یوسف! به این رها شدن از چاه دل‌مبند…

دعا می‌کنم شهید حاج‌احمد متوسلیان

مادام که هیچ سند متقنی، دال بر شهادت حاج‌احمد و آن ۳ تن دیگر نباشد، راه درست و کار درست، همین است که اخیرا ۲ تن از دست‌اندرکاران، اعلام کردند؛ «حاج‌احمد متوسلیان زنده است و ما لحظه‌ای از پیگیری احوال او و یارانش دریغ نخواهیم کرد». در این باره البته جا دارد نهادهای دیگر هم اندازه یک سر سوزن، وجدان داشته باشند و خیال نکنند جز لاس زدن با سران تگزاس، وظیفه دیگری ندارند! هر چند یاسین در گوش چیز خواندن است، اینکه از بعضی‌ها فهم این نکات را بخواهیم! اگر چند صباح زندگی کردن سیدحسن نصرالله و آن شیخ نیجری در ایران تحت زعامت ولی فقیه، از این آزادگان، از این احرار، «عشاق خمینی و خامنه‌ای» ساخته، مع‌الاسف، عکس آن هم در پاره‌ای موارد ولو نادر کاملا صادق است! زندگی زیادی در آمریکا، به معنای «زندگی جانانه در آمریکا» کاری با بعضی حضرات کرده که می‌بینیم غیرت‌شان بیش از دوست، به دشمن است! و هر چه بیشتر نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که همین‌گونه است! آمریکا خلف وعده می‌کند؛ آقایان گویی عشاق مجسه آزادی باشند، چنان ماله می‌کشند کأنه دل داده‌اند به او! خدایی غیر از این است؟! و غیر از این است که روی دشمن، بیشتر احساس تعصب و غیرت می‌کنند تا روی دوست؟! من از ساحت بزرگان عذرمی‌خواهم و البته این هم یک متن راحت و بی‌تکلف وبلاگی است، آنهم در یک رسانه بیشتر شخصی تا عمومی، اما آقای فلانی کجا و فهم «جهاد کبیر» کجا؟! آقای فلانی کجا و فهم این مهم کجا که تو مسئول مملکتی هستی که پیگیری ماجرای بزرگترین گروگان‌گیری تمام تاریخ، از اهم تکالیف توست؟! فلانی «جهاد» را چه می‌فهمد که حالا بخواهد «مجاهد دربند» را بفهمد که حالا بخواهد «جهاد کبیر» را بفهمد؟! آری! بعضی تنها با جسم خود در جایی زندگی می‌کنند لیکن این چند سال اخیر به خوبی روشن کرد که جناب فلانی، با جان خود در آمریکا زندگی کرده! و اگر سیدحسن، عاشق روح‌الله است، این هم هست که طرف، به شکل زمختی عاشق آمریکاست! و اگر «مرگ بر آمریکا» بگویی، به او هم برمی‌خورد! تعارف که نداریم حضرت دیپلمات! و اگر یکی بردارد این متن وبلاگی را به تو نشان دهد و تو باز هم بخواهی «ننه من غریبم‌بازی» درآوری، حتم به تو خواهم گفت: «اگر به یکی در مایه‌های من «عاشق آمریکا» بگویند، حتما به من برخواهد خورد اما به شما چرا باید بربخورد؟! شمایی که با آن همه بزک، حتی عزم کرده بودی از من و ما هم «عشاق آمریکا» بسازی! کشوری که به مفاد توافقش با دیگر کشورها، چنان بر مدار وفا عمل می‌کند که! غیر از این است؟!» غیر از اینها اما چند خط دیگری هم هست که می‌نویسم و تمام! با حفظ احترام به موضعم در چند خط اول این نوشته، اما دعادعا می‌کنم حاج‌احمد به شهادت رسیده باشد! گفت: «یوسف! به این رها شدن از چاه دل‌مبند، این‌بار می‌برند که زندانی‌ات کنند»! زندانی چه؟! زندانی همین فیش حقوقی ۸۰ میلیونی مدیر مملکت! زندانی چه؟! زندانی خیلی چیزها! آیا لازم است یکی یکی بشمارم؟! هیهات! حاج‌احمد به مردی از تبار «اصحاب کهف» می‌ماند که بیشتر ترجیح می‌دهم در غارش یا آسمانش، راحت به خواب یا راحت‌تر، به شهادت و روزی خوردن از خداوند منان مشغول باشد تا اینکه بخواهد برگردد و علی‌الدوام سیلی بخواباند توی گوش این مسئول بی‌مسئول و آن مسئول بی‌مسئول! و مدام بخواهد برود زندان! آهای حضرات اتوکشیده عصا قورت داده سرشار از اخم و تخم که کنار بزرگان می‌نشینید اما دل‌تان با آمریکاست! من اتفاقا دعا بر شهادت حاج‌احمد می‌کنم، تا اینکه بخواهم او برگردد و طرف شود با مشتی بی‌شرف که جلوی چشم فقر و نداری فلان مادر شهید مدافع حرم، فیش حقوقی خود را به رخ این عزیزان می‌کشند! ان‌شاءالله تو به شهادت رسیده باشی سردار! تویی که نفاق بنی‌صدر را تاب نمی‌آوردی، اگر بیایی از غصه دق خواهی کرد! و تو را خواهند کشت! به جرم بزرگ حاج‌احمد بودن! می‌دانی سردار! این جماعت، خیلی منافق‌اند، خیلی منافق‌تر از آن رئیس جمهور فراری! من که دعا می‌کنم شهید شده باشی، چون نمی‌خواهم روزگار برای فرمانده محبوبم، درد سر درست کند! می‌فهمی که؟! وقتی نیستی، فیلم تو، فیلم اول جشنواره فجر می‌شود، چون نیستی! اگر باشی، اگر بیایی، اگر برگردی، بلاشک قهرمان «جشنواره زجر» خواهی شد! و من، دوست ندارم اعصاب فرمانده محبوبم را درب و داغان ببینم! می‌فهمی که؟! الساعه بر من خرده خواهند گرفت که چرا از حاج‌احمد، فلان چهره را تصویر کرده‌ای؟! بگذار بگیرند! بگذار خیال کنند من چهره تو را یادم رفته! بگذار راحت باشند! اصلا بگذار فرض کنم که تو در اسرائیل، درون یک چاهی و قرار است به زودی آزادت کنند! آه! چه فرض وحشتناکی! «یوسف! به این رها شدن از چاه دل‌مبند، این‌بار می‌برند که زندانی‌ات کنند»!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    آه… حاج احمد…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    از باغ می‌برند چراغانی‌ت کنند
    تا کاج جشن‌های زمستانی‌ت کنند

