از اون بالا صفدر میایه!

روزخند
وطن امروز ۲۰ مرداد ۱۳۹۵
وقتی چرخ دوچرخه هم نمی‌چرخه!

کلا که در حال مشاهده لغزشیم! آن از کارنامه دولت در امور ارزشی، این هم از کارنامه دولت در امور ورزشی! خواننده‌ای که شما باشید؛ ما ۳ تا دوچرخه‌سوار فرستاده بودیم المپیک که اولی همان اوایل راه تصادف می‌کند، دومی کمی جلوتر در حالی می‌پیچد که جاده نمی‌پیچد و سومی هم خیلی خبر واضحی از سرنوشتش در دست نیست! فقط این‌قدر معلوم است که او نیز به خط پایان نرسید! نکردند رفقا لااقل یکی‌شان از خط پایان رد شوند! اصلا به عنوان نفر آخر از خط پایان رد شوند! برای گرفتن عکس سلفی مثلا! هر جور که صلاح می‌دانند! از خط پایان رد شوند، حالا چطوری‌اش خیلی مهم نیست! یعنی من و سردبیر روزنامه و مهدی محمدی هم عازم ریو شده بودیم، حکما همین نتیجه عاید ورزش کشور در رشته دوچرخه‌سواری می‌شد! «طرفه حکایت اینجاست» این متن را هم بنویسم و تمام! طرفه حکایت اینجاست که حسن روحانی در ایام مناظرات انتخاباتی وعده داده بود در دولت تدبیر و امید، هم چرخ کارخانه‌ها باید بچرخد، هم چرخ سانتریفیوژها! فی‌الحال اما چرخ کارخانه‌ها و سانتریفیوژها نمی‌چرخد هیچ، حتی چرخ دوچرخه‌ دوچرخه‌سواران المپیکی ما هم نمی‌چرخد! آن‌وقت حضرات گله می‌کنند که چرا مردم عادی با دوچرخه این‌ور و آن‌ور نمی‌روند؟! بروند که چه بشود؟! به امید رسیدن به کدام خط پایان؟! این مختصر را نوشتم برای تکرار جمله‌ای آشنا؛ «روحانی مچکریم!» و ایضا تذکار مثلی آشناتر؛ «بگو دوچرخه!» اما ادامه‌اش را نگو! نگو… که رکود و بیکاری و این‌همه تبعیض نجومی از ناحیه مدیران فیکس دولت اعتدال، کاری با اغلب پدران و مردان و باباهای این ملت کرده که حتی سبیل خود را هم نتوانند به‌راحتی بچرخانند! یادش بخیر… به «خیر» که نه! یادش به متضاد خیر! قول داده بودند هم چرخ کارخانه‌ها بچرخد، هم چرخ سانتریفیوژها! آری! قوه مجریه اگر بخواهد بسنده کند به مشتی «شعر» و «شعار»، حتی چرخ دوچرخه دوچرخه‌سوار المپیکی مملکت هم تا خط پایان نمی‌چرخد! عجالتا ریز می‌نویسم که زنده باد تبعیض! و در چرخش باد چرخ ماشین مدیران شاسی‌بلند! وقتی همه وقت را وقف دفاع جانانه از دردانه‌های فیش و حقوق و مزایا می‌کنند، همین می‌شود دیگر! سیمان ریخته می‌شود درون قلب دسترنج ارزش‌کاران! همچنان‌که دست‌انداز گذاشته می‌شود جلوی چرخ دوچرخه ورزش‌کاران! وظیفه دیگری که ندارند! بگذار فقط چرخ حقوق ناحق خود را بچرخانند! از بس حامی شرکا هستند، زبانم لال کم مانده مثلا همین جناب سخن‌گوی دولت اعتدال بردارد بخواند؛ «از اون بالا صفدر میایه!» همچنان که از عنوان این ستون برمی‌آید، دست‌فرمان این متن، طنز است! مزاح کردم ابتدای نوشتار! سرت را بالا بگیر قهرمان! با هر ۳ نفرتان هستم! خجالت را باید کسانی بکشند که نمی‌کشند! با تلمبه دوچرخه شما، چنان شکم خود را باد کرده‌اند که اصلا شما را نمی‌بینند! و ما را! و همه ملت را! عوض شما که اصلا به خط پایان نرسیدید، این جماعت هر خط قرمزی را بگویی رد کرده‌اند! راستی یک سئوال! المپیک، رشته «بندبازی» ندارد؟!

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

  2. سیداحمد می‌گوید:

    🙂

  3. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    یادش به خیر…
    «اونی که بی‌خبریم از سرنوشتش!» 🙂
    .
    .
    .
    بگو دوچرخه!

  4. چشم‌انتظار می‌گوید:

    فعلا تنها سبیلی که می‌چرخه، سبیل چرب و چیلی سرخه‌ای جماعت و مدیران نجومیه که می‌چرخه!

  5. گفت و شنود می‌گوید:

    کرایه!

