتنه برای من بعد از ۹ دی و ۲۲ بهمن تمام نشد؛ برای من این فتنه روزی تمام خواهد شد که سران فتنه بابت قطره قطره این خون های به ناحق ریخته شده محاکمه شوند. ما در فکه شهید گمنام ندادیم که در خیابان های تهران هم گمنام کشته شویم. در خاک پاک فکه هنوز هم پلاک و یک تکه استخوان شهیدی هست اما اف بر من و شما که نشانی پلاک خانه بسیجی های شهید حوادث اخیر در همین تهران خودمان را هم نمی دانیم و اصلا نمی دانیم اسم شان چیست و اصلا عرضه نداریم که برای شان مجلسی در خور شان نام شان بگیریم. دم سران فتنه گرم که برای کشته های نداده شان مجلس ترحیم گرفتند و ما خاک بر سرمان که اصلا نام شهیدان مان را هم نمی دانیم. ما روی شهدای گمنام جنگ تحمیلی را با این غربت و گمنامی شهدای جنگ نرم سفید کرده ایم. اف بر ما که حتی نمی دانیم مزارشان کجاست. باز هم “یاران چه غریبانه رفتند از این خانه/ هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه”. دوستان! بیایید این آخر سالی “خانه انقلاب” را تکانی بدهیم، بلکه یوسف گمگشته به خون آغشته، لااقل نامش پیدا شود. الا ای سید شهیدان اهل قلم! بسیجیان امروز از بسیجیان خمینی هم مظلوم ترند. برخیز و روایتی دیگر نه از “فتح” که از “فتنه” بساز. صدا و سیما اگر مرد است به جای نشان دادن تصاویر ۲۲ بهمن، با مادر شهدای بسیجی فتنه اخیر گفت و گو کند. آهای آقایی که می خواهی شاهرگت را برای ولایت بدهی، کجا بودی وقتی خواهر بسیجی مرا فقط به جرم چادر، تنها به جرم حجاب در همین خیابان آزادی بعد از راهپیمایی ارواح عمه شان مسالمت آمیز کشتند؟ اگر ناراحت نمی شوید؛ می خواهم عرض کنم که آقایان سران فتنه! شما غلط کردید که راهپیمایی تان مسالمت آمیز بود. بیشترین شهید را بسیج، درهمین روز داد. راهپیمایی ۲۲ بهمن ما مسالمت آمیز بود و ای کاش مسالمت آمیز نبود و ما غیرتی داشتیم و انتقام خون شهیدان مان را از شما می گرفتیم. کاش ذره ای از غیرت آن شیر در زنجیر، حیدر کرار بسیجی ها، سردار سپاه خمینی و ذوالفقار خامنه ای “احمد متوسلیان” در وجود ما هم بود. این ماییم که از انگ خشونت طلبی می ترسیم. ولله، ولله، ولله، حاج احمد اگر بود بر صورت تک تک این سران فتنه چنان کشیده ای می خواباند که دیگر جرئت نکنند مجوز قتل بچه های بسیج را با نامه و بیانیه صادر کنند. ناموس همت ،”بسیج” بود. ناموس “باکری ها” بچه بسیجی ها بودند. آقای کروبی! بگذار یکی به این ملت بگوید که چرا برخی از خانواده های شهدا ساز نا کوک می زنند. بگذار من به شمای فتنه گر بگویم که درباره شما و دار و دسته تان در بنیاد شهید چه قضاوتی می کنند همسران شهید. آبرو برایت نمی ماند که دیگر در این کشور زندگی کنی، چه رسد که بخواهی به حرامیان، گرای سینه بچه های بسیج را بدهی. آقایان سران فتنه! اگر نظام را قبول ندارید، لطفا از خانه هایی که مال بیت المال است بلند شوید. آری، من قبول دارم که کروبی مستاجر است؛ کروبی مستاجر ما ملت است و این ویلای او در فرمانیه و آن یکی ویلایش در زهرماریه مال بیت المال است. آهای ملت! کدام تان راضی هستید که کروبی در خانه شما زندگی کند؟ اگر از این حکومت ناراضی هستید، پس لطفا جناب آقای موسوی خوئینی ها! این ویلایی که در آن نشسته و در خفا به فتنه به جفا مشغول اید، مال حکومت، برای ملت است. شما قبل از انقلاب، آه نداشتید که با ناله سودا کنید. من آمار لپ سرخ شما را که ناشی از فقر مادی تان در قبل از انقلاب بود دارم. به فرموده امام عزیز ما که شما غلط کردید اگر در خط او باشید، همه تان بلا استثنا در حجره های تنگ و تاریک ساکن بودید و این ملت بود که شما را به نان و نوا رساند. این ملت الان از شما بی زار است. ما با چه زبانی باید به شما بگوییم که حال مان از قیافه بد ترکیب و پر فتنه شما به هم می خورد؟ آقایان سران فتنه! دم از ما مردم نزنید؛ ۲۲ بهمن یک قدم جرئت نکردید در دل ملت گام بردارید. امام، ما را از پیله ۲۲بهمن ۵۷ درآورد و “پروانه” مان کرد. به ما چه که سران فتنه از پرواز خسته شده اند و دوباره می خواهند “کرم” شوند؟ چون رای با اکثریت است فعلا حق با پروانه هاست. خمینی برای ما هم هست؛ چطور ایران برای همه ایرانیان اما امام فقط برای شما؟ “سید حسن” این روزها برای ما فقط “نصرالله” است. ما سید حسن دیگری نمی شناسیم. “آن طور که از منابع موثق شنیده ام” این رهبر عربی پوزه کثیف صهیونیست ها را به خاک مالیده اما با این همه ید بیضا دست بوس مولای ماست و به خامنه ای، “مقام معظم رهبری” نمی گوید، می گوید؛ “امام خامنه ای”. محبوب ترین فرد نزد محبوب ترین فرد جهان عرب، مولای ماست. پس اگر لبنان، “نگین” باشد، انگشت و انگشتر و دست و قلب و مغز، ما هستیم. لبنانی ها هر آنچه از مبارزه از فرهنگ از جهاد از سیاست دارند، شاگرد ما بوده اند. به من حق بدهید که بگویم؛ بمیری آقای مازیار میری، با این فیلم ساختنت. “عماد مغنیه لبنانی” شاگرد “مصطفی چمران ایرانی” بود. لبنان انگشت اشاره دست ایران است در چشم اسرائیل. اسلام لبنان مدیون اسلام ایران است. در خانه تمام اعضای حزب الله، عکس خامنه ای ما را بزرگ تر از تصویر نصرالله به در و دیوار زده اند و “کتاب قانون” خود را به در و دیوار زده تا این اصل را بر عکس کند. آقای موسوی! “نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران” انتقام شما بود از نصرالله که چرا وقتی ایران می آید، دست علی ما را می بوسد. آقای موسوی! ما ۲۲ بهمن شعار های طرفداران شما را نشنیدیم؟ هواداران بی شمارتان چرا نم کشید؟ ۲۲ بهمن، خود شما چه را در رفتی؟ دیدید که حق با من بود و شما غلط کردید که بی شمارید! آقای موسوی! مگر نمی گفتی که مردم با شما هستند و علی تنهاست؟ مگر ادعا نکردی تقلب شده؟ پس چرا کسی نیامد رای خود را پس بگیرد؟ ما غلط کردیم اگر با شما باشیم. ما با “دیالمه” شهید هستیم. طرفداران تو در قطعه منافقین بهشت زهرا الان هفت کفن پوسانده اند. به اسم نخست وزیر امام مگر تا چند روز می توان به ملت دروغ گفت؟ دروغ گوی بزرگ تو هستی و بزرگ ترین دروغ تو این بود که به نظام ما تهمت دروغ بستی. آقای موسوی! اگر مردم با تو هستند پس این همه محافظ برای چیست؟ احمدی نژاد این همه محافظ ندارد. امام این همه محافظ نداشت. اگر تقلب شده پس چرا احمدی نژاد آمد میان ما مردم و شما فرار را بر قرار ترجیح دادی؟ کجایند هوادارانت؟ این محاربین؟ این ابن ملجم؟ آشوب گران خداجو رفته بودند شمال؟ رشت و ساری و رامسر و تنکابن و چالوس هم که هر که به خیابان آمد فدایی سید علی بود. نکند هواداران ات گیر کرده بودند در تونل کندوان؟ یا نکند بهمن ملت در جاده چالوس افتاده بود روی شان؟ یا شاید هم مثل “الی” در دریا غرق شده بودند؟! برای مولای ما هر کس با هر عنوان و مقامی رجز بخواند، باید مثل سلمان رشدی در هراس دائم زندگی کند. ما ملت عاشورایی هستیم و فرزند پدران شهید مان. ما خواب راحت را از چشم شما گرفته ایم. شما باید پای همه ادعاهایت بایستی آقای موسوی. ما سید علی را “علی” می دانیم و معاندانش، محاربانش را دشمن علی. البته که پرچمدار مبارزه با معاویه های واپسین و عمر و عاص های آخرین هر که باشد “علی” است و علی امروز “سید علی” است. سید علی نائب بر حق امام زمان است؛ چون که ماه جانشین بر حق خورشید است. ما ستاره ها تاریکی شب را از نور کم ماه نمی دانیم. همین نور ماه هم اگر نبود، چشمان ما به تاریکی عادت می کرد. تاریکی شب محصول دل تاریک شب پرستان است. نوری اگر در جبین ماست محصول نور ماه است. مولای ما، مولای ماه ما، این ماه پاره حسینی تبار، این سید خراسانی، این خار در چشم اغیار، این دلبر و دلدار، این عباس نگهدار، این یاسر عمار، این میثم تمار، پشتش به خورشید گرم است که با نی ساندیس به بازی گرفته است ۲۰۰ کلاهک هسته ای را. ساندیس که خیلی گران است؛ ۱۵۰ تومان است، پدرم وصیت کرده جانم را مجانی در راه ولایت فقیه بدهم. ما نه در فضای خیابان نه در فضای سایبر نه در فضای ادبیات نه در فضای سینما نه در فضای علم نه در فضای کار در هیچ کجا اجازه نمی دهیم علی تنها بماند. ما در هر میدانی اراده حضور کنیم بی شمار می شویم. آقایان فتنه گر! ما ملت هیچ کدام مان مستاجر نیستیم؛ “بیت رهبری” خانه ماست. شما اما مستاجر ما ملت هستید و مردم یعنی همانا صاحب خانه های شما، شما حضرات بی آبروی دروغ گو را در ۹ دی و در ۲۲ بهمن، جواب کردند. شما اگر مرد باشید از ایران می روید و جلوی در کاخ سفید اسباب و اثاثیه تان را می اندازید، بلکه ارباب دلش برای تان بسوزد و لقمه نانی از سفره اوباما نصیب تان شود. لیاقت شما “ولایت عشق” نیست، “ایالت عیش” است. از ما خامنه ای تعریف می کند؛ جای مان در ایران است. از شما زن بیل کلینتون چشم چران تعریف می کند؛ لیاقت تان خوابیدن کنار کارتن خواب های آمریکاست در امین آباد تگزاس. بگو چه کسی از تو تعریف می کند تا بگویم در کجا باید زندگی کنی. زندگی ما در جوار قطعه شهدای گمنام است و زندگی شما در کنار قطعه منافقین. ما بوی گلاب “پلارک” می دهیم و شما بوی گند دهن مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی. آقایان سران فتنه! نخندید، من دارم جدی صحبت می کنم. لطفا بیش از این صدای صاحب خانه را در نیاورید. ما قاطی نمی کنیم، قاطی کنیم، بد قاطی می کنیم. ما هنوز داغ کربلا در سینه داریم. ما از شمایان کینه دیرینه داریم. ما هنوز انتقام جام زهر امام را از شما نگرفته ایم. ما هنوز خیلی از شما طلب داریم. ما آماده بودیم برای جنگ و شما به امام دروغ گفتید. ما مگر خرمشهر را با “سلاح اتمی” آزاد کردیم، که شما به امام آن نامه را نوشتید؟ ما مگر از عرض اروند با خلوص نیت و زیارت عاشورا رد نشدیم؟ مگر در “سه راهی شهادت” با “یا زهرا” پیروز نشدیم؟ ما هر جا در جنگ شکست خوردیم، شهدا کم کاری نکردند، نقش فرماندهی شما پر رنگ بود. هر کجا متوسلیان در برابرتان ایستاد، آنجا “فتح الفتوح” بود. شما غلط کردید که هزینه جنگ را دولت شما می داد. قلک ما بچه های کوچک که در خانه می شکست، پول جنگ پدران مان هم در خاک ریز تامین شد. شما صف کوپن را نتوانستید درست کنید. پول جنگ را اگر قرار بود آقای نخست وزیر بدهد الان خرمشهر شده بود “المحمره”. آبادان شده بود “عبادان” و خوزستان شده بود “عربستان”. شما نخست وزیر امام نیستید. امام هرگز نخست وزیری نداشت. دو مهندس که خیر سرشان نخست وزیر امام شدند هر دو تو زرد از آب در آمدند. قلابی بودند. انقلابی نبودند. به دو امام، دو نخست وزیر تحمیل کردند؛ به خمینی بازرگان را و به خامنه ای موسوی را. آری آقای موسوی شما نخست وزیر امام نیستید. شما حتی نخست وزیر مولای ما هم نیستید. مولای ما به شخص دیگری مایل بود و شما تا چشم آیت و دیالمه را دور دیدید، خود را به رئیس جمهور مکتبی وقت تحمیل کردید. شما نخست وزیر نیستید، یکی از نخستین سران فتنه هستید که ملت شما را به زیر کشید. شما باز هم می خواستید در کام ولایت جام زهر بریزید اما این بار خون دیالمه در رگ های ما جاری شد و فریاد آیت از حلقوم ما بر سرتان فرود آمد و شما را سر جای تان نشست. گفت: “نازنینی تو ولی در حد خویش”. البته شاعر اشتباه گفت. به هیچ فتنه گری “نازنین” نمی گویند. ما تقلب نکردیم، جرم مان این بود که به شما متقلبین، دیگر اجازه ندادیم که دل نازنین ولی فقیه را بشکنید. اگر “عمار” بودن برای “علی”، جرم است؛ خیال تان راحت، ما عمار، همه شما “ابوموسی”، اما یک ابوموسای خوب و دوست داشتنی! یک ابوموسای بدون انگشت و انگشتر! آقایان خواص بی خاصیت! بدون حکمیت، می توانید ابوموسی باشید؛ بسم الله! آن دنیا با خواص بی بصیرت صدر اسلام محشور شوید. هرکجا ابوموسی رفت، شما هم دنبالش. شما اهل کوفه باشید، اشعری تنها نماند!! اما ما اجازه ابن ملجم شدن را به احدی نمی دهیم. نه، محرم تمام نشده است. ماه قمری را ول کن. مبدا تاریخ شیعه ظهر عاشوراست. ما مبدا تاریخ مان هجری قمری نیست، بلکه هجری قمری است که روز عاشورا تا آخرین قطره خون خود دور سر برادرش حضرت خورشید علیه السلام گشت و در این راه به ثارالله پیوست. نه! این جناب گل اندیش اگر قرار است برای ما تاریخ بگوید از کتاب “خدمات متقابل یزید و حسین” کد می آورد و ما این طوری معامله مان نمی شود، چرا که نام نبرده (!) مدعی می شود؛ اگر در کربلا یزید بی خیالی طی می کرد، حسین به جرائم “قاسم ابن الحسن” رسیدگی می کرد که چرا شب عاشورا بر خلاف حضرت علی که در نهج البلاغه عسل را شیرین ترین طعام  دانسته، روی حرف پدر بزرگ بلند شده و گفته شهادت برای من شیرین تر از عسل است!!! باور کنید ذهن حقیر برخی از دوپهلوهای ما اگر سال ۶۱ بودند، همین طور تحلیل می کردند؛ باور کنید و شما نیز باور کنید؛ حرام است این خانه هایی که در آن نشسته اید. ولله ملت راضی نیستند. من حاضرم درباره این نظرم رفراندم شود که آیا ملت راضی است که  خانه شان و این اموال بیت المال دست شما باشد یا نه؟ لطفا رسانه ملی فقط برای برنده دیدار ذرت کاران دشت مغان و بارسلونای اسپانیا مسابقه SMS نگذارد. خب معلوم است استقلال، ذرت کاران را می برد؛ این دیگر مسابقه SMS نمی خواهد. معلوم است “سردار حاج سعید قاسمی” در سیما غوغا می کند. معلوم است “صحیفه نور” با این دنبه های آویزان تناسبی ندارد. با صحیفه ننه جون به همین سرنوشت شیخ دچار می شویم. من همین جا بگویم؛ در این “دل نوشت” به جز ملت و ولایت، هر کسی به خصوص از سران فتنه و خواص بی بصیرت چه بخندند و چه گریه کنند، حرام است. من که نویسنده باشم راضی نیستم. من استاد اشک در آوردنم و به لب، گل لبخند نشاندن ولی فقط برای رهبرم و هر آنکه سید علی را علی می داند. کجا بودم؟ به کی داشتم گیر می دادم؟ به شما که عرض کنم؛ من کلا چقدر وقت دارم؟ تو وقتت در شرف اتمام است و پایت لب گور. من دارم به خودم می گویم، راه دور نرو. خدا همه ما را به خصوص صدا و سیمای ما را عاقبت به خیر کند. آقای ضرغامی! چند گامی به جلو برداشته ای اما اگر راست می گویی، یک مسابقه بگذار که آیا آن خانمی که به فتنه گران دستور داد به خیابان ها بریزند، در خون بچه های بسیج شریک جرم است یا خیر؟ چطور است به ۳ کشته کهریزک که می رسد، مو را باید از ماست یک غفلت و یک عمل نادرست، بیرون کشید اما برای بیش از ۱۵ شهید و شهیده بسیج در فتنه اخیر، هیچی به هیچی و حتی دریغ از یک “فاتحه مع الصلوات”؟ در همین سوره “حمد” آمده: “غیر المغضوب علیهم ولا الضالین”. باور دارم اگر علی مطهری مفسر قرآن شود این آیه را این طور تفسیر می کند؛ “اگر مغضوبین و ضالین، کوتاه بیایند، “مالک یوم الدین” در روز جزا به حساب “اهدنا الصراط المستقیم” که در مناظره علیه “انعمت علیهم”، آن حرف ها را زد، خواهد رسید”!! آقای علی مطهری! شما در عصر اصلاحات، علیه مبانی اصلاحات آمریکایی کتاب ننوشته ای بلکه علیه امروز خودت قلم فرسایی کرده ای. همان ها که دیروز مطهری را شهید کردند، امروز برای “اصول سفسفطه و روش پلورالیسم” شما سوت و کف می زنند. شما پیروی از راه پدر را باید از من یاد بگیری. نه! هاشمی مظلوم نیست. بنازم درک سیاسی ات را. هاشمی حتی اگر مظلوم باشد به خاطر این است که چون تویی، از او طرفداری می کند ولی نه، هاشمی مظلوم نیست. مظلوم شهید مطهری است که با مدیریت نا صحیح حضرتعالی، کتب و آثار بی استثنا خوبش، در مجامع دانشگاهی، غریب و تنها مانده است. شما چطور مظلومیت کتب پدرتان را نمی بینید اما مظلومیت هاشمی را می بینید؟ چرا باید کتب گران سنگ استاد شهید ما، از طراحی جلد و آرایش صفحه بندی گرفته تا نحوه انتقال به مخاطب، تا این قدر مظلوم باشد؟ من از خودم حرف نمی زنم؛ بخش اول آن نظر اساتید رشته گرافیک و خبرگان صفحه بندی است و بخش دوم آن محصول نشست و بر خواست هر روزم با دوستان دانشجو. پس هاشمی مظلوم نیست. مطهری و آثار او مظلوم مانده است. ما در دانشگاه توانستیم برای همت و باکری، حتی در شعارهای فرقه سبز هم جایی محکم باز کنیم، اما من دانشجویان معتقد به نظام را کاری ندارم، شما خودتان آقای علی مطهری! شهید مطهری را چقدر می شناسید؟! بعید است کسی مطهری را بشناسد و در چنین شرایطی، هاشمی را مظلوم بداند! بعید است کسی “جاذبه و دافعه علی” را فهمیده باشد و به جای دوست، جذب دشمن شود. به شما بگویم سایت هایی که به اندیشه های شهید مطهری اهانت می کنند، این روزها بلندگوی مواضع شما شده اند. شما ماموریت تان این است که هر گاه سران فتنه به هر دلیلی باید ساکت باشند، حلقوم تان را در اجاره همان حرف های سران فتنه قرار دهید و البته شما غافلید از نتیجه غفلت، که گاه همان معنای خیانت می دهد. مردم به احمدی نژاد رای دادند برای اجرای عدالت و مبارزه با فساد اقتصادی. حرف های احمدی نژاد در آن مناظره معروف، عمل به وصیت نامه امام و کوبیدن مشت بر دهان اسلام مرفهین بی درد بود. اصلا مردم به احمدی نژاد رای دادند برای همین کار و اما اینکه چرا مهدی هاشمی بر نمی گردد به ایران تا در دادگاه به جرائم سنگین اش درباره فتنه اخیر و نیز ابتلائات اقتصادی پاسخ دهد، این قانون گریزی عده ای را می رساند، نه مظلومیت شان را. پس قبول کنید که وقتی می گویید “اگر سران فتنه سکوت کنند، نظام می رود سراغ برخورد با احمدی نژاد”، از استدلال تان خنده می آید خلق را. این گونه باشد، متهم احمدی نژاد نیست، “علی” است که شمع بیت المال را خاموش کرد. خمینی است که علیه اسلام سرمایه داری  شورید و خامنه ای است که بیانیه هشت ماده ای نوشت. آری، اگر استدلال شما درست باشد، جمهوری اسلامی باید با آرمان های خودش برخورد کند، نه حرف های احمدی نژاد. کاش شما که دم مسیحایی دارید؛ به جای تلاش برای زنده کردن اندام نیمه جان سران فتنه، جانی دوباره به کالبد آثار استاد شهید مرتضی مطهری ارزانی می کردید و در این مقام، اعجاز خود را به رخ ملت می کشیدید. آری، مظلوم مطهری است. مظلوم بچه های بسیج اند که امروز باید به جای دشمن، با کج فهمی امثال شما در این جنگ نرم بجنگند. هاشمی مظلوم نیست؛ مظلوم نظام “جمهوری اسلامی” است که آن نامه سرگشاده را دید و آن اعلان به آشوب در خیابان ها را دید و جمل را به چشمان خود دید و شتر را دید و ندید! حالا علی مطهری را رها کنیم و اسیر این کوچه فرعی نشویم. مظلوم، دوست بسیجی من “مرتضی” است که در روز ۲۲ بهمن با کمک دیگر بچه های بسیج، چند بمب دستی را در همین خیابان آزادی خنثی کرد و هیچ کس به این بچه های بسیج یک خسته نباشید خشک و خالی هم نگفت. اصلا من می گویم همه ملتی که به خیابان انقلاب و آزادی آمدند از سبزها بودند. با این حساب همه سبزها جان شان را مدیون بچه های بسیج اند که بمب های منافقین را از جلوی پای شان برداشتند. شما هر حرفی بزنید من یک جواب برایش دارم. در قلم من جوهر نیست، گوهر گران قدر خون پدرم است. آن کسانی که به بسیجی های خامنه ای می گویند خشونت طلب، همان ناکثینی هستند که “علی” را در جنگ خیبر و بدر خشونت طلب نام نهادند. غیرت ابوتراب نبود، رومی ها، آقازاده های بوزینه باز معاویه را به چند درهم و آن هم درهم خریده بودند. ناموس پرستی بسیجیان خامنه ای نبود الان همان کاری را که آمریکا با ناموس برادران افاغنه و عراقنه کرده بود با ناموس شما هم انجام می داد. آقای شیخ! حیا کن و دم پیری معرکه نگیر. جمهوری اسلامی ناموس پرست است و حاشا که اهل تعرض باشد؛ این شما هستی که به وجدان خود تجاوز کرده ای. مظلوم، علی بود که از ناموس دین و از شرف مسلمین دفاع می کرد و ناسزا می شنید. مظلوم، “سید علی” است که در عین اقتدار، مظلوم است. شما سران فتنه، اگر یک هزارم مولای ما هوادار داشتید، تا الان ظالم بودن خود را اثبات کرده بودید. مظلوم سید مهدی شجاعی است. می دانید چرا خالق کشتی پهلو گرفته، بغل کشتی نوح، پهلوی سکوت بغل گرفته و خوابش گرفته و لام تا کام حرف نمی زند؟ نه! ایراد از سوء مدیریت نوح نیست، اشکال برمی گردد به آقایانی که نمی دانند ناز کدام هنرمند را کدام هنرمند دردمند را باید بخرند. من در متن قبلی به حاتمی کیا و رضا امیرخانی و مجید مجیدی زدم اما گاهی باید یک سوزن هم به جناب رئیس دفتر رئیس جمهور زد که چرا به جای خریدن ناز این لیالی زیبا رو، خریدار عشوه نا بازیگران شده است؟! آری، عجب صبری دارد این خامنه ای. شما اگر ملت و سپاه و بسیج مولای ما را داشتید یک کدام از ما را سالم نمی گذاشتید. ولله نمی گذاشتید. دست جورج سوروس در دست شماست و دست خدا در دست مجروح مولای ما. من باز هم می گویم؛ اگر دست خدا در دست خامنه ای نیست پس چرا این همه “ماهواره” حریف این “ماه پاره” ما نمی شوند. “علمدار” دست هر کسی را نمی گیرد. شما آنقدر زبونید که این همه بی حیایی در ورزش را نمی بینید و به “رضا زاده” گیر داده اید. من دلیل اش را می دانم؛ چون “آقا” آن نامه را به رضا زاده بعد از قهرمانی نوشت و شما می خواهید، شکست در کودتای مخملی را با این محمل بافی ها جبران کنید. آقای قالیباف! ناراحت نشو که به شما نوشتم؛ وقت افتتاح غنیمت “تونل توحید”، همان زمانی بود که باید از “تنگه احد” دفاع می کردید. به من می گویند؛ حرف هایت قشنگ است اما شعاری است. بسم الله. من می خواهم برای حرف های قشنگم مصداق بیاورم. رها کردن تنگه احد یعنی اینکه مجله ورزشی تحت مدیریت شهرداری، این همه فساد در عالم ورزش را رها کرده و چسبیده به اینکه رضا زاده حتما دوپینگ کرده. اولا گیرم پهلوان نامدار و پاک ما دوپینگ کرده باشد؛ چرا مجله تحت مدیریت شما این را حساب نمی کند که دوپینگ کردن فرضی رضا زاده، ریشه درسوء مدیریت غلط ورزش در زمان خاتمی دارد؟! چرا تیم ملی به جام جهانی نمی رود احمدی نژاد باید تقاص پس دهد ولی رضا زاده که گیرم دوپینگ کرده باشد این ربطی به خاتمی نداشته باشد؟! عمده مدال های جهان پهلوان ما مال زمان خاتمی است و اگر این حرف شما درست باشد خاتمی اینجا هم مقصر است. اما اصلا بحث این حرف ها نیست. شما مشغول نشان دادن توانی های مدیریتی خود به شهروندان و گاهی هم البته گرفتن حال دولت هستید و وقتی برای تان باقی نمانده که بدانید علت اصلی حمله به رضا زاده چیست. همان مجله شما با بازیکنان و مربیان فوتبال که در معرض این اتهامات هستند گل می گوید و گل می شنود ولی به رضا زاده که می رسد نگران ورزش پاک می شود. آیا ورزشی نویسان شما دغدغه ورزش پاک دارند یا خواسته و یا نا خواسته عامل انتقام از مولای ما البته در عرصه ای خارج از سیاست و البته در عرصه ای پر مخاطب تر از سیاست شده اند؟ پس حرف های قشنگ من پر است از استدلال های قشنگ. نه، رضا زاده دوپینگی نیست؛ او دارد تاوان “ابالفضل” گفتن هایش را پس می دهد. ولله اگر جهان پهلوان ما ارزش معنوی مدال هایش را به جای “آقا” به سران فتنه تقدیم کرده بود، ورزشی نویسان شما صد سال سیاه او را متهم به دوپینگ نمی کردند و شما جناب شهردار محترم با محسن هاشمی در طبقات تاریک و بی نور و بی بصیرت مترو هستید و از تنگه احد غافلید و نمی دانید در زیر مجموعه تان چه می گذرد و باز هم یک نمونه دیگر آقای قالیباف. مجله دیگر تحت مدیریت جنابعالی در حوزه جوانان، تنها صد کلمه از مطلب پنج هزار کلمه ای مرا کار کرده تا خودش را برای شما لوس کند و شما خیال کنید اول مظلوم عالم اید! من با انقلاب اسلامی با ولایت فقیه با خون پدر شهیدم عهد بسته ام که دست بوس خدمت گزاران کشورم باشم. ولله اگر شما در خدمت رسانی به این مردم از احمدی نژاد سبقت بگیرید من در ستاد تبلیغاتی شما مجانی کار خواهم کرد و همین جملات قشنگ را به استخدام شما در خواهم آورد. من اصلا مسئله ام دولت و احمدی نژاد نیست. بلکه حکومت است و رهبری. آنقدر که من از این دولت انتقاد کرده ام هیچ کدام از نویسنده های نان خور شهرداری انتقاد نکرده اند. من حرفم این است؛ شهید رجایی می گفت: به نماز نگویید وقت کار است، به کار بگویید وقت نماز است. من حرفم به شما این است: “به تنگه احد نگویید وقت افتتاح تونل توحید است، به تونل توحید بگویید وقت حفظ تنگه احد است”. آقایان خواص ان شاء الله با بصیرت! به پاسداری از ولایت مداری نگویید که وقت رسیدگی به امور شهرداری است، به شهرداری بگویید که وقت ولایت مداری است. من البته می دانم؛ شما آقایان در “تابناک” و “آینده” و “فردا” و “آتی” و هزار و یک سایت قاطی پاتی دیگر باز هم می گویید که فلانی به “خمینی” توهین کرد! چرا؟ چون امام فلان جا از ما تقدیر کرده بود. من حالا به شما می گویم چه کسی به امام توهین کرده است. این نوشته “وصیت نامه” من است و من همه حرف هایم را در آن خواهم زد و دیگر تا اطلاع ثانوی “دل نوشت” نخواهم نبشت. خیال تان راحت شد. می خواستید زبان سرخ این قلم را لال کنید، دست مریزاد! من خود آن را بعد از این دل نوشت قفل خواهم کرد. می خواهید بگویم چه کسی و چه کسانی به امام توهین کرده اند؟ امام گفت: “من بر دست و بازوی شما بسیجیان بوسه می زنم. من به این صورت های نورانی شما غبطه می خورم. من هیچ ندارم که در برابر این مادران شهید داده تقدیم کنم”. درست؟ آقای قالیباف! آقای احمدی نژاد! که شما هم روزگاری شهردار بوده اید! آقایان دیگر! زیر نظر شهرداری یک روزنامه در می آید و هزار و یک رنگین نامه. که در همه آنها آگاهی قربانی آگهی می شود. آخرین بار کی عکس یک شهید را روی جلد مجلات خود کار کرده اید؟! کی وصیت نامه یک شهید را به صورت کامل کار کرده اید؟ مگر امام نگفت؛ خانواده شهدا چشم و چراغ این ملت اند؟ آیا یک ده هزارم نام “آنتالیا” که به جز لخت های مادر زاد را در آن راهی نیست، اسم “کربلا” را برده اید؟ امام کی گفت؛ راه قدس از تورهای مسافرتی می گذرد؟ امام کی گفت؛ راه قدس از ساحل مدیترانه می گذرد؟ شما رسالت تان را درباره “دیوارحائل” فراموش کرده و به فکر مسافرت به “دیوار چین” هستید. باز هم بگویید من یک جانبه به قاضی می روم. اگر منظور از شعار “مرگ بر چین”، مرگ بر کمونیست است، آری، مرگ بر چین. اگر چین تایپه هم کمونیست است، اصلا مرگ بر چین تایپه. اگر مراد از “مرگ بر روسیه” آرزوی مرگ برای همان شوروی است که به قول “آقا” در جنگ به ما سیم خاردار هم نمی داد؛ آری، مرگ بر روسیه. اما اگر مراد از این شعار ها درود فرستادن بر آمریکا و اسرائیل است، پس “مرگ بر آشوبگر عاشورا”. “مرگ بر فتنه گر”. “مرگ بر ضد ولایت فقیه”. “مرگ بر آمریکا”. آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو که حتی خون ندا آقا سلطان هم می چکد از چنگ تو. بلر سگ دست آموز بوش است و دیوید میلیبند یک سگ هار خالی بند است که ندای ما را فریب داد و او را با کلت BBC کشت و خون او را انداخت گردن ما. بسیج اگر آدم کش بود، در همین فتنه اخیر این همه شهید نمی داد. شهید را ما می دهیم و اشک اش یا نه اشک، مقدس است؛ بهتر است بگویم: آبغوره اش را انگلیس و عمال اش در داخل می ریزد. قطعه ما “قطعه ۲۶” است و قطعه شما “قطعه منافقین”، چه کسی بیشتر شهید داده است؟ چه کسی آدم کشته است؟ مزار کشته های چه کسی بوی گلاب می دهد؟ اهل نفاق جدید هم که از شهدای ما آویزان شده اند. شما اگر خودتان کشته داده بودید بازهم دم از “همت” و “باکری” می زدید؟ شما در روز هم جگر رفتن بالای سر نعش اجداد منافق تان را ندارید و ما در شب احیا می رویم بالای سر مزار پدران و برادران مان، قرآن سر می گیریم. ولله اگر که به تک و توک کشته های شما “شهید” بگویند؟ شهید به پدر من می گویند که اگر در شب شروع عملیات “الی بیت المقدس” شهید نمی شد، شما الان باید اسلحه سربازان آمریکایی را پاک می کردید و بعد تعرض به ناموس کشورتان را می دید. شما ای کسانی که بوی لجن می دهید، اگر معرفت داشتید پای پدران شهید داده را بوس می کردید نه اینکه جسارت کنید به تصویر همت در بزرگراه همت. اگر همت و باکری نمی رفتند و جان خود را در راه ولایت فقیه قربانی نمی کردند، آیا آمریکایی ها اصلا به شما اجازه زندگی می دادند که حالا بخواهید از پسر همت و دختر باکری علیه نظامی سوء استفاده کنید که پدران آنها برای بقایش از جان خود گذشتند؟! گفت: “اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید” و من می گویم: “اگر آزاده نیستید لااقل اسیر نفس خودتان باشید، نه اسیر خواست دشمن”. ولله اگر پای آمریکا به این کشور باز شود؛ که البته تا خامنه ای هست، محال است، آمریکا به شما لجن زارهای متعفن هم رحم نخواهد کرد. با بریدن سر حسین هیچ کس به ملک ری نمی رسد. جمهوری اسلامی نباشد، هویت شما هم لکه دار می شود. قدر این نظام را بدانید. روز ۲۲ بهمن در کدام خیابان “تانک” دیدید که اراجیف VOA باورتان شده است؟ تانک البته در خیابان های تهران بود اما قبل از بهمن ۵۷٫ شما چون خدا را ندارید حریف هوندا ۱۲۵ بسیجیان این کشور نمی شوید اما ما چون خدا را داریم از پس توپ و تانک رژیم طاغوت بر آمدیم. ما مثل جهان پهلوان مان با نام “عباس”، دوپینگ می کنیم. پدر من روزی چندین و چند بار اگر “یا کاشف الکرب عن وجه الحسین، اکشف کربی بحق اخیک الحسین” را نمی گفت، خوابش نمی برد. من ولله دلم برای آن دنیای شما می سوزد. درافتادن با “جمهوری اسلامی” جنگیدن با یک حکومت نیست، درافتادن با خون بیش از سیصد هزار شهید است که قطره قطره این خون های سرخ، آن دنیا یقه تان را خواهد گرفت. من این را از روی وظیفه به شما می گویم. شما با کارهای تان به من ناسزا نمی گویید. من قابل فحش های شما نیستم. مخاطب “توپ، تانک، بسیجی، دیگر اثر ندارد”، من نیستم؛ “شهید اکبر قدیانی” است. من از شما می گذرم؛ آن سنگی هم که حواله سرم کردید و مرا تا پای مرگ برد، یادگاری نگه داشته ام تا آن دنیا به حضرت زهرا سلام الله علیها بگویم؛ که ای بی بی دو عالم! من هم در وادی دفاع از ولایت، نشانی از زخم بر بدن دارم. اما یقین بدانید امثال پدرم هرگز از شما نخواهند گذشت. پدران ما در دفاع از ولایت از ما بسیار متعصب تر بودند. ولله اگر دفاع از ولایت، خشونت طلبی است “دستواره” و “قوجه ای” و “شهبازی” و “کریمی” و “زین الدین” و “خرازی” و “وزوایی” و “ورامینی” از ما خشونت طلب تر بودند. اتفاقا اصلا هم بیم نداشتند که دیگران به آنها چه می گویند. در دست نوشته های شهید “علی اصغر پور رحمت” است که: “امروز یکی به من در تاکسی می گفت؛ شما دارید در کردستان، ایرانی ها را می کشید. من به او گفتم؛ ما محاربین را می کشیم و به ملیت شان کاری نداریم. ما اگر زیادی به شما رو بدهیم می شود حکایت علی و حسن و حسین و بلعم باعورا و عاشورا و شما باز مثل ابن ملجم و شمر، امامانی را می کشید که با آنها از یک قوم و نژاد هستید”. برادران و خواهران عزیز فتنه گر! شما که ادعا می کنید بسیجیان واقعی همت ها بودند و باکری ها، خودتان قضاوت کنید؛ بسیجیان خمینی خشونت طلب بودند یا بسیجیان خامنه ای؟ نه دوستان! سهم ما از نزدیک ۳۰ سال بی پدری، این کنایه ها نیست. شاید بسیجیان خامنه ای از شما بگذرند ولی بسیجیان خمینی، آن دنیا حتم کنید جلوی تک تک تان را خواهند گرفت. زمان شاه را از من بپرسید. من سنم به آدم بر می گردد. آدم وقتی از بهشت به زمین آمد، با خون پدر من درد دل می کرد. شهدا از ازل قرعه عاشقی به نام شان خورده بود. آدم هنوز نبود که پدر من در رکاب حسین به شهادت رسیده بود. پدر بزرگ های شما احترام شان بر من واجب است اما “اوجب واجبات”، رعایت  احترام نیاکان شما فتنه گران محترم نیست، “حفظ نظام” است. اگر این نظام نبود برای یک “یا حسین” باید صد ضربه شلاق می خوردید. جناب دادکان! که ادعا می کنی از قبل انقلاب ریش می گذاشتی. مرد باش و بگو که پدر محترم تان برای هیئت رفتن در کوچه پس کوچه های بازار شاه، چقدر از عمال رضا خان و پسرش کتک خورده است؟ ۳۰ سال که سهل است، از انقلاب خمینی ۳۰۰ سال هم بگذرد، نباید “آلزایمر” گرفت و “حقیقت” را به “دروغ” و “صد” را به “نود” فروخت. آیا تا شاه بود دسته ای جرئت آمدن به خیابان را هم داشت، یا برای یک “یا حسین” در گوشه خانه هم لرزه به اندام ها می افتاد؟ این دین را این ریش را این ریشه را مدیون خمینی هستید، نه نیاکان تان. خمینی اگر نبود کدام پرچمی را می شد در خیابان به نام “حسین” به نام “حسین ضد یزید” برافراشت؟ من عاشق چشم و ابروی کفاشیان نیستم. دو زار هم مدیریتش را بر فدراسیون فوتبال قبول ندارم اما فرق انتقاد از فدراسیون فوتبال را با طعنه زدن به انقلاب اسلامی می فهمم. اگر الان هم شاه بود، شما “میر حسین” را شاید می توانستید بگویید ولی “یا حسین” گفتن در خیابان از عهده شما بر نمی آمد. بر نمی آمد که رفتید و با امام در جماران عکس انداختید. حالا گاهی به این تصاویر نگاه کنید. گاهی به جای نقشه کشیدن برای زدن زیرآب کفاشیان وصیت نامه شهدای فوتبالیست را بخوانید. اتفاقا از شانس خوب شما پدر من فوتبالیست بود و اگر می خواست مثل شما خمینی را به توپ فوتبال بفروشد الان شاید شده بود به جای دایی، سرمربی پرسپولیس. باورتان نمی شود بروید از “حسین فرکی” و دوستانش و “بهتاش فریبا” و هم بازیانش بپرسید. بروید این را از “امیر حسین فردی” مدیر مسئول کیهان بچه ها بپرسید. بروید از “حاج اصغر آبخضر” بپرسید. یا نه، بیایید پیش خودم تا عکس های پدرم را در استادیوم آزادی نشان تان بدهم. آقای علی دایی که یک روز گفتی؛ من هم مثل حسین فهمیده برای این کشور از جانم مایه گذاشته ام. هزار برابر عمل جراحی ای که روی سینه تان شد، از فدراسیون فوتبال و فیفا و یوفا و بایرن مونیخ و هرتابرلین و آرمنیا چی چی فیلد و اینتر میلان و اون تر مینال و کوفت و زهر مار، پول  گرفته اید. باز هم اگر کم تان است، سر کار به من عیدی داد به جای پرداخت اقساط بانک و بدهی هایم که همین جا و سط این وصیت نامه از همه دوستان طلبکار حلالیت می طلبم، آن را هم می دهم به شما. زندگی شما را توپ هم نمی تواند تکان بدهد اما می دانی تانک در نبرد با تن بهروز مرادی و حسین فهمیده چه کرد؟ شما سهم تان را گرفته اید ولی سهم خانواده های شهدا را عده ای با زخم زبان دادند، عده ای مثل ناطق نوری با سکوت، عده ای مثل آن خانم با دعوت از فتنه گران عزیز به خیابان، عده ای مثل این خانم با ساندویچ خوردن در خیابان انقلاب، عده ای مثل آن آقا زاده با فرار به لندن، عده ای مثل این یکی آقا زاده با پرت کردن حواس قالیباف از تنگه احد در تونل توحید، عده ای مثل اون یکی با حضور در جمع اغتشاش گران در روز قدس و عده ای مثل شما با این قیاس مع الفارق. شما خودتان را با عابدزاده مقایسه کنید و اجازه بدهید ما حسین فهمیده را مقایسه کنیم با شهدای بسیج در فتنه اخیر که بر کمر خود عزم همت بستند و زیر شنی تانک نامه های سرگشاده، له و لورده شدند. نویسنده خوش قلم اما بد قدم دوم خردادی در عمرش یک حرف حساب اگر زده باشد، آن مقایسه آقای هاشمی بود با علی دایی.

