از «شب آرزوها» تا «روز قیامت»

ظهر جمعه ای، نشسته بودم و داشتم با کمک این دکمه های کیبورد، که لابد برد مقدس و باطنی و ناز و عاشقانه و فطری قلم را ندارد، برای «کیهان» قصه واره ای از صبح جمعه بهشت زهرای تهران تایپ می کردم -کاش می شد به جای «تایپ می کردم» می نوشتم: «می نوشتم»- که شماره خانه حاجی بخشی در کرج یعنی با کد «۰۲۶۱» افتاد روی گوشی موبایلم. راستش را بخواهی ترسیدم، یعنی یک آن ته دلم خالی شد که نکند برای پیرمرد تنومند جبهه ها اتفاقی افتاده باشد. القصه با دلهره گوشی را برداشتم. پشت خط دختر خانم حاجی بخشی بود. بعد از سلام و احوال پرسی، خدا را شکر فهمیدم حال حاجی بخشی خوب است، اما دختر ایشان خیلی زود رفت سر اصل موضوع و گفت: آقای قدیانی! شما از ما عکسی، روزنامه ای، سندی، پلاکی، قابی، وصیت نامه ای، چیزی نبرده اید؟ گفتم: تا به حال ۳ بار برای مصاحبه با حاجی بخشی به کرج آمده ام، اما خدا وکیلی هرگز چیزی از ایشان امانت نگرفته ام. بعد ادامه دادم: موضوع چیست؟ گفت: الان حاجی چند روزی است که نشسته و دارد عکس ها و اسناد و مدارک جبهه اش را، خاطراتش را، مخاطراتش را مرور می کند و در عالم خودش است، اما خیلی از تصاویر و اسناد و وصیت نامه های شهدای خانه و کلی چیز دیگر را این خبرنگارها می آیند و برای تکمیل گفت و گو از ما می گیرند، بعد یادشان می رود امانت را پس بدهند. اینجا هم یکی دو تا خبرنگار نمی آید، که ما بدانیم چه عکسی را چه زمانی به چه کسی داده ایم. این بود که مزاحم شما هم شدیم. البته فقط شما نبودی. به خیلی از خبرنگاران که شماره شان را داشتیم، زنگ زدیم. حاجی بخشی از این موضوع خیلی ناراحت است؛ خیلی خیلی! بنده خدا بابا دیشب یعنی در «شب آرزوها» داشت آلبوم جبهه اش را ورق می زد که متوجه شد خیلی از عکس ها را هم صنف های شما برده اند و برنگردانده اند.

¤¤¤

دوستان عزیز خبرنگار! و من جمله خودم! مایی که هر وقت خانه حاجی بخشی در کرج می رویم، پیرمرد «ماشاءالله حزب الله» با این سن و سالش ما را اجازه نمی دهد ناهار نخورده برگردیم، با ما همه گونه همکاری می کند، با این همه مریضی و درد، تفنگ مشهورش را دست می گیرد و کنار تویوتای معروفش می ایستد تا ما عکس دل خواه خود را بگیریم، زور می زند که در این سن و سال خاطره ها را حتی المقدور درست و قشنگ برای ما تعریف کند، «رعایت امانت» کمترین حق امثال حاجی بخشی از ماست. این مسئله را از آنجایی مجبور به تذکر شدم که متأسفانه شبیه این موارد یکی دو تا نیست. این نقد را و البته این گلایه را خیلی از خانواده شهدا از من و شما به عنوان خبرنگار دارند که اسناد را از ایشان با کلی اصرار و تمنا می گیریم و بعد که به مقصود رسیدیم، یادمان می رود امانت را برگردانیم و چو به گشتیم، طبیب از خود آزرده خاطر می کنیم. خوب است هر خبرنگاری در پوشه کارهای خود بگردد و اگر امانتی از این دست دارد، آن را برگرداند به خانواده شهیدی که صاحب این امانات است. باور کنید دختر محترمه حاجی بخشی، و لابد از زبان خیلی ها داشت گله می کرد و می گفت: خوب است وقتی شما و دوستان تان اصرار می کنید که عکس و وصیت نامه و… ببرید، ما ندهیم؟! پس چرا به قول تان عمل نمی کنید؟! بابا با این عکس ها زندگی می کند. وقتی دلش می گیرد، آلبومش را ورق می زند و وقتی جای یک عکس را خالی می بیند، غصه دار می شود. مثل همین دیشب که شب آرزوها بود، حتی گاهی بنا می کند اشک ریختن و وقتی جای یک عکس را خالی می بیند از خدا آرزویی دارد که آن را به ما نمی گوید، اما معلوم است که این آرزو چیزی از جنس پرواز است. اینکه عکس خودش را بگذاریم جای عکس های خالی آلبوم. اینکه باز هم پیش شهدای کربلای ۵ «ماشاءالله حزب الله» بگوید. دیشب بابا می گفت: دلم لک زده برای عکس ایستگاه صلواتی شلمچه، که معلوم نیست کدام خبرنگار شیر پاک خورده ای، از من گرفت… خاطره ای داشتم با این عکس!

