روایت حسین قدیانی از تسخیر جن…

((نون و القلم و ما یسطرون))

۷۲ دقیقه قبل از شهادت” و “رسالت، سیدخندان؛ یه نفر

۲ کتاب جدید “حسین قدیانی” نویسنده “نه ده” و “قطعه ۲۶″/ به زودی زود… 

قطعه ۲۶ ردیف عشق مقدس/ عکس: جواد، وبلاگ کانون ۹ دی

عکس: جواد، وبلاگ کانون ۹ دی

عکس: دوست خوب وبلاگ؛ “عطشان”

کاری از هنرمند متعهد، محجوب و دوست داشتنی: مازیار بیژنی

دیروز در خیابان همین که خواستم از تاکسی پیاده شوم، شلوارم از ناحیه ای که عوام از آن تعبیر به “خشتک” می کنند، اما من به آن “درز زیپ” می گویم، به قاعده ۵ سانت، شاید هم ۵ سانت و ۲ میل پاره شد. چی کار کنم، چی کار نکنم، اول پیراهنم را انداختم روی شلوارم و شدم شبیه مردان اول انقلاب. بعد رفتم و از یک بقالی درست و حسابی سنجاق قفلی خریدم که ۱۰ تومان -تک تومنی!- حساب کرد. از آنجا که خیلی وقت بود چیز به این ارزانی نخریده بودم به یارو ۲۰۰ تومان دادم و گفتم: هر چی می شه بده! خلاصه، همان سنجاق قفلی اول را بستم به شلوارم و راهی خانه شدم. از دست این ترافیک تا برسم خانه دیگر شب شده بود. کسی هم در خانه نبود. لباس ها را عوض کردم و سنجاق قفلی را از شلوارم جدا کردم که دیدم در تلویزیون صحبت سر جریان انحرافی و جن گیری و از این جور اباطیل است. از طرفی از همان بچگی شنیده بودم که اگر سوزن سنجاق قفلی را برای چند دقیقه در هوا بچرخانی، یعنی اگر بتوانی سوزن را وارد بینی جن کنی، می توانی جن را به تسخیر خودت درآوری. من هم که سنجاق قفلی دستم بود، برای تفریح هم که شده، اچی مچی گویان، سوزن سنجاق را دقایقی در هوا چرخاندم، بلکه بتوانم جنی، جن بوداده ای، هری پاتری، چیزی به تسخیر خودم در بیاورم که… شاید باورتان نشود؛ گمانم دقیقه پنجم از این حرکت ژانگولر بود که یکهو دیدم سنجاق قفلی در همان هوا گیر کرده و تکان نمی خورد. همین را فرض بر این گرفتم که سوزن سنجاق قفلی را موفق شده ام وارد بینی جن کنم، اما جنی در کار نبود؛ اگر هم بود، من نمی دیدم. با این حال سوزن سنجاق قفلی و خود سنجاق قفلی در هوا گیر کرده بود و تکان نمی خورد. در همین لحظه احساس کردم که یک بویی دارد می آید و خیلی هم حال به هم زن است؛ پیف پیف پیف!… آقا یا خانمی که شما باشی، همین پیف سوم را که گفتم، از پشتم صدایی شنیدم. برگشتم ببینم صدای چیست و کیست، که همین صدا این دفعه از آن پشتم آمد. باز هم برگشتم، اما آنطرف کسی نبود، ولی صدا این بار هم از پشتم آمد. این بار هم برگشتم و باز همان حالت قبل تکرار شد؛ البته این را هم بگویم که در این حالت بوی مذکور شدیدتر از قبل شده بود و از قرار جنی که تسخیر کرده بودم، از انواع بو داده بود. با این حال از آنجا که دوست داشتم این جن محترم را ببینم و با او یک چاق سلامتی داشته باشم، و از آنجا که این جن مدام می رفت و خودش را پشت من قائم می کرد، در یکی از این چرخش ها، به جن یک دستی زدم و خلاف عقربه های ساعت چرخیدم. یعنی قبلش داشتم موافق حرکت عقربه های ساعت می چرخیدم، اما در این دفعه خاص جهت چرخش خود را عوض کردم و… بعله! جن را دیدم و به طرفه العینی جن را به تسخیر خودم در آوردم. آنچه در ادامه می خوانید، مشروح گفت و گوی من با این جن است:
من: سلام! تو جنی؟
جن: علیک سلام! اگر ممکن است اول سنجاق قفلی را از بینی ام در بیاور که دارم خفه می شوم! زود باش تا خون دماغم نکردی!
من: چشم!
جن: مرسی!
من: مرسی نه، بگو متشکرم!
جن: ولی پاس داشتن فارسی برای ما اجنه ها ضروری نیست؛ ما اجنه که “حداد عادل” نداریم!
من: چرا اینقدر بو می دی؟ جن بو داده ای؟
جن: نه بابا! بوی خودت است. مرد حسابی! الان چند دقیقه است که داری دور خودت می چرخی، عرق کرده ای، آن وقت بوی گند عرق خودت را به من نسبت می دهی؟!
من: ببخشید! بشین برایت چایی بیاورم؛ قند پهلو می خوری یا با آبلیمو؟
جن: با نبات!
من: معتادی؟
جن: تفریحی می کشم، توی ترک ام!
من: اگر می شود برایم آینده را پیش گویی کن، می خواهم حال این “اسی پاتر” را بگیرم؛ یعنی می توانی؟!
جن: بله که می توانم؛ مثلا می خواهی قهرمان جام حذفی را پیش بینی کنم؟ می خواهی بگویم آخر سریال مختار چی می شود؟!
من: آخر مختار را می دانم، گیر کرده ام در اول شریح قاضی که برای خودش بندبازی بود ناقلا!
جن: ملوان بازی برگشت را در انزلی ۵ بر ۲ از پرسپولیس می برد!
من: اگر نبرد؟
جن: تف کن توی صورتم!
من: بگو ببینم در انتخابات مجلس، چند درصد کرسی ها به کدام گروه ها تعلق می گیرد؟
جن: اولا من وارد مسائل سیاسی نمی شوم، ثانیا همان قبلی که گفتم، پولش را حساب کن!
من: چقدر می شود؟
جن: قبل از هدفمندی یارانه ها ۱۰۰۰۰ تومان بود، الان شده ۱۵۰۰۰ تومان.
من: مگر سر گردنه است؛ ارزان تر حساب کن مشتری شیم حالا!
جن: نرخ من نیست؛ اتحادیه تصویب کرده!
من: مگر شما اتحادیه و از این جور چیزها هم دارید؟!
جن: بله که داریم؛ تازه قرار است اتحادیه امور پیش بینی ها با وزارت امور سنجاق قفلی و دارایی با هم ادغام شود!
من: یعنی با سرپرست اداره می شود یا همین طور بی سرپرست؛ کشکی کتره ای؟!… چرا داری گریه می کنی؟!
جن: گفتی “بی سرپرست”، یاد بچگی های خودم افتادم که توی چه فلاکتی بزرگ شدم؛ پدرم هیز بود، مادرم را طلاق داد، ما را آواره جنزیستی کرد!
من: جنزیستی؟!
جن: آره دیگه! جنزیستی بر وزن بهزیستی! اونجا یه جنی بود که مراقب من بود، اما توی جنگ جهانی دوم، سنجاق قفلی هیتلر رفت توی بینی اش و هر کاری کردیم در نیومد که نیومد!
من: گفتی پس شما مجلس هم دارید؟
جن: زندگی اجنه اوایل دیکتاتوری بود، اما الان پارلمانتاریستی است؛ نوعی جن سالاری منطبق بر اگزیستانسیالیسم قورباغه ای! یعنی الان ما در مجلس چند تا فراکسیون داریم به تفکیک حوزه ها: فراکسیون جن های بو داده، فراکسیون اجنه بی بصیرت، فراکسیون جن های انحرافی، فراکسیون جن های ۸۸ وابسته به جورج سوروس، فراکسیون جن، جلبک و جن اندازی مخملی، فراکسیون جن های پرورشگاهی، فراکسیون رمل و اسطرلاب، فراکسیون جن های یقه سفید، و فراکسیون جن زاده ها!
من: پس شما هم مثل خودمان که “آقازاده” داریم، “جن زاده” دارید؛ بزن قدش!
جن: ما یک سری جن زاده بالا شهری داریم که خیال می کنند از دماغ فیل پایین افتاده اند؛ ریشه این دست از جن ها عمدتا بر می گردد به شیطان!
من: ولی ریشه آقازاده های ما عمدتا بر می گردد به شیطان بزرگ!! جخت بلا گفتم که! ما هم یک سری “آقازاده” داریم که ۲۴ ساعت خرید می کنند یا هم اگر خرید نشد، فرار می کنند. ببینم! دستگاه قضایی شما اجنه ها با این جن زاده ها برخورد قاطع می کند؟!
جن: ای بابا! دست روی چیزم نگذار که خون است از بی عدالتی!
من: ولی قوه قضائیه ما قرار است به زودی با “آقازاده ها” برخورد کند؛ دیر می گیرد، با تاخیر می گیرد، اما لاکردار نمی گیرد، نمی گیرد؛ وقتی می گیرد، شیر می گیرد! مثلا “م. ه” همین که برگردد، قرار است در فرودگاه بازداشت شود، اون یکی هم متاسفانه هنوز فرار نکرده که وقتی برگشت، در فرودگاه بازداشت شود؛ حکایت قوز بالا قوز! اصلا ببینم وقتی هنوز “ف. ه” فرار نکرده، تقصیر قوه قضائیه ما چیه که مثل شیر وایساده تو فرودگاه؟!… خب حالا شما یک ذره از خودت بگو. چای برایت ریختم؛ تا سرد نشده بخور. بسم الله…

***

بعله! همین که گفتم “بسم الله” جن غیبش زد و من هم دوباره دست به کار شدم تا بلکه از دو مرتبه با کمک سنجاق قفلی بتوانم همین جن یا یک جن دیگر را به تسخیر خودم در بیاورم که این بار خیلی زود موفق به این کار شدم و… کجای کاری؟ این بار یک جن ۲ قلو به نام های “جین جان جن” و “جین جان ژن” تسخیر من شدند اما از آنجا که “چینی” بودند، کیفیت شان در مقایسه با نمونه های مشابه داخلی حرف قابل ذکری نداشت. بخشکی شانس! 

قطعه ۶۲ ردیف جن تسخیری/ میلاد پسندیده

این نوشته در صفحه اصلی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

یک دیدگاه

  1. میلاد پسندیده می‌گوید:

    🙂 خیلی گلی داداش حسین… خیلی زودتر از اینها متظر این متن بودم… ماشاءالله

  2. عسگری می‌گوید:

    سلام.من همیشه وبلاگ شما میخوانم ولی بامطلب جن گیری شماخیلی حال کردم.راستی این شیوه روهم بفرست برای مشایی خداچه دیدی شایدشما روهم جز گروه جن گیریش استخدام کرد.یاعلی

  3. نفیسه بهادری می‌گوید:

    به سلامتی، جن هم شکار می کنید؟؟حالا اگر جن ایرانی گیرتان نیامد،همان چینی ها را بچسبید باز بهتر از هیچی.:D
    حسین قدیانی: جخت بلا “هیچی” به از جن چینی است؛ گیرم که حالا ۲ قلو!

  4. غلام قمرم می‌گوید:

    سلام داداش
    حرف نداشت….
    چی جوری اینقدر قشنگ مینویسی….
    یاد ما هم بده …
    حسین قدیانی: بیم دارم تاب نیاوری جن زدگی را!

  5. میلاد پسندیده می‌گوید:

    خواستم یک طرح بروم درباره این جن و اینها اما دیدم ارزشش را ندارند… تازه سربازجمهور هم فرمودند که بس کنید… اما واقعاً مسخره نیست این حرفها برای مملکت ما؟! هیییی
    حسین قدیانی: البته بهتر بود بی حالی خود را به بی ارزش بودن امور اجنه دایورت نمی کردید؛ قصدی بود برای مزاح!

  6. سورنا می‌گوید:

    سلام
    میخواستم بگم انقدر دهن به دهن این اجنه و مشایی نذار
    زبان سبز سر سرخ میدهد به باد
    حسین قدیانی: سبز و سرخ را بر عکس گفتید؛ سوتی دادید!

  7. نسیم می‌گوید:

    خیلی قشنگ بود.فقط کاش ازش می پرسیدی خیلی چیزا رو.هنوز جاش بود.یامثلا یه پول خوبی بش می دادی این مشایی رو می برد تیمار جنستان یا جن زیستی یا یه ولایتی آن سوی این خاک،آنجا که همه ی جن های ایرانی روز وشب همایش وجشن به یاد شاه جن های تخت جمشید می گیرند وباد به غبغب می دهند!
    حسین قدیانی: ممنون می شوم اگر دوستان در کامنتها حتی المقدور اسم افراد را نبرند.

  8. ط.نعمت اللهی می‌گوید:

    خیلی باحال بودانتظاراین متن راخیلی وقت پیش میکشیدیم

  9. فاطمه می‌گوید:

    سلام
    جن گیری و از کی یاد گرفتید؟ نکنه شما هم با آقای مشایی در ارتباطید؟! فال و کف بینی هم بلدید؟

  10. کی قبادی می‌گوید:

    ممنون

    از این مطلب طنز زیرکانه

  11. عطشان می‌گوید:

    سلام…
    حسین قدیانی: علیک سلام!

  12. م.طاهری می‌گوید:

    ممکن است روش ذکر شده برای جن گیری به دلیل قدیمی بودن از قلمشان افتاده باشد. قطعاً در اسرع وقت توسط سر دسته جریان انحرافی به روش های ثبت شده و استاندارد جن گیری، اضافه خواهد شد.

  13. حسن می‌گوید:

    راستی ؟این بازیگراجنبی،جنیفر لوپز با اجنه نسبتی داره؟
    حسین قدیانی: خوب بازیگران اجنبی را می شناسی ها کلک!!

  14. فدایی رهبر می‌گوید:

    عمرا ملوان ۵تا به پیروزی بزنه.
    ۴تایی هاااااااااااااااااااااااااااااااااااا.
    حسین قدیانی: طبق قرارداد اگر اینگونه شود که شما می گویی، من می توانم روی صورت جن تف کنم!

  15. زانیار می‌گوید:

    ولی انصافاً جنزدگی هم عالمی داره ها!
    یه چند وقتیه رفتم تو سرش.
    ما هم داریم سوزن ته گرد میچرخونیم ببینیم یکی گیرمون میاد یا نه 😀
    حسین قدیانی: نوکش را بگیر طرف دیوار، احتمال تسخیرش بیشتر است!

  16. سلاله 9 دی می‌گوید:

    آن کشیش مسیحی بود که گفته بود:دنیا ساعت ۶ عصر ۳۱ اردیبهشت تمام می شود،با معذرت خواهی از مردم تاریخ بعدی پایان جهان را ۲۹ مهر اعلام کرده.در دیدارهای بعدی تان با اجنه در این باره هم سوال کنید،ممنون می شویم.
    حسین قدیانی: الان یک جن بو داده پیشمه! سلام می رسونه!