***

وصیت نامه من به انضمام وصیت نامه پدرم است؛ مرده ها وقتی می میرند ارث را تقسیم می کنند و شهدا وقتی شهید می شوند حرص را. عده ای حرص این دنیا را می زنند و عده ای حرص آن دنیا را. عده ای برای بلعم باعورا حرص می خورند و عده ای برای حسین عاشورا. عده ای برای آشتی میان فرق عباس و عمود آهن حرص می زنند و عده ای برای تشنه لبی یتیمان حسین، دست رد بر سینه علقمه می زنند و با اینکه مادرشان “ام البنین” است ولی حرص “مادر حسین” را می زنند. من حرص همت را می زنم؛ حرص آن چشمانی که انگار خدا خود برایش سرمه شهادت کشیده بود. سبزها از وصیت نامه سردار خیبر سوخته اند که چرا گفته؛ “در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید”. ما خامنه ای را دوست داریم چون به فرموده پدران مان “نایب امام زمان” است. خامنه ای به نیابت از امام زمان دارد با استکبار می جنگد و “شیطان بزرگ” به نمایندگی از “شیطان رجیم” به مصاف “جمهوری اسلامی” آمده. شباهنگام که خورشید نیست ستاره ها باید حرمت ماه را نگه دارند و الا شب پرستان، تاریکی و ظلمت را “جهانی” خواهند کرد. آری، ماه نور خورشید را ندارد، گرمای خورشید را هم ندارد اما کدام ستاره را می شود دید اگر که ماه نباشد؟ اگر شباهنگام و در غیبت حضرت آفتاب علیه السلام، مهتاب نبود، خواب، چشمان ستاره ها را گرفته بود. ماه، نایب بر حق خورشید است و پای استدلالیون چوبین است؛ “خورشید کی به ماه این نیابت را داد”؟ شما خواب بودید وقتی که خداوند گفت: “اطیعو الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم”. هر کس در روز، خورشید، مولای اوست، در شب، مهتاب، مولای اوست. اگر قمر جانشین بر حق شمس نیست، پس سران ظلمت چه از جان جانباز خراسانی ما می خواهند و اگر دست خامنه ای در دست خدا نیست پس چرا این همه “ماهواره” حریف این “ماه پاره” ما نمی شوند؟ حتما که صاحب این انقلاب “حضرت حجت” است. دعای امام زمان در حق ما نبود این انقلاب به سالی نمی کشید؛ یک سفینه نجات است و هزار ناو جنگی. اگر دعای “فاطمه زهرا” نبود کجا پدران ما می توانستند از عرض اروند رد شوند؟ اگر نگهدار خامنه ای، “ابالفضل علمدار” نبود کجا این غائله خوابیده بود.من دریغم آمد که در این آخرین “دل نوشت” تا اطلاع ثانوی، پای حضرت ساقی را به میدان نکشم. من که هیچ، دو گیتی دارد از این دو دست بریده ارتزاق می کند. آسمان بر قرار نمی ماند اگر خدا اراده نکرده بود از عباس هر دو دستش را بگیرد. خدا هنوز خیلی با این دو دست بریده کار دارد. شیر خدا را به عباس داده است ام البنین. ام المومنین، بعد از “فاطمه” ولله “ام البنین” است. مزار ام البنین هست، که خدا مزار فاطمه را مخفی کرده است. روزی برایت ای مادر عباس، ای مادر اشجع الناس، بارگاه باشکوهی خواهیم ساخت. ما تا وقتی برای مادر عباس، بارگاهی در خور شان “ام البنین” نسازیم، لیاقت پیدا کردن مزار مادر حسین، “ام المومنین” را نخواهیم داشت. دلم می گوید؛ ما تا قدر نامادری را ندانیم، قبر مادر را نخواهیم یافت. دلم اشتباه گفت. تا ام البنین بود حسنین و زینبین، رنگ بی مادری را ندیدند. حالا فهمیدید چرا گفتم؛ اشک، مقدس است. اشک، بارانی است که به جای آسمان، از آستان دل خداوند بر گونه های آدمی جاری می شود و اما وصیت نامه پدرم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ما زخم خوردگان تیره ترین، سرد ترین، بلند ترین شب  های جور بودیم. ما شلاق خوردگان یلدای ستم بودیم. اولین شعاع فجر را که دیدیم خیز گرفتیم. عاشقانه به سوی شفق دویدیم تا در چشمه خونین خورشید، زخم های استخوان گداز خویش را بشوییم؛ که ثابت کنیم: سرخی بالاترین رنگ است، نه سیاهی. که سیاهی می پوشد. سرخی می شوید و جلادان تاریخ را رسوا می کند. “ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست”. سپیده دم خونین عشق فرا رسید دوستان. ای برادر! ای خواهر! تو را فقط یک پیام، تو را فقط یک وصیت، تو را فقط آخرین حرف که؛ خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را نگه دار. التماس دعا دارم. اکبر قدیانی. ۹/۲/۱۳۶۱

(این متن مطول را امروز برای دانشجویان محترم بسیجی دانشگاه امیر کبیر در ضیافت سالگرد تدفین شهدای گمنام این دانشگاه خواندم. با سپاس از حوصله این عزیزان و ذکر این نکته که متن فوق فردا در صفحات ۸ و ۹ وطن امروز کار خواهد شد)

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. فائزه می‌گوید:

    پدرشما جنگیدو نامش ستاره شد درایران عزیز وشما هم باقلمتان رسالت پدر رو ادامه میدین موید باشید…….

  2. میم . اعتماد می‌گوید:

    حاج حسین شهادتت مبارک برادر .. . . . . . ..

    التماس دعا. . . .

  3. طهورا می‌گوید:

    سلام

    به قول یارو گفتنی شما زبونت سرخه سرت سبز
    موفق باشید .
    در پناه حق

  4. پیدای پنهان می‌گوید:

    سلام
    شما هم گیر دادید به مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی هاااا حالا قجر عضدانلو ابریشمچی شو نگید نمی شه>>؟

    این جمله رو باهاش حال کردم

    اگر دست خدا در دست خامنه ای نیست پس چرا این همه “ماهواره” حریف این “ماه پاره” ما نمی شوند

    این هم با حال بود

    ننگ به نیرنگ تو که حتی خون ندا آقا سلطان هم می چکد از چنگ تو.

  5. پیدای پنهان می‌گوید:

    عاموووووووووووووپدر جدمون هم دراومد ازبس چیشامون ورقلومبید تو این جعبووو(همونه جعبه ه ی تهرونی ها) و نوشته های شما رو خوندیم .کاش کمی کوتاهتر می نوشتید.البته دلوم نمی اد ایطو بگم چون خییللی قشنگه ولی خو فکر چیشای ما هم بکنین

  6. حسین می‌گوید:

    حاجی ایشالا همیشه بتونی با اخلاص بنویسی!خیلی خیلی حال میکنم با نوشته هات!راستی یه جا نوشته بود سخنران امروز دانشگاه امیرکبیر حسین قدیانی صاحب وبلاگ قطعه ۲۶ و مسئول بسیج دانشجویی؟آره…؟!


    یه بار دیگه منو با مسئول بسیج اشتباه بگیرین خودمو دار میزنما!!!!!!!!!!!بابا من اون نیستم! یعنی ثواب ریاست بر بسیج در پرونده اعمالم نیست.

  7. چریک می‌گوید:

    سلام
    جو گیر شدی همین!!!
    بابا از شما دیگر انتظار نداشتیم. نوشته تون خیلی احساسی بود و نشانه های کمی از عمار توش بود.
    جنگ ولی یادتان باشه جنگ نرم!!!!
    راهکار خودش رو داره گاهی وقتا هم باید توش مظلومیت کشید ربطی هم به بی غیرتی نداره.

