روزنامه جوان ۱۵ فروردین ۱۳۹۵
هر چند که مدعی فلان سخن مشهور و البته خندهدار، حرف خود را به نوعی پس گرفت و هر چند که همین پس گرفتن هم خندهدار بود و همراه با لطایفالحیل، اما… بگذار نکتهوار ادامه دهم این مختصر را.
یکم- حزبالله بزرگ شده مکتب ولایت فقیه است که در آن «اخلاق» حرف اول و آخر را میزند. «اخلاق سیاسی» یا به عبارت اصح، «تقوای سیاسی» حکم میکند ما با هیچ کس، دعوای شخصی نداشته باشیم. لذا این را هم با بزرگمنشی برگزار میکنیم که طرف انشاءالله بعد از آن «تذکر حکیمانه بزرگان» متوجه و متنبه شده و فهمیده که هم به دیپلماسی نیاز است، هم به موشک.
دوم- گاه هست که بعد از یک «موعظه پدرانه و امامانه» خیلی مهم نیست تو حرف غلط خودت را چگونه پس میگیری! این پس گرفتن، به هر نحو که باشد، چون فی حد ذاته پس گرفتن یک موضع غیر عقلایی است، اولا باید با «استقبال» روبرو شود. آنچه ما در «مکتب خمینی» که همان «مکتب خامنهای» باشد یاد گرفتهایم، این است که در این قبیل مواقع، استقبال کنیم از کسی که حالا به هر نحو، خط قرمز روی موضع غلط خود کشیده. این «استقبال» یعنی به قول معروف آتش بیار معرکه نشویم و فضا را بیخود شلوغ نکنیم. ثانیا بیانگر عمق نفوذ کلام ولی امر، حتی نزد کسانی است که خود را عمدتا تافته جدا بافته میدانند و متأثر از همین منیت، گاهی از صراط مستقیم ولایت، منحرف به چپ و راست میشوند.
سوم- من باز تأکید میکنم که اصل این مساعی -ولو مساعی بامزه!- برای پس گرفتن فلان حرف غلط، امر پسندیدهای است. حال اگر بعضیها دوفردای دیگر باز هم بر همان سیاق، مدعی همان موضع غلط، گیرم با ابیات و ادبیاتی متفاوت شدند… گفت: «چو فردا شود، فکر فردا کنیم»! این نوشته هر چند بنای بر سادهاندیشی ندارد اما اینقدر هم هست که برای کار نکرده، کسی را متهم و محکوم نمیکند.
چهارم- صرف نظر از حرف غلط فلانی، اما باید اعتراف کرد هستند کسانی که واقعا معتقدند عصر موشک گذشته و زمان گفتمان است مثلا! حال ببینیم ریشه در چه دارد این سخن که دنیای امروز، دنیای گفت و گو و مذاکره است، نه دنیای سلاح؟! بلاشک در این ریشه دارد که بهترین و مهمترین اهرم بازدارنده برای جلوگیری از تهاجم دشمن را، نه در اسلحه، بلکه در تفاهم و دیالوگ و این حرفها میداند. خب! حالا بیاییم فرض کنیم یکی از دستاندرکاران همین نظام جمهوری اسلامی خودمان هم بنا به هر دلیل به این مهم (!) نائل آمده که دنیای امروز، دنیای گفت و گوست، نه موشک! حال آیا بر اساس همین منظومه فکری، من و ما این حق را نداریم که به آن مسئول خرده بگیریم که اگر دنیا، این همه گل و بلبل است که موشک نمیخواهد و مذاکره میخواهد، پس اساسا حضرتعالی چرا با محافظ یا احیانا بادیگارد تردد میکنی؟! اگر برای عنصر بازدارندگی، گفت و گو مهم است و موشک نه، چرا ماشین ضد گلوله؟! چرا جلیقه ضد گلوله؟ چرا اصلا محافظ؟! حال میتوان فرض کرد که همین مسئول محترم، حتی در راهپیمایی روز ملی ۲۲ بهمن هم از فرط استفاده از محافظ و الباقی قضایا (!) به قول معروف، دیگر شورش را درآورده باشد! واقعا آیا جا ندارد گریبان او را با این پرسش بگیریم که چطور جمهوری اسلامی برای دفاع از خودش موشک نمیخواهد اما شما برای دفاع از خودتان این همه فلان و بهمان و الباقی قضایا (!) میخواهید؟! یعنی سلاح و اسلحه، آنجایی که قرار است خرج امنیت ملت و نظام و کشور شود، چیز بدی است و دورهاش گذشته، اما وقتی به جان مبارک حضرتعالی میرسد، نه تنها دورهاش نگذشته، که باید در بهترین حد ممکن هم تهیه و تدارک شود؟! یعنی نظامی به عظمت جمهوری اسلامی حتی یک آزمایش موشکی هم نباید داشته باشد، اما به شخص شخیص شما عالیجناب محترم که میرسد «واعدوا لهم ما استطعتم من قوه»؟! 🙂 واقعا چگونه است که وقتی به نظام جمهوری اسلامی مظلوم میرسد، دنیا میشود «دنیای مذاکره» اما زمانی که نوبت فلان مسئول میرسد، همین دنیا ناگهان تغییر جهت میدهد و… به عنوان مثال میشود حکایت ماجرای بادیگارد خاندان و آن تصادف معروف سال پیش در سه راه یاسر و هفتتیرکشی در روز روشن و الباقی قضایا؟!
پنجم- این را هم میتوان از این جماعت گلاندیش (!) پرسید که آیا حاضرند منباب این دنیای سرشار از مذاکره، بیهیچ سلاح و اسلحهای تحویل گروهک تکفیری داعش داده شوند تا کمی با نیروهای ابوبکرالبغدادی مذاکرات فشرده داشته باشند؟!
*** *** ***
واقعیت آن است که جهان پر از گرگ است! پر از شیطان! آیا با وجود همین «شیطان بزرگ» که هیچ صبحی را به شام نمیرساند الا آنکه ما را تهدید نظامی کند، الا آنکه با وجود آفتاب تابان برجام (!) ما را مجدد و مشدد تحریم کند، عاقلانه است که ما حتی خیال کنیم دنیای امروز، فقط دنیای گفتمان است، نه دنیای سلاح؟! حقا که خیال چنین امری هم مضحک است، وای به حال بیانش! در جهان امروز، البته به جز داعش و حامیانش، گرگهای دیگری هم زندگی میکنند که اگر مردم به ایشان رأی دادند که هیچ! و الا «موشک فتنه» را با «نامه سرگشاده» تجهیز کنند! یعنی این جمله آخر را نمیگفتم، حق این متن ادا نمیشد! که حزبالله در «مکتب ولایت فقیه» فقط اخلاق نیاموخته! اولا «اخلاق انقلابی» آموخته، نه «اخلاق سکولار»! ثانیا آموخته که متمردین از قواعد و قوانین انتخابات را هر از چند گاه نوازشی کند!
بسم الله الرحمن الرحیم
سال ۹۵ سال فاطمی بر مقاومتیها مبارک!
اجرای دستورالعمل سفر همبرگری مکدونالدی صبیه حاج آقاخاطره در پرده اول بود.
سلام و خدا قوت
بخش ۴ خط دوم:
«حال ببییم ریشه در چه دارد…»
معنای این «ببییم» رو متوجه نشدم، توی لغتنامه هم پیدا نکردم.
اشتباه تایپی نیست قطعا چون از شما و قطعه ۲۶ بعید هست اشتباه تایپی! حداقل من سراغ ندارم!
غلط کردم! 🙂
یعنی نظامی به عظمت جمهوری اسلامی حتی یک آزمایش موشکی هم نباید داشته باشد، اما به شخص شخیص شما عالیجناب محترم که میرسد «واعدوا لهم ما استطعتم من قوه»؟! 🙂
میخواستم بگم بهمانی یا همون بهرمانی با چه عقلی این حرف رو زده که پشیمون شدم چون اساسا… 🙂
دم «کریس رونالدو» گرم!
http://video.genfb.com/982466655165434
کامنت «محسن رحیمی» را دیدم، یاد کامنتهای اوائل خودم افتادم!
