زنده باد بیداری اسلامی، زنده باد جام جهانی

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ عکس: علی اکبر بهشتی

سال پیش همین موقع رهسپار حجی بودم که تمتع مالی و تمتع معنوی می خواست. هیچ کدامش را نداشتم. جفتش را از خوبان باآبرو قرض گرفتم و رفتم. امروز اما عازم حجی دگرم که بیشتر به قیافه طبقه بی طبقه من و ما می خورد؛ «مشهدالرضا» طیاره نمی خواهد، یک دل آواره می خواهد. اگر شب اول قبرم از من ایرانی بپرسند، کعبه ات کجاست، کاش بتوانم خودم را برای «اوس کریم» لوس کنم و بگویم؛ اول مرا ببوس تا بعد بگویمت «طوس». بهشت را اتفاقا به بهانه هم می دهند؛ شرط است که با بهانه های قشنگ زندگی کنی و با بهانه های قشنگ بمیری. خدایی که ناز بنده اش را می خرد، دوست دارد ناز کردن بنده اش را. عکسی که در زیر می بینید، مال بچگی هایم است که دارم دانه می پاشم برای کبوتران حرم. مامون بهانه بود، تا قوم سلمان، بی امام نباشد و خاکش بی امام، نماند. گفت: عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم. اهل بیت، سلمان را از ما گرفت، اما امام رضا را به ما داد… آخی آخی! اون اولین لحظه که چشم آدم به گنبد امام رضا می افته، خدا می دونه که دل عاشق چه غوغایی می شه… آخی آخی! «آمدم ای شاه پناهم بده، خط امانی ز گناهم بده؛ ای حرمت ملجا درماندگان، دور مران از در و راهم بده؛ لایق وصل تو که من نیستم، اذن به یک لحظه نگاهم بده؛ لشگر شیطان به کمین من است، بی کسم ای شاه پناهم بده؛ در شب اول که به قبرم نهند، نور بدان شام سیاهم بده؛ ای که عطابخش همه عالمی، جمله حاجات مرا هم بده». می خواهم دشتی بخوانم و بزنم به آواز؛ آ…ی! «تو کیستی، شریک غم اهل عالمی، در خاک طوس، کعبه اولاد آدمی؛ آن رازها که از همه پوشیده داشتم، تنها در این حرم به تو گفتم، تو محرمی».  

ماه هاست که رژیم شیعه کش، بی رحم و دیکتاتور آل خلیفه، اجازه بازی به تعدادی از بازیکنان ملی پوش بحرین را نمی دهد، فقط به این جرم که در سلسله تظاهرات مردمی علیه حکام جور و ستم شرکت کرده اند، و یا این حرکت مردمی را همراهی معنوی و حمایت رسانه ای کرده اند. با این حساب تیم ملی فوتبال بحرین، بیش از آنکه نماینده واقعی ملت بحرین باشد، نماینده رژیم آل خلیفه است. از همین رو برد پر گل ملی پوشان غیور کشورمان مقابل بحرین، بیش از پیش به ملت ما چسبید. البته نگارنده هرگز اعتقاد ندارد که ورزش به خصوص فوتبال، سیاسی نیست. در هر کشوری، ورزشی مثل فوتبال، کم و بیش سیاسی هست، اما ما به عنوان عاشقان نظام مقدس جمهوری اسلامی و الگوی اصلی و اسوه مسلم بیداری اسلامی و حامیان پر و پا قرص ملت مظلوم فلسطین، چه باید واکنش مان باشد، وقتی ایران، فلسطین و بحرین را می برد؟! آیا حق داریم به بهانه دفاع از آرمان فلسطین، از پیروزی تیم ملی فوتبال کشورمان در برابر فلسطین ناراحت باشیم؟! آیا این فلسطین، نماینده حماس بود یا ابومازن؟! آیا نماینده کودکان غزه بود یا نماینده همان دسته از اهالی فلسطین که ما در ۸ سال جنگ، بیش از ۳۰ اسیر از ایشان گرفتیم؟! اصلا بنای بر صدور حکم در این باب ندارم، بلکه فقط دارم سئوال می کنم و من جمله می پرسم؛ آیا می توانیم از پیروزی پر گل ایران در برابر بحرین، مغموم باشیم؟! آیا در این وانفسای انحراف و اختلاس و فلان + بهمان و چه و چه، آنچه باعث شور ملی و شعف عمومی می شود، چیز بدی است؟! وانگهی! گیرم که تیم ملی بحرین، واقعا نماینده مردم این کشور بود. آیا ما به خاطر کمک به شادی دل شیعیان بحرین، می بایست به تیم ملی بحرین می باختیم و عطای جام جهانی را به لقای بیداری اسلامی می بخشیدیم؟! آیا مردم شریف بحرین، دل دارند و مردم عزیز خودمان، نه؟! آیا روز بازی ایران مقابل بحرین، درست است که در ورزشگاه آزادی، پرچم کشور بحرین را دست بگیریم؟! آیا دفاع از ملت بحرین، با این سبک و سیاق، عاقلانه است؟! آیا درست است به گونه ای از ملت بحرین دفاع کنیم که حمل بر نداشتن عرق ملی شود؟! آیا برای دفاع از ملت بحرین، آنقدر زمین و گوی و میدان و فضا کم آورده ایم، که دست بر قضا باید پناه ببریم به ورزشگاه آزادی؟! آیا بر اساس اصل «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد»، عاقلانه تر نیست که روز بازی ایران برابر بحرین، تیم ملی فوتبال خودمان را تشویق کنیم و از یک مفهوم حق، دفاع غلط نکنیم؟! و دست بهانه گیران، بهانه ندهیم؟! در کنار این همه پرسش اساسی و اصولی، البته می توان سئوالی هم در حاشیه پرسید؛ آیا در فوتبالی که فلان بازیکنش کنار زمین دست به ادرار می زند، و این چنین پول های نا به حق، رد و بدل می شود، سخن گفتن از رسم پهلوانی، کمی بیش از حد، آرمانی به نظر نمی رسد؟! با این همه در کجای رسم پهلوانی هست که تو به نفع یک کشور دیگر، دل کشور خودت را بشکنی و بازی را ببازی؟! این کار، رسم جوانمردان است یا قرائت نادرست از آئین جوانمردی و مرام فتوت؟! در این باره نکاتی را می نگارم:

یک: اصل اینکه اهل ولا و توده های حزب الله، همواره دغدغه های مقدس و دل مشغولی های آرمانی دارند، امر مبارکی است. چه آن زمان که حتی در مجرای ورزش دنبال دفاع از ملل تحت ستم هستند، چه آن وقت که سخن از آئین جوانمردی می رانند. خود این نگاه، قابل تقدیر است.

دو: چندی پیش هنگام بازی پرسپولیس ایران با نماینده عربستان که عده ای از دوستان، به ویژه اهالی سایبر، با پرچم بحرین به ورزشگاه آزادی رفتند تا از فرصت پخش زنده بازی فوتبال، برای رساندن پیام ملت مظلوم بحرین به جهانیان استفاده کنند، در مطلبی کوتاه در همین روزنامه جوان نوشتم؛ اگر از این دوستان عزیز، حزب اللهی تر نباشم، -که قطعا نیستم!- لیکن فوتبال و جو فوتبال و فضای جایی مثل استادیوم آزادی را بهتر از ایشان می شناسم. همان جا نوشتم که این کار، حاشیه اش بر متن آن، غلبه پیدا می کند، دفاع هوشیارانه از ملت بحرین نیست، به آنچه دوستان می خواهند ختم نخواهد شد، و جواب شایسته ای از کارشان نخواهند گرفت. مع الاسف بعضی از دوستان، متن مرا به عدم همراهی ام با دفاع از ملت بحرین تعبیر کردند، اما وقتی از استادیوم برگشتند، چیزهایی دیدند و چیزهایی شنیدند، که لاجرم در غالب کامنت های اکثرا خصوصی در وبلاگم، صحه گذاشتند که این زمین، جای بازی ما نیست! البته فضای عمومی ای چون این مقال، جای ذکر مصادیق مضرات حرکت دوستان عزیز نیست؛ بگذریم که عاقل را اشارتی کافی است! فقط به این مورد، از میان چندین و چند مورد، بسنده کنم که اهالی فتنه و اصحاب انحراف، خیلی دوست دارند از فضای استادیوم های ما برای شعارهای خود، سوء استفاده کنند که الحمدالله هرگز موفق نشده اند. مبادا ندانم کاری ما، کمک کند به این فتنه گران و منحرفین که موفق شوند در هدف شوم شان!… و مثلا با ندانم کاری ما موفق شوند که علیه یک نهاد مقدس، شعار بگیرند. خیلی باید هوشیار بود که در بیان یک حرف حق، ابزار بطالین نباشیم. این مورد را سربسته گفتم، اما از بیان مصادیق دیگر می گذرم.

سه: قطعا و طبعا نمی خواهم بگویم که ما نباید ورزشگاه برویم، ما نباید فوتبال نگاه کنیم، یا ما نباید از فلسطین و بحرین دفاع کنیم، بلکه اتفاقا حرفم سر دفاع درست و حمایت منطقی از ملل آزاده و مظلوم دنیاست. لذا حتی فوتبال را هم اگر می خواهیم سیاسی دنبال کنیم، باید هوشمندانه و عاقلانه باشد.

چهار: لحظه ای فرض کنید که بحرین در بازی سه شنبه ایران را می برد یا مثلا مساوی می گرفت. در این صورت اگر مردم بحرین از پیروزی تیم کشورشان، ولو اینکه تیم صد در صد مورد رضایت شان نباشد، مسرور و خوشحال می شدند، آیا درست بود که این شادی را تعبیر به ناسپاسی ملت بحرین در برابر بزرگواری های جمهوری اسلامی، اعم از ملت و حکومتش قلمداد کنیم؟! بدیهی است که پاسخ، منفی است. این شادی فرضی، هرگز تنافری با این ندارد که شیعیان بحرین به «آقا»ی ما مثل سنی های مصر، «امام خامنه ای» می گویند. به هر حال هر کشوری استقلال خود را دوست دارد و نیز ملیتش را، حتی بحرین که تا همین چند سال پیش عضوی از خاک ما بود. لابد می دانید؛ همین بحرینی هایی که به خوبی قدر حمایت رسانه ای و معنوی جمهوری اسلامی را می دانند، اما ایران را یک کشور، و خودشان را یک کشور می شناسند. بنابراین دفاع از بیداری اسلامی، ربطی به این برد و باخت ها ندارد. ما از پیروزی تیم ملی فوتبال کشورمان در بازی دوستانه مقابل فلسطین خوشحال می شویم، همچنان که از پیروزی ملی پوشان مان در برابر بحرین در یک بازی رسمی. نه فلسطین را اسرائیل برده، و نه بحرین را عربستان. فاتح این نبرد ورزشی، هموطنان خودمان بوده اند و این فتح، منجر به خوشحالی ملتی می شود که نامش ملت ایران است و حامی اول بیداری اسلامی. چه لزومی دارد که بد تحلیل کنیم این فتوحات ورزشی را؟! گیرم که دو فردای دیگر، فوتبال ایران در برابر مصر یا ترکیه قرار گرفت. باید دید که مثلا چه نتیجه ای برای بیداری اسلامی، بهتر است؛ در آن صورت، به بازیکنان ۲ تیم تذکر داد که الکی بازی کنند تا به آن نتیجه مطلوب، دست پیدا کنند؟!! این آخر چه تحلیل غلط و نادرستی است؟!! در سیاسی بودن فوتبال البته هیچ شکی نیست، اما تحلیل سیاسی بعضی دوستان محترم و دلسوز، که اصلا با محیط فوتبال و جو ورزشگاه، آشنایی ندارند، بی مبنا و نادرست است.