    گفت: دولت اعلام کرده بود که تعداد مدیران نجومی چند صد نفر است.
    گفتم: خب! که چی؟!

    گفت: ولی معاون رئیس‌جمهور اعلام کرده که تعداد آنها کمتر از ۵۰ نفر است!
    گفتم: از چند صد نفر به ۵۰ نفر؟!

    گفت: سخنگوی دولت هم گفته است تعداد آنها ۴۰ نفر است!
    گفتم: احتمالا چند روز دیگر می‌گویند تعداد آنها چند یک نفر است! و یک هفته بعد می‌گویند چند صفر نفر است و بعدش زیر صفر و…!

    گفت: بعدش هم به زیر صفر می‌رسد و به جای مدیران نجومی، مردم بدهکار می‌شوند! با این حساب بهتر است هر چه زودتر با همین ۴۰ نفر برخورد کنند!
    گفتم: یارو از راننده تاکسی پرسید، کرایه ما چقدر می‌شه؟ راننده گفت؛ هزار تومن. یارو گفت؛ چه خبرته؟ چرا ۵۰۰ تومن؟ فوقش می‌شه صد تومن، تازه من فقط پنجاه تومن دارم که ۳۰ تومن برای برگشتنم می‌خوام، بیا این بیست تومن رو بگیر و یک اسکناس ۱۰ تومنی داد که گوشه نداشت و بعد معلوم شد تقلبی هم هست!

  6. منتظر می‌گوید:

    سلام
    طبق قول و قرارهای از یاد رفته قبلی آلزایمری‌ها
    فلانی: چرخ!؟ کدوم چرخ؟! کِی؟ کجا؟ کی؟ اصلا قرار نبود چرخی بچرخه!

  7. برف و آفتاب می‌گوید:

    با اون زانوی خراب باید هم سرنوشتش نامعلوم باشه دیگه! 🙂

  8. سمانه می‌گوید:

    یاد بازی‌های آسیایی افتادم؛ پکن بود؟ چی بود؟
    تو قایق‌سواری نفر ایرانی بین هشت کشور هشتم شده، مربی‌اش تو مصاحبه می‌گه:
    «خیلی بیشتر از حد انتظار ما ظاهر شده!»
    انگار انتظار داشتن غرق بشه! 🙂

  9. پیکان می‌گوید:

    نوشته‌ها همیشه پر از بغض و کینه هست!
    آیا می‌بینید که به آخر خط رسیدید؟
    مردم متوجه شدند که فساد و بی‌عدالتی جزء مرام شماست!
    وقتی خودی‌ها فقط امتیاز دارن، این فساد نیست؟!

  10. صفایی می‌گوید:

    آدمی که جهل داره چگونه متوجه گرفتار بودن در جهل خود است؟!
    در اینجاست که نقش رسانه‌ها و اندیشمندان مشخص می‌گردد…
    قدیانی نمونه کسی است که گرفتاره جهله…
    علامت آن حمایت از زورگویان است…
    حمایت از خرافات است…

  11. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    نگو صفدر، بگو آن کفتر!

  12. میترا می‌گوید:

    سلام
    این نوشته شماست آیا؟
    روزخند «وطن امروز» درباره دیدار ساسی مانکن با کروبی
    http://www.shafaf.ir/fa/news/2160/

  13. محمد تقی می‌گوید:

    سلام
    مرحبا به قلمت، مرحبا به دست‌فرمونت
    حاج حسین عزیز
    اگه تو رفته بودی ریو حتما اول می‌شدی…

  14. مجنون‌الحسین می‌گوید:

    اصلا؛
    حسن بشین تو سایه، صفدر خودش میایه!

  15. فاطمه ج می‌گوید:

    جوک سال ۹۵
    ظریف به برجام نمره ۲۰ داد!

    باور کنید به هر کسی گفتم، کلی خندیده!
    خدا بگم چی‌ کار کنه این جماعتی که مست سیری‌اند!
    دقیقا دست می‌ذارن روی کلماتی که ما کلی ازش خاطره داریم! و اونو خراب می‌کنن!
    نمره ۲۰!
    این کار ظریف مثل اینه که آدم از خودش امتحان بگیره، بعد خودش هم اون رو تصحیح کنه و در آخر، هم به خودش مدال و پاداش بده و هم نمره ۲۰!
    کلا خوشن!
    خدا این خوشی رو ازشون نگیره!
    من که ترجیح می‌دم نمره صفر بگیرم تا اون نمره بیستی که مد نظر ظریفه!
    البته بی‌انصافی نباشه، شاید ما متوجه منظور ظریف نشدیم!
    شاید ظریف به خاطر تحقیر و ذلت و نابودی دستاوردهای جوانان این مرز و بوم، به برجام نمره ۲۰ داده، که طفلی این رو راست گفته!

    کلا ظریف آدم باحالیه!
    یا خودش در حال خنده است یا بقیه رو می‌خندونه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.