  8. حق نیوز می‌گوید:

    حسن روحانی به کدام سمت می رود؟

  9. اسکندری می‌گوید:

    خیلی زیبا و قشنگ اما بسیار دیر به یاد بسیجیانی افتادید که اگر نبود خونشان الان پز دفاع از ولایت من و شما وجود نداشت ما در ۹ دی و ۲۲ بهمن با امنیت از ولی فقیه زمانمان دفاع کردیم انها از خرداد تا بهمن در روزهای بدون امنیت انکس که تا ابد نامش در تاریخ این مرز و بوم می ماند ما مردم که به عوام مشهوریم نیستیم ان بسیجیان که باید به خواص مشهور باشند همچنان که در دستگاه اباعبدالله و صاحب الزمان خواصند و اتفاقا همین خواص ۳۱۳ نفرند هستند خواص را اشتباهی تعبیر کرده ایم خواص همان ۳۱۳ نفر و کسانی که رجعت می کنند و در رکاب امام زمان می جنگند هستند خواص شکمهای انباشته از مال بیت المال نیست که اگر اینگونه بود شاه و خاندانش از اینها که غلظت خواصی شان بیشتر بود خواص بسیجیان و سربازان گمنام هستند عوام هم من و شما که در راهپیمایی شرکت می کنیم خواص همانهایی هستند که برای نایب امامشان جنگیدند و گمنام در بین ما و درخشنده در کنار مولایشان ارام گرفتند و خانواده هایشان نجیب ترین ادمهای روی زمینند که می بینند در این رسانه به اصطلاح ملی برای مردن ( به درک واصل شدن ) یک منافق مثل ندا اقا سلطان که خودش در مرگ خودش بیشترین نقش را داشته هزاران برنامه و تفسیر می گذارند برای دختر فراری برنامه می گذارند و مصاحبه می کنند ولی از این نجیبان روزگار که اگر نبود شیر مردی فرزندانشان یا همسرانشان امروز امریکا برای همین رسانه برنامه می ساخت هیچ سخنی به میان نمی اید شاید از خودشان که بپرسی بگویند مولایمان اباعبدالله قبول کند دیگران چه قابل اصلا درستش هم همین است خون اینها پاک تر ازاین است که در رسانه ای مطرح شود که اگر یک هواپیما سقوط کند روی خانه مردم فقط کسانی شهید هستند از نظر این رسانه که درون هواپیما بوده و کارت خبرنگاری داشته اند حالا اگر کسی در همان حادثه در اثر سقوط هواپیما مرده باشد او که مرده است شهید همان خبرنگار است اگر شهیداینگونه تعریف می شود بگذار اینها در بین این نامردمان بی کس باشند که اینها برایشان کس نمی شوند امام زمانشان و نایبش قبول کنند برایشان کافی است

  10. محسن می‌گوید:

    اول شدم. آخ جون

  11. هادی می‌گوید:

    بابا وصیت نامه ی نوح هم انقدر طولانی نبود به خدا
    هر کی نظری داره دیگه. اینا که میگید خیلیاش ادعاست. حق بدید که ادعای مخالفش هم وجود داشته باشه. این که فقط من میگم و فقط من درست میگم و فقط دیگرانن که باید عین درستی منو بشنون عین اشتباهه.

  12. یا زهرا می‌گوید:

    سلام
    خواهشا یکم کوتاهتر بنویس

  13. م می‌گوید:

    پس قدرت قلمت به پدرت کشیده برادر!
    خداوند روح تمام آزادمردان تاریخ را شاد کناد!

  14. علی می‌گوید:

    اگر آه تو از جنس نیاز است …

  15. امیر می‌گوید:

    امید وارم جدی نباشد که می خواهین برای مدتی ننویسین. مدتها است که با خواندن دلنوشتها و طنز های شما احساس ارامش عجیبی دارم. . امید وارم فردا هم دلنوشت جدیدتان را بخوانیم. نوشته های شما متعلق به خودتان نیست . تراوش خون دل خوردن یک ملت است. شما که اهل دلید می دانید چه می گویم. پس ملت را از درد دل محروم نکنید.
    باز می گم دعام نکردید ها . این کی هم طلب ما از شما

  16. پیمانه (مهدی) می‌گوید:

    رحمت خدا بر شما که روح پدر بزرگوارتون و همه شهدا رو شاد میکنید
    با عمل به وصیت نامه هاشان و حمایت ولایت
    و البته اگه توهین ها را امثال ما نشنویم توهین ها روانه ولایت خواهد شد
    و همان بهتر که این توهین ها به ما بشود و به ایشان نشود
    ایستادن جلوی امام حسین در نماز و سپر تیرها شدن هم توفیق می خواهد که به هر کسی داده نمی شود و هر کسی هم تاب تحمل آن را ندارد
    پس ای کسانی که این توفیق را به شما داده اند، آن را از خود سلب نکنید

  17. سعید می‌گوید:

    حرف دل شما حرف دل ما وهمه ی حق پرستان عالم است انشاالله قلم سرختان راازمانگیرند.
    با آرزوی سلامتی وموفقیت.
    التماس دعا

  18. sadat می‌گوید:

    خواهش می کنیم و به خون پدر شهیدتان قسم می دهیم که باز هم بنویسید مگر امام نگفت جواب قلم انها را با قلم بدهید؟

  19. رضا طالب می‌گوید:

    سلام.
    منظورتون از اینکه دیگه نمی نویسم چی بود؟
    به ولله الان ساعت ۱۲/۵ شبه و من از فرط غصه خوابم نمیبره.آخه اگه ۴ تا آدمی مثل شما که دستی بر آتش دارید در قلم به دست گرفتن ، این سنگر آخرین رو رها کنید که ما از غصه دق می کنیم.من از این به بعد کجا برم تا آب خنکی بریزن رو این قلب تف دیده از جفاها ؟ امروز شیخ فضل الله تو تلویزیون می گفت انشاء ا… سرفراز بریم بر سر دار…
    من و شما هم اگه قراره بریم بر سر دار لااقل بذارید سرافراز باشیم.
    دیگه نمیدونم چی بگم…
    فقط میتونم به خون پدر شهیدتون قسم بدم که رها نکنید این سنگر آخرین رو…


    نیاز به مطالعه دارم تا به تکرار دچار نشوم. از لطف عالی به این قلم ممنون.

  20. فاطمه می‌گوید:

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرج مولانا صاحب الزمان و احفظ قائدنا الخامنه ای اللهم صل علی محمد و آل محمد
    اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعااااااااااااااااااااااااااااااااااااا الاف مره
    و اجعلنا من خیر اعوان و انصار مولانا صاحب الزمان

  21. رها می‌گوید:

    خدایا
    فرج مهدی زهرا را نزدیک بفرما
    سید علی ما را تا ظهور مولایمان حفظ بفرما
    انقلاب ما را تا انقلاب منجی حفظ بفرما
    اقای قدیانی امروز قطعه۲۶ بودم وبسیار حال غریبی
    از پدر شما نیز یاد کردم . اما متاسفانه ردیف وشماره را نمی دانستم.

  22. علی طالبی می‌گوید:

    حسین اقای با معرفت سلام /خسته مباد قلمت/ که خستگی از این همه نامردی به مولایمان را مرهمی هستی .عزیز دل /خدای تو را به مادرت و مولایت خامنه ای ببخشاید .

  23. رضا طالب می‌گوید:

    سلام
    دوباره منم. نگفتم بهتره سرفراز بر سر دار بریم؟انگار بهم الهام شده بود ، الان تو فارس خوندم ، پیام فضلی نژاد رو هم زدن…

  24. امیر می‌گوید:

    حاجی منظورت چی بود که تا اطلاع ثانوی نمینویسی

  25. تخریبچی می‌گوید:

    سلام ۲۶ جان…
    مطلبو دوباره باید بخونم دستت درد نکنه…
    خوشحال میشم سر بزنی با یه پوستر آنتی سبز به روزم…در راستای پست قبلیته برادر
    یا علی مددی

  26. بسم الله
    سلام

    لطفا و خواهشا دل نبشته ها تون رو تمام نکنید !
    مگر داغ دلتان ته کشیده است ؟
    می خواهید برایتان روضه های جدید بخوانم ؟
    روضه های ناب و تازه که قدمتشان به ۸ ماه هم نمی رسد ؟
    می خواهید از بسیجی بگویم که حرامیان از بالای ساختمان در حال ساخت بلوکی سیمانی بر سرش انداختند و او در دم جان داد !
    می خواهید از روحانی بگویم که عاشورا در همین تهران ام القرا در مقابل چشمان کودک خردسالش … .
    می خواهید از برادرم بگویم که روز قدس هنگام نماز با سنگ به چشمش زدند و اگر نبود ان همه نذر و نیاز الان نابینا بود ! یا برادر شخص موتورسواری که برادر مرا به بیمارستان رسانده بود ؟
    می خواهید از دخترک مظلومی بگویم که صورتش تا ابد برای مادرش هم آشنا نیست ! حرامیان به جرم چادر اسید …
    و اینها فقط “مشاهدات” من بود !
    ولی والله نخواهم گفت !
    که داغ مولای ما آهی برای باقی درد ها نمی گذارد!

    اما فتنه گران بدانند که ما “ابناالفاطمه” ایم
    ما هنوز یک “یا علی” نگفتیم تا بدانید یک” قنبر” علی صدها شمر و خولی و حرمله رو به درک میفرستد .

    بترسید که ما منتظر فاطمیه ایم !
    حاج سعید از حضرت آقا نقل میکرد که میفرمودند “تمام حاجات سال خود را یکجا در فاطمیه از مادرشان میخواهند”

    ژس بترسید که من هم فرزند زهرایم و این قدر به خود حق می دهم که از مادرم یک نفرین برای شما طلب کنم ………

    ببخشید مطول شد …
    دل نوشت که نه ، چرک نوشت بود !

    بزرگوار
    دعا بفرما

    ی ا ح ق م د د ن ا

  27. فانوس می‌گوید:

    سلام . نوشته یا همون وصیت نامتون خیلی طولانی بود ، فقط چند خط اولشو خوندم .
    می دونین چیه ؟ شما خیلی خوب می نویسین اما به نظرم قدری مغرورانه است . یعنی به هر کی که دلتون بخواد به هر شکلی توهین می کنین . من جدیدا دچار این شک شدم که آیا مسخره و توهین کردن حتی درمورد سران فتنه جایزه ؟ در ضمن اصلا هم به نظرات خوانندگان اهمیت نمی دین و وقتی این همه می گن شکل و فونت و اندازه متن رو تغییر بدین یا پیشنهادات دیگه که بتونن بهتر از این مطالب استفاده کنن اصلا انگارتون نه انگار !!! خوبه که ما برای نوشته های شما ارزش قائلیم اما شما برای ما نه ! کلا انگار زدین به سیم آخر ! به هر حال از ما گفتن بود تا مواظب باشین که طرفدارانی مثل منو از دست ندین !!!


    من به همه منتقدین و نظرات شان احترام گذاشته و به شدت این دغدغه شما را خودم هم دارم و سعی می کنم به بهانه نقد فتنه دچار افراط در انتقاد حتی از سران فتنه نشوم.

  28. ادیب می‌گوید:

    سلام .
    نوشته اید که دیگر نمی نویسید . منظورتان این است که در این وبلاگ نمی نویسید چون مجانی است و یا کلاَ نمی نویسید . آقای قزوه هم در وبلاگشان نوشته بودند که دیگر شعر سیاسی نمی نویسند .
    اینگونه ابراز لطف کردن ها برای خالی کردن دل ما است و یا شادی دشمن .
    امروز و هر روز عاشوراست و ” هر پرچمی از دست سرداری بر زمین بیفتد سردار توانای دیگری آن را برافراشته و به میدان خواهد آمد ” همچنانکه فوج فوج سرداران بی ادعا در ۲۲ بهمن آمدند و اطاعت از ولی فقیه حضرت ایت الله العظمی خامنه ای را اعلام داشتند . آنها بخوبی از امام خمینی یاد گرفته اند که ” تا ظلم هست مبارزه هست ” و مخصوصاَ نوشته ام ” امام خمینی ” ( با ذکر ۳ صلوات ) تا به دیگران یادآور شوم که اگر تابعید یادتان باشد که به اماممان ” آقا روح الله ” نگوئیم و همان ” امام خمینی ” بگوئیم تا ” به آمریکا بگوئید از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر ) .

  29. محمدعلی می‌گوید:

    آقای قدیانی خواهش می کنم به خاطر دفاع از خون شهدا و ولایت به نوشتن ادامه بدهید که سکوت در این زمانه جایز نیست
    دوستار شما
    عاشقان ولایت

  30. مهتاب می‌گوید:

    سلام…
    مطلب امروزتون آتش به جانم زد…
    آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چرا دیگه ننویسید؟؟؟؟ من و امثال من که قلمی هم نداریم که دفاعی کنیم
    شما که دارید چرا می خواهید ترک ساقی و مٍی کنید؟؟؟
    مگر نه این که گفتند ” مبادا خویشتن را واگذاریم”
    دیگران می خواهند ساکت شوید
    حتما می دانید چرا
    نشنیدید حکایت ” من که می دونم کجاتون سوخته ” رو؟؟؟
    خواهش می کنم…
    بنویسید…
    شما به پدرتون این نوشته ها رو بدهکارید…
    به آقا بدهکارید…
    زیر سایه ی امام خامنه ای سرافراز باشید…
    منتظر مطلب بعدی تان هستم ( مطلب – نه وصیت نامه !!!) …


    من فقط دل نوشت را تا چند وقت نخواهم نوشت و به نوشتن در سایر مقولات ادامه خوهم داد.

  31. امیر می‌گوید:

    ایا این احتمال را در نظر گرفته اید که شاید علت اینکه اسم بسیجیان شهید را نمی دانید این است که اصل قضیه حقیقت ندارد؟ در جنگ تحمیلی که خود بنده افتخار بسیجی بودن را داشتم صدهاهزار رزمنده در جبهه های نبرد شهید و مفقود شدند و اسم و رسم همه شان موجود است. آن وقت چطور ممکن است که پانزده یا بقول آقای لاریجانی بیست نفر بسیجی در وقایع اخیر کشته شده باشند و بجز یکی دونفر اسمی یا مجلس ترحیمی یا خبری از بقیه نباشد؟ آخر اگر این ادعا واقعی است نباید اسم و رسم و آدرس و پایگاه محل عضویت و محل و نحوه کشته شدن آنها معلوم باشد؟دیگر در خصوص بسیجیان شهید که مسئله دفن مخفی و جلوگیری از مراسم ترحیم و غیره وجود ندارد.


    من اسم تک تک این شهدا را بلدم و در همین متن به چند تایی شان اشاره کرده ام. آنکه وجود خارجی نداشت ادعای تقلب و ۷۲ به درک واصل شده سران فتنه بود.

  32. مصطفی نمازیان می‌گوید:

    بنام خدا. با مطلبی تحت عنوان” سخنی صریح با بیت امام راحل” به روزم. منتظر بازدید و نظر شما. یا علی

  33. به یاد شلمچه می‌گوید:

    سلام
    خیلی آقایی من عاشق نوشته های شما هستم
    خواستم من هم چیزی نوشته باشم :
    قابل توجه بچه سبزی ها که فکر می کنند بی شمارند آره شما بی شمارید منتها بی شمار صفرید که در نهایت هر قدر هم زیاد باشید باز هم هیچی نیستید
    ما بچه بسیجی ها هم بی شماریم اتفاقا ما هم بی شمار صفریم که در نهایت هیچی نیستیم
    فقط یه فرق بین ما و شما است و اون این که پشت سر ما یه (یکه) که ما رو میلیونی می کند و اون( یک )آقا و مولا و نور چشم و عزیز دلمون رهبر عزیز مونه
    قضیه اینه داداش من امیدوارم منظور را رسانده باشم
    یا حق

  34. به یاد شلمچه می‌گوید:

    دوباره سلام
    از آنجایی که این روزا بحث تغییر و اصلاحات زیاد شده به همین مناسبت سران اصلاحات تصمیم دارند وصیت نامه حضرت امام (ره) نیز بی نصیب نباشد
    گوش کن: حالا که با قلبی آرام از این دنیا می روم دو چیز را بین شما می گذارم اولی انقلاب و دومی اهل بیتم (سید حسن) حالا اگر می خواهید برای نگه داشتن اولی کاری نکنید . نکنید ولی هوای دومی را داشته باشید.
    ولی داداش من کور خوانده اند اونایی که حتی به وصیت نامه امام(ره) رحم نمی کنند
    امام بزرگوار ما دو چیز را برای ما گذاشت انقلاب و ولایت را که ما دومی را برای حفظ اولی حفظ می کنیم
    در ضمن یادگار امام (ره) عزیز دلمون حضرت آقا هستند بعضی ها حواسشون جمع باشد

  35. روضه گرد می‌گوید:

    صفایی ندارد ارسطو شدن –
    خوشا پر کشیدن پرستو شدن —

    بعد از شهدا ، من نه از رفتن ، که از ماندن میترسم –
    میترسم مرده بمانم ، میترسم مرده بمیرم ————————–

    ای حسین قدیانی ، امیدوارم حرفی که زدی جدی نباشه و هیچوقت حنجره قلمت خشک نشه —

  36. یک دوست ناآشنا می‌گوید:

    خسته مباد قلمتان
    که برای خدا مینویسید پسر خلف بابا اکبر
    اما شکسته باد قلمت اگر عزم ترک نوشتنت جز برای خدا باشد


    باز هم می نویسم اما فعلا به جز دل نوشت

  37. مرادی می‌گوید:

    “نوشته های شما متعلق به خودتان نیست . تراوش خون دل خوردن یک ملت است. “
    البته افتادن در وادی تکرار نیز سمی است برای قلم شیوایتان.
    چون می دانم شما کسی نیستید که از ادای تکلیف شانه خالی کنید به تصمیمتان احترام میگذارم ولی منتظر میمانم.