پنج: در بحث جوانمردی اما خیلی حرف ها می شود زد، اما نگارنده از آنجا که نمی خواهم این نوشته خیلی مطول شود، فقط به یک مثال بسنده می کنم. چندی پیش که ایران برابر برزیل بازی کرد، اگر برزیلی ها به عنوان قدرت اول جهان، و به بهانه رعایت همین آئین جوانمردی، می آمدند و با تیم ذخیره شان با ما بازی می کردند و ضعیف هم بازی می کردند که مثلا ما برزیل را ببریم؛ آیا برزیل به ما لطف کرده بود، یا برعکس، ما را تحقیر کرده بود؟!! آن دسته از خوانندگانی که سر و سری با توپ گرد دارند، خوب می دانند که من چه دارم می گویم. باورم هست که اگر ما بازی با فلسطین را شل می گرفتیم و به ایشان می باختیم، یا مساوی می کردیم، یا حتی فقط به یک گل بسنده می کردیم و توپ های دم دروازه را به آسمان می زدیم، این احساس به فلسطینی ها دست نمی داد که ما چقدر دیگر جوانمردیم!! بلکه ناراحت می شدند که چرا ما دست کم گرفتیم ایشان را و خوب و محکم، محک شان نزدیم. بحث پوریای ولی و پهلوان اکبر خراسانی، البته سر جای خود، اما موارد فوق الذکر، جای خرج کردن این قبیل مثال ها نیست. با این همه خوب است، هنگام نوشتن مطالب ورزشی، به ویژه فوتبالی، دلسوزان نظام با اهل فن و کارشناسان این رشته، مشورت کنند که مقصودشان بهتر حاصل آید.

شش: شکی نیست که بعضی از فوتبالیست های ما، حتی بعضی از ملی پوشان ما، بی غرض و مرض نیستند. اصولا فرق جمهوری اسلامی با رژیم خون ریزی چون آل خلیفه در همین جاها هویدا می شود. می بینی در کشور ما از جمله همین مریضان و غرض ورزان، که همواره هم بر غیر سیاسی بودن خود تاکید می کنند، حتی تا کاپیتانی تیم های باشگاهی و ملی راه پیدا می کنند، اما در رژیم آل خلیفه، کافی است بازیکنی ساز ناکوک با حکومت بزند؛ کلا حق بازی باشگاهی و ملی را از او سلب می کنند. اگر اصراری هست که در فوتبال، دلسوزان نظام، حرف سیاسی بزنند، خوب است از این حرف ها زده شود!

هفت: حال که بحث فوتبال داغ است، بگذارید این را هم بگویم که نباید اجازه داد علم انتقاد از تصمیمات غلط فوتبالی که متاسفانه در فدراسیون فوتبال ما و باشگاه های ما زیاد دیده می شود، بیافتد دست افراد مریض و غرض ورز. خوب است اگر در فوتبال، مثلا در حوزه مدیریت باشگاه ها، تصمیم غلطی گرفته می شود، ما و از زاویه درست منتقدش باشیم، تا اولا علم نقد دست این مجری و آن شومن نیافتد و ثانیا تصور نشود که ما چون طرفدار دوآتشه جمهوری اسلامی هستیم، پس چشم مان را بر فلان عملکرد غلط اهالی فوتبال بسته ایم.

***

تمام کنم این نوشته را، که انگیزه نوشتنش فقط و فقط از روی ارادت مضاعفم بود به دوستان حزب الله، اساتیدم، و یکی هم دفاع از مبحث والای بیداری اسلامی. اگر نبود که این مباحث، عمومی شده بود، حتما این نوشته را به جای نوشتن در جلوت، در خلوت به دوستان می گفتم. خلاصه حرفم این است که برای آرمان بلندبالای بیداری اسلامی و دفاع از شیعیان بحرین -که به جرم شیعه بودن، از سایر ملل اسلامی مظلوم ترند و بعضا از روی ناچاری و شاید هم جبر زمانه، قربانی اصل مسلم وحدت می شوند!- باید در بهترین زمین ها بازی کرد و در برترین میادین، مبارزه. اینکه ما باید پیام بیداری اسلامی و در ذیل آن، پیام ملت مظلوم بحرین را به دنیا برسانیم، هدف مقدسی است، منتهی هدف، توجیه نمی کند وسیله را. هدف مقدس، وسیله مقدس و در خور شانش می خواهد. رفتن به جام جهانی از طریق پیروزی بر تیم فوتبال بحرین و از راه دفاع از ملی پوشان کشورمان، یعنی اهتزاز پرچم مقدس ایران عزیز. اهتزاز این پرچم، حتی در محیط ورزش، نه فقط مخل بیداری اسلامی نیست، که الگوی بیداری اسلامی را در اوج نشان می دهد. ما می توانیم در یک زمین از تیم ملی کشورمان به درستی و با شور، دفاع کنیم و در زمینی دیگر و فراخور هدف و پیام مان، از ملت بحرین و مصر و یمن و لیبی، باشعور دفاع کنیم. این ۲ کار، هر ۲ با هم درست و منطقی است و تضادی با هم ندارد. ما وقتی تشنه ایم، آب می خوریم و وقت گرسنگی، غذا. اگر چه قیاس درستی نیست و سطح این ۲ مقوله با هم فرق می کند، لیکن هم زمان با هم می خواهم یک شعار بدهم و بگویم: زنده باد بیداری اسلامی، زنده باد جام جهانی.

روزنامه جوان/ ۲۱ مهر ۱۳۹۰

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ عکس: علی اکبر بهشتی

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. میلاد پسندیده می‌گوید:

    واقعاً گل گفتید… اینقدر که گنبد لذت داره، ضریح لذت نداره… درست برعکس امام حسین… آخیییی

    منتظریم

  2. سلاله 9 دی می‌گوید:

    بسم رب الفاطمه(س)

    ۶۲* امام رضا علیه السلام:

    هرگاه برای شما پیشامد سختی روی داد، از ما کمک و یاری بجویید.

    (مستدرک‏ الوسائل، ج۵، ص۲۲۹ )

  3. آذرخش می‌گوید:

    سلام
    زیارت قبول باشه ایشالا. ما رو از دعا فراموش نکنید.

    تازگی ها بدجوری گیر دادم به عکس های قدیمی! امروز هم نوبت عکس های شما بود. البته ببخشید ولی یه ذره دستکاریشون کردم.

    http://up6.iranblog.com/images/t9wbjddeshs9hmd1rwp.jpg

    http://up6.iranblog.com/images/81vhe4yd9hsvsxwulgf6.jpg

    http://up6.iranblog.com/images/2ph7d3tzu2e42yc6fy6v.jpg

    http://up6.iranblog.com/images/wpx3xrtcxdtqep3nuoff.jpg

  4. ف. طباطبائی می‌گوید:

    خوش به سعادتتون. خودتون دارید میرید مشهد، اشک ملتو چرا در میارید؟ ما به شدت در این گونه موارد حسود می شویم!! همیشه به آدمهائی که میرن مشهد حسودیم میشه. البته به شدت با خوندن این متن کوتاهتون دلمون هوای زیارت کرده.

    “اون اولین لحظه که چشم آدم به گنبد امام رضا می افته، خدا می دونه که دل عاشق چه غوغایی می شه…”

    التماس دعاااا

  5. شاهد می‌گوید:

    سلام علیکم

  6. شاهد می‌گوید:

    کاش بتوانم خودم را برای «اوس کریم» لوس کنم و بگویم؛ اول مرا ببوس تا بعد بگویمت «طوس»
    التماس دعا آق داداش

  7. شاهد می‌گوید:

    راستی برادر چرا دیگه فونت درشت نمی بینیم

  8. حمید می‌گوید:

    الا ان اولیا الله لاخوف و لاهم یحزنون …

  9. یاسر می‌گوید:

    آقامجید! در ۷ + ۸ یا ۸ + ۹ یا چی + چی، اصلا دعوایی نیست و همه با هم در کسب قدرت، وحدت دارند و به جز شهدا، همه چهره های شاخص اصولگرا حتی جاسبی، در این همایش های سیاسی نماینده دارند. اصول گرا اما تو بودی، که شهادت بعد از جنگ، از اصولت بود…
    دلم می خواهد رایم را در تابوت بیاندازم…

  10. پاییز می‌گوید:

    سلام داداش عــــــــــــــــــــــــالی بود،عالی.خیلی به دلم نشست.چو از دل برآمد به دل نشست.نایب الزیاره ماهم باشید.

    …«مشهدالرضا» طیاره نمی خواهد، یک دل آواره می خواهد. اگر شب اول قبرم از من ایرانی بپرسند، کعبه ات کجاست، کاش بتوانم خودم را برای «اوس کریم» لوس کنم و بگویم؛ اول مرا ببوس تا بعد بگویمت «طوس». بهشت را اتفاقا به بهانه هم می دهند؛

    شرط است که با بهانه های قشنگ زندگی کنی و با بهانه های قشنگ بمیری. خدایی که ناز بنده اش را می خرد، دوست دارد ناز کردن بنده اش را….

  11. یاسر می‌گوید:

    فقط و فقط مخصوص داداش حسین گل قطعه ، اصلاً برا تو سرودن ، باور کن…

    عصری کنار حوض و غزل ….چند نقطه چین سینی چای و ظرف عسل….چند نقطه چین
    سیبی به روی صورتتان غلت می زند دستم نمی رسد که بغل….چند نقطه چین

    تو خاطرات سادگی ات را به من بده بی اشتباه و بدون دغل….چند نقطه چین

    آرایه های موی سیاهت نگفتنی ست چشمت پر از جناس و مثل….چند نقطه چین

    افتاده عکس غرورت میان حوض دستم به آب خورد و گسل….چند نقطه چین

    دیشب به خواب من آمد قرار تو گویا رسیده وقت عمل….چند نقطه چین

    آهنگ خنده هات چقدر دلنواز بود مفعول و فاعلات و فعل….چند نقطه چین

    زل می زنم به آینه شاید ببینمت در انتهای دور زحل….چند نقطه چین

    حالا دلم شبیه اناری شکسته است آه ای خدای عزّ و وجل….چند نقطه چین

  12. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

  13. پاییز می‌گوید:

    غرق نور است و طلا/گنبد زرد رضا/بوی گل، بوی گلاب/می رسد از همه جا/مثل یک خورشید است/می درخشد از دور/شده از این خورشید/شهر مشهد پر نور/چشمها خیره به او/قلبها غرق دعاست/بر لب پیر و جوان/همه یا رضا یا رضاست/

    ای خدا کاش که من/یک کبوتر بودم/روی این گنبد زرد/شاد می آسودم/می زدم بال و پری/دور تا دور حرم/از دلم پر می زد/ماتم و غصه و غم

  14. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى

    الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى

    الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلَاةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً

    کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِک‏

  15. محمد می‌گوید:

    سلام حاج حسین آقای قدیانی
    خیلی التماس دعا

    به مناسبت سفر حضرت آقا به کرمانشاه چند تا پوستر از صحبت های امروز ایشون تهیه کردم که اگر صلاح دونستسد منتشر کنید
    التماس دعا

    موفق باشید

    http://www.pic.iran-forum.ir/images/g12nzzm2w7u9r451ygn.jpg
    http://www.pic.iran-forum.ir/images/ip5zyxpjfhcri0dpsf7n.jpg
    http://www.pic.iran-forum.ir/images/3fi58ndhi5mx23p2xkb9.jpg
    http://www.pic.iran-forum.ir/images/hu0wjc5xwbv4rjx2c4.jpg
    http://www.pic.iran-forum.ir/images/pr5080ba8cp6w5la77uq.jpg
    http://www.pic.iran-forum.ir/images/1evuznk12vr41b4qgf.jpg

  16. سیداحمد می‌گوید:

    ما ریزه خوار سفره پر بار حضرتیم….