شبیه کامنتهای بچگیهای صباست! 🙂
پریروز برام پیام اومده که هفتسین ما به کاخ سفید رسید اما موشکهایمان نه!
پس معلوم شد که فرهنگ پیروز است و از این قبیل اراجیف!
یکی نیست بگه آخه بیشعور! موشک اگه نبود، تو توی خونه خودت هم نمیتونستی سفره پهن کنی، چه برسه به کاخ سفید!
«کریم بنزما» گل زد!
برف و آفتاب!
از من نشنیده بگیرین اما موشکهای ما چند سالی میشود که حتی امکان شلیک به سمت کاخ سفید، بلکه هم دورتر رو پیدا کردن.
ما «موشک قارهپیما» داریم هیچ، «موشک ۲ قارهپیما» هم داریم…
حالا مقامات رسمی به صورت رسمی رو نمیکنن -که کار خوبی هم میکنن- دلیل نمیشه ما هم نگیم!
اینی هم که جناب اوباما این همه داره جلز و ولز میزنه سر موضوع موشکی، سر همین چیزهاست؛
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1849&pid=1&type=0
لذا منظور اون بیشعور از «پیروزی فرهنگ» لابد «پیروزی فرهنگ مقاومت» بوده! که البته در اون صورت خواهند شد باشعور!! 🙂
این بیست و شیشیه چه منبع آگاهیه! 🙂
اوووووف!
دقیقه ۸۵
کریس رونالدو… 🙂
قدم خوشیمن «زینالدین زیدان» برای رئال در الکلاسیکو، البته تا این دقیقه بازی! 🙂
و قدم خوشیمن «قطعه ۲۶» برای «رونالدو»! 🙂
http://www.ghadiany.ir/1395/26114/comment-page-1#comment-183433
آقای قدیانی!
توئیتر یک شبکه اجتماعی است که در پستها محدودیت کاراکتر داره لذا حرفها کوتاه میشه و اصطلاحا بعدش توئیت میشه.
اصل حرف این بود که «دنیای فردا عرصه گفتمانهایی نظیر انقلاب اسلامی است، نه موشکهای قاره پیما و بمبهای هستهای».
که متأسفانه با کمی بیدقتی کوتاه و توئیت شده بود.
ما از هر کی که مساعی کنه استقبال میکنیم؛ حتی شما پزشک عزیز! 😉
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950115000019
اتفاقا جمله «دنیای فردا عرصه گفتمانهایی نظیر انقلاب اسلامی است، نه موشکهای قاره پیما و بمبهای هستهای» از جمله «دنیای فردا دنیای گفتمان است، نه دنیای موشک» مغلطهآمیزتر و خندهدارتره! این مثل این میمونه که بگیم؛ «دنیای فردا عرصه گفتمانهایی نظیر انقلاب اسلامی است، نه مذاکره با دنیا و هفتتیرکشی در سه راه یاسر»! «مذاکره با دنیا» اشکال نداره اما «هفتتیرکشی در سه راه یاسر» فرق میکنه موضوعش! رهبر معظم انقلاب، بمب هستهای رو حروم اعلام کردن، نه موشک قاره پیما رو. آقای اوباما ما رو داره از قاره آمریکا تهدید میکنه، لذا موشک قاره پیما که تا اتاق بیضی برد داشته باشه، حق بدیهی و قهری ماست.
.
.
.
و اما
هاشمی رفسنجانی: «روحانی ۳ درصد بیشتر رأی نداشت!»
جناب دکتر! آیا این جمله هم به خاطر «محدودیت کاراکتر» (!) همچین شده یا که چی؟؟!! 🙂
.
.
.
و اماتر!
«توئیت هاشمی» که با «ریتوئیت اوباما» همراه شد، به خوبی نشون داد کی همصدا و همراه با دشمنه؛
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1849&pid=1&type=0
«در جهان امروز، البته به جز داعش و حامیانش، گرگهای دیگری هم زندگی میکنند که اگر مردم به ایشان رأی دادند که هیچ! و الا «موشک فتنه» را با «نامه سرگشاده» تجهیز کنند!»