    پوشانده‌اند روی تو را ابرهای تار
    تنها به این بهانه که بارانی‌ت کنند

    یوسف به این رها شدن از چاه دل‌مبند
    این بار می‌برند که زندانی‌ت کنند

    ای گل گمان مبر به شب جشن می‌روی
    شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ت کنند

    یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
    از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ت کنند

    آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
    شاید بهانه‌ای‌ است که قربانی‌ت کنند

    «فاضل نظری»

  3. سیداحمد می‌گوید:

    «در این باره البته جا دارد وزارت خارجه هم اندازه یک سر سوزن، وجدان داشته باشد و خیال نکند جز لاس زدن با سران تگزاس، وظیفه دیگری ندارد!»

    توقع زیادیه!
    با روحیه لطیف جناب ظریف، سازگار نیست!

  4. گفت و شنود می‌گوید:

    چی؟ چی؟

    گفت: وزیر اقتصاد گفته است حقوق‌های چند ده میلیونی مدیران، میراث دولت قبل است!
    گفتم: یعنی طی ۳ سال گذشته که دولت یازدهم سرکار آمده است، همه ماهه حقوق ۸۰ میلیونی برخی از مدیران این دولت را دولت قبلی پرداخت کرده است؟!

    گفت: ظاهرا آن‌قدر برای ماست مالی کردن حقوق میلیونی مدیران عجله داشته‌اند که فراموش کرده‌اند این مدیران ۳ سال است که دارند در دولت یازدهم حقوق ۸۰ میلیون تومانی دریافت می‌کنند.
    گفتم: اگر پرداخت حقوق ۸۰ میلیونی بد است -که بد است- چرا دولت یازدهم جلوی آن را نگرفته و اگر خوب است -که خوب نیست- چرا بهانه می‌آورند و آن را به گردن دولت قبلی می‌اندازند؟!