    سلام داداش حسینم؛
    با همین چند جمله کوتاه اساسی صفا کردیم. ممنون داداش.

    حاجی التماس دعا…

  17. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش حسین،
    اونقدر عزیز هستی که اگه با دل آواره بیای، آقا میزبانته انشاءالله. و اگه با جسم بیای، ما افتخار میزبانیت رو داریم. ولی خود و خدایی خواستی با جسم بیای خبرمون کن. خواهشا”.

  18. چشم انتظار می‌گوید:

    خیلی بالا نگاه می کردین داداش حسین. معلومه از همون بچگی هم دیدتون وسیع و عمیق بوده. راستی اون ظرف گندم دست کیه؟

  19. سیده از فرانسه می‌گوید:

    اهل بیت، سلمان را از ما گرفت، اما امام رضا را به ما داد…
    ای کاش سلمان های بیشتری داشتیم
    فدای قبرهای بی چراغ بقیع

  20. سیداحمد می‌گوید:

    “لحظه ای فرض کنید که بحرین در بازی سه شنبه ایران را می برد یا مثلا مساوی می گرفت. در این صورت اگر مردم بحرین از پیروزی تیم کشورشان، ولو اینکه تیم صد در صد مورد رضایت شان نباشد، مسرور و خوشحال می شدند، آیا درست بود که این شادی را تعبیر به ناسپاسی ملت بحرین در برابر بزرگواری های جمهوری اسلامی، اعم از ملت و حکومتش قلمداد کنیم؟! بدیهی است که پاسخ، منفی است. این شادی فرضی، هرگز تنافری با این ندارد که شیعیان بحرین به «آقا»ی ما مثل سنی های مصر، «امام خامنه ای» می گویند.”

    اشاره جالبی بود!

  21. ف. طباطبائی می‌گوید:

    تحلیل منطقی ای بود. کاملا عاقلانه و واضح منظورتونو بیان کردین.
    ممنون آقای قدیانی، خدا قوت.

  22. میلاد پسندیده می‌گوید:

    این بخش دوم متنتان درست مثل رنگش صدر جدولی بود… دقیقاً بعد از گل آندو همچین چیزایی در فکرم می چرخید… عجب گلی بود خداییش.

  23. سایه/روشن می‌گوید:

    کاش می شد بیایم استقبال.
    .
    .
    .
    یعنی میشه؟

  24. سیداحمد می‌گوید:

    داداش دیدگاه عاقلانه ای داشتید که به زیبائی هم بیان کردید، ممنونم.
    ممنون بابت عکسهای زیبا، خصوصا عکس داداش حسینِ ما!

    این هم به نمایندگی از طرف همه بچه ها:
    داداش حسین عزیز فـــــــــــــــــــــــــــدائی داری…

    دعامون کن داداش!

  25. سیداحمد می‌گوید:

    ۵۴ روز مانده تا عاشورا

    لبیک یا حسینِ زهرا…

  26. ف. طباطبائی می‌گوید:

    پلاک۲۶
    چه عکس قشنگی!!

  27. ف. سادات حسینی می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی، عصرتون بخیر.
    مطلبتون خواندنی بود و عالی. متشکرم.

    ضمنا حاج آقا سلام همه ما رو به امام رضا برسونید، هفته پیش مشهد بودم ولی خوب دلم بازم تنگه. سفرتون به خیر.

  28. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)*
    لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)*

  29. میلاد پسندیده می‌گوید:

    آهان یک نکته ریز… چند بار “مسَـلّم” را “مسلِم” خواندم… کاش تشدید ها را هم می گذاشتید.

    راستی دستت درست که یادم آوردی گوش کنمش… دمش گرم:
    http://miladps3.persiangig.com/audio/piece-of-Heaven.mp3

  30. سیداحمد می‌گوید:

    آرام آرام… عجلو بالصلاة…

  31. امین 2060 می‌گوید:

    سلام
    این هم هدیه من:

    هر عاشقی که پیرو اولاد حیدر است

    مست از سبوی حضرت موسی بن جعفر است

    هر جا دری به روی دلم بسته می شود

    بال و پرم ز جور زمان خسته می شود

    بالی به عشق مشهد و قم باز می کنم

    تا آستان فاطمه پرواز می کنم

    بی بی برای قلب پریشان سکینه است

    قم، جلوه گاه تربت پنهان، مدینه است

    معصومه ای که مرقد او قبر مادر است

    خود بی قرار صحن و سرای برادر است

    با اینکه قبله خانه دادار سرمد است

    آرامگاه قبله نما سوی مشهد است

    باید دوباره سائل کوی کرم شوم

    شاید مسافری ز حرم تا حرم شوم

    تا اینکه باز شاه کرم می خرد مرا

    شمس الشموس تا به حرم می برد مرا

    از عطر آستان رضا مست می شوم

    بی خود از آنچه غیر رضا هست می شوم

    او ثقل خاندان کریمان و ثامن است

    حتی برای آهوی درمانده ضامن است

    بر تشنگان به جام طلا باده می دهد

    آقا برات کرب و بلا ساده می دهد

    در این حرم که مامن سبز فرشته هاست

    یک در به سوی جنت و یک در به کربلاست

    آقا دوباره باز دلم تنگ دلبر است

    در سر هوای روضه ی یک شاه بی سر است

    دلتنگی ام ز جنس غریبی و ماتم است

    حسی شبیه غربت ماه محرم است

    حسی به رنگ روضه و غم رنگ اشک و خون

    با یاد عصر روز دهم، گریه و جنون

    یاد عمو و العطش و مشک و تیغ و دست

    چشمی که از جدایی سقا به خون نشست

    یاد نماز آخر سردار بی سپاه

    یاد گلو و خنجر و گودال قتلگاه

    یاد فرار و زاری اطفال بی پناه

    یاد هجوم لشگر اعدا به خیمه گاه

    یاد فغان و ناله جانسوز دختری

    گفتا به سیل اشک به آزرده مادری

    ” این کشته فتاده به هامون حسین توست

    این صید دست و پا زده در خون حسین توست ”

    التماس دعا

    یا علی

  32. صبا می‌گوید:

    “بی کسم ای شاه پناهم بده؛”
    سلام مرا هم به امام رضا علیه السلام برسانید و خدمت شان بفرمایید “لطف شما بیشتر از جرم ماست”

  33. چشم انتظار می‌گوید:

    باور کن تو برنامه ی نود این هفته، عادل حتما” یه پالس منفی می فرسته که مثلا” بحرین یه یار کمتر داشت، یا اخراج مشکوک بود و یا… بلاخره یه جورایی همیشه می خواد ساز مخالف بزنه.

  34. م.طاهری می‌گوید:

    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

  35. چشم انتظار می‌گوید:

    هُرم حرم
    باز کبوتر دلم، سوی حرم روانه شد
    باز برای پر زدن، سعی و صفا بهانه شد
    باز هوای غربتِ مدینه در، سرای دل
    باز میان زائران، صحبت عاشقانه شد
    مکه برای اغنیا، من به طواف کوی تو
    آمدم و سیلِ دعا، پشت سرم روانه شد
    خرج سفر، به کعبه ی طوس، بهانه است و بس
    بانگ رضا، رضا، رضا، باعث این بهانه شد
    بهر جواب ممتحن، در شب کفن و دفن من
    لوس نمایم و پس از، بوسه، حرم نشانه شد!
    قطعه ای از بهشت در، ارض و سمای مشهد و
    قطعه ی بیست و شش از آن، نادره ی زمانه شد
    چشم به انتظارِ آن، حاجی و کربلایی ام
    کبوترِ دلِ حسین، وارد آشیانه شد!
    شعر به سبک دشتی و شور به سبک مشتی و
    قسمت هر ستاره ای، یاد و دعا، اعانه شد.

  36. ف. طباطبائی می‌گوید:

    مرحوم آیت الله بهجت هر وقت که “آقا” به سفر استانی می رفتن، برای سلامتی ایشون ختم صلوات میگرفتن. حالا ما هم برای سلامتی آقا و برای اینکه سفری بی خطر داشته باشن، صلوات بفرستیم.
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

  37. عمار می‌گوید:

    سلام و درود؛
    دوست عزیز این مطلب شما در پایگاه اینترنتی و بسته فرهنگی عمارنامه منتشرگردید.
    http://www.ammarname.ir/link/3600
    ما را با درج بنر و یا لوگو در وبگاه خود یاری نمایید .
    در ضمن شما را به بازدید از غرفه عمارنامه در نمایشگاه رسانه های دیجیتال دعوت می نمایم.
    مصلی تهران غرفه ۳۹۹
    موفق و پیروز باشید .
    عمارنامه http://ammarname.ir/—- info@ammarname.ir
    یا علی

  38. چشم انتظار می‌گوید:

    هیچ وقت متن طولانی هیچ روزنامه نگار و نویسنده ای رو غیر از متن های داداش حسین تا آخر نخوندم. حالا کسی می خواد خرده خوب بگیره. چی کار کنم که نخوندم!
    درضمن،
    داشتم با خودم فکر می کردم اگه داداش حسین مجری برنامه ی ۹۰ بود چی می شد. خداییش فوتبال مملکت یک سر و گردن سبک و کلاس و معرفتش بالاتر از همه ی دوران فوتبال می رفت. اونوقت مثلا” متن مسابقه ی پیام کوتاه رو به جای مزدک، سید احمد می خوندن و هر کدوم از بچه ها یه نقشی در کمک به داداش حسین به عهده می گرفتند! اونجا بود که خاطرات خیلی از بچه بسیجی های فوتبالیست و پیشکسوت های اهل حسینیه و جبهه و جنگ از پستوی خاک گرفته ی صدا و سیما خارج می شد.

  39. ف. طباطبائی می‌گوید:

    با اجازه مسئول مربوطه!!