  17. زانیار می‌گوید:

    راستی چند وقت پیش سمت اون بالا مالاها یه هات داگ فروشی پیدا کردم ، هات داگاش هر کدوم ۱ متر طول داشت به این ن ن ن ضخامت.
    نمیدونم چرا هر وقت هات داگ میبینم ناخودآگاه یاد (( ف ه )) میوفتم!

  18. فدایی رهبر می‌گوید:

    حالا اگه اگه جنه رو پیدا نکردی…

  19. فدایی رهبر می‌گوید:

    فکری برای رماتیسم ! (یادداشت روز)

    فرماندار یکی از شهرها- یک شهر فرضی- در اولین روزهای بعد از انتصاب، مردم شهر را فراخواند تا در جمع آنها برنامه کاری خود را تشریح کند و درباره اقداماتی که قصد انجام آن را دارد، توضیح بدهد، مردم که از گوشه و کنار شهر گرد آمدند، آقای فرماندار پشت تریبون رفت و سخن آغاز کرد… «به شما اطمینان می دهم که تمام توان خود را برای مبارزه با مارکسیسم و امپریالیسم به کار بگیرم، سوسیالیسم که حرفش را نزنید، پلورالیسم قابل قبول نیست، به شدت با فمینیسم مقابله می کنم، از مبارزه با ناسیونالیسم یک قدم کوتاه نمی آیم و…» در این هنگام پیرزنی از میان جمعیت برخاست و خطاب به آقای فرماندار گفت؛ مادر جان! من که از این «ایسم، میسم»هایی که فرمودید چیزی سر در نمی آورم ولی کاش برای «رماتیسم» من هم یک فکری می کردید و برنامه ای داشتید!
    علاوه بر آمار و ارقام مستندی که تاکنون ارائه شده، فقط نیم نگاهی به اقدامات دولت احمدی نژاد طی نزدیک به ۶ سال گذشته و مقایسه آن با اقدامات مشابه دولت های قبلی، برای هیچیک از ناظران واقع بین و باانصاف کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که دولت های نهم و دهم در عرصه های اقتصادی، عمرانی، رفاهی، فقرزدایی، علمی، تکنولوژیک، مردم گرایی و تقریبا تمامی عرصه ها، موفقیت های چشمگیر فراوان و در برخی از موارد، کم نظیر و بی نظیر داشته است، از سوی دیگر، مردم این مرز و بوم نیز تلاش شبانه روزی و خدمات گسترده دولت و دولتمردان را قدر دانسته و در صف دولت های پیشین، بر «صدر» نشانده اند، تا آنجا که مردم دوستی و خدمت محوری دولت آقای احمدی نژاد به اصلی ترین شاخصه دولت ایشان تبدیل شده است.
    این روزها اما، در بستر رسیدگی به برخی از امور جاری کشور و مسیر خدمت رسانی دولت که اصلی ترین شاخصه آن و بااهمیت ترین انتظار مردم از دولتمردان است، نشانه هایی – هرچند اندک و کمرنگ- از کندی به چشم می خورد و کم توجهی بخش هایی از دو قوه قضائیه و مقننه که با مشغول شدن آنها به مسائل نه چندان اصلی نیز همراه است بر نگرانی مورد اشاره می افزاید. به عنوان مثال- و فقط به عنوان مثال- می توان از اجرای موفق و هوشمندانه طرح هدفمندی یارانه ها یاد کرد. طرحی که اجرای آن، خواسته و آرزوی دستکم بیست و چند ساله نظام بود و دولت های قبلی، اگرچه خواستار آن بودند و بر ضرورت انجام این طرح تاکید می ورزیدند ولی به هر علت- از جمله کمبود جرأت و جسارت- از اجرای آن طفره رفتند. این طرح در دولت آقای احمدی نژاد با شجاعت آمیخته به هوشمندی و همکاری سایر قوا، مخصوصا مجلس شورای اسلامی به میدان اجرا وارد شد و از همراهی آگاهانه و درخور تقدیر مردم نیز برخوردار بوده و هست. اجرای این طرح برخلاف آنچه دشمنان بیرونی انتظار می کشیدند و برخی از سیاست بازان ورشکسته تبلیغ می کردند، با موفقیت چشمگیری روبرو بوده است تا آنجا که درخواست شماری از دیگر کشورها برای الگوبرداری از آن را در پی داشته و دارد.
    و اما، طرح هدفمندی یارانه ها ضمن آن که یارانه ها را به هدف اصلی آن و در مسیر حمایت از اقشار محروم و مستضعف جامعه هدایت می کند- که کرده است- و مانع از توزیع بی حساب و کتاب آن می شود- که شده است- «واقعی شدن» قیمت ها را نیز به دنبال دارد و از این روی افزایش بهای برخی از کالاها و خدمات تا مرز «واقعی» آنها قابل پیش بینی بوده است و این افزایش در مقابل پرداخت های نقدی به مردم با محاسبه نفرات خانوارها منطقی و معقول بوده و هست. ولی قرار بود با افزایش فراتر از قیمت واقعی کالا و خدمات، یعنی گرانی لجام گسیخته مقابله شود و با نظارت دقیق و پیوسته، از فشار سودجویان بر مردم، مخصوصا اقشار مستضعف و حقوق بگیران جزء جلوگیری به عمل آید، ولی متاسفانه در این زمینه ها، کم توجهی و رخوت محسوسی به چشم می خورد که مخصوصا افزایش بی رویه و لجام گسیخته قیمت برخی از کالاها و خدمات به بهانه اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، فشار سودجویان بر اقشار مستضعف و کم درآمد جامعه را در پی داشته است و این تصور نزدیک به توهم را پدید آورده است که دولت خدمتگزار، سودجویان را به حال خود رها کرده است و مجلس شورای اسلامی و دستگاه قضایی و مراکز بازرسی و نظارتی از این عرصه غافل شده اند و در همان حال به شماری از مسائل دست چندم و غیرضروری و یا در اولویت های چندم مشغولند. نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، شرط نامعقول و غیرقابل توجیه مدرک فوق لیسانس را برای نامزدهای نمایندگی مجلس در اولویت کاری خود قرار می دهند و این شرط را که به یک «شوخی بی مزه» شبیه است با جدیت دنبال می کنند و در کم توجهی غیرقابل توجیه شورای محترم نگهبان به تصویب می رسانند و دریغ از اختصاص بخشی از وقت و فرصت مجلس به تصویب یک طرح جدی برای نظارت قانونمند بر اموری که تخلف و سودجویی در آنها می تواند به چرخه زندگی عادی مردم آسیب برساند. اگرچه خدمات برجسته مجلس محترم قابل انکار نیست. دستگاه محترم قضایی هر از چندگاه، همایش و سمیناری برگزار می کند و از برخورد سخت و پشیمان کننده با متخلفان و قانون شکنان سخن می گوید، اما ظاهرا سودجویان قانون شکن، این تهدیدها را خیلی جدی نمی گیرند و چه می دانیم؟ شاید حق داشته باشند و به هر علت، خود را در حاشیه امن تلقی کنند! و صد البته، تلاش و خدمات دستگاه محترم قضایی نیز بر کسی پوشیده نیست.
    و اما، در این وجیزه، سخنی دلسوزانه با دولت محترم در میان است و آن، نگرانی نسبت به برخی تصمیم های احتمالا شتابزده و کم توجهی به پی آمد پاره ای از مشاوره های غیرکارشناسانه است و بیم آن که، ادامه این روند در مسیر خدمت رسانی دولت محترم خدشه ایجاد کند. نگاهی به مسائل جاری حکایت از آن دارند که جریانی در مجموعه دولت محترم، اصرار دارد کفه اظهارنظرهای به زعم خود ایدئولوژیک! و نظریه پردازی های بعضاً موهوم و بی پایه را که کار اصلی دولت نیست بر کفه خدمتگزاری و تلاش بی وقفه در امور اجرایی- آن گونه که تاکنون بوده است- برتری داده و سنگین تر کند. حاشیه سازی های پی درپی و جنجال آفرینی این جریان انحرافی از طریق اظهارنظرهای سخیف ایدئولوژیک و تئوری بافی های بی اساس از یکسو و دخالت های غیرکارشناسانه در عزل و نصب ها و جابه جایی یا برکناری دولتمردان از سوی دیگر، روند خدمتگزاری دولت و رئیس جمهور محترم را با کندی محسوسی روبرو کرده است، تا آنجا که وقت زیادی از فرصت گرانبهای ریاست محترم جمهوری در پاسخگویی به شبهه آفرینی این جریان انحرافی به هدر می رود و برخی از وظایف جاری دولت و امور اجرایی کشور به دلیل باندبازی جریان یاد شده با اخلال و کندی غیرقابل توجیه روبرو می شود. نگاهی هرچند گذرا به نمونه هایی از این دست که مخصوصا طی چند ماه اخیر اتفاق افتاده است به وضوح از مشغول کردن دولت خدمتگزار به اموری فرصت سوز و بیرون از بستر خدمتگزاری حکایت می کند. به عنوان مثال، چه نیازی به برخی تئوری بافی های بی پایه و اساس و سخیف بوده است که جریان یاد شده با طرح آن و دمیدن در شیپور رسانه های تحت مدیریت خود بخش قابل توجهی از ذهن و فرصت ریاست محترم جمهوری را برای پاسخگویی و یا توجیه آن هزینه کند و دستکم به همان اندازه از پرداختن ایشان به امور جاری و اجرایی کشور که وظیفه اولیه ریاست محترم جمهوری است، باز دارد؟ و یا، ادغام وزارتخانه ها، اگرچه الزام قانونی برنامه پنجم- ماده ۵۳- بوده است ولی آیا شتابزدگی در اجرای این ماده و ادغام چند وزارتخانه مهم اقتصادی، آنهم در حالی که طرح سرنوشت ساز و تعیین کننده هدفمندی یارانه ها با موفقیت به اجرا درآمده و جریان دارد، سؤال برانگیز نیست و با توجه به سابقه و عملکرد جریان انحرافی، این احتمال را پیش نمی کشد که جریان یاد شده قبل از آن که اجرای الزامی ماده ۵۳ را در نظر داشته باشد، در پی جابه جایی برخی از وزیران و نهایتاً اخلال در امور اجرایی کشور و نوشتن آن به حساب ریاست محترم جمهوری بوده است؟!
    و بالاخره، گفتنی است که خدمتگزاری و خدمت رسانی بزرگترین و برجسته ترین نقطه قوت دولت بوده و هست و به نظر می رسد یک جریان انحرافی از درون دولت قصد دارد دولت محترم را از این نقطه قوت مثال زدنی محروم کرده و خدای نخواسته از چشم مردمی که به آن دلبسته اند، بیندازد.

    استاد حسین شریعتمداری

  20. فدایی رهبر می‌گوید:

    داداش ذفعه بعد دیدیش یه سوال کن ببین قیمت سکه کی میره بالا تا بریم سکه بخریم سود کنیم.
    حسین قدیانی: الان اینجاس. می گه هفته بعد، نه اون یکی هفته، قیمت سکه، سکه اس!

  21. فدایی رهبر می‌گوید:

    راستی یه سوال دیگه هم بپرس ببین منظور دکتر از رئیس که تو سخنرانیش به یکی گفته بود کی بوده.
    جن تسخیر شده توسط حسین قدیانی: منظور رئیس جمهور از “رئیس”، آقای دوربینی بود!

  22. ط.عبدی پور می‌گوید:

    سلام عالی بود و غیر منتظره.
    جن تسخیر شده توسط حسین قدیانی: آموزش جن گیری به روش ساده، امشب در قطعه ۲۶ برای علاقمندان به مباحث انحرافی تدریس می شود.
    حسین قدیانی: متاسفانه این جن رمز وبلاگ را پیدا کرده و دخالت در کار مبصر قطعه ۲۶ می کند!

  23. فدایی رهبر می‌گوید:

    داداش حسین بپرس ببین این اپوزیسیون کی به درک میرن تا جشن بگیریم. راستی بپرس این شاه و کی قراره کفن کنیم

  24. سید محمود می‌گوید:

    درود بر داداش حسین-حاجی خیلی مردی-خدا قوت -اجرت با سید الشهدا-

  25. فدایی رهبر می‌گوید:

    چقدر سوال دارم من. بپرس ببین تو انتخابات ریاست جمهوری سال آینده کیا کاندید میشن و آیا اسی پاتر با آرای باطله رقابت می کنه یا آرای باطله با اسی پاتر
    جن تسخیری: زیاد داری میای روی مخم ها! امشب نمی زارم بخوابیا! داری با این سئوالات سیاسی خلقم را تنگ می کنی… یوهوهوهو!

  26. فدایی رهبر می‌گوید:

    یکی میدید جن و پری
    یکی از دریچه می پرید
    جن تسخیری: میام منقبض می کنم روح تو رو ها!

  27. فدایی رهبر می‌گوید:

    طرف جنه تحصیل! تهسیل! طهصیل! تثحیل! طثهیل! کرده س. خیلی سواد! صواد! ثواد! داره
    جن تسخیری: این بچه هه کیه عکسشو گذاشتی؟! بیام قورتش بدم؟!

  28. فدایی رهبر می‌گوید:

    راستی بپرس واقعا اگه شارون بمیره اسرائیل نابود میشه یا این جهان به اصطلاح اولی ها خرافاتین مثل خیلی ها

  29. محمد حسینی می‌گوید:

    http://myup.ir/images/25871223632807639107.jpg

    سلام برادر قدیانی عزیز
    بعد از خوندن مطلب زیبای شما به کوب نشستم پای فتوشاپ اخرش این شد . . .

    نسخه ساخته شده از فیلم هری پاتر برای ایران .

    التماس دعا ، خیلی

  30. سلاله 9 دی می‌گوید:

    متقابلا سلام تک تک بچه های قطعه را خدمت آن عزیز دل انگیز برسانید و بپرسید که م.ه تا به حال چند واحد پاس کرده و آیا مشروط هم شده است؟
    درباره ی خل و چل بازی های جدید کروبی هم اگر اطلاعاتی دارد،بدهد.”جن بو داده” از تو کمال تشکر را داریم.

  31. رخساره می‌گوید:

    ایش! چه بی نمک!

  32. فدایی رهبر می‌گوید:

    عکس بچه گی هامه. میام تو چک و چونت ها. چه جنه جنایت کاریه. جریانه انحرافی
    جن تسخیری: بیا توی وبلاگ خودم اگه مردی حالی ات کنم!

  33. ط.عبدی پور می‌گوید:

    ای بابا” فدائی رهبر” اجازه نمی دهند ما هم یک سوال از” جناب جن” بپرسیم!!!

  34. فدایی رهبر می‌گوید:

    تو بیا زیر گذره حاج مهدی بقل کافه فردوس تا من حالیت کنم. اگه واسه همه لاتی واسه من گنده لاتی!! ببخشید شکلاتی
    حسین قدیانی: دستش به شما نمی رسه، مرا گرفته به باد کتک!