    گفت: چه عرض کنم؟! چی شده که همین دولت، ساخت مسکن مهر را که کار دولت قبلی و به نفع مردم بود متوقف کرده ولی پرداخت حقوق ۸۰ میلیونی را که فقط به نفع مدیران خود این دولت است ادامه داده است؟! یعنی همه این مسائل را فراموش کرده‌اند؟!
    گفتم: تا حالا فکر می‌کردیم که قطار دچار سخت‌ترین نوع آلزایمر است چون پشت سر هم می‌گوید «هو‌ هو» و بلافاصله خودش می‌پرسد «چی؟ چی؟»

  5. یا حسین می‌گوید:

    خدایی غیر از این است؟! و غیر از این است که روی دشمن، بیشتر احساس تعصب و غیرت می‌کنند تا روی دوست؟!

    خدایی همینه!

  6. سیداحمد می‌گوید:

    «اگر دیر بجنبیم اسلام آمریکایی از جلسات سیاسیون ظاهرالصلاح وابسته به آمریکا و نیز از همین حوزه‌ها و دانشگاه‌ها چنان زیبا برای جهان پابرهنگان تشنه عدالت ترسیم می‌گردد، که همگی محکوم به فنا هستیم.»

    امام خمینی

  7. سیداحمد می‌گوید:

    «ان‌شاءالله تو به شهادت رسیده باشی سردار! تویی که نفاق بنی‌صدر را تاب نمی‌آوردی، اگر بیایی از غصه دق خواهی کرد! و تو را خواهند کشت! به جرم حاج‌احمد بودن! می‌دانی سردار! این جماعت، خیلی منافق‌اند، خیلی! خیلی منافق‌تر از آن رئیس جمهور فراری! من که دعا می‌کنم شهید شده باشی، چون نمی‌خواهم روزگار برای فرمانده محبوبم، دردسر درست کند! می‌فهمی که؟! وقتی نیستی، فیلم تو، فیلم اول جشنواره فجر می‌شود، چون نیستی! اگر باشی، اگر بیایی، اگر برگردی، بلاشک قهرمان «جشنواره زجر» خواهی شد!»

    چقدر موافقم… چقدر از ته دلم گفتی…
    همین!

  8. سمانه می‌گوید:

    فرمانده!
    «اگر بیایی از غصه دق خواهی کرد!» وقتی ببینی دیپلمات‌های عاشق آمریکا و حضرات اتوکشیده عصا قورت داده سرشار از اخم و تخم که کنار رهبر می‌نشینند اما دل‌شان با آمریکاست، عزت کشور را به ثمن بخس فروختند! همان کشوری که تو با آتشفشان غیرتت اجازه ندادی حتی یک وجب از خاکش به زیر پای بیگانه‌ای بیفتد!

  9. حیدرعلی می‌گوید:

    «در این باره البته جا دارد نهادهای دیگر هم اندازه یک سر سوزن، وجدان داشته باشند و خیال نکنند جز لاس زدن با سران تگزاس، وظیفه دیگری ندارند!»
    آفرین!

  10. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    فکرشم وحشتناکه!
    سی و چند سال در اسارت وحشی صهیونیستی باشی…
    کاش همون روزهای اول شهید شده باشی…

  11. شیدا می‌گوید:

    «اگر مرگ بر آمریکا بگویی، به او هم بر مى‌خورد» اما اگر معشوق امریکایی بردارد و جلوی همه سران غرب و همه مردم جهان، او را به مضحکه بگیرد که در آینده براى نوه‌های‌تان تعریف کنید که چگونه او را شکستید و در برابر هر چه خواستید به تسلیم وادار کردید، نه تنها ناراحت نمى‌شود بلکه شاید توى دلش قند هم آب بشود!
    حالا از آن چگونگى، قصه‌ها دارند که یک جمله‌اش را ما شنیده‌ایم و آن هم پرتاب خودکار است!
    به این مى‌گویند «وفا به عشقى که ثمره زندگى جانانه در امریکاست» و چقدر این «جانانه» را خوب گفته‌اید!