    آنلاین: ۱۹ نفر

  40. اسلامی ایرانی می‌گوید:

    چیزی به ذهنم نرسید!!!
    سلام!

  41. به جای امیر می‌گوید:

    ملاج (گفت و شنود)

    گفت: دولت آمریکا اعلام کرده که ۲ ایرانی را به اتهام تلاش برای ترور سفیر عربستان دستگیر کرده است!
    گفتم: پشه چی هست که فشار خونش باشه! سفیرعربستان در آمریکا عددی نیست که ایران قصد ترور او را داشته باشد.
    گفت: اتفاقا مجله آمریکایی «تایم» هم دقیقا با همین تحلیل نوشته که اتهام دادگستری آمریکا به ایران خیلی احمقانه است و «رابرت مولر» رئیس اف .بی.آی هم با تمسخر گفته است این سناریو شبیه فیلمنامه های هالیوودی است!
    گفتم: چه عرض کنم؟!
    گفت: نشریه آمریکایی «آتلانتیک» و چند رسانه دیگر آمریکایی هم نوشته اند این سناریو برای انحراف افکارعمومی از جنبش وال استریت و خیزش های اسلامی منطقه جعل شده ولی نمی تواند افکارعمومی را منحرف کند.
    گفتم: عده ای راهزن برای فتح یک قلعه رفته بودند. یکی از محافظان قلعه با سنگ وسط ملاج رئیس راهزنان زد و رئیس دزدها با عصبانیت به او گفت؛ مرد حسابی مگر سپر به این بزرگی را نمی بینی که سنگ را به وسط ملاج من می زنی؟!

  42. جماران می‌گوید:

    اى روى تو نور بخش خلوتگاهم… یـــــادِ تو فروغِ دلِ ناآگاهم
    آن ســــــــرو بلند باغ زیبایى را… دیدن نتوان، با نظر کوتاهم!

    “امام روح الله”

  43. فجرنور می‌گوید:

    هیچ وقت سفر اقا به قم را یادم نمیره اون موقع نوشتیم : آقایه من شهر بدون وجودت به تاپ تاپ افتاده ، برگرد.الانم یه روز آقا نیست دلمون تنگه.

    در وبلاگ فجر نور جهت تعجیل در ظهور امام زمان ، روضه دو طفلان حضرت زینب (سلام الله علیها) بر پاست.بفرمائید روضه.

  44. ناشناس می‌گوید:

    سلام با مطلبی پیرامون بررسی وضعیت انتشار نشریات ارزشی بروزم منتظر نظرات شما هستم مشق شبhttp://3tir.hamweblogi.com/

  45. محسن میر محمدی می‌گوید:

    آقای قدیانی و برادرم سابقم.
    شنیده بودم که مدتی است در رفتارهایت تغییراتیبه وجود آمده است. اما امرو به من اثبات کرد دیگر نباید حسن قدیانی حزب اللهی دانست و او را باید نماینده قشری از مردم دانست که جاهلانه تماشای آی فیلم رو به هر چیز دیگری ترجیح می دم.
    بهت توصیه می کنم کمی فکر کن و به مواضع گذشته ات برگرد.

  46. صفایی‌نژاد می‌گوید:

    هماهنگی فعالان فضای مجازی به برکت تشریف‌فرمایی حضرت آقا به کرمانشاه http://safaeinejad.ir/?p=360

  47. ادعا می‌گوید:

    سلام به گرمی چای داغ در زیر کرسی مصلحت سنجی
    بد نبود اگر یه خورده فقط فقط یه خورده اطلاعاتت را افزایش می دادی تا از روی شکم همینطوری ننویسی یه عده قربون صدقت برن تو هم تو این توهم بقیه نظرات را سانسور کنی
    اقای محترم اولا پرسپولیس با نماینده عربستان بازی داشت نه نماینده بحرین دوما چه کسی گفته بچه ها با پرچم بحرین رفتن ورزشگاه شما به خودت زحمت می دادی می دادی حد اقل لای ارزال می نشستی تا تحلیلت کمی نزدیک واقعیت باشه
    بچه های حزب الله معطل سخنان امثال شما نمی مانند.

  48. جلال معترف می‌گوید:

    سلام داداش حسین عزیز و آقا سید بزرگوار، خسته نباشید.
    زیارت قبول داداش.

    مطلبو خوندم، اگر دروغ نگم در بازی های جام باشگاه ها که بچه ها رفتن ورزشگاه من از این حرکتشون خوشم اومده بود، چون در مقابل تیم سعودی از بحرین دفاع کردن.
    اما تو این بازی حریف بحرین بود و هدف هم جام جهانی، طبیعتا خیلی ضایع بود اگر بخوایم ببازیم یا مثلا مساوی بگیریم. ضمن اینکه این همونطور که شما گفتید این تیم نماینده شیعیان مظلوم بحرین که نبود. اینا همونائی بودن که بعد از بردشون پرچم عربستانو بالا بردن. اینا نماینده شکم گنده های آل خلیف بودن.
    نگاه شما منطقی بود و حرفی درش نبود.

  49. مهتاب می‌گوید:

    ما هم دلمان زیارت آقا می خواهد….
    دعا کنید بطلبدمان …

  50. به تو چه؟ می‌گوید:

  51. سایه/روشن می‌گوید:

    میگن امروز یعنی ۲۱ مهر مصادف بوده با عاشورای ۶۱ هجری.
    نمی دونم چقدر این دقیقه، ولی وقتی شنیدم که دیگه شب شده بود و روز تموم،
    و آه یک حسرت…
    .
    .
    .
    کل یوم عاشـــــــورا
    کل ارض کربـــــــــلا

  52. ابوالفضل می‌گوید:

    سلام…
    در مورد بازی با بحرین همان هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد بهترین جواب به رفقایمان است!
    اما در مورد بازی با فلسطین نظر من کمی مایل است به پیشکسوت اهل قلم…..
    ما که میدانیم تیم فلسطین در حد ما نیست ، پس قناعت به یک برد مثلا سه – صفر بهتر نبود؟! فوتبال اگر کمی سیاسی ست اما اکثرش باید اخلاقی باشد ، باید!….

  53. حی علی الجهاد می‌گوید:

    قبول باشه زیارت‌تون

    خیلی التماس دعا

  54. چوک دیریا می‌گوید:

    همیشه افراط و تفریط گند زده به زندگی و …. و باعث قاطی شدن یه سری مسائل با هم شده

  55. سایه می‌گوید:

    سلام
    زیارت قبول
    به نظرم حال و هوای فوتبال و مرامهایش خیلی برای جوانمردی بی ظرفیت هستند یا شاید ادم های فوتبالی نمی خواهند در فرهنگ فوتبال انقلابی بکنند
    تاکی باید در زمینی که دشمن برای غفلت طراحی کرده بازی کنیم

  56. ف. طباطبائی می‌گوید:

    آتشفشان بصیرت استغفا داد. کلا خود درگیری داشت!!

  57. بیسیمچی می‌گوید:

    سلام کسی از حرف من نرنجه/ بعدی که خوندی بریز تو گنجه
    آهای کریمی آقاجون کجایی؟ / حدادیان گوش کن به من خدایی

    هرچی دلتون خواست به محمود گفتید/حواستون هست که یهو نیفتید
    نیمه پر لیوان رو ندیدید/به قسمت خالیه اون چسبیدید

    یاد امام و شهدا رو خوندید/پلاک عشق وتو خاکا نشوندید
    پس چرا حرف آقا رو نخوندید/ پای عهد و قرارتون نموندید…

  58. چوک دیریا می‌گوید:

    اینم یه کلیپ توپ از سیاست خارجی مقام معظم رهبری
    اینم لینکش:
    http://sarafrazan2.blogfa.com/post-57.aspx

  59. 1 کنجکاو می‌گوید:

    برادر حسین سلام میخواستم بدونم به نظر شما چرا دکتر از واژه بیداری اسلامی استفاده نمیکنه و مدام میگه بیداری انسانی؟؟

  60. Kayvan می‌گوید:

    عکس/ جوانی که بخاطر بی پولی ازدرد به خود می‏ پیچد

    سلامت نیوز : دنیای غریبی است آقا … دراین مملکت عده ای ۳۰۰۰ میلیارد اختلاس می کنند و کمی آنطرف تر «رضا» در عنفوان جوانی بخاطر بی پولی از درد به خود می پیچد.
    آقای رئیس جمهور درابتدای مهرماه از دانش آموزان پرسیده : اگر بجای رئیس جمهور بودید چه می کردید؟ …. و دختر رضا درجواب این پرسش نوشته است : اگر بجای آقای رئیس جمهور بودم ، اولین کارم این بود که دست و پای پدرم را به او پس می دادم.!!

    دخترک امروز از من پرسید :‌یعنی نامه ام رامی خواند؟! … و من نتوانستم جوابش را بدهم.

    رضا ۳۹ سال سن دارد. دو سال قبل براثر سانحه برق گرفتگی (۱۱۰۰۰ ولت) به فلاکتی گرفتار آمد که در عکس می بینید … شرکتی که رضا در استخدامش بوده توانسته خود رااز پرداخت خسارت به او رها سازد… آنها راههایی را بلد بوده اند که (رضا) هنوز هم به درک آن نرسیده … است.

    در این دو سال چه برخانواده رضا رفت ؟… وقتی که ۱۱ عمل جراحی را شاهد بودند … بخدا سوختند. همه شان سوختند ….. مثل رضا

    پدرش که کارگر بازنشسته راه آهن است تنها مایملک اش از این دنیا که در یک خانه دو اطاقه خلاصه شده بود را فروخت و خرج فرزندش کرد و خودش به فلاکتی باور نکردنی به اجاره نشینی در دورترین نقطه شهر رفت.
    پیرمرد ، حالا مجبور است درخیابان های شاهین شهر و با اتومبیلی که همشهریان از سر دلسوزی دراختیارش می گذارند بدنبال مسافر بدود بلکه از پس مخارج درمان دردهای فرزندش که زیرگوشش ناله های جگرخراش می کند برآید … اما نمی آید.

    کلیه های (رضا) دارد عفونت می کند. عروق اش تاب گردش خون از دست می دهند. استخوانهایش مرتب رشد می کنند واز زیر پوست بیرون می زنند…

    آنوقت وقتی در روزنامه می خوانم که دراین مملکت افرادی ۳۰۰۰ میلیارد تومان اختلاس می کنند آنهم درحالیکه (رضا) پول خرید ۴ دانه کپسول ضد چرک را ندارد ، جان به سر می شوم.

    باری … دولت فخیمه در ارتفاعات و قلل گام می زند و از مدیریت جهان سخن می گوید اما (رضا) در پست ترین نقطه عمیق زندگی ، پایی ندارد تازندگی ساده خود را گام بزند و زندگی محقرش رامدیریت کند.
    آقا … کجا داریم می رویم ؟

    دانشکده توانبخشی تهران برای پروتز دست و پای رضا فاکتور صد میلیونی صادر کرده و مدیر بهزیستی قول داده اگر مسئولان بالاتر قبول کنند ۲ میلیون تومان آنهم پس از طی مراحل قانونی و بلند و کوتاه شدن آدمی مثل رضا که پا ندارد (شاید) به او کمک نماید.

