آقامجید! شما کی تورنتو را فتح کردید؟!

مثل اینکه امروز سالگرد شهادتت بود، آقامجید پازوکی. ببخشید که یادم رفته بود. صدا و سیما هم یادش رفته بود. سهم تو از رسانه ملی، عین سهم توست از بی بی سی. شاید هم کمتر! گاهی VOA به تو فحش می دهد و گاهی مادر شهیدی که بغل دست اختلاس، اجاره خانه اش عقب افتاده، به جگرگوشه اش می گوید؛ ای بی معرفت!

آقامجید! من از روی عکست فهمیدم در چهارراه ولیعصر که این روزها شاید همین امروز، سالگرد شهادتت است. دلم گرفته. گاهی شهرداری، آرم شهرداری را بزرگ تر از عکس شهدا کار می کند. اینجا یکی هست به نام اسفندیار که به قول رئیس جمهور ۲۰ سال است که نماز شبش ترک نشده. عده ای حتی آن زمان هم که خامنه ای، «این عمار» می گوید، نماز می خوانند. احمدی نژاد خیال می کند که سفرهای استانی، جمهوری اسلامی را به پیروزی رساند. راستی آقامجید! این هفته دادگاه حاج منصور است. بنده خدا در دادگاه، باید «روضه باز» بخواند!

آقامجید! می خواهم درددل کنم با تو، اما یادم رفته چه سالی از سال های بعد از جنگ به شهادت رسیدی. حوصله جست و جو لای مجلات جنگ را هم ندارم. گور بابای گوگل. اصلا چه فرقی می کند چه سالی و دقیقا کجا به شهادت رسیدی. مهم این است که نیستی. پیش از ما بهتران لابد خبری از اختلاس نیست. راستی! تو هم گمانم تابعیتت دوگانه بود! بچه های وزارت نفهمیدند که ملیت تو مال کربلا بود. تو در رفتی بهشت، و عده ای فرار کردند تورنتو. اختلاس هم الان دیگر اسمش اختلاس نیست؛ هفته اول اختلاس بود، هفته دوم شد تخلف مالی، هفته سوم شد ناهنجاری اقتصادی، هفته چهارم شد سوء استفاده، هفته بعد هم که صفرها از جلوی پول ملی سفر کنند، ملت یک چیزی هم بدهکار می شود به دولت! بخند به ریش ما! حق داری مرد! فدای اون خنده های قشنگت! فدای آخرین نگاهت…

آقامجید! در ۷ + ۸ یا ۸ + ۹ یا چی + چی، اصلا دعوایی نیست و همه با هم در کسب قدرت، وحدت دارند و به جز شهدا، همه چهره های شاخص اصولگرا حتی جاسبی، در این همایش های سیاسی نماینده دارند. اصول گرا اما تو بودی، که شهادت بعد از جنگ، از اصولت بود. من به جای صندوق، می خواهم رایم را در تابوت تو بیاندازم و به شهدا رای بدهم. روزگاری بود که بزرگان، ملت را جذب می کردند، اما حالا حسن آقا پله می خوره باید فلانی رفسنجانی را نگه دارد و مکانیک سر کوچه، بهمانی نژاد را! نمی دانم؛ زمانه عوض شده، یا ما آدم ها عوضی شده ایم!

آقامجید! اگر به ریش ما بخندی، حق داری. تو در تفحص، پیکر شهدا را کشف می کردی و نسبت می دادی به محمودوند، به شاهدی، به آن شهید تفحص که اسمش یادم نیست، اما اینجا کاشفین اختلاس دارند به سر و کله هم می زنند. در فکه، تمام دوستان تو در تفحص، پشت یک وانت جا می شدند، اما اینجا هفلشت نفر، نمی گنجند در تمام مساحت ایران!!

آقامجید! پایداری در جبهه شما بود. ایستادگی هم. اصول گرایی هم. آهان! اسم آن شهید تفحص که یادم رفت، شهید علیرضا شهبازی بود. شاید هم نبود. شاید من دارم اشتباه می کنم. چند سال بعد همین موقع، من فکر می کنم که سید شهیدان اهل قلم، شهید حاج محمد احمد خرازی، سردار خیبر بود! و دوکوهه نام پادگانی است در جنوب، شاید هم بغل اردوگاه میرزا کوچک خان صحرایی!! مطبوعات و صدا و سیما و همه و همه به فکر جذب رای قشر خاکستری اند. کسی به فکر جذب خون شما نیست. من خوب می دانم که هنرپیشه زن معروف، به چه غذایی علاقه دارد، و در جریان وحدت گروه های اصول گرا هستم، اما نمی دانم که سنگر تو در فکه، سقفش آب می داد. دیر بجنبم، لیبرال بار می آورد مرا، نهادهای فرهنگی.