قشنگ گفتید!
بس که ما خوبیم، عملیات ماستمالیزاسیون رو زیر سیبیلی رد میکنیم!
ولی پیرمرد «غلط کردمِ» قشنگی گفت!
رئیسجمهور آمریکا اضافه کرد:
ایران تا کنون متن توافق را رعایت کرده است، اما روح توافق، مستلزم این است که ایران به جامعه جهانی و شرکتها سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیزی که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد.
هاشمی رفسنجانی: اوباما! این هم سیگنال!
?Is it Ok
نکته چهار و پنج عالی بود.
خصوصا برای اون بخش پنج، رو منم حساب کنید.
اصلا خودم حاضرم مسئولیت تحویلش رو به عهده بگیرم!
«این دنیا از بوی تعفن بعضی از «آخوندهای فاسد» در عذاب است. ما طرفداری از عمامه نمیکنیم. ما از اسلام دفاع میکنیم.»
امام خمینی
سلام
سال نو بر همگی مبارک.
اگر مردم یادشان باشد که حتما هست، یکی از دلایل مذاکره، ترس از حملات امریکا به ایران بود.
آن جمله معروف ظریف که باعث شد ببرند توان نظامی ایران را ببینند که یادمان نرفته!
حالا دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟!
سلام بر همگی و سال نو مبارک.
قبلا به اکبر میگفتن یار دیرین، الان باید گفت: یار دیرین دیرین!
دقیقا نصایحش مثل همون پیر اسگل دیرین دیرین، شخمی و تخیلیه!
سال نو مبارک!
انشاءالله امسال، سال نابودى استوانه فتنه باشه!
قلقلک!
گفت: وزیرخارجه بحرین گفته است که…!
گفتم: وزیرخارجه بحرین؟! … مگه بحرین یکی از استانهای ایران نیست؟ استانها که وزیر خارجه ندارند!… خب! حالا چی گفته؟
گفت: مصاحبه کرده و گفته که در مقابل ایران ساکت نمینشینیم!
گفتم: مثلا قرار است چه غلطی بکند؟
گفت: یکی نیست از این لرزونک بپرسه؛ مگه پشه خودش چی هست که فشار خونش باشه؟
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو داشت از خنده رودهبُر میشد، پرسیدند؛ چی شده؟ گفت امان از دست این پشهها. یک پشه اومده کف پام رو نیش زده، سه ثانیه میخارونم، نیم ساعت به خاطر قلقلک کف پام، از خنده غش و ریسه میرم!
خواندنی و جالب بود.
سپاس
کشیدن سلاح از طرف مداح به سمت راننده ماشین، هفت تیر کشی نیست؟
چرا خوانندگان شما فقط به ماجرای محافظان آقای هاشمی علاقه دارن؟
البته این را هم نقطه چین میکنید!
بیادبی موج میزد در این متن، جناب متخلق به اخلاق ولایی…
سلام!
بازی با کلمات محافظ و بادیگارد بسیار معنیدار بود با توجه به دیالوگ معروف فیلم بادیگارد.
روزی دوستی میگفت امثال معاویه و … بهتر از هر کسی به حقانیت مولا علی اشراف داشتند لیکن از همه هم بیشتر دشمنی کردند.
به نظر بنده برخی از این آقایون بهتر از هر کسی به نیاز کشور به موشک و … اعتقاد دارند و اصولا به همین دلیل پسرانشان را در دوران جنگ فرستادند کانادا و … تا فن موشک بیاموزند!!
ولی الان صرفه سیاسی در سخن از نبود موشک است و دیپلمات نان به نرخ روز خور است و بنازم به حضرت سید علی که چند سال قبل خط و ربطش را گفت که انقلابی است نه دیپلمات.