  35. ف. طباطبائی می‌گوید:

    به جنِ بگید با مبصر قطعه در نیافته، بهش بگید بد می بینه.

  36. ط.عبدی پور می‌گوید:

    به “رخساره”
    اگر به نظرتان بی نمکه می توانید اون ضربدر قرمز رنگ سمت راست را بزنید و برید بیرون تا بیشتر از این حالتان بد نشود!!

  37. فدایی رهبر می‌گوید:

    میگم داداش بپرس ببین این لیست مفاسد اقتصادیو میتونه واسه ما جور کنه تا افشاگری کنیم
    جن تسخیری: داداش بی داداش! این وبلاگ مال خودمه! داداشت داره التماسم می کنه نزنمش!

  38. ف. طباطبائی می‌گوید:

    جنِ بی ادب. خودت بمیری و طرفدارات و همکارات.
    فعلا که مبصر قطعه نیست. اگه خیلی جرئت داری وقتی آقا سید اومد بیا اینجا کل کل کن.
    جن تسخیری: سیداحمد دیگه کیه؟! اینجا همه کاره منم! حرف اضافی موقوف! یوهوهوهو!

  39. فدایی رهبر می‌گوید:

    تهدیدش کن بگو اگه ولم نکنی به ه.ر میگم ترورت کنه

  40. آذرخش می‌گوید:

    سلام
    این سفینه ای هم که فرستادیم هوا کار اینا بود. ضایع شدیم رفت.
    خطاب به جن تسخیری: بخوای حرف بزنی یه فیلیپینی میام لهت می کنم ها!
    جن تسخیری: تو دیگه از کجا اومدی؟! چرا اسمت آذرخشه؟! یعنی رعد و برقی؟! میام توی وبلاگت هک می کنم تو رو ها!

  41. فدایی رهبر می‌گوید:

    ده داری رجز میخونی. جنی نمیتونه یعنی زاده نشده که رو ملت حزب الله دست بلند کنه شما فقط میتونی جلبک هارو بزنی زمین(دین و ایمونشونو)

  42. ط.عبدی پور می‌گوید:

    آقای قدیانی مثل دفعه قبل یک بسم الله بگید که این جن بره تا از دستش راحت بشید.
    جن تسخیری: ههههه! زبونش بند اومده!

  43. سلاله 9 دی می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    حسین قدیانی: این جنی که من می بینم پررو تر از این حرفهاست؛ داره درسته قورتم می ده! معلوم نیست من اونو تسخیر کردم، یا اون منو!

  44. آذرخش می‌گوید:

    آره رعد و برقم. چند بار زدم مغز چند تا مثل تو رو پاشیدم (پاچیدم؟) 😀 رو دیوار (تیفال؟).
    می تونی از داداش حسین بپرسی.
    جن تسخیری: فردا میام و میان جسم و جان هر چی رعد و برقه، تداخل می کنم؛ آدم می کنم تو یکی رو! جادو می کنم تو رو! تو از الان دیگه سحر شدی!

  45. فدایی رهبر می‌گوید:

    داداش حسین آبجوش بریز روش.
    لطفا راه کارهای دفع جن رو سریع السیر بزارید تا از شر این جن و جن های انسان نما راحت شیم.
    چون بسی جن آدم روی هست
    پس به هر دستی نشاید داد دست
    جن تسخیری: به حرفهای من گوش کنید؛ وسوسه های من راه نجات شماست… و الا داداش حسین را گروگان می گیرم! ما جن ها بیشماریم!
    حسین قدیانی: غلط کردید بیشمارید!
    جن تسخیری: خفه بمیر بابا! خواستی یه چای واسه ما بیاری ها!

  46. ف. طباطبائی می‌گوید:

    به جن های این دوره زمونه رو بدی همین میشه دیگه. این جنِ هم دیده تو کنفرانس مطبوعاتیِ رئیس جمهور هم اسمشو آوردن الان جو گیر شده.
    آقا جنه؟ سُم داری؟
    جن تسخیری: هم سُم دارم، هم سَم! قسم به ابلیس که تا منحرف نکنم شما را ول کن نیستم؛ یوهوهوهو!

  47. آذرخش می‌گوید:

    پس همون. تنت می خاره.
    مغزت رو می پاچم رو تیفال!
    جن تسخیری: گفتی مغز، یاد کله پاچه افتادم!

  48. عطشان می‌گوید:

    خدارو شکر

  49. ف. طباطبائی می‌گوید:

    آقا جنه یه ۱۰ دقیقه ساکت بشین یه گوشه بچه ها می خوان نماز بخونن. بعد از نماز بیا تا شب حرف بزن!
    جن تسخیری: نماز چرا؟ بچسب به یوگا! وضو هم نمی خواهد!

  50. فدایی رهبر می‌گوید:

    یه روز یه جنه از بغله یه خاندانی رد شد گفت بسم الله اینا دیگه کیه ن.

    اگه میخواستم به حرف های شیطان و تو گوش کنیم الان بجای اینجا داشتیم تو بالاترین نظر میزاشتیم

  51. فدایی رهبر می‌گوید:

    آآآآآآآآآآآی نفس کش. نفس جن می کشیم

  52. یک خواننده می‌گوید:

    نوشتین که پیراهنتون را انداختید روی شلوار و مثل جوانهای اول انقلاب شدید ، می خواهم بگم چرا امروزه فقط طلبه های ما هستند که پیراهنشون روی شلوارشون هست و ژست به این متینی چه اشکالی داره که خیلی ها این کار رو نمیکنند ، شاید قیاس اشتباهی باشه اما به من میچسبه اون هم اینکه وقتی آقا توی بیاناتشون خیلی غرور آفرین ما را با جوان های اول انقلاب مقایسه میکنند و ما این قدر لذت می بریم چرا نتونیم از جوان های اون روزها جلو بیفتیم مثلا پیراهنمون روی شلوار باشه ، شلوار تنگ نباشه ، مارک های صهیونیستی راخرید نکنیم در مدل مو و داشتن ریش دقت کنیم و احیانا ابرو برنداریم و تتو نکنیم!! با جنس مخالف کمتر خوش و بش کنیم و . . . . . . . . . . . . اگر همه اینها را مراعات کنیم قطعا جلوی پیروزی دشمن در جنگ نرم را خواهیم گرفت و این مراعات های ما همه در حقیقت طبق گفته رسول الله همان جهاد اکبر یعنی جنگ با نفس است(که البته مراتب دارد ) وشاید آن روز دور نباشد که آقا دیگران را با ما قیاس کنند و خوبی ما معیار قیاس قرار گیرد/ /
    جن تسخیری: الان پیراهن داداش حسین روی کله شه، نه روی شلوارش. داره جون می ده!

  53. سلاله 9 دی می‌گوید:

    ما رفتیم نماز خواندیم آمدیم و الان با قدرتی مافوق بشری کامنت می گذاریم. ببین جن عزیز ما که با هم مشکلی نداریم ،دعوا نداریم.من به شما علاقه مندم.کلید قطعه را تحویل آقای قدیانی بده و برو.ببین منو! برو خب.
    جن خوب و فهیمی باش.

  54. میلاد پسندیده می‌گوید:

    جناب جن! من یک سوالی داشتم… بعد از تصاحب این وبلاگ به روزش هم می کنید دیگه ها… ببین داداش جنی، من از اولشم با اینی که قورت دادی مشکل داشتم… حالا که شما مسئولیت گرفتی شایسته نیست سردر وبلاگت این باشه! یک طراحی کنم؟… فدایی داری… خیال نکنی ما نان به نرخ روز می خوریما… نه!!!!
    جن تسخیری: تو رو می کنم مبصر قطعه. یه پیام برو ببینم…

  55. ف. طباطبائی می‌گوید:

    خدا رو شکر که حرف حساب سرت شد و به حرفم گوش دادی آقا جنه. آفرین.

  56. ف. طباطبائی می‌گوید:

    سلام. خسته نباشید. عجب مطلبی نوشتید. جالب بود. اون عکس هم یه کمی ترسناکه.
    جن تسخیری: الان چی گفتی؟! به عکس کی توهین کردی؟! میام قبض روح می کنمتا! اینجا من همه کاره ام. این وبلاگ دیگه مال منه! داداش حسین مرد!

  57. ف. طباطبائی می‌گوید:

    آقا جنه سلاله ۹ دی راست میگه. ما که با هم مشکلی نداریم. بیا دوست باشیم.

  58. ف. طباطبائی می‌گوید:

    جناب میلاد پسندیده! جن دارد شما را فریب می دهد؛ برگردید به آغوش قطعه…

  59. چشم انتظار می‌گوید:

    داداش جان :
    یه بارم جن منوگرفت .

  60. مقر 707 می‌گوید:

    سلام
    سلامی به گرمی خونی که از دماغ جن میاد
    سلامی به خنده داری …
    سلامی برای آنان که همه جوره حال میکنن
    داداش کتک کاری تموم شد؟
    مثل اینکه دیر رسیدم!!!
    بابا بزارید ما هم یه مشتی لگدی چیزی حواله این جنه بکنیم. دیگه از این فرستها گیر نمیاد!!!

  61. محسن می‌گوید:

  62. مرجان می‌گوید:

    بسم الله.این جا چه خبره؟

  63. من می‌گوید:

    هی پسر ببین اینجا چه خبره دارن حرف مارو می زنن! به من میگن جنی بلا. جان؟ کسی با من کار داشت؟

  64. حمید می‌گوید:

    بدم نمیشه یه چند وقتی داداش حسین استراحت کنه به جاش جنه مطلب بذاره!
    فقط جنه باید قول بده که راجع به شیخ هم مطلب بنویسه

  65. وای من اول شده بودم خودم خبر نداشتم

    اول نشدیم اول نشدیم زد تو یک پست جنی اول شدیم

    هرکی می خواد اول بشه تو کامنت های قطعه ۲۶ بیاد بگه وردشو بهش یاد بدم

  66. سروش می‌گوید:

    منتظر بقیه اش ایم هاااااااا

  67. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    سلام جن جون!
    حال شما بخیر!
    چطوری یا نه؟!
    چه خبر از کجا؟!

  68. سید محمود می‌گوید:

    آخرین تصویر شهید غلام کبیری:
    http://s1.picofile.com/file/6769016096/130737763716.jpg

  69. میلاد پسندیده می‌گوید:

    یک طرح برای سردر فراموش خانه ۶۲ مخصوص داداش جن تسخیری!:
    http://031.img98.net/out.php/i385752_faramushkhane62.jpg
    ببخشید دیگه… عکسی از شما در دسترس نبود!… حالا راستشو بگو خودتی یا داداش حسین مارو سر کار گذاشته؟!
    جن تسخیری: ممنون! فدایی داری!

  70. اعیاع می‌گوید:

    سلام
    متن وقتی خوندم خیلی پشیمون شدم آخه اونوقت هاکه گعده میذاشتیم زیادجن تسخیرمیکردیم اماحیف که استفاده بهینه نکردیم حیف صندلی روازدست دادیم؛

  71. عطشان می‌گوید:

    اینم یه هدیه امیدوارم مقبول افتد
    http://up.iranblog.com/images/tbmiowv82povb6u0f91.jpg
    حسین قدیانی: ممنون از شما!

  72. هرکی می‌گوید:

  73. قاصدک منتظر می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام
    کاش این جن رو شب تسخیر می کردید,ماجرا جالب تر وترسناک تر بود.ولی عجب جن بی سر وپاییه.بدبخت نه پدر درست و حسابی داشته ,تازه تو جنزیستی هم که یه جنی پیدا شده سرپرستیشو به عهده بگیره,از شانس بدش تسخیر شده.درضمن ازش سوال کنید ببینید این اس پاتر براشون مسئله ساز نشده?

  74. قاصدک منتظر می‌گوید:

    البته منظورم این بود که ماجرای خودتون و تسخیر جن رو شب (مثلا حدود ساعت ۱۲ به بعد )می ذاشتید.

  75. قاصدک منتظر می‌گوید:

    اقا یه سوال دیگه هم ازش بپرسید;ببینید جن زاده های اون ها هم دائم رو اعصابند و سوهان روح ?

  76. امیر می‌گوید:

    سلام ، متن مثل همیشه زیبا….
    شما مثل اینکه بیمه نیستید! ما اینجا بعد از جریان انحرافی خودمون رو بیمه کردیم! بیمه ناشی از خطرات جن گرفتگی!
    اگر بیمه نیستید میتونید یه وام جن گرفتگی از دولت بگیرید بدید پولش رو دست این جنه بره کیش یه هتلی چیزی بسازه از دستش خلاص بشید!!!

  77. قطره می‌گوید:

    سلام

    عالی بود….

    خدا قوت.

  78. طاهره فتاحی می‌گوید:

    .بسم الله الرحمن الرحیم.
    دیدم مطلب حساسه گفتم اول “بسم الله”اش را بگویم بعد بخوانم…
    🙂

  79. طاهره فتاحی می‌گوید:

    بسی خنده انگیزناک بود. مرسی.
    جن باحالی بود ولی با این پیش بینی فوتبالش به درد همین جریان انحرافی می خورد و بس…

  80. طاهره فتاحی می‌گوید:

    صبح ها که داداشم می خواد بره مدرسه بابام بهش میگه پیراهنت رو بنداز رو شلوارت. داداشم میگه تو شلوار بهتره. بعد بابام میگه “این یه مرامه”. داداشم هم مثل این اول انقلابی ها پیراهنش را روی شلوارش می اندازه.
    بعضی وقتها که من می بینم پیراهنش تو شلوارشه بهش می گم تو باز “بی مرام” شدی؟

    دیدم تو کامنت ها بحثش مطرح شد یهو! یادش افتادم. همین طوری…

  81. طاهره فتاحی می‌گوید:

    جن جون! جنی! جن عزیزم!!!!!!!!!!
    یه سوال دارم از خدمتتون.
    به نظرت این ترم معدل من بالای ۱۷ میشه که ترم بعد ۲۲ واحد بردارم یا نمیشه و من به خاطر ۴ واحد باید تابستون برم دانشگاه, انقلاب منقلاب و اندیشه مندیشه بخونم؟؟؟؟؟؟
    جن تسخیری عزیز! از شنبه میای سر امتحان کمک کنی معدلم بالای ۱۷ بشه؟ تا ۱۶ با خودم بقیه اش با تو. باشه؟؟؟

  82. فدایی رهبر می‌گوید:

    امشب صورت می گیرد؛
    پخش مستند نفوذ ایران در گروههای ضد انقلاب
    مستند نفوذ یکی از عوامل وابسته به دستگاه امنیتی کشور در سازمان امنیتی غرب امشب از رسانه ملی پخش می شود.

    به گزارش مشرق به نقل از مهر، در این مستند تحت عنوان “الماس فریب” نحوه نفوذ سردار محمدرضا مدحی نیروی وابسته به نهادهای امنیتی کشور در سازمان جاسوسی سیا و دولت آمریکا پخش خواهد شد.

    دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ایران طی یک عملیات بزرگ طرحی تحت عنوان دولت در تبعید متعلق به اپوزیسیون خارج نشین را منهدم کردند.

  83. حبیبی می‌گوید:

    سلام ؛ دوستان یک پیشنهاد چطوره این آقاجن رو با آقا جنه اسی پاتر کل بندازیم ببینیم میتونه در یک مناظره اجنه ای پته جن اسی پاتر رو رو آب بریزه یا نه فقط زورش به داش حسین میرسه

  84. فرص الخیر می‌گوید:

    سلام
    ووی ووی
    یه چند وقتی فرصت نشد بیام و بخونم اینجاهم جن زده شد؟
    شکلک وحشت:)
    الان به ما هم سرای میکنه از طریق تار نما؟

  85. فاطمه می‌گوید:

    وای تورو خدا نگاه کن اینا همشون جنی شدن، خدا بخیر کنه.
    راستی اسم وبلاگ تون چیه جن تسخیری ؟! خانمید یا آقا؟

  86. سلام دلاور

    خیلی
    عالی بود

    موفق باشید

    یا علی

    جانم فدای سید علی خامنه ای

  87. azadi__azadie.ir می‌گوید:

    قشنگ بود.گمانم مدتی بود طنز نداشتید!

  88. mmsk می‌گوید:

    لطفا از جن خورا پیو هیو الیزگاری بپرسید
    دانشگاه جنیان خارج از کره زمین کی افتتاح میشه
    کیه کیه کیه ………………..

  89. فدایی رهبر می‌گوید:

    امشب بعد از خبر ساعت ۲۱ صورت می گیرد؛

    پخش مستند نفوذ ایران در گروههای ضد انقلاب

    مستند نفوذ یکی از عوامل وابسته به دستگاه امنیتی کشور در سازمان امنیتی غرب امشب از رسانه ملی پخش می شود.

    به گزارش مشرق به نقل از مهر، در این مستند تحت عنوان “الماس فریب” نحوه نفوذ سردار محمدرضا مدحی نیروی وابسته به نهادهای امنیتی کشور در سازمان جاسوسی سیا و دولت آمریکا پخش خواهد شد.

    دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ایران طی یک عملیات بزرگ طرحی تحت عنوان دولت در تبعید متعلق به اپوزیسیون خارج نشین را منهدم کردند.

  90. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    می‌گم داداش جان، این جن تسخیری در هیچ روزنامه‌ی وزینی حضور پیدا نمی‌کنه؟!

  91. مقداد می‌گوید:

    سلام
    جای این همه کل انداختن با جنها می گفتید لااقل زیپ شلوارتون رو بدوزه به جای این همه چاخان!!!!
    اخه بااین همه پشتیبانی هایی که از هواوزمین وآسمان ومسئولین فوتبال می کنند از پیروزی ، ملوان می تونه ۵ تا گل به پیروزی بزنه!!!!

  92. مقداد می‌گوید:

    سلام
    جای این همه کل انداختن با جنها می گفتید لااقل زیپ شلوارتون رو بدوزه به جای این همه چاخان!!!!
    اخه بااین همه پشتیبانی هایی که از هواوزمین وآسمان( مسئولین مصلحت دون) از پیروزی میشه، ملوان می تونه ۵ تا گل به پیروزی بزنه!!!!

  93. سیداحمد می‌گوید:

    سلام داداش حسین؛ ارادتمندم.
    هم اکنون برگشتم منزل، از صبح تا الان ۲ بار خانمم مطلب را برایم خواند!
    متاسفانه اصلا شرایط دسترسی به نت را نداشتم!
    عجب شرایط جالبی!

    داداش مطلب جالبی بود، ممنونم.

  94. سیداحمد می‌گوید:

    عجب کاریکاتوری کشیده جناب بیژنی، خیلی زیباست.
    البته یاد آور خاطرات بسیار تلخی است!
    وا مصیبتا…انا لله… واعجبا…!
    حسین قدیانی: واقعا مازیار کارش عالی و از آن عالی تر، مرامش است…

  95. میلاد پسندیده می‌گوید:

    خیلی کاریکاتور جالبی است این… دستشان درد نکند.
    راستی یادم نیست چی کامنت دادم که سانسور شد!
    جن تسخیری: کار تو خوب بود؛ کار بیژنی مفت نمی ارزید!

  96. به جای امیر می‌گوید:

    دزد ( گفت و شنود)

    گفت: گروه های اپوزیسیون فراری درباره پیشنهاد «تظاهرات سکوت» در ۲۲ خرداد بدجوری با یکدیگر اختلاف پیدا کرده و به جان هم افتاده اند.
    گفتم: اسب های درشگه وقتی به سربالایی می رسند و از نفس می افتند همدیگر را گاز می گیرند و به یکدیگر لگد می زنند.
    گفت: بسیاری از آنها، این پیشنهاد را به مسخره گرفته و می نویسند؛ مگر مغز خر خورده ایم که با چندصد نفر به مقابله با ۷۰ میلیون نفر برویم و لت وپار شویم و عده ای دیگر می گویند قرار نیست در این تظاهرات، حرفی بزنیم و شعاری بدهیم و یا کاری کنیم که معلوم شود مخالف رژیم هستیم!!
    گفتم: خب! از کجا معلوم شود که تظاهرات کرده اند؟
    گفت: اتفاقا دعوای اپوزیسیون هم سر همین مسئله است و می گویند راه رفتن ساکت مردم در خیابان ها که همیشه هست و ربطی به فراخوان ما ندارد!
    گفتم: خانمی از شوهرش پرسید؛ دزد چطوری می آید؟ همسرش گفت؛ نیمه شب در تاریکی می آید به پایش نمد می پیچد که صدا نکند و… نصفه شب خانم شوهرش را صدا کرد و گفت؛ پاشو! پاشو! دزد اومده! شوهرش پرسید؛ از کجا فهمیدی؟ و زن گفت؛ هرچی گوش دادم، دیدم هیچ صدایی نمیاد، فهمیدم که دزد اومده!

  97. جواد می‌گوید:

    سلام حاجی
    این عکس رو چند وقت پیش که برای نمایشگاه کتاب اومده بودم تهران گرفتم.
    تقدیم شما…
    http://s1.picofile.com/file/6777676056/DSC00128.jpg

  98. سیداحمد می‌گوید:

    خدا عمر با عزت و بابرکت به حاج حسین آقای شریعتمداری عنایت بفرماید،
    چقدر عالی نوشتند “گفت و شنود” را.
    بالاترینی های محترم! به جای آن همه حرف مفت و منم منم کردنهای مجازی این مطلب “دزد” را بخوانند و لذت ببرند!!!

  99. ... می‌گوید:

    سلام…مطلبه خوبی بود ولی خوبتر نظره جناب “یک خواننده ” بود…موفق باشید

  100. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان فردا اولین ۵ شنبه ماه رجب و فردا شب، شبِ لیلة الرغائب است؛
    روزه گرفتن فردا بسیار توصیه شده است، سعی کنید از آن غافل نشوید.
    اعمال شب لیلة الرغائب را فردا خدمتتان عرض میکنم.
    ضمنا برای هم دعا کنیم.
    جن تسخیری: این کارها چیست دیگر؟! زنده باد زنده یاد جن بو داده!

  101. فدایی رهبر می‌گوید:

    باز این جنه اومد. فکر کنم بچه اسپانیا باشه و چون نرخ بیکاری اونجا بالاست واسه همین ۳۴ساعته ول شده تو اینجا از بی کاری.
    آموزش جن گیری چی شد پس؟!
    جن تسخیری: باز هم که تویی کوچولو!

  102. فاران(نه وبلاگ فاران) می‌گوید:

    بعد از چند وقت وسط امتحانا کلی حال کردیم ….ببینم داداش یه ساندیس خورشو اجیر میکردی؟از این چیزا ندارن؟ جن هم من فقط حکومتیشو قبول دارم ….
    جن تسخیری: اینجا دیگه داداش ماداش نداریم؛ داماش گیلان داریم!

  103. سیداحمد می‌گوید:

    فکر نمیکردم جرئت کنی پای کامنت من هم چیزی بنویسی!!!
    جن تسخیری: تو دیگه مبصر اینجا نیستی! الان داداش حسین اسیر من است؛ حالا منم که فدایی دارم!

  104. سیداحمد می‌گوید:

    این اصلا مهم نیست که تو فدائی داری یا نه!
    مهم اینه که “من” فــــــــــــــــدائیِ داداش حسینم.
    ضمنا گنده تر از تو نتونسته حسین قدیانی رو اسیر کنه!!!
    جن تسخیری: ما ۲۲ خرداد و ۲۵ خرداد، نه حالا بگو ۷ تیر نظام را سرنگون می کنیم با جن تراوا!

  105. سلام
    کاش جن شما میتونست سوالای امتحان فردا رو هم لو بده…کاش!
    جن تسخیری: فردا امتحان شما برگزار نمی شود؛ تخت برو بخواب! درس چیه؟ مشق چیه؟

  106. جواد می‌گوید:

    این دیگه چه وضعشه؟!!!
    خوب لااقا آقا یا خانم جن!
    با اسم تسخیری جواب کامنت ها رو نده بی کلاس
    الان شمایی که قطعه رو تسخیر کردی گمانم!
    فکر کنم با اسم جن مسخیری (یعنی اختیار داری) کامنت بذاری بهتره،برا خوبی خودت میگم ها!
    جن تسخیری: امشب می آیم و وقتی خوابی، روح تو را پر از ارواح خبیثه خواهم کرد؛ حالا ببین کی گفتم!

  107. سیداحمد می‌گوید:

    یه پیام “بی زرگانی”
    ساعت ۰۰:۱۹
    تعداد افراد آنلاین: ۳۳ نفر
    ماشالله حزب الله
    داداش حسین عزیز بسیجیها فــــــــــدائی داری…
    جن تسخیری: حالا که کاری کردم آیت الله تسخیری به جای تقریب مذاهب، بین شیعه و سنی اختلاف انداخت، می فهمی که تعداد آن لاین ها چقدر است!!

  108. فدایی رهبر می‌گوید:

    فلفل نبین چه سرخه بخور ببین چه تنده. کوچولو اون ابلیسه که ریز می بینیمش

  109. چی فکر کردی؟ برو بابا… فکر میکنی نمیدونم جن تقلبی هستی؟…نشون به اون نشون که گفتی:
    ملوان بازی برگشت را در انزلی ۵ بر ۲ از پرسپولیس می برد!

  110. جواد می‌گوید:

    جن زبون نفهم،
    اصلا ما را با تو کاری نیست،رهایت می کنیم،می توانی بروی

  111. فدایی رهبر می‌گوید:

    راستی یکی از دلایلی که تو اسلام بازی شطرنج رو حرام کرده و حتی گفته شده به صفحه شطرنج نگاه کردن حرامه به این خاطره که جنگیر ها از صفحه های شطرنجی سفید و سیاه برای جنگیری استفاده می کنن واسه همین تو مسابقات شطرنج از صفحه هایی با رنگ سفید و سبز استفاده میشه.
    جن تسخیری: شطرنج به شرط قمار، خالی از اشکال است نزد حمار!

  112. ساقیانه می‌گوید:

    اوه چه جن بازاریه اینجا. سلام جن جون ! خوبی ؟ من با اینا نیستما.
    جن تسخیری: فدایی داری!

  113. سیداحمد می‌گوید:

    بچه ها! بیایید بر اساس سیاست موازنه منفی با این جن برخورد کنیم؛ شاید جذب حداکثری اصلاحش کند!

  114. ساقیانه می‌گوید:

    خاک پاتیم!
    جن تسخیری: پس بیا زیر سُمم…

  115. ساقیانه می‌گوید:

    جن جون! شما با نی ساندیس هم ظاهر می شی یا فقط سنجاق قفلی جواب میده؟
    جن تسخیری: سنجاق قفلی و سوزن ته گرد!

  116. جواد می‌گوید:

    سیدجان،ولش کن این جن غراضه رو
    خودش خسته میره میخوابه!
    جن تسخیری: اگر مردی بیا توی وبلاگ خودم تا قبض روحت کنم! همچین روحت رو قبض کنم که قبض برق و آب پیشش لنگ بیاندازه!

  117. سیداحمد می‌گوید:

    وای وای وای… بعضی جوابها خودش اندازه یک متن طنز است!

  118. ساقیانه می‌گوید:

    اوه جن جون می خوان باهات موازنه منفی کنن.مواظب خودت باش.
    جن تسخیری: مراقب همه جا باش. حرکت مشکوک دیدی، ایست بده! اگه ترسیدی ۵ بار بگو: ابلیس سروره جبرائیله! روبرو آماده باش!

  119. فدایی رهبر می‌گوید:

    من پیشنهاد میدم امره به معروف و نهی از منکر کنیم.
    ببین جنه : تا حالا با انگشت های شکسته دندوناتو از رو زمین جمع کردی؟؟؟
    جن تسخیری: هیس!… لالا دارم!

  120. سلاله 9 دی می‌گوید:

    جناب جن امشب قرار بود در قطعه “آموزش جن گیری به روش ساده” را تدریس کنید.خودتان را هم معرفی نکردید،جسارتا اسم شریف تان چیست؟درباره ی آباواجدادتان هم توضیح دهید.نسل تان به ابلیس رانده شده برمی گردد؟
    جن تسخیری: فوضولی موقوف باشه! تو جاسوس دو جانبه ای! امشب روح تو رو قبض می کنم تا آدم بشی!

  121. جدیدالورود می‌گوید:

    سلام-خسته نباشی اقای جن گیر!!!
    دوستان من فردا امتحان اناتومی دارم!یکی ازسخت ترین واحدهای فیزیوتراپی
    خواهش میکنم برام دعا کنید!!
    ببینم از دست این جن تون کاری برمی اد برای ما بکنه؟؟

  122. جواد می‌گوید:

    نگا کن یره
    ها با تویوم!
    بره ما نمخه لات بازی در بیاری،
    اوووچ
    دیدی ترسیدی؟؟؟؟
    الان مخوام برم حرم،یک دانه از او ملائکه های حرم امام رضا ر تور مکنم،میارم اینجه تا فکت بیفته
    ای قطعه جای ملائکه های نه جای یک جن بوداده
    گیریفتی چی مگم؟
    تا یم ساعت دیگه،دافس!!!
    جن تسخیری: بق بق بقو!!!

  123. ساقیانه می‌گوید:

    چشم چشم چشم . فقط تو با من کاری نداشته باش. من خودم یه پا پرسه در مه تشریف دارم. فقط تو به من کاری نداشته باش !

  124. سیداحمد می‌گوید:

    آقا جواد!
    سلام ما را به امام رئوف برسان؛
    از همین راه دور بی تردید
    السلام علیک یا خورشید/
    شک ندارم جواب دادی تو
    گرچه گوشم صدات را نشنید…

  125. فدایی رهبر می‌گوید:

    استغفر الله.
    جبرئیله میگه همچین بزنم تو سرت تا هرچی آتاشغال خوردی بیاری بالا.
    جن تسخیری: خفه بمیر بابا! سوسکی!