آقامجید! اگر سال بعد، همین موقع اسمت را فراموش کردم، تقصیر اراده های انقلاب اسلامی نیست، تقصیر اداره های جمهوری اسلامی است. راستی! خوب شد آن مین تو را کشت، و الا این زمین تو را دق می داد… در آن صورت، حتی شهید هم حسابت نمی کردند.

آقامجید! دیر رفتی، اما خوب رفتی…

راستی! بزرگترین بانک جهان اسلام، خانه رئیسش در ینگه دنیاست!! شما در ۸ سال جنگ، کی تورنتو را فتح کردید؟!

۲ متن آخر همین ستون:

یک: هر که می خواهد جریان انحرافی را بشناسد، داستان حزب کارگزاران را بخواند. 

دو: پشت گوش انداختن های زنجیره ای

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    شهید مجید پازوکی
    متولد فروردین ۱۳۴۶
    فرمانده تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله
    شهادت ۱۷ مهر ۱۳۸۰

    بخشی از دست نوشته های شهید:
    “سلام به بلندای آفتاب و گرمای محبت عشق؛ عشق به همه خوبی ها، به مهدی (عج) آن ماه پنهان و خمینی روح بلند خدا که پدری خوب بود و بر خامنه ای رهبر صابران بعد از پیامبر (ص).
    یا زهرا؛ فدای مظلومیت شویت امیرالمومنین و لب عطشان حسین(ع). ای مادر حسن و ای جده سادات، ای حوض کوثر، ای فریاد رس عباس در کربلا، ادرکنی ادرکنی ادرکنی؛ الساعه الساعه الساعه؛ العجل العجل العجل.
    به حق خون علی اصغر و آه زینب؛ به خون چشم مهدی در یوم عاشورا، خدایا هر چه از شهرت فرار کردم، شهرت به سراغم آمد.
    آیا کسی که از کاروان شهدا جامانده، لیاقت سربلند کردن دارد؟ کسی که در دریای معنویت جنگ مردود شده، دیگر روی عرض اندام دارد که بیاید و خاطره بگوید؟
    ای امام زمان عزیز، تو را قسم به خون دوستان شهید، از ما بگذر که تقصیر کردیم.
    ای پدر بزرگ ملت، مرا ببخش که کمکاری کردم و شایسته سربازی تو نبودم….
    والسلام- غلام ونوکر بچه های فاطمه(س)، مجید پازوکی”

  3. صبا می‌گوید:

    دل که مبتلا می شود / جنسش از طلا می شود

  4. سیداحمد می‌گوید:

    خواستم چند جمله زیبا، از میان جملات کوتاه متن انتخاب کنم اما نشد!
    خیلی زیبا بود و… اشک…

    آقا مجید!
    خوش به حالت…

  5. دانیال می‌گوید:

    آقا مجید پازوکی
    وقتی در حال تفحص تو فیلم می بینمت چقدر بهت غبطه می خورم.
    چه عشقی می کردی با شهدا، چه صفائی.
    چه امیدی تو چشمات بود. هر قدمو با عشق بر می داشتی،
    وقتی یه کمی خسته میشدی زود با خودت می گفتی مادرای مفقود الاثرها منتظرن و دوباره دست به کار میشدی. وای از اون لحظه ای که به پیکر مطهر شهیدی می رسیدی…
    داداش حسین عزیز ممنونم.

  6. سیداحمد می‌گوید:

    منم سرگشته حیرانت ای دوست…

  7. صبا می‌گوید:

    “بنده خدا در دادگاه، باید «روضه باز» خواند!” حاجی سر”خواند” یک “ب” جا نیفتاده؟

  8. صبا می‌گوید:

    http://up2.iranblog.com/images/nulinusevr58yo92en6.jpg
    بوی سیب، بوی بهشته. مثل بوی شهید، مثل عطر حبیب.