  38. شهاب می‌گوید:

    با سلام
    به روز هستم با مطالبی همچون :
    موج اسلام ستیزی در سینما و هالیوود-۲۰۱۲-Beyond Borders-Get Smart

    باستان پرستی ، جایگزین خداپرستی…

    ازدواج موقت مترقی ترین قانون و مظلوم ترین قانون در اسلام

    و…

  39. میم نقطه می‌گوید:

    سلام
    آقا واقعا این سوال بی جوابه!چرا اسم شهدای این فتنه هیچ جا اعلام نمیشه!تا معاندین از ما در مورد این ۲۰ شهید میپرسن و اسمشون رو میخوان و ما رو مسخره می کنن…ما چیزی نداریم بگیم!
    نه نشونی … نه اسمی…نه تصویری…حتی مسئولین توجیهی هم برای نام نبردن این شهدا ندارن.
    حد اقل خصوصی جواب منو بدید توجیهشون چیه؟


    شهدای جنگ نرم را ول کن. اسم چند تا از شهدای عملیات والفجر را می دانیم؟! دشمن حق دارد به ما سرکوفت بزند. لیاقت بی معرفتی
    ما همین ناسزاهاست.

  40. بانو می‌گوید:

    سلام

    لذت میبرم از این متن های طولانی . طولانی تر باد نوشته هایتان .

    با احترام

  41. یک بچه شیعه می‌گوید:

    سلام
    نوشته های شما به جانمان آتش می زند. بنویسید که که نوشته هایتان خونی تازه در رگهایمان جاری می کند زنده کرده دلمان را
    درپناه حق بسیجی بمانید.

  42. ریحانه می‌گوید:

    تورو خدااااااااااااا ادامه بدین مارو ناامید نکنین

  43. مصطفی می‌گوید:

    سلام.قلمت که از صد تا سیلی تو گوش سران فتنه بدتره.حالا که وصیتم کردی و زدی به سیم اول تا اخر.حال میکنم با قلمت.بوی شهادت میدی.
    حالا که اسم بعضیها رو هم بردی وامروز و فرداست که اون بغضیها (ببخشید بعضیها) دود آتشو از قلمت ببینن و بزرگراه شهید قدیانیها رو افتتاح کنن.

  44. مازیار می‌گوید:

    حرفی که درباره ندا آقا سلطان زده ای مصداق بارز تهمت است . من هم میتوانم بگویم تمام فیلمهایی که مرحوم آوینی از شهید شدن رزمندگان ایرانی جلوی دوربین ساخت هم فیلم بوده .

    به کروبی و موسوی هر چه میخواهی بگو . من تعصبی روی آنها ندارم . اما چرا یک کارشناس وزارت اطلاعات جرات ندارد جلوی دوربین بیاید و مثلا تناقضات آن فیلم را روشن کند ؟ یک جوان ۲۲ ساله کارشناس اطلاعاتی شما شده ؟ ضمنا به کامنتهای آن وبلاگ ( که گفته صحنه ندا فیلم بوده ) هم مراجعه کنی بد نیست . به هر حال آدم حکومت هستی درک میکنم اما به دل ریش خانواده ندا نمک نپاش . نان بازویت را بخور تا مجبور نباشی به دختر مردم تهمت بزنی !

  45. س-ر می‌گوید:

    ادامه بده برادر. ما اگه همین یکجا رو هم برای خوندن نداشته باشیم که … ادامه بده.

  46. حسین می‌گوید:

    واقعا اگر حضرت مهدی الان ظهور کند با به دار کشیدن سران فتنه و هاشمی و مطهری انتقام خون حضرت زهرا س و امام علی و امام حسین را گرفته

    ودیگر نیازی به انتقام از عمرو ابوبکر نمیماند چون اینها رو دست آن سه دشمن علی راهم آورده اند

    راستی چرا یک یادواره برای شهدای فتنه نمیگیریم !!!!!!!

    ما هم باید بخاطر این بی عملی مان در ان دنیا جواب بدهیم

  47. سیدحمید امامی می‌گوید:

    سلام حسین جان!
    خوندم که گفتی فعلا دل نوشته نخواهی داشت و از موضوعات دیگر خواهی نوشت .
    اما رفیق من؛ دل نوشته که مطالعه نمی خواد.
    دلنوشته یعنی آنچه از دل، بر آید.
    اصلا، متن های شما برای این انقدر خواندنیه که مصنوعی نیست و حس میشه.
    درسته که یه ذره داره تکراری میشه ولی تو رو خدا این قلم رو از ما نگیر.
    یادته اون روز تو ماشین گفتی وظیفه منه قدیانیه که اقلا اگه تو عرصه های دیگه نمیتونم کاری انجام بدم، وظیفمه با قلمم که خواننده های خودش رو پیدا کرده از خون شهدای این راه دفاع کنم.
    در ضمن؛ خیلی ازرفقا به خاطر وجود شما در فضای سایبر روحیه نوشتن و انتقاد پیدا کردن. اگه ننویسی اونها هم دست می کشن.
    نوشتن از مسایل روز و دغدغه ها رو بقیه هم بلدن بنویسن. تو رو خدا قلمت رو ازمون نگیر(ما مدیون اون روان نویس یونیبالیم حسین خان)
    یا زهرا(س)

  48. آقاموسی می‌گوید:

    خسته نباشی برادر

    رهسپاریم با ولایت تا شهادت…

  49. ابوذر می‌گوید:

    اگر حسین امام عشق مظلوم و تنها بماند،خدای حسین که هست و خود خونخواهش خواهد بود”یا ثاره الله وابن ثاره”
    تقدیم به همه بسیجیان خامنه ای دلنوشته ای از سید بزرگوار شهید مرتضی آوینی که تاریخ مصرف ندارد…
    زمستان سپری شد و سیاهی به زغال ماند و چه باید گفت آنجا که بسیجیان راه صدساله را یک‌شبه پیمودند و پای نهادند بر معارجی از نور که عرفای سینه‌سوخته و مدعیان سلوک را به آنجا نپذیرفته‌اند، با همه آن هشتاد سال شب‌ها را شب‌زنده‌داری و روزها را روزه‌داری.
    وقتی حضرت امام بفرمایند “در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی‌ام” ، آنها که افتخارشان به شاگردی امام و نوکری و دربانی اوست چه بگویند؟
    http://www.aviny.com/article/aviny/Chapters/Jang.aspx

  50. یه آشنا می‌گوید:

    سلام اشک ما را در آوردی برادر
    اهل باطل کلا این گونه اند وقتی جوابی برای حرف حق ندارند با سنگ جواب اهل حق را می دهند امیدوارم همیشه اهل حق باقی بمانی
    یه توصیه ی اخلاقی از خدا بخواه چند برابر شهرتی که بهت میده تواضع نصیبت کنه که غرور ریشه ی ایمان را می سوزونه

  51. مائده می‌گوید:

    سلام
    آقای قدیانی ،من تمام آشنایان و اطرافیانم سبز (و البته جدیدا خوشه سومی) هستند. با خواندن نوشته های شما بود که برای اولین بار احساس کردم تنها نیستم و راهپیمایی ۲۲ بهمن اولین راهپیمایی من بود . مصداق نوشته هاتان را آنجا به چشم دیدم.من”بیشمار” را دیدم.
    آقای قدیانی از شما برای اینکه “سکوت” نکردید همواره سپاسگزارم.
    این فتنه سبز برای من پر از برکات بود. مدتها قبل از نمود فتنه به دنبال پاسخ شبهاتم درباره ولایت فقیه بودم، تا اینکه در این فتنه با تمام وجود درک کردم که ولایت فقیه برای چیست و چرا ما باید پشتیبان آن باشیم. از همه مهمتر این فتنه باعث شناختن ولی فقیه زمانم شد. درک کردم که “اگر دست خدا در دست خامنه ای نیست پس چرا این همه “ماهواره” حریف این “ماه پاره” ما نمی شوند”. خون سرخ بسیجیان او بود که روی آسفالت سیاه خیابان ها هدر نرفت، بلکه باعث رویشی سبز شد. که این سبز فقط رنگ نیست که ننگ شود و تصویر حاج همت را محو کند…این سبزی “رویش” باعث زردی و “ریزش” دشمنان اسلام است. ان شاء الله

  52. حیات باطنی می‌گوید:

    طیب الله انفسکم

  53. جاجیم می‌گوید:

    مگه شما به جز “دل نوشت” چیز دیگه ای هم بلدی بنویسی؟

  54. احسان می‌گوید:

    خدا قوت
    خوندم
    الان ساکتم

    دوباره میام یه چیزایی باید بگم.

  55. ح.ح می‌گوید:

    ســــــــــــــــــــــــــلام

    قطعه ۲۷ …!

    ما در ره عشق نقض پیمان نکنیـــــــم
    گر جـــــان طلبد دریغ از جان نکنیم
    دنیا اگر از یزیــــــــــد لبریز شود
    ما پشت به سالار شهـــــــــــــــــیدان نکنیم

    قطعه ۲۷/ سنگ مزار پسرخاله ی شهیدم

  56. نل می‌گوید:

    اگه دیگه کلا ننویسی خوشحال تر میشیم
    تو هم مغز بازی داری واسه …شعر گفتن
    انقد تن باباتو تو گور نلرزون

  57. فاطمه می‌گوید:

    سلام
    متن های دیگه جای خود. دل نوشت مزه اش فرق داره. مخصوصا این آخری. راستی این وصیت نامه چقدر قطعه قطعه بود. آهنگ بی نظیری بود بین این قطعه ها و قطعه ۲۶٫

    ما که دستامونو میگیریم روی قفل، نمیذاریم کلید رو توش بچرخونید!

  58. زائر شهید می‌گوید:

    مظلوم، “سید علی” است که در عین اقتدار، مظلوم است
    و این فتنه حساب مظلومیت سیدعلی رو کرده بودن ولی حساب اقتدارو نه…به قول استاد پناهیان عاشورا برای این شکل گرفت که فکر کردن می تونن این بارم تحمیل کنن… کوفیا عادت داشتن به تحمیل گری… سابقه ی تحمیل به دو ولی قبل رو داشتن… فکر کردن چه بهتر که دنیا و دینو باهم داشته باشیم… میریم حسینو به بیعت می کشونیم… وایسادن… حسینم وایساد…. عاشورا شکل گرفت..
    بذارید شهدای این فتنه بیشتر رنگ مادرمونو داشته باشند… شهادت مادرم افسانه نیست

  59. یاور می‌گوید:

    سلام
    با اینکه همیشه اینجا رو میخوندم اما این اولین کامنتمه و با توجه به شواهد احتمالا آخرین.
    خواستم بگم که با اینکه همه دایی ها توی شهر زندگی میکنن،ننه هنوز خونه توی رحمت آبادش رو نفروخته و تک و تنها داره اونجا زندگی میکنه.چون دایی حسن آدرس های جدید رو نداره و وقتی از جبهه برگرده حتما مستقیم میره به همون خونه قدیمی.
    اینجا برام حکم خونه ننه رو داشت توی این شلوغی و غربت. یاد دایی حسن رو با خودش داشت که دفعه آخر که داشت میرفت جبهه و مامان خواست جلوش رو بگیره به مامان تشر زد که اگه من بخاطر ننه و بابا نرم و اون یکی بخاطر زن و بچش و اون یکی بخاطر کس دیگه باید عراقی ها رو بالا سره ناموسمون ببینیم.

    امیدوارم این به کارتون ادامه بدید و همه با هم نگذاریم این یزید صفت ها به خیاممون حمله کنند.
    یا علی
    التماس دعا

  60. nasimesahar313 می‌گوید:

    سلام اخوی
    خداقوت.خیلی وقته دنبال یه راهی بودم که بهتون تبریک بگم اما راهی بهتراین پیدا نکردم.بهتون تبریک میگم اول بخاطر اینکه توی این وانفسای آخرالزمانی که هر کی میگرده یه توجیهی واسه سکون وعقبگرد خودش پیدا کنه و با هزارترفند اسم این دنیاطلبیشو مصلحت اندیشی وتعبیر و تفسیر از بیانات ((آقا))میذاره انقدر مرد بودید که پای عهدوپیمان پدر شهیدتون با آرمان امام شهدا ((تاالان)) بمونید.تاالان رو باتاکید گفتم تا همه اوناییکه نگران فردای شما هستن بدونن ماهم حرف امام یادمون نرفته که معیار حال فعلی افراده وهمین حسین آقای قدیانی هم اگه یه روزی از صراط مستقیم ولایت منحرف بشه جایگاه فعلیشو در قلب دلسوخته های نظام از دست میده.البته حرف واسه اون رفقاییکه به شما هشدار فردا رو میدن باشه سر فرصت.
    ثبریک دومم واسه قلمتونه.تا کسی خودش دست به قلم نشه درک نمیکنه که تا حرفی از ته دل اونم یه دل سوخته برنیاد نمیتونه نه تنهابه دل بشینه که روش تاثیر بذاره واینهمه نیست مگه بالطف حضرت دوست که این سعادت رو نصیبتون کرده. حقیر بی اجازتون- البته به اسم خودتون-مطالبتونو واسه دوستان مختلف میفرستم یا در برنامه هاییکه خودم توفیق اجراشو دارم استفاده میکنم وتاثیرشو میبینم_اگه راضی نیستید امر بفرمایید تعطیلش کنیم-درمورد نوشتن یا ننوشتنتون هم حرفی نمیزنم چون مطمئنم صاحب نوشته ها تون برای انتخاب بهترین تصمیم کمکتون میکنه.
    دست حق نگهدارتون
    یاعلی

  61. اسکندری می‌گوید:

    آقای مازیار به کارشناس وزارت اطلاعات اطمینان دارید یا اگر بیاید و بگوید ساختگی بود می گویید حکومتی هست من که یک شهروند عادی هستم اگر اسمم حکومتی است کارشناس وزارت اطلاعات اسمش چه خواهد بود شما هم فیلم ندا آقا سلطان یا فیلم زیر گرفتن فردی را در روز عاشورا نگاه کن چون تصور می کنم از شعور و فهم کافی برخوردار هستید حتما به این نتیجه خواهید رسید مثلا اگر شهید اوینی در فیلمی که از یک بسیجی می گرفت یک گلوله از پشت سر و از جبهه خودی به او شلیک می شد و می مرد شما نمی گفتید این ساختگی است گلوله باید از روبرو بیاید بی بی سی مردم را احمق فرض کرده که این فیلم را درست کرده ولی من و شمای مردم که احمق نیستیم گول این فیلمها را بخوریم در ضمن شما به گزارش پزشکی قانونی مراجعه کنید بد نیست برای اینکه به اصل ماجرا پی ببرید

  62. ساجد می‌گوید:

    طیب الله انفاسکم

  63. سید می‌گوید:

    داداش جون جات خالی همین شهادت امام رضا (ع) که گذشت با نامزدم رفتیم سر خاک شهید غلام کبیری می دونی که نزدیک گلزار شهداست . گلزار شهدا واقعا یه صفای دیگه ای داره خداییش یه قطعه از بهشته جای همه بچه بسیجیا سبز. ولی اینو هیچ وقت فراموش نمی کنم که اینقدر مرد نبودم که وقتی پایگاه مقداد رو سه شنبه بعد انتخابات داشتن آتیش می زدن یه حرکتی یه کاری یه غلطی بکنم بر و بر وایستادم و تماشا کردم که بچه ها تو پایگاه تیر هوایی در می کردن و اون نامردا حتی به آتیش نشانی هم اجازه ندادن بیاد جلو . اگر تو کربلا هم بودم حتما جا خالی می دادم نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  64. دوئل می‌گوید:

    سلام داش حسین….. به سلامتی وصیتنامه ات را هم نوشتی…. امیدوارم زودتر به همان راهی بروی که پدرت رفت…. و دعا کنم ما هم همراه تو و پدرانمان باشیم…. مشتاق راهی که تو میروی…. میثم

  65. محمد می‌گوید:

    جون هر کی دوست داری یکم کوتاه تر بنویس. به خدا یه بار دیگه اینقدری بنویسی فحش میدما

  66. iman می‌گوید:

    زنده باشی برادر حسین! درمونده نباشی برادر حسین! حسینی باشی برادر حسین! نگو دیگه نمی نویسی برادر! پس ما چی می شیم برادر!
    راستی دی وی دی که فرستادم دستت رسید یا نه؟ ( بصیرت) ؟ اگر نرسیده از آقای ش پیگیری کن. ممنون میشم یه نگاه بندازی و نظرت را بدی. یاعلی! عباس علی نگهدارت.

