مصاحبه زولبیا با بامیه!

ما تاب جمعه های بی مختار را نداریم

“مختار” زنده است؛ چون “انتقام” زنده است

تا ساعاتی دیگر در قطعه مقدس ۲۶

قدقد آن لاین/ در آستانه ماه مبارک، خیلی به خودمان زور زدیم که یک کار جدید بکنیم که قبلا کسی انجامش نداده و تر و تازه و بکر باشد و به مخیله هیچ ژورنالیستی هم نرسیده باشد. لذا بر آن شدیم که با راه اندازی یک ابتکار جدید، برای اولین بار، یک زولبیا را بنشانیم پای درد دل های یک بامیه و حرف های شان را بی هیچ سانسوری برای تان بیاوریم.

زولبیا: سلام بامیه!
بامیه: چه سلامی، چه علیکی؟! چه کشکی، چه پشمی؟!
زولبیا: تو مگر با چه روغنی درست شدی، که همین اول بسم اللهی، آب روغن قاطی کردی؟!
بامیه: وقتی مرا با روغن مانده درست می کنند و کلی هم افزودنی های ارواح عمه شان مجاز، به من می زنند، توقع داری چه جوری با تو صحبت کنم؟!
زولبیا: تو امسال کیلویی چندی؟!
بامیه: اتحادیه صنف شیرینی پزها یک قیمت روی من گذاشته، تنظیم بازار یک قیمت، شیرینی فروش میادین عرضه اقلام مصرفی مردم یک قیمت، و مغازه دار هم یک قیمت. حالا کدام قیمت را برایت بگویم؟! الان روسپی های روسیه هم قیمت شان در سراسر مسکو یکی است، اما من و تو چی؟! آن از نحوه درست کردن مان، این هم از نحوه قیمت گذاری مان!
زولبیا: یارو که داشت مرا درست می کرد، لای ناخنش یک من چرک بود!
بامیه: زنگ می زدی تعزیرات، خب!
زولبیا: مگر من آدمم که تلفن داشته باشم؟! من صحبت کردن بلدم؟!
بامیه: ولی الان داری ماشاء الله هزار چیزالوازلین، مثل بلبل حرف می زنی که!
زولبیا: ایش!
بامیه: اینکه مردم بعد از خوردن ما به توصیه پزشکان باید دهان شان را مسواک بزنند، به نظر تو، توهین به ما نیست؟!
زولبیا: حالا خیلی هم مسواک می زنند؟! فوق فوقش خیلی حال داشته باشند؛ همان درازکش، نخ دندان! البته خدا برکت بده به همین آدامس های اکالیپتوس!! می دانی بامیه جان! ما داریم چوب همین شیرینی بیش از حدمان را می خوریم و الا ما هم بلد بودیم مثل گوش فیل، برای ذائقه مشتری کلاس بگذاریم!!
بامیه: اتفاقا دل من هم خون است! صبحی با یک گوش فیل، سر افزودنی های غیر مجاز دعوای مان شد که یک نان خامه ای خودش را قاطی ماجرا می کرد، من هم تیزی کشیدم و کشتمش!
زولبیا: گوش فیل را کشتی؟!
بامیه: نه بابا! نان خامه ای را!! اتفاقا قوی ترین نان خامه ای شیرینی فروشی بود! فردا دادگاه دارم؛ به ریاست نان کرمان شاهی!!
زولبیا: من که مانده ام چه بگویم؟! هم از دست بی سر و سامانی قیمت ها و هم از دست همه چی. جخت بلا پزشکان مدام به مردم توصیه می کنند که من و تو را نخورند؛ خرما بخورند! اینها می خواهند من و تو را بایکوت کنند، اما محبوبیت به قول امیر قلعه نوعی دست خداست!
زولبیا: لامروت ها می گویند ما سرطان زا هستیم! یعنی گیرشان بیشتر به روغنی است که ما را به وسیله آن درست می کنند!
بامیه: ای عوام! اینها به روغن ما گیر می دهند که خودمان را بکوبند!!
زولبیا: حکایت جریان انحرافی و قوه مجریه؟!
بامیه: چرا بحث را سیاسی می کنی؟! من اصلا سیاسی نیستم. این پزشکان کلا با هر چیزی که خوش مزه است، مشکل دارند. مگر “رانی” نبود؟! تا مردم از “رانی” استقبال کردند، فوری گفتند که “رانی” سرطان زاست!
زولبیا: کم مانده ما را عامل مرگ و میر معرفی کنند! دیروز همین “ریزگرد آواره” می گفت که تو و بامیه، جریان انحرافی ماه رمضان هستید!!
بامیه: اما جریان انحرافی و سران فتنه و سران قوا و مردم همیشه در صحنه و خواص بی بصیرت و جامعه پزشکی، همه شان ما را مثل چی می خورند، بعد می گویند سرطان زا هم هستیم! یعنی همچین که سیر می شوند، بنا می کنند پشت ما حرف زدن! هنوز اسید معده روی ما ترشح نکرده، پشت آدم صفحه می گذارند! می خواهم ببینم با ترشی جات هم همین برخورد می شود؟!
زولبیا: بعد از طرح هدفمندی، خدا را شکر زیاد قیمت ما بالا نرفت!
بامیه: فکر کنم می خواهی وام بگیری ناقلا!!
زولبیا: از اینکه “ریزگرد آواره” این فرصت را در اختیار من و تو قرار داد، بیا تشکر کنیم!
بامیه: اما صحبت ما تازه گل انداخته!
زولبیا: در آخر اگر حرف ناگفته ای داری، بگو!
بامیه: همیشه دوست داشتم عمل جراحی کنم؛ بشم زولبیا!
زولبیا: اینکه در بعضی شیرینی فروشی ها، زولبیا و بامیه را کنار هم می گذارند، از نظر شرعی مشکلی ندارد؟!