  9. محمد حمزه می‌گوید:

    آقامجید! دیر رفتی، اما خوب رفتی…

    …چه خوب می شد ما هم می رفتیم هرچند دیر…

  10. فرص الخیر می‌گوید:

    سلام
    چند وقتی هست که درگیریهایی که دارم مانع از سر زدن به نوشته های دوستان میشود 🙁
    این نوشته شما خیلی آرامم کرد. شاید چون از جنس ارادت و باور بود.
    و من دارم فکر می کنم به اینکه انگار حتی سرنوشت ما هم وصل شده به صفرهای پول. انقدر از صفرهای پول و اختلاس می شنویم از شهید صفری تبار …….
    التماس دعای فراوان

  11. م.طاهری می‌گوید:

    “سهم تو از رسانه ملی، عین سهم توست از بی بی سی”
    در این باره چی می شه گفت؟

  12. م.طاهری می‌گوید:

    در باغ شهادت باز، باز است
    خوشحال به حال آن ها که رفتند و رسیدند

  13. ف. طباطبائی می‌گوید:

    آقا مجید

    “سهم تو از رسانه ملی، عین سهم توست از بی بی سی.”
    “راستی! تو هم گمانم تابعیتت دوگانه بود! بچه های وزارت نفهمیدند که ملیت تو مال کربلا بود.”

  14. ف. طباطبائی می‌گوید:

    “مطبوعات و صدا و سیما و همه و همه به فکر جذب رای قشر خاکستری اند. کسی به فکر جذب خون شما نیست.”

    دلنشین بود مثل همه دلنوشت های شما.
    سپاسگزارم آقای قدیانی.

  15. پاییز می‌گوید:

    من به جای صندوق، می خواهم رایم را در تابوت تو بیاندازم و به شهدا رای بدهم.

    آقامجید! پایداری در جبهه شما بود. ایستادگی هم. اصول گرایی هم.

    اختلاس هم الان دیگر اسمش اختلاس نیست؛ هفته اول اختلاس بود، هفته دوم شد تخلف مالی، هفته سوم شد ناهنجاری اقتصادی، هفته چهارم شد سوء استفاده، هفته بعد هم که صفرها از جلوی پول ملی سفر کنند، ملت یک چیزی هم بدهکار می شود به دولت!

    من نمیدونم چه سرّیه رییس جمهور بیخیالِ مشایی نمیشه،بااین همه رسوایی باز داره ازش حمایت میکنه…
    ق.ق هم انقدر وارد مسایل حاشیه ای میشه که ملت بی خیال اختلاس بشن…
    الله اکبر؛حاج منصورو دیگه براچی گرفتن!!!!!!!!؟؟؟ـ میخوان مارو به مرگ بگیرن که به درد راضی بشیم

  16. محمد می‌گوید:

    آقا خیلی باحال بود.
    دم خودت و قلم ت (کی بوردت) گرم ..

  17. سیداحمد می‌گوید:

    “فدای اون خنده های قشنگت! فدای آخرین نگاهت…”

    چقدر زیبا شد این ستون ۲۰:۶ با این عکس زیبای آقا مجید.
    ممنون داداش حسین.

  18. جماران می‌گوید:

    از دیده عاشقان، نهان کِى بودى؟… فرزانۀ من، جدا ز جان کى بودى؟
    طوفان غمت ریشه هستى برکَند…. یارا، تو بریده از روان کى بودى؟

    “امام روح الله”

  19. سیدمهدی.ک می‌گوید:

    خوش به حال آقا مجید، به همون چیزی که می خواست و نهایت خواسته های این دنیاش بود رسید.
    به وصال محبوبش رسید، اما ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم…کاش گوشه چشمی هم به ما داشته باشن.

  20. جلال معترف می‌گوید:

    ناجور با دلمون بازی کردی حاجی…

  21. سایه/روشن می‌گوید:

    پس از آن ها، من نه از رفتن،
    که از ماندن می ترسم؛
    می ترسم که مرده بمانم،
    مرده بمیرم…
    .
    .
    .
    علـــــــــی:::…
    اکبـــــــــــر:::…
    بقایــــــــی:::…………………… . . . . .

  22. فاطیما می‌گوید:

    سلام خیلی آسمونی بود متن تون . کاش به خود بیاره اون کسانی رو که باید بیاره

  23. آذرخش می‌گوید:

    سلام
    حرف دل بود. ممنون.