    بسیار خوب ، این از کرامت دولت کریمه ، دولتی که می گویند رئیس جمهور محترمش برای رفاه مردم شبها خواب ندارد. به آمریکا می رود تا حقوق امثال رضا را از شکم استکبار جهانی استیفاء نماید… اما می پرسم ما – مردم – در کجای این قصه قرار داریم؟ مایی که مسلمانیم و درد و رنج آدمیان را باعینک نوعدوستی قواره می کنیم.

    با شما هستم : حاج آقا… حاج خانم … آیا می توانید یک گل لبخند به دختر بچه ای که پدرش دست و پا ندارد هدیه کنید؟

    رضا می گوید : بنویس من از کسی پول نمی خواهم… اگر کسی قصد کمک دارد هزینه پروتز دست وپایم را بپردازد تا وقتی دخترم در عالم بچگی می پرسد : پس کی دست و پایت برمی گردند تا مرا مثل بچه های دیگر به پارک ببری؟… جوابی داشته باشم.

    این روزها ، رضا ، در آغوش کشیدن فرزندش را یک (رویا) می داند. بیائید به رویای ساده (رضا) جامه عمل بپوشانیم.
    به قدر مسلمانی خود…

    شماره تماس جهت دریافت اطلاعات بیشتر : ۰۹۱۳۵۵۰۰۹۶۹

  61. به جای امیر می‌گوید:

    قلقلک (گفت و شنود)

    گفت: بسیاری از رسانه ها و تحلیل گران برجسته آمریکایی و اروپایی ادعای دولت آمریکا درباره تلاش ایران برای ترور سفیر عربستان را یک داستان جعلی دانسته اند.
    گفتم: حالا چه دلیل و سندی برای این ادعا ارائه کرده اند؟!
    گفت: سند و دلیلی که ارائه نکرده اند فقط دادستان کل آمریکا می گوید یک ایرانی تبعه آمریکا به سفارش سپاه قدس از یک باند بزرگ قاچاق مواد مخدر در مکزیک خواسته است با دریافت ۵/۱ میلیون دلار سفیر عربستان را ترور کند!
    گفتم: حالا که بدون دلیل و سند می توان حرف زد، دادستان کل ایران هم باید بگوید، یک تبعه آمریکا به سفارش اوباما از همان باند مکزیکی خواسته است با دریافت ۵/۱میلیون دلار سر هیلاری کلینتون را زیر آب کند!
    گفت: هفته نامه آمریکایی «فارین پالیسی» با تمسخر خطاب به دادستان آمریکا نوشته است برای ادعای خود دلیلی نیاورد که باعث رسوایی بیشتر می شود.
    گفتم: از شخصی پرسیدند اگر ۴ تا کله گوسفند داشته باشیم و ۱۶ تا پاچه از کجا می توانیم بفهمیم که کدام پاچه مال کدام کله است؟ و یارو جواب داد، اینکه کاری ندارد، پاچه ها را قلقلک می دهیم، هریک از کله ها که خندید می فهمیم پاچه مال همان کله است!

  62. یاسر می‌گوید:

    می کشی مرا حسین…
    یا حسین

  63. ف. طباطبائی می‌گوید:

    از سر شب تا حالا سایت خیلی بد و به سختی باز میشه، چرا؟؟؟

  64. مصطفی می‌گوید:

    سلام داداش- می تونم خودمو لوس کنم بهت بگم داداش…دیگه حدود یک سالی می شه به بهشت و قطعه ی با صفاش سر می زنم…
    حرفای خوبی برای جواب به اونایی که بعد بازی نماینده ی ایران با نماینده ی بحرین کلی ایراد و اشکال گرفتن و حالا می فهمم که بی راه هم نمی گفتن
    ممنون داداش

  65. ادریس می‌گوید:

    آخرین پستم دیدِ کمی مسلمانانه به فامیل هاست!

  66. فدایی رهبر می‌گوید:

    اینجا تهران… چهارمین شب بدون حضور آقا… شهر به نفس افتاده است، آقا جان برگرد

  67. دنی می‌گوید:

    سلام داداش حسین سالار،زیارت قبول حاجی.
    جای همه تون امروز کرمانشاه و گیلانغرب خالی بود. نمیدونید چه کردن مردم،
    متاسفانه تلوزیون استقبال بی نظیر مردم محلی رو نشون نداد، دیدنی بود خداوکیلی.
    با چنان عشق و هیجانی به استقبال اومده بودن که هر بیننده ای رو تحت تاثیر قرار میداد.

    الان بهم تقلب رسوندن که بگم (به قول داداش حسین):
    “چشم خامنه ای روشن، چشم دشمناش کور!”

  68. چشم انتظار می‌گوید:

    تقبل الله اعمالکم انشاءالله
    منتظر دست آورد های سفر زیارتی داداش حسین هستیم.

  69. سلام
    خداحافظ ش ر ه ن ا ی

    اما دیگر شرهانی نداریم…
    منتظرم

    یاعلی
    لبیک یا امام خامنه ای

  70. امین رحمانی می‌گوید:

    سلام داداش عزیزم
    خیلی مردی به خدا
    نه فقط تا خود ظهور میخامت بلکه بعدش کنار اونی که باید باشی میخامت
    فقط ی نکته ای به نظرم اومد بهت بگم
    یه جای متن خیلی اغراق کردی و زیاده روی کردی یه چیزایی تو مایی کفرشده
    کریمی مداح امام حسینم همینو گفت
    کمکم کن تو سوال اولی(نکیر و منکر تو قبر) بگم علی دیگه هرچی که بگن بگم حسین
    حالا تو آمدی به جای حسین نوشتی علی بن موسی الرضا
    به نظرت یه کم بدجور نیست
    البته هرجور صلاحته
    موفق باشی

  71. داود می‌گوید:

    نقدی بر تبلیغ شیر وارنا – ترفندی نگهدارنده برای ماندگاری مخاطب!

    وبلاگ راستیان

    http://rastiyan.mihanblog.com

  72. ف. طباطبائی می‌گوید:

    سروده جدید علیرضا قزوه راجع به “وال استریت و سپاه قدس”

    اینها که ایستاده اند در وال استریت
    و داد می زنند ۹۹ درصد ما

    اینها هم از سپاه قدس اند؟!

    یازده سپتامبر هم لابد
    کار سپاه قدس بود!
    و کسری بودجه امریکا

    سقوط ارزش آقای اوباما…
    حتّی گرسنگی سومالی
    سقوط بورس لندن
    کوررنگی سازمان ملل
    و سونامی هایی که در راه اند…
    تمام شان کار سپاه قدس است!
    دمپایی یی که رد شد روزی

    از کنار گوش آقای بوش
    کار سپاه قدس بود!
    و مردمی که می جنگند در لیبی
    تمام شان عضو سپاه قدس اند!
    جوانان میدان التحریر
    زنان بحرینی

    که خواب شاه عربستان را آشفته کرده اند
    یک شعبه از سپاه قدس اند

    اسناد ویکی لیکس

    ترور مالکم ایکس هم لابد کار سپاه قدس بود

    با این همه
    عالی جناب اوباما!
    حکایتی ست که می گوید

    هیچ شیری
    موش مرده نمی گیرد
    لااقل می گفتی گاوی،
    بوفالویی
    پرزیدنت صهیونیستی…
    شما که در هالیوودتان
    گنجشک را با هواپیما عوض می کنید
    آدمها را با روبات
    غول هایی می سازید
    که هرچه تیر می خورند نمی میرند
    شما که می توانید از یک موش مرده
    یک شیّاد بسازید
    و هر لحظه از دوربین هایتان

    یک فاحشه بیرون بیاورید

    می توانید از ترکیب کوکائین و کوکاکولا

    جاسوس بسازید

    اماّ

    ما هم بیکار نبودیم
    گیرم به طنز در نطنز
    یا به جد در نجد
    عشق را غنی سازی کردیم با عقل
    پیوند زدیم شعر را با فریاد

    عالی جناب اوباما !

    با همان دماغ پینوکیویی ات
    از زیر دشداشه ی شیخ نفت
    بیرون بیا لطفا …
    حالا نوبت توست
    یا حبیبی…
    تکان نخور که منفجر خواهی شد
    در زیر کلاه کوچک شیمون پرز!
    – انفجار پشت انفجار-
    تکان نخور آقای پرز!
    که متّصل شده با فیبر نوری
    به دمت

    بچه های سرراهی بالاترین…

    و متصل شده اند به تو
    جرسی ها و چرسی ها
    با تمام تخس هایی

    که پستان مادرشان را گاز گرفته اند

    که متصل شده اند به تو جیرجیرک ها و قورباغه ها

    و متصل شده است به تو خبرگزاری بی بی سی
    با تمام نوه ها و نتیجه هایش
    تکان نخورید!
    تمام تان در محاصره ی سپاه قدس اید!
    لبخند بزنید
    قطعنامه صادر کنید
    و شکلک در بیاورید
    شما در مقابل دوربین مخفی مردم قرار دارید…

  73. روسیاه می‌گوید:

    بسم رب الحسین(ع)
    ۲روز دیگر می شود چهل روز مانده به محرم…

    وچه زیبا می شود که در این چهل روز با خواندن چهل زیارت عاشورا (هر روز یک زیارت عاشورا) به استقبال محرم برویم به امید اینکه محرم را خوب درک کنیم و ارباب بی کفن کربلای همگیمان را امضا کنند…انشاالله
    *****************************
    تاریخ شروع طرح:سه شنبه ۹۰/۷/۲۶
    تاریخ پایان طرح:شنبه۹۰/۹/۵شب اول محرم
    *****************************
    درصورتی که تمایل دارید در این طرح شرکت نمایید لطفا اطلاع دهید. در صورت امکان در فضای مجازی و غیر مجازی در اطلاع رسانی این طرح حقیر را یاری کنید.
    یاعلی مدد

  74. به جای امیر می‌گوید:

    مدحی ۲(گفت و شنود)

    گفت: انتشار سلسله مقالاتی که مصطفی تاجزاده از زندان برای سایت های ضد انقلاب می فرستد باعث شک و تردید گروه های اپوزیسیون نسبت به وی شده است.
    گفتم: چرا؟! چطور مگر؟!
    گفت: مثلا سایت خودنویس نوشته است؛ این چه زندان و شکنجه ای است که آقای تاجزاده به راحتی علیه رژیم مقاله می نویسد و از زندان اوین برای چاپ به بیرون می فرستد و در سایت های اروپایی و آمریکایی منتشر می شود و تازه، روز به روز هم لپ هایش گلی تر می شود و شکمش جلوتر می آید؟!
    گفتم: خب! شاید مسئولان زندان متوجه ارسال این مقالات نشده اند!
    گفت: همین سایت نوشته است؛ بر فرض که اولین مقاله را متوجه نشدند، مقالات دوم و سوم و چهارم و پنجم و… که پشت سر هم می فرستد و منتشر می شود چی؟!
    گفتم: چند ماه پیش هم که گفته بود تقلب در انتخابات ریاست جمهوری محال بوده است، جیغ اپوزیسیون درآمده بود!
    گفت: سایت ضد انقلابی بالاترین نوشته مدحی شماره ۲ همین آقای تاجزاده است که به جای کار کردن برای جنبش سبز، ما را سر کار گذاشته!
    گفتم: چه عرض کنم؟! به یارو گفتند با «مترو» جمله بساز، گفت «سر این مترو بگیر»!