  12. مجید قمی می‌گوید:

    احسنت داداش حسین!

  13. زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی می‌گوید:

    این متن طوفانی اصلا آدم رو بی‌چون و چرا یاد حاج‌احمد می‌ندازه!
    دست مریزاد حاجی، خدا خیرت بده، دمت‌گرم!
    حق مطلب رو ادا کردی وقتی گفتی:
    «من اتفاقا دعا بر شهادت حاج‌احمد می‌کنم، تا اینکه بخواهم او برگردد و طرف شود با مشتی بی‌شرف که جلوی چشم فقر و نداری فلان مادر شهید مدافع حرم، فیش حقوقی خود را به رخ این عزیزان می‌کشند!»

  14. قاصدک منتظر می‌گوید:

    با این‌که لیاقت حاج‌احمد شهادته و این روزگار پر از آشوب، جز دردسر برای این عزیز نداره، ولی من خیلی دلم می‌خواد مرد روزهای سخت، برگرده.
    وقتی به مجاهدت مدافعان حرم نگاه می‌کنم، جای خالی فرمانده حاج احمد متوسلیان رو زیاد حس می‌کنم.
    .
    وقتی مرزها کم‌رنگ شده!
    وقتی مدافعان حرم، پرچم دفاع از اسلام رو به دوش گرفتند و دارند به انتهای افق نزدیک می‌شن!
    وقتی خود حاج‌احمد گفت:
    «کسی که با ما می‌آید باید تا آخر خط همراه ما باشد.»
    حالا که داره آخرین پرده شب می‌افته و عطر ظهور استشمام می‌شه…
    حالا که ان‌شاءالله داریم به آخر خط می‌رسیم…
    من دوست دارم در حضور ماه و چشمه‌ی جاری ستاره‌ها، همراه حاج احمد متوسلیان به طلوع خورشید لبخند بزنم.

  15. سمانه می‌گوید:

    🙂
    سیداحمد!
    ممنون! شادمون کردید، خدا شادتون کنه!

  16. سیداحمد می‌گوید:

    از خنده لاریجانی خنده‌م می‌گیره!

    کاری به این ماجرای رنگین‌کمان ندارم‌ها، اما امیدوارم شورای نگهبان از تأیید این بچه‌ها پشیمون نشه!

  17. سیداحمد می‌گوید:

    دلم می‌خواد حاج احمد با امام زمان برگرده!
    اسارت وحشتناکه! اون‌هم ۳۰ سال!

    نه… ان‌شاءالله که با امام زمان رجعت می‌کنه! به زودی…

  18. گفت و شنود می‌گوید:

    تزریق!

    گفت: آمریکایی‌ها می‌گویند نتیجه برجام برای ایران همین است که بوده و اگر چیزی بیشتر می‌خواهند باید امتیاز جدید بدهند و در سیاست داخلی و خارجی خود هم تجدیدنظر کنند.
    گفتم: حالا همین که تا به حال بوده چیست؟

    گفت: به قول رئیس بانک مرکزی «تقریبا هیچ» … تحریم‌ها که برداشته نشده، دارایی‌های مسدود شده که دریافت نشده، ارتباط بانکی برای تجارت هم که برقرار نشده و…
    گفتم: ولی سانتریفیوژهای ما از ۲۰ هزار دستگاه به ۸ هزار کاهش یافته، غنی‌سازی ۲۰ درصد را متوقف کرده‌ایم، راکتور اراک را بتن ریخته‌ایم، ۹۷۰۰ کیلو اورانیوم غنی شده را از کشور خارج کرده‌ایم و…

    گفت: پس چرا حامیان برجام، به جای اینکه بر سر آمریکا فریاد بکشند و عهدشکنی و کلاهبرداری شیطان بزرگ را ملامت کنند، به منتقدان حمله می‌کنند و دق و دلی خود را سر آنها خالی می‌کنند؟!
    گفتم: چی بگم؟! یارو می‌گفت این تزریقاتچی‌ها یک جوری به آدم آمپول می‌زنند که انگار ۹۰ درصد مشکلات آنها تقصیر ماست!

  19. سیداحمد می‌گوید:

    گام دوم!
    http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1895

    قشنگه به نظرم!