  126. خودم می‌گوید:

    کاری به جن گیری ندارم ولی در کل خوب کنایه زدی…..

    آمدم این را بگویم:
    دشمنان بدانند اگر از سرهایمان کوه ها بسازند
    فرزندانمان هرگز در کتاب تاریخ خود نخواهند خواند
    که خامنه ای تنها ماند..
    سلامتی امام خامنه ی صلوات

  127. فدایی رهبر می‌گوید:

    به من میگن امیر دینامیت. فیتیله م روشن شه تا شعاع چند صد متری هرچی جنه رو نابود میکنم.
    جن تسخیری: فیتیله، مخ این امیر دینامیت تعطیله!

  128. سیداحمد می‌گوید:

    خودمانیم خیلی کاریکاتوری که جناب بیژنی کشیده شیک شده ها؛
    صمیمانه از ایشان ممنونیم.
    جن تسخیری: این کاریکاتور رو من کشیدم بابا!

  129. سیداحمد می‌گوید:

    آن آقای عصبانیِ که در کاریکاتور فریاد میزد، چه می گفت؟
    حرفهایش سانسور شده!!!

  130. فدایی رهبر می‌گوید:

    بسم الله الرحمن الرحیم. پناه میبرم به خدا از شر شیطان های رانده شده…

  131. ساقیانه می‌گوید:

    حیف که امتحان داریم. حیف ! جن جون بای بای.

  132. سیداحمد می‌گوید:

    حالا کی با تو حرف زد؟!!!
    جن تسخیری: الان اون فلشی که داداش متن کتاباشو توی اون گذاشته ۲ لپی قورت دادم؛ ۷۲ دقیقه قبل از شهادت، رفت توی شکمم!

  133. فدایی رهبر می‌گوید:

    هووووو استکباره جهانی،جریانه انحرافی، مخه خودتو اون جده کوچیکت شیطان تعطیله

  134. سلاله 9 دی می‌گوید:

    جناب جن نسل تو اگر به شیطان هم برگردد،من اما از نسل ۹ دی ام.نسل من در ۹ دی محکم کوبید در دهان شیطان بزرگ،تو که دیگر عددی نیستی.
    جن تسخیری: چهارشنبه اتوبوسی که شما را آورد راهپیمایی، من توی روغن موتورش بودم!

  135. ساقیانه می‌گوید:

    جن تسخیری: الان اون فلشی که داداش متن کتاباشو توی اون گذاشته ۲ لپی قورت دادم؛ ۷۲ دقیقه قبل از شهادت، رفت توی شکمم!

    خیلی با حالی … نمی ذاری که بریم درس بخونیم

  136. سیداحمد می‌گوید:

    اگه داداشِ منه که متناشو جای دیگه هم کپی کرده…بله!
    داستان بز بز قندی را بلدی؟
    اگه داداشم امر کنه همون بلائی رو که مامان بزی! سر آقا گرگه آورد و شنگول و منگول را نجات داد، سرت میارم!
    جن تسخیری: بامزی!

  137. ساقیانه می‌گوید:

    دیدم از اگزوز بوی با قالی می یاد پس تو اون تو بودی .

  138. قاصدک منتظر می‌گوید:

    اقا فکر کنم سنجاق قفلیه این جنه ده هزار تومنی بوده ,چون این جور که معلومه فعلا اون اقای قدیانی رو تسخیر کرده,در ضمن هرجور شده خودتون رو از شر این جن بو داده نجات بدید ,چون ممکنه کم کم رفتار و گفتارتون بو دار بشه مثل بعضیا! از ما گفتن بود.
    جن تسخیری: تو خودت الان در تسخیر منی… یه نیگا بنداز پشتت… یوهوهوهو!

  139. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    داداش شما جنی یا جن شماست؟
    مسئله‌ای هست‌ها!
    جن تسخیری: من و داداش حسین این تعارفات رو با هم نداریم بچه جون!

  140. سیداحمد می‌گوید:

    هی جن پررو!
    من می دونم و تو، اگه بلایی سر داداش حسین بیاد!
    جن تسخیری: تو برو پیام بازرگانی بده به جای این حرفا!

  141. فدایی رهبر می‌گوید:

    آقا جنه رنگ پوست شما چه رنگیه؟؟ چرا قورتش دادی میدادی به ابلیسک های بالاترین تا بخونن از راه شما شیطان ها منحرف بشن.

  142. سیداحمد می‌گوید:

    هر وقت لازم باشه خودم پیام میرم؛ تو نگرانِ من نباش!
    شیر کاکائو میخوری؟

  143. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    گفتی بچه جون میگم چند سالته پیری؟!

  144. آذرخش می‌گوید:

    سلام

    رفتم با سنجاق قفلی برگشتم. این داداش حسین نتونسته درست و حسابی تسخیرت کنه قاطی کردی.
    کدوم لوله دماغت بود؟

  145. حی علی الجهاد می‌گوید:

    بسم الله.

    تا نرفتم دست به دامن آدم خوبا بشم که بیان رسما از این قطعه مقدس بندازنت بیرون خودت با پای خودت برو!
    دِ من که میدونم تو رو هم اون روباه‌های انگلیسی علم کردند واسه همون سیاست تفرقه و حکومت و اینا! اگه فک کردی بیای اینجا دو به هم زنی کنی میتونی فکرها رو از جریان انحرافی منحرف کنی کور خوندی!
    اینجا که هیچ! کل مملکت ما قطعه مقدسه و خون شهدا حفظش میکنه! تو هم برو کشکتو بساب! از جانب رییس و مبصر قطعه هم بهت وکالت میدم یه پیغام از همین جا واسه اربابای نامرد صهیونیستیت بفرستی و بگی بسیجیای خامنه‌ای پاکارتر از این حرفان که از دست من و امثال من کاری بربیاد!
    رسما فاتحه ات رو خوندم نه؟! در ضمن قبل از رفتن کتاب داداش حسین رو هم پس بده! این تهدید یه بسیجی باتوم به دست بودها! جدی نگیری بد می‌بینی!

  146. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان!
    کسی در باز کردنِ صفحه هات سایت مشکلی دارد؟
    آیا سایت غیر طبیعی و کُند برایتان باز می شود؟
    البته بیشتر منظورم با دوستانی است که از پرسرعت استفاده می کنند.

  147. قاصدک منتظر می‌گوید:

    جناب مبصر سلام
    این جنه معتاده ,چایی نبات دوست داره!

  148. آذرخش می‌گوید:

    آقا سید سوالتون رو بی زحمت توی پست های دیگه هم تکرار کنید.
    من فکر می کنم بقیه هم مشکل داشته باشن. سایت خیلی سنگینه.
    جن تسخیری: دیدید گفتم من می تونم اخلال کنم توی کار قطعه! دیدید گفتم!

  149. آذرخش می‌گوید:

    اون زمان که ما مخلللل شده بودیم توی قطعه شما هنوز بدنیا نیومده بودی. برو بذار باد بیاد.

  150. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    سیدجان من امروز با هر دو نوع دایال و ADSL وصل بودم و مشکلی نبود….

  151. سیداحمد می‌گوید:

    حیف که مامانم صبح کامنتامو می خونه والا یه چیزی بهت می گفتم ها!
    ضمنا سر و صدا نکن داداشم میخواد استراحت کنه!

  152. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    این جنه هی میره و بر می‌گرده؛ جنی خسته می‌شه شعر می‌خونه می‌خنده

    جن جون! جان من بگو از کی خط می‌گیری؟ به کی خط می‌دی؟ این برادر ع.غ رو می‌شناسی؟ اسی پاتر برات آشنا نیست؟

  153. صبا می‌گوید:

    “جن تسخیری: دیدید گفتم من می تونم اخلال کنم توی کار قطعه! دیدید گفتم!”
    حاج حسین آقا مواظب باشید این جنه انگار با بعضیا(دیدید گفتم)نسبت داره! شاید نفوذی باشه!

  154. سیداحمد می‌گوید:

    احتمالا سایت برای بعضی دوستان بد بالا می آید.
    حسین قدیانی: از تعداد مطالب اصلی در صفحه اول کم کردم؛ احتمالا اوضاع بهتر شود.

  155. هانی می‌گوید:

    جن هم جن‌های قدیم! حرف گوش کن بودند!!! تا اونجایی که ما شنیدیم جن های تسخیری باید بله قربان گوی صاحبشون باشن!

    نمیدونم این کجاییه این قده حرف گوش نکنه!

  156. ط.عبدی پور می‌گوید:

    آقا سید، برا من که سایت خیلی راحت بالا میاد ومشکلی نیست(با ADSLوصلم)

  157. قاصدک منتظر می‌گوید:

    دوستان خیالتون راحت,فکر کنم اقای قدیانی از تسخیر جنه رها شدند.اخه جواب کامنت جناب مبصر رو خودشون گذاشتند.
    جن تسخیری: ههههه! ۲ دقیقه مرخصی دادم بابا به داداش حسین!

  158. سیداحمد می‌گوید:

    داداش حسین ممنونم از توجه تان به قطعه مقدس۲۶، خسته نباشید.

  159. جواد می‌گوید:

    دوباره سلام
    موتورم رو سوار شدم به قصد زیارت امام رضا (ع)
    زیرگذر حرم که رسیدم یهو به سرم زد(شایدم به دلم!) برم کوهسنگی،مزار شهدا
    جاتون خالی،شست و شو دادم دلم رو!
    حال و هوایی داره اون بالا
    یک عکس هم گرفتم که شد این:
    http://s1.picofile.com/file/6778290740/DSC05561.jpg
    بچه های قطعه،به نیابتتون،روبروی حرم که شدم،دور میدون طبرسی،به آقا یک سلام و صلوات خاصه تقدیم کردم.
    برید حالشو ببرید!
    حسین قدیانی: ممنون از آقا جواد گل که هم اسم زیبایی “جوادالائمه” است و هم اسم پسر امام رضا… یعنی باب الرضا…

  160. قاصدک منتظر می‌گوید:

    دوستان چهار قل را بخوانند به نیت اقای قدیانی و فوت کنند شاید موثر واقع شد.درضمن اقای قدیانی تا جنه نرفته یه عکس یادگاری باهاش بندازید ,بعدا بذارید تو قطعه.

  161. سیداحمد می‌گوید:

    خوش به سعادتت آقا جواد؛
    ممنونم از لطفت دوست عزیز.

    واقعا بهشتی است این قطعه مقدس۲۶…

  162. جواد می‌گوید:

    وسیله ای بودم برای عرض ادب به آقا از طرف شما عزیزان قطعه
    التماس دعا دارم ازتون
    یازهرا(س)

  163. سیداحمد می‌گوید:

    گفت: اینها همه سر و ته یک کرباس اند. گفتم: “حباب” و “شراب” و “سراب” را قبول دارم؛ “ناکثین” و “قاسطین” و “مارقین” را هم، اما “آب” را نه، “ابوتراب” را نه، “رهبر انقلاب” را نه…

  164. صبا می‌گوید:

    ما در آسمان عوامل نمایش آیات الهی و زینت هایی را برای آن هایی که می توانند آن حقایق غیبی را بنگرندقرار دادیم، و آن زیبایی های معنوی را از هر شیطان رانده شده ای حفظ کردیم تا دست تجاوز او به ان نرسد، مگر آنکه دزدانه چیزی از آن حقایق بشنود که در ن صورت شهاب آشکاری او را دنبال می کند.سوره حجر آیات ۱۸تا۱۶
    قرآن می فرماید جادوگر و کاهن از غیب خبر می دهند، اما خبرشان را از جن و شیطان گرفته اند و خبر آنها خبر دزدی ست و پشت سر آن خبر، شهاب ملائکه می آید و نمی گذارند آب خوش از گلوی آنها پایین برود. نه خود جادوگر از آن خبرها نتیجه واقعی می گیرد و نه آنکس که می رود به نزد آنها به چیزی می رسد.
    در رجوع به جادو گران دو چیز را فراموش نکنید.اولا:خبری که می دهند نیمه کاره است. ثانیا چیزی نمی گذرد که پوچی و بی ثمری آن روشن می شود.
    برگرفته از کتاب جایگاه جن، شیطان و جادوگر در عالم استاد طاهر زاده

  165. صبا می‌گوید:

    آقا جواد” زیارت هایتان قبول
    ممنون بابت سلامی که به امام رئوف رساندید.
    راستش ماه پیش قرار بود مشرف شوم .امروز نه ، فردا کردم. فکر کنم امام رضا دارن تنبیه ام میکنن. عرض میکنم “آقا غلط کردم ”
    حسین قدیانی: ممنون از شما و همه دوستانی که همراه اسم و کامنت شان عکس می گذارند و به زیبایی قطعه خودشان کمک می کنند.

  166. سیداحمد می‌گوید:

    “۷۲ دقیقه قبل از شهادت” و “رسالت، سیدخندان؛ یه نفر”
    ۲ کتاب جدید “حسین قدیانی” نویسنده “نه ده” و “قطعه ۲۶″/ به زودی زود…

    بی صبرانه منتظریم…

  167. صبا می‌گوید:

    ما از شما بابت قطعه ممنونیم!
    حیف که عکس کوچک است. خورشیدی است که از لابه لای ابرها بر دره ی سبز می تابد. بسیار زیباست! راستش مرا به یاد حاضر غایب مان می اندازد.
    خسته نباشید. مارا هم دعا کنید.

  168. یک سرباز می‌گوید:

    نون و قلم نبی ست و ما یسطرون حسین ….

    http://s1.picofile.com/file/6778392352/noon_o_ghalam_alist.mp3.html

  169. علی می‌گوید:

    مواجب هنوز خوب می رسه داداش حسین؟
    حسین قدیانی: و البته بعضا از یک جاهای می رسد که عقل شما قد نمی دهد!

  170. محمد می‌گوید:

    سلام حسین آقا

    زیبا بود حالی بردیم.

    سوال؟رابطه کروبی گوگولی با جن و پری چیست؟

  171. اتابکی می‌گوید:

    سلام.من انشالله امسال میخوام اعتکاف شرکت کنم. دنبال یک مسجد خوب هستم. گفتید مسجدتون مجیدیه هست. به ما نزدیکه. میشه آدرس مسجد رو برام بفرستید؟ ممنون میشم

  172. مرتضی اهوازی می‌گوید:

    آقا جواد دستتون درست
    بازم از این کارها بکنید

    می‌خوام برای کفترا، یه خورده گندم ببرم
    اونجا که گنبدش طلاس، با کفتراش پر بزنم
    دوسش دارم؛ اماممه، در خونشو در بزنم

  173. روزبه می‌گوید:

    سلام

    بسیار مطلب خوب و جالبی بود . اما نکته عجیب اینکه اقای رئیس جمهور ، این صحبت ها را تکذیب نکردند و گفتند : ” روش کار دولت ما با بقیه ی دولت ها متفاوت است ! ” و بعد سایت های طرفدار ایشان هم نوشتند ما هم جن خوب داریم و هم جن بد ! بنابراین میتوان از جن خوب در راستای پیشبرد اهداف استفاده کرد ! واقعا آفرین به این دولت !