  67. سلمان می‌گوید:

    حسین آقا … از ترور نافرجام آقای فضلی نژاد مطلع شدی؟ اخوی مواظب خودت باش دیگه. اینها دستشون به خون شهید آیت و شهید دیالمه و شهید لاجوردی و شهید صیاد شیرازی و شهید علی محمدی آغشته است. بخاطر چی؟ بخاطر همین میهن پرستی و ولایت مداری و بیان حقیقت ها. مواظب باش دلاور. الان وقت رفتن عمارها نیست. الان که ناطق نوری خفه خون گرفته و قالیباف به فکر جوبهای از آب پر شده است و سبزوار رضایی مشغول برنامه ریزی برای انتخابات ریاست جمهوری اش، وجود عمارهاست که دل ما عاشقان ولایت رو خوش نگه‌میداره. اگر تو زبان ابوذروارت رو خاموش کنی، معاویه ها و عمروعاص ها مجال توطئه و نقشه کشیدن برای امام مان رو خواهند داشت
    .
    الان وقت سکوت و رفتن نیست حسین آقا
    .
    .
    بنفسی انت یا امام خامنه ای
    .
    یاعلی

  68. پیدای پنهان می‌گوید:

    من با بالایی موافقم.شما برای نظرات ما ارزش قائل نیستید .ما دقایق زیادی خیره می شیم تو این صفحه تا نوشته های شما رو بخونیم اون موقع شما حتی این ارزش رو باری خوانندگان قائل نمی شین که اونها راحت تر بخونن
    صد ها بار گفته شده.این تو هم توهم نوشتنا و طولانی نوشتن ها دهن ما رو سرویس کرده . کو گوش شنوا

  69. نازنین می‌گوید:

    واقعا عالی بود
    طولانی ولی ارزش خوندن داره
    من که دوبار خوندم
    واقعا خسته نباشید

  70. علی می‌گوید:

    خیلی قشنگ مینویسی

    با اجازه، وبلاگ شما رو با اسم قطعه ۲۶ تو وبلاگم لینک کردم

    http://payamenur.ir/

  71. سلام حسین جان.خوبی عزیز دل ما؟من رو که ناراحت کردی.
    حقیقت همین الان اومدم کافی نت و مثل همیشه سر زدم به وبلاگت.فرصت نکردم،روزنامه وطن امروز رو بگیرم.ولی در نظرات خوندم که می خوای دل نوشت رو دیگه ادامه ندی.برای چی آخه؟مگه دل نوشت هات باب دل مردم نیست؟به خدا هیچ ایرادی نداره هیچ که اتفاقا سر تا پاش حسنه.حسین،اگه دل نوشت رو ننویسی،ما بی فرمانده میشیم ها.ببین چقدر درخواست ادامه دادند.اگر هم حرف کسی رو گوش نمی کنی،لا اقل کمی این تصمیمت رو به تاخیر بنداز.الان حرفات خوب گرفته.الان اتفاقا شدیدا به دل نوشت هات نیازه.ذهن مردم،باز شده و باید باز ترش کرد.الان این منافقین نفس های آخر رو میکشن،نگزار دوباره مثل ققنوس از خاکستر برخیزند.گیرایی مطالب جدی تو خیلی بیش تر از مطالب طنز ات هست.اگر باور نداری،یک نظر سنجی بزار.
    به قول سیدحمید امامی:خیلی ازرفقا به خاطر وجود شما در فضای سایبر روحیه نوشتن و انتقاد پیدا کردن. اگه ننویسی اونها هم دست می کشن.
    من خودم به تاسی از تو وبلاگ این عمار رو راه اندازی کردم.حسین جان؟تا ۴ شنبه سوری دوام بیار.بعد از اون هر کاری خواستی انجام بده.آخرین نفس این ها ۴ شنبه سوری هست.حسین جان،جان من خسته نشی ها.تا اون جایی که امکان داره دل نوشت رو پی گیری کن،اما اگر نشد،لا اقل در بقیه مطالبت جور دل نوشت رو بکش.

    راستی آدرس وبلاگ رو اشتباه گزاشته بودم که تصحیح می کنم.

    همیشه تخریب چی منافقین باشی.سرت سلامت.

  72. آیدین می‌گوید:

    سلام حسین جان
    محشری بود که به پا کردی
    چرا نمای جمع شیم با بقیه این شهدا رو معرفی کنیم؟
    هرچی نگیم بیشتر مظلوم نمایی می کنن
    کارشون به جایی رسیده که الحاق ناوشکن جماران رو هم گفتن کار بچه بسیجی یای ایرانی نبوده!
    بیا یه سربزن عکس ومطلبشو گذاشتم
    جواب از تو
    یا علی مدد

  73. بصیرت می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی
    قشنگ مینویسی! اما جفنگ مینویسی! گاهی لازمه آدم فکر کنه که شاید، شاید به احتمال خیلی کم داره اشتباه میکنه.
    ۳۰۰۰۰ نفر برای تقرب به خدا به کشتن امام حسین شمشیر بستند . چون یزید را جای خدا گذاشته بودند. اونها متوهم بودند . فکر میکردند هر حرفی یزید بگه حرف خداست چون والی مسلمانان بود و در اون موقع هم حفظ نظام از اوجب واجبات بود. از قضا اونها هم فکر کردند که با اسلحه و جمعیت ساندیسی امام حسین را شکست دادند و خوشحال بودند که هم پاداش خوبی (ساندیس خوشمزه نظامشان) از مولا و امامشان یزید گرفتند و هم رضایت خدا را فراهم کردند. بعدش هم اسارت فرزندان امام حسین وکُرکُری یزیدیان. جالبه که ۱۴۰۰ بعد یک عده با همان استدلال یزید میایند و میرحسینیا را کتک میزنند، میکشند و به زندان میندازند و بعد داستان امام حسین را هم چپه میخوانند و در نهایت ادعای پیروزی.
    برادر!سیاست الحق لمن غلب و النصر بارعب مال یزید و معاویست ! راه رو داری عوضی میری.

  74. روح الله می‌گوید:

    سلام حسین آقا. استفاده کردیم.

    بروزم با “آقای مطهری! مظلوم واقعی کیست؟”

    ما شما را لینک کردیم. شما هم درصورت تمایل بلینکید ما رو!

  75. میم نقطه می‌گوید:

    عزیزم من میدانم اسم شهدا به اندازه ی رسم ایشان مهم نیست.
    ولی برای آدمهایی که فقط با اسم عنوان شهید آن هم بیش از آن تعداد که آنها مدعی کشته شدن توسط حکومت هستند برایشان حجت تمام می شود باید حجت آورد. باید خون برادرانمان را نشانشان بدهیم و شقی و ظالم را برایشان مشخص کنیم!
    وقتی نه اسمی نه عنوانی نه توجیهی داریم چه بگوییم؟ من فقط توجیه اسم نبردن را میخواهم… اینکه چرا فقط یک نام شهید غلام کبیری را میدانیم…و چرا کسی اثری ،نشانی از بقیه بسیجی های شهید نشانمان نمی دهد؟
    بقول خودت در فکه شهید گمنام نادیم که در تهران هم بسیجی گمنام و مظلوم پر بکشد

  76. یک دوست می‌گوید:

    احسنت بر قلم شما و احسنت بر قلم پدر شما . قلم رو زمین نگذارید خواندن نوشته های شما بخشی از برنامه روزانه منه

  77. محسن می‌گوید:

    سلام
    خدا به قلمتان خیر دهد. بنده با حدود۴۷سال سن واقعا وقتی دل نوشته شما را میخوانم احساس عزت می کنم.
    کار شما قطعا در مسیر پدر شهیدتان و همه شهدای اسلام از اول ازل تاکنون میباشد
    وبدانید ومیدانید که هشت ماه دفاع مقدس در برابر فتنه کمتر از هشت سال دفاع مقدس نیست .واقعا چه شباهتهایی.
    مظلومیت بسیجی
    دفاع جانانه از ولایت با ایثار خون پاک
    پایان هشت سال دفاع مقدس وپیروزی حق بر باطل
    پایان هشت ماه دفاع مقدس در برابر فتنه وپیروزی طرفداران ولایت


    احسنت چه قیاس قشنگی کردید با عدد ۸٫

  78. مازیار می‌گوید:

    پاسخی دیگر به اسکندری :
    یک کارشناس وزارت اطلاعات اگر جرات دارد بیاید و مثلا تناقضات فیلم ندا را نشان دهد .
    شما فرض را بر این بگذار که اکثر مردم شعور دارند و در مقابل حرف منطقی تسلیم میشوند .آنها که هر حرفی بزنی حرف خودشان را میزنند گروه اندکی هستند . یک وبلاگ نویس نابغه از کی تا حالا کارشناس گلوله خوری شده ؟

    آقای قدیانی ! بسیج هرگز در خشونتها ۲۰ کشته نداد و این از آن دروغهاست. اگر شما ۲۰شهید داده بودید مثل مرحوم غلام کبیری میتوانستید اسم و مشخصاتشان را اعلام کنید . این چگونه شهدایی هستند که فقط تعدادشان را میدانید ولی از اسم و مشخصاتشان اطلاعی ندارید ؟ شما که روزنامه نگارید یک روز بروید نزد مسئول بسیج و از او بپرسید طبق کدام مستندات گفته ما ۲۰ نفرمان شهید شده ؟

  79. رضا می‌گوید:

    جالبه! حتما چند ماه بعد ۸ ماه اسارت سیاسیون و روزنامه نگاران و جوانان و پیران و دختران سبز رو هم مصادره می کنید و می گویید اینها داشتند تو لاس وگاس چرخ می زدند – این هم گذرنامه های مهر خورده شون! – و این بسیجیهای ما بودند که از شدت مظلومیت در انفرادی های نمور حتی از یک تماس با خانواده هم محروم بودند! تاج زاده و نبوی و زیدآبادی داشتند با آمریکائیها مذاکره می کردند و این حسین شریعتمداری و لاریجانی و الهام بودند که توسط مرتضوی و رادان و فلان بازجو و بهمان قاضی شکنجه می شدند! … بهتره بری یکم مطالعه بکنی! اگر همه اینها رو از سر گیجی میگی ایشالله که زنده باشی و چند سال بعد بفهمی چطور شماها رو بازی دادند و آن کردند که با حسین و اهل بیتش کردند و تا سالیانی همه چیز رو بالعکس جلوه دادند. و اگر … گیج نیستی و سرحالی و داری نقش بازی میکنی که وای بر پدرت!
    در هر صورت من یکی ۳۰ ساله که با این نظام دارم سر می کنم و ۸ ماهه که تو تهران خواب هم ندارم! از روی وصیت نامه تو حقیقت رو نمی خونم که از کف خیابونها. دیدم چطور این نظام تو خیابون با زن مردم رفتار کرد. با پیر و جوون و … چطور کشت و گفت کشته شدم! چطور همسایه ام رو صرفا بدلیل نسبت سببی با بهشتی دستگیر نکردند و ۳ ماه از کار و زندگی انداختندش و وقتی بعد از آزادی ازش پرسیدم داستان چی بود گفت: هیچی! الخائن خائف! یک حاکمیت خیانت پیشه از هیچی هم میترسه! … برو مطالعه کن! اما نه از روی نوشته های استادت حسین آقا و نه حتی از نوشته های سبزها. برو دلهای شکستگان رو مطالعه کن! مردم کوچه و بازار! عادیهای عادی … متوجه میشی که علی آقای شما فقط یه عمامه سیاه از جدش به ارث برده و نه هیچ چیز دیگه ای!

  80. س-ر می‌گوید:

    به مازیار:
    دوست عزیز، شما به من بگو اون شی تو دست ندا چیه؟ و چرا چند فریم قبلش نیست؟ شما به من بگو چرا اون فرد بالای سر ندا اول صبر می کنه عکسی از صورت ندا گرفته بشه، بعد دستشو برای کمک می بره؟ شما به من بگو چار عکس معروف صورت ندا با حقیقت صورت ندا در صحنه ی اتفاق افتاده، متفاوته و خونهای روی صورتش پاک شده؟ شما به من بگو چرا پزشکی قانونی (اونم همون موقع، نه بعد از دیدن فیلم) اعلام کرده بود شلیک از نزدیک و با زاویه ست؟ شما به من بگو چرا آرش حجازی یک هفته قبل از قتل ندا میاد ایران و دو روز بعدش میره؟ و چرا وسط این همه خیابون دقیقا تو این خیابون و این صحنه حاضره؟ شما به من بگو چرا تصویر به این واضحی -که مشخصا از دوربینی حرفه ای گرفته شده-از این اتفاق هست؟ شما به من بگو چرا وقتی معترضین تصمیم می گیرن راهپیمایی سکوت کنن و راه خودشونو از آشوبگرا جدا کنن، این قتل اتفاق میفته؟!

  81. سارا مومنی می‌گوید:

    اتفاقا سران فتنه و دشمنان می خواهند که شما ننویسید. برای کوری چشم دشمنان ولایت باز بنویسید و با نوشته هایتان ما را نیز تشویق کنید تا بنویسیم.
    لطفا این بار از حکمیت بنویسید که سخت در تلاشند آن را به خورد ملت بدهند. سخنان اقای الهام را امروز خواندم. شجاعانه صحبت کرده و این نکته را بدون ترس و واهمه گفتند که منظور هاشمی در نامه اش از اینکه فقط ما ماندیم و شما! ایجاد ثنویت در رهبری بود.
    نباید خسته شوید زیرا سرباز سید علی خسته نمی شود.
    از خواندن نوشته هایتان سیر نمی شویم . خدا پشتیبان شماست و شما پشتیبان ولایت فقیه باشید تا اسیبی به مملکت نرسد.
    یا حق

  82. دارابی می‌گوید:

    با تشکر
    من فکر می کنم ۲۲ بهمن مثل فتح خرمشهر بود ولی دشمن ساکت نمی نشیند و حوادث فراوان در راه است کربلای ۴ و ۵ در راه است جنگ شهر ها و حمله شیمیاییدر راه است مرصاد در راه است عزل منتظری در راه است و در نهایت سرنوشت صدام برای سران فتنه در راه است
    انشاء الله سرداران این جنگ محکم و قوی و با بصیرت حضور دارند

  83. hastor/torabi می‌گوید:

    چه می کنه حاج حسین آقا

  84. سرباز صفر سید علی می‌گوید:

    بسم الله
    سلام

    آقا مازیار
    ۱-ممنون از ادبتان که گم گشته سبزهاست

    ۲-من عرض کردم ، خودم حداقل یکی از این شهدا رو در شهرک غرب و به آن صورتی که عرض کردم دیده ام
    اگر در همان ایام هم نظام اسم ها را مخفی نگه میداشت برای جلوگیری از افزایش احساس حزب الله برای گرفتن انتقام خون شهدا بود
    شک نکن !
    اشکال دیگر هم از اینجاست که فقط شنیده اید و ندیده اید

    اما ای کاش حالا حداقل یک مراسمی ، بزرگداشتی و ….

    راستی حاج حسین اقا
    نظر فوق خصوصی بود که انگار اشتباها یک مرتبه این گونه آمده بود

    ی ا ح ق م د د ن ا

  85. ایرانی می‌گوید:

    ببین اگه تهدیدت کردن که ننویسی بگو تا بزنم همشون له کنم.

    ولی اگه خودت دیگه نمی خوای بنویسی یه بحث دیگس.

  86. فاران می‌گوید:

    داداش کم ننویس فقط هر ده خط یه عدد بذار .جون داداشت بگو چشم

  87. دل نوشتی برای حسین قدیانی می‌گوید:

    برادر! من یکی از دوستداران شما هستم و در میان تمام دوستداران شما که اینجا از شما تمنا کرده اند که از نوشتن دست نکشید، با اینکه قرار نیست شما از نوشتن دست بکشید بلکه دل نوشت را می خواهید بگذارید کنار؛ بنده فارغ از این فضای غالب احساسات، مدتی است به این فکر می کنم که عده ای دارند حسین قدیانی را هزینه می کنند و به ثمن بخس می فروشند. ذات پاک و روح لطیف حسین قدیانی را چه کسانی به چوب کشیدند؟ آرمان های حسین قدیانی آرمان های درستی است اما چرا نباید این آرمان ها به شیوه ای اخلاقی به منصه ظهور درآید. چرا عده ای حسین قدیانی را به خاطر قدرت سرکوبگر قلم او دوست دارند و چرا هیچگاه از او نخواسته یا برای خیر و صلاح او هم که شده به او تذکر نداده اند که خداوند به موسی امر نمود تا نزد فرعون با زبانی نیک سخن بگوید که در کلام نرم، تاثیرگذاری بیشتر است. و چرا کسی به حسین قدیانی روش و منش علی را یادآوری نکرد؟ و چرا عده ای از تخت گاز رفتن حسین قدیانی شادی و پایکوبی کردند و او را تشویق نمودند و موانع را از سر راه او برداشتند تا او بتواند آزادانه تر هرآنچه را که در راه اش است خراب کند و چرا بر سر او غریو “هوشیار باش” سر ندادند و او را به وادی سقوط و هلاکت سوق دادند؟
    اما از آنجا که حسین قدیانی ضمانت شده ی شهداست تلنگر شهدا همیشه بالای سر اوست و او را از شر جن و انس محفوظ می دارد انشاء ا… .


    اینجا کسی مرا برای خودش نمی خواهد؛ برای ولایت می خواهد. البته از شما هم ممنونم بابت این نوشته قشنگ.

  88. بی همتا می‌گوید:

    خوشحال میشم لینک کنید و به سنگر ما هم سر بزنید قلمتون پررنگ و پرتوان باد

  89. حق نیوز می‌گوید:

    حق نیوز وابسته به تشکل شهید علم الهدی دانشگاه آزاد شهرکرد و حامیان احمدی نژاد در شهرکرد
    به دلیل ارادتی که به حضرتعالی داشتیم لینک شما را در صفحه اصلی سایت لینک دادیم
    ممنون میشویم لینک ما را اضافه کنید
    با تشکر
    http://www.haghnews.com

  90. سید می‌گوید:

    اینو تو سایت والاترین خوندم امشب:
    بیانیه جدید کروبی و پاسخ یک دانشجو

    آقای کروبی بیانیه شما توسط بنده دانشجوی سال آخر مهندسی عمران مطالعه شد و نتایج زیر را در بر داشت:
    ۱ : به قطع یقین نویسنده این بیانیه شما نبوده اید و چه بهتر که به نام نویسنده درج می شد

    ۲ : از یک سو گفته اید مردم همه انقلابی بوده اند و برای آرمانهای امام آمده اند و حضورشان پرشور بوده و از سوی دیگر گفته اید مردم با قطار و اوتبوس آمده اند و مهندسی تظاهرات !!!! انجام شده که کاملا تضاد دارد, فکر کنم تازه ماهواره خریدی جیگرم!!