  20. سیداحمد می‌گوید:

    یعنی مطمئن بودم سایت‌های زنجیری اگر بخوان این مطلب رو منتشر کنن، قطعا چنین تیتری می‌زنن!

  21. صبا می‌گوید:

    الهی… چه با احساس!
    ولی واقعا خیلی جسارت می‌خواد جلوی اون همه آدم سن‌دار و با تحصیلات و مدعی، بیایی بگی؛
    «به نام خداوند رنگین‌کمان»!
    یعنی چه فکری با خودش کرده؟
    🙂

  22. سبحان می‌گوید:

    این کمپین‌ها و بیانیه‌ها دیگر چه صیغه‌ای‌ است که مردم برای شکایت از امریکا به خاطر کش رفتن آن چندر غاز راه انداخته‌اند؟!
    بخند برادر من، بخند خواهر من!
    خنده بر هر درد بی درمان دواست!
    همه آن دو میلیارد دلار، فدای یک تار موی دیپلمات‌ها و دیپلماسی لبخند!
    نگران آن چرک کف دست هم نباشید؛ خود جناب‌شان با یک ایمیل کار را رو به راه می‌کنند.
    یحتمل در این نیز «تحقیقا هیچ» نصیب‌شان شود!

  23. موسی 56 می‌گوید:

    واقعا…

  24. قاصدک منتظر می‌گوید:

    «ان‌شاءالله که با امام زمان رجعت می‌کنه! به زودی…»
    .
    یوسف گم‌شده! دنباله‌ی این قصه کجاست؟
    بشنو از نی که غریب‌اند نیستانی‌ها…
    ______________________________

    «کاری به این ماجرای رنگین‌کمان ندارم‌ها»
    .
    ولی خدا کنه اگر دو روز دیگه تو صحن مجلس، ی چیزی به مذاقشون خوش نیومد یهو برنگردند بگن: اصلا دیگه باهاتون قهرم!!!
    از اینا بعید نیست!

  25. صبا می‌گوید:

    قاصدک!
    ولی فکر نکنم منظورش لوس‌بازی بوده باشه!

  26. سیداحمد می‌گوید:

    خانم صبا!

    منظورش لوس‌بازی نبود، ولی امیدوارم توان تحمل فضای جدی، شلوغ، خسته کننده و بعضا خشنِ مجلس رو داشته باشن!

  27. گفت و شنود می‌گوید:

    آینه!

    گفت: یک روزنامه زنجیره‌ای که از نتیجه انتخاب ریاست مجلس شورای اسلامی بدجوری عصبانی است در صفحه اول خود با تیتر «سیب‌زمینی مجلسی»! به اصولگرایان فحاشی کرده است.
    گفتم: تازه با تیتر درشت در همان صفحه اول خود از «دفن اخلاق» هم گلایه کرده است!… خب! حالا چی نوشته؟!

    گفت: اصولگرایان را به سیب‌زمینی تشبیه کرده است!
    گفتم: یارو وارد یک نمایشگاه تابلوهای نقاشی شده و مشغول بازدید بود که ناگاه جلوی یک تابلو ایستاد و با عصبانیت خطاب به مدیر نمایشگاه گفت؛ مگه قحطی آدم بود که تصویر این بی‌سروپا را نقاشی کرده و در این تابلو گذاشته‌اید؟! و مدیر نمایشگاه گفت؛ مرد ناحسابی! آن که جلویش ایستاده‌ای تابلو نیست، آینه است!

  28. سیداحمد می‌گوید:

    پیکاسو هم نمی‌تواند!
    http://kayhan.ir/fa/news/76346/

  29. قاصدک منتظر می‌گوید:

    صبا!
    بحث سر لوس‌بازی نیست! مشکل کار این‌جاست کسی که به عنوان نماینده‌ی مردم، قراره در تصمیم‌گیری امور سهیم باشه، تو شروع کلام، فرق بذاره بین ی مجلس شعر احساسی با مجلس شورای اسلامی!
    .
    به قول معروف:
    «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد!»

  30. منتظر می‌گوید:

    این خانم که معلوم نیست از کجا اومده…

  31. شیدا می‌گوید:

    فکر کنم این خانم باید حداقل تفاوت مهد کودک «غنچه‌هاى نوشکفته» رو با مجلس شوراى اسلامى بدونن!