  24. نفیسه بهادری می‌گوید:

    سلام و ممنون…

  25. قاصدک منتظر می‌گوید:

    امروز برای شهدا وقت نداریم
    ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم
    با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است
    ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم
    چون فرد مهمی شده نفس دغل ما
    اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم
    در کوفه تن, غیرت ما خانه نشین است
    بهر سفر کرببلا وقت نداریم
    تقویم گرفتاری ما پر شده از زر
    ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم
    هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم
    خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم

  26. سنگربان می‌گوید:

    سلام!
    خوش بحال اونایی که رفتند واقعا اگه بودند نمی تونستند بعضی از آقایون تحمل کنند…
    مثلا اگه شهید احمد متوسلیان بود چه کار می کرد؟
    کاش بود با یک کشیده آبدار خواب از سر بعضی ها می پروند…..
    روحشون شاد
    دست شما هم درد نکنه و خدا خوت

  27. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    شرمنده همه شهدا….

  28. به یاد سید سجاد می‌گوید:

    بر ساحت خاک رد پایش گم شد

    در هاله ای از عطش ُ صدایش گم شد

    وقتی به هم آغوشی مین ها می رفت

    پرپر شد و عاشقانه هایش گم شد

  29. بی تاب هویزه می‌گوید:

    سلام
    آسمانی شوید، نوشته تان انصافا آسمانی بود.

  30. چشم انتظار می‌گوید:

    خوش به سعادتت آقا مجید که صاحب مجدی.

  31. سیداحمد می‌گوید:

    سه شنبه ۱۹ مهر سالگرد عملیات نامنظم “فتح ۱” است که در منطقه عملیاتی کرکوک (در عمق ۵۰ کیلومتری خاک عراق) انجام شد.
    در این عملیات که با رمز “یا زینب کبری” آغاز شد هدف، ضربه به تاسیسات نظامی-اقتصادی مستقر در کرکوک بود.
    این عملیات با موفقیت و با انهدام تاسیسات زیادی از جمله نیروگاه حرارتی برق، انهدام پالایشگاه های نفت، انهدام مقر منافقین و…. به پایان رسید.

    نثار روح شهدای این عملیات: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم…

  32. م ی ث م از قطعه 44 می‌گوید:

    یادش بخیر – یاد یه دم غروبی افتادم که روبروش نشسته بودم بهم گفت
    مسلمانان مرا وقتی دلی بود
    که با وی گفتمی گر مشکلی بود

    کاش دوباره بشه ما مسلمون بشیم و با دل ، دل ای دل کنیم

  33. سادات می‌گوید:

    سلام
    در سینه ام شد زنده یاد فاطمیون
    یاد شلمچه یاد فکه یاد مجنون…

  34. سلمان می‌گوید:

    تقدیم به داداش حسین

    http://up3.iranblog.com/images/hkrh3srjqyt5n1p2xyk8.jpg

  35. محمد حمزه می‌گوید:

    یا حضرت دوست
    حرفی نیست/فقظ دعا کنید شهادت رزق ما شود

    http://www.mabarcyberi.mihanblog.com/post/63

  36. لجمن می‌گوید:

    در این دنیا افتخارم این است که بعد از بسیجی بودن از خوانندگان این قطعه ی مبارک هستم . الهی بپذیر.

  37. مرتضی می‌گوید:

    گل اشکم شبی وامی شد ای کاش
    همه دردم مداوا می شد ای کاش
    به هرکس قسمتی دادی خدایا
    شهادت قسمت مامی شد ای کاش

  38. خشی می‌گوید:

    بد نبود

  39. خشی می‌گوید:

    میشه ازش یه فیلم نامه دراورد

  40. azadie.ir می‌گوید:

    اعلی لله مقامه

  41. اشعار فاطمی می‌گوید:

    سلام بر شهدا

  42. مهرداد می‌گوید:

    سلام خیلی خوب بود زیبا و دل نشین؛
    قشنگ و دل نشین.
    هم درد و دل هم گلایه… هم معرفت هم دوستی… خیلی زیبا بود.
    اگر محبت کنید نظر به سایت من بدید ممنون میشم. نظر دادید لینک وب خودتون یادتون نره که مطمئن باشید به شما مجدد مراجعه میشه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.