    ۳ : توضیحاتی در رابطه با دورشته مهندسی آرائ و مهندسی راهپیمایی و دانشگاههای ارائه دهنده بدهید
    ۴ : وحشی گری یعنی عدم تمکین به رای پا برهنه ها و فقیران و شهرستانی ها و دسته بندی مردم به شهروند درجه ۱و ۲ , وحشی گری یعنی به آتش کشیدن بانک , پرتاب سنگ بصورت سرباز نیروی انتظامی , توهین به مقدسات به آتش کشیدن سطل آشغالها و پاره پاره کردن پرچم هیئت امام حسین و حرمت شکنی در عاشورا
    ۵ : ببخشید ۱ سوال! : گیریم ۱۰ میلیون رای آقای موسوی تقلب شده شما چه کاره هستید؟
    ۶ : مردمی که در ۲۲ بهمن آمده اند همان مردم حماسه ۹ دی هستند که شما قصد مصادره آنها دارید
    ۷ :هر خون بیگناهی که ریخته شد و ریخته شود مقصر آن امثال شما هستید که با ادعاهای بدون مدرک مردم را بجان یکدیگر انداختید
    ۸ : تاکنون ۳ رفراندوم انجام شده: ۱) روز انتخابات که احمدی نژاد ۲۰ میلیون رای داشت و شما کمتر از آرائ باطله ۲) ۹ دی که همه به حمایت از نظام آمده بودند ۳) ۲۲ بهمن
    سر آخر این را بگویم که اگر رفراندوم هم برگزار شود و نتیجه دلخواه شما حاصل نشود می گویید تقلب شده
    شما مصداق این آیات هستید:
    « فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا»
    ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه و لهم عذاب عظیم»

  91. سمیر می‌گوید:

    ببین ننویسی میام تو همون وطن امروز به جرم …. نمیدونم اصلا به هر جرمی بخوام دارت میزنم… تفهیم شد؟!!!
    دیگه انتخاب با خودت!

  92. من می‌گوید:

    چرا شیخ، نمی خواهد خاتمی بیاید؟!

    چنانکه خبرنگار ما «آرملیا» از منابع موثق شنیده است در جلسه اخیر سران فتنه مهندس از شیخ می خواهد که جلسه بعدی، محمد خاتمی هم باشد تا سه نفری چیزشان یعنی عقل شان را روی هم بگذارند و ببینند که چه خاکی باید روی سرشان بریزند. اما از قرار شیخ با این پیشنهاد مهندس به شدت مخالفت کرده است. به نظر شما کدام یک از گزینه های زیر دلیل مخالفت شیخ با حضور خاتمی در جلسه آتی سران فتنه است؟
    ۱- خاتمی معمولاً قلنبه سلمبه صحبت می کند و کروبی چیزی از صحبت های خاتمی متوجه نمی شود.
    ۲- کروبی سطح سواد و دانش خود را از خاتمی بالاتر می داند.
    ۳- شیخ و مهندس کلاً بدون خاتمی راحت ترند و رفتن خاتمی به جلسات شیخ و مهندس برای خاتمی که به هر حال اهل چیز نیست، بدآموزی دارد.
    ۴- چون در جلسات سران اصلاحات، شیخ را دعوت نمی کنند، کروبی می خواهد با این حرکت اعتراض خود را به دار و دسته خاتمی نشان دهد.
    ۵- خاتمی در ملاقات با جرج سوروس، شیخ را نبرد و حالا کروبی هم می خواهد تلافی کند.
    ۶- از آنجا که خاتمی ادعا می کند که کلاً به چارچوب قانون اساسی علاقمند است، کروبی اضافه شدن وی به جلسات خودش با مهندس را اقدامی در چارچوب قانون اساسی نمی داند.
    ۷- شیخ از این ترس دارد که اگر سران فتنه، سه نفری با هم یک جا جمع شوند، قوه قضائیه می تواند با حضور در محل این جلسه هر سه نفر سران فتنه را با هم دستگیر کند.
    ۸- کروبی، ترسش از این است که چون خاتمی خیلی پرچانه است، وقت چندانی برای حرف زدن شیخ باقی نماند و دم به ساعت باید به مهندس و محمد بگوید؛ به شما که عرض کنم، من چقدر وقت دارم؟!
    ۹- اگر جلسات دو نفره به جلسات سه نفره تبدیل شود، شیخ نگران است که ملت از این نشست، تعبیر به جلسه «سه تفنگدار» کنند و حال آن که تفنگ ها را به اراذل اجاره ای داده اند.
    ۱۰- شیخ می ترسد که با اضافه شدن خاتمی به جلسات خود با مهندس، سطح جلسه پایین بیاید!!
    ۱۱- کروبی کلاً چشم دیدن خاتمی را ندارد.
    ۱۲- شیخ از خاتمی، دستی گرفته و حالا حالاها نمی خواهد او را ببیند.
    ۱۳- شیخ، فقط خودش و مهندس را جزء سران فتنه به حساب می آورد و خاتمی را نخودی می داند.


    بابا این مدلی اش را نداشتیم!!! مطلب کیهان ما را زودتر از خودمان آپ کردی که!!!
    شرمنده این همه لطف شما.

  93. رضا می‌گوید:

    گیرم پدر توبود فاضل… که البته بوده و احترامش واجب و روحش شاد!
    اینقدر از جیب بابات نخور. دیگه بزرگ شدی پسر.
    بالاخره درختی که امثال احسان حسنی ها به پاش آب و ایضا کود مفصل ریختند، داره میوه میده و چه میوه هایی هم میده! امید ژورنالیسم حزب الله! محمد قوچانی باتوم بدست ها! شمس الواعظین احمدی نژادی ها!
    بترس از شب اول قبرت بالام جان!
    باخودت تنها فکر کن. تنهای تنها.
    جماعت سیاسیون کجا می برندت پسر بابا؟؟!!


    من نویسنده باتوم به دست ها نیستم؛ من خودم باتومم بر سر دشمنان بسیج.

  94. خاک پای اقا می‌گوید:

    توی سایت جماران رفتم تا کمی از امام بدونم،ببینم نوه گرامی امام( که توی اون سایت معروفه به یادگار امام)،چطور امام رور معرفی کرده. یا حداقل خیر سرش چطور از امام در برابر توهین ها و افتراهای جنبش سبز و سران داخلی و خارجیش حمایت کرده، زهی خیال باطل….!!!!
    دیدم یکی از پربیننده ترین خبرهای سایت دیدار سید حسن با خانواده بهشتی بود. نظرات رو هم دیدم. نظرمو هم نوشتم:” اقای سید حسن ایا به خونواده شهدای بسیجی هم سری زدید یانه؟ ما که شما رو تو مراسم تنفیذ و تحلیف ندیدیم، شاید رفته بودید مراسم سعیده پور اقایی!!!!!و…”

    نظرمو ننوشتن،اشکالی نداره ..احتمالا داشتن استفاده ابزاری از نظرا میکردن…!!!
    ای شمایی که این نظرمو میخونید،یا شما بگید اقای قدیانی:
    امام اگه امروز بود به دیدار ابحی می رفت یا به دیدار پدر و مادر شهدای فتنه اخیر؟

    راستی فکر میکنم ما انتظار بیخودی از نوه امام و موسوی و کروبی و گنده شون هاشمی داریم که فقط یک مقدار بصیرت داشته باشند، اینها و بصیرت؟؟؟!!!

  95. فوق ِ فوق العاده بود!

  96. بسیجی می‌گوید:

    جناب قدیانی دیروز تو دانشگاه ما کولاک کردی..(امیرکبیریم!) از دیشب دو بار تا حالا متنی که خوندی رو گوش دادم هر بار چشام پر اشک شده…
    آخه چرااا؟؟؟؟چرا باید این قد دست رو دس بذاریم که هر کار دلشون می خواد بکنن؟؟؟اون از پیام فضلی که مظلومانه زدنشو جیک از هیچ کی در نیومد…اون از شریعتمداری بزرگ که به خاطر حرف حق زدن باید محاکمه بشه اونم با شکایت کی؟؟؟!عماد الدین باقی!!قوه محترم هم که انگار از خداشه…
    خدایا آخه تا کی ؟؟؟پس کجاس غیرت متوسلیان ها….ای خداااااااااا
    مگه ۵۰ میلیون نفر تظاهرات کردن که مجمع محترم تشخیص برای جلوگیری از تقلب(!!!) شورای نگهبانو ببره تو حاشیه…
    حاجی جون بدجوری التماس دعا داریم…حاجی بوی شهدا رو می دی…مواظب خودت یاش…حاجی…

  97. اسکندری می‌گوید:

    شما متوهمین سبز اموی آنقدر مست غوغای هلهله و پایکوبی عاشورایتان بودید که در شبش تنها مصاحبه اندک تلویزیون با کسانی که تنها جرمشان داشتن ریش وچادر بود و تا سر حد مرگ کتک خورده بودند را ندیدید والله که اگر عکس و فیلم کشتار شما و لخت کردن مردم را که خودتان در سایت هایتان گذاشتید پخش می کردند حماسه ۹ دی فقط به راهپیمایی ختم نمی شد و از هاشمی تا شما عبد مولایی چون آمریکا که همان شیطان بزرگ و رجیم است را با یک دم حیدری به کنار اجداد سلف امویتان می فرستادیم حتی نفهمیدید که مولایمان از ما خواست کاری نکنیم و کل کار را به دست بی کفایت قوه قضائیه بسپاریم مولای ما آنجا هم از جان ننگین سرانتان محافظت کرد مشکلتان این است که معنای شهید را نمی دانید و آنچه از این کلمه می فهمید همان تفسیر ولی تان شیطان است برای همین اگر بگوییم حرفتان درست است و در ۲۲ بهمن بودید از ترس جانتان جرات دم زدن نداشتید اگر مفهوم درست شهید را می دانستید می شدید بسیجیانی که فقط ۱۵ نفر بودند و در زیر پل کالج در ظهر عاشورا به جمع متوحش چند صد نفری شما مهلت ندادند که بیش از آن جولان دهید و به قول خودتان میدانهای تهران را یکی به یکی فتح کنید در همان جمع برادرهای من هم بودند و یکی از دوستانشان در جلوی چشمشان شهید شد و دیگری که حفاظت فرودگاه امام بود را فردایش وقتی از سر کار با موتور سیکلت به خانه اش می رفت افراد شما با چند ماشین در یک تعقیب و گریز به شدت مجروح کردند و وقتی به بیمارستان رسید هنوز به هوش بود ماجرا را تعریف کرد و بعد از چند ساعت در کنار مولایش ارام گرفت برای داشتن نشانی او می توانید در یکی از سفرهای تفریحی تان که به فرودگاه امام می روید پشت سر حفاظت اطلاعات عکس این شهید را ببینید و بپرسید که چه شد که شهید شد می توانید از روی آرشیو صدا و سیما فیلم حسین زارع را که در آستانه مرگ بوده ببینید

  98. اسکندری می‌گوید:

    می توانید توحش خودتان را نه از حرف ما که از سایت یوتیوب و فیلمهایی که خودتان از اسناد افتخارتان به اشتراک گذاشتید ببینید آنقدر دروغ گفتید و دروغ شنیدید و در عین آگاهی از دروغ بودن کلام آن را میمون وار تکرار کرده اید که هر کسی هر حرفی بزند فکر می کنید دروغ است جالب است که مستند راستی سخنان ما در اسنادی که خودتان منتشر می کنید راحت تر از مدارکی که در دست ماست پیدا می شود و دلیلش هم این است که اگر ما سر صحنه آن جنایت ها بودیم که دیگر شما نمی توانستید جنایت کنید اگر هم چند نفر از بسیجیان بودند مثل شما نبودند که فقط فکرشان گرفتن فیلم برای اربابان شیطان صفتشان باشد فکرشان دفاع از مولایشان بوده با دست خالی و قلبی مطمئن و امیدوار که اگر در این جریان شربت شهادت رابنوشند راه صد ساله را یک شبه طی می کنند

  99. مهربان می‌گوید:

    وصیت نامه تو حرف دل ماست که تا به حال برای به زبان آوردنش یا زبان مان دچار لکنت شده بود یا قدرت بیان آن را نداشتیم
    تو گفتی و چه خوش گفتی و گلوی ما را که از تلمبار شدن حرف های ناگفته داشت می ترکید سبک کردی و بغض مان را ترکاندی
    آن تیکه ی دادکان را چه خوب امدی او که با تمام وقاحت و بی شرمی جلوی دوربین و میلیون ها مردم انقلابی، کم مانده بود اسم شاه را به عنوان قدیسه بیاورد
    چه خوب تمام این ها را گفتی
    ای برادر بدان که وصیت نامه تو وصیت نامه ما هم هست و قلب های ما زنجیره محکمی از اعتقادات و آرمان های ماست که این زنجیر هیچ گاه و به دست هیچ کس از هم پاره نخواهد شد

  100. امیر می‌گوید:

    این امیر که نوشته حتما شهیدی نداشتین که اسمهاشون را بدانید . من نیستم. ها؟!!!!!!! این اسم من …….تقلب زده . امیر فقط یه امیره . همون که مدام ازتون التماس دعا داره؟
    این فکر کنم فهمیده من ادم مهمی ام خواسته اسمم را بدزد؟ البته توهین نشه؟ اخه برادر کدام بسیجی است که از بسیجیای فتنه های اخیر خبر نداره. ما اسم و فامیل و پایگاه و قطعه و همه را می دونیم اما شرایط ایجاب کرد این بزرگوارا فعلا گمنام باشند. حالا شما همین یه غلام کبیری رو بگیرین. چرا تلوزیون یه مصاحبه از خانواده اش نمی گیره . این که وجود دارد و کسی منکرش هم نیست؟ ادعای اینکه بسیجی هستین و جبهه رفتین که نشد دلیل. فتنه یعنی همین . شهدای دیروز شهدای جنگ فتنه نبودن که این نوع مظلومیت هم نصیبشون بشه. مظلومیت جدید ویژه شهدای فتنه است.
    خدا روح پدر حاج حسین ما را با امام حسین محشور کند که یادی از این شهدای مظلوم کرد؟
    بازم می گم امیر فقط منم.همون که اولین ابیات شعر فارسی در مدحش اینگونه امده:
    ای امیری که امیران جهان خاصه و عام/ جملگی بر در تو چاکر ودربند و غلام

  101. رهگذر می‌گوید:

    سلام

    ممنون

    انشاالله عاقبت به خیر بشی و با ابوی تون محشور و مایه فخر و مبالات ایشون تو جمع شهدا

    شادی روح علما و شهدای اسلام صلوات

  102. آقا شرمنده ایم می‌گوید:

    ان شاء الله خدا حفظتان کند
    اگر ما بعد از انتخابات یا شاید هم قبل تر از آن به رسالتمان درست نه- اصلا عمل می کردیم آقایمان این قدر مظلوم نبود
    خدا حفظتان کند که این قدر خوب از آقای مظلوممان دفاع می کنید
    روح پدرتان شاد!
    اما مااز روی آقا شرمنده ایم،آقا حلالمان کن!

  103. علی آقایی فر می‌گوید:

    وقتی داشتی این متن رو در دانشگامون می خونی دوست داشتم چند تا رفیق سبزمون هم اونجا می بود .
    البته خیلی جالب بود وقتی به دم دم ها اذان داشتیم می رسیدیم شما هم در جملتون به اون جمله شهید رجایی رسیدید ؟ این اتفاقی بود ؟!! یا …


    دیدی که صفحه به صفحه جلو رفتم! پس اتفاقی بود. خدا گاهی اتفاقی اتفاقات جالبی را جلوی آدمی سبز می کند و من اتفاقی عاشق حوزه هنری هستم که روزگاری محل کار پدرم بود و درست جلوی دانشگاه شما دوست عزیز.