  32. صبا می‌گوید:

    قصد ادامه بحث ندارم. از اونجا که خودم هم در مجالس رسمی جدی هستم، اتفاقا قصد دفاع از این خانم را هم ندارم. فقط احساس کردم اون جمله «قاصدک» شاید درست نباشه!
    ولی گاهی در یک فضای خشن با مردانی مدعی و خسته، وجود ی زنی که از روی صداقت احساسش رو چه جدی و چه طنز خرج می‌کنه، زنی که اتفاقا هم سن دخترشونه، شاید باعث تلطیف فضا هم بشه! فکر می‌کنم همه سابقه و درکی از همچین موقعیتی داشته باشن!
    البته من بقیه نطق این خانم را نشنیدم تا درکی از منظورشون داشته باشم.

  33. صبا می‌گوید:

    کلا زندگی رو نباید زیادی جدی گرفت! حتی سیاست، حتی مجلس…
    اونم زمانی که جوونای دسته گل‌مون جون‌شون رو به بازی می‌گیرن…
    تنها حقیقت جدی این دنیا عشقه…
    همونی که این لاله‌ها رو پرپر می‌کنه!

  34. پیرمرد می‌گوید:

    داداش حسین!
    حرف دل ما را زدی. ممنون!

    سیداحمد عزیز!
    آیا می‌دانید رنگین‌کمان در غرب علامت چه گروهی است؟
    امیدوارم ایشان از روی نفهمی این جمله را به کار برده باشد!
    وگرنه شورای نگهبان صد در صد بایستی تجدید نظر فوری کند!

  35. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    سیداحمد!

    شاید در «فضای جدی، شلوغ، خسته‌کننده و بعضا خشنِ مجلس» هم بگویند: «به نام خداوند تیر و کمان!»
    🙂

  36. منتظر می‌گوید:

    جیلی جالبه!

  37. منتظر می‌گوید:

    شما عادت کردید به اخطار در مورد امریکا…

  38. یا حسین می‌گوید:

    به نظرم نام مجلس کوتوله‌ها مناسب این مجلس باشه!
    مجلسی که علی مطهری نایب رئیسش باشه خود به خود سوژه خنده است.

  39. سیداحمد می‌گوید:

    پیرمرد عزیز!

    اصلا ذهن‌تون نره اون سمت.
    اصلا منظوری نداشت. فقط می‌خواست نوآوری کنه و متفاوت باشه!
    مطمئن باشید منظور خاصی به اون معنا نداشت.

  40. پیرمرد می‌گوید:

    سیداحمد عزیز!
    ضمن پوزش، از راهنمایی شما متشکرم.
    البته می‌دانید زمانه بدی شده و رفتارها بسیار نامناسب، ولی بنده هم حق چنین اظهاری را نداشتم.
    خداوند ما را از هر لغزشی مصون دارد…

  41. منتظر می‌گوید:

    سلام
    جانا سخن از دل مادر می‌گویی!

    مادر حاج‌احمد:
    برای آمدنش دعا نمی‌کنم. خوشا به سعادتش که رفت…

    http://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/03/12/1087210/

  42. خانواده حزب‌الهی می‌گوید:

    به نظرم نام مجلس کوتوله‌ها مناسب این مجلس باشه!
    هم از نظر سیاسی، هم از نظر کارایی!

  43. فاطمه ج می‌گوید:

    امام خمینی:
    انقلاب اسلام، این انقلاب مهم اسلامی رهین کوشش‌های این طبقه است، طبقه محروم، طبقه گودنشین، طبقه‌ای که این نهضت را به ثمر می‌رساند و توقعی هم نداشت. من شما را، گودنشینان را، از آن کاخ‌نشینان بالاتر می‌دانم.

  44. اسلامی‌ایرانی می‌گوید:

    بی‌ربط و خصوصی
    آقا یه متنی برای این … بنویس که تو چیزی که سررشته نداره نظر نده…

  45. شیرعلی قصاب می‌گوید:

    جناب قدیانی در زمان دولت قبل اعتراضات معیشتی مردم را عین مطالبات زیر شکمی می‌دانست اما…

  46. ناشناس می‌گوید:

    با جناب «اسلامى‌ایرانى» موافقم!