قسمت آخر هم که عالی بود…
«بعد از سوتی موشک و مذاکره، دفتر آقای هاشمی اطلاعیه داده بود که حسابهایی که توی توییتر و … به نام ایشونه، اصلا ربطی به ایشون نداره. بعد امروز اطلاعیه داده و گفته کلیه حسابهای منتسب به ایشون در توییتر و … از جمله همون حساب توییتر رو بستن. معلوم نیست چیزی که بهشون ربطی نداره رو چرا و چطور بستن؟ میگم نکنه امسال به جای سال میمون، سال الاغه که اینا ملت رو تا این حد خر فرض کردن؟!»
(قشنگ بود، کپی کردم!)
«دکتر سلام» قسمت ۱۱۳؛
http://www.snn.ir/detail/video/498975/202
این قسمت رو حتما ببینید. مخصوصا قسمت حاجی خاطره رو!
مسئولان بیبصیرتمون این بار اینجوری خودشون رو نشون دادن، تازگی نداره ولی «پس گرفتن حرف» کار متفاوتی بود! امیدوارم همه حرفهای بیربطشون رو پس بگیرن…
«خیال کنیم دنیای امروز، فقط دنیای گفتمان است، نه دنیای سلاح؟! حقا که خیال چنین امری هم مضحک است، وای به حال بیانش!»
آفرین!!
دستهای آلوده
http://upir.ir/951/guest/21.png
خیلی آلوده!
بگیر بالاتر، لباست کثیف نشه!
دوستان!
به نظر شما این تیتر یک، زیادی با تصویر انطباق نداره؟! 🙂
اونم از طرف کدوم روزنامه!
http://uupload.ir/files/q18_screenshot_۲۰۱۶-۰۴-۰۵-۱۸-۲۹-۴۱.png
بدهی!
گفت: یکی از مدیران ارشد بانک مرکزی گفته است «وقتی ۲۷ دیماه گذشته گفتیم تحریمها برداشته شده، به این معنا نبود که همه تحریمها برداشته شده است»!
گفتم: پس به چه معنا بوده؟!
گفت: ایشان گفته است؛ رفع تحریمها به زمان نیاز دارد و باید اعتمادسازی شود و باید یکبهیک با بانکها مذاکره کرد تا رابطه کارگزاری برقرار شود!
گفتم: این مشکلات که قبل از مذاکرات هم وجود داشت. پس توافق و برجام چه معنایی داشته است؟!
گفت: باید پرسید آن همه وعده و وعید درباره گشایش و فتحالفتوح و آفتاب تابان و… چه میشود؟!
گفتم: یارو یک میلیون تومان از شخصی طلب داشت و هر چه برای دریافت طلب مراجعه میکرد، بدهکار حاضر به پس دادن پول او نبود. یک روز که با داد و قال در خانه بدهکار رفته بود، طرف یواشکی به او گفت؛ ۹۰۰ هزار تومان طلبت را هفته بعد میدهم و ۹۸ هزارتومانش را هم ماه بعد. خب! چقدر میماند؟ و یارو با خوشحالی گفت؛ ۲ هزار تومان. و بدهکار صدایش را بلند کرد و با داد و بیداد گفت؛ خجالت نمیکشی برای ۲ هزار تومان ناقابل اینهمه داد و بیداد میکنی؟!
این صفحه یکی که شرق زده، اگر وطن امروز میزد، توقیف میشد فکر کنم!!
بوی فتنهای پیچیده میآید…
جهان پر از گرگ است! پر از شیطان! آیا با وجود همین «شیطان بزرگ» که هیچ صبحی را به شام نمیرساند الا آنکه ما را تهدید نظامی کند، الا آنکه با وجود آفتاب تابان برجام (!) ما را مجدد و مشدد تحریم کند، عاقلانه است که ما حتی خیال کنیم دنیای امروز، فقط دنیای گفتمان است، نه دنیای سلاح؟! حقا که خیال چنین امری هم مضحک است، وای به حال بیانش! در جهان امروز، البته به جز داعش و حامیانش، گرگهای دیگری هم زندگی میکنند.