  174. روزبه می‌گوید:

    سلام
    واقعا نمیدانم چرا کسی از سوریه نمینویسد ؟ ۱۲۰ نفر در درگیری های سوریه کشته شدند و افراد معترض برای چندمین بار پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را به آتش کشیدند ! ( نقل به مضمون از خبرگزاری ها ) واقعا خیلی عجیب است . علاوه بر اینکه ایران واکنشی در قبال این قضیه نشان نداده ، بلکه هیچ گونه خبری هم در این باره منتشر نکرده است .
    حسین قدیانی: برادر محترم! اولا چرا اینقدر کامنتهای تان در اغلب پستها این همه مطول است؟! ثانیا چرا همیشه به مباحث اختلافی و آنچنانی دامن می زنید؟! ثالثا این ۱۲۰ نفر کشته را از کجا آورده اید؛ از بی بی سی؟! آیا مردم سوریه شهدای خط مقدم جولان هستند یا کسانی که پرچم ایران را به عشق آمریکا و اسرائیل آتش می زنند؟! رابعا مجبورم در صورت ادامه این رویه، گاهی کامنتهای شما را کلا پاک کنم، چرا که این ستون برای جواب دادن به مطالب شما اصلا جای مناسبی نیست و وقت هم اینقدر ندارم. مثلا خیلی برایم عجیب است؛ من که خودم منتقد جریان انحرافی و برخی کارهای دکتر هستم، اما نمی دانم شما چه اصراری دارید که با کامنتهای تان کش بدهید به موضوعات؟! لطفا این تذکر را جدی بگیرید و به جای بحث کردن و جواب دادن، عمل کنید. ممنون.

  175. روزبه می‌گوید:

    سلام

    رئیس جمهور روزگذشته در جواب سوال خبرنگار روزنامه‌ی قدس در رابطه با پی‌گیری مساله‌ی مفسدان اقتصادی واین‌که آیا در مورد مسائل اقتصادی که گفته می‌شود در رابطه با برخی اطرافیان رییس جمهور وجود دارد، حساسیت برخورد وجود خواهد داشت گفت: ما ۳۱۲ اسم را به قوه‌ی قضاییه داده‌ایم. این‌که چه کسی تخلف کرده و چه کسی تخلف نکرده است به عهده‌ی قاضی است؛ چون ما مرجع قضاوت نیستیم.

    درباره این ادعا دو نکته وجود دارد:

    اول اینکه اگر رئیس جمهور محترم خود را مرجع قضاوت نمی دانند پس چطور بیشتر اتهاماتی را در رسانه ملی علیه برخی مسئولین ارشد نظام و خانواده ایشان وارد کردند. اتهاماتی که تا کنون در دادگاهی اثبات نشده بود! چرا این جمله”ما مرجع قضاوت نیستیم” که حرف درستی هم هست؛ این روزها مطرح می شود که اغلب نفرات اصلی رئیس جمهور متهم به فساد هستند؟

    دوم دررابطه با اطرافیان رئیس جمهور، چندی پیش صفار هرندی در جلسه انصار حزب الله اعلام کرده بود که گزارشی از تخلفات برخی از اطرافیان رئیس جمهور به وی ارائه شده است؛ والبته سایت ها وخبرگزاری های مختلف نیز اسنادی از تخلفات نفرات کلیدی رئیس جمهور را افشا کردند و اینکه چرا رئیس جمهور باز از این مسأله اعراض می کنند مورد سوال است.این درحالی است که روز گذشته ادعا کرد که من اولین رئیس جمهوری هستم که حاضرم با فساد اطرافیانم مقابله کنم.

  176. روزبه می‌گوید:

    سلام

    آقای محمود احمدی ن‍ژاد در کنفرانس مطبوعاتی روز گذشته خود گفت: اگر تخلفی از من، خانواده‌ام، بستگانم و نزدیکانم صورت گرفت، رسیدگی و برخورد شود.
    این که رئیس جمهور اعلام نماید هرگونه تخلفی از خود و نزدیکانش قابل رسیدگی است ،‌هر چند امری بدیهی به شمار می رود ولی در حال و روز کنونی کشور ،‌ سخن مغتنمی است ،‌اما همین تعارف نیز وقتی جدی گرفته می شود ، تبصره و اما و اگر می خورد!

    یه عنوان مثال در همین کنفرانس مطبوعاتی ،‌وقتی برخی خبرنگاران از برخی تخلفات سنگین اطرافیان رئیس جمهور سوال کردند ،‌ احمدی ن‍ژاد منکر وجود هر گونه تخلفی شد و وقتی به او گفتند که اسناد این تخلفات هم از طرف برخی مسوولان به رئیس جمهور ارائه شده ،‌ احمدی ن‍ژاد به سادگی از کنار موضوع رد شد و گفت که سندی وجود ندارد.

    احمدی ن‍ژاد ،‌هفته گذشته نیز در دیدار استانداران ضمن دفاع از سلامت مالی و تقوای اطرافیانش مانند رحیمی و مشایی گفته بود:اگر اینها یک برگ تخلف داشتند در بوق و کرنا می کردند. مطالب اخیر هم که منتشر شده سند سازی است.

    بدین ترتیب ،‌رئیس جمهوری که جمله “اسنادش هم موجود است” او ،‌ بسیار معروف شده ،‌برای نخستین بار ،‌ از نبودن اسناد سخن می گوید تا همان گونه که با جمله نخست ،‌ مخالفانش را متهم و منکوب می کند ،‌ با دومی ،‌چتری از حمایت بر سر مقامات پیرامونی اش باز و تبرئه شان کند و این در حالی است که در همین کنفرانس خبری گفت:”تشخیص این که چه کسی متخلف است و چه کسی نیست ،‌با قاضی است ،‌ نه با ما .”

    در این باره نکاتی چند قابل ذکر است:

    ۱ – ما نیز امیدواریم اطرافیان رئیس جمهور ،‌ همان گونه که آقای احمدی ن‍ژاد اعلام کرد ،‌افرادی پاکدست و متقی و مدیر و مدبر باشند ،‌زیرا اثبات هر گونه تخلف و جرمی در سطوح بالای مملکتی ،‌ در وهله اول شرمساری و تاسف ملی را بر می انگیزد. البته شرم و تاسف بزرگ تر زمانی است که خدای ناکرده ،‌ برخی مقامات ارشد دولتی مرتکب جرائم و تخلفاتی بشوند و بدون مجازات ،‌همچنان بر مسند امور باقی بمانند و بدتر از آن ،‌حمایت هم بشوند.

    ۲ – آقای احمدی ن‍ژاد درباره مخالفان سیاسی خود همواره به اسنادی اشاره کرده است که “موجود هستند” ولی هیچ گاه ارائه نشده اند که می توان توجیه کرد که برخی ملاحظات قانونی و شرعی و اخلاقی مانع از ارائه این اسناد موجود شده است.
    نکته اینجاست که ایشان ،‌اسناد ارائه نشده علیه مخالفان را به عنوان سندهای موجود می پذیرد اما درباره برخی اطرافیان و معاونان خود ،‌ می گوید اگر سندی علیه این ها وجود داشت در بوق و کرنا می شد و وقتی هم این سندها در بوق و کرنا می شود می گوید:‌این ها همه سند سازی است.
    به بیان دیگر در این گفتمان ،‌سندهای ارائه نشده علیه مخالفان “موجود ‌است” اما سندهای ارائه شده علیه اطرافیان احمدی ن‍ژاد ،‌ “موجود نیست” و “سندسازی است”!

    حال باید از آقای رئیس جمهور پرسید که به عنوان مثال اسناد پرونده “تالارهای کیش” که در رسانه ها منتشر شد ( و بنده هم در کامنتی طولانی آن ها را آوردم ) و در نهایت منجر به فرار پانته آ‌فیوضی (گیرنده چک ۵ میلیارد تومانی بیت المال)‌از کشور شد و نقش آقای بقایی در این پرونده که در برگ برگ آن ،‌امضای وی وجود دارد ،‌ آیا خواب و خیال بوده است؟ آیا همه رسانه ها در این باره ناگهان خواب نما شدند و دروغ گفتند؟ آیا سازمان بازرسی کل کشور هم که در این باره اعلام تخلف کرده و پرونده را به دادگاه فرستاده ،‌ دروغ گفته است؟ آیا نمایندگان مجلس که در این باره مسائلی را بیان کردند ،‌دروغ گفتند؟‌ آیا برخی مسوولان سابق منطقه آزاد کیش که در این باره افشاگری کردند ،‌دروغ گفتند؟‌آیا همه و همه دروغ گفتند و فقط آقای بقایی و خانم پانته آ فیوضی راست گفته اند و این وسط سر بیت المال این ملت بیچاره کلاه ۵ میلیارد تومانی رفت؟

    آیا اعمال نفوذ بر برخی معاملات بورس جهت تصاحب شرکت های بزرگ عمومی ،‌ رانت های کلان برای تاسیس بانک های خصوصی “خودی” ،‌ زد و بند با بدهکاران کلان بانکی ،‌ پرونده سوء استفاده میلیاردی در بیمه و … که بالغ بر هزاران صفحه می باشند ،‌ وهم و خیال اند و وجود خارجی ندارند و یا همه شان جعلی اند؟ شاید هم همه این تخلفات کار آمریکا و اسرائیل بوده است و دوستان در این میان نقش قربانی را بازی می کنند!

    انشاء الله که این وصله ها به اطرافیان رئیس جمهور نچسبد ولی وقتی اتهاماتی بدین سنگینی وجود دارد ،‌ انتظار می رود رئیس جمهور به جای انکار همه چیز و دروغگو کردن همه کس ،‌ راه را برای محاکمه این اطراف باز کند تا اگر گناهکار باشند ،‌ لکه ننگشان دامن دولت را آلوده نکند و اگر بی گناه باشند ،‌ با اثبات بی گناهی شان در یک دادگاه بی طرف و صالح ، ‌دولت بتواند بدون حاشیه ها با صلابت به کار خود ادامه دهد و الا حمایت بی چون و چرا از اطرافیان متهم ،‌ تنها منجر به آلوده شدن فضا می شود و بس!

    احمدی نژاد در یکی از مناظرات انتخاباتی سال ۸۸ جمله ای گفت که واقعاً ‌قصار بود: “دروغ‌گو خائن است و خائن ترسو.” حال به استناد همین جمله ،‌ علی القاعده برخی اطرافیان رئیس جمهور که نه دروغ می گویند و نه در امانتی که ملت به آنها سپرده – مانند اموال عمومی- خیانت کرده اند ،‌ نباید از محاکمه بترسند زیرا آنکه را حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟

  177. روزبه می‌گوید:

    سلام

    یک نکته دیگر هم باید در مورد حرف های شخص رئیس جمهور بگویم . سعی میکنم آخریش باشد !

    در حالی که محمود احمدی نژاد در کنفرانس خبری خود کلیه انتقادات واتهامات وارده به جریان انحرافی آن را بدون سند عنوان کرد خود برای یکی از اصلی ترین ادعاهایش سندی ارائه نکرد.

    همانطور که شاهد بودیم، آقای محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران، عصر سه شنبه، در دومین نشست مطبوعاتی خود در سال جاری، به سوالات خبرنگاران رسانه‌های مختلف پاسخ گفت.

    در این مصاحبه و نشست مطبوعاتی، ایشان مانند همیشه مسائلی را مطرح کردند که قابل خدشه و ایراد بود و از خبرنگاران حاضر در جلسه توقع می رفت که از ایشان بخواهند لا اقل برای برخی مطالبش سند ارائه کند اما متأسفانه گویا در کشور ما، بی سند حرف زدن برای مسئولین و سند نخواستن از سوی خبرنگاران، امری عادی و رایج گردیده است.
    یکی از خبرنگاران از آقای احمدی نژاد در باره طرح جریان انحرافی از سوی برخی، از جمله یکی از رقبای انتخاباتی رئیس‌جمهور پرسید و او در بخشی از پاسخ خود به این پرسش گفت:

    «رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند که جز ۱۰سال اول انقلاب و دوره این دولت، حرکت انقلاب در مسیر واقعی خودش نبوده و معنای آن این است که این دولت تحت هدایت های رهبری، حرکت را به مسیر درست خود برگرداند.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا)

    حتماً آقای رییس جمهور این حق را به مخاطبان خود می دهند که از ایشان بپرسند:
    ۱٫ رهبر انقلاب اسلامی، این مطلب را در چه تاریخی، برای چه گروه یا فردی و در کجا بیان فرموده اند؟ لطفاً سندش را ارائه کنید؟

    ۲٫ آیا منظور این است که در دولت های آقایان: مرحوم بازرگان، بنی صدر، میرحسین موسوی و احمدی نژاد حرکت انقلاب در مسیر خودش بوده و در دولتهای آقایان هاشمی و خاتمی از مسیر خارج شده است؟!اگر پاسخ مثبت است، در این صورت پرسش سومی مطرح می شود و آن اینکه :

    ۳٫ مهر تأییدهای مکرر مقام معظم رهبری بر کارنامه آقای هاشمی و حتی آقای خاتمی را چگونه توجیه و تفسیر می کنید؟ به ویژه اینکه رهبری معظم، از میان دولتهای پس از انقلاب، تنها دولت آقای هاشمی را «دولت کریمه» خوانده اند!