***

ریزگرد آواره: خب دیگر! دارید پای تان را از گلیم تان درازتر می کنید؛ الان که جفت تان را خوردم، می فهمید که مشکل شرعی دارد یا نه؟!

“ریزگرد آواره”

روزنامه جوان/ ۹ مرداد ۱۳۹۰

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. سیداحمد می‌گوید:

    “ای عوام! اینها به روغن ما گیر می دهند که خودمان را بکوبند!!”

    عجب زولبیا بامیۀ روشنفکری!!

  3. سیداحمد می‌گوید:

    “اینکه در بعضی شیرینی فروشی ها، زولبیا و بامیه را کنار هم می گذارند، از نظر شرعی مشکلی ندارد؟!”

    🙂

  4. قلیدون می‌گوید:

    وبلاگ ما را هم ببینید…

  5. "دیوونه داداشی" می‌گوید:

    سلام بر حسین*

  6. سلاله 9 دی می‌گوید:

    {این پزشکان کلا با هر چیزی که خوش مزه است، مشکل دارند.}

    کاملا با این نظر “بامیه” موافقم. مباحثه ی جالبی بود. این گونه اش را دیگر تابه حال ندیده بودیم. با سپاس از “ریزگرد آواره”.

  7. سیداحمد می‌گوید:

    عجب عکس هائی!
    البته من کلا زولبیا بامیه دوست ندارم.

    ممنون داداش حسین، مصاحبه جالبی بود.

  8. میلاد پسندیده می‌گوید:

    منتظرم برای متن مختار… انتقام هنوز زنده است… امشب آیا؟!

  9. خودم می‌گوید:

    حسین قدیانی شما شخصی به نام
    شهید محمدحسن نظرنژاد
    معروف به بابانظر را می شناسی؟

    {فقط این را بدان که اگر امروز شما می توانی این طوری جولان دهی به خاطر خون پدرت وامثال بابانظرهاست}

  10. ف. طباطبائی می‌گوید:

    گفتگوی قابل تاملی بود!! چقدر غم داشتن این بیچاره ها.
    حرف های سنگینی بینشون رد و بدل شد. انگاری به در گفتن که دیوار بشنوه.
    با تشکر از ریزگرد آوارۀ ژورنالیست.