تصویری که از دنیای امروز میسازید خیلی ناامید کننده است…
در مقابل توافق دولت مشکل درست کنیم تا اجرا نشه، بعد بگیم دیدید آمریکا قابل اعتماد نیست!
آدم باید کور و کر باشه تا بدعهدی آمریکا رو نسبت به توافق نبینه!
آدم باید کور باشه تا خیانت به خون شهدا رو نبینه!
آدم باید بیغیرت باشه تا غرور یه کشور رو نادیده بگیره!
و آدم باید مثل شما کور باشه تا بتونه چنین کامنت احمقانهای بنویسه!
گفتم:
معاون سازمان انرژی اتمی از رونمایی دو دستگاه سانتریفیوژ در انتهای هفته خبر داده!
aziz!
این جمله دیگه خیلی نخنما و قدیمی شده! سعی کنید یک بهانه جدید برای ناتوانی و کمکاری و بخصوص ندانمکاری حضرات پیدا کنید.
دیشب در شبکه افق یک استاد دانشگاه راجع به صنعت هستهای و وسعت و ابعاد آن صحبت میکرد…
هر کس گوش کرده و متوجه شده که ما در این برجام چی از دست دادیم، حق داره زار زار گریه کنه…
شهید سیدمرتضی آوینی:
«انقلاب اسلامی به عنوان یگانه مظهر حق در جهان امروز، تنها در نبرد رو در رو با باطل است که به تمامیت میرسد و این چنین رو در رویی ما با آمریکا، به عنوان مظهر بزرگ شیطان اجتنابناپذیر و حتمی است… اگر چه هنوز شیطان بزرگ بر این قصد نیست که پای در عرصهی آن نبرد سرنوشت بگذارد اما به هر تقدیر، مبارزهی کنونی ما با آمریکا، مبین این حقیقت است که نور انقلاب اسلامی با سرعتی بسا بیشتر از آنچه بتوان تصور کرد، پهنهی سیاه شب جاهلیت را تسخیر میکند و پیش میرود… وقتی انقلاب اسلامی توانسته است به مرحلهای از تکامل خویش دست یابد که آمریکا را به دخالت نظامی وادار کند، چه بسا که صیرورت انقلاب، خیلی زودتر از آنچه ما انتظار داریم به مراحل انتهایی رشد و تمامیت خویش نزدیک شود.»
.
.
.
هنوز عدهای درباره برجام، احمقانه فکر میکنند و غافلند که نتیجهی توافق با گرگ میشه «برد-خورد»!
چقدر دوست داشتم درباره سید شهیدان اهل قلم، متنی مینوشتین این روزها…
داداش حسین! «دریغ از فراموشی لالهها»
http://kayhan.ir/fa/issue/687/2
مرا کشت خاموشی لالهها!
بخوان برادر…
http://www.mobarezclip.com/?p=842#more-842
دولتی که دشمن را شاد کرد!
http://www.vatanemrooz.ir/?nid=1854&pid=1&type=0
مصاحبه حسین قدیانی با ابراهیم حاتمیکیا درباره شهید سیدمرتضی آوینی
فردا شب در قطعه ۲۶
حتی «سعادت آباد» هم میتواند «شهادت آباد» شود، اگر بعد از چندین و چند سال، ابراهیم حاتمیکیا قفل سکوت خود را بشکند و عاقبت، ولو در حد چند کلام، سخن از «سید شهیدان اهل قلم» براند. هنوز هم وقتی آن نامه معروف ققنوسی را میخوانم، میمانم در نسبت آوینی و حاتمیکیا اما اینقدر هست که نامه دارد داد میزند آوینی، حاتمیکیا را جور دیگری دوست دارد، یک جور متفاوت! دوستداشتنی از جنس تعصب شاید! مثل تعصب بهار به باران… که نمنم و عاشقانه داشت میبارید شنبه بعد از ظهر که رسیدیم محل قرار. با وجود بهار، بیخود پاییز را «پادشاه فصلها» میخوانند! گمانم آسمان «عکس حجلهای» انداخت از زمین، با آن رعد و برق تمیز بهاری! هوا دونفره بود! و وقتی عکاس روزنامه داشت از حاتمیکیا عکس میانداخت، اشاره کردم به همین هوای دونفره! خندید! خندید و گفت: «چه تعبیر خوبی!» شاید یاد باران و بهارانی افتاد پر از عطر آوینی! «یاد ایامی…»! یاد آن روزها که مرتضی بود و هنگام دلتنگیها، هوای دل ابری ابراهیمش را داشت!