  75. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    سلام و عرض ادب خدمت آقای قدیانی و اهالی قطعه۲۶،
    چند روزی نبودم و شدیدا دلم برای فضای این قطعۀ بهشتی تنگ شده بود.

    اینجا قطعه ای از بهشت است و اهل این قطعه بودن افتخاریست برای ما.

  76. جلال معترف می‌گوید:

    آقاجان:

    از دم صبح، کمیت دل شیدا لنگ است/ بی تو تهران همه جا تار و سحر بی رنگ است

    تو که یک روز ز ما دوری و کرمانشاهی/ قدر یکسال برای تو دل ما تنگ است

  77. جلال معترف می‌گوید:

    داداش حسین دلمون تنگ شد، آسید شما کجائی؟ برنگشتی از ماموریت؟
    سید جان شما که میری ماموریت داداش حسین هم بی حوصله میشه،دقت کردی؟
    جفتتون برگردید تو رو خدا (از اون شکل زرد غمگین ها که بچه ها میذارن و من بلد نیستم بذارم)

  78. سنگربان می‌گوید:

    سلام!
    چند روز پیش یه وبلاگی دیدم که ظاهرا مال بچه های بسیج دانشجویی بود که رفته بودند ورزشگاه آزادی….
    البته عکس هایی که تو دستاشون داشتند اون روز ، پرچم ایران و یا زهرا بود…
    ولی یه سری عکس که عکس شهدا ی بحرین بود دیدم و لباس هایی پوشیدند که عکس میدان لولو روش بود…..
    البته تو ورزشگاه برخورد خیلی بدی باهاشون داشتند…..
    نمی دونم شاید به قول شما جاهای بهتری هم هست که از این مسئله بهتر بهره برداری کنیم ….
    شاید یک گزارشگر ورزشی می تونه دین خودشو به مردم بحرین حین گزارشگری خودش ادا کنه…..
    و یا مثلا یک وزیر امور خارجه با نوع رفتار ش و برخورد با یک مقام بحرینی و…..
    در هر حال نیت این افراد تو ورزشگاه دفاع از حق مردم مظلوم بحرین بود ….
    شاید اشتباه کرده باشند ولی بعضا دیده می شه که با فتنه گران و ضد انقلاب بهتر رفتار می کنند و لی به بچه بسیجی ها که می رسند با تندی برخورد می کنند …..

  79. عباس اسلامی می‌گوید:

    سلام رفقا

    شعر جدید استاد قزوه با نام : وال استریت و سپاه قدس!!!

    اینها که ایستاده‌اند در وال استریت
    و داد می‌زنند ۹۹ درصد ما
    اینها هم از سپاه قدس‌اند؟!
    یازده سپتامبر هم لابد
    کار سپاه قدس بود!
    و کسری بودجه امریکا
    سقوط ارزش آقای اوباما…
    حتّی گرسنگی سومالی
    سقوط بورس لندن
    کوررنگی سازمان ملل
    و سونامی‌هایی که در راه‌اند…
    تمام شان کار سپاه قدس است!

    دمپایی یی که رد شد روزی
    از کنار گوش آقای بوش
    کار سپاه قدس بود!
    و مردمی که می‌جنگند در لیبی
    تمام شان عضو سپاه قدس‌اند!
    جوانان میدان التحریر
    زنان بحرینی
    که خواب شاه عربستان را آشفته کرده‌اند
    یک شعبه از سپاه قدس‌اند
    اسناد ویکی لیکس
    ترور مالکم ایکس هم لابد کار سپاه قدس بود

    با این همه
    عالی جناب اوباما!
    حکایتی‌ست که می‌گوید
    هیچ شیری
    موش مرده نمی گیرد
    لااقل م‌ گفتی گاوی،
    بوفالویی
    پرزیدنت صهیونیستی…
    شما که در هالیوودتان
    گنجشک را با هواپیما عوض می‌کنید
    آدمها را با روبات
    غول‌هایی می‌سازید
    که هرچه تیر می‌خورند نمی‌میرند
    شما که می‌توانید از یک موش مرده
    یک شیّاد بسازید
    و هر لحظه از دوربین هایتان
    یک فاحشه بیرون بیاورید
    می‌توانید از ترکیب کوکائین و کوکاکولا
    جاسوس بسازید
    اماّ
    ما هم بیکار نبودیم
    گیرم به طنز در نطنز
    یا به جد در نجد
    عشق را غنی سازی کردیم با عقل
    پیوند زدیم شعر را با فریاد
    عالی جناب اوباما!
    با همان دماغ پینوکیویی‌ات
    از زیر دشداشه‌ی شیخ نفت
    بیرون بیا لطفا …
    حالا نوبت توست
    یا حبیبی…
    تکان نخور که منفجر خواهی شد
    در زیر کلاه کوچک شیمون پرز!
    – انفجار پشت انفجار-
    تکان نخور آقای پرز!
    که متّصل شده با فیبر نوری
    به دمت
    بچه‌های سرراهی بالاترین…
    و متصل شده‌اند به تو
    جرسی‌ها و چرسی‌ها
    با تمام تخس‌هایی
    که پستان مادرشان را گاز گرفته‌اند
    که متصل شده‌اند به تو جیرجیرک‌ها و قورباغه‌ها
    و متصل شده است به تو خبرگزاری بی بی سی
    با تمام نوه‌ها و نتیجه‌هایش
    تکان نخورید!
    تمام‌تان در محاصره‌ی سپاه قدس‌اید!
    لبخند بزنید
    قطعنامه صادر کنید
    و شکلک در بیاورید
    شما در مقابل دوربین مخفی مردم قرار دارید…
    ۲۳ مهرماه ۱۳۹۰

  80. ف. طباطبائی می‌گوید:

    با اجازه مسئول مربوطه که تشریف نداره، ظاهرا!!

    آنلاین ۱۷ نفر منتظر.

  81. علی می‌گوید:

    سلام.
    با نظرت موافقم داداش

  82. سلاله 9 دی می‌گوید:

    بسم رب الفاطمه(س)

    ۶۳* امام حسن علیه السلام:

    همانا محبّت و دوستى با ما اهل بیت رسول الله (صلى الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان ـ از نامه اعمال ـ مى شود، همان طورى که وزش باد، برگ درختان را مى ریزد.

    (بحارالأنوار، ج۴۴، ص ۲۳)

  83. داهول می‌گوید:

    سلام دوست عزیز؛
    وب قشنگ و با حالی داری، مطالبت هم با محتواست.
    من داهولم، از این که افتخار دادی و حرف ام رو میخونی خوشحالم، فکر کنم ارزش اینو داشته باشم که یه بار به هم سر بزنی! درسته ما همدیگرو نمی شناسیم و تا حالا هم و ندیدیم ولی خوب همیشه همین طوری آشنائی ها شروع میشه و بعد دوستی های محکم رو شکل میده، حرف های زیادی برا گفتن دارم، حکایت های تلخ و شیرین گذشته که به درد آینده می خوره؛ بهت از همه چیز میگم: سیاست، فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و ….؛ حرف بیخودی هم نمی زنم، درسته تازه به دنیا اومدم و هنوز بچه ام، ولی حرف ام حرف های بزرگتر هاست بعضی هاشو شنیدم، بعضی هاشم خوندم، یه کمیشم دیدم، بهت قول میدم بیشتر حرف هام رو تو هیچ سایتی پیدا نمی کنی، چون کشاورزی که منو ساخته سعی می کنه از لا به لای کتاب ها حرف های تازه برات در بیاره، رو هم رفته فکر می کنم مترسک خوبی ام، لا اقل ارزش یه بار دیدن رو که دارم … !!!!!

  84. فریاد فداییان رهبر می‌گوید:

  85. یه بیست و شیشی می‌گوید:

    سلام داداش حسین
    زیارت قبول
    دلمون برات تنگ شده بود
    راستی چرا چند وقته دیوونه داداشی نیست؟!
    وقتی شاعر قطعه نباشه، اینجا یه چیز گم شده داره
    نمیدونین دیوونه داداشی وبلاگ داره یا نه؟

  86. سیده زهرا می‌گوید:

  87. چشم انتظار می‌گوید:

    اجازه می خوام در فضایی که تقریبا” تمجید از رییس جمهور، در جامعه به جهت مسائل پیرامونی، که همه خبر دارین کم شده و حملات فراوان. و اندک افرادی مثل داداش حسین نقد های بجا و تعاریف بجا در رابطه با ایشون دارند، یک دست مریزاد و یک تشکر از رییس جمهور مکتبی بکنم به خاطر شروع مجلس دانش آموزی با این مطلب که، تشکر کردند از حضور پرشور مردم کرمانشاه به خاطر استقبال از رهبر عزیز انقلاب و تأکید بر رابطه ی عمیق مردم و رهبری معظم، توسط ایشان.

  88. سایه/روشن می‌گوید:

    یک کمی هم درد ما رو بچشین بد نیست.
    تازه نبودن آقا رو تو شهرتون حس کردین؟ اگه جای ما بودین چه حسی می داشتین؟
    همین روزا که استقبال مردمو نشون می داد، از این ناراحت بودم که چرا وقتی میان مشهد اینجوری نمیان، کاش همه میتونستن برن توی خیابون و منتظر آقا بشن. کاش از شوق دیدنش تا صبح تو خیابون می موندیم. کاش همه جا رو به خاطرش گل می زدیم. کاش از شوق اومدنش به هم می خندیدیم و اشک می ریختیم.
    اما نمی دونم چرا اینجا این جوریه! فقط روی بنرای عمودی متصل به تیرای چراغ برق خیابونا با فونت ریزی اعلام میکنن که خلاصش اینه:
    دیدار فقط صحن جامع، ساعت ۴ والسلام!
    تازه اگه هوا خوب باشه و گرنه، که قرارمون توی یکی از رواق هاس. که اگه قصد کنی بری معلوم نیست سالم برمی گردی یا نه. چون زیر دست و پای مردم له میشی.
    خلاصه که از درد ما هیشکی خبر نداره. نه قمی ها و نه کرمانشاهی ها!
    .
    .
    .
    راستی، دوست دارم زودتر از لنز دوربین آقای “علی اکبر بهشتی” شهرمو ببینم.

  89. سایه/روشن می‌گوید:

    پیروی کامنتی که عرض شد! اینی که گفتم مخصوص تحویل ساله، که اونم نصیب زائرین محترم میشه! در مواقع دیگه خودمون از بقیه دیرتر خبردار میشیم، که مثه یه فرشته اومدن حرم و رفتن.
    به یه دوستی می گفتم_البته به این قضیه ارتباط خاصی نداره_ اسمشه که ما اینجاییم وگر نه، نه ایام شهادت و نه ولادت، نه محرم و نه ماه رمضون، خلاصه در اوقات خاص نمی تونیم اون جوری که دوس داریم بریم زیارت. چون میگیم مخصوص زائران عزیزه که با سلیقه تشریف دارن و به موقع میان و همیشه نیستن.