  104. Malek می‌گوید:

    دمت گرم – فقط یه کمی طولانی نوشتی ده صفحه می شه اگه بزنم تو برد پایگاه ، طولانی میشه ، خودت می دونی که تو برد بزنم کسی مطلب زیاد را دوست نداره بخونه ، کوتاه بنویس اوکی

  105. امید می‌گوید:

    تو که بابات همه کاره بود چرا خودت علاف بار اومدی؟

  106. حسین می‌گوید:

    عشق یعنی « همت » و یک دل خدا
    توی سینه اشتیاق کربلا
    عشق یعنی شوق پروازی بزرگ
    در هجوم زخم‌های بی‌صدا
    عشق یعنی قصة عباس و آب
    در « طلاییه » غروب آفتاب
    عشق یعنی چشم‌ها غرق سکوت
    در درون سینه، اما انقلاب
    عشق یعنی آسمان غرق خون
    در شلمچه گریه‌گریه…. تا جنون
    عشق یعنی در سکوت یک نگاه
    نغمة انا الیه راجعون
    عشق یعنی در فنا نابود شدن
    در میان تشنگان ساقی شدن
    عشق یعنی در ره دهلاویه
    غرق اشک چشم، مشتاقی شدن
    عشق یعنی حرمت یک استخوان
    یادگار از قامت یک نوجوان
    آنکه با خون شریفش رسم کرد
    بر زمین، جغرافیای آسمان
    میجنگیم میمیریم ساندیس هم میخوریم اما ذلت سبز بودن را نمی پذیریم

  107. بی بی می‌گوید:

    عالی بود

  108. سحر می‌گوید:

    سلام. زبانم بسیار نا توان است برای تشکر کردن از احساس خوبی که بعد ازخواندن مطالب زیبا و دلنشین شما پیدا می کنم. و هم چنین اشک هایی که در هنگام مطالعه نکات ظریف و به جای شما می ریزم. انشا الله که خداوند توفیق درک دقیق کلمه کلمه ی این نوشته های اثر گزار را به ما عطا فرماید. وهمگی ما را در خط ولایت ثابت قدم نگه دارد.
    به امید موفقیت های روز افزون شما در عرصه های مختلف و خواندن مطالب بعدی شما.

  109. خواهر شهید می‌گوید:

    برایتان عمری طولانی و با عزت از خداوند میطلبم امیدوارم صدای شهدا را که از عرش برایتان دست مریزاد میگویند را شنیده باشید .درود بر شما دلاور

  110. محمود می‌گوید:

    برادرم
    از علی آموختم که اگر بدانیم گفتار هم، چون کردار محاسبه میشود به گونه ای دیگر عمل میکنیم
    مراقب باش به اسم دفاع از ارزش به ورطه تهمت، حرمت شکنی ، وتوجیه هدف مقدس با ابزار نامقدس نیفتی،که این ره که تو میروی به ترکستان است

  111. محمد.ا می‌گوید:

    سلام جانا سخن از زبان ما میگویی
    لطف کنید آدرس جایی که این بچه هارو دفن کردن بدید ممنون میشم دلم میخاد سال جدیدو پیش اونا شروع کنم

  112. تو می‌گوید:

    بوی تحجر می دهی برادر

  113. با توام می‌گوید:

    دلت به همین حاجی گفتنها خوشه ؟ همه فقط در تاییدت میگن؟ چرا کامنت مخالف را نمی زنی ؟
    یک سوال ؟
    چرا اراذل دور رئیس جمهورتون رو نقد نمی کنید؟ محصولی ها؟

  114. آرش می‌گوید:

    چرا اسامی این شهدایی که میگید رو اعلام نمی کنن ؟ نکنه این هم مصلحته ؟ مگر کار خلافی کردن که مثل مفسدین اقتصادی ( نعوذ بالله) اعلام نمیشه .
    این مصلحت که خیلی چیزا رو به ضرر محافظین ولایت و به نفع معاندین ولایت رقم میزنه چیه ؟

    با تشکر

  115. سپیده می‌گوید:

    ممنونم ممنونم ممنونم

  116. بی نام می‌گوید:

    یا علی

  117. پری می‌گوید:

    ولی خودمونیم هروقت میام اینجا از کار و زندگی می افتم!
    ماه پاره خیلی خوشگل بود 🙂
    شباهنگام و در غیبت حضرت آفتاب علیه‌السلام، مهتاب نبود، خواب، چشمان ستاره‌ها را گرفته بود. خوشگل بود 🙂
    در ضمن وقتی به اونا بد و بیراه میگی من کیف میکنم!

  118. لوولی می‌گوید:

    می گم پدرتون هم قلمشوون خوب بوده هااا ! 🙂

    ولی جدا چقدر مظلوم بودن این بسیجیان خامنه ای! کاش نام و عکسشوون رو بذارید اگه دارید. یا لینک جایی که منتشر کرده رو !
    با تشکر

  119. زهرا-ن می‌گوید:

    باسلام گاهی خواندن نظرات آدمهایی که درباره ی یه مطلب مشترکنظرمی دندخیلی مفیده ای کاش در رسانه ملی هم این طور بود تا این آقایان مازیار ورضا واون یکی بصیرت وامثالشون با ارتباط تلفنی یاحضوردر شبکه ها سیما می آمدندحرفهایشان رامی زدند وازعده ای آدم معمولی که در متن این مردم بآگاهی زندگی می کنند هم خواسته می شدبیایند وبااینابحث کنند اگه انقلاب ماله همه ی مردمه خوبه غیرازنظرکارشناسا(به قول ایناآدمای حکومت)ادمهای معمولی راجلوی اینابشونیم تااولا آقارضابفهمند مردم فقط همسایه های اطرافشون نیستند دوما این آقایان که اینقدر سنگ همسایه وندا و…رابه سینه بزنند بدونند ما از حق امنیتی وآرامشی که شهدای!سبز دراین مدت از ما سلب کردندنمی گذریم از حق مردم گفتم که در جوامع مدنی که مدینه ی فاضله ی ایناست هم وجود داره حق خدا واسلام که …آقا یا خانم بصیرت هم بدانن هرکسی می تواند از تاریخ بلد باشد این دلیل بصیرت نیست بصیرت آن تحلیل توست که زر وآن همه مال حرامی راکه دنیای سربازان یزیدراپر کرده بود بابه قول ماهواره ای ها ساندیس وچندرغازپول مقایسه می کنی(اگر پول ی بوده که ماکه درشهرک نظامی ها بودیم ندیدیم) که بچه هم خنده اش بگیردآنها که مثل سربازان یزید الله اکبر می گفتن وفکر می کردن خداجو هستند در درجه اول خود سران فتنه بودند که یه ۴سالی منافع شون تو این کشورازبین رفته بود وبرای رای جمع کردن توی یک رقابت سیاسی پای مقدسات رو کشیدن وسط جندماه بعد که طرفدارنشون به هر ارزشی توهین کردند (که تا قبل از انتخابات همه ی این ارزش هارو برای جمع کردن رای قبول داشتند)گفتند اشکال نداره طرفدارای ما خداجوهستند توهین هم کردند تقصیر مردمه که باهاشون همکاری نکردند وحرصشون در آمده …بصرت جان طرفدارای حسینی اگه از دست یزیدیها(به قول موسوی مردم!)حرصشون درآد به ارزشهای حسینی توهین نمی کنند در ضمن شهدا هنگام مبارزه مستقیم بانیروهای امنیتی ظلم به شهادت می رسند نه هنگام شکستن شیشه ی مغازه ی ملت وفحاشی وپرتاب سنگ به نمازگزارو…

  120. امیر اصلی می‌گوید:

    می بینم که کامنت هات به سه صفحه رسیده . حالا هی بگن سبز ها بی شمارند؟ کور شه چشم حسود.

  121. سبز بیشمار می‌گوید:

    خیلی خری


    من خر، تو دکتر!

  122. اسکندری می‌گوید:

    در جواب آقای آرش
    من از قبل از انتخابات در فضای سایبر که در انجا بیشماری شما بیشتر دیده می شود هر روز اقلا ۳ تا ۴ ساعت تمامی سایتهای موافق و مخالف را با کامنتهایش می خوانم و در این تقریبا نزدیک به یک سال به این نتیجه رسیدم که این سبزهای لجنی یک عادت دارند که بر طبق این عادتشان سرانشان می توانند از انها سواری بگیرند چه در قالب اسب تراوا چه در قالب خر تراوا و چه در قالب آتش زدن و قتل و غارت این عادت مهم این است که اصلا نمی شنوند فقط حرفهایی را که در مغزشان توسط بی بی سی یا سایتهای داخلی همسو با بی بی سی یا وزارت خارجه اسرائیل کرده میمون وار تکرار می کنند اگر جوابشان را هم بدهی دوباره عینا همان سوال را تکرار می کنند من در کامنتهای قبلی اسم دو نفر از این بسیجی ها را گذاشته ام دوستان دیگر هم که یک نفر را گذاشته اند آدرس و نشانی هم که داده ایم اینها را ما که عوامیم و فقط از محدوده دوستان و آشنایان خود خبر داریم می دانیم مشخصا کسی مثل سردار قاسمی و یا کسانی که در اطلاعات دقیق مملکتی دستی دارند بیشتر می دانند ما مثل شما نیستیم که برای زنده مجلس ختم بگیریم ما شاید بشود گفت غفلت کردیم از شهیدانمان شاید بشود گفت چون در ادامه راهشان می خواستیم زندگی را برای شما جهنم کنیم درست مثل وسط جنگ و در خط مقدم می بینی عزیزترین دوستت جلوی چشمت بر زمین می افتد و به دیدار مولایش می شتابد اما چون ان زمان اولویت چیز دیگری است از کنار بدن عزیزش رد می شوی و به جلومی روی ما هنوز گرم جنگ نرمیم وقتی به مدد صاحب زمان پیروز شدیم بر می گردیم و برایشان عزاداری می کنیم ما از نسل حیدریم و نسل حیدر در عین اینکه بسیار مقتدر و قوی بود همچون مولایشان مظلوم ترین هم روی زمین هست ما شهید واقعی دادیم شما برای دختران فراری آه و ناله کردید شما یک لطفی بکنید اسامی ۷۲ نفر تکمیل نشده تان را تکمیل کنیدو بگویید این ندا که خودش خودش را کشت چه کسی را بسیجیان کشتند ؟

  123. مسلمان می‌گوید:

    برادر ، عزیز ، آقا ، هر کی که هستی. مراقب باش یک طرفه به قاضی نری!

    اگر طرف مقابل را نقد می کنی ، طرف خودت را هم بکن.

    محصولی ، مشایی ، کردان ، این همه بی نظمی در دولت که خود زمینه ظهور رانت خواری ها و بی قانونی های بعدی است ، رشد یک شبه مدیران در سیستم احمدی نژاد ( نگو قبلیها هم مشکل داشتند ، قبول . اما این دولت ادعای مسلمانی و ولایت مداریش پررنگ تره ! ) ، نامه رهبری که کم توجهی شد و راه را برای اهانتهای دیگران هموار کرد و ….

    نام اینها را چه می گذاری ، مرد !

  124. شیما می‌گوید:

    وصیت نامه ها، همیشه حرفهای پخته ای دارند و عمیق. . . عمقشان گاه دلهره آوراست گاه تلخ و گاهی شیرین و تفکر آمیز . . . و نوشته شما شاید بتوان گفت آمیخته ای از همه ی اینها بود.

  125. اسکندری می‌گوید:

    اینکه جنبش سبز بد است دلیل خوب بودن دولت فعلی نمی شود و کسی ادعای معصومیت را نکرده مطمئنا این دولت هم پر از خطاست ولی خطاهایش از خطاهای دولتهای سه دوره قبل کمتر است و مهمترین دستاوردش اعتماد به نفس و احیای روحیه خود باوری در ایرانی ها بوده جمله معروف انگلیسی ها که در جهان سوم جا انداخته بودند “ما نمی توانیم “را همین سه دولت در ایران نهادینه کرده بودند کی آقای خاتمی جرات داشت جلوی غرب بایستد از انرژی هسته ای دفاع کند انهاکه تعلیق داوطلبانه کرده بودند و با گفتگوی مدنها چیزی شبیه غلط کردیم در دنیا راه انداخته بودند انها که در پشت صحنه گفته بودند هر کاری بگویید انجام می دهیم به ما کاری نداشته باشید انقدر وضعشان خراب بود که خودشان به خودشان شاه سلطان حسین می گفتند حالا اگر کسی گفته ما می توانیم که همان حرف امام بود و به دلیل همین حرف بود که یک امت پشت سر امام حرکت کردند تا روحیه خودباوری اسلامی را در کشورشان تقویت کنند معلوم است که همانهایی که از امام دفاع می کردند ازاو هم دفاع می کنند فقط با این تفاوت که تقوای الهی امام بالاتر بود و امثال منتظری را راحت کنار می گذاشت ولی تقوای الهی ایشان کمتر است

  126. سرور می‌گوید:

    اگر خواسته بودی اشکم را در بیاوری در آمد.زنده باشی.

  127. سجاد می‌گوید:

    خسته نباشی هم سنگر. ما هم می دونیم الآن هم جنگه پس نزار سلاحت از دستت بیفته قدیم می گفتن اسلحه ناموس رزمنده است الآن قلم ناموس ماهاست.
    خدا پدرت بیامرزد. حقا که قلم حقی داری . خوشم اومد. داداش یه سر به سنگر ما(وبلاگ) فقرا هم بزنین.
    گویی ولی شناسان رفتند ازاین ولایت گویم خطاست حرفت خبط است همه حکایت

  128. امین می‌گوید:

    “”مولای ما، مولای ماه ما، این ماه پاره حسینی تبار، این سید خراسانی، این خار در چشم اغیار، این دلبر و دلدار، این عباس نگهدار، این یاسر عمار، این میثم تمار، پشتش به خورشید گرم است که با نی ساندیس به بازی گرفته است ۲۰۰ کلاهک هسته ای را.””قربونش برم الهی…سلامتیش صلوات…

  129. اسماعیل می‌گوید:

    خزعبلاتی گفتی که میشود ساعتها به جای جوک خواند و خندید با ادبیات خودت با تو صحبت میکنم . گفتی سید حسن ما سید نصرالله است غلط کردی اگر نبودند پدران
    سید حسن. سید نصرالله با همه احترامی که برایش قایلم الان باید جهت امرار معاش روضه می خواند از بسجیان خمینی گفتی غلط میکنی در باره ما صحبت می کنی احمق ما کی اسلحه برروی هموطن گرفتیم از بیت المال مسلمین در ید سران فتنه گفتی الحمدالله که سران شما هیچ کارخانه و شرکت دولتی و خانه های انچنانی به یغما نبردند تو اگر اسم جنگ و شهید را شنیدی من رزمنده شهیدم بیایید افکار ان پیشگسوتان جهاد و شهادت را از من بپرسید .به خیلی ها با این نوشته ات ظلم
    کردی و بدان ان الله لایهدی اللقوم الظالمین

  130. سما می‌گوید:

    اول سلام….با احترام تام به شهدای هشت سال دفاع مقدس و بسیجیان “خمینی(ره)”…
    تفکراتتون رو نمی دونم.فقط یه جملتون وادارم کرد که بنویسم….از غربت بسیجی های خامنه ای و سیلی حیدری گفتید….بذارید منم بگم دوستانتون سیلی حیدری رو به چیزی سهمگین تر جابه جا کردند و به نام دین تیشه زدند به ریشه اسلام….اگر امروز علی (ع) نیست تا سیلی حیدریش را بکوبد بر چهره کسانی که امروز دارند به نام خدا و ولایت تو صورت مردمشون سیلی میزنن،هستن دوستانتون که با قمه تو جون هم وطنشون بیفتن و جبران همه غریبی هاشون بشه…..نمی دونم از کی یا از چی حمایت می کنی اما ای کاش چشمانتون رو به طعم عریان واقعیت ها می سپردید تا شاید میشد ذره ای از غربت جوونائی آگاه بشید که دارید به نام دین و قرآن سرکوبشون می کنید….جوونی که با انواع و اقسام تهمت ها از محارب و منافق و آمریکائی تا اغتشاش گر و ….خوندیدش اما با چشم خودم دیدم خلوصی رو که به امام زمانش داشت و نمازی رو که در سرمای زیر صفر زمستون کتار جاده جانمازشو پهن کرد و نماز صبح اقامه کرد…..به خاطر خدا انقدر این طور نباشید….به امید روشن روشن حقایق به زودی زود…یا علی

  131. عشق امام خمینی می‌گوید:

    سلام. امیدوارم هنوز روی این زمین خاکی باشید و حرفامو بخونید. آخه تا این مطلب رو خوندم فهمیدم که ه…. دستور قتل تو رو هم صادر کرده. البته ببخشید شما.
    خواستم بگم چرا این همه نامه به سران فتنه می دید و دم از سرباز علی بودن می زنید؟به نظر شما تا حالاش که حدود نه ماهی از جریان انتخابات می گذره خدایی قوه قضاییه چیکار کرد جز رسیدگی به اتهامات متهم رده ی nام؟اومد گفت خانم xچه اتهاماتی رو انجام دادند؟به نظر من اگه امام خمینی بود همه ی این خواص بی ناموس خراب همون ماه اول باید پناه می بردن به سگ های اسرائیلی. در ضمن نمی تونم درکتون کنم شما رو. هم شجاعتتون رو هم مخالفتتون با همه رو و هم این همه عشق به ولایت رو . کاش من هم مثه شما درک سرباز ولی فقیه بودن رو داشتم.التماس دعا….

  132. سلطان می‌گوید:

    چوخ آقایین

  133. فاطمه لشگری می‌گوید:

    هو الحق

    من دانشجوی امیرکبیرم و اون روز در مراسم بودم بسیار ممنون عالی.

    برای اینکه همت مضاعف و کار مضاعف داشته باشید میگم

    کسانی از شما تقدیر میکنند که بسیار بزرگند این دعا های خیر را بدرقه راهتان

    میکنیم تا برای تحکیم این نظام قلمتان خشک نشود

  134. س... می‌گوید:

    با اجازتون اینو می‌برم برای بچه های کلاسمون می خونم
    اجازه گرفتمااااا
    حق الناس نشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.