مثل اینکه تبلیغات انتخاباتی احمدینژاد از الان شروع شده با رفتن به شهرهای کوچک…
شیخ حسن هم بنده خدا از ترسش امروز گفته؛ «مسکن مهر رو تموم میکنیم، تحویل میدیم!»
بابا! خخخخخ
حالا جفتشونم بگذاری رو هم، یه رئیس جمهور ازشون در نمیادا!
بماند که شیخ حسن کلا تو کار رنگرزیه!!
منتظریم…
واگذاری کارهای نیمه تمام به بخش خصوصی ولو به قیمت صفر، زرنگی حساب میشه یا پدرسوختهبازی؟
سلام
لطف میکنید آدرس ایمیلتون رو بدید؟
اوووووف! مرسی قلم!
حتی «سعادت آباد» هم میتواند «شهادت آباد» شود، اگر بعد از چندین و چند سال، ابراهیم حاتمیکیا قفل سکوت اشراقی خود را بشکند و عاقبت، ولو در حد چند کلام، سخن از «سید شهیدان اهل قلم» براند.
منتظریم زیاد…
الا روح طوفانی مرتضی
سلیمان تسلیم امر قضا
از آن دم که در خون شنا کردهای
مرا با جنون آشنا کردهای
جنون را به حیرت درآمیختی
قلم را ز غیرت برانگیختی
بگو نسبتت با شهیدان چه بود
که مرغ دلت سویشان پر گشود
چه ها کرد حق با تو در شام قدر
که همسفرهای با شهیدان بدر
ببخشای اگر از تو دم میزنم
و یا در حریمت قدم میزنم
بر آنم که درک ولایت کنم
مبادا که ترک ولایت کنم
کنون خالی از عجب و خودبینیام
پُر از سکر آوای آوینیام…
«زندهیاد محمدرضا آغاسی»
از شهر مقدس نجف کامنت میگذارم.
دعاگو هستم فراوان برای شما آقاحسین
عاشق مصاحبه و متن مرتضاییام!
به قول شهید چمران، aziz جان!
اساسا کجای کار، دولت محترم، ما را ولو در حد حرف زدن و انتقاد کردن، به بازی برجام راه داده که اکنون به فرجام نرسیدن برجام را که نتیجه مستقیم اشتباهات راهبردی و بنیادی و ایضا سادهلوحی و فراموشکاری دولت محترم بوده، به ما نسبت میدهید؟! اگر یکبار و فقط یکبار در جواب انتقاداتمان پاسخ منطقی داده میشد و نه! حتی اگر بابت یکی از انتقاداتمان پاسخی توهینآمیز از جانب دولت، حوالهمان نمیشد، اکنون میتوانستیم بگوییم که آمریکا به تلافی آن سخنان، در برداشتن تحریمها تعلل میکند! لیکن رئیس جمهور محترم آنچنان در موصوف کردن منتقدان به صفات مختلف و معنون کردن ایشان به عناوین توهینآمیز همت گماشته که گمان نکنم ما با یانکیها حساب تسویه نشدهای داشته باشیم که بخواهند جبرانش را با بر نداشتن تحریمها بکنند! در ثانی خلاف ادب است که این همه خوش خدمتی و خدمات ارزندهی دولت تدبیر و امید به استکبار، به خاطر حرفهای یک عده بیسوادِ بیشناسنامهیِ بیهویتِ عصر حجری نادیده گرفته شود و بابتش بهای سنگینی چون عدم لغو تحریمها پرداخته شود. اقلا یقین دارم این کار از آدم باهوش و مؤدبی چون اوباما بعید است! نیست؟!
خفه لطفا