    اکنون ما از میان تأییدهای بی شمار ایشان، تنها به چند مورد، برای نمونه اشاره می کنیم و بدون هیچ تحلیل و نقدی، قضاوت را به خوانندگان و مردم وا میگذاریم:

    «…من به جرأت عرض می کنم که از اول انقلاب تا حالا، ما هیچ رئیس دولتی، مثل رئیس دولت امروز نداشتیم. البته رؤسا و اعضای دولتهای گذشته، عناصر برجسته و مخلص و ممتاز و خوب و بالا بودند؛ اما حالا از گذشته هم خوبتر و ممتازتر و بالاتر است…» (۱۵ /۳ / ۶۹)

    «… امروز بحمد اللَّه در رأس دستگاههای اجرایی کشور، کسی است که امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بیشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظه ی وفاتشان، نهایت اعتماد و اطمینان را به او داشتند؛ رئیس جمهور ما. ایشان کسی است که اینقدر مورد اعتماد امام بود، اینقدر به امام نزدیک بود، حرفهای امام را بیشتر از آنها شنیده، درد دلهای امام را بیشتر از دیگران شنیده و خبر دارد. حالا عده ای همینطور حرف می زنند و اصلاً نمی دانند که حرف دل امام چه بود!
    مؤذن بانگ بی هنگام برداشت نمی داند که چند از شب گذشته است!
    چنین آدمی حالا در رأس امور ماست. من هم به امور واقفم و می بینم که در مملکت چه کار می شود. من آدم بی خبری نیستم. همه ی این اوضاع اجرایی کشور را از نزدیک، هشت سال تجربه و لمس کرده ام. قبل از آن هم، از اول انقلاب در شورای انقلاب و دیگر جاها بوده ام…» (۱۵ / ۳ / ۶۹)
    «…امروز رییس جمهور ما، از نظر من که سالیان متمادی است ایشان را می‌شناسم، یک مجتهد قطعی است. این هم از برکات خدا بر ماست. ما رییس جمهوری داریم که از لحاظ درس‌های حوزه ‌یی، یک مجتهد و از لحاظ تفکرات اسلامی، یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان است…» (۱۵ / ۳ / ۶۹)

    «امسال خوشبختانه هفته دولت در شرایط بسیار خوبى از لحاظ جوّ عمومى کشور ما آغاز شد. مردم شاهد موفّقیتهاى خوبى از نظام جمهورى اسلامى و دولت کریمه خدمتگزارند. از جهت سیاسى نیز در همین ایامِ نزدیک ‏به این هفته، قدرتهاى بزرگ و به طور مشخّص آمریکا در سه ماجرا با انقلاب و ملت و کشور ما درگیر شدند و به لحاظ سیاسى در هر سه ماجرا هم شکست خوردند؛ اوّل قضیه قرارداد هسته‏اى ایران با روسیه و سپس مسأله تلاش براى حصر اقتصادى کشور و نهایتاً قرارداد ما با کشور آفریقاى جنوبى بود که آمریکا با تمام توان علیه ما به میدان آمد؛ ولى عملاً مجبور به عقب نشینى شد. هر سه قضیه را خداى متعال پیش آورد و دولت آمریکا با داعیه ابرقدرتى و با امکانات فراوان تبلیغاتى و سیاسى خود، جنجالى را در دنیا علیه جمهورى اسلامى به راه انداخت و با نظام جمهورى اسلامى سینه به سینه شد؛ ولى در هر سه مورد به نتیجه مورد نظر خود نرسید…» (۸/ ۶/ ۷۴)

    «…چند سال پیش، در قضیه فتنه خلیج فارس که با تحریکِ حکومتِ بعثىِ نادانِ عراق و میداندارى دولت مفسد آمریکا به وجود آمد، مدبّرانه‏ترین روش را نظام جمهورى اسلامى اتّخاذ کرد. نظام جمهورى اسلامى، این‏طور احترام همه را جلب مى‏کند. ملتها، روشنفکران، دانشمندان، دانشگاهیان، جوانان و قشرهاى مختلف مردم در کشورهاى گوناگون، نسبت به نظام جمهورى اسلامى و این دولت کریمه، چنین نظرى دارند. همکارى با این نظامْ در راه عزّت اسلام، براى هر کس مایه افتخار است…» (۱۶/ ۹/ ۷۴)

    «…من فراموش نمی کنم، روز‌های بعد از جنگ در آن جلسه‌ای که به دستور امام تشکیل شد، چند نفری برای طرح خطوط اصلی بازسازی کشور نشستیم؛ به نظر خودمان آرزو‌های بزرگی را در آن نوشته‌ها آوردیم، بحث کردیم و تصور نمودیم که ان شاء اللَّه در طول چندین سال انجام گیرد. آنچه در این هشت سال ریاست جمهوری شما اتفاق افتاده، از آنچه که آن روز ما آرزو داشتیم، بیشتر است و حقیقتاً کشور بازسازی شد.» (مرداد ۱۳۷۶)

    «…من در تمام طول مدت هشت سال، در جریان کارهای شماها قرار داشتم، هم به وسیله‌ی گزارشهای مستقیم، هم از طرقی که برای اطلاع گیری، در دسترس من بوده است. علاوه بر اینکه به طور مستمر ـ اقلاً هفته ای یک بار ـ جناب آقای هاشمی با من ملاقات می کردند. در این ملاقاتها و جلسات، گزارش کارها، طرح مسایل، طرح مشکلات، نظرخواهی و مشاوره در امور گوناگون نیز بوده است. این جلسات، جلسات پربرکتی بود.» (مرداد ماه ۱۳۷۶)
    ۴٫ چهارمین و آخرین پرسش از آقای رییس جمهور این که: چگونه است که در سالهای ۱۳۷۶ ـ ۱۳۷۲ درست همان سالهایی که به زعم شما حرکت انقلاب از مسیر خودش خارج شده بود، استانداری اردبیل را پذیرفتید و از سوی همان مدیرانی که با شما ۱۸۰ درجه زاویه داشتند، به این سمت منصوب شدید و در مهر ماه سال ۱۳۷۵ از آقای هاشمی، با عنوان: «آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شخصیت بزرگ انقلابی و اندیشمند» یاد کردید؟! اما امروز…؟

    در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که گرچه ارائه مطالب بی سند از سوی آقای رییس جمهور تازگی ندارد و امری است معمول و نیز بسیاری از مخاطبان بدون تحقیق و پرسش، هر حرفی را که بشنوند، چشم و گوش بسته می پذیرند، اما چیزی که در اینجا ما را به حساسیت و واکنش واداشت، این بود که آقای احمدی نژاد، این بخش از مطالب خود را به رهبری منتسب کردند!

  178. ++++++++++++کامنت دار ارشد++++++++++++++++++ می‌گوید:

    آقای قدیانی یه کامنت مفهومی دارم خیلی قشنگه اگه منتشر بشه:
    درسی که استیو جابز به مسئولان ایرانی داد
    دیروز کنفرانس اپل بود. صرفنظر از اینکه اصلا” این کنفرانس چه محتوایی داشت و شخص استیو جابز کیست یک چیز برای من درس بزرگی بود. درس متعهد بودن به کاری که می کنی! ولو اگر خودت معلوم نباشد تا کی اصلا” زنده هستی!
    جابز مدتهاست سرطان دارد و شاید اگر فناوری برتر دنیا در این زمینه که در کلینیک تخصصی سرطان در کالیفرنیا وجود دارد به کمک او نمی آمد زودتر از این حرفها وداع کرده بود. دیروز او در شرایطی به کنفرانس آمد که وضعیت جسمی او کاملا” هویدای ضعف مفرط بدنی اش بود. موجودی نحیف که حتی با آن کسی که ۳ ماه قبل در معرفی ایپد ۲ دیدیم خیلی فرق میکرد.
    اما آنچه باید درس برای همه ایرانیان باشد متعهد بودن او به کارش است. او میلیاردها دلار پول دارد. اصلا” نیازی نیست بیش از این پول بخواهد چون تا سه نسل بعد از او هم می توانند در رفاه مطلق به معنای واقعی کلمه بخورند و بخوابند! تشنه پول هم نیست اما تشنه پولسازی است. نیازی به دیده شدن بیش از این هم ندارد. آنقدر معروف است که میتواند تا سالها فقط برود مصاحبه کند و همه ببینند و بارها قصه او را بشنوند.
    او با وضعی بر روی سن کنفرانس رفت که مشخصا” حاکی از آن بود که کاهش وزن شدیدی داشته و بر اثر درمانهای شیمیایی سرطان بسیار ضعیف شده است. اما چون میدانست میلیونها نفر منتظرند ببینند او چه خواهد گفت آمد! اصلا” اگر جز این شخصیت از او سراغ داشتند که کسی منتظرش نبود! همه میدانند همه چیز کار او نیست اما میخواهند از زبان او بشنودند. چرا؟
    دیشب من درس بزرگی گرفتم. درس اینکه یک انسان میتواند تا آخرین لحظه انسان مفید باشد. می تواند طوری کار کند که گویی لبخند مرگ به او شوخی است. می تواند طوری روح و شور ایجاد کند که جسم نحیفش هم نیروی محرکه هزاران نفر در موفق ترین شرکت دنیا باشد.
    کار دیروز او یک درس بزرگ بود برای مسئولان ما. برای آنهایی که دو هفته امور مملکت را تعطیل میکنند و در کنج خانه می نشینند. برای آنهایی که اگر بدانند دیگر وزیر نیستند برایشان مهم نیست چه بشود چه نشود! برای مسئولانی که مصداق ضرب المثل “دیگی که برای من نجوشد میخواهم اصلا” چیزی در آن نجوشد!” هستند. برای آنهایی که در خسارت زدن به مملکت برای رقابتهای ناسالمشان خیلی راحت هستند. برای آنهایی که اول خودشان دوم خودشان و سوم خودشان فقط مهم هستند! من دیشب مسلمانی در او دیدم….

  179. روزبه می‌گوید:

    سلام

    عکس های زیر را که از خبرگزاری های داخلی است نگاه کنید ؛ هیچ کدام از این ها فتوشاپی نیستند و همه شان هم مربوط به کشور ایران هستند ،‌ از خوزستان گرفته تا چابهار و تهران.
    بعد از دیدن عکس ها ،‌چند سطر انتهایی صفحه را هم بخوانید!

    عکس ها ( قسمتان میدهم که همه عکس ها را نگاه کنید و حوصله کنید و کامنت را تا آخر بخوانید ) :
    ۱- http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176752_107.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176753_386.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176754_530.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176756_183.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176761_222.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176762_335.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176763_921.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176764_416.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176765_399.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176766_302.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176767_808.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176768_269.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176769_117.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176770_976.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176776_388.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176777_711.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176778_669.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176780_865.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/15/176781_227.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176967_892.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176968_502.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176969_403.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176972_240.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176974_573.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176977_985.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176984_886.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176985_452.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176986_500.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176987_979.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176979_676.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176980_676.jpg

    http://www.asriran.com/files/fa/news/1390/3/17/176981_101.jpg

    همه عکس ها را دیدید ؟ امیدوارم همه را دیده باشید . حال ممکن است بپرسید منظورت چه بود ؟ در سطور پایین عرض کرده ام !

    بخشی از سخنرانی محمود احمدی ن‍ژاد در خرداد ۱۳۹۰ ،‌همین چند روز پیش:

    من به کشورهایی سفر کردم که از ذخایر معدنی سرشار اند اما در خیابان ها مردم پابرهنه و گرسته اند. فقر، بی سوادی، عدم بهداشت است. در بسیاری از شهرها و روستا ها آب سالم و آشامیدنی نیست. اما هم زمان سرمایه داران آمریکایی و اروپایی تمام آن معادن را غارت می کنند و می برند و حتی یک درصد از آن ها را در اختیار ملت ها قرار نمی دهند.

    یک سوال: در ایران دارای معادن سرشار که الحمدلله سرمایه داران آمریکایی و اروپایی معادن مان را غارت نمی کنند ؛‌پس ماجرا چیست که در همین مملکت خودمان ،‌ درست مانند آن کشورهایی که احمدی ن‍ژاد رفته و دیده ،‌ خیلی ها در فقر و عدم بهداشت و محرومیت از آب آشامیدنی سابق و پابرهنگی و … در سطحی وسیع وجود دارد؟ تازه آقای احمدی نژاد فروش کلیه در آن کشورهای دیگر برای امرار معاش را نگفت ،‌در حالی که در پایتخت خودمان ،‌خیلی ها برای تامین زندگی شان ،‌کلیه و حتی قرنیه چشم شان را فروخته اند و می فروشند.

    اگر در آن کشورهای دیگر ،‌ پول مردم را سرمایه داران غربی به غارت می برند ،‌ در ایران چه کسانی این کار را می کنند ؟‌ آیا جز برخی صاحبان منصب؟! واقعا چه توضیحی وجود دارد ؟

  180. روزبه می‌گوید:

    – در جبهه جنگ، نیاز نیست همه در خط مقدم حضور داشته باشند و آرپیجی دست بگیرند. بعضی ها هم باید سلاح سبک دست بگیرند. بعضی ها هم، تدارکات و بعضی ها هم حتی در پشت جبهه، باید بخش پشتیبانی را برعهده داشته باشند.

    بدیهی است اگر همه مصّر باشند در خط مقدم بروند و آرپیجی بزنند، علاوه بر آنکه سایر مکانهای حساس خالی می ماند، در میان خود آرپیجی زن ها هم اختلاف پیش می آید، چون بالاخره هر کسی می خواهد در زدن تانک های دشمن مشارکت کند و مطمئنا تعداد آرپیجی زن ها از تانک های دشمن بیشتر است!

    ۲- وقتی ولی فقیه جامعه در مواجه با فتنه ای همچون فتنه سبز که در آن حق و باطل آمیخته شده اند، چاره را بصیرت افزایی معرفی می کند، همه باید لبیک بگوییم. اما این بدان معنا نیست که هر کسی ندای “این عمار” رهبری را شنید باید برود در خط مقدم آرپیچی به دست بگیرد و بقیه صحنه های عرصه جنگ را خالی بگذارند!جمع شدن همه نیروهای ولایی در پُست آرپیجی زن(!) و خالی ماندن عرصه های دیگر، مساوی است با باخت در جنگ نرم دشمن…

    ۳- فرض کنید شما و خانواده تان به همراه خانواده برادرتان به همراه دو اتومبیل پراید به رانندگی شما و بردارتان، میخواهید در طول شب از شمال کشور به مقصد تهران سفر کنید. فرض این است که برای شما بسیار حیاتی است که فردا صبح، راس ساعت ۸ در سر کار خود حاضر شوید.

    اگر نور اتومبیل شما به یک باره در میان جاده قطع شود و شما هم نتوانید آن را درست کنید، می توانید از برادرتان کمک بگیرید و با او قرار بگذارید که او کمی آرام تر برود و هوای شما را داشته باشد تا شما با احتیاط کامل و با فاصله کمی پشت سر او حرکت کرده تا به پرتگاه های میان مسیر سقوط نکنید.اما فرض کنیم، به جای قطع نور ماشین، سیستم ترمز اتومبیل دچار اختلال شود. مطمئنا دیگر نمی توانید با کمک گرفتن از بردارتان که اتومبیلی سالم دارد، حرکت کنید؛ چرا که افتادن به پرتگاه، سزای کسانی است که سرعت خود را نمی توانند کنترل کنند. در موقع فتنه هم فضا همین گونه است. کسی که بصیرت کافی نداشته باشد، می تواند با نگاه به رهبری، مراجع و روحانیت به مقصد برسد، اما آنکه خود را عمار ببیند و بخواهد سرخود هر کار دلش بخواهد بکند، می شود امثال آن کسی که به آن دخترک فتنه گر فحش ناموسی داد و یا امثال نیروهای خودسری که به کوی دانشگاه حمله کردند.

    ۴- عمار فرد با بصیرتی است که فتنه را در اوج غبارآلوده شدن فضا ببیند؛ نه آنکه وقتی غبار صحنه فرو نشست و حق و باطل به طور واضح مشخص شد، بخواهد وارد صحنه شود، چرا که ضرب المثلی معروف می گوید: “معما چو حل گردد آسان شود”.

    گرچه بصیرت افزایی، کاری نیکو و پسندیده است، اما کسانی که در اوج فتنه، همه چیز را منکر می شوند، و بدون واهمه هر گونه مشکلی را رد می کنند، نباید در میانه راه که همه چیز هویدا شد، خود را عمار بخوانند.