¤¤¤

اینکه صبح جمعه در بهشت زهرا کدام مادر شهیدی را بالای مزار چه شهیدی دیدم، و اینکه این مادر شهید چگونه داشت مثل ابر بهاری اشک می ریخت و چه گلایه ها داشت از چه کسانی، فعلاً بماند برای بعد. باید مادر باشی، آن هم «مادر شهید» تا بهتر درک کنی کمری که هرگز مقابل آمریکا و اسرائیل خم نشده، چگونه دلش شکسته از دست دوست: این همه شهید دادیم، این وضع حجاب است، آقایان هم که پیش همدیگر می گویند و می خندند و در گوشی در همین حرم امام، با هم حرف گل و بلبل می زنند، دعوای شان ظاهراً فقط برای ماست. خودشان پیش هم بگو بخند دارند، دعوای شان مال ماست. خدا فقط صبر بدهد به «آقا». الساعه در همین بهشت زهرا به فلان دخترک می گویم حجابت را لااقل اینجا رعایت کن! جواب می دهد: رئیس جمهور گفته مشکل کشور تار موی من نیست! خب ما حرف مان را به کی باید بزنیم؟! دیروز رفتم در فلان اداره دولتی، دیدم روی در ورودی نوشته اند: «ورود برای خانم های بدحجاب اکیداً ممنوع»! آن وقت می بینی حجاب متصدی امر از حجاب بعضی از ارباب رجوع بهتر که نیست، بدتر هم هست! آخر این چه وضعش است؟! چرا دولت به فکر نیست؟! چرا آقایان یک جوری حرف می زنند که زبان این جماعت جلوی من مادر شهید دراز باشد؟! ما شهید دادیم که جوانان این همه بروند و در مساجد اعتکاف کنند یا اینکه برخی حضرات حمایت کنند از بدحجابی؟! به قرآن قسم روز قیامت یقه اینها را می گیرم…

¤¤¤

آقایان! به قرآن قسم روز قیامت نمی توانید جواب بدهید؛ حالا خود دانید!

روزنامه کیهان/ ۲۱ خرداد ۱۳۹۰

این نوشته در 20:06 ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. سیداحمد می‌گوید:

    بسم الله…

  2. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    احمدی نژاد: بیش از ۵۰درصد آلودگی‌های محیط زیست توسط ۲ تا ۳ کشور ایجاد می‌شود

    ای کاش جناب رئیس جمهور درصد آلودگی اجتماعی را نیز محاسبه می‌کردند که مسئولیت چند درصدش با ایشان است؟

  3. سیداحمد می‌گوید:

    از مطلبی که راجع به حاجی بخشی عزیز گفتید دلم گرفت.

    و اما حرف مادر شهید و حجاب!
    “به قرآن قسم روز قیامت یقه اینها را می گیرم…”
    مسئولین به هیچ چیزی که فکر نمی کنند لااقل به این فکر کنند که جواب خانواده شهدا را چه خواهند داد؟!