  11. عطشان می‌گوید:

    سلام
    داداش حسین شما متوجه نشدید جریان اون کامنت با اسم و عکس من چی بود ؟
    گفتم شاید اون چند روزی که سایت دچار مشکل شده بود این اشتباه به وجود اومده باشه
    آخه من مطمئنم برای اون متن شما کامنتی نذاشته بودم خیلی خیلی ممنون می شم که اگر متوجه مساله شدید به من هم بگویید

  12. قاصدک منتظر می‌گوید:

    اخر من نفهمیدم روغن مونده جریان انحرافی زولبیا و بامیه ست یا خود زولبیا و بامیه جریان انحرافی ماه رمضانه ?!
    از نظر شرعی هم اگر حکم شود درجعبه ی مشتری ها بین زولبیا و بامیه یک مقدار گوش فیل مجانی بگذارند دیگر مشکلی وجود ندارد!

  13. قاصدک منتظر می‌گوید:

    کسی می دونه برج میلاد به چه مناسبت امشب داره نور افشانی می شه ?!

  14. منم گدای فاطمه می‌گوید:

    درد و دل این کوچولوهای شیرین جالب بود،
    اما آقای قدیانی از دیشب تا الان بی صبرانه منتظر دلنوشتتان راجع به مختار هستم.
    “ما تاب جمعه های بی مختار را نداریم”

  15. سیداحمد می‌گوید:

    قاصدک منتظر!

    ۲ دلیل می تواند داشته باشد:
    ممکن است به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان که فردا شب است، امشب دارند نور افشانی می کنند! (بس که مذهبی اند این مسئولین برج!)

    یا اینکه یک سری مواد نورافشانی و آتشبازی از قبل برایشان مانده بود، دیدند تاریخ مصرفش دارد می گذرد گفتند یک حالی به آسمان تهران بدهیم!!!

  16. به یاد سیدسجاد می‌گوید:

    اما جریان انحرافی و سران فتنه و سران قوا و مردم همیشه در صحنه و خواص بی بصیرت و جامعه پزشکی، همه شان ما را مثل چی می خورند، بعد می گویند سرطان زا هم هستیم! یعنی همچین که سیر می شوند، بنا می کنند پشت ما حرف زدن! هنوز اسید معده روی ما ترشح نکرده، پشت آدم صفحه می گذارند!
    کنایه جالبی بود

  17. قاصدک منتظر می‌گوید:

    با سلام خدمت مبصر قطعه
    (بس که مذهبی اند این مسئولین برج)
    ممنون از راهنمایی شما!

  18. عباس اسلامی می‌گوید:

    سلام حسین جان
    خیلی چسبید
    پیش نیاز ماه مبارک بود
    این آخرش که به اشکال شرعی رسید نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم

    مثل زولبیا بامیه شیرین و خوشمزه بود این متن
    تشکر

  19. م.طاهری می‌گوید:

    حرف های جالبی زده بودند زولبیا و بامیه
    نان خامه ای!
    خیلی بامزه بود

  20. ناشناس می‌گوید:

    تلویزیون کویت با همکاری عربستان قصد ساخت سریالی دارند که تو این سریال به امام حسن و امام حسین توهین میکنند. برای جلوگیری از این حرکت به این آدرس برید و رای بدید. poll.pollcode.com/UGP
    مراقب باشید به متن انگلیسی سایت که میگه آیا با توقف تولید یا انتشار فیلم موافقید رای yesبدهید
    لطفا اطلاع رسانی بفرمایید
    یامهدی

  21. قلی پور می‌گوید:

    جالب بود! به چند بار خوندنش می ارزید! برادر حسین نمی شه سیاست بی پدر و مادر رو بی خیال بشی و بچسبی به همین بامیه که هم شیرینه و هم این که اهل سیاست نیست؟!

  22. roz mary می‌گوید:

    hala shoma bameyeh ra beshtar dost dared ya zolbeya? man ashegheh goshfel hastam

  23. نرگس می‌گوید:

    خیلی دوست دارم مثل شما بنویسم ان شاالله می نویسم

  24. محمد می‌گوید:

    سلام دوست عزیز وب خوبی دارید .
    ما آدرس سایت شما را با نام دکتر عباسی حسن لینک کردیم .
    حال نوبت شماست تا ما را با نام نسیم ظهور لینک کنید .
    nasem-zohoor.mihanblog.com

  25. سید.... می‌گوید:

    جالب بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.