  90. به جای امیر می‌گوید:

    حلوا (گفت و شنود)

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: در خبرها آمده که کره جنوبی قرار است ۱۶ نیروگاه اتمی در عربستان احداث کند!
    گفت: موش توی سوراخ نمی رفت، جارو هم به دمش بسته بود! برای آل سعود که در سراشیبی تند سقوط دست و پا می زند، تصمیم به احداث ۱۶ نیروگاه اتمی خنده دار است.
    گفتم: می خواهند وانمود کنند که اوضاع عربستان به اندازه ای آرام است که به فکر ایجاد ۱۶ نیروگاه اتمی نیز افتاده اند!
    گفت: حیوونکی ها از نزدیکی سقوط خود آنقدر دلهره دارند و نگرانند که عقلشان نمی رسد برای رد گم کردن لااقل به احداث یک نیروگاه اشاره کنند، نه ۱۶ تا که مرغ پخته را هم به خنده می اندازد.
    گفتم: یارو به همسرش گفت، برای ناهار حلوا درست کن! و همسرش گفت؛ نیم کیلو آرد بخر با ۵ کیلو روغن! یارو با تعجب پرسید؛ مگه چه خبره! برای نیم کیلو آرد که ۵ کیلو روغن لازم نیست و همسرش گفت؛ مرد حسابی! خودت هم که میدونی از حلوا خبری نیست، پس بذار چرب تر باشه!

  91. جلال معترف می‌گوید:

    خشک سالی شده، ای بارش باران برگرد
    جانشین خلفِ پیر جماران، برگرد

    نَفَسَت حافظِ این شهر گناه آلود است
    نازنین رهبر ما، زود به تهران برگرد…..

  92. جلال معترف می‌گوید:

    قطعه۲۶ امید ماست، داداش حسین کجائی؟
    آقا رفته شما هم نمیتونی تهرانو تحمل کنی داداش؟!

  93. ستاره می‌گوید:

    خوشا به حال شما که این همه حس وحال خوب دارید…

    واسه عرفه راهی ی شش گوشه با صفای اربابم
    اما یه چیز بزرگی هست که نیست….یه در به دری همیشگی
    یعنی خیلی نبودش حس میشه
    یه ترس بزرگ از رفتن وبی لیاقتی وبرگشتن وشکستن حرمتش………

    دعا بفرمایید.
    یاعلی

  94. فدای رهبر می‌گوید:

    سلام داداش و همه ی ستاره ها
    من که قراره این طرح “چهل روز مونده به عاشورا”رو انشاا… اجرا کنم.و به هر کی هم می تونم بگم.ممنون که یادآوری کردید.بیاید واسه ظهور آقا و حضور خودمون چله بگیریم…
    یا حسین(علیه السلام)….

  95. دکتر یونس می‌گوید:

    سلام علیکم و رحمه الله. سالگرد شهادت بابامه!شمام لینک ما هستین.من مراسم سالگرد مجازی ندیدم اما اختراعش کردم.یه ختم قرآنه درخدمتتون باشیم.

  96. ابوالفضل می‌گوید:

    سلام…..
    خدای زیبا ، زیبایی را دوست دارد….
    بچه های قطعه هم به روز شدن وبلاگ رو دوست دارند!
    نحن المنتظرون!……

  97. صبا می‌گوید:

    http://www.upsara.com/images/p4czgu2j33tgqcpepd0c.jpg
    http://www.upsara.com/images/zwg37t17b9bzggb1hcq8.jpg
    http://www.upsara.com/images/hbhuuvtdegpt8oorsv5.jpg
    سلام زیارت قبول
    همچنان در جوار امام رضا علیه السلام هستید؟ خوش به سعادت تان!

  98. سیداحمد می‌گوید:

    امروز سالگرد عملیات “میمک” (در برخی راهنماه ها عملیات عاشورا نام گرفته) است که در سال ۶۳، در ارتفاعات میمک با رمز “یا اباعبدالله الحسین” انجام شد.
    این عملیات با موفقیت به پایان رسید و در آن بخش هائی از خاک پاک میهن عزیزمان از دشمن بعثی باز پس گرفته شد.
    شادی روح شهدای این عملیات: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  99. سیداحمد می‌گوید:

    ۵۰ روز مانده تا عاشورا

    لبیک یا حسینِ زهرا…

    یا حسین!
    ای همۀ دلخوشی ام… آخرش می کشی ام…

  100. شریفی می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی

    جوانمردی رافقط وفای به عهدبه رهبربزرگواروفرزانه مان می بینم لاغیر.

    خسته هم نباشید برادرمحترم که متن تان کاملا منطقی بود.

  101. یاسر می‌گوید:

    سلام…
    السلام علیک یا سیدالشهداء.

  102. به جای امیر می‌گوید:

    دیگ (گفت و شنود)

    گفت: یک سایت سلطنت طلب به گروه های اپوزیسیون پیشنهاد جالب و جذاب و هیجان انگیزی داده است!
    گفتم: چه پیشنهادی؟!
    گفت: نوشته است، حالا که جنبش تسخیر وال استریت به راه افتاده و دولت آمریکا را تحت فشار قرار داده لازم است گروه های اپوزیسیون هم جنبش تسخیر خیابان فردوسی را راه اندازی کرده و این خیابان را اشغال کنند!
    گفتم: شاید منظورش این است که با حضور خود خیابان فردوسی را پر از آشغال کنند!
    گفت: چه عرض کنم؟! یکی از گروه های اپوزیسیون با فحاشی به رضا ربع پهلوی نوشته، چرا باز هم مثل پدرت پرت و پلا می گویی؟ اپوزیسیون در آمریکا و اروپا هم توان یک اجتماع ده نفری را ندارد. آنوقت چطوری به ایران برود و خیابان فردوسی را اشغال کند و…
    گفتم: یارو به رفیقش می گفت؛ اگر گوشت داشتیم، نخود لوبیا داشتیم و زردچوبه و پیاز هم داشتیم، دیگ همسایه رو قرض می گرفتیم و یک آبگوشت بار میذاشتیم! و بعد کمی فکر کرد و گفت؛ اما حیف که نون نداشتیم!

  103. یه بیست و شیشی می‌گوید:

    آقای قدیانی به خدا مبصرت بیشتر کامنتهای منو تائید نمیکنه
    اگر هم تائید کنه نصفشو حذف میکنه
    آقای قدیانی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  104. یه بیست و شیشی می‌گوید:

  105. جواد می‌گوید:

    سلام حاجی
    سلام سید
    سلام بچه های خوب قطعه
    دلتنگتون شدم شدید
    الان هم اشتباها یک سیستم دارای اینترنت افتاده دستم!!!

    حاجی جان, بچه ها! شرمنده ام اگه چندیدن روز نبودم
    درگیر امورات خیر هستیم, یک یا حسین دیگه مونده فقط!!!
    ان شاء الله میایم, با دستانی پر!

    فقط دعایمان کنید شما, خمین ما را بس است, در قطعه اگر کس است, که هست!

    یاعلی

  106. ف. طباطبائی می‌گوید:

    سلام و روز به خیر. زیارت قبول حاج آقا.

  107. پاییز می‌گوید:

    سلام

  108. سیداحمد می‌گوید:

    “به به!… ذکر ارباب. حب الحسین، اجننی. دیوانه شده ام از عشق ات آقا….
    بس که مستانه دیدم روی تو را ارباب؛ به لب ات می نهم لب، حال مرا دریاب. ای ماه ولایت، می میرم برایت. ای آقای خوبم. هستی ام فدایت. دست خودم نیست؛ مجنون نام حسین ام. سلام بر حسین. السلام علیک یا اباعبدالله. خودم اینجا، دلم کربلاست؛ ارباب. اجازه بدهی، می خواهم بیایم صحرای عرفات. اجازه هم ندهی، طوری نیست؛ نوکری ات که می توانم. بخواهی نخواهی غلام سیاه تو هستم ارباب. خراب خیمه ات کردی مرا، می خواهی رهایم کنی؟ من که رهایت نمی کنم. از ازل عاشقت بوده ام. ببین صدای قلبم را. می شنوی؟ در نهانخانه دل سینه زنی است. قلب من تکیه کوچکی است؛ متوسل به کربلای تو. “صفا” حرم توست. “مروه” حرم عباس. و سعی من در بین الحرمین. و “هروله” کار زینب بود؛ در فاصله تل زینبیه تا گودی قتلگاه. اگر داغ هجران را زینب چشید و اگر از ورای لب تشنگی سکینه، از خاک کربلا، زمزم نجوشید، هاجر کیست؟ تا کربلا یک افق است، مکه فقط شهری مکرمه است. و الحق که تا کف العباس هست، ابراهیم چه مقامی می تواند داشته باشد؟ و من مدت هاست که صحرانشین عشق توام، ای حضرت عشق علیه السلام. ای شهیدترین امام! عرفات، خیمه توست. رهایم کنی، سر می گذارم به بیابان. ای سالار زینب، مظلوم حسین جان. حج روی بی عشق تو کج روی است. ذکر طواف، زیارت عاشورای توست. و تو چون در راه خدا با غلو جان دادی، غلو در وصف تو رواست. و تو اگر به فرموده پدرت علی که سلام و درود خدا بر او باد، به دهانم خاک بپاشی، من که خاک کربلا را توتیای چشمم می کنم؛ دیوانه را جز رسم دیوانگی نیست. حب الحسین اجننی. کدام امام مثل تو مظلومانه و چنین عاشقانه به شهادت رسید؟ ابراهیم کجا از اسماعیل خود گذشت؟ نوح و ابراهیم و موسی و عیسای ما تویی. فقط تو. و محمد که صلوات خدا بر او باد، می گفت: “حسین منی و انا من حسین”. آری، امام عاشورا! عشق بازی با خدا کار تو بود. خدا حق دارد تو را خون خود بخواند؛ ثارالله. چه قشنگ دلبری کرده ای از ۲ عالم. هر کدام از اعضا و جوارح ات که در دعای عرفه مثال آوردی، زخم خورد در کربلا. دعای عرفه تو، نیایش عابد با معبود نیست. دعای کمیل نیست؛ نجوای عاشق است با معشوق. و چه عاشقانه سخن با خدا را به درازا کشاندی. و حرف پشت حرف. همه خانه خدا را طواف کردند و تو خدای خانه را. قبله فقط برای نماز کعبه است. برای شهادت برای زندگی برای عاشقی، قبله ما کربلاست؛ “حرم الله است حرم، حرم حسین”. باید در وصف تو غلو کرد. تو با غلو از جان خود گذشتی. و قطعه قطعه شد همه آن اعضا و جوارحی که در دعای عرفه، معرف حضور ماست. ابراهیم تاب یک اسماعیل را نداشت. نداشت که خدا برای ذبح، قوچ فرستاد. آنکه هم از علی اکبر گذشت و هم از علی اصغر و هم از عباس و هم از زینب و هم از رباب، تو بودی ارباب. تا غلو نکنی، وصف تو کامل نمی شود. تو عادی به شهادت نرسیدی ارباب. تو در عشق بازی با خدا غلو کردی. و “الان” که دیدی عباس را، کمرت شکست. می خواهی از زبان خودت روضه عباس بخوانم؛ “ساقی تشنه کامم روح ادب عباس، ای امید خیامم ماه عرب عباس؛ تا به خون نشستی پشتم را شکستی، آمدم کنارت از چه دیده بستی؛ بعد تو بی پناهم اهل حرم وای وای، با چه رو پیکرت را خیمه برم وای وای؛ تا که از صدر زین افتادی بر زمین، بعد تو چه سازم ماه ام البنین”.