  4. به جای امیر می‌گوید:

    نفوذی (گفت و شنود)

    گفت: تازه چه خبر؟!
    گفتم: پخش فیلم و اظهارات مستند نفوذی وزارت اطلاعات در رأس هرم اپوزیسیون بدجوری گروه های اپوزیسیون را به جان هم انداخته و یکدیگر را به باد فحش گرفته اند.
    گفت: حیوونکی ها حق دارند، چند سال است که دارند با ساز یک نفوذی وزارت اطلاعات رقص شتری می کنند و به خیال خودشان از بدنه نظام اطلاعات می گیرند!!
    گفتم: در این میان علیرضا نوری زاده که ادعا می کرد «مدحی» را کشف کرده و حالا معلوم شده که همه اخبار و اطلاعات پشت پرده اپوزیسیون توسط این نفوذی وزارت اطلاعات لو رفته است، بیشتر از بقیه فحش می خورد.
    گفت: نوری زاده در دوران جنگ تحمیلی هم در لندن، اخبار عوامل عراق را به یکی از نفوذی های وزارت اطلاعات می داد و فکر می کرد با عامل استخبارات ارتش عراق همکاری می کند.
    گفتم: یارو وسط خیابون احتیاج به قضای حاجت داشت ولی هرچی می گشت جایی پیدا نمی کرد. ناگهان چشمش به یک در نیمه باز افتاد و با عجله وارد شد و در یک محیط تاریک شروع کرد به… ولی هنوز عرقش خشک نشده بود که یکدفعه فضا با ده ها نورافکن روشن شد و صدای قهقهه خنده مردم به آسمان بلند شد. حیوونکی رفته بود روی «سن تئاتر»!

  5. قاصدک منتظر می‌گوید:

    بعضی وقت ها پیش خودم فکر می کنم ,چه خوبه مادربزرگم(مثل اکثر مادر شهدا)اون قدر پیر شده که خیلی کم وبیشتر اون خیلی کم رو برای زیارت مزار شهیدش از خونه بیرون میاد,وگرنه دق می کرد از وضع بدحجابی و بی حجابی.

  6. روزبه جعفری می‌گوید:

    بهشت نصیبتان …

  7. چشم انتظار می‌گوید:

    دکترجان : بدحجابی مشکل مملکت مانیست معضل وبحران فرهنگی مملکت است . شمادرست گفتی ، اما به این نیت نگفتی . یادآن روایت افتادم فکرکنم ازامام صادق (ع) باشد ، که فرمودند : النظره سهم من سهام ابلیس . نگاه تیری است ازتیرهای شیطان . زمینه ی نگاه های شیطانی وهوس آلود را چه کسانی فراهم می کنند . آیاجز انسان های هرزه و بی بند وبار .

  8. حسین می‌گوید:

    به مرتضی اهوازی‌»»
    این موضوعات هیچ ارتباطی به دولت خدمتگذار ندارد وقتی فرهنگ عمومی اینگونه است از دولت ۸ ساله هم دیگر هیچ کاری ساخته نیست!!!
    حسین قدیانی: البته دولت محترم می تواند به گونه ای سخن نگوید که حمل بر دفاع از بی بند و باری شود. نیز دولت لااقل می تواند با گشت ارشاد از بیخ و بن مخالفت نکند و…

  9. پیام فضلی می‌گوید:

    ## فقط «جگردارها» را به خیل عاشورائیان می پذیرند! ##
    http://sms88sms.persianblog.ir/post/1141/

    سرخی ِخون ِچشم ِمتلاشی شده اش را با خودم ترازو کردم… نه… من جگرش را ندارم…

  10. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    حسین جان، داداش جواب کاملی دادن؛ من هم همه‌ی تقصیر رو گردن دولت ننداختم، فقط آرزو کردم که دولت و جناب رئیس جمهور “درصد” مسئولیتشون در این زمینه رو محاسبه کنند

    از این عبارت “کار فرهنگی باید کرد” دیگه داره بدم میاد…

  11. فدایی رهبر می‌گوید:

    البته گشت ارشاد و این چیزها هم فکر نکنم تو اختیارات قوه مجریه باشه، زیر نظر قوه قضائیه س. قوه قضائیه باید یه کاری کنه.
    حسین قدیانی: من هم نگفتم قوه مجریه کاری کند، گفتم در کار نیروی انتظامی و قوای دیگر دخالت نکند، هر چند که از گشت ارشاد به شیوه کنونی نمی توان انتظار خاصی داشت! در این باره بخواهم حرف بزنم، خودش می شود یک مقاله!