  47. ناشناس می‌گوید:

    سلام
    چرا کانال تلگرامی ندارید شما؟

  48. جامونده می‌گوید:

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  49. جامونده می‌گوید:

    اسلامی ایرانی!
    نظر شهید مطهری راجع به ابومسلم خراسانی:

    البته ابومسلم سردار خیلی لایقی است به مفهوم سیاسی، ولی فوق‌العاده آدم بدی بوده. یعنی یک آدمی بوده که اساسا بویی از انسانیت نبرده بوده است. ابومسلم نظیر حجاج بن یوسف است. اگر عرب به حجاج بن یوسف افتخار کند، ما هم حق داریم به ابومسلم افتخار کنیم. حجاج هم خیلی مرد باهوش و بااستعدادی بوده، خیلی سردار لایقی بوده و خیلی به درد عبدالملک می‏‌خورده، اما خیلی هم آدم ضد انسانی بوده و از انسانیت بویی نبرده بوده است. می‏‌گویند در مدت حکومتش صد و بیست هزار نفر آدم کشته و ابومسلم را می‏‌گویند ششصد هزار نفر آدم کشته. به اندک بهانه ‌ای همان دوست بسیار صمیمی خودش را می‏‌کشت.
    «سیری در سیره ائمه اطهار» صفحه ۱۱۰

    . ابومسلم به نفع منصور قیام کرد و چه جنایتها که در خراسان به نفع بنی العباس نکرد! این قهرمان ملی (!) خودمان را بشناسیم. دائم می‏‌گویند قهرمان ملی! اگر ایرانیهایی را که همین ابومسلم کشته است به حساب بیاورید، از سیصد چهارصد هزار بیشتر است. می‏‌گویند مجموع آدمهایی که ابومسلم کشته است ششصد هزار نفر است. آخر آدم چقدر باید جانی باشد!
    «اسلام و نیازهای» زمان جلد ۱ صفحه ۴۴

    ابومسلم کسی است که افتخار هیچ ملتی نیست، بلکه مایه ننگ هر ملتی است که بدان منسوب است. علی‌هذا سلب ایرانی بودن او یا شک در ایرانی بودن او سلب افتخار یا شک در افتخاری از افتخار ایرانیان نیست…
    «یادداشت‌های استاد مطهری» جلد ۹ صفحه ۳۳۸

  50. جامونده می‌گوید:

    کاش به جای آقای علم‌الهدی، فلان شخصیت روخوش‌نشان‌داده به غرب این حرف را می‌زد. آن گاه می‌دیدیم که دل‌نگرانان جایگاه امامت جمعه و نمایندگی رهبری چگونه تاریخ‌بینی‌های‌شان عوض می‌شد.

  51. صبا می‌گوید:

    سلام
    عبادت هاتون قبول!

  52. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    سلام و آرزوی قبولی و طاعات.
    اصلا بحث این نیست که اسم تیم ابومسلم باشه یا بزبز قندی! مسئله انتخاب اسم جدیده که باید متناسب با فرهنگ فوتبالی باشه. متأسفانه فرهنگ یا بهتر بگم بی‌فرهنگی استادیوم‌های ما در حدی است که انتخاب نام مبارک امام رضا، شاید یه‌جورایی اساعه ادب به محضر امام رضا بشه. شما فرض کن تیمی به نام مشهدالرضا در یک بازی هفت تا گل بخوره، اصلا می‌تونی تصور کنی به سرعت نور انواع و اقسام جوک‌ها رو براش می‌سازن؟ یا بر فرض این تیم سال بعدش به یک لیگ پایین‌تر سقوط کنه. یا اصلا یه بازی رو با پنج تا گل ببره، اگه فرداش مصاحبه نکردن خود امام رضا گل‌ها رو به ثمر رسوند! حرف من این بود وگرنه امام رضا تاج سر ماست.

  53. جامونده می‌گوید:

    اسلامی ایرانی!
    ایشون نگفتند که حتما اسم فلان باشد! نقد ایشون از اون جهت وارد بود که چرا تیمی که متعلق به مشهد امام رضاست، اسمش مربوط به شخصی باشه که دشمن اهل بیت سلام الله بوده…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.