شیخ با اسب تراوا نظام را سرنگون کرد!!

چند وقت پیش شیخ از همه جا بی خبر و آواره و دربه در در منزل خوابیده بود که خواب دید؛ به یک کتاب فروشی رفته است و…

شیخ: به شما که عرض کنم؛ یه کتاب می خواستم.

کتاب فروش: چه کتابی؟

شیخ: به شما که عرض کنم؛ درباره اسب پوآرو.

کتاب فروش: اسب تراوا؟

شیخ: آره همون.

کتاب فروش: یه لحظه اجازه بدین، شاگردم براتون میاره.

شیخ: من چقدر وقت دارم؟

کتاب فروش: ۶ هزار تومن.

شیخ: به شما که عرض کنم؛ من ۶ هزار تومن وقت دارم؟!

کتاب فروش: به خیالم گفتین من چقدر باید پول بدم.

شیخ: کلا من چقدر وقت دارم؟

کتاب فروش: من چه می دونم شما چقدر وقت دارین.

شاگرد کتاب فروش: بفرمایین، اینم کتابی درباره اسب تراوا.

و شیخ بعد از خواندن این کتاب، تحت تاثیر قرار گرفت و به صرافت افتاد که در ویلای شخصی اش با چند تکه چوب و چند تا میخ یک اسب تراوا بسازد. در کار ساخت اسب تراوا، بهاءالله مهاجرانی و هخا و مخمل باف و اکبر گاف و شیخ رشیدالدین وطواط و مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی هم به شیخ کمک کردند. خلاصه این اسب آماده شد و شیخ روی زین اسب نشست و سایر افراد به وسیله دری که در بدنه این اسب درست کرده بودند، رفتند داخل این اسب و این اسب تراوا از میدان آریاشهر راه افتاد به سمت میدان آزادی و فتح تهران…

شیخ روی زین اسب: آهای جمهوری اسلامی! ما آمدیم؛ دیگر کارت تمام است. ما الان میدان آزادی را فتح خواهیم کرد. ای ننه جون! راحت بخواب که شیخ بیدار است؛ پیتیکو، پیتیکو، پیتیکو، پیتیکو…

و شیخ رسید به میدان آزادی.

نگهبان میدان آزادی: مخلص شیخ اصلاحات هم هستیم اما نقشه شما لو رفته و الان در محاصره ملت همیشه در صحنه هستین.

و شیخ که مردم را می بیند در می رود و از نو نقشه دیگری می کشد تا این بار لو نرود؛ شیخ این بار خودش هم داخل اسب تراوا می رود و اسب تراوا را مجهز می کند به سیستم کنترل از راه دور. چند ساعت بعد دوباره اسب تراوا به قصد فتح تهران از میدان آریا شهر حرکت می کند به طرف میدان آزادی و در جلوی میدان…

نگهبان میدان آزادی: عجیب است؛ چرا این زبان بسته سرنشین ندارد. آیا کسی داخل این اسب هست؟

و در اینجا زبان شیخ بد موقع باز می شود و از همان داخل اسب تراوا به نگهبان میدان آزادی می گوید…

شیخ: به شما که عرض کنم؛ من چند دقیقه برای براندازی نظام وقت دارم؟

نگهبان میدان آزادی: “من چند دقیقه وقت دارم” که تکیه کلام شیخ خودمونه! بازم که لو رفتی؟!

شیخ که باز هم خیطی بالا آورده بود، به زبانی که بد موقع باز شود لعنت فرستاد و نقشه دیگری کشید؛ قرار شد در یورش بعدی به جای شیخ، بهاء الله مهاجرانی حرف بزند و در واقع مهاجرانی شد سخنگوی شیخ در اسب تراوا. شیخ هم قرار شد لام تا کام حرف نزند تا ماجرای دو دفعه قبل تکرار نشود. اسب تراوا ساعاتی بعد دوباره به میدان آزادی رسید و…

نگهبان میدان آزادی: باز هم که سر و کله تو پیدا شد؛ تو اگر واقعا اسب هستی صدای اسب در بیاور ببینم؟

و مهاجرانی شروع می کند به عرعر کردن!

نگهبان میدان آزادی: ولی اسب که عرعر نمی کند؛ اسب شیهه می کشد.

شیخ: به شما که عرض کنم؛ این مهاجرانی در کودکی به جای شیر مادر، شیر خر خورده و زیاد عرعر می کند. به شما که عرض کنم؛ شما بگو من چقدر وقت دارم، خودم تا پس فردا برات شیهه می کشم.

نگهبان میدان آزادی: بازم که تویی شیخ! الان که دستگیرت کردم می فهمی چقدر وقت داری!