    ۵- خود عمارپنداری، امروز یکی از مشکلاتی است که نیروهای حزب الهی را دچار خود کرده است. اگر چه رهبری فرموده اند که هر کس باید حرفش را بزند و سعی کند حرفش درست باشد، اما بعضی ها اصرار دارند این گزاره دوم حرف رهبری که “درست بودن حرف” است را نادیده بگیرند.قیاس مع الفارغ است اما بعضی ها در فتنه دوم به مرض خواص بی بصیرت فتنه اول، مبتلا شده اند. یعنی به جای آنکه ولایت ناپذیری و قانون شکنی موسوی و کروبی را ببینید، به دنبال سوء رفتار احمدی نژاد در مناظرات هستند. امروز کسانی در جبهه نیروهای انقلاب هستند که خواسته یا ناخواسته، عدم تمکین رئیس جمهور به دستورات صریح رهبری را نمی بینند، اما انتقادات بعضا تیز بعضی رسانه ها را بزرگ می کنند و با برچسب زدن به دیگر سرمایه های اصولگرایی سعی در حذف انها از میدان دارند.

    ۶- طنز قضیه آن است که همان طور که در فتنه سبز، بعضی از افراد، قانون شکنی بزرگ سران فتنه را نمی دیدند و به ناحق به آنها حق می دادند که اینگونه در برابر متانت نظام اسلامی ، پرخاشگرانه رفتار کنند؛ امروز هم عده ای به احمدی نژاد حق می دهند که با تمام قوا از لیدر گروه انحرافی حمایت کند و در تحلیل این رفتار رئیس جمهور محترم، انتقادهای بعضی اصولگرایان از دولت را دلیل این لجبازی رئیس دولت می دانند! و از آن خنده دارتر کسانی هستند که تا دیروز، سعی داشتند همه اقدامات دولت را توجیه کنند ولی امروز که آش دستپخت دولت شوری اش عیان است، به دنبال فرافکنی اند.

  181. آشنا می‌گوید:

  182. یک فرزند شهید می‌گوید:

    صحبتی با جناب مشایی
    …………………………
    بنده دارم به رسم آقایی
    صحبتی با جناب مشایی
    این که گویم نه حرف امروز است
    حرف صد ها هزار دلسوز است
    ای که با احمدی نژادی تو
    راست گو ! خورد او چه دادی تو
    این چه سحریست کرده ای او را
    این چنین بهر تو کشد هورا
    تا تو را نزد خود کند ابقا
    پشت حتی نموده بر آقا
    سخت در او نفوذ داری تو
    نیتی خانه سوز داری تو
    گرچه از میز شخصی اش دوری
    تو به واقع رییس جمهوری
    آنچنان کرده ای در او تو نفوذ
    شب بگویی که روز ، گوید روز
    میشوی گاه با دو صد تعجیل
    دوست با مردمان اسراییل
    روز دیگر به کرسی افتا
    میزنی تکیه می دهی فتوا
    موسیقی را حلال می دانی
    تحفه اهل حال می دانی
    چون بگویند حرام باشد این
    به مراجع تو میکنی توهین
    بار دیگر تو با همین منوال
    میبری انبیا به زیر سوال
    بهر اهداف شوم خود فی الحال
    زدی آتش بجان بیت المال
    میکنی تو هزینه میلیاردی
    از اداره گرفته تا پارتی
    جهت جذب چند روحانی
    پول ها داده ای که میدانی
    عده ای را به حج کنی راهی
    که به آثار آن تو آگاهی
    بهر پست رییس جمهوری
    در پی چهره های مشهوری
    هم به مهناز و هدیه و نیکی
    داده ای وعده ها به تاریکی
    چون کسی با توشد کمی کنتاک
    پوز او را تو میزنی بر خاک
    ناگهان بشنود غریبانه
    حکم اخراج خود ز بیگانه
    یا چنان میکنی که بی دعوا
    بنویسد بزور استعفا
    فکر کردی که صاحب حالی
    یا که جادوگری و رمالی
    یا که هستی تو اندرین خانه
    مهره ای از نفوذ بیگانه

    از منافق گرفته تا ناتو
    چشم امید بسته اندر تو
    گرچه اکنون بدستت افسار است
    آخر کار تو بدان زار است
    دست از کارهای خود بردار
    جانب حق نما تو استغفار
    پیشتر زانکه بی حیا گردی
    خوار و سرگشته و رها گردی
    از تو خواهیم خالق دادار
    احمدی را ز خواب کن بیدار
    هم دوباره نما تو امدادش
    هم نما از غرور آزادش
    …………………………..
    با تشکر – امضا : فلافل

  183. منتظر حضور شما در وبلاگ نسیم هدایت هستم.

    وبلاگ نسیم هدایت
    weblog-hedayat.blogsky.com

  184. شهر خنده می‌گوید:

    سر نزدی ….
    چه سر بزنی …
    چه نزنی ….
    داداش مایی ….

    شهر پروژه:
    از دوران کودکی تنها یک آرزو داشته ام …
    آرزو داشته ام که آنقدر ایران عزیزم …
    در تمام جهات پیشرفت کند ….
    که تمام مردم دنیا برای یادگیری علوم جدید …
    نیازمند آموختن فارسی باشند ….
    آنقدر پیشرفت نمائیم ….
    که دنیا از سبک زندگی …
    لباس پوشیدن …
    و هرچیزی که مربوط به ایران عزیزم باشد ….
    الگو بسازد ….
    این وبلاگ مکانی برای نیل به آرزوی دیرینه ی ….
    همه ی ما ایرانی ها خواهد بود …
    ایران عزیز دوست داریم
    http://our-project.blogfa.com
    اگه دوست داری …
    پروژه ای که نوشته ای …
    یا پروژه ای که از جایی خریدی یا قرض گرفتی …
    برامون ای میل کن:
    s.john.soars@gmail.com
    با درج نام شما و آدرس وبلاگ شما …
    برای استفاده ی بقیه ی دانشجوها …
    می ذاریم توی همین آدرس:
    http://our-project.blogfa.com
    راستی پروژه خواستی …
    بیا و براحتی بدار …
    کپی و پیست …
    پرینت و تحویل به استاد….
    [نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند]

    جک و لطیفه در شهر خنده:
    [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
    اگه دلت گرفته.
    اگه دوست داری از ته دل بخندی.
    هر روزی که باشه مهم نیست. صبح ، ظهر و یا شب.
    یکسر بیا شهر خنده.
    منتظرت هستم.
    تخصص شهر خنده پاک کردن غصه از دل ایرانی هاست.
    می گی نه؟
    بیا و خودت ببین.
    اگه می خوای دلنوشته هایت رو صد ها نفر بخونن.
    اگه می خوای تولد کسی رو تبریک بگی و یا برای کسی که دوسش داری پیام بذاری.
    بیا به شهر خنده.
    http://shahr-e-khandeh.blogfa.com
    افسانه ی آخرین بازمانده از نسل مردان ایران زمین.
    آنانکه سربلندی مردمشان را در شاد بودن جستجو می نمایند.
    “شهر خنده” متعلق به همه ی ما ایرانی هایی است که می خواهیم ثابت کنیم با شاد بودن و شاد زندگی کردن می توانیم سربلندی را برای ایران عزیزمان به ارمغان آوریم.
    [نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند]

  185. سید محسن می‌گوید:

  186. ف. طباطبائی می‌گوید:

    چه بچه های خوب و با شخصیت و حرف گوش کنی هستیم ما. چه ناز شده ستون کامنتها. چه عکسهای نازی انتخاب کردن همه. البته باید از داداش حسین و آقا سید احمد هم تشکر کنیم. سایت زیبا بود، زیباتر شد.

  187. فاطمه می‌گوید:

    چرا همه باید تو نظراتشون از شما تعریف کنن؟؟؟
    شایدم نظرای مخالف میرن ا و ی ن…..
    حرفم این نیست خدا نظرای موافقو زیاد کنه..
    حرفم اینه ک شما با آهای “ه”چه مشکلی دارین؟؟
    حالا اون م و ف قبول..
    خواهشا جواب منو بدین هیچکی اینو نمیگه به من…

  188. امین می‌گوید:

    خدا کنه یکبارهم با سنجاقت اوباما رو بگیری ببینیم چی می گه …

  189. tanha می‌گوید:

    جالب بود میتونم یک سوال از جنتون بپرسم؟
    شما از دنیای مردگان هم خبردارید؟
    حسین قدیانی: جن تسخیری رفت دورکاری!

  190. مهره اضافه می‌گوید:

    قطعه قطعه مهره
    سلام
    به به عجب جن و جن گیریه اینجا !!!
    جن جن مهره !!!
    همین یه کد مونده بود ک اینم ب بیسیم ما اضافه شد !!!
    .
    .
    سید احمد سایت واسه من از همون اول تغییرات عجیب غریب بالا میاد
    اول ستون های سمت راست (پلاک)…. بعد متن اصلی …. بعد ستون های سمت چپ (خیمه)…. یه صفحه ی خیلی طویل و درازی می شه 🙁
    ب هر حال نمی شه نیام نگم :
    ممنون ک هستین (:
    حسین قدیانی: برای اسم تان عکس بگذارید. سایت را با مرورگرهای دیگر ببینید.

  191. tanha می‌گوید:

    از همتون خواهش میکنم برای تمام دانشجوها دعا کنید امتحانات داره شروع میشه البته اگر میشه برای من یک دعای مخصوص بکنید چون این ترم امتحاناتم همش پشت سرهمه و تمام واحدهام هم تخصصی هست ممنون از همتون التماس دعا
    گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟
    وآن چنان مات که یک دم مژه بر هم نزنی
    مژه برهم نزنم تاکه زدستم نرود
    ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی
    (فریدون مشیری)
    تقدیم به ساحت مقدس امام زمان (عج)

  192. ساقیانه می‌گوید:

    التماس دعا … امشب بحرین رو فراموش نکنید.

  193. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان لطفا کامنت های طولانی نفرستید!

  194. سیداحمد می‌گوید:

    نماز شب لیلة الرغائب که بسیار به آن سفارش شده است:

    مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر” اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله” گفته شود.

    پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر “سبوحٌ قدوسٌ رب الملائکة والروح” گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر “رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم” گفته شود.

    دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر “سبوح قدوس رب الملائکة والروح” گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.

    التماس دعا رفقا…

  195. ر.ر می‌گوید:

    سلام بر داداش حسین بسیجی ها و سید احمد بزرگوار
    خدا قوت

    التماس دعا …

  196. سیداحمد می‌گوید:

    دوستان محترم!
    کامنتهای مطول، تفرقه انداز میان مسئولان، حاشیه ای و بعضا غیر ضرور و بی مورد را مجبورم از این پس نقطه چین کنم.

  197. روزبه می‌گوید:

  198. سیداحمد می‌گوید:

    مهره اضافه!
    کاملا می دانم سایت برایتان چگونه باز می شود، گاهی خودم با این مشکل مواجه می شوم!
    همانطور که داداش فرمودند از مرورگر های دیگر (موزیلا و کروم) استفاده کنید مشکلتان حل می شود.
    دوستان!
    ببینید ستون نظرات چقدر زیبا شده؛
    بزرگوارانی که هنوز عکسی انتخاب نکردند لطفا کنند و این کار را انجام دهند.

    نحوه عکس دار شدن:
    http://in-my-place.blogsky.com/gravatar.htm

  199. tanha می‌گوید:

    سلام یک شعر از یک شاعر نا آشنا میخواهم بگذارم
    چرانمی آید؟
    دلم گرفته وباران چرا نمی آید؟
    نویدختم زمستان چرانمی آید؟
    شکست کاسه ی صبرم تراوشش اشک است
    دلیل ماندن هجران چرا نمی آید؟
    زمین نفس زد و پایان برف بازی شد
    شروع فصل بهاران چرا نمی آید؟
    گنه نکرده گلستان به شوق دیدارش
    نگاه بر سر پیمان چرا نمی آید؟
    همیشه بر لب من پرسشی زمادر بود
    که آن ستاره ی تابان چرا نمی آید؟
    دو چشم منتظران سنگ فرش راهش شد
    چو اشک از ره مژگان چرا نمی آید؟
    رخش ندیده چنین عاشقیم وسرگردان
    کجاست دلبر پنهان چرا نمی آید؟
    خدای مانکند رخ زما برگرداند
    امام کشور خوبان چرا نمی آید؟
    صبا بگوی به آن عشق و دلبر پنهان
    رسید عمربه پایان چرانمی آید؟

  200. شریفی می‌گوید:

    سلام آقای قدیانی

    اسی پاترخواب دیده خیره شماهم استعدادجن گیری تان خیلی خوب است موفق باشید.درودبرخامنه ای رهبرجانم فدای رهبر

  201. فدائیان عدالت می‌گوید:

    با عرض سلام
    ما یک گروه جهادی حوزوی – دانشجویی هستیم که از شما در خواست تبادل لینک و تبلیغ داریم
    حوزه فعالیت ما در شهرستان محروم عنبرآباد از توابع استان کرمان است که علیرغم تلاش های صورت گرفته هنوز با کپرنشینی دست و پنجه نرم میکند.
    لطفا در راستای ایجاد شبکه فرهنگی در فضای سایبری لبیک خود را به در خواست ما با کامنت خود در وبلاگمان به اطلاع ما برسانید. آماده دریافت پیشنهادات سازنده شما بزرگواریم
    اجرکم عند الله
    ستاد فدائیان عدالت

  202. حسین می‌گوید:

    سلام
    من می خواهم یک فیلم مستند درباره شهدای بسیج و مجروهان بسیجی که در ایام اغتشاشات سال ۸۸ در صحنه مبارزه با فتنه گران به درجه رفیع شهادت یا جانبازی نائل شدند بسازم می خواستم از نطریات شما استفاده کنم . ممنون می شوم اگر راهنماییم کنید چون تا حالا در این زمینه تجربه نداشتم .
    متشکرم
    مقدم

  203. احمدی می‌گوید:

  204. نسیم هدایت می‌گوید:

    «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدى لِلَّتى هِىَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُومِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبیراً»
    وبلاگ نسیم هدایت با موضوعات قرآنی زیر منتظر حضور شماست.
    .::تفسیر قرآن کریم کریم::.
    .::دانستنی های قرآن کریم::.
    .::آموزش قرآن کریم::.
    .::معرف قرآنی::.
    .::تاریخ قرآن کریم::.
    .::نواهای مذهبی::.
    و بسیاری از موضوعات مرتبط دیگر…

    منتظر حضور شما و دیدگاه ها یتان هستیم.
    …………..
    وبلاگ نسیم هدایت

  205. شکول می‌گوید:

    دروغ که تو کارت نیست نه؟؟؟؟؟؟؟؟

  206. .... می‌گوید:

    تو کار جن‌گیری هم بودین؟!…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.