    بخشی از دلنوشت های “داداش حسین” در سفر حج سال گذشته؛
    چقدر زیباست.
    داداش حسین؛
    دلمان تنگ شده برای دلنوشت هایت ها!

  109. سیداحمد می‌گوید:

    سایه/روشن

    این اولین کامنت شماست!

    “سایه می‌گوید:
    ۲۱ دی ۱۳۸۹ در t ۰۰:۱۸

    سلام برادر حسین.
    از مطالب ارزشمندتان استفاده میکنم. قلم زیبایتان سوز عجیبی دارد. مدت کوتاهیست که با شما آشنا و از مخاطبانتان شده ام. امشب بدجور دلم گرفت، انگار ما دوران کودکیمان هم با همه فرق داشت، نمیدانم اما فکر میکنم کودکی ما باید با بقیه متفاوت باشد. ما دلشوره های مادر وپدرمان را دیده ایم،ما طعم خون را چشیده ایم با همان سادگی و معصومیت کودکی. ما در حقیقت کودکی کوتاهی داشته ایم… ممنون که در بیاد آوردن این خاطرات سهیم بودید…”

    مطلب “سلام خانم خامنه، سلام خانم رضائی”
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    خیلی پیدا کردنش سخت بودها؛
    یعنی که یعنی!

  110. شهرام می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی…

  111. سبحان اکرمیان می‌گوید:

    سلام علیکم.
    آقای قدیانی نوجوانی ۱۶ ساله هستم .در مدرسه ما قرار شده است علاقمندان درباره زندگی وخاطرات یکی ازشهدای ۸ سال دفاع مقدس تحقیق کنند و آن خاطرات را ارائه دهند.
    من نیز دوست داشتم در مورد پدر بزرگوار شما شهید اکبر قدیانی مطالعه کنم اما منبعی به جز کتاب نه ده آن هم قسمت وصیت نامه ایشان در اختیار ندارم.
    لطفا اگر کتابی هست معرفی نمایید ویا اگر نه چندتا از خاطرات ایشان،محل ونحوه ی شهادت واطلاعاتی از این قبیل را در اختیارم بگذارید.
    از شما ممنونم.

    یا علی

  112. سیداحمد می‌گوید:

    ۴۹ روز مانده تا عاشورا

    لبیک یا حسینِ زهرا…

    دور حرم دویده ام… صفا و مروه دیده ام…هیچ کجا برای من… کرببلا نمی شود…

  113. جلال معترف می‌گوید:

    سلام بر قطعه بهشتی ما/ احساس میکنم چراغ قطعه روشنه.
    اگر حسم درسته پس سلام بر هر دو عزیز

  114. سایه/روشن می‌گوید:

    سلام
    ممنونم از اینکه وقت گذاشتید.
    مطمئنید که اولی بوده؟ خودم که اون بحث توی کامنت ها رو یادم بود.
    همون که درباره ی پشت سر هم نوشتن متن ها پیش اومد.
    نمی دونم شاید بعد از این نوشته بودم. چون جواب داده بودن تو ذهنم مونده.
    اگه برای شما که قطعه رو از حفظین سخت بوده پس برای من حتما ناممکن بوده.
    واسه همین بی خیالش شده بودم.
    این رو هم بگم که یه نفر دیگه هم با نام سایه کامنت میذاره که من نیستم.
    .
    .
    .
    آخه از وقتی به سایه تذکر دادین داره روشن میشه!

  115. سیداحمد می‌گوید:

    “آخه از وقتی به سایه تذکر دادین داره روشن میشه!”
    🙂

    از این کامنت تا حدود ۲ ماه قبلش، هیچ کامنتی از شما وجود ندارد!
    از طرفی شما در این کامنت گفتید: “مدت کوتاهیست که با شما آشنا و از مخاطبانتان شده ام.” یعنی ممکن است ۳ ماه قبل از این کامنت، کامنتی گذاشته باشید؟ در این صورت پس چرا گفتید مدت کوتاهیست؟
    اگر اشتباه نکنم، به احتمال قوی همین کامنت اولتان است!

  116. چشم انتظار می‌گوید:

    آخه با چه زبونی بگیم دل تنگتیم داداش.
    آ سید احمد، شما یه چیز بگین، نه نه نگین! آخه شما خودتونم شریک جرمین. دلمون واسه شما هم یه ذره شده. میاین یه سری می زنین دو تا کامنت تأیید می کنید و یه یاد آوری از یه دلنوشت با حال می کنید و یاعلی.
    انتظار سخته، اونم چشم انتظاری!
    این هم یه سرقت ادبی با اندک تغییر.
    می شینم سر راهت تا که برگردی به قطعه!
    خداپشت و پناهت تا که برگردی به قطعه!

  117. سلام علیکم
    زیارتتون مقبول درگاه حق
    قلمتو استوار
    شهادت نصیبتون
    التماس دعا
    یا حق

  118. سیداحمد می‌گوید:

    سبحان اکرمیان عزیز؛

    سلام!
    برای تحقیق راجع به شهید قدیانی، متن “روایت من از شهادت بابااکبر” صفحه ۳۸۲ کتاب “نه ده” را بخوانید. کتاب “گردان عاشقان” را هم بخوانید، این کتاب نوشتۀ “اصغر آبخضر” است و از انتشاراتی “نشر هماهنگ” (شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی) منتشر شده است.

    کلمه “بابا اکبر” و “شهید قدیانی” را در قسمت تفحص سایت(ستون سمت چپ، پائین ماه شمار قطعه)، جستجو کنید مطالب خوبی پیدا می کنید.

    http://upload20.ir/upload/13189621321829972036.jpg

  119. سیداحمد می‌گوید:

    “می شینم سر راهت تا که برگردی به قطعه!
    خداپشت و پناهت تا که برگردی به قطعه!”
    🙂
    آفرین!
    طبع همه داره شکوفا میشه.

    مطلب های قدیمی را بخوانید، خیلی کیف دارد.
    مثلا حج نوشته های داداش را بخوانید، کولاک است!

    داداش حسین هم البته امروز برگشتند؛ ان شاء الله کمی ایشان تمرکز کنند و آماده شوند، قطعه ۲۶ به روز خواهد شد.

  120. چشم انتظار می‌گوید:

    ممنون سید احمد عزیز. چه عکس با کیفیتیه. انگار همین الساعه، اونجا حضور دارم و دارم برای شادی روح بابا اکبر شهید، این آیه رو می خونم ( ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون) و برای خودم فاتحه ای.

  121. میلاد پسندیده می‌گوید:

    زیارت قبول حاجی… حتما یاد بچه های قطعه هم بودین!
    کلیپ شعر خوانی مشهدی:
    http://www.aparat.com/v/20b02dc95171540bc52912baf3aa709d3327

  122. میلاد پسندیده می‌گوید:

    🙂
    بر منکرش لعنت

  123. آذرخش می‌گوید:

    ســــــــــــــــــلام
    رسیدن بخـــــــــــــــــــــــیر.
    زیارت قبــــــــــــــــــــــــــول.
    ایشالا که سفر خوبی داشتید.

  124. به جای امیر می‌گوید:

    شایعه (گفت و شنود)

    گفت: امیرعباس فخرآور، ضد انقلاب فراری که در میان اپوزیسیون به نفوذی وزارت اطلاعات معروف شده می گوید؛ من نفوذی نیستم، بلکه ناصر زرافشان نفوذی است.
    گفتم: صدای آمریکا احمد باطبی را هم اخراج کرده و گفته است نسبت به همکاری وی با وزارت اطلاعات مشکوک شده ایم.
    گفت: نیک آهنگ کوثر هم توسط اداره مهاجرت احضار شده و متهم است مخفیانه با یکی از مراکز وزارت اطلاعات تماس تلفنی داشته ولی نیک آهنگ می گوید، قصد فریب مامور وزارت را داشته است!
    گفتم: اردشیر امیرارجمند مشاور فراری موسوی هم که هنوز نتوانسته اپوزیسیون را قانع کند که چگونه علی رغم مراقبت وزارت اطلاعات موفق به فرار از کشور شده است؟
    گفت: سایت بالاترین خطاب به اپوزیسیون نوشته مواظب باشید! کیهان اپوزیسیون را با این شایعات به جان هم انداخته است و می خواهد اپوزیسیون را بدنام کند!
    گفتم: کار برای وزارت اطلاعات بدنامی دارد یا کاسه لیسی سیا و موساد؟!… به یارو گفتند شنیده ایم از دزدی و کیف قاپی دست برداشته ای؟ و یارو با عصبانیت گفت؛ ای نامردها، باز هم شایعه درست کردند!

  125. سایه/روشن می‌گوید:

    اگه نبوده پس حتما همون اولیه.
    البته برای من هنوز هم زمان کوتاهیه وقتی خودمو با پای ثابت های خوندنی مقایسه می کنم! دو سه ماه که دیگه زمانی نیست.
    بازم از این که زحمتش رو کشیدین واقعا تشکر می کنم.

    واقعا که مبصرین!

  126. سایه/روشن می‌گوید:

    همین که حضور مبصر رو داریم پر رنگ تر حس می کنیم یعنی تا اومدن استاد و تشکیل شدن کلاس ها چیز دیگه ای نمونده!

  127. یه بیست و شیشی می‌گوید:

    ما اگر بخوایم خود داداش حسین کامنتامونو بخونه و جوابمونو بده باید چه کار کنیم؟بخدا دلم برای داداش حسین تنگ شده سید

  128. چوک دیریا می‌گوید:

    این لینکو گذاشتم برا سید احمد که به عاشورای ارباب علاقه منده:
    http://www.sarafrazan2.blogfa.com/post-58.aspx

  129. موسی می‌گوید:

    دیکتاتور لیبی “قذافی” هم به درک واصل شد.
    قذافی را از محل دفع فاضلاب بیرون کشیدند؛ صدام حسین را از سوراخ موش.

  130. الف.عسگری می‌گوید:

  131. احساس می‌گوید:

    پیداش کردم
    اگر شب اول قبرم از من ایرانی بپرسند، کعبه ات کجاست، کاش بتوانم خودم را برای «اوس کریم» لوس کنم و بگویم؛ اول مرا ببوس تا بعد بگویمت «طوس».
    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
    مشهدت که طیاره نمیخواد یه دل آواره میخواد که منم آواره آواره ام
    دلتنگتم آقا!خیلی خسته ام
    بی کسم ای شاه پناهم بده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.