و به اینجا که می رسد شیخ بی سواد ناگهان از خواب می پرد و در عالم خواب و بیداری مدام می گوید؛ به شما که عرض کنم؛ من فقط می خواستم بپرسم چند دقیقه وقت دارم. من نظام را قبول دارم… منو کجا می برین؟

پسر شیخ: پاشو بابا داری هذیون می گی. لابد باز خواب دیدی به من تعرض شده؟!

و شیخ بلند می شود.

پسر شیخ: حالا خواب چی دیدی؟

و شیخ در اینجا هم دوباره علیه نظام دروغ می گوید و…

شیخ: به شما که عرض کنم؛ آنطور که به من در عالم خواب گفته بودند، چند تا لباس شخصی داخل اسب تراوا می خواستند به تو تعرض کنند!!!

و این در حالی است که پسر شیخ اصلا داخل اسب تراوا نبود.

پسر شیخ: حالا سندی هم داری که می خواستن به من آره؟

شیخ: به شما که عرض کنم؛ یا سند من لا سند له!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. زیبنده می‌گوید:

    آدرس اسطبله این شیخ ما رو بده!؟

  2. نوید.م می‌گوید:

    سلام
    خسته نباشید زیر این آفتاب داغ که بد جوری هم تنمونو سوزونده ما هم یه سایه بوون درست کردیم ،تشریف بیارید، تازه راه افتاده خوشحال میشیم اگه ما هم جزو پیوندهاتون باشیم:www.sayheboon.blogfa.com

  3. اره بانو! می‌گوید:

    سلام. به شما که عرض کنم من کلا چقدر وقت دارم کامنت بذارم؟؟؟؟!!!!

    خدایی اگه این شیخ گوگولی مگولی نبود!!! ما این چند ماه از غصه دق می کردیماااااا!!!
    و به شما که عرض کنم! اگه اون مناظره برگزار نمیشد! شما چه می کردی با بی سوژه ای برای دست انداختن شیخ؟؟؟!!!

    ما که فردا شب میریم مشهد… ما رو حلال کنید! من هم یه دعای ویژه (اگه قابل باشم…) برای شما می کنم…چون کارتون درسته!
    لطفا هر موقع وقت کردید به وبلاگ من سر بزنید!! و نظرتونو بگید!
    یا علی

  4. علی...روان ستان می‌گوید:

    سلام
    آقاجون شما نصف شبم خواب نداری !؟
    حسین ، ۵ شنبه رفتیم فوتبال ! جات خالی . قرار شد همه رو دوباره جمع کنیم .
    من موندم این شیخ نبود ما چیکار باید میکردیم ! خدایی گنا داره هی گیر ندین بگیرنش !
    بابا جون می دونی شاد کردن دل مومنین چقدر ثواب داره !؟ این شیخ ما داره اینهمه ثواب می بره !
    اگه فرصت کردی جهت لبخند چند تا عکس گذاشتم بیا
    یا علی

  5. بلال حبشی قمی می‌گوید:

    با دل نوشتی خطاب به ارمیا (رضا امیرخانی) به روزم
    لطفا بخوانید و نظر بدهید
    بدم هم نمی آید آقا حسین عزیز به عنوان اولین فرزند شهید به وب لاگ حقیرم قدم بگذارند و تبرکا نظری برایم بگذارند .
    ولی اگر سرتان شلوغ است (که هست) اصراری نیست . باشد برای بعد

    خدا حفظتان کند.

    http://www.sarloheha-moje4.persianblog.ir

  6. hastor/torabi می‌گوید:

    سلام
    خدا خیرت بده
    دلمون برا شیخ تنگ شده بودا

  7. روضه گرد می‌گوید:

    سلام به تمامی دوستان و سلام به حسین قدیانی عزیز –
    خیلی خوب بود –
    کلی خندیدم –
    مخصوصا تیکه شیر خر خوردن مهاجرانی —

    اما صحبت و خواهشی که از دوستان دارم این است که هرکس به اندازه توان خود در مورد قطعه ۲۶ و این قلم تبلیغ کند (دوستان – دانشگاه – مسجد و …)
    قلم حسین آقا هنوز آنطور که در شانش میباشد در میان هم فکران خودمان تبلیغ نشده –
    هرچند که این روند محبوبیت روزافزون میباشد و روز به روز طرفدار جذب میکند و تاثیرگذار هم هست اما باز هم باید تبلیغ کنیم –
    به طور مثال خود من در جلسات هفتگی پایگاه بسیجمان قبل از شروع مباحث دل نوشت های حسین آقا را میخوانم و انصافا در میان دوستانم , خیلی مشتری جذب این نوشته ها شده –
    در مجموع باید سعی کنیم طبع نسل سوم را بیشتر با این قلم آشنا کنیم –
    هرچند که سینه چاکان سید علی و عاشقان روح الله بی شمارند ——————

    ما با ولایت زنده ایم –
    تا زنده ایم رزمنده ایم –

    یاد شهیدان زنده باد –
    رهبر ما پاینده باد –

  8. مرادی می‌گوید:

    جالبه بعد از این همه قضایا بعضی ها هنوز سرشون تو برفه.

  9. hfh می‌گوید:

    خدا اینگونه شیخا رو از ما نگیره!!!!!!!!!!

    یا علی………

  10. حسین می‌گوید:

    آقا اول سلام
    دوم خسته نباشی و دست مریزاد
    سوم چرا با این همه هجمه زیاد بهایی ها توی وب و نفوذ به مردم عادی برای ایجاد شبهه و غیره شما چیزی نمینویسید خواهش دارم یه کاری بکنید یا راهنماییم کنید اگه کاری از دستم بر میاد بکنم

  11. سلمان می‌گوید:

    امروز یه بنده خدایی تو یکی از این شبکه های اینترنتی داشت در مورد تقلب تو انتخابات و این حرفا حرف میزد. با خودم گفتم این حسین آقا همش به این شیخ ننجون مرده گیر میده و تنشو در آستانه قبر مدام میلرزونه، در صورتیکه نمیدونه از شیخ احمق تر هم تو این مملکت هست. فقط باید اینا رو کشفشون کرد
    .
    .
    بنفسی انت یا خامنه ای
    .
    .
    یاعلی

  12. پیدای پنهان می‌گوید:

    شیخ: به شما که عرض کنم؛ این مهاجرانی در کودکی به جای شیر مادر، شیر خر خورده و زیاد عرعر می کند. به شما که عرض کنم؛ شما بگو من چقدر وقت دارم، خودم تا پس فردا برات شیهه می کشم

    خیلی با حال بود.

    ااقو حسین !! فکر نمی کنید هر افراطی ،تفریطی هم به دنبال خواهد داشت؟؟؟!!
    نمی گم افراط می کنیداااااا!!! اما احساس می کنم افراط می کنید!

    البته جسارت منو ببخشید.معمولا ادمهایی به سبک شما معمولا تا اخر…

    یه ایه هم بگم برم؟؟؟؟

    ویل لکل همزه لمزه!! وای بر هر زبان عیب جوی مسخره کننده

  13. ... می‌گوید:

    انقدر تند تند به روز می کنی مطالب شهید میشن که!!…از نفس افتادیم باب!…رحمی!…

  14. حامد می‌گوید:

    درود بر شما
    لذت بردم
    ولی هیچکدومشون مثل حضور شیخ در برنامه نود خنده دار نبود

  15. مهدی می‌گوید:

    سلام
    کاش این نوشته را کمیک استریپ می کردی
    هم راحت خون تر بود هم تاثیر گذارتر
    می شد شیخ رو هم تو تصویر نیاورد که به لباس روحانیت بی احترامی نشه

  16. پیدای پنهان می‌گوید:

    راستی یادم رفت بگم.متن این دفعه خیلی خوب بود.یعنی تو هم تو هم نبود

  17. ... می‌گوید:

    آقای قدیانی از شیخ بکش بیرون علی مطهری باحالتره!!!

  18. زائر شهید می‌گوید:

    ظاهرا اسب تروا محتویاتشو به جای میدون آزادی توی مجمع تشخیص خالی کرد

  19. میشه بگین چرا تا حالا منو لینک نکردید آخه خیلی وقته من شما را لینک کردم.

    ارادتمند همسنگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر

  20. مهدی می‌گوید:

  21. رضا می‌گوید:

    اونایی که بهشون خط دادن که چیز تروا بشن یعنی اسب تروا بشن بهتر بود حداقل اسم نقششونو ایرانی می ذاشتن تا راحت لو نره که از کیا دستور می گیرن؟نه؟

  22. با سلام دوست خوبم
    در نظر سنجی انتخاب عمار برتر شرکت کنید منتطریم

  23. راهی می‌گوید:

    سلام برادر
    این شیخ هم دیگه آوازه اش در دو عالم پیچید
    یا علی

  24. مبارز فوتو می‌گوید:

    سلام
    شبکه اجتماعی نت ایران، سرزمین مجازی ایرانیان، با آغاز دهه فجر شروع به فعالیت کرد. از شما دوست عزیز هم دعوت به فعالیت در این شبکه میشود
    به امید ایجاد شبکه ای امن برای ایرانیان
    یا علی
    http://www.netiran.info

  25. سعید1358 می‌گوید:

    باید احسنت گفت به اون کسی که این قضیه “وقت ” رو قبل از مناظره ها براش خوب جا انداخته
    البته در جا انداختن کمی زیاده روی کرده …………

  26. محسن خلیلی می‌گوید:

    بسم الله
    سلام پسر شهید.
    بعضیها میگن زبان سرخ میدهد سر سبز بر باد. مام گفتیم کی میخاد بدهد بر باد گفت فلانی؛مام از قول شیخ گفتیم گه خورد. راسی این شیخ بی شخصیت خودشم پسرشو آره؟ آخه خودشم تو اسب بود اما پسرش که نبود. اه ه ه میدونی چی شد شیخ بی مخ داشت غیر مستقیم رو مخ پسرش کار میکرد! ای شیطون. حاجی ادامه اون شبو خبر نداری چی شد؟ اگه فهمیدی یه ندا بده مام آره!

  27. راحیل می‌گوید:

    خیلی خیلی با حال بود آقای قدیانی.
    .
    .
    .
    .
    .
    ماه مثل ماهانی

  28. باباپور می‌گوید:

    به روباه کفتد شاهدت کیه، کفت دمم

  29. ایرانی می‌گوید:

    بنویس بنویس بنویس

    دیوونتم به مولا……..

  30. دوست می‌گوید:

    ممنون از مطالب ارزنده – زیبا و شجاعانه شما .

  31. چه … است این شیخ
    .
    اتفاقن امروز سر کلاس استادمون از خاطراتش با پسر شیخ می گفت
    همین که اسمش رو برد
    همه
    البته به قول خودش پسر شیخ الان نه
    شیخ بیست سی سال پیش
    .
    مردها یک دنده شان کم است!؟
    به روزیم
    .
    یاعلی

  32. یا زهرا می‌گوید:

    به نظ من اگه یه روزی خواستن سران فقته رو دستگیر کنند. باید همه شون رو بگیرن و محل … هم به شیخ نذارند.
    اون موقع هست که قیافه شیخ دیدنیه.
    ههه ههه ههه

  33. دستاویز می‌گوید:

    ببین!
    یعنی مردم از خنده
    می دونم وقت نداری
    می دونم تو کلاس کارت نیست
    می دونم برات افت داره
    اما یه سری هم به من بزن
    ماهم بعدا بریم جلوی بچه محلا پز بدیم بگیم وبلاگ ما رو آدم حسابیا می بینن

  34. عاقبت به خیر انشاالله می‌گوید:

    جناب قدیانی! شما هم اون فیلم ساختگی مرگ مرحومه ندا آقا سلطان رو باور کردی. البته اگه شما بیشتر فیلم می دیدید و به نحوه تدوین و نویسندگی متن و باقی ماجراها دقت می کردید می فهمیدید که یک عده از خدا بی خبر برای البته هدفی والا(حفظ نظام) به راحتی به یک از دینا رفته اتهام می بندند.
    دیدار شما و ندا آقا سلطان به قیامت
    ندا مظلوم کشته شد. که گر چه به اعتقاد خودم مرگش کاملا مشکوک بود و قاتل او هم که پیدا نشد.

  35. آسمان می‌گوید:

    سلام
    ممنون که بهم سر زدین.البته به نظر من اون فیلم ساختگی نبود.
    چطور بعضیا میتونن بگن که این فیلم ساختگیه. (عاقبت به خیر ان شاالله)
    آخه یه کسی مثل ندا چه تهدیدی میتونه واسه نظام باشه که بخوان بکشنش.
    اگه اینطوری بود اون کله گنده ها کشته میشدن…
    اونا برای اینکه نظام رو بیرحم و… جلوه بدن این کارها رو میکنن و اینطور میشه که همدیگه رو میکشن…
    الله اعلم
    یا علی

  36. کاووس می‌گوید:

    هر چند دارم این قلم و سایت رو تبلیغ می کنم،از مافیای فیلترینگ در هراسم .

  37. بی نام می‌گوید:

    سلام
    جناب عاقبت به خیر ! امیدوارم مثل ندا عاقبت به خیر نشی!! ندا هم وقتی قرار شد فیلم باری کنه مثل ابن سعد انتظار داشت به حکومت ری برسه!! غافل از اینکه این از خدا بیخبرا هر کسی را حتی نوکران دست به سینه خودشون را نعش می کنند و به عنوان پل پیروزی ازش استفاده می کنند!!! چه تو یا بقیه فریب خورده ها قبول کنند چه نکندد این عین حقیقته! اگرچه شماها را دیگه اگر خدا بخواد باید هدایتتون کنه!! از دست بنده هاش کاری بر نمیاد چرا که نفهم را شاید بشه فهموند اما کسی را خودش زده به نفهمی خیر!

  38. بهاره احمدی می‌گوید:

    من اسمتو شنیده بودم طنزاتم خونده بودم تا اینکه امروز اتفاقی وبلاگتو دیدم …دم شما گرم..
    قلمت درد نکنه

  39. علی می‌گوید:

    ۲۵ بهمن روز والنتاین مبارک
    البته برای بچه باز ها نه ؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.