  12. روزبه جعفری می‌گوید:

    در برزیل مقام متهم به فساد مالی استعفا می کند؛ جالب است !
    اما مسئله حجاب
    اینکه باید با حجاب به صورت کاملا فرهنگی برخورد کرد هیچ شکی نیست . اما مشخص است که این کار فرهنگی یک کار زمان بر و بلند مدت است . دولت محترم اگر واقعا میخواست یک کار اساسی در مورد مسئله حجاب انجام دهد ، ۸ سال زمان کمی نبوده است . با یک بررسی ساده میتوان گفت دولت در طی این ۸ سال تقریبا کار مهمی در این عرصه نکرده که هیچ ، بلکه با برخی سخنان که از همان مکتب ایرانی سرچشمه میگیرد ، باعث افزایش این بی بند و باری در جامعه میشود . بنده هم دقیقا اعتقاد دارم که این بد حجابی ها اساسا ریشه در دوران اصلاحات دارد ولی دولت میتوانست ضمن اینکه طرح ” گشت ارشاد ” را با خوشنت کمتری ادامه دهد ، میتوانست با یک برنامه ریزی مناسب ، در طی این ۸ سال یک کار فرهنگی درستی هم انجام دهد . اگر این ” ای کاش ها ” تبدیل به واقعیت میشد حتما وضع جامعه ما در حال حاضر به این شکل در نمیامد .

  13. فرهاد ترابی می‌گوید:

    بعد از شهدا چه کرده ایم ؟ این که جوابش با خودمان است.

  14. saghar می‌گوید:

    سلام
    بی حجابی در دانشگاه ما بیداد می کند و دربان در همچنان فقط کارت دانشجویی می خواهد.نه تذکری نه اعتراضی!!! دانشگاه تهران از خیابان های تهران هم بدتراست.
    راستی برای سلامتی آقای فروزش جانباز امر به معروف و نهی از منکر دعا کنید.

  15. هانی می‌گوید:

    مشکلات فرهنگی بیداد می کنه وضعیت حجاب روز به روز بدتر میشه عفاف و حیا هم دیگه داره رخت برمیبنده از جامعه مون

    خدا بهمون رحم کنه خدا به دل مادران شهید رحم کنه

  16. ناشناس می‌گوید:

    راه حل اساسی کار فرهنگی است که با این وضع مسئولین کار به جایی نمی رسد

  17. روزبه جعفری می‌گوید:

    سلام
    فرخ امینی صالح پور یکی از هزاران مادر شهیدی است که با آنکه ۵ جانباز تقدیم انقلاب کرده امروز با جسم بیمارش مجبور است به دلیل مشکلات مالی در زیر زمین کثیف و محقر خانه ای در محله شاد آباد زندگی کند .
    آیا می دانید شاد آباد کجاست؟ به خودتان زحمت ندهید! روی نقشه تهران پیدایش نمی کنید .
    این مادر ۷۷ ساله به مدت ۳ سال است که در این مکان استیجاری زندگی می کند و به دلیل کمبود اکسیژن موجود در فضای زیر زمین تا کنون چندین بار بی هوش شده است.
    نکته تاسف بار دیگر این است که بارها از طرف شهرداری تهران برای ایشان اخطاریه صادر شده است که این مکان انباری بوده و مجوز مسکونی ندارد اما دریغ از کوچکترن مساعدتی برای بهبود وضع وی .
    سوالی که در اینجا مطرح می گردد این است که وظیفه کدام ارگان است به خانواده های شهدا و جانبازان رسیدگی نماید ؟آیا بایدبرویم سراغ سازمان های هوانوردی و تربیت بدنی که کسی جوابگو باشد .
    لطفا این عکس ها را ببینید :
    http://www.seratnews.ir/files/fa/news/1390/3/22/10702_222.jpg

    http://www.seratnews.ir/files/fa/news/1390/3/22/10701_818.jpg

    http://www.seratnews.ir/files/fa/news/1390/3/22/10700_